راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل دوازدهم:مراقبه
(قسمت هشتم )
ادامه...
مراقبت اخلاقی و عرفانی :
اگر كسي به مقام شهود رسيد كه: اَنْ تَعبُدَ اللهْ كَاَنَّكَ تَراه، معبود خود را مشاهده ميكند و اگر به آن مقام نرسيد، ميفهمد كه خدا او را مشاهده ميكند؛ كه اين مراقبت اخلاقي غير از مراقبت عرفاني است. مسئله محاسبه، مراقبه، مشارطه و همه امور را در فن اخلاق هم مطرح ميكنند؛ امّا اين كجا و آنچه در عرفان مطرح مي شود كجا! در فن مراقبت، ايني كه انسان مراقب خودش باشد؛ حرف بيجا نزند، گناه نكند، خلاف نكند، بيراهه نرود، راه كسي را نبندد و مانند آن. امّا مراقبتي كه در عرفان مطرح است، اين است که بداند در مشهد و محضر خداست؛ خدا رقيب اوست، خدا مراقب اوست؛ او را دارد ميبيند. اينجا ادب مَعَ الله است كه در سوره مباركه علق به آن اشاره كرد، فرمود: اَلَمْ يَعلَمْ بِاَنَّ اللهَ يَري.
دين قبل از اينكه ما را از جهنّم بهراساند، به حيا دعوت كرده است. اگر كسي از حيا طرفي نبسته است، آنگاه خُذُوهُ فَغُلُّوه. ثُمَّ الجَحيمَ صَلُّوه؛ و گرنه در سوره علق كه جزء سُوَر اوّليه قرآن كريم است؛ در آنجا سخن از ادب است، سخن از مراقبت است: اَلَمْ يَعلَمْ بِاَنَّ اللهَ يَري.
مظهر اسماء الهي شدن در سايه مراقبت عرفاني :
اگر اينچنين شد؛ آينه حق قرار ميگيرد، حق هم مثل او. آنگاه وقتي آينه شد، به قول مرحوم حكيم الهي قمشهاي آينه شو تا بَرَدت سوي دوست، كوي دوست. اگر آينه او شد، از مقام محضر بودن به مقام مظهر بودن ميرسد. آنگاه نامي از اسماي حُسناي الهي در او جلوه ميكند. اگر ائمه اطهار(ع) فرمودند: ما كلمات تامّاتايم، ما اسماي حُسناي الهي هستيم؛ همين است كه اينها مظاهر اسماي فعليّه الهياند، كلمات تامّه فعليّه الهياند و به مقامي رسيدهاند كه از محضر بودن به مظهريّت بار يافتهاند. اين راه براي همه هست، البتّه درجات اين راه فرق ميكند.
غرض آن است كه اساس سلوك الهي، آن توجه است. اگر خدا فرمود: به هر سو بنگري، لطف الهي هست؛ انسان هم بايد طوري باشد كه به هر سو مينگرد، وجهُ الله را ببيند و اگر به اين مقام نرسيد، معلوم ميشود اين سلوك عملي ندارد؛ فقط سلوك علمي نصيبش شده است. اميدواريم خداي سبحان توفيق معرفت سلوك علمي و پيمودن سلوك عملي را به همگان عطا كند.
آيتالله جوادي آملي «سلوك الهي
" ادامه دارد...
#مراقبه
@sserfan
عامل دوازدهم:مراقبه
(قسمت هشتم )
ادامه...
مراقبت اخلاقی و عرفانی :
اگر كسي به مقام شهود رسيد كه: اَنْ تَعبُدَ اللهْ كَاَنَّكَ تَراه، معبود خود را مشاهده ميكند و اگر به آن مقام نرسيد، ميفهمد كه خدا او را مشاهده ميكند؛ كه اين مراقبت اخلاقي غير از مراقبت عرفاني است. مسئله محاسبه، مراقبه، مشارطه و همه امور را در فن اخلاق هم مطرح ميكنند؛ امّا اين كجا و آنچه در عرفان مطرح مي شود كجا! در فن مراقبت، ايني كه انسان مراقب خودش باشد؛ حرف بيجا نزند، گناه نكند، خلاف نكند، بيراهه نرود، راه كسي را نبندد و مانند آن. امّا مراقبتي كه در عرفان مطرح است، اين است که بداند در مشهد و محضر خداست؛ خدا رقيب اوست، خدا مراقب اوست؛ او را دارد ميبيند. اينجا ادب مَعَ الله است كه در سوره مباركه علق به آن اشاره كرد، فرمود: اَلَمْ يَعلَمْ بِاَنَّ اللهَ يَري.
دين قبل از اينكه ما را از جهنّم بهراساند، به حيا دعوت كرده است. اگر كسي از حيا طرفي نبسته است، آنگاه خُذُوهُ فَغُلُّوه. ثُمَّ الجَحيمَ صَلُّوه؛ و گرنه در سوره علق كه جزء سُوَر اوّليه قرآن كريم است؛ در آنجا سخن از ادب است، سخن از مراقبت است: اَلَمْ يَعلَمْ بِاَنَّ اللهَ يَري.
مظهر اسماء الهي شدن در سايه مراقبت عرفاني :
اگر اينچنين شد؛ آينه حق قرار ميگيرد، حق هم مثل او. آنگاه وقتي آينه شد، به قول مرحوم حكيم الهي قمشهاي آينه شو تا بَرَدت سوي دوست، كوي دوست. اگر آينه او شد، از مقام محضر بودن به مقام مظهر بودن ميرسد. آنگاه نامي از اسماي حُسناي الهي در او جلوه ميكند. اگر ائمه اطهار(ع) فرمودند: ما كلمات تامّاتايم، ما اسماي حُسناي الهي هستيم؛ همين است كه اينها مظاهر اسماي فعليّه الهياند، كلمات تامّه فعليّه الهياند و به مقامي رسيدهاند كه از محضر بودن به مظهريّت بار يافتهاند. اين راه براي همه هست، البتّه درجات اين راه فرق ميكند.
غرض آن است كه اساس سلوك الهي، آن توجه است. اگر خدا فرمود: به هر سو بنگري، لطف الهي هست؛ انسان هم بايد طوري باشد كه به هر سو مينگرد، وجهُ الله را ببيند و اگر به اين مقام نرسيد، معلوم ميشود اين سلوك عملي ندارد؛ فقط سلوك علمي نصيبش شده است. اميدواريم خداي سبحان توفيق معرفت سلوك علمي و پيمودن سلوك عملي را به همگان عطا كند.
آيتالله جوادي آملي «سلوك الهي
" ادامه دارد...
#مراقبه
@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل دوازدهم :مراقبه
(قسمت نهم )
ادامه...
مراقبت اخلاقی و عرفانی :
در روایت داریم که قلب المومن عرش الرحمن است و از امام ششم (ع) روایت شده قلب، حرم امن الهی است، در غیر آن غیر خدا را راه ندهید و این میسر نیست، مگر با مراقب نفس که ما در روزه خود تمرین مراقبت نفس می کنیم، برای اینکه از اذان صبح شرعی تا اذن مغرب شرعی دائم در حال مراقبه هستیم که مبادا به لحاظ فقهی روزه مان باطل شود، بعد از آن مراقبه اخلاقی نیز می کنیم خود ما این حس را داریم که ماه رمضان با دیگر ماه ها متفاوت است و دائم در حال مراقبه هستیم که غیبت نکنیم، دروغ نگوییم، زخم زبان نزنیم، آبروی دیگران را نریزیم و این یعنی مراقبتهای اخلاقی با دور کردن رذایل و کسب فضائل؛ یعنی از انسان مطیع فقهی به انسان فاضل اخلاقی ارتقا می یابیم و وقتی به اواخر ماه مبارک رمضان نزدیک می شویم، دل هایمان نورانیت یافته و عقل ها شکوفا می شود.
مراقبت عرفانی این است که واجب را انجام داده از حرام بپرهیزیم از مکروهات اجتناب کرده و به مستحبات اهتمام داشته باشیم، یعنی با التزام به شرع مقدس و سنت نبوی به مقام انقطاع جز خدا برسیم که در فرازهای انتهایی مناجات شعبانیه به بهترین شکل بیان می شود. پس از آن به جایی می رسیم که قلبمان از غیر خدا جدا می شود و جز او را در دل راه نمی دهیم. در اینجا قلب عرش الرحمن است؛ یعنی محل حاکمیت مطلقه حق و تنها خدا بر دل ما حکومت می کند و دل آیینه نمایش حاکمیت و مالکیت مطلقه حق می شود که این همان حرم حق است که حرامیان را به آن راه نیست. این یعنی اغیار را به دل راه ندادن و این نقش روزه است که ما را از مراقبت های اولیه فقهی به مراقبت های بالاتر یعنی اخلاقی پس از آن عرفانی عبور می دهد؛ می توان در مقام تمثیل گفت، دهه نخست ماه مبارک رمضان فرصتی است برای مراقبه فقهی، دهه دوم برای مراقبات اخلاقی و دهه سوم مراقبات عرفانی؛ یعنی اگر اهل معرفت باشیم وقتی ماه مبارک رمضان در حال اتمام است گویی از محبوب و معبود جدا می شویم که امام چهارم (ع) در دعای وداع این دلتنگی را به خوبی به تصویر کشیده اند، با تمام وجود می گوییم حیف و دلتنگ می شویم و این حس نتیجه مراقبه نفس و رسیدن به مقام بالای عرفانی است.
منبع :
http://www.hawzah.net/fa/Article/View/
#مراقبه
#روزه
@sserfan
عامل دوازدهم :مراقبه
(قسمت نهم )
ادامه...
مراقبت اخلاقی و عرفانی :
در روایت داریم که قلب المومن عرش الرحمن است و از امام ششم (ع) روایت شده قلب، حرم امن الهی است، در غیر آن غیر خدا را راه ندهید و این میسر نیست، مگر با مراقب نفس که ما در روزه خود تمرین مراقبت نفس می کنیم، برای اینکه از اذان صبح شرعی تا اذن مغرب شرعی دائم در حال مراقبه هستیم که مبادا به لحاظ فقهی روزه مان باطل شود، بعد از آن مراقبه اخلاقی نیز می کنیم خود ما این حس را داریم که ماه رمضان با دیگر ماه ها متفاوت است و دائم در حال مراقبه هستیم که غیبت نکنیم، دروغ نگوییم، زخم زبان نزنیم، آبروی دیگران را نریزیم و این یعنی مراقبتهای اخلاقی با دور کردن رذایل و کسب فضائل؛ یعنی از انسان مطیع فقهی به انسان فاضل اخلاقی ارتقا می یابیم و وقتی به اواخر ماه مبارک رمضان نزدیک می شویم، دل هایمان نورانیت یافته و عقل ها شکوفا می شود.
مراقبت عرفانی این است که واجب را انجام داده از حرام بپرهیزیم از مکروهات اجتناب کرده و به مستحبات اهتمام داشته باشیم، یعنی با التزام به شرع مقدس و سنت نبوی به مقام انقطاع جز خدا برسیم که در فرازهای انتهایی مناجات شعبانیه به بهترین شکل بیان می شود. پس از آن به جایی می رسیم که قلبمان از غیر خدا جدا می شود و جز او را در دل راه نمی دهیم. در اینجا قلب عرش الرحمن است؛ یعنی محل حاکمیت مطلقه حق و تنها خدا بر دل ما حکومت می کند و دل آیینه نمایش حاکمیت و مالکیت مطلقه حق می شود که این همان حرم حق است که حرامیان را به آن راه نیست. این یعنی اغیار را به دل راه ندادن و این نقش روزه است که ما را از مراقبت های اولیه فقهی به مراقبت های بالاتر یعنی اخلاقی پس از آن عرفانی عبور می دهد؛ می توان در مقام تمثیل گفت، دهه نخست ماه مبارک رمضان فرصتی است برای مراقبه فقهی، دهه دوم برای مراقبات اخلاقی و دهه سوم مراقبات عرفانی؛ یعنی اگر اهل معرفت باشیم وقتی ماه مبارک رمضان در حال اتمام است گویی از محبوب و معبود جدا می شویم که امام چهارم (ع) در دعای وداع این دلتنگی را به خوبی به تصویر کشیده اند، با تمام وجود می گوییم حیف و دلتنگ می شویم و این حس نتیجه مراقبه نفس و رسیدن به مقام بالای عرفانی است.
منبع :
http://www.hawzah.net/fa/Article/View/
#مراقبه
#روزه
@sserfan
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل دوازدهم :مراقبه
(قسمت دهم )
ادامه...
مراتب مراقبه در کلام علامه طباطبایی ره :
اوّل درجه مراقبه اينست كه سالك از محرّمات اجتناب كرده و تمامى واجبات را اتيان كند، و در اين دو امر به هيچ وجه من الوجوه مسامحه نورزد.
دوّم درجه، آنست كه مراقبه را شديد نموده و سعى كند هر چه مىكند براى رضاى خدا باشد و از امورى كه لهو و لعب ناميده مىشود اجتناب نمايد. و چون در اين مرتبه اهتمام نمود براى او تمكّن پيدا مىشود كه ديگر خود را نباخته و اين خوددارى در او به سر حدّ ملكه برسد.
سوّم درجه، آنست كه پروردگار جهان را پيوسته ناظر خود ببيند، و كمكم اذعان و اعتراف مىنمايد كه خداى متعال در همه جا حاضر و ناظر و نگران همه مخلوقات است. و اين مراقبه در تمام حالات و در همه اوقات بايد رعايت شود.
چهارم درجه، مرتبه اى است از اين عالىتر و كاملتر و آن اينست كه خودش خداى را حاضر و ناظر ببيند و به طور اجمال مشاهده جمال الهى نمايد. و اشاره به اين دو مرتبه اخير از مراقبه است وصيّت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله به ابى ذرّ غفارى رضوان الله عليه:
اعبد الله كأنّك تراه، فان لم تكن تراه فانّه يراك.
«خداى را چنان عبادت كن مثل آنكه گوئى تو او را مىبينى و اگر نمىتوانى او را ببينى او را طورى عبادت كن كه بدانى او ترا مىبيند».
بنابراين عبادت در مرحله اى كه خدا او را مىبيند پائينتر است از مرتبهاى كه او خدا را مىبيند.
چون سالك بدين مرتبه رسد براى آنكه بتواند به كلّى اغيار را از ذهن خود خارج كند بايد نفى خاطر را در ضمن يكى از اعمال عباديّه به جاى آورد، چه جايز نيست در شرع مقدّس توجّه به سنگ يا چوب كند زيرا اگر در همان لحظات توجّه، مرگ او را دريابد چه جواب خواهد گفت؟ امّا نفى خواطر در ضمن ذكر و با حربه ذكر، عبادت است و ممدوح شرع و بهترين طريق آن توجّه به نفس است كه اسرع طرق است براى نيل به مقصود، چه توجه به نفس ممدوح و مقبول شرع انور است و كريمه شريفه :
يا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ انْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ اذَا اهْتَدَيْتُمْ
یعنی :
(ای کسانیکه ایمان آورده اید برشما باد مراقبت از نفس خودتان ،چون زمانیکه شما هدایت شدید گمراهی گمراهان به شما ضرری نمی رساند و بازگشت همه شما به سوی خداست ، پس او شما را به آنچه عمل می کردید آگاه می کند)،یعنی مراقب و مواظب نفس خودتان باشید تا در طریق سلوک به سوی غایت گمراه نشوید و طریقه مؤمن طریقی است که او را به پروردگارش می رساند و آن همان طریق هدایت ومنتهای سعادت اوست .
منبع : رساله لب اللباب فی سیر و سلو ک اولی الالباب
ادامه دارد...
#مراقبه
@sserfan
عامل دوازدهم :مراقبه
(قسمت دهم )
ادامه...
مراتب مراقبه در کلام علامه طباطبایی ره :
اوّل درجه مراقبه اينست كه سالك از محرّمات اجتناب كرده و تمامى واجبات را اتيان كند، و در اين دو امر به هيچ وجه من الوجوه مسامحه نورزد.
دوّم درجه، آنست كه مراقبه را شديد نموده و سعى كند هر چه مىكند براى رضاى خدا باشد و از امورى كه لهو و لعب ناميده مىشود اجتناب نمايد. و چون در اين مرتبه اهتمام نمود براى او تمكّن پيدا مىشود كه ديگر خود را نباخته و اين خوددارى در او به سر حدّ ملكه برسد.
سوّم درجه، آنست كه پروردگار جهان را پيوسته ناظر خود ببيند، و كمكم اذعان و اعتراف مىنمايد كه خداى متعال در همه جا حاضر و ناظر و نگران همه مخلوقات است. و اين مراقبه در تمام حالات و در همه اوقات بايد رعايت شود.
چهارم درجه، مرتبه اى است از اين عالىتر و كاملتر و آن اينست كه خودش خداى را حاضر و ناظر ببيند و به طور اجمال مشاهده جمال الهى نمايد. و اشاره به اين دو مرتبه اخير از مراقبه است وصيّت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله به ابى ذرّ غفارى رضوان الله عليه:
اعبد الله كأنّك تراه، فان لم تكن تراه فانّه يراك.
«خداى را چنان عبادت كن مثل آنكه گوئى تو او را مىبينى و اگر نمىتوانى او را ببينى او را طورى عبادت كن كه بدانى او ترا مىبيند».
بنابراين عبادت در مرحله اى كه خدا او را مىبيند پائينتر است از مرتبهاى كه او خدا را مىبيند.
چون سالك بدين مرتبه رسد براى آنكه بتواند به كلّى اغيار را از ذهن خود خارج كند بايد نفى خاطر را در ضمن يكى از اعمال عباديّه به جاى آورد، چه جايز نيست در شرع مقدّس توجّه به سنگ يا چوب كند زيرا اگر در همان لحظات توجّه، مرگ او را دريابد چه جواب خواهد گفت؟ امّا نفى خواطر در ضمن ذكر و با حربه ذكر، عبادت است و ممدوح شرع و بهترين طريق آن توجّه به نفس است كه اسرع طرق است براى نيل به مقصود، چه توجه به نفس ممدوح و مقبول شرع انور است و كريمه شريفه :
يا أيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ انْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ اذَا اهْتَدَيْتُمْ
یعنی :
(ای کسانیکه ایمان آورده اید برشما باد مراقبت از نفس خودتان ،چون زمانیکه شما هدایت شدید گمراهی گمراهان به شما ضرری نمی رساند و بازگشت همه شما به سوی خداست ، پس او شما را به آنچه عمل می کردید آگاه می کند)،یعنی مراقب و مواظب نفس خودتان باشید تا در طریق سلوک به سوی غایت گمراه نشوید و طریقه مؤمن طریقی است که او را به پروردگارش می رساند و آن همان طریق هدایت ومنتهای سعادت اوست .
منبع : رساله لب اللباب فی سیر و سلو ک اولی الالباب
ادامه دارد...
#مراقبه
@sserfan