💢 ابهام در سخن و اندیشه نشانهی چیست؟
✍🏼 مهدی خسروانی
▪️ ابهام بسیاری اوقات نشاندهندهی این است که گوینده هیچ سخن باارزش یا استدلال خاصی ندارد و فقط با پیچیده کردن و مبهم کردنِ مطلب میخواهند ظاهری آبرومند به گفتهی خودش بدهد. وقتی کسی سخن باارزشی دارد یا استدلالی قوی دارد، طبعاً میکوشد سخنش را به واضحترین شکل بیان کند تا باارزش بودن سخنش یا قوی بودن استدلالش روشن شود. به همین سبب است که جان سرل میگوید: «ابهام پناهنگاه بیکفایتان است».
▪️ وضوح بخشی به نوشتهها و اندیشهها برای صاحب اندیشه نیز ارزشمند و مهم است. گاه، اگر به سخنمان یا نوشتهمان وضوح ببخشیم در کمال شگفتی در مییابیم که اساساً سخن باارزش یا جدیدی نگفتهایم، اما این مطلب به دلیل ابهامش بر خودمان هم پوشیده بود.
▪️ همهی اینها بدان معنا نیست که هر سخنی که ابهام داشت یا نتوانستیم به راحتی بفهمیم بیارزش است. ممکن است مطلب بهراستی پیچیده باشد. یا حتی ممکن است سخن باارزشی باشد که میشد آن را واضحتر هم گفت اما نویسنده موفق به بیان واضح مطلب نشده است. ولی این دلیل نمیشود که آن را باارزش بدانیم یا خودمان را از بینشهایی که میتوان از آن مطلب گرفت محروم کنیم. با این حال، باید به دو نکته توجه کرد. اول اینکه اگر میخواهیم برای فهمیدنِ چیزی وقت صرف کنیم باید دستکم اهمیتش به وضوح برایمان روشن شده باشد. و دوم اینکه هر چیزی را ابتدا به وضوح بفهمیم بعد بپذیریم؛ بدانیم که چه چیزی را پذیرفتهایم.
🌐 اگر مطالب کانال سنجشگرانهاندیشی را میپسندید آن را به دیگران نیز معرفی کنید:
🆔@sanjeshgaraneh
✍🏼 مهدی خسروانی
▪️ ابهام بسیاری اوقات نشاندهندهی این است که گوینده هیچ سخن باارزش یا استدلال خاصی ندارد و فقط با پیچیده کردن و مبهم کردنِ مطلب میخواهند ظاهری آبرومند به گفتهی خودش بدهد. وقتی کسی سخن باارزشی دارد یا استدلالی قوی دارد، طبعاً میکوشد سخنش را به واضحترین شکل بیان کند تا باارزش بودن سخنش یا قوی بودن استدلالش روشن شود. به همین سبب است که جان سرل میگوید: «ابهام پناهنگاه بیکفایتان است».
▪️ وضوح بخشی به نوشتهها و اندیشهها برای صاحب اندیشه نیز ارزشمند و مهم است. گاه، اگر به سخنمان یا نوشتهمان وضوح ببخشیم در کمال شگفتی در مییابیم که اساساً سخن باارزش یا جدیدی نگفتهایم، اما این مطلب به دلیل ابهامش بر خودمان هم پوشیده بود.
▪️ همهی اینها بدان معنا نیست که هر سخنی که ابهام داشت یا نتوانستیم به راحتی بفهمیم بیارزش است. ممکن است مطلب بهراستی پیچیده باشد. یا حتی ممکن است سخن باارزشی باشد که میشد آن را واضحتر هم گفت اما نویسنده موفق به بیان واضح مطلب نشده است. ولی این دلیل نمیشود که آن را باارزش بدانیم یا خودمان را از بینشهایی که میتوان از آن مطلب گرفت محروم کنیم. با این حال، باید به دو نکته توجه کرد. اول اینکه اگر میخواهیم برای فهمیدنِ چیزی وقت صرف کنیم باید دستکم اهمیتش به وضوح برایمان روشن شده باشد. و دوم اینکه هر چیزی را ابتدا به وضوح بفهمیم بعد بپذیریم؛ بدانیم که چه چیزی را پذیرفتهایم.
🌐 اگر مطالب کانال سنجشگرانهاندیشی را میپسندید آن را به دیگران نیز معرفی کنید:
🆔@sanjeshgaraneh
📚 چاپ ششم کتاب «مغالطههای پرکاربرد» به زودی منتشر میشود
◀️ هدف کتاب: آشنایی خواننده با مفهوم مغالطه و برخی از مغالطههای پرکاربرد
🖋 نویسندگان: ریچارد پل و لیندا الدر
🖋 بازنویسی: مهدی خسروانی
◻️ ناشر: نشر نو
▪️ متن پشت جلد:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/718
▪️ مقدمه:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/723
▪️ دانلود فایل پیدیاف گزیدهی کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/712
▪️ سایت ناشر برای تهیهی اینترنتی:
https://nashrenow.com/
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
◀️ هدف کتاب: آشنایی خواننده با مفهوم مغالطه و برخی از مغالطههای پرکاربرد
🖋 نویسندگان: ریچارد پل و لیندا الدر
🖋 بازنویسی: مهدی خسروانی
◻️ ناشر: نشر نو
▪️ متن پشت جلد:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/718
▪️ مقدمه:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/723
▪️ دانلود فایل پیدیاف گزیدهی کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/712
▪️ سایت ناشر برای تهیهی اینترنتی:
https://nashrenow.com/
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
❓ چرا باید سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه) را آموخت؟
✍🏼 پاسخ ریچارد پُل:
▪️ همهی ما میاندیشیم. اندیشیدن طبیعت ماست. اما بسیاری از «اندیشیدن»های ما، اگر آنها را به حال خود رها کنیم و بر آنها نظارت نکنیم، متعصبانه، تحریفشده، بخشینگرانه، ناآگاهانه، یا آلوده به پیشداوری میشوند. ولی نکته اینجاست که اندیشیدنِ ما بر کیفیت زندگی و نتیجهی کارهایمان مستقیماً تأثیر میگذارد. بیکیفیتیِ اندیشیدن زیانهای فراوانی به ما میرساند و بر کل زندگیمان تأثیر منفی میگذارد. بنابراین، ضرورت دارد که برای ارتقای کیفیت اندیشیدنمان و رسیدن به تعالی فکری کاری بکنیم. و تنها راه برای دستیابی به تعالی فکری کوششِ بابرنامه و روشمند است.
▪️ سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقّادانه) هنرِ تحلیل و ارزشگذاریِ اندیشیدن با هدفِ ارتقادادنِ آن است. و از این رو، به ما کمک میکند تا کیفیت اندیشیدنمان را ارتقا دهیم و از این طریق بر جنبههای گوناگون زندگیمان تأثیری مثبت بگذاریم.
📚 برگرفته از کتاب «مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه»، ص. 13
◀️ مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/756
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
✍🏼 پاسخ ریچارد پُل:
▪️ همهی ما میاندیشیم. اندیشیدن طبیعت ماست. اما بسیاری از «اندیشیدن»های ما، اگر آنها را به حال خود رها کنیم و بر آنها نظارت نکنیم، متعصبانه، تحریفشده، بخشینگرانه، ناآگاهانه، یا آلوده به پیشداوری میشوند. ولی نکته اینجاست که اندیشیدنِ ما بر کیفیت زندگی و نتیجهی کارهایمان مستقیماً تأثیر میگذارد. بیکیفیتیِ اندیشیدن زیانهای فراوانی به ما میرساند و بر کل زندگیمان تأثیر منفی میگذارد. بنابراین، ضرورت دارد که برای ارتقای کیفیت اندیشیدنمان و رسیدن به تعالی فکری کاری بکنیم. و تنها راه برای دستیابی به تعالی فکری کوششِ بابرنامه و روشمند است.
▪️ سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقّادانه) هنرِ تحلیل و ارزشگذاریِ اندیشیدن با هدفِ ارتقادادنِ آن است. و از این رو، به ما کمک میکند تا کیفیت اندیشیدنمان را ارتقا دهیم و از این طریق بر جنبههای گوناگون زندگیمان تأثیری مثبت بگذاریم.
📚 برگرفته از کتاب «مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه»، ص. 13
◀️ مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/756
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
از فلسفه تا بعد
کانالی برای اندیشیدن، معرفی کتاب، فیلم، موسیقی، بررسی اندیشه، و ابزار فلسفیدن:
https://www.tg-me.com/azfalsafetabaad
کانالی برای اندیشیدن، معرفی کتاب، فیلم، موسیقی، بررسی اندیشه، و ابزار فلسفیدن:
https://www.tg-me.com/azfalsafetabaad
💢 خاستگاه تاریخی سنجشگرانه اندیشی
✍🏼 مهدی خسروانی
▫️ به باور بیشتر صاحبنظران، جان دیوئی ، فیلسوف پراگماتیست آمریکایی، پایهگذار سنجشگرانهاندیشی بوده است. دو عامل در فلسفهی دیوئی موجب شد که او سنّت یا جنبشی را پایهگذاری کند که امروزه «سنجشگرانهاندیشی» نامیده میشود. عامل نخست اینکه دیوئی منتقد منطقِ زمان خودش بود و معتقد بود که فیلسوفان و منطقدانان پیوند خودشان را با روشهای تحقیقی که علوم از آنها استفاده میکنند قطع کردهاند. بر همین اساس بود که خودش منطقی به نام «منطق آزمایشی» یا «منطق ابزاری» را پدید آورد. عامل دوّم توجه ویژهی دیوئی به فلسفهی آموزش و پرورش بود. او بر این باور بود که وظیفهی اصلی آموزش و پرورش این است که دانشآموزان و دانشجویان را برای بهتر اندیشیدن آماده کند.
▫️ در سالهای میانی قرن بیستم، دغدغهی دوم دیوئی پیگیری شد؛ یعنی سعی کردند دانشجویان (و احیاناً دانشآموزان) را برای بهتر اندیشیدن آماده کنند. امّا، برای رسیدن به این هدف، به شیوهای ناکارآمد متوسل شدند: آموزش منطق صوری. تقریباً از اواخر دههی 1960 بود که به ناکارآمدی منطق صوری در این زمینه پی بردند و به این نتیجه رسیدند که آموزش منطق صوری، بهتنهایی، نمیتواند توانایی اندیشیدن و استدلال کردن را در دانشجویان بالا ببرد. بر همین اساس، ابتدا منطق غیرصوری و سپس دانشهای دیگر فلسفی (و گاه غیرفلسفی) را نیز اضافه کردند. در نتیجه، قلمروی از دانش (با خصلت میانرشتهای) پدید آمد که امروزه سنجشگرانهاندیشی نامیده میشود.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
✍🏼 مهدی خسروانی
▫️ به باور بیشتر صاحبنظران، جان دیوئی ، فیلسوف پراگماتیست آمریکایی، پایهگذار سنجشگرانهاندیشی بوده است. دو عامل در فلسفهی دیوئی موجب شد که او سنّت یا جنبشی را پایهگذاری کند که امروزه «سنجشگرانهاندیشی» نامیده میشود. عامل نخست اینکه دیوئی منتقد منطقِ زمان خودش بود و معتقد بود که فیلسوفان و منطقدانان پیوند خودشان را با روشهای تحقیقی که علوم از آنها استفاده میکنند قطع کردهاند. بر همین اساس بود که خودش منطقی به نام «منطق آزمایشی» یا «منطق ابزاری» را پدید آورد. عامل دوّم توجه ویژهی دیوئی به فلسفهی آموزش و پرورش بود. او بر این باور بود که وظیفهی اصلی آموزش و پرورش این است که دانشآموزان و دانشجویان را برای بهتر اندیشیدن آماده کند.
▫️ در سالهای میانی قرن بیستم، دغدغهی دوم دیوئی پیگیری شد؛ یعنی سعی کردند دانشجویان (و احیاناً دانشآموزان) را برای بهتر اندیشیدن آماده کنند. امّا، برای رسیدن به این هدف، به شیوهای ناکارآمد متوسل شدند: آموزش منطق صوری. تقریباً از اواخر دههی 1960 بود که به ناکارآمدی منطق صوری در این زمینه پی بردند و به این نتیجه رسیدند که آموزش منطق صوری، بهتنهایی، نمیتواند توانایی اندیشیدن و استدلال کردن را در دانشجویان بالا ببرد. بر همین اساس، ابتدا منطق غیرصوری و سپس دانشهای دیگر فلسفی (و گاه غیرفلسفی) را نیز اضافه کردند. در نتیجه، قلمروی از دانش (با خصلت میانرشتهای) پدید آمد که امروزه سنجشگرانهاندیشی نامیده میشود.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
❓ «خلط همبستگی با علت» یعنی چه؟
▫️ خلط همبستگی و علت یعنی اینکه همبستگی را با علت اشتباه بگیریم؛ یعنی اینکه همبستگی دو رویداد را شاهدی قطعی بر رابطهی علّي مستقیم میان آنها را بگیریم. اما همبستگی یعنی چه؟ «همبستگی» میان دو رویداد یعنی اینکه هرگاه یکی از آنها یافت میشود، دیگری نیز یافت شود.
▫️ برای مثال، دو رویدادِ «افزایش استفاده از کولر» و «شل شدن آسفالت خیابانها» با هم همبستهاند؛ زیرا معمولاً هر دو در فصل گرما رخ میدهند. به عبارت دیگر، هرگاه که رویداد «افزایش استفاده از کولر» یافت میشود رویداد «شل شدن آسفالت خیابانها» نیز یافت میشود. اما آیا میان این دو رابطهی علّی وجود دارد؟ آیا یکی از این دو رویداد علت رویداد دیگر است؟ مسلماً خیر. در این گونه موارد، معمولاً، هر دو رویدادِ همبسته، یک علت مشترک دارند (در اینجا، گرمای تابستان علت هر دو رویداد است). بعضی وقتها نیز، همبستگی صرفاً ناشی از تصادف است.
▫️ البته این بدان معنا نیست که همبستگیها هیچگاه نمیتوانند نشاندهندهی رابطهی علّی باشند. برعکس؛ همبستگیها اساس بیشترِ داوریهای علّي هستند. با این حال، ضرورت دارد که به خطاهایی که معمولاً هنگام اندیشیدن دربارهی علت رخ میدهند حساس باشیم. هنگامی که میکوشیم علت پدیدهها را کشف کنیم، کشف «همبستگی» بین دو رویدادی که ممکن است علت و معلول باشند صرفاً «گام نخست» است، نه بیشتر!
📚 برگرفته از کتاب «اندیشیدن؛ گام نخست در تفکر نقادانه»، ص 96-98
◀️ مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/772
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
▫️ خلط همبستگی و علت یعنی اینکه همبستگی را با علت اشتباه بگیریم؛ یعنی اینکه همبستگی دو رویداد را شاهدی قطعی بر رابطهی علّي مستقیم میان آنها را بگیریم. اما همبستگی یعنی چه؟ «همبستگی» میان دو رویداد یعنی اینکه هرگاه یکی از آنها یافت میشود، دیگری نیز یافت شود.
▫️ برای مثال، دو رویدادِ «افزایش استفاده از کولر» و «شل شدن آسفالت خیابانها» با هم همبستهاند؛ زیرا معمولاً هر دو در فصل گرما رخ میدهند. به عبارت دیگر، هرگاه که رویداد «افزایش استفاده از کولر» یافت میشود رویداد «شل شدن آسفالت خیابانها» نیز یافت میشود. اما آیا میان این دو رابطهی علّی وجود دارد؟ آیا یکی از این دو رویداد علت رویداد دیگر است؟ مسلماً خیر. در این گونه موارد، معمولاً، هر دو رویدادِ همبسته، یک علت مشترک دارند (در اینجا، گرمای تابستان علت هر دو رویداد است). بعضی وقتها نیز، همبستگی صرفاً ناشی از تصادف است.
▫️ البته این بدان معنا نیست که همبستگیها هیچگاه نمیتوانند نشاندهندهی رابطهی علّی باشند. برعکس؛ همبستگیها اساس بیشترِ داوریهای علّي هستند. با این حال، ضرورت دارد که به خطاهایی که معمولاً هنگام اندیشیدن دربارهی علت رخ میدهند حساس باشیم. هنگامی که میکوشیم علت پدیدهها را کشف کنیم، کشف «همبستگی» بین دو رویدادی که ممکن است علت و معلول باشند صرفاً «گام نخست» است، نه بیشتر!
📚 برگرفته از کتاب «اندیشیدن؛ گام نخست در تفکر نقادانه»، ص 96-98
◀️ مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/772
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
Forwarded from زنده باد فلسفه! | مسعود زنجانی (Masoud Zanjani)
91 - کتابشناسی فلسفهٔ اخلاق در زبان فارسی:
تدوین: #مسعود_زنجانی
@vivaphilosophy
کتابشناسی فلسفهٔ اخلاق در زبان فارسی:
(۴۲ عنوان در اخلاق هنجاری و فرااخلاق)
الف ـ کتابهای مرجع:
۱- فرهنگنامهٔ تاریخی مفاهیم فلسفه - جلد سوم: فلسفهٔ اخلاق (۴۱ مدخل)؛ سرویراستاران: یوآخیم ریتر، کارلفرید گروندِر، گُتفرید گابریل؛ ویراستاران ترجمه: محمدرضا حسینی بهشتی و بهمن پازوکی؛ مٶسسهٔ حکمت و فلسفه ايران، مؤسسه نوارغنون؛ ۱۳۹۴.
۲- دانشنامهٔ فلسفهٔ اخلاق (۶۸ مدخل)، سرویراستاران: پل ادواردز، دونالد بورچرت؛ ترجمه و تدوین انشاءالله رحمتی؛ سوفیا؛ ۱۳۹۲.
۲.۱- اخلاقشناسی؛ تامس نیگل؛ جواد حیدری؛ نگاه معاصر؛ ۱۳۹۳. (این کتاب ترجمهٔ دیگری از مدخل نخست کتاب پیشین است)
۳- فرهنگ توصیفی فلسفهٔ اخلاق؛ تٲلیف و ترجمهٔ مسعود علیا؛ مٶسسهٔ حکمت و فلسفهٔ ايران، هرمس؛ ۱۳۹۱.
ب - کتابهای ترجمه شده (سیر آسان به مشکل):
۱- راهنمای عملی اخلاق، آنتونی وِستُن، راضیه سلیمزاده؛ ققنوس؛ ۱۳۹۳.
۲ـ فلسفهٔ اخلاق (حکمت عملی)؛ ژکس؛ ابوالقاسم پورحسینی؛ امیرکبیر؛ چاپ اول: ۱۳۵۵؛ چاپ دوم: ۱۳۶۲.
۳- داوری اخلاقی: فلسفهٔ اخلاق چیست؟؛ هکتور زاگال، خوزه گالیندو؛ احمد علیحیدری؛ حکمت؛ ۱۳۸۶.
۴- فلسفهٔ اخلاق؛ جیمز ریچلز؛ آرش اخگری؛ حکمت؛ ۱۳۸۷. (بخشی از کتاب رویکرد تاریخی دارد)
۴.۱- عناصر فلسفهٔ اخلاق؛ جیمز ریچلز؛ محمود فتحعلی، علیرضا آلبویه؛ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی؛ ۱۳۹۲.
(این کتاب ترجمهٔ دیگری از کتاب پیشین است)
۵- درآمدی جدید به فلسفهٔ اخلاق؛ هری گنسلر؛ حمیده بحرینی؛ آسمان خیال؛ ۱۳۸۵.
۵.۱- درآمدی جدید به فلسفهٔ اخلاق معاصر؛ هری گنسلر؛ مهدی اخوان؛ علمی و فرهنگی؛ ۱۳۹۱. (این کتاب ترجمهٔ دیگری از کتاب پیشین است)
۶- مسائل اخلاقی: متن آموزشی فلسفهٔ اخلاق؛ مایکل پالمر؛ علیرضا آلبویه؛ سمت، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی؛ ۱۳۸۸.
۷- درآمدی به فلسفهٔ اخلاق؛ اتکینسون، سهراب علوینیا، مرکز ترجمه و نشر کتاب؛ ۱۳۷۰. (بخشی از کتاب رویکرد تاریخی دارد)
۸- درآمدی بر فلسفهٔ اخلاق؛ لویی پویمان؛ شهرام ارشدنژاد؛ گیل؛ ۱۳۷۸.
۹- علم اخلاق؛ مل تامسن؛ مسعود قاسمیان؛ فرهنگ جاوید؛ ۱۳۹۴.
۱۰- فلسفهٔ اخلاق؛ ویلیام فرانکنا؛ هادی صادقی؛ طه؛ ۱۳۷۶.
۱۱- مبانی فلسفهٔ اخلاق؛ رابرت هولمز؛ مسعود علیا؛ ققنوس؛ ۱۳۸۲.
۱۲ـ فلسفهٔ اخلاق در قرن بیستم؛ مری وارنوک؛ ابوالقاسم فنایی، بوستان کتاب؛ ۱۳۸۰.
۱۳- فلسفهٔ اخلاق در قرن حاضر، جفری وارنوک، صادق لاریجانی، علمی و فرهنگی؛ ۱۳۶۲.
۱۴- بصیرت اخلاقی؛ دیوید مکناوتن؛ محمود فتحعلی؛ مٶسسه امام خمینی؛ ۱۳۸۰.
۱۴.۱- نگاه اخلاقی: درآمدی به فلسفهٔ اخلاق؛ دیوید مکناوتن؛ حسن میانداری، سمت؛ ۱۳۸۳.
ج ـ منابع با رویکرد تاریخی:
۱- تاریخ فلسفهٔ اخلاق: گزیدههایی از دائرهالمعارف فلسفهٔ اخلاق؛ سرویراستاران: لارنس بکر، شارلوت بکر؛ گروهی از مترجمان؛ مؤسسهٔ امام خمینی، ۱۳۸۰.
۲- درآمدی تاریخی به اخلاق؛ استفن وارد؛ حسن پویان؛ مرکز؛ ۱۳۷۴.
۳- تاریخچهٔ فلسفهٔ اخلاق؛ السدر مکاینتایر؛ انشاءالله رحمتی؛ حکمت؛ ۱۳۷۹.
د ـ منابع تکمیلی:
۱- نظریههای فلسفهٔ اخلاق؛ سرویراستار: فیلیپا فوت؛ حسین کاجی؛ روزنه؛ ۱۳۸۲.
۲- فصلنامهٔ ارغنون؛ شماره ۱۶: ویژهٔ فلسفهٔ اخلاق؛ تابستان ۱۳۷۹.
۲.۱- نگاهی به فلسفهٔ اخلاق در سدهٔ بیستم؛ استیون دارول، آلن گیبارد، پیتر ریلن؛ مصطفی ملکیان؛ سهروردی؛ ۱۳۸۰. (این کتاب در قالب مقالهای با عنوان "به سوی اخلاقِ پایانِ این قرن؛ پارهای از گرایشها" در منبع پیشین چاپ شده است)
۳- فصلنامهٔ نقد و نظر؛ شمارهٔ ۱۴-۱۳: ویژهٔ اخلاق و دین؛ زمستان و بهار ۱۳۷۷ - ۱۳۷۶.
۴- ارزشهای اخلاقی در عصر علم؛ پل روبیژک؛ نفیسه ساطع، محبوبه ساطع؛ حکمت؛ ۱۳۸۱.
۵- مفاهیم اخلاقی؛ یولیوش کووِشی؛ مهدی خسروانی؛ علمی و فرهنگی؛ ۱۳۸۹.
۶- اخلاق صوری؛ هری گنسلر؛ مهدی اخوان؛ علمی و فرهنگی؛ ۱۳۹۱.
۷- سه چالش با اخلاق؛ جیمز استربا؛ علی حقی؛ جهاد دانشگاهی مشهد؛ ۱۳۸۲.
۸- اخلاق و پیشرفت؛ هوارد سلزام؛ مجید مددی؛ روشنگران: ۱۳۷۵؛ ثالث؛ ۱۳۸۷.
۹- اگزیستانسیالیسم و اخلاق؛ مری وارنوک؛ مسعود علیا؛ ققنوس؛ ۱۳۷۹.
۱۰- اخلاق نظری و علم آداب؛ ژرژ گوریچ؛ حسن حبیبی؛ قلم؛ ۱۳۵۸.
هـ ـ متون پایهٔ معاصر (گزیده):
۱- مبانی اخلاق؛ جرج ادوارد مور؛ غلامحسین توکلی، علیعسگری یزدی؛ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، سمت؛ ۱۳۸۸.
۲- اخلاق؛ جرج ادوارد مور؛ اسماعیل سعادت؛ علمی و فرهنگی؛ ۱۳۶۶.
۳- زبان اخلاق؛ ریچارد هیر. امیر دیوانی؛ طه؛ ۱۳۸۳.
۴- در پی فضیلت؛ السدر مکاینتایر؛ حمید شهریاری، محمدعلی شمالی؛ سمت؛ ۱۳۹۰.
۵- سیطرهٔ خیر، آیریس مرداک؛ شیرین طالقانی؛ نشر شور؛ ۱۳۸۷.
۶- اخلاق؛ ادگار مورن؛ امیر نیکپی؛ نگاه معاصر؛ ۱۳۹۳.
۷- اخلاق: رسالهای در ادراک بشر؛ آلن بدیو؛ باوند بهپور؛ چشمه؛ ۱۳۸۷.
www.tg-me.com/vivaphilosophy
تدوین: #مسعود_زنجانی
@vivaphilosophy
کتابشناسی فلسفهٔ اخلاق در زبان فارسی:
(۴۲ عنوان در اخلاق هنجاری و فرااخلاق)
الف ـ کتابهای مرجع:
۱- فرهنگنامهٔ تاریخی مفاهیم فلسفه - جلد سوم: فلسفهٔ اخلاق (۴۱ مدخل)؛ سرویراستاران: یوآخیم ریتر، کارلفرید گروندِر، گُتفرید گابریل؛ ویراستاران ترجمه: محمدرضا حسینی بهشتی و بهمن پازوکی؛ مٶسسهٔ حکمت و فلسفه ايران، مؤسسه نوارغنون؛ ۱۳۹۴.
۲- دانشنامهٔ فلسفهٔ اخلاق (۶۸ مدخل)، سرویراستاران: پل ادواردز، دونالد بورچرت؛ ترجمه و تدوین انشاءالله رحمتی؛ سوفیا؛ ۱۳۹۲.
۲.۱- اخلاقشناسی؛ تامس نیگل؛ جواد حیدری؛ نگاه معاصر؛ ۱۳۹۳. (این کتاب ترجمهٔ دیگری از مدخل نخست کتاب پیشین است)
۳- فرهنگ توصیفی فلسفهٔ اخلاق؛ تٲلیف و ترجمهٔ مسعود علیا؛ مٶسسهٔ حکمت و فلسفهٔ ايران، هرمس؛ ۱۳۹۱.
ب - کتابهای ترجمه شده (سیر آسان به مشکل):
۱- راهنمای عملی اخلاق، آنتونی وِستُن، راضیه سلیمزاده؛ ققنوس؛ ۱۳۹۳.
۲ـ فلسفهٔ اخلاق (حکمت عملی)؛ ژکس؛ ابوالقاسم پورحسینی؛ امیرکبیر؛ چاپ اول: ۱۳۵۵؛ چاپ دوم: ۱۳۶۲.
۳- داوری اخلاقی: فلسفهٔ اخلاق چیست؟؛ هکتور زاگال، خوزه گالیندو؛ احمد علیحیدری؛ حکمت؛ ۱۳۸۶.
۴- فلسفهٔ اخلاق؛ جیمز ریچلز؛ آرش اخگری؛ حکمت؛ ۱۳۸۷. (بخشی از کتاب رویکرد تاریخی دارد)
۴.۱- عناصر فلسفهٔ اخلاق؛ جیمز ریچلز؛ محمود فتحعلی، علیرضا آلبویه؛ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی؛ ۱۳۹۲.
(این کتاب ترجمهٔ دیگری از کتاب پیشین است)
۵- درآمدی جدید به فلسفهٔ اخلاق؛ هری گنسلر؛ حمیده بحرینی؛ آسمان خیال؛ ۱۳۸۵.
۵.۱- درآمدی جدید به فلسفهٔ اخلاق معاصر؛ هری گنسلر؛ مهدی اخوان؛ علمی و فرهنگی؛ ۱۳۹۱. (این کتاب ترجمهٔ دیگری از کتاب پیشین است)
۶- مسائل اخلاقی: متن آموزشی فلسفهٔ اخلاق؛ مایکل پالمر؛ علیرضا آلبویه؛ سمت، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی؛ ۱۳۸۸.
۷- درآمدی به فلسفهٔ اخلاق؛ اتکینسون، سهراب علوینیا، مرکز ترجمه و نشر کتاب؛ ۱۳۷۰. (بخشی از کتاب رویکرد تاریخی دارد)
۸- درآمدی بر فلسفهٔ اخلاق؛ لویی پویمان؛ شهرام ارشدنژاد؛ گیل؛ ۱۳۷۸.
۹- علم اخلاق؛ مل تامسن؛ مسعود قاسمیان؛ فرهنگ جاوید؛ ۱۳۹۴.
۱۰- فلسفهٔ اخلاق؛ ویلیام فرانکنا؛ هادی صادقی؛ طه؛ ۱۳۷۶.
۱۱- مبانی فلسفهٔ اخلاق؛ رابرت هولمز؛ مسعود علیا؛ ققنوس؛ ۱۳۸۲.
۱۲ـ فلسفهٔ اخلاق در قرن بیستم؛ مری وارنوک؛ ابوالقاسم فنایی، بوستان کتاب؛ ۱۳۸۰.
۱۳- فلسفهٔ اخلاق در قرن حاضر، جفری وارنوک، صادق لاریجانی، علمی و فرهنگی؛ ۱۳۶۲.
۱۴- بصیرت اخلاقی؛ دیوید مکناوتن؛ محمود فتحعلی؛ مٶسسه امام خمینی؛ ۱۳۸۰.
۱۴.۱- نگاه اخلاقی: درآمدی به فلسفهٔ اخلاق؛ دیوید مکناوتن؛ حسن میانداری، سمت؛ ۱۳۸۳.
ج ـ منابع با رویکرد تاریخی:
۱- تاریخ فلسفهٔ اخلاق: گزیدههایی از دائرهالمعارف فلسفهٔ اخلاق؛ سرویراستاران: لارنس بکر، شارلوت بکر؛ گروهی از مترجمان؛ مؤسسهٔ امام خمینی، ۱۳۸۰.
۲- درآمدی تاریخی به اخلاق؛ استفن وارد؛ حسن پویان؛ مرکز؛ ۱۳۷۴.
۳- تاریخچهٔ فلسفهٔ اخلاق؛ السدر مکاینتایر؛ انشاءالله رحمتی؛ حکمت؛ ۱۳۷۹.
د ـ منابع تکمیلی:
۱- نظریههای فلسفهٔ اخلاق؛ سرویراستار: فیلیپا فوت؛ حسین کاجی؛ روزنه؛ ۱۳۸۲.
۲- فصلنامهٔ ارغنون؛ شماره ۱۶: ویژهٔ فلسفهٔ اخلاق؛ تابستان ۱۳۷۹.
۲.۱- نگاهی به فلسفهٔ اخلاق در سدهٔ بیستم؛ استیون دارول، آلن گیبارد، پیتر ریلن؛ مصطفی ملکیان؛ سهروردی؛ ۱۳۸۰. (این کتاب در قالب مقالهای با عنوان "به سوی اخلاقِ پایانِ این قرن؛ پارهای از گرایشها" در منبع پیشین چاپ شده است)
۳- فصلنامهٔ نقد و نظر؛ شمارهٔ ۱۴-۱۳: ویژهٔ اخلاق و دین؛ زمستان و بهار ۱۳۷۷ - ۱۳۷۶.
۴- ارزشهای اخلاقی در عصر علم؛ پل روبیژک؛ نفیسه ساطع، محبوبه ساطع؛ حکمت؛ ۱۳۸۱.
۵- مفاهیم اخلاقی؛ یولیوش کووِشی؛ مهدی خسروانی؛ علمی و فرهنگی؛ ۱۳۸۹.
۶- اخلاق صوری؛ هری گنسلر؛ مهدی اخوان؛ علمی و فرهنگی؛ ۱۳۹۱.
۷- سه چالش با اخلاق؛ جیمز استربا؛ علی حقی؛ جهاد دانشگاهی مشهد؛ ۱۳۸۲.
۸- اخلاق و پیشرفت؛ هوارد سلزام؛ مجید مددی؛ روشنگران: ۱۳۷۵؛ ثالث؛ ۱۳۸۷.
۹- اگزیستانسیالیسم و اخلاق؛ مری وارنوک؛ مسعود علیا؛ ققنوس؛ ۱۳۷۹.
۱۰- اخلاق نظری و علم آداب؛ ژرژ گوریچ؛ حسن حبیبی؛ قلم؛ ۱۳۵۸.
هـ ـ متون پایهٔ معاصر (گزیده):
۱- مبانی اخلاق؛ جرج ادوارد مور؛ غلامحسین توکلی، علیعسگری یزدی؛ پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، سمت؛ ۱۳۸۸.
۲- اخلاق؛ جرج ادوارد مور؛ اسماعیل سعادت؛ علمی و فرهنگی؛ ۱۳۶۶.
۳- زبان اخلاق؛ ریچارد هیر. امیر دیوانی؛ طه؛ ۱۳۸۳.
۴- در پی فضیلت؛ السدر مکاینتایر؛ حمید شهریاری، محمدعلی شمالی؛ سمت؛ ۱۳۹۰.
۵- سیطرهٔ خیر، آیریس مرداک؛ شیرین طالقانی؛ نشر شور؛ ۱۳۸۷.
۶- اخلاق؛ ادگار مورن؛ امیر نیکپی؛ نگاه معاصر؛ ۱۳۹۳.
۷- اخلاق: رسالهای در ادراک بشر؛ آلن بدیو؛ باوند بهپور؛ چشمه؛ ۱۳۸۷.
www.tg-me.com/vivaphilosophy
Telegram
زنده باد فلسفه! | مسعود زنجانی
اینستاگرام «زنده باد فلسفه»:
instagram.com/vivaphilosophy
"فلسفه باید خودِ زندگی، و به سادگیِ خودِ زندگی، باشد؛ اما نه سادهتر."
فهرست مطالب کانال:
1. www.tg-me.com/vivaphilosophy/955
2. www.tg-me.com/vivaphilosophy/956
3. www.tg-me.com/vivaphilosophy/957
راه تماس:
@massoud4474
instagram.com/vivaphilosophy
"فلسفه باید خودِ زندگی، و به سادگیِ خودِ زندگی، باشد؛ اما نه سادهتر."
فهرست مطالب کانال:
1. www.tg-me.com/vivaphilosophy/955
2. www.tg-me.com/vivaphilosophy/956
3. www.tg-me.com/vivaphilosophy/957
راه تماس:
@massoud4474
Forwarded from سنجشگرانه اندیشی - تفکر نقادانه
کتاب «نظامهای سلطه» مجموعه مصاحبههای دیوید بارسامیان با نوام چامسکی است. چامسکی در این مصاحبهها با دیدی سنجشگرانه به رویدادهای مهم سیاسی-اجتماعی در جهان امروز میپردازد.
کانال سنجشگرانهاندیشی:
@sanjeshgaraneh
کانال سنجشگرانهاندیشی:
@sanjeshgaraneh
❓ اندیشه شما در کدام سطح است؟
📚 شکل برگرفته از کتاب «مفهومها وابزارهای تفکر نقادانه»، صفحهی 24
◀️ مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/756
💠 سایت ناشر برای تهیهی کتاب:
nashrenow.com
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
📚 شکل برگرفته از کتاب «مفهومها وابزارهای تفکر نقادانه»، صفحهی 24
◀️ مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/756
💠 سایت ناشر برای تهیهی کتاب:
nashrenow.com
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه):
🆔 @sanjeshgaraneh
کانال نــورودیـــــلی
گروه علمی، پژوهشی تصویربرداری و آنالیز تصاویر مغز(نیاگ)
⁉️چگونه می توان خواب را به تصویر کشید؟
⁉️چگونه می توان وقوع یک قتل را پیش بینی کرد؟
⁉️چگونه می توان خاطرات را از بین برد؟
این سوالات زمانی ایده هایی جذاب برای یک فیلم سینمایی بودند و آنچه در مغز ما میگذرد بخشی از پیچیده ترین و مهمترین سوالات بشر است. اما امروز به کمک دانش علوم اعصاب ، علوم شناختی و تصویربرداری عصبی با ابزارهای پیشرفته ای چون MRI این ایده های محال محقق شده اند.
صفحه علمی نورودیلی، منتشرکننده ی خبرها، تحلیل ها و مطالب آموزشی به روز و برگزاری دوره های تخصصی و کارگاهی در حوزه علوم اعصاب و تصویربرداری عصبی ست که توسط پژوهشگران و متخصصین این حوزه برنامه ریزی و آماده می شوند.
با نورودیـــلی همراه باشید.
http://www.tg-me.com/NIAGg
گروه علمی، پژوهشی تصویربرداری و آنالیز تصاویر مغز(نیاگ)
⁉️چگونه می توان خواب را به تصویر کشید؟
⁉️چگونه می توان وقوع یک قتل را پیش بینی کرد؟
⁉️چگونه می توان خاطرات را از بین برد؟
این سوالات زمانی ایده هایی جذاب برای یک فیلم سینمایی بودند و آنچه در مغز ما میگذرد بخشی از پیچیده ترین و مهمترین سوالات بشر است. اما امروز به کمک دانش علوم اعصاب ، علوم شناختی و تصویربرداری عصبی با ابزارهای پیشرفته ای چون MRI این ایده های محال محقق شده اند.
صفحه علمی نورودیلی، منتشرکننده ی خبرها، تحلیل ها و مطالب آموزشی به روز و برگزاری دوره های تخصصی و کارگاهی در حوزه علوم اعصاب و تصویربرداری عصبی ست که توسط پژوهشگران و متخصصین این حوزه برنامه ریزی و آماده می شوند.
با نورودیـــلی همراه باشید.
http://www.tg-me.com/NIAGg
💢 آشنایی با یک مغالطه
❓ مغالطهی مصادره به مطلوب چیست؟
▫️ «مصادره به مطلوب» یعنی اینکه وقتی دربارهی درستی یا نادرستی یک دیدگاه (مثلاً الف) بحث میکنید، درستی یا نادرستی خود الف را به صورت پنهانی مفروض بگیرید. این کار، گاه، شامل گنجاندن نتیجهی استدلال در یکی از مقدمهها میشود.
▫️ برای مثال، اگر در یک دعوای حقوقی کسی به اتهام قتل تحت محاکمه است اما به جرم اعتراف نکرده، «قاتل» خواندنِ او مصادره به مطلوب است؛ مگر آنکه جرمش محرز شود. دلیلش این است که هدف از دعوای حقوقی مذکور احراز مجرم بودن یا نبودن متهم است و «قاتل» خواندن او برابر است با مفروض انگاشتن موضعی در همان مسئلهی محل دعوا. به کار بردن این اصطلاح در یک بافت دیگر مصادره به مطلوب نخواهد بود.
▫️ برخی از انواع مصادره به مطلوب در نحوهی طرح پرسش روی میدهند. پرسشهای ترکیبی غالباً مصادره به مطلوبند. اما چگونه؟ اگر این واقعیت که زنی شوهرش را کتک میزده هنوز ثابت نشده باشد، طرح این پرسش از او که «از چه زمانی شروع به کتک زدن شوهرت کردی؟» میتواند مصادره به مطلوب باشد. یا اگر یکی از خویشاوندانتان از شما سؤال کند که قصد دارید در کدام رشتهی دانشگاهی تحصیل کنید، مصادره به مطلوب کرده است.
▫️ در چنین مواردی، درستتر این است که پرسش او را به اجزای تشکیلدهندهاش تجزیه کنید: «آیا قصد دارید به دانشگاه بروید؟» و «اگر بله، قصد دارید در کدام رشته تحصیل کنید؟». در غیر این صورت، طرح پرسشهای ترکیبی نمونهای از مصادره به مطلوب خواهد بود.
▫️ با توجه به آنچه گفتیم شاید چنین به نظر میرسد که تشخیص مصادره به مطلوب نسبتاً آسان است؛ اما در بسیاری از موارد معلوم نیست که چه چیزی باید اثبات شود. در این گونه موارد، نخستین گام این است که موضوع بحث را کاملاً واضح کنیم و مقصود را به صراحت بیان کنیم. فقط هنگامی که موضوع بحث واضح شده باشد میتوان تعیین کرد که مصادره به مطلوب تا چه حد رخ داده است.
📚 برگرفته از کتاب «اندیشیدن؛ گام نخست در تفکر نقادانه».
◀️ مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/772
🌐 اگر مطالب کانال «سنجشگرانهاندیشی» را مفید میدانید، آن را به دیگران نیز معرفی کنید:
🆔 @sanjeshgaraneh
❓ مغالطهی مصادره به مطلوب چیست؟
▫️ «مصادره به مطلوب» یعنی اینکه وقتی دربارهی درستی یا نادرستی یک دیدگاه (مثلاً الف) بحث میکنید، درستی یا نادرستی خود الف را به صورت پنهانی مفروض بگیرید. این کار، گاه، شامل گنجاندن نتیجهی استدلال در یکی از مقدمهها میشود.
▫️ برای مثال، اگر در یک دعوای حقوقی کسی به اتهام قتل تحت محاکمه است اما به جرم اعتراف نکرده، «قاتل» خواندنِ او مصادره به مطلوب است؛ مگر آنکه جرمش محرز شود. دلیلش این است که هدف از دعوای حقوقی مذکور احراز مجرم بودن یا نبودن متهم است و «قاتل» خواندن او برابر است با مفروض انگاشتن موضعی در همان مسئلهی محل دعوا. به کار بردن این اصطلاح در یک بافت دیگر مصادره به مطلوب نخواهد بود.
▫️ برخی از انواع مصادره به مطلوب در نحوهی طرح پرسش روی میدهند. پرسشهای ترکیبی غالباً مصادره به مطلوبند. اما چگونه؟ اگر این واقعیت که زنی شوهرش را کتک میزده هنوز ثابت نشده باشد، طرح این پرسش از او که «از چه زمانی شروع به کتک زدن شوهرت کردی؟» میتواند مصادره به مطلوب باشد. یا اگر یکی از خویشاوندانتان از شما سؤال کند که قصد دارید در کدام رشتهی دانشگاهی تحصیل کنید، مصادره به مطلوب کرده است.
▫️ در چنین مواردی، درستتر این است که پرسش او را به اجزای تشکیلدهندهاش تجزیه کنید: «آیا قصد دارید به دانشگاه بروید؟» و «اگر بله، قصد دارید در کدام رشته تحصیل کنید؟». در غیر این صورت، طرح پرسشهای ترکیبی نمونهای از مصادره به مطلوب خواهد بود.
▫️ با توجه به آنچه گفتیم شاید چنین به نظر میرسد که تشخیص مصادره به مطلوب نسبتاً آسان است؛ اما در بسیاری از موارد معلوم نیست که چه چیزی باید اثبات شود. در این گونه موارد، نخستین گام این است که موضوع بحث را کاملاً واضح کنیم و مقصود را به صراحت بیان کنیم. فقط هنگامی که موضوع بحث واضح شده باشد میتوان تعیین کرد که مصادره به مطلوب تا چه حد رخ داده است.
📚 برگرفته از کتاب «اندیشیدن؛ گام نخست در تفکر نقادانه».
◀️ مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/772
🌐 اگر مطالب کانال «سنجشگرانهاندیشی» را مفید میدانید، آن را به دیگران نیز معرفی کنید:
🆔 @sanjeshgaraneh
Forwarded from پارادوکس
▪️قاعده مهم در فلسفهخوانی این است که هر متن را باید دستکم دوبار خواند. هر یک از این دفعات باید هدف متفاوتی داشته باشد. هدف اولی باید فهم و هدف دومی نقد باشد.
▪️خواندن با هدف فهمیدن، با ذهن باز آغاز میشود. از آنجا که برای فهمیدن معنای متن تلاش میکنید، باید به نویسنده فرصت دهید تا معنا را برایتان روشن کند.
▪️از چهار راه میتوان به این هدف رسید: (1) فهم اولیه به دست آورید؛ (2) اصل «حمل بر احسن» را به کار ببرید؛ (3) فعال بخوانید؛ (4) اندیشههای مرتبط به متن را بیابید.
📖 برگرفته از کتاب: #به_جهان_فلسفه_خوش_آمدید
📝 نویسنده: #مارک_بی_وودهوس
🖋ترجمه: #میلاد_ربیعی
🖨 ناشر: #کتاب_طه
🌐 کانال انتشارات طه:
@tahabooks
🌐 کانال ٰ«فلسفهورز»:
🆔 @falsafe_varz
▪️خواندن با هدف فهمیدن، با ذهن باز آغاز میشود. از آنجا که برای فهمیدن معنای متن تلاش میکنید، باید به نویسنده فرصت دهید تا معنا را برایتان روشن کند.
▪️از چهار راه میتوان به این هدف رسید: (1) فهم اولیه به دست آورید؛ (2) اصل «حمل بر احسن» را به کار ببرید؛ (3) فعال بخوانید؛ (4) اندیشههای مرتبط به متن را بیابید.
📖 برگرفته از کتاب: #به_جهان_فلسفه_خوش_آمدید
📝 نویسنده: #مارک_بی_وودهوس
🖋ترجمه: #میلاد_ربیعی
🖨 ناشر: #کتاب_طه
🌐 کانال انتشارات طه:
@tahabooks
🌐 کانال ٰ«فلسفهورز»:
🆔 @falsafe_varz
💢 درود به دوستان گرامی
▫️ از آنجا که قرار بر این بوده و هست که در این کانال صرفاً به موضوع «سنجشگرانه اندیشی» بپردازم، کانال دیگری با عنوان «فلسفهورز» راهاندازی کردهام که در آن مطالب دیگرم را به اشتراک میگذارم. مطالب کانال «فلسفهورز»نیز «عمدتاً» فلسفی خواهند بود اما ممکن است گاه، به عنوان کسی که میکوشد فلسفهورز باشد، دربارهی موضوعهای دیگر نیز مطالبی در این کانال منتشر کنم؛ و به همین دلیل نامش را «فلسفهورز» گذاشتهام، نه «فلسفهورزی».
🌐 لینک کانال «فلسفهورز»:
🆔@falsafe_varz
▫️ از آنجا که قرار بر این بوده و هست که در این کانال صرفاً به موضوع «سنجشگرانه اندیشی» بپردازم، کانال دیگری با عنوان «فلسفهورز» راهاندازی کردهام که در آن مطالب دیگرم را به اشتراک میگذارم. مطالب کانال «فلسفهورز»نیز «عمدتاً» فلسفی خواهند بود اما ممکن است گاه، به عنوان کسی که میکوشد فلسفهورز باشد، دربارهی موضوعهای دیگر نیز مطالبی در این کانال منتشر کنم؛ و به همین دلیل نامش را «فلسفهورز» گذاشتهام، نه «فلسفهورزی».
🌐 لینک کانال «فلسفهورز»:
🆔@falsafe_varz
💢 خلاصهی بحث فضیلتهای فکری
▫️ فضیلت یعنی ویژگی خوب (خصوصاً ویژگیای که در شخص نهادینه شده و به شکل عادت در آمده باشد). به بیان دقیقتر، فضیلت یعنی «استعدادی برای عملکردن و احساسکردن به شیوههایی خاص؛ استعدادی که با اصل درست عمل مطابق است و آن را درونی فرد میکند.
▫️ «فضیلت فکری» به فضیلتهایی گفته میشود که برخورداری از آنها موجب میشود که ما هنگام اندیشیدن و استدلالکردن بهتر عمل کنیم.
تعریف نسبتاً مفصل برخی از فضیلتهای اخلاقی را در کتاب مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه آوردهایم. در اینجا، به ارائهی تعریفهایی کوتاه از این فضیلتها بسنده میکنیم:
▪️ تواضع فکری:
شاید سادهترین تعریف از «تواضع فکری» این باشد: بدانیم و آگاه باشیم و اعتراف کنیم (و به این اعتراف پایبند باشیم) که دانستنیهای زیادی هستند که ما آنها را نمیدانیم؛ آگاهی از محدودیتهای دانش و شناخت خودمان.
▪️ شهامت فکری:
شهامت فکری یعنی آگاهی از لزومِ مواجهه با انگارهها، باورها، یا دیدگاههایی که به آنها عواطف منفیِ قوی داریم و هیچگاه به طور جدی به آنها گوش نسپردهایم و، همچنین، مواجهه با نقد باورها یا دیدگاههایی که برایمان عزیزند و هیچگاه گمان نکردهایم که ممکن است نادرست باشند.
▪️ همگامی فکری
آگاهی از اینکه لازم است، با استفاده از نیروی تخیلمان، خودمان را جای دیگران بگذاریم تا بتوانیم آنها را واقعاً بفهمیم.
▪️ استقلال فکری
استقلال فکری یعنی اینکه، با عقلمان، کنترلِ باورها، ارزشها، و استنتاجهای خودمان را در دست بگیریم، به جای خودشان بیندیشیم، و زمام فرایندهای فکریمان را در دست بگیریم.
▪️ صداقت فکری
صداقت فکری یعنی درک این نکته که باید با اندیشیدنِ خودمان روراست باشیم و صادقانه برخورد کنیم و سنجههای فکری را همان طور که در مورد مخالفانمان به کار میگیریم در مورد خودمان هم به کار بگیریم
▪️ پشتکار فکری
بسیاری از ما در زندگیمان به بینشها و حقیقتهای ارزشمندی دست پیدا میکنیم امّا بر اساس آنها عمل نمیکنیم، چون عملکردن بر اساسِ آن حقیقتها و بینشها موجب میشود با دشواریها و مانعها و سرخوردگیهایی مواجه شویم. خیلی وقتها ما اصول عقلانیای داریم که مایلیم به آنها عمل کنیم امّا دیگران به نحو غیرعقلانی با ما مخالفت میکنند؛ پشتکار فکری یعنی اینکه برای دستیابی به اصول عقلانی جدیت به خرج دهیم و، هنگام مخالفت دیگران، بر عمل به اصول عقلانیمان پافشاری کنیم.
▪️ اطمینان به عقل
اطمینان به عقل یعنی اطمینان به اینکه، در نهایت، منافعِ مهمترِ شخص، و نیز منافعِ نوع بشر به طور کلی، در صورتی تأمین میشود که بیشترین میدانِ عمل به عقل و دلیل داده شود و افراد تشویق شوند که نیروهای عقلانیشان را پرورش دهند و، از این طریق، خودشان در موضوعات مختلف به نتیجه برسند.
▪️ انصاف
انصاف یعنی اینکه با همهی دیدگاهها عادلانه برخورد کنیم و اجازه ندهیم برخوردمان با برخی دیدگاهها تحت تأثیر احساسات یا منافع خودمان (یا دوستان، جامعه، یا ملتمان و ...) قرار گیرد.
🌐 کانال سنجشگرانه اندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
▫️ فضیلت یعنی ویژگی خوب (خصوصاً ویژگیای که در شخص نهادینه شده و به شکل عادت در آمده باشد). به بیان دقیقتر، فضیلت یعنی «استعدادی برای عملکردن و احساسکردن به شیوههایی خاص؛ استعدادی که با اصل درست عمل مطابق است و آن را درونی فرد میکند.
▫️ «فضیلت فکری» به فضیلتهایی گفته میشود که برخورداری از آنها موجب میشود که ما هنگام اندیشیدن و استدلالکردن بهتر عمل کنیم.
تعریف نسبتاً مفصل برخی از فضیلتهای اخلاقی را در کتاب مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه آوردهایم. در اینجا، به ارائهی تعریفهایی کوتاه از این فضیلتها بسنده میکنیم:
▪️ تواضع فکری:
شاید سادهترین تعریف از «تواضع فکری» این باشد: بدانیم و آگاه باشیم و اعتراف کنیم (و به این اعتراف پایبند باشیم) که دانستنیهای زیادی هستند که ما آنها را نمیدانیم؛ آگاهی از محدودیتهای دانش و شناخت خودمان.
▪️ شهامت فکری:
شهامت فکری یعنی آگاهی از لزومِ مواجهه با انگارهها، باورها، یا دیدگاههایی که به آنها عواطف منفیِ قوی داریم و هیچگاه به طور جدی به آنها گوش نسپردهایم و، همچنین، مواجهه با نقد باورها یا دیدگاههایی که برایمان عزیزند و هیچگاه گمان نکردهایم که ممکن است نادرست باشند.
▪️ همگامی فکری
آگاهی از اینکه لازم است، با استفاده از نیروی تخیلمان، خودمان را جای دیگران بگذاریم تا بتوانیم آنها را واقعاً بفهمیم.
▪️ استقلال فکری
استقلال فکری یعنی اینکه، با عقلمان، کنترلِ باورها، ارزشها، و استنتاجهای خودمان را در دست بگیریم، به جای خودشان بیندیشیم، و زمام فرایندهای فکریمان را در دست بگیریم.
▪️ صداقت فکری
صداقت فکری یعنی درک این نکته که باید با اندیشیدنِ خودمان روراست باشیم و صادقانه برخورد کنیم و سنجههای فکری را همان طور که در مورد مخالفانمان به کار میگیریم در مورد خودمان هم به کار بگیریم
▪️ پشتکار فکری
بسیاری از ما در زندگیمان به بینشها و حقیقتهای ارزشمندی دست پیدا میکنیم امّا بر اساس آنها عمل نمیکنیم، چون عملکردن بر اساسِ آن حقیقتها و بینشها موجب میشود با دشواریها و مانعها و سرخوردگیهایی مواجه شویم. خیلی وقتها ما اصول عقلانیای داریم که مایلیم به آنها عمل کنیم امّا دیگران به نحو غیرعقلانی با ما مخالفت میکنند؛ پشتکار فکری یعنی اینکه برای دستیابی به اصول عقلانی جدیت به خرج دهیم و، هنگام مخالفت دیگران، بر عمل به اصول عقلانیمان پافشاری کنیم.
▪️ اطمینان به عقل
اطمینان به عقل یعنی اطمینان به اینکه، در نهایت، منافعِ مهمترِ شخص، و نیز منافعِ نوع بشر به طور کلی، در صورتی تأمین میشود که بیشترین میدانِ عمل به عقل و دلیل داده شود و افراد تشویق شوند که نیروهای عقلانیشان را پرورش دهند و، از این طریق، خودشان در موضوعات مختلف به نتیجه برسند.
▪️ انصاف
انصاف یعنی اینکه با همهی دیدگاهها عادلانه برخورد کنیم و اجازه ندهیم برخوردمان با برخی دیدگاهها تحت تأثیر احساسات یا منافع خودمان (یا دوستان، جامعه، یا ملتمان و ...) قرار گیرد.
🌐 کانال سنجشگرانه اندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
#واژگان_فلسفه - 1
❓ تفکر دیالکتیکی چیست؟
▫️ تفکری که در آن شخصِ اندیشنده از دو یا چند نظرگاه گوناگون و متعارض دربارهی یک مسئله میاندیشد، نقاط قوت و ضعف هر کدام از نظرگاهها را میشناسد و سرانجام میکوشد، در صورت امکان، آن دیدگاهها را در قالب یک دیدگاه جامعتر با هم آشتی دهد و تعارضهایشان را برطرف کند.
✍🏼 مهدی خسروانی
🌐 کانال «فلسفهورز»:
@falsafe_varz
❓ تفکر دیالکتیکی چیست؟
▫️ تفکری که در آن شخصِ اندیشنده از دو یا چند نظرگاه گوناگون و متعارض دربارهی یک مسئله میاندیشد، نقاط قوت و ضعف هر کدام از نظرگاهها را میشناسد و سرانجام میکوشد، در صورت امکان، آن دیدگاهها را در قالب یک دیدگاه جامعتر با هم آشتی دهد و تعارضهایشان را برطرف کند.
✍🏼 مهدی خسروانی
🌐 کانال «فلسفهورز»:
@falsafe_varz
✳️ آمادهکردن استدلالهای خوب؛ یکی از هدفهای سنجشگرانه اندیشی (تفکر نقّادانه)
▫️ یکی از هدفهای مطالعهی سنجشگرانهاندیشی این است که یاد بگیریم استدلالهای خوبی برای دیدگاههایمان ساخته و پرداخته کنیم و، بعضی وقتها، بفهمیم که برخی از دیدگاههای ما به پشتوانهی بیشتری نیاز دارند.
▫️ اگر بهراستی به صدقِ دیدگاههایتان اطمینان دارید، بهترین کار این است که آنها را به پرسش بگیرید و بهدقت به استدلالهایی که علیه آنها اقامه میشود گوش بسپارید. این کار کمک میکند تا یاد بگیرید که برای دیدگاههایتان استدلالهای بهتری ساخته و پرداخته کنید و نیز یاد بگیرید که دیگران را با استدلال قانع کنید.
▫️ البته، این خطر وجود دارد که معلوم شود دیدگاههایتان نادرست بودهاند؛ اما اگر خودتان را به باور کردن گزارههای صادق با دلیلهای صحیح متعهد بدانید، معلومشدنِ این موضوع برایتان چندان ناگوار نخواهند بود.
📚 برگرفته از کتاب «واضح اندیشیدن؛ راهنمای تفکر نقادانه»، نوشتهی ژیل لوبلان، ترجمهی مهدی خسروانی که توسط «نشر نو» منتشر خواهد شد
🌐 کانال «سنجشگرانهاندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
▫️ یکی از هدفهای مطالعهی سنجشگرانهاندیشی این است که یاد بگیریم استدلالهای خوبی برای دیدگاههایمان ساخته و پرداخته کنیم و، بعضی وقتها، بفهمیم که برخی از دیدگاههای ما به پشتوانهی بیشتری نیاز دارند.
▫️ اگر بهراستی به صدقِ دیدگاههایتان اطمینان دارید، بهترین کار این است که آنها را به پرسش بگیرید و بهدقت به استدلالهایی که علیه آنها اقامه میشود گوش بسپارید. این کار کمک میکند تا یاد بگیرید که برای دیدگاههایتان استدلالهای بهتری ساخته و پرداخته کنید و نیز یاد بگیرید که دیگران را با استدلال قانع کنید.
▫️ البته، این خطر وجود دارد که معلوم شود دیدگاههایتان نادرست بودهاند؛ اما اگر خودتان را به باور کردن گزارههای صادق با دلیلهای صحیح متعهد بدانید، معلومشدنِ این موضوع برایتان چندان ناگوار نخواهند بود.
📚 برگرفته از کتاب «واضح اندیشیدن؛ راهنمای تفکر نقادانه»، نوشتهی ژیل لوبلان، ترجمهی مهدی خسروانی که توسط «نشر نو» منتشر خواهد شد
🌐 کانال «سنجشگرانهاندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♨️ «دیپ فِیک» شاید بیشتر مجبورمان کند که از زودباوری فاصله بگیریم
دیگر واقعاً به چشمانتان هم نمیتوانید اعتماد کنید!
تکنولوژی جدیدی به نام «دیپ فِیک» به بازار آمده که تنها با عکس چهره یک شخص میتواند ویدئویی بسازد که در آن صاحب عکس هر چیزی بگوید و هر کاری انجام دهد.
🌐 کانال «سنجشگرانهاندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
دیگر واقعاً به چشمانتان هم نمیتوانید اعتماد کنید!
تکنولوژی جدیدی به نام «دیپ فِیک» به بازار آمده که تنها با عکس چهره یک شخص میتواند ویدئویی بسازد که در آن صاحب عکس هر چیزی بگوید و هر کاری انجام دهد.
🌐 کانال «سنجشگرانهاندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
❓ سوگیری ملی چیست؟
▪️ پیشداوریِ شخص به سود کشورش و باورها، سنتها، کردارها، تصورها، و جهاننگری مردم آن؛ نوعی جامعهمحوری یا قوممحوری. طبیعیست (گرچه اجتنابناپذیر نیست) که انسانها به باورها، سنتها، کردارها، و جهاننگریای که در آن بزرگ شدهاند نظر موافق داشته باشند.
▪️ این گرایش مثبت معمولاً به نوعی پیشداوری تبدیل میشود؛ خودشناسیای نامعقول و کمابیش انعطافناپذیر که دیدگاه شخص دربارهی ملتش و کل جهان را به نحو قابلتوجهی تحریف میکند. سوگیری ملی در جاهای زیادی جلوهگر میشود: در گرایش فرد به طرفداری کورکورانه از حکومت کشورش، در پذیرش غیرسنجشگرانهی روایت حکومت از ماهیت مناقشه با کشورهای دیگر، در بزرگنمایی غیرسنجشگرانهی فضیلتهای ملت خود و کوچک جلوهدادن فضیلتهای ملتهای «دشمن».
▪️ سوگیری ملی در پوشش رسانهای و مطبوعات همهی ملتهای جهان بازتاب دارد. اینکه کدام رویداد پوشش داده شود و کدام رویداد پوشش داده نشود بستگی دارد به اینکه چه چیزی در جهاننگری یک ملت مهم است و چه چیزی نیست؛ و بر همین اساس است که رویدادها به گزارش تبدیل میشوند تا به آن جهاننگری اعتبار ببخشند.
▪️ گزارشها به گونهای تهیه میشوند که با یک جهاننگری خاص سازگار باشند اما، با این حال، چنان عرضه میشوند که گویی روایتهایی بیطرفانه و عینیاند؛ مردم نیز این گزارشها را غیرسنجشگرانه میپذیرند و آنها را روایتهایی بیطرفانه و عینی قلمداد میکنند، زیرا غالباً این انگاشتهی غیرسنجشگرانه را دارند که دیدگاه خودشان دربارهی امور با واقعیت امور تطابق دارد.
▪️ شهروندان هر کشوری، اگر میخواهند سنجشگر و مسئولیتپذیر و منصف باشند، باید تمرین کنند تا سوگیری ملی را در خبرها و نوشتههایی که میخوانند تشخیص دهند و به منظری فراتر از ملیگرایی غیرسنجشگرانه برسند.
📚 برگرفته از کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم».
◀️ مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/751
🌐 کانال «سنجشگرانهاندیشی»:
🆔@sanjeshgaraneh
▪️ پیشداوریِ شخص به سود کشورش و باورها، سنتها، کردارها، تصورها، و جهاننگری مردم آن؛ نوعی جامعهمحوری یا قوممحوری. طبیعیست (گرچه اجتنابناپذیر نیست) که انسانها به باورها، سنتها، کردارها، و جهاننگریای که در آن بزرگ شدهاند نظر موافق داشته باشند.
▪️ این گرایش مثبت معمولاً به نوعی پیشداوری تبدیل میشود؛ خودشناسیای نامعقول و کمابیش انعطافناپذیر که دیدگاه شخص دربارهی ملتش و کل جهان را به نحو قابلتوجهی تحریف میکند. سوگیری ملی در جاهای زیادی جلوهگر میشود: در گرایش فرد به طرفداری کورکورانه از حکومت کشورش، در پذیرش غیرسنجشگرانهی روایت حکومت از ماهیت مناقشه با کشورهای دیگر، در بزرگنمایی غیرسنجشگرانهی فضیلتهای ملت خود و کوچک جلوهدادن فضیلتهای ملتهای «دشمن».
▪️ سوگیری ملی در پوشش رسانهای و مطبوعات همهی ملتهای جهان بازتاب دارد. اینکه کدام رویداد پوشش داده شود و کدام رویداد پوشش داده نشود بستگی دارد به اینکه چه چیزی در جهاننگری یک ملت مهم است و چه چیزی نیست؛ و بر همین اساس است که رویدادها به گزارش تبدیل میشوند تا به آن جهاننگری اعتبار ببخشند.
▪️ گزارشها به گونهای تهیه میشوند که با یک جهاننگری خاص سازگار باشند اما، با این حال، چنان عرضه میشوند که گویی روایتهایی بیطرفانه و عینیاند؛ مردم نیز این گزارشها را غیرسنجشگرانه میپذیرند و آنها را روایتهایی بیطرفانه و عینی قلمداد میکنند، زیرا غالباً این انگاشتهی غیرسنجشگرانه را دارند که دیدگاه خودشان دربارهی امور با واقعیت امور تطابق دارد.
▪️ شهروندان هر کشوری، اگر میخواهند سنجشگر و مسئولیتپذیر و منصف باشند، باید تمرین کنند تا سوگیری ملی را در خبرها و نوشتههایی که میخوانند تشخیص دهند و به منظری فراتر از ملیگرایی غیرسنجشگرانه برسند.
📚 برگرفته از کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم».
◀️ مشخصات کامل کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/751
🌐 کانال «سنجشگرانهاندیشی»:
🆔@sanjeshgaraneh
کارگاههای تفکر انتقادی تابستانه
ترم 1:پرسشگری و شفافیت
ترم3:سنجش استدلال(2)
از تاریخ چهارشنبه 12 تیر 98، آغاز میشود.
علاقمندان جهت هماهنگی حضور به آیدی @sobhan991 پیام دهند.
#کانون_دانشگاهیان
ترم 1:پرسشگری و شفافیت
ترم3:سنجش استدلال(2)
از تاریخ چهارشنبه 12 تیر 98، آغاز میشود.
علاقمندان جهت هماهنگی حضور به آیدی @sobhan991 پیام دهند.
#کانون_دانشگاهیان