Telegram Web Link
🔳 بخش آغازین یکی از مقالات کتاب «درباره‌ی شر» با عنوان «تئودیسة همایندی و تئودیسة قدرشناسی» (نوشته‌ی جاستین مک‌ برِیِر، ترجمه‌ی مهدی خسروانی):

▪️ دادگاه در حال محاکمة مردی به اتهام قتل است. پیگرد قانونی به هیئت منصفه نشان می‌دهد که اثر انگشت متهم در محل وقوع جرم یافته شده است. علاوه بر این، خون قربانی را نیز روی لباس متهم یافته‌اند. به نظر می‌رسد اینها شواهد خوبی برای گناهکار بودن متهم‌اند؛ به هر حال، شگفت‌آور خواهد بود که اثر انگشت شخص در صحنة وقوع جرم پیدا شود و خون مقتول نیز روی لباس او باشد و با این حال بی‌گناه باشد. ولی، علیرغم ظاهر قضیه، وکیل مدافع حرف‌هایی در دفاع از متهم دارد. او می‌تواند ثابت کند که متهم واقعاً نخستین کسی بوده که برای کمک به قربانی در صحنة وقوع جرم حاضر شده و بدینوسیله واقعیت‌های گفته‌شده (اثر انگشت و خون) را به نحوی تبیین کند که با بی‌گناه بودن موکلش سازگار باشد. اگر این تبیین درست باشد، اثر انگشت متهم در محل وقوع جرم و خون قربانی روی لباس او دیگر شگفت‌آور نخواهد بود. در نتیجه، اثر انگشت و خون قربانی دیگر شواهد خوبی به سود گناهکار بودن متهم نخواهند بود.

▪️ اکنون‌، این موقعیت را با مسئلة شر مقایسه کنید. برخی فیلسوفان جهانی مملو از انواع شر را به هیئت منصفه نشان می‌دهند. این ظاهراً شاهد خوبی است برای اینکه یک موجود کاملاً نیک‌خواه و کاملاً قادر همچون خدا کنترل جهان را در دست ندارد. به هر حال، شگفت‌آور است که در جهانی که فرمانروایی‌اش در دست موجودی همچون خداست شاهد این همه شرهای گوناگون باشیم (بنگرید به فصل 4). ولی، علیرغم ظاهر قضیه، برخی دیگر از فیلسوفان [برای این استدلال] جواب دارند. این فیلسوفان همان کاری را می‌کنند که وکیل مدافع در مورد فرد متهم به قتل انجام داد؛ آنها سعی می‌کنند واقعیت‌های حاکی از شر را به گونه‌ای تبیین کنند که با «بی‌گناه» بودن خدا سازگار باشد. اگر تبیین آنها موفق باشد، مملو از شر بودن جهان شگفت‌آور نخواهد بود؛ حتی اگر خدا هم وجود داشته باشد. در نتیجه، شرِ موجود در جهان شاهد خوبی برای وجود نداشتن خدا نخواهد بود.

▪️ به چیزی که فیلسوفانِ تبیین‌کنندة شر عرضه می‌کنند تئودیسه گفته می‌شود (بنگرید به فصل 12). تئودیسه‌ای که به ازای یک واقعیت حاکی از شر عرضه می‌شود تبیینی است دربارة اینکه چرا خدا می‌تواند دلیلِ کافی و جامع‌نگرانه برای روا داشتنِ آن شر داشته باشد. یک تئودیسة موفق نشان می‌دهد که چرا آن واقعیتِ حاکی از شر شاهدی علیه وجود خدا نیست. استدلال‌های مبتنی بر شر نیز پُرند از واقعیت‌های متنوع حاکی از شر که به عنوان شاهد وجود نداشتن خدا به آنها استناد شده است. برای مثال، بعضی‌ها به میزان شر در جهان اعتراض می‌کنند (مثلاً می‌گویند چرا خدا روا می‌دارد که این همه شر در جهان وجود داشته باشد؟). برخی دیگر به وجود سنخ‌های خاصی از رنج در جهان اعتراض می‌کنند (برای مثال، می‌گویند چرا خدا سرطان را روا می‌دارد؟). برخی دیگر به توزیع شر در جهان اعتراض می‌کنند (مثلاً می‌گویند چرا خدا رنج کشیدن کودکان را روا می‌دارد؟). و سر انجام، برخی دیگر به مظهرهای خاص شر در جهان اعتراض می‌کنند (برای مثال، می‌گویند چرا خدا هولوکاست را روا داشت؟). در بحث ما، برای آسانی کار، اصطلاح «شر» را در مورد همة این واقعیت‌های حاکی از شر در جهان به کار می‌بریم.

🌐 کانال انتشارات طه (ناشر کتاب «درباره‌ی شر»):
https://www.tg-me.com/tahabooks

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔳 جلد نخست از کتاب «درباره‌ی شر» توسط انتشارات طه منتشر شد.

◻️ این کتاب شامل مجموعه مقالاتی درباره‌ی «مسئله‌ی شر» است که من نیز ترجمه‌ی بخشی از مقالات را بر عهده داشته‌ام.

▪️ برای آشنایی با «مسئله‌ی شر» می‌توانید بخش آغازین یکی از مقالات کتاب با عنوان «تئودیسة همایندی و تئودیسة قدرشناسی» (نوشته‌ی جاستین مک‌ برِیِر، ترجمه‌ی مهدی خسروانی) را اینجا بخوانید:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/830

🌐 کانال انتشارات طه:
https://www.tg-me.com/tahabooks

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
گزیده‌ی درباره‌ی شر.pdf
274.9 KB
🔳 دانلود گزیده‌ای از جلد نخست کتاب «درباره‌ی شر» (شامل مجموعه مقالاتی درباره‌ی «مسئله‌ی شر»)

✍🏼 نویسندگان: دیوید هیوم، ایمانوئل کانت، زیگوند فروید، مارتین هایدگر، و دیگران
🖋 ترجمه‌ی: نعیمه پورمحمدی، محمد صالحی، مهدی خسروانی، محمد حقانی فضل و دیگران
📚 ناشر: انتشارات طه

▪️ برای آشنایی با «مسئله‌ی شر» می‌توانید بخش آغازین یکی از مقالات کتاب با عنوان «تئودیسة همایندی و تئودیسة قدرشناسی» (نوشته‌ی جاستین مک‌ برِیِر، ترجمه‌ی مهدی خسروانی) را اینجا بخوانید:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/830

🌐 کانال انتشارات طه:
https://www.tg-me.com/tahabooks

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
♨️ در این زمانه، همین‌که با مردم همرنگ نشوی و در برابر سنت‌ها سر خم نکنی، خود خدمتی است به جامعه! (جان استوارت میل)

@sarayeketab
🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
🔶 یک روش مغالطه‌آمیز:

چاپلوسی مخاطب
«بسیار خوشبختم که در خدمت شما هستم؛ شما که مشکلات جامعه را به‌خوبی می‌شناسید و از بینشی عمیق به این مشکلات برخوردارید». «مسلماً فرد هوشمندی مثل شما را نمی‌توان فریب داد». «برای من چه سعادتی بالاتر از اینکه در محضر شما مردم قهرمان و هوشیار سخن بگویم». مردم همواره از چاپلوسی استقبال می‌کنند. البته بعضی وقت‌ها باید جانب احتیاط را رعایت کنید و باظرافت عمل کنید، وگرنه مخاطب ممکن است شک کند که می‌خواهید فریبش بدهید. بیشتر سیاستمداران فن چاپلوسی را در بالاترین سطح آموخته‌اند و در این کار حرفه‌ای‌اند. مقصود آنها این است که نظر موافق مخاطبشان را جلب کنند؛ بنابراین، هر کار بتوانند انجام می‌دهند تا مخاطبشان سپر بیندازد و از حالت هوشیارانه و تدافعی خارج شود و گرایشش به اندیشیدنِ سنجشگرانه درباره‌ی سخنان آنها به حداقل برسد.

📚 برگرفته از کتاب «مغالطه‌های پرکاربرد». مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/809

💠 سایت ناشر برای تهیه‌ی اینترنتی کتاب:
http://nashrenow.com/

🌐 کانال سنجشگرانه اندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
سوگیری ملی چیست؟

پیش‌داوریِ شخص به سود کشورش و باورها، سنت‌ها، کردارها، تصورها، و جهان‌نگری مردم آن؛ نوعی جامعه‌محوری یا قوم‌محوری. طبیعی‌ست (گرچه اجتناب‌ناپذیر نیست) که انسان‌ها به باورها، سنت‌ها، کردارها، و جهان‌نگری‌ای که در آن بزرگ شده‌اند نظر موافق داشته باشند. این گرایش مثبت معمولاً به نوعی پیش‌داوری تبدیل می‌شود؛ خودشناسی‌ای نامعقول و کمابیش انعطاف‌ناپذیر که دیدگاه شخص درباره‌ی ملتش و کل جهان را به نحو قابل‌توجهی تحریف می‌کند.

◻️ سوگیری ملی در جاهای زیادی جلوه‌گر می‌شود: در گرایش فرد به طرفداری کورکورانه از حکومت کشورش، در پذیرش غیرسنجشگرانه‌ی روایت حکومت از ماهیت مناقشه‌ با کشورهای دیگر، در بزرگنمایی غیرسنجشگرانه‌ی فضیلت‌های ملت خود و کوچک جلوه‌دادن فضیلت‌های ملت‌های «دشمن». سوگیری ملی در پوشش رسانه‌ای و مطبوعات همه‌ی ملت‌های جهان بازتاب دارد. اینکه کدام رویداد پوشش داده شود و کدام رویداد پوشش داده نشود بستگی دارد به اینکه چه چیزی در جهان‌نگری یک ملت مهم است و چه چیزی نیست؛ و بر همین اساس است که رویدادها به گزارش تبدیل می‌شوند تا به آن جهان‌نگری اعتبار ببخشند. گزارش‌ها به گونه‌ای تهیه می‌شوند که با یک جهان‌نگری خاص سازگار باشند اما، با این حال، چنان عرضه می‌شوند که گویی روایت‌هایی بی‌طرفانه و عینی‌اند؛ مردم نیز این گزارش‌ها را غیرسنجشگرانه می‌پذیرند و آنها را روایت‌هایی بی‌طرفانه و عینی قلمداد می‌کنند، زیرا غالباً این انگاشته‌ی غیرسنجشگرانه را دارند که دیدگاه خودشان درباره‌ی امور با واقعیت امور تطابق دارد. شهروندان هر کشوری، اگر می‌خواهند سنجشگر و مسئولیت‌پذیر و منصف باشند، باید تمرین کنند تا سوگیری ملی را در خبرها و نوشته‌هایی که می‌خوانند تشخیص دهند و به منظری فراتر از ملی‌گرایی غیرسنجشگرانه برسند.

📚 برگرفته از کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه‌ها تشخیص دهیم». مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/751

💠 سایت ناشر برای تهیه‌ی اینترنتی کتاب:
http://nashrenow.com/

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
پروپاگاندا چیست؟

◻️ پروپاگاندا (یا تبلیغات) یعنی هر گونه انتشار یا ترویجِ گسترده و برنامه‌ریزی‌شدۀ اندیشه‌، نظریه، عمل، و ... برای تحقق مقصود خود یا مقابله با مقصودِ مخالف. گمراه‌کردن مخاطب با دادن اطلاعات نادرست یا با ارائه‌ی گزینشی اطلاعات یا تأکید بر بخشی از اطلاعات.

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
❇️ سفسطه؛ شیادی در استدلال

🔹 شخصی که سفسطه می‌کند در ظاهر تبحر خودش در استدلال را به نمایش می‌گذارد، اما در واقع اصول استدلال درست را رعایت نمی‌کند، بلکه نتیجه‌های دور از ذهن را در لفافه‌ای از استدلال دروغین به خورد مخاطب می‌دهد. سفسطه اصطلاحی کلی است که به طیف وسیعی از فنون استدلال مشکوک از جمله «مصادره به مطلوب»، «استدلال دوری»، «مغالطه‌های صوری و غیر صوری»، خطابه، و ... اطلاق می‌شود.

◻️ در اینجا یک نمونه از سفسطه را می‌آوریم:

سفسطه‌گر: این گربه مادر توست.
صاحب گربه: مسخره است! چه‌طور ممکن است این گربه مادر من باشد؟
سفسطه‌گر: خوب؛ فکر نمی‌کنم منکر این باشی که این گربه متعلق به توست.
صاحب گربه: مسلماً نه.
سفسطه‌گر: آیا قبول داری که این گربه یک مادر است؟
صاحب گربه: بله.
سفسطه‌گر: پس حتماً این گربه مادر توست.
صاحب گربه: که این طور!

🔷 در این مورد، پی‌بردن به نادرستی نتیجه‌ای که مورد نظر شخص سفسطه‌گر است دشوار نیست. همچنین به‌آسانی می‌توان پی برد که چرا این نتیجه از مقدمه‌های مورد تأیید به دست نمی‌آید. اما در استدلال‌های پیچیده‌تر، ممکن است سفسطه با مهارت بیشتری جاسازی شده باشد و اثرات آن زیانبارتر باشند.

🔸 سوفیست‌ها [که اصطلاح سفسطه از نام آنها گرفته شده است] آموزگارانی در یونان باستان بودند که گفته می‌شود به شاگردانشان یاد می‌دادند که چگونه به هر طریق ممکن در بحث‌ها برنده شوند؛ از قرار معلوم، آنها بیش از آنکه به آموختن شیوه‌های دستیابی به حقیقت علاقه‌مند باشند، به آموختن شیوه‌های پیشرفت در امور دنیوی علاقه‌مند بودند. معلوم نیست سوفیست‌ها واقعاً آن طور که گفته شده انسان‌های غیراخلاقی‌ای بوده باشند. اما، به هر حال، کاربرد امروزین اصطلاح «سفسطه» همواره با بار منفی همراه است. وقتی می‌گوییم کسی «سفسطه می‌کند» معمولاً منظورمان این است که او فرد شیادی است که خودش هم به خوبی از کاستی‌های استدلالش آگاه است.


📚 برگرفته از کتاب «اندیشیدن؛ گام نخست در تفکر نقادانه». مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/772

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی «تفکر نقادانه»:
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 نکته‌ی ساده اما کلیدی درباره‌ی تفکر نقادانه:

▪️ پرسش: آیا کار سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه) نزدیک کردن «اندیشه»های ما به حقیقت و درستی است؟

▪️ پاسخ: نزدیک کردن «اندیشه»های ما به حقیقت و درستی «پیامد» سنجشگرانه اندیشی هست، اما «کار اصلی» سنجشگرانه اندیشی نیست. کار اصلی سنجشگرانه اندیشی، ارتقای «اندیشیدن» ماست؛ یعنی ارتقای «فرآیند» اندیشیدن. اگر اندیشیدن ما (به عنوان یک فرآیند) بهبود پیدا کند، اندیشه‌های ما (به عنوان «فرآورده»ی آن) نیز به حقیقت و درستی نزدیک‌تر خواهد شد.

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
❗️ دکتر بی‌سواد!

✍🏼 مجتبی لشکربلوکی

▫️ رییس‌جمهور آمریکا مُرد. روپرت مرداک، صاحب امپراطوری رسانه‌ای (صدها رسانه‌ اعم از شبکه تلویزیونی و روزنامه و ...) گفته بود «اگر من اعلام کنم که رییس‌جمهور آمریکا مرد. برای او خیلی زمان می‌برد تا ثابت کند زنده است». این نشانه‌ی قدرت رسانه است.

▫️ همه‌ی ما در برابر اینکه فحش و ناسزا بشنویم حساسیم. خیلی چیزها را حاضریم تحمل کنیم اما فحش را نه. به‌خصوص اینکه درس هم خوانده باشیم و یک نفر پیدا شود و به ما بگوید بی‌سواد! اما واقعیت آن است که ما بی‌سوادیم. حوزه‌های بسیار مهمی وجود دارد که ما باید در آنها سواد داشته باشیم اما نظام رسمی و غیررسمی آموزش و پرورش کشور ما درباره‌شان در غفلت غیرعمدی یا در سکوت عمدی به سر می‌برد: سه مورد از مهم‌ترین حوزه‌های سواد (یا بهتر بگویم: حوزه‌های بی‌سوادی) ما عبارت‌اند از: سواد رسانه، سواد جنسی، سواد مالی.

▫️ بگذارید هفت سوال از شما بپرسم:
۱. آیا می‌دانید تفاوت یک رخداد واقعی و یک رخداد رسانه‌ای چیست؟
۲. آیا می‌توانید توضیح بدهید که رسانه‌ها چگونه اطلاعات را به صورت نامحسوس دستکاری می‌کنند؟
۳. آیا مغالطات رایجی که رسانه‌ها به کار می‌برند را می‌شناسید؟
۴. آیا می‌توانید قسمتی از داستان که کتمان می‌شود را کشف کنيد؟
۵. آیا می‌توانید توضیح دهید چگونه رسانه‌ها، با تکنیک‌هایی مانند زاویه‌ی‌ دوربین، ترفندهای نورپردازی، موسیقی و ... می‌توانند تصویر ما را از یک شخصیت/رخداد دستکاری کنند و عواطف ما را از تنفر به عشق و یا برعکس تغییر دهند؟
۶.آیا می‌توانید توضیح دهید که چرا آدم‌ها، برداشت‌هایی کاملاً متفاوت از یک پیام رسانه‌ای می‌کنند؟
۷.برای انتشار/بازنشر/فوروارد کردن مطلبی که خودم تهیه نکرده‌ام، چه نکاتی را باید برای رعایت مالکیت معنوی و اخلاق حرفه‌ای رعایت کنم؟

▫️ اگر جوابتان به بیشتر از هفت تا از پرسش‌های بالا منفی است، باید به سواد رسانه‌ای خود شک کنید! و نیاز دارید که در این باره بیشتر بخوانید و بدانید. لطفاً به سطح تحصیلات و هوش و زیرکی خود اتکا نکنید.

▫️ تعریف سواد رسانه به زبان ساده چنین است:
• توانایی دستیابی به اطلاعات از رسانه‌های مختلف
• درک و تحلیل منتقدانه اطلاعات دریافتی از رسانه‌ها
• و خلق پیام مؤثر برای ارسال در رسانه‌ها با هدف تاثیرگذاری بر مخاطبین

▫️ یک اصل کلیدی در فهم پشت پرده‌ی رسانه‌ها: بر خلاف آنچه ما فکر می‌کنیم رسانه‌ها آیینه‌ای نیستند که دنیا را بازتاب دهند. رسانه‌ها اخبار را منتقل نمی‌کنند بلکه اخبار را «شکل می‌دهند» و می‌سازند. اطلاعات را دستمالی/دستکاری می‌کنند. و فقط بخشی از واقعیت را منعکس می‌کنند. چرا؟ چون رسانه‌ها دنبال حقیقت نیستند بلکه دنبال قدرت هستند. آن‌ها ذاتاً با قدرت گره خورده‌اند. محتوای رسانه‌ها عموماً در خدمت یک جریان فکری یا گروه سیاسی یا طبقه اجتماعی است. و سواد رسانه‌ای یک نوع مهارت ادراکی است که می‌تواند با نگاه انتقادی (موشکافانه) از بین رسانه‌های مختلف که هر کدام منافع و جهت گیری‌های خودشان را دنبال می‌کنند به حقیقت برسد. سواد رسانه‌ای، در اصل، شناخت یک حقیقت از بین هزاران دروغ و تحریف است.

☑️ تجویز راهبردی:
همه ما باید سواد رسانه‌ای را در خود ایجاد و تقویت کنیم که نیازمند مطالعه و تمرین است. برای شروع، به این دو اصل کلیدی پایبند باشیم:

▫️ طراحی رژیم مصرف رسانه‌ای: به اینکه چه میزان از اطلاعاتمان را از کدام رسانه می‌گیریم حساس باشیم. کسانی که سواد رسانه‌ای دارند رژیم مصرف متعادلی دارند و از منابع و رسانه‌های مختلف به میزان مشخصی اطلاعات می‌گیرند. آن‌ها رنگین کمان رسانه‌ای دارند. اگر رژیم مصرف رسانه‌ای به درستی طراحی نشود، در فضای اشباع رسانه‌ای و بمباران اطلاعاتی خفه خواهیم شد.

▫️ از مخاطب منفعل به مخاطب منتقد: اگر باور کنیم که هدف هیچ کدام از رسانه‌ها حقیقت نیست بلکه خدمت به گروه/اندیشه/طبقه خاصی است، از این به بعد، استراتژی مطالعه و تماشای سنجشگرانه (نقادانه) را در پیش خواهیم گرفت. برای تبدیل شدن به خواننده/تماشاگر منتقد همیشه این سه سوال را از خود بپرسید:
۱. چه کسی این پیام را خلق کرده است و چرا این پیام ارسال شده است؟ (هدف او چه بوده است؟)
۲. چه ارزش‌ها و دیدگاه‌هایی را در این پیام به صورت پنهان جاسازی و تبلیغ کرده‌اند؟
۳. احتمالاً چه بخش‌هایی از واقعیت حذف و چه بخش‌هایی از واقعیت برجسته‌ شده‌اند؟

▫️ فراموش نکنیم: سواد رسانه‌ای یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های یک فرد فرهیخته و یک فرد تحصیل کرده است. شما می‌توانید فوق دکترا از هاروارد داشته باشید اما بی‌سواد باشید!


〰️ برگرفته از:
@Dr_Lashkarbolouki

📚 کتاب برای آشنایی با چگونگی سوگیری رسانه‌ها و شیوه‌ی بیرون کشیدن اطلاعات سودمند از آنها:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/751

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 نکته‌ی ساده اما کلیدی درباره‌ی تفکر نقادانه:

▪️ پرسش: آیا کار سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه) نزدیک کردن «اندیشه»های ما به حقیقت و درستی است؟

▪️ پاسخ: نزدیک کردن «اندیشه»های ما به حقیقت و درستی «پیامد» سنجشگرانه اندیشی هست، اما «کار اصلی» سنجشگرانه اندیشی نیست. کار اصلی سنجشگرانه اندیشی، ارتقای «اندیشیدن» ماست؛ یعنی ارتقای «فرآیند» اندیشیدن. اگر اندیشیدن ما (به عنوان یک فرآیند) بهبود پیدا کند، اندیشه‌های ما (به عنوان «فرآورده»ی آن) نیز به حقیقت و درستی نزدیک‌تر خواهد شد.

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
▪️ چاپ سوم کتاب «فقط استدلال» منتشر شد.
▪️ پدیدآوران: مایکل بروس و استیون باربن
▪️ مترجم: میثم محمدامینی
▪️ ناشر: نشر نو

💠 لینک ناشر برای تهیه‌ی اینترنتی کتاب:
https://nashrenow.com/

🌐 کانال «سنجشگرانه‌اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
🔅 دروغ چرا؟ معرفی این کتاب کمی سخت است؛ به یک دلیلِ نسبتاً بدجنسانه: به خواننده کمک می‌کند راهی را که ما فلسفه‌خوانده‌های ایران در چند سال رفتیم در چند ماه برود. و خوب، اگر نخواهم جانماز اخلاقی آب بکشم، باید بگویم چنین چیزی کمی احساس حسادت را در آدم بیدار می‌کند؛ یا این طور بگویم: احساس شوربختی از عمری که سر کلاس‌های فلسفه‌ی دانشگاه تهران تلف کردیم.

⚪️ درآمد کتاب با این جمله آغاز می‌شود: «می‌خواهیم دوره‌ی کارشناسی را نابود کنیم!». چنین جمله‌ای احتمالاً اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد، اما بی‌بهره از حقیقت نیست، چرا که شاید اصلی‌ترین ثمره‌ی دوره‌ی کارشناسی فلسفه را بتوان چنین تعریف کرد: تمرین فلسفه‌ورزی از طریق کوشش برای دستیابی به فهمی اساسی از مهم‌ترین استدلال‌های تاریخ فلسفه و، در بهترین حالت، آشنایی با نقد آن استدلال‌ها.

⚪️ کتاب «فقط استدلال» بخش عمده‌ای از این کار را انجام می‌دهد و، بنابراین، می‌توان آن را درآمدی به فلسفه دانست؛ البته، درآمدی «جدی» که «سرگرم کردن و جذب خواننده‌ی بی‌علاقه» جایگاهی در آن ندارد.

📚 مشخصات کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/844

🌐 کانال «سنجشگرانه‌اندیشی»:
@sanjeshgaraneh
🔅 گرایش انسان‌ها به پیروی از آتوریته‌ها

✍🏼 ترجمه: مهدی خسروانی

▫️ یکی از ویژگی‌های فکری منفی انسان‌ها، گرایش به پیروی از آتوریته‌هاست؛ یعنی کسانی که از نوعی مرجعیت یا اقتدار در جامعه برخوردارند. انسان‌ها گاه حتی اصول اخلاقی خودشان را زیر پا می‌گذارند و از آتوریته‌ها پیروی می‌کنند. استنلی میلگرم، روانشناس آمریکایی، آزمایش معروفی در این زمینه انجام داد.

▫️ در این تحقیق به هر یک از شرکت‌کنندگان گفته می‌شد که فقط او و یک نفر دیگر در آزمایش شرکت می‌کنند. نفر دوم وانمود می‌کرد که شرکت‌کننده است، اما درواقع همدستِ محقق بود. به شرکت‌کننده‌ی واقعی گفته می‌شد که آن آزمایش نوعی آزمون حافظه است و او در این آزمایش نقش معلم را دارد و شرکت کننده‌ی دیگر (شرکت‌کننده غیرواقعی) قرار است چیزهایی را از او یاد بگیرد. محقق توضیح می‌داد که، در تحقیق، تمرکز روی یادگیرنده است (و این توضیح‌ را به‌شیوه‌ای بیان می‌کرد که شرکت‌کننده‌ی واقعی فریب بخورد).

▫️ در طول آزمایش، یادگیرنده (شرکت‌کننده‌ی غیرواقعی) به یک صندلی بسته می‌شد. معلم (شرکت‌کننده‌ی واقعی) پشت یک «میز فرمان» که سی کلیدِ برق (از 15 تا 450 ولت) داشت می‌نشست. میزان برق کلیدها با برچسب‌های دست‌نوشتی که به میز چسبانده بودند مشخص شده بود: از «شوک خفیف» تا «خطر: شوک شدید».

▫️ به فردی که نقش معلم را داشت آموزش می‌دادند که چند واژه را برای یادگیرنده بخواند. اگر یادگیرنده نمی‌توانست آن واژه‌ها را درست تکرار کند، به معلم می‌گفتند که به او شوک وارد کند و میزان شوک‌ را به‌تدریج افزایش دهد.

▫️ در واقع هیچ شوکی وارد نمی‌شد، اما هر وقت معلّم، به خیال خودش، شوک وارد می‌کرد، یادگیرنده وانمود می‌کرد که دارد رنج می‌برد. وانمودهای او از یک آخ کوچک شروع می‌شد و سپس به اعتراض، خواهش برای باز شدن، و جیغ‌های دردناک می‌رسید. سرانجام نیز ساکت می‌شد.

▫️ محقق بر اساس نوشته‌ای که از قبل مشخص شده بود با معلّم حرف می‌زد. اگر معلّم اعتراض می‌کرد و می‌گفت که ترجیح می‌دهد دیگر به یادگیرنده شوک وارد نکند، آزمایش‌گر می‌گفت «لطفاً ادامه دهید». اگر شرکت‌کننده به اعتراض ادامه می‌داد، می‌گفت «لازمه‌ی آزمایش این است که ادامه دهید». اگر برای بار سوم اعتراض می‌کرد می‌گفت «کاملاً ضروری است که ادامه دهید». در مرحله‌ی آخر، می‌گفت «انتخاب دیگری ندارید؛ باید ادامه دهید».

▫️ بسیاری از شرکت‌کننده‌ها اعتراض می‌کردند اما پس از آنکه آزمایش‌گر یکی از جمله‌های بالا را می‌گفت به وارد کردن شوک ادامه می‌دادند. بسیاری از افراد آزمایش را تا آخر انجام می‌دادند؛ یعنی تا وقتی که شوک‌ها به مرحله‌ی کشنده می‌رسیدند و هیچ صدایی از یادگیرنده‌ی بینوا در نمی‌آمد. همه‌ی شرکت‌کننده‌ها آشکارا ناراحت و مضطرب می‌شدند. (برخی از شرکت‌کننده‌ها می‌گفتند «نه، انتخاب دیگری دارم. از اینجا می‌روم». اما تعداد این شرکت‌کننده‌ها کمتر از حد انتظار بود.)

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
FAFKH/0508/ Psychological counseling
💢 روان‌درمانی؛ رهایی‌بخش یا کاسبی علمی؟

▪️ بحثی نسبتاً سنجشگرانه در برنامه‌ی «تابو»ی رادیو فردا درباره‌ی روان‌درمانی و کارکرد بالفعل آن خصوصاً در جامعه‌ی ایران

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔅 دروغ چرا؟ معرفی این کتاب کمی سخت است؛ به یک دلیلِ نسبتاً بدجنسانه: به خواننده کمک می‌کند راهی را که ما فلسفه‌خوانده‌های ایران در چند سال رفتیم در چند ماه برود. و خوب، اگر نخواهم جانماز اخلاقی آب بکشم، باید بگویم چنین چیزی کمی احساس حسادت را در آدم بیدار می‌کند؛ یا این طور بگویم: احساس شوربختی از عمری که سر کلاس‌های فلسفه‌ی دانشگاه تهران تلف کردیم.

⚪️ درآمد کتاب با این جمله آغاز می‌شود: «می‌خواهیم دوره‌ی کارشناسی را نابود کنیم!». چنین جمله‌ای احتمالاً اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد، اما بی‌بهره از حقیقت نیست، چرا که شاید اصلی‌ترین ثمره‌ی دوره‌ی کارشناسی فلسفه را بتوان چنین تعریف کرد: تمرین فلسفه‌ورزی از طریق کوشش برای دستیابی به فهمی اساسی از مهم‌ترین استدلال‌های تاریخ فلسفه و، در بهترین حالت، آشنایی با نقد آن استدلال‌ها.

⚪️ کتاب «فقط استدلال» بخش عمده‌ای از این کار را انجام می‌دهد و، بنابراین، می‌توان آن را درآمدی به فلسفه دانست؛ البته، درآمدی «جدی» که «سرگرم کردن و جذب خواننده‌ی بی‌علاقه» جایگاهی در آن ندارد.

📚 مشخصات کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/844

🌐 کانال «سنجشگرانه‌اندیشی»:
@sanjeshgaraneh
💢 روضه‌خوانانِ خود‌ـ‌نیچه‌ـ‌پندار و «گریه‌کن»هایشان!

✍🏼 مهدی خسروانی

▫️ روضه‌خوانی و نشستن پای منابر روضه انگار توی خون ماست. قطعاً دامن کبریاییِ روشنفکری خودمان را از چنین لکه‌ای پاک می‌بینیم و فاصله‌ای کهکشانی می‌بینیم میان خودمان و آن پیرمرد مذهبی ساده‌لوحی که پای منبر حاج آقای محل می‌نشیند و برای هزار و نهصد و سومین بار با شنیدن روایت طفلان مسلم توی پیشانی‌اش می‌کوبد و اشک می‌ریزد یا دست‌کم زوری می‌زند تا «تبکیه»ای بکند و ثوابی به حساب آخرتش واریز کند.

▫️ اما واقعیتش را بخواهید ما هم مراسم‌های روضه‌ی خودمان را داریم. مثلاً در همین فیسبوک یا تلگرام یا اینستاگرام یا ... هر روز و هر شب مراسم‌های روضه بر پاست. تنها فرقش این است که روضه‌خوان چنین مراسم‌هایی، به جای آنکه فلان هفت‌تیرکش یا حاج آقا فلانی باشد، یکی از همین شبه‌روشنفکرهایِ خود‌ـ‌نیچه‌ـ‌پندار است که شاید هزاران و ده‌ها هزار دنبال‌کننده و «ایول‌گو» دارند اما هر چه صفحه‌شان را بالا و پایین می‌کنی چیزی جز احساساتی‌گری و هیجان‌انگیزیِ رقت‌انگیز نمی‌بینی؛ گرچه، واژگانشان را به جای آنکه از کتاب‌های روضه وام گرفته باشند، از آثار نیچه و مارکس و ژیژک و ... وام گرفته‌اند؛ و المنت لله که این روزها همه خود‌ـ‌نیچه‌ـ‌پندار شده‌اند و از نیچه‌ هم فقط بی‌حوصلگی و استدلال‌گریزی و خودبرتربینی و خودستایی را آموخته‌اند.

▫️ صدالبته که این روضه‌خوان‌ها «گریه‌کن»های خودشان را هم دارند. همان بخت‌برگشته‌های بی‌تمیزی که هنوز نفهمیده‌اند و احتمالاً اگر صد بار عمر کنند باز هم نخواهند فهمید که وجود چند اصطلاح فلسفی یا چند تعبیرِ جگرسوز نشان‌دهنده‌ی دانش و قدرت فهم نویسنده یا راستین بودن دغدغه‌هایش نیست.

▫️ و وجه تراژیک قضیه آنجاست که برای مقابله با این روضه‌خوان‌ها هیچ راه کوتاهی وجود ندارد. هر عکس‌العملی که به آنها نشان دهی خودش بوی روضه‌خوانی می‌دهد؛ مثل همین نوشته‌ای که الان خواندید!

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
🔶 توانمندی در حل مسئله

▪️ برای آنکه در حل مسئله توانمند باشیم باید:

1) هدف‌ها، غایت‌ها، و نیازهای خودمان را بفهمیم و به طور مرتب سعی کنیم بیانِ بهتری از آنها ارائه کنیم. در راه رسیدن به هدف‌ها یا برآورده‌کردن نیازها، مشکل‌هایی وجود دارند. نباید وجود مشکل‌ها را دلیلی برای دست‌کشیدن از هدفمان بدانیم. هر مشکل یک مانع بر سر راه ماست؛ مانعی که باید آن را از سر راه برداشت.

2) در صورت امکان، مسئله‌ها و مشکل‌ها را یکی‌یکی در دستور کار قرار دهیم. هر مسئله یا مشکل را با حداکثر وضوح و دقت ممکن بیان کنیم.

3) درباره‌ی مسئله تحقیق کنیم تا معلوم شود که با چه «نوع» مسئله یا مشکلی مواجهیم. برای مثال، بفهمیم که برای حل آن چه کاری باید بکنیم.

4) برخی از مشکل‌ها را تا حدودی می‌توانیم کنترل کنیم، اما برخی مشکل‌ها کاملاً از کنترل ما بیرون‌اند. باید این دو نوع مشکل را از هم جدا کنیم و کوشش خودمان را بر مشکل‌هایی متمرکز کنیم که حل کردنشان برایمان امکان‌پذیر است.

5) ببینیم برای حل مشکل یا مسئله به چه اطلاعاتی نیاز داریم. فعّالانه به دنبال آن اطلاعات برویم.

6) اطلاعاتی که گردآوری می‌کنیم را با دقت تحلیل و تفسیر کنیم و، بر اساس آنها، دست به استنتاج‌های معقول بزنیم.

7) گزینه‌های عملی خودمان را مشخص کنیم. در کوتاه‌مدت چه کاری می‌توانیم انجام دهیم؟ در بلندمدت چه کاری می‌توانیم انجام دهیم؟ باید محدودیت‌های خودمان را از نظر مالی، وقت، و نیرو مشخص کنیم.

8) گزینه‌های خودمان را ارزشگذاری کنیم و خوبی‌ها و بدی‌های هر یک از آنها را مشخص کنیم.

9) راهبردی اتخاذ کنیم و آن را دنبال کنیم. راهبرد ما ممکن است این باشد که مستقیماً وارد عمل شویم؛ یا این باشد که فعلاً صبر کنیم و اوضاع را به‌دقت زیر نظر بگیریم.

10) هنگامی که دست به عمل می‌زنیم، بر برآیندها و نتیجه‌های عملمان نظارت کنیم. آماده باشیم که، اگر موقعیت ایجاب کرد، در راهبردمان بازنگری کنیم. آماده باشیم که، با دسترسی به اطلاعات بیشتر درباره‌ی مسئله یا مشکل، تحلیلمان از مسئله را تغییر دهیم یا آن را به شیوه‌ی دیگری بیان کنیم.

◻️ برگرفته از کتاب «مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه». مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/756

◀️ کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
@sanjeshgaraneh
🔴 گام‌هایی که باید برداریم تا به مصرف‌کننده‌ی سنجشگر خبرها تبدیل شویم.
❗️ این مطلب قبلاً در سه بخش تقدیم شده که اکنون لینک آن سه بخش به صورت یکجا تقدیم می‌گردد:

1️⃣ لینک بخش نخست مطلب (گام نخست):
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/800
2️⃣ لینک بخش دوم مطلب (گام دوم):
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/811
3️⃣ لینک بخش سوم مطلب (گام‌های سوم و چهارم):
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/820

📚 برگرفته از کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه‌ها تشخیص دهیم». مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/751

💠 سایت ناشر برای تهیه‌ی اینترنتی کتاب:
https://nashrenow.com/

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
📚 معرفی مختصر مجموعه‌ی «راهنمای اندیشه‌ورزان»

▫️ مجموعه‌ی «راهنمای اندیشه‌ورزان» مجموعه‌ای است با محوریت سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه) که هدفش آشناکردن خوانندگان با مباحثی است که می‌توانند بر کیفیت اندیشیدن، استدلال‌کردن، و نقدکردن او تأثیر مثبت بگذارند. این مجموعه برای همه‌ی اندیشه‌ورزان نوشته شده است؛ هم برای کسانی که به کارهای فکریِ حرفه‌ای (مثل پژوهش و تدریس و تحصیل) مشغول‌اند، هم برای کسانی که می‌خواهند بهتر بیندیشند تا در زندگی روزمره‌شان بهتر تصمیم بگیرند و کمتر خطا کنند.

▫️ نگاهی به عنوان کتاب‌ها گویای این مطلب است؛ عنوان‌هایی همچون «مغالطه‌های پرکاربرد»، «مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه»، «تفکر نقادانه و خلاقانه»، و «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانه‌ها تشخیص دهیم» و ...

▫️ به طور کلی، هدف از این مجموعه (که در آینده تکمیل خواهد شد) ارتقای کیفیت اندیشیدن مخاطبان در همه‌ی زمینه‌هاست.

▫️ مبنای مجموعه، کتاب کوچک «مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه» است و از آنجا که قرار است هر کدام از کتاب‌ها به صورت مستقل قابل استفاده باشند، بخش‌هایی از «مفهوم‌ها و ابزارها ...» در کتاب‌های دیگر مجموعه نیز تکرار شده‌اند.

❗️ ریچارد پل و لیندا الدر پدیدآوران این مجموعه‌اند. بیشتر کتاب‌های این مجموعه، به جای ترجمه، «بازنویسی» شده‌اند تا برای خواننده‌ی فارسی‌زبان مفیدتر باشند.

✳️ عناوینی که تاکنون منتشر شده‌اند را در لینک زیر ببینید:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/791

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
2024/09/28 17:26:15
Back to Top
HTML Embed Code: