Telegram Web Link
#تاریخ_آندلس


محراب کلیسای San Lorenzo که قبلش مسجد اسلامی قبل سقوط طليطلة (تولدو) بوده

میتونید محراب مسجد اسلامی در باب المقفول رو ببینید

@tamadone_islami
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پاسخ به شبهه جنایات عرب های فاتح مسلمان


📚 تاریخ تمدن ویل دورانت نسخه کامل pdf ص ۱۹۰۷/۱۹۰۸

@tamadone_islami
روزهای آخر پروژه ی رسمی داگز تلگرام

✴️حتما عضو شید

📌کاملا معتبر و بر اساس قدمت اکانت تلگرام شما ارزش گذاری شده

https://www.tg-me.com/dogshouse_bot/join?startapp=Q-4at4hVQTO-9JnAH_j-pA
تاریخ و تمدن طلایی اسلام pinned «روزهای آخر پروژه ی رسمی داگز تلگرام ✴️حتما عضو شید 📌کاملا معتبر و بر اساس قدمت اکانت تلگرام شما ارزش گذاری شده https://www.tg-me.com/dogshouse_bot/join?startapp=Q-4at4hVQTO-9JnAH_j-pA»
ابن هیثم پیشگام نابغه ی علمی قرون وسطی


ابن هیثم در اروپا اغلب به گونه‌ای مورد بحث قرار می‌گیرد که گویی او بخشی از سنت فرهنگی غرب است، البته نه به دلیل موقعیت جغرافیایی، مذهب یا ملیتش، بلکه به دلیل اشتراکات درک شده در قلمرو جهان بینی، رسالت و هدف علمی اش. او به‌عنوان کسی نشان داده می‌شود که مانند غرب، چارچوب ایدئولوژیک مشابهی فقط چارچوب علم را پذیرفته! وجه مشترک برائت از دین !!

مشارکت های علمی ابن هیثم در آغوش علوم غربی قرار گرفته است که به هر حال انها را غیر مذهبی نشان داده اند. علم غربی با پذیرفتن ایده انحصاری دانش اکتسابی، چشم انداز دانش مکشوف را رد می کند. به این دلیل که به هیچ موجود متافیزیکی، متعالی یا ماوراء طبیعی یا منبع معرفتی اعتقاد ندارد!!

در صورتی که ابن هیثم خیلی از افکار علمی اش منوط به عقیده ی اسلامی و دیدگاه ایدولوژی اسلامی اش بود! و خیلی از پدیده های علمی را دلیل خالق میدانست

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
Photo
#ابن_هیثم بصری (متوفی 1040) یک دانشمند مسلمان و متخصص در ریاضیات، نجوم و فیزیک بود. او کمک های قابل توجهی به اصول اپتیک، بینایی و نور کرد.

برجسته ترین کتاب او "کتاب اپتیک" بود که یک رساله هفت جلدی در زمینه اپتیک و سایر زمینه های مرتبط است. نام این کتاب به زبان عربی «کتاب المناظر» است. در زبان عامیانه، او به عنوان مردی توصیف می شود که کشف کرد ما چگونه می بینیم.

پیشگام در روش تجربی

در کنار دستاوردهای علمی مهم و متنوع او، سهم ابن هیثم در توسعه روش علمی برجسته است. او را پیشروی می دانند که تقریباً پنج قرن پیش از دانشمندان اروپایی رنسانس بود. رویکرد تحقیقی او که بر مشاهده، آزمایش، تفکر خلاق و انتقادی تأکید داشت، اغلب به عنوان نسخه اولیه روش علمی مدرن در نظر گرفته می شود.

رویکرد علمی ابن هیثم با داشتن شباهت های فراوان به روش شناسی علمی مدرن، او را به عنوان یکی از نخستین دانشمندان واقعی به معنای امروزی معرفی کرد. به همین دلیل است که بردلی استفنس در سال 2007 کتاب خود را «ابن الهیثم، اولین دانشمند» نامید.

نویسنده در این کتاب، ابن هیثم را شخصیتی معرفی می‌کند که با بکارگیری مداوم روش‌های تحقیقی خود در تحقیقاتش، روند علمی را متحول کرد. ذکر شده است که این مشارکت آغازگر دوره جدیدی در تاریخ دانش - عصر علم مدرن است.

بردلی استفنس نتیجه گرفت که ابن هیثم:

«اولین کسی بود که به طور سیستماتیک دستگاه هایی مانند دوربین تاریک را ساخت تا فرضیه ها را آزمایش کند و صحت یافته های خود را تأیید کند. ابن هیثم با استفاده از آزمایش‌های فیزیکی و عینی برای تأیید نتایج خود، به ایجاد روش علمی مدرن کمک کرد.»

به همین دلیل، علاوه بر این، در طول سال بین‌المللی نور 2015، یونسکو از ابن هیثم نه تنها به‌خاطر کمک‌هایش در اپتیک مدرن، بلکه به‌خاطر پیشرفت‌هایش در روش‌های تجربی علمی مدرن تجلیل کرد.

روش علمی ابن هیثم

کتاب های ابن هیثم مملو از مفاهیم، نظریه ها و اکتشافات است. در حالی که اینها بسیار مهم هستند، رویکردها، فرآیندها و توجیهات نویسنده به همان اندازه مهم هستند. در واقع، بسیاری از ایده‌ها و روش‌های علمی ابن هیثم بسته‌ای جامع را تشکیل می‌داد که هم نتایج و هم ابزار (روش‌شناسی) را در بر می‌گرفت.

ابن هیثم مسلمان بود و از جهان بینی و اخلاق اسلامی به طور عام و از جهان بینی علمی و اخلاق اسلام به طور خاص دفاع می کرد. او قرن‌ها پیش از تولد علم غربی می‌زیست که در نتیجه غرب مدیون او بود و باید اخلاق پیروی و تقلید از او را به حق رعایت می‌کرد. یقیناً، معیارها باید توسط مشاهیر اولیه علمی غربی که تحت تأثیر عملکرد علمی ابن هیثم بودند، مانند راجر بیکن، گئورگ فون پئورباخ، یوهانس کپلر، گالیلو گالیله، کریستیان هویگنس و بسیاری دیگر تعیین می‌شد. با این حال، به نظر می رسد که همه چیز آنطور که بوده پیش نرفت.

ابن هیثم به به عنوان یک مسلمان، علم را ابزاری برای رسیدن به اهداف متعالی می‌دید که مربوط به بالاترین مرتبه هستی و شریف‌ترین حالت وجود است. این با دیدگاه علم غربی متفاوت بود، جایی که علم اغلب به خاطر خودش دنبال می‌شد و هدف نهایی تلقی می‌شد. در غرب، علم به جایگاهی شبه دینی ارتقا یافت و دست اندرکاران و دستاوردهای آن بر روی یک پایه قرار گرفتند. این تحول را می توان به عنوان علم گرایی محض توصیف کرد.

از این رو، علم نزد ابن هیثم، کوششی پیگیر برای کشف، خواندن، درک و عمل به آیات خالق متعال در لایه‌های بی‌پایان خلقت او با هدف شناخت خالق و خویشتن بود. مطابق با این اصول، ابن هیثم در نقش خود به عنوان یک دانشمند، خود را خدمتگزاری متواضع می دانست که دانش او یک مسئولیت بود تا یک امتیاز. صرف نظر از آنچه در قلمرو آفرینش اتفاق می افتد، غایت همه غایات وجودی و همه امیال و آرزوهای انسان، یگانگی خداوند متعال است.

بنابراین علم در اسلام بزرگوارانه و متناسب با بزرگواری رسالت و اهداف آن بود. غرب با استفاده از میراث ابن هیثم بدون شناخت حقیقت در زمینه های فرهنگی و مذهبی گسترده تر، به ابن هیثم -گ و علم اسلامی در کل بدی کرد. ابن هیثم، اصطلاحاً، به دلیل کاربرد جهانی علم غرب و تمایل سیری ناپذیر آن به تبلیغ دین ربوده شد.

جای تعجب نیست که ابن هیثم چند رساله دین محور نیز نوشته است، مانند «تعیین جهت مکه»

از این رو، ابن هیثم مرتباً مباحث خود را «بسم الله» آغاز می کرد و با حمد و ثنای خدای یگانه و با ذکر «صلوات و درود او بر بهترین مخلوقاتش، محمد نبی و آل او و اصحاب او» به پایان می رساند.

ابن هیثم نیز پذیرفته است که تمام تلاش‌های بشر، از جمله علم و روش‌های تجربی آن، ناقص است و به هر نحوی به نتایج ناقصی منجر می‌شود.

ادامه...

@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
#ابن_هیثم بصری (متوفی 1040) یک دانشمند مسلمان و متخصص در ریاضیات، نجوم و فیزیک بود. او کمک های قابل توجهی به اصول اپتیک، بینایی و نور کرد. برجسته ترین کتاب او "کتاب اپتیک" بود که یک رساله هفت جلدی در زمینه اپتیک و سایر زمینه های مرتبط است. نام این کتاب به…
این به خاطر ضعف های ذاتی انسان به عنوان مخلوق است. بنابراین، تنها راه برون رفت از گرفتاری عیب و نقص انسان، «حمایت از خداوند در همه امور» است. ابن هیثم با بیان اینکه هدف از تحقیقات علمی دقیق، حقیقتی است که موجب خشنودی دل می شود، بر کلیت و منش روحی آن حقیقت نیز دلالت می کند که جایگاه آن چیزی جز قلب منور و پاک نیست.

شایان ذکر است که ابن هیثم برای روش علمی بی سابقه خود از واژه #اجتهاد استفاده کرده است. او همه چیز را با کلمات زیر به پایان رساند:

ما باید تمام تلاش خود را (در جستجوی علم و حقیقت) با آنچه از نیروی انسانی در اختیار داریم (نجتهدو بقدر ما هو لنا من القوه الانسانیه) انجام دهیم.

«اجتهاد» یک مفهوم کاملاً اسلامی است که حتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز آن را برای جست‌وجو و اجرای حقیقت تجویز کرده است.

روش «اجتهاد» در ابتدا منحصر به علوم دینی و در راس آن شریعت اسلامی بود، اما در اینجا به نظر می رسد که با پیدایش و شکوفایی علوم دنیوی، ابن هیثم می خواست دامنه «اجتهاد» را گسترش دهد و زمینه های آن را متنوع کند. به طوری که می تواند متضمن تنظیم دانش تجربی و استنتاج از ذهن نیز باشد.

ابن هیثم نیز علم و حقیقت را وسیله تقرب به خداوند می دانست. او نوشت:

«پیوسته به دنبال علم و حقیقت بودم و به این باور رسیدم که برای دستیابی به درخشش و تقرب به خداوند، راهی بهتر از جستجوی حقیقت و معرفت نیست.»

ابن هیثم تأکید می کند که جهان خداوند متعال در مقام خالقش و عالم خلقت (عالم جسمانی طبیعی) به گونه ای با یکدیگر مرتبط هستند که دومی مطیع اولی می ماند. هیچ چیز، اعم از اپتیک، بینایی و نور، وجود ندارد که به مثابه نمایش و رحمت خداوند متعال عمل نکند و دارای آثار طبیعی بودن عالم خلقت باشد. به بیان ساده، چیزی نیست که نشانه حضور، قدرت مطلق و عظمت خداوند نباشد.

ابن هیثم مینویسد:

«موضوعاتی که ذکر کردیم، کاربرد ابزار بینایی است. اینها امور لطیفی هستند که حکایت از حکمت و رحمت صانع یا مؤلف بلندمرتبه (الله تعالی صانع) و کمال کامل کار او، شیوه های ماهرانه طبیعت و ظرافت تولیدات اوست».

ابن هیثم با ارجاع به الله به عنوان الصانع، که به معنی سازنده، مؤلف یا تولیدکننده است، اظهار داشت که خداوند تنها خالق است.

✍️مروان پاشا

@tamadone_islami
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
وسعت خلافت بنی امیه و سپس تجزیه و سقوط آن

بلاد شام ( سوریه کبری) قبل از اسلام تحت اشغال و استعمار امپراتوری بیزانس بود ، و بعد از اسلام و فتوحات خلفای اسلام خصوصا زمان حضرت عمر ابن خطاب رضی الله عنه و فرماندهی رهبر نظامی و نابغه ی خالد بن ولید بدست مسلمین آمد .

سپس بلاد شام و دمشق پایتخت امیر معاویه شد و نقطه ی عطف شروع خلافت بنی امیه قرار گرفت.

و در زمان ولید ابن عبدالملک اموی خلافت اسلامی به بیشترین وسعت آن از چین تا اسپانیا رسید .

برخلاف تصور خیلی ها دوران بنی امیه، دوران برافراشتن پرچم جهاد بود، و سربازان خلافت از کوهستان های هندوکش و کاشغر تا صحراهای آفریقا و دریای مدیترانه و جنگهای فرانسه جنگیدند!

فراموش نکنید دوبار قسطنطنیه پایتخت بیزانس در دوران امویه محاصره شد .

سیستم اداری قدرتمند و انحصار و ضرب سکه ی خالص اسلامی ، و جنبش تعریب ،از محاسن حکومت بنی امیه بود

@tamadone_islami
#تاریخ_در_تصویر

گذر سخت ابن بطوطه از کوهستان های برفی کوه های هندوکش

ابن بطوطه جهانگرد مشهور عرب در قرن چهاردهم میلادی از کوه های هندوکش و سفر دشوار خود را از آن توصیف می کند.

یکی دیگر از دلایل توقف ما ترس از برف و سرمای شدید بود. زیرا در این جاده کوهی به نام هندوکش به معنای قاتل هندو ها وجود دارد; این نام در نتیجه مرگ دختران و پسران برده‌ای که از هندوستان آورده شده بودند به دلیل سرمای شدید و برف سنگین که تلف میشدند به اینجا داده شد.

گذر از این کوه به یک روز کامل پیاده روی نیاز دارد. منتظر ماندیم تا یقیناً هوای سرد فروکش کرد و از این کوه گذشتیم و آخر شب به قله رسیدیم و تا غروب روز بعد روی این کوه حرکت کردیم.

جلوی حیوانات نمد پخش کردیم تا از فرو رفتن آنها در برف جلوگیری کنیم.

نکته:هندوکُش رشته‌کوهی به طول تقریبی ۸۰۰ کیلومتر در بخش‌های مرکزی افغانستان، و نواحی مرزی افغانستان و پاکستان است،این رشته کوه از دید ارتفاع، بعد از هیمالیا مرتبه دوم را در جهان داراست

📚سفرهای ابن بطوطه

@tamadone_islami
Forwarded from Tools | ابزارک
کدام یک از پیامبران به صبر و شکیبایی مشهور گشته است؟
.
زمانی که صدها عرب به فرانسه قرون وسطی آمدند


@tamadone_islami
تاریخ و تمدن طلایی اسلام
Photo
زمانی که صدها عرب به فرانسه قرون وسطی آمدند


داستان لویی نهم و نوکیشان مسیحی عرب که او به پادشاهی خود آورد.

علاوه بر این، در این مدت بسیاری از ساراسین ها (عرب ها) برای پذیرش مسیحیت نزد او آمدند، که او با خوشحالی از آنها استقبال کرد و آنها را تعمید داد و با دقت به ایمان مسیح آموزش داد. او با هزینه خود از آنها حمایت کرد و آنها را با خود به فرانسه بازگرداند و تا زمانی که زنده بودند به آنها و زنان و فرزندانشان آذوقه داد.

لویی نهم هنگامی که تنها دوازده سال داشت در سال 1226م پادشاه فرانسه شد و تا سال 1270م بر پادشاهی خود حکومت کرد. او یک مسیحی بسیار مؤمن بود و دوران سلطنت او با تلاش‌های غیرتمندانه برای ترویج این دین مشخص شده است، خواه با ایجاد دین جدید باشد. خیریه و ساختن کلیساهای بیشتر، یا با آزار و اذیت جوامع محلی یهودی. او همچنین به شدت از #جنگ‌های_صلیبی حمایت کرد، به این امید که اورشلیم و سرزمین مقدس به دست مسیحیان بیفتد به طوری که برای دستیابی به این هدف، دو لشکرکشی مهم را رهبری کرد.

اولین مورد از آنها به عنوان جنگ صلیبی هفتم شناخته می شود. که بین سالهای 1248 تا 1254 روی داد، هدف آن حمله به مصر و فتح آن و پس از آن لشکرکشی به اورشلیم بود.

لویی تدارکات گسترده ای انجام داد و ارتشی متشکل از 25000 سرباز جمع آوری کرد و 1.5 میلیون لیور تورنوی (شش برابر درآمد سالانه خود) را در این فرآیند خرج کرد. با این حال، پس از موفقیت های اولیه، صلیبی های لویی به زودی توسط مصری ها شکست خوردند. در آوریل 1250، لوئیس خود اسیر شد و چند هفته قبل از تعیین باج، زندانی شد.

لویی چهار سال آینده را در عکا، پایتخت پادشاهی لاتین اورشلیم سپری کرد، بیشتر آن زمان صرف تلاش برای آزاد کردن همتایان فرانسوی‌اش از اسارت مصر، انجام تلاش‌های نظامی در مقیاس کوچک و تقویت بود. دفاع از پادشاهی صلیبی همچنین در همین دوره بود که او تعدادی از مسلمانان منطقه را متقاعد کرد که به مسیحیت بپیوندند.

این داستان در کتاب ویلیام چستر جردن گروندگان از اسلام در دوران سلطنت لویی نهم، پوشش داده شده است. جردن، استاد تاریخ در دانشگاه پرینستون و محقق برجسته قرون وسطی ، توانسته است داستان این تغییر دین ها و اتفاقاتی که برای این افراد آمده است را جمع آوری کند. تا قبل از انتشار آثار او، مورخان عموماً معتقد بودند که اگر مسلمانانی به مسیحیت گرویدند، تعداد بسیار کمی هستند یا فقط کودکان یتیم هستند. کار جردن همه چیز را تغییر داد.

این گروندگان به مسیحیت چه کسانی بودند؟ او معتقد است که به احتمال زیاد بیشتر مردم عرب بودند که در نبردهای کوچکی که در زمانی که لویی در عکا مستقر بود، به اسارت درآمده بودند. لویی علاقه زیادی به گرویدن جهان اسلام (و همچنین یهودیان و هر غیر مسیحی دیگر) به مسیحیت داشت، بنابراین تعجب آور نیست که او به اسیران خود تغییر دین دهد. به نظر می رسد که بسیاری از آنها تصمیم به تغییر مذهب گرفتند، زیرا فکر می کردند این گزینه بهتر از #زندان است. با آنها زنان و فرزندانشان آمدند.

هنگامی که لوئیس در سال 1254 نیاز به بازگشت به فرانسه داشت، این نوکیشان عرب نیز با او آمدند. تصور می شد که ماندن این افراد در خاور نزدیک گزینه مناسبی نیست، زیرا وسوسه زیادی برای بازگشت به ایمان اصلی خود (اسلام) وجود دارد. بنابراین همه آنها با ﷼کشتی به #فرانسه آورده شدند، جایی که برنامه هایی برای اسکان مجدد آنها در حال انجام بود.

از طریق بررسی دقیق سوابق سلطنتی فرانسه، او توانست کشف کند که این مسلمانان سابق در گروه های کوچک در بیش از بیست شهر در شمال فرانسه توزیع می شوند. مکان‌هایی مانند پاریس، روئن، آمیان، اورلئان و سن‌اومر هر کدام شاهد نقل مکان چند خانواده و مکان‌هایی برای زندگی هستند. علاوه بر این، به همه این افراد حمایت پولی داده شد که تا پایان عمر ادامه خواهد داشت. می توان آن را به عنوان یک سرویس اجتماعی در نظر گرفت که برای کمک به این نوکیشان در سازگاری با خانه و زندگی جدیدشان طراحی شده است.

یک سوال پرسیده می شود که چند نفر از این نوکیشان عرب بودند؟ در حالی که همه سوابق مربوط به آنها باقی نمانده است، جردن می تواند تخمین خوبی بر اساس شواهد موجود انجام دهد و نشان می دهد که این تعداد حدود 1500 مرد، زن و کودک بوده است. این می‌توانست داستان مهمی از مهاجرت و گواهی بر دولت لویی باشد که می‌توان آنها را در چند دهه آینده سازماندهی و حمایت کرد.

او خاطرنشان می کند که این مهاجران در سازگاری با زندگی جدید خود در فرانسه با چالش های روزانه قابل توجهی روبرو خواهند شد. یادگیری یک زبان جدید، مقابله با هوای سردتر، حتی پوشیدن لباس های بسیار متفاوت ،اینها همه چیزهایی بود که آنها باید با آنها سازگار می شدند.

ادامه...

@tamadone_islami
2024/09/30 06:26:56
Back to Top
HTML Embed Code: