Telegram Web Link
من از همین رگبار بی‌تاثیر فهمیدم
امسال هم مثل همیشه سال خوبی نیست...
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
Bisharaf Nabash
shabnam toluee, armin nejadyusefi, mehran mirmiri
بی‌شرف نباش
خوانندگان: شبنم طلوعی، آرمین نژادیوسفی و مهران میرمیری
ترانه‌سرا: مهدی موسوی
ملودی و تنظیم: هیوا رهایی
@seyedmehdimoosavi2
Forwarded from سایه ها
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
☑️ خانه ادبیات معاصر
@saaayehaaa
امروز برنامه‌ی بامداد
ساعت ۱۸:۳۰ به وقت تهران (۱۶ اروپا)
ویژه‌برنامه‌ی نوروزی
مطمئنم از برنامه‌ی نوروزی پارسال هم بیشتر دوستش خواهید داشت!
پس امروز (جمعه) منتظر «بامداد» از کانال‌وان باشید.
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
ویژه برنامه نوروز ۱۴۰۲ از کانال وان
با اجرای «مهدی موسوی»
با پخش بهارانه‌هایی از پنجاه سال موسیقی معاصر
(درضمن با کمال تاسف، ۱۰ دقیقه اول برنامه
به علت مشکل فنی ضبط نشده است
و «بامداد» این هفته را از میانه می‌بینید):
https://youtu.be/g9joeqFbNow
سبزه‌ها را گره زدم به غمت
غمِ از صبر، بیشتر شده‌ام
سالِ تحویلِ زندگیت به هیچ
سیزده‌های در به در شده‌ام

سفره‌ای از سکوت می‌چینم
خسته از انتظار و دوری‌ها
سال‌هایی که آتشم زده‌اند
وسطِ چارشنبه‌سوری‌ها

بچّه بودم... و غیر عیدی و عشق
بچّه‌ها از جهان چه داشته‌اند؟!
درِ گوشم فرشته‌ها گفتند
لای قرآن، «تو» را گذاشته‌اند!

خواستی مثل ابرها باشی
خواستم مثل رود برگردی
سیزده روز تا تو برگشتم
سیزده روز گریه‌ام کردی

ماه من بود و عشق دیوانه!
تا که یک‌دفعه آفتاب آمد
ماهیِ قرمزی که قلبم بود
مُرد و آرام روی آب آمد

پشت اشک و چراغ‌قرمزها
ایستادم! دوباره مرد شدم
سبزه‌ای توی جوی آب افتاد
سبز ماندم اگرچه زرد شدم
.
«وَانْ یکاد»ی که خواندم و خواندی
وسط قصّه‌ی درازی‌ها!!
باختم مثل بچّه‌ای مغرور
توی جدّی‌ترینِ بازی‌ها!

سبزه‌ها را گره زدم امّا
با کدام آرزو؟ کدام دلیل؟
مثل من ذرّه ذرّه می‌میرند
همه‌ی سال‌های بی‌تحویل!

سید مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
بر چادر قدیمی مادر
بگذار مثل ابر ببارم
شاید خدات معجزه‌ای کرد
با اینکه اعتقاد ندارم!...

سید مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
تبارشناسی و بررسی شعر سیاسی فارسی از آغاز تا امروز
دکتر سید مهدی موسوی
فایل صحبت‌های من (سید مهدی موسوی) با موضوع "شعر سیاسی فارسی از آغاز تا نیما" در گروه تلگرامی:
@Atheists_Community
مصرع های وام گرفته شده به ترتیب از شاعران زیر است:
حافظ، صائب تبریزی، بیدل دهلوی، مولانا، محتشم کاشانی، پروین اعتصامی، هاتف اصفهانی، وحشی بافقی، سیف فرغانی، اقبال لاهوری، شهریار و سعدی

ظلم اینان می‌رود... نوبت به آنان می‌رسد
بعد پایان زمستان هم زمستان می‌رسد

«سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت»
نیست، امّا گاه‌گاهی تکّه‌ای نان می‌رسد!

«کامجویی غیر ناکامی ندارد حاصلی»
سیل، بعد از عشقبازی زیر باران می‌رسد!

«آسمان، سرسبز دارد میوه‌های خام را»
باز «کاکا رستمِ» قصّه به «مرجان» می‌رسد

«هر کجا ویران بُوَد آنجا امیدِ گنج هست»
عشق گاهی با سلامی در خیابان! می‌رسد

«فتنه، تیری از کمین بر مرغ فارغبال زد»
عقل می‌چرخد! که گاهی دُور میدان می‌رسد

«گر که اطفال تو بی‌شامند شب‌ها باک نیست»
صبح‌ها حاجی به مسجد یا به دکّان می‌رسد!

«جان به جانان کی رسد؟ جانان کجا و جان کجا؟!»
کودکی هستم که گاهی تا دبستان می‌رسد

«گر به بدنامی کشد کارم در آخر، دور نیست»
رود عصیان‌کرده گاهی به بیابان می‌رسد

«چون هلال دولت این ظالمان شد بدرِ تام»
باز ثابت شد که نسل ما به حیوان می‌رسد

«در میان سینه حرفی داشتم... گم کرده‌ام...»
بغض می‌خواهد... ولی کارش به زندان می‌رسد

«سایه‌ی دولت، همه ارزانیِ نودولتان»
سفره‌ای داریم و یک عمر است مهمان می‌رسد

«بر زمستان، صبر باید طالب نوروز را»
دیر... امّا روزهای بد به پایان می‌رسد

سید مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
Yasin Safatian& Julien.m - last dream
YasinSafatian& Julien.m
last dream
yasin safatian& julien.m
lyrics: mehdi mousavi
mix& mastering: navid jamshidi
@yasinsafatian
من مثل یک گرایش جنسی
در انحرافی از کلماتم
بی‌احتمال! درکِ جنونم!
بی‌جنسیت! تجسّمِ ذاتم!

ترکیب بی‌قراری و صبرم
آتشفشانِ بر سرِ کوهم
بی‌اعتنا به فاعل و مفعول
سرگرمِ عشقبازیِ روحم

لذّت ببر!... چگونه؟!... مهم نیست!
من که توام! چرا نگذارم؟!
ای آخرین دلیلِ همیشه
من هیچ چیز جز تو ندارم

بی‌جنسیت سوار به تختم
آمیزه‌ی تخیّل و دردم
با اینکه هیچ چیز نبودم
با اینکه هیچ کار نکردم

لذّت ببر تمام جهان را
وصلم به دست‌هات، به موهات
به چشم‌هات... هات... نفس‌هات...
ای شکّ بی‌نیاز به اثبات!

کلّ جهان به جز تو مهم نیست
غیر از تو که تمام جهانی
آغوشتر بگیر شبم را
شاید مرا به من برسانی

شاید که جیغ و داد شوم باز
شاید مُدام اشک بریزم
شاید که ایده‌آل نباشم!
دیوانه‌ام! ببخش عزیزم!

این قرص چیست داخل لیوان؟
این تیغ چیست بر مچِ دستم؟
بی‌جنسیت برای تو بودم
بی‌جنسیت برای تو هستم

این دوستت ندارم و دارم
چسناله‌های تلویزیون است!!
این سکس نیست... این هیجان نیست...
این عشق نیست... شرح جنون است!

دلخور نشو از این‌همه پوچی
من ذاتِ روح‌های اسیرم
وصل است زندگیم به یک حرف
یعنی بگو: بمیر!... بمیرم!

ارضام کن به برق نگاهت
ارضام کن به گرمی خنده
حل کن شبِ مرا وسطِ لب
ای آخرین نجات‌دهنده!

تنهام مثل گریه پس از سکس
یا روحِ آدمی متفاوت
از تو ادامه می‌دهم «ای یار»
«سنگین... صبور...» غمگین... ساکت...
.
سید مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویدیوی کامل شعرخوانی‌ام در بلژیک
@seyedmehdimoosavi2
لینک پست جدیدم در اینستا
خوشحال می‌شوم که بخوانید:
https://www.instagram.com/p/CqaSv95tAI0/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
سرباز نه کشت هیچ‌کس را و نه مُرد!
نه دل به شبِ گلوله و مرگ سپرد
تنها به بغل گرفت عکسی را… بعد
یک پارچه‌ی سفید را بالا برد

مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
وحشیِ بافقی منم که منم!
شور، آتش گرفته در بدنم
من که «گاو» و «کلیدِ» مش‌حسنم!!
سیم آخر کجاست تا بزنم؟!

توی مغزم بزن‌بزن شده‌ام
عاشق چند تا وطن شده‌ام!

قصّه‌ام شرحی از پریشانی‌ست
گریه‌ی دختری خیابانی‌ست
کیف یک بچّه‌ی دبستانی‌ست
متن دعوای چند زندانی‌ست

مانده‌ام با خودم چه کار کنم!
قصد دارم به «تو» فرار کنم

به تو که حالتِ «فقط» داری
صبح تا شب، قرارِ چت داری!
نه تمایل به خال و خط داری
نه به سمت کسی جهت داری!

تو که درمانی و خودِ دردی
داخل خانه لُخت می‌گردی!

تو که از گریه‌ات کبودتری
غرق سیگارهات و دودتری
از هرآنچه که بود، بودتری
مالکیّت‌تر از حسودتری!!

تو که در چشم‌هات خشم و غم است
تو که دیوانگیت محترم است!

تو که با اشک‌هام همدستی
که شکستی و باز نشکستی
تو که هوشیار هستی و مستی
متناقض‌تر از خودت هستی!

باز لبخند می‌زدی از درد
چند زن در تو زندگی می‌کرد؟!

تو که توی قطار تجربه کرد
در شب انتظار، تجربه کرد
قبل و بعد ناهار تجربه کرد!
تو که دیوانه‌وار تجربه کرد

باز هم توی چشم‌هاش غم است
باز دیوانه‌وار عاشقم است

تو که در پشت ابری و ماهی!
تو که می‌خواهی و نمی‌خواهی
تو که در انتهای هر راهی
تو که دلتنگ می‌شوی گاهی

چقدر تو! تو! تو! تو!... خسته شدم!
باز برگشت می‌کنم به خودم

مثل یک گنده‌لات شاشیدم!
وسط چشم‌هات شاشیدم!
بر خطوط صدات شاشیدم!
توی هر ارتباط شاشیدم!

رنگ شاشی زدم به کلّ شبم!
فکر کردی چقدر بی‌ادبم!!

وحشیِ بافقی‌تر از ادبم
که رسیده‌ست زندگی به لبم
از خودم که نبوده‌ام عقبم
عکس خورشید را بزن به شبم!

تا کمی فکر شور و حال کنم
تا که امّید را خیال کنم

پُرِ دیوانگی و تردیدم
حسرتِ خانه توی تبعیدم
کاش این روز را نمی‌دیدم
کاش این روز را نمی‌دیدم

خانه‌ای داشتیم و سبز نشد
کاش را کاشتیم و سبز نشد

عقده‌ها وا نمی‌شوند گُلم!
بند کفش مرا ببند گلم
ما که گاویم و گوسفند گلم!
بغلم کن! فقط بخند گلم

تا کمی تندتر زمان برود
تا که این درد یادمان برود...

مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
اون گوشه داره اشک می‌ریزه
می‌دونه که رو گریه حسّاسم
بوی تنش تو خونه پیچیده
من، این زنِ غمگینو میشناسم

می‌شینه پیشم مثل هر روز و
با قرص و بوسه فال می‌گیره!
می‌گم: نمی‌فهمی دوسِت دارم؟!
می‌گه: برای عاشقی دیره

می‌گه که دنیا جای خوبی نیست
هر کی که می‌فهمه غمی داره
می‌گم برای عشق، این خونه
دیوارهای محکمی داره

ترساشو می‌چینه توی ساکش
من مشت می‌کوبم به آینده
می‌گه: می‌دونی خیلی دیوونه‌م!
می‌بوسمش تو گریه و خنده

می‌بینمش که سمت در می‌ره
با چشم‌های قرمزِ خونی
می‌گه تو حرفامو نمی‌فهمی
می‌گه تو دردامو نمی‌دونی

هر صبح که پا می‌شم از کابوس
خوابیده تو آغوش و احساسم
می‌ره که توی گریه برگرده
من این زن غمگینو میشناسم!

سید مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
Forwarded from سایه ها
آخرِهفته چی ببینیم؟

سینماسایه‌های این هفته با شما خواهد بود با معرفی یک وسترن متفاوت، فیلمی دلهره‌آور و دارای لایه‌های روانشناختی، و دو‌‌ فیلم کوتاه:

عاطفه اسدی «نیمروز» را معرفی کرده، فیلمی که یک قهرمان مجاز به اشتباه و ضعف را به تصویر می‌کشد،

محبوبه عموشاهی از فیلم «حالا نگاه نکن» و دلهره‌ای از جنس فیلم‌های آلخاندرو آمنابار نوشته،

و‌ پویا خازنی به معرفی فیلم کوتاه «سایه‌های نیمروز» منتشرشده در ۱۹۴۳، و همچنین یک انیمیشن کوتاه پرداخته است.

🔻شما می‌توانید متن کامل این معرفی‌ها را در Instant view بخوانید: 👇🏻

https://bit.ly/3zBA1pJ
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
☑️ خانه ادبیات معاصر
@saaayehaaa
2024/09/23 12:21:08
Back to Top
HTML Embed Code: