Telegram Web Link
فعالیتهای بیرونی که از درون سرچشمه می گیرند ، به شکل یکسان درهمه افراد آشکار نمی شوند ... برخی تمایل شدیدی به ساختن ، آفرینش ، مشارکت ، دستیابی و تأثیرگذاری بر این جهان دارند ... برخی دیگر با یک آگاهی وسیع که به طور طبیعی از رشد معنوی آنها ناشی می شود ، یک زندگی غیر قابل توجه ، ظاهراً منفعلانه و بدون حادثه را در پیش می گیرند ... کار این افراد ، استقرار آگاهی نوین بر روی این سیاره است ...  من آنان را "نگهدارندگان فرکانس" می نامم ... آنها اینجا هستند تا از طریق فعالیتهای روزمرۀ زندگی ، از طریق تعامل خود با دیگران و همچنین از طریق "فقط بودن" ، آگاهی بیافرینند ... به این ترتیب آنها به چیزهای بی اهمیت معنای عمیقی می بخشند ... [وظیفه آنها این است که با "حضور مطلق" در هر کاری که انجام می دهند ، "سکون درونی" (حس یگانگی با سرچشمه هستی) را به این جهان بیاورند ... در هر کاری که انجام می دهند ، حتی در ساده ترین کارهایشان ، آگاهی و در نتیجه کیفیت وجود دارد] ... هدف شان این است که همه چیز را به شیوه ای مقدس انجام دهند ... از آنجایی که هر انسان ، بخشی جدایی ناپذیر از آگاهی جمعی انسانهاست ، آنها بسیار عمیق تر از آنچه در ظاهر زندگی شان دیده می شود ، تاثیر گذارند ...

اکهارت تله




@sedaye_daron
ما زندگی را زندگی نمی‌کنیم
ما داریم نقش‌ها را زندگی می‌کنیم

شوهر به خانه می‌آید. خودش را به ایفای نقشی خاص مجبور می‌کند
هنگامی که وارد خانه می‌شود ،دیگر یک شخص خاص نیست، او فقط یک شوهر است
یک شوهر یعنی:
نوعی خاص  از رفتار مورد انتظار
در این خانه ،زن یک همسر است و مرد یک شوهر
در واقع اینجا چهار شخص وجود دارد:
شوهر و همسر،که شخصیت‌های واقعی نیستند، بلکه نقاب‌ها،ماسک‌ها، و الگوهای نادرست رفتار مورد انتظار هستند.و شخصیت‌های واقعی که در پشت ماسک‌ها پنهان‌اند
اینجاست که شخصیت‌های واقعی دچار ملالت می‌شوند
شما بر روی ماسک‌ها و نقاب‌های خود سرمایه‌گزاری کرده‌اید
اگر شما خواهان زندگی هستید که ملالتی در آن نباشد، همه‌ی ماسک‌ها و نقاب‌ها را بیندازید.

#Osho
@sedaye_daron
به‌نظرت عجیب نیست؟ ما فقط می‌تونیم بیرونِ خودمون رو ببینیم، ولی تقریباً همهٔ چیزهای مهم درونمون اتفاق می‌افتن.»


چارلی مکسی

@sedaye_daron
آگاهی چیست؟

آگاه بودن یعنی آگاه بودن به خود هنگام رابطهٔ با همسایه، با گل، با پرنده، با درخت؛ آگاهی از فکرهایت، احساساتت و عملت، چرا که برای رفتن به دوردست باید از نزدیک شروع کنی.

#جیدو_کریشنامورتی


@sedaye_daron
هورمون های شادی آور و نحوه ی فعال
کردنشان :

سروتونین( هورمون های رضایت )
_ تمرین مدیتیشن
_ ورزش کردن
_ آفتاب گرفتن
_ وقت گذراندن در طبیعت

دوپامین( هورمون های پاداش ذهنی )
_ مصرف غذای سالم
_ تمام کردن یک کار
_ انجام خود مراقبتی
_ جشن گرفتن موفقیت های کوچک

اندورفین( هورمون های کُشنده درد )
_ بلند خندیدن
_ تماشای یک فیلم خوب
_ ورزش کردن
_ داوطلب شدن برای کار نیک

اوکسی توسین ( هورمون عشق )
_ ابراز محبت فیزیکی و عاطفی به دیگران
_ تعریف و تمجید از دیگران.


@sedaye_daron
#بردگی_عاطفی

بردگي عاطفي یعنی نادیده گرفتن عواطف و ارزش‌های خود، یعنی برای گرفتن تائید دیگران و پذیرفته شدن توسط جامعه، نیازهای‌مان را سرکوب کنیم و از خود بیگانه باشیم.
بردگی عاطفی یعنی با اندوه و اجبار به دیگری پاسخ دهیم و به ‌جایش در وجودمان خشم تلمبار کنیم.
بردگی عاطفی یعنی اگر قدمی برمی‌داریم انتظار جبران‌‌اش را داشته باشیم.

بردگی عاطفی یعنی زیستن در اتمسفر ترس، شرم، گناه، احساس دین، شماتت و سرزنش‌ِ خود و دیگران.



@sedaye_daron
تو از خویشتنت جدا نیستی
فقط گاهی با ذهنت هویت میگیری
و آن نور درونت پنهان می گردد
و می رود، زمانی که در خلوت بودی
و فرصت داشتی مجدد هویدا می شود
به آن نور وجودت، به آن قلب الهی ات
اجازه بده که بالا بیاید و خودش را بر تو معرفی کند
او مشتاق یاری و کمک به توست
و زمانی می تواند بر تو وارد شود
که در خلوت ، بودن و حضور باشی
و ذهنت را آرام کرده باشی...

#Osho
@sedaye_daron
هیچکس نمیتواند خدا را بجوید.زیرا انسان ظرفیت چنین جستجویی را ندارد.
اما وقتی کسی آماده ناپدید شدن می‌شود، آماده هیچ شدن و خالی بودن می‌شود، آنگاه الوهیت حتماً او را خواهد یافت.
تنها خدا می‌تواند انسان را بجوید.
انسان هرگز نمی‌تواند الوهیت را بجوید. زیرا حتی در جستجو " نفس" حاضر است. جایی که نَفس باشد، الوهیت نیست
تو میگویی "من" جستجو میکنم.
" من" باید به خدا برسم. این "من" همان نفس است.
پس به جای جستجوی خدا، به جستجو برای یافتن "منِ" خود برو، نه جستجو برای یافتن خدا. زمانی که از "منِ" خود خالی شدی، ناگهان از خدا پُر میشوی.

#Osho
@sedaye_daron
Forwarded from قدرت بیکران درون (Sedaye daroon)
اگر هنوز در رنجی ، بدان به آنجا که باید ، نرسیده ای ... درخت شکوفه می دهد و خشنود است ؛ تنها تخم در رنج و سختی است ... درخت شو و جشن بگیر ...



@ghodratebikaranedaroon
یکی شدن با لحظه حال،تو را به روی آگاهی بی کران می گشاید و تو را با آهنگ کُل هستی هماهنگ می کند.آنگاه کُل، از طریق تو عمل میکند.صرف‌نظر از آنچه دیروز رخ داده است و آنچه فردا ممکن است اتفاق بیفتد.حال جایی است که شما در آن ایستاده‌اید.کلید شادی و خرسندی، بودن در لحظه حال است .هرگاه تو تمام گذشته و آینده را فراموش کنی و کاملاً توسط لحظه‌ حال تسخیر شوی،یگانگی تو با هستی رُخ خواهد داد
این لحظه تمام چیزیست که در اختیار توست...


با حضور بگو: من بر لحظه‌ای که جاریست آگاه هستم
گذشته و آینده را رها کرده و در اکنون جاری هستم.


@sedaye_daron
شنیدن - و- گوش -فرا -دادن

هنر گوش دادن ، همان مدیتیشن است .
اگر بتوانید بیاموزید که چگونه درست گوش فرا دهید ، عمیق ترین راز مدیتیشن را آموخته اید .
شنیدن یک چیز است و گوش فرا دادن چیزی کاملاً متفاوت .
آنها یک دنیا با هم فرق دارند .
شنیدن یک پدیدهٔ فیزیکی است . شما می شنوید چون گوش دارید .

گوش فرادادن پدیده ای معنوی است و هنکامی رخ می دهد که توجه می کنید ؛ هنکامی که وجود درونی تان با گوشتان در ارتباط است .
به صدای پرندگان ، نسیمی  که شاخ و برگ درختان را می نوازد ، جریان رودخانه ، غرّش اقیانوس ها ، ابرها، مردم ، قطاری که از دور دستها می گذرد و ماشینهایی که در خیابان می گذرند ، گوش فرا دهید ؛ بدون اینکه دربارهٔ آنچه می شنوید ، قضاوت کنید ، به محض آنکه دربارهٔ چیزی قضاوت کنید ، پدیدهٔ گوش فرا دادن متوقف می شود .

فردِ آگاه ، همیشه بدون قضاوت و نتیجه گیری باقی می ماند .
او هرگز دربارهٔ چیزی نتیجه نمی کیرد .
به نظر او زندگی روالی است که پایان نمی پذیرد .

*خردمندان همیشه دربارهٔ نتیجهٔ قطعی تردید می کنند .

بدون نتیجه گیری گوش فرا دهید . ..
خاموش ، آگاه ، باز و پذیرا  گوش فرا دهید .
کاملاً همراه با صدایی باشید که پیرامونتان را فرا گرفته است .
شگفت زده خواهید شد !

*روزی فرا می رسد که صدا آنجاست .
شما در حال گوش دادنید و در عین حال سکوت نیز هست .
این سکوتی راستین است که از طریق صدا رخ می دهد .


@sedaye_daron
زیبایی و عشق را نمی توان پرورش داد ... شما باید یکباره با آن مواجه شوید ، همانند اینکه لحظه ای را  یکباره پیش چشم داشته باشید که قبلا هرگز نداشته اید ... یکباره جلوی تان ظاهر میشود ، پر ، غنی ، پویا ، و شما عضوی از آن هستید ، زندگی و عمل شما از آن سرچشمه میگیرد ، و این خود شما هستید ... بدون هیچگونه تلاشی ، بدون واداشت خود به نظمی خاص ، بدون بردگی ، بدون اجبار بیرونی ، بدون تقلید و چیزهایی مشابه آن ، یکباره به سرچشمه زندگی و هستی دست مییابید ... اگر انسان یکبار از این چشمه بنوشد ، زندگی کرده است و با نشات از آن برای همیشه زندگی میکند ... آیا چنین چیزی ممکن است؟ ...

کریشنا مورتی ، سرچشمه زندگی


@sedaye_daron
ذهن هرگز راضی نمی‌شود
نمی‌تواند راضی باشد
راضی کردن ذهن غیرممکن است
ذهن یک نقص‌یاب بزرگ است؛ در اختراع بدبختی بی‌نظیر است
پس اگر با ذهن باقی بمانی، چه موفق شوی یا شکست بخوری، در بدبختی باقی خواهی ماند. و راه ماندن با ذهن، خواسته است
خواسته آن چسبی است که تو را به ذهن متصل می‌کند
چسب خود را از ذهن برکن، بی‌خواسته شو

ولی وقتی می‌گویم، “بی‌خواسته شو،” نمی‌گویم که بگذار این هدف تو باشد. نمی‌گویم که حالا باید تلاش کنی که بی‌خواسته شوی
نمی‌گویم که حالا این را خواسته‌ی خود کن ـــ که شخصی بی‌خواسته باشی
نه، ابداً منظورم این نیست؛ وگرنه تمام نکته را سوءتفاهم خواهید کرد
سعی کن خواسته را و تمام رنج‌ها و بیهودگی‌های آن را #درک_کنی
و در همین ادراک است که به ورای آن خواهی رفت.


#Osho
@sedaye_daron
قابلیت تاثیر انرژی بر یکدیگر ...

در همه جای جهان هستی و هر نقطه ی کره زمین ، از ژرف ترین سطح اقیانوس ها تا بالاترین ارتفاع آسمان و منظومه ها ، قابلیتی وجود دارد بنام انرژی ، که این انرژی بصورت های مختلف خود نمایی می‌کند ... گاهی جامد است و قابل لمس ، گاهی مایع است و جاری ، گاهی به شکل گاز است و سیال و حالت آخر که لازم است مورد توجه قرار بگیرد ،  پدیده و حالتی است که قابل دیدن نیست و با ابزار های رایج ، قابل اندازه گیری نمی باشد ، که به آن "شعور و آگاهی" گفته می شود ... لذا هر انرژی ای می‌تواند به حالت های مختلف تبدیل شود ، از جمله به شعور و آگاهی که در این فرآیند ، انرژی وارد مرحله ی خود شکوفایی و خود فورانی می‌شود که نهایت تحول انرژی است ... چنانچه انرژی به شعور تبدیل گردد ، بر اثر به کمال رسیدن آن و جوششی که صورت می‌گیرد ،  میتواند هر پدیده ای را خلق نماید .
❀•°°•❁•°🌹°•❁•°°•❀

کاش می شد بر منِ آشفته دل  سر می زدی
بر دل من با نگاهی چنگ دیگر  می زدی

آتشِ نمرودیِ قهرت گلستان  کن به عشق
بعداز آن چون مرغ عشقی تا دلم پر می زدی

رفته ای با رفتنت شادی ز قلبم   پَر كشید
کاش بودی بر لبانم بوسه اى تَر  می زدی

چون مسیحایی و جانی تازه بر من میدمی
کاش بر ای کاش هایم رنگ باور   می زدی

بندرِ متروکه چشم انتظارم   سالهاست
کاش بر این ساحل مشتاق   لنگر می زدی

این پریشان حالی ام از دورى چشمان توست
کاش می شد بی خبر یک حلقه بر در می زدی

@sedaye_daron
فراسوي خشم ...

از خشم به خلاقيت رو كنيد و بي درنگ ، تغيير بزرگي را در خود خواهيد ديد ... روز بعد ديگر همان چيزهاي هميشگي ،‌ بهانه هاي مناسبي براي خشمگين شدن نخواهد بود ... از هر صد نفر فرد خشمگين ، حدود پنجاه نفرانرژيهايي دارند كه قادر به استفاده مفيد از آن نبوده اند ... مشكل آنها خشم نيست ، ‌اما تمام عمر چنين تصوري دارند ... وقتي مشكل را تشخيص دهند ، در واقع نيمي از آنرا حل كرده اند ... انرژي خود را صرف خلاقيت كنيد ... خشم را بعنوان يك مشكل فراموش كنيد و آنرا ناديده بگيريد ... انرژي تان را بسوي خلاقيت هدايت كنيد ... خودتان را وقف چيزي كنيد كه دوستش داريد ... از خشم به خلاقيت رو كنيد و بي درنگ ،‌ تغيير بزرگي را در خود خواهيد ديد ... روز بعد ، ‌ديگر همان چيزهاي هميشگي ، ‌بهانه هاي مناسبي براي خشمگين شدن نخواهد بود ... زيرا اكنون انرژي تان به جريان افتاده است و از خود لذت مي بريد ... زندگي به رقص خود مشغول است ... چه كسي به امور كوچك و ناچيز اهميت مي دهد؟ ...


#Osho
@sedaye_daron
برای صوفی، وجودی غیر از خدا وجود ندارد
او خدا را تنفس می‌کند، می‌خورد و می‌نوشد، مثل ماهی‌ای که در اقیانوس زندگی می‌کند او نیز در خدا می‌زید
صوفی چطور سرمست نباشد؟!

از راه رفتن و نشستن اش معلوم است که او مست است.
تصادفی نیست که شراب استعاره‌ای مهم در تصوف است
عمر خیام یک صوفی بود که غربی‌ها او را به خوبی نشناختند،
به خاطر ترجمه‌هایی که از رباعیات او شده بود؛
به خصوص ترجمه‌های فیتزجرالد که هر واژه را تحت‌اللفظی ترجمه کرده است
در حالی که آنها همگی استعاره‌اند
وقتی خیام از زن سخن می‌گوید،
منظورش خداست؛
صوفیان خدا را همچون معشوقه‌ای می‌پندارند نه همچون مرد

هندوها نیز خدا را زن تصور می‌کنند ولی مادر می‌پندارند.
صوفیان زن را معشوق خویش می‌پندارند
زمانی که زن مادرت باشد، رابطه‌ات بر مبنای احترام است نه عشق.
این نوع رابطه سرشار از احترام و تکریم است. اما زمانی که زن معشوقه‌ات باشد، رابطه‌ای کاملا متفاوت است.
صوفیان تنها انسانهای روی زمین هستند که شجاعت معشوقه نامیدن خدا را دارند.
همچنین زمانی که صوفیان از شراب سخن می‌گویند در واقع منظورشان همان عشق خدا است ، که اگر آماده‌ی پذیرش و دریافت هدیه‌ باشی، در تو جاری می‌شود. 
اگر در حالتی از آسودگی و آسان گیری باشی، بی‌شک و تردید می‌آید. اگر عشق نیاید، نشانگر این است که درهای وجودت بسته است.
اگر شخصی زیستن با مرشد و پیر را بیاموزد، در واقع باز کردن درهای وجودش را آموخته است. 
مسئله، مسئله‌ی آموختن دانش نیست، در واقع آموختن،
بودنی متفاوت است. 
وجودی #باز_و_پذیرا
نه 
بسته و مدافع.

#اشو


@sedaye_daron
2024/11/05 19:16:27
Back to Top
HTML Embed Code: