💢 ضعف شخصیتی، فساد اخلاقی، و حقانیت نظری
❓ آیا ضعف شخصیتی یا فساد اخلاقی یک صاحبنظر دلیلی بر نادرستی دیدگاهش میشود؟
♻️ کسانی که با نحوهی سنجشگری (یا نقد) اندیشهها در رسانههای گوناگون یا نحوهی تضارب اندیشهها درکشور ما آشنایی دارند حتماً بسیار خواندهاند یا شنیدهاند که گوینده یا نویسندهی منتقد میکوشد با نشان دادن ضعفهای شخصیتی یا فساد اخلاقی یک صاحبنظر و یا بر ملا کردن وابستگی سیاسی یا اقتصادی او به فلان گروه یا شخص، اعتبار دیدگاههایش را زیر سؤال ببرد.
♻️ در سنجشگرانهاندیشی به این کار «مغالطهی موافق بد» گفته میشود: یعنی اینکه وقتی با دیدگاهی مخالفیم، به جای کوشش در جهت نشان دادن ایرادهای خود آن دیدگاه، که طبعاً مستلزم مقداری زحمت فکری است، با مطرح کردن ضعفهای شخصیتی یا فساد اخلاقی یا وابستگی سیاسی طراحان یا حتی طرفداران دیدگاه مذکور کاری کنیم که مخاطبان اصلاً آن را جدی نگیرند یا از ابتدا با دید منفی به سراغ آن بروند.
♻️ البته این مغالطه غالباً زمانی به کار میرود که مخالفان یک نظریه یا عقیده اساساً توان مقابلهی استدلالی با آن را ندارند یا با علم به درست بودن آن و صرفاً به خاطر تعلقات شخصیشان، پذیرشیابی آن را خوش نمیدارند.
✍️ مهدی خسروانی
📚 برگرفته از مقدمهی مترجم بر کتاب
«اندیشیدن؛ گام نخست در تفکر نقادانه»
🌐 اگر کانال «سنجشگرانهاندیشی» را مفید میدانید، آن را به دوستانتان نیز معرفی کنید:
🆔 @sanjeshgaraneh
❓ آیا ضعف شخصیتی یا فساد اخلاقی یک صاحبنظر دلیلی بر نادرستی دیدگاهش میشود؟
♻️ کسانی که با نحوهی سنجشگری (یا نقد) اندیشهها در رسانههای گوناگون یا نحوهی تضارب اندیشهها درکشور ما آشنایی دارند حتماً بسیار خواندهاند یا شنیدهاند که گوینده یا نویسندهی منتقد میکوشد با نشان دادن ضعفهای شخصیتی یا فساد اخلاقی یک صاحبنظر و یا بر ملا کردن وابستگی سیاسی یا اقتصادی او به فلان گروه یا شخص، اعتبار دیدگاههایش را زیر سؤال ببرد.
♻️ در سنجشگرانهاندیشی به این کار «مغالطهی موافق بد» گفته میشود: یعنی اینکه وقتی با دیدگاهی مخالفیم، به جای کوشش در جهت نشان دادن ایرادهای خود آن دیدگاه، که طبعاً مستلزم مقداری زحمت فکری است، با مطرح کردن ضعفهای شخصیتی یا فساد اخلاقی یا وابستگی سیاسی طراحان یا حتی طرفداران دیدگاه مذکور کاری کنیم که مخاطبان اصلاً آن را جدی نگیرند یا از ابتدا با دید منفی به سراغ آن بروند.
♻️ البته این مغالطه غالباً زمانی به کار میرود که مخالفان یک نظریه یا عقیده اساساً توان مقابلهی استدلالی با آن را ندارند یا با علم به درست بودن آن و صرفاً به خاطر تعلقات شخصیشان، پذیرشیابی آن را خوش نمیدارند.
✍️ مهدی خسروانی
📚 برگرفته از مقدمهی مترجم بر کتاب
«اندیشیدن؛ گام نخست در تفکر نقادانه»
🌐 اگر کانال «سنجشگرانهاندیشی» را مفید میدانید، آن را به دوستانتان نیز معرفی کنید:
🆔 @sanjeshgaraneh
به نظر شما کدام یک از مفهومهای زیر در تفکر نقادانه از اهمیت بنیادیتری برخوردار است؟
پاسخ پیشنهادی، در روزهای آینده در کانال قرار خواهد گرفت.
پاسخ پیشنهادی، در روزهای آینده در کانال قرار خواهد گرفت.
Anonymous Poll
6%
1. سفسطه
15%
2. مغالطه
41%
3. استدلال
34%
4. پرسش
4%
5. آزمایش ذهنی
💢 بنیادیترین مفهوم در سنجشگرانهاندیشی
☑️ چند روز پیش از مخاطبان کانال پرسیدم کدام مفهوم در سنجشگرانهاندیشی از اهمیت بنیادیتری برخوردار است و قرار شد که پاسخ پیشنهادی خودم را مطرح کنم.
☑️ پاسخ: «استدلال» بنیادیترین مفهوم در سنجشگرانهاندیشی است. به گفتهی رابرت انیس (یکی از برجستهترین صاحبنظران در زمینهی سنجشگرانهاندیشی) سنجشگرانهاندیشی عبارت است از «اندیشیدنِ معقول و تأملگرانه که متمرکز است بر تصمیمگیری دربارهی اینکه چه کاری را بکنیم یا چه چیزی را باور کنیم».
☑️ در این مسیر (یعنی در مسیر تصمیمگیری دربارهی اینکه چه کاری بکنیم یا چه چیزی را باور کنیم) «استدلال» نقش اساسی را دارد. به عبارت دیگر، برای آنکه بفهمیم چه کاری را باید انجام داد یا چه چیزی را باید باور کرد، لازم است «استدلال»هایی را که در دفاع از «درستی» آن کار یا «صادق بودن» آن باور وجود دارند وارسی کنیم.
☑️ «پرسشها» و «آزمایشهای ذهنی» به ما کمک میکنند تا این کار (یعنی وارسی استدلال) را بهتر انجام دهیم.
☑️ مفهومهایی مثل «مغالطه» نیز نقش فرعی دارند، زیرا کارکرد اصلی آنها انگشتگذاشتن بر «نادرست بودن استدلال» است. وقتی میگوییم سخن فلان شخص «مغالطه» است، منظورمان این است که ظاهرش شبیه استدلال درست است اما در واقع استدلال «درست» نیست.
☑️ به همین دلیل است که مباحثی همچون «تشخیص استدلال» و «بازسازی استدلال» و «ارزیابی استدلال» محور بیشتر کتابهای سنجشگرانهاندیشی هستند.
✍️ مهدی خسروانی
🌐 کانال «سنجشگرانهاندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
☑️ چند روز پیش از مخاطبان کانال پرسیدم کدام مفهوم در سنجشگرانهاندیشی از اهمیت بنیادیتری برخوردار است و قرار شد که پاسخ پیشنهادی خودم را مطرح کنم.
☑️ پاسخ: «استدلال» بنیادیترین مفهوم در سنجشگرانهاندیشی است. به گفتهی رابرت انیس (یکی از برجستهترین صاحبنظران در زمینهی سنجشگرانهاندیشی) سنجشگرانهاندیشی عبارت است از «اندیشیدنِ معقول و تأملگرانه که متمرکز است بر تصمیمگیری دربارهی اینکه چه کاری را بکنیم یا چه چیزی را باور کنیم».
☑️ در این مسیر (یعنی در مسیر تصمیمگیری دربارهی اینکه چه کاری بکنیم یا چه چیزی را باور کنیم) «استدلال» نقش اساسی را دارد. به عبارت دیگر، برای آنکه بفهمیم چه کاری را باید انجام داد یا چه چیزی را باید باور کرد، لازم است «استدلال»هایی را که در دفاع از «درستی» آن کار یا «صادق بودن» آن باور وجود دارند وارسی کنیم.
☑️ «پرسشها» و «آزمایشهای ذهنی» به ما کمک میکنند تا این کار (یعنی وارسی استدلال) را بهتر انجام دهیم.
☑️ مفهومهایی مثل «مغالطه» نیز نقش فرعی دارند، زیرا کارکرد اصلی آنها انگشتگذاشتن بر «نادرست بودن استدلال» است. وقتی میگوییم سخن فلان شخص «مغالطه» است، منظورمان این است که ظاهرش شبیه استدلال درست است اما در واقع استدلال «درست» نیست.
☑️ به همین دلیل است که مباحثی همچون «تشخیص استدلال» و «بازسازی استدلال» و «ارزیابی استدلال» محور بیشتر کتابهای سنجشگرانهاندیشی هستند.
✍️ مهدی خسروانی
🌐 کانال «سنجشگرانهاندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه) چه تأثیری بر شیوهی اندیشیدن ما میگذارد؟
▪️ کسانی که در سنجشگرانهاندیشی ورزیدهاند، به هنگام اندیشیدن، عملکردی متفاوت با دیگران دارند. برخی از ویژگیهای عملکرد آنها را در اینجا بیان میکنیم.
کسی که در سنجشگرانهاندیشی ورزیده است:
1️⃣ مسئلهها و پرسشهای حیاتی مطرح میکند، و آنها را با وضوح و دقت صورتبندی میکند؛
2️⃣ اطلاعاتِ مناسبتدار (ربطدار) را گردآوری و ارزیابی میکند و از انگارهها (مفهومها)ی انتزاعی برای تفسیرِ کارآمدِ آنها استفاده میکند؛
3️⃣ به نتیجهها و راهحلهای مستدل میرسد و آنها را با ملاکها و سنجهها (استانداردها)ی مربوط میآزماید؛
4️⃣ با ذهن گشوده، در چارچوبِ نظامهای فکریِ گوناگون میاندیشد و، در صورتِ نیاز، انگاشتهها (پیشفرضها)، لازمهها، و پیامدهای عملیِ آنها را بازشناسی و ارزیابی میکند.
5️⃣ برای یافتنِ راهحل برای مسئلههای پیچیده، به نحو کارآمد با دیگران دادوستدِ فکری میکند.
✅ خلاصه اینکه، سنجشگرانهاندیشی اندیشیدنی است که خودش را هدایت میکند، به خودش انضباط میبخشد، بر خودش نظارت میکند، و خودش را تصحیح میکند؛ به عبارتِ دیگر، اندیشیدنِ خودـهدایتگر، خودـانضباطبخش، خودـنظارتگر، و خودـتصحیحگر است.
📚 برگرفته از کتاب «مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه»
◀️ مشخصات کامل و لینک تهیهی اینترنتی کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/756
🌐 کانال «سنجشگرانهاندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
▪️ کسانی که در سنجشگرانهاندیشی ورزیدهاند، به هنگام اندیشیدن، عملکردی متفاوت با دیگران دارند. برخی از ویژگیهای عملکرد آنها را در اینجا بیان میکنیم.
کسی که در سنجشگرانهاندیشی ورزیده است:
1️⃣ مسئلهها و پرسشهای حیاتی مطرح میکند، و آنها را با وضوح و دقت صورتبندی میکند؛
2️⃣ اطلاعاتِ مناسبتدار (ربطدار) را گردآوری و ارزیابی میکند و از انگارهها (مفهومها)ی انتزاعی برای تفسیرِ کارآمدِ آنها استفاده میکند؛
3️⃣ به نتیجهها و راهحلهای مستدل میرسد و آنها را با ملاکها و سنجهها (استانداردها)ی مربوط میآزماید؛
4️⃣ با ذهن گشوده، در چارچوبِ نظامهای فکریِ گوناگون میاندیشد و، در صورتِ نیاز، انگاشتهها (پیشفرضها)، لازمهها، و پیامدهای عملیِ آنها را بازشناسی و ارزیابی میکند.
5️⃣ برای یافتنِ راهحل برای مسئلههای پیچیده، به نحو کارآمد با دیگران دادوستدِ فکری میکند.
✅ خلاصه اینکه، سنجشگرانهاندیشی اندیشیدنی است که خودش را هدایت میکند، به خودش انضباط میبخشد، بر خودش نظارت میکند، و خودش را تصحیح میکند؛ به عبارتِ دیگر، اندیشیدنِ خودـهدایتگر، خودـانضباطبخش، خودـنظارتگر، و خودـتصحیحگر است.
📚 برگرفته از کتاب «مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه»
◀️ مشخصات کامل و لینک تهیهی اینترنتی کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/756
🌐 کانال «سنجشگرانهاندیشی»:
🆔 @sanjeshgaraneh
Forwarded from آکادمی فلسفه و هنر مارزوک
✅ جلسهی نقد و بررسی کتاب 'فضایل ذهن: تحقیقی در ماهیت و فضایل اخلاقی معرفت' نوشتهی لیندا زگزبسکی و ترجمهی امیرحسین خداپرست
[ برندهی جایزهی بهترین ترجمهی سال ]
زمان: چهارشنبه ۹ مرداد ماه، ساعت ۱۹
مکان: میدان انقلاب، خ فرصت شیرازی، پلاک ۹۴، زنگ ۱۴، طبقهی پنجم
[
@Marzockphilosophycafe
[ برندهی جایزهی بهترین ترجمهی سال ]
زمان: چهارشنبه ۹ مرداد ماه، ساعت ۱۹
مکان: میدان انقلاب، خ فرصت شیرازی، پلاک ۹۴، زنگ ۱۴، طبقهی پنجم
[
شرکت برای عموم آزاد است.
]@Marzockphilosophycafe
❓ بازسازی استدلال چیست؟
♻️ در یکی از مطالب قبلی این کانال به موضوعی با عنوان «بازسازی استدلال» اشاره کردم. بازسازی استدلال یکی از مهارتهای اساسی در سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه) است. هنگامی که با متن یا سخنرانیای مواجه میشویم، برای آنکه صدق یا کذب ادعای اصلی آن را تشخیص دهیم، باید استدلال نهفته در آن متن یا سخنرانی را بررسی و «ارزیابی» کنیم.
♻️ اما در اینجا مشکلی وجود دارد. مشکل این است که بیشتر سخنرانان یا نویسندگان استدلال خودشان را به صورت شسته و رفته و واضح بیان نمیکنند، بلکه در سخنشان مطالب بیربط و عنصرهای خطابی فراوانی وجود دارد.
♻️ برای آنکه بتوانیم استدلال آنها را «ارزیابی» کنیم، ابتدا باید مطالب بیربط و عنصرهای خطابی موجود در متن یا سخنرانیشان را شناسایی کنیم وکنار بزنیم و سپس استدلال آنها را به صورت مرتب و شسته و رفته بنویسیم.
♻️ در سنجشگرانهاندیشی، به این کار (یعنی جدا کردن استدلال از مطالب بیربط و نگارش استدلال به صورت شسته و رفته و مرتب) «بازسازی استدلال» میگوییم.
✍️ مهدی خسروانی
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
♻️ در یکی از مطالب قبلی این کانال به موضوعی با عنوان «بازسازی استدلال» اشاره کردم. بازسازی استدلال یکی از مهارتهای اساسی در سنجشگرانهاندیشی (تفکر نقادانه) است. هنگامی که با متن یا سخنرانیای مواجه میشویم، برای آنکه صدق یا کذب ادعای اصلی آن را تشخیص دهیم، باید استدلال نهفته در آن متن یا سخنرانی را بررسی و «ارزیابی» کنیم.
♻️ اما در اینجا مشکلی وجود دارد. مشکل این است که بیشتر سخنرانان یا نویسندگان استدلال خودشان را به صورت شسته و رفته و واضح بیان نمیکنند، بلکه در سخنشان مطالب بیربط و عنصرهای خطابی فراوانی وجود دارد.
♻️ برای آنکه بتوانیم استدلال آنها را «ارزیابی» کنیم، ابتدا باید مطالب بیربط و عنصرهای خطابی موجود در متن یا سخنرانیشان را شناسایی کنیم وکنار بزنیم و سپس استدلال آنها را به صورت مرتب و شسته و رفته بنویسیم.
♻️ در سنجشگرانهاندیشی، به این کار (یعنی جدا کردن استدلال از مطالب بیربط و نگارش استدلال به صورت شسته و رفته و مرتب) «بازسازی استدلال» میگوییم.
✍️ مهدی خسروانی
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 بیطرفی سفسطهگرانه
✔️ سومین نوع از بیطرفی بیطرفیِ «سفسطهگرانه» است. این حالت فکری هنگامی به وجود میآید که فرد دیدگاههای گوناگون را مطالعه میکند اما چیزی که برایش تعیینکننده است دفاع از دیدگاهی است که از قبل انتخاب کرده است.
✔️ این ذهنیت بیشتر در میان اندیشهورزانی رایج است که، با دفاع از منافع قدرتمند، به درآمد و وجهه میرسند. وسوسهی دفاع از یک نظرگاه جاافتاده و مقبول یا منفعت اقتصادی وسوسهی نیرومندیست زیرا پول، مقام، و وجهه به همراه دارد.
✔️ وکیلها و سیاستمداران نیز مانند کارشناسان روابط عمومی معمولاً حاضرند چنین نقشی را ایفا کنند. بیشتر مفسران خبر در رسانههای ملّي پیوسته چنین نقشی را ایفا میکنند. اظهارنظرهای آنها با تصویری از جهان که بیشتر خوانندگان یا بینندههایشان پذیرفتهاند سازگار است.
✔️ مخاطبانِ این افراد آنها را «بیطرف» میدانند؛ اما فقط تا جایی که اظهارنظرهایشان بازتابدهندهی دیدگاههای غالب باشد.
📚 برگرفته از کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم»
◀️ مشخصات کامل کتاب و لینک تهیهی اینترنتی:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/751
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
✔️ سومین نوع از بیطرفی بیطرفیِ «سفسطهگرانه» است. این حالت فکری هنگامی به وجود میآید که فرد دیدگاههای گوناگون را مطالعه میکند اما چیزی که برایش تعیینکننده است دفاع از دیدگاهی است که از قبل انتخاب کرده است.
✔️ این ذهنیت بیشتر در میان اندیشهورزانی رایج است که، با دفاع از منافع قدرتمند، به درآمد و وجهه میرسند. وسوسهی دفاع از یک نظرگاه جاافتاده و مقبول یا منفعت اقتصادی وسوسهی نیرومندیست زیرا پول، مقام، و وجهه به همراه دارد.
✔️ وکیلها و سیاستمداران نیز مانند کارشناسان روابط عمومی معمولاً حاضرند چنین نقشی را ایفا کنند. بیشتر مفسران خبر در رسانههای ملّي پیوسته چنین نقشی را ایفا میکنند. اظهارنظرهای آنها با تصویری از جهان که بیشتر خوانندگان یا بینندههایشان پذیرفتهاند سازگار است.
✔️ مخاطبانِ این افراد آنها را «بیطرف» میدانند؛ اما فقط تا جایی که اظهارنظرهایشان بازتابدهندهی دیدگاههای غالب باشد.
📚 برگرفته از کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم»
◀️ مشخصات کامل کتاب و لینک تهیهی اینترنتی:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/751
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
Telegram
سنجشگرانه اندیشی - تفکر نقادانه
🔶 انتشار چاپ سوم کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم»
🔹 هدف کتاب: ایجاد آمادگی در مخاطب برای مواجههی نقادانه با رسانهها
نویسندگان: ریچارد پل و لیندا الدر
مترجم: مهدی خسروانی
ناشر: نشر نو
▪️ متن پشت جلد کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/745…
🔹 هدف کتاب: ایجاد آمادگی در مخاطب برای مواجههی نقادانه با رسانهها
نویسندگان: ریچارد پل و لیندا الدر
مترجم: مهدی خسروانی
ناشر: نشر نو
▪️ متن پشت جلد کتاب:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/745…
💢 پیام رسانهها به ما:
تو خوبی! همهی بدیها از «دشمن» است!
⚡️ قویترین تابو در رسانههای خبریِ غالب پرداختن به رویدادهاییست که پوششِ آنها جامعه یا فرهنگ خودی را متهم به اعمال خلاف اخلاق میکنند. برای مثال، میزان رنجی که غیرنظامیان ژاپنی به سبب بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی توسط ارتش آمریکا متحمل شدند را در نظر بگیرید.
⚡️ با آنکه در رسانههای آمریکا بحثهایی دربارهی این اقدام صورت گرفته است، تا آنجا که میدانیم رسانههای غالب در آمریکا توجه اندکی به رنج عظیمِ ناشی از این اقدام کردهاند و بسیار کم به ثبتِ آن پرداختهاند.
⚡️ برای مثال، میتوان میزان ثبت رنج غیرنظامیان در اردوگاههای مرگ آلمان (که عمیق بوده و هست) را با میزان ثبت رنج غیرنظامیان در هیروشیما و ناگاساکی که در معرض تشعشعات اتمی شدید قرار گرفتند مقایسه کرد.
⚡️ ما روزنامههای آمریکایی را جستجو کردیم و متوجه شدیم که در این پنجاه سال فقط یک مقاله در روزنامهی سانتا روزا پرس دموکرات (که در کالیفرنیای شمالی چاپ میشود) رنج غیرنظامیها را بهتفصیل ثبت کرده است. در اینجا گزیدههایی از این سرمقاله را (بدون اشاره به جزئیات هولناک) میآوریم:
⚡️ گزارشگر آمریکایی به یکی از قربانیان ژاپنی میگوید «اما ما میلیونها اعلامیه روی شهر پخش کردیم و به شهروندان هشدار دادیم که شهر را تخلیه کنند.» و او به چشمان آن گزارشگر نگاه کرده و میگوید «هیچ اعلامیهای پخش نشد. هیچ هشداری داده نشد.»
⚡️ مهم این است که در پنجاه سالهی پس از این اتفاق تقریباً هیچیک از رسانههای آمریکایی به مستندسازی رنج مردم هیروشیما نپرداخته است. اگر تحلیل ما را درست فرض بگیریم، مستندنشدن این رویدادها از سوی رسانههای آمریکایی دقیقاً همان چیزی است که از رسانههای خبری داخلی انتظار داریم.
⚡️ مردم برای شنیدن یا خواندن خبرهایی که آنها را دربارهی «خوبی»شان به شک میاندازد پول نمیدهند؛ همین طور، برای شنیدن یا خواندن خبرهایی که موجب میشود احساس کنند که مسئول رنجهای عظیم دیگراناند . آنها پول میدهند تا رویدادهای جهان را به نحوی دریافت کنند که به ارزشهای آنها اعتبار ببخشد و وفاداری آنها را تأیید کند.
📚 برگرفته از کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم»
◀️ مشخصات کامل کتاب و لینک تهیهی اینترنتی:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/751
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
تو خوبی! همهی بدیها از «دشمن» است!
⚡️ قویترین تابو در رسانههای خبریِ غالب پرداختن به رویدادهاییست که پوششِ آنها جامعه یا فرهنگ خودی را متهم به اعمال خلاف اخلاق میکنند. برای مثال، میزان رنجی که غیرنظامیان ژاپنی به سبب بمباران اتمی هیروشیما و ناگاساکی توسط ارتش آمریکا متحمل شدند را در نظر بگیرید.
⚡️ با آنکه در رسانههای آمریکا بحثهایی دربارهی این اقدام صورت گرفته است، تا آنجا که میدانیم رسانههای غالب در آمریکا توجه اندکی به رنج عظیمِ ناشی از این اقدام کردهاند و بسیار کم به ثبتِ آن پرداختهاند.
⚡️ برای مثال، میتوان میزان ثبت رنج غیرنظامیان در اردوگاههای مرگ آلمان (که عمیق بوده و هست) را با میزان ثبت رنج غیرنظامیان در هیروشیما و ناگاساکی که در معرض تشعشعات اتمی شدید قرار گرفتند مقایسه کرد.
⚡️ ما روزنامههای آمریکایی را جستجو کردیم و متوجه شدیم که در این پنجاه سال فقط یک مقاله در روزنامهی سانتا روزا پرس دموکرات (که در کالیفرنیای شمالی چاپ میشود) رنج غیرنظامیها را بهتفصیل ثبت کرده است. در اینجا گزیدههایی از این سرمقاله را (بدون اشاره به جزئیات هولناک) میآوریم:
⚡️ گزارشگر آمریکایی به یکی از قربانیان ژاپنی میگوید «اما ما میلیونها اعلامیه روی شهر پخش کردیم و به شهروندان هشدار دادیم که شهر را تخلیه کنند.» و او به چشمان آن گزارشگر نگاه کرده و میگوید «هیچ اعلامیهای پخش نشد. هیچ هشداری داده نشد.»
⚡️ مهم این است که در پنجاه سالهی پس از این اتفاق تقریباً هیچیک از رسانههای آمریکایی به مستندسازی رنج مردم هیروشیما نپرداخته است. اگر تحلیل ما را درست فرض بگیریم، مستندنشدن این رویدادها از سوی رسانههای آمریکایی دقیقاً همان چیزی است که از رسانههای خبری داخلی انتظار داریم.
⚡️ مردم برای شنیدن یا خواندن خبرهایی که آنها را دربارهی «خوبی»شان به شک میاندازد پول نمیدهند؛ همین طور، برای شنیدن یا خواندن خبرهایی که موجب میشود احساس کنند که مسئول رنجهای عظیم دیگراناند . آنها پول میدهند تا رویدادهای جهان را به نحوی دریافت کنند که به ارزشهای آنها اعتبار ببخشد و وفاداری آنها را تأیید کند.
📚 برگرفته از کتاب «چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم»
◀️ مشخصات کامل کتاب و لینک تهیهی اینترنتی:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/751
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
💢 برنامهی نخستین «کتابخوانی فلسفی گروهی» در گروه «تمرین فلسفه»
📚 منبع: کتاب «درآمدی جدید به فلسفهی اخلاق» نوشتهی هری گنسلر، ترجمهی حمیده بحرینی، ویراستهی مصطفی ملکیان، نشر آسمان خیال
✅ کتاب شامل 12 فصل است. شرکتکنندگان در برنامه، هر هفته، سه فصل از کتاب را مطالعه میکنند، میکوشند به پرسشهای پایان هر فصل پاسخ میدهند، و سپس در جلسهای مشترک در پایان هفته (جمعه، ساعت 16 تا 18) ابهامهای خود دربارهی مطالب کتاب را با کمک سایر شرکتکنندگان در برنامه برطرف میکنند و به بحث دربارهی مطالب کتاب و برخی از تمرینها میپردازند.
✅ دوستانی که نتوانند در ساعت تعیینشده (16 تا 18 جمعه) در جلسهی مشترک شرکت کنند میتوانند در طول هفتهی بعد بحثها را ادامه دهند.
✅ در صورت امکان، پس از پایان یافتن این برنامه، جلسات را با کتابهای دیگری ادامه خواهیم داد. سعی میکنیم کتاب بعدی نیز در زمینهی فلسفهی اخلاق باشد.
✅ با توجه به اینکه ممکن است برخی از دوستان برای تهیهی کتاب نیاز به فرصت داشته باشند، نخستین جلسهی مشترک، به جای جمعهی این هفته، جمعهی هفتهی بعد (25 مرداد) برگزار خواهد شد.
🔅 شرکت در جلسات رایگان است، اما اولویت مشارکت در جلسات با کسانی است که با مراجعه به ادمین گروه «تمرین فلسفه» ثبت نام کنند.
🔅 اگر پیشنهادی برای بهتر برگزارشدن جلسات دارید، آن را با ادمین گروه «تمرین فلسفه» در میان بگذارید.
🌐 لینک گروه «تمرین فلسفه»:
🆔 https://www.tg-me.com/doingphilosophypersian
🌐 کانال «فلسفهورز»:
🆔 @falsafe_varz
📚 منبع: کتاب «درآمدی جدید به فلسفهی اخلاق» نوشتهی هری گنسلر، ترجمهی حمیده بحرینی، ویراستهی مصطفی ملکیان، نشر آسمان خیال
✅ کتاب شامل 12 فصل است. شرکتکنندگان در برنامه، هر هفته، سه فصل از کتاب را مطالعه میکنند، میکوشند به پرسشهای پایان هر فصل پاسخ میدهند، و سپس در جلسهای مشترک در پایان هفته (جمعه، ساعت 16 تا 18) ابهامهای خود دربارهی مطالب کتاب را با کمک سایر شرکتکنندگان در برنامه برطرف میکنند و به بحث دربارهی مطالب کتاب و برخی از تمرینها میپردازند.
✅ دوستانی که نتوانند در ساعت تعیینشده (16 تا 18 جمعه) در جلسهی مشترک شرکت کنند میتوانند در طول هفتهی بعد بحثها را ادامه دهند.
✅ در صورت امکان، پس از پایان یافتن این برنامه، جلسات را با کتابهای دیگری ادامه خواهیم داد. سعی میکنیم کتاب بعدی نیز در زمینهی فلسفهی اخلاق باشد.
✅ با توجه به اینکه ممکن است برخی از دوستان برای تهیهی کتاب نیاز به فرصت داشته باشند، نخستین جلسهی مشترک، به جای جمعهی این هفته، جمعهی هفتهی بعد (25 مرداد) برگزار خواهد شد.
🔅 شرکت در جلسات رایگان است، اما اولویت مشارکت در جلسات با کسانی است که با مراجعه به ادمین گروه «تمرین فلسفه» ثبت نام کنند.
🔅 اگر پیشنهادی برای بهتر برگزارشدن جلسات دارید، آن را با ادمین گروه «تمرین فلسفه» در میان بگذارید.
🌐 لینک گروه «تمرین فلسفه»:
🆔 https://www.tg-me.com/doingphilosophypersian
🌐 کانال «فلسفهورز»:
🆔 @falsafe_varz
Forwarded from سنجشگرانه اندیشی - تفکر نقادانه
مرحله های سنجشگرانه اندیش شدن
از کتاب "مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه" نوشته پل و الدر/بازنویسی: مهدی خسروانی/فرهنگ نشر نو
@naqqadaneh
از کتاب "مفهومها و ابزارهای تفکر نقادانه" نوشته پل و الدر/بازنویسی: مهدی خسروانی/فرهنگ نشر نو
@naqqadaneh
💢 یک مغالطهی پرکاربرد:
❗️ توسل به هیجانهای عوامانه
🔰 فریبکاران و کسانی که در تقلب و حقهبازی چیرهدستاند مراقباند که خودشان را پایبند به ارزشها و دیدگاههای مخاطبانشان نشان دهند؛ خصوصاً باورهایی که برای مخاطبانشان مقدساند.
🔰 هر کسی پیشداوریهایی دارد و بیشتر انسانها از چیز یا چیزهایی متنفرند. افراد مکار پیشداوریها، نفرتها، و ترسهای نامعقول افراد را تحریک میکنند و چنین القا میکنند که با مخاطب موافقاند. آنها به گونهای عمل میکنند که گویی دیدگاههای مخاطب را قبول دارند و روی ذهن او کار میکنند تا متقاعد شود که مخالفان آنها به این باورهای مقدس پایبند نیستند.
🔰 این مغالطه به شکلهای گوناگونی ممکن است رخ دهد. یکی از این شکلها با عنوان «فقط شیوههای روشنِ مرسوم» خوانده میشود. در مغالطهی «فقط شیوههای مرسوم»، شخص فریبکار، به صورت آشکار یا نهان، چیزی شبیه به این میگوید:
🔰 چه خوب است بازگشتن به وطن و بودن در کنار مردمی که بهراستی میتوانیم به آنها اعتماد کنیم. چه عالیست بودن در کنار مردمی که صاف و صادق با امور مواجه میشوند؛ کسانی که برای حل مسئلهها از شعور عادی خودشان استفاده میکنند و اعتقادی به شیوههای پرتکلفِ اندیشه و عمل ندارند.
📚 برگرفته از کتاب مغالطههای پرکاربرد ص 64
کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
❗️ توسل به هیجانهای عوامانه
🔰 فریبکاران و کسانی که در تقلب و حقهبازی چیرهدستاند مراقباند که خودشان را پایبند به ارزشها و دیدگاههای مخاطبانشان نشان دهند؛ خصوصاً باورهایی که برای مخاطبانشان مقدساند.
🔰 هر کسی پیشداوریهایی دارد و بیشتر انسانها از چیز یا چیزهایی متنفرند. افراد مکار پیشداوریها، نفرتها، و ترسهای نامعقول افراد را تحریک میکنند و چنین القا میکنند که با مخاطب موافقاند. آنها به گونهای عمل میکنند که گویی دیدگاههای مخاطب را قبول دارند و روی ذهن او کار میکنند تا متقاعد شود که مخالفان آنها به این باورهای مقدس پایبند نیستند.
🔰 این مغالطه به شکلهای گوناگونی ممکن است رخ دهد. یکی از این شکلها با عنوان «فقط شیوههای روشنِ مرسوم» خوانده میشود. در مغالطهی «فقط شیوههای مرسوم»، شخص فریبکار، به صورت آشکار یا نهان، چیزی شبیه به این میگوید:
🔰 چه خوب است بازگشتن به وطن و بودن در کنار مردمی که بهراستی میتوانیم به آنها اعتماد کنیم. چه عالیست بودن در کنار مردمی که صاف و صادق با امور مواجه میشوند؛ کسانی که برای حل مسئلهها از شعور عادی خودشان استفاده میکنند و اعتقادی به شیوههای پرتکلفِ اندیشه و عمل ندارند.
📚 برگرفته از کتاب مغالطههای پرکاربرد ص 64
کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 عقلْدرد؛ یک تجربهی ویژهی ایرانی
✍🏼 مهدی خسروانی
♻️ یکی از امتیازهای ما نسبت به بسیاری از مردم جهان این است که، اگر خردمان اندکی بیدار باشد، دردهایی خاص را تجربه میکنیم. و یکی از آن دردها چیزی است که من اسمش را «عقلدرد» میگذارم (مثل پادرد، سردرد و ...). خیلی ساده: عقلتان درد میگیرد! چهطور؟
♻️ بعضی آدمها، که اتفاقاً بیشترشان صاحب آتوریتهاند و به جای شما تصمیمهای مهم میگیرند، در یک پاراگراف کوتاه (یا حتی در یک جملهی کوتاه) آنقدر یاوه و خزعبل میگنجانند که اصلاً در نگاه اول نمیتوانید همهی آن خزعبلات و یاوهها را ببینید و بشمارید. مثل وقتی که رگباری از چند ده گلوله همزمان به مغزتان شلیک میشود. فقط بهیکباره احساس میکنید که عقلتان درد گرفت!
♻️ یاوههایی که عقلتان را بخارانند یا شگفتزدهتان کنند در هر جای جهان شنیده میشوند، اما نمونههایی از هذیانگویی هستند که در هر جایی نمیتوان مشابهشان را یافت.
♻️ در هر جای جهان نمیتوان چنین چیزی را دید یکی از مهمترین تصمیمگیرندگان کشور دانشجویان مانتویی را «خراب» بنامد یا رئیسجمهور سابق کشور (خاتمی) را متهم کند که فلان میلیارد دلار از عربستان دریافت کرده تا فتنهگری کند یا مدعی شود که «پیروان سایر ادیان حیواناتی هستند که در زمین میچرخند و فساد میکنند».
♻️ در هر جای جهان نمیتوانید چنین چیزی ببینید که یک مرجع دینیِ بهاصطلاح اصلاحطلب و میانهرو (صانعی) دغدغهی «قمهزنی» داشته باشد و در دفاع از آن استدلال کند.
♻️ شاید فقط در ایران است که یکی از مقامات ارشد کشور صرفاً با چند جملهی کوتاه عقل شما را تیرباران میکند: «حضور زنان در ورزشگاه هیچ توجیه شرعی ندارد»؛ «تماشای بازی ایراد ندارد، اما گناهی که با تماشای بازی صورت میگیرد گناه دارد»؛ «وقتی خانمی به ورزشگاه میرود و با مردانی که با لباس ورزشی و نیمهلخت مواجه میشود گناه میکند».
♻️ وقتی که کسی چنین حرفی میزند، دیگر فقط شگفتزده نمیشوید، بلکه با رگباری از «یاوه» مواجه میشوید که برای لحظاتی عقلتان را کرخت میکند. باید چند دقیقه بگذرد تا در ذهنتان همهی وجوه غیرعقلانی همین چند جمله را پردازش کنید:
❓ فرض کنیم تو حق داری که جلوی وقوع خلاف شرع را بگیری؛ بر چه اساسی مدعی میشوی که حضور زنان در ورزشگاه توجیه شرعی ندارد؟
❓ چهطور حضور زنان در ورزشگاه «هیچ» توجیه شرعی ندارد، اما پخش تلویزیونی آن توجیه شرعی دارد؟
❓ بر چه اساسی «تماشا»ی بازی بدون ایراد است، اما گناهی که به سبب این «تماشا» صورت میگیرد اشکال دارد؟
❓ بر چه اساسی، میگویی فوتبالیستها «نیمهلخت»اند، در حالی که فقط زانو و بخشی از زانوی آنها مشخص است؟
❓ از کجا میگویی که تماشای فوتبالیستها زنان را به گناه سوق میدهد؟
❓ اصولاً مگر «ممکن» است تماشای جنس مخالف از آن فاصلهی دور در استادیوم محرک باشد؟
❓ اگر چنین است، چهطور ممکن است که تماشای همان فوتبالیستها در تلویزیون (به صورت بسیار نزدیکتر و دقیقتر) «توجیه شرعی» داشته باشد؟!
❓ چهطور ممکن است تماشای ورزشهای دیگر (مثل کشتی) که در آن بدن ورزشکاران بسیار برهنهتر است توجیه شرعی داشته باشد؟!
♻️ میدانید ... وقتی از «عقلدرد» صحبت میکنم منظورم ضربهای است که مواجههی ناگهانی با اینهمه یاوهها به ذهن انسان وارد میکند و این دردی است که در هر جایی نمیتوان تجربه کرد.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
✍🏼 مهدی خسروانی
♻️ یکی از امتیازهای ما نسبت به بسیاری از مردم جهان این است که، اگر خردمان اندکی بیدار باشد، دردهایی خاص را تجربه میکنیم. و یکی از آن دردها چیزی است که من اسمش را «عقلدرد» میگذارم (مثل پادرد، سردرد و ...). خیلی ساده: عقلتان درد میگیرد! چهطور؟
♻️ بعضی آدمها، که اتفاقاً بیشترشان صاحب آتوریتهاند و به جای شما تصمیمهای مهم میگیرند، در یک پاراگراف کوتاه (یا حتی در یک جملهی کوتاه) آنقدر یاوه و خزعبل میگنجانند که اصلاً در نگاه اول نمیتوانید همهی آن خزعبلات و یاوهها را ببینید و بشمارید. مثل وقتی که رگباری از چند ده گلوله همزمان به مغزتان شلیک میشود. فقط بهیکباره احساس میکنید که عقلتان درد گرفت!
♻️ یاوههایی که عقلتان را بخارانند یا شگفتزدهتان کنند در هر جای جهان شنیده میشوند، اما نمونههایی از هذیانگویی هستند که در هر جایی نمیتوان مشابهشان را یافت.
♻️ در هر جای جهان نمیتوان چنین چیزی را دید یکی از مهمترین تصمیمگیرندگان کشور دانشجویان مانتویی را «خراب» بنامد یا رئیسجمهور سابق کشور (خاتمی) را متهم کند که فلان میلیارد دلار از عربستان دریافت کرده تا فتنهگری کند یا مدعی شود که «پیروان سایر ادیان حیواناتی هستند که در زمین میچرخند و فساد میکنند».
♻️ در هر جای جهان نمیتوانید چنین چیزی ببینید که یک مرجع دینیِ بهاصطلاح اصلاحطلب و میانهرو (صانعی) دغدغهی «قمهزنی» داشته باشد و در دفاع از آن استدلال کند.
♻️ شاید فقط در ایران است که یکی از مقامات ارشد کشور صرفاً با چند جملهی کوتاه عقل شما را تیرباران میکند: «حضور زنان در ورزشگاه هیچ توجیه شرعی ندارد»؛ «تماشای بازی ایراد ندارد، اما گناهی که با تماشای بازی صورت میگیرد گناه دارد»؛ «وقتی خانمی به ورزشگاه میرود و با مردانی که با لباس ورزشی و نیمهلخت مواجه میشود گناه میکند».
♻️ وقتی که کسی چنین حرفی میزند، دیگر فقط شگفتزده نمیشوید، بلکه با رگباری از «یاوه» مواجه میشوید که برای لحظاتی عقلتان را کرخت میکند. باید چند دقیقه بگذرد تا در ذهنتان همهی وجوه غیرعقلانی همین چند جمله را پردازش کنید:
❓ فرض کنیم تو حق داری که جلوی وقوع خلاف شرع را بگیری؛ بر چه اساسی مدعی میشوی که حضور زنان در ورزشگاه توجیه شرعی ندارد؟
❓ چهطور حضور زنان در ورزشگاه «هیچ» توجیه شرعی ندارد، اما پخش تلویزیونی آن توجیه شرعی دارد؟
❓ بر چه اساسی «تماشا»ی بازی بدون ایراد است، اما گناهی که به سبب این «تماشا» صورت میگیرد اشکال دارد؟
❓ بر چه اساسی، میگویی فوتبالیستها «نیمهلخت»اند، در حالی که فقط زانو و بخشی از زانوی آنها مشخص است؟
❓ از کجا میگویی که تماشای فوتبالیستها زنان را به گناه سوق میدهد؟
❓ اصولاً مگر «ممکن» است تماشای جنس مخالف از آن فاصلهی دور در استادیوم محرک باشد؟
❓ اگر چنین است، چهطور ممکن است که تماشای همان فوتبالیستها در تلویزیون (به صورت بسیار نزدیکتر و دقیقتر) «توجیه شرعی» داشته باشد؟!
❓ چهطور ممکن است تماشای ورزشهای دیگر (مثل کشتی) که در آن بدن ورزشکاران بسیار برهنهتر است توجیه شرعی داشته باشد؟!
♻️ میدانید ... وقتی از «عقلدرد» صحبت میکنم منظورم ضربهای است که مواجههی ناگهانی با اینهمه یاوهها به ذهن انسان وارد میکند و این دردی است که در هر جایی نمیتوان تجربه کرد.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
💢 نقش رسانهها در ترسیم «دشمنـانگاره»
📚برگرفته از کتاب چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم
♻️ در جنگها، مردمی که درگیر آن جنگ هستند، تصویری از دشمن خود دارند که به آن «دشمنـانگاره» گفته میشود.
♻️ اگر دربارهی «دشمنـانگاره»ی هر یک از دو ملتی که درگیر جنگاند تحقیق کنیم، برایمان روشن میشود که این کارکرد رسانههای همگانی (روایت جنگ به گونهای که به نفع خودشان باشد) کاملاً پیشبینیپذیر است:
♻️ دشمنـانگارهها آینهی یکدیگرند؛ به عبارت دیگر، هر یک از دو طرف همان فضیلتهایی را به خود نسبت میدهد که دیگری به خود نسبت میدهد و همان رذیلتهایی را به دشمنش نسبت میدهد که دشمنش به او. «ما» قابلاعتماد، صلحدوست، شریف، و انساندوستیم؛ «آنها» خائن، جنگدوست، و ظالماند.
♻️ در تحقیقی که در سال 1942 دربارهی آمریکاییها شد، از آنها خواستند پنج صفت برای آلمانیها و ژاپنیها (که دشمن بودند) نام ببرند. «جنگدوست» و «ظالم» دو نمونه از صفتهایی بود که آمریکاییها ذکر میکردند؛ اما هیچ کدام از این دو صفت در میان پنج صفت نخستی که آنها به روسها (از متحدان آمریکا) نسبت میدادند جایی نداشتند.
♻️ جالب آنکه، در سال 1966، این صفتها از فهرست صفتهایی که آمریکاییها به آلمانیها و ژاپنیها (متحدان آمریکا در سال 1966) نسبت میدادند حذف شدند؛ اما حالا روسها (که دیگر متحد آمریکا نبودند؛ گرچه بیشتر رقیب به حساب میآمدند تا دشمن) جنگدوست و خائن شده بودند.
♻️ دشمنـانگاره همانند عدسیِ تحریفکننده عمل میکند؛ اطلاعاتی که آن را تأیید میکنند مورد تأکید قرار میدهد و جلوی ورود اطلاعاتی که با آن همخوانی ندارند را میگیرد. به این ترتیب، رسانههای همگانی رویدادهای حاکی از خیانت یا ظلم دشمن را بزرگ میکنند و رفتارهای انساندوستانه یا شرافتمندانهی او را نادیده میگیرند.
📚 مشخصات کامل کتاب و لینک تهیهی اینترنتی:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/751
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
📚برگرفته از کتاب چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم
♻️ در جنگها، مردمی که درگیر آن جنگ هستند، تصویری از دشمن خود دارند که به آن «دشمنـانگاره» گفته میشود.
♻️ اگر دربارهی «دشمنـانگاره»ی هر یک از دو ملتی که درگیر جنگاند تحقیق کنیم، برایمان روشن میشود که این کارکرد رسانههای همگانی (روایت جنگ به گونهای که به نفع خودشان باشد) کاملاً پیشبینیپذیر است:
♻️ دشمنـانگارهها آینهی یکدیگرند؛ به عبارت دیگر، هر یک از دو طرف همان فضیلتهایی را به خود نسبت میدهد که دیگری به خود نسبت میدهد و همان رذیلتهایی را به دشمنش نسبت میدهد که دشمنش به او. «ما» قابلاعتماد، صلحدوست، شریف، و انساندوستیم؛ «آنها» خائن، جنگدوست، و ظالماند.
♻️ در تحقیقی که در سال 1942 دربارهی آمریکاییها شد، از آنها خواستند پنج صفت برای آلمانیها و ژاپنیها (که دشمن بودند) نام ببرند. «جنگدوست» و «ظالم» دو نمونه از صفتهایی بود که آمریکاییها ذکر میکردند؛ اما هیچ کدام از این دو صفت در میان پنج صفت نخستی که آنها به روسها (از متحدان آمریکا) نسبت میدادند جایی نداشتند.
♻️ جالب آنکه، در سال 1966، این صفتها از فهرست صفتهایی که آمریکاییها به آلمانیها و ژاپنیها (متحدان آمریکا در سال 1966) نسبت میدادند حذف شدند؛ اما حالا روسها (که دیگر متحد آمریکا نبودند؛ گرچه بیشتر رقیب به حساب میآمدند تا دشمن) جنگدوست و خائن شده بودند.
♻️ دشمنـانگاره همانند عدسیِ تحریفکننده عمل میکند؛ اطلاعاتی که آن را تأیید میکنند مورد تأکید قرار میدهد و جلوی ورود اطلاعاتی که با آن همخوانی ندارند را میگیرد. به این ترتیب، رسانههای همگانی رویدادهای حاکی از خیانت یا ظلم دشمن را بزرگ میکنند و رفتارهای انساندوستانه یا شرافتمندانهی او را نادیده میگیرند.
📚 مشخصات کامل کتاب و لینک تهیهی اینترنتی:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/751
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
💢 برنامهی نخستین «کتابخوانی فلسفی گروهی» در گروه «تمرین فلسفه»
📚 منبع: کتاب «درآمدی جدید به فلسفهی اخلاق» نوشتهی هری گنسلر، ترجمهی حمیده بحرینی، ویراستهی مصطفی ملکیان، نشر آسمان خیال
✅ کتاب شامل 12 فصل است. شرکتکنندگان در برنامه، هر هفته، سه فصل از کتاب را مطالعه میکنند، میکوشند به پرسشهای پایان هر فصل پاسخ میدهند، و سپس در جلسهای مشترک در پایان هفته (جمعه، ساعت 16 تا 18) ابهامهای خود دربارهی مطالب کتاب را با کمک سایر شرکتکنندگان در برنامه برطرف میکنند و به بحث دربارهی مطالب کتاب و برخی از تمرینها میپردازند.
✅ دوستانی که نتوانند در ساعت تعیینشده (16 تا 18 جمعه) در جلسهی مشترک شرکت کنند میتوانند در طول هفتهی بعد بحثها را ادامه دهند.
✅ در صورت امکان، پس از پایان یافتن این برنامه، جلسات را با کتابهای دیگری ادامه خواهیم داد. سعی میکنیم کتاب بعدی نیز در زمینهی فلسفهی اخلاق باشد.
✅ با توجه به اینکه ممکن است برخی از دوستان برای تهیهی کتاب نیاز به فرصت داشته باشند، نخستین جلسهی مشترک، به جای جمعهی این هفته، جمعهی هفتهی بعد (25 مرداد) برگزار خواهد شد.
🔅 شرکت در جلسات رایگان است، اما اولویت مشارکت در جلسات با کسانی است که با مراجعه به ادمین گروه «تمرین فلسفه» ثبت نام کنند.
🔅 اگر پیشنهادی برای بهتر برگزارشدن جلسات دارید، آن را با ادمین گروه «تمرین فلسفه» در میان بگذارید.
🌐 لینک گروه «تمرین فلسفه»:
🆔 https://www.tg-me.com/doingphilosophypersian
🌐 کانال «فلسفهورز»:
🆔 @falsafe_varz
📚 منبع: کتاب «درآمدی جدید به فلسفهی اخلاق» نوشتهی هری گنسلر، ترجمهی حمیده بحرینی، ویراستهی مصطفی ملکیان، نشر آسمان خیال
✅ کتاب شامل 12 فصل است. شرکتکنندگان در برنامه، هر هفته، سه فصل از کتاب را مطالعه میکنند، میکوشند به پرسشهای پایان هر فصل پاسخ میدهند، و سپس در جلسهای مشترک در پایان هفته (جمعه، ساعت 16 تا 18) ابهامهای خود دربارهی مطالب کتاب را با کمک سایر شرکتکنندگان در برنامه برطرف میکنند و به بحث دربارهی مطالب کتاب و برخی از تمرینها میپردازند.
✅ دوستانی که نتوانند در ساعت تعیینشده (16 تا 18 جمعه) در جلسهی مشترک شرکت کنند میتوانند در طول هفتهی بعد بحثها را ادامه دهند.
✅ در صورت امکان، پس از پایان یافتن این برنامه، جلسات را با کتابهای دیگری ادامه خواهیم داد. سعی میکنیم کتاب بعدی نیز در زمینهی فلسفهی اخلاق باشد.
✅ با توجه به اینکه ممکن است برخی از دوستان برای تهیهی کتاب نیاز به فرصت داشته باشند، نخستین جلسهی مشترک، به جای جمعهی این هفته، جمعهی هفتهی بعد (25 مرداد) برگزار خواهد شد.
🔅 شرکت در جلسات رایگان است، اما اولویت مشارکت در جلسات با کسانی است که با مراجعه به ادمین گروه «تمرین فلسفه» ثبت نام کنند.
🔅 اگر پیشنهادی برای بهتر برگزارشدن جلسات دارید، آن را با ادمین گروه «تمرین فلسفه» در میان بگذارید.
🌐 لینک گروه «تمرین فلسفه»:
🆔 https://www.tg-me.com/doingphilosophypersian
🌐 کانال «فلسفهورز»:
🆔 @falsafe_varz
Forwarded from پارادوکس (mehdi khosravani)
💢 نخستین جلسهی «کتابخوانی فلسفی گروهی» بر اساس کتاب «درآمدی جدید به فلسفهی اخلاق» در گروه «تمرین فلسفه».
♻️ دوستانی که مایل به شرکت در این جلسه هستند میتوانند، از هماکنون (ساعت 16 روز جمعه 25 مرداد)، با مراجعه به گروه تمرین فلسفه سؤالها و ابهامهای خودشان را با دیگر افراد شرکتکننده در جلسه مطرح کنند و دربارهی بخشهایی از کتاب که از نظر آنها پرسشبرانگیزتر یا جذابتر است به بحث بپردازند.
🌐 کانال فلسفهورز:
@falsafe_varz
♻️ دوستانی که مایل به شرکت در این جلسه هستند میتوانند، از هماکنون (ساعت 16 روز جمعه 25 مرداد)، با مراجعه به گروه تمرین فلسفه سؤالها و ابهامهای خودشان را با دیگر افراد شرکتکننده در جلسه مطرح کنند و دربارهی بخشهایی از کتاب که از نظر آنها پرسشبرانگیزتر یا جذابتر است به بحث بپردازند.
🌐 کانال فلسفهورز:
@falsafe_varz
✴️ یک مغالطهی پرکاربرد
📚 برگرفته از کتاب مغالطههای پرکاربرد صفحهی 90
❗️خودتان را پاک و رقیب را پلید جلوه دهید
↙️ بیشتر مردم از قدرت تشخیص بالایی برخوردار نیستند. برای آنکه آنها را فریب داده و به موافقت با خودتان سوق دهید سعی کنید همواره برای توصیف دیدگاه/عملِ خودتان از واژههای «مثبت» و برای توصیف دیدگاه/عملِ مخالفانتان از واژههای «منفی» استفاده کنید.
↙️ وانمود کنید که به چیزهایی از این قبیل باور دارید: دموکراسی، آزادی، ثبات، مصالحه، انصاف، قویبودن، صلح، حمایت از صنایع داخلی، امنیت، تمدن، حقوق بشر، حاکمیت ملی، اصلاح، گشادگی، دفاع از بیگناهان، عزت، رضای خدا، بهنجاری، غرور، استقلال، آرمانهای والا، مواجهه با سختیها، ... .
↙️ در مقابل، طرف مقابلتان را باورمند به چیزهایی از این قبیل معرفی کنید: خودکامگی، سرکوب، اختلاف و دشمنی، تروریسم، تجاوز، خشونت، براندازی، وحشیگری، خشکمغزی، گسترش آشوب، حمله به بیگناهان، افراطیگری، استبداد، توطئهگری، حیلهگری، بیرحمی، و ویرانگری.
↙️ این ترفند گونههای مختلف دارد. یکی از آنها این است که انگیزههای خودتان را پاک و دلیلهایتان را «موجه» جلوه دهید. برای مثال، بگویید «انگیزهی ما سودجویی یا طمع نیست. ما نمیخواهیم قدرت یا نفوذ خودمان را بیشتر کنیم. نمیخواهیم دست به کنترلگری یا سلطهگری بزنیم. این را به ضرس قاطع میگوییم. آنچه ما میخواهیم تحقق آرمان آزادی، زندگی خوب برای همه، برخورداری همه از موهبتهای دموکراسی ( و فلان و فلان و فلان) است».
↙️ بر انگیزههای واقعیتان (که غالباً خودخواهانه و مبتنی بر ثروتطلبی و قدرتطلبی هستند) سرپوش بگذارید و چیزهای دیگری را به عنوان انگیزهی خودتان اعلام کنید؛ چیزهایی خوب که شما را بلندنظر معرفی کنند. بعضی وقتها به این ترفند «یافتن انگیزهی خوب» میگویند؛ یعنی اینکه دربارهی اصولِ والا داد سخن بدهید؛ با صدای بلند دربارهی آنها شعار بدهید و در عمل نادیدهشان بگیرید.
💠 مشخصات کامل کتاب و لینک تهیهی اینترنتی:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/926
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
📚 برگرفته از کتاب مغالطههای پرکاربرد صفحهی 90
❗️خودتان را پاک و رقیب را پلید جلوه دهید
↙️ بیشتر مردم از قدرت تشخیص بالایی برخوردار نیستند. برای آنکه آنها را فریب داده و به موافقت با خودتان سوق دهید سعی کنید همواره برای توصیف دیدگاه/عملِ خودتان از واژههای «مثبت» و برای توصیف دیدگاه/عملِ مخالفانتان از واژههای «منفی» استفاده کنید.
↙️ وانمود کنید که به چیزهایی از این قبیل باور دارید: دموکراسی، آزادی، ثبات، مصالحه، انصاف، قویبودن، صلح، حمایت از صنایع داخلی، امنیت، تمدن، حقوق بشر، حاکمیت ملی، اصلاح، گشادگی، دفاع از بیگناهان، عزت، رضای خدا، بهنجاری، غرور، استقلال، آرمانهای والا، مواجهه با سختیها، ... .
↙️ در مقابل، طرف مقابلتان را باورمند به چیزهایی از این قبیل معرفی کنید: خودکامگی، سرکوب، اختلاف و دشمنی، تروریسم، تجاوز، خشونت، براندازی، وحشیگری، خشکمغزی، گسترش آشوب، حمله به بیگناهان، افراطیگری، استبداد، توطئهگری، حیلهگری، بیرحمی، و ویرانگری.
↙️ این ترفند گونههای مختلف دارد. یکی از آنها این است که انگیزههای خودتان را پاک و دلیلهایتان را «موجه» جلوه دهید. برای مثال، بگویید «انگیزهی ما سودجویی یا طمع نیست. ما نمیخواهیم قدرت یا نفوذ خودمان را بیشتر کنیم. نمیخواهیم دست به کنترلگری یا سلطهگری بزنیم. این را به ضرس قاطع میگوییم. آنچه ما میخواهیم تحقق آرمان آزادی، زندگی خوب برای همه، برخورداری همه از موهبتهای دموکراسی ( و فلان و فلان و فلان) است».
↙️ بر انگیزههای واقعیتان (که غالباً خودخواهانه و مبتنی بر ثروتطلبی و قدرتطلبی هستند) سرپوش بگذارید و چیزهای دیگری را به عنوان انگیزهی خودتان اعلام کنید؛ چیزهایی خوب که شما را بلندنظر معرفی کنند. بعضی وقتها به این ترفند «یافتن انگیزهی خوب» میگویند؛ یعنی اینکه دربارهی اصولِ والا داد سخن بدهید؛ با صدای بلند دربارهی آنها شعار بدهید و در عمل نادیدهشان بگیرید.
💠 مشخصات کامل کتاب و لینک تهیهی اینترنتی:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/926
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
کدام یک از این سه مطلب اخیر کانال را بیشتر پسندیدید؟
Anonymous Poll
46%
عقلْدرد؛ یک تجربهی ویژهی ایرانی
24%
نقش رسانهها در ترسیم «دشمنـانگاره»
30%
یک مغالطهی پرکاربرد: خودتان را پاک و رقیب را پلید جلوه دهید
Forwarded from سنجشگرانه اندیشی - تفکر نقادانه (mehdi khosravani)
💢 عقلْدرد؛ یک تجربهی ویژهی ایرانی
✍🏼 مهدی خسروانی
♻️ یکی از امتیازهای ما نسبت به بسیاری از مردم جهان این است که، اگر خردمان اندکی بیدار باشد، دردهایی خاص را تجربه میکنیم. و یکی از آن دردها چیزی است که من اسمش را «عقلدرد» میگذارم (مثل پادرد، سردرد و ...). خیلی ساده: عقلتان درد میگیرد! چهطور؟
♻️ بعضی آدمها، که اتفاقاً بیشترشان صاحب آتوریتهاند و به جای شما تصمیمهای مهم میگیرند، در یک پاراگراف کوتاه (یا حتی در یک جملهی کوتاه) آنقدر یاوه و خزعبل میگنجانند که اصلاً در نگاه اول نمیتوانید همهی آن خزعبلات و یاوهها را ببینید و بشمارید. مثل وقتی که رگباری از چند ده گلوله همزمان به مغزتان شلیک میشود. فقط بهیکباره احساس میکنید که عقلتان درد گرفت!
♻️ یاوههایی که عقلتان را بخارانند یا شگفتزدهتان کنند در هر جای جهان شنیده میشوند، اما نمونههایی از هذیانگویی هستند که در هر جایی نمیتوان مشابهشان را یافت.
♻️ در هر جای جهان نمیتوان چنین چیزی را دید یکی از مهمترین تصمیمگیرندگان کشور دانشجویان مانتویی را «خراب» بنامد یا رئیسجمهور سابق کشور (خاتمی) را متهم کند که فلان میلیارد دلار از عربستان دریافت کرده تا فتنهگری کند یا مدعی شود که «پیروان سایر ادیان حیواناتی هستند که در زمین میچرخند و فساد میکنند».
♻️ در هر جای جهان نمیتوانید چنین چیزی ببینید که یک مرجع دینیِ بهاصطلاح اصلاحطلب و میانهرو (صانعی) دغدغهی «قمهزنی» داشته باشد و در دفاع از آن استدلال کند.
♻️ شاید فقط در ایران است که یکی از مقامات ارشد کشور صرفاً با چند جملهی کوتاه عقل شما را تیرباران میکند: «حضور زنان در ورزشگاه هیچ توجیه شرعی ندارد»؛ «تماشای بازی ایراد ندارد، اما گناهی که با تماشای بازی صورت میگیرد گناه دارد»؛ «وقتی خانمی به ورزشگاه میرود و با مردانی که با لباس ورزشی و نیمهلخت مواجه میشود گناه میکند».
♻️ وقتی که کسی چنین حرفی میزند، دیگر فقط شگفتزده نمیشوید، بلکه با رگباری از «یاوه» مواجه میشوید که برای لحظاتی عقلتان را کرخت میکند. باید چند دقیقه بگذرد تا در ذهنتان همهی وجوه غیرعقلانی همین چند جمله را پردازش کنید:
❓ فرض کنیم تو حق داری که جلوی وقوع خلاف شرع را بگیری؛ بر چه اساسی مدعی میشوی که حضور زنان در ورزشگاه توجیه شرعی ندارد؟
❓ چهطور حضور زنان در ورزشگاه «هیچ» توجیه شرعی ندارد، اما پخش تلویزیونی آن توجیه شرعی دارد؟
❓ بر چه اساسی «تماشا»ی بازی بدون ایراد است، اما گناهی که به سبب این «تماشا» صورت میگیرد اشکال دارد؟
❓ بر چه اساسی، میگویی فوتبالیستها «نیمهلخت»اند، در حالی که فقط زانو و بخشی از زانوی آنها مشخص است؟
❓ از کجا میگویی که تماشای فوتبالیستها زنان را به گناه سوق میدهد؟
❓ اصولاً مگر «ممکن» است تماشای جنس مخالف از آن فاصلهی دور در استادیوم محرک باشد؟
❓ اگر چنین است، چهطور ممکن است که تماشای همان فوتبالیستها در تلویزیون (به صورت بسیار نزدیکتر و دقیقتر) «توجیه شرعی» داشته باشد؟!
❓ چهطور ممکن است تماشای ورزشهای دیگر (مثل کشتی) که در آن بدن ورزشکاران بسیار برهنهتر است توجیه شرعی داشته باشد؟!
♻️ میدانید ... وقتی از «عقلدرد» صحبت میکنم منظورم ضربهای است که مواجههی ناگهانی با اینهمه یاوهها به ذهن انسان وارد میکند و این دردی است که در هر جایی نمیتوان تجربه کرد.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
✍🏼 مهدی خسروانی
♻️ یکی از امتیازهای ما نسبت به بسیاری از مردم جهان این است که، اگر خردمان اندکی بیدار باشد، دردهایی خاص را تجربه میکنیم. و یکی از آن دردها چیزی است که من اسمش را «عقلدرد» میگذارم (مثل پادرد، سردرد و ...). خیلی ساده: عقلتان درد میگیرد! چهطور؟
♻️ بعضی آدمها، که اتفاقاً بیشترشان صاحب آتوریتهاند و به جای شما تصمیمهای مهم میگیرند، در یک پاراگراف کوتاه (یا حتی در یک جملهی کوتاه) آنقدر یاوه و خزعبل میگنجانند که اصلاً در نگاه اول نمیتوانید همهی آن خزعبلات و یاوهها را ببینید و بشمارید. مثل وقتی که رگباری از چند ده گلوله همزمان به مغزتان شلیک میشود. فقط بهیکباره احساس میکنید که عقلتان درد گرفت!
♻️ یاوههایی که عقلتان را بخارانند یا شگفتزدهتان کنند در هر جای جهان شنیده میشوند، اما نمونههایی از هذیانگویی هستند که در هر جایی نمیتوان مشابهشان را یافت.
♻️ در هر جای جهان نمیتوان چنین چیزی را دید یکی از مهمترین تصمیمگیرندگان کشور دانشجویان مانتویی را «خراب» بنامد یا رئیسجمهور سابق کشور (خاتمی) را متهم کند که فلان میلیارد دلار از عربستان دریافت کرده تا فتنهگری کند یا مدعی شود که «پیروان سایر ادیان حیواناتی هستند که در زمین میچرخند و فساد میکنند».
♻️ در هر جای جهان نمیتوانید چنین چیزی ببینید که یک مرجع دینیِ بهاصطلاح اصلاحطلب و میانهرو (صانعی) دغدغهی «قمهزنی» داشته باشد و در دفاع از آن استدلال کند.
♻️ شاید فقط در ایران است که یکی از مقامات ارشد کشور صرفاً با چند جملهی کوتاه عقل شما را تیرباران میکند: «حضور زنان در ورزشگاه هیچ توجیه شرعی ندارد»؛ «تماشای بازی ایراد ندارد، اما گناهی که با تماشای بازی صورت میگیرد گناه دارد»؛ «وقتی خانمی به ورزشگاه میرود و با مردانی که با لباس ورزشی و نیمهلخت مواجه میشود گناه میکند».
♻️ وقتی که کسی چنین حرفی میزند، دیگر فقط شگفتزده نمیشوید، بلکه با رگباری از «یاوه» مواجه میشوید که برای لحظاتی عقلتان را کرخت میکند. باید چند دقیقه بگذرد تا در ذهنتان همهی وجوه غیرعقلانی همین چند جمله را پردازش کنید:
❓ فرض کنیم تو حق داری که جلوی وقوع خلاف شرع را بگیری؛ بر چه اساسی مدعی میشوی که حضور زنان در ورزشگاه توجیه شرعی ندارد؟
❓ چهطور حضور زنان در ورزشگاه «هیچ» توجیه شرعی ندارد، اما پخش تلویزیونی آن توجیه شرعی دارد؟
❓ بر چه اساسی «تماشا»ی بازی بدون ایراد است، اما گناهی که به سبب این «تماشا» صورت میگیرد اشکال دارد؟
❓ بر چه اساسی، میگویی فوتبالیستها «نیمهلخت»اند، در حالی که فقط زانو و بخشی از زانوی آنها مشخص است؟
❓ از کجا میگویی که تماشای فوتبالیستها زنان را به گناه سوق میدهد؟
❓ اصولاً مگر «ممکن» است تماشای جنس مخالف از آن فاصلهی دور در استادیوم محرک باشد؟
❓ اگر چنین است، چهطور ممکن است که تماشای همان فوتبالیستها در تلویزیون (به صورت بسیار نزدیکتر و دقیقتر) «توجیه شرعی» داشته باشد؟!
❓ چهطور ممکن است تماشای ورزشهای دیگر (مثل کشتی) که در آن بدن ورزشکاران بسیار برهنهتر است توجیه شرعی داشته باشد؟!
♻️ میدانید ... وقتی از «عقلدرد» صحبت میکنم منظورم ضربهای است که مواجههی ناگهانی با اینهمه یاوهها به ذهن انسان وارد میکند و این دردی است که در هر جایی نمیتوان تجربه کرد.
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
Forwarded from سنجشگرانه اندیشی - تفکر نقادانه (mehdi khosravani)
✴️ یک مغالطهی پرکاربرد
📚 برگرفته از کتاب مغالطههای پرکاربرد صفحهی 90
❗️خودتان را پاک و رقیب را پلید جلوه دهید
↙️ بیشتر مردم از قدرت تشخیص بالایی برخوردار نیستند. برای آنکه آنها را فریب داده و به موافقت با خودتان سوق دهید سعی کنید همواره برای توصیف دیدگاه/عملِ خودتان از واژههای «مثبت» و برای توصیف دیدگاه/عملِ مخالفانتان از واژههای «منفی» استفاده کنید.
↙️ وانمود کنید که به چیزهایی از این قبیل باور دارید: دموکراسی، آزادی، ثبات، مصالحه، انصاف، قویبودن، صلح، حمایت از صنایع داخلی، امنیت، تمدن، حقوق بشر، حاکمیت ملی، اصلاح، گشادگی، دفاع از بیگناهان، عزت، رضای خدا، بهنجاری، غرور، استقلال، آرمانهای والا، مواجهه با سختیها، ... .
↙️ در مقابل، طرف مقابلتان را باورمند به چیزهایی از این قبیل معرفی کنید: خودکامگی، سرکوب، اختلاف و دشمنی، تروریسم، تجاوز، خشونت، براندازی، وحشیگری، خشکمغزی، گسترش آشوب، حمله به بیگناهان، افراطیگری، استبداد، توطئهگری، حیلهگری، بیرحمی، و ویرانگری.
↙️ این ترفند گونههای مختلف دارد. یکی از آنها این است که انگیزههای خودتان را پاک و دلیلهایتان را «موجه» جلوه دهید. برای مثال، بگویید «انگیزهی ما سودجویی یا طمع نیست. ما نمیخواهیم قدرت یا نفوذ خودمان را بیشتر کنیم. نمیخواهیم دست به کنترلگری یا سلطهگری بزنیم. این را به ضرس قاطع میگوییم. آنچه ما میخواهیم تحقق آرمان آزادی، زندگی خوب برای همه، برخورداری همه از موهبتهای دموکراسی ( و فلان و فلان و فلان) است».
↙️ بر انگیزههای واقعیتان (که غالباً خودخواهانه و مبتنی بر ثروتطلبی و قدرتطلبی هستند) سرپوش بگذارید و چیزهای دیگری را به عنوان انگیزهی خودتان اعلام کنید؛ چیزهایی خوب که شما را بلندنظر معرفی کنند. بعضی وقتها به این ترفند «یافتن انگیزهی خوب» میگویند؛ یعنی اینکه دربارهی اصولِ والا داد سخن بدهید؛ با صدای بلند دربارهی آنها شعار بدهید و در عمل نادیدهشان بگیرید.
💠 مشخصات کامل کتاب و لینک تهیهی اینترنتی:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/926
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
📚 برگرفته از کتاب مغالطههای پرکاربرد صفحهی 90
❗️خودتان را پاک و رقیب را پلید جلوه دهید
↙️ بیشتر مردم از قدرت تشخیص بالایی برخوردار نیستند. برای آنکه آنها را فریب داده و به موافقت با خودتان سوق دهید سعی کنید همواره برای توصیف دیدگاه/عملِ خودتان از واژههای «مثبت» و برای توصیف دیدگاه/عملِ مخالفانتان از واژههای «منفی» استفاده کنید.
↙️ وانمود کنید که به چیزهایی از این قبیل باور دارید: دموکراسی، آزادی، ثبات، مصالحه، انصاف، قویبودن، صلح، حمایت از صنایع داخلی، امنیت، تمدن، حقوق بشر، حاکمیت ملی، اصلاح، گشادگی، دفاع از بیگناهان، عزت، رضای خدا، بهنجاری، غرور، استقلال، آرمانهای والا، مواجهه با سختیها، ... .
↙️ در مقابل، طرف مقابلتان را باورمند به چیزهایی از این قبیل معرفی کنید: خودکامگی، سرکوب، اختلاف و دشمنی، تروریسم، تجاوز، خشونت، براندازی، وحشیگری، خشکمغزی، گسترش آشوب، حمله به بیگناهان، افراطیگری، استبداد، توطئهگری، حیلهگری، بیرحمی، و ویرانگری.
↙️ این ترفند گونههای مختلف دارد. یکی از آنها این است که انگیزههای خودتان را پاک و دلیلهایتان را «موجه» جلوه دهید. برای مثال، بگویید «انگیزهی ما سودجویی یا طمع نیست. ما نمیخواهیم قدرت یا نفوذ خودمان را بیشتر کنیم. نمیخواهیم دست به کنترلگری یا سلطهگری بزنیم. این را به ضرس قاطع میگوییم. آنچه ما میخواهیم تحقق آرمان آزادی، زندگی خوب برای همه، برخورداری همه از موهبتهای دموکراسی ( و فلان و فلان و فلان) است».
↙️ بر انگیزههای واقعیتان (که غالباً خودخواهانه و مبتنی بر ثروتطلبی و قدرتطلبی هستند) سرپوش بگذارید و چیزهای دیگری را به عنوان انگیزهی خودتان اعلام کنید؛ چیزهایی خوب که شما را بلندنظر معرفی کنند. بعضی وقتها به این ترفند «یافتن انگیزهی خوب» میگویند؛ یعنی اینکه دربارهی اصولِ والا داد سخن بدهید؛ با صدای بلند دربارهی آنها شعار بدهید و در عمل نادیدهشان بگیرید.
💠 مشخصات کامل کتاب و لینک تهیهی اینترنتی:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/926
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
Forwarded from سنجشگرانه اندیشی - تفکر نقادانه (mehdi khosravani)
💢 نقش رسانهها در ترسیم «دشمنـانگاره»
📚برگرفته از کتاب چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم
♻️ در جنگها، مردمی که درگیر آن جنگ هستند، تصویری از دشمن خود دارند که به آن «دشمنـانگاره» گفته میشود.
♻️ اگر دربارهی «دشمنـانگاره»ی هر یک از دو ملتی که درگیر جنگاند تحقیق کنیم، برایمان روشن میشود که این کارکرد رسانههای همگانی (روایت جنگ به گونهای که به نفع خودشان باشد) کاملاً پیشبینیپذیر است:
♻️ دشمنـانگارهها آینهی یکدیگرند؛ به عبارت دیگر، هر یک از دو طرف همان فضیلتهایی را به خود نسبت میدهد که دیگری به خود نسبت میدهد و همان رذیلتهایی را به دشمنش نسبت میدهد که دشمنش به او. «ما» قابلاعتماد، صلحدوست، شریف، و انساندوستیم؛ «آنها» خائن، جنگدوست، و ظالماند.
♻️ در تحقیقی که در سال 1942 دربارهی آمریکاییها شد، از آنها خواستند پنج صفت برای آلمانیها و ژاپنیها (که دشمن بودند) نام ببرند. «جنگدوست» و «ظالم» دو نمونه از صفتهایی بود که آمریکاییها ذکر میکردند؛ اما هیچ کدام از این دو صفت در میان پنج صفت نخستی که آنها به روسها (از متحدان آمریکا) نسبت میدادند جایی نداشتند.
♻️ جالب آنکه، در سال 1966، این صفتها از فهرست صفتهایی که آمریکاییها به آلمانیها و ژاپنیها (متحدان آمریکا در سال 1966) نسبت میدادند حذف شدند؛ اما حالا روسها (که دیگر متحد آمریکا نبودند؛ گرچه بیشتر رقیب به حساب میآمدند تا دشمن) جنگدوست و خائن شده بودند.
♻️ دشمنـانگاره همانند عدسیِ تحریفکننده عمل میکند؛ اطلاعاتی که آن را تأیید میکنند مورد تأکید قرار میدهد و جلوی ورود اطلاعاتی که با آن همخوانی ندارند را میگیرد. به این ترتیب، رسانههای همگانی رویدادهای حاکی از خیانت یا ظلم دشمن را بزرگ میکنند و رفتارهای انساندوستانه یا شرافتمندانهی او را نادیده میگیرند.
📚 مشخصات کامل کتاب و لینک تهیهی اینترنتی:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/751
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh
📚برگرفته از کتاب چگونه سوگیری و تبلیغات را در رسانهها تشخیص دهیم
♻️ در جنگها، مردمی که درگیر آن جنگ هستند، تصویری از دشمن خود دارند که به آن «دشمنـانگاره» گفته میشود.
♻️ اگر دربارهی «دشمنـانگاره»ی هر یک از دو ملتی که درگیر جنگاند تحقیق کنیم، برایمان روشن میشود که این کارکرد رسانههای همگانی (روایت جنگ به گونهای که به نفع خودشان باشد) کاملاً پیشبینیپذیر است:
♻️ دشمنـانگارهها آینهی یکدیگرند؛ به عبارت دیگر، هر یک از دو طرف همان فضیلتهایی را به خود نسبت میدهد که دیگری به خود نسبت میدهد و همان رذیلتهایی را به دشمنش نسبت میدهد که دشمنش به او. «ما» قابلاعتماد، صلحدوست، شریف، و انساندوستیم؛ «آنها» خائن، جنگدوست، و ظالماند.
♻️ در تحقیقی که در سال 1942 دربارهی آمریکاییها شد، از آنها خواستند پنج صفت برای آلمانیها و ژاپنیها (که دشمن بودند) نام ببرند. «جنگدوست» و «ظالم» دو نمونه از صفتهایی بود که آمریکاییها ذکر میکردند؛ اما هیچ کدام از این دو صفت در میان پنج صفت نخستی که آنها به روسها (از متحدان آمریکا) نسبت میدادند جایی نداشتند.
♻️ جالب آنکه، در سال 1966، این صفتها از فهرست صفتهایی که آمریکاییها به آلمانیها و ژاپنیها (متحدان آمریکا در سال 1966) نسبت میدادند حذف شدند؛ اما حالا روسها (که دیگر متحد آمریکا نبودند؛ گرچه بیشتر رقیب به حساب میآمدند تا دشمن) جنگدوست و خائن شده بودند.
♻️ دشمنـانگاره همانند عدسیِ تحریفکننده عمل میکند؛ اطلاعاتی که آن را تأیید میکنند مورد تأکید قرار میدهد و جلوی ورود اطلاعاتی که با آن همخوانی ندارند را میگیرد. به این ترتیب، رسانههای همگانی رویدادهای حاکی از خیانت یا ظلم دشمن را بزرگ میکنند و رفتارهای انساندوستانه یا شرافتمندانهی او را نادیده میگیرند.
📚 مشخصات کامل کتاب و لینک تهیهی اینترنتی:
https://www.tg-me.com/sanjeshgaraneh/751
🌐 کانال سنجشگرانهاندیشی:
🆔 @sanjeshgaraneh