Telegram Web Link
مراقبه بدون آرامش ، مرده و اجباري است ... نه مراقبه ، بلكه نوعي تمركز فكر است ... و اين يكي از شايعترين اشتباههايي است كه بسياري مرتكب مي شوند : تمركز فكر را با مراقبه اشتباه مي گيرند ... اما تمركز فكر همان مراقبه نيست ، بلكه دقيقا در نقطه اي مقابل آن است ... تمركز فكر حالت پرتنش ذهن است اما مراقبه حالت آسوده ذهن. و معجزه آسوده بودن آن است كه وقتي آسودگي كامل باشد ذهن ناپديد مي شود ... ذهن فقط مي تواند با تشويش و نگراني وجود داشته باشد ، زيرا از آنها تغذيه مي كند ... پس تمركز هيچگاه تو را از ذهن فراتر نمي برد ... تو مي تواني بدون مراقبه نيز در آرامش باشي اما در اينجا هم اشتباهي رخ مي دهد ... اين نوع آرامش فقط در سطح جاري مي شود و ژرفاي وجود همچنان آشفته مي ماند ... به اين مي ماند كه روي دهانه آتشفشان نشسته اي ... آرامش جاري است ولي هر لحظه ممكن است آتشفشان فوران كند ... هيچگاه خودت را وادار به آرامش نكن و هيچگاه ذهنت را بسوي هيچ راهي و هيچ موضوعي نران ... آرامش بياب ، آرامش كامل ، بدون انجام دادن هيچ كاري فقطِ فقط حضور داشته باش ... و لحظه اي كه تو فقط بودني و هيچ تلاشي براي آرامش يافتن و متمركز بودن انجام نمي دهي ، لحظه اي كه هيچ تلاشي از جانب تو صورت نمي پذيرد ، در آن لحظه بي كنشي ، مراقبه و آرامش بطور همزمان رخ مي دهند ... اين منجر به پيروزي مي شود ، پيروزي دروني ، تو را ارباب روح و سرنوشت خود مي سازد ... اشو


@sedaye_daron
کار ذهنی‌ای که حالا انجام می‌دهم مثل تمیز کردنِ خانه است..
به اتاق‌های ذهنی‌ام می‌روم و افکار و باورهایی را که در آن است بررسی می‌کنم.. برخی را که بسیار دوست دارم جلا می‌دهم و نوتر از قبل می‌کنم، بر روی برخی که نیاز به تعمیر دارند تا جایی که می‌توانم کار می‌کنم و برخی که به درد نمی‌خورند داخل سطل زباله می‌اندازم و برای همیشه از آن‌ها دست می‌کشم..

@sedaye_daron
ما پیوسته در حالت مقایسه و رقابت و در مبارزه  دائمی برای کسی‌ بودن یا کسی‌ نبودن - اگر چه هردو ، دوروی یک ‌سکه هستند ، بسر می‌بریم ... احساس می‌کنم که ریشه همه ترسها و نگرانیها  در مقایسه  و رقابت نهفته است ، زیرا باعث به وجود آمدن رشک ، حسادت و نفرت میشود ... آنجا که نفرت هست ، بدیهی‌ است که عشق نمی تواند باشد ، اما ترس بیشتر ریشه میدواند ...

کریشنا مورتی ، ترس



@sedaye_daron
انسان یک موجود نیست،
بلکه یک شدن است
انسان یک روند است، یک رشد است، یک امکان است یک توان بالقوه
انسان هنوز به واقعیت درنیامده،
انسان هنوز باید بشود و فرا برسد
انسان همچون یک جوهره زاده نشده، بلکه فقط بعنوان یک زیست، یک وجود
فضایی بزرگ که در آن اتفاقات بسیاری می‌تواند رخ بده، ‌یا هیچ اتفاقی نیفتد تمامش بستگی به فرد دارد
انسان باید خودش را خلق کند
او از پیش‌ ساخته نیست
او داده‌ شده نیست
و این خلقت باید خودآفرینی باشد.
هیچ‌کس دیگر نمی‌تواند تو را خلق کند. تو یک شی نیستی، یک کالا نیستی
تو را نمی‌توان تولید کرد و ساخت
تو باید خودت را خلق کنی
باید خودت بیدار شوی
هیچ‌کس نمی‌تواند تو را بیدار کند.
عظمت انسان،‌ شکوه او در همین است که او تنها موجودی روی زمین یک وجود نیست، بلکه یک آزادی برای بودن است.
تمام موجودات دیگر همه تثبیت‌شده و دارای الگوی ثابت هستند،
آنان با خودشان یک نقشه‌ی ثابت را آورده‌اند و فقط از همان نقشه پیروی می‌کنند،
یک طوطی، طوطی می‌شود،
سگ، یک سگ می‌شود،
شیر، یک شیر می‌شود،
موضوع این نیست که شیر یک موجود دیگر بشود. ولی در مورد انسان این سوالی بجا است اگر پرسیده شود که
آیا او واقعاً یک انسان هست؟
هر شیر واقعاً یک شیر است. هر فیل نیز یک فیل است،
ولی انسان یک علامت سوال است. انسان شاید یک انسان باشد، شاید نباشد
یک انسان می‌تواند به سطح زیر انسان سقوط کند؛ و انسان می‌تواند به ورای خدایان صعود کند
@osho
@sedaye_daron
هستی دوست دار همه است.هستی نسبت به ما بی تفاوت نیست،اما بظاهر بی تفاوت می نماید، به این دلیل که ما بی تفاوتیم. هستی فقط منعکس کننده است. هستی آینه است،خود ما را باز می تاباند.
اگر به او فریاد کنیم به ما فریاد میکند، اگر برایش سرود سردهیم، سرود به ما باز میگردد. هر آنچه ما انجام می دهیم به هزاران طریق باز میگردد. زیرا که از ابعاد بی شمار به ما باز میگردد, از تمامی جنبه ها و زوایای هستی.
هستی به ظاهر بی تفاوت به نظر میرسد چون که عشق در ما نیست. همین که شما شروع کنید به دوست داشتن همه چیز.... رودخانه_کوه_ستاره_مردم_جانوران؛ همين که شروع کنید عاشقانه با زندگی درگیر شدن و درآمیختن، همین که به گرمی با هستی برخورد کنید، هستی هم به گرمی با شما برخورد میکند. از همان دستی که دادی باز می گیری.

@sedaye_daron
آزمونها و دشواری های ما ، اگر ما را به خداوند نزدیک‌تر کنند ، موهبت هستند ... بایست این را به یاد داشته باشید و در این کره خاکی به هرکاری دست می‌زنید ، آن را برای خداوند انجام دهید ...

پاراماهانسا یوگاناندا
@sedaye_daron
اگر نیاز به خون داشته باشی، خون هرکسی برایت مناسب نیست
بدن تمام انواع خون‌ها را قبول نمی‌کند،‌ 
فقط یک نوع خاص. خون بودش خودش را دارد. فقط گروه خاص خودش را قبول می‌کند، 
سایر گروه‌های خونی را نمی پذیرد. بدن احساس خودش را از بودنش دارد. 
بسیار ناخودآگاه است، بسیار ظریف و خالص، ولی وجود دارد.
چشمان تو مال تو هستند، درست مانند اثر انگشتانت. هرچیزی که به تو تعلق داشته باشد فقط مال خودت است.
هر انسان موجودی منحصر‌به فرد است
تو قبلاً هرگز اینجا نبوده‌ای،
هرگز دوباره اینجا نخواهی بود؛
پس با احتیاط و هشیار و شادمان حرکت کن. 
فقط در مورد شکوه بودن خودت فکر کن
فقط فکر کن که چقدر عالی و منحصر به فرد هستی. 
خداوند در تو بسیار مایه‌ گذاشته است. هرگز تقلید نکن، زیرا این یک خیانت است
خودت باش
بگذار همین دین و آیین تو باشد
باقی مذاهب فقط سیاست هستند
یک هندو نباش، یک مسیحی نباش. بادیانت باش، ولی فقط یک دیانت وجود دارد و آن این است که:
خودت باشی،
خود اصیل خودت باشی.


@sedaye_daron
اعتماد ...

همه چیز خوب خواهد شد ، نگران نباش ... ذهن همینطور این و آن را تصور می‌کند ، و ۹۰ درصد آن‌ها اتفاق نمی‌افتند و آن یک درصد هم‌ که اتفاق می‌افتد همیشه خوب است ... همیشه اعتماد کن که هرچه قرار است اتفاق بیفتد خوب است ... همین اعتماد آن را خوب می‌کند ... "اعتماد فقط اعتماد نیست ، بلکه یک نیروی آفریننده است ... وقتی تو اعتماد می‌کنی ، چیزها مطابق آن اتفاق می‌افتند" ... اشو


@sedaye_daron
وقتی کاری را با عشق انجام می‌دهیم ، رودخانه‌ای از شوق ، درون روان (ذهن و روحِ‌مان) جریان پیدا میکند ... قدرت حقیقی ، در عشق است ؛ توانی دارد که ما را می‌پروراند ... هرچه بیشتر با عشق کار میکنی ، بیشتر میبینی که مردم به شکل طبیعی به آن واکنش نشان می‌دهند و بیشتر دلت میخواهد که با عشق کار کنی ... عشق خلاقیت تو را نمایان میکند و همه چیزهای پیرامونت را شکوفا میکند : فرزندانت را ، مردمانی را که با ایشان کار میکنی ... همه چیز می‌شکفد ...

👤 دکتر ماریون وودمن

@sedaye_daron
در ماهیتِ مکتبِ بودا ، به محضِ اینکه رویایی ، ایده‌آلی ، یا هدفی پیدا می‌کنید باید آن را زندگی کنید ... رویایِ شما می‌تواند در همین لحظه‌ی حال ، خودش را نشان دهد ... شما طوری زندگی می‌کنید که هر‌قدم در مسیرِ درست و هر نفس در طولِ این مسیر تبدیل به شناختِ شما از رویای‌تان می‌شود ... رویایِ شما فاصله‌ای با زمانِ حال ندارد ؛ در واقع برعکس ، رویایِ شما تبدیل به واقعیتی در لحظه‌ی حال می‌شود ... وقتی هر لحظه را طوری زندگی کنیم که رویای‌مان را بشناسیم ، دیگر هیچ تفاوتی بین انتهایِ مسیر و خودِ مسیر وجود نخواهد داشت ... هر لحظه و در هر نفس رویایِ آزادی ، رهایی و شادمانی را زندگی کنید ...

تیچ نات هان ، هنرِ زندگی کردن


@sedaye_daron
گاهی اوقات، فقط هیچ کاری نکن.
روی چمن‌ها دراز بکش و آسمان را تماشا کن.

گاهی چشمانت را ببند و فقط دنیای درون را تماشا کن.
افکار در حرکت هستند؛ شناورند؛
خواسته‌ها می‌آیند و می‌روند.
به دنیایِ رنگینِ رویاها که در درون جریان دارد نگاه کن.
فقط تماشا کن.
نگو: “می‌خواهم این افکار را متوقف کنم!”
زیرا باز هم وارد حالت عمل‌گرایی شده‌ای.
نگو: “مراقبه می‌کنم: بروید! ای تمام افکار! از من دور شوید!”
زیرا اگر شروع کنی به گفتن این چیزها، باز هم تنش و کاری را شروع کرده‌ای...
فقط تماشا کن.

همین نظاره‌گری، تو را نسبت به درونت آگاه و آگاه‌تر می‌کند. و همچنان که رفته‌رفته شاهد افکار و احساسات و خواسته‌هایت هستی، از قدرت آنها کاسته می‌شود و در نتیجه، آرامش درونی به سطح می‌آید.

#اوشو

@sedaye_daron
ناخودآگاهی

انسان معمولا نا خودآگاه است. فقط بخشي اندك از وجود او خودآگاه است، بخشي بسيار بسيار اندك.

تو هر لحظه ممكن است با بروز حادثه اي كوچك، ناخودآگاه شوي.

كافيست كسي پا روي كفشت بگذارد تا ناخودآگاه شوي. كافيست كسي به تو تنه بزند يا كسي به تو توهين كند و با خشم به تو نگاه كند تا ناخودآگاه شوي. كافيست زني زيبا از كنارت بگذرد تا...

خودآگاهي تو چندان زياد نيست.
پديده اي بسيار سطحي است.
تودرون خود قاره پهناور ناخودآگاهي را داري كه بايد دگرگونش كني. آنگاه كه همه وجود تو خود آگاه شود، آنگاه كه هیچ چيز نتواند تو را نا خود آگاه كند و حتي درخواب عميق نيز خود آگاهي تو در صحنه باقي بماند، به خانه مي رسي.

اگر تو بيدار شوي به خانه مي رسي. اما اگر بيدار نشوي، در سر گرداني به همه جا سر مي زني مگر به خانه.

اشو
@sedaye_daron
دشوارترین چیز در دنیا این است که بپذیری #جاهل هستی
حتی جاهل ترین فرد نیز آماده پذیرش این نیست
فقط نابغه ها همچون #سقراط قادر بوده اند بپذیرند که هیچ چیز نمی دانند
مردم معمولی عاشق این هستندکه باور کنند همه چیز را می دانند، و هرکسی که پرسشی را ایجاد کند، تردیدی خلق کند، حال و هوایی از شک ایجاد کند، خطرناک است زیرا او زندگی راحت و جاهلانه مردمان بسیاری را آشفته می سازد، نمی توان او را تحمل کرد

در دنیایی که همه #کور باشند، داشتن چشم خطرناک است، زیرا مخالفتی با تمام دنیا ایجاد
می کنی راحت تر و بی دردسرتر این است که چشم هایت را نابود کنی و کورِ شوی، یا دست کم چشم هایت را ببندی و وانمود کنی که کور هستی.

اشو

@sedaye_daron
اگر با هر چيزي يكي شوی، مسرور خواهی شد.
اگر خودت را از هر چيزی جدا كنی،
حتی اگر شادمانی باشد، رنجور خواهی شد.

پس كليد اين است:
جدا بودن به عنوان نَفْسْ، پايه تمام رنج هاست.
يكي بودن، جاری بودن با هرآنچه كه زندگی برايت پيش آورده، با شدت و با تماميت در آن بودن، طوری كه تو ديگر نباشی(محو من شخصی)،
و یک بودن تمام و کمال...

يعنی  سرور.

#اوشو
@sedaye_daron
ماهیت شما آرامش و شادی است ... افکار مانع آن ادراک هستند ... به محض اینکه یک فکر برخاست باید فرونشانده شود ... هر زمان که فکری برخاست بیش از حد درگیر آن نشوید ... رامانا ماهارشی



@sedaye_daron
هر گاه تسلیم شوی،
کودک هستی می گردی،
و هستی تو را در آغوش می گیرد

خود را به هستی واگذار .
دیگر با آن نستیز و با آن مخالفت نکن.
دیگر برای اهداف شخصی خود دست و پا مکن.
بگذار کل تو را تصاحب کند.
بگذار کل تو را رهبری کند.
آن وقت هرجا تو را با خود ببرد و هر چه از تو بسازد درست خواهد بود. انسان به تنهایی قادر نیست کاری درست انجام دهد.
او فقط کارهای غلط انجام خواهد داد.
کار درست تنها زمانی انجام می یابد که بگذاری خداوند به واسطه ی تو به عمل بپردازد.
پس بگذار پروردگار به واسطه ی تو عمل کند.
اعتماد_کن!
وقتی که کل جهان این چنین زیبا در جریان است چرا خداوند نتواند از تو مراقبت کند؟
چرا باید نگران و مضطرب باشی؟
هیچ گل رزی نگران نیست و هیچ پرنده و حیوان و هیچ ستاره ای.

تنها ذهن احمق است که آن همه نگرانی تولید می کند،
زیرا ذهن انسان خود را تافته ای جدا بافته از هستی به حساب می آورد. طبیعی است اگر تو تافته جدا بافته باشی آن وقت است که همه ی نگرانی ها مال تو خواهد بود.
اما اگر تافته جدا بافته نباشی،
همه ی هستی از تو مراقبت خواهد کرد.

#اوشو

@sedaye_daron
شما به‌عنوان اقیانوس وسیعِ وجود ، «هیچ چیزِ» خاصی نیستید ... آن‌چه که شمایید ، یک فضای وسیع و باز است که در آن ، همه‌چیز رخ می‌دهد و تشخیص آن ، وضوح و خرد به‌همراه می‌آورد . اما "وضوح و خرد بدون انعکاس‌شان «عشق»، کافی نیستند" ... و عشق از این تشخیص حاصل می‌شود که آن‌چه که شمایید ، به‌عنوان فضای باز ، به‌عنوان اقیانوس ، همهٔ موج‌هایی را که ظاهر می‌شوند ؛ همهٔ مناظر و اصوات و بوها و حس‌هایی که ‌اکنون پدیدار می‌شوند ؛ به‌طور عمیق و بدون شرطی‌شدن می‌پذیرد ... همه‌چیز از هیچ‌چیزی که شمایید، جدایی‌ناپذیر است ... "در چشمان شما ، همه‌چیز معشوق است ... تشخیص خرد ، بدون تشخیص عشق ؛ به‌راستی ناقص است" ... بسیاری از جویندگان معنوی در جنبهٔ «هیچ‌چیزِ» درک ، گیر کرده‌اند و فقط با یک درک روشنفکرانه از بیداری باقی‌مانده‌اند که آزادی و راحتیِ کامل به‌ همراه نمی‌آورد ...

جف فوستر



@sedaye_daron
قانون کارما

آیا تا بحال با خود اندیشیده‏‌اید که زندگی، بازی بومرنگ‌ها است؟

در طبیعت، قانونی داریم به نام کارما، که این قانون، قانون عمل و عکس العمل، تابش و بازتابش و علت و معلول است.

قانون کارما می‏گوید: هر عملی واکنشی داشته و همچنین هر واکنشی خود واکنش دیگری به دنبال دارد و این چرخه همیشه تکرار خواهد شد.

قانون کارما می‌گوید شما در هر حال و روزی که باشید، در آسمان‌ها یا در زمین، پشت محکم‌ترین قفل‌ها و یا بر تخت سلطنت، کارمای اعمال شما دیر یا زود، به شما بازمی‌گردد.

به طور خلاصه این قانون می‌گوید:
هر نیتی که می‌کنید و یا عملی که انجام می‌دهید دست به دست چرخیده و همانند آن به خودمان باز می‏گردد.

@sedaye_daron
2024/12/24 03:27:47
Back to Top
HTML Embed Code: