🔴 آیا جیمز وب ما را نجات خواهد داد!؟
دیروز تلسکوپ فضایی جیمیز وب که توسط ناسا و آژانس فضایی اروپا و کانادا طراحی شده است، به فضا پرتاب شد.
این تلسکوپ ویژگی های بسیار خاص و منحصر به فردی دارد، که باعث شده برخی آن را بزرگترین دستاورد بشر تا الان بدانند. من فقط به چند مورد مختصر آن اشاره میکنم. اولا این تلسکوپ از 18 آیینه که دارای پوششی از طلا هستند و هرکدام شش ضلعی هستند، ساخته شده است. این 18 آیینه یک مجموعه به قطر 6.5 متر را میسازند و نکته جالب این است که این مجموعه به این بزرگی باید در دمای -220 درجه سانتیگراد نگه داری شود تا دریافت امواج فروسروخ -که اساسا برای آن طراحی شده است- به درستی صورت گیرد.
جیمز وب 30 روز دیگر در مداری که 1.5 میلیون کیلومتر دورتر از زمین است، قرار خواهد گرفت و ماموریت آن شروع خواهد شد. در این مدار به موازات زمین و به دور خورشید میچرخد. در این فاصله دیگر خبری از امواجی مثل امواج موجود در جو زمین که اختلال در دریافت امواج بسیار دور ایجاد میکنند، نخواهد بود.
🔹ماموریت جیمز وب آنطور که من فهمیدم مثل ماموریت هابل، بطورکلی متعدد و متفاوت است. داده هایی را به زمین میفرستد که در فهم، تبیین و کشف بسیاری از نظریه ها و سوالات کیهان شناسی کمک میکنند.
ولی دو تا از مهمترین این سوالات، اینهاست:
1- سوال از ابتدای عالم
2- سوال از امکان حیات در سایر سیارات
سوال اول، سوال قدیمی و مهم کیهان شناسی است که نظریه نسبیت عام انیشتن در ارتباط با آن بود و تلسکوپ هابل که در سال 1991 به فضا رفت، تاییداتی برای آن به ویژه زمان دقیق بیگ بنگ را فراهم کرد. طبق داده های هابل، جهان در 13.8 میلیارد سال قبل از یک انفجار بزرگ (بیگ بنگ) ایجاد شده است و هابل توسعه جهان بعد از آن را تایید کرد.
حالا جیمیز وب میخواهد داده های دقیق تری از لحظات اولیه این انفجار و احتمالا دلایل این انفجار از طریق دریافت و تحلیل امواجی که هنوز از آن انفجار در فضا هست، فراهم آورد.
اما به نظر من سوال اول سوال 30 سال پیش و سوال عصر تلسکوپ هابل بود؛ و سوال دوم سوال عصر ماست.
بطورکلی با افتضاحی که بشر در محیط زیست زمین ایجاد کرده ، تا چند سال دیگر اینجا جای زندگی نیست! با هیچ اقدام فانتزی مثل جنبش های سبز سیاسی یا آموزش حفظ محیط زیست در پیش دبستانی و..، نیز دیگر نمیتوان زمین را نجات داد.
به همین دلیل دانشمندان سالهاست به فکر اسباب کشی به سیارات دیگر افتاده اند. آنها به دنبال شواهدی از حیات در سایر سیارات هستند که حتی اگر آدمهای فضایی هم در آنها نباشد! شرایط تکامل مثل زمین فراهم باشد. شواهدی که آنها در پی آن هستند و یکی از ماموریت های جیمز وب است، پیدا کردن نشانه هایی از مولکول آب در سطح یا جو سیارات است.
آنها معتقدند خورشید هیچ ویژگی منحصر به فردی نسبت به میلیون ها ستاره دیگر ندارد و زمین هم احتمالا همینطور.
اگر این نظریه تایید شود یکی از برهان های تجربی در فلسفه دین معاصر برای اثبات خدا با چالش مواجه خواهد شد. طبق این برهان که تنظیم ظریف نام دارد، زمین بسیار دقیق خلق شده. یک توضیح برای این دقت اصل آنتروپیک به معنای انسان مداری است. یعنی خداوند زمین را یعنی همین جایی که پیامبران روی آن آمده اند، برای انسان به صورت خاص تنظیم کرده است و امکان حیات فقط روی این جا میسر است.
پ.ن: این مستند فوق العاده درمورد حیات در سیارات دیگر را ببینید (زیرنویس فارسی هم دارد)
https://www.youtube.com/watch?v=saWNMPL5ygk
دیروز تلسکوپ فضایی جیمیز وب که توسط ناسا و آژانس فضایی اروپا و کانادا طراحی شده است، به فضا پرتاب شد.
این تلسکوپ ویژگی های بسیار خاص و منحصر به فردی دارد، که باعث شده برخی آن را بزرگترین دستاورد بشر تا الان بدانند. من فقط به چند مورد مختصر آن اشاره میکنم. اولا این تلسکوپ از 18 آیینه که دارای پوششی از طلا هستند و هرکدام شش ضلعی هستند، ساخته شده است. این 18 آیینه یک مجموعه به قطر 6.5 متر را میسازند و نکته جالب این است که این مجموعه به این بزرگی باید در دمای -220 درجه سانتیگراد نگه داری شود تا دریافت امواج فروسروخ -که اساسا برای آن طراحی شده است- به درستی صورت گیرد.
جیمز وب 30 روز دیگر در مداری که 1.5 میلیون کیلومتر دورتر از زمین است، قرار خواهد گرفت و ماموریت آن شروع خواهد شد. در این مدار به موازات زمین و به دور خورشید میچرخد. در این فاصله دیگر خبری از امواجی مثل امواج موجود در جو زمین که اختلال در دریافت امواج بسیار دور ایجاد میکنند، نخواهد بود.
🔹ماموریت جیمز وب آنطور که من فهمیدم مثل ماموریت هابل، بطورکلی متعدد و متفاوت است. داده هایی را به زمین میفرستد که در فهم، تبیین و کشف بسیاری از نظریه ها و سوالات کیهان شناسی کمک میکنند.
ولی دو تا از مهمترین این سوالات، اینهاست:
1- سوال از ابتدای عالم
2- سوال از امکان حیات در سایر سیارات
سوال اول، سوال قدیمی و مهم کیهان شناسی است که نظریه نسبیت عام انیشتن در ارتباط با آن بود و تلسکوپ هابل که در سال 1991 به فضا رفت، تاییداتی برای آن به ویژه زمان دقیق بیگ بنگ را فراهم کرد. طبق داده های هابل، جهان در 13.8 میلیارد سال قبل از یک انفجار بزرگ (بیگ بنگ) ایجاد شده است و هابل توسعه جهان بعد از آن را تایید کرد.
حالا جیمیز وب میخواهد داده های دقیق تری از لحظات اولیه این انفجار و احتمالا دلایل این انفجار از طریق دریافت و تحلیل امواجی که هنوز از آن انفجار در فضا هست، فراهم آورد.
اما به نظر من سوال اول سوال 30 سال پیش و سوال عصر تلسکوپ هابل بود؛ و سوال دوم سوال عصر ماست.
بطورکلی با افتضاحی که بشر در محیط زیست زمین ایجاد کرده ، تا چند سال دیگر اینجا جای زندگی نیست! با هیچ اقدام فانتزی مثل جنبش های سبز سیاسی یا آموزش حفظ محیط زیست در پیش دبستانی و..، نیز دیگر نمیتوان زمین را نجات داد.
به همین دلیل دانشمندان سالهاست به فکر اسباب کشی به سیارات دیگر افتاده اند. آنها به دنبال شواهدی از حیات در سایر سیارات هستند که حتی اگر آدمهای فضایی هم در آنها نباشد! شرایط تکامل مثل زمین فراهم باشد. شواهدی که آنها در پی آن هستند و یکی از ماموریت های جیمز وب است، پیدا کردن نشانه هایی از مولکول آب در سطح یا جو سیارات است.
آنها معتقدند خورشید هیچ ویژگی منحصر به فردی نسبت به میلیون ها ستاره دیگر ندارد و زمین هم احتمالا همینطور.
اگر این نظریه تایید شود یکی از برهان های تجربی در فلسفه دین معاصر برای اثبات خدا با چالش مواجه خواهد شد. طبق این برهان که تنظیم ظریف نام دارد، زمین بسیار دقیق خلق شده. یک توضیح برای این دقت اصل آنتروپیک به معنای انسان مداری است. یعنی خداوند زمین را یعنی همین جایی که پیامبران روی آن آمده اند، برای انسان به صورت خاص تنظیم کرده است و امکان حیات فقط روی این جا میسر است.
پ.ن: این مستند فوق العاده درمورد حیات در سیارات دیگر را ببینید (زیرنویس فارسی هم دارد)
https://www.youtube.com/watch?v=saWNMPL5ygk
YouTube
LIFE BEYOND 3: In Search of Giants. The Hunt for Intelligent Alien Life (4K)
Patreon: https://patreon.com/melodysheep Soundtrack: https://bit.ly/3rNtgPd | Who are the masters of the universe? Are we the only intelligent life, or is something else lurking out there?
For 60 years now, we have probed the skies for signs of alien…
For 60 years now, we have probed the skies for signs of alien…
مرحوم دکتر فیرحی در این سخنرانی نکات مهمی در باب شرایط تاریخی و اجتماعی سال یازدهم هجرت دارند. یعنی همان سالی که حضرت زهرا(س) نهضت خود را که یک اعتراض مدنی علیه وارونه شدن ارزش های انسانی است، شروع می کند.
شاید مهمترین بخش این نهضت خطبه فدکیه باشد. این خطبه هم از بابت محتوا و هم شرایط ایراد شدن آن توسط یک زن در آن شرایط مهجوریت و محرومیت زنان، یک اتفاق بزرگ تاریخی در اسلام است.
دکتر فیرحی در بخشهای آخر سخنرانی نکات مهمی درمورد خطبه فدکیه بیان میکند.
اما از نظر من مهمترین بخش صحبت آقای فیرحی جایی است که میپردازد به اختلاف صحابه در مورد اینکه آیا ارزش های اسلامی، از جمله برقراری صلح بین قبایل و کم کردن عداوتهای قبیلهای، وابسته به شخص پیامبر است یا وابسته به ارزشهای ثابتی که پیامبر از طریق دین اسلام آورده است؟
یکی از مهمترین محاجههای حضرت زهرا، که عین آیه قرآن هم هست، این است که اگر پیامبر از دنیا رفت شما نباید به ارزشهای پست قبیلهای و به مناسبتهای جاهلانه قدیم خود برگردید.
حضرت زهرا در جای دیگری هم در خطبه فدکیه شریعتسازی و روایتسازی توسط صحابه در مورد ارث را در مقابل قرآن قرار میدهد.
https://www.tg-me.com/Feirahi/2500
شاید مهمترین بخش این نهضت خطبه فدکیه باشد. این خطبه هم از بابت محتوا و هم شرایط ایراد شدن آن توسط یک زن در آن شرایط مهجوریت و محرومیت زنان، یک اتفاق بزرگ تاریخی در اسلام است.
دکتر فیرحی در بخشهای آخر سخنرانی نکات مهمی درمورد خطبه فدکیه بیان میکند.
اما از نظر من مهمترین بخش صحبت آقای فیرحی جایی است که میپردازد به اختلاف صحابه در مورد اینکه آیا ارزش های اسلامی، از جمله برقراری صلح بین قبایل و کم کردن عداوتهای قبیلهای، وابسته به شخص پیامبر است یا وابسته به ارزشهای ثابتی که پیامبر از طریق دین اسلام آورده است؟
یکی از مهمترین محاجههای حضرت زهرا، که عین آیه قرآن هم هست، این است که اگر پیامبر از دنیا رفت شما نباید به ارزشهای پست قبیلهای و به مناسبتهای جاهلانه قدیم خود برگردید.
حضرت زهرا در جای دیگری هم در خطبه فدکیه شریعتسازی و روایتسازی توسط صحابه در مورد ارث را در مقابل قرآن قرار میدهد.
https://www.tg-me.com/Feirahi/2500
Telegram
داود فیرحی
♦️فاطمه؛ زن و حکمرانی:
🔸تأملی بر موقعیت فاطمه(س) و بحران حکمرانی در سال یازده هجرت
1⃣ مقدمه؛
-تاریخ قدسی و تاریخ تحلیلی
- هجرت و بلوغ فاطمه
- فاطمه و جامعه مردسالار عربستان
- وضع متضاد حرمت و محرومیت زن
2⃣ زمینه تاریخی - سیاسی؛
- سال یازده؛ رحلت پیامبر…
🔸تأملی بر موقعیت فاطمه(س) و بحران حکمرانی در سال یازده هجرت
1⃣ مقدمه؛
-تاریخ قدسی و تاریخ تحلیلی
- هجرت و بلوغ فاطمه
- فاطمه و جامعه مردسالار عربستان
- وضع متضاد حرمت و محرومیت زن
2⃣ زمینه تاریخی - سیاسی؛
- سال یازده؛ رحلت پیامبر…
Cognitive Science and Theology- Spring 2022.pdf
286.7 KB
🔴 درس علم و دین
در نیمسال پیش رو درس علم و دین را در گروه فلسفه علم دانشگاه شریف ارائه خواهم کرد. این درس به صورت حضوری ارائه میشود و زمان آن شنبهها ساعت 9 تا 12 است.
به رغم عنوان درس، عمده مطالب در ارتباط با نسبت الهیات با انسانشناسی علمی و علوم شناختی است.
مباحث درس شامل تبیین انسانشناسی سنتی، ماهیت انسان از منظر زیستشناسی تکاملی و عصبشناسی و علوم شناختی، باورهای دینی در علوم شناختی و تجربیات دینی در عصبشناسی، معقولیت باورهای دینی در تبیین های علمی، مساله آگاهی و برهان مورلند در اثبات خدا و رابطه خدا و انسان در پرتو دیدگاههای علمی است.
جزئیات مباحث هر جلسه و منابع آن در فایل فوق قابل مشاهده است.
این درس برای دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد فلسفه علم ارائه شده است. اما سایر دانشجویان در مقاطع دیگر مجاز به انتخاب آن هستند. پیشنیاز ضروری برای درس وجود ندارد اما در عین حال، آشنایی نسبی با مباحث فلسفه علم و فلسفه ذهن، بسیار مفید است.
در نیمسال پیش رو درس علم و دین را در گروه فلسفه علم دانشگاه شریف ارائه خواهم کرد. این درس به صورت حضوری ارائه میشود و زمان آن شنبهها ساعت 9 تا 12 است.
به رغم عنوان درس، عمده مطالب در ارتباط با نسبت الهیات با انسانشناسی علمی و علوم شناختی است.
مباحث درس شامل تبیین انسانشناسی سنتی، ماهیت انسان از منظر زیستشناسی تکاملی و عصبشناسی و علوم شناختی، باورهای دینی در علوم شناختی و تجربیات دینی در عصبشناسی، معقولیت باورهای دینی در تبیین های علمی، مساله آگاهی و برهان مورلند در اثبات خدا و رابطه خدا و انسان در پرتو دیدگاههای علمی است.
جزئیات مباحث هر جلسه و منابع آن در فایل فوق قابل مشاهده است.
این درس برای دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد فلسفه علم ارائه شده است. اما سایر دانشجویان در مقاطع دیگر مجاز به انتخاب آن هستند. پیشنیاز ضروری برای درس وجود ندارد اما در عین حال، آشنایی نسبی با مباحث فلسفه علم و فلسفه ذهن، بسیار مفید است.
🔴 سمینار پیشرفت در الهیات
سمینار Progress in Theology دیروز و امروز به میزبانی دانشگاه VU آمستردام در کشور هلند برگزار میشود.
من امروز جمعه ساعت 19:30 به وقت تهران مقاله ای بصورت آنلاین ارائه خواهم کرد. (البته قرار بود ارائه من فردا باشد که به دلیل کنسل شدن برخی سخنرانی ها، به امروز منتقل شد)
خلاصه مقاله در صفحه مربوط به من در سایت سمینار (اینجا) درج شده.
در مقاله ام با استفاده از ابطال گرایی در فلسفه علم پوپر به رغم قبول ابطال ناپذیری گزاره های الهیاتی، به نفع پیشرفت در براهین الهیاتی، استدلال خواهم کرد. به تعبیر دیگر، اگرچه ابطال پذیری را نمیشود صفت گزاره های دینی بدانیم، اما میتوانیم صفت براهین الهیاتی بدانیم. این کار با اضافه شدن مقدمات علمی به این براهین اتفاق می افتد. در مقاله سه مثال از براهین الهیاتی که با اضافه شدن مقدماتی علمی، ابطال پذیر میشوند، ذکر میکنم.
مثال اول عقلانیت باورهای دینی با استفاده از مکانیسم های علوم شناختی است. مثال دوم تبیین فاعلیت الهی با استفاده از مفهوم نوخاستگی است؛ و مثال سوم یک برهان اثبات وجود خدا با عنوان برهان کیهان شناختی کلام است که از طریق قانون دوم ترمودینامیک ، مثل دو مورد قبل محتوای آن غنی تر و ابطال پذیر میشود.
سایت سمینار
برنامه سخنرانی ها
لینک ورود
.
سمینار Progress in Theology دیروز و امروز به میزبانی دانشگاه VU آمستردام در کشور هلند برگزار میشود.
من امروز جمعه ساعت 19:30 به وقت تهران مقاله ای بصورت آنلاین ارائه خواهم کرد. (البته قرار بود ارائه من فردا باشد که به دلیل کنسل شدن برخی سخنرانی ها، به امروز منتقل شد)
خلاصه مقاله در صفحه مربوط به من در سایت سمینار (اینجا) درج شده.
در مقاله ام با استفاده از ابطال گرایی در فلسفه علم پوپر به رغم قبول ابطال ناپذیری گزاره های الهیاتی، به نفع پیشرفت در براهین الهیاتی، استدلال خواهم کرد. به تعبیر دیگر، اگرچه ابطال پذیری را نمیشود صفت گزاره های دینی بدانیم، اما میتوانیم صفت براهین الهیاتی بدانیم. این کار با اضافه شدن مقدمات علمی به این براهین اتفاق می افتد. در مقاله سه مثال از براهین الهیاتی که با اضافه شدن مقدماتی علمی، ابطال پذیر میشوند، ذکر میکنم.
مثال اول عقلانیت باورهای دینی با استفاده از مکانیسم های علوم شناختی است. مثال دوم تبیین فاعلیت الهی با استفاده از مفهوم نوخاستگی است؛ و مثال سوم یک برهان اثبات وجود خدا با عنوان برهان کیهان شناختی کلام است که از طریق قانون دوم ترمودینامیک ، مثل دو مورد قبل محتوای آن غنی تر و ابطال پذیر میشود.
سایت سمینار
برنامه سخنرانی ها
لینک ورود
.
Forwarded from انجمن علمی ژرفا
🔖 نوشتههای #ژرفانامه
💠 #علم_و_دین: علم مدرن و رابطهی انسان با خدا
⏱ زمان تقریبی مطالعه: ۸ دقیقه
🔰 تحولات و پیشرفتهای علم بعد از انقلاب علمی بر دیدگاههای انسانشناسی، تأثیر بنیادین گذاشت. اولین تحول علمی مؤثر بر انسانشناسی، انقلاب کپرنیک بود که به موجب آن، دیدگاه خورشید مرکزی جایگزین فلکیات سنتی زمین مرکزی شد. با کنار رفتن زمین مرکزی، انسان از مرکزیت عالم هستی به حاشیه کوچکی در عرصه بسیار پهناور کیهان رفت. این اتفاق بر تلقی جایگاه انسان نسبت به سایر مخلوقات تأثیر گذاشت. بعد از کپرنیک، انقلاب داروین بود که روی انسانشناسی بسیار اثر گذاشت. داروینیسم تمایز زیستی انسان نسبت به سایر موجودات را زیر سوال برد. این عدم تمایز و عدم تفاوت زیست شناختی، با کشف DNA و علم ژنتیک با قوت بیشتری تأیید شد. کار بزرگ داروین این بود که موجودات زنده را نیز مانند کیهان، به موضوعات علمی تبدیل کرد.(Ayala, 2007, pp. 38-42) انقلاب بزرگ سوم که اکنون در حال وقوع است، انقلاب عصبشناختی است که سعی میکند مهمترین قوه انسانی و تنها ویژگی متمایز او از سایر جانداران را به روش علمی توضیح دهد. درواقع وارد کردن آگاهی و شناخت انسان به عرصه علم، سومین انقلاب را رقم زده است.
🔻 متن کامل نوشتهی #جواد_درویش را میتوانید در سایت ژرفا بخوانید.
🆔 @Zharfa90
💠 #علم_و_دین: علم مدرن و رابطهی انسان با خدا
⏱ زمان تقریبی مطالعه: ۸ دقیقه
🔰 تحولات و پیشرفتهای علم بعد از انقلاب علمی بر دیدگاههای انسانشناسی، تأثیر بنیادین گذاشت. اولین تحول علمی مؤثر بر انسانشناسی، انقلاب کپرنیک بود که به موجب آن، دیدگاه خورشید مرکزی جایگزین فلکیات سنتی زمین مرکزی شد. با کنار رفتن زمین مرکزی، انسان از مرکزیت عالم هستی به حاشیه کوچکی در عرصه بسیار پهناور کیهان رفت. این اتفاق بر تلقی جایگاه انسان نسبت به سایر مخلوقات تأثیر گذاشت. بعد از کپرنیک، انقلاب داروین بود که روی انسانشناسی بسیار اثر گذاشت. داروینیسم تمایز زیستی انسان نسبت به سایر موجودات را زیر سوال برد. این عدم تمایز و عدم تفاوت زیست شناختی، با کشف DNA و علم ژنتیک با قوت بیشتری تأیید شد. کار بزرگ داروین این بود که موجودات زنده را نیز مانند کیهان، به موضوعات علمی تبدیل کرد.(Ayala, 2007, pp. 38-42) انقلاب بزرگ سوم که اکنون در حال وقوع است، انقلاب عصبشناختی است که سعی میکند مهمترین قوه انسانی و تنها ویژگی متمایز او از سایر جانداران را به روش علمی توضیح دهد. درواقع وارد کردن آگاهی و شناخت انسان به عرصه علم، سومین انقلاب را رقم زده است.
🔻 متن کامل نوشتهی #جواد_درویش را میتوانید در سایت ژرفا بخوانید.
🆔 @Zharfa90
انجمن علمی ژرفا
علم مدرن و رابطهی انسان و خدا - انجمن علمی ژرفا
تحولات و پیشرفتهای علم بعد از انقلاب علمی بر دیدگاههای انسانشناسی، تأثیر بنیادین گذاشت. اولین تحول علمی مؤثر بر انسانشناسی، انقلاب کپرنیک بود که به موجب […]
وادی|جواد درویش
Cognitive Science and Theology- Spring 2022.pdf
مهارتهای پژوهش در علوم انسانی
پژوهش یک عمل کاملا فعالانه است. یعنی غیر از نشستن و خواندن، نیاز به تبدیل کردن محصولات فکری، به مواد قابل انتشار دارد. و اینجا دقیقا نقطه ضعف ما دانشجویان علوم انسانی، به ویژه در رشتههایی مانند فلسفه است.
بسیاری از دانشجویان فلسفه متاثر از اساتید بزرگ این حوزه، به امر پژوهش کاملا سنتی نگاه میکنند. یعنی خواندن کتابهای مختلف و فیش برداری و...
شاید یکی از دلایل سهم بسیار ناچیز ما در ژورنالهای معتبر دنیا به ویژه در رشتههایی مانند فلسفه (به رغم سنت غنی که داریم) همین است.
بر این اساس من تصمیم گرفتم در درسی که این ترم میخواهم ارائه کنم، آنچه که تا الان خودم به زحمت از سایتها و کتابها و مراودات خارجی، در مورد "مهارتهای پژوهشی" آموختهام را با دانشجویان به اشتراک بگذارم. درواقع نظرم این است که هر جلسه بین 10 تا 15 دقیقه را به این موضوع اختصاص دهم و اگر افرادی مایل بودند، میشود در وقت غیر کلاسی، زمان بیشتری را به آن پرداخت.
موضوعاتی مانند، مهارت مقاله نویسی، مقاله خوانی، استفاده از نرم افزارهای مدیریت منابع، حضور مجازی در مجامع علمی بین المللی و مطلع شدن از CFP های مجلات و کنفرانس های معتبر، پیدا کردن کتاب و مقاله؛ و حتی موضوعات کلی تر مثل مدیریت زمان، الزامات پژوهش انفرادی (که در فلسفه بیشتر است) و...
از اساتید بزرگوار و با تجربهای که افتخار حضور آنها در این کانال را دارم هم خواهش میکنم اگر در این زمینه پیشنهاد و توصیهای دارند، به بنده منتقل کنند.
پژوهش یک عمل کاملا فعالانه است. یعنی غیر از نشستن و خواندن، نیاز به تبدیل کردن محصولات فکری، به مواد قابل انتشار دارد. و اینجا دقیقا نقطه ضعف ما دانشجویان علوم انسانی، به ویژه در رشتههایی مانند فلسفه است.
بسیاری از دانشجویان فلسفه متاثر از اساتید بزرگ این حوزه، به امر پژوهش کاملا سنتی نگاه میکنند. یعنی خواندن کتابهای مختلف و فیش برداری و...
شاید یکی از دلایل سهم بسیار ناچیز ما در ژورنالهای معتبر دنیا به ویژه در رشتههایی مانند فلسفه (به رغم سنت غنی که داریم) همین است.
بر این اساس من تصمیم گرفتم در درسی که این ترم میخواهم ارائه کنم، آنچه که تا الان خودم به زحمت از سایتها و کتابها و مراودات خارجی، در مورد "مهارتهای پژوهشی" آموختهام را با دانشجویان به اشتراک بگذارم. درواقع نظرم این است که هر جلسه بین 10 تا 15 دقیقه را به این موضوع اختصاص دهم و اگر افرادی مایل بودند، میشود در وقت غیر کلاسی، زمان بیشتری را به آن پرداخت.
موضوعاتی مانند، مهارت مقاله نویسی، مقاله خوانی، استفاده از نرم افزارهای مدیریت منابع، حضور مجازی در مجامع علمی بین المللی و مطلع شدن از CFP های مجلات و کنفرانس های معتبر، پیدا کردن کتاب و مقاله؛ و حتی موضوعات کلی تر مثل مدیریت زمان، الزامات پژوهش انفرادی (که در فلسفه بیشتر است) و...
از اساتید بزرگوار و با تجربهای که افتخار حضور آنها در این کانال را دارم هم خواهش میکنم اگر در این زمینه پیشنهاد و توصیهای دارند، به بنده منتقل کنند.
🔴 طرح صیانت و ماهواره
5 سال پیش من پروژهای را برای شرکت یکی اساتید کامپیوتر شریف که عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی بود و الان رئیس دانشگاه شریف است، انجام دادم که هدف آن بررسی رویکردهای بنیادین اسلام از جمله انسانشناسی اسلامی در توسعه فضای مجازی بود. آن موقع با چندنفر مصاحبه کردم که یکی از آنها یک پژوهشگر قرآن نه چندان معروف ولی باسواد بود. او با استناد به قرآن میگفت به نظر من فضای مجازی با اینکه محصولی غربی است، اما ابزار توحید است. چون در آن آزادی وجود دارد. میگفت هرجا آزادی بیان واقعی باشد، پیام توحید و کلمه حق برجسته میشود. چون کفر یعنی پوشاندن حق و وقتی خود مردم نه رسانههای واسط، به تولید محتوا در این فضا بپردازند، حرف حق بدون واسطه و فیلتر رسانههایی که حق را میپوشانند، به گوش مردم میرسد.
(در اینجا از تبعات محروم کردن خودمان، به عنوان میراثداران یک سنت غنی فکری، از شبکههای مفید مثل یوتوب و فیسبوک، نوشتهام. )
این مقدمه را گفتم که در ادامه نشان دهم طرح صیانت، جمهوریت و اسلامیت این نظام را توامان نشانه رفته است!
🔹طرح صیانت از فضای مجازی را اگر کسی یک بار دیده باشد، اذعان دارد که با هر نگاه و نیتی که نوشته شده، نتیجه آن محدودسازی دسترسی کاربران ایرانی به شبکههای جهانی است. این طرح را عدهای با قانون ممنوعیت ماهواره یا حتی محدودیت برای بیحجابی و.. مقایسه میکنند. اگرچه ممکن است تشابهاتی باشد، اما به نظر من، هم اینترنتِ امروز بسیار متفاوت از ماهواره است، هم نگاهی که به دنبال محدودسازی آن است، کاملا متفاوت است.
اینترنت امروز را وب نسل 3 و گاهی وب نسل 4 مینامند. وب 1 که ابتدا توسط بخشهای نظامی آمریکا به راه افتاد و بعد در دانشگاهها و بعد در سطح وسیع مورد استفاده قرار گرفت، مجموعهای از اطلاعات بود که توسط مراجع مشخص و محدودی تولید میشد و توسط کاربران مورد استفاده قرار میگرفت. اینترنت تا حدود سال 80 در ایران همین بود. سایتهای خبری مثل ایرنا و بازتاب(تابناک امروزی) مصدایقی از وب 1 بودند. وب 2، با راه افتادن وبلاگ ها و شبکههای اجتماعی مثل اورکات و فیسبوک ایجاد شد. ویژگی آن این بود که کاربران فقط مصرف کننده داده و اطلاعات نبودند، خودشان تولید کننده هم بودند. وب 2 یک گام در مشارکت اجتماعی از وب 1 جلوتر بود. وب 3 یا semantic web با توسعه ابزارهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین و استفاده آن در شبکههای اجتماعی ایجاد شد. تفاوت عمده آن با وب 2 این است که دسترسی شما را به دادهها، افراد و اطلاعات مورد نیاز راحتتر میکند. حتی به جای شما و مثل شما تصمیم میگیرد و مثلا برند کفش موردعلاقه شما را بدون اینکه متوجه شوید، در تبلیغات به شما نشان میدهد. یا باتوجه به علائق، منطقه و زبان، مقالههای حیطه تحقیقاتی شما را برایتان sort میکند و جستتجو را دقیقتر میکند. وب 4 که به آن Internet of things هم میگویند، به لحاظ سخت افزاری اولا ابزارهای غیر Informational اطراف شما مثل خودرو، ساعت و... را به ابزارهای اطلاعاتی تبدیل میکند که قابلیت اتصال به شبکه جهانی را دارند. ثانیا یک وحدت و یکپارچگی در شبکههای اجتماعی که شما عضو آنها هستند ایجاد میکند.
براین اساس وب 1 یک فناوری اطلاعاتی بود که کارکرد اجتماعی آن، دقیقا مثل تلویزیون و ماهواره بود، اما نسلهای بعدی اینترنت به مراتب فراگیرتر و حیاتیتر برای زندگی امروز ما هستند. لذا از این جهت مقایسه اینترنت و ماهواره دقیق نیست. شاید وب نسل 3 و 4 امروز و نیاز و وابستگی ما به آن را بتوان با آب و غذا و هوا مقایسه کرد! البته این حرف خودم نیست یکی از فیلسوفان فضای مجازی که صاحب کرسی در آکسفورد است چنین نگاهی دارد. لوچیانو فلوریدی از اصطلاح Onlife برای اشاره به آمیختگی زندگی ما با فضای مجازی استفاده میکند.
🔹اما یک جنبه مهمترِ مقایسه ماهواره با اینترنت، جنبه سیاسی آن است. کسانی که در دهه شصت و هفتاد جلوی ویدئو و ماهواره را گرفتند، یک رویکرد فقهی داشتند. نگاه فقهی آنها مردم را از یک ابزار سرگرمی یا حداکثر یک آلترناتیو اطلاعاتی محروم میکرد. اما رویکرد فعلی و فلسفه پشت طرح صیانت، نگاهی است که مردم را از مشارکت اجتماعی میخواهد محروم کند. این طرح با یک نگاه قیممآبانه و پدرسالارانه، فقط همان وب1 را برای مردم میپذیرد که محتوای آن را خود حاکمیت و مراجع افراد مورد تایید آن، تولید کنند. در واقع یک بازگشت و عقبرفت در فناوری هم محسوب میشود.
من قبلا در اینجا و اینجا درمورد "اسلام سیاسی و حاکمیتی"، که درصدد حذف مردم است نوشتهام.
انتخابات 98 و 1400 به یک نوع مردم را از مشارکت سیاسی محروم کرد. طرح صیانت به نوعی بسیار موثرتر، همین رویه را دارد.
این به نظر من محکمترین ضربه به جمهوریت این نظام است و با هیچکدام دیگر از قوانینی که آزادیهای مشروع مردم را محدود میکرد، قابل مقایسه نیست.
5 سال پیش من پروژهای را برای شرکت یکی اساتید کامپیوتر شریف که عضو حقیقی شورای عالی فضای مجازی بود و الان رئیس دانشگاه شریف است، انجام دادم که هدف آن بررسی رویکردهای بنیادین اسلام از جمله انسانشناسی اسلامی در توسعه فضای مجازی بود. آن موقع با چندنفر مصاحبه کردم که یکی از آنها یک پژوهشگر قرآن نه چندان معروف ولی باسواد بود. او با استناد به قرآن میگفت به نظر من فضای مجازی با اینکه محصولی غربی است، اما ابزار توحید است. چون در آن آزادی وجود دارد. میگفت هرجا آزادی بیان واقعی باشد، پیام توحید و کلمه حق برجسته میشود. چون کفر یعنی پوشاندن حق و وقتی خود مردم نه رسانههای واسط، به تولید محتوا در این فضا بپردازند، حرف حق بدون واسطه و فیلتر رسانههایی که حق را میپوشانند، به گوش مردم میرسد.
(در اینجا از تبعات محروم کردن خودمان، به عنوان میراثداران یک سنت غنی فکری، از شبکههای مفید مثل یوتوب و فیسبوک، نوشتهام. )
این مقدمه را گفتم که در ادامه نشان دهم طرح صیانت، جمهوریت و اسلامیت این نظام را توامان نشانه رفته است!
🔹طرح صیانت از فضای مجازی را اگر کسی یک بار دیده باشد، اذعان دارد که با هر نگاه و نیتی که نوشته شده، نتیجه آن محدودسازی دسترسی کاربران ایرانی به شبکههای جهانی است. این طرح را عدهای با قانون ممنوعیت ماهواره یا حتی محدودیت برای بیحجابی و.. مقایسه میکنند. اگرچه ممکن است تشابهاتی باشد، اما به نظر من، هم اینترنتِ امروز بسیار متفاوت از ماهواره است، هم نگاهی که به دنبال محدودسازی آن است، کاملا متفاوت است.
اینترنت امروز را وب نسل 3 و گاهی وب نسل 4 مینامند. وب 1 که ابتدا توسط بخشهای نظامی آمریکا به راه افتاد و بعد در دانشگاهها و بعد در سطح وسیع مورد استفاده قرار گرفت، مجموعهای از اطلاعات بود که توسط مراجع مشخص و محدودی تولید میشد و توسط کاربران مورد استفاده قرار میگرفت. اینترنت تا حدود سال 80 در ایران همین بود. سایتهای خبری مثل ایرنا و بازتاب(تابناک امروزی) مصدایقی از وب 1 بودند. وب 2، با راه افتادن وبلاگ ها و شبکههای اجتماعی مثل اورکات و فیسبوک ایجاد شد. ویژگی آن این بود که کاربران فقط مصرف کننده داده و اطلاعات نبودند، خودشان تولید کننده هم بودند. وب 2 یک گام در مشارکت اجتماعی از وب 1 جلوتر بود. وب 3 یا semantic web با توسعه ابزارهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشین و استفاده آن در شبکههای اجتماعی ایجاد شد. تفاوت عمده آن با وب 2 این است که دسترسی شما را به دادهها، افراد و اطلاعات مورد نیاز راحتتر میکند. حتی به جای شما و مثل شما تصمیم میگیرد و مثلا برند کفش موردعلاقه شما را بدون اینکه متوجه شوید، در تبلیغات به شما نشان میدهد. یا باتوجه به علائق، منطقه و زبان، مقالههای حیطه تحقیقاتی شما را برایتان sort میکند و جستتجو را دقیقتر میکند. وب 4 که به آن Internet of things هم میگویند، به لحاظ سخت افزاری اولا ابزارهای غیر Informational اطراف شما مثل خودرو، ساعت و... را به ابزارهای اطلاعاتی تبدیل میکند که قابلیت اتصال به شبکه جهانی را دارند. ثانیا یک وحدت و یکپارچگی در شبکههای اجتماعی که شما عضو آنها هستند ایجاد میکند.
براین اساس وب 1 یک فناوری اطلاعاتی بود که کارکرد اجتماعی آن، دقیقا مثل تلویزیون و ماهواره بود، اما نسلهای بعدی اینترنت به مراتب فراگیرتر و حیاتیتر برای زندگی امروز ما هستند. لذا از این جهت مقایسه اینترنت و ماهواره دقیق نیست. شاید وب نسل 3 و 4 امروز و نیاز و وابستگی ما به آن را بتوان با آب و غذا و هوا مقایسه کرد! البته این حرف خودم نیست یکی از فیلسوفان فضای مجازی که صاحب کرسی در آکسفورد است چنین نگاهی دارد. لوچیانو فلوریدی از اصطلاح Onlife برای اشاره به آمیختگی زندگی ما با فضای مجازی استفاده میکند.
🔹اما یک جنبه مهمترِ مقایسه ماهواره با اینترنت، جنبه سیاسی آن است. کسانی که در دهه شصت و هفتاد جلوی ویدئو و ماهواره را گرفتند، یک رویکرد فقهی داشتند. نگاه فقهی آنها مردم را از یک ابزار سرگرمی یا حداکثر یک آلترناتیو اطلاعاتی محروم میکرد. اما رویکرد فعلی و فلسفه پشت طرح صیانت، نگاهی است که مردم را از مشارکت اجتماعی میخواهد محروم کند. این طرح با یک نگاه قیممآبانه و پدرسالارانه، فقط همان وب1 را برای مردم میپذیرد که محتوای آن را خود حاکمیت و مراجع افراد مورد تایید آن، تولید کنند. در واقع یک بازگشت و عقبرفت در فناوری هم محسوب میشود.
من قبلا در اینجا و اینجا درمورد "اسلام سیاسی و حاکمیتی"، که درصدد حذف مردم است نوشتهام.
انتخابات 98 و 1400 به یک نوع مردم را از مشارکت سیاسی محروم کرد. طرح صیانت به نوعی بسیار موثرتر، همین رویه را دارد.
این به نظر من محکمترین ضربه به جمهوریت این نظام است و با هیچکدام دیگر از قوانینی که آزادیهای مشروع مردم را محدود میکرد، قابل مقایسه نیست.
Telegram
وادی|جواد درویش
🔴 ما در تاریخ محو خواهیم شد!
حالا که بحث فیلترینگ تلگرام داغ است من هم چندجمله ای که مدتهاست در ذهن دارم را تا هنوز فیلتر نشده مینویسم:
1️⃣ اول درمورد خود تلگرام:
تلگرام مضرات زیاد و مزایای کمی داشت. درمورد مضراتش کسانی که فقط امنیتی و اقتصادی و فقهی فکر…
حالا که بحث فیلترینگ تلگرام داغ است من هم چندجمله ای که مدتهاست در ذهن دارم را تا هنوز فیلتر نشده مینویسم:
1️⃣ اول درمورد خود تلگرام:
تلگرام مضرات زیاد و مزایای کمی داشت. درمورد مضراتش کسانی که فقط امنیتی و اقتصادی و فقهی فکر…
🔴 درباره کتاب آزادی مومن مسیحی
کتاب آزادی مومن مسیحی، اثر تازه منتشر شده از انتشارات کرگدن را اخیر خواندم و گفتم شاید بد نباشد که اینجا چند جمله در معرفی آن بنویسم.
این کتاب درواقع ترجمهای از چند اثر مارتین لوتر است. این آثار شامل 5 مقاله(رساله) است که بطورکلی درصدد تبیین موضع مارتین لوتر در مورد ایمان، عمل و رهایی از گناه و شریعت در آیین مسیحیت است.
اگرچه مارتین لوتر به دلیل مقابله با آموزههای کلیسای کاتولیک، شخصیت ویژه و اثرگذاری در تاریخ ادیان است، اما در این کتاب شخصت، آثار و نگاه کلی او معرفی نشده است.
محور کانونی مقالات انتخاب شده، اولا مقابله با تفکر عمل-محور و مناسکی است که از طریق کلیسای کاتولیک در قرون وسطی و اوایل رنسانس ترویج میشده و ثانیا، تبیین آموزه نجات و رستگاری در آیین مسیحیت از طریق ایمان خالص به حضرت مسیح(ع)، می باشد.
مقاله اول با عنوان " آزادی مومن مسیحی" که نام کتاب هم برگرفته از آن است، در واقع متن و پیوست یک نامه سرگشاده از مارتین لوتر به پاپ لئویی دهم است که در سال 1520 نوشته شده است. او در متن نامه خود که حدود ده صفحه است اولا موضع احترام آمیز خود نسبت به پاپ را متذکر میشود و ثانیا اختلافات سیاسی خود را با پاپ و به ویژه اطرافیان او طرح میکند. حرف او این است که این اختلافات و دشمنیها اگرچه به بیاخلاقی و ظلم به او منجر شده، اما ریشه الهیاتی و بنیادین دارد. او تشریح دقیقترِ موضع الهیاتی خود را در متن پیوست که همان رساله "آزادی مومن مسیحی" است، بیان میکند. آنچه در باقی کتاب آمده را میتوان تاحدی تکرار و تشریح مواضع لوتر در همین رساله اول دانست.
نگاه لوتر در این کتاب را بطورکلی میشود ذیل دو عنوان، یعنی نگاه سلبی به "عمل" و نگاه ایجابی به "ایمان"، توضیح داد.
درمورد رویکرد سلبی، این نکته حائز اهمیت (و در نوشتههای لوتر برجسته) است که "عمل" در آیین مسیحیت نه تنها برای رستگاری و نجات کافی نیست، که گاهی مضر و حتی شرک آلود است. او تاکید مسیحیت فعلی (کاتولیک) بر عمل را ناشی از دو چیز میداند، اولا عدم تفکیک بین عهد قدیم و آموزه های حضرت موسی(ع) با انجیل. ثانیا نگاه پاپ، کلیسا و کشیشان در کنترل و حکمرانی بر مردم، از طریق واجب کردن برخی اعمال.
او جنبه مفید بودن عمل در مسیحیت را صرفا در تسلط بر جسم و همچنین کمک به همنوع، میداند که البته هیچکدام هم تاثیر مستقیم در رستگاری ندارد.
رویکرد ایجابی لوتر و بخش عمده مباحث او در این کتاب درمورد جایگاه محوری و بنیادین ایمان است. البته نکته مهم اینجاست که این ایمان قابل مقایسه با ایمان اسلامی که موضوع آن ذات پروردگار است، نیست. در نگاه لوتر ایمان یعنی " ایمان به مسیح که در او فیض، برائت، آرامش، آزادی و بلکه همه چیز به تو نوید داده شده است"
بر این اساس لوتر یک انحراف را نگاه به مسیح به مثابه الگو میداند. او مدعی است، مسیح الگوی عملی نیست و اساسا عمل او چندان در نجات مهم نیست. بلکه باید مسیح را به مثابه عطیه الهی دید که آمده، به رنج افتاده و به صلیب کشیده شده که گناه انسان بخشیده شود و به رستگاری برسد.
https://www.tg-me.com/kargadanpub/2321
کتاب آزادی مومن مسیحی، اثر تازه منتشر شده از انتشارات کرگدن را اخیر خواندم و گفتم شاید بد نباشد که اینجا چند جمله در معرفی آن بنویسم.
این کتاب درواقع ترجمهای از چند اثر مارتین لوتر است. این آثار شامل 5 مقاله(رساله) است که بطورکلی درصدد تبیین موضع مارتین لوتر در مورد ایمان، عمل و رهایی از گناه و شریعت در آیین مسیحیت است.
اگرچه مارتین لوتر به دلیل مقابله با آموزههای کلیسای کاتولیک، شخصیت ویژه و اثرگذاری در تاریخ ادیان است، اما در این کتاب شخصت، آثار و نگاه کلی او معرفی نشده است.
محور کانونی مقالات انتخاب شده، اولا مقابله با تفکر عمل-محور و مناسکی است که از طریق کلیسای کاتولیک در قرون وسطی و اوایل رنسانس ترویج میشده و ثانیا، تبیین آموزه نجات و رستگاری در آیین مسیحیت از طریق ایمان خالص به حضرت مسیح(ع)، می باشد.
مقاله اول با عنوان " آزادی مومن مسیحی" که نام کتاب هم برگرفته از آن است، در واقع متن و پیوست یک نامه سرگشاده از مارتین لوتر به پاپ لئویی دهم است که در سال 1520 نوشته شده است. او در متن نامه خود که حدود ده صفحه است اولا موضع احترام آمیز خود نسبت به پاپ را متذکر میشود و ثانیا اختلافات سیاسی خود را با پاپ و به ویژه اطرافیان او طرح میکند. حرف او این است که این اختلافات و دشمنیها اگرچه به بیاخلاقی و ظلم به او منجر شده، اما ریشه الهیاتی و بنیادین دارد. او تشریح دقیقترِ موضع الهیاتی خود را در متن پیوست که همان رساله "آزادی مومن مسیحی" است، بیان میکند. آنچه در باقی کتاب آمده را میتوان تاحدی تکرار و تشریح مواضع لوتر در همین رساله اول دانست.
نگاه لوتر در این کتاب را بطورکلی میشود ذیل دو عنوان، یعنی نگاه سلبی به "عمل" و نگاه ایجابی به "ایمان"، توضیح داد.
درمورد رویکرد سلبی، این نکته حائز اهمیت (و در نوشتههای لوتر برجسته) است که "عمل" در آیین مسیحیت نه تنها برای رستگاری و نجات کافی نیست، که گاهی مضر و حتی شرک آلود است. او تاکید مسیحیت فعلی (کاتولیک) بر عمل را ناشی از دو چیز میداند، اولا عدم تفکیک بین عهد قدیم و آموزه های حضرت موسی(ع) با انجیل. ثانیا نگاه پاپ، کلیسا و کشیشان در کنترل و حکمرانی بر مردم، از طریق واجب کردن برخی اعمال.
او جنبه مفید بودن عمل در مسیحیت را صرفا در تسلط بر جسم و همچنین کمک به همنوع، میداند که البته هیچکدام هم تاثیر مستقیم در رستگاری ندارد.
رویکرد ایجابی لوتر و بخش عمده مباحث او در این کتاب درمورد جایگاه محوری و بنیادین ایمان است. البته نکته مهم اینجاست که این ایمان قابل مقایسه با ایمان اسلامی که موضوع آن ذات پروردگار است، نیست. در نگاه لوتر ایمان یعنی " ایمان به مسیح که در او فیض، برائت، آرامش، آزادی و بلکه همه چیز به تو نوید داده شده است"
بر این اساس لوتر یک انحراف را نگاه به مسیح به مثابه الگو میداند. او مدعی است، مسیح الگوی عملی نیست و اساسا عمل او چندان در نجات مهم نیست. بلکه باید مسیح را به مثابه عطیه الهی دید که آمده، به رنج افتاده و به صلیب کشیده شده که گناه انسان بخشیده شود و به رستگاری برسد.
https://www.tg-me.com/kargadanpub/2321
Telegram
نشر کرگدن
📚 معرفی تازههای نشر
لینک دسترسی به توضیحات محمد صبائی، مترجم کتاب آزادی مؤمن مسیحی، دربارۀ این اثر:
https://www.instagram.com/tv/CQLltvXBSfv/?utm_source=ig_web_copy_link
🔶 اطلاعات کتابشناسی:
آزادی مؤمن مسیحی و چند نوشتۀ دیگر
مارتین لوتر/ محمد صبائی
مجموعۀ…
لینک دسترسی به توضیحات محمد صبائی، مترجم کتاب آزادی مؤمن مسیحی، دربارۀ این اثر:
https://www.instagram.com/tv/CQLltvXBSfv/?utm_source=ig_web_copy_link
🔶 اطلاعات کتابشناسی:
آزادی مؤمن مسیحی و چند نوشتۀ دیگر
مارتین لوتر/ محمد صبائی
مجموعۀ…
🔴 جهان به مثابه میدان رقابت
ما در جهانی فردگرا زندگی میکنیم. جهانی که از ما میخواهد غایت تلاش خود را دستیابی به موفقیتهای فردی قرار دهیم. استعاره «میدان رقابت» پربسامدترین عبارت برای توصیف این جهان است.
استعارهها، قویترین ابزارهای آینده نگری و آیندهسازی هستند. کل تحولات دنیای جدید از استعارههایی که میکلانژ در مجسهسازی، داوینچی در نقاشی، فرانسیس بیکن در داستان وارهای چون آتلانتیس جدید و... ساختند، ایجاد شد.
مرحوم شهید مطهری در جایی میگوید من همه انقلابهای جهان را بررسی کردهام، تقریبا قبل از همه انقلابهای سیاسی و انقلابهای علمی و صنعتی، انقلابهای ادبی اتفاق افتاده است.
این قدرت استعاره است. و اگر کسی خواست دلیل استیلای مدل اقتصاد سرمایهداری را در جهان امروز پیدا کند، شاید بد نباشد که بعد از همه ریشهیابیهای اقتصادی و صنعتی و سیاسی، از منظر ادبی هم به این موضوع نگاه کند.
استعاره «میدان رقابت» شکل اتو کشیده استعاره معروف هابز است:«انسان، گرگ انسان است»
قهرمانهای خاص این جهان، دولتمردان دولتهای اندکسالار (الیگارشی) و سرمایهداران و بنگاهداران در بازار آزاد هستند.
قهرمانهای معمولی این جهان، که در شبکههای اجتماعی همه به احترام آنها کلاه از سر برمیدارند (و البته خودشان فکر میکنند بدون توجه به دیگران و میدان رقابت، دنبال flourishing خودشان هستند!) نیز، خانمی است که موفق شده در یکسال ۵۰ کیلو وزن کم کند، آقایی است که سیکس پک دارد، دانشجویی است که تافل ۱۱۰ گرفته، جوانی است که در کنار درس، آشپزی و موسیقی و ورزش را هم ادامه داده و قس علیهذا..
کتابهای پرفروش، پادکستهای پر مخاطب، روانشناسان و تراپیستهای سلبریتی، همه و همه ما را به چنین موفقیتهای فردی و عقب نماندن از دیگران ترغیب میکنند.
و آنقدر آلودگی صوتی در زیستجهان ما ایجاد کردهاند که اجازه نمیدهند ببینیم روی پیستی در حال رقابتیم، که کل پیست در حال فروریختن است. در رقابتهای فردی، ملی و صنعتی آنقدر افراط به خرج دادهایم که تا یک قرن دیگر، محیط زیست، امکان حیات را از ما سلب خواهد کرد.
و من فکر میکنم بعد از این اگر انقلابی در فکر و سیاست و صنعت بخواهد رخ بدهد، از استعارهای شبیه به «زندگی زنبورها» شروع خواهد شد. در زندگی زنبورها، حیات، عرصه یک تلاش جمعی است که محصول آن شهدی به شیرینی عسل، برای محیط و موجودات دیگر است.
( در قرآن نیز تمثیل زندگی زنبور آمده. همچنین روایات زیادی هست که میگوید انسان مومن مثل زنبور است.)
ما در جهانی فردگرا زندگی میکنیم. جهانی که از ما میخواهد غایت تلاش خود را دستیابی به موفقیتهای فردی قرار دهیم. استعاره «میدان رقابت» پربسامدترین عبارت برای توصیف این جهان است.
استعارهها، قویترین ابزارهای آینده نگری و آیندهسازی هستند. کل تحولات دنیای جدید از استعارههایی که میکلانژ در مجسهسازی، داوینچی در نقاشی، فرانسیس بیکن در داستان وارهای چون آتلانتیس جدید و... ساختند، ایجاد شد.
مرحوم شهید مطهری در جایی میگوید من همه انقلابهای جهان را بررسی کردهام، تقریبا قبل از همه انقلابهای سیاسی و انقلابهای علمی و صنعتی، انقلابهای ادبی اتفاق افتاده است.
این قدرت استعاره است. و اگر کسی خواست دلیل استیلای مدل اقتصاد سرمایهداری را در جهان امروز پیدا کند، شاید بد نباشد که بعد از همه ریشهیابیهای اقتصادی و صنعتی و سیاسی، از منظر ادبی هم به این موضوع نگاه کند.
استعاره «میدان رقابت» شکل اتو کشیده استعاره معروف هابز است:«انسان، گرگ انسان است»
قهرمانهای خاص این جهان، دولتمردان دولتهای اندکسالار (الیگارشی) و سرمایهداران و بنگاهداران در بازار آزاد هستند.
قهرمانهای معمولی این جهان، که در شبکههای اجتماعی همه به احترام آنها کلاه از سر برمیدارند (و البته خودشان فکر میکنند بدون توجه به دیگران و میدان رقابت، دنبال flourishing خودشان هستند!) نیز، خانمی است که موفق شده در یکسال ۵۰ کیلو وزن کم کند، آقایی است که سیکس پک دارد، دانشجویی است که تافل ۱۱۰ گرفته، جوانی است که در کنار درس، آشپزی و موسیقی و ورزش را هم ادامه داده و قس علیهذا..
کتابهای پرفروش، پادکستهای پر مخاطب، روانشناسان و تراپیستهای سلبریتی، همه و همه ما را به چنین موفقیتهای فردی و عقب نماندن از دیگران ترغیب میکنند.
و آنقدر آلودگی صوتی در زیستجهان ما ایجاد کردهاند که اجازه نمیدهند ببینیم روی پیستی در حال رقابتیم، که کل پیست در حال فروریختن است. در رقابتهای فردی، ملی و صنعتی آنقدر افراط به خرج دادهایم که تا یک قرن دیگر، محیط زیست، امکان حیات را از ما سلب خواهد کرد.
و من فکر میکنم بعد از این اگر انقلابی در فکر و سیاست و صنعت بخواهد رخ بدهد، از استعارهای شبیه به «زندگی زنبورها» شروع خواهد شد. در زندگی زنبورها، حیات، عرصه یک تلاش جمعی است که محصول آن شهدی به شیرینی عسل، برای محیط و موجودات دیگر است.
( در قرآن نیز تمثیل زندگی زنبور آمده. همچنین روایات زیادی هست که میگوید انسان مومن مثل زنبور است.)
Audio
#پادکستهای_رمضانی (۱)
🔹نخستین پادکست رمضانی دورنما مروری است بر مدخل «روزه» نوشتۀ کیس واختندونک در جلد سوم نسخۀ فارسی «دائرةالمعارف قرآن». واختندونک (متولد ۱۹۳۳، آمستردام) مدرک دکتریاش را از دانشگاه آمستردام گرفت و رسالۀ او بعدتر در قالب کتاب «روزه در قرآن» (بریل، ۱۹۶۸) منتشر شد. در این مدخل، که مبتنی بر همین کتاب است، نویسنده ابتدا از معنای عمومی و انواع روزه در قرآن میگوید، سپس احتمالهای مختلف دربارۀ خاستگاه روزه را بررسی میکند، و در نهایت سه مرحلۀ تشریع روزه در قرآن را توضیح میدهد.
✔️ این پادکست همچنین در تارنمای دورنما و اپلیکیشنهای پادکستخوان قابل شنیدن است.
#دورنما #رادیو_دورنما
#رمضان_۱۴۰۱
#دائرةالمعارف_قرآن
#روزه_در_قرآن
#قرآنپژوهی_غربیان
#مطالعات_آکادمیک_اسلام
@doornamaa
🔹نخستین پادکست رمضانی دورنما مروری است بر مدخل «روزه» نوشتۀ کیس واختندونک در جلد سوم نسخۀ فارسی «دائرةالمعارف قرآن». واختندونک (متولد ۱۹۳۳، آمستردام) مدرک دکتریاش را از دانشگاه آمستردام گرفت و رسالۀ او بعدتر در قالب کتاب «روزه در قرآن» (بریل، ۱۹۶۸) منتشر شد. در این مدخل، که مبتنی بر همین کتاب است، نویسنده ابتدا از معنای عمومی و انواع روزه در قرآن میگوید، سپس احتمالهای مختلف دربارۀ خاستگاه روزه را بررسی میکند، و در نهایت سه مرحلۀ تشریع روزه در قرآن را توضیح میدهد.
✔️ این پادکست همچنین در تارنمای دورنما و اپلیکیشنهای پادکستخوان قابل شنیدن است.
#دورنما #رادیو_دورنما
#رمضان_۱۴۰۱
#دائرةالمعارف_قرآن
#روزه_در_قرآن
#قرآنپژوهی_غربیان
#مطالعات_آکادمیک_اسلام
@doornamaa
🔴 حدیث سحرگاهان
خدای قرآن به قول مرحوم افشین یداللهی «نیمی زمینی است، نیم آسمانی است.»
قرآن، خدا را طوری معرفی میکند که انگار خیلی نزدیک است. همینجاست و در کنار تمام رویدادهای طبیعی و تاریخی: فاینما تولوا فثم وجه الله
اما قرآن، خدا را دور هم میکند، انگار عمدی دارد که با خدا پسرخاله هم نشویم! ذکر لفظ "سبحان" در جای جای قرآن شاید به همین دلیل است: سبحان الله عما یصفون
خدای عرفا و برخی الهیدانان جدید غرب، اولی است. به آن میگویند پنتئیسم یا همهخداانگاری
و خدای فلاسفه سنتی و الهیات کلاسیک، دومی است.
ولی خدای قرآن، به این سادگی قابل شناخت و معرفی نیست.
قران انگار میخواهد ما در حیرانی میان این "تقریب" و "تسبیح"، خدای خود را پیدا کنیم...
پ.ن: این مطلب بازنشر از مطالب قدیمی همین کانال است.
خدای قرآن به قول مرحوم افشین یداللهی «نیمی زمینی است، نیم آسمانی است.»
قرآن، خدا را طوری معرفی میکند که انگار خیلی نزدیک است. همینجاست و در کنار تمام رویدادهای طبیعی و تاریخی: فاینما تولوا فثم وجه الله
اما قرآن، خدا را دور هم میکند، انگار عمدی دارد که با خدا پسرخاله هم نشویم! ذکر لفظ "سبحان" در جای جای قرآن شاید به همین دلیل است: سبحان الله عما یصفون
خدای عرفا و برخی الهیدانان جدید غرب، اولی است. به آن میگویند پنتئیسم یا همهخداانگاری
و خدای فلاسفه سنتی و الهیات کلاسیک، دومی است.
ولی خدای قرآن، به این سادگی قابل شناخت و معرفی نیست.
قران انگار میخواهد ما در حیرانی میان این "تقریب" و "تسبیح"، خدای خود را پیدا کنیم...
پ.ن: این مطلب بازنشر از مطالب قدیمی همین کانال است.
🔴مردم نگاری نمایشگاه کتاب
در نمایشگاه کتاب امسال برای اولین بار غرفههایی به نام «مشاوره کتاب» برپا شده بود. در این غرفهها برای کسانی که میخواستند، در چهار حوزه فلسفه، روانشناسی، ادبیات و تاریخ، مشورت و پیشنهاد کتاب داده میشد. من هم به عنوان مشاور فلسفه در یکی از این غرفهها بودم.
برخی از موارد جالب توجه از گفتگوهایی که میان من و مراجعه کنندگان در مدت ده روز اتفاق افتاد را در ادامه می آورم.
🔹- من همه کتابهای ماکس وبر رو خوندم.
- آفرین! مگه چند سالته؟
- کلاس دهمم!
🔹- آقا مانگا ژاپنی کدوم انتشارات داره؟ آقا کتاب "منِ احمق" رو کجا داره؟
(تکرار بطور متوسط روزی ده بار)
🔹من سال دوم زیستشناسی هستم و خدا رو قبول ندارم. چون به نظرم بحران جنسی خیلی جدیه، تو فکر ساختن یه دستگاهی هستم که به انسان وصل میشه بعد شب دکمه اش رو بزنی و بخوابی، (با عذرخواهی از محضر مخاطبین کانال) توی خواب ارضا میشی! این قاعدتا مشکل شرعی هم نداره و توی ایران اجازه ساخت پیدا میکنه!
🔹 - آقا من میخوام پژوهش کنم میتونید راهنمایی کنید؟
- بله در چه رشتهای؟
- روان شناسی، حقوق فرقی نداره!
- من رشته ام فلسفه است
- خب فلسفه هم خوبه!
🔹من نویسنده هستم و چندین کتاب داستان تا الان نوشته ام. اما اخیرا یکی از کتابهایم را هیچ ناشری قبول نکرد. همه گفتند مشکل سیاسی دارد و ارشاد مجوز نمیدهد. من هم بردم به یک ناشر افغان که البته در ایران دفتر دارد، دادم و چاپ شد. الان با آمدن طالبان آنجا هم از دست رفت.
🔹 آقا من کوهنوردم کشورهایی که میرم برای صعود، یه سری کتاب از زندگینامه کوهنوردها با خودم میارم. بعضیاش توی دنیا خیلی پرفروشه. همسر بعضی از اینها رو ترجمه کرده ولی هیچ ناشری حاضر به چاپشون نیست.
🔹من کارگر انتظامات هستم خیلی دوست دارم کتاب بخونم ولی نمیتونم، چون حوصله ام نمیگیره.
🔹-آقا من کلاس دهم هستم و میخوام شروع کنم به خوندن فلسفه. چندتا فیلم از نیچه دیدم توی یوتوب و سوال از معنای زندگی دارم.
-خیلی خوبه من چندتا کتاب مقدماتی میتونم معرفی کنم.
-مادر آقا پسر (که چندان هم ظاهر مذهبی ندارد): آقا لطفا کتابهای فلسفه اسلامی و دینی معرفی کنید.
-خود اقا پسر: نه آقا به حرف مادرم گوش نکنید!
🔹- آقا من یه کتاب میخوام که بخونم و بنده بهتری برای خدا بشم. اعتقادم محکم تر بشه. نمازم قضا نشه.
- اگر همچین کتابی باشه منم میخوام ولی این آقای فاطمی نیا که امروز به رحمت خدا رفت شاید بتونه بهمون کمک کنه. کتابهایی از گزیده صحبتهای ایشون هست.
🔹(درخواستی که روزی لااقل سه بار تکرار میشد:)
آقا من کتاب دنیای سوفی رو خوندم ولی دنبال کتابهای فلسفی جدی تر هستم که بیشتر با نظریات فلسفه آشنا شوم.
🔹- آقا یه کتاب درمورد حیوانات میخوام.
- یعنی آناتومی و زیست شناسی حیوانات؟
- نه، تربیت حیوانات.
- آهان حیوانات خانگی و اینا؟
- بله سگ. آخه این «بچه ما» چند وقته توی پارک بقیه سگها رو اذیت میکنه.
- این دیگه واقعا حوزه تخصص من نیست!
🔹- آقا یه کتاب میخوام که بگه چطوری تا ۲۵ سالگی میتونیم یه خونه ۳۰، ۴۰ متری بخریم؟
- علم بشر هنوز به حدی نرسیده که بتونه این سوال رو جواب بده:)
در نمایشگاه کتاب امسال برای اولین بار غرفههایی به نام «مشاوره کتاب» برپا شده بود. در این غرفهها برای کسانی که میخواستند، در چهار حوزه فلسفه، روانشناسی، ادبیات و تاریخ، مشورت و پیشنهاد کتاب داده میشد. من هم به عنوان مشاور فلسفه در یکی از این غرفهها بودم.
برخی از موارد جالب توجه از گفتگوهایی که میان من و مراجعه کنندگان در مدت ده روز اتفاق افتاد را در ادامه می آورم.
🔹- من همه کتابهای ماکس وبر رو خوندم.
- آفرین! مگه چند سالته؟
- کلاس دهمم!
🔹- آقا مانگا ژاپنی کدوم انتشارات داره؟ آقا کتاب "منِ احمق" رو کجا داره؟
(تکرار بطور متوسط روزی ده بار)
🔹من سال دوم زیستشناسی هستم و خدا رو قبول ندارم. چون به نظرم بحران جنسی خیلی جدیه، تو فکر ساختن یه دستگاهی هستم که به انسان وصل میشه بعد شب دکمه اش رو بزنی و بخوابی، (با عذرخواهی از محضر مخاطبین کانال) توی خواب ارضا میشی! این قاعدتا مشکل شرعی هم نداره و توی ایران اجازه ساخت پیدا میکنه!
🔹 - آقا من میخوام پژوهش کنم میتونید راهنمایی کنید؟
- بله در چه رشتهای؟
- روان شناسی، حقوق فرقی نداره!
- من رشته ام فلسفه است
- خب فلسفه هم خوبه!
🔹من نویسنده هستم و چندین کتاب داستان تا الان نوشته ام. اما اخیرا یکی از کتابهایم را هیچ ناشری قبول نکرد. همه گفتند مشکل سیاسی دارد و ارشاد مجوز نمیدهد. من هم بردم به یک ناشر افغان که البته در ایران دفتر دارد، دادم و چاپ شد. الان با آمدن طالبان آنجا هم از دست رفت.
🔹 آقا من کوهنوردم کشورهایی که میرم برای صعود، یه سری کتاب از زندگینامه کوهنوردها با خودم میارم. بعضیاش توی دنیا خیلی پرفروشه. همسر بعضی از اینها رو ترجمه کرده ولی هیچ ناشری حاضر به چاپشون نیست.
🔹من کارگر انتظامات هستم خیلی دوست دارم کتاب بخونم ولی نمیتونم، چون حوصله ام نمیگیره.
🔹-آقا من کلاس دهم هستم و میخوام شروع کنم به خوندن فلسفه. چندتا فیلم از نیچه دیدم توی یوتوب و سوال از معنای زندگی دارم.
-خیلی خوبه من چندتا کتاب مقدماتی میتونم معرفی کنم.
-مادر آقا پسر (که چندان هم ظاهر مذهبی ندارد): آقا لطفا کتابهای فلسفه اسلامی و دینی معرفی کنید.
-خود اقا پسر: نه آقا به حرف مادرم گوش نکنید!
🔹- آقا من یه کتاب میخوام که بخونم و بنده بهتری برای خدا بشم. اعتقادم محکم تر بشه. نمازم قضا نشه.
- اگر همچین کتابی باشه منم میخوام ولی این آقای فاطمی نیا که امروز به رحمت خدا رفت شاید بتونه بهمون کمک کنه. کتابهایی از گزیده صحبتهای ایشون هست.
🔹(درخواستی که روزی لااقل سه بار تکرار میشد:)
آقا من کتاب دنیای سوفی رو خوندم ولی دنبال کتابهای فلسفی جدی تر هستم که بیشتر با نظریات فلسفه آشنا شوم.
🔹- آقا یه کتاب درمورد حیوانات میخوام.
- یعنی آناتومی و زیست شناسی حیوانات؟
- نه، تربیت حیوانات.
- آهان حیوانات خانگی و اینا؟
- بله سگ. آخه این «بچه ما» چند وقته توی پارک بقیه سگها رو اذیت میکنه.
- این دیگه واقعا حوزه تخصص من نیست!
🔹- آقا یه کتاب میخوام که بگه چطوری تا ۲۵ سالگی میتونیم یه خونه ۳۰، ۴۰ متری بخریم؟
- علم بشر هنوز به حدی نرسیده که بتونه این سوال رو جواب بده:)
امام خمینی را نه خروجی حوزههای علمیه میدانم و نه یک رهبر سیاسی که متاثر از حاکمان و سیاسیون ایرانی سلف خود باشد.
پیشنهاد میکنم یک بار شخصیت و حرکت ایشان را از منظر تشابه با "رهبران رهایی بخش" مثل گاندی و مارتین لوتر کینگ جونیور ببینید:
همه آنها مخالف خشونت و جنگ مسلحانه بودند، همه به شدت مذهبی بودند و دین را الهام بخش و محرک نهضت خود میدانستند، همه وارسته و عمیقا خودساخته بودند، در عین حال، شجاع، صریح و اهل مبارزه بودند و...
آرمان غایی این رهبران « تحقق انسانیت» بود و هرکدام در دوره تاریخی و جامعه خود به نحوی به دنبال تعالی انسان بودند.
استقلال و رهایی مردم از بردگی، نفی تبعیض، برقراری عدالت اجتماعی و ایجاد شخصیت و کرامت در انسانهای فرودست، در صدر اهداف همه آنها برای رسیدن به آن آرمان بود.
به همین دلیل آنها را نه میتوان پیرو مسلک فقها و عرفا و فلاسفه دانست، و نه پیرو رهبران سیاسی؛ بلکه آنگونه که از قرآن و سایر کتب مقدس برمیآید، کار این رهبران بیش از همه شبیه کار پیامبران بوده است. پیامبران در قرآن به عنوان کسانی توصیف میشوند که زیست مردمی داشته، منافع اقتصادی از کار خود طلب نمیکردند، روح لطیف و وجدان آگاه داشتند و در مقابله با ظلم مصلحتاندیشی نمیکردند؛ و همه این قدرتهای درونی را از اتصال وجودی به منبع بیکران الهی کسب میکردند.
پیشنهاد میکنم یک بار شخصیت و حرکت ایشان را از منظر تشابه با "رهبران رهایی بخش" مثل گاندی و مارتین لوتر کینگ جونیور ببینید:
همه آنها مخالف خشونت و جنگ مسلحانه بودند، همه به شدت مذهبی بودند و دین را الهام بخش و محرک نهضت خود میدانستند، همه وارسته و عمیقا خودساخته بودند، در عین حال، شجاع، صریح و اهل مبارزه بودند و...
آرمان غایی این رهبران « تحقق انسانیت» بود و هرکدام در دوره تاریخی و جامعه خود به نحوی به دنبال تعالی انسان بودند.
استقلال و رهایی مردم از بردگی، نفی تبعیض، برقراری عدالت اجتماعی و ایجاد شخصیت و کرامت در انسانهای فرودست، در صدر اهداف همه آنها برای رسیدن به آن آرمان بود.
به همین دلیل آنها را نه میتوان پیرو مسلک فقها و عرفا و فلاسفه دانست، و نه پیرو رهبران سیاسی؛ بلکه آنگونه که از قرآن و سایر کتب مقدس برمیآید، کار این رهبران بیش از همه شبیه کار پیامبران بوده است. پیامبران در قرآن به عنوان کسانی توصیف میشوند که زیست مردمی داشته، منافع اقتصادی از کار خود طلب نمیکردند، روح لطیف و وجدان آگاه داشتند و در مقابله با ظلم مصلحتاندیشی نمیکردند؛ و همه این قدرتهای درونی را از اتصال وجودی به منبع بیکران الهی کسب میکردند.
🔴کتاب "فعل الهی در طبیعت" منتشر شد
در پیشگفتار این کتاب نوشتهام:
"بعد از شیوع همهگیری کرونا در جهان در سال 2019، تحلیلهای فلسفی از تضعیف باورهای دینی به دلیل تداعی مساله شر در اذهان مردم حکایت میکرد. اما پژوهشهای جامعهشناختی نشان میداد که رجوع مردم به خدا و معنویت بیشتر شده است. در ایران گزارشی منتشر شد که طبق آن 47 درصد مردم در این دوره گرایش بیشتری به دین پیدا کرده بودند. موسسه نظرسنجی گالوپ در آمریکا نیز با انتشار یک نظرسنجی نشان داد در 19 درصد مردم آمریکا ایمان و معنویت تقویت شده و فقط در 3 درصد آنها تضعیف شده است.
در آن ایام به رغم تعطیلی اکثر مراکز مذهبی، رابطه مردم با خدا از طریق دعا به ویژه برای رفع بیماری بیشتر شد. کسی که برای دفع بلا و بطورکلی مسائل اینجهانی دعا میکند، این پیشفرض را دارد که خداوند در جهان فاعلیت دارد و میتواند تاثیر عینی بر روندهای طبیعی داشته باشد. این باور شاید یکی از مقاومترین باورهای دینی مردم، در عصر علم و طبیعتگرایی است. درحالیکه بسیاری دیگر از باورهای دینی از جمله خلقتگرایی یا باور به روح و بعد غیرمادی، به دلیل تعارض با علوم جدید، در مردم کمرنگ شده است، باور به فاعلیت الهی هنوز تاحدی مورد پذیرش است. هرچند این پذیرش صرفا در میان عامه مردم است و اکثر دانشمندان ولو آنها که خداباورند، غالباً به رویکردهای دئیستی گرایش دارند. آنها فاعلیت الهی بعد از خلق جهان را در تعارض با بنیانهای علم جدید و در راس آنها، طبیعتگرایی، میدانند."
این کتاب از 5 فصل تشکیل شده است:
1. مسئلۀ فعل الهی در طبیعت و دستهبندی پاسخها
در این فصل به تبیین چالش میان علم جدید و مبانی متافیزیکی آن ازجمله طبیعتگرایی و بستار فیزیکی با فعل الهی پرداختهام. همچنین سعی کردهام مروری بر پاسخهای مختلفی که به این چالش داده شده، داشته باشم.
2. فعل الهی، موجبیتگرایی و قوانین طبیعت
این فصل با تبیین موجبیتگرایی یا determinism شروع میشود و بعد به نظریههایی که در فلسفه علم معاصر درمورد قوانین طبیعت وجود دارد و دلالتهای الهیاتی آنها میپردازد.
3. فعل الهی و غیرموجبیتگرایی (indeterminism) مبتنی بر علم جدید
در این فصل تلاش کردهام به رویکرد جدیدی که متاثر از تفسیر کپنهاگی مکانیک کوانتم در الهیات به وجود آمده و نقد آن بپردازم.
4. فعل الهی در سنت اسلامی
این فصل را به مرور برخی نظریات قدیمی در سنت اسلامی (شامل دیدگاه اشاعره، معتزله، عرفا، فلاسفه مشایی و صدرایی) درمورد نسبت علیت الهی و علیت طبیعی اختصاص دادهام. ضمن آن سعی کردهام برهان علامه طباطبایی را براساس صورتبندی جدید مساله فعل الهی، بازسازی (reconstruct) کنم.
5. چشمانداز متافیزیکی و روابط جدید علّی و معلولی
در این فصل به عنوان فصل پایانی و جمعبندی این کتاب میخواهم نشان دهم که نظریات موجود در فیزیک و زیستشناسی جدید نمیتوانند به تنهایی پاسخ نهایی به مساله فعل الهی را فراهم کنند. اما نگاه درجه دو به این نظریات برای رسیدن به دیدگاههای پیچیدهتری در مورد علیت (مثل دیدگاه نوخاستهگرایی، ابتناپذیری چندگانه و...) مسیری امیدوارکنندهتر برای رسیدن به راهحل این چالش است. (اگر اساسا راهحلی وجود داشته باشد!)
این کتاب با زیر عنوان " بررسی مسئله فعل الهی در رویارویی با مبانی علوم جدید" را انتشارات دانشگاه شریف (اینجا) به چاپ رسانده است.
در پیشگفتار این کتاب نوشتهام:
"بعد از شیوع همهگیری کرونا در جهان در سال 2019، تحلیلهای فلسفی از تضعیف باورهای دینی به دلیل تداعی مساله شر در اذهان مردم حکایت میکرد. اما پژوهشهای جامعهشناختی نشان میداد که رجوع مردم به خدا و معنویت بیشتر شده است. در ایران گزارشی منتشر شد که طبق آن 47 درصد مردم در این دوره گرایش بیشتری به دین پیدا کرده بودند. موسسه نظرسنجی گالوپ در آمریکا نیز با انتشار یک نظرسنجی نشان داد در 19 درصد مردم آمریکا ایمان و معنویت تقویت شده و فقط در 3 درصد آنها تضعیف شده است.
در آن ایام به رغم تعطیلی اکثر مراکز مذهبی، رابطه مردم با خدا از طریق دعا به ویژه برای رفع بیماری بیشتر شد. کسی که برای دفع بلا و بطورکلی مسائل اینجهانی دعا میکند، این پیشفرض را دارد که خداوند در جهان فاعلیت دارد و میتواند تاثیر عینی بر روندهای طبیعی داشته باشد. این باور شاید یکی از مقاومترین باورهای دینی مردم، در عصر علم و طبیعتگرایی است. درحالیکه بسیاری دیگر از باورهای دینی از جمله خلقتگرایی یا باور به روح و بعد غیرمادی، به دلیل تعارض با علوم جدید، در مردم کمرنگ شده است، باور به فاعلیت الهی هنوز تاحدی مورد پذیرش است. هرچند این پذیرش صرفا در میان عامه مردم است و اکثر دانشمندان ولو آنها که خداباورند، غالباً به رویکردهای دئیستی گرایش دارند. آنها فاعلیت الهی بعد از خلق جهان را در تعارض با بنیانهای علم جدید و در راس آنها، طبیعتگرایی، میدانند."
این کتاب از 5 فصل تشکیل شده است:
1. مسئلۀ فعل الهی در طبیعت و دستهبندی پاسخها
در این فصل به تبیین چالش میان علم جدید و مبانی متافیزیکی آن ازجمله طبیعتگرایی و بستار فیزیکی با فعل الهی پرداختهام. همچنین سعی کردهام مروری بر پاسخهای مختلفی که به این چالش داده شده، داشته باشم.
2. فعل الهی، موجبیتگرایی و قوانین طبیعت
این فصل با تبیین موجبیتگرایی یا determinism شروع میشود و بعد به نظریههایی که در فلسفه علم معاصر درمورد قوانین طبیعت وجود دارد و دلالتهای الهیاتی آنها میپردازد.
3. فعل الهی و غیرموجبیتگرایی (indeterminism) مبتنی بر علم جدید
در این فصل تلاش کردهام به رویکرد جدیدی که متاثر از تفسیر کپنهاگی مکانیک کوانتم در الهیات به وجود آمده و نقد آن بپردازم.
4. فعل الهی در سنت اسلامی
این فصل را به مرور برخی نظریات قدیمی در سنت اسلامی (شامل دیدگاه اشاعره، معتزله، عرفا، فلاسفه مشایی و صدرایی) درمورد نسبت علیت الهی و علیت طبیعی اختصاص دادهام. ضمن آن سعی کردهام برهان علامه طباطبایی را براساس صورتبندی جدید مساله فعل الهی، بازسازی (reconstruct) کنم.
5. چشمانداز متافیزیکی و روابط جدید علّی و معلولی
در این فصل به عنوان فصل پایانی و جمعبندی این کتاب میخواهم نشان دهم که نظریات موجود در فیزیک و زیستشناسی جدید نمیتوانند به تنهایی پاسخ نهایی به مساله فعل الهی را فراهم کنند. اما نگاه درجه دو به این نظریات برای رسیدن به دیدگاههای پیچیدهتری در مورد علیت (مثل دیدگاه نوخاستهگرایی، ابتناپذیری چندگانه و...) مسیری امیدوارکنندهتر برای رسیدن به راهحل این چالش است. (اگر اساسا راهحلی وجود داشته باشد!)
این کتاب با زیر عنوان " بررسی مسئله فعل الهی در رویارویی با مبانی علوم جدید" را انتشارات دانشگاه شریف (اینجا) به چاپ رسانده است.
🔴امیرخانی، دیانی و عاشورا
نمیدانم شما هم اینطور هستید که مطالبی که در جاهای مختلف میبینید و میخوانید را دوست دارید با متناسب ترین دوستان و اطرافیان به اشتراک بگذارید؟ مثلا طنزی میبینید در گروه دوستان قدیمی منتشر میکنید، مطلب علمی میخوانید با همرشته ای های خودتان، مطلب سیاسی خوب میبنید با هم مسلکان سیاسی و...
اما حتما مطالبی هم پیدا میکنید که نمیدانید با چه کسی باید حس فوق العاده آن را به اشتراک بگذارید. شوقی نسبت به برخی افراد یا اشعار یا نظرات دارید که کسی را در اطرافیان پیدا نمیکنید مثل شما از آن مشعوف شود.
من گفتگوی دیشب مسعود دیانی با رضا امیرخانی را که دیدم همین حس را داشتم. لذا تصمیم گرفتم اینجا به اشتراک بگذارم!
(این لینک برنامه است. از 2:07:00 گفتگو با امیرخانی شروع میشود)
بخشی از آن به خاطر خود محتوای گفتگو و روایت زیبای امیرخانی از برخی سکانس های کربلا بود و بخش بیشتری از آن به خاطر حس و حالی که خودم نسبت به این دو نفر -یعنی مسعود دیانی و رضا امیرخانی- دارم.
هردو را از حدود 15 سال پیش میشناسم و دنبال میکنم. مسعود دیانی که امروز به سرطان مبتلاست و روایت های سوزناکی با قلم مسحورکننده اش درمورد حال و روز خودش در اینستاگرام مینویسد، قبلا وبلاگهایی داشت که به اسم "عین القضات" مطلب مینوشت. زمانی که چندان هم معروف نبود، جز میان وبلاگ نویسان . خط و ربط سیاسی اش هم اصلا مثل الان نبود. یادم هست یک بار نوشته بود که فشار معیشتی او را به قبول نماز و روزه استیجاری وادار کرده. نوشته بود نمازها را برای دیگران میخوانم ولی عهد کرده ام دعای قنوت هایشان برای خودم باشد. اشعار فوق العاده ای هم داشت. یک بار هم از ماجرای تز ارشدش در فلسفه دین نوشته بود. موضوع تز "خشونت های مذهبی بود" میگفت من همه hate speech های مذهبی را بررسی کرده ام، اما چندبار به مراسم سنتی "عمر کشان" رفتم و الفاظی که آنجا علیه مقدسات یک فرقه مذهبی دیدم و شنیدم را در هیچ دین و آیین دیگری پیدا نکردم!
این چند مطلب از همان 15 سال پیش در ذهنم مانده. البته مطالب سیاسی هم بخصوص بعد از 88 مینوشت و فکر میکنم برخوردهایی هم با او شد. باری، او شد مجری برنامه سوره در چندسال اخیر و من مشتری برنامه های او بودم و هستم. در همین کانال تبلیغ برنامه هایش را هم کرده ام.
اما رضا امیرخانی را همه میشناسند. من غیر از text، علاقه زیادی به context او هم دارم! حتی مطالب حاشیه ای و دعواهای او را هم دنبال میکنم. دوره ای عاشقش بودم و دوره ای متنفر از او. ولی در اوج نفرت، هوش و فهم عمیق او از مسائل عینی اجتماعی را هیچ وقت نفی نمیکردم. همیشه میگفتم امیرخانی در هر زمینه که حرف میزند، حرف جدیدی برای شما دارد که اگر سالها هم درمورد آن موضوع مطالعه کرده باشید، زاویه نگاه او را بدیع میابید. امیرخانی را نویسنده ای میدانم که در اوج واقع گرایی است. واقع گرایی او فلسفی نیست. نوعی حقیقت جویی است. انسان های حقیقت جو باید Information زیادی از امور داشته باشند. مثل مورخان. ولی انباشت information و data در ذهن، انسانها را خشک میکند. کامپیوتر میکند. ویژگی خوب امیرخانی این است که در عین informed بودن، شاعری و نویسندگی اش را هم از دست نداده. استعاره در فکرش نمرده. این باعث میشود از date ی واحد، روایت های متفاوت بیرون بکشد.
روایت او از کربلا نوع متفاوتی از بازگشت به خویشتن است. من اینجا زیاد درمورد عاشورا و کربلا نوشته ام. غالب آنها رنگ و بوی سیاسی داشته. ولی این روایت متفاوت امیرخانی به من این تلنگر را زد که "حالا یکی دو روز هم چگوارا نباش! ببین خودت در این رویداد عظیم کجایی!؟"
(به قول مسعود دیانی) همین.
نمیدانم شما هم اینطور هستید که مطالبی که در جاهای مختلف میبینید و میخوانید را دوست دارید با متناسب ترین دوستان و اطرافیان به اشتراک بگذارید؟ مثلا طنزی میبینید در گروه دوستان قدیمی منتشر میکنید، مطلب علمی میخوانید با همرشته ای های خودتان، مطلب سیاسی خوب میبنید با هم مسلکان سیاسی و...
اما حتما مطالبی هم پیدا میکنید که نمیدانید با چه کسی باید حس فوق العاده آن را به اشتراک بگذارید. شوقی نسبت به برخی افراد یا اشعار یا نظرات دارید که کسی را در اطرافیان پیدا نمیکنید مثل شما از آن مشعوف شود.
من گفتگوی دیشب مسعود دیانی با رضا امیرخانی را که دیدم همین حس را داشتم. لذا تصمیم گرفتم اینجا به اشتراک بگذارم!
(این لینک برنامه است. از 2:07:00 گفتگو با امیرخانی شروع میشود)
بخشی از آن به خاطر خود محتوای گفتگو و روایت زیبای امیرخانی از برخی سکانس های کربلا بود و بخش بیشتری از آن به خاطر حس و حالی که خودم نسبت به این دو نفر -یعنی مسعود دیانی و رضا امیرخانی- دارم.
هردو را از حدود 15 سال پیش میشناسم و دنبال میکنم. مسعود دیانی که امروز به سرطان مبتلاست و روایت های سوزناکی با قلم مسحورکننده اش درمورد حال و روز خودش در اینستاگرام مینویسد، قبلا وبلاگهایی داشت که به اسم "عین القضات" مطلب مینوشت. زمانی که چندان هم معروف نبود، جز میان وبلاگ نویسان . خط و ربط سیاسی اش هم اصلا مثل الان نبود. یادم هست یک بار نوشته بود که فشار معیشتی او را به قبول نماز و روزه استیجاری وادار کرده. نوشته بود نمازها را برای دیگران میخوانم ولی عهد کرده ام دعای قنوت هایشان برای خودم باشد. اشعار فوق العاده ای هم داشت. یک بار هم از ماجرای تز ارشدش در فلسفه دین نوشته بود. موضوع تز "خشونت های مذهبی بود" میگفت من همه hate speech های مذهبی را بررسی کرده ام، اما چندبار به مراسم سنتی "عمر کشان" رفتم و الفاظی که آنجا علیه مقدسات یک فرقه مذهبی دیدم و شنیدم را در هیچ دین و آیین دیگری پیدا نکردم!
این چند مطلب از همان 15 سال پیش در ذهنم مانده. البته مطالب سیاسی هم بخصوص بعد از 88 مینوشت و فکر میکنم برخوردهایی هم با او شد. باری، او شد مجری برنامه سوره در چندسال اخیر و من مشتری برنامه های او بودم و هستم. در همین کانال تبلیغ برنامه هایش را هم کرده ام.
اما رضا امیرخانی را همه میشناسند. من غیر از text، علاقه زیادی به context او هم دارم! حتی مطالب حاشیه ای و دعواهای او را هم دنبال میکنم. دوره ای عاشقش بودم و دوره ای متنفر از او. ولی در اوج نفرت، هوش و فهم عمیق او از مسائل عینی اجتماعی را هیچ وقت نفی نمیکردم. همیشه میگفتم امیرخانی در هر زمینه که حرف میزند، حرف جدیدی برای شما دارد که اگر سالها هم درمورد آن موضوع مطالعه کرده باشید، زاویه نگاه او را بدیع میابید. امیرخانی را نویسنده ای میدانم که در اوج واقع گرایی است. واقع گرایی او فلسفی نیست. نوعی حقیقت جویی است. انسان های حقیقت جو باید Information زیادی از امور داشته باشند. مثل مورخان. ولی انباشت information و data در ذهن، انسانها را خشک میکند. کامپیوتر میکند. ویژگی خوب امیرخانی این است که در عین informed بودن، شاعری و نویسندگی اش را هم از دست نداده. استعاره در فکرش نمرده. این باعث میشود از date ی واحد، روایت های متفاوت بیرون بکشد.
روایت او از کربلا نوع متفاوتی از بازگشت به خویشتن است. من اینجا زیاد درمورد عاشورا و کربلا نوشته ام. غالب آنها رنگ و بوی سیاسی داشته. ولی این روایت متفاوت امیرخانی به من این تلنگر را زد که "حالا یکی دو روز هم چگوارا نباش! ببین خودت در این رویداد عظیم کجایی!؟"
(به قول مسعود دیانی) همین.
Forwarded from انجمن علمی فلسفهعلم شریف
🔰 گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف با همکاری خانه اندیشهورزان برگزار میکند:
رونمایی از کتابهای طبیعتگرایی؛ چیستی و چالشها (سیدحسن حسینی، نیما نریمانی و جمعی از نویسندگان) و فعل الهی در طبیعت (جواد درویش)
سخنرانان: دکتر سیدحسن حسینی
دکتر محمدحسن مرصعی
حجهالاسلام دکتر حمید پارسانیا
دکتر ابراهیم آزادگان
• شنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۶ تا ۱۹
• خیابان انقلاب، بین خیابان ولیعصر و برادران مظفر، خانه اندیشهورزان ایران، سالن کنفرانس.
🔹️ پخش مجازی:
• http://b2n.ir/khanahouse
—————————
🆔️ @PhilSharif
رونمایی از کتابهای طبیعتگرایی؛ چیستی و چالشها (سیدحسن حسینی، نیما نریمانی و جمعی از نویسندگان) و فعل الهی در طبیعت (جواد درویش)
سخنرانان: دکتر سیدحسن حسینی
دکتر محمدحسن مرصعی
حجهالاسلام دکتر حمید پارسانیا
دکتر ابراهیم آزادگان
• شنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۶ تا ۱۹
• خیابان انقلاب، بین خیابان ولیعصر و برادران مظفر، خانه اندیشهورزان ایران، سالن کنفرانس.
🔹️ پخش مجازی:
• http://b2n.ir/khanahouse
—————————
🆔️ @PhilSharif
Forwarded from جامعه اندیشکدهها
📣 برنامه رادیویی با اندیشهورزان
🔊 سیوششمین میزگرد رادیویی «با اندیشهورزان» با مشارکت جامعه اندیشکدهها و رادیو اقتصاد
📍موضوع
پسلرزههای اعتقادی و اقتصادی کرونا
👥 با حضور:
- جواد درویش، پژوهشگر پسادکتری و عضو اندیشکده راهبردی مهاجر دانشگاه شریف؛
- امیرعلی ناقدی، مدیر اندیشگاه گفتمان.
🔷 محورهای برنامه:
🔸 پیامدهای کرونا بر معنویت و معیشت جامعه؛
🔹 چالشها و فرصتهای کرونا؛
🔸آسیبشناسی مدیریت کرونا در ایران.
📕 برگرفته از پژوهشهای:
- بحران شیوع کرونا و تغییر در باورهای دینی / اندیشکده راهبردی مهاجر
- بررسی بحران کرونا بر اقتصاد و ارائه راهحلهای حاکمیتی / اندیشگاه گفتمان
⏰ زمان پخش
پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۰۵
📃 دانلود برنامه:
🔗 iranthinktanks.com/news859
#اخبار
#برنامه_رادیویی_بااندیشهورزان /۳۶
🆔 @IranThinktank
🔊 سیوششمین میزگرد رادیویی «با اندیشهورزان» با مشارکت جامعه اندیشکدهها و رادیو اقتصاد
📍موضوع
پسلرزههای اعتقادی و اقتصادی کرونا
👥 با حضور:
- جواد درویش، پژوهشگر پسادکتری و عضو اندیشکده راهبردی مهاجر دانشگاه شریف؛
- امیرعلی ناقدی، مدیر اندیشگاه گفتمان.
🔷 محورهای برنامه:
🔸 پیامدهای کرونا بر معنویت و معیشت جامعه؛
🔹 چالشها و فرصتهای کرونا؛
🔸آسیبشناسی مدیریت کرونا در ایران.
📕 برگرفته از پژوهشهای:
- بحران شیوع کرونا و تغییر در باورهای دینی / اندیشکده راهبردی مهاجر
- بررسی بحران کرونا بر اقتصاد و ارائه راهحلهای حاکمیتی / اندیشگاه گفتمان
⏰ زمان پخش
پنجشنبه ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۰۵
📃 دانلود برنامه:
🔗 iranthinktanks.com/news859
#اخبار
#برنامه_رادیویی_بااندیشهورزان /۳۶
🆔 @IranThinktank
🔴شریف فقط برای دانشجویان فرودگاه نیست!
من قبلا درمورد العلم سلطان وknowledge is power، نوشتم (اینجا) و گفتم این حرف در شعار خوب است ولی در عمل، قدرت است که علم و مسیر آن را تعیین میکند.
بد نیست از همین منظر نگاهی به وقایع دانشگاه شریف در دو هفته گذشته که صدر اخبار بود بیاندازیم. این را باید بگویم که من شوربختانه توقف زیادی در شریف داشتم. از سال 83 که وارد این دانشگاه شدم، 18 سال طول کشید که خارج شوم! در کسوت دانشجوی سه مقطع، مدیر، مشاور و پژوهشگر در این دانشگاه بودم و همه ابعاد و سطوح و آدمها و جریانهای شریف را دیده و شناختهام. شریف محیطی کوچک ولی پیچیده دارد.
🔹یکبار دانشجوها پشت درِ یکی از دستشوییهای دانشگاه نوشته بودند: "این نمره و درس، ویزا و بلیط توست." درست هم گفته بودند و این تصور که شریف فرودگاه است، برای بیشتر دانشجویان وجود دارد. دانشجوها میآیند شریف که بروند خارج. اما شریف فقط برای دانشجویاناش فرودگاه نیست، برای خیلی از افراد دیگری که وارد آن میشوند هم فرودگاه است. مقصد صعود آن برای غیر دانشجوها، مناصب دولتی و حاکمیتی است.
شریف خودش تقریبا برای هیچکس موضوعیت ندارد. برای همه پله ترقی و سکوی پرش است. فقط مقصدها متفاوت است. همین گذرگاه بودن و موقتی بودن است که باعث میشود، پیشرفت مهمی هم نداشته باشد. وقتی دانشگاههای دیگر مثل دانشگاه تهران و امیرکبیر به سرعت به سمت توسعه علوم و مراکز interdisciplinary و multidisciplinary همسو با توسعه دانش جهانی حرکت میکنند، شریف هنوز نتوانسته چالش امنیت دانشجویاناش را در مقابل خفتگیرهای محله طرشت حل کند!
🔹موارد بسیاری از افرادی که در مسیر عبور خود توقف کوتاهی در شریف داشته و بعد همین را رزومه کردهاند برای رسیدن به مناصب بالا، در ذهن دارم. اما نکته اینجاست که هر دو طرفی که از شریف خارج شدهاند، یعنی خارج رفتهها و مسئول شدهها، از آن دست بردار نیستند! در کوچکترین مساله، شریف میشود عرصه تاخت و تاز و زورآزمایی این دو طرف؛ و به قول زن عباس در فیلم آژانس شیشهای " این وسط گوشت قربونی عباسه (یعنی شریفه!)"
🔹این مقدمات را اگر ندانیم، نمیشود ماجرای یکشنبه سیاه شریف را تحلیل کرد. همانطور که تجمعات مربوط به سقوط هواپیمای اوکراینی، اخراج دکتر اباذری از گروه فلسفه علم، مسائلی که در معاونت فرهنگی برای دکتر حسینی پیش آمد و... را نمیشود.
🔹در شریف، به ویژه در سالهای اخیر، سرعت دسترسی به بالاترین مقامات کشوری و لشکری، به زیر 10 دقیقه کاهش یافته! عادیترین مسائل یک دانشگاه (مثل ماجرایی که چهار سال پیش برای گروه کوه شریف پیش آمد) و کوچکترین اختلافات کاری و نظری که معمولا همه جا با ریش سفیدی بزرگان یا مداخله مدیر مجموعه حل و فصل میشود، در شریف آنطور که من از نزدیک شاهد بودم با تماس و فشار از دفتر بزرگان و مسئولین حل، منحل، یا سرکوب میشود!
🔹علم بطور عام و دانشگاه به طور خاص و شریف به خاطر افرادی که آنها را بالا فرستاده، به طور اخص، هزار و یک پدر و مادر و ارباب و سلطان دارد. یک آدم متوسط امنیتی میتواند به راحتی حرف رئیس دانشگاه و وزیر علوم را نقض کند. همین اتفاق دقیقا روز شنبه و یکشنبه در شریف افتاد. شنبه رئیس دانشگاه میان دانشجویان آمد و از ورود افراد بیربط بدون هماهنگی با دانشگاه گفت. از لزوم آزادی دانشجویان گفت؛ و گفت که اجازه بازداشت دانشجویان را نمیدهد. اما روز بعد، یعنی همان یکشنبه سیاه، افرادی برای اینکه نشان دهد او در این مسائل کارهای نیست و شریف متعلق به دانشجویاناش نیست، آمدند و آن فجایع را به بار آوردند. من البته منکر هتک حرمت صورت گرفته از طرف دانشجویان هم نیستم.
🔹اما مضحک ترین صحنه آن روز این بود که حتی وزیر علوم وقتی برای آرام کردن فضای به شریف آمده بود، با خودش وَن آورده بود! یعنی وزیر هم قدرت این را نداشت که بخواهد نیروهای انتظامی و امنیتی از اطراف دانشگاه بروند. مجبور بود با خودش ماشینهایی بیاورد و دانشجویان را سوار آن کند و عملیات نجات را به اتمام رساند!
🔹مشابه این اتفاق که نشان میدهد دانشگاه قدرت صیانت از دانشجویان خود را ندارد، سال 97 برای یک دانشجو که در تریبون آزادی که دانشگاه مجوز آن را داده بود، افتاد (اینجا)؛ سال98 در برنامه انجمن اسلامی که باز دانشگاه به آن مجوز داده بود، افتاد (اینجا) و تا وقتی دانش و دانشگاه سلطان نباشد، بلکه برده مطیعِ حلقه به گوش اصحاب قدرت باشد، خواهد افتاد.
من قبلا درمورد العلم سلطان وknowledge is power، نوشتم (اینجا) و گفتم این حرف در شعار خوب است ولی در عمل، قدرت است که علم و مسیر آن را تعیین میکند.
بد نیست از همین منظر نگاهی به وقایع دانشگاه شریف در دو هفته گذشته که صدر اخبار بود بیاندازیم. این را باید بگویم که من شوربختانه توقف زیادی در شریف داشتم. از سال 83 که وارد این دانشگاه شدم، 18 سال طول کشید که خارج شوم! در کسوت دانشجوی سه مقطع، مدیر، مشاور و پژوهشگر در این دانشگاه بودم و همه ابعاد و سطوح و آدمها و جریانهای شریف را دیده و شناختهام. شریف محیطی کوچک ولی پیچیده دارد.
🔹یکبار دانشجوها پشت درِ یکی از دستشوییهای دانشگاه نوشته بودند: "این نمره و درس، ویزا و بلیط توست." درست هم گفته بودند و این تصور که شریف فرودگاه است، برای بیشتر دانشجویان وجود دارد. دانشجوها میآیند شریف که بروند خارج. اما شریف فقط برای دانشجویاناش فرودگاه نیست، برای خیلی از افراد دیگری که وارد آن میشوند هم فرودگاه است. مقصد صعود آن برای غیر دانشجوها، مناصب دولتی و حاکمیتی است.
شریف خودش تقریبا برای هیچکس موضوعیت ندارد. برای همه پله ترقی و سکوی پرش است. فقط مقصدها متفاوت است. همین گذرگاه بودن و موقتی بودن است که باعث میشود، پیشرفت مهمی هم نداشته باشد. وقتی دانشگاههای دیگر مثل دانشگاه تهران و امیرکبیر به سرعت به سمت توسعه علوم و مراکز interdisciplinary و multidisciplinary همسو با توسعه دانش جهانی حرکت میکنند، شریف هنوز نتوانسته چالش امنیت دانشجویاناش را در مقابل خفتگیرهای محله طرشت حل کند!
🔹موارد بسیاری از افرادی که در مسیر عبور خود توقف کوتاهی در شریف داشته و بعد همین را رزومه کردهاند برای رسیدن به مناصب بالا، در ذهن دارم. اما نکته اینجاست که هر دو طرفی که از شریف خارج شدهاند، یعنی خارج رفتهها و مسئول شدهها، از آن دست بردار نیستند! در کوچکترین مساله، شریف میشود عرصه تاخت و تاز و زورآزمایی این دو طرف؛ و به قول زن عباس در فیلم آژانس شیشهای " این وسط گوشت قربونی عباسه (یعنی شریفه!)"
🔹این مقدمات را اگر ندانیم، نمیشود ماجرای یکشنبه سیاه شریف را تحلیل کرد. همانطور که تجمعات مربوط به سقوط هواپیمای اوکراینی، اخراج دکتر اباذری از گروه فلسفه علم، مسائلی که در معاونت فرهنگی برای دکتر حسینی پیش آمد و... را نمیشود.
🔹در شریف، به ویژه در سالهای اخیر، سرعت دسترسی به بالاترین مقامات کشوری و لشکری، به زیر 10 دقیقه کاهش یافته! عادیترین مسائل یک دانشگاه (مثل ماجرایی که چهار سال پیش برای گروه کوه شریف پیش آمد) و کوچکترین اختلافات کاری و نظری که معمولا همه جا با ریش سفیدی بزرگان یا مداخله مدیر مجموعه حل و فصل میشود، در شریف آنطور که من از نزدیک شاهد بودم با تماس و فشار از دفتر بزرگان و مسئولین حل، منحل، یا سرکوب میشود!
🔹علم بطور عام و دانشگاه به طور خاص و شریف به خاطر افرادی که آنها را بالا فرستاده، به طور اخص، هزار و یک پدر و مادر و ارباب و سلطان دارد. یک آدم متوسط امنیتی میتواند به راحتی حرف رئیس دانشگاه و وزیر علوم را نقض کند. همین اتفاق دقیقا روز شنبه و یکشنبه در شریف افتاد. شنبه رئیس دانشگاه میان دانشجویان آمد و از ورود افراد بیربط بدون هماهنگی با دانشگاه گفت. از لزوم آزادی دانشجویان گفت؛ و گفت که اجازه بازداشت دانشجویان را نمیدهد. اما روز بعد، یعنی همان یکشنبه سیاه، افرادی برای اینکه نشان دهد او در این مسائل کارهای نیست و شریف متعلق به دانشجویاناش نیست، آمدند و آن فجایع را به بار آوردند. من البته منکر هتک حرمت صورت گرفته از طرف دانشجویان هم نیستم.
🔹اما مضحک ترین صحنه آن روز این بود که حتی وزیر علوم وقتی برای آرام کردن فضای به شریف آمده بود، با خودش وَن آورده بود! یعنی وزیر هم قدرت این را نداشت که بخواهد نیروهای انتظامی و امنیتی از اطراف دانشگاه بروند. مجبور بود با خودش ماشینهایی بیاورد و دانشجویان را سوار آن کند و عملیات نجات را به اتمام رساند!
🔹مشابه این اتفاق که نشان میدهد دانشگاه قدرت صیانت از دانشجویان خود را ندارد، سال 97 برای یک دانشجو که در تریبون آزادی که دانشگاه مجوز آن را داده بود، افتاد (اینجا)؛ سال98 در برنامه انجمن اسلامی که باز دانشگاه به آن مجوز داده بود، افتاد (اینجا) و تا وقتی دانش و دانشگاه سلطان نباشد، بلکه برده مطیعِ حلقه به گوش اصحاب قدرت باشد، خواهد افتاد.
Telegram
وادی|جواد درویش
🔴 السلطان علم
حدیث "العلم سلطان" در سالهای اخیر بسیار زیاد به گوش ما خورده است. این روایت را به همان معنایی که فرانسیس بیکن، پیامبر علم جدید از عبارت knowledge is power مراد میکرده، برای ما معنا کردهاند. شاید منظور معصوم این معنا نبوده ولی در هرصورت…
حدیث "العلم سلطان" در سالهای اخیر بسیار زیاد به گوش ما خورده است. این روایت را به همان معنایی که فرانسیس بیکن، پیامبر علم جدید از عبارت knowledge is power مراد میکرده، برای ما معنا کردهاند. شاید منظور معصوم این معنا نبوده ولی در هرصورت…
🔴 دوره فلسفه علم معاصر
این دوره توسط خانه اندیشهورزان و با همکاری اندیشکده جامعیت برگزار میشود. من سعی کردم برگزاری این دوره عقب بیافتد تا اوضاع کمی به سامان شود، اما چون برنامهریزی این دو مجموعه با تاخیر بیش از این به هم میخورد، قرار شد از هفته آینده دوره شروع شود.
🔹کتابی که برای این دوره انتخاب شده The Routledge Companion to Philosophy of Science است که ویرایش دوم آن سال 2014 منتشر شده است.
این کتاب به نظر من بهترین نمونهای است که رویکردهای جدید در فلسفه علم را بصورت نسبتا جامعی پوشش میدهد.
فلسفه علم تا 70، 80 سال پیش غالبا شامل نظریاتی میشد که اولا به دنبال یک تبیین یکپارچه از علم بودند، ثانیا در هسته مرکزی این تبیین یکپارچه، روش علمی و تفاوت علم با شبهعلم مورد توجه بود. بیشتر کلاسهای فلسفه علم در ایران هنوز در همین فضا هستند.
اما فلسفه بطور کلی و فلسفه علم بطور خاص، همپای تغییرات و پیشرفت علم جلو میآیند. و این کتاب به خوبی این پیشرفتها را مدنظر قرار داده.
🔹کتاب، یک مجموعه مقاله است و مقالهها توسط بهترین فلاسفهای که متخصص آن موضوع هستند نوشته شده. کل کتاب شامل ۶۲ مقاله است که برای این دوره ۱۷ مقاله انتخاب شده است. انتخاب مقالات طوری بوده که یک مرور کلی بر همه موضوعات مهم کتاب صورت گیرد. ممکن است دورههای دیگری برگزار شود و همه مقالات را مرور کنیم. اما دورههای دوم و سوم، بصورت سری به دوره اول وصل نیستند!
🔹در یک دستهبنده کلی در این دوره به چهار دسته از مسائل خواهیم پرداخت:
1. دیدگاه فلاسفه علم مثل پوپر و کوهن درمورد ساختار نظریات علمی.
2. برخی مفاهیم فلسفی که در نظریهپردازی علمی مهم هستند، مثل تبیین، قوانین طبیعت، رئالیسم علمی
3. موضوعات عمومیتر مرتبط با علم مثل اخلاق علم، نقش ارزش در علم و مطالعات اجتماعی علم
4. فلسفه علوم خاص. مثل فلسفه زیست شناسی، فلسفه فیزیک و فلسفه علوم شناختی
🔹عنوان مقالات، جزییات دوره و ثبتنام از لینک زیر قابل مشاهده است.
❗️لازم به ذکر است هزینه درنظر گرفته شده برای این دوره بیشتر با هدف نظم برگزاری آن و همچنین رعایت رویههای مجموعه برگزار کننده است. هر کس به هر دلیلی مایل به پرداخت هزینه دوره نیست ولی متعهد به حضور منظم است، از نظر بنده مانعی برای شرکت او در دوره نیست.
https://www.tg-me.com/philsharif/2386
این دوره توسط خانه اندیشهورزان و با همکاری اندیشکده جامعیت برگزار میشود. من سعی کردم برگزاری این دوره عقب بیافتد تا اوضاع کمی به سامان شود، اما چون برنامهریزی این دو مجموعه با تاخیر بیش از این به هم میخورد، قرار شد از هفته آینده دوره شروع شود.
🔹کتابی که برای این دوره انتخاب شده The Routledge Companion to Philosophy of Science است که ویرایش دوم آن سال 2014 منتشر شده است.
این کتاب به نظر من بهترین نمونهای است که رویکردهای جدید در فلسفه علم را بصورت نسبتا جامعی پوشش میدهد.
فلسفه علم تا 70، 80 سال پیش غالبا شامل نظریاتی میشد که اولا به دنبال یک تبیین یکپارچه از علم بودند، ثانیا در هسته مرکزی این تبیین یکپارچه، روش علمی و تفاوت علم با شبهعلم مورد توجه بود. بیشتر کلاسهای فلسفه علم در ایران هنوز در همین فضا هستند.
اما فلسفه بطور کلی و فلسفه علم بطور خاص، همپای تغییرات و پیشرفت علم جلو میآیند. و این کتاب به خوبی این پیشرفتها را مدنظر قرار داده.
🔹کتاب، یک مجموعه مقاله است و مقالهها توسط بهترین فلاسفهای که متخصص آن موضوع هستند نوشته شده. کل کتاب شامل ۶۲ مقاله است که برای این دوره ۱۷ مقاله انتخاب شده است. انتخاب مقالات طوری بوده که یک مرور کلی بر همه موضوعات مهم کتاب صورت گیرد. ممکن است دورههای دیگری برگزار شود و همه مقالات را مرور کنیم. اما دورههای دوم و سوم، بصورت سری به دوره اول وصل نیستند!
🔹در یک دستهبنده کلی در این دوره به چهار دسته از مسائل خواهیم پرداخت:
1. دیدگاه فلاسفه علم مثل پوپر و کوهن درمورد ساختار نظریات علمی.
2. برخی مفاهیم فلسفی که در نظریهپردازی علمی مهم هستند، مثل تبیین، قوانین طبیعت، رئالیسم علمی
3. موضوعات عمومیتر مرتبط با علم مثل اخلاق علم، نقش ارزش در علم و مطالعات اجتماعی علم
4. فلسفه علوم خاص. مثل فلسفه زیست شناسی، فلسفه فیزیک و فلسفه علوم شناختی
🔹عنوان مقالات، جزییات دوره و ثبتنام از لینک زیر قابل مشاهده است.
❗️لازم به ذکر است هزینه درنظر گرفته شده برای این دوره بیشتر با هدف نظم برگزاری آن و همچنین رعایت رویههای مجموعه برگزار کننده است. هر کس به هر دلیلی مایل به پرداخت هزینه دوره نیست ولی متعهد به حضور منظم است، از نظر بنده مانعی برای شرکت او در دوره نیست.
https://www.tg-me.com/philsharif/2386
Telegram
فلسفه علم شریف
☑️ دوره متن خوانی
فلسفه علم معاصر: بررسی مقالات منتخب کتاب The Routledge Companion to Philosophy of Science
🔸 مدرس:
دکتر جواد درویش
پژوهشگر دوره پسادکتری گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف
🔹 شروع دوره از یکشنبه ۱ ابان ماه ۱۴۰۱ به مدت ۱۷ جلسه
🔸 حضوری و…
فلسفه علم معاصر: بررسی مقالات منتخب کتاب The Routledge Companion to Philosophy of Science
🔸 مدرس:
دکتر جواد درویش
پژوهشگر دوره پسادکتری گروه فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف
🔹 شروع دوره از یکشنبه ۱ ابان ماه ۱۴۰۱ به مدت ۱۷ جلسه
🔸 حضوری و…
وادی|جواد درویش
🔴 دوره فلسفه علم معاصر این دوره توسط خانه اندیشهورزان و با همکاری اندیشکده جامعیت برگزار میشود. من سعی کردم برگزاری این دوره عقب بیافتد تا اوضاع کمی به سامان شود، اما چون برنامهریزی این دو مجموعه با تاخیر بیش از این به هم میخورد، قرار شد از هفته آینده…
-1716510975_1720795458.pdf
428.2 KB
فایل ارائه جلسه اول دوره
یکشنبه ۸ آبان جلسه دوم و شروع رسمی دوره خواهد بود.
یکشنبه ۸ آبان جلسه دوم و شروع رسمی دوره خواهد بود.