سواد رسانە ای و اختلالات روانی
🌎حمید شکری خانقاه در گفتوگو با ایسنا : امروزه موضوع جدیدی در نظریههای روانشناسی ارتباطی مطرح است که به بررسی میزان خودشیفتگی افراد در سلفی گرفتن میپردازد. بر این اساس نتایج اولیه برخی تحقیقات نشان میدهند زمانی که فردی در یک مراسم مثلا عزاداری سعی در سلفی گرفتن با شخصیتها و افراد مشهور دارد با نوعی اختلال روانی مواجه است که اختلال خودشیفتگی فراگیرترین آنهاست. در اغلب موارد هم از نظر روانشناسی بحث اختلالات روانی فراگیرتری نیز مطرح میشود.
در این موج سوم تکنولوژی های ارتباطات و اطلاعات تمام حریمهای شخصی شکسته میشود، افراد کمظرفیت و بیظرفیتی این امکان را پیدا میکنند که وارد حریم شخصی زندگی دیگران شوند. کسی که دارای بهداشت روانی سالم است و این ابزار را در اختیار دارد به هیچ وجه به قصد مزاحمت وارد پروفایل شخصی افراد نخواهد شد
🌎نویسنده کتاب برنامهریزی راهبردی ارتباطی در روابط عمومی با بیان اینکه ما در موج سوم ارتباطات هستیم افزود: نظریات دیگری هم مثل رابطهی بین پروفایل و تغییر عکسهای آن با خودشیفتگی آدمها مطرح است. وقتی فردی با اسمهای غریب و مجهول از عکسهای عجیب برای پروفایل شخصیاش انتخاب میکند نشان میدهد که برای خودش هویت جعلی میسازد. کسی که خودش و هویتش را پنهان میکند یعنی هنوز مجوز ورود به شبکههای اجتماعی را از بُعد سواد رسانهای و بهداشت روانی پیدا نکرده است. افرادی که اختلالات روانی دارند با عکسها و اسمهای عجیب و غریبی که با آن خودشان را معرفی میکنند! هنوز آماده ورود به شبکههای اجتماعی و تعاملی نیستند. افراد کمی که در محیط کارشان به مشکل برمیخورند و مجبورند از اسم و عکسهای دیگری استفاده کنند از این قاعده مستثنی هستند...؛
🌎این مدرس دانشگاه درباره اینکه این افراد چه خطری میتوانند برای جامعه داشته باشند، اظهار کرد: خطری که جامعه را تهدید میکند این است که افراد دارای اختلالات روانی به تکنولوژیهای هوشمند ارتباطات دسترسی دارند و از همین ابزار استفاده میکنند، با عکسها و اسامی جعلی در هر ساعتی که شما آنلاین هستید وارد صفحه و حریم شخصیتان میشوند. افرادی هم که به راحتی با آنها ارتباط میگیرند فریب شرایط جعلیشان را میخورند که در آینده متوجه آسیب آن میشوند.
🌎این جامعهشناس ارتباطات ادامه داد: در جامعه، روانشناسی فریب، ریا و تحریف این افراد را هدایت میکند. در واقع ما با موضوع ریاکاری، دروغگویی و تحریف واقعیتها در جامعه دست به گریبان و با آدمهایی که به شدت اختلالات دو قطبی و چند قطبی دارند مواجه میشویم.
🌎می توان افرادی را که موبایل هوشمند به دست میگیرند به دو گروه طبقهبندی کرد دسته اول کسانی هستند که سواد رسانهای دارند دسته دوم صرفا از تکنولوژی که در دستشان قرار گرفته است بیاختیار و بیهدف بهرهبرداری میکنند. به عقیده من این کار برای عموم افراد در گام اول نقش تفننی و پوشش دادن نیازهای تحمیلی و بدون هدف را به همراه دارد و همین امر سردرگمیهایی را برای آنها به وجود میآورد. از سوی دیگر اقلیتی از افرادی خاص هم هستند که میتوان اسم آنها را مخاطبان فعال گذاشت که از این ابزار با توجه به کاربردشان استفاده میکنند....
اصل مطلب👇👇👇👇
http://www.isna.ir/news/95102414967/وقتی-حریم-های-شخصی-شکسته-می-شو
حمید شکری خانقاه در گفتگو با ایسنا عنوان کرد..
🌎حمید شکری خانقاه در گفتوگو با ایسنا : امروزه موضوع جدیدی در نظریههای روانشناسی ارتباطی مطرح است که به بررسی میزان خودشیفتگی افراد در سلفی گرفتن میپردازد. بر این اساس نتایج اولیه برخی تحقیقات نشان میدهند زمانی که فردی در یک مراسم مثلا عزاداری سعی در سلفی گرفتن با شخصیتها و افراد مشهور دارد با نوعی اختلال روانی مواجه است که اختلال خودشیفتگی فراگیرترین آنهاست. در اغلب موارد هم از نظر روانشناسی بحث اختلالات روانی فراگیرتری نیز مطرح میشود.
در این موج سوم تکنولوژی های ارتباطات و اطلاعات تمام حریمهای شخصی شکسته میشود، افراد کمظرفیت و بیظرفیتی این امکان را پیدا میکنند که وارد حریم شخصی زندگی دیگران شوند. کسی که دارای بهداشت روانی سالم است و این ابزار را در اختیار دارد به هیچ وجه به قصد مزاحمت وارد پروفایل شخصی افراد نخواهد شد
🌎نویسنده کتاب برنامهریزی راهبردی ارتباطی در روابط عمومی با بیان اینکه ما در موج سوم ارتباطات هستیم افزود: نظریات دیگری هم مثل رابطهی بین پروفایل و تغییر عکسهای آن با خودشیفتگی آدمها مطرح است. وقتی فردی با اسمهای غریب و مجهول از عکسهای عجیب برای پروفایل شخصیاش انتخاب میکند نشان میدهد که برای خودش هویت جعلی میسازد. کسی که خودش و هویتش را پنهان میکند یعنی هنوز مجوز ورود به شبکههای اجتماعی را از بُعد سواد رسانهای و بهداشت روانی پیدا نکرده است. افرادی که اختلالات روانی دارند با عکسها و اسمهای عجیب و غریبی که با آن خودشان را معرفی میکنند! هنوز آماده ورود به شبکههای اجتماعی و تعاملی نیستند. افراد کمی که در محیط کارشان به مشکل برمیخورند و مجبورند از اسم و عکسهای دیگری استفاده کنند از این قاعده مستثنی هستند...؛
🌎این مدرس دانشگاه درباره اینکه این افراد چه خطری میتوانند برای جامعه داشته باشند، اظهار کرد: خطری که جامعه را تهدید میکند این است که افراد دارای اختلالات روانی به تکنولوژیهای هوشمند ارتباطات دسترسی دارند و از همین ابزار استفاده میکنند، با عکسها و اسامی جعلی در هر ساعتی که شما آنلاین هستید وارد صفحه و حریم شخصیتان میشوند. افرادی هم که به راحتی با آنها ارتباط میگیرند فریب شرایط جعلیشان را میخورند که در آینده متوجه آسیب آن میشوند.
🌎این جامعهشناس ارتباطات ادامه داد: در جامعه، روانشناسی فریب، ریا و تحریف این افراد را هدایت میکند. در واقع ما با موضوع ریاکاری، دروغگویی و تحریف واقعیتها در جامعه دست به گریبان و با آدمهایی که به شدت اختلالات دو قطبی و چند قطبی دارند مواجه میشویم.
🌎می توان افرادی را که موبایل هوشمند به دست میگیرند به دو گروه طبقهبندی کرد دسته اول کسانی هستند که سواد رسانهای دارند دسته دوم صرفا از تکنولوژی که در دستشان قرار گرفته است بیاختیار و بیهدف بهرهبرداری میکنند. به عقیده من این کار برای عموم افراد در گام اول نقش تفننی و پوشش دادن نیازهای تحمیلی و بدون هدف را به همراه دارد و همین امر سردرگمیهایی را برای آنها به وجود میآورد. از سوی دیگر اقلیتی از افرادی خاص هم هستند که میتوان اسم آنها را مخاطبان فعال گذاشت که از این ابزار با توجه به کاربردشان استفاده میکنند....
اصل مطلب👇👇👇👇
http://www.isna.ir/news/95102414967/وقتی-حریم-های-شخصی-شکسته-می-شو
حمید شکری خانقاه در گفتگو با ایسنا عنوان کرد..
ایسنا
وقتی حریمهای شخصی شکسته میشود
یک جامعه شناس ارتباطات گفت: من در تحقیقی که در حال انجام آن هستم متوجه شدم ما در شبکههای اجتماعی به شدت با افرادی که دارای اختلال روانی هستند روبهرو هستیم؛ افرادی که تاکنون هیچ امکاناتی نداشتند و حالا ابزار تکنولوژی ارتباطی را در دست دارند و به راحتی قادر…
سواد رسانە ای و اختلالات روانی
🌎حمید شکری خانقاه در گفتوگو با ایسنا : امروزه موضوع جدیدی در نظریههای روانشناسی ارتباطی مطرح است که به بررسی میزان خودشیفتگی افراد در سلفی گرفتن میپردازد. بر این اساس نتایج اولیه برخی تحقیقات نشان میدهند زمانی که فردی در یک مراسم مثلا عزاداری سعی در سلفی گرفتن با شخصیتها و افراد مشهور دارد با نوعی اختلال روانی مواجه است که اختلال خودشیفتگی فراگیرترین آنهاست. در اغلب موارد هم از نظر روانشناسی بحث اختلالات روانی فراگیرتری نیز مطرح میشود.
در این موج سوم تکنولوژی های ارتباطات و اطلاعات تمام حریمهای شخصی شکسته میشود، افراد کمظرفیت و بیظرفیتی این امکان را پیدا میکنند که وارد حریم شخصی زندگی دیگران شوند. کسی که دارای بهداشت روانی سالم است و این ابزار را در اختیار دارد به هیچ وجه به قصد مزاحمت وارد پروفایل شخصی افراد نخواهد شد
🌎نویسنده کتاب برنامهریزی راهبردی ارتباطی در روابط عمومی با بیان اینکه ما در موج سوم ارتباطات هستیم افزود: نظریات دیگری هم مثل رابطهی بین پروفایل و تغییر عکسهای آن با خودشیفتگی آدمها مطرح است. وقتی فردی با اسمهای غریب و مجهول از عکسهای عجیب برای پروفایل شخصیاش انتخاب میکند نشان میدهد که برای خودش هویت جعلی میسازد. کسی که خودش و هویتش را پنهان میکند یعنی هنوز مجوز ورود به شبکههای اجتماعی را از بُعد سواد رسانهای و بهداشت روانی پیدا نکرده است. افرادی که اختلالات روانی دارند با عکسها و اسمهای عجیب و غریبی که با آن خودشان را معرفی میکنند! هنوز آماده ورود به شبکههای اجتماعی و تعاملی نیستند. افراد کمی که در محیط کارشان به مشکل برمیخورند و مجبورند از اسم و عکسهای دیگری استفاده کنند از این قاعده مستثنی هستند...؛
🌎این مدرس دانشگاه درباره اینکه این افراد چه خطری میتوانند برای جامعه داشته باشند، اظهار کرد: خطری که جامعه را تهدید میکند این است که افراد دارای اختلالات روانی به تکنولوژیهای هوشمند ارتباطات دسترسی دارند و از همین ابزار استفاده میکنند، با عکسها و اسامی جعلی در هر ساعتی که شما آنلاین هستید وارد صفحه و حریم شخصیتان میشوند. افرادی هم که به راحتی با آنها ارتباط میگیرند فریب شرایط جعلیشان را میخورند که در آینده متوجه آسیب آن میشوند.
🌎این جامعهشناس ارتباطات ادامه داد: در جامعه، روانشناسی فریب، ریا و تحریف این افراد را هدایت میکند. در واقع ما با موضوع ریاکاری، دروغگویی و تحریف واقعیتها در جامعه دست به گریبان و با آدمهایی که به شدت اختلالات دو قطبی و چند قطبی دارند مواجه میشویم.
🌎می توان افرادی را که موبایل هوشمند به دست میگیرند به دو گروه طبقهبندی کرد دسته اول کسانی هستند که سواد رسانهای دارند دسته دوم صرفا از تکنولوژی که در دستشان قرار گرفته است بیاختیار و بیهدف بهرهبرداری میکنند. به عقیده من این کار برای عموم افراد در گام اول نقش تفننی و پوشش دادن نیازهای تحمیلی و بدون هدف را به همراه دارد و همین امر سردرگمیهایی را برای آنها به وجود میآورد. از سوی دیگر اقلیتی از افرادی خاص هم هستند که میتوان اسم آنها را مخاطبان فعال گذاشت که از این ابزار با توجه به کاربردشان استفاده میکنند....
اصل مطلب👇👇👇👇
http://www.isna.ir/news/95102414967/وقتی-حریم-های-شخصی-شکسته-می-شو
حمید شکری خانقاه در گفتگو با ایسنا عنوان کرد..
🌎حمید شکری خانقاه در گفتوگو با ایسنا : امروزه موضوع جدیدی در نظریههای روانشناسی ارتباطی مطرح است که به بررسی میزان خودشیفتگی افراد در سلفی گرفتن میپردازد. بر این اساس نتایج اولیه برخی تحقیقات نشان میدهند زمانی که فردی در یک مراسم مثلا عزاداری سعی در سلفی گرفتن با شخصیتها و افراد مشهور دارد با نوعی اختلال روانی مواجه است که اختلال خودشیفتگی فراگیرترین آنهاست. در اغلب موارد هم از نظر روانشناسی بحث اختلالات روانی فراگیرتری نیز مطرح میشود.
در این موج سوم تکنولوژی های ارتباطات و اطلاعات تمام حریمهای شخصی شکسته میشود، افراد کمظرفیت و بیظرفیتی این امکان را پیدا میکنند که وارد حریم شخصی زندگی دیگران شوند. کسی که دارای بهداشت روانی سالم است و این ابزار را در اختیار دارد به هیچ وجه به قصد مزاحمت وارد پروفایل شخصی افراد نخواهد شد
🌎نویسنده کتاب برنامهریزی راهبردی ارتباطی در روابط عمومی با بیان اینکه ما در موج سوم ارتباطات هستیم افزود: نظریات دیگری هم مثل رابطهی بین پروفایل و تغییر عکسهای آن با خودشیفتگی آدمها مطرح است. وقتی فردی با اسمهای غریب و مجهول از عکسهای عجیب برای پروفایل شخصیاش انتخاب میکند نشان میدهد که برای خودش هویت جعلی میسازد. کسی که خودش و هویتش را پنهان میکند یعنی هنوز مجوز ورود به شبکههای اجتماعی را از بُعد سواد رسانهای و بهداشت روانی پیدا نکرده است. افرادی که اختلالات روانی دارند با عکسها و اسمهای عجیب و غریبی که با آن خودشان را معرفی میکنند! هنوز آماده ورود به شبکههای اجتماعی و تعاملی نیستند. افراد کمی که در محیط کارشان به مشکل برمیخورند و مجبورند از اسم و عکسهای دیگری استفاده کنند از این قاعده مستثنی هستند...؛
🌎این مدرس دانشگاه درباره اینکه این افراد چه خطری میتوانند برای جامعه داشته باشند، اظهار کرد: خطری که جامعه را تهدید میکند این است که افراد دارای اختلالات روانی به تکنولوژیهای هوشمند ارتباطات دسترسی دارند و از همین ابزار استفاده میکنند، با عکسها و اسامی جعلی در هر ساعتی که شما آنلاین هستید وارد صفحه و حریم شخصیتان میشوند. افرادی هم که به راحتی با آنها ارتباط میگیرند فریب شرایط جعلیشان را میخورند که در آینده متوجه آسیب آن میشوند.
🌎این جامعهشناس ارتباطات ادامه داد: در جامعه، روانشناسی فریب، ریا و تحریف این افراد را هدایت میکند. در واقع ما با موضوع ریاکاری، دروغگویی و تحریف واقعیتها در جامعه دست به گریبان و با آدمهایی که به شدت اختلالات دو قطبی و چند قطبی دارند مواجه میشویم.
🌎می توان افرادی را که موبایل هوشمند به دست میگیرند به دو گروه طبقهبندی کرد دسته اول کسانی هستند که سواد رسانهای دارند دسته دوم صرفا از تکنولوژی که در دستشان قرار گرفته است بیاختیار و بیهدف بهرهبرداری میکنند. به عقیده من این کار برای عموم افراد در گام اول نقش تفننی و پوشش دادن نیازهای تحمیلی و بدون هدف را به همراه دارد و همین امر سردرگمیهایی را برای آنها به وجود میآورد. از سوی دیگر اقلیتی از افرادی خاص هم هستند که میتوان اسم آنها را مخاطبان فعال گذاشت که از این ابزار با توجه به کاربردشان استفاده میکنند....
اصل مطلب👇👇👇👇
http://www.isna.ir/news/95102414967/وقتی-حریم-های-شخصی-شکسته-می-شو
حمید شکری خانقاه در گفتگو با ایسنا عنوان کرد..
ایسنا
وقتی حریمهای شخصی شکسته میشود
یک جامعه شناس ارتباطات گفت: من در تحقیقی که در حال انجام آن هستم متوجه شدم ما در شبکههای اجتماعی به شدت با افرادی که دارای اختلال روانی هستند روبهرو هستیم؛ افرادی که تاکنون هیچ امکاناتی نداشتند و حالا ابزار تکنولوژی ارتباطی را در دست دارند و به راحتی قادر…
روانشناسی اتباطی بد قِلق ها
و روش مدیریت آنها!
🌎کارکنان بد قلق (Difficult Employees) همه جا هستند. شما به عنوان مدیر در هر محیط کاری، وظیفه مدیریت کارکنان بد قلق و کارکنان سخت را بر عهده دارید. مدیریت این دسته از کارکنان دشوارتر از کارکنان دیگر است. اگر از انواع این دسته از کارکنان آگاه باشیم، بهتر میتوانیم روشها و استراتژیهای مدیریت آنها را به کار بگیریم. کارکنان بد قلق کارکنانی هستند که با نگرشها و رفتارهای نامناسب و گاهاً منفی در سازمان و محیط کار، تأثیرات نامطلوبی بر عملکرد و روحیه سایر کارکنان میگذارند. پیشتر در نوشتار کارکنان سمّی، درباره ویژگیهای این کارکنان صحبت کردیم. در این نوشتار میخواهیم شش نوع دیگر از این کارکنان بد قلق و سخت را معرفی کنیم.
1. قربانیها (Victim): قربانی، فردی در سازمان است که کمترین پاسخگویی ومسئولیت را در سازمان بر عهده میگیرد. برای مدیریت این دسته از کارکنان، باید به صورت شفاف محدودههای پاسخگویی آنها را تعیین کنید. درباره کمیت و کیفیت و زمان کاری که از آنها انتظار دارید، روشن و شفاف برخورد کنید.
2. سوسکها (Hisser): این کارکنان همانند ماری هستند که حلقه زدهاند! این دسته از کارکنان بدقلق، با ایجاد سرو صدا در محیط کاری، با اعمال زور و نشان دادن رفتارهای قلدری سازمانی از خود، آسیبهای زیادی را به سایر کارکنان در محیط کاری وارد میکنند. برای مدیریت این کارکنان، باید به دنبال کشف محرکهایی باشید که این رفتارها را در آنها برانگیخته میکند. اگر نتوانستید این کار را انجام دهید، باید این کارکنان را از محیط کاری خارج کنید!
3. منفیبافها (Negative Nellie): این کارکنان همواره منتظر این هستند که اتفاق خوبی که در سازمان در حال رخ دادن هست را به تباهی بکشند. آنها همواره در برابر تغییرات و استراتژیها و فرآیندهای جدید، مقاومت میکنند و نگرش منفی دارند. از این کارکنان میتوانید به عنوان رَجز خوان گروه (Devil’s advocate) و تیم استفاده کنید تا با مخالفتهای خود مانع از دچار شدن گروه به گروهفکری و سایر نقصانهای گروهی شود. از نگرش منفی او برای به دست آوردن نتایج گروهیِ مثبت استفاده کنید. اما هرگز این کارکنان را در پستها کلیدی و پستهای رهبری قرار ندهید.
4. اشباح (Ghost): این کارکنان همانند شبح وقتی به آنها نیاز دارید، با انواع بهانهتراشیها از محل کار ناپدید میشوند و خود را از دسترس خارج میکنند و وقتی که کار با موفقیت انجام میشود، به ناگهان ظاهر میشوند! برای مدیریت این دسته از کارکنان، باید با آنها رک باشید و مشخصاً انتظار خود از آنها را برای انجام کاری خاص، با تعیین محدوده زمانی بخواهید.
5. خودشیفتهها (Narcissist): این کارکنان فقط خودشان را میبینند و فقط به خود و کار خود اهمیت میدهند. تغییر رفتار این کارکنان خیلی دشوار، اما ممکن است. این ویژگی، نوعی ویژگی شخصیتی است و بنابراین تغییر آن سختتر است. اما اگر بتوانید انگیزههای لازم برای تغییر رفتار آنها را پیدا کنید و آنها را در محیط کارهای تیمی قرار دهید، شاید بتوانید این دسته از کارکنان بد قلق را مدیریت کنید.
6. انیشتینها (Einstein): این کارکنان، کارکنان باهوشی هستند که به باهوش بودن خود آگاه هستند. این کارکنان اغلب نسبت به افکار و نظرات خود سفت و سخت هستند و کمتر پا پس میکشند. هوش وافر آنها هم اثرات مثبت و هم اثرات منفی بر سایر کارکنان دارد. برای مدیریت این دسته کارکنان، به آنها اجازه دهید تا تحلیل خودشان را انجام دهند و نظرشان را بگویند، اما سعی کنید با قرار دادن آنها در مسیر برنامه، آنها را به نوعی رهبری کنید.
به طور کلی، مدیریت کارکنان بدقلق، به هیچ وجه ساده نیست. مدیریت آنها نوعی مهارت است که در طول سالیان و با کار کردن با کارکنان متنوع و محیطهای کاری مختلف، به دست میآید. تمام تلاش رهبران و مدیران سازمان باید شناسایی این کارکنان و کم کردن اثر رفتاری و نگرشی آنها بر دیگر کارکنان باشد.
به نقل از کانال اچ ار یار
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌏
@PRPlan
@iprhome
و روش مدیریت آنها!
🌎کارکنان بد قلق (Difficult Employees) همه جا هستند. شما به عنوان مدیر در هر محیط کاری، وظیفه مدیریت کارکنان بد قلق و کارکنان سخت را بر عهده دارید. مدیریت این دسته از کارکنان دشوارتر از کارکنان دیگر است. اگر از انواع این دسته از کارکنان آگاه باشیم، بهتر میتوانیم روشها و استراتژیهای مدیریت آنها را به کار بگیریم. کارکنان بد قلق کارکنانی هستند که با نگرشها و رفتارهای نامناسب و گاهاً منفی در سازمان و محیط کار، تأثیرات نامطلوبی بر عملکرد و روحیه سایر کارکنان میگذارند. پیشتر در نوشتار کارکنان سمّی، درباره ویژگیهای این کارکنان صحبت کردیم. در این نوشتار میخواهیم شش نوع دیگر از این کارکنان بد قلق و سخت را معرفی کنیم.
1. قربانیها (Victim): قربانی، فردی در سازمان است که کمترین پاسخگویی ومسئولیت را در سازمان بر عهده میگیرد. برای مدیریت این دسته از کارکنان، باید به صورت شفاف محدودههای پاسخگویی آنها را تعیین کنید. درباره کمیت و کیفیت و زمان کاری که از آنها انتظار دارید، روشن و شفاف برخورد کنید.
2. سوسکها (Hisser): این کارکنان همانند ماری هستند که حلقه زدهاند! این دسته از کارکنان بدقلق، با ایجاد سرو صدا در محیط کاری، با اعمال زور و نشان دادن رفتارهای قلدری سازمانی از خود، آسیبهای زیادی را به سایر کارکنان در محیط کاری وارد میکنند. برای مدیریت این کارکنان، باید به دنبال کشف محرکهایی باشید که این رفتارها را در آنها برانگیخته میکند. اگر نتوانستید این کار را انجام دهید، باید این کارکنان را از محیط کاری خارج کنید!
3. منفیبافها (Negative Nellie): این کارکنان همواره منتظر این هستند که اتفاق خوبی که در سازمان در حال رخ دادن هست را به تباهی بکشند. آنها همواره در برابر تغییرات و استراتژیها و فرآیندهای جدید، مقاومت میکنند و نگرش منفی دارند. از این کارکنان میتوانید به عنوان رَجز خوان گروه (Devil’s advocate) و تیم استفاده کنید تا با مخالفتهای خود مانع از دچار شدن گروه به گروهفکری و سایر نقصانهای گروهی شود. از نگرش منفی او برای به دست آوردن نتایج گروهیِ مثبت استفاده کنید. اما هرگز این کارکنان را در پستها کلیدی و پستهای رهبری قرار ندهید.
4. اشباح (Ghost): این کارکنان همانند شبح وقتی به آنها نیاز دارید، با انواع بهانهتراشیها از محل کار ناپدید میشوند و خود را از دسترس خارج میکنند و وقتی که کار با موفقیت انجام میشود، به ناگهان ظاهر میشوند! برای مدیریت این دسته از کارکنان، باید با آنها رک باشید و مشخصاً انتظار خود از آنها را برای انجام کاری خاص، با تعیین محدوده زمانی بخواهید.
5. خودشیفتهها (Narcissist): این کارکنان فقط خودشان را میبینند و فقط به خود و کار خود اهمیت میدهند. تغییر رفتار این کارکنان خیلی دشوار، اما ممکن است. این ویژگی، نوعی ویژگی شخصیتی است و بنابراین تغییر آن سختتر است. اما اگر بتوانید انگیزههای لازم برای تغییر رفتار آنها را پیدا کنید و آنها را در محیط کارهای تیمی قرار دهید، شاید بتوانید این دسته از کارکنان بد قلق را مدیریت کنید.
6. انیشتینها (Einstein): این کارکنان، کارکنان باهوشی هستند که به باهوش بودن خود آگاه هستند. این کارکنان اغلب نسبت به افکار و نظرات خود سفت و سخت هستند و کمتر پا پس میکشند. هوش وافر آنها هم اثرات مثبت و هم اثرات منفی بر سایر کارکنان دارد. برای مدیریت این دسته کارکنان، به آنها اجازه دهید تا تحلیل خودشان را انجام دهند و نظرشان را بگویند، اما سعی کنید با قرار دادن آنها در مسیر برنامه، آنها را به نوعی رهبری کنید.
به طور کلی، مدیریت کارکنان بدقلق، به هیچ وجه ساده نیست. مدیریت آنها نوعی مهارت است که در طول سالیان و با کار کردن با کارکنان متنوع و محیطهای کاری مختلف، به دست میآید. تمام تلاش رهبران و مدیران سازمان باید شناسایی این کارکنان و کم کردن اثر رفتاری و نگرشی آنها بر دیگر کارکنان باشد.
به نقل از کانال اچ ار یار
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌏
@PRPlan
@iprhome
شکاف اطلاعاتی و سواد رسانه ای
در سال 1969، با توجّه به شکاف اطّلاعاتی یا به عبارتی عدم تعادل اطلاعات بین کشورهای پیشرفته و جهان سوم، «یونسکو»، استاندارهایی را برای وسایل ارتباطی در کشورهای مختلف در نظر گرفت و اظهار امیدواری کرد که تا سال 1975، همۀ کشورها، به این استانداردها برسند؛ که این استاندارها عبارت بودند از:
ـ 10 نسخه روزنامه به ازای هر 100 نفر جمعیت.
ـ 5 گیرندۀ رادیو به ازای هر 100 نفر جمعیت.
ـ 2 گیرندۀ تلویزیون به ازای هر 100 نفر جمعیت.
ـ 2 صندلی سینما به ازای هر 100 نفر جمعیت.
* نکتۀ جالب توجّه این است که کشورهای جهان سوم، هنوز به این استاندارها نرسیدهاند.
H
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌏
@PRPlan
@iprhome
در سال 1969، با توجّه به شکاف اطّلاعاتی یا به عبارتی عدم تعادل اطلاعات بین کشورهای پیشرفته و جهان سوم، «یونسکو»، استاندارهایی را برای وسایل ارتباطی در کشورهای مختلف در نظر گرفت و اظهار امیدواری کرد که تا سال 1975، همۀ کشورها، به این استانداردها برسند؛ که این استاندارها عبارت بودند از:
ـ 10 نسخه روزنامه به ازای هر 100 نفر جمعیت.
ـ 5 گیرندۀ رادیو به ازای هر 100 نفر جمعیت.
ـ 2 گیرندۀ تلویزیون به ازای هر 100 نفر جمعیت.
ـ 2 صندلی سینما به ازای هر 100 نفر جمعیت.
* نکتۀ جالب توجّه این است که کشورهای جهان سوم، هنوز به این استاندارها نرسیدهاند.
H
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌏
@PRPlan
@iprhome
شاخص دیجیتالی
ـ در شرایط فعلی، کشورهای جهان، در زمینۀ «ضریب دسترسی به اینترنت» یا «شاخصهای دیجیتالی»، چهار دسته میشوند:
1. کشورهای با ضریب دسترسی عالی؛ مثل: امریکا، سوئد، فنلاند، کرۀ جنوبی، دانمارک.
2. کشورهای با ضریب دسترسی بالا؛ مثل: غالب کشورهای اروپایی، مالزی، سنگاپور.
3. کشورهای با ضریب دسترسی متوسط؛ مثل: ایران.
4. کشورهای با ضریب دسترسی پایین؛ مثل: کشورهی افریقایی، مالی، بولکینافاسو و... .
ــــــــــــــــــــــــ روانشناسی ارتباطی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌎
ـ در شرایط فعلی، کشورهای جهان، در زمینۀ «ضریب دسترسی به اینترنت» یا «شاخصهای دیجیتالی»، چهار دسته میشوند:
1. کشورهای با ضریب دسترسی عالی؛ مثل: امریکا، سوئد، فنلاند، کرۀ جنوبی، دانمارک.
2. کشورهای با ضریب دسترسی بالا؛ مثل: غالب کشورهای اروپایی، مالزی، سنگاپور.
3. کشورهای با ضریب دسترسی متوسط؛ مثل: ایران.
4. کشورهای با ضریب دسترسی پایین؛ مثل: کشورهی افریقایی، مالی، بولکینافاسو و... .
ــــــــــــــــــــــــ روانشناسی ارتباطی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌎
پیام:
ـ در ارتباطات انسانی، تأثیر ارتباطات غیرکلامی بیشتر است.
ـ حجم پیامهایی که ما در روز با کلام میشنویم، خیلی کمتر از پیامهای دیداری و غیرکلامی است.
پیام چیست؟
ـ «دیوید برلو»، در تعریف پیام میگوید: «یک تولید عملی و فیزیکی از منبع رمزگذار» که این تولید، ممکن است حرف زدن، یا حرکات و... باشد.
ـ «ویلبر شرام» میگوید: «پیام، ممکن است به شکل جوهر روی کاغذ، امواج صوتی در هوا، جریان برق، تکان دادن دست یا پرچم یا هر نوع علائمی باشد که قادر به تفهیم معنی است».
در هر پیام، حداقل سه سازه وجود دارد:
1. رمزها و کدها
ـ شرام میگوید که پیام، حتماً باید به صورت رمز ارائه شود؛ چرا که ذهن انسانها، قابل فهم یا خواندن نیست.
2. محتوی
3. نحوۀ ارائه.
ــــــــــــــــــــــــ روانشناسی ارتباطی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌎
ـ در ارتباطات انسانی، تأثیر ارتباطات غیرکلامی بیشتر است.
ـ حجم پیامهایی که ما در روز با کلام میشنویم، خیلی کمتر از پیامهای دیداری و غیرکلامی است.
پیام چیست؟
ـ «دیوید برلو»، در تعریف پیام میگوید: «یک تولید عملی و فیزیکی از منبع رمزگذار» که این تولید، ممکن است حرف زدن، یا حرکات و... باشد.
ـ «ویلبر شرام» میگوید: «پیام، ممکن است به شکل جوهر روی کاغذ، امواج صوتی در هوا، جریان برق، تکان دادن دست یا پرچم یا هر نوع علائمی باشد که قادر به تفهیم معنی است».
در هر پیام، حداقل سه سازه وجود دارد:
1. رمزها و کدها
ـ شرام میگوید که پیام، حتماً باید به صورت رمز ارائه شود؛ چرا که ذهن انسانها، قابل فهم یا خواندن نیست.
2. محتوی
3. نحوۀ ارائه.
ــــــــــــــــــــــــ روانشناسی ارتباطی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌎
محتوای پیام:
ـ برلو، محتوای پیام را این چنین تعریف میکند: «مطالب درون پیام که به وسیلۀ منبع، برای بیان هدف او انتخاب شده است».
ـ محتوا، مانند که، دارای عناصر و ساخت است. اگر شما کوشش کنید که سه قطعه از اطلاعات را در یک پیام عرضه کنید، این امکان را دارید که این سه قطعه را به شیوههای گوناگون، کنار هم قرار دهید. هر یک از این سه قطعه، یک عنصر است و کل قطعه، ساخت به حساب میآید.
ـ در حوزۀ ارتباط جمعی، برای ساخت پیامهای مناسب، از ارزشهی هفتگانۀ خبری کمک گرفته میشود.
نحوۀ ارائه:
ـ نحوۀ ارائۀ پیام، عبارت است از: «تصمیمهایی که منبع ارتباط، برای انتخاب، تنظیم و ترتیب کُدها و محتوا میگیرد».
ـ منبع رمزگذار، در ارائۀ یک پیام، می تواند به منظور بیان هدف مورد نظر، این یا آن قطعه از اطّلاعات را اوّل و بقیه را به دنبال آن قرار دهد. همین طور، او میتوند شکل ارائۀ پیام را تغییر دهد. میتواند پیام را خلاصه کند، قسمتی را تکرار کند و... .
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌏
@PRPlan
@iprhome
ـ برلو، محتوای پیام را این چنین تعریف میکند: «مطالب درون پیام که به وسیلۀ منبع، برای بیان هدف او انتخاب شده است».
ـ محتوا، مانند که، دارای عناصر و ساخت است. اگر شما کوشش کنید که سه قطعه از اطلاعات را در یک پیام عرضه کنید، این امکان را دارید که این سه قطعه را به شیوههای گوناگون، کنار هم قرار دهید. هر یک از این سه قطعه، یک عنصر است و کل قطعه، ساخت به حساب میآید.
ـ در حوزۀ ارتباط جمعی، برای ساخت پیامهای مناسب، از ارزشهی هفتگانۀ خبری کمک گرفته میشود.
نحوۀ ارائه:
ـ نحوۀ ارائۀ پیام، عبارت است از: «تصمیمهایی که منبع ارتباط، برای انتخاب، تنظیم و ترتیب کُدها و محتوا میگیرد».
ـ منبع رمزگذار، در ارائۀ یک پیام، می تواند به منظور بیان هدف مورد نظر، این یا آن قطعه از اطّلاعات را اوّل و بقیه را به دنبال آن قرار دهد. همین طور، او میتوند شکل ارائۀ پیام را تغییر دهد. میتواند پیام را خلاصه کند، قسمتی را تکرار کند و... .
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌏
@PRPlan
@iprhome
پیامهای غیرکلامی:
ـ آقای «بیردو استیل» میگوید که در هر ارتباط، 65 درصد پیامهای ما، پیام غیرکلامی هستند و 35درصد کلامی است.
ـ آقای «آلبرت بهرابیان» میگوید در هر ارتباط، 93درصد پیامها غیرکلامی و 7درصد کلامی هستند. برای این که در 35درصدی که آقای استیل گفته است، 28درصدش (آوا، دانگ، گام و...) هم غیر کلامی هستند.
ـ آقای «بوس ماجیان» در تعریف ارتباط غیرکلامی مینویسد: «واژۀ ارتباط غیرکلامی، به دامنۀ وسیعی از پدیدههایی گفته میشود که پهنۀ وسیعی را میپوشانند. از بیان چهرهای، اشاره و مُد، از وضعیت نمادی تا رقص، تئاتر، موسیقی، پانتومیم و...».
ـ «شلمن» در همین زمینه میگوید: «حرکات چارلی چاپلین در فیلمهای صامت، یکی از شاهکارهای ارتباط غیرکلامی است؛ چرا که او با اجزای بدن خود، پیام را منتقل کرده است». شولمن میافزاید: «ما در زندگی روزمرّۀ خود، چشمک میزنیم، ادا در میآوریم، دستهایمان را حرکت میدهیم، اشاره میکنیم یا آهسته با پایمان ضربه میزنیم و...، این پیامهای غیرکلامی، در کنشهای متقابل انسانی، میتواند بسیار مهمتر از اعتباری باشد که ما برای آنها قائلیم.
ـ شولمن و همکارانش مینویسند: زبان گفتاری، نشانهای از هوشیاری انسان است؛ به همین ترتیب، ارتباط غیرکلامی هم شامل حرکات ارادی میشود؛ امّا حرکات غیر ارادی نیز در آن زیاد است. علائمی مثل تغییر اندازۀ مردمک چشم که به آنها علائم خودکار میگوییم.
ـ به حرکاتی که فقط تا حدودی زیر نظر ارادی ما هستند، مثل آنچه چهره، تُن صدا، وضع پا و فاصلۀ فیزیکی با دیگران به ما میگویند، زمینههای شکلگیری ارتباط غیرکلامی است.
ـ شولمن و پِنمَن، اشاره میکنند که فراگرد ارتباط، بیش از تبادل کلام است. در حقیقت ارتباط میتواند بدون هیچ کلامی، شروع شود و باز این دو اشاره میکنند که رفتارهای غیرکلامی انسانها، حتماً به معنی حضور آنها در فراگرد ارتباط نیست
ــــــــــــــــــــــــ روانشناسی ارتباطی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌎
ـ آقای «بیردو استیل» میگوید که در هر ارتباط، 65 درصد پیامهای ما، پیام غیرکلامی هستند و 35درصد کلامی است.
ـ آقای «آلبرت بهرابیان» میگوید در هر ارتباط، 93درصد پیامها غیرکلامی و 7درصد کلامی هستند. برای این که در 35درصدی که آقای استیل گفته است، 28درصدش (آوا، دانگ، گام و...) هم غیر کلامی هستند.
ـ آقای «بوس ماجیان» در تعریف ارتباط غیرکلامی مینویسد: «واژۀ ارتباط غیرکلامی، به دامنۀ وسیعی از پدیدههایی گفته میشود که پهنۀ وسیعی را میپوشانند. از بیان چهرهای، اشاره و مُد، از وضعیت نمادی تا رقص، تئاتر، موسیقی، پانتومیم و...».
ـ «شلمن» در همین زمینه میگوید: «حرکات چارلی چاپلین در فیلمهای صامت، یکی از شاهکارهای ارتباط غیرکلامی است؛ چرا که او با اجزای بدن خود، پیام را منتقل کرده است». شولمن میافزاید: «ما در زندگی روزمرّۀ خود، چشمک میزنیم، ادا در میآوریم، دستهایمان را حرکت میدهیم، اشاره میکنیم یا آهسته با پایمان ضربه میزنیم و...، این پیامهای غیرکلامی، در کنشهای متقابل انسانی، میتواند بسیار مهمتر از اعتباری باشد که ما برای آنها قائلیم.
ـ شولمن و همکارانش مینویسند: زبان گفتاری، نشانهای از هوشیاری انسان است؛ به همین ترتیب، ارتباط غیرکلامی هم شامل حرکات ارادی میشود؛ امّا حرکات غیر ارادی نیز در آن زیاد است. علائمی مثل تغییر اندازۀ مردمک چشم که به آنها علائم خودکار میگوییم.
ـ به حرکاتی که فقط تا حدودی زیر نظر ارادی ما هستند، مثل آنچه چهره، تُن صدا، وضع پا و فاصلۀ فیزیکی با دیگران به ما میگویند، زمینههای شکلگیری ارتباط غیرکلامی است.
ـ شولمن و پِنمَن، اشاره میکنند که فراگرد ارتباط، بیش از تبادل کلام است. در حقیقت ارتباط میتواند بدون هیچ کلامی، شروع شود و باز این دو اشاره میکنند که رفتارهای غیرکلامی انسانها، حتماً به معنی حضور آنها در فراگرد ارتباط نیست
ــــــــــــــــــــــــ روانشناسی ارتباطی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌎
کارکردهای ارتباط (پیامهای) غیرکلامی:
1. جایگزین پیامهای کلامی میشوند.
2. باعث تقویت پیامهای کلامی میشوند.
3. باعث ردّ پیامهای کلامی میشوند.
انواع زبان در ارتباط غیرکلامی:
1. زبان بدن (چهره، دست و پا) مانند: پانتومیم.
2. زبان عمل(عملی را انجام میدهیم که علاوه بر معنای متعارف، معنای دیگری هم میدهد) مثل تُند راه رفتن که نشانۀ عجله است
3. زبان اشیاء مثل این که وقتی یک نفر با گل در حال حرکت است، به معنی این است که به ملاقات کسی میرود. یا نوع ماشین که نشاندهندۀ طبقۀ فرد است.
ـ زبان غیرکلامی، راستگوتر از زبان کلامی است؛ چرا که بعضی از رفتارهای آن، طبیعی و غیر ارادی است
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌏
@PRPlan
@iprhome
1. جایگزین پیامهای کلامی میشوند.
2. باعث تقویت پیامهای کلامی میشوند.
3. باعث ردّ پیامهای کلامی میشوند.
انواع زبان در ارتباط غیرکلامی:
1. زبان بدن (چهره، دست و پا) مانند: پانتومیم.
2. زبان عمل(عملی را انجام میدهیم که علاوه بر معنای متعارف، معنای دیگری هم میدهد) مثل تُند راه رفتن که نشانۀ عجله است
3. زبان اشیاء مثل این که وقتی یک نفر با گل در حال حرکت است، به معنی این است که به ملاقات کسی میرود. یا نوع ماشین که نشاندهندۀ طبقۀ فرد است.
ـ زبان غیرکلامی، راستگوتر از زبان کلامی است؛ چرا که بعضی از رفتارهای آن، طبیعی و غیر ارادی است
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌏
@PRPlan
@iprhome
روانشناسی ارتباطی
قصد آگاهی و معنی در ارتباطات غیرکلامی:
ـ به طور کلّی، رفتارهای غیرکلامی ما، از این جهت به سه دسته تقسیم میشوند:
1. رفتارها، ممکن است در یک حد بالای آگاهی، طرحریزی و انجام شوند (ارادی و آگاهانه).
2. بعضی از رفتارهای غیرکلامی را بدون نیّت انجام میدهیم (غیر ارادی).
3. ممکن است بسیار عادی باشد، به طوری که ما از آن آگاه نباشیم (غیر ارادی، ناآگاهانه).
انواع ارتباطات انسانی:
1. ارتباط با خود
2. ارتباط با دیگران (یک نفر دیگر)
3. ارتباط با جمع (گروه).
قصد آگاهی و معنی در ارتباطات غیرکلامی:
ـ به طور کلّی، رفتارهای غیرکلامی ما، از این جهت به سه دسته تقسیم میشوند:
1. رفتارها، ممکن است در یک حد بالای آگاهی، طرحریزی و انجام شوند (ارادی و آگاهانه).
2. بعضی از رفتارهای غیرکلامی را بدون نیّت انجام میدهیم (غیر ارادی).
3. ممکن است بسیار عادی باشد، به طوری که ما از آن آگاه نباشیم (غیر ارادی، ناآگاهانه).
انواع ارتباطات انسانی:
1. ارتباط با خود
2. ارتباط با دیگران (یک نفر دیگر)
3. ارتباط با جمع (گروه).
قصد آگاهی و معنی در ارتباطات غیرکلامی:
ـ به طور کلّی، رفتارهای غیرکلامی ما، از این جهت به سه دسته تقسیم میشوند:
1. رفتارها، ممکن است در یک حد بالای آگاهی، طرحریزی و انجام شوند (ارادی و آگاهانه).
2. بعضی از رفتارهای غیرکلامی را بدون نیّت انجام میدهیم (غیر ارادی).
3. ممکن است بسیار عادی باشد، به طوری که ما از آن آگاه نباشیم (غیر ارادی، ناآگاهانه).
انواع ارتباطات انسانی:
1. ارتباط با خود
2. ارتباط با دیگران (یک نفر دیگر)
3. ارتباط با جمع (گروه).
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌏
@PRPlan
@iprhome
قصد آگاهی و معنی در ارتباطات غیرکلامی:
ـ به طور کلّی، رفتارهای غیرکلامی ما، از این جهت به سه دسته تقسیم میشوند:
1. رفتارها، ممکن است در یک حد بالای آگاهی، طرحریزی و انجام شوند (ارادی و آگاهانه).
2. بعضی از رفتارهای غیرکلامی را بدون نیّت انجام میدهیم (غیر ارادی).
3. ممکن است بسیار عادی باشد، به طوری که ما از آن آگاه نباشیم (غیر ارادی، ناآگاهانه).
انواع ارتباطات انسانی:
1. ارتباط با خود
2. ارتباط با دیگران (یک نفر دیگر)
3. ارتباط با جمع (گروه).
قصد آگاهی و معنی در ارتباطات غیرکلامی:
ـ به طور کلّی، رفتارهای غیرکلامی ما، از این جهت به سه دسته تقسیم میشوند:
1. رفتارها، ممکن است در یک حد بالای آگاهی، طرحریزی و انجام شوند (ارادی و آگاهانه).
2. بعضی از رفتارهای غیرکلامی را بدون نیّت انجام میدهیم (غیر ارادی).
3. ممکن است بسیار عادی باشد، به طوری که ما از آن آگاه نباشیم (غیر ارادی، ناآگاهانه).
انواع ارتباطات انسانی:
1. ارتباط با خود
2. ارتباط با دیگران (یک نفر دیگر)
3. ارتباط با جمع (گروه).
قصد آگاهی و معنی در ارتباطات غیرکلامی:
ـ به طور کلّی، رفتارهای غیرکلامی ما، از این جهت به سه دسته تقسیم میشوند:
1. رفتارها، ممکن است در یک حد بالای آگاهی، طرحریزی و انجام شوند (ارادی و آگاهانه).
2. بعضی از رفتارهای غیرکلامی را بدون نیّت انجام میدهیم (غیر ارادی).
3. ممکن است بسیار عادی باشد، به طوری که ما از آن آگاه نباشیم (غیر ارادی، ناآگاهانه).
انواع ارتباطات انسانی:
1. ارتباط با خود
2. ارتباط با دیگران (یک نفر دیگر)
3. ارتباط با جمع (گروه).
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌏
@PRPlan
@iprhome
نوع رابطه
🌎نوع رابطه با طرف مقابل میتواند ظرفیت یک گفت و گو را مشخص کند.
گفت و گو معمولاً تحت تاثیر رابطه و نسبت طرفین با یکدیگر و ابعاد زیر قرار دارد:
- مقام و شأن
- توان و قدرت (مالی، سیاسی، اجتماعی و ...)
- نقش
- علاقه مندي
این عوامل حدود و مرزهاي واقعی یک گفت و گو را مشخص میکنند و چه بسا بی توجهی به آنهایک گفت و گو را ناکام کند.
🌎شأن و مقام:
این عامل، موقعیت طرف مقابل را نسبت به شما یا سازمانتان معین میکند. ما معمولاً دراین نوع گفت و گوها خود را در مقام پایینتر یا بالاتر نسبت به طرف مقابل احساس میکنیم.
🌎قدرت:
اگر بتوانید روي رفتار کس دیگري نفوذ داشته باشید یا آن را تحت کنترل خود درآورید بر او اعمال قدرت کرده اید. در سازمانها با توجه به مردمی بودن و البته روابط نزدیک مدیران با نیروهاي داوطلب و کادر رسمی، اهمیت شأن و مقام سازمانی به کمترین مقدار خود در میان انواع دیگر سازمانها میرسد. اما به هرحال از آنجا که مقام سازمانی میتواند نشان دهنده میزان تاثیرگذاري روي تصمیم گیريها قلمداد شود. نقش مهمی در گفت و گوهاي رسمی ایفا خواهد کرد.
🌎نقش:
در گفت و گو معمولاً ما در یک نقش ظاهر میشویم. موقعیت ما در سازمان این نقش را مشخص میکند اما به صورت غیر رسمی، مردم با توجه به سابقهاي که از شما سراغ دارند ممکن است در گفت و گو نقش ممتازتر یا پایینتري براي شما قایل شوند.
🌎میل و علاقه:
یک گفت و گو هنگامی میتواند با شکست مواجه شود. که اساساً دوطرف میل و علاقه اي براي گفت و گو با هم ندارند.
🌎قلمرو:
یک گفت و گوي موفقیت آمیز همواره قلمرو مشترکی را جستجو میکند. زمینه مشترك با دیگر افراد میتواند گفت و گو را به سرعت پیش برد. اما ما معمولاً از قلمرو خود به دقت محافظت میکنیم. بنابراین در یک ارتباط موفق ما از دیگران دعوت میکنیم تا به قلمرو شخصی ما نزدیک و یا به آن وارد شوند.
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌏
@PRPlan
@iprhome
🌎نوع رابطه با طرف مقابل میتواند ظرفیت یک گفت و گو را مشخص کند.
گفت و گو معمولاً تحت تاثیر رابطه و نسبت طرفین با یکدیگر و ابعاد زیر قرار دارد:
- مقام و شأن
- توان و قدرت (مالی، سیاسی، اجتماعی و ...)
- نقش
- علاقه مندي
این عوامل حدود و مرزهاي واقعی یک گفت و گو را مشخص میکنند و چه بسا بی توجهی به آنهایک گفت و گو را ناکام کند.
🌎شأن و مقام:
این عامل، موقعیت طرف مقابل را نسبت به شما یا سازمانتان معین میکند. ما معمولاً دراین نوع گفت و گوها خود را در مقام پایینتر یا بالاتر نسبت به طرف مقابل احساس میکنیم.
🌎قدرت:
اگر بتوانید روي رفتار کس دیگري نفوذ داشته باشید یا آن را تحت کنترل خود درآورید بر او اعمال قدرت کرده اید. در سازمانها با توجه به مردمی بودن و البته روابط نزدیک مدیران با نیروهاي داوطلب و کادر رسمی، اهمیت شأن و مقام سازمانی به کمترین مقدار خود در میان انواع دیگر سازمانها میرسد. اما به هرحال از آنجا که مقام سازمانی میتواند نشان دهنده میزان تاثیرگذاري روي تصمیم گیريها قلمداد شود. نقش مهمی در گفت و گوهاي رسمی ایفا خواهد کرد.
🌎نقش:
در گفت و گو معمولاً ما در یک نقش ظاهر میشویم. موقعیت ما در سازمان این نقش را مشخص میکند اما به صورت غیر رسمی، مردم با توجه به سابقهاي که از شما سراغ دارند ممکن است در گفت و گو نقش ممتازتر یا پایینتري براي شما قایل شوند.
🌎میل و علاقه:
یک گفت و گو هنگامی میتواند با شکست مواجه شود. که اساساً دوطرف میل و علاقه اي براي گفت و گو با هم ندارند.
🌎قلمرو:
یک گفت و گوي موفقیت آمیز همواره قلمرو مشترکی را جستجو میکند. زمینه مشترك با دیگر افراد میتواند گفت و گو را به سرعت پیش برد. اما ما معمولاً از قلمرو خود به دقت محافظت میکنیم. بنابراین در یک ارتباط موفق ما از دیگران دعوت میکنیم تا به قلمرو شخصی ما نزدیک و یا به آن وارد شوند.
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌏
@PRPlan
@iprhome
روانشناسی ارتباطات تجاری
🌎چه بگوئیم، چه نگوئیم
در گفت و گو با مشتری از این باید ها و نباید ها پیروی کنیم:
🌎• نگوئیم: اداره تعطیل است نمی توانم کمک کنم.
• بگوئیم: فردا صبح که مسوولان بیایند کار شما را انجام می دهیم.
🌎• نگوئیم: من نمی توانم کاری بکنم. رئیس باید دستور دهد.
• بگوئیم: دستور رئیس مورد نیاز است ،الان موافقت او را می گیرم.
🌎• نگوئیم: نمی دانم چه کسی باید این کار را انجام دهد، به من مربوط نیست.
• بگوئیم: الان کسی را که باید این کار را انجام دهد پیدا می کنم با او صحبت کنید.
🌎• نگوئیم: تا مدارکتان تکمیل نشود تسهیلات خبری نیست.
• بگوئیم: مدارکتان را بفرستید تسهیلات تقدیم می شود.
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
@PRPlan
🌎🌎🌎🌎
🌎چه بگوئیم، چه نگوئیم
در گفت و گو با مشتری از این باید ها و نباید ها پیروی کنیم:
🌎• نگوئیم: اداره تعطیل است نمی توانم کمک کنم.
• بگوئیم: فردا صبح که مسوولان بیایند کار شما را انجام می دهیم.
🌎• نگوئیم: من نمی توانم کاری بکنم. رئیس باید دستور دهد.
• بگوئیم: دستور رئیس مورد نیاز است ،الان موافقت او را می گیرم.
🌎• نگوئیم: نمی دانم چه کسی باید این کار را انجام دهد، به من مربوط نیست.
• بگوئیم: الان کسی را که باید این کار را انجام دهد پیدا می کنم با او صحبت کنید.
🌎• نگوئیم: تا مدارکتان تکمیل نشود تسهیلات خبری نیست.
• بگوئیم: مدارکتان را بفرستید تسهیلات تقدیم می شود.
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
@PRPlan
🌎🌎🌎🌎
🏮 ارتباطات تجاری
1:قانون رهبری:
اول بودن بهتر از برتر بودن است.
2:قانون طبقه:
اگر در یک طبقه نمی توانید اول باشید،طبقه دیگری درست کنید.
3:قانون ذهن:
وارد شدن به دنیای ذهن مشتریان بهتر از ورود به بازار است.
4:قانون تصورات:
بازاریابی جنگ محصولات نیست،جنگ تصورات است.
5:قانون توجه:
اثرگذارترین مفهوم در بازاریابی،داشتن کلمه ای در ذهن مشتریان است.
6:قانون انحصار:
دو شرکت نمی توانند یک کلمه مشترک در ذهن مشتری داشته باشند.
7:قانون نردبان:
استراتژی مورد استفاده شما،به پله ای بستگی دارد که در نردبان روی آن ایستاده اید.
8:قانون مسابقه دو نفره:
در بلند مدت هر بازاری به محل مسابقه دو اسب تبدیل می شود.
9:قانون عکس:
اگر هدفتان جایگاه دوم است،استراتژی شما را رهبر بازار تعیین می کند.
10:قانون تقسیم:
در طول زمان مقوله تقسیم،و به دو یا چند مقوله تبدیل می شود.
11:قانون چشم انداز:
آثار بازاریابی در گستره زمان نمایان می شود.
12:قانون توسعه خط:
فشار غیر قابل مقاومتي برای توسعه محصولات با نام تجاری پیشین وجود دارد.
13:قانون قربانی:
برای به دست آوردن چیزی،به ناچار باید چیز دیگری را از دست بده برابر هر ویژگی،یک ویژگی اثر گذار دیگر وجود دارد.
15:قانون صداقت:
هنگامی که شما امتیاز منفی را می پذیرید،مشتری یک امتیاز مثبت به شما می دهد.
16:قانون حرکت جسورانه:
در هر موقعیت،تنها یک حرکت نتیجه غایی را تعیین می کند.
17:قانون غیر قابل پیش بینی بودن:
اگر نتوانید برنامه رقبای خود را بنویسید،نمی توانید آینده را پیش بینی کنید.
18:قانون موفقیت:
موفقیت معمولا غرور می آفریند و غرور به شکست می انجامد.
19:قانون شکست:
باید در انتظار شکست بود و آن را پذیرفت.
20:قانون سر و صدا:
شرایط در بیشتر موارد بر عکس چیزی است که در مطبوعات درج می شود.
21:قانون شدت:
برنامه های موفق مبتنی بر مد نیستند،بلکه بر پایه روند ها تنظیم می شوند.
22:قانون منابع:
بدون پول کافی هیچ ایده ای به نتیجه نمی رسد.
____________________
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
@PRPlan
@iprhome
1:قانون رهبری:
اول بودن بهتر از برتر بودن است.
2:قانون طبقه:
اگر در یک طبقه نمی توانید اول باشید،طبقه دیگری درست کنید.
3:قانون ذهن:
وارد شدن به دنیای ذهن مشتریان بهتر از ورود به بازار است.
4:قانون تصورات:
بازاریابی جنگ محصولات نیست،جنگ تصورات است.
5:قانون توجه:
اثرگذارترین مفهوم در بازاریابی،داشتن کلمه ای در ذهن مشتریان است.
6:قانون انحصار:
دو شرکت نمی توانند یک کلمه مشترک در ذهن مشتری داشته باشند.
7:قانون نردبان:
استراتژی مورد استفاده شما،به پله ای بستگی دارد که در نردبان روی آن ایستاده اید.
8:قانون مسابقه دو نفره:
در بلند مدت هر بازاری به محل مسابقه دو اسب تبدیل می شود.
9:قانون عکس:
اگر هدفتان جایگاه دوم است،استراتژی شما را رهبر بازار تعیین می کند.
10:قانون تقسیم:
در طول زمان مقوله تقسیم،و به دو یا چند مقوله تبدیل می شود.
11:قانون چشم انداز:
آثار بازاریابی در گستره زمان نمایان می شود.
12:قانون توسعه خط:
فشار غیر قابل مقاومتي برای توسعه محصولات با نام تجاری پیشین وجود دارد.
13:قانون قربانی:
برای به دست آوردن چیزی،به ناچار باید چیز دیگری را از دست بده برابر هر ویژگی،یک ویژگی اثر گذار دیگر وجود دارد.
15:قانون صداقت:
هنگامی که شما امتیاز منفی را می پذیرید،مشتری یک امتیاز مثبت به شما می دهد.
16:قانون حرکت جسورانه:
در هر موقعیت،تنها یک حرکت نتیجه غایی را تعیین می کند.
17:قانون غیر قابل پیش بینی بودن:
اگر نتوانید برنامه رقبای خود را بنویسید،نمی توانید آینده را پیش بینی کنید.
18:قانون موفقیت:
موفقیت معمولا غرور می آفریند و غرور به شکست می انجامد.
19:قانون شکست:
باید در انتظار شکست بود و آن را پذیرفت.
20:قانون سر و صدا:
شرایط در بیشتر موارد بر عکس چیزی است که در مطبوعات درج می شود.
21:قانون شدت:
برنامه های موفق مبتنی بر مد نیستند،بلکه بر پایه روند ها تنظیم می شوند.
22:قانون منابع:
بدون پول کافی هیچ ایده ای به نتیجه نمی رسد.
____________________
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
@PRPlan
@iprhome
🏮 نامشتری عزیز شما اخراجید!
جذب مشتریان جدید کار دشواری است و دشوارتر از آن خلاص شدن از دست نامشتریانی است که پیش از این برای بدست آوردنشان سخت تلاش کرده اید. اما گاهی نیاز است از دست بعضی از آنها خلاص شوید. بنابراین باید کمی در جمله کلیشه ای همیشه حق با مشتری است تجدیدنظر کنیم. داشتن فرهنگ مشتریمحور ضروری است. با این حال، همیشه حق با مشتری نیست.
🔖 هرچند اخراج مشتریان سخت به نظر میرسد اما در برخی موارد ضروری است:
🚩 حمایت از مشتریان درون سازمانی
قیمت فرهنگ و منشور اخلاقی سازمان شما بالاتر از قیمت یک نامشتری است، هرچند که او از مشتریان بزرگ ما باشد. کارکنان شایسته شما نیز از دیگر سو ارزشمندترین دارایی تان هستند، و نمیتوانید به خاطر حفظ برخی نامشتریان آنها را نادیده بگیرید. شما میتوانید مشتری را جایگزین کنید، اما جایگزینی کارکنان شایسته چندان آسان نیست. وقتی با یک مشتری سر و کار دارید که فکر میکند همهچیز را میداند، غرورتان را کنار بگذارید و سعی کنید مشکل را حل کنید. اما اگر آن مشتری با کارمندانتان بدرفتاری کرد، همیشه میتوانید بیخیال آن مشتری شوید. گوردون بتون، مدیر خطوط هوایی کنتیننتال، این را به یک اصل تبدیل کردهاست که کارمنداناش را در اولویت اول قرار دهد، و هر وقت لازم باشد، در صورت احمق بودن مشتریان قید معامله با آنها را بزند.
🚩 گاهی بحث پول در میان است.
شما همچنین باید عذر مشتریانی را که نمیخواهند ارزشی را که شما برایشان ایجاد میکنید جبران کنند بخواهید. گاهی برخی مشتریان در حکم کابوس هستند چرا که خدمت رسانی به آنها بسیار گران آب میخورد و انتظارات آنها مافوق توان اجرایی و مالی سازمان ما است. این مشتریان ممکن است مایل به داشتن تمام خدمات و محصولاتی باشند که شما ارائه میکنید اما به همان میزان حاضر نیستند بهای آن را به نوعی بپردازند که سودآوری سازمان محقق شود.
🚩 همه مشتریان سرسخت نامشتری نیستند.
قبل از آنکه مشتری را از کار و کسب خود اخراج کنید به این نکته توجه داشته باشید که برخی تنها مشتریان چالشی هستند و نباید آنها را از دست داد. د واقع مشتریان حتی از نوع بدقلق کمکتان میکنند پول درآورید و این یعنی شما مجبور هستید با برخی خصوصیات اخلاقی آزاردهندهشان کنار بیایید مگر آنکه از خطوط قرمز عبور کنند.
مشتری که بسیار متوقع است و خواسته هایی را مطرح میکند که حصول آن به سادگی امکان پذیر نیست و نیازمند توسعه قابلیتهای درون سازمانی است، یک نامشتذی نیست. بلکه اومیتواند به رشد کار و کسب ما از طریق بهبود قابلیتها و یافتن فرصتهای جدید کمک کند.
نامشتریان عموما روحیه ای متخاصم و نق زن دارند در حالی که مشتریان ذهنیت شراکت داشته و میتوانند در حکم شریک شما به رشد خود و شما کمک کنند.
🔻 پس چطور یک مشتری را اخراج کنیم؟
اگر یک مشتری را در طول زمان مورد ارزیابی دقیق قرار داده و تشخیص دادید که برچسب نامشتری لایق او است، باید عذر او را بخواهید. این فرآیند البته همواره ساده نیست و به ندرت خوشایند است.باید با آرامش، قاطعیت، و رفتار حرفه ای اقدام به اخراج نامشتریان کرد.
در بهترین سناریو باید رو در رو با مشتری به گفت و گو نشسته و به او توضیح دهید که چرا ادامه همکاری دوجانبه با او ایده مطلوبی نیست. سپس باید در مورد مراحل و اقدامات بعدی با او گفت و گو کنید.
🔻 اگر با مشتری قراردادی دارید، طبق ضوابط مورد توافق عمل کنید و بر اساس مفاد قرارداد از قبل نسبت به اعلام مراتب اقدام کنید. و اگر شریکی استراتژیک برای مشتری هستید به او فرصت بدهید تا بتواند برای خود شریک دیگری پیدا کند.
🔻پس همیشه باید هدفتان این باشد که به مشتریان بهترین تجربه را بدهید. عصبانیتشان را تسکین دهید، راهنمایی کنید، کمک کنید انتخاب کنند، و به آنها یادآوری کنید هدف کلیتان این است که آنها باز هم مشتری شما باشند.
____________________
ــــــــــــــــــــــــ روانشناسی ارتباطی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌎
جذب مشتریان جدید کار دشواری است و دشوارتر از آن خلاص شدن از دست نامشتریانی است که پیش از این برای بدست آوردنشان سخت تلاش کرده اید. اما گاهی نیاز است از دست بعضی از آنها خلاص شوید. بنابراین باید کمی در جمله کلیشه ای همیشه حق با مشتری است تجدیدنظر کنیم. داشتن فرهنگ مشتریمحور ضروری است. با این حال، همیشه حق با مشتری نیست.
🔖 هرچند اخراج مشتریان سخت به نظر میرسد اما در برخی موارد ضروری است:
🚩 حمایت از مشتریان درون سازمانی
قیمت فرهنگ و منشور اخلاقی سازمان شما بالاتر از قیمت یک نامشتری است، هرچند که او از مشتریان بزرگ ما باشد. کارکنان شایسته شما نیز از دیگر سو ارزشمندترین دارایی تان هستند، و نمیتوانید به خاطر حفظ برخی نامشتریان آنها را نادیده بگیرید. شما میتوانید مشتری را جایگزین کنید، اما جایگزینی کارکنان شایسته چندان آسان نیست. وقتی با یک مشتری سر و کار دارید که فکر میکند همهچیز را میداند، غرورتان را کنار بگذارید و سعی کنید مشکل را حل کنید. اما اگر آن مشتری با کارمندانتان بدرفتاری کرد، همیشه میتوانید بیخیال آن مشتری شوید. گوردون بتون، مدیر خطوط هوایی کنتیننتال، این را به یک اصل تبدیل کردهاست که کارمنداناش را در اولویت اول قرار دهد، و هر وقت لازم باشد، در صورت احمق بودن مشتریان قید معامله با آنها را بزند.
🚩 گاهی بحث پول در میان است.
شما همچنین باید عذر مشتریانی را که نمیخواهند ارزشی را که شما برایشان ایجاد میکنید جبران کنند بخواهید. گاهی برخی مشتریان در حکم کابوس هستند چرا که خدمت رسانی به آنها بسیار گران آب میخورد و انتظارات آنها مافوق توان اجرایی و مالی سازمان ما است. این مشتریان ممکن است مایل به داشتن تمام خدمات و محصولاتی باشند که شما ارائه میکنید اما به همان میزان حاضر نیستند بهای آن را به نوعی بپردازند که سودآوری سازمان محقق شود.
🚩 همه مشتریان سرسخت نامشتری نیستند.
قبل از آنکه مشتری را از کار و کسب خود اخراج کنید به این نکته توجه داشته باشید که برخی تنها مشتریان چالشی هستند و نباید آنها را از دست داد. د واقع مشتریان حتی از نوع بدقلق کمکتان میکنند پول درآورید و این یعنی شما مجبور هستید با برخی خصوصیات اخلاقی آزاردهندهشان کنار بیایید مگر آنکه از خطوط قرمز عبور کنند.
مشتری که بسیار متوقع است و خواسته هایی را مطرح میکند که حصول آن به سادگی امکان پذیر نیست و نیازمند توسعه قابلیتهای درون سازمانی است، یک نامشتذی نیست. بلکه اومیتواند به رشد کار و کسب ما از طریق بهبود قابلیتها و یافتن فرصتهای جدید کمک کند.
نامشتریان عموما روحیه ای متخاصم و نق زن دارند در حالی که مشتریان ذهنیت شراکت داشته و میتوانند در حکم شریک شما به رشد خود و شما کمک کنند.
🔻 پس چطور یک مشتری را اخراج کنیم؟
اگر یک مشتری را در طول زمان مورد ارزیابی دقیق قرار داده و تشخیص دادید که برچسب نامشتری لایق او است، باید عذر او را بخواهید. این فرآیند البته همواره ساده نیست و به ندرت خوشایند است.باید با آرامش، قاطعیت، و رفتار حرفه ای اقدام به اخراج نامشتریان کرد.
در بهترین سناریو باید رو در رو با مشتری به گفت و گو نشسته و به او توضیح دهید که چرا ادامه همکاری دوجانبه با او ایده مطلوبی نیست. سپس باید در مورد مراحل و اقدامات بعدی با او گفت و گو کنید.
🔻 اگر با مشتری قراردادی دارید، طبق ضوابط مورد توافق عمل کنید و بر اساس مفاد قرارداد از قبل نسبت به اعلام مراتب اقدام کنید. و اگر شریکی استراتژیک برای مشتری هستید به او فرصت بدهید تا بتواند برای خود شریک دیگری پیدا کند.
🔻پس همیشه باید هدفتان این باشد که به مشتریان بهترین تجربه را بدهید. عصبانیتشان را تسکین دهید، راهنمایی کنید، کمک کنید انتخاب کنند، و به آنها یادآوری کنید هدف کلیتان این است که آنها باز هم مشتری شما باشند.
____________________
ــــــــــــــــــــــــ روانشناسی ارتباطی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌎
سه نوع شخصيت مديران روابط عمومی:
1- قاطع 2- پرخاشگر 3- سلطه پذير (كم رو)
🌎ويژگي مديران قاطع :
1- اهل تفكر 2- گرايش به ارتباط با ديگران 3- انتقاد پذير 4- خلاقيت 5- احترام برانگيز
6- اعتماد به نفس 7- مساله مدار 8- شنونده خوب 9- برانگيزاننده
🌎ويژگي مديران پرخاشگر:
1- بهره كشي از ديگران 2- ظاهرا خوش برخورد 3- آسيب پذير رواني 4- ناايمني و مضطرب
5- نقد كليشه اي 6- برچسب زدن به ديگران 7- مستعد بيماري قلبي 8- تو مدار
🌎ويژگي مديران سلطه پذير:
1- عدم بيان ديدگاه 2- من مدار 3- احساس حقارت 4- گريز از تصميم 5- گريز از تعارض 6- افسردگي 7- خيال پرداز 8- بيانات دوپهلو 9- طعنه زن
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
@PRPlan
@iprhome
🌎🌎🌎🌎🌎
1- قاطع 2- پرخاشگر 3- سلطه پذير (كم رو)
🌎ويژگي مديران قاطع :
1- اهل تفكر 2- گرايش به ارتباط با ديگران 3- انتقاد پذير 4- خلاقيت 5- احترام برانگيز
6- اعتماد به نفس 7- مساله مدار 8- شنونده خوب 9- برانگيزاننده
🌎ويژگي مديران پرخاشگر:
1- بهره كشي از ديگران 2- ظاهرا خوش برخورد 3- آسيب پذير رواني 4- ناايمني و مضطرب
5- نقد كليشه اي 6- برچسب زدن به ديگران 7- مستعد بيماري قلبي 8- تو مدار
🌎ويژگي مديران سلطه پذير:
1- عدم بيان ديدگاه 2- من مدار 3- احساس حقارت 4- گريز از تصميم 5- گريز از تعارض 6- افسردگي 7- خيال پرداز 8- بيانات دوپهلو 9- طعنه زن
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
@PRPlan
@iprhome
🌎🌎🌎🌎🌎
جامعه شناسی ارتباطات
مديریت روابط عمومي باید به ايجاد يك جو سازماني مطلوب و سازنده همراه با آرامش و نشاط در سازمان كمك كند كه بواسطه زير محقق ميشود:
🌎 🌎
1- محيط كارش مثل گردشگاه شود: چون اين محيط به انسان نشاط و شادابي مي بخشد.
2- فضاي سازمان مانند ورزشگاه شود : چون در وجه ورزشكاري جوانمردي و شجاعت و گذشت وجود دارد.
3- از نظر انديشه و عمل مانند دانشگاه شود : چون محيط تحقيق و اظهار و نظر است.
4- از نظر هنر و خلاقيت مثل نمايشگاه شود : چون در اين مكان بهترين كالا ها به نمايش گذاشته مي شود.
5- از نظر امنيت و شغل مثل آسايشگاه شود : چون در اين محيط كسي به دنبال آزار و اذيت ديگران نيست.
6- از نظر قداست و معنويت مثل عبادتگاه شود: چون در اين محيط پرستش و دعا از اهميت بالايي برخوردار است.
7- از نظر نظم و انضباط مثل اردوگاه شود : چون در اردوگاه همه چيز بايد طبق برنامه و مقررات باشد.
8- از نظر حل مشكلات مثل شكارگاه شود: چون در شكارگاه شكارچي تا شكار خود را نيابد دست از تلاش بر نمي دارد.
9- از نظر كار و عمل مثل كارگاه شود : چون در كارگاه هركس هدفش رسيدن به سود بيشتر است.
10- از نظر آراستگي فردي مثل آرايشگاه شود : چون آرايشگاه جهت آرايستگي بنا شده است .
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
@PRPlan
@iprhome
مديریت روابط عمومي باید به ايجاد يك جو سازماني مطلوب و سازنده همراه با آرامش و نشاط در سازمان كمك كند كه بواسطه زير محقق ميشود:
🌎 🌎
1- محيط كارش مثل گردشگاه شود: چون اين محيط به انسان نشاط و شادابي مي بخشد.
2- فضاي سازمان مانند ورزشگاه شود : چون در وجه ورزشكاري جوانمردي و شجاعت و گذشت وجود دارد.
3- از نظر انديشه و عمل مانند دانشگاه شود : چون محيط تحقيق و اظهار و نظر است.
4- از نظر هنر و خلاقيت مثل نمايشگاه شود : چون در اين مكان بهترين كالا ها به نمايش گذاشته مي شود.
5- از نظر امنيت و شغل مثل آسايشگاه شود : چون در اين محيط كسي به دنبال آزار و اذيت ديگران نيست.
6- از نظر قداست و معنويت مثل عبادتگاه شود: چون در اين محيط پرستش و دعا از اهميت بالايي برخوردار است.
7- از نظر نظم و انضباط مثل اردوگاه شود : چون در اردوگاه همه چيز بايد طبق برنامه و مقررات باشد.
8- از نظر حل مشكلات مثل شكارگاه شود: چون در شكارگاه شكارچي تا شكار خود را نيابد دست از تلاش بر نمي دارد.
9- از نظر كار و عمل مثل كارگاه شود : چون در كارگاه هركس هدفش رسيدن به سود بيشتر است.
10- از نظر آراستگي فردي مثل آرايشگاه شود : چون آرايشگاه جهت آرايستگي بنا شده است .
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
@PRPlan
@iprhome
رویکردی تازه درباره ازدواج
شلی که استادیار روانشناسی در دانشگاه UCLA است درباره روانشناسی مثبت عشق و ازدواج پژوهش می کند.
بسیاری از روانشناسانی که درباره این موضوع تحقیق می کنند موضوع کارشان بیشتر تعارض و ناسازگاری زوجین است. بسیاری از زوج درمانگران، با همین دیدگاه، سعی می کنند تا ازدواج های غیرقابل تحمل را به ازدواج هایی قابل تحمل تبدیل کنند.
طبق معمول مساله ی اساسی در روانشناسی و همینطور ازدواج پژوهی این است که یکی از زوجین چگونه به انتقاد همسرش واکنش نشان می دهد؟ مساله دیگر این است که وقتی اتفاق بدی می افتد و اوضاع خراب می شود زن و شوهر چگونه با آن مقابله می کنند.
شلی گیبل این فرایند را بطور برعکس انجام میدهد. او یکی از معدود افرادی است که درباره اینکه چه چیزی یک را ازدواج را به بهترین وضعیتش می رساند مطالعه می کند. پژوهش های او درسی اساسی برای همه افرادی دارد که میخواهند یک رابطه خوب-ازدواج، فرزندپروری یا دوستی- را به یک رابطه عالی تبدیل کنند.
وقتی همسر شما می گوید که در اداره ترفیع شغلی یافته یا فرزند نوجوان می گوید که نمره خوبی در امتحان گرفته است یا پدر شما می گوید که امروز دو کیلومتر پیاده روی کرده یا دوستتان به شما می گوید که مقاله اش در Psychological Review پذیرفته شده است؛
⁉️سوال شلی گیبل این است که شما چگونه واکنش نشان می دهید؟ شلی واکنش های احتمالی را به چهار طبقه تقسیم کرده است:
🔮(فعال و سازنده):
شما با شور و شوق واکنش نشان میدهید "این بهترین خبری است که این هفته شنیده ام و این فقط شروع موفقیت های بزرگی است که به دست می آوری."
🔮(فعال-مخرب):
ایا شما به مشکلات یا مضرات احتمالی اتفاق خوب اشاره می کنید؟"این موفقیت مسئولیت های اضافی برای تو به وجود می آورد. مطمئنی که میتوانی این مشئولیت های جدید را به خوبی مدیریت کنی؟"
🔮(منفعل-سازنده) :
ایا شما واکنش کلامی کمی نشان می دهید، اما خوشحالی خودتان را از این خبر خوب بیان می کنید؟ "چه خبر خوبی عزیزم"
🔮(منفعل-مخرب): ا
یا با بی علاقگی واکنش نشان میدهید "خبرداری امروز میخواهد باران ببارد؟"
پژوهش های شلی نشان میدهد که طبقه اول واکنش ها بهترین و مفیدترین نوع واکنش و مولفه اساسی یکی رابطه قدرتمند است.
همسر، فرزند یا دوست خوب شما واکنش های معمول شما به خبرهای خوب آنها را چگونه طبقه بندی می کنند؟
🔮فعال/سازنده
همسر من با شور و اشتیاق به موفقیت ها و خوش شانسی های من واکنش نشان می دهد.
بعضی وقتها حس می کنم همسرم نسبت به موفقیت من بیشتر از من شاد و هیجان زده است.
همسر من اغلب اوقات درباره اتفاقات خوبی که برای می افتد سوالهای زیادی می پرسد و توجهی واقعی به جزئیات آن ماجراها دارد.
🔮منفعل/سازنده
همسرم درباره موفقیت یا خوش شانسی من خیلی هیجان زده نمی شود اما برای من خوشحال می شود.
همسر من معمولا بی سروصدا حمایت خودش را از موفقیت من نشان میدهد.
همسر من زیاد حرف نمی زند اما میدانم که او خوشحال است.
🔮فعال/مخرب
همسر من معمولا اسکالی در موفقیت من پیدا می کند.
همسرم اغلب خاطرنشان می کند که اکثر اتفاقات خوب جنبه های بدی هم دارند.
او مضرات آن اتفاق خوب را پیدا می کند و می گوید.
🔮منفعل/مخرب
بعضی اوقات متعجب می شوم که موفقیت های من اهمیت چندانی برای او ندارد.
همسر من توجه چندانی به من ندارد
همسرم نسبت به موفقیت های من اغلب بی علاقه به نظر می رسد.
فعال/سازنده بودن ارزشش را دارد
🎯پیامدهای فعال سازنده بودن در مقایسه با انواع دیگر واکنش ها مهم و اساسی است. زوج هایی که گزارش می دهند همسری فعال/سازنده دارند عاشق ترند، تعهد بیشتری به هم دارند و همچنین رضایت زناشویی بالاتری دارند.
✍سلیگمن، مارتین. (1392).
📚 عشق و اتفاقات مثبت.
علی فیضی (مترجم)
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌏
@PRPlan
@iprhome
شلی که استادیار روانشناسی در دانشگاه UCLA است درباره روانشناسی مثبت عشق و ازدواج پژوهش می کند.
بسیاری از روانشناسانی که درباره این موضوع تحقیق می کنند موضوع کارشان بیشتر تعارض و ناسازگاری زوجین است. بسیاری از زوج درمانگران، با همین دیدگاه، سعی می کنند تا ازدواج های غیرقابل تحمل را به ازدواج هایی قابل تحمل تبدیل کنند.
طبق معمول مساله ی اساسی در روانشناسی و همینطور ازدواج پژوهی این است که یکی از زوجین چگونه به انتقاد همسرش واکنش نشان می دهد؟ مساله دیگر این است که وقتی اتفاق بدی می افتد و اوضاع خراب می شود زن و شوهر چگونه با آن مقابله می کنند.
شلی گیبل این فرایند را بطور برعکس انجام میدهد. او یکی از معدود افرادی است که درباره اینکه چه چیزی یک را ازدواج را به بهترین وضعیتش می رساند مطالعه می کند. پژوهش های او درسی اساسی برای همه افرادی دارد که میخواهند یک رابطه خوب-ازدواج، فرزندپروری یا دوستی- را به یک رابطه عالی تبدیل کنند.
وقتی همسر شما می گوید که در اداره ترفیع شغلی یافته یا فرزند نوجوان می گوید که نمره خوبی در امتحان گرفته است یا پدر شما می گوید که امروز دو کیلومتر پیاده روی کرده یا دوستتان به شما می گوید که مقاله اش در Psychological Review پذیرفته شده است؛
⁉️سوال شلی گیبل این است که شما چگونه واکنش نشان می دهید؟ شلی واکنش های احتمالی را به چهار طبقه تقسیم کرده است:
🔮(فعال و سازنده):
شما با شور و شوق واکنش نشان میدهید "این بهترین خبری است که این هفته شنیده ام و این فقط شروع موفقیت های بزرگی است که به دست می آوری."
🔮(فعال-مخرب):
ایا شما به مشکلات یا مضرات احتمالی اتفاق خوب اشاره می کنید؟"این موفقیت مسئولیت های اضافی برای تو به وجود می آورد. مطمئنی که میتوانی این مشئولیت های جدید را به خوبی مدیریت کنی؟"
🔮(منفعل-سازنده) :
ایا شما واکنش کلامی کمی نشان می دهید، اما خوشحالی خودتان را از این خبر خوب بیان می کنید؟ "چه خبر خوبی عزیزم"
🔮(منفعل-مخرب): ا
یا با بی علاقگی واکنش نشان میدهید "خبرداری امروز میخواهد باران ببارد؟"
پژوهش های شلی نشان میدهد که طبقه اول واکنش ها بهترین و مفیدترین نوع واکنش و مولفه اساسی یکی رابطه قدرتمند است.
همسر، فرزند یا دوست خوب شما واکنش های معمول شما به خبرهای خوب آنها را چگونه طبقه بندی می کنند؟
🔮فعال/سازنده
همسر من با شور و اشتیاق به موفقیت ها و خوش شانسی های من واکنش نشان می دهد.
بعضی وقتها حس می کنم همسرم نسبت به موفقیت من بیشتر از من شاد و هیجان زده است.
همسر من اغلب اوقات درباره اتفاقات خوبی که برای می افتد سوالهای زیادی می پرسد و توجهی واقعی به جزئیات آن ماجراها دارد.
🔮منفعل/سازنده
همسرم درباره موفقیت یا خوش شانسی من خیلی هیجان زده نمی شود اما برای من خوشحال می شود.
همسر من معمولا بی سروصدا حمایت خودش را از موفقیت من نشان میدهد.
همسر من زیاد حرف نمی زند اما میدانم که او خوشحال است.
🔮فعال/مخرب
همسر من معمولا اسکالی در موفقیت من پیدا می کند.
همسرم اغلب خاطرنشان می کند که اکثر اتفاقات خوب جنبه های بدی هم دارند.
او مضرات آن اتفاق خوب را پیدا می کند و می گوید.
🔮منفعل/مخرب
بعضی اوقات متعجب می شوم که موفقیت های من اهمیت چندانی برای او ندارد.
همسر من توجه چندانی به من ندارد
همسرم نسبت به موفقیت های من اغلب بی علاقه به نظر می رسد.
فعال/سازنده بودن ارزشش را دارد
🎯پیامدهای فعال سازنده بودن در مقایسه با انواع دیگر واکنش ها مهم و اساسی است. زوج هایی که گزارش می دهند همسری فعال/سازنده دارند عاشق ترند، تعهد بیشتری به هم دارند و همچنین رضایت زناشویی بالاتری دارند.
✍سلیگمن، مارتین. (1392).
📚 عشق و اتفاقات مثبت.
علی فیضی (مترجم)
ــــــــــــــــــــــــ
🌎 روانشناسی ارتباطی+ارتباطات انسانی+روابط عمومی
https://www.tg-me.com/joinchat-DX5WoUDBPHHAbvyopnwPmg
🌏
@PRPlan
@iprhome