هرعملی – مانند راه رفتن ، سخن گفتن ، نگریستن ، فکر کردن ، احساس کردن ، نیازمند انرژی است ... انرژی به هدر خواهد رفت اگر شیوه بروز آن دربرگیرنده تضاد باشد ... همانطور که می توانیم مشاهده کنیم ، عمل ما در هر سطح و لایه ای منجر به ستیزه میشود ... در نتیجه در ما احساسی از فشار ، مقاومت ، پس زدن یا دفاع ایجاد می شود ... آیا اساسا عملی بدون تضاد و مقاومت ممکن هست – حتی بدون زحمت؟ ... کریشنا مورتی ، عمل کامل
@sedaye_daron
@sedaye_daron
اگر این حقیقت که روابطم برای آگاه کردن من هستند نه خوشحال کردنم ، را بپذیرم ، آنوقت تمام روابط تبدیل به یک ابزار فوقالعاده برای استادی بر خود میشوند ... که من را دوباره بر سر هدف والاترم در زندگی میبرند ...
اکهارت تله
@sedaye_daron
اکهارت تله
@sedaye_daron
درونگرا ، برونگرا ...
دو نوع برده وجود دارد : درون گرا و برون گرا ... فردي كه براي عكس العمل ، مطابق لحظه و وضعيتي كه در آن قرار دارد ، آزاد نيست ، برده است ... برده هاي برون گرا ، برده هاي دنياي بيرون اند ... آنها از رفتن به دنياي درون عاجزند ؛ چون راه را گم كرده اند ... اگر براي آنها درباره به درون رفتن صحبت كنيد ، مات و مبهوت ، تنها شما را نظاره مي كنند و اصلا متوجه نمي شوند درباره چه حرف مي زنيد ... فردي كه بيش از اندازه درون گرا مي شود ، ارتباطات ، مسووليتها و فعاليتهاي دنياي بيرون را فراموش مي كند و به سادگي آنها را از دست ميدهد ... او در خودش بسته باقي ماند ؛ درست مثل آنكه در يك گور محبوس باشد ... درون گرايي صرف و برون گرايي صرف ، هردو بيماري است ... "فرد سالم در هيچ جايي ، درون يا بيرون ، ساكن و ثابت باقي نمي ماند ... به درون رفتن و به دنياي بيرون آمدن ، درست مثل دم و بازدم است ... شما در هر دوي آنها آزاد هستيد و به علت همين آزادي است كه مي توانيد به ماوراي هردو برويد ... شما فردي كامل هستيد" ... اشو
@sedaye_daron
دو نوع برده وجود دارد : درون گرا و برون گرا ... فردي كه براي عكس العمل ، مطابق لحظه و وضعيتي كه در آن قرار دارد ، آزاد نيست ، برده است ... برده هاي برون گرا ، برده هاي دنياي بيرون اند ... آنها از رفتن به دنياي درون عاجزند ؛ چون راه را گم كرده اند ... اگر براي آنها درباره به درون رفتن صحبت كنيد ، مات و مبهوت ، تنها شما را نظاره مي كنند و اصلا متوجه نمي شوند درباره چه حرف مي زنيد ... فردي كه بيش از اندازه درون گرا مي شود ، ارتباطات ، مسووليتها و فعاليتهاي دنياي بيرون را فراموش مي كند و به سادگي آنها را از دست ميدهد ... او در خودش بسته باقي ماند ؛ درست مثل آنكه در يك گور محبوس باشد ... درون گرايي صرف و برون گرايي صرف ، هردو بيماري است ... "فرد سالم در هيچ جايي ، درون يا بيرون ، ساكن و ثابت باقي نمي ماند ... به درون رفتن و به دنياي بيرون آمدن ، درست مثل دم و بازدم است ... شما در هر دوي آنها آزاد هستيد و به علت همين آزادي است كه مي توانيد به ماوراي هردو برويد ... شما فردي كامل هستيد" ... اشو
@sedaye_daron
صبح، بسيار ظريف و شكننده است و شعاعهای نور خورشيد كه تازه تابيدهاند، خيلی قوی نيستند، ولی هر لحظه قوی و قویتر میشوند. اين شعاعها را تقويت كنيد و خود را با گذشتهتان اشتباه نگيريد.
از همين لحظه خود را كودكی بدانيد كه تازه متولد شده است. شب به سر آمده است و شما صبحهنگام متولد شدهايد. رها كردن گذشته خيلی ساده نيست؛ زيرا در عمق وجودتان ريشه گرفته است اما از قدرتهای درونی خویش هم غافل نشوید.
وقتی عادت قديمی فرا میرسند، فقط آنها را مشاهده كنيد؛ گويی متعلق به فرد ديگری هستند؛ گويی پستچی نامهی فرد ديگری را به اشتباه به نشانی شما فرستاده است. نامه به نشانی شما نيست. پس دوباره آن را به دفتر پست بازگردانيد.
#اوشو
@sedaye_daron
از همين لحظه خود را كودكی بدانيد كه تازه متولد شده است. شب به سر آمده است و شما صبحهنگام متولد شدهايد. رها كردن گذشته خيلی ساده نيست؛ زيرا در عمق وجودتان ريشه گرفته است اما از قدرتهای درونی خویش هم غافل نشوید.
وقتی عادت قديمی فرا میرسند، فقط آنها را مشاهده كنيد؛ گويی متعلق به فرد ديگری هستند؛ گويی پستچی نامهی فرد ديگری را به اشتباه به نشانی شما فرستاده است. نامه به نشانی شما نيست. پس دوباره آن را به دفتر پست بازگردانيد.
#اوشو
@sedaye_daron
آزادی طلبی ما به این دلیل نیست که عاشق آزادی هستیم ... بلکه در حقیقت ، ما خود آزادی هستیم و فقط در آزادی می توانیم رشد کنیم ... بزرگترین دلخوشی انسان ، آزاد بودن است ... "هرگز ، هرگز ! ... حتی برای یک لحظه آزادی ات را از دست نده و هرگز آزادی کسی را سلب نکن ! ... دینداری یعنی همین" ! ... اشو
@sedaye_daron
@sedaye_daron
دردورنج باعث منقلب شدن است آدمی هیچ گاه درخوشی تعالی نمی یابد این درداست که انسان رابه شناخت معنامیرساند
ای عاشقان ای عاشقان آن کس که بیند روی او
شوریده گردد عقل او آشفته گردد خوی او
معشوق را جویان شود دکان او ویران شود
بر رو و سر پویان شود چون آب اندر جوی او
مولانای جان
@sedaye_daron
ای عاشقان ای عاشقان آن کس که بیند روی او
شوریده گردد عقل او آشفته گردد خوی او
معشوق را جویان شود دکان او ویران شود
بر رو و سر پویان شود چون آب اندر جوی او
مولانای جان
@sedaye_daron
عشق ؛ به شکل رابطه نمود می یابد ، در خلوتی ژرف آغاز می شود ... عشق ؛ به شکل برقراری رابطه ابراز می گردد ، اما منبع عشق در برقراری رابطه نیست ، منبع عشق در مراقبه است ... وقتی که در خلوت خویش کاملا خوشحالی ، وقتی که اصلا به دیگری احتیاج نداری ، وقتی که وجود آن دیگری برایت حاجت نیست ، آنگاه لایق عشقی ! ... اشو
@sedaye_daron
@sedaye_daron
"خِرد ، شکوفایی توست ؛ اما این بخشی از بدن تو نیست ... در بدن رخ میدهد اما با این حال بخشی از بدن تو نیست ؛ شعلهای از ماوراست" ... به یاد داشته باش ؛ انسان در طبیعت تمام نمیشود ، او بیشتر از طبیعت است ... هرگز این را فراموش نکن ؛ زیرا اگر فراموشش کنی و یا ردش کنی ، به طبیعت محدود میشوی ؛ آنگاه همه چیز علم میشود و امکانی برای بُعد روحانیِ وجود باقی نمیماند ... این حرکت مراقبه است : "حرکت از سَر به قلب ، حرکت از جدیّت به سُرور ، حرکت از طبیعت به ورای طبیعت" ... اشو
@sedaye_daron
@sedaye_daron
پذیرش رویدادها
زندگی تمام چیزهایی که برایت مهم جلوه میدهد را یکی یکی از تو میگیرد.
و تو با چنگ و دندان و زحمت یکی یکی آنها را بدست آوردی و به آنها میبالی.
اما زندگی برای وابستگی های تو اصلا ارزشی قائل نیست.
زندگی برای باورها و اعتقادات و تمناهای تو نقشه ای دارد.
یا رها میکنی تمامی چیزهای این جهانی را
یا زندگی کاری میکند تا خودت تقدیمش کنی.
هستند کسانی که تمام تلاششان را میکنند تا نگه دارند محصولاتشان را.
همون چیزهایی که به آن مفتخرند و از آنها به خود میبالند.
زندگی میستاند ازت تک تک شان را.
هر چه بیشتر وابسته باشی بیشتر درد میکشی.
هر چه بیشتر بخواهی بیشتر باید ستیزه کنی.
هیچ کس خام نرفته است ،زندگی نمیگذارد خام بیایی و خام بروی
تو را میپزد و نرم میکند.
با زندگی نمیتوانی دست و پنجه نرم کنی
تو جزئی و برای کل نمیتوانی تصمیم بگیری.
این کل است که برایت تصمیم میگیرد.
تو فقط یک کار میتوانی انجام دهی.
تسلیم بودن. رها کردن و لذت بردن.
پذیرش رویدادها. بی واکنش بودن.
انعطاف پذیری و نرم بودن.
تمام هستی به این شکل هست.
فقط تو متفاوت هستی!
میپرسی چرا؟
چون صدای سرت را بت کردی.
چون صدای سرت اربابت شده.
چون افکارت را جدی گرفتی.
چون میخواهی بگی هستی.
چون خودت را فکر میپنداری.
چون از ارتعاش زندگی محروم شده ای.
چون سخره اندیشه شده ای.
چون خود را با نقشها یکی میپنداری.
چون سخت و سفت و شکننده شده ای.
چون چسبیده ای به صدای سرت و ولش نمیکنی.
ول کن و به شیوه آبها زندگی کن.
مانند آبها انعطاف پذیر باش
آب را زندگی کن.
آب که شدی زندگی میکنی.
آب که شدی جاری میشوی.
آب شو تا او بیاید.
@sedaye_daron
زندگی تمام چیزهایی که برایت مهم جلوه میدهد را یکی یکی از تو میگیرد.
و تو با چنگ و دندان و زحمت یکی یکی آنها را بدست آوردی و به آنها میبالی.
اما زندگی برای وابستگی های تو اصلا ارزشی قائل نیست.
زندگی برای باورها و اعتقادات و تمناهای تو نقشه ای دارد.
یا رها میکنی تمامی چیزهای این جهانی را
یا زندگی کاری میکند تا خودت تقدیمش کنی.
هستند کسانی که تمام تلاششان را میکنند تا نگه دارند محصولاتشان را.
همون چیزهایی که به آن مفتخرند و از آنها به خود میبالند.
زندگی میستاند ازت تک تک شان را.
هر چه بیشتر وابسته باشی بیشتر درد میکشی.
هر چه بیشتر بخواهی بیشتر باید ستیزه کنی.
هیچ کس خام نرفته است ،زندگی نمیگذارد خام بیایی و خام بروی
تو را میپزد و نرم میکند.
با زندگی نمیتوانی دست و پنجه نرم کنی
تو جزئی و برای کل نمیتوانی تصمیم بگیری.
این کل است که برایت تصمیم میگیرد.
تو فقط یک کار میتوانی انجام دهی.
تسلیم بودن. رها کردن و لذت بردن.
پذیرش رویدادها. بی واکنش بودن.
انعطاف پذیری و نرم بودن.
تمام هستی به این شکل هست.
فقط تو متفاوت هستی!
میپرسی چرا؟
چون صدای سرت را بت کردی.
چون صدای سرت اربابت شده.
چون افکارت را جدی گرفتی.
چون میخواهی بگی هستی.
چون خودت را فکر میپنداری.
چون از ارتعاش زندگی محروم شده ای.
چون سخره اندیشه شده ای.
چون خود را با نقشها یکی میپنداری.
چون سخت و سفت و شکننده شده ای.
چون چسبیده ای به صدای سرت و ولش نمیکنی.
ول کن و به شیوه آبها زندگی کن.
مانند آبها انعطاف پذیر باش
آب را زندگی کن.
آب که شدی زندگی میکنی.
آب که شدی جاری میشوی.
آب شو تا او بیاید.
@sedaye_daron
حاصل عُمرم سه سخن بیش نیست
خام بُدم، پخته شدم، سوختم
سوختم و سوختم و سوختم
تا روشِ عشقِ تو آموختم...
مولانا
@sedaye_daron
خام بُدم، پخته شدم، سوختم
سوختم و سوختم و سوختم
تا روشِ عشقِ تو آموختم...
مولانا
@sedaye_daron
شادمانی خصوصیت عشق است ، نمیتوان شادمانی را از عشق جدا کرد ... نمیتوان جایی که عشق نیست شادمانی را تجربه کرد ... عشق بی حد و مرز است و همه جا هست ، بنابراین شادی نیز همه جا هست ... اما ذهن می تواند منکر چنین ادعایی شود و باور کند جایی که گناه وارد شود عشق دور میشود و به جای شادی درد به همراه می آورد ... این باورِ عجیب با محدود شمردن عشق و مخالفت با چیزی که محدودیت و مخالفتی ندارد ، شادی را محدود میکند ... آنگاه ترس با عشق همراه میشود و حاصل آن میراث، ذهنی میشود که فکر میکند ساختههایش حقیقی است ... این انگارهها بدون هیچ پشتوانهای ، گواه بر ترس از خداوند و فراموشی این مهم هستند که خداوند عشق است پس قطعاً شادمانی نیز هست ... امروز دوباره میکوشیم این خطای اساسی را به پیشگاه حقیقت بیاوریم و به خود بیاموزیم که : «خداوند که عشق است ، شادمانی نیز هست ، ترس از خداوند برابر است با ترس از شادمانی» ... خداوندی که عشق متعالی است ؛ شادمانی نیز هست ...
هلن شوکمان ، دوره ای در معجزات
@sedaye_daron
هلن شوکمان ، دوره ای در معجزات
@sedaye_daron
به یاد بسپار ، اگر چیزی تو را رنجاند بر آن مراقبه کن ؛ احتمالا حقیقتی در آن هست ... اگر چیزی تو را رنجاند به آن احترام بگذار و در آن عمیق شو ... علت رنجش را کشف کن ، نتیجه اش پاداش به همراه خواهد داشت ... اینگونه رشد میکنی ... دروغها شیرینند ، نمی رنجانند ... مواظب دروغهای شیرین باش ... وقتی چیزی تو را نمی رنجاند نمی تواند انگیزه ای برای رشد باشد ، بی فایده است ، تو را درگیر نمیکند ... تمام توجهت را روی رنج بگذار و عصبانی نشو ... تو برای درک کردن اینجا هستی نه برای عصبانی شدن ... اشو
@sedaye_daron
@sedaye_daron
در فضایی که فکر به دور خودش می آفریند ، عشق وجود ندارد ... این فضا انسانها را از هم جدا می کند ... مراقبه پایان دادن به این فضا ، و پایان "من" است ... آنگاه روابط معنایی دیگر می یابند ... سخنان برگزیده کریشنا مورتی
@sedaye_daron
@sedaye_daron
رنجش ...
به یاد بسپار : "اگر چیزی تو را رنجاند بر آن مراقبه کن ... احتمالا حقیقتی در آن هست" ... اگر چیزی تو را رنجاند به آن احترام بگذار و در آن عمیق شو ... "علت رنجش را کشف کن ، نتیجه اش پاداش به همراه خواهد داشت ... اینگونه رشد میکنی" ... دروغها شیرینند ، نمی رنجانند ؛ مواظب دروغهای شیرین باش ... وقتی چیزی تو را نمی رنجاند نمی تواند انگیزه ای برای رشد باشد ، بی فایده است ، تو را درگیر نمیکند ... تمام توجهت را روی رنج بگذار و عصبانی نشو ... "تو برای درک کردن اینجا هستی نه برای عصبانی شدن" ... اشو
@sedaye_daron
به یاد بسپار : "اگر چیزی تو را رنجاند بر آن مراقبه کن ... احتمالا حقیقتی در آن هست" ... اگر چیزی تو را رنجاند به آن احترام بگذار و در آن عمیق شو ... "علت رنجش را کشف کن ، نتیجه اش پاداش به همراه خواهد داشت ... اینگونه رشد میکنی" ... دروغها شیرینند ، نمی رنجانند ؛ مواظب دروغهای شیرین باش ... وقتی چیزی تو را نمی رنجاند نمی تواند انگیزه ای برای رشد باشد ، بی فایده است ، تو را درگیر نمیکند ... تمام توجهت را روی رنج بگذار و عصبانی نشو ... "تو برای درک کردن اینجا هستی نه برای عصبانی شدن" ... اشو
@sedaye_daron
نه سوادی،
هیچ سیستم یوگایی،
هیچ دین و مذهب سازمان یافتهای،
هیچ دکترین یا باوری،
نمیتواند تو را به کشف حقیقت برساند.
فقط ذهن آزاد میتواند.
و این بدیهی است، مگر نه؟
تو نمیتوانی حقیقت هیچ چیزی را با صرف اینکه به تو گفته شود آن حقیقت چیست کشف کنی،
چون آنوقت آن اکتشاف مال تو نیست.
اگر به تو گفته شود که شادی و سعادت چیست، آیا آن، سعادت و شادی است؟
#کریشنامورتی
@sedaye_daron
هیچ سیستم یوگایی،
هیچ دین و مذهب سازمان یافتهای،
هیچ دکترین یا باوری،
نمیتواند تو را به کشف حقیقت برساند.
فقط ذهن آزاد میتواند.
و این بدیهی است، مگر نه؟
تو نمیتوانی حقیقت هیچ چیزی را با صرف اینکه به تو گفته شود آن حقیقت چیست کشف کنی،
چون آنوقت آن اکتشاف مال تو نیست.
اگر به تو گفته شود که شادی و سعادت چیست، آیا آن، سعادت و شادی است؟
#کریشنامورتی
@sedaye_daron
زمانی که تندیس درد را حس می کنید، به اشتباه فکر نکنید که دچار مشکل شده اید. «من درون» شیفتۀ این است که از خودتان مشکل بسازید. آگاهی نیاز دارد که با پذیرش همراه شود و هر چیز دیگری دوباره آن را مبهم می کند. پذیرش، یعنی این که به خود اجازه دهید تا هر آنچه را در لحظه احساس میکنید، حس کنید. این بخشی از بودن اکنون است. شما نمی توانید با آنچه که هست، مخالفت کنید. خوب، میتوانید اما با مخالفت موجب رنج خود میشوید. با اجازه دادن، شما آنی می شوید که هستید؛ وجودی پهناور و گسترده! شما کامل میشوید و دیگر یک ذره، یعنی آن چیزی که «من درون» فکر میکند، نیستید. آنگاه ذات حقیقی شما پدیدار،میشود که با ذات پروردگار یکی است.
#اکهارت_تول
@sedaye_daron
#اکهارت_تول
@sedaye_daron
یک درخت مانند یک فرد مقدس است.
درخت کسی را به سمت خودش نمیخواند، و کسی را که بیاید، دور نمیکند.
آن، از هر کسی که به سمتش بیاید محافظت میکند، میخواهد یک مرد باشد، یک زن، یک کودک، یا یک حیوان.
#آناندامایی_ما
@sedaye_daron
درخت کسی را به سمت خودش نمیخواند، و کسی را که بیاید، دور نمیکند.
آن، از هر کسی که به سمتش بیاید محافظت میکند، میخواهد یک مرد باشد، یک زن، یک کودک، یا یک حیوان.
#آناندامایی_ما
@sedaye_daron
تو از دو راه می توانی آرامش و سکوت بیابی
یک راه بسیار ارزان و در عین حال سطحی است. دست یافتن به آن آسان است ولی ارزش چندانی ندارد.
این راه همان ایجاد نوعی آرامش در پیرامون و فقط در نمای بیرونی و تبدیل ساختن آن به جزیی از خصلت اخلاقی توست.
به این ترتیب اگر چه درون تو آشفته است، دست کم می توانی از بیرون آرام و ساکت به نظر آیی.
این همان کاری است که بسیاری انجام می دهند.جامعه فقط به آرامش ظاهری تو علاقمند است. خواهان تحول واقعی تو نیست، زیرا فقط با دنیای بیرون تو کار دارد.
به دنیای درون تو بی توجه است و هیچ علاقه ای به آن ندارد.
آرامش واقعی از #مراقبه بر می خیزد-نه با پرورش خصلتی ویژه،
بلکه از راه آگاهی
آن گاه هیچ چیز نتواند تو را آشفته کند، آن گاه که آشفته شدن تو نا ممکن شود و حتی اگر خودت بخواهی از آشفته شدن ناتوان باشی، چیزی بسیار با ارزش روی داده است.
@sedaye_daron
یک راه بسیار ارزان و در عین حال سطحی است. دست یافتن به آن آسان است ولی ارزش چندانی ندارد.
این راه همان ایجاد نوعی آرامش در پیرامون و فقط در نمای بیرونی و تبدیل ساختن آن به جزیی از خصلت اخلاقی توست.
به این ترتیب اگر چه درون تو آشفته است، دست کم می توانی از بیرون آرام و ساکت به نظر آیی.
این همان کاری است که بسیاری انجام می دهند.جامعه فقط به آرامش ظاهری تو علاقمند است. خواهان تحول واقعی تو نیست، زیرا فقط با دنیای بیرون تو کار دارد.
به دنیای درون تو بی توجه است و هیچ علاقه ای به آن ندارد.
آرامش واقعی از #مراقبه بر می خیزد-نه با پرورش خصلتی ویژه،
بلکه از راه آگاهی
آن گاه هیچ چیز نتواند تو را آشفته کند، آن گاه که آشفته شدن تو نا ممکن شود و حتی اگر خودت بخواهی از آشفته شدن ناتوان باشی، چیزی بسیار با ارزش روی داده است.
@sedaye_daron