شاملو و موسیقی ایرانی
با یادی از احمد #شاملو، شاعر بزرگ معاصر، در دوم مرداد، سالروز درگذشت وی، بخشی از کتاب #شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی را که در آن مقایسهای میان اظهارنظرهای موسیقایی سایه (در کتاب گرانسنگ پیر پرنیاناندیش) و شاملو صورت گرفته است، نقل میکنیم:
برخی، داوری سایه دربارۀ موسیقی و موسیقیدانان را با سخنان نسنجیده و آشوبانگیز شاملو سنجیدهاند که سنجشی بیراه است. دربارۀ شناخت سایه از موسیقی ایرانی پیشتر سخن گفتهایم («سایه و موسیقی»، ص ۱۵-۶) و سر تکرار نداریم؛ اما شناسندگانِ شاملو بهخوبی میدانند او «با زبان موسیقی سنتی ایران ناآشنا و از آن دور بوده است» («شاملو انسان زیست...»، ص ۳۳۷). فریبرز رئیسدانا دربارۀ او میگوید:
«با موسیقی کلاسیک خیلی حشر و نشر داشت و میکوشید این علاقه را در دیگران نیز برانگیزد. او از اولین و جدیترین کسانی بود که مرا با موسیقی کلاسیک آشنا کرد. با خیلی از موسیقیها و خوانندههای قدیمی ایرانی مخالف بود و اصلاً دوست نداشت حتی حرفشان مطرح شود. یک بار که در خانهام مهمان بود نوارهای مرا از پنجره بیرون انداخت. حرفمان شد. رفتم کوچه و نوارها را آوردم. میگفت: «دفعۀ بعد پارهپارهشان میکنم تا نتوانی درستشان کنی یا بروی از کوچه بیاوری». میگفتم: «اینجا خانۀ من است و اینها از علایق من»؛ اما گوشش بدهکار نبود» («یادهایی پنهانمانده»، ص ۲۷۲).
با چنین ستیز تند و تیزی که شاملو با موسیقی ایرانی داشت، یا نشان میداد که دارد، سنجیدن خوارداشتهای او دربارۀ این گونۀ ستمدیده از موسیقی با گفتههای سایه، که یکی از شیفتگان موسیقی ایرانی و از شایستهترین مدیران اثرگذار موسیقی در تاریخ رادیو بوده است، درست بهاندازۀ داوریهای شاملو نسنجیده و نادرست است. داوریهایی که محمدرضا #لطفی، دوست نزدیک و همکار سایه در رادیو و سپس چاووش، را به واکنش واداشت و شاملو در پاسخ به واکنش او، کنشِ ستیزهجویانۀ دیگری نشان داد که سپستر به شتابزدگی آن پاسخ پی برد و شاید از آن پشیمان شد .
او نه جویای یافتنِ آگاهی موسیقایی بود، و نه به کوشش دیگران برای آگاهسازی خویش واکنش خوبی نشان میداد:
«هرچه سعی کردم که امکانات بینهایت موسیقی وطنی در همین هفت یا ۱۲ دستگاه و گوشهها و اجزای هر دستگاه را به او بفهمانم و از اهمیت و مزیت ربعپرده که از ویژگیهای موسیقی شرقی و خصوصاً ایرانی است و موسیقی غربی از آن بیبهره است و وسعتی که این ویژگی به بیان حالات و کیفیات موسیقایی میبخشد به او چیزی بگویم راه نداد» («چند دیدار با شاملو»، [فتحالله مجتبایی]، ص ۵۶۰).
✍️ مهدی فیروزیان
https://www.tg-me.com/sayeoMusighi
با یادی از احمد #شاملو، شاعر بزرگ معاصر، در دوم مرداد، سالروز درگذشت وی، بخشی از کتاب #شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی را که در آن مقایسهای میان اظهارنظرهای موسیقایی سایه (در کتاب گرانسنگ پیر پرنیاناندیش) و شاملو صورت گرفته است، نقل میکنیم:
برخی، داوری سایه دربارۀ موسیقی و موسیقیدانان را با سخنان نسنجیده و آشوبانگیز شاملو سنجیدهاند که سنجشی بیراه است. دربارۀ شناخت سایه از موسیقی ایرانی پیشتر سخن گفتهایم («سایه و موسیقی»، ص ۱۵-۶) و سر تکرار نداریم؛ اما شناسندگانِ شاملو بهخوبی میدانند او «با زبان موسیقی سنتی ایران ناآشنا و از آن دور بوده است» («شاملو انسان زیست...»، ص ۳۳۷). فریبرز رئیسدانا دربارۀ او میگوید:
«با موسیقی کلاسیک خیلی حشر و نشر داشت و میکوشید این علاقه را در دیگران نیز برانگیزد. او از اولین و جدیترین کسانی بود که مرا با موسیقی کلاسیک آشنا کرد. با خیلی از موسیقیها و خوانندههای قدیمی ایرانی مخالف بود و اصلاً دوست نداشت حتی حرفشان مطرح شود. یک بار که در خانهام مهمان بود نوارهای مرا از پنجره بیرون انداخت. حرفمان شد. رفتم کوچه و نوارها را آوردم. میگفت: «دفعۀ بعد پارهپارهشان میکنم تا نتوانی درستشان کنی یا بروی از کوچه بیاوری». میگفتم: «اینجا خانۀ من است و اینها از علایق من»؛ اما گوشش بدهکار نبود» («یادهایی پنهانمانده»، ص ۲۷۲).
با چنین ستیز تند و تیزی که شاملو با موسیقی ایرانی داشت، یا نشان میداد که دارد، سنجیدن خوارداشتهای او دربارۀ این گونۀ ستمدیده از موسیقی با گفتههای سایه، که یکی از شیفتگان موسیقی ایرانی و از شایستهترین مدیران اثرگذار موسیقی در تاریخ رادیو بوده است، درست بهاندازۀ داوریهای شاملو نسنجیده و نادرست است. داوریهایی که محمدرضا #لطفی، دوست نزدیک و همکار سایه در رادیو و سپس چاووش، را به واکنش واداشت و شاملو در پاسخ به واکنش او، کنشِ ستیزهجویانۀ دیگری نشان داد که سپستر به شتابزدگی آن پاسخ پی برد و شاید از آن پشیمان شد .
او نه جویای یافتنِ آگاهی موسیقایی بود، و نه به کوشش دیگران برای آگاهسازی خویش واکنش خوبی نشان میداد:
«هرچه سعی کردم که امکانات بینهایت موسیقی وطنی در همین هفت یا ۱۲ دستگاه و گوشهها و اجزای هر دستگاه را به او بفهمانم و از اهمیت و مزیت ربعپرده که از ویژگیهای موسیقی شرقی و خصوصاً ایرانی است و موسیقی غربی از آن بیبهره است و وسعتی که این ویژگی به بیان حالات و کیفیات موسیقایی میبخشد به او چیزی بگویم راه نداد» («چند دیدار با شاملو»، [فتحالله مجتبایی]، ص ۵۶۰).
✍️ مهدی فیروزیان
https://www.tg-me.com/sayeoMusighi
Telegram
سایه و موسیقی
طرحِ پژوهشی ۵ جلدی از مهدی فیروزیان
(انتشارات هنر موسیقی)
۱. موسیقی ایرانی در شعر سایه (۱۳۹۶- چاپ دوم: ۱۳۹۷)
۲. شعر سایه در موسیقی ایرانی (۱۳۹۸- چاپ دوم: ۱۴۰۰)
۳. گلهای تازه (آمادۀ انتشار)
۴. گلچین هفته (در دست تألیف)
۵. ترانهسرایی سایه (در دست تألیف)
(انتشارات هنر موسیقی)
۱. موسیقی ایرانی در شعر سایه (۱۳۹۶- چاپ دوم: ۱۳۹۷)
۲. شعر سایه در موسیقی ایرانی (۱۳۹۸- چاپ دوم: ۱۴۰۰)
۳. گلهای تازه (آمادۀ انتشار)
۴. گلچین هفته (در دست تألیف)
۵. ترانهسرایی سایه (در دست تألیف)
آهنگی جدید با صدای شهرام ناظری و شعر سایه منتشر شد:
من نه خود میروم، او مرا میکشد
کاه سرگشته را کهربا میکشد
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
من نه خود میروم، او مرا میکشد
کاه سرگشته را کهربا میکشد
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
تا کجا @sayeoMusighi
سایه و موسیقی
تا کجا
شعر #سایه
آهنگ پویان جدیدفرد
آواز شهرام #ناظری
من نه خود میروم، او مرا میکشد
کاه سرگشته را کهربا میکشد
چون گریبان ز چنگش رها میکنم
دامنم را به قهر از قفا میکشد
دست و پا میزنم میرباید سرم
سر رها میکنم دست و پا میکشد
گفتم: «این عشق اگر واگذارد مرا»
گفت: «اگر واگذارم وفا میکشد»
گفتم: «این گوش تو خفته زیر زبان
حرف ناگفته را از خفا میکشد»
گفت: «ازان پیشتر این مشام نهان
بوی اندیشه را در هوا میکشد»
لذت نان شدن زیر دندان او
گندمم را سوی آسیا میکشد
سایۀ او شدم چون گریزم ازو؟
در پیاش میروم تا کجا میکشد
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
شعر #سایه
آهنگ پویان جدیدفرد
آواز شهرام #ناظری
من نه خود میروم، او مرا میکشد
کاه سرگشته را کهربا میکشد
چون گریبان ز چنگش رها میکنم
دامنم را به قهر از قفا میکشد
دست و پا میزنم میرباید سرم
سر رها میکنم دست و پا میکشد
گفتم: «این عشق اگر واگذارد مرا»
گفت: «اگر واگذارم وفا میکشد»
گفتم: «این گوش تو خفته زیر زبان
حرف ناگفته را از خفا میکشد»
گفت: «ازان پیشتر این مشام نهان
بوی اندیشه را در هوا میکشد»
لذت نان شدن زیر دندان او
گندمم را سوی آسیا میکشد
سایۀ او شدم چون گریزم ازو؟
در پیاش میروم تا کجا میکشد
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
Forwarded from سایه و موسیقی
داستان دوستان، مهدی فیروزیان.pdf
1.8 MB
داستان دوستان
نگاهی به دوستیهای هوشنگ ابتهاج (#سایه)
نوشتهای از مهدی #فیروزیان
چاپشده در: صدا، س۱۹، ش۱۵۰ (پیاپی ۶۸۷)، ۵ اسفند ۱۳۹۶، ص ۶۳-۶۱.
🔹به مناسبت روز جهانی دوستی (۳۰ جولای)
@sayeoMusighi
نگاهی به دوستیهای هوشنگ ابتهاج (#سایه)
نوشتهای از مهدی #فیروزیان
چاپشده در: صدا، س۱۹، ش۱۵۰ (پیاپی ۶۸۷)، ۵ اسفند ۱۳۹۶، ص ۶۳-۶۱.
🔹به مناسبت روز جهانی دوستی (۳۰ جولای)
@sayeoMusighi
خواب و خیال من
بیتی از #سایه در تصنیف
آهنگ محمد طریقت
آواز وحید تاج
خواب و خیال من همه با یاد روی توست
تا کی به من چو دولتِ بیدار رو کنی
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
بیتی از #سایه در تصنیف
آهنگ محمد طریقت
آواز وحید تاج
خواب و خیال من همه با یاد روی توست
تا کی به من چو دولتِ بیدار رو کنی
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
خواب و خیال من
بیتی از #سایه در ساز و آواز
ویلن همایون خرّم
سنتور مجید نجاحی
آواز حسین قوامی
خواب و خیال من همه با یاد روی توست
تا کی به من چو دولتِ بیدار رو کنی
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
بیتی از #سایه در ساز و آواز
ویلن همایون خرّم
سنتور مجید نجاحی
آواز حسین قوامی
خواب و خیال من همه با یاد روی توست
تا کی به من چو دولتِ بیدار رو کنی
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
دو سال از رفتن سایه گذشت.
گنجِ بیقدرم به دستِ روزگارِ مردهدوست
آن گهم داند که خود در خاک بسپارد مرا
عکس مزار سایه: دکتر محمد افشینوفایی
@sayeoMusighi
گنجِ بیقدرم به دستِ روزگارِ مردهدوست
آن گهم داند که خود در خاک بسپارد مرا
عکس مزار سایه: دکتر محمد افشینوفایی
@sayeoMusighi
Forwarded from بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
تو چراغ خود برافروز
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزار میکند:
آشنایی با اندیشههای مولانا و خوانش غزلیات شمس تبریزی (دورهٔ دوم- ۴ جلسه)
مدرّس: مهدی فیروزیان
آغاز دوره: پنجشنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۳ (جلسات هفتگی است و ساعت ۱۰ صبح پنجشنبۀ هر هفته برگزار میشود)
محل برگزاری: کانون زبان پارسی (تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارهٔ ۱۲)
این دوره برای دانشجویان با ۳۰ درصد تخفیف برگزار میشود.
تلفن تماس برای ثبت نام: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزار میکند:
آشنایی با اندیشههای مولانا و خوانش غزلیات شمس تبریزی (دورهٔ دوم- ۴ جلسه)
مدرّس: مهدی فیروزیان
آغاز دوره: پنجشنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۳ (جلسات هفتگی است و ساعت ۱۰ صبح پنجشنبۀ هر هفته برگزار میشود)
محل برگزاری: کانون زبان پارسی (تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارهٔ ۱۲)
این دوره برای دانشجویان با ۳۰ درصد تخفیف برگزار میشود.
تلفن تماس برای ثبت نام: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ای عاشقان
شعر #سایه
آهنگ حمید متبسم
آواز سالار عقیلی
(اجرای زنده در فستیوال هنر لندن- چهارم فوریۀ ۲۰۱۲؛ برابر با پانزدهم بهمن ۱۳۹۰- با رهبری حمید متبسم)
ای عاشقان ای عاشقان پیمانهها پرخون کنید
وز خون دل چون لالهها رخسارهها گلگون کنید
آمد یکی آتشسوار بیرون جهید از این حصار
تا بردمد خورشید نو شب را ز خود بیرون کنید
نوری برای دوستان دودی به چشم دشمنان
من دل بر آتش مینهم این هیمه را افزون کنید
دیوانه چون طغیان کند زنجیر و زندان بشکند
از زلف لیلی حلقهای در گردن مجنون کنید
💐 استاد حمید متبسم شصت و شش ساله شد (۲۴ مرداد ۱۳۳۷، مشهد)
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
شعر #سایه
آهنگ حمید متبسم
آواز سالار عقیلی
(اجرای زنده در فستیوال هنر لندن- چهارم فوریۀ ۲۰۱۲؛ برابر با پانزدهم بهمن ۱۳۹۰- با رهبری حمید متبسم)
ای عاشقان ای عاشقان پیمانهها پرخون کنید
وز خون دل چون لالهها رخسارهها گلگون کنید
آمد یکی آتشسوار بیرون جهید از این حصار
تا بردمد خورشید نو شب را ز خود بیرون کنید
نوری برای دوستان دودی به چشم دشمنان
من دل بر آتش مینهم این هیمه را افزون کنید
دیوانه چون طغیان کند زنجیر و زندان بشکند
از زلف لیلی حلقهای در گردن مجنون کنید
💐 استاد حمید متبسم شصت و شش ساله شد (۲۴ مرداد ۱۳۳۷، مشهد)
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
Forwarded from سایه و موسیقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نقش دیگر
شعر #سایه
آواز مهدی آذرسینا
کمانچه بهزاد میرلو
نگارا نقش دیگر باید آراست
یکی آن کلک نقشآرا به من ده
حریفان را بس آمد قطرهای چند
بگردان جام و آن دریا به من ده
💐 اول شهریور زادروز مهدی آذرسینا (۱۳۲۵، تبریز)، آهنگساز، نوازنده، پژوهشگر
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
شعر #سایه
آواز مهدی آذرسینا
کمانچه بهزاد میرلو
نگارا نقش دیگر باید آراست
یکی آن کلک نقشآرا به من ده
حریفان را بس آمد قطرهای چند
بگردان جام و آن دریا به من ده
💐 اول شهریور زادروز مهدی آذرسینا (۱۳۲۵، تبریز)، آهنگساز، نوازنده، پژوهشگر
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
به مناسبت یکم شهریور، زادروز حسین علیزاده بخشی برگزیده از کتاب #موسیقی_ایرانی_در_شعر_سایه
🔶 حصار
ای عاشقان ای عاشقان پیمانهها پرخون کنید
وز خون دل چون لالهها رخسارهها گلگون کنید
آمد یکی آتشسوار بیرون جهید از این حصار
تا بردمد خورشید نو شب را ز خود بیرون کنید
(سیاهمشق، ص ۱۷۴)
غزل «حصار» که واژۀ حصار در بیت دوم آن آمده، برای آهنگی به همین نام سروده شده است که آن را نمونۀ تجددطلبی در موسیقی ایرانی و نمایندۀ گونهای از هنر مدرن ایرانی شمردهاند («تجدد و تجددطلبی در موسیقی ایرانی»، ص ۳۴۰).
این آهنگ را حسین #علیزاده، آهنگساز پیشرو و یکی از جوانانِ برکشیدۀ سایه در روزگارِ سرپرستی موسیقی رادیو، در دستگاه چهارگاه ساخته است. علیزاده «حصار» را در سال ۱۳۵۶ برای همسرش، که در زندان گرفتار بود، ساخته و در گزینش نام آن، هم به گوشهای از دستگاه چهارگاه اشاره کرده و هم معنی «زندان» را پیش چشم داشته است (گفتگو با حسین علیزاده دربارۀ موسیقی ایران، ص ۱۱۲).
کلامی که در آغاز روی آن نهاده بودند از دید سایه شایستگی نشستن بر آن موسیقی را نداشت. از همینروی خود به علیزاده پیشنهاد کرد که برای آن شعری بسازد و بدینسان غزل «حصار» پدید آمد (پیر پرنیاناندیش، ج ۲، ص ۷۰۷). شنوندگان هنگامی که بیت دوم غزل را با آواز بیژن کامکار در «حصار» میشنوند نام آهنگ را در شعر سایه نیز مییابند و همین نکته ایهام تناسبی از گونهای دیگر در اثر موسیقایی پدید آورده است که خوانندگان کتاب از آن بهرهای ندارند و ما در اینجا با یادکرد از آن، کوشیدیم با آگاهیبخشی پرده از این باریکاندیشی سایه در سرودن شعر و گزینش واژهها برداریم.
✍️ مهدی #فیروزیان
@sayeoMusighi
🔶 حصار
ای عاشقان ای عاشقان پیمانهها پرخون کنید
وز خون دل چون لالهها رخسارهها گلگون کنید
آمد یکی آتشسوار بیرون جهید از این حصار
تا بردمد خورشید نو شب را ز خود بیرون کنید
(سیاهمشق، ص ۱۷۴)
غزل «حصار» که واژۀ حصار در بیت دوم آن آمده، برای آهنگی به همین نام سروده شده است که آن را نمونۀ تجددطلبی در موسیقی ایرانی و نمایندۀ گونهای از هنر مدرن ایرانی شمردهاند («تجدد و تجددطلبی در موسیقی ایرانی»، ص ۳۴۰).
این آهنگ را حسین #علیزاده، آهنگساز پیشرو و یکی از جوانانِ برکشیدۀ سایه در روزگارِ سرپرستی موسیقی رادیو، در دستگاه چهارگاه ساخته است. علیزاده «حصار» را در سال ۱۳۵۶ برای همسرش، که در زندان گرفتار بود، ساخته و در گزینش نام آن، هم به گوشهای از دستگاه چهارگاه اشاره کرده و هم معنی «زندان» را پیش چشم داشته است (گفتگو با حسین علیزاده دربارۀ موسیقی ایران، ص ۱۱۲).
کلامی که در آغاز روی آن نهاده بودند از دید سایه شایستگی نشستن بر آن موسیقی را نداشت. از همینروی خود به علیزاده پیشنهاد کرد که برای آن شعری بسازد و بدینسان غزل «حصار» پدید آمد (پیر پرنیاناندیش، ج ۲، ص ۷۰۷). شنوندگان هنگامی که بیت دوم غزل را با آواز بیژن کامکار در «حصار» میشنوند نام آهنگ را در شعر سایه نیز مییابند و همین نکته ایهام تناسبی از گونهای دیگر در اثر موسیقایی پدید آورده است که خوانندگان کتاب از آن بهرهای ندارند و ما در اینجا با یادکرد از آن، کوشیدیم با آگاهیبخشی پرده از این باریکاندیشی سایه در سرودن شعر و گزینش واژهها برداریم.
✍️ مهدی #فیروزیان
@sayeoMusighi
Telegram
سایه و موسیقی
به مناسبت یکم شهریور، زادروز حسین علیزاده
حصار
شعر #سایه
آهنگ حسین #علیزاده
آواز بیژن #کامکار
@sayeoMusighi
حصار
شعر #سایه
آهنگ حسین #علیزاده
آواز بیژن #کامکار
@sayeoMusighi
سایه و موسیقی pinned «کربلاییست دلم... اصلاح یک برداشت غلط دوست عزیزم، آقای دکتر میلاد عظیمی، در کتاب مستطاب پیر پرنیاناندیش شعری ناتمام از سایه را نقل کرده که بهویژه پس از درگذشت شاعر از سوی رسانههای حکومتی و گروههای مذهبی بسیار مطرح شد و آن را نشان عقاید شیعی شاعر به شمار…»
Í
امید نعمتی
دوردستان
شعر #سایه و #اخوانثالث
آهنگ صادق تسبیحی
آواز امید نعمتی
هوای روی تو دارم نمیگذارندم
مگر به کوی تو این ابرها ببارندم
مرا که مست توام این خمار خواهد کشت
نگاه کن که به دست که میسپارندم
🌟⭐️ 🌟⭐️
ای رفته تا دوردستان
آنجا بگو تا کدامین ستارهست
روشنترین همنشین شب غربت تو
🌟⭐️ 🌟⭐️
من آن ستارۀ شبزندهدار امّیدم
که عاشقان تو تا روز میشمارندم
مگر درین شب دیرانتظار عاشقکش
به وعدههای وصال تو زنده دارندم
🥀 چهارم شهریور سالروز درگذشت مهدی اخوان ثالث
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
شعر #سایه و #اخوانثالث
آهنگ صادق تسبیحی
آواز امید نعمتی
هوای روی تو دارم نمیگذارندم
مگر به کوی تو این ابرها ببارندم
مرا که مست توام این خمار خواهد کشت
نگاه کن که به دست که میسپارندم
🌟⭐️ 🌟⭐️
ای رفته تا دوردستان
آنجا بگو تا کدامین ستارهست
روشنترین همنشین شب غربت تو
🌟⭐️ 🌟⭐️
من آن ستارۀ شبزندهدار امّیدم
که عاشقان تو تا روز میشمارندم
مگر درین شب دیرانتظار عاشقکش
به وعدههای وصال تو زنده دارندم
🥀 چهارم شهریور سالروز درگذشت مهدی اخوان ثالث
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
توصیف تصنیف دوردستان برگرفته از کتاب #شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
(معادلی برای تضمین در موسیقی)
در آثار موسیقایی ساختهشده با شعر سایه نمونهای که با تضمین مصرع یا بیت در شعر همسانی داشته باشد توان یافت. صادق تسبیحی در میانه و پایان غزل «گنج گمشده» بر بخشی کوتاه از شعر «غزل سه» سرودۀ امید آهنگ نهاده است. در آغاز دو بیت نخست غزل سایه، که نالهای بر هجران از زبان دلداده است، خوانده میشود:
هوای روی تو دارم نمیگذارندم
مگر به کوی تو این ابرها ببارندم
مرا که مست توام این خمار خواهد کشت
نگاه کن که به دست که میسپارندم (سیاهمشق، ص ۲۸۳)
سپس سخن امید میآید که در قالبی دیگر (نیمایی) و وزنی دیگر (ساختهشده از تکرارِ «مفعولُ»)، از حال دلدار در روزگار دوری میپرسد:
ای رفته تا دوردستان
آنجا بگو تا کدامین ستارهست
روشنترین همنشین شب غربت تو (آخر شاهنامه، ص ۶۸-۶۷)
گویا دلدار دور از دلداده در «غربت» است و نکتۀ جالب اینکه بهراستی غزل «گنج گمشده»، همانگونه که در بخش «ستارۀ شبزندهدار امّید» گفتهایم، در روزگاری سروده شده که سایه اجازۀ خروج از کشور را نداشت و همسر دلبندش آلما در آلمان، یعنی در همان «شب غربتِ» یادشده در شعر امید، بهسر میبرد. تسبیحی با درآمیختن شعر امید با شعر سایه گویی از دو تصویر مبهم، در جورچین تصنیفش تصویری روشن و تازه را پدید آورده است. پس از بخش برگزیدۀ شعر امید، بیت زیر از سایه خوانده میشود که در آن مانند شعر امید از «ستاره» سخن رفته است:
من آن ستارۀ شبزندهدار امّیدم
که عاشقان تو تا روز میشمارندم (سیاهمشق، ص ۲۸۴)
بدینسان درست پس از اینکه خواننده از زبان امید میپرسد: «کدامین ستاره همنشین شبِ غربت توست؟»، بیت سایه میآید و گویی در پردۀ ابهام شاعرانه به پرسش پیشین پاسخ میدهد. پس از این بیت، که بیت هفتم غزل است، تسبیحی به دنبالۀ دو بیت آغاز تصنیف، یعنی بیت سوم غزل، برمیگردد:
مگر درین شب دیرانتظار عاشقکش
به وعدههای وصال تو زنده دارندم (همان، ص ۲۸۳)
او در پایان پس از تکرار مصرع نخست غزل سایه، بار دیگر به تکرار بخش برگزیده از شعر امید میپردازد.
گذشته از اینکه بخش برگزیده از شعر امید با پیام شعر سایه سازگار است و چنانکه گفتیم بهگونهای نغز دامنۀ معنایی آن را میگسترد، نکتۀ مهم در ترکیب دو سروده این است که هر دو شعر ارج ادبی درخوری دارد و زبان دو شاعر، دستکم در بخش برگزیده، ناهمگون نیست. ازهمینرو کار تسبیحی را برابری موسیقایی برای تضمین در شعر توان شمرد. بخشِ گزینشده از شعر امید کوتاه است و کمابیش هماندازۀ یک بیت تضمینشده در دل یک غزل است.
✍️ مهدی فیروزیان
@sayeoMusighi
(معادلی برای تضمین در موسیقی)
در آثار موسیقایی ساختهشده با شعر سایه نمونهای که با تضمین مصرع یا بیت در شعر همسانی داشته باشد توان یافت. صادق تسبیحی در میانه و پایان غزل «گنج گمشده» بر بخشی کوتاه از شعر «غزل سه» سرودۀ امید آهنگ نهاده است. در آغاز دو بیت نخست غزل سایه، که نالهای بر هجران از زبان دلداده است، خوانده میشود:
هوای روی تو دارم نمیگذارندم
مگر به کوی تو این ابرها ببارندم
مرا که مست توام این خمار خواهد کشت
نگاه کن که به دست که میسپارندم (سیاهمشق، ص ۲۸۳)
سپس سخن امید میآید که در قالبی دیگر (نیمایی) و وزنی دیگر (ساختهشده از تکرارِ «مفعولُ»)، از حال دلدار در روزگار دوری میپرسد:
ای رفته تا دوردستان
آنجا بگو تا کدامین ستارهست
روشنترین همنشین شب غربت تو (آخر شاهنامه، ص ۶۸-۶۷)
گویا دلدار دور از دلداده در «غربت» است و نکتۀ جالب اینکه بهراستی غزل «گنج گمشده»، همانگونه که در بخش «ستارۀ شبزندهدار امّید» گفتهایم، در روزگاری سروده شده که سایه اجازۀ خروج از کشور را نداشت و همسر دلبندش آلما در آلمان، یعنی در همان «شب غربتِ» یادشده در شعر امید، بهسر میبرد. تسبیحی با درآمیختن شعر امید با شعر سایه گویی از دو تصویر مبهم، در جورچین تصنیفش تصویری روشن و تازه را پدید آورده است. پس از بخش برگزیدۀ شعر امید، بیت زیر از سایه خوانده میشود که در آن مانند شعر امید از «ستاره» سخن رفته است:
من آن ستارۀ شبزندهدار امّیدم
که عاشقان تو تا روز میشمارندم (سیاهمشق، ص ۲۸۴)
بدینسان درست پس از اینکه خواننده از زبان امید میپرسد: «کدامین ستاره همنشین شبِ غربت توست؟»، بیت سایه میآید و گویی در پردۀ ابهام شاعرانه به پرسش پیشین پاسخ میدهد. پس از این بیت، که بیت هفتم غزل است، تسبیحی به دنبالۀ دو بیت آغاز تصنیف، یعنی بیت سوم غزل، برمیگردد:
مگر درین شب دیرانتظار عاشقکش
به وعدههای وصال تو زنده دارندم (همان، ص ۲۸۳)
او در پایان پس از تکرار مصرع نخست غزل سایه، بار دیگر به تکرار بخش برگزیده از شعر امید میپردازد.
گذشته از اینکه بخش برگزیده از شعر امید با پیام شعر سایه سازگار است و چنانکه گفتیم بهگونهای نغز دامنۀ معنایی آن را میگسترد، نکتۀ مهم در ترکیب دو سروده این است که هر دو شعر ارج ادبی درخوری دارد و زبان دو شاعر، دستکم در بخش برگزیده، ناهمگون نیست. ازهمینرو کار تسبیحی را برابری موسیقایی برای تضمین در شعر توان شمرد. بخشِ گزینشده از شعر امید کوتاه است و کمابیش هماندازۀ یک بیت تضمینشده در دل یک غزل است.
✍️ مهدی فیروزیان
@sayeoMusighi
Telegram
سایه و موسیقی
🥀
۴ شهریور سالروز درگذشت مهدی اخوانثالث
دوردستان
شعر #سایه و #اخوانثالث
آهنگ صادق تسبیحی
آواز امید نعمتی
هوای روی تو دارم نمیگذارندم
مگر به کوی تو این ابرها ببارندم
مرا که مست توام این خمار خواهد کشت
نگاه کن که به دست که میسپارندم
🌟⭐️ …
۴ شهریور سالروز درگذشت مهدی اخوانثالث
دوردستان
شعر #سایه و #اخوانثالث
آهنگ صادق تسبیحی
آواز امید نعمتی
هوای روی تو دارم نمیگذارندم
مگر به کوی تو این ابرها ببارندم
مرا که مست توام این خمار خواهد کشت
نگاه کن که به دست که میسپارندم
🌟⭐️ …
درگذشتِ رضا قطبی
رضا قطبی (فروردین ۱۳۱۷ – ۵ شهریور ۱۴۰۳) ۱۵ سال ریاست سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران را بر عهده داشت. از سایه بسیار دربارۀ قطبی و حمایت بیچون و چرای او از سایه شنیدهام. او بود که پس از شنیدن مراتب فضل و ذوق سایه در شناخت موسیقی از زبان رضا سیدحسینی، بر آن شد که سایه را به رادیو بکشاند و سرانجام با پافشاری توانست آن شاعر بهانهجو و گریزپا را به دام بیندازد و سرپرستی بخش موسیقی ایرانی رادیو را به دست باکفایت او بسپارد.
عملکرد سایه در دوران سرپرستیاش بر بخش موسیقی ایرانی رادیو منتقدان بسیاری دارد. نگارنده بدون جانبداری و دخیل کردن احساسات در داوری، بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه به انجام رسانده مدیریت سایه را در مجموع مثبت و سودمند ارزیابی میکند؛ اما به هر دلیل (دلایل متعددی هست که ذکر آنها در این مقال نمیگنجد) موسیقی ایرانی در زمان مدیریت سایه پیشرفت قابل توجهی نکرد. یعنی آن جریان خلاقانه و نوگرایی که در روزگار مدیریت پیرنیا بر گلها شکل گرفته بود تقریباً متوقف شد و به جای آن بازنگری یا بازنوازی یا احیای سنت مورد توجه قرار گرفت. اینکه سایه را مهمترین عامل پدید آمدن چنین وضعی بدانیم غلط است و اینکه او را در این جریان یکسره بیاثر بشماریم هم درست نیست. به هر روی سایه هم در این جریان سهمی داشت.
سایه از مخالفان سرسخت سلطنت پهلوی بود و از همان زمان که با وی گفتگوهای طولانی داشتم ستایش یکی از شخصیتهای مهم دوران پهلوی از زبان او برایم شگفت بود. به همین سبب کوشیدم دربارۀ عملکرد قطبی کمی تحقیق کنم. پس از بررسیهایی که به انجام رساندم به این نتیجه رسیدم که گماشتن رضا قطبی به ریاست سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران یکی از اشتباهات محمدرضاشاه پهلوی بود. قطبی با وجود هوشمندی و توانایی، به سبب چپگرایی سیاستی را در پیش گرفته بود که خواسته یا ناخواسته به تضعیف بنیان سلطنت و تقویت مخالفان آن میانجامید. راه دادن عناصر ضد نظام به سازمان رادیو و تلویزیون و حمایت از جریان «بازگشت به خویشتن» (با وجود وجوه مثبت آن) در مجموع به سود کشور تمام نشد و به نظر بنده قطبی و همدستانش در آیندۀ تار و هولانگیزی که برای ایران رقم خورد مقصر و مؤثر بودند. این فقط نظر بنده نیست و در همان سالها ساواک در هشدارها و گزارشهای متعدد خواهان عزل قطبی شده بود؛ اما حمایت خویشاوند نزدیک قطبی، یعنی شهبانو فرح دیبا، از وی، تنها دلیل باقی ماندن قطبی بر منصب خود بود.
به هر روی تردیدی در این ندارم که قطبی دوستدار وطن بود و هرچه در سالهای مدیریت خود کرد به قصد خدمت به این سرزمین کهن بود؛ اما افسوس که نتایج کارهای ما گاه با آنچه میپنداریم یکسان نیست.
✍️ مهدی #فیروزیان
https://www.tg-me.com/sayeoMusighi
رضا قطبی (فروردین ۱۳۱۷ – ۵ شهریور ۱۴۰۳) ۱۵ سال ریاست سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران را بر عهده داشت. از سایه بسیار دربارۀ قطبی و حمایت بیچون و چرای او از سایه شنیدهام. او بود که پس از شنیدن مراتب فضل و ذوق سایه در شناخت موسیقی از زبان رضا سیدحسینی، بر آن شد که سایه را به رادیو بکشاند و سرانجام با پافشاری توانست آن شاعر بهانهجو و گریزپا را به دام بیندازد و سرپرستی بخش موسیقی ایرانی رادیو را به دست باکفایت او بسپارد.
عملکرد سایه در دوران سرپرستیاش بر بخش موسیقی ایرانی رادیو منتقدان بسیاری دارد. نگارنده بدون جانبداری و دخیل کردن احساسات در داوری، بر اساس تحقیقاتی که در این زمینه به انجام رسانده مدیریت سایه را در مجموع مثبت و سودمند ارزیابی میکند؛ اما به هر دلیل (دلایل متعددی هست که ذکر آنها در این مقال نمیگنجد) موسیقی ایرانی در زمان مدیریت سایه پیشرفت قابل توجهی نکرد. یعنی آن جریان خلاقانه و نوگرایی که در روزگار مدیریت پیرنیا بر گلها شکل گرفته بود تقریباً متوقف شد و به جای آن بازنگری یا بازنوازی یا احیای سنت مورد توجه قرار گرفت. اینکه سایه را مهمترین عامل پدید آمدن چنین وضعی بدانیم غلط است و اینکه او را در این جریان یکسره بیاثر بشماریم هم درست نیست. به هر روی سایه هم در این جریان سهمی داشت.
سایه از مخالفان سرسخت سلطنت پهلوی بود و از همان زمان که با وی گفتگوهای طولانی داشتم ستایش یکی از شخصیتهای مهم دوران پهلوی از زبان او برایم شگفت بود. به همین سبب کوشیدم دربارۀ عملکرد قطبی کمی تحقیق کنم. پس از بررسیهایی که به انجام رساندم به این نتیجه رسیدم که گماشتن رضا قطبی به ریاست سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران یکی از اشتباهات محمدرضاشاه پهلوی بود. قطبی با وجود هوشمندی و توانایی، به سبب چپگرایی سیاستی را در پیش گرفته بود که خواسته یا ناخواسته به تضعیف بنیان سلطنت و تقویت مخالفان آن میانجامید. راه دادن عناصر ضد نظام به سازمان رادیو و تلویزیون و حمایت از جریان «بازگشت به خویشتن» (با وجود وجوه مثبت آن) در مجموع به سود کشور تمام نشد و به نظر بنده قطبی و همدستانش در آیندۀ تار و هولانگیزی که برای ایران رقم خورد مقصر و مؤثر بودند. این فقط نظر بنده نیست و در همان سالها ساواک در هشدارها و گزارشهای متعدد خواهان عزل قطبی شده بود؛ اما حمایت خویشاوند نزدیک قطبی، یعنی شهبانو فرح دیبا، از وی، تنها دلیل باقی ماندن قطبی بر منصب خود بود.
به هر روی تردیدی در این ندارم که قطبی دوستدار وطن بود و هرچه در سالهای مدیریت خود کرد به قصد خدمت به این سرزمین کهن بود؛ اما افسوس که نتایج کارهای ما گاه با آنچه میپنداریم یکسان نیست.
✍️ مهدی #فیروزیان
https://www.tg-me.com/sayeoMusighi
Telegram
سایه و موسیقی
طرحِ پژوهشی ۵ جلدی از مهدی فیروزیان
(انتشارات هنر موسیقی)
۱. موسیقی ایرانی در شعر سایه (۱۳۹۶- چاپ دوم: ۱۳۹۷)
۲. شعر سایه در موسیقی ایرانی (۱۳۹۸- چاپ دوم: ۱۴۰۰)
۳. گلهای تازه (آمادۀ انتشار)
۴. گلچین هفته (در دست تألیف)
۵. ترانهسرایی سایه (در دست تألیف)
(انتشارات هنر موسیقی)
۱. موسیقی ایرانی در شعر سایه (۱۳۹۶- چاپ دوم: ۱۳۹۷)
۲. شعر سایه در موسیقی ایرانی (۱۳۹۸- چاپ دوم: ۱۴۰۰)
۳. گلهای تازه (آمادۀ انتشار)
۴. گلچین هفته (در دست تألیف)
۵. ترانهسرایی سایه (در دست تألیف)
محمدعلی بهمنی و نظرش دربارۀ شعر سایه
به مناسبت درگذشت محمدعلی بهمنی (۲۷ فروردین ۱۳۲۱ – ۹ شهریور ۱۴۰۳) شاعر و ترانهسرای نامدار شایسته است اشارهای کنم به نظر او در باب شعر #سایه و واکنش سایه نسبت به سخنان بهمنی، تا یادی از هر دو عزیز ازدسترفته شده باشد.
بهمنی بارها دربارۀ سایه گفته بود: «من ارادت خاصی نسبت به سایه دارم. این ارادت تنها به خاطر غزلهایش نیست بلکه بیشتر به دلیل پلی است که سایه توانست بین غزل دیروز و امروز ایجاد کند».
سایه همانطور که در کتاب پیر پرنیاناندیش (ج ۲، ص ۶۶۵) آمده این تعبیر بهمنی را نپسندیده بود. در گفتگو با نگارنده هم بارها سخن از این تعبیر بهمنی به میان آمد و سایه نظرهایی داشت که در کتاب مستطاب پیر پرنیاناندیش نیامده است. از این رو حرف سایه دراینباره را نقل میکنم. سایه میگفت: «یکی نیست به این آقای بهمنی بگوید این سایۀ بیچاره (عین لفظ سایه) که بین شعر دیروز و امروز پل ساخت چطور خودش از پل رد نشد؟ مگر ممکن است پلی را بسازی و خودت از آن رد نشوی؟».
مراد سایه این بود که غزلهای سیاهمشق هم امروزی است نه دیروزی یا حد واسط دیروز و امروز. بهرهگیری سایه از گنجینۀ شعر کهن و توجهش به موسیقی شعر و کلمات شاعرانه دلیل بر کهنه بودن شعرش نیست. او همچنین بهکارگیری کلمات و زبان عامیانه و مردمی را نشان نو شدن شعر نمیشمرد و این چیزی است که اگر از شعر اکثر قریب به اتفاق غزلسرایان امروزی بگیریم چیز قابل توجهی از شعرشان باقی نمیماند. کلمات و زبان کوچه و بازار فقط برای همین زمان جالب و نو است. با گذشت چند سال اینها همه تبدیل به زبان گذشتگان میشود. سرعت تغییر اصطلاحات و تعبیرات عوام هم نسبت به قبل بیشتر شده است. بنابراین تکیه کردن بر زبان مردم و کنار گذاشتن زبانی باشکوه و تراشخورده و سنجیده که قرنها بزرگان شعر و ادب فارسی از آن بهره بردهاند نه خردمندانه است، نه هنرمندانه و نه خلاقانه.
این بود نظر سایه در باب غزل امروز و دیروز.
✍️ مهدی #فیروزیان
https://www.tg-me.com/sayeoMusighi
به مناسبت درگذشت محمدعلی بهمنی (۲۷ فروردین ۱۳۲۱ – ۹ شهریور ۱۴۰۳) شاعر و ترانهسرای نامدار شایسته است اشارهای کنم به نظر او در باب شعر #سایه و واکنش سایه نسبت به سخنان بهمنی، تا یادی از هر دو عزیز ازدسترفته شده باشد.
بهمنی بارها دربارۀ سایه گفته بود: «من ارادت خاصی نسبت به سایه دارم. این ارادت تنها به خاطر غزلهایش نیست بلکه بیشتر به دلیل پلی است که سایه توانست بین غزل دیروز و امروز ایجاد کند».
سایه همانطور که در کتاب پیر پرنیاناندیش (ج ۲، ص ۶۶۵) آمده این تعبیر بهمنی را نپسندیده بود. در گفتگو با نگارنده هم بارها سخن از این تعبیر بهمنی به میان آمد و سایه نظرهایی داشت که در کتاب مستطاب پیر پرنیاناندیش نیامده است. از این رو حرف سایه دراینباره را نقل میکنم. سایه میگفت: «یکی نیست به این آقای بهمنی بگوید این سایۀ بیچاره (عین لفظ سایه) که بین شعر دیروز و امروز پل ساخت چطور خودش از پل رد نشد؟ مگر ممکن است پلی را بسازی و خودت از آن رد نشوی؟».
مراد سایه این بود که غزلهای سیاهمشق هم امروزی است نه دیروزی یا حد واسط دیروز و امروز. بهرهگیری سایه از گنجینۀ شعر کهن و توجهش به موسیقی شعر و کلمات شاعرانه دلیل بر کهنه بودن شعرش نیست. او همچنین بهکارگیری کلمات و زبان عامیانه و مردمی را نشان نو شدن شعر نمیشمرد و این چیزی است که اگر از شعر اکثر قریب به اتفاق غزلسرایان امروزی بگیریم چیز قابل توجهی از شعرشان باقی نمیماند. کلمات و زبان کوچه و بازار فقط برای همین زمان جالب و نو است. با گذشت چند سال اینها همه تبدیل به زبان گذشتگان میشود. سرعت تغییر اصطلاحات و تعبیرات عوام هم نسبت به قبل بیشتر شده است. بنابراین تکیه کردن بر زبان مردم و کنار گذاشتن زبانی باشکوه و تراشخورده و سنجیده که قرنها بزرگان شعر و ادب فارسی از آن بهره بردهاند نه خردمندانه است، نه هنرمندانه و نه خلاقانه.
این بود نظر سایه در باب غزل امروز و دیروز.
✍️ مهدی #فیروزیان
https://www.tg-me.com/sayeoMusighi
Telegram
سایه و موسیقی
طرحِ پژوهشی ۵ جلدی از مهدی فیروزیان
(انتشارات هنر موسیقی)
۱. موسیقی ایرانی در شعر سایه (۱۳۹۶- چاپ دوم: ۱۳۹۷)
۲. شعر سایه در موسیقی ایرانی (۱۳۹۸- چاپ دوم: ۱۴۰۰)
۳. گلهای تازه (آمادۀ انتشار)
۴. گلچین هفته (در دست تألیف)
۵. ترانهسرایی سایه (در دست تألیف)
(انتشارات هنر موسیقی)
۱. موسیقی ایرانی در شعر سایه (۱۳۹۶- چاپ دوم: ۱۳۹۷)
۲. شعر سایه در موسیقی ایرانی (۱۳۹۸- چاپ دوم: ۱۴۰۰)
۳. گلهای تازه (آمادۀ انتشار)
۴. گلچین هفته (در دست تألیف)
۵. ترانهسرایی سایه (در دست تألیف)
فریاد (رحیل)
شعر #سایه
آهنگ و آواز شکیلا
تنظیم علیرضا توانگر
فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت
دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت
شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ
زینگونه بسی آمد و زینگونه بسی رفت
از پیش و پس قافلۀ عمر میندیش
گه پیشروی پی شد و گه بازپسی رفت
رفتی و فراموش شدی از دل دنیا
چون نالۀ مرغی که ز یاد قفسی رفت
رفتی و غم آمد بهسر جای تو، ای داد!
بیدادگری آمد و فریادرسی رفت
این عمر سبکسایۀ ما بسته به آهیست
دودی ز سر شمع پرید و نفسی رفت
توضیحی در مورد شعر «رحیل» #سایه
به نقل از کتاب #شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی:
نخستین سوگسرود در شعرهای سایه «رحیل» است که آن را در شهریور ۱۳۲۶ برای درگذشت مادرش، بانو فاطمه رفعت (درگذشتۀ ۱۰ شهریور ۱۳۲۶)، سروده است.
گذشته از سختگی و استواری شعر، که به سرودۀ پیران سخندان میماند، اینکه جوانی ۲۰ساله چند روز پس از درگذشت مادرش دربارۀ مرگ بگوید «زینگونه بسی آمد» شگفت مینماید. به باور و داوری نگارنده سایه در «رحیل» یکسره پیرو سنتهای ادبی است. آشنایان سایه میدانند که در همین روزگار پختگی و پیری داوری او دربارۀ مرگ مادر چنین نیست، چه رسد به بیستسالگی. اگر بدانیم سایه پس از گذشت ۷۰ سال هنوز به یاد مادر، کودکانه میگرید، چارهای نداریم جز آنکه پیام «شیون مکن از مرگ» سایۀ جوان را بازگویی سخن دیگران و تهی از باورداشت درونی ارزیابی کنیم.
اگر از دادههای برونمتنی بگذریم و به متن بنگریم، دوگانگی پیام میان «فریاد» بیت نخست با پند خونسردانۀ بیت دوم نشانی است از اینکه شعر صدق عاطفی ندارد. ازهمینرو در دید و داوری نگارنده غزل استادانۀ سایه برای مادرش با شعر ساده و روان «ای وای مادرم» (دیوان شهریار، ج۱، ص ۵۳۹-۵۳۲) سنجیدنی نیست و هرگز راستنمایی و اثرگذاری آن را ندارد.
🍁 ۱۰ شهریور سالروز درگذشت بانو فاطمه رفعت (مادر بزرگوار استاد هوشنگ ابتهاج)
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
#حمایت_از_آوای_بانوان
@sayeoMusighi
شعر #سایه
آهنگ و آواز شکیلا
تنظیم علیرضا توانگر
فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت
دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت
شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ
زینگونه بسی آمد و زینگونه بسی رفت
از پیش و پس قافلۀ عمر میندیش
گه پیشروی پی شد و گه بازپسی رفت
رفتی و فراموش شدی از دل دنیا
چون نالۀ مرغی که ز یاد قفسی رفت
رفتی و غم آمد بهسر جای تو، ای داد!
بیدادگری آمد و فریادرسی رفت
این عمر سبکسایۀ ما بسته به آهیست
دودی ز سر شمع پرید و نفسی رفت
توضیحی در مورد شعر «رحیل» #سایه
به نقل از کتاب #شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی:
نخستین سوگسرود در شعرهای سایه «رحیل» است که آن را در شهریور ۱۳۲۶ برای درگذشت مادرش، بانو فاطمه رفعت (درگذشتۀ ۱۰ شهریور ۱۳۲۶)، سروده است.
گذشته از سختگی و استواری شعر، که به سرودۀ پیران سخندان میماند، اینکه جوانی ۲۰ساله چند روز پس از درگذشت مادرش دربارۀ مرگ بگوید «زینگونه بسی آمد» شگفت مینماید. به باور و داوری نگارنده سایه در «رحیل» یکسره پیرو سنتهای ادبی است. آشنایان سایه میدانند که در همین روزگار پختگی و پیری داوری او دربارۀ مرگ مادر چنین نیست، چه رسد به بیستسالگی. اگر بدانیم سایه پس از گذشت ۷۰ سال هنوز به یاد مادر، کودکانه میگرید، چارهای نداریم جز آنکه پیام «شیون مکن از مرگ» سایۀ جوان را بازگویی سخن دیگران و تهی از باورداشت درونی ارزیابی کنیم.
اگر از دادههای برونمتنی بگذریم و به متن بنگریم، دوگانگی پیام میان «فریاد» بیت نخست با پند خونسردانۀ بیت دوم نشانی است از اینکه شعر صدق عاطفی ندارد. ازهمینرو در دید و داوری نگارنده غزل استادانۀ سایه برای مادرش با شعر ساده و روان «ای وای مادرم» (دیوان شهریار، ج۱، ص ۵۳۹-۵۳۲) سنجیدنی نیست و هرگز راستنمایی و اثرگذاری آن را ندارد.
🍁 ۱۰ شهریور سالروز درگذشت بانو فاطمه رفعت (مادر بزرگوار استاد هوشنگ ابتهاج)
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
#حمایت_از_آوای_بانوان
@sayeoMusighi
Telegram
سایه و موسیقی
فریاد (رحیل)
شعر #سایه
آهنگ و آواز شکیلا
تنظیم علیرضا توانگر
فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت
دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت
شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ
زینگونه بسی آمد و زینگونه بسی رفت
از پیش و پس قافلۀ عمر میندیش
گه پیشروی پی شد و گه…
شعر #سایه
آهنگ و آواز شکیلا
تنظیم علیرضا توانگر
فریاد که از عمر جهان هر نفسی رفت
دیدیم کزین جمع پراکنده کسی رفت
شادی مکن از زادن و شیون مکن از مرگ
زینگونه بسی آمد و زینگونه بسی رفت
از پیش و پس قافلۀ عمر میندیش
گه پیشروی پی شد و گه…
Audio
یاد محمدحسین شهریار، شاعر بزرگ آذربایجان و ایران، در ۲۷ شهریورماه سالروز درگذشتش گرامی باد.
هنگامی که سایه برای دیدار شهریار به تبریز رفت، شهریار غزلی برای یار دیرینش سرود و بعدها آن را با همراهی کمانچۀ مجتبی میرزاده در دستگاه ماهور به آواز خواند. این آواز نشاندهندۀ آشنایی خوب شهریار با موسیقی ایرانی است. او ردیف را میشناخت، سهتار مینواخت و دوستان موسیقیدانی چون ابوالحسن صبا، حسین تهرانی و احمد عبادی داشت. در اشعار شهریار هم کاربرد واژهها و اصطلاحات موسیقایی چشمگیر است.
«سایه» با پرچم خورشید به تبریز آمد
شهر غم از شعف و شعشعه لبریز آمد
مژدۀ یوسف گمگشته به یعقوب رسید
مولوی در طلب شمس به تبریز آمد
چشم خشکیدۀ شعرم قلم از مژگان ساخت
باز شعرم تر و طبعم طربآمیز آمد
افق تنگ غمانگیز چه افتاد ای دل
که چنین در نظرم باز و دلانگیز آمد
دوست چون باد بهار از در هر باغ گذشت
سبزه افشان شد و گلبن همه گلبیز آمد
او گلی سرخ که سر زد به چو من برگی زرد
یا بهاری که به دلجویی پاییز آمد
شهریارا نه منم حلقۀ شعر تو به گوش
که فلک گوش به این شعر دلاویز آمد
#شهریار
@sayeoMusighi
هنگامی که سایه برای دیدار شهریار به تبریز رفت، شهریار غزلی برای یار دیرینش سرود و بعدها آن را با همراهی کمانچۀ مجتبی میرزاده در دستگاه ماهور به آواز خواند. این آواز نشاندهندۀ آشنایی خوب شهریار با موسیقی ایرانی است. او ردیف را میشناخت، سهتار مینواخت و دوستان موسیقیدانی چون ابوالحسن صبا، حسین تهرانی و احمد عبادی داشت. در اشعار شهریار هم کاربرد واژهها و اصطلاحات موسیقایی چشمگیر است.
«سایه» با پرچم خورشید به تبریز آمد
شهر غم از شعف و شعشعه لبریز آمد
مژدۀ یوسف گمگشته به یعقوب رسید
مولوی در طلب شمس به تبریز آمد
چشم خشکیدۀ شعرم قلم از مژگان ساخت
باز شعرم تر و طبعم طربآمیز آمد
افق تنگ غمانگیز چه افتاد ای دل
که چنین در نظرم باز و دلانگیز آمد
دوست چون باد بهار از در هر باغ گذشت
سبزه افشان شد و گلبن همه گلبیز آمد
او گلی سرخ که سر زد به چو من برگی زرد
یا بهاری که به دلجویی پاییز آمد
شهریارا نه منم حلقۀ شعر تو به گوش
که فلک گوش به این شعر دلاویز آمد
#شهریار
@sayeoMusighi
Forwarded from بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
تو چراغ خود برافروز
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزار میکند:
آشنایی با اندیشههای مولانا و خوانش غزلیات شمس تبریزی (دورهٔ سوم- ۴ جلسه)
مدرّس: مهدی فیروزیان
آغاز دوره: پنجشنبه ۵ مهرماه ۱۴۰۳ (جلسات هفتگی است و ساعت ۱۰ صبح پنجشنبۀ هر هفته برگزار میشود)
محل برگزاری: کانون زبان پارسی (تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارهٔ ۱۲)
این دوره برای دانشجویان با ۳۰ درصد تخفیف برگزار میشود.
تلفن تماس برای ثبت نام: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزار میکند:
آشنایی با اندیشههای مولانا و خوانش غزلیات شمس تبریزی (دورهٔ سوم- ۴ جلسه)
مدرّس: مهدی فیروزیان
آغاز دوره: پنجشنبه ۵ مهرماه ۱۴۰۳ (جلسات هفتگی است و ساعت ۱۰ صبح پنجشنبۀ هر هفته برگزار میشود)
محل برگزاری: کانون زبان پارسی (تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارهٔ ۱۲)
این دوره برای دانشجویان با ۳۰ درصد تخفیف برگزار میشود.
تلفن تماس برای ثبت نام: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این عشق چه عشق است؟
شعر #سایه
آهنگ مهرداد پازوکی
آواز علیرضا #افتخاری
دکلمه سهیلا حبیبی
این عشق چه عشق است؟ ندانیم که چون است
عقل است و جنون است و نه عقل و نه جنون است
فرزانه چه دریابد و دیوانه چه داند
از مستیِ این باده که هر روز فزون است
💐 ۲۹ شهریور زادروز مهرداد پازوکی (۱۳۳۳، کرمانشاه)
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi
شعر #سایه
آهنگ مهرداد پازوکی
آواز علیرضا #افتخاری
دکلمه سهیلا حبیبی
این عشق چه عشق است؟ ندانیم که چون است
عقل است و جنون است و نه عقل و نه جنون است
فرزانه چه دریابد و دیوانه چه داند
از مستیِ این باده که هر روز فزون است
💐 ۲۹ شهریور زادروز مهرداد پازوکی (۱۳۳۳، کرمانشاه)
#شعر_سایه_در_موسیقی_ایرانی
@sayeoMusighi