مراقبه ، مراتب سکوت :
یکی از راههای رشد و تعالی ، زیستن در سکوت است. فقط و فقط در سکوت است که انسان هم به لحاظ فکری و هم به لحاظ احساسی و هم به لحاظ نیازها و خواسته ها به روشنی و تعالی میرسد. ما در سخن گفتن غبار ایجاد میکنیم و در این غبار شکایت میکنیم که چرا نمیبینیم و چرا نمی رسیم ؟ چرا نیازهای خودمان را روشن و واضح تشخیص نمیدهیم؟ چرا از کاستی ها و نقاط ضعف خود بیخبر میمانیم؟ سخن گفتن فقط و فقط باید به قدر ضرورت و به وقت ضرورت باشد.
عارفان سه مرتبه از سکوت را برای انسان به لحاظ نظری -عملی قائلند:
√مرتبه اول سکوت:
1) نخست آنکه مطلقاً در هنگام غذا خوردن نباید حرف زد.
2) دوم هر حرفی که خواستی بزنی ،به خودت بگو: "به تو چه ؟ " ،خواهی دید که بیش از نود درصد از سخنانت بی فائده و غیر ضروریست.
3) تا زمانی هم که کسی از شما سوال نکرد و یا تا کسی احتیاج ضروری نداشت، لزومی به سخن گفتن نیست.
√مرتیه دوم سکوت:
این نوع سکوت ذهنی یا فکری است. ممکن است من سخنی نگویم اما در ذهنم نیز نباید چیزی وجود داشته باشد.
√مرتبه سوم سکوت:
یک سکوت نوع سومی نیز وجود دارد که سکوت عاطفی است که انسان فراتر از غم و شادی برود. دیگر غم برایش وجود نداشته باشد و شادی نیز برایش وجود نداشته باشد. عشق، نفرت، کینه و تمام آن چیزهایی که از لحاظ عاطفی درون آدم را آشفته میکند و سکوت درونی آدم را نیز می گیرند، نباید وجود داشته باشند.
#مراقبه
#سکوت
#ذهن
@sserfan
یکی از راههای رشد و تعالی ، زیستن در سکوت است. فقط و فقط در سکوت است که انسان هم به لحاظ فکری و هم به لحاظ احساسی و هم به لحاظ نیازها و خواسته ها به روشنی و تعالی میرسد. ما در سخن گفتن غبار ایجاد میکنیم و در این غبار شکایت میکنیم که چرا نمیبینیم و چرا نمی رسیم ؟ چرا نیازهای خودمان را روشن و واضح تشخیص نمیدهیم؟ چرا از کاستی ها و نقاط ضعف خود بیخبر میمانیم؟ سخن گفتن فقط و فقط باید به قدر ضرورت و به وقت ضرورت باشد.
عارفان سه مرتبه از سکوت را برای انسان به لحاظ نظری -عملی قائلند:
√مرتبه اول سکوت:
1) نخست آنکه مطلقاً در هنگام غذا خوردن نباید حرف زد.
2) دوم هر حرفی که خواستی بزنی ،به خودت بگو: "به تو چه ؟ " ،خواهی دید که بیش از نود درصد از سخنانت بی فائده و غیر ضروریست.
3) تا زمانی هم که کسی از شما سوال نکرد و یا تا کسی احتیاج ضروری نداشت، لزومی به سخن گفتن نیست.
√مرتیه دوم سکوت:
این نوع سکوت ذهنی یا فکری است. ممکن است من سخنی نگویم اما در ذهنم نیز نباید چیزی وجود داشته باشد.
√مرتبه سوم سکوت:
یک سکوت نوع سومی نیز وجود دارد که سکوت عاطفی است که انسان فراتر از غم و شادی برود. دیگر غم برایش وجود نداشته باشد و شادی نیز برایش وجود نداشته باشد. عشق، نفرت، کینه و تمام آن چیزهایی که از لحاظ عاطفی درون آدم را آشفته میکند و سکوت درونی آدم را نیز می گیرند، نباید وجود داشته باشند.
#مراقبه
#سکوت
#ذهن
@sserfan
عشق
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی:
(قسمت پنجم)
...ادامه
گفته شد که از مهمترين مراحل در ظهور عشق الهی در دل سالک و تهذيب نفس و سير و سلوك، ترك محرمّات است. يعني همان گونه كه در تربيت و سالم سازي بدن از انجام بعضي امور و خوردن پاره اي از خوردنيها بايد پرهيز كرد، در تربيت و تهذيب نفس نيز از انجام برخي كارها و استفاده از بعضي غذاها بايد اجتناب ورزيد. قطب راوندي از امام باقر ـ عليه السّلام ـ نقل مي كند كه فرمود:
شگفتا كه مردم از ترس بيماري در خوردن غذا احتياط و امساك مي كنند ولي از بيم آتش دوزخ از گناه خودداري نمي كنند.
البته اين خويشتن داري و پرهيز برخلاف تمايلات نفس انسان است و در آغاز قدري دشوار به نظر مي رسد لكن با رياضت و مجاهدت، سرانجام، كارها آسان و راهها هموار خواهد شد، چنانكه اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ فرمود:
«غالِبوا أنْفُسكم علي ترك المَعاصي يَسْهل عليْكم مَفادتُها إلي الطّاعات.»
یعنی :
در ترك گناه با نفس خويش دست و پنجه نرم كنيد تا كشاندن آن به سوي طاعات و عبادات بر شما آسان شود.
اين جنگ و گريز در خودسازي ، تحصیل عشق پروردگار و تهذيب نفس ، نقش اساسي را ايفا مي كند كه در فرهنگ اسلامي از آن به «تقوا» تعبير مي شود و اساس تمام ارزشهاي اسلامي و انساني است و هيچ عمل و كوششي بدون آن ارزش ندارد و در پيشگاه خداوند متعال پذيرفته نيست، چنانكه مي فرمايد:
«... إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»
... خداوند تنها از اهل تقوا ميپذيرد.
بي ترديد، هر عملي كه نزد خدا مقبول نشود در اعتلاي روح و صلاح و صفاي آن هيچ گونه تأثيري نخواهد داشت، زيرا تنها كلام طيّب و عمل صالح به سوي او بالا مي رود و تنها انسانهاي پاك و صالح به خدا نزديك مي شوند، كه فرمود:
«... إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ...»
... به سوي او (: خداوند تعالي) سخنان پاكيزه صعود مي كند و او عمل صالح را بالا مي برد... .
امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد:
لا ينفَعُ اجْتهادٌ لا وَرَعَ فيهِ.
هيچ كوششي بدون ورع و پرهيزكاري سودمند نيست.
امام باقر ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد:
«إن أشدَ الْعبادة الْوَرعُ.»
سخت ترين عبادتها پرهيزكاري است.
ادامه دارد ...
#گناه
@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی:
(قسمت پنجم)
...ادامه
گفته شد که از مهمترين مراحل در ظهور عشق الهی در دل سالک و تهذيب نفس و سير و سلوك، ترك محرمّات است. يعني همان گونه كه در تربيت و سالم سازي بدن از انجام بعضي امور و خوردن پاره اي از خوردنيها بايد پرهيز كرد، در تربيت و تهذيب نفس نيز از انجام برخي كارها و استفاده از بعضي غذاها بايد اجتناب ورزيد. قطب راوندي از امام باقر ـ عليه السّلام ـ نقل مي كند كه فرمود:
شگفتا كه مردم از ترس بيماري در خوردن غذا احتياط و امساك مي كنند ولي از بيم آتش دوزخ از گناه خودداري نمي كنند.
البته اين خويشتن داري و پرهيز برخلاف تمايلات نفس انسان است و در آغاز قدري دشوار به نظر مي رسد لكن با رياضت و مجاهدت، سرانجام، كارها آسان و راهها هموار خواهد شد، چنانكه اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ فرمود:
«غالِبوا أنْفُسكم علي ترك المَعاصي يَسْهل عليْكم مَفادتُها إلي الطّاعات.»
یعنی :
در ترك گناه با نفس خويش دست و پنجه نرم كنيد تا كشاندن آن به سوي طاعات و عبادات بر شما آسان شود.
اين جنگ و گريز در خودسازي ، تحصیل عشق پروردگار و تهذيب نفس ، نقش اساسي را ايفا مي كند كه در فرهنگ اسلامي از آن به «تقوا» تعبير مي شود و اساس تمام ارزشهاي اسلامي و انساني است و هيچ عمل و كوششي بدون آن ارزش ندارد و در پيشگاه خداوند متعال پذيرفته نيست، چنانكه مي فرمايد:
«... إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ»
... خداوند تنها از اهل تقوا ميپذيرد.
بي ترديد، هر عملي كه نزد خدا مقبول نشود در اعتلاي روح و صلاح و صفاي آن هيچ گونه تأثيري نخواهد داشت، زيرا تنها كلام طيّب و عمل صالح به سوي او بالا مي رود و تنها انسانهاي پاك و صالح به خدا نزديك مي شوند، كه فرمود:
«... إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ...»
... به سوي او (: خداوند تعالي) سخنان پاكيزه صعود مي كند و او عمل صالح را بالا مي برد... .
امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد:
لا ينفَعُ اجْتهادٌ لا وَرَعَ فيهِ.
هيچ كوششي بدون ورع و پرهيزكاري سودمند نيست.
امام باقر ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد:
«إن أشدَ الْعبادة الْوَرعُ.»
سخت ترين عبادتها پرهيزكاري است.
ادامه دارد ...
#گناه
@sserfan
حیات و ممات از عشق دان:
کار طالب آن است که در خود جز عشق نطلبد. وجود عاشق از عشق است. بی عشق چگونه زندگانی کند؟! حیات از عشق میشناس و ممات بی عشق مییاب:
روزی دو که اندر این جهانم زنده
شرمم بادا اگر به جانم زنده
آن لحظه شوم زنده که پیشت میرم
و آن دم میرم که بی تو مانم زنده
تمهیدات
عینالقضات همدانی
#عشق
@sserfan
کار طالب آن است که در خود جز عشق نطلبد. وجود عاشق از عشق است. بی عشق چگونه زندگانی کند؟! حیات از عشق میشناس و ممات بی عشق مییاب:
روزی دو که اندر این جهانم زنده
شرمم بادا اگر به جانم زنده
آن لحظه شوم زنده که پیشت میرم
و آن دم میرم که بی تو مانم زنده
تمهیدات
عینالقضات همدانی
#عشق
@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی :
(قسمت ششم )
...ادامه
...بنابراين، چيزي كه مؤمن سالك بايد از آغاز راه به آن توجه داشته باشد نگهداشتن شكم و حفظ دامن از آلودگي به حرام (از قبيل زنا و...) است، به ويژه در عنفوان جواني كه در اثر طغيان غريزه شهوت زمينه آلودگي فراهمتر است. پس بايد مراقبت كرد تا چشم و دل هر دو پاك باقي بماند تا انسان با روحي سبكبال به آسمانها پرواز كند و سرانجام در خلوتگه راز با پيامبران و صديقان و شهيدان و صالحان همنشين گردد.
اهل تقوا علاوه بر آنكه از حرامهاي بيّن پرهيز دارند از خوردن غذاهاي شبهه ناك و نظرهاي فتنه انگيز خودداري ميكنند كه به قول شاعر:
ز دست ديده و دل هر دو فرياد
كه هر چه ديده بيند دل كند ياد
كساني كه مي خواهند در اين وادي توفيق داشته باشند بايد از مشاغل نامشروع و معاشرت با اشخاص ناباب و نادرست خودداري ورزند و در مشاغل مشروع نيز تمام حدود و دستورهاي لازم اجراء
را رعايت كنند و در اموال عمومي و بيت المال حداكثر احتياط را ملحوظ دارند و اگر كارمند دولت و خدمتگزار ملت اند، در انجام وظايف محوّله كوتاهي نورزند و حداكثر توان خود را در خدمت به مردم ـ بخصوص محرومان و مستضعفان ـ به كار گيرند و براي احتياط قدري بيشتر از ساعات مقرر كار كنند كه جبران مافات شود و به ويژه صاحب منصبان (و آنان كه در پستهاي كليدي به كار اشتغال دارند) به تناسب مسئوليت بايد بيشتر احتياط كنند. ولي جاي بسي تأسف است كه به اين مطلب بهاي لازم داده نمي شود و چه بسيارند كساني كه در شعار دادن داغ و پرخروش ولي در مقام عمل بي تعهّدند و حريم تقوا را رعايت نمي كنند و مخصوصاً در مورد شكم و دامن خود كنترلي ندارند. همينها هستند كه بيشتر از ديگران در معرض خطر و سقوط اند و به آرمانهاي اسلام و انقلاب بيشتر ضربه مي زنند. آلوده شدن شكم و دامن مقدمه آلودگي به گناهان ديگر است و بدين جهت در احاديث معصومان ـ عليهم السّلام ـ نسبت به كنترل آن دو تأكيد فراوان وارد شده و آن را برترين عبادت و بالاترين رياضت به شمار آورده اند.
ادامه دارد...
#ترک_گناه_محرمات
@sserfan
(قسمت ششم )
...ادامه
...بنابراين، چيزي كه مؤمن سالك بايد از آغاز راه به آن توجه داشته باشد نگهداشتن شكم و حفظ دامن از آلودگي به حرام (از قبيل زنا و...) است، به ويژه در عنفوان جواني كه در اثر طغيان غريزه شهوت زمينه آلودگي فراهمتر است. پس بايد مراقبت كرد تا چشم و دل هر دو پاك باقي بماند تا انسان با روحي سبكبال به آسمانها پرواز كند و سرانجام در خلوتگه راز با پيامبران و صديقان و شهيدان و صالحان همنشين گردد.
اهل تقوا علاوه بر آنكه از حرامهاي بيّن پرهيز دارند از خوردن غذاهاي شبهه ناك و نظرهاي فتنه انگيز خودداري ميكنند كه به قول شاعر:
ز دست ديده و دل هر دو فرياد
كه هر چه ديده بيند دل كند ياد
كساني كه مي خواهند در اين وادي توفيق داشته باشند بايد از مشاغل نامشروع و معاشرت با اشخاص ناباب و نادرست خودداري ورزند و در مشاغل مشروع نيز تمام حدود و دستورهاي لازم اجراء
را رعايت كنند و در اموال عمومي و بيت المال حداكثر احتياط را ملحوظ دارند و اگر كارمند دولت و خدمتگزار ملت اند، در انجام وظايف محوّله كوتاهي نورزند و حداكثر توان خود را در خدمت به مردم ـ بخصوص محرومان و مستضعفان ـ به كار گيرند و براي احتياط قدري بيشتر از ساعات مقرر كار كنند كه جبران مافات شود و به ويژه صاحب منصبان (و آنان كه در پستهاي كليدي به كار اشتغال دارند) به تناسب مسئوليت بايد بيشتر احتياط كنند. ولي جاي بسي تأسف است كه به اين مطلب بهاي لازم داده نمي شود و چه بسيارند كساني كه در شعار دادن داغ و پرخروش ولي در مقام عمل بي تعهّدند و حريم تقوا را رعايت نمي كنند و مخصوصاً در مورد شكم و دامن خود كنترلي ندارند. همينها هستند كه بيشتر از ديگران در معرض خطر و سقوط اند و به آرمانهاي اسلام و انقلاب بيشتر ضربه مي زنند. آلوده شدن شكم و دامن مقدمه آلودگي به گناهان ديگر است و بدين جهت در احاديث معصومان ـ عليهم السّلام ـ نسبت به كنترل آن دو تأكيد فراوان وارد شده و آن را برترين عبادت و بالاترين رياضت به شمار آورده اند.
ادامه دارد...
#ترک_گناه_محرمات
@sserfan
ترک خود:
در عشق قدم نهادن کسی را مسلم شود که با خود نباشد و ترک خود بکند و خود را ایثار عشق کند.
عشق آتش است، هرجا که باشد جز او رخت دیگری ننهد.
هرجا که رسد می سوزاند و برنگ خود می گرداند.
چون از تو بجز عشق نجویم بجهان
بی عشق تو بودنم ندارد سامان
هجران و وصال تو مرا شد یکسان
خواهی تو وصال جوی خواه هجران
تمهیدات
عينُ القضات همدانی
@sserfan
در عشق قدم نهادن کسی را مسلم شود که با خود نباشد و ترک خود بکند و خود را ایثار عشق کند.
عشق آتش است، هرجا که باشد جز او رخت دیگری ننهد.
هرجا که رسد می سوزاند و برنگ خود می گرداند.
چون از تو بجز عشق نجویم بجهان
بی عشق تو بودنم ندارد سامان
هجران و وصال تو مرا شد یکسان
خواهی تو وصال جوی خواه هجران
تمهیدات
عينُ القضات همدانی
@sserfan
عشق
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
(قسمت هفتم )
ادامه
ششم : #صبر
ششمین عاملی که موجب ظهور عشق در دل سالک الی الله میگرد صبر می باشد.
این عامل در برخوردارى از ایمان ، عشق و طى مراحل سلوک، نقشی کلیدى و اساسی دارد.
تعریف صبر :
صبر یعنى با وجود احساس تلخى و کراهت از امرى در درون خویش، به خاطر نتایج و ثمرات مثبت و مطلوبى که دارد، از آن اظهار شکایت و اعتراض و جزع و بىتابى نکردن.
مراتب صبر :
براى صبر 10 مرتبه میتوان برشمرد که چهار مرتبه آن در آستانه سلوک مصداق دارد و شش مرتبه دیگر، مخصوص عارفان در مراحل بعدى سلوک است.
مراتب چهارگانه صبر مبتدیان عبارت است از:
1. صبر در ترک معصیت، هواى نفس و لذّتها و شهوتهاى جسمانى و نفسانى
2. صبر در انجام طاعت و تحمّل دشوارى تزکیه
3. صبر در مصائب، شدائد، ناملایمات و محرومیّتها
4. صبر در نعمت و راحت
مراتب ششگانه صبر عارفان عبارت است از: 1. صبر ِللهِ؛ 2. صبر بِالله؛ 3. صبر عَلَى الله؛ 4. صبر فِى الله؛ 5. صبر مَعَ الله؛ 6. صبر عَنِ الله
آثار و پیامدهاى صبر :
نفس با صبر پیشه کردن، بهتدریج به آنچه خلاف میلش است عادت و بدین وسیله ترقّى میکند. این امر در هر مرتبه از صبر بهنحوى واقع میشود.
1) مبتلا بودن به معاصى و غوطهورى در لذّتها و شهوتهاى نفسانى، انسان را از نیل به مدارج کمال بازمیدارد، از نیل به مقصود محروم میکند و او را به انحطاط و تنزّل به حیات حیوانى دچار میسازد. مقاومت در برابر وساوس شیطانى و تمنّیات نفسانى و باز داشتن خویش از آلوده شدن به معاصى، انسان را از معرض خطر محرومیّت از کمال و مبتلا شدن به انحطاط حفظ میکند. صبر در برابر معاصى منشأ تقواى نفس است.
2) انجام طاعات و عبادات و پرداختن به تزکیه خویش، شرط نیل به مدارج کمال است. سالک قبل از انجام طاعت و عبادت و پرداختن به تزکیه، باید دشوارى خالص ساختن نیّت خویش را متحمّل شود. در هنگام انجام عمل نیز باید بر راحتطلبى و تنبلى خود فائق آید و خود را به تحمّل سختى اداى عمل وادار کند. پس از انجام آن نیز باید دشوارى ممانعت نفس از مبتلا شدن به عُجب و خودپسندى، ریا و... را پذیرا شود. صبر در طاعت و عبادت منشأ انس با حضرت حق است.
3) در زندگى اشخاص، خداوند، چه به دست انسانهاى دیگر و چه از طریق عوامل طبیعى و ماوراء طبیعى، مصائب، شدائد، محرومیتها و ناملایماتى براى آنها پیش میآورد. از آنجا که هیچ حادثه و رخدادى در عالم واقع نمیشود مگر اینکه کار خداست و از خداى حکیم هم کار عبث و بیهوده سر نمیزند، مصائب و بلاهایى هم که خداوند در زندگى انسانها بهوجود میآورد، حکمتهایى دارند. حکمت گرفتارىهایى که خداوند بر سر راه زندگى اشخاص قرار میدهد، به تناسب ویژگىهاى افراد، متفاوت است. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: بلا و گرفتارى براى ظالم، برای تنبیه و تأدیب اوست و براى مؤمن، برای امتحان کردن اوست و براى پیامبران، مایه بالا رفتن درجات کمال آنهاست و براى اولیا، موجب بزرگى و کرامت آنان است.
برخى آثار مثبت مصائب و بلایا براى مؤمن
1. انسانیّت انسان در دل سختیها شکل میگیرد. قرآن کریم میفرماید: هر آینه انسان را در دل سختى آفریدیم. بنابراین بشر در مواجهه با سختىهایى که خداوند در زندگیاش ایجاد میکند، به مدارج انسانیّت راه مییابد و به مقامات انسانى نایل میشود.
2. تحمّل سختىها و شدائد، روح انسان را بزرگ و پرظرفیّت میکند و وجود او را براى دریافت عطاهاى بزرگتر خداوند آماده میسازد.
3. بالاترین منزل سلوک، نیل به دیدار و وصال الهى است و جز با تحمّل سختى و دشوارى، به این منزل نمیتوان راه یافت. خداى متعال میفرماید: اى انسان! تو در سیر به سوى پروردگارت متحمّل سختىهاى بزرگى میشوى، پس آنگاه به لقا و دیدار او نایل میشوى. بنابراین یکى از ثمرات دشوارىهاى زندگى، نیل به لقاء الله است.
4. امتحانات الهى براى این نیست که خداوند وضعیّت درونى شخص را تشخیص دهد؛ زیرا هیچ چیز از علم الهى پوشیده نیست. امتحانات الهى براى این است که خود شخص به شناخت دقیقتر و بهترى از خویش دست یابد. یکى از حکمتهاى مصائب و ابتلائات، دستیابى انسان به همین شناخت است. امام صادق(ع) میفرماید: مؤمن بهاندازه ایمان و نیکى عملش گرفتار میشود. هرکس ایمانش درست و عملش نیکو باشد، گرفتاریش سخت است و هر که ایمانش سست و عملش ضعیف باشد، گرفتاریش اندک است.
5. ابتلائات و سختىها سبب پاک شدن روح مؤمن از آلودگىهایى است که در اثر ارتکاب گناهان به آن مبتلا شده است.
6. ابتلائات و گرفتارىها مایه از بین رفتن ناخالصىها در وجود شخص مؤمن است.
7. ابتلائات و مصائب مایه از بین رفتن و فروکش کردن غرور در وجودشخص مؤمن است.
ادامه دارد...
#صبر
@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
(قسمت هفتم )
ادامه
ششم : #صبر
ششمین عاملی که موجب ظهور عشق در دل سالک الی الله میگرد صبر می باشد.
این عامل در برخوردارى از ایمان ، عشق و طى مراحل سلوک، نقشی کلیدى و اساسی دارد.
تعریف صبر :
صبر یعنى با وجود احساس تلخى و کراهت از امرى در درون خویش، به خاطر نتایج و ثمرات مثبت و مطلوبى که دارد، از آن اظهار شکایت و اعتراض و جزع و بىتابى نکردن.
مراتب صبر :
براى صبر 10 مرتبه میتوان برشمرد که چهار مرتبه آن در آستانه سلوک مصداق دارد و شش مرتبه دیگر، مخصوص عارفان در مراحل بعدى سلوک است.
مراتب چهارگانه صبر مبتدیان عبارت است از:
1. صبر در ترک معصیت، هواى نفس و لذّتها و شهوتهاى جسمانى و نفسانى
2. صبر در انجام طاعت و تحمّل دشوارى تزکیه
3. صبر در مصائب، شدائد، ناملایمات و محرومیّتها
4. صبر در نعمت و راحت
مراتب ششگانه صبر عارفان عبارت است از: 1. صبر ِللهِ؛ 2. صبر بِالله؛ 3. صبر عَلَى الله؛ 4. صبر فِى الله؛ 5. صبر مَعَ الله؛ 6. صبر عَنِ الله
آثار و پیامدهاى صبر :
نفس با صبر پیشه کردن، بهتدریج به آنچه خلاف میلش است عادت و بدین وسیله ترقّى میکند. این امر در هر مرتبه از صبر بهنحوى واقع میشود.
1) مبتلا بودن به معاصى و غوطهورى در لذّتها و شهوتهاى نفسانى، انسان را از نیل به مدارج کمال بازمیدارد، از نیل به مقصود محروم میکند و او را به انحطاط و تنزّل به حیات حیوانى دچار میسازد. مقاومت در برابر وساوس شیطانى و تمنّیات نفسانى و باز داشتن خویش از آلوده شدن به معاصى، انسان را از معرض خطر محرومیّت از کمال و مبتلا شدن به انحطاط حفظ میکند. صبر در برابر معاصى منشأ تقواى نفس است.
2) انجام طاعات و عبادات و پرداختن به تزکیه خویش، شرط نیل به مدارج کمال است. سالک قبل از انجام طاعت و عبادت و پرداختن به تزکیه، باید دشوارى خالص ساختن نیّت خویش را متحمّل شود. در هنگام انجام عمل نیز باید بر راحتطلبى و تنبلى خود فائق آید و خود را به تحمّل سختى اداى عمل وادار کند. پس از انجام آن نیز باید دشوارى ممانعت نفس از مبتلا شدن به عُجب و خودپسندى، ریا و... را پذیرا شود. صبر در طاعت و عبادت منشأ انس با حضرت حق است.
3) در زندگى اشخاص، خداوند، چه به دست انسانهاى دیگر و چه از طریق عوامل طبیعى و ماوراء طبیعى، مصائب، شدائد، محرومیتها و ناملایماتى براى آنها پیش میآورد. از آنجا که هیچ حادثه و رخدادى در عالم واقع نمیشود مگر اینکه کار خداست و از خداى حکیم هم کار عبث و بیهوده سر نمیزند، مصائب و بلاهایى هم که خداوند در زندگى انسانها بهوجود میآورد، حکمتهایى دارند. حکمت گرفتارىهایى که خداوند بر سر راه زندگى اشخاص قرار میدهد، به تناسب ویژگىهاى افراد، متفاوت است. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: بلا و گرفتارى براى ظالم، برای تنبیه و تأدیب اوست و براى مؤمن، برای امتحان کردن اوست و براى پیامبران، مایه بالا رفتن درجات کمال آنهاست و براى اولیا، موجب بزرگى و کرامت آنان است.
برخى آثار مثبت مصائب و بلایا براى مؤمن
1. انسانیّت انسان در دل سختیها شکل میگیرد. قرآن کریم میفرماید: هر آینه انسان را در دل سختى آفریدیم. بنابراین بشر در مواجهه با سختىهایى که خداوند در زندگیاش ایجاد میکند، به مدارج انسانیّت راه مییابد و به مقامات انسانى نایل میشود.
2. تحمّل سختىها و شدائد، روح انسان را بزرگ و پرظرفیّت میکند و وجود او را براى دریافت عطاهاى بزرگتر خداوند آماده میسازد.
3. بالاترین منزل سلوک، نیل به دیدار و وصال الهى است و جز با تحمّل سختى و دشوارى، به این منزل نمیتوان راه یافت. خداى متعال میفرماید: اى انسان! تو در سیر به سوى پروردگارت متحمّل سختىهاى بزرگى میشوى، پس آنگاه به لقا و دیدار او نایل میشوى. بنابراین یکى از ثمرات دشوارىهاى زندگى، نیل به لقاء الله است.
4. امتحانات الهى براى این نیست که خداوند وضعیّت درونى شخص را تشخیص دهد؛ زیرا هیچ چیز از علم الهى پوشیده نیست. امتحانات الهى براى این است که خود شخص به شناخت دقیقتر و بهترى از خویش دست یابد. یکى از حکمتهاى مصائب و ابتلائات، دستیابى انسان به همین شناخت است. امام صادق(ع) میفرماید: مؤمن بهاندازه ایمان و نیکى عملش گرفتار میشود. هرکس ایمانش درست و عملش نیکو باشد، گرفتاریش سخت است و هر که ایمانش سست و عملش ضعیف باشد، گرفتاریش اندک است.
5. ابتلائات و سختىها سبب پاک شدن روح مؤمن از آلودگىهایى است که در اثر ارتکاب گناهان به آن مبتلا شده است.
6. ابتلائات و گرفتارىها مایه از بین رفتن ناخالصىها در وجود شخص مؤمن است.
7. ابتلائات و مصائب مایه از بین رفتن و فروکش کردن غرور در وجودشخص مؤمن است.
ادامه دارد...
#صبر
@sserfan
صبر بر جفای معشوق :
جفاي معشوق، در دو جاست: يكي در رو به بالاي عشق و يكي در نشيب عشق. عشق را بالا و نشيبي هست. در سربالايي عشق، عشق رو به زيادت مي نهد و جفاي معشوق بر عاشق دشوار مي نمايد. اما در سرازيري عشق، عشق عاشق رو به نقصان مي نهد و كارساز اصلي جفا و غيرت معشوق خواهد بود تا بند هستي عاشق پاره گردد! در اين جاست كه عاشق راه را به سرعت مي پيمايد.
احمد غزالی ره
سوانح العشاق 65
#صبر
@sserfan
جفاي معشوق، در دو جاست: يكي در رو به بالاي عشق و يكي در نشيب عشق. عشق را بالا و نشيبي هست. در سربالايي عشق، عشق رو به زيادت مي نهد و جفاي معشوق بر عاشق دشوار مي نمايد. اما در سرازيري عشق، عشق عاشق رو به نقصان مي نهد و كارساز اصلي جفا و غيرت معشوق خواهد بود تا بند هستي عاشق پاره گردد! در اين جاست كه عاشق راه را به سرعت مي پيمايد.
احمد غزالی ره
سوانح العشاق 65
#صبر
@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل ششم : صبر
(قسمت هشتم )
ادامه...
9_سختىها و گرفتارىهاى زندگى دنیوى مایه دلکنده شدن و رهایى از محبّت و فریفتگى دنیا و باز نماندن از یاد خدا و حرکت در جهت تعالى و کمال است.
10. گرفتارىها و محرومیتها موجب شناخته شدن نعمت فراغت و برخوردارى میشود.
11. گاهى خدا براى اینکه عبدى را به خود راه دهد، کارى میکند که همه به او پشت کنند، دست رد به سینهاش بزنند و تنهایش بگذارند. آنگاه خداى متعال او را به خلوت خویش پذیرا میشود. حتى ممکن است براى این منظور عبد را در معرض اتهام ناروایى قرار دهد که عبد هیچ راهى براى انکار و نفى آن نداشته باشد.
12. یکى دیگر از ثمرات مصائب و ابتلائات، اجر عظیمی است که خداوند به کسانى که صبر پیشه میکنند و زبان به جزع و فزع نمیگشایند، عطا میکند و چنین اجرى جز از راه تحمل شدائد و بلایا دسترسىپذیر نیست.
بنا به تعبیر روایات، مؤمن همانگونه که میداند سهمیهاى از رزق از جانب خدا برایش مقدر شده و به او خواهد رسید، میداند سهمیهاى از مصائب و شدائد نیز براى او در نظر گرفته شده و براى او پیش خواهد آمد و لذا براى مواجهه با مشکلات، از پیش آماده است.
4) دل نبستن بر راحت و نعمتى که در زندگى دنیوى براى شخص پیش میآید و معتاد نشدن به رفاه و تنعّم در زندگى و کنترل خویش براى غوطهور نشدن بیش از حد در رفاه و تنعّم و...، مستلزم تحمل دشوارىهایى است که چهارمین مرتبه صبر را تشکیل میدهد. صبر در نعمت و راحت سبب رهایى شخص از جاذبه دنیا و اسارت عالم طبیعت و آمادگى او براى عروج و راه یافتن به عوالم بالاست.
5) انسان تا وقتى اسیر نفس و در حجاب خودى خود است، تمام حرکات و سکنات و مناسک و عباداتش براى خودش است. حق تعالى و توحید و اطاعت او را هم براى خودش میخواهد. شخص تا از بیت نفس خود خارج نشده و از انانیّت بیرون نرفته است، سفرش به سوى خدا آغاز نشده و سالک نیست. تحمل سختى خروج از بیت نفس و بیرون آمدن از خود و خواستهها و آرزوهاى خود و آغاز مهاجرت الىالله، «صبر ِللهِ» نام دارد. شخص با موفقیت در این امر، دیگر هرچه بکند براى حقّ است نه براى خودش.
6) پس از خروج از نفسانیت و انانیّت و آغاز هجرت الىالله، تمام حرکات و سکنات سالک به حول و قوه الهى است و خودش در آن دخالت و نقشى ندارد. در این مرتبه سالک به شهود باطنى، بالعیان مشاهده میکند که صبرش، همانند همه چیزهاى دیگرش، بِالله است و خودش در آن نقشى ندارد. سالک در این مرتبه، به «صبر بِالله» نایل شده است.
7) وقتى صبر بِالله در وجود سالک استقرار و ثبات یافت و سالک در وجود خود و در همه عالَم، متصرف و فاعلى غیر از حق ندید، صبرش «صبر عَلَى الله» است. چنین سالکى تمام بلیّات و مصائب را جلوههاى اسما و صفات خدا میبیند و همانطور که قبلاً بر بلیّات صبر میکرد، اکنون بر خدا و شئون اسمائیّه یا ذاتیّه او صبر میکند.
8) پس از اینکه سالک اهل حضور و موفق به مشاهده جمال اسمائى شد، ثبات و پایداریش در آن مشاهدات و جَلَوات و حفظ دلش از استهلاک و اضمحلال، «صبر فِى الله» نام دارد.
9) پس از اینکه سالک از مشاهده اسمائى بیرون رفت و به مشاهده ذاتى رسید، پایدارى و ثباتش در جلوات ذات، «صبر مَعَ الله» نامیده میشود.
10) پس از اینکه سالک از محو و سُکر وصال، به صحو و هوشیارى بازگشت و به مملکت وجود خویش بازگردانده شد، در عین اشتیاق و حبّ شدید به جمال محبوب، براى اطاعت از محبوب، باید از جمال جمیل او محجوب باشد. تحمّل سختى این محجوبیّت و فراق، شدیدترین مرتبه صبر است و «صبر عَنِ الله» نامیده میشود. در این مقام است که امیرالمؤمنین(ع) به محضر حضرت حق عرضه میدارند: فَهَبنى یا اِلهى وَ سَیِّدى وَ مَولاىَ وَ رَبّى صَبَرتُ عَلى عَذابِکَ فَکَیفَ اَصبِرُ عَلى فِراقِکَ.
منبع :
http://erfanenab.persianblog.ir/
#صبر
@sserfan
عامل ششم : صبر
(قسمت هشتم )
ادامه...
9_سختىها و گرفتارىهاى زندگى دنیوى مایه دلکنده شدن و رهایى از محبّت و فریفتگى دنیا و باز نماندن از یاد خدا و حرکت در جهت تعالى و کمال است.
10. گرفتارىها و محرومیتها موجب شناخته شدن نعمت فراغت و برخوردارى میشود.
11. گاهى خدا براى اینکه عبدى را به خود راه دهد، کارى میکند که همه به او پشت کنند، دست رد به سینهاش بزنند و تنهایش بگذارند. آنگاه خداى متعال او را به خلوت خویش پذیرا میشود. حتى ممکن است براى این منظور عبد را در معرض اتهام ناروایى قرار دهد که عبد هیچ راهى براى انکار و نفى آن نداشته باشد.
12. یکى دیگر از ثمرات مصائب و ابتلائات، اجر عظیمی است که خداوند به کسانى که صبر پیشه میکنند و زبان به جزع و فزع نمیگشایند، عطا میکند و چنین اجرى جز از راه تحمل شدائد و بلایا دسترسىپذیر نیست.
بنا به تعبیر روایات، مؤمن همانگونه که میداند سهمیهاى از رزق از جانب خدا برایش مقدر شده و به او خواهد رسید، میداند سهمیهاى از مصائب و شدائد نیز براى او در نظر گرفته شده و براى او پیش خواهد آمد و لذا براى مواجهه با مشکلات، از پیش آماده است.
4) دل نبستن بر راحت و نعمتى که در زندگى دنیوى براى شخص پیش میآید و معتاد نشدن به رفاه و تنعّم در زندگى و کنترل خویش براى غوطهور نشدن بیش از حد در رفاه و تنعّم و...، مستلزم تحمل دشوارىهایى است که چهارمین مرتبه صبر را تشکیل میدهد. صبر در نعمت و راحت سبب رهایى شخص از جاذبه دنیا و اسارت عالم طبیعت و آمادگى او براى عروج و راه یافتن به عوالم بالاست.
5) انسان تا وقتى اسیر نفس و در حجاب خودى خود است، تمام حرکات و سکنات و مناسک و عباداتش براى خودش است. حق تعالى و توحید و اطاعت او را هم براى خودش میخواهد. شخص تا از بیت نفس خود خارج نشده و از انانیّت بیرون نرفته است، سفرش به سوى خدا آغاز نشده و سالک نیست. تحمل سختى خروج از بیت نفس و بیرون آمدن از خود و خواستهها و آرزوهاى خود و آغاز مهاجرت الىالله، «صبر ِللهِ» نام دارد. شخص با موفقیت در این امر، دیگر هرچه بکند براى حقّ است نه براى خودش.
6) پس از خروج از نفسانیت و انانیّت و آغاز هجرت الىالله، تمام حرکات و سکنات سالک به حول و قوه الهى است و خودش در آن دخالت و نقشى ندارد. در این مرتبه سالک به شهود باطنى، بالعیان مشاهده میکند که صبرش، همانند همه چیزهاى دیگرش، بِالله است و خودش در آن نقشى ندارد. سالک در این مرتبه، به «صبر بِالله» نایل شده است.
7) وقتى صبر بِالله در وجود سالک استقرار و ثبات یافت و سالک در وجود خود و در همه عالَم، متصرف و فاعلى غیر از حق ندید، صبرش «صبر عَلَى الله» است. چنین سالکى تمام بلیّات و مصائب را جلوههاى اسما و صفات خدا میبیند و همانطور که قبلاً بر بلیّات صبر میکرد، اکنون بر خدا و شئون اسمائیّه یا ذاتیّه او صبر میکند.
8) پس از اینکه سالک اهل حضور و موفق به مشاهده جمال اسمائى شد، ثبات و پایداریش در آن مشاهدات و جَلَوات و حفظ دلش از استهلاک و اضمحلال، «صبر فِى الله» نام دارد.
9) پس از اینکه سالک از مشاهده اسمائى بیرون رفت و به مشاهده ذاتى رسید، پایدارى و ثباتش در جلوات ذات، «صبر مَعَ الله» نامیده میشود.
10) پس از اینکه سالک از محو و سُکر وصال، به صحو و هوشیارى بازگشت و به مملکت وجود خویش بازگردانده شد، در عین اشتیاق و حبّ شدید به جمال محبوب، براى اطاعت از محبوب، باید از جمال جمیل او محجوب باشد. تحمّل سختى این محجوبیّت و فراق، شدیدترین مرتبه صبر است و «صبر عَنِ الله» نامیده میشود. در این مقام است که امیرالمؤمنین(ع) به محضر حضرت حق عرضه میدارند: فَهَبنى یا اِلهى وَ سَیِّدى وَ مَولاىَ وَ رَبّى صَبَرتُ عَلى عَذابِکَ فَکَیفَ اَصبِرُ عَلى فِراقِکَ.
منبع :
http://erfanenab.persianblog.ir/
#صبر
@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل ششم صبر
(قسمت نهم)
ادامه...
صبر در برابر حرف مردم :
امیرالمؤمنین در یکی از وصیتهای خود به امام حسن علیهما السلام به خوبی به این مساله پرداخته و عکس العمل مردم نسبت به اعمال ما رو بسیار زیبا بیان نموده که ضروریست با تامل در آنها،صبر و استقامت در برابر قضاوت دیگران را در خود تقویت نماییم :
«إِنْ کُنْتَ عَالِماً عَابُوکَ وَ إِنْ کُنْتَ جَاهِلًا لَمْ یُرْشِدُوکَ وَ إِنْ طَلَبْتَ الْعِلْمَ قَالُوا مُتَکَلِّفٌ مُتَعَمِّقٌ وَ إِنْ تَرَکْتَ طَلَبَ الْعِلْمِ قَالُوا عَاجِزٌ غَبِیٌ وَ إِنْ تَحَقَّقْتَ لِعِبَادَةِ رَبِّکَ قَالُوا مُتَصَنِّعٌ مُرَاءٍ وَ إِنْ لَزِمْتَ الصَّمْتَ قَالُوا أَلْکَنُ- وَ إِنْ نَطَقْتَ قَالُوا مِهْذَارٌ وَ إِنْ أَنْفَقْتَ قَالُوا مُسْرِفٌ وَ إِنِ اقْتَصَدْتَ قَالُوا بَخِیلٌ وَ إِنِ احْتَجْتَ إِلَى مَا فِی أَیْدِیهِمْ صَارَمُوکَ وَ ذَمُّوکَ وَ إِنْ لَمْ تَعْتَدَّ بِهِمْ کَفَّرُوکَ فَهَذِهِ صِفَةُ أَهْلِ زَمَانِک»
حضرت امیر علیهالسلام بعد از توصیه فرزند خود به بیاعتنایی نسبت به حرف مردم، میفرماید:
تو چه توقعی از مردم داری؟!
مردم اینگونهاند که؛
🌺اگر تو انسان عالمی باشی، به تو حسد میبرند و برای اینکه تو را از چشم دیگران بیاندازند، درصدد عیبجویی و خردهگیری از تو برمیآیند.
🌺 اگر مطلبی را ندانی و بخواهی از دیگران استفاده کنی، همّت ندارند که تو را راهنمایی و ارشاد کنند.
🌺اگر به دنبال دقایق و ظرایف علمی باشی، طعنه میزنند که آدم بیکاری است که در پی چنین مسایلی است؛
🌺 اگر طلب علم را رها کنی، تو را کودن و کماستعداد میخوانند.
🌺اگر نسبت به انجام عبادات اهتمام داشته باشی، میگویند: این، آدمِ ظاهرساز و ریاکاری است.
🌺اگر سکوت پیشه کنی، میگویند: لال است؛
🌺و اگر صحبت کنی، میگویند: چه قدر پرحرف است.
🌺اگر پول خرج کنی، میگویند: آدم ولخرجی است،
🌺 اگر اقتصاد داشته باشی، تو را بخیل مینامند.
🌺اگر به پولشان نیاز داشته باشی و از آنها درخواست کمک کنی، رابطهشان را با تو قطع میکنند؛
🌺 اگر نسبت به آنها بیاعتنا باشی، حتی ممکن است تو را کافر و خارج از دین معرفی کنند!
آری مردم اینچنیناند.
بحارالانوار، ج 74، ص 234.
ادامه دارد...
#صبر
@sserfan
عامل ششم صبر
(قسمت نهم)
ادامه...
صبر در برابر حرف مردم :
امیرالمؤمنین در یکی از وصیتهای خود به امام حسن علیهما السلام به خوبی به این مساله پرداخته و عکس العمل مردم نسبت به اعمال ما رو بسیار زیبا بیان نموده که ضروریست با تامل در آنها،صبر و استقامت در برابر قضاوت دیگران را در خود تقویت نماییم :
«إِنْ کُنْتَ عَالِماً عَابُوکَ وَ إِنْ کُنْتَ جَاهِلًا لَمْ یُرْشِدُوکَ وَ إِنْ طَلَبْتَ الْعِلْمَ قَالُوا مُتَکَلِّفٌ مُتَعَمِّقٌ وَ إِنْ تَرَکْتَ طَلَبَ الْعِلْمِ قَالُوا عَاجِزٌ غَبِیٌ وَ إِنْ تَحَقَّقْتَ لِعِبَادَةِ رَبِّکَ قَالُوا مُتَصَنِّعٌ مُرَاءٍ وَ إِنْ لَزِمْتَ الصَّمْتَ قَالُوا أَلْکَنُ- وَ إِنْ نَطَقْتَ قَالُوا مِهْذَارٌ وَ إِنْ أَنْفَقْتَ قَالُوا مُسْرِفٌ وَ إِنِ اقْتَصَدْتَ قَالُوا بَخِیلٌ وَ إِنِ احْتَجْتَ إِلَى مَا فِی أَیْدِیهِمْ صَارَمُوکَ وَ ذَمُّوکَ وَ إِنْ لَمْ تَعْتَدَّ بِهِمْ کَفَّرُوکَ فَهَذِهِ صِفَةُ أَهْلِ زَمَانِک»
حضرت امیر علیهالسلام بعد از توصیه فرزند خود به بیاعتنایی نسبت به حرف مردم، میفرماید:
تو چه توقعی از مردم داری؟!
مردم اینگونهاند که؛
🌺اگر تو انسان عالمی باشی، به تو حسد میبرند و برای اینکه تو را از چشم دیگران بیاندازند، درصدد عیبجویی و خردهگیری از تو برمیآیند.
🌺 اگر مطلبی را ندانی و بخواهی از دیگران استفاده کنی، همّت ندارند که تو را راهنمایی و ارشاد کنند.
🌺اگر به دنبال دقایق و ظرایف علمی باشی، طعنه میزنند که آدم بیکاری است که در پی چنین مسایلی است؛
🌺 اگر طلب علم را رها کنی، تو را کودن و کماستعداد میخوانند.
🌺اگر نسبت به انجام عبادات اهتمام داشته باشی، میگویند: این، آدمِ ظاهرساز و ریاکاری است.
🌺اگر سکوت پیشه کنی، میگویند: لال است؛
🌺و اگر صحبت کنی، میگویند: چه قدر پرحرف است.
🌺اگر پول خرج کنی، میگویند: آدم ولخرجی است،
🌺 اگر اقتصاد داشته باشی، تو را بخیل مینامند.
🌺اگر به پولشان نیاز داشته باشی و از آنها درخواست کمک کنی، رابطهشان را با تو قطع میکنند؛
🌺 اگر نسبت به آنها بیاعتنا باشی، حتی ممکن است تو را کافر و خارج از دین معرفی کنند!
آری مردم اینچنیناند.
بحارالانوار، ج 74، ص 234.
ادامه دارد...
#صبر
@sserfan
صبر بر اذيت و آزار مردم :
همچنان كه خوبي و خوبي ها براي ما رحمتند، بدي و بدي ها هم براي ما رحمتند. بعنوان مثال شخصي مي آيد و با فحش و كلام زشت شما را آزار مي دهد و قلب شما مي شكند و در اين هنگام خطاب الهي مي رسد كه »من نزد دلهاي شكسته ام.« پس آن بد با آن رفتارش تو را به خدانزديك كرده و باعث شده كه با خدا مناجات كرده و به درگاه او زاري و تضرع نمايي،در حاليكه تو نسبت به كسي كه تو را دشنام و آزار داده عصباني هستي ولي اگر به باطن و وجدان نوراني خود برگردي اعتراف خواهي كرد كه بايد بخاطر اين اتفاق شكر نعمت را بجا بياوري و خداوندشاكرين را دوست دارد. البته اين به آن معنا نيست كه در تمام موارد ظلم پذير باشيم.
استاد محمد صالح کمیلی
مطالب سلوکیه
#صبر_بر_آزار_مردم
@sserfan
همچنان كه خوبي و خوبي ها براي ما رحمتند، بدي و بدي ها هم براي ما رحمتند. بعنوان مثال شخصي مي آيد و با فحش و كلام زشت شما را آزار مي دهد و قلب شما مي شكند و در اين هنگام خطاب الهي مي رسد كه »من نزد دلهاي شكسته ام.« پس آن بد با آن رفتارش تو را به خدانزديك كرده و باعث شده كه با خدا مناجات كرده و به درگاه او زاري و تضرع نمايي،در حاليكه تو نسبت به كسي كه تو را دشنام و آزار داده عصباني هستي ولي اگر به باطن و وجدان نوراني خود برگردي اعتراف خواهي كرد كه بايد بخاطر اين اتفاق شكر نعمت را بجا بياوري و خداوندشاكرين را دوست دارد. البته اين به آن معنا نيست كه در تمام موارد ظلم پذير باشيم.
استاد محمد صالح کمیلی
مطالب سلوکیه
#صبر_بر_آزار_مردم
@sserfan