Telegram Web Link
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
#واژگان_فلسفه - 2

شهودباوری اخلاقی چیست؟
▪️ سه نمونه از درون‌مایه‌های شهودباوری اخلاقی اینها هستند: (1) «خوب» مفهومی تعریف‌ناپذیر است، (2) حقیقت‌های اخلاقی عینی (آبجکتیو) وجود دارند، و (3) حقیقت‌های پایه‌ای اخلاق برای ذهن بالغ بدیهی‌اند. (برخی از شهودباوران ترجیح می‌دهند بگویند که حقایق پایه‌ای اخلاق بدیهی نیستند، بلکه با نوعی ادراک که شبیه ادراک حسی است به دست می‌آیند.)

📚 برگرفته از کتاب «درآمدی جدید به فلسفه‌ی اخلاق» هری جی گنسلر

🌐 کانال «فلسفه‌ورز»:
🆔 @falsafe_varz
♨️ طنز- بیست و سه قانون در نقد ایرانی

بخش اول

✍🏼 ابراهیم نبوی

▫️ این آقای سریع القلم که احیانا تا حدی دقیق القلم هم هست، دوباره که نه، بهتر است بگویم سه باره، مقاله ای را با عنوان سی موضوع در نقد و مناظره را برشمرده است.

▫️ به نظر من این موضوعات اهمیت فراوانی دارد، با این همه ما به جای تاکید روی حرفهایی که آقای سریع القلم گفته، حرف های خودمان را به عنوان « شرایط مناسب برای یک نقد ایرانی» یا بطور خلاصه: «ایرانی نیستی اگه اینجوری انتقاد نکنی» به محضر محترم حضرتعالی تقدیم می‌کنیم.

▫️ در یک نقد یا نظردادن توسط یک ایرانی لازم است موارد زیر رعایت شود:

1️⃣ هدف ما از نقد، نابودی کسی است که او را نقد می کنیم. به همین دلیل نباید فقط روی حرفهایی که می زند متمرکز شویم، باید به شخصیت او اتهام بزنیم، حتی به اعضای خانواده اش و بدانیم که هیچ کسی را نمی توانیم بخوبی ضایع کنیم مگر اینکه همزمان خواهر، مادر و فرزندان او را هم به لجن بکشیم.

2️⃣ اظهار نظر با نقد فرق دارد، در اظهار نظر ما فقط باید سعی کنیم حرفهایی بزنیم که برای دیگران جالب باشد، و مهم نیست خودمان آنها را قبول داشته باشیم، اما در نقد مخاطب ما اطرافیان مان هستند که می خواهیم آنها را نسبت به کسی که نقدش می کنیم بدبین کنیم.

3️⃣ منتقد باید از سه زاویه برخورد کند، اول اینکه باید نقاط ضعف اخلاقی و مفاسد و سابقه بد شخصی که نظرش را نقد می کنیم بیان کنیم. دوم باید او را بی سواد و بی شعور نشان بدهیم و سعی کنیم بخش هایی از حرفهایش که راحت تر قابل تخریب است انتخاب کنیم و آنها را نقد کنیم، سوم اینکه باید سعی کنیم نقاط ضعف ظاهری مثل لهجه، محل تولد، کچل بودن، اندازه قد یا بی ریخت بودن شخص را مسخره کنیم.

4️⃣ نظر غلط نظری است که شبیه نظر ما نباشد، در خیلی موارد ممکن است نظر اشخاص هم چندان مخالف نظر ما نباشد، ولی مثلا از قیافه او خوشمان نیاید، این مهم نیست، به هر حال ما می توانیم شخصیت او را به گند بکشیم، اگر بتوانیم دلیلی هم بیاوریم بد نیست، ولی اگر نتوانستیم باید سعی کنیم از انواع نقطه ضعف او استفاده کنیم.

5️⃣ گاهی اوقات متاسفانه افراد نقطه ضعف مشخصی ندارند، ولی نباید ناامید بشویم، مطالعه در این موارد مهم است، اگر خود شخص نقطه ضعفی ندارد، می توانیم به اعضای خانواده، دوستان، شهر، زبان یا هر چیزی که به او مربوط است گیر بدهیم و او را تحقیر کنیم. توجه کنید که نقد کردن کار سختی است، ولی اگر بتوانیم کسی را خراب کنیم، دیگر ضرورتی به کارهای سوسولی مثل نقد نیست.

6️⃣ یکی از اصول نقد ایرانی این است که وقتی از کسی نقل قول می کنیم ،لازم نیست عینا همان نظر او را بگوئیم، چون معمولا اشخاص در نوشته ها ممکن است خیلی مزخرف نگویند، ما می توانیم تکه ای از نظر کسی را نقل کنی. مثلا اگر کسی گفته است: « بعضی پزشکان افرادی پولدوست و بی سواد هستند» می توانیم کلمه بعضی را حذف کنیم و بنویسیم« پزشکان افرادی پولدوست و بی سواد هستند.» این جوری به راحتی می توانیم یک شخص را زیر فشار دیگران بگذاریم.

حتی ممکن است شخصی اصلا چیز بدی ننوشته باشد، شما می توانید هر جمله ای را که دوست دارید به عنوان نظر او بنویسید، در گیومه بگذارید و آدرس دقیق آن مطلب را بنویسید، مطمئن باشید کسی دنبال مطلب نمی رود و حرف شما را قبول می کنند.

7️⃣ بعضی افراد نادان معتقدند برای نقد نظر افراد باید سواد و تخصص خاصی داشت، اما چون ما ایرانیان از نقد برای نابود کردن افراد استفاده می کنیم، نیاز زیادی به سواد نداریم. حتی دیده شده که افراد باسواد اینقدر دقیق نقد می کنند که احترام طرف مقابل را هم حفظ می کنند و این در نقد کردن بسیار غلط است، چون شخصیت او هم حفظ می شود و این کار خطرناک است، باید بطور کلی آن شخص را از بین برد.

8️⃣ یکی از نکات مهم در نقد این است که نباید با ذکر دقیق نظر شخصی که مورد نقد قرار گرفته، او را باهوش و منطقی نشان بدهیم، گاهی اوقات با کم و اضافه کردن یک کلمه می توان بطور کامل نوشته فردی را تغییر داد و بعد که آن نوشته به نظری مبهم و احمقانه تبدیل شد، آن را نقد کنیم.

🌐 کانال «سنجشگرانه‌اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
#واژگان_فلسفه - 3

معرفت‌شناسی (اپیستمولوژی) چیست؟

▪️ معرفت‌شناسی یا شناخت‌شناسی یا اپیستمولوژی شاخه‌ای از فلسفه است که به تحلیل درباره‌ی چیستی و مبنای «تجربه» و «باور» و «شناخت» می‌پردازد. پرسش‌هایی همچون اینکه «ما به چه چیزهایی می‌توانیم شناخت پیدا کنیم؟» یا «ما چگونه به امور گوناگون شناخت پیدا می‌کنیم؟» پرسش‌های محوری فلسفه‌اند و «شناخت»ی که در این پرسش‌ها از آنها سخن گفته می‌شود، موضوع اصلی معرفت‌شناسی است.

▪️ پاره‌ای مفاهیم دیگر نیز جزء مفاهیم اصلی معرفت‌شناسی به حساب می‌آیند؛ مفاهیمی همچون «باور»، «فهم»، «عقل»، «دلیل»، «داوری»، «حس»، «تخیل»، «فرض»، «حدس»، «یادگیری»، و «فراموش‌کردن».

▪️ گاه، به معرفت‌شناسی «نظریه‌ی شناخت» نیز گفته می‌شود.

✍🏼 مهدی خسروانی

📚 با استفاده از فرهنگ فلسفه، نوشته‌ی اِی آر لِیسی

🌐 کانال فلسفه‌ورز:
🆔 @falsafe_varz
💢 شخصی کردن بحث


▫️ یکی از اقدام‌های نادرستی که در بحث‌ها و رویارویی‌های فکری صورت می‌پذیرد «شخصی کردن بحث» است. شخصی کردن بحث یعنی «حمله به شخصیت طرف مقابل به جای یافتن خطای استدلال او».

▫️ «شخصی کردن بحث» بیشتر مواقع، نوعی «خطابه» به شمار می‌آید زیرا کسی که سعی در رسوا کردن طرف مقابل دارد کاری با استدلال او ندارد.

▫️ مثالی می‌آوریم. فرض کنید سیاستمداری استدلال کند که پایین آوردن سرعت مجاز در مناطق مسکونی، موجب کاهش تصادف‌هایی می‌شود که به کودکان آسیب می‌رسانند. در اینجا اگر یک روزنامه‌نگار که با آن سیاستمدار مخالف است، به جای نقد استدلال او، این نکته را یادآور شود که آن سیاستمدار چندین بار به خاطر رانندگی در حال مستی یا رانندگی با سرعت غیرمجاز جریمه شده، بحث را شخصی کرده است. اینکه سیاستمدار یادشده راننده‌ی قانون‌مداری هست یا نه، هیچ ربطی به این مسئله که پایین آوردن سرعت مجاز در مناطق مسکونی تصادف‌ها را کاهش می‌دهد یا خیر ندارد.

▫️ در مثال بالا، روزنامه‌نگار توجه مخاطبانش را از «استدلال» آن سیاستمدار به «دورویی» او منحرف کرده است. اما واضح است که افراد دورو ممکن است استدلال‌های بسیار خوبی برای نظرشان بیاورند.

📚 برگرفته از کتاب «اندیشیدن؛ گام نخست در تفکر نقادانه».
◀️ مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/772

🌐 کانال «سنجشگرانه‌اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
♨️ طنز- بیست و سه قانون در نقد ایرانی

بخش دوم

✍🏼 ابراهیم نبوی

9️⃣ نقد افراد یا آثار نیاز به دیدن و خواندن آن اثر( مثلا فیلم یا کتاب) یا گوش دادن به موسیقی ندارد،از طریق سرچ کردن در اینترنت می توانیم نقد های دیگران علیه آن اثر را پیدا کنیم و بعد با شناختی که از شخصیت او داریم، نظر اشخاص دیگر و نظراتمان درباره آن شخصیت را ترکیب کنیم و بنویسیم. زدن اتهاماتی مثل فساد مالی یا بی سوادی که طرف مقابل به راحتی نمی تواند از آن دفاع کند، ضروری است.

🔟 در نقد یک اثر لزومی ندارد که همه چیز آن را بفهمید، همین که چند جای آن را پیدا کنید و بزرگنمایی کنید کافی است. مثلا شخصی سید است، یا نامش عربی است، یا پدرش سابقه بدی دارد، یا نامش شبیه یک شخص بدنام است، همین کافی است. شما می توانید یکی از این موارد را بزرگ کنید و درباره آن حرف بزنید و وقتی ثابت کردید کسی بخاطر اینکه سید است، پس مسلمان است و طرفدار حکومت اسلامی است، پس همه نظراتش هم غلط است. این راه بهتر است تا اینکه کتابهای او را بخوانید و بیخودی وقت تان تلف شود.

1️⃣1️⃣ برای نقد کردن افراد بهتر است از پیشداوری هایی که در مورد آنان وجود دارد، استفاده کنید. طبیعی است که اگر کسی محافظه کار است، پس همه نظراتش درباره ادبیات و اقتصاد هم غلط است، بدیهی است که خانواده اش هم فاسد هستند، و منطقی است که دزد و قاتل هم هست. بهتر است در نقد هر فردی به جای اینکه دنبال دلیل بگردید، روی همان پیشداوری ها کار کنید تا با کمترین زحمت بیشترین تخریب را ایجاد کنید.

2️⃣1️⃣ در نقد افراد وارد مسائل جزئی نشوید. همین که بگوئید فردی ضدانقلاب، اصلاح طلب و سازشکار یا بی شعور و بی سواد یا سلطنت طلب یا لیبرال یا چپ است کافی است، همین که بگوئید فلانی بیست سال قبل فلان اشتباه را کرده کافی است که با یادآوری آن روزها همه کارهای امروزش هم خراب شود، وارد شدن به جزئیات و نظر افراد وقت شما را می گیرد، به جای این لوس بازیها طرف را نابود کنید.

3️⃣1️⃣ از هر گفته ای از افراد، اعم از اینکه سندیت دارد یا نه علیه او استفاده کنید، بخصوص گفته هایی که زیادتکرار شده است، حتی اگر همه می دانند غلط است. سعی کنید برای افراد یک برچسب مناسب پیدا کنید، ضدانقلاب مزدور، روش عنفکر، عنتلکتوئل، عامل رژیم، خودفروخته به اسرائیل، آیت الله بی بی سی یا هر چیز دیگر. استفاده از برچسب می تواند شما را از آوردن هر دلیلی بی نیاز کند. اینجوری وقت کمتری هم صرف می کنید.

4️⃣1️⃣ برای نقد کردن افراد لازم نیست اطلاع داشته باشید، بخصوص اینکه می توانید به جای نقد نظراتش خودش را به گند بکشید، برای اینکه به دیگران اتهام فساد مالی یا وابستگی سیاسی یا وابستگی به استکبار یا زنباره بودن یا خودفروش بودن بزنید نیاز به تخصص ندارید. بیخودی دنبال کارهایی که نیازمند شعور و دانش است نروید، فقط وقت تان تلف می شود.

5️⃣1️⃣ بعضی افراد معتقدند باید نظر افراد را نقد کرد نه شخصیت آنها را، این حرف بسیار غلط است، چون هر بار شما باید نظراتش را بخوانید و نقد کنید و این کار خیلی وقت و انرژی می برد، در حالی که اگر شخصیت کسی را خراب کنید، دیگر لازم نیست هر بار همین کار را بکنید، وقتی شخصیت کسی را خراب کردید، بلافاصله با آوردن عبارتی مثل « اصلاح طلب دولتی» یا « این عامل ام آی شش» یا « ساکتین فتنه» همه یادشان می افتد که طرف چه عیبی دارد و دیگر به حرف او توجه نمی کنند.

🌐 کانال «سنجشگرانه‌اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
Audio
@GoyYa
چگونه منطق مقاله‌ها و کتاب‌ها را تحلیل کنیم؟

📚 برگرفته از کتاب «مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه»
◀️ مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/756

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
♨️ در باب وادار کردن دیگران به «اندیشیدن»

▫️ اگر کاری کنید مردم گمان کنند که دارند می‌اندیشند، عاشقتان می‌شوند؛ اما اگر واقعاً مجبورشان کنید به اندیشیدن، از شما بیزار خواهند شد.

🔲 if you make people think they're thinking, they'll love you; But if you really make them think, they'll hate you.”
― Don Marquis

🌐 کانال فلسفه‌ورز:
🆔 @falsafe_varz
مردم برای بیشتر ترسیدن باید کمتر بفهمند!

✍️ احسان محمدی

↙️ گابریل گارسیا مارکز در کتاب «پاییز پدرسالار» این جمله طلایی را می نویسد:«مردم برای بیشتر ترسیدن باید کمتر بفهمند».

↙️ همواره در دنیای ارتباطات واژه‌ها را تعریف و بازتعریف می‌کنند. اینکه میان «شنیدن» و «گوش دادن» تفاوت عمیقی وجود دارد، اینکه اطلاعات (Information) لزوماً دانش نیست، اینکه میان «دانستن» و «فهمیدن» تفاوت هست.

↙️ سالهاست هر روز اخبار را پیگیری می‌کنم. زمانی تنها پنجره‌ام رو به دنیا «رادیو» بود و حالا هزاران در و دریچه رو به دنیا گشوده شده است. سرعت دسترسی به اخبار و تنوع آنها چنان زیاده شده که نمی‌شود همه را خواند، بررسی کرد و «فهمید».

↙️ به همین خاطر دنیا در حالیکه کسب خبر را مهم می‌داند، برای تحلیل ارزش مضاعفی برخوردار است. اما در این عصر شتابنده کو زمان برای خواندن تحلیل؟

↙️خبرخوانیِ صرف می‌تواند یک آفت باشد. اینکه عادت کنیم مجموعه‌ای از مواد خام را وارد ذهن کنیم و فرصت پردازش به آنها ندهیم.

↙️ وقتی توئیت‌های دونالد ترامپ را می‌خوانم به این فکر می کنم که چطور موضع‌گیری در عرصه سیاست با هزاران پیچیدگی آشکار و پنهان، امروز چنین پوست انداخته است. اینکه دیدگاه افراد تاثیرگذار را تنها در 280 حرف خلاصه کنیم دانستن است یا فهمیدن؟

↙️ آیا توئیت‌خوانی می‌تواند برای «فهمیدن» کفایت کند؟ یا ذهن را دچار اغتشاش ذهنی می‌کند و توهم «فهمیدن» می‌دهد؟

↙️ آیا خواندن تیترها کافی است؟ یا در پس این بمباران خبر و توئیت‌های کوچک، اندیشه‌ای برای مشغول کردن آدم ها وجود دارد.

اینکه زیر رگبار پیوسته خبرهای مکرر، فرصت تمرکز و تحلیل را از آنها بگیرند، به افراد فرصت ندهند که ماجرا را «بفهمند» و وقتی فهمِ منجر به درکی وجود نداشته باشد، دانایی و تمایل به تغییری در پی نخواهد بود؟ این بی‌سوادی مدرن نیست؟

↙️ گرفتار رسانه‌هراسی نشده‌ام و مشوق تنبیه ابزار نیستم. امری که در ایران بارها شاهد آن بوده‌ایم، از ماهواره و اینترنت گرفته تا تلگرام و ... ابراز همواره مورد تنبیه قرار گرفته‌اند.

↙️ یکی از دیگر معانی «تنبیه» البته «هشیار و آگاه کردن» است، سالهاست به جای «تنبیه افکار» - آگاه و هشیار کردن آنها- دست به «تنبیه ابزار» زده می‌شود که البته راه به جایی نخواهد برد. اما آیا سرعت دسترسی به اخبار به ما کمک کرده که دقیق‌تر، درست‌تر و همه جانبه‌تر بینیدیشیم؟

↙️ وقتی در معرض بمباران اخبار – بدون تحلیل- قرار می‌گیریم، ذهن دچار اغتشاش خبری می‌شود، احساس ناامنی غلبه می‌کند و بیشتر می‌ترسیم.

↙️ ترس احساس ناخوشایندی است که هنگام رویارویی یا تصور رویارویی با خطر، در انسان زاده می‌شود. بخش بزرگی از آن ریشه در «نادانی» دارد. ندانستن و عدم آگاهی محیطی ترس می‌آورد.

↙️ در عصر حاضر کار بسیاری از رسانه‌ها نه تلاش برای فهماندن که تشدید ترس است.

↙️ آدم‌های ترس‌خورده، بیشتر اطاعت می‌کنند و در عدم فهم عموم مردم، منافع بیشتری برای صاحبان قدرت هست. همان که مارکز گفت:«مردم برای بیشتر ترسیدن باید کمتر بفهمند!»

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh

▫️ برگرفته از کانال «مطالعات آمریکا»:
www.tg-me.com/EsfandiarKhodaee
📚🔅پاتوق نوجوان 🔅📚
دوره آموزشی تکنیک های شفاف اندیشیدن

مروری بر اصول سنجش گرانه اندیشی
🙋🏻‍♂️ ویژه پسران نوجوان
زمان برگزاری کلاس متعاقبا اعلام خواهد شد

هزینه دوره 5 جلسه ای : 40000 تومان
مدرس : آقای هوشیار

جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر می توانید از راه های زیر اقدام نمایید.
🔸 مراجعه به فرهنگسرا
🔸 تماس با شماره 38665831
#فرهنگسرای_فناوری_و_رسانه
🆔@ctm_resane
💢 پیروی از آتوریته‌ها و مراجع تا کجا؟

💎 یکی از ویژگی‌های فکری منفی انسان‌ها، گرایش به پیروی از آتوریته‌هاست؛ یعنی کسانی که از نوعی مرجعیت یا اقتدار در جامعه برخوردارند. انسان‌ها گاه حتی اصول اخلاقی خودشان را زیر پا می‌گذارند و از آتوریته‌ها پیروی می‌کنند.

💎 استنلی میلگرم، روانشناس آمریکایی، آزمایش معروفی در این زمینه انجام داد.

💎 در این تحقیق به هر یک از شرکت‌کنندگان گفته می‌شد که فقط او و یک نفر دیگر در آزمایش شرکت می‌کنند. نفر دوم وانمود می‌کرد که شرکت‌کننده است، اما درواقع همدستِ محقق بود. به شرکت‌کننده‌ی واقعی گفته می‌شد که آن آزمایش نوعی آزمون حافظه است و او در این آزمایش نقش معلم را دارد و شرکت کننده‌ی دیگر (شرکت‌کننده غیرواقعی) قرار است چیزهایی را از او یاد بگیرد.

💎 محقق توضیح می‌داد که، در تحقیق، تمرکز روی یادگیرنده است (و این توضیح‌ را به‌شیوه‌ای بیان می‌کرد که شرکت‌کننده‌ی واقعی فریب بخورد).

💎 در طول آزمایش، یادگیرنده (شرکت‌کننده‌ی غیرواقعی) به یک صندلی بسته می‌شد. معلم (شرکت‌کننده‌ی واقعی) پشت یک «میز فرمان» که سی کلیدِ برق (از 15 تا 450 ولت) داشت می‌نشست. میزان برق کلیدها با برچسب‌های دست‌نوشتی که به میز چسبانده بودند مشخص شده بود: از «شوک خفیف» تا «خطر: شوک شدید».

💎 به فردی که نقش معلم را داشت آموزش می‌دادند که چند واژه را برای یادگیرنده بخواند. اگر یادگیرنده نمی‌توانست آن واژه‌ها را درست تکرار کند، به معلم می‌گفتند که به او شوک وارد کند و میزان شوک‌ را به‌تدریج افزایش دهد.

💎 در واقع هیچ شوکی وارد نمی‌شد، اما هر وقت معلّم، به خیال خودش، شوک وارد می‌کرد، یادگیرنده وانمود می‌کرد که دارد رنج می‌برد. وانمودهای او از یک آخ کوچک شروع می‌شد و سپس به اعتراض، خواهش برای باز شدن، و جیغ‌های دردناک می‌رسید. سرانجام نیز ساکت می‌شد.

💎 محقق بر اساس نوشته‌ای که از قبل مشخص شده بود با معلّم حرف می‌زد. اگر معلّم اعتراض می‌کرد و می‌گفت که ترجیح می‌دهد دیگر به یادگیرنده شوک وارد نکند، آزمایش‌گر می‌گفت «لطفاً ادامه دهید». اگر شرکت‌کننده به اعتراض ادامه می‌داد، می‌گفت «لازمه‌ی آزمایش این است که ادامه دهید». اگر برای بار سوم اعتراض می‌کرد می‌گفت «کاملاً ضروری است که ادامه دهید». در مرحله‌ی آخر، می‌گفت «انتخاب دیگری ندارید؛ باید ادامه دهید».

💎 بسیاری از شرکت‌کننده‌ها اعتراض می‌کردند اما پس از آنکه آزمایش‌گر یکی از جمله‌های بالا را می‌گفت به وارد کردن شوک ادامه می‌دادند. بسیاری از افراد آزمایش را تا آخر انجام می‌دادند؛ یعنی تا وقتی که شوک‌ها به مرحله‌ی کشنده می‌رسیدند و هیچ صدایی از یادگیرنده‌ی بینوا در نمی‌آمد. همه‌ی شرکت‌کننده‌ها آشکارا ناراحت و مضطرب می‌شدند. (برخی از شرکت‌کننده‌ها می‌گفتند «نه، انتخاب دیگری دارم. از اینجا می‌روم». اما تعداد این شرکت‌کننده‌ها کمتر از حد انتظار بود.)

📚 برگرفته از کتاب «واضح اندیشیدن؛ راهنمای تفکر نقادانه» نوشته‌ی ژیل لوبلان، ترجمه‌ی مهدی خسروانی (چاپ دوم این کتاب توسط «نشر نو» منتشر خواهد شد)

🌐 کانال «سنجشگرانه‌اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
❗️برای دوستان علاقه‌مند به بحث‌های فلسفی❗️

⭐️ گروهی با نام «تمرین فلسفه» برای بحث‌های فلسفی که ربط «مستقیم» به سنجشگرانه‌اندیشی ندارند تشکیل داده‌ایم. برای بحث‌های فلسفی می‌توانید به این گروه بپیوندید.

▫️ لینک گروه:
🆔 https://www.tg-me.com/doingphilosophypersian
✴️ دو نوع تعریف مهم در سنجشگرانه اندیشی

💢 «وضوح» یکی از اصلی‌ترین سنجه‌ها (استانداردها)ی تفکر نقادانه است. و «تعریف» یکی از مهم‌ترین ابزارهای ما برای «وضوح‌بخشی» محسوب می‌شود.

✳️ در این مطلب، به بحث درباره‌ی «تعریف قراردادی» و «تعریف گزارشی» می‌پردازیم.

✔️ یکی از انواع تعریف که در کتاب‌های «فرهنگ» می‌بینیم تعریف گزارشی (Reportive definition) است. این نوع تعریف گزارش می‌کند که واژه عملاً چگونه به کار می‌رود.

✔️ فرهنگ‌ها غالباً، حتی برای واژه‌های رایج، چند معنا فهرست می‌کنند که این معناها معمولاً با هم ارتباط دارند. زبان روزمره بسیار انعطاف‌پذیر است و بافتار، آشنایی با گوینده، و بسیاری عامل‌های دیگر در تفسیر آن به ما کمک می‌کنند.

✔️ تعریف گزارشی تنها در یک صورت ایراد دارد: در صورتی که نتواند گزارش کند که مردم واژه را چگونه به کار می‌برند. برای مثال، اگر کسی در تعریف گزارشیِ «میز» بگوید «میز حیوانی با موهای نرم است»، تعریف گزارشیِ درستی عرضه نکرده است.

✔️ با آنکه درباره‌ی تعریف‌های گزارشی می‌توان بحث‌های جالبی انجام داد، در اینجا بیشتر به «تعریف‌های قراردادی» می‌پردازیم، زیرا کاربردشان در استدلال‌ بیشتر از تعریف‌های گزارشی است. در تعریف‌های قراردادی، معنای واژه برای دستیابی به هدف خاصی تثبیت یا پالایش می‌شود.

✔️ همواره می‌بینیم که نویسندگان اصطلاح‌هایی را که به کار می‌برند تعریف می‌کنند. گاه، نویسندگان اصطلاح‌ها را در معنایی متفاوت با معنای روزمره‌شان به کار می‌برند؛ معمولاً معنای مورد نظر نویسنده‌ها دقیق‌تر از معنای روزمره‌ی واژه‌هاست.

✔️ در تمرین‌های فصل 9، به پژوهشی اشاره کرده‌ایم که این گونه آغاز می‌شود:

«هدف این پژوهش کسب اطلاعات درباره‌ی پراکندگی و جابجایی فصلی بچه‌ـ‌شاه‌ماهی‌ها (شاه‌ماهی‌هایی که به بلوغ جنسی نرسیده‌اند؛ شاه‌ماهی‌های زیر سه سال) در جنوب خلیج سنت لارنس بود.»

✔️ کسانی که این پژوهش‌ را انجام داده‌اند، «بچه‌ـ‌شاه‌ماهی» را این گونه تعریف کرده‌اند: شاه‌ماهی‌ای که به بلوغ جنسی نرسیده است؛ شاه‌ماهیِ زیر سه سال. آنها، با این تعریف، حیطه‌ی پژوهش خود را مشخص می‌کنند. به این ترتیب، پژوهشگران می‌دانند که درباره‌ی کدام گروه از شاه‌ماهی‌ها اطلاعات جمع کنند.

✔️ این احتمال نیز وجود دارد که بسیاری از خوانندگان هیچ تصور روشنی از معنای «بچه» در عبارت «بچه‌ـ‌شاه‌ماهی» نداشته باشند؛ این تعریف مشخص می‌کند که کدام یک از شاه‌ماهی‌ها باید بچه‌ـ‌شاه‌ماهی به حساب بیایند.


📚 برگرفته از کتاب «واضح اندیشیدن»، نوشته‌ی ژیل لوبلان، ترجمه‌ی مهدی خسروانی (این کتاب به زودی توسط «نشر نو» منتشر می‌شود)

🌐 کانال «سنجشگرانه‌اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
دلیل‌تراشی چیست؟

▫️ دلیل‌تراشی یعنی کوشش ناصادقانه‌ی فرد برای آوردن دلیل‌های جامعه‌پسند برای کارها، امیال، و باورهای خودش، در حالی که آن دلیل‌ها صرفاً قرار است بر دلیل‌ها یا انگیزه‌های واقعی او سرپوش بگذارند.

▫️ برای مثال، برده‌داران چنین دلیل‌تراشی می‌کردند که برده‌داری موجه است، چون برده‌ها مثل کودکان هستند و باید زیر نظر دیگران باشند.

▫️ دلیل‌تراشی یک سازوکار دفاعی است که به افراد کمک می‌کند تا انگیزه‌های واقعی‌شان را زیر سطح آگاهی‌شان مخفی کرده و بدون روبه‌رویی با انگیزه‌های واقعی‌شان به آنچه می‌خواهند دست یابند.

🌐 کانال «سنجشگرانه‌اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
♨️ طنز- بیست و سه قانون در نقد ایرانی

بخش سوم

✍🏼 ابراهیم نبوی

6️⃣1️⃣ در نقد کردن نباید وارد بحث شد، وقتی کسی را نقد کردید، لازم نیست به او اجازه دفاع بدهید، چون ممکن است دلیل قانع کننده ای داشته باشد که حرف شما را رد کند. پس باید نظرتان را بگوئید و بعد با او قطع رابطه کنید و هر جا پاسخی داد به آن بی اعتنا شوید.

7️⃣1️⃣ برای اینکه نقدتان موثر باشد، سعی کنید از آمار و ارقام استفاده کنید. مثلا اگرشایع شده که کسی 300 میلیارد دزدی کرده، بنویسید 296 میلیارد دزدی کرده. این جوری بهتر باور می کنند، لزومی ندارد که آمارهای شما صحیح باشد، ولی همین که یک عدد غیر روند بنویسید خودش به نظر مستدل می آید. اگر می دانید کسی در اوایل آبان پارسال با فلانی ملاقات کرده است، بنویسید در ساعت ده و نیم روز سوم آبان 1393 وی با فلانی ملاقات کرد. برای آموزش بیشتر برنامه های آقای نوری زاده را ببینید.

8️⃣1️⃣ یک نقد مودبانه و منطقی و صادقانه خیلی خوب است، ولی هیچ وقت تاثیر یک نقد مهاجم، احساساتی و پر از طعنه و کنایه را ندارد. ضمن اینکه در نقد علمی و سازنده شما به بهتر شدن کسی که مورد نقد شماست کمک می کنید تا خودش را اصلاح کند، در حالی که شما باید او را تخریب و نابود کنید. نقد باید مستقیم، اثرگذار، تحریک کننده و احساساتی باشد. حتی اگر همه نوشته شما دروغ باشد. از واژه هایی مانند « شوربختانه»، « سوگمندانه»، « برخلاف آمد عادت» و این جور چیزهای شیک حتما استفاده کنید.

9️⃣1️⃣ همیشه در نقد های خود از اصطلاحاتی مانند « همه می دانند»، « به ضرس قاطع یقین دارم»، « مشهود و معلوم است»، « بی هیچ تردیدی باید بگویم»، « هزار درصد معتقدم»، « همگان می دانند»، « همواره چنین بوده و همواره چنین است.» زیاد استفاده کنید. بیخودی لازم نیست نشان بدهید خیلی آدم منطقی و درستی هستید، هیچ کس از آدم منطقی خوشش نمی آید.

0️⃣2️⃣ هدف ما از نقد باید نابود کردن شخصت فرد مورد نقد باشد، برای همین همیشه سعی کنیم وقتی کسی را نقد می کنیم شخصیتش را بطور علنی مورد سئوال قرار دهیم، ولی اگر خیلی ناراحت شد بطور غیر علنی و تلفنی یا با ای میل از او عذرخواهی کنیم. یکی از بهترین شیوه های نقد این است که نظر منتقدین منصف را برای خراب کردن اثر شخص پیدا کنیم و در کنار تخریب شخصیتی او بگذاریم که هم خودش به لجن کشیده شود و هم اثرش.

1️⃣2️⃣ هیچ وقت در مناظره از آمارهای دقیق استفاده نکنید، چون اعداد را مردم نمی بینند، سعی کنید آنها را به چیزهای قابل دیدن تبدیل کنید، مثلا بگوئید درآمد یک ماه فلانی به اندازه سی سال حقوق یک کارگر است. اینجوری همه کارگران از وی متنفر می شوند. بیخودی سعی نکنید دقت علمی کنید. دقت علمی برای مباحث سیاسی و مطبوعاتی بی فایده است.

2️⃣2️⃣ مناظره و گفتگو مثل دعواست، اولا کسی برنده دعوا می شود که مشت آخر را بزند. دوم اینکه اگر در مناظره ای شکست خوردید در همه جا بگوئید پیروز شدید. در اغلب موارد مردم مناظره را نگاه نمی کنند، بلکه نظرات دیگران را می خوانند. در گفتگو کردن هم هیچ وقت کم نیاورید، حتی اگر نقطه ضعفی از شما معلوم شد بلافاصله حرف جدیدی بزنید و بگذارید طرف در خماری بماند.

◀️ لینک بخش اول:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/903

◀️ لینک بخش دوم:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/906

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
مدواژه چیست؟

✍🏼 مهدی خسروانی

✔️ مدواژه، چنانکه از نامش پیداست، به واژه‌ها یا عبارت‌هایی گفته می‌شود که مُدند (توی بورس‌اند؛ سر زبان‌ها افتاده‌اند؛ داغ‌اند) و به سببِ معنای ضمنی غنی‌شان قدرت خطابی بالایی دارند.

✔️ مثالی می‌زنیم. در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال 2008، واژه‌ی «تغییر» به مُدواژه تبدیل شد. در آن سال، رأی‌دهندگان آمریکایی که از برخی سیاست‌های جورج بوش و جمهوری‌خواهان رضایت نداشتند مایل به حاکمیت نوع جدیدی از سیاست در کشورشان بودند. دموکرات‌ها، با سوارشدن روی این موج، کوشیدند نامزد خودشان را نامزد «تغییر» معرفی کنند.

✔️ به این ترتیب، واژه‌ی «تغییر»، که در شرایط عادی واژه‌ای عادی محسوب می‌شد، در آن بافتار (یعنی در بافتار انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا در سال 2008 و در شرایطی که میل به تغییر در جامعه زیاد بود) به یک مُدواژه تبدیل شد.

✔️ چنانکه می‌بینید مدواژه بودن یا نبودن یک واژه یا عبارت کاملاً به بافتار آن بستگی دارد؛ ممکن است در یک بافتار کاربرد مدواژه‌ای داشته باشد، اما در بافتارهای دیگر چنین نباشد.

✔️ مدواژه‌ها معمولاً بسیار تحریک‌کننده‌اند و به همین علت رام‌کردنشان دشوار است. درست همان طور که یک گلوله‌ی داغ را نمی‌توان در دست گرفت و با آسودگی بررسی کرد، مُدواژه‌های داغ را هم نمی‌توان به‌آسانی بررسی کرد؛ وارسی دقیقشان و واکنش منطقی به آنها کار دشواری است؛ خصوصاً که معنایشان دقیقاً مشخص نمی‌شود و صرفاً به تأثیر خطابی آنها تکیه می‌شود.

✔️ برای تحلیل سنجشگرانه‌ی سخنی که حاوی مُدواژه است باید ابتدا آن را بازنویسی و مُدواژه‌ها را از آن حذف کنیم.

📚 با استفاده از کتاب «راهنمای تفکر نقادانه» نوشته‌ی تریسی باول و گری کمپ

🌐 کانال «سنجشگرانه‌اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
پرسش‌ قلّاده‌ای چیست؟

✍🏼 مهدی خسروانی

▫️ پرسش قلاده‌ای، ترفندی است که در موقعیت‌های گوناگون (برنامه‌های تلویزیونی، مناظره‌ها،‌ دادگاه‌ها، و ...) برای گمراه‌کردن عمدیِ مخاطب مورد استفاده قرار می‌گیرد. در این شگرد، گوینده ظاهراً پرسشی درباره‌ی چراییِ یک جمله یا گزاره (مثلاً گزاره‌ی الف) مطرح می‌کند، اما مقصودش در واقع این است که مخاطب را گمراه کرده و درستی گزاره‌ی الف را به او القا کند.

▫️ چرا این ترفند گمراه کننده است؟ مثالی می‌زنیم.
فرض کنید مجری یک برنامه‌ی تلویزیونی از مهمان برنامه می‌پرسد «چرا در دوره‌ی ریاست‌جمهوری اوباما وضعیت اقتصادی آمریکا بدتر شد؟». وقتی که مجری برنامه چنین پرسشی مطرح می‌کند، ظاهراً به دنبال تبیینی برای این گزاره است: «در دوره‌ی ریاست‌جمهوری اوباما وضعیت اقتصادی آمریکا بدتر شد». به عبارت دیگر، صدق گزاره‌ را مسلم انگاشته و اکنون به دنبال تبیینی برای این «واقعیت» است که «در دوره‌ی ریاست‌جمهوری آوباما، وضعیت اقتصادی آمریکا بدتر شده است»؛ می‌خواهد ببیند «علت» بدترشدن وضعیت اقتصاد آمریکا در دوران اوباما چه بوده است.

▫️ اکنون، اگر شنونده‌ی پرسش بالا هوشیار نباشد (که بسیاری اوقات نیست!)، به پیروی از مجری، صدق گزاره‌ی «در دوره‌ی ریاست‌جمهوری اوباما ...» را مسلم می‌انگارد و متوجه نمی‌شود که این گزاره ممکن است کاذب باشد.

▫️ اگر مجری روند منطقی را طی می‌کرد و ابتدا صدق یا کذب خود گزاره‌ی «در دوره‌ی ریاست جمهوری اوباما ...» را به بحث می‌گذاشت و سپس (در صورتی که صدق گزاره معلوم می‌شد) پرسشش را مطرح می‌کرد، شنونده در چنین دامی نمی‌افتاد.

▫️ اگر مجری عمداً پرسشش را به این شکل مطرح کرده باشد تا صدق گزاره‌ی مورد بحث را به مخاطب القا کند، از ترفند «پرسش قلاده‌ای» استفاده کرده است.

▫️ نمونه‌ی دیگرِ استفاده از این ترفند در دادگاه‌هاست؛ مثلاً هنگامی است که دادستان از فردی که متهم به قتل است می‌پرسد «چرا مقتول را کشتی؟».

▫️ نمونه‌ی دیگر، هنگامی رخ می‌دهد که مادرزنتان از شما می‌پرسد «آیا هنوز دخترم را اذیت می‌کنی؟» (که این گزاره درونش جاسازی شده است که «تو قبلاً دخترم را اذیت می‌کرده‌ای»).

▫️ غالباً استفاده از این ترفند را یک مغالطه در نظر می‌گیرند، اما این کار به نظر ما گمراه‌کننده است، زیرا کسی که این ترفند را به کار می‌برد استدلال نکرده است، بلکه صرفاً کوشیده است تا با جا‌ی‌دادن یک گزاره در پرسش مخاطب را فریب داده و به پذیرش آن گزاره سوق دهد.

▫️ چرا این ترفند را «پرسش قلاده‌ای» می‌نامیم؟ چون گوینده می‌کوشد پرسش را همچون قلاده‌ای به گردن مخاطب بیندازد و او را، بدون آگاهی و رضایت خودش، به سمت پذیرفتن یک باور یا تأیید صدق یک گزاره سوق دهد.

▫️ با توجه به اینکه پرسش‌های قلاده‌ای مخاطب را به سمت باوری سوق می‌دهند، می‌توان آنها را «پرسش‌های سوق‌دهنده» نیز نامید.

📚 با استفاده از کتاب «راهنمای تفکر نقادانه»، نوشته‌ی تریسی باول و گری کمپ

🌐 اگر کانال «سنجشگرانه‌اندیشی» را مفید می‌دانید، آن را به دوستانتان معرفی کنید:
🆔 @sanjeshgaraneh
چگونه یک نوشته‌ی استدلالی را ارزیابی کنیم؟

🔳 ملاک‌های ارزشگذاری استدلال نویسنده

1️⃣ غایت: غایت استدلال‌کننده چیست؟ آیا نویسنده غایتش را به طور واضح بیان کرده است؟ یا، آیا می‌توان بر اساس متن نوشته‌اش فهمید که غایت استدلالش چیست؟ آیا غایتش موجه است؟

2️⃣ پرسش: آیا پرسش مورد بحث به‌خوبی بیان شده است؟ آیا واضح و غیرمتعصبانه است؟ آیا شیوه‌ی بیان پرسش به نحوی هست که پیچیدگی‌های موضوع مورد بحث را نشان دهد؟ آیا پرسش و غایت ربط و مناسبت مستقیمی با یکدیگر دارند؟

3️⃣ اطلاعات: آیا شواهد، تجربه‌ها، و/یا اطلاعاتی که نویسنده عرضه کرده مناسبت دارند؟ آیا برای این موضوع حیاتی‌اند؟ آیا اطلاعات عرضه‌شده درست‌اند؟ آیا نویسنده به پیچیدگی‌های موضوع توجه دارد؟

4️⃣ مفهوم‌ها: آیا نویسنده سعی کرده است، به هنگام ضرورت، به مفهوم‌ها وضوح ببخشد؟ آیا شیوه‌ی استفاده از مفهوم‌ها موجه است؟

5️⃣ انگاشته‌ها: آیا نویسنده به مطالبی که انگاشته (یا مسلّم گرفته) حساس بوده است؟ (آیا به انگاشته‌هایی که تردیدافکنی در آنها می‌تواند معقول باشد توجه داشته است؟) آیا نویسنده، در جاهایی که از انگاشته‌های مشکوک استفاده کرده، به مشکل‌هایی که این انگاشته‌ها ممکن است داشته باشند پرداخته است یا از کنار آنها عبور کرده است؟

6️⃣ استنتاج‌ها: آیا نویسنده سیر استدلالی‌ای عرضه می‌کند که به‌خوبی توضیح دهد نتیجه‌های اصلی او چگونه به دست آمده‌اند؟

7️⃣ نظرگاه: آیا نویسنده به استدلال‌ها یا نظرگاه‌های دیگر که مناسبت دارند حساسیت نشان می‌دهد؟ آیا به انتقادهایی که ممکن است بر اساس نظرگاه‌های مناسبت‌دارِ دیگر مطرح شوند توجه دارد و به آنها پاسخ می‌دهد؟

8️⃣ برآیندها: آیا نویسنده به برآیندها و پیامدهای دیدگاه‌هایی که اتخاذ می‌کند حساسیت نشان می‌دهد؟

📚 برگرفته از کتاب «مفهوم‌ها و ابزارهای تفکر نقادانه»
◀️ مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/756

🌐 کانال «سنجشگرانه‌اندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
📚 نوشته‌ی پشت جلد کتاب «مغالطه‌های پرکاربرد»

✴️ «فریب» بخشی از زندگی روزمره‌ی انسان‌هاست. ما فریب می‌دهیم و فریب می‌خوریم؛ راست را دروغ و دروغ را راست جلوه می‌دهیم. جالب اینجاست که خیلی وقت‌ها حتی خودمان را هم فریب می‌دهیم و حقیقت را برای خودمان هم واژگونه می‌کنیم.

✴️ یکی از مهم‌ترین ابزارهای ما برای این خودفریبی‌ها و دیگرفریبی‌ها «مغالطه» است. به استدلال‌های نادرستی که برای اقناع خودمان و دیگران مورد استفاده قرار می‌دهیم «مغالطه» گفته می‌شود.

✴️ نویسندگان این کتاب در ظاهر می‌خواهند استفاده از مغالطه‌ها را به خواننده بیاموزند اما در واقع سعی می‌کنند او را با پرکاربردترین مغالطه‌ها که در دنیای سیاست و تبلیغات و ... مورد استفاده قرار می‌گیرند آشنا کنند تا هم خودش قربانی مغالطه‌ها نشود و هم از به کار بردن مغالطه‌ها در مقابل دیگران بپرهیزد.

✴️ در شیوه‌ی سنتیِ آموزشِ مغالطه‌ها، صرفاً اسم و تعریف مغالطه‌ها و مثال‌هایی از آنها را برای مخاطب بیان می‌کنند.

✴️ نویسندگان این کتاب سعی کرده‌اند از شیوه‌ی عمیق‌تری استفاده کنند تا تأثیر بیشتری بر خواننده بگذارد: ربط دادنِ مغالطه‌ها به تلاش انسان برای تحقق منافع و امیال نامعقول.

💠 آدرس سایت ناشر برای تهیه‌ی اینترنتی کتاب:
https://nashrenow.com

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
💢در باب انتقاد از دوست

↙️ حقیقت به ناچار تلخ است و از این تلخی زهر کشنده‌ی بیزاری و دشمنی به بار می‌‌آید، اما خوشگویی و حقیقت پوشی از آن شوم‌تر است زیرا بر خطای دوست لبخند زدن،‌ او را در سراشیبیِ پرتگاه دیدن و دست یاری دراز نکردن است.

↙️ پند و راهنمایی را باید ملایم و دلپذیر ساخت و ملامت و نکوهش را باید با هزار تدبیر از خارهای گزنده پیراست. و اما اگر گاه باید خطای دوست را ندیده گرفت، چه بهتر که به سکوت یا تبسمی بس کنیم و از موافقت بپرهیزیم و تصدیق کار ناروا را به ناجوانمردان واگذاریم.

↙️ با دوست نباید همچو با حاکمی جبار و مستبد،‌خاضعانه و به تملق رفتار کرد بلکه اگر تاب تحمل پند و حقیقت ندارد، سزاست که از نجات و سعادتش ناامید باشیم و به حال خودش رها کنیم.

↙️ به قول کاتن، دشمن عیب‌جو از رفیق غماض که ما را در اشتباه خود نگاه بدارد مهربان‌تر و مغتنم‌تر است؛ و عجب اینکه از عیب و خطای خود رنجور نشویم ولی از دوستی که ما را به آن عیب و خطا متوجه کند برنجیم و کینه به دل بگیریم.

📚 از کتابِ «راز دوستی»، اثرِ سیسرون

🌐 کانال «فلسفه‌ورز»:
🆔 @falsafe_varz
💢 انتشار چاپ ششم کتاب «مغالطه‌های پرکاربرد»

🔅 هدف کتاب: آشنایی خواننده با مفهوم مغالطه و برخی از مغالطه‌های پرکاربرد

نویسندگان: ریچارد پل و لیندا الدر
بازنویسی: مهدی خسروانی
ناشر: نشر نو

▪️ متن پشت جلد:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/924
▪️ مقدمه:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/723

▪️ دانلود فایل پی‌دی‌اف گزیده‌ی کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/712

▪️ سایت ناشر برای تهیه‌ی اینترنتی:
https://nashrenow.com/

🌐 کانال سنجشگرانه‌اندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
2024/09/28 15:36:13
Back to Top
HTML Embed Code: