Telegram Web Link
راه پیدا کردن حقیقت ، در سکوت نشستن و به درون نگریستن :

حقيقت چيزي نيست كه بتوان به آن دست يافت. حقيقت از پيش درون ماست. ما خود حقيقت هستيم- جست و جوگر همان جست و جو شونده است. اما ما همچنان در اينجا و آنجا به دنبال حقيقت مي گرديم. هيچگاه حقيقت را در هيچ جايي نخواهيم يافت. يگانه راه يافتن حقيقت دست برداشتن از جست و جوي آن در بيرون است و تنها راه پيدا كردن حقيقت در سكوت نشستن و به درون نگريستن است. مساله انجام دادن كاري مطرح نيست، مساله، انجام ندادن هيچ كاري است. همين كه در حالت سكون قرار گيري و آرامش كامل يابي، حقيقت رخ مي نماياند. حقيقت هميشه در آنجا درون تو بوده است اما تو هيچگاه در آنجا نبوده اي. زماني با حقيقت رو در رو مي شوي كه تو نيز در درونت باشي.

#مراقبه
#سکوت
#ذهن

@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل پانزدهم :اخلاص
(قسمت نهم )

ادامه...

صور و اشکال مختلف ریاء :
1- مقصود عبادت كننده از عمل عبودى، فقط اغراض ديگر باشد و هيچگونه قصد تقرب به خداى متعال نداشته باشد. فقط مى‏خواهد او را چنين و چنان بدانند تا به مقصد دنيوى به انحاء مختلف نايل گردد. اين، بزرگترين و شديدترين صورت «رياء» است. پيداست كه نه تنها عبادت او عبادت نيست، و نه تنها عمل بظاهر عبادت او باطل است، و نيز، نه تنها امر خداى متعال راامتثال نكرده و از عهده تكليف بر نيامده، بلكه، گناه يا گناهان بزرگ ديگرى هم مرتكب شده و عقوباتى را براى خود اكتساب نموده است ،و وضع او بدتر از وضع كسى است كه همان عبادت را بطور كلى ترك بكند. زيرا او علاوه بر اينكه عبادتى انجام نداده، استهزاء به حق نموده و به مردم نيز تلبيس كرده است، و هر يك به جاى خود، مخصوصاً اولى از گناهان بزرگ و هلاكت آور است.

2- اصل مقصود، و مقصود اصلى او از عمل عبودى اغراض ديگر، يعنى اغراض نفسانى و دنيوى بوده و منظور اولى وى اين باشد كه اين و آن ببينند و مطلع شوند تا او از اين طريق كه او را اهل دين و عبادت به حساب بياوردند به اهداف دنيوى خود به اشكال مختلف نايل گردد، و در ضمن و بطور فرعى قصد تقرب و قصد امتثال امر خدا هم داشته باشد، بنحوى كه اگر كسى نبيند و در مسير اهداف دنيوى او قرار نگيرد، عبادت را انجام نخواهد داد، و مجرد امتثال امر حق به تنهايى او را وادار به آن عمل عبودى نخواهد كرد، و به بيان ديگر،
اگر رياء در بين نباشد، آن داعى الهى در وجود او نيست كه فقط براى خدا قيام به آن عمل عبودى بكند اين صورت نيز به همان صورت اول نزديك است و از جهت بطلان عمل و مسائل ديگر شبيه آن است.

3- مقصود او هم امتثال امر حق و تقرب به او باشد، هم نيل به اغراض ديگر از قبيل اطلاع اين و آن، و مدح و تعريف آنان، و كسب منزلت نزد آنان، و جاه و شهرت و مقام، و اهداف نفسانى و دنيوى كه از طريق همين اطلاع مردم و مدح و تعريف آنان، و از طريق جلب قلوب آنان به آنها مى‏رسد. يعنى هر دو جنبه، هم جهت رياء، هم جهت امتثال و تقرب، با هم مساوى باشند و هيچ كدام بر ديگرى رجحان نداشته باشد، بنحوى كه اگر كسى نمى‏ديد و اغراض ديگر حاصل نمى‏شد و در مسير اهداف نفسانى دنيو او قرار نمى‏گرفت، داعى طاعت از حق و امتثال امر، و داعى تقرب به حق به تنهايى او را وادار به عبادت نمى‏كرد و آنرا انجام نمى‏داد. و نيز، اگر مسئله امتثال امر و تقرب به حق در ميان نبود، فقط براى نشان دادن به اين و آن و براى اغراض نفسانى و اهداف دنيوى اقدام به عبادت نمى‏نمود و اين جهات نيز به تنهايى او را وادار به عبادت نمى‏كرد.
اين صورت از رياء نيز اگر چه با دو صورت قبلى فرق مى‏كند، ليكن در اينكه موجب بطلان عبادت و فساد عمل مى‏باشد، و در اينكه چنين عبادتى به سوى حضرت پروردگار صعود نمى‏كند و چنين كسى از عهده تكليف بر نمى‏آيد و امر خدا را امتثال نكرده و تقربى نداشته است، هيچگونه شبهه‏اى نيست.
رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «يقول الله تعالى: من عمل لى عملا أشرك فيه غيرى فهوله كله، و أنامنه برئ، و أنا أغنى الاغنياء عن الشرك» (جامع السعادات، ج 2، ص 370) يعنى «خداى تعالى مى‏فرمايد: هر كس عملى را براى من انجام دهد كه در آن غير من را شريك بگرداند، همه آن عمل مخصوص همان غير خواهد بود و من از چنين عملى بيزارم، و من از شرك از همه غنى‏تر هستم».
شبيه همين مضمون از امام صادق سلام الله نيز در اصول كافى در باب رياء نقل شده است.
و نيز از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم نقل شده است كه فرمود: «لا يقبل الله تعالى عملا فيه مثقال ذرة من رياء»(جامع السعادات، ج 2، ص 370). يعنى «خداى تعالى قبول نمى‏كند عملى را كه در آن به اندازه ذره‏اى رياء باشد».
كما اينكه از آن حضرت نقل شده كه فرمود: «ان ادنى الرياء شرك»(جامع السعادات، ج 2، ص 370) يعنى «كمترين رياء، شرك است».
ادامه دارد...

#اخلاص
#ریا

@sserfan
مرحوم شاه آبادی :
برای دنیایتان هم که شده ،سحر ها بیدار شوید،چون بیداری سحر ،وسعت رزق، زیبایی چهره ،وخوش اخلاقی می آورد.
#سحرخیزی
@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل پانزدهم :اخلاص
(قسمت دهم )

صور و اشکال مختلف ریاء :
ادامه...
4- مقصود اصلى او از عمل عبودى همان امتثال امر حق و تقرب به او باشد، بنحوى كه او به هر صورت آن عمل عبودى را انجام خواهد داد، چه كسى بداند و مطلع بشود، و چه كسى نداند و مطلع نگردد، چه در معرض ديد اين و آن باشد، و چه نباشد. ليكن به لحاظ اينكه گرفتار نفس و هواهاى نفسانى است، از اطلاع يافتن اين و آن به نشاط خاصى برخوردار مى‏گردد و با حال و ذوق مخصوصى عمل عبودى را انجام مى‏دهد، و اما به وقت تنهايى و آنجا كه كسى يا كسانى حاضر و ناظر نيستند، آن نشاط و آن حال و هوا را ندارد و بى نشاط و بى حال و بى ذوق است، و عبادت را با كسالت انجام مى‏دهد.
اين هم صورتى از صور گوناگون «رياء» است. در اين مورد از جهت بطلان عبادت و فساد عمل و يا عدم بطلان اصل آن، ما هيچگونه نظرى نمى‏دهيم و لازم است هر كسى به استنباط خود از ادله شرعى عامل باشد در صورتى كه از اهل استنباط و اجتهاد باشد، والا به فتواى مرجع تقليد خود عمل نماید.البته در صور قبلی نظر فقها شیعه همان است که گفتیم و در اینکه این هم صورتی از ریاء است شکی نیست.

اين صورت از رياء براى بسيارى از صاحبان ايمان مورد ابتلاء مى‏باشد و نجات يافتن و پاك شدن از آن احتياج به مجاهدت دارد. جهت آن هم عبارت از اين است كه اكثر صاحبان ايمان اگر اغراض ديگر نفسانى و دنيوى را هم در عبادات خود دخالت ندهند و فقط براى امتثال امر حق و تقرب به او كارهاى عبودى خود را انجام بدهند، به لحاظ اينكه گرفتار حب مدح وحب جاه هستند، و خلاص شدن از اين رذيله هم بسيار سخت است چون در هر فرصتى به نوعى به ظهور مى‏رسد، طبعاً در مقام عبادت هم از شراين رذيله مصون نمى‏مانند، و به اقتضاى همين رذيله اگر چه بسيار دقيق هم باشد و احياناً خود نيز متوجه نشوند، براى جلب توجه نظر اين و آن، و براى اينكه نزد مؤمنين محبوب و ممدوح گردند و منزلتى نزد آنان پيدا كنند، آنجا كه كسى يا كسانى حاضر هستند و مى‏بينند، اعمال عبودى خود را با نشاط و حال خاصى بجا مى‏آورند، وليكن در تنهايى آن نشاط و حال را ندارند.
پيداست كه اين نشاط، اگر چه خود انسان بر اثر مكر نفس نفهمد، نشاط برخاسته از انجذاب به سوى حضرت مقصود نيست، زيرا اگر آن بود نه تنها در همه وقت مى‏بود، بلكه در خلوت و تنهايى بيشتر وكاملتر هم مى‏شد. اين نشاط در حقيقت، نشاط برخاسته از نفس و هواى نفس است. و همچنين اين حال و ذوق، اگر چه خود انسان نداند، حال و ذوق نشأت گرفته از انقطاع الى الله نيست، بلكه، نشأت گرفته از نفس، و در اصل، حال و ذوق نفس است، مانند همه حالها و ذوقها كه نفس انسان نسبت به خواسته‏هاى خود دارد.
ادامه دارد...

#اخلاص
#ریاء

@sserfan
چهار مرتبه ی  اخلاص  :

اول، تصفيه عمل است- چه عمل قلبى يا قالبى- از شائبه رضاى مخلوق و جلب قلوب آنها...

مرتبه دوم، تصفيه عمل است از حصول مقصودهاى دنيوى و مآرب زائله فانيه، گرچه داعى آن باشد كه خداى تعالى به واسطه اين عمل عنايت كند؛ مثل، خواندن نماز شب براى توسعه روزى‏ ...

مرتبه سوّم، تصفيه آن است از رسيدن به جنّات جسمانيّه و حور و قصور و امثال آن‏ ...

مرتبه چهارم، آن است كه عمل را تصفيه كند از خوف عقاب و عذابها [ى‏] جسمانى موعود ...

امام خمینی ره
آداب_الصلاة ، صفحه 164

#اخلاص

@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل پانزدهم :اخلاص
(یازدهم )

ادامه...
صور  و اشکال مختلف ریاء :
5- مقصود اصلى و اولى او به هنگام عبادت همان فرمانبرداری از  امر حق و تقرب به او باشد، و فقط به همين منظور عمل عبودى را انجام بدهد و به آخر برساند، وليكن بعد از عمل، يعنى بعد از انجام دادن عبادت بانيت صحيح و با قصد پاك، بر اثر گرفتار بودن به هواهاى نفسانى از قبيل جاه‏ طلبى، شهرت‏ طلبى، حب مدح، و اغراض ديگر، بنحوى از انحاء عبادت خود را به اين و آن معلوم كند، چه به صراحت به زبان بياورد، چه با تلويح و اشاره بفهماند، آن هم به اشكال گوناگون، و چه با حركت خاصى تفهيم كند. پيداست كه ريزه‏كاريهاى اين امر با گفتن و نوشتن، و با توضيح دادن تمام نمى‏شود، و جهت آن هم پيچيدگى مكرها و حيله ‏هاى نفس و در وراى آن شيطان است كه اطوار آنها را حد و حصرى نيست، و خلاصى يافتن از آنها هم كار هر كسى نيست - الا ما رحم ربى -

اما اينكه اين نوع از رياء موجب بطلان  عمل، يا فساد آن، و يا كم شدن فضيلت آن مى‏شود؟ مسئله‏اى است كه نظر دادن در آن خارج از وظيفه ماست.
در اين روايت از امام باقر سلام الله عليه دقت مى‏كنيم. مى‏فرمايد: «
«باقى ماندن بر عمل، و يا نگهدارى عمل، از خود عمل سخت‏تر است. اصول کافی جلد دو )
راوى سؤال كرد: باقى ماندن بر عمل و نگهدارى آن چيست؟ امام در توضيح فرمود: شخصى صله ‏اى و يا انفاقى مى‏كند فقط براى خداى بى‏ شريك، و به صورت عبادت سرى براى او نوشته مى‏شود. سپس آنرا ذكر مى‏كند و به ياد اين و آن مى‏اندازد. پس آن عمل از مرتبه عبادات سرى محو و در مرتبه عبادات علنى براى او نوشته مى‏شود».


ظاهراًمقصود اين است كه دربار اول، نظر او از معلوم كردن و گفتن عمل عبودى خود اغراض نفسانى نباشد، بلكه بخواهد اين و آنرا به اعمال صالحه تشويق بنمايد. در اين صورت عمل او از مرتبه عبادات سرى به مرتبه عبادات علنى منتقل مى‏شود، و براى هر كدام هم فضيلت خاصى هست. وليكن دربار دوم نظر او از گفتن و معلوم كردن عمل عبودى خود اغراض نفسانى باشد كه در اين صورت عبادت او بطور كلى از مرتبه عبادات، يعنى از مرتبه علنى آنها هم محو مى‏گردد و به صورت رياء در مى‏آيد.

در هر صورت، اين نوع از رياء از مشكلات در طريق عبوديت است، و بسا افرادى كه از اين طريق به خسرانها و هلاكتها مى‏افتند. زيرا بطورى كه اشاره نموديم مكايد و حيل شيطان و نفس بسيار متنوع و در بعضى صور بسيار دقيق و عميق است كه تشخيص آنها از سخت‏ترين كارهاست، و ممكن است انسان در معرض آنها بيفتد ولى توجه نداشته باشد.
ادامه دارد...
#اخلاص
#ریا

@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل پانزدهم :اخلاص
(قسمت دوازدهم )
ادامه...
صور  و اشکال مختلف ریاء :
... انسان خودش توجه ندارد و بدون توجه به انحاء مختلف سعى مى‏كند بنحوى عبادات و مجاهدات، و خصوصيات عبودى خود را معلوم نمايد. و مى‏بينيد انسان با شيطان و با نفس خود به مقابله بر مى‏خيزد و مراقبت مى‏كند خطا ننمايد و عبادات و خصوصيات عبودى خود رامعلوم نكند، و از فلان گفتار و فلان حركت و فلان اشاره و فلان رويه پرهيز و اجتناب هم مى‏كند، تا به شيطان و به نفس خود جواب رد بدهد و از معلوم نمودن اعمال و حالات عبودى خود مصون باشد، وليكن بدون اينكه خود متوجه شود از راه يا راههاى ديگرى مشمول اغواى شيطان و مكر نفس مى‏گردد، و بنحو يا انحاء ديگرى سعى در معلوم كردن اعمال عبودى خود مى‏كند و راه خسران در پيش مى‏گيرد.

البته اين يك حقيقت كلى در همه ابواب عبوديت وسلوك است كه شيطان با كمك گرفتن از نفس اماره براى اغواء و اضلال انسان از راههاى گوناگون وارد مى‏شود، و فقط مخصوص اين باب نيست.
از اين نكته نبايد غفلت بكنيم كه شيطان در اول امر به عزت خداى متعال قسم خورده است كه در اغواى انسانها خواهد كوشيد، و گفته است همه را اغواء خواهد كرد، هر كسى را به نحوى و در مرتبه‏ اى ازمراتب اغواء، جز مخلصين ازبندگان خدا. و اين براى هر صاحب بصيرتى هشدار است كه مسئله اغواى شيطان را ساده نگيرد، و نجات يافتن از اطوار مختلف اغواى او را سهل نشمارد، و در پى بردن به اشكال گوناگون اغواء، و در نجات دادن خود از آنها مجاهدت سخت و پى‏گير داشته باشد، و بداند اصل عبادت كردن زياد مهم نيست، بلكه، حفظ عبادت از آفات شيطانى بسيار مهم است، و توجه داشته باشد كه شيطان را از هر راهى كه روى آورده است از خود دور كند، آن خبيث بظاهر كنار مى‏رود، وليكن از راه ديگر وارد مى‏شود، يعنى آن راه را ترك مى‏كند و راه ديگرى اتخاذ مى‏نمايد و به سراغ انسان مى‏آيد، آنهم بدون معطلى، به نحوى كه انسان فكر مى‏كند شيطان را كنار زده، ولى او در همان حال كه انسان چنين فكر مى‏كند از راه جديدى به صحنه آمده است و هنوز انسان توجه ندارد، و اگر به راه جديد او نيز پى ببرد و به مقابله بپردازد، باز او راه ديگرى انتخاب مى‏كند. و اين همان «خنوس» آن «خناس» است.

«خناس» كه لقب شيطان وسواس است و در قرآن كريم اينچنين ناميده شده است، به اين معنى است كه على الاتصال ظاهر مى‏شود و غايب مى‏گردد، از راهی بر می گردد و از راه دیگری می آید ،از چهره ای کنار می کشد و با چهره ای تازه ای به میدان قدم می گذارد .
منبع :مقالات مرحوم آیت الله شجاعی ره
ادامه دارد ...
#اخلاص
#ریاء

@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل پانزدهم :اخلاص
(قسمت سیزدهم )

ادامه...
صور و اشکال مختلف ریاء :
۶_مقصود اصلی و اولی او از عبادات تقرب و فرمانبراری از امر حق باشد و خود او به هیج وجه حرکتی در معلوم نمودن عبادات و خصوصیات عبادی خود نداشته باشد ،اما اتفاقا و به طور طبیعی بنا به عللی عبادت ها و مجاهدت های او معلوم گردد و او از اطلاع یافتن این و آن مسرور شود .
این هم در صورتی که مسرور شدن او از اطلاع یافتن این و آن به جهت اغراض و هوای های نفسانی باشد ریا محسوب میشود و شکلی از اشکال آن است. مثلا از این جهت مسرور بشود که خوب شد مردم به این امر که من اهل عبادت و اهل معنی هستم مطلع گشتند آن هم بدون اینکه من خودم معلوم بکنم . بنابر این دید خاصی به من پیدا میکنند و احترام و حساب خاصی برای من قائل می شوند و پیش مردم روز به روز منزلت بیشتری می یابم و به پاکی و معنویت معروف می گردم و در اینجا و در آنجا نام مرا میبرند و به بزرگی یاد میکنند . هم شهرت پیدا می کنم و هم مورد توجه و اقبال مردم میشوم و از طرفی هم مردم در رفع حوایج من می کوشند ، آن هم با یک اشتیاق مخصوص و بدون اینکه تکلفی باشد . و همین طور از اغراض و هوای های دیگر که با شمردن تمام نمیشوند .

مسرور گشتن او از اطلاع یافتن این و آن به جهت اغراض نفسانی به نحوی که ذکر شد به خوبی حاکی از این است که هنوز اغراض پست برای او و در نزد او مطلوب تر از مقصد اصلی است .
اگر او یک طالب صادق و سالک دردمند بود، آنوقت مسرور میگشت که نشانی از قبول حضرت مقصود را بدست بیاورد و شاهد و علامتی بر این می یافت  که طاعات و  مجاهدات او مقبول ساحت قدس قرار گرفته و در نتیجه خود او مقبول جناب او گشته .

معنی مسرور شدن او با اطلاع یافتن این و آن با کمال وضوح این است که او از وسیله شهرت و اغراض دیگر بودن طاعات و مجاهداتش شادمان است . و این بدان معنی است که گویی همه ی آن مجاهدات و طاعات برای همین ها بوده است نه برای نیل به حق و رضوان او، و گویی مقصد اصلی در این  بین فراموش شده و مقاصد دیگری   مطرح گردیده است و بالاخره گویی آن همه طاعت ها و مجاهدت ها وسیله ای برای نفس در نیل به خواسته ها شده است .
ادامه دارد...
#اخلاص
#ریا

@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل پانزدهم :اخلاص
(قسمت چهاردهم )

ادامه...
اگر خود شما با كمى تأمل پيش بياييد، به روشنى مى‏يابيد كه عبادات چنين كسى و خود او نزد حضرت حق چه معنايى پيدا مى‏كند، و حساب اعمال و حساب خود او نزد خداى خبير چه مى‏شود؟ خدايى كه به همه ظاهر و باطن بخوبى احاطه دارد و مى‏بيند. او به هنگام عمل مى‏گويد مقصودم تويى اى خدا، وبا اطلاع يافتن اين و آن از عبادات وى مسرور مى‏گردد و مى‏گويد خوب شد ومرا چنين و چنان مى‏دانند و چه مى‏شود و چه مى‏شود، و گويى كه مى‏گويد مقصودم را نايل گشتم و مقصود، همينها بود!!.اينها همه از نفس است، و از هواهاى آن نشأت مى‏گيرد. مادامى كه اين طغيانگر رام نگشته است، اينها و امثال اينها انسان را تهديد مى‏كند.

آنچه گفته شد  در صورتى است كه مسرور شدن او از اطلاع يافتن اين و آن بر عبادات وى به جهت اغراض و هواهاى نفسانى و دنيوى باشد. اما اگر مسرور شدن او از اطلاع يافتن مردم به جهت اغراض و هواها نباشد، بلكه از اين جهت مسرور بشود كه خداى متعال به او عنايت خاص دارد و كارهاى خوب او را آشكار مى‏كند ولى كارهاى بد او را ستر مى‏فرمايد، و گويى كه كارهاى بد او را ستر مى‏فرمايد، در اين صورت «رياء» محسوب نيست و بى اشكال خواهد بود. زيرا نظر او به مردم، به جاه و شهرت، به اقبال و احترام آنان، و به اغراض و هواهاى ديگر نيست، بلكه، نظر او به فضل پروردگار است.

در اين روايت به دقت و تأمل مى‏پردازيم:  «زراره مى‏گويد از امام باقر سلام الله عليه سؤال كردم از شخصى كه چيزى از اعمال خير را انجام مى‏دهد، و در اين هنگام كسى او را مى‏بيند، و اين امر او را مسرور مى‏كند؟ امام فرمود: وقتى عمل خير را بدين منظور انجام نداده كه مردم بدانند، اشكالى ندارد. كسى نيست مگر اينكه دوست مى‏دارد خير و خوبى در ميان مردم براى او ظاهر شود».تذكر اين نكته را لازم مى‏بينيم كه مسرور شدن از اطلاع يافتن اين و آن ممكن است غير از آنچه ذكر كرديم به جهت مقاصد صحيحه ديگرى نيز باشد كه براى مراعات اختصار از بيان آنها صرف نظر مى‏كنيم.البته بايد كاملا مراقب خود بود كه با توجيهات ناصحيح در معرض مكايد شيطانى و نفسانى قرار نگرفت. چه بسا انسان به جهت همان هواها و اغراض نفسانى و دنيوى از اطلاع يافتن اين و آن مسرور بشود وليكن پيش خود چنين براى خود توجيه بكند كه سرور او به جهت مقاصد صحيحه است، و در حقيقت، بدون توجه در دام شيطان و نفس اماره بيفتد. و به همين لحاظ بايد كاملا هوشيار باشد، و بايد خود را آزمايش كند، تا اگر گرفتار مكايد شيطانى ونفسانى است در استخلاص خود بكوشد.مثلاً آنجا كه فكر مى‏كند مسرور گشتن او از اطلاع يافتن اين و آن به جهت تشويق شدن آنها به عبوديت است و نه به جهت دیگر.
ادامه دارد...
#اخلاص 
#ریا

@sserfan
جـهاد و سحرخيزى وذكر :

عَنِ النَّبىِّ صلي الله عليه و آله قالَ: لِأنْ اُصَلِّىَ الصُّبْحَ ثُمَّ أجْلِسُ فى مَجْلِسٍ أذْكُرُاللّه َ عز و جل حَتّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ أحَبُّ إلىَّ مِنْ شَدِّ عَلى جِيادِ الْخَيْلِ فى سَبيلِ اللّه ِ  عز و جل .

پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود: اينكه نماز صبح را بجا آوردم سپس در جايى بنشينم و خداى عزيز و بزرگ را ذكر بگويم تا آفتاب طلوع كند پيش من محبوبتر است از اينكه اسب را زين كرده و به جهاد در راه خدا پردازم.
بحارالانوار جلد ۴۴

#سحرخیری

@sserfan
2024/09/30 19:31:13
Back to Top
HTML Embed Code: