وادی|جواد درویش
🔴چرا نهجالبلاغه را تخطئه میکنند؟ سایه مکاتب سیاسی و فلسفی بر روی فهم دین همواره وجود داشته اما در ایران همیشه این جریانهای چپ بودهاند که متهم به ارائه تفسیر ایدئولوژیک از دین، شدهاند. من در این مطلب میخواهم توضیح دهم، جریان راست محافظهکار نیز تفسیر…
فایل پیوست، سخنرانی کوتاه اما نغز و دقیقی است در ارتباط با نهج البلاغه که توسط استاد مهدی مهریزی ارائه شده است.
در این سخنرانی سه نکته در شرافت این کتاب بیان میکنند:
۱. نهج البلاغه کتاب تراز شیعه
۲. قرائت انسانی از حکومت
۳. تفسیر اهل بیت از اسلام و قرآن
نکته دوم و سوم و بویژه نکته دوم بسیار قابل توجه است. در این مورد، رویکردهای حکومت در دنیا را سه قسم میکنند:
- رویکروهای سیاسی به حکومت؛ که در آن تلاش دولتمردان برای حفظ اقتدار است.
- رویکرد تمدنی به حکومت؛ که حاکمان در تلاش برای ابادانی و رفاه هستند.
- رویکرد انسانی به حکومت؛ که در عین رویکرد تمدنی، حاکمان در تلاش برای به فعلیت رساندن استعدادهای انسانی هستند. هدف این حکومت پرورش انسانهایی باخلاق و شریف است.
رویکرد سوم، نگاهی است که در نهج البلاغه به عنوان مدل مطلوب حکومت ارائه میشود.
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser/451
در این سخنرانی سه نکته در شرافت این کتاب بیان میکنند:
۱. نهج البلاغه کتاب تراز شیعه
۲. قرائت انسانی از حکومت
۳. تفسیر اهل بیت از اسلام و قرآن
نکته دوم و سوم و بویژه نکته دوم بسیار قابل توجه است. در این مورد، رویکردهای حکومت در دنیا را سه قسم میکنند:
- رویکروهای سیاسی به حکومت؛ که در آن تلاش دولتمردان برای حفظ اقتدار است.
- رویکرد تمدنی به حکومت؛ که حاکمان در تلاش برای ابادانی و رفاه هستند.
- رویکرد انسانی به حکومت؛ که در عین رویکرد تمدنی، حاکمان در تلاش برای به فعلیت رساندن استعدادهای انسانی هستند. هدف این حکومت پرورش انسانهایی باخلاق و شریف است.
رویکرد سوم، نگاهی است که در نهج البلاغه به عنوان مدل مطلوب حکومت ارائه میشود.
https://www.tg-me.com/andishedinimoaser/451
Telegram
اندیشه دینی معاصر
🟢هفتمین نشست رمضانی ۱۴۰۰
♦️موضوع: نهجالبلاغه کتاب تراز شیعه
🎙#استاد_مهدی_مهریزی
🔸پژوهشکده اندیشه دینی معاصر
@andishedinimoaser
♦️موضوع: نهجالبلاغه کتاب تراز شیعه
🎙#استاد_مهدی_مهریزی
🔸پژوهشکده اندیشه دینی معاصر
@andishedinimoaser
🔴 اسلام اموی و انتخابات آزاد
شهید مطهری در جلد دوم کتاب حماسه حسینی صفحه ۸۲ و ۸۳ مینویسد:
《عقاد مي گويد (ص 31 - 29): معاويه قصدش اين بود كه خلافت را تبديل به ملك اموي كند و در فكر زمينه براي يزيد بود، تا ديد پير شده و ممكن است بميرد و اين كار انجام نشود. به مروان حكم نوشت كه از مردم بيعت بگيرد و چون خود مروان طمع در خلافت داشت ابا كرد از اين كار و ديگران را هم عليه يزيد تحريك كرد. معاويه مروان را معزول كرد و به جاي او سعيد بن العاص را حكم داد و به او موضوع را نوشت. البته كسي به سخنش پاسخ موافق نداد.
معاويه نامه هايي به امام حسين عليه السلام و عبدالله بن عباس و عبدالله زبير و عبدالله جعفر نوشت و سعيد را مأمور ايصال كرد كه جواب بگيرد (و ظاهرا هيچ كس جواب ننوشت.) [...] معاويه خودش به قصد مكه (ظاهرا و باطنا براي بيعت گرفتن براي يزيد) به مدينه آمد و همين چند نفر را خواند و با نرمي و تعارف گفت: من ميل دارم كه شما با يزيد كه برادر شما و ابن عم شماست بيعت كنيد به خلافت، و البته اختيار عزل و نصب با شما خواهد بود و همچنين جبايت و تقسيم مال و اسم خلافت از يزيد باشد! ابن زبير گفت: بهتر اين است كه تو يا مثل پيغمبر بكني كه هيچ كس را معين نكرد و يا مثل ابوبكر بكني كه كسي از غير فرزندان پدر خود انتخاب كرد، يا مثل عمر كار را به شورا واگذاري.
معاويه ناراحت شد و روي خشونت نشان داد؛ به او گفت: غير از اين هم سخني داري؟ گفت: نه. به ديگران گفت: شما چطور؟ آنها هم گفتند: نه. گفت: عجب! شما از حلم من سوء استفاده مي كنيد. گاهي من در منبر خطابه مي خوانم، يكي از شما بلند مي شود و مرا تكذيب مي كند و من حلم مي ورزم. قسم به خدا اگر يكي از شما در اين موضوع سخن مرا رد كند، از من سخني نخواهد شنيد تا آنكه شمشير به فرقش فرود آيد. [...] بعد به رئيس شرطه امر كرد كه بالاي سر هر كدام از اينها دو نفر مسلح بگذارد و دستور داد كه هر كدام از اينها كه در پاي منبر من سخني به تصديق يا تكذيب بگويد گردنش را بزن. 》
شهید مطهری یک پاورقی به این عبارت آخر میزند و مینویسد:
"انتخاب آزاد! بيشباهت به انتخابات زمان ما نيست (اشاره به زمان رژيم منفور پهلوي.). هم ميخواست يزيد را به ولايتعهد نصب کند و هم ميخواست از مردم بيعت بگيرد. در آن وقت قانوني نبود که اگر خليفه کسي را در زمان حيات به ولايتعهد نصب کرد، بعد از مردنش او خليفه است - استثناء در مورد عمر عملي شد - ناچار ميبايست پاي مردم را هم به ميان بکشند و از مردم بيعت بگيرند، بيعت آن روز مثل رأي دادن امروز بود يعني عمل و انتخابي بود از مردم. معاويه به زور ميخواست رأي بگيرد. در زمان ما نيز که حکومت به حسب قانون مشروطه است وکيل بايد انتخاب شود ولي چماق بالاي سر رأي دهندههاست."
شهید مطهری در جلد دوم کتاب حماسه حسینی صفحه ۸۲ و ۸۳ مینویسد:
《عقاد مي گويد (ص 31 - 29): معاويه قصدش اين بود كه خلافت را تبديل به ملك اموي كند و در فكر زمينه براي يزيد بود، تا ديد پير شده و ممكن است بميرد و اين كار انجام نشود. به مروان حكم نوشت كه از مردم بيعت بگيرد و چون خود مروان طمع در خلافت داشت ابا كرد از اين كار و ديگران را هم عليه يزيد تحريك كرد. معاويه مروان را معزول كرد و به جاي او سعيد بن العاص را حكم داد و به او موضوع را نوشت. البته كسي به سخنش پاسخ موافق نداد.
معاويه نامه هايي به امام حسين عليه السلام و عبدالله بن عباس و عبدالله زبير و عبدالله جعفر نوشت و سعيد را مأمور ايصال كرد كه جواب بگيرد (و ظاهرا هيچ كس جواب ننوشت.) [...] معاويه خودش به قصد مكه (ظاهرا و باطنا براي بيعت گرفتن براي يزيد) به مدينه آمد و همين چند نفر را خواند و با نرمي و تعارف گفت: من ميل دارم كه شما با يزيد كه برادر شما و ابن عم شماست بيعت كنيد به خلافت، و البته اختيار عزل و نصب با شما خواهد بود و همچنين جبايت و تقسيم مال و اسم خلافت از يزيد باشد! ابن زبير گفت: بهتر اين است كه تو يا مثل پيغمبر بكني كه هيچ كس را معين نكرد و يا مثل ابوبكر بكني كه كسي از غير فرزندان پدر خود انتخاب كرد، يا مثل عمر كار را به شورا واگذاري.
معاويه ناراحت شد و روي خشونت نشان داد؛ به او گفت: غير از اين هم سخني داري؟ گفت: نه. به ديگران گفت: شما چطور؟ آنها هم گفتند: نه. گفت: عجب! شما از حلم من سوء استفاده مي كنيد. گاهي من در منبر خطابه مي خوانم، يكي از شما بلند مي شود و مرا تكذيب مي كند و من حلم مي ورزم. قسم به خدا اگر يكي از شما در اين موضوع سخن مرا رد كند، از من سخني نخواهد شنيد تا آنكه شمشير به فرقش فرود آيد. [...] بعد به رئيس شرطه امر كرد كه بالاي سر هر كدام از اينها دو نفر مسلح بگذارد و دستور داد كه هر كدام از اينها كه در پاي منبر من سخني به تصديق يا تكذيب بگويد گردنش را بزن. 》
شهید مطهری یک پاورقی به این عبارت آخر میزند و مینویسد:
"انتخاب آزاد! بيشباهت به انتخابات زمان ما نيست (اشاره به زمان رژيم منفور پهلوي.). هم ميخواست يزيد را به ولايتعهد نصب کند و هم ميخواست از مردم بيعت بگيرد. در آن وقت قانوني نبود که اگر خليفه کسي را در زمان حيات به ولايتعهد نصب کرد، بعد از مردنش او خليفه است - استثناء در مورد عمر عملي شد - ناچار ميبايست پاي مردم را هم به ميان بکشند و از مردم بيعت بگيرند، بيعت آن روز مثل رأي دادن امروز بود يعني عمل و انتخابي بود از مردم. معاويه به زور ميخواست رأي بگيرد. در زمان ما نيز که حکومت به حسب قانون مشروطه است وکيل بايد انتخاب شود ولي چماق بالاي سر رأي دهندههاست."
Forwarded from انجمنعلمی فلسفۀ دین ایران
اطلاعات حاضرین در نشستهای فارسی و انگلیسی
Forwarded from گفتار راست انقلابی (Poorya Alimardani)
#تاملات_تاریخی انحراف از عدالت
عبرتهای انحرافات فرقه ای گذشته بر تشیع بکار همه روزگاران میاید از جمله روزگار ما! عقلانیت شیعی و عدالت علوی نجات بخشند و خواهم گفت که در دویست سال پیش چه بر سر اینها آمد تا شیخیه و بابیت و بهائیت فرصت ظهور در جهان شیعی یافتند.
شیخ احمد احسائی که بود؟ شیخی و مجتهدی بسیار پر طرفدار از شیعیان حجاز با پیروانی بسیار معتقد به اصول تشیع در زمانه سلطنت فتحعلی شاه و محمد شاه قاجار بعد شکست های تلخ از روسیه و از دست دادن شمال ارس در قراردادهای ترکمنچای و گلستان در آن سالهای سرخوردگی شیعیان از پادشاهان و فتوای جهاد علمای تشریعی طرحی نو در انداخت اگر خیلی ساده و دم دستی بگویم شیخ و شاگردان او سید کاظم رشتی و بقیه می گفتند که اصول دین که در تشیع قدما ۵ اصل شمرده می شد چهار اصل است و عدل و معاد را چون در صفات توحید و تعالیم نبوت مستتر است کنار می گذاشتند بجای این دو بعد از توحید نبوت و امامت به عنوان سه رکن و اصل دین بر رکن چهارم یعنی معرفت مجتهد جامع الشرایط به عنوان رکن دین پای می فشردند محمد علی کرمانی که شاگرد سید کاظم است می نویسد " چهارم راویان اخبار و حاملان آثار و دانشمندان عالیتبار و رسانندگان باطراف عالم و اینها حجتهای ولیعهد هستند بر سایر ضعفا که دسترس ندارند که بخدمت ولی برسند و مدار تدین و دین بر معرفت این چهار است خواه ملت آدم باشد یا ...". اگر چه شیخ توسط علمای فقیه اصولی و متشرع همچون ملا محمد تقی برغانی (شهید ثالث که بعدها توسط پیروان باب سلاخی شد و مزار متبرکش در قزوین است) تکفیر شد و در حجاز درگذشت اما خوب نتیجه این فکر و این نگاه شیخیه به دین و تشیع چه بود و چه شد؟ این نوع نگاه تفکر شیعی را از عقلانیت مستقل از اشخاص به سمت توجه به فهم فردی علمای دین می برد و حذف عامل مستقل و قاضی بی طرف عقل و عدل از رفتار رکن چهارم، در واقع نقطه ضعف و مشکل این تفکر بود و هست. وقتی علی محمد باب شاگرد سید کاظم رشتی ادعای امامت و سپس دینی جدید کرد عدل و در نتیجه عقل و قاضی قابل استفاده برای همه پیروان برای قضاوت او غایب بود! چون دهه ها پیش در اندیشه شیخیه حذف شده بود و رکن رابع در واقع خود باب بود برای پیروانش! این کور کردن عدل و در نتیجه عقل، کار را به جایی رساند که بهاء پس از باب خودش را رسما تجلی خدا خواند! و هیچ عقل و منطق بیرونی برای پیروان این فرقه ها برای ارزیابی ادعاها نبود! اگر مجالی باشد در آینده دلایلی از اینکه انکار اصل عدل در واقع به تضعیف عقلانیت قضاوت گر حقیقت، منجر می شود بیشتر خواهم نوشت اما الان باید گفت:
مواظب باشید مخاطبان هشدار! هرچه جانب عدالت و عدل که امری فطری و عقلی است در دوگانه های کاذب مثل عدالت و ولایت تضعیف شود، نتایج خطرناک تر و غیر قابل پیش بینی تر خواهد بود. تجربه تاریخ نیز نشان داده که انحراف و خطا در طول صدها سال بیشتر و بیشتر شده است.
پینوشت: از برادر عزیزم دکتر جواد درویش که در گفتگویی کوتاه مرا بفکر نوشتن این یادداشت انداختند متشکرم
عبرتهای انحرافات فرقه ای گذشته بر تشیع بکار همه روزگاران میاید از جمله روزگار ما! عقلانیت شیعی و عدالت علوی نجات بخشند و خواهم گفت که در دویست سال پیش چه بر سر اینها آمد تا شیخیه و بابیت و بهائیت فرصت ظهور در جهان شیعی یافتند.
شیخ احمد احسائی که بود؟ شیخی و مجتهدی بسیار پر طرفدار از شیعیان حجاز با پیروانی بسیار معتقد به اصول تشیع در زمانه سلطنت فتحعلی شاه و محمد شاه قاجار بعد شکست های تلخ از روسیه و از دست دادن شمال ارس در قراردادهای ترکمنچای و گلستان در آن سالهای سرخوردگی شیعیان از پادشاهان و فتوای جهاد علمای تشریعی طرحی نو در انداخت اگر خیلی ساده و دم دستی بگویم شیخ و شاگردان او سید کاظم رشتی و بقیه می گفتند که اصول دین که در تشیع قدما ۵ اصل شمرده می شد چهار اصل است و عدل و معاد را چون در صفات توحید و تعالیم نبوت مستتر است کنار می گذاشتند بجای این دو بعد از توحید نبوت و امامت به عنوان سه رکن و اصل دین بر رکن چهارم یعنی معرفت مجتهد جامع الشرایط به عنوان رکن دین پای می فشردند محمد علی کرمانی که شاگرد سید کاظم است می نویسد " چهارم راویان اخبار و حاملان آثار و دانشمندان عالیتبار و رسانندگان باطراف عالم و اینها حجتهای ولیعهد هستند بر سایر ضعفا که دسترس ندارند که بخدمت ولی برسند و مدار تدین و دین بر معرفت این چهار است خواه ملت آدم باشد یا ...". اگر چه شیخ توسط علمای فقیه اصولی و متشرع همچون ملا محمد تقی برغانی (شهید ثالث که بعدها توسط پیروان باب سلاخی شد و مزار متبرکش در قزوین است) تکفیر شد و در حجاز درگذشت اما خوب نتیجه این فکر و این نگاه شیخیه به دین و تشیع چه بود و چه شد؟ این نوع نگاه تفکر شیعی را از عقلانیت مستقل از اشخاص به سمت توجه به فهم فردی علمای دین می برد و حذف عامل مستقل و قاضی بی طرف عقل و عدل از رفتار رکن چهارم، در واقع نقطه ضعف و مشکل این تفکر بود و هست. وقتی علی محمد باب شاگرد سید کاظم رشتی ادعای امامت و سپس دینی جدید کرد عدل و در نتیجه عقل و قاضی قابل استفاده برای همه پیروان برای قضاوت او غایب بود! چون دهه ها پیش در اندیشه شیخیه حذف شده بود و رکن رابع در واقع خود باب بود برای پیروانش! این کور کردن عدل و در نتیجه عقل، کار را به جایی رساند که بهاء پس از باب خودش را رسما تجلی خدا خواند! و هیچ عقل و منطق بیرونی برای پیروان این فرقه ها برای ارزیابی ادعاها نبود! اگر مجالی باشد در آینده دلایلی از اینکه انکار اصل عدل در واقع به تضعیف عقلانیت قضاوت گر حقیقت، منجر می شود بیشتر خواهم نوشت اما الان باید گفت:
مواظب باشید مخاطبان هشدار! هرچه جانب عدالت و عدل که امری فطری و عقلی است در دوگانه های کاذب مثل عدالت و ولایت تضعیف شود، نتایج خطرناک تر و غیر قابل پیش بینی تر خواهد بود. تجربه تاریخ نیز نشان داده که انحراف و خطا در طول صدها سال بیشتر و بیشتر شده است.
پینوشت: از برادر عزیزم دکتر جواد درویش که در گفتگویی کوتاه مرا بفکر نوشتن این یادداشت انداختند متشکرم
در حال ترجمه کتابی هستم و اهواز و بلایی که بر سر مردم و طبیعت آوردهایم هم از سرم بیرون نمیرود. اینکه از سرزمینی پرآب که بزرگترین رود کشور را دارد، خشکی و تشنگی بسازیم، کم هنری نیست!
بخشی از این کتاب به اصول رفتاری چین باستان در قبال طبیعت میپردازد:
" رفتار حاکم، پیامدهای کیهانی دارد. ما این را در Huáinánzi، که در قرن دوم قبل از میلاد تدوین شده است، پیدا می کنیم. مثلا در آن میخوانیم که رویش بهاری گیاهان وابسته به شیوه خیرخواهانه عملکرد حاکمان در قبال فصلهاست. اگر حاکم در آن زمان دارای شدت عمل باشد، رشد گیاهان متوقف میشود"
در این سنت، مثل سنت اصیل اسلامی و منحرف نشده ما، خشکی و خرابی و عذاب، پیامد عمل حاکمان و متولیان است نه فقط گناهان مردم.
نابودی زمین، هم نتیجه مستقیم ناکارآمدی آنهاست و هم اثر وضعی بیرحمی آنها نسبت به مردم و طبیعت.
قران میفرماید: "وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ
و هنگامی که قدرت و حکومتی یابد، می کوشد که در زمین فساد و تباهی به بار آورد، و زراعت و نسل را نابود کند؛ و خدا فساد و تباهی را دوست ندارد"
بخشی از این کتاب به اصول رفتاری چین باستان در قبال طبیعت میپردازد:
" رفتار حاکم، پیامدهای کیهانی دارد. ما این را در Huáinánzi، که در قرن دوم قبل از میلاد تدوین شده است، پیدا می کنیم. مثلا در آن میخوانیم که رویش بهاری گیاهان وابسته به شیوه خیرخواهانه عملکرد حاکمان در قبال فصلهاست. اگر حاکم در آن زمان دارای شدت عمل باشد، رشد گیاهان متوقف میشود"
در این سنت، مثل سنت اصیل اسلامی و منحرف نشده ما، خشکی و خرابی و عذاب، پیامد عمل حاکمان و متولیان است نه فقط گناهان مردم.
نابودی زمین، هم نتیجه مستقیم ناکارآمدی آنهاست و هم اثر وضعی بیرحمی آنها نسبت به مردم و طبیعت.
قران میفرماید: "وَإِذَا تَوَلَّىٰ سَعَىٰ فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ
و هنگامی که قدرت و حکومتی یابد، می کوشد که در زمین فساد و تباهی به بار آورد، و زراعت و نسل را نابود کند؛ و خدا فساد و تباهی را دوست ندارد"
Forwarded from DinOnline دینآنلاین
🔻تعلیق ناباوری؛ نگاهی به کتاب خدا به روایت قرآن
✍ امیرحسین خداپرست
: : کتاب «خدا به روایت قرآن» نوشته جک مایلز است که صالح طباطبایی آن را ترجمه کرده و نشر نی آن را در سال ۱۴۰۰ روانه بازار نشر کرده است.
خدا به روایت قرآن ترجمهٔ فارسی مجموعهٔ سهگانهٔ جک مایلز، دربارهٔ تصویر خدا در کتابهای مقدس است. دو کتاب دیگر او در این مجموعه خدا در کتاب مقدس یهود و خدا در کتاب مقدس مسیحیان نام دارند و پیش از خدا در قرآن تألیف و منتشر شدهاند...
📎 پیوند به متن کامل این گزارش در سایت دینآنلاین
🆔 @dinonline
✍ امیرحسین خداپرست
: : کتاب «خدا به روایت قرآن» نوشته جک مایلز است که صالح طباطبایی آن را ترجمه کرده و نشر نی آن را در سال ۱۴۰۰ روانه بازار نشر کرده است.
خدا به روایت قرآن ترجمهٔ فارسی مجموعهٔ سهگانهٔ جک مایلز، دربارهٔ تصویر خدا در کتابهای مقدس است. دو کتاب دیگر او در این مجموعه خدا در کتاب مقدس یهود و خدا در کتاب مقدس مسیحیان نام دارند و پیش از خدا در قرآن تألیف و منتشر شدهاند...
📎 پیوند به متن کامل این گزارش در سایت دینآنلاین
🆔 @dinonline
دینآنلاین
تعلیق ناباوری؛ نگاهی به کتاب خدا به روایت قرآن| امیرحسین خداپرست
کتاب «خدا به روایت قرآن» نوشته جک مایلز است که صالح طباطبایی آن را ترجمه کرده و نشر نی آن را در سال 1400 روانه بازار نشر کرده است.
🔴 خطبه امام حسین در منا: انذارنامهای علیه "سکوت"
امام حسین(ع) سال 58 یعنی دوسال قبل از عاشورا، در منا خطبهای بین سران و بزرگان قبایل ایراد میکنند. مساله اصلی در این خطبه از نظر من، در یک عبارت "نفی سکوت" است. اینکه چرا سران و بزرگان قوم به رغم همه ظلمهایی که هست، ساکتند و کاری نمیکنند؟
سکوت، بطورکلی ناشی از دو چیز است: اول، "ندانستن" و دوم، "نخواستن"
براساس همین دو علت، خطبه امام حسین(ع) دو بخش دارد. امام مثل یک تراپیست و یک درمانگرِ جامعهی رو به احتضار، میخواهد ببیند این جامعه چه دردی دارد که ساکت است؟ پس اول بررسی میکند که آیا مشکل آنها ندانستن است. یعنی آیا قوه بینایی، شنوایی، حافظه این قوم دچار اختلال شده؟ یا اینکه عقلشان زایل شده و فکر میکنند حقیقت همین است که مقابلشان است؟
1️⃣ آنچه آن زمان مقابل آنها بود، حکومت معاویه بود که بیش از همه چیز، آزادی و عدالت را تهدید میکرد. سلیم ابن قیس، یکی از راویان خطبه، برای ترسیم فضایی که امام در آن این خطبه را ایراد کرده است، 4 بخشنامه معاویه را که در همه آنها به فشار اقتصادی بر شیعیان علی و به امتیازات و رانتهای خاص به مریدان عثمان اشاره شده، ذکر میکند.
پس ببینید اینجا، وقتی امام حسین دارد تخم نافرمانی مدنی و جنبش عدالتخواهانه را در دل مردم میکارد که نه یزید سگباز و شرابخوار است که مثل خیلی از تاریخنگاران فقیهمسلک بگوییم قیام امام برای رعایت نشدن ظاهر شریعت بوده؛ و نه عامل بیعت با یزید وجود دارد که به خاطر آن امام تحت فشار قرار گرفته باشد و عَلَم مبارزه را برافراشته باشد. سخنان این خطبه در این مقطع به خوبی نشان میدهد که مساله اصلی امام از قیام، آزادی و عدالت اجتماعی بوده است.
بخش اول خطبه با سوالهایی که امام در مورد جایگاه خودشان و توصیههای پیامبر(ص) نسبت به خاندان خود و تاییدهایی که از مخاطبان میگیرند، پایان مییابد. در این بخش امام به خود مردم و بزرگان قوم و همچنین به تاریخ ثابت میکنند که دردِ این جامعه از ندانستن نیست.
2️⃣ پس بخش دوم خطبه را شروع میکنند آنهم با ذکر 4 آیه تکان دهنده قرآن:
63 مائده، که شامل نهیب تند قرآن به کسانی است که در مقابل دروغگویی و مال مردم خواری، سکوت میکنند.
78 مائده، که اشاره دارد به لعن شدن کافران بنی اسرائیل به خاطر کفر (یعنی پوشاندن حق و نگفتن آنچه که میدانستند)
44 مائده، که به یکی از عوامل اصلی سکوت، یعنی ترس اشاره میکند.
71 توبه، که به تکلیف امر به معروف و نهی از منکر (به معنای بالا) اشاره دارد.
تقریبا تمام ادامه این خطبه را میتوان شرح و تفسیر امام حسین(ع) بر این 4 آیه دانست.
اما سکوتِ از سر "نخواستن" چه عواملی دارد؟ من براساس فرمایشات امام، دو نوع سکوت را در اینجا از هم متمایز کردهام:
1- سکوت خائنانه: یعنی سکوتی که ریشه آن در کفر و پوشاندن حق است. بخشی از عالمان یهود میدانستند حق با کیست ولی حق را میپوشاندند. امام در این خطبه میفرماید:
"شما میبینید که پیمانهای خدا شکسته شده و نگران نمیشوید با اینکه برای یک نقض پیمانِ پدران خود به هراس میافتید. میبینید که پیمان رسول خدا(ص) خوار و ناچیز شده و کورها و لالها و از کار افتادهها در شهرها رها شدهاند و در آن حدی که مسئولیت دارید، ورود نمیکنید و به کسانی که در آن راه تلاش میکنند وقعی نمینهید و خود به چاپلوسی و سازش با ظالمان آسودهاید."
2- سکوت بزدلانه: یعنی سکوتی که یا از سر ترس در اثر خفقان حاکم و گرفتار نشدن است؛ و یا از سر اشتهای سیریناپذیرِ قدرت و برای ارتقا بیشتر در همین سیستم فاسد حاکم است. امام می فرماید:
"شما در این راه نه مالی خرج کردید و نه جانی را برای خدا، به مخاطره انداختید؛ و نه برای رضای خدا با عشیرهای درافتادید، [با این حال] آیا شما به درگاه خدا بهشت و همنشینی پیامبران و امان از عذابِ او را آرزو دارید!؟"
"و اگر بر آزارها شکیبا بودید و در راه خدا هزینهها را تحمل میکردید، زمام امور خدا به شما برمیگشت. ولی شما ظالمان را در جای خود نشاندید و امور خدا را به آنان سپردید تا به شبهه، کار کنند و در شهوت و دلخواه خود راه روند. فرار شما از مرگ و خوش بودن شما به زندگی دنیا از شما جدا خواهد شد. بدین سان ضعیفان را به دست آنان سپردید که برخی را برده و مقهور خود ساخته و برخی را ناتوان و مغلوب زندگی روزمره کردند."
🔹در بخشهای مختلف این خطبه، نکته مهمی هم در باب "معنا و مسولیت عالم بودن" مدام تکرار میشود. از نگاه امام، اینکه عدهای در جامعه آبرو و اعتباری دارند، دو علت دارد. اول عنایت الهی و دوم، اقبال مردمی. امام میگوید هردوی اینها، یعنی هم خدا و هم مردم، شما را برای نفی ظلم و اجرای عدل بزرگ داشتهاند: "مردم شما را برای اینکه به آنها امر و نهی کنید، نمیخواهند. مردم شما را برای گرفتن حقشان از دست ظالمان میخواهند."
.
امام حسین(ع) سال 58 یعنی دوسال قبل از عاشورا، در منا خطبهای بین سران و بزرگان قبایل ایراد میکنند. مساله اصلی در این خطبه از نظر من، در یک عبارت "نفی سکوت" است. اینکه چرا سران و بزرگان قوم به رغم همه ظلمهایی که هست، ساکتند و کاری نمیکنند؟
سکوت، بطورکلی ناشی از دو چیز است: اول، "ندانستن" و دوم، "نخواستن"
براساس همین دو علت، خطبه امام حسین(ع) دو بخش دارد. امام مثل یک تراپیست و یک درمانگرِ جامعهی رو به احتضار، میخواهد ببیند این جامعه چه دردی دارد که ساکت است؟ پس اول بررسی میکند که آیا مشکل آنها ندانستن است. یعنی آیا قوه بینایی، شنوایی، حافظه این قوم دچار اختلال شده؟ یا اینکه عقلشان زایل شده و فکر میکنند حقیقت همین است که مقابلشان است؟
1️⃣ آنچه آن زمان مقابل آنها بود، حکومت معاویه بود که بیش از همه چیز، آزادی و عدالت را تهدید میکرد. سلیم ابن قیس، یکی از راویان خطبه، برای ترسیم فضایی که امام در آن این خطبه را ایراد کرده است، 4 بخشنامه معاویه را که در همه آنها به فشار اقتصادی بر شیعیان علی و به امتیازات و رانتهای خاص به مریدان عثمان اشاره شده، ذکر میکند.
پس ببینید اینجا، وقتی امام حسین دارد تخم نافرمانی مدنی و جنبش عدالتخواهانه را در دل مردم میکارد که نه یزید سگباز و شرابخوار است که مثل خیلی از تاریخنگاران فقیهمسلک بگوییم قیام امام برای رعایت نشدن ظاهر شریعت بوده؛ و نه عامل بیعت با یزید وجود دارد که به خاطر آن امام تحت فشار قرار گرفته باشد و عَلَم مبارزه را برافراشته باشد. سخنان این خطبه در این مقطع به خوبی نشان میدهد که مساله اصلی امام از قیام، آزادی و عدالت اجتماعی بوده است.
بخش اول خطبه با سوالهایی که امام در مورد جایگاه خودشان و توصیههای پیامبر(ص) نسبت به خاندان خود و تاییدهایی که از مخاطبان میگیرند، پایان مییابد. در این بخش امام به خود مردم و بزرگان قوم و همچنین به تاریخ ثابت میکنند که دردِ این جامعه از ندانستن نیست.
2️⃣ پس بخش دوم خطبه را شروع میکنند آنهم با ذکر 4 آیه تکان دهنده قرآن:
63 مائده، که شامل نهیب تند قرآن به کسانی است که در مقابل دروغگویی و مال مردم خواری، سکوت میکنند.
78 مائده، که اشاره دارد به لعن شدن کافران بنی اسرائیل به خاطر کفر (یعنی پوشاندن حق و نگفتن آنچه که میدانستند)
44 مائده، که به یکی از عوامل اصلی سکوت، یعنی ترس اشاره میکند.
71 توبه، که به تکلیف امر به معروف و نهی از منکر (به معنای بالا) اشاره دارد.
تقریبا تمام ادامه این خطبه را میتوان شرح و تفسیر امام حسین(ع) بر این 4 آیه دانست.
اما سکوتِ از سر "نخواستن" چه عواملی دارد؟ من براساس فرمایشات امام، دو نوع سکوت را در اینجا از هم متمایز کردهام:
1- سکوت خائنانه: یعنی سکوتی که ریشه آن در کفر و پوشاندن حق است. بخشی از عالمان یهود میدانستند حق با کیست ولی حق را میپوشاندند. امام در این خطبه میفرماید:
"شما میبینید که پیمانهای خدا شکسته شده و نگران نمیشوید با اینکه برای یک نقض پیمانِ پدران خود به هراس میافتید. میبینید که پیمان رسول خدا(ص) خوار و ناچیز شده و کورها و لالها و از کار افتادهها در شهرها رها شدهاند و در آن حدی که مسئولیت دارید، ورود نمیکنید و به کسانی که در آن راه تلاش میکنند وقعی نمینهید و خود به چاپلوسی و سازش با ظالمان آسودهاید."
2- سکوت بزدلانه: یعنی سکوتی که یا از سر ترس در اثر خفقان حاکم و گرفتار نشدن است؛ و یا از سر اشتهای سیریناپذیرِ قدرت و برای ارتقا بیشتر در همین سیستم فاسد حاکم است. امام می فرماید:
"شما در این راه نه مالی خرج کردید و نه جانی را برای خدا، به مخاطره انداختید؛ و نه برای رضای خدا با عشیرهای درافتادید، [با این حال] آیا شما به درگاه خدا بهشت و همنشینی پیامبران و امان از عذابِ او را آرزو دارید!؟"
"و اگر بر آزارها شکیبا بودید و در راه خدا هزینهها را تحمل میکردید، زمام امور خدا به شما برمیگشت. ولی شما ظالمان را در جای خود نشاندید و امور خدا را به آنان سپردید تا به شبهه، کار کنند و در شهوت و دلخواه خود راه روند. فرار شما از مرگ و خوش بودن شما به زندگی دنیا از شما جدا خواهد شد. بدین سان ضعیفان را به دست آنان سپردید که برخی را برده و مقهور خود ساخته و برخی را ناتوان و مغلوب زندگی روزمره کردند."
🔹در بخشهای مختلف این خطبه، نکته مهمی هم در باب "معنا و مسولیت عالم بودن" مدام تکرار میشود. از نگاه امام، اینکه عدهای در جامعه آبرو و اعتباری دارند، دو علت دارد. اول عنایت الهی و دوم، اقبال مردمی. امام میگوید هردوی اینها، یعنی هم خدا و هم مردم، شما را برای نفی ظلم و اجرای عدل بزرگ داشتهاند: "مردم شما را برای اینکه به آنها امر و نهی کنید، نمیخواهند. مردم شما را برای گرفتن حقشان از دست ظالمان میخواهند."
.
وادی|جواد درویش
🔴 خطبه امام حسین در منا: انذارنامهای علیه "سکوت" امام حسین(ع) سال 58 یعنی دوسال قبل از عاشورا، در منا خطبهای بین سران و بزرگان قبایل ایراد میکنند. مساله اصلی در این خطبه از نظر من، در یک عبارت "نفی سکوت" است. اینکه چرا سران و بزرگان قوم به رغم همه ظلمهایی…
یکی از مخاطبان محترم این کانال که روی خطبه امام حسین(ع) و منابع آن بصورت تخصصی کار کرده اند، تذکر دادند که دو بخش متفاوت این خطبه، در منابع مجزایی آمده و در هیچ منبع معتبری بصورت پیوسته ذکر نشده است.
Forwarded from انجمن علمی فلسفهعلم شریف
#کارگاه
✅ دومین مدرسه فلسفه و علوم شناختی: رویکردهای 4E(بدنمندانه) برگزار میکند
🔰 کارگاه الهیات و علوم شناختی
👤 ارائهکننده: دکتر جواد درویش(دکتری فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
🗓 سوم الی پنجم شهریور 1400؛ ساعت 18 الی 19:30
🌐 ثبتنام در:
📎 b2n.ir/4ecog-2
❗️ به همراه تخفیف دانشجویی
————————
🆔: @philsharif
✅ دومین مدرسه فلسفه و علوم شناختی: رویکردهای 4E(بدنمندانه) برگزار میکند
🔰 کارگاه الهیات و علوم شناختی
👤 ارائهکننده: دکتر جواد درویش(دکتری فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
🗓 سوم الی پنجم شهریور 1400؛ ساعت 18 الی 19:30
🌐 ثبتنام در:
📎 b2n.ir/4ecog-2
❗️ به همراه تخفیف دانشجویی
————————
🆔: @philsharif
Forwarded from انجمن علمی فلسفهعلم شریف
#کارگاه #معرفی
✅ دومین مدرسه فلسفه و علوم شناختی: رویکردهای 4E(بدنمندانه) برگزار میکند
🔰 کارگاه الهیات و علوم شناختی
👤 ارائهکننده: دکتر جواد درویش(دکتری فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
—————————
⭕️ معرفی:
باورهای دینی در دوره جدید از طرق مختلف مورد هجمه قرار گرفته است. انقلابهای علمی از یک سو و براهین فلسفی از سوی دیگر، راههای سنتی اثبات خدا را با چالشهای جدی مواجه کردند. یکی از مهمترین دستاویزهای خداباوران و الهیدانان در این شرایط، "تجربیات دینی" و درک شخصی از حضور و تاثیر خداوند در زندگی انسان بوده است. منظور از تجربه دینی، برخی خوابها و رویاها، تجربیات نزدیک به مرگ و همچنین وحی انبیاست.
الهیدانان استدلال میکنند اگر هیچکدام از برهانهای اثبات خدا هم کار نکند، ما بصورت درونی درکی از حضور خدا داریم، ولو اینکه به شکل استدلالی قابل بیان نباشد.
اما دیدگاههایی در عصبشناسی معاصر، اصالت همین درک درونی را هم با چالش جدی مواجه کرده است. جان هیک یکی از طرفداران اصلی خداباوری از طریق تجربه دینی، آخرین کتابی که در سال 2006 منتشر کرد را چنین نامید: "مرز جدید علم و دین: تجربه دینی، عصب شناسی و امر متعالی". او از یک نگرانی بزرگ برای باورهای دینی در این کتاب صحبت میکند که از ناحیه علوم اعصاب مدرن ایجاد شده است.
در اولین جلسه از کارگاه "الهیات و علوم شناختی" با دو دسته از دیدگاههای اصلی یعنی دیدگاه تقلیل تجربه دینی به فرایندهای مغزی و دیدگاه نوروالهیات، آشنا شده و استدلالهای هرکدام را مورد نقد و بررسی قرار میدهیم.
—————————
🗓 سوم الی پنجم شهریور 1400؛ ساعت 18 الی 19:30
🌐 ثبتنام در:
📎 b2n.ir/4ecog-2
❗️ به همراه تخفیف دانشجویی
————————
🆔: @philsharif
✅ دومین مدرسه فلسفه و علوم شناختی: رویکردهای 4E(بدنمندانه) برگزار میکند
🔰 کارگاه الهیات و علوم شناختی
👤 ارائهکننده: دکتر جواد درویش(دکتری فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
—————————
⭕️ معرفی:
باورهای دینی در دوره جدید از طرق مختلف مورد هجمه قرار گرفته است. انقلابهای علمی از یک سو و براهین فلسفی از سوی دیگر، راههای سنتی اثبات خدا را با چالشهای جدی مواجه کردند. یکی از مهمترین دستاویزهای خداباوران و الهیدانان در این شرایط، "تجربیات دینی" و درک شخصی از حضور و تاثیر خداوند در زندگی انسان بوده است. منظور از تجربه دینی، برخی خوابها و رویاها، تجربیات نزدیک به مرگ و همچنین وحی انبیاست.
الهیدانان استدلال میکنند اگر هیچکدام از برهانهای اثبات خدا هم کار نکند، ما بصورت درونی درکی از حضور خدا داریم، ولو اینکه به شکل استدلالی قابل بیان نباشد.
اما دیدگاههایی در عصبشناسی معاصر، اصالت همین درک درونی را هم با چالش جدی مواجه کرده است. جان هیک یکی از طرفداران اصلی خداباوری از طریق تجربه دینی، آخرین کتابی که در سال 2006 منتشر کرد را چنین نامید: "مرز جدید علم و دین: تجربه دینی، عصب شناسی و امر متعالی". او از یک نگرانی بزرگ برای باورهای دینی در این کتاب صحبت میکند که از ناحیه علوم اعصاب مدرن ایجاد شده است.
در اولین جلسه از کارگاه "الهیات و علوم شناختی" با دو دسته از دیدگاههای اصلی یعنی دیدگاه تقلیل تجربه دینی به فرایندهای مغزی و دیدگاه نوروالهیات، آشنا شده و استدلالهای هرکدام را مورد نقد و بررسی قرار میدهیم.
—————————
🗓 سوم الی پنجم شهریور 1400؛ ساعت 18 الی 19:30
🌐 ثبتنام در:
📎 b2n.ir/4ecog-2
❗️ به همراه تخفیف دانشجویی
————————
🆔: @philsharif
🔴 در مورد برنامه زندگی پس از زندگی
بعد از ماه رمضان امسال بحثهایی در رسانهها در مورد برنامه زندگی پس از زندگی که از شبکه چهار پخش میشد، جریان پیدا کرد.
بخشی از این بحثها پیرامون از بین رفتن مرجعیت نهادهای تبلیغ دین و برخی در دفاع از این برنامه بود.
یک مسأله مهم و مغفول در این بحثها، اصل دلالت دینی این تجربیات است که کمتر به آن پرداخته شده است.
پایگاه خبری انصاف نیوز که بطورکلی به موضوعات فکری و اندیشهای اهتمام خوبی دارد، در همان ایام که مباحث در مورد این برنامه جریان داشت، مصاحبهای با بنده انجام داد که به دلایلی انتشار آن به تاخیر افتاد.
من در این مصاحبه از دو منظر به مخالفت با دلالتهای الهیاتی تجربیات نزدیک به مرگ پرداختهام.
منظر اول، علم عصبشناسی است که توضیح نسبتا کامل و معقولی از این تجربیات بدون توسل به امور فراطبیعی ارائه میدهد.
منظر دوم، نگاه الهیاتی قرآن و مسیری است که این کتاب آسمانی برای شناخت خدا و معاد در اختیار ما میگذارد که به نظر میرسد تفاوت بنیادین با تفسیرهای الهیاتی از تجربیات نزدیک به مرگ دارد.
http://www.ensafnews.com/306718
بعد از ماه رمضان امسال بحثهایی در رسانهها در مورد برنامه زندگی پس از زندگی که از شبکه چهار پخش میشد، جریان پیدا کرد.
بخشی از این بحثها پیرامون از بین رفتن مرجعیت نهادهای تبلیغ دین و برخی در دفاع از این برنامه بود.
یک مسأله مهم و مغفول در این بحثها، اصل دلالت دینی این تجربیات است که کمتر به آن پرداخته شده است.
پایگاه خبری انصاف نیوز که بطورکلی به موضوعات فکری و اندیشهای اهتمام خوبی دارد، در همان ایام که مباحث در مورد این برنامه جریان داشت، مصاحبهای با بنده انجام داد که به دلایلی انتشار آن به تاخیر افتاد.
من در این مصاحبه از دو منظر به مخالفت با دلالتهای الهیاتی تجربیات نزدیک به مرگ پرداختهام.
منظر اول، علم عصبشناسی است که توضیح نسبتا کامل و معقولی از این تجربیات بدون توسل به امور فراطبیعی ارائه میدهد.
منظر دوم، نگاه الهیاتی قرآن و مسیری است که این کتاب آسمانی برای شناخت خدا و معاد در اختیار ما میگذارد که به نظر میرسد تفاوت بنیادین با تفسیرهای الهیاتی از تجربیات نزدیک به مرگ دارد.
http://www.ensafnews.com/306718
انصاف نیوز
نگاه علم به تجربه دینی متدینان و زندگی پس از زندگی
پارسا زمانی، انصاف نیوز: بعد از انقلاب و به تبع برقراری حکومتی دینی، همواره بحثهایی پیرامون تبلیغ دین از سوی حکومت و نحوهی دینداری جامعه جریان داشته است. حاکمیت همواره سعی داشته با استفاده از تریبون دادن به روحانیون، باورمندی افراد به مذهب را تقویت کند…
Conference Schedule Final .pdf
49.1 KB
کنفرانس بین المللی فلسفه دین، چهارشنبه، پنج شنبه و جمعه (14، 15 و 16 شهریور) بصورت آنلاین و در کشور برزیل برگزار میشود.
لینک ثبتنام: اینجا
برنامه کنفرانس و اسامی ارائه دهندگان: اینجا
لینک ورود: اینجا
من هم روز پنجشنبه 15 مهر ساعت 17:30 به وقت تهران، ارائهای با عنوان زیر در این کنفرانس خواهم داشت:
Divine action and laws of nature:
the inexplicability of consistency in Universal view, versus the inexplicability of inconsistency in the Dispositional view
از جمله فلاسفه دین بهنام دنیا که در این کنفرانس ارائه مقاله دارند، میتوان به این اسامی اشاره کرد:
Kelly Clark, Graham Oppy, Charles Taliaferro, John Hawthorne, Stephen Law,..
لینک ثبتنام: اینجا
برنامه کنفرانس و اسامی ارائه دهندگان: اینجا
لینک ورود: اینجا
من هم روز پنجشنبه 15 مهر ساعت 17:30 به وقت تهران، ارائهای با عنوان زیر در این کنفرانس خواهم داشت:
Divine action and laws of nature:
the inexplicability of consistency in Universal view, versus the inexplicability of inconsistency in the Dispositional view
از جمله فلاسفه دین بهنام دنیا که در این کنفرانس ارائه مقاله دارند، میتوان به این اسامی اشاره کرد:
Kelly Clark, Graham Oppy, Charles Taliaferro, John Hawthorne, Stephen Law,..
🔴 فوت دردناک امیرحسین جیرانیزاده و جامعه مذهبی جبرگرا
🔹دو هفته قبل یک دانشجوی کارشناسی مکانیک دانشگاه شریف و از خادمین هیات الزهرا دانشگاه، در حین جمعآوری تجهیزات مربوط به صوت، در شب آخر ماه صفر از بالای گنبد مسجد دانشگاه به پایین افتاد و به رحمت خدا رفت. او در جایی که احتمال سقوط از آن زیاد بوده و بدون تجهیزات مناسب، مشغول کاری بود که کاملا به نظر میرسد یک کار فنی و تخصصی محسوب میشود.
البته انگیزه و اخلاص او در روزگاری که فقط ارزشهای فردی و مادی، تعیین کننده است، بی نهایت ستودنی و رشک برانگیز است. اما مساله مهم در این واقعه بسیار تلخ و ناگوار، واکنشهای اطرافیان و مسئولین مرتبط بود که بدون کمترین اشاره به دلایل این اتفاق، برخورد با مقصران احتمالی، عذرخواهی و تلاش برای پیشگیری از تکرار وقایع اینچنین، صرفا با توسل به شعر و تغزل سعی کردند از کنار پاسخگویی عبور کنند. من جاهای دیگر اعتراض خودم را به این نحو برخورد نشان دادم ولی اینجا میخواهم به ریشههای اعتقادی این رویکرد اشاره کنم.
🔹روزی که خاندان امام حسین(ع) در کاخ یزید به او اعتراض میکنند، یزید خطبهای میخواند و میگوید این خداوند بود که حسین را کشت. البته این واقعا اعتقاد او بود و بنای اسلام اموی بر جبرگرایی و تقدیرگرایی است. معاویه هم قبل از او گفته بود که خدا او را به خلافت رسانده و خدا مقدر کرده که فرزندش یزید، جانشین او باشد. با همین تفکر آنها جامعه را آرام و در اختیار خود نگاه میداشتند و کار خود را توجیه میکردند.
در مقابل، نگاه ائمه(س) و بطورکلی نگاه شیعیان در طول تاریخ مقابل این بوده. به خاطر همین بیشترین قیامها در اسلام، در میان شیعیان بوده است. شیعیان به این آیه قرآن تمسک میکنند که "وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ " (خدا به آنها ظلم نکرد، بلکه آنها خودشان به خود ظلم میکنند-33 نحل)؛ و بر این اساس، بر اختیار و اراده آزاد انسانها پافشاری میکنند.
نگاه معطوف به اختیار، از اسباب و مسببات الهی غافل نیست، ولی دنبال علل طبیعی و انسانی میگردد، در مقابل شرور و فجایع (چه طبیعی مثل سیل و زلزله و چه انسانی مثل ظلم یا اهمالکاری) بیتفاوت، منفعل و ساکت نیست، جهان را صرفا "همانگونه که هست" نمیپذیرد و به دنبال شرایطی است که "باید باشد". اساسا آموزه مهدویت در شیعه هم برای همین است.
🔹اما چرا در جامعه ما و بهویژه در جوامع مذهبی و بطورخاصتر در فضای هیاتها، دقیقا برعکس مبانی شیعه و عاشورا و نزدیکتر به مبانی اسلام اموی، رفتار میشود؟
جواب آن را از شهید مطهری میشود گرفت. او مقایسهای میکند بین اشعار دعبل خزائی که به تعبیر او "تخت خلافت اموی و عباسی را متزلزل میکرد"، با محتشم کاشانی که "چرخ و فلک را مسئول شهادت امام حسین میدانست".
و وقتی شما میبینید اشعار محتشم و بطورکلی رویکرد محتشم در روضهها و نوحهها بیشتر طرفدار دارد، نشانهای است از اینکه مبانی جبرگرایی هم بیش از مبانی اختیارگرایی ائمه ما در این محیطها پذیرفته شده است و طبق آن عمل میشود.
قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست
قومی دگر حواله به تقدیر میکنند...
https://www.tg-me.com/AzzahraaSharif/11590
🔹دو هفته قبل یک دانشجوی کارشناسی مکانیک دانشگاه شریف و از خادمین هیات الزهرا دانشگاه، در حین جمعآوری تجهیزات مربوط به صوت، در شب آخر ماه صفر از بالای گنبد مسجد دانشگاه به پایین افتاد و به رحمت خدا رفت. او در جایی که احتمال سقوط از آن زیاد بوده و بدون تجهیزات مناسب، مشغول کاری بود که کاملا به نظر میرسد یک کار فنی و تخصصی محسوب میشود.
البته انگیزه و اخلاص او در روزگاری که فقط ارزشهای فردی و مادی، تعیین کننده است، بی نهایت ستودنی و رشک برانگیز است. اما مساله مهم در این واقعه بسیار تلخ و ناگوار، واکنشهای اطرافیان و مسئولین مرتبط بود که بدون کمترین اشاره به دلایل این اتفاق، برخورد با مقصران احتمالی، عذرخواهی و تلاش برای پیشگیری از تکرار وقایع اینچنین، صرفا با توسل به شعر و تغزل سعی کردند از کنار پاسخگویی عبور کنند. من جاهای دیگر اعتراض خودم را به این نحو برخورد نشان دادم ولی اینجا میخواهم به ریشههای اعتقادی این رویکرد اشاره کنم.
🔹روزی که خاندان امام حسین(ع) در کاخ یزید به او اعتراض میکنند، یزید خطبهای میخواند و میگوید این خداوند بود که حسین را کشت. البته این واقعا اعتقاد او بود و بنای اسلام اموی بر جبرگرایی و تقدیرگرایی است. معاویه هم قبل از او گفته بود که خدا او را به خلافت رسانده و خدا مقدر کرده که فرزندش یزید، جانشین او باشد. با همین تفکر آنها جامعه را آرام و در اختیار خود نگاه میداشتند و کار خود را توجیه میکردند.
در مقابل، نگاه ائمه(س) و بطورکلی نگاه شیعیان در طول تاریخ مقابل این بوده. به خاطر همین بیشترین قیامها در اسلام، در میان شیعیان بوده است. شیعیان به این آیه قرآن تمسک میکنند که "وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ " (خدا به آنها ظلم نکرد، بلکه آنها خودشان به خود ظلم میکنند-33 نحل)؛ و بر این اساس، بر اختیار و اراده آزاد انسانها پافشاری میکنند.
نگاه معطوف به اختیار، از اسباب و مسببات الهی غافل نیست، ولی دنبال علل طبیعی و انسانی میگردد، در مقابل شرور و فجایع (چه طبیعی مثل سیل و زلزله و چه انسانی مثل ظلم یا اهمالکاری) بیتفاوت، منفعل و ساکت نیست، جهان را صرفا "همانگونه که هست" نمیپذیرد و به دنبال شرایطی است که "باید باشد". اساسا آموزه مهدویت در شیعه هم برای همین است.
🔹اما چرا در جامعه ما و بهویژه در جوامع مذهبی و بطورخاصتر در فضای هیاتها، دقیقا برعکس مبانی شیعه و عاشورا و نزدیکتر به مبانی اسلام اموی، رفتار میشود؟
جواب آن را از شهید مطهری میشود گرفت. او مقایسهای میکند بین اشعار دعبل خزائی که به تعبیر او "تخت خلافت اموی و عباسی را متزلزل میکرد"، با محتشم کاشانی که "چرخ و فلک را مسئول شهادت امام حسین میدانست".
و وقتی شما میبینید اشعار محتشم و بطورکلی رویکرد محتشم در روضهها و نوحهها بیشتر طرفدار دارد، نشانهای است از اینکه مبانی جبرگرایی هم بیش از مبانی اختیارگرایی ائمه ما در این محیطها پذیرفته شده است و طبق آن عمل میشود.
قومی به جد و جهد نهادند وصل دوست
قومی دگر حواله به تقدیر میکنند...
https://www.tg-me.com/AzzahraaSharif/11590
Telegram
هیأت الزهرا(س) دانشگاه شریف
#تسلیت
◾️ انا لله و انا الیه راجعون
▪️ با قلبی شکسته و با کمال تأسف و تأثر، درگذشت خادم هیأت الزهرا(س)، رفیق و برادر عزیزتر از جانمان، امیرحسین جیرانیزاده را تسلیت می گوییم. ان شاءالله خداوند روح ایشان را با حضرت اباعبدالله الحسین(ع) محشور و به بازماندگان،…
◾️ انا لله و انا الیه راجعون
▪️ با قلبی شکسته و با کمال تأسف و تأثر، درگذشت خادم هیأت الزهرا(س)، رفیق و برادر عزیزتر از جانمان، امیرحسین جیرانیزاده را تسلیت می گوییم. ان شاءالله خداوند روح ایشان را با حضرت اباعبدالله الحسین(ع) محشور و به بازماندگان،…
🔴رویکردهای ابزاری به انسان و تغییر نگاه به دین در نسل جدید جوانان مسلمان
امروز در همایش بین المللی "دین و تمدن در خاورمیانه"، بصورت آنلاین مقاله ای را ارائه خواهم کرد. این همایش را دانشگاه نجم الدین اربکان ترکیه برگزار میکند.
در لینک زیر میتوانید توضیحات کامل تری درمورد این همایش را مشاهده کنید:
https://www.tg-me.com/IRIC_org/987
ارائه من شامل سه بخش خواهد بود. در بخش اول با استناد به چند پژوهش دینی معتبر نشان میدهم که دین در نسل جدید از بین نرفته است، اما در حال تبدیل شدن به یک موضوع زمینی، شخصی و کارکردی است. در واقع در نگاه نسل جدید "کارکرد دین" در پر کردن خلاهای موجود در زندگی، جایگزین "محتوای دین" شده است.
در بخش دوم و برای آسیب شناسی این پدیده، دو علت را شناسایی کرده ام. علت اول جریان غالب در الهیات و فلسفه معاصر غرب است؛ و علت دوم، نحوه معرفی و ترویج دین در جوامع اسلامی. در ادامه مقاله روی علت دوم متمرکز میشوم و 4 جریان را که جریان های اصلی در ترویج دین هستند را معرفی میکنم: 1- رویکرد فقهی 2- رویکرد کلامی 3- رویکرد آیینی 4- رویکرد سیاسی.
ویژگی مشترک هر 4 رویکرد فوق، نگاه ابزاری به انسان است. در مقابل این 4 رویکرد، در بخش سوم مقاله، رویکرد انسانی به دین که مدعی هستم رویکرد قرآنی و روش نبی مکرم اسلام است را معرفی میکنم. رویکرد انسانی به قابلیت ها و استعدادهای انسانی توجه دارد. در این بخش سه بعد اصلی انسان را از هم تفکیک کرده و نشان میدهم قرآن بر روی این ابعاد برای ارتقا وجودی انسان و رسیدن به کمال، تاکید دارد. بعد اول، بعد احساسی، عاطفی و زیبایی شناسانه انسان است، بعد دوم، بعد عقلانی و استدلالی است و بعد سوم، بعد اخلاقی و عملی انسان است.
این مقاله در واقع خروجی یک پژوهش است که سال قبل در اندیشکده مهاجر دانشگاه شریف انجام دادم.
بسیار خوشحالم که این ارائه مقارن شده با شب میلاد پیامبر مهر و رحمت که در همین مطلب میخواهم نشان دهم روش ایشان در دعوت به اسلام و تبلیغ دین به غایت اخلاقی، عاطفی و عقلانی بوده است.
ارائه من حدود ساعت 19:45 به وقت تهران خواهد بود
لینک ارائه : https://bit.ly/2Xtc0C0
امروز در همایش بین المللی "دین و تمدن در خاورمیانه"، بصورت آنلاین مقاله ای را ارائه خواهم کرد. این همایش را دانشگاه نجم الدین اربکان ترکیه برگزار میکند.
در لینک زیر میتوانید توضیحات کامل تری درمورد این همایش را مشاهده کنید:
https://www.tg-me.com/IRIC_org/987
ارائه من شامل سه بخش خواهد بود. در بخش اول با استناد به چند پژوهش دینی معتبر نشان میدهم که دین در نسل جدید از بین نرفته است، اما در حال تبدیل شدن به یک موضوع زمینی، شخصی و کارکردی است. در واقع در نگاه نسل جدید "کارکرد دین" در پر کردن خلاهای موجود در زندگی، جایگزین "محتوای دین" شده است.
در بخش دوم و برای آسیب شناسی این پدیده، دو علت را شناسایی کرده ام. علت اول جریان غالب در الهیات و فلسفه معاصر غرب است؛ و علت دوم، نحوه معرفی و ترویج دین در جوامع اسلامی. در ادامه مقاله روی علت دوم متمرکز میشوم و 4 جریان را که جریان های اصلی در ترویج دین هستند را معرفی میکنم: 1- رویکرد فقهی 2- رویکرد کلامی 3- رویکرد آیینی 4- رویکرد سیاسی.
ویژگی مشترک هر 4 رویکرد فوق، نگاه ابزاری به انسان است. در مقابل این 4 رویکرد، در بخش سوم مقاله، رویکرد انسانی به دین که مدعی هستم رویکرد قرآنی و روش نبی مکرم اسلام است را معرفی میکنم. رویکرد انسانی به قابلیت ها و استعدادهای انسانی توجه دارد. در این بخش سه بعد اصلی انسان را از هم تفکیک کرده و نشان میدهم قرآن بر روی این ابعاد برای ارتقا وجودی انسان و رسیدن به کمال، تاکید دارد. بعد اول، بعد احساسی، عاطفی و زیبایی شناسانه انسان است، بعد دوم، بعد عقلانی و استدلالی است و بعد سوم، بعد اخلاقی و عملی انسان است.
این مقاله در واقع خروجی یک پژوهش است که سال قبل در اندیشکده مهاجر دانشگاه شریف انجام دادم.
بسیار خوشحالم که این ارائه مقارن شده با شب میلاد پیامبر مهر و رحمت که در همین مطلب میخواهم نشان دهم روش ایشان در دعوت به اسلام و تبلیغ دین به غایت اخلاقی، عاطفی و عقلانی بوده است.
ارائه من حدود ساعت 19:45 به وقت تهران خواهد بود
لینک ارائه : https://bit.ly/2Xtc0C0
Telegram
IRIC
✅ همایش بین المللی آنلاین «دین و تمدن در خاورمیانه»
🔹زمان: 22 الی 24 اکتبر 2021
🔸مکان: دانشگاه نجم الدین اربکان، قونیه، ترکیه
این نشست که در دانشگاه نجم الدین اربکان قونیه برگزار می شود، به موضوعاتی همچون پویایی تاریخی خاورمیانه، فرایندهای شکل گیری هویت…
🔹زمان: 22 الی 24 اکتبر 2021
🔸مکان: دانشگاه نجم الدین اربکان، قونیه، ترکیه
این نشست که در دانشگاه نجم الدین اربکان قونیه برگزار می شود، به موضوعاتی همچون پویایی تاریخی خاورمیانه، فرایندهای شکل گیری هویت…
وادی|جواد درویش
دوشنبه و سه شنبه این هفته، همایش بین المللی "عقلانیت، خداباوری و خداناباوری" برگزار میشود. https://www.tg-me.com/hekmatfalsafe/2123 سخنرانان خوبی در دو بخش فارسی(اینجا) و انگلیسی (اینجا) به ارائه مقاله میپردازند. من هم روز سه شنبه ساعت ۱۴ تا ۱۶ انشالله مقاله ای…
فیلم این ارائه را دیدم در کانالی منتشر کرده اند.
(بابت حجم زیاد این فیلم عذرخواهی میکنم!)
https://www.tg-me.com/PhilosophyStationFALSAFEH/3147
(بابت حجم زیاد این فیلم عذرخواهی میکنم!)
https://www.tg-me.com/PhilosophyStationFALSAFEH/3147
Telegram
🎧ایستگاه فلسفه (Philosophy)
همایش بینالمللی «عقلانیت، خداباوری و خداناباوری»
اسفند ۱۳۹۹
سخنرانی : جواد درویش آقاجانی
با عنوان : «آیا علومِ شناختیِ دین، شواهدی به نفع معرفتشناسی اصلاحشده در باور به وجود خداوند ارائه میکند؟ بررسی موردی دیدگاه جاستین بَرِت در علومِ شناختیِ دین و آلوین…
اسفند ۱۳۹۹
سخنرانی : جواد درویش آقاجانی
با عنوان : «آیا علومِ شناختیِ دین، شواهدی به نفع معرفتشناسی اصلاحشده در باور به وجود خداوند ارائه میکند؟ بررسی موردی دیدگاه جاستین بَرِت در علومِ شناختیِ دین و آلوین…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در تعامل با پژوهشگاه فضای مجازی، پروژهای را طی یکی دوسال اخیر پیش میبریم که هدف آن بررسی سندهای اخلاقی و حکمرانی هوش مصنوعی است.
این سندها را شرکتهای بزرگ توسعه دهنده هوش مصنوعی و دولتها، تولید و منتشر میکنند.
فیلم بالا برای توضیح این اسناد به زبان ساده و برای مخاطب عمومی، آماده شده است.
این سندها را شرکتهای بزرگ توسعه دهنده هوش مصنوعی و دولتها، تولید و منتشر میکنند.
فیلم بالا برای توضیح این اسناد به زبان ساده و برای مخاطب عمومی، آماده شده است.
Forwarded from انجمن علمی فلسفهعلم شریف
#سخنرانی #هفته_پژوهش
✅ سلسله سخنرانیهای دانشجویان پسادکتری
🗓 سهشنبه 16 آذر؛ از ساعت 13:30 الی 19:30
سخنرانان:
👤 دکتر حسین مسیگل(دکتری دانشگاه گیلان - پسادکتری گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
👤 دکتر زینب کریمیان (دکتری سوربن پاریس - پسادکتری گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
👤 دکتر نرگس بهمن پور(دکتری امپریال کالج لندن - پسادکتری گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
👤 دکتر جواد درویش(دکتری گروه فلسفه علم - پسادکتری گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
محل برگزاری:
🌐 https://b2n.ir/philsci
————————
❇️: @philsharif
✅ سلسله سخنرانیهای دانشجویان پسادکتری
🗓 سهشنبه 16 آذر؛ از ساعت 13:30 الی 19:30
سخنرانان:
👤 دکتر حسین مسیگل(دکتری دانشگاه گیلان - پسادکتری گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
👤 دکتر زینب کریمیان (دکتری سوربن پاریس - پسادکتری گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
👤 دکتر نرگس بهمن پور(دکتری امپریال کالج لندن - پسادکتری گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
👤 دکتر جواد درویش(دکتری گروه فلسفه علم - پسادکتری گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف)
محل برگزاری:
🌐 https://b2n.ir/philsci
————————
❇️: @philsharif
وادی|جواد درویش
یک استاد موسیقی که از ۲۵ سال پیش با دانشگاه شریف همکاری داشت، در هفت هشت ماه گذشته به یکی از چالش های دانشگاه تبدیل شده بود! مساله این بود که پیرمرد ۸۰ ساله که انسان اهل فضل و آبرومندی هم بود، از سالها پیش به عنوان رهبر گروه ارکستر وارد شریف میشود و در یکی…
این مطلب👆 را 4 سال پیش که برای فرصت مطالعاتی خارج از کشور بودم، نوشتم.
پیرمردی که داستانش را نوشته بودم 4،5 ماه پیش به دلیل ابتلا به کرونا به رحمت خدا رفت:
https://www.tg-me.com/sharifdaily/8095
اما ما فکر میکنیم خدا بهتر از ما قومی روی زمین ندارد!
پیرمردی که داستانش را نوشته بودم 4،5 ماه پیش به دلیل ابتلا به کرونا به رحمت خدا رفت:
https://www.tg-me.com/sharifdaily/8095
اما ما فکر میکنیم خدا بهتر از ما قومی روی زمین ندارد!
Telegram
روزنامه شریف | sharifdaily
«پیانیست نودوچند ساله درگذشت»
▪️متأسفانه باخبر شدیم استاد #پرویز_خمسهپور بر اثر ابتلا به #کرونا درگذشته است.
▪️استاد خمسهپور را خیلیها در سالهای اخیر در دانشگاه و اطراف آن دیده بودند، با موها و پیراهنی سفید و کتوشلواری مشکی که با یک کیف دستی به آرامی…
▪️متأسفانه باخبر شدیم استاد #پرویز_خمسهپور بر اثر ابتلا به #کرونا درگذشته است.
▪️استاد خمسهپور را خیلیها در سالهای اخیر در دانشگاه و اطراف آن دیده بودند، با موها و پیراهنی سفید و کتوشلواری مشکی که با یک کیف دستی به آرامی…
حکومت ها معمولا از ابتدای تاسیس با مخالفان فکری و رقبای ایدئولوژیک خود مرزبندی روشنی دارند. آنها هیچ ابایی از بیان این مرزبندی و توضیح شفاف آن ندارند. اقداماتی که در راستای دفاع از خود یا حمله به این مخالفان صورت میگیرد نیز، معمولا مشمول هیچ سانسوری نمیشود.
اما وقتی به هر دلیل، رو در روی موافقان فکری، ولینعمتان و پدران و مادران و فرزندان معنوی خود قرار میگیرند، تحریف، سانسور و سرکوب رسانهای شروع میشود.
اینکه در هیچ سند و کتاب تاریخی معتبر، چیزی از جزیئات برخورد با حضرت فاطمه(س)، تاریخ و نحوه شهادت ایشان وجود ندارد، به همین دلیل است.
https://www.tg-me.com/ThrillOfPeace/831
قبلا در اینجا نکاتی درمورد دلایل قیام حضرت فاطمه(س) علیه حکوکت اسلامی وقت، نوشته ام.
اما وقتی به هر دلیل، رو در روی موافقان فکری، ولینعمتان و پدران و مادران و فرزندان معنوی خود قرار میگیرند، تحریف، سانسور و سرکوب رسانهای شروع میشود.
اینکه در هیچ سند و کتاب تاریخی معتبر، چیزی از جزیئات برخورد با حضرت فاطمه(س)، تاریخ و نحوه شهادت ایشان وجود ندارد، به همین دلیل است.
https://www.tg-me.com/ThrillOfPeace/831
قبلا در اینجا نکاتی درمورد دلایل قیام حضرت فاطمه(س) علیه حکوکت اسلامی وقت، نوشته ام.
Telegram
انجمن بینالمللی ترنم صلح
✳️خانم «ایمی هادکینز» #تازه_مسلمان اهل بریتانیا
❇️ «هادکینز» از دروغی که در رابطه با « #حضرت_زهرا (س)» به او گفتهاند، میگوید.
🔸*مشاهده این کلیپ به همه فعالان حوزه دین و فرهنگ توصیه میشود.*
📽 ترجمه و تدوین: انجمن ترنم صلح
@ThrillofPeace
❇️ «هادکینز» از دروغی که در رابطه با « #حضرت_زهرا (س)» به او گفتهاند، میگوید.
🔸*مشاهده این کلیپ به همه فعالان حوزه دین و فرهنگ توصیه میشود.*
📽 ترجمه و تدوین: انجمن ترنم صلح
@ThrillofPeace