Telegram Web Link
عشق و عرفان
(قسمت شصت و یکم)
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل دهم :استقامت
قسمت سوم

ادامه...
ﯾکی از ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺑﺴﯿﺎر ﻣﻬﻢ در ﺳﯿﺮ وﺳﻠﻮك، اﺳﺘﻘﺎﻣﺖ و ﭘﺎﯾﺪاری در اﯾﻦ راه اﺳﺖ.

ایت ﷲ ﻧﺠﺎﺑﺖ از ﻗﻮل اﯾﺸﺎن (مرحوم قاضی ره )  ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ:  ﭼﻬﻞ ﺳﺎل اﺳﺖ دم از ﭘﺮوردﮔﺎر ﻋﺎﻟﻢ زدم. ﭼﻨﺪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺧﻮاﺳﺘﻨﺪ
ﻣﺮا ﺑﮑﺸﻨﺪ، آﯾﺖ اﷲ ﺳﯿﺪ اﺑﻮاﻟﺤﺴﻦ اﺻﻔﻬﺎﻧﯽ ﻧﮕﺬاﺷﺖ و ﺧﺪا ﻫﻢ ﮐﻤﮑﻢ ﮐﺮد! در اﯾﻦ ﻣﺪت ﻧﻪ ﺧﻮاﺑﯽدﯾﺪم، ﻧﻪ ﻣﮑﺎﺷﻔﻪ ای، ﻧﻪ رﻓﯿﻘﯽ، ﻧﻪ ﻫﻤﺪردی، ﭼﻬﻞ ﺳﺎل اﺳﺖ ﮐﻪ در را ﻣﯽ ﮐﻮﺑﻢ و ﺧﺒﺮی ﻧﯿﺴﺖ. ﭼﻪ ﺑﺴﺎ
اﻓﺮادی ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻪ اﯾﻦ وادی وارد ﺷﺪه اﻧﺪ وﻟﯽ از آن دﺳﺖ ﮐﺸﯿﺪه و ﻧﺘﯿﺠﻪ ای ﻫﻢ ﻋﺎﯾﺪﺷﺎن ﻧﺸﺪه اﺳﺖ ﭼﺮا
ﮐﻪ ره ﺻﺪ ﺳﺎﻟﻪ را ﻣﯽ ﺧﻮاﺳﺘﻨﺪ ﯾﮏ ﺷﺒﻪ ﺑﭙﯿﻤﺎﯾﻨﺪ.

آﯾﺖ ﷲ ﻣﺮﻧﺪی ﻣﯽ ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ: ﺑﻌﻀﯽ اﻓﺮاد ﺑﻌﺪ از ﻫﻔﺖ و ﻫﺸﺖ ﺳﺎل ﮐﻪ در ﺧﺪﻣﺖ ﻋﻠﯽ آﻗﺎ ﻗﺎﺿﯽ ﺑﻮدﻧﺪ
اﯾﺸﺎن را ول ﻣﯽ ﮐﺮدﻧﺪ و ﻣﯽ رﻓﺘﻨﺪ. زﯾﺮا ﮐﻪ اﯾﻦ راه ﺷﺮح ﺻﺪر و ﺻﺒﺮ و اﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﻣﯽ ﺧﻮاﻫﺪ.

آﯾﺖ اﷲ ﺷﯿﺦ ﻋﺒﺎس ﻗﻮﭼﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ: دو ﺳﺎل زﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺻﻮرت ﮐﻪ ﻓﻘﻂ روزی ﺳﻪ ﻧﺎن داﺷﺘﯿﻢ، ﺻﺒﺢ ﻫﺎ ﻧﺎن را ﺑﺎ ﭼﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﺧﻮردﯾﻢ و ﻋﺼﺮ و ﺷﺐ ﺑﺎ ﺷﺮﺑﺖ ﺳﮑﻨﺠﺒﯿﻦ، اﻣﺎ در اﯾﻦ دو ﺳﺎل ﯾﮏ ﺑﺎر
در ذﻫﻦ ﻣﺎ ﺧﻄﻮر ﻧﮑﺮد ﮐﻪ اﯾﻦ ﭼﻪ زﻧﺪﮔﯿﻪ؟! و ﺑﻌﺪﻫﺎ آﯾﺖ ﷲ ﻗﺎﺿﯽ ﮐﻪ ﺧﻮد ﭼﻬﻞ ﺳﺎل ﭘﺸﺖ در ﻣﺎﻧﺪه، و
ﺻﺎدق ﺑﻮدن ﺧﻮد را در آن ﻋﺸﻖ و ﻣﺤﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺤﺒﻮب و ﻣﻌﺒﻮد ازل ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮده، درس اﺳﺘﻘﺎﻣﺖ و ﺻﺒﻮری را ﺑﻪ
ﺷﺎﮔﺮداﻧﺶ ﻫﻢ ﻣﯽ آﻣﻮزد و ﭼﻨﯿﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾد :

اگر به ﺟﺴﺘﺠﻮی آب زﻣﯿﻦ را ﮐﻨﺪی، ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺧﺴﺘﻪ و ﻧﺎاﻣﯿﺪﺷﻮی، اﮔﺮ وﻗﺘﺶ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ آب ﻣﯽ رﺳﯽ، وﮔﺮﻧﻪ ﻧﺎاﻣﯿﺪ ﻣﺸﻮ ﮐﻪ ﺑﺎﻻﺧﺮه ﺑﻪ آب ﻣﯽ رﺳﯽ و ﺣﺘﯽ آب ﺑﺮاﯾﺖ،ﻓﻮران ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.

و ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺗﺎزه وﻗﺘﯽ ﻫﻢ ﺑﻪ آب رﺳﯿﺪی و ﺑﺮاﯾﺖ در ﺑﺎز ﺷﺪ ﺑﻪ ﻫﻤﺎن ﮐﻢ ﺑﺴﻨﺪه ﻧﮑﻦﺑﯿﺸﺘﺮ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﮐﻦ و ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﻮاه.

ﻣﺮﺣﻮم ﻗﺎﺿﯽ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮداﻧﺶ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: اﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﺑﺮ وﺣﺪاﻧﯿﺖ ﺧﺪا، اﺳﻢ اﻋﻈﻢ ﭘﺮوردﮔﺎر اﺳﺖ. آدﻣﯽ در
... اﯾﻦ اﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﻃﻮری ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ اﮔﺮ دﯾﮕﺮان ﺧﻮاﺳﺘﻨﺪ دﻧﯿﺎﯾﺶ را از او ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ، ﺧﺎﻧﻪ اش را، ﭘﻮﻟﺶ را وﺣﺘﯽ ﺧﻮاﺳﺘﻨﺪ او را ﺑﮑﺸﻨﺪ. ﺑﮕﻮﯾﺪ ﻣﻦ ﺧﺪاﯾﻢ را ﻣﯽ ﺧﻮاﺳﺘﻢ.آری و ﺑﺎﻻﺧﺮه درﻫﺎی آﺳﻤﺎن ﺑﺮاﯾﺶ ﮔﺸﻮده و ﻓﺘﺢ ﺑﺎب ﻣﯽ ﺷﻮد.

ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ:  آن ﭼﻪ را ﻣﯽ ﺧﻮاﺳﺘﻢ، ﺗﻤﺎﻣﺎً ﺑﺪﺳﺖ آوردم و اﻣﺎم ﺣﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم در را ﺑﻪ روﯾﻢ ﮔﺸﻮد

او در اﺛﺮ ﻃﻠﺐ ﺣﻘﯿﻘﯽ و ﺻﺒﺮ و اﺳﺘﻘﺎﻣﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﮐﻪ ﻧﻪ، ﺑﻪ ﺧﻮد ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ رﺳﯿﺪه اﺳﺖ و ﯾﺎر او را ﺑﻪ
درون ﺧﺎﻧﻪ راه داده؛ او از ﺣﺼﺎر ﺗﻨﮓ دﻧﯿﺎ ﮐﻪ ﺧﯿﺎل و ﺳﺮاﺑﯽ ﺑﯿﺶ ﻧﺒﻮده و ﺣﻘﯿﻘﯽ ﻧﺪارد، ﮔﺬﺷﺘﻪ و ﺑﻪ ﻋﺎﻟﻢ
روح و ﻣﺠﺮدات ﭘﯿﻮﺳﺘﻪ اﺳﺖ.
ادامه دارد...

منبع : http://www.aviny.com

#استقامت

@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل دهم :استقامت
قسمت چهارم
ادامه...
غیر از آنچه درباره صبر  گفته شد، برای سالک در حال سلوک توجه به چند نکته در باب صبر و استقامت ضروری است :

اول آنکه ممکن است در حین سلوک، به کرامتی نرسد و مکاشفه ای برایش روی ندهد وظیفه اش در این موقعیت آن است که از راه بدر نرود و سلوک را نیمه کاره رها نکند. هر چند پیش از این گفته شد سالکی اگر برای رسیدن به مکاشفه و کرامت می خواهد سلوک کند، بهتر است در این راه وارد نشود بی شک اگر کسی با نیت رسیدن به کرامات سلوک کند و کرامتی نبیند سلوک را رها خواهد کرد.

دوم آنکه در این راه ناملایمات و سختی ها و آزارهای جسمی و روحی برای سالک بسیار است. وظیفه او این است که استقامت ورزیده و خارهای طریق را تحمّل کند و آنها را در راه محبوب و جان بخرد. چه بسا حقتعالی اراده کرده او را همچون آهن محکم و استوار سازد که با طوفان ناملایمات روزگار خسته و ناامید نشود و حق را رها نکند.
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آنشرط اول قدم آن است که مجنون باشی
حضرت امام خمینی(ره)می فرمایند:
«نفسی که دارای ثبات باشد، از ناملایمات روحی از حوصله بیرون نرود و در مقابل ناگوارها پا برجا بایستد و از طمأنینه و ثبات او کاسته نگردد... طمأنینه و ثبات قدم است که انسان را در مقابل حزب شیطان نگهداری می کند و بر لشکرهای جهل و شیطنت غلبه می دهد... ثبات قدم نگذارد اخلاق و اطوار اجانب و منافقین در انسان رخنه کند و انسان را نگذارد دستخوش حوادث شود. انسان با ثبات و طمأنینه نفس، خود یک ملت واحده است که اگر سیلهای اخلاق زشت و بی دینی تمام مردم را ببرد، او چون کوهی آهنین در مقابل همه چیز ایستادگی کند و از تنهایی وحشت نکند. انسان باثبات و طمأنینه می تواند تمام وظایف فردی و اجتماعی را انجام دهد و در هیچ مرحله از زندگی مادی و روحانی برای او لغزش و خطایی دست ندهد... دلی که نورانی به معرفت حق شده باشد مجاری امور را به قدرت او می داند... چنین قلبی اضطراب و شتابزدگی و بی قراری ندارد.»
منبع شرح عقل و جنود امام خمینی ره


#استقامت

@sserfan
عشق
راههای عملی کسب عشق و معرفت الهی
عامل دهم :استقامت
(قسمت پنجم )

ادامه...
استقامت از نخستين هديه هاي الهي براي كساني است كه از آزمون هاي مقدماتي مقام مراقبه سربلند به درآيند. براي توجه به اهميت استقامت توجه به آيه شريفه « اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ‌ » كافي است؛ زيرا در مقام و منزل استقامت، كثرت راه ها به وحدت مي انجامد. اين همان صراط مستقيم است كه در هر نمازي از حضرت حق مي خواهيم كه ما را به آن هدايت كند. در حوزه سلوك يكي از هداياي الهي همين است كه سالك را به راه راست هدايت مي كنند.
اين از نظر راه سالك. اما از نظر خود سالك نيز در اين منزل و مقام يك تحول اساسي در وجود وي پديد مي آيد. در نتيجه اين تحول، حالتي براي او پيدا مي شود كه آن را «‌استقامت » مي نامند. در مقام استقامت سالك به هرگونه رنج و سختي تن مي دهد و در برابر مشكلات پايداري مي كند:

ز پا فتادم و رويم به منزل است هنوز
شكست كشتي و چشمم به ساحل است هنوز


سالك با همه سختي ها روي از معشوق برنمي تابد:

نيست مهر تو متاعي كه به جان بفروشم!
گر چه ارزان خرم اين جنس و گران بفروشم

منم آن قدر شناسي كه اگر مهر تو را
بفروشم به دو عالم به زيان بفروشم

سالك در اين مقام و منزل گرچه از سختي راه آگاه مي گردد، اما اين آگاهي او را از ادامه راه بازنمي دارد:

دل به سوداي تو بستيم، خدا مي داند
وز مه و مهر گسستيم، خدا مي داند

ستم عشق تو هرچند كشيديم به جان
ز آرزويت ننشستيم، خدا مي داند

با غم عشق تو عهدي كه ببستيم نخست
بر همانيم كه بستيم، خدا مي داند

خاستيم از سر شادي و غم هر دو جهان
با غمت خوش بنشستيم، خدا مي داند

به اميدي كه گشايد ز وصال تو دري
در دل بر همه بستيم، خدا مي داند

ديده پر خون و دل آتشكده و جان بر كف
روز و شب جز تو نجستيم، خدا مي داند
(مغربي)

سالك هرچه در مقامات سلوك بيشتر پيشرفت كند، فاصله خود را با معشوق بيشتر در مي يابد. اما چون به مقام استقامت برسد، با اين كه از مراحل دور و دراز آگاه شده و سختي هاي گوناگون را در هريك از اين مرحله ها درك مي كند، با اين وصف در سايه استقامت بيش از پيش به سير و سلوك ادامه مي دهد. او مي داند كه معشوق با او چه ها خواهد كرد، اما ايستادگي مي كند و از راه برنمي گردد و جالب اين كه او حتي لطف معشوق را جدي نمي گيرد و به او اعلام مي كند كه من ديگر در بند لطف نيستم و از مشكلات نمي هراسم، زيرا او مي داند كه آنچه در نهايت هستي عاشق را به باد فنا مي دهد، قهر معشوق است نه لطف او: اصولاً لطف براي آن است كه عاشق از راه برنگردد و قهر معشوق را دريابد! اما چون به مقام استقامت رسيد، ديگر از خطر برگشت جاي نگراني نيست! .

احمد غزالي مي گويد: بلا و جفا قلعه گشادن منجنيق اوست، تا تو او باشي. از اين جاست كه سالك عاشق خواهان تير و شمشير معشوق است.

يك تير به نام من، زتركش بركش
وانگه به كمان سخت خويش اندر كش

گر هيچ نشانه خواهي، اينك دل من
از تو زدن سخت و زمن آهي خوش

منبع یحیی یثربی _عرفان عملی


#استقامت

@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی

عامل یازدهم :محاسبه
(قسمت اول )

عقل کنترل کننده ی  نفس است و نمی‌گذارد آدمی بی‌حساب دست به هر کار بزند. پس انسان عاقل اهل حساب است، چه رسد به مؤمن یا مسلمان و چه رسد به سالک راه رحمان.

امامان معصوم شیعه: فرموده‌اند:

«هرکس در هر شبانه روز لااقل یک بار اهل محاسبه نباشد، از ما نیست».

یعنی هنوز شیعۀ كامل نشده است.

سالکی که اهل محاسبه نیست، سود و زیان خود را نمی‌فهمد، چنین کسی نمی‌تواند به هنگام، جلوی ضرر را بگیرد و موانع را برطرف کند.

سالک زمانی، مثلاً پیش از خواب شب، مدتی با خود خلوت می‌کند و تمامی کارهای ظاهری و قلبی خود را از آغاز روز مورد مطالعه قرار می‌دهد و همچون شریکی بی‌رحم و دقیق نفس خود را به حساب می‌کشد. اگر در این مطالعۀ عملکرد روزانه، به موارد مثبت برخورد، خدای را سپاس می‌گوید و اگر با موارد منفی روبه‌رو گشت، استغفار می‌کند و از خدای رحمان پوزش می‌طلبد.

در آغاز شروع در محاسبۀ شبانگاه، محاسبه به طول می‌انجامد، ولی به تدریج سریع‌تر انجام می‌شود و چه بسا در عرض ۵ دقیقه حساب‌رسی پایان می‌پذیرد. البته سالک باید در مقام حساب‌رسی از هیچ نكته‌ای فروگذار نکند و سهل‌انگاری ننماید.

سالک می‌تواند در آغاز و به منظور عادت نفس، بیش از یک بار به محاسبه بنشیند. عزیزی را می‌شناختم که در آغاز هر ساعت، از صبح تا شب، به مشارطه می‌نشست و در طول آن ساعت به مراقبت می‌پرداخت و در پایان آن محاسبه می‌کرد. قهراً در طول روز بیش از ده بار مشارطه و محاسبه کرده بود، خوشا به حالش؛ البته پس از مدتی سلوک جانانه، یک مشارطۀ صبح‌گاهی و محاسبۀ شامگاهی کافی است.

خطاهای سالک یکسان نیست. سالک در هنگام محاسبه اگر به خطای درشتی برخورد کرد که از او انتظار نمی‌رفته است، باید افزون بر استغفار، آن هم بسیار و نه یک بار، به معاتبه بپردازد، یعنی بر نفس خویش نهیب و سرکوفت زند و نعوذ بالله اگر خطا بیش از حدّ سنگین بود، خود را عقاب کند، عقابی متناسب با جُرم مورد ارتکاب و این نسبت به اشخاص گوناگون و حالات آنها و خطاها مختلف است. خطای چشم را باید با بیدار خوابی و تلاوت قرآن جبران کرد. خطای شکم یعنی پرخوری یا به قصد لذّت خوردن را با گرسنگی و خوردن غذاهای مقوّی غیر لذیذ و روزه جبران کرد و روشن است که اگر خطای انجام شده، کاری باشد که در شریعت برایش مکافاتی و کفاره‌ای وارد شده، باید ابتداءاً به آن کفّاره پرداخت.

برخی آیات و روایات محاسبه

۱. خداوند در آیۀ ۱۸ از سورۀ حشر می‌فرماید:

«یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ»؛

«ای مؤمنین پروا پیشه کنید و هرکس بنگرد برای فردایش چه پیش فرستاده است و تقوا پیشه کنید که خدای به آنچه می‌کنید، آگاه است.»

جملۀ «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ»؛ یعنی هرکس باید اهل محاسبه باشد.

۲. امام صادق علیه السلام فرمود:

«فَحَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا» 

« پیش از آنکه به حسابتان برسند، از خود حساب بکشید.»

۳. امام کاظم علیه السلام فرمود:

«لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی كُلِّ یوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزَادَ اللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَیئاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَیهِ» 

«از ما نیست کسی که هر روز از خویش حساب نکشد که اگر کار نیکی کرده، از خدا طلب فزونی نماید و اگر کار زشتی مرتکب گشته است، از خدا طلب بخشش کند و توبه نماید».
منبع :
رساله سیر و سلوک ایت اله علی رضایی تهرانی
ص 362


#محاسبه

@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل یازدهم:محاسبه

(قسمت دوم )
ادامه...
محاسبه قبل از خواب:
این کار برای آن است که ببیند آیا به آنچه بر خود واجب کرده بود عمل کرده یا نه. به این ترتیب اگر جدول عملش کامل بود باید خدا را شکر کند که چنین توفیقی داشته و اگر ناقص بود نوبت به مواخذه و کیفر نفس می رسد که این، کار چهارمی به شمار می آید. پس باید با قضای کارهایی که انجام نداده نقصان خود را جبران کند. البته اگر تدارک آن به وسیله قضا کردن باشد. مانند قضا شدن نماز واجب یا مستحبی، و یا ممکن است راه تدارک، طلب حلالیت باشد. چنانچه موضوع حق الناس باشد، مثل غیبت کردن و مانند آن و گاهی تدارک کردن گذشته ها کار بیشتری می طلبد. مثلا آنکه نفس خود را به روزه یا انفاق یا توبه مجدد و گریه و استغفار آزار بدهد و بدین ترتیب خودش را با دست خودش به چیزهایی که با درجه ارتکاب جرمش تناسب دارد تنبیه و ادب کند. سالک باید بداند که اگر برای مدتی پی در پی به این دستورالعمل پای بند شود، به زودی خواهد دید که چگونه ترک گناهان و انجام واجبات برای او آسان می گردد و این دستور حتی نسبت به غیر مبتدی ها هم صادق است. هرچند در کیفیت و کمیت آن تفاوتی وجود دارد.
ادامه دارد...

#محاسبه

@sserfan
#محاسبه_قبل_از_خواب

"قبل از خواب وضو بگیر و دمی رو به
قبله بنشین و اعمال خود را در روز
گذشته به یاد آر که چه کردی و
سرمایه یک روز را که از دست
دادی ،حال چه بدست آوردی و
اگر غفلتی رفته همین امشب توبه
نما و چه می دانی که از این
بستر  باز سر برداری؟
چه بسیار کسان که سر بر بالین
نهادند و بر نداشتند ."
حضرت استاد کریم محمود حقیقی
تحلی جلد 1
@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل دوازدهم :مراقبه

(قسمت اول )
مراقبه کشیک نفس را کشیدن است که مبادا اعضا و جوارح را به خلاف وادارد و عمر عزیز را که هر آنی از آن بیش از تمام دنیا و مافیها قیمت دارد ضایع بگرداند. مراقبه یعنی غافل از حضور حضرت حق جلَّ شأنه نباشد. ذکر و فکر بدون مراقبه نه تنها نافع نیست که گاه مضر است. مراقبه در حکم پرهیز و ذکر و فکر در حکم دارد.

انسان مراقب یعنی انسانی که بیدار و متوجه است و به جدّ مشغول کار است، کار برای خود، کار برای خدا و کار برای آخرت.
انسان مراقب، پاسبان و پاسدار است. پاسبان دل خود که صادرات و وارداتش چیست. او همیشه کشیک نفس خویش می‌کشد که جز خوبی در درون نفسش ننشیند و جز خوبی از او سر نزند.

سنگ زیرین آسیاب سلوک را مراقبه دانسته‌اند  و آن قدر در اهمیتش تأکید کرده‌اند که گویا سلوک یعنی مراقبه و مراقبه یعنی سلوک.
بی‌جهت نیست که گاه اهل سلوک را اهل مراقبه نامیده‌اند.
مراقبه درجاتی دارد، ولی روح همۀ درجات این است که سالک همواره توجّه و ارتباط خود با حضرت حق را حفظ کند و دقت كند آنی از آنچه به عنوان یک سالک، در هر درجه‌ای که هست، بدان ملتزم است، غفلت نورزد.
در رسالۀ منسوب به علامه بحرالعلوم آمده است:
«مراقبه عبارت است از متوجّه و ملتفت خود بودن در جمیع احوال تا از آنچه که بدان عازم شده است و عهد کرده، تخلّف نکند.»
استاد طهرانی  در رسالۀ لب اللباب می‌گوید:
«ششم مراقبه و آن عبارت است از آنکه سالک در جمیع احوال مراقب و مواظب باشد تا از آنچه وظیفۀ اوست تخطّی ننماید و از آنچه بر آن عازم شده تخلّف نکند.
مراقبه معنای عامّی است و به اختلاف مقامات و درجات و منازل سالک تفاوت می‌کند. در ابتدای امر سلوک، مراقبه عبارت است از آنکه از آنچه به درد دین و دنیای او نمی‌خورد اجتناب کند و از«ما لایعنی» دوری گزیند و سعی کند تا خلاف رضای خدا در قول و فعل از او صادر نگردد، ولی کم‌کم این مراقبه شدت یافته و درجه به درجه بالا می‌رود. گاهی مراقبه عبارت است از توجّه به سکوت خود و گاهی به نفس خود و گاهی به بالاتر از آن از مراتب حقیقت از اسماء و صفات کلیۀ الهیه و مراتب و درجات آن ان شاء الله بیان خواهد شد ... . تا مراقبه صورت نگیرد ذکر و فکر بدون اثر خواهد بود. مراقبه حکم پرهیز از غذای نامناسب را برای مریض دارد و ذکر و فکر حکم دارو و تا وقتی که مریض مزاج خود را پاک ننماید و از آنچه مناسب نیست، پرهیز نکند دارو بی‌اثر خواهد بود و چه بسا گاهی اثر معکوس می‌دهد. لذا بزرگان و اساتید عظام این راه، سالک بدون مراقبه را از ذکر و فکر منع می‌کنند و ذکر و فکر را بر حسب درجات سالک انتخاب می‌نمایند»
منبع رساله سیر و سلوک
شیخ علی رضایی
ادامه دارد...

#مراقبه


@sserfan
2024/09/30 07:26:48
Back to Top
HTML Embed Code: