جوکِ جالبِ ایرانیان:
عربها آمدند و نتوانستند هويّتِ ما را از بين ببرند! انگار در قلمرو ما كسی به خاطر باورهای قبايل باديهنشين عرب؛ شلاق نمیخورد، كشته و سنگسار نمیشود! انگار هر روز پنج بار به سوی عربستان خم و راست نمیشوند، انگار بنياد زندگی ما بر عقايد فاتحان عرب استوار نيست و به خاطر آن هر صبح و شام یکدیگر را کافر نمیخوانند و به جرم ارتداد سر نمیبُرند، عجب مردم خيالپردازی هستيم ما!
☞@PublicExit☜
عربها آمدند و نتوانستند هويّتِ ما را از بين ببرند! انگار در قلمرو ما كسی به خاطر باورهای قبايل باديهنشين عرب؛ شلاق نمیخورد، كشته و سنگسار نمیشود! انگار هر روز پنج بار به سوی عربستان خم و راست نمیشوند، انگار بنياد زندگی ما بر عقايد فاتحان عرب استوار نيست و به خاطر آن هر صبح و شام یکدیگر را کافر نمیخوانند و به جرم ارتداد سر نمیبُرند، عجب مردم خيالپردازی هستيم ما!
☞@PublicExit☜
باورِ شرم آور
باورِ اسلامی، كمكم به يک باور شرمآور و غير قابل دفاع در بين جوانان تبديل میشود. سيرهنويسان و تاريخنگاران چون ابن اسحاق جايگاه بسيار بلندی در تاريخ اسلام دارند. همينطور شيخ عباس قمی يكی از عالمان بزرگ شيعه است. وضعيّت به جايی رسيده كه آوردن نقل قولی از آنها نه تنها مسلمانان را خوشحال نمیكند و بحث و گفتگويی خلق نمیكند، بلكه خشم و نفرت مسلمانان را بر میانگيزد. اين بدان معناست كه از ورقزدن باورهای خود شرم دارند و توان دفاع منطقی از آنها را ندارند.
به نظر میرسد فرقی نيست بين كسی كه در برابر نقل قولی از متون معتبر اسلامی به فحش و دشنام متوسل میشود و ورقزدن متون اساسی را توهين میپندارند و انتحاریهايی كه بمب در كمر میبندند و خود و مردم را میكشند. هر دو به زبان بیزبانی حرف میزنند، هر دو به بنبست رسيدهاند و از به روز كردن باور خود نااميد گشتهاند، هر دو غرق در صغارتِ خودخواستهاند و با فرافكنی مشكلات با ديگران باور شرمآور خود را توجيه میكنند. تناقضی بزرگتر از آن نيست كه مسلمانان متون معتبر خود را نيز توهين به اسلام تلقی میكنند.
نامعتبر شدن و توهين پنداشتن متون معتبر، یعنی بیاعتبار شدنِ اسلام، یعنی اینکه اسلام نوعی توهين به انسانيّت است. نه قرآن و احاديث قابل دفاعند، نه سيره و تاريخ. اسلام مطلقاً انتزاعی و فقط يک نام است. نام فاقد ارجاع تجربی، زيرا نه تجارب محمد و خلفايش برای زندگی امروز مناسب و قابل دفاع است و نه متون اسلامی گرهای از مشكلات علمی و اخلاقی جهان معاصر میگشايند. معقولترين كار اين است كه مسلمانان اين واقعيّت تلخ را بپذيرند: اسلام و قرآن به درد زندگی امروز نمیخورد. دو قرن احياگری، جز مرگ و كشتار آدمی پیآيندی نداشته است و تأكيد بيش از حد بر اين باور كودكانه نيز وضعيّت را بدتر خواهد كرد.
☞@PublicExit☜
باورِ اسلامی، كمكم به يک باور شرمآور و غير قابل دفاع در بين جوانان تبديل میشود. سيرهنويسان و تاريخنگاران چون ابن اسحاق جايگاه بسيار بلندی در تاريخ اسلام دارند. همينطور شيخ عباس قمی يكی از عالمان بزرگ شيعه است. وضعيّت به جايی رسيده كه آوردن نقل قولی از آنها نه تنها مسلمانان را خوشحال نمیكند و بحث و گفتگويی خلق نمیكند، بلكه خشم و نفرت مسلمانان را بر میانگيزد. اين بدان معناست كه از ورقزدن باورهای خود شرم دارند و توان دفاع منطقی از آنها را ندارند.
به نظر میرسد فرقی نيست بين كسی كه در برابر نقل قولی از متون معتبر اسلامی به فحش و دشنام متوسل میشود و ورقزدن متون اساسی را توهين میپندارند و انتحاریهايی كه بمب در كمر میبندند و خود و مردم را میكشند. هر دو به زبان بیزبانی حرف میزنند، هر دو به بنبست رسيدهاند و از به روز كردن باور خود نااميد گشتهاند، هر دو غرق در صغارتِ خودخواستهاند و با فرافكنی مشكلات با ديگران باور شرمآور خود را توجيه میكنند. تناقضی بزرگتر از آن نيست كه مسلمانان متون معتبر خود را نيز توهين به اسلام تلقی میكنند.
نامعتبر شدن و توهين پنداشتن متون معتبر، یعنی بیاعتبار شدنِ اسلام، یعنی اینکه اسلام نوعی توهين به انسانيّت است. نه قرآن و احاديث قابل دفاعند، نه سيره و تاريخ. اسلام مطلقاً انتزاعی و فقط يک نام است. نام فاقد ارجاع تجربی، زيرا نه تجارب محمد و خلفايش برای زندگی امروز مناسب و قابل دفاع است و نه متون اسلامی گرهای از مشكلات علمی و اخلاقی جهان معاصر میگشايند. معقولترين كار اين است كه مسلمانان اين واقعيّت تلخ را بپذيرند: اسلام و قرآن به درد زندگی امروز نمیخورد. دو قرن احياگری، جز مرگ و كشتار آدمی پیآيندی نداشته است و تأكيد بيش از حد بر اين باور كودكانه نيز وضعيّت را بدتر خواهد كرد.
☞@PublicExit☜
@PublicExit
#ریچارد_جنی| شما مذهبیون اساساً یکدیگر را میکشید تا ببینید کدام یک از شما دوست خیالی بهتری دارد!
#ریچارد_جنی| شما مذهبیون اساساً یکدیگر را میکشید تا ببینید کدام یک از شما دوست خیالی بهتری دارد!
ذات اسلام و رهایی از شر آن!
همواره عدهای از مسلمانان و خوانندگان شکایت دارند که چرا به بیش از یک میلیارد مسلمان توهین میکنی؟ گذشته از اینکه مسلمانان همدیگر را به عنوان مسلمان واقعی قبول ندارند و در نتیجه جمعیتِ واقعیشان مطابق برداشت خودشان قریب به صفر است، من به مسلمانان کاری ندارم و هرگز توهین نمیکنم.
مسلمان میتواند موسیقیدان، نقاش، عالم، بردبار و شریف باشد، درگیری من با "ذاتِ اسلام" است. از نظر من هر مسلمانی دارای بینهایت ابعاد غیر اسلامی است و به عنوان انسان قابلیّت آن را دارد که به دیگران احترام بگذارد ولی اسلام چنین نیست. اسلام ذاتِ فاسدی است که برای دیگری احترام قائل نیست و فقط فساد و تباهی میپراکند.
به ادعای خود مسلمانان اسلام غیر از مسلمانان است، من با همین "غیر از مسلمانان" و "ذاتِ معیوبِ اسلام" مشکل دارم، نه با مسلمانان. بنابراین توهینی در کار نیست و کسانی آن را توهین میدانند اسلام را درست نفهمیدهاند. اسلام غیر از مسلمانان است و این ذاتِ فاسد ربطی به مسلمانها ندارد.
درست است که اسلام یگانه عاملِ تباهی نیست ولی اصلیترین عاملِ تباهی است و مردم را فاسد میکند. یگانه راه رهایی از شر اسلام این است که تدریس و ترویج آن در مدارس و مکاتب و مکانهای آموزشی ممنوع اعلام شود و ذهنِ آیندگان، بهخصوص کودکان و نوجوانان، با آموزههای قرآنی آلوده نشوند. بنیادگرایی اسلامی، اصطلاحی رسا نیست، اسلام از اساس بنیادگراست. باید قانونی وضع شود که تدریس قرآن به کودکان را ممنوع کند.
یکی از دلایل اساسی و مهم تباهی جوامع اسلامی این است که مدارس و مکاتب درسهای قرآنی را بر دانشآموزان و کودکان تحمیل میکنند و حسینیه و مسجد این فحشاخانههای اعتقادی، ذهن مردم را به این توهم میآلایند که قرآن یگانه نسخهء نجات و رستگاری است و جوامعِ غیر قرآنی زندگی به تمام معنا حیوانی دارند. این در حالی است که ضد انسانیترین صورتِ زندگی در جوامعی است که قرآن را به عنوان نسخهء نجات و راهنمای خود برگزیدهاند. رهایی از شر اسلام و بنیادگرایان مذهبی، بدون رهایی از شر قرآن ممکن نیست.
☞@PublicExit☜
همواره عدهای از مسلمانان و خوانندگان شکایت دارند که چرا به بیش از یک میلیارد مسلمان توهین میکنی؟ گذشته از اینکه مسلمانان همدیگر را به عنوان مسلمان واقعی قبول ندارند و در نتیجه جمعیتِ واقعیشان مطابق برداشت خودشان قریب به صفر است، من به مسلمانان کاری ندارم و هرگز توهین نمیکنم.
مسلمان میتواند موسیقیدان، نقاش، عالم، بردبار و شریف باشد، درگیری من با "ذاتِ اسلام" است. از نظر من هر مسلمانی دارای بینهایت ابعاد غیر اسلامی است و به عنوان انسان قابلیّت آن را دارد که به دیگران احترام بگذارد ولی اسلام چنین نیست. اسلام ذاتِ فاسدی است که برای دیگری احترام قائل نیست و فقط فساد و تباهی میپراکند.
به ادعای خود مسلمانان اسلام غیر از مسلمانان است، من با همین "غیر از مسلمانان" و "ذاتِ معیوبِ اسلام" مشکل دارم، نه با مسلمانان. بنابراین توهینی در کار نیست و کسانی آن را توهین میدانند اسلام را درست نفهمیدهاند. اسلام غیر از مسلمانان است و این ذاتِ فاسد ربطی به مسلمانها ندارد.
درست است که اسلام یگانه عاملِ تباهی نیست ولی اصلیترین عاملِ تباهی است و مردم را فاسد میکند. یگانه راه رهایی از شر اسلام این است که تدریس و ترویج آن در مدارس و مکاتب و مکانهای آموزشی ممنوع اعلام شود و ذهنِ آیندگان، بهخصوص کودکان و نوجوانان، با آموزههای قرآنی آلوده نشوند. بنیادگرایی اسلامی، اصطلاحی رسا نیست، اسلام از اساس بنیادگراست. باید قانونی وضع شود که تدریس قرآن به کودکان را ممنوع کند.
یکی از دلایل اساسی و مهم تباهی جوامع اسلامی این است که مدارس و مکاتب درسهای قرآنی را بر دانشآموزان و کودکان تحمیل میکنند و حسینیه و مسجد این فحشاخانههای اعتقادی، ذهن مردم را به این توهم میآلایند که قرآن یگانه نسخهء نجات و رستگاری است و جوامعِ غیر قرآنی زندگی به تمام معنا حیوانی دارند. این در حالی است که ضد انسانیترین صورتِ زندگی در جوامعی است که قرآن را به عنوان نسخهء نجات و راهنمای خود برگزیدهاند. رهایی از شر اسلام و بنیادگرایان مذهبی، بدون رهایی از شر قرآن ممکن نیست.
☞@PublicExit☜
@PublicExit
اگر تنها چیزی که مانع میگردد تو یک شخص جانی و وحشتناک نشوی دین است، باید این را بدانی که تو خیلی وقت است یک شخص وحشتناک هستی!
اگر تنها چیزی که مانع میگردد تو یک شخص جانی و وحشتناک نشوی دین است، باید این را بدانی که تو خیلی وقت است یک شخص وحشتناک هستی!
تصویر قرآنی برخی مسلمانان از غرب
برخی از مسلمانان بهشدّت ضد غرب، دریافت عجیبی از جامعهء غرب دارند. تصویر غرب در ذهنِ آنها همان بهشتی است که در سورهء الرحمن آمده است. امکاناتش نامحدود و همتراز میل آدمهاست. جویهای شیر و شراب در هر طرف رواناند. پر است از باغها و قصرهای رنگارنگی که به محض ورود دخترکانِ برهنه دورت حلقه میزنند. هردم آمادهء خدماتِ جنسیاند. هیچ محدودیّتی در شراب و سکس و لذّت نیست. همهچیز آماده است و بدون کار و بار بهدست میآيند.
از نظر آنها، غرب، سرزمین سختی و کار و جانکندن نیست، عشرتکدهء ازلی است که اگر مینویسی شراب خوردهای و عقلت در سرت نیست. اگر خاموش هستی شرابخوردهای و اگر احساست را بيان كنی خماری.
وقتی خبر و اثری از تو نیست، اگر مرد هستی در آغوش دختری دست و بال میزنی، اگر زن هستی حتماً با مردی هم بستر شدهای و دین و ایمانت و معصومیّتت را بر باد دادهای! همهکس در مستی و لذّت ولاند و همه چيز موبهمو با بهشتِ قرآنی مطابقت دارند. امکانات از آسمان میبارند و انسانها بیآنکه سر موی زحمت بکشند، مفت و مجانی به همهچیز دسترسی دارند. سرما و گرمایی وجود ندارد. زندگی بر روال حدیث پیامبر پیش میرود: "سهم هر مرد بهشتی در هر روز، صد تا دختر باکره است. از خیمه خود بیرون میآیند و روی به تخت مؤمن میخرامند. و چون به نزد مؤمن میآید با پانصد سال ازسالهای دنیا همدیگر را بوسه زنند که برای هیچ کدامشان، خستگی و ملال حاصل نمیگردد. هرمؤمنی را هفتاد زوجه از حوران میدهند و چهار زن از آدمیان. بر کُرسیها تکیه زدهاند و بایکدیگر صحبت دارند" (بحارالانوار، جلد ۸، برگ ۱۵۷، ح ۹).
چنین برداشتی از غرب عجیب است و فهم چنین فانتزی از جامعهء که کار و کفِ نفس و زحمت و سختکوشی و سگکشی و تلاش و قانون و اخلاق در آن اصل و پایه است، دشوار. شگفتانگیزتر از آن نیست که برای ضد غربیترین مردم روی زمین، غرب یک فانتزی به تماممعنا جنسی، اسلامی و قرآنی است!
☞@PublicExit☜
برخی از مسلمانان بهشدّت ضد غرب، دریافت عجیبی از جامعهء غرب دارند. تصویر غرب در ذهنِ آنها همان بهشتی است که در سورهء الرحمن آمده است. امکاناتش نامحدود و همتراز میل آدمهاست. جویهای شیر و شراب در هر طرف رواناند. پر است از باغها و قصرهای رنگارنگی که به محض ورود دخترکانِ برهنه دورت حلقه میزنند. هردم آمادهء خدماتِ جنسیاند. هیچ محدودیّتی در شراب و سکس و لذّت نیست. همهچیز آماده است و بدون کار و بار بهدست میآيند.
از نظر آنها، غرب، سرزمین سختی و کار و جانکندن نیست، عشرتکدهء ازلی است که اگر مینویسی شراب خوردهای و عقلت در سرت نیست. اگر خاموش هستی شرابخوردهای و اگر احساست را بيان كنی خماری.
وقتی خبر و اثری از تو نیست، اگر مرد هستی در آغوش دختری دست و بال میزنی، اگر زن هستی حتماً با مردی هم بستر شدهای و دین و ایمانت و معصومیّتت را بر باد دادهای! همهکس در مستی و لذّت ولاند و همه چيز موبهمو با بهشتِ قرآنی مطابقت دارند. امکانات از آسمان میبارند و انسانها بیآنکه سر موی زحمت بکشند، مفت و مجانی به همهچیز دسترسی دارند. سرما و گرمایی وجود ندارد. زندگی بر روال حدیث پیامبر پیش میرود: "سهم هر مرد بهشتی در هر روز، صد تا دختر باکره است. از خیمه خود بیرون میآیند و روی به تخت مؤمن میخرامند. و چون به نزد مؤمن میآید با پانصد سال ازسالهای دنیا همدیگر را بوسه زنند که برای هیچ کدامشان، خستگی و ملال حاصل نمیگردد. هرمؤمنی را هفتاد زوجه از حوران میدهند و چهار زن از آدمیان. بر کُرسیها تکیه زدهاند و بایکدیگر صحبت دارند" (بحارالانوار، جلد ۸، برگ ۱۵۷، ح ۹).
چنین برداشتی از غرب عجیب است و فهم چنین فانتزی از جامعهء که کار و کفِ نفس و زحمت و سختکوشی و سگکشی و تلاش و قانون و اخلاق در آن اصل و پایه است، دشوار. شگفتانگیزتر از آن نیست که برای ضد غربیترین مردم روی زمین، غرب یک فانتزی به تماممعنا جنسی، اسلامی و قرآنی است!
☞@PublicExit☜
@PublicExit
#ریچارد_داوکینز| دین همان چیزی است که سعی میکند باور و عقیدهای که آزمایش و اثبات نشده را به وسیلهء قدرت نهادهای تحت کنترلش با گذر زمان به واقعیتی انکار ناپذیر تبدیل کند!
#ریچارد_داوکینز| دین همان چیزی است که سعی میکند باور و عقیدهای که آزمایش و اثبات نشده را به وسیلهء قدرت نهادهای تحت کنترلش با گذر زمان به واقعیتی انکار ناپذیر تبدیل کند!
در حصار هر مذهبی تحقیق مطلقاً ناممکن است، زیرا اگر تو فکر کنی که برای مثال حق با اسلام است، دیگر نیازی به تحقیق نیست و اگر فکر کنی که اسلام برحق نیست، آن وقت اسلامگراها در مورد تو تحقیق میکنند. نتیجه این میشود که اغلب نوشتارهای مذهبی سرشار از نفاق و دورویی و سرکوب و ترس است.
#Robert_Ingersoll
☞@PublicExit☜
#Robert_Ingersoll
☞@PublicExit☜
@PublicExit
اگر خودِ خدا نتوانسته بشر را به شکل طبیعی فارغ از گناه خلق کند، به چه حقی او را برای گناه کردنش مجازات میکند؟
اگر خودِ خدا نتوانسته بشر را به شکل طبیعی فارغ از گناه خلق کند، به چه حقی او را برای گناه کردنش مجازات میکند؟
کلیشهء قدیمیِ عقدهگشایی و افراطی
کسانی که پاسخی در برابر پرسشهای ما ندارند، تلاش میکنند با کلیشهای قدیمی "عقدهگشایی" صورت مسئله را پاک کنند تا وجدانِ معذب خود را تسکین دهند. امّا عدهای به اصطلاح دگراندیش که به ما متلک و تکه میپرانند و طرح دیدگاه به این سبک را به صلاح نمیدانند، بهتر است به جای توجیه خاموشیشان، نقش آگاهیبخشی خود را از یاد نبرند و مسئولیّتشان را در قبال مردم و تاریخ ادا نمایند.
من در حد یک فرد به سهمِ خود تلاش میکنم، بیحاشیه، کوتاه و صریح و صادقانه دیدگاهم را بیان و پرسشهایی را مطرح کنم. کسانی که دیدگاه مرا "توهین اعتقادی" میپندارند، لطف کنند اعتقاداتِ دینی خود را بهفضای جمعی و عمومی نکشند. وقتی پای سخن و عملی در فضای جمعی و عمومی کشیده شود، خود بهخود حق نقد را به همراه میآورد. اگر آوردن آیات قرآن و احادیث و سخنهای مذهبی که سراسر حاوی دشنام و تکفیر و حذف و کسرند، اعتقاد شماست و شما به خود حق میدهید بیان کنید، برابریخواهی و زمینیاندیشی و نفی برتری خونی و نژادی نیز اعتقاد و باورِ من است و من حق دارم بیان کنم.
☞@PublicExit☜
باور من این است که طفلِ تازه بهدنیا آمده یا امامِ مریض، زینالعابدین نمیتواند پیشوای من باشند و راه سعادت را بهمن نشان دهند. فاطمه دختر محمد، که از صدای پای مرد کور میترسید و از باغِ غصبی فدک که مال یهودیها بود خورد و نوشید و یا حسن و حسین که با نان چپاول و غارت بهدنیا آمدند و بزرگ شدند و مُردند، برای من مقدّس نیستند. فقط یک نژادگرا میتواند باور کند که این غاصبان و اشرافزدگان از دیگر انسانها برترند. چنین اعتقاد خونی و نژادی برای من پشیزی ارزش ندارد.
شاید بهتر آن باشد که هر کسی اعتقادش را بیان کند. شما اعتقاد خود به مقدّسبودن آنها را و من اعتقاد خودم را مبنی بر اینکه آنها خانوادههای ستمگر و زورگو و غارتگر بودند و حسین و یارانش در راه غارت و قدرت کسب قدرت کشته شدند.
این نقدها بیهیچ تردیدی آفتابِ تجربهء سرابِ باورهای مذهبی را نشان خواهد داد. ملاهایی که ریش خود را در حوزه سفید کردهاند هیچ پاسخ معقول و مستندی ندارند. این سخن که "افراط نکنید" بیمعناست، زیرا بر خلاف حسن که یک آقازاده خوشگذران بود، حسین یک افراطی بود. از هر جهت بنگریم شیعهگری یک باورِ خونی و نژادی است، روایت ژنتیک از دین و اخلاق دارد و البته این باور خونی و نژادی اکنون در حال احتضار است و مرگش را با توهین و لعنت به خلفا و ستمگری بر مردم و عزا و ماتم و قمه و تریاک و دود دم با صدای بلند جیغ میکشد.
☞@PublicExit☜
کسانی که پاسخی در برابر پرسشهای ما ندارند، تلاش میکنند با کلیشهای قدیمی "عقدهگشایی" صورت مسئله را پاک کنند تا وجدانِ معذب خود را تسکین دهند. امّا عدهای به اصطلاح دگراندیش که به ما متلک و تکه میپرانند و طرح دیدگاه به این سبک را به صلاح نمیدانند، بهتر است به جای توجیه خاموشیشان، نقش آگاهیبخشی خود را از یاد نبرند و مسئولیّتشان را در قبال مردم و تاریخ ادا نمایند.
من در حد یک فرد به سهمِ خود تلاش میکنم، بیحاشیه، کوتاه و صریح و صادقانه دیدگاهم را بیان و پرسشهایی را مطرح کنم. کسانی که دیدگاه مرا "توهین اعتقادی" میپندارند، لطف کنند اعتقاداتِ دینی خود را بهفضای جمعی و عمومی نکشند. وقتی پای سخن و عملی در فضای جمعی و عمومی کشیده شود، خود بهخود حق نقد را به همراه میآورد. اگر آوردن آیات قرآن و احادیث و سخنهای مذهبی که سراسر حاوی دشنام و تکفیر و حذف و کسرند، اعتقاد شماست و شما به خود حق میدهید بیان کنید، برابریخواهی و زمینیاندیشی و نفی برتری خونی و نژادی نیز اعتقاد و باورِ من است و من حق دارم بیان کنم.
☞@PublicExit☜
باور من این است که طفلِ تازه بهدنیا آمده یا امامِ مریض، زینالعابدین نمیتواند پیشوای من باشند و راه سعادت را بهمن نشان دهند. فاطمه دختر محمد، که از صدای پای مرد کور میترسید و از باغِ غصبی فدک که مال یهودیها بود خورد و نوشید و یا حسن و حسین که با نان چپاول و غارت بهدنیا آمدند و بزرگ شدند و مُردند، برای من مقدّس نیستند. فقط یک نژادگرا میتواند باور کند که این غاصبان و اشرافزدگان از دیگر انسانها برترند. چنین اعتقاد خونی و نژادی برای من پشیزی ارزش ندارد.
شاید بهتر آن باشد که هر کسی اعتقادش را بیان کند. شما اعتقاد خود به مقدّسبودن آنها را و من اعتقاد خودم را مبنی بر اینکه آنها خانوادههای ستمگر و زورگو و غارتگر بودند و حسین و یارانش در راه غارت و قدرت کسب قدرت کشته شدند.
این نقدها بیهیچ تردیدی آفتابِ تجربهء سرابِ باورهای مذهبی را نشان خواهد داد. ملاهایی که ریش خود را در حوزه سفید کردهاند هیچ پاسخ معقول و مستندی ندارند. این سخن که "افراط نکنید" بیمعناست، زیرا بر خلاف حسن که یک آقازاده خوشگذران بود، حسین یک افراطی بود. از هر جهت بنگریم شیعهگری یک باورِ خونی و نژادی است، روایت ژنتیک از دین و اخلاق دارد و البته این باور خونی و نژادی اکنون در حال احتضار است و مرگش را با توهین و لعنت به خلفا و ستمگری بر مردم و عزا و ماتم و قمه و تریاک و دود دم با صدای بلند جیغ میکشد.
☞@PublicExit☜
@PublicExit
حدود 5000 خدا در جهان مورد پرستش مردم قرار گرفتند، اما نگران نباش فقط خدای تو حق است!
حدود 5000 خدا در جهان مورد پرستش مردم قرار گرفتند، اما نگران نباش فقط خدای تو حق است!
پدرم مُرد/ و پدر بزرگم/ و پدرِ پدر بزرگم/ و پدرِ پدرِ پدر بزرگم/ و جدههایم همه مُردند در جهلی که خود بدان باور نداشتند. اما خدا تنها چیزی که در این گیراگیرِ فراگیرِ مُردنها، به آنها آموخت، کرنش و پرستیدن خودش بود.
از کودکی به ما تحمیل میکنند تا ما از این ابرغول نامریی، چنان در هراس باشیم، تا هیچ زمان نتوانیم از آفرینش او سر در بیاویم. و سعی دارند بیخدایان را به کثیفترین شکل ممکن از جامعهء بشری طرد کنند تا مبادا در منافعِ سرشار آنان اخلالی حاصل گردد.
مؤمنان، تمامی تلاش خود را معطوف این امر کردهاند تا افرادِ خداناباور را موجوداتِ شریری معرفی نمایند که سعی دارند جامعهء بشری را به فساد بکشند تا همگان آن غولِ هولناک را که هم بخشنده و هم مهربان و هم دانا و هم حکیم است را انکار نکنند.
اعتقادات دینی به الله و خدا یعنی این که آدمها به قدری بیبهره از شعورِ تحلیلی سالم و علمی در خلقت خود هستند که قادر نیستند کل این آفرینش اعجابانگیز را در فهم انسانی خود ادراک و تحلیل کنند، اما قادرند خالق کل این هستی و آفرینش را طوری فهم و شناسایی و تعریف و تفسیر کنند تا بتوانند او را تا مرز جنون، مورد پرستش خود قرار دهند، اما همین جماعت نتوانستهاند از چرایی خلقت او سر در بیاورند.
آدمها موجوداتِ ذلیلی هستند که در فهم کُلیّتی به آن عظمت، تبحری عجیب کسب کردهاند، اما در فهم جزئیات آن کُلیّت، همچون خری در گل ماندهاند. متولیان ادیان هیچ زمان نمیتوانند جز با توسل به مغلطه و سفسطههای سردرگم، امورِ این غولِ هولناکِ نامریی را توجیه کنند.
#misra_ashvan
☞@PublicExit☜
از کودکی به ما تحمیل میکنند تا ما از این ابرغول نامریی، چنان در هراس باشیم، تا هیچ زمان نتوانیم از آفرینش او سر در بیاویم. و سعی دارند بیخدایان را به کثیفترین شکل ممکن از جامعهء بشری طرد کنند تا مبادا در منافعِ سرشار آنان اخلالی حاصل گردد.
مؤمنان، تمامی تلاش خود را معطوف این امر کردهاند تا افرادِ خداناباور را موجوداتِ شریری معرفی نمایند که سعی دارند جامعهء بشری را به فساد بکشند تا همگان آن غولِ هولناک را که هم بخشنده و هم مهربان و هم دانا و هم حکیم است را انکار نکنند.
اعتقادات دینی به الله و خدا یعنی این که آدمها به قدری بیبهره از شعورِ تحلیلی سالم و علمی در خلقت خود هستند که قادر نیستند کل این آفرینش اعجابانگیز را در فهم انسانی خود ادراک و تحلیل کنند، اما قادرند خالق کل این هستی و آفرینش را طوری فهم و شناسایی و تعریف و تفسیر کنند تا بتوانند او را تا مرز جنون، مورد پرستش خود قرار دهند، اما همین جماعت نتوانستهاند از چرایی خلقت او سر در بیاورند.
آدمها موجوداتِ ذلیلی هستند که در فهم کُلیّتی به آن عظمت، تبحری عجیب کسب کردهاند، اما در فهم جزئیات آن کُلیّت، همچون خری در گل ماندهاند. متولیان ادیان هیچ زمان نمیتوانند جز با توسل به مغلطه و سفسطههای سردرگم، امورِ این غولِ هولناکِ نامریی را توجیه کنند.
#misra_ashvan
☞@PublicExit☜
@PublicExit
اسلام فمنیستترین دین است که شدیداً از حقوق زنان حمایت میکند. زیرا اجازه میدهد همسرت را بزنی ولی پیشنهاد میکند آرام و یواش این کار را انجام بدهی!
اسلام فمنیستترین دین است که شدیداً از حقوق زنان حمایت میکند. زیرا اجازه میدهد همسرت را بزنی ولی پیشنهاد میکند آرام و یواش این کار را انجام بدهی!
ویرانههای وحی
مردمی که در عصرِ علم، تلاش میکنند زندگی را بر ویرانههای وحی و "ایدهء نبوت" بنا کنند، سرنوشتی جز جنگ و ویرانی و آوارگی نخواهند داشت.
خبرهای بهشت و عالمِ غیب در عصر اطلاعات و رسانههای همگانی کاربرد ندارد. در فضای تو در توی سایبری، جبرئیل امین راهش را گم میکند.
دربهدرتر از همه البته مردمیاند که علاوه بر ایدهء نبوت، لاشهء پوسیده و باد کردهء امامان و "ایدهء امامت" را نيز بر دوش میکشند و حتی برای اینکار "ماتمخانههایی" ساختهاند. مسلمانان در مجموع دربهدرند ولی شیعهها دربهدرترند.
☞@PublicExit☜
مردمی که در عصرِ علم، تلاش میکنند زندگی را بر ویرانههای وحی و "ایدهء نبوت" بنا کنند، سرنوشتی جز جنگ و ویرانی و آوارگی نخواهند داشت.
خبرهای بهشت و عالمِ غیب در عصر اطلاعات و رسانههای همگانی کاربرد ندارد. در فضای تو در توی سایبری، جبرئیل امین راهش را گم میکند.
دربهدرتر از همه البته مردمیاند که علاوه بر ایدهء نبوت، لاشهء پوسیده و باد کردهء امامان و "ایدهء امامت" را نيز بر دوش میکشند و حتی برای اینکار "ماتمخانههایی" ساختهاند. مسلمانان در مجموع دربهدرند ولی شیعهها دربهدرترند.
☞@PublicExit☜
@PublicExit
۱۴ قرن است که شمشیر و مذهب همپیمان یکدیگرند. آنها در کنار هم به حقوق انسانی حمله و از یکدیگر دفاع کردهاند.
۱۴ قرن است که شمشیر و مذهب همپیمان یکدیگرند. آنها در کنار هم به حقوق انسانی حمله و از یکدیگر دفاع کردهاند.
هیولای ترسناک پرسش
برای مردمی که عادت کردهاند همهچیز را بدون فکر، آماده و بستهبندی شده تحویل بگیرند، هیولایی ترسناکتر از پرسش وجود ندارد.
پرسش اگر حسابشده باشد تکانهای است که ناپیداترین سویههای ساختار آگاهیِ معیوب یک جامعه را نشان میدهد.
دستپاچگی و سردرگمی برخی در برابر یک پرسشِ ساده دیدنی و البته غریب و غمانگیز است. به راستی که پرسش تقوای تفکّر است!
☞@PublicExit☜
برای مردمی که عادت کردهاند همهچیز را بدون فکر، آماده و بستهبندی شده تحویل بگیرند، هیولایی ترسناکتر از پرسش وجود ندارد.
پرسش اگر حسابشده باشد تکانهای است که ناپیداترین سویههای ساختار آگاهیِ معیوب یک جامعه را نشان میدهد.
دستپاچگی و سردرگمی برخی در برابر یک پرسشِ ساده دیدنی و البته غریب و غمانگیز است. به راستی که پرسش تقوای تفکّر است!
☞@PublicExit☜
@PublicExit
اگر از همان کودکی به ما دین تحمیل نمیشد در بزرگسالی به کتابهای آسمانی فقط میخندیدیم!
اگر از همان کودکی به ما دین تحمیل نمیشد در بزرگسالی به کتابهای آسمانی فقط میخندیدیم!
هیچکس نمیتواند خدمات یک میلیارد مسلمان را در جملهای بیان کند تا نسل حاضر به ثمرهء عقاید این جماعت در طول تاریخ پی ببرد.
امّا ارقام و اعداد، خیلی چیزها را به اثبات میرساند، بالاخص کشتارِ انسانها را که توسط متولیان مکتب اسلام در طول تاریخ به ثبت رسیده است.
اسلام تنها مکتبی است که دلِ خوشی از عِلم آمار ندارد. فهم کشتارِ هولناکِ بیش از صد هزار انسان به دست شاه اسماعیل صفوی برای شیعهکردن مردمان در تاریخ، برای همهء اصولِ مذهب تشیّع کفایت میکند!
☞@PublicExit☜
امّا ارقام و اعداد، خیلی چیزها را به اثبات میرساند، بالاخص کشتارِ انسانها را که توسط متولیان مکتب اسلام در طول تاریخ به ثبت رسیده است.
اسلام تنها مکتبی است که دلِ خوشی از عِلم آمار ندارد. فهم کشتارِ هولناکِ بیش از صد هزار انسان به دست شاه اسماعیل صفوی برای شیعهکردن مردمان در تاریخ، برای همهء اصولِ مذهب تشیّع کفایت میکند!
☞@PublicExit☜
دوست خوبم! برای احمقشدن راههای زیادی وجود دارد. بهتر است هوشمندترین راه را برای ابراز حماقت انتخاب کنی تا اگر روزی خواستی برگردی زیادی پشیمان نشده باشی.
کامپیوترها با تمام عظمتشان بدون چون و چرا هر دستوری را تحت هر شرایطی به اجرا میگذارند، همین اطاعت بیچون و چرای آنهاست که مدام آنها را به ویروس و کرم مبتلا میکند. مراقب باش تا شعور انسانیات را همچون سختافزارهای کامپیوترها به اطاعتی بیچون و چرا در اختیار باورهایت قرار ندهی.
آدمها، موجوداتِ هوشمندِ منحطی هستند که با دارا بودن حافظهء قوی برای تنازعِ بقاء در سختترین شرایط، آلودهء باورهایی هستند که شعور هوشمند آنان را زیر سؤال میبِرد.
پزشکی که قادر است با تیغ جراحی با ظریفترین شکل ممکن قلبی و مغزی را جراحی و مداوا نماید، به طرزِ باور نکردنی و منحطی با فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد و گرفتن وضو برای نماز، سر بر سجده و مهر میگذارد و دعا میخواند که هیچ تعریف علمی برای آن ندارد. اما برای قلبی که شکافته است ساعتها سخن برای گفتن دارد. این آلودگی هولناک شعورِ نهفته در اوج و حضیض، یکی از منحطترین طریق رفتار ممکن یک انسان در درک ماهیت خویش از جهان عینی است!
#misra_ashvan
☞@PublicExit☜
کامپیوترها با تمام عظمتشان بدون چون و چرا هر دستوری را تحت هر شرایطی به اجرا میگذارند، همین اطاعت بیچون و چرای آنهاست که مدام آنها را به ویروس و کرم مبتلا میکند. مراقب باش تا شعور انسانیات را همچون سختافزارهای کامپیوترها به اطاعتی بیچون و چرا در اختیار باورهایت قرار ندهی.
آدمها، موجوداتِ هوشمندِ منحطی هستند که با دارا بودن حافظهء قوی برای تنازعِ بقاء در سختترین شرایط، آلودهء باورهایی هستند که شعور هوشمند آنان را زیر سؤال میبِرد.
پزشکی که قادر است با تیغ جراحی با ظریفترین شکل ممکن قلبی و مغزی را جراحی و مداوا نماید، به طرزِ باور نکردنی و منحطی با فرستادن صلوات بر محمد و آل محمد و گرفتن وضو برای نماز، سر بر سجده و مهر میگذارد و دعا میخواند که هیچ تعریف علمی برای آن ندارد. اما برای قلبی که شکافته است ساعتها سخن برای گفتن دارد. این آلودگی هولناک شعورِ نهفته در اوج و حضیض، یکی از منحطترین طریق رفتار ممکن یک انسان در درک ماهیت خویش از جهان عینی است!
#misra_ashvan
☞@PublicExit☜