Forwarded from محمدرضا جلائیپور🍀Jalaeipour
⭕️ در نیویورک و لندن در جای گرم و نرم از پول ایرانستیزانی مثل ترامپ و بنسلمان و نتانیاهو تغذیه میکنی، بیزنسات حقوق بشر شده (و سودت در این است که نقض حقوق بشر در ایران بیشتر باشد و بیشتر نمایشش بدهی)، با نمایش فلاکت در ایران کاسبی میکنی (و کسب و کارت با فلاکت بیشتر و نمایش گزینشیاش رونق بیشتری میگیرد)، با تحریمکنندگان ایران و حامیان بمبارانش عکس یادگاری میگیری، تغذیهکنندهی اندیشکدهها و رسانهها و دولتهای حامی تحریم و تضعیف ایران میشوی، برایشان خوراک رسانهای فراهم میکنی و «شاهد بومی» میشوی، با عملکردت آب به آسیاب عاملان «تروریسم اقتصادی» علیه ایران و هموطنانت میریزی تا جایی که امکان ارسال کمک صلیب سرخ و ایرانیان خارج از کشور به سیلزدگان هم از بین میرود، به جای تقویت همبستگی ملی در روزهای پراضطرابی که نیمی از کشور زیر آب است مدام ویدیوهای افزایندهی اضطراب و التهاب و نارضایتی به اشتراک میگذاری، اعتماد مردم به نهادهای عمومیشان و امیدشان به اصلاح این نهادها را میکاهی، با سختی و رنج هموطنانت عکس یادگاری میگیری، از دردشان تغذیه و با تصویر رنجشان «لایکبارگی» میکنی، امید اجتماعی ایرانیان را هدف بمباران رسانهایات میگیری، مقدمهی آرزوهای سیاسیات را ویرانی ایران و ناامیدی ایرانیان میدانی و میخواهی و ... . همهی اینها به درک! هموطنان سیلزدهات نیازی به کمک وطنفروشان حامی تروریسم اقتصادی علیهشان ندارند و با همبستگی دیگردوستانهای که در همین روزهای سخت نشان دادند این ماهها و گردنهها را هم میگذرانند و با اتکا به خودشان مسیر بهبود در زندگیهایشان و حکمرانی کشور را میپیمایند، اما لااقل بر خلاف عملکردت که به همین مردم آسیب میزند و ریاکارانه، برای سیلزدگان ژست دلسوزی نگیر و پستها و اشکهای نمایشی به اشتراک نگذار.
@jalaeipour
@jalaeipour
Forwarded from یک حقوقی در نیویورک
میگفت: برخی از شبه وکلا در کانادا پرونده های سفید را هم قبول میکنند یا پرونده سازی می کنند.
بگذار یک نمونه پرونده را با هم مرور کنیم:
پدر و مادر با ویزای توریستی آمده اند و فرزندان دانش آموزشان با ویزای تحصیلی. دو سه ماه اول از جیب میگذرانند و پس از آن دو راه دارند یا بروند غیر قانونی با نصف حداقل دستمزد قانونی که ۱۴$ دلار است کار کنند یا پرونده شان را تغییر دهند که بتوانند از دولت حقوق بگیرند. پناهندگی یکی ازین راههاست، یا سیاسی یا مذهبی یا اجتماعی. پرونده مذکور باید از صفر ساخته شود چون مثلا قرار نیست که کسی در واقع دینش را عوض کند یا زندانی و شکنجه شده باشد. صرفا چند کاغذ است که در بایگانی اداره مهاجرت اینها می ماند! باید مدارک فارسی جعل شود، به انگلیسی ترجمه شود، تایید رسمی بگیرد. میگفت از مزایای نداشتن هر نوع دفتر و سفارت در این کشور و البته در ایران همین است دیگر. کسی نیست که اصالت اسناد را تایید کند. مثال دیگر دیپلمه ای بود که برای تغییر استتوسش، دانشجویی را انتخاب کرد و با جعل و ترجمه مدرک و ریز نمرات، مستقیما سر کلاس دکترا نشست! پروپوزالش را هم دانشجویان ایرانی اینجا، سیصد دلار گرفتند و نوشتند.
بگذار یک نمونه پرونده را با هم مرور کنیم:
پدر و مادر با ویزای توریستی آمده اند و فرزندان دانش آموزشان با ویزای تحصیلی. دو سه ماه اول از جیب میگذرانند و پس از آن دو راه دارند یا بروند غیر قانونی با نصف حداقل دستمزد قانونی که ۱۴$ دلار است کار کنند یا پرونده شان را تغییر دهند که بتوانند از دولت حقوق بگیرند. پناهندگی یکی ازین راههاست، یا سیاسی یا مذهبی یا اجتماعی. پرونده مذکور باید از صفر ساخته شود چون مثلا قرار نیست که کسی در واقع دینش را عوض کند یا زندانی و شکنجه شده باشد. صرفا چند کاغذ است که در بایگانی اداره مهاجرت اینها می ماند! باید مدارک فارسی جعل شود، به انگلیسی ترجمه شود، تایید رسمی بگیرد. میگفت از مزایای نداشتن هر نوع دفتر و سفارت در این کشور و البته در ایران همین است دیگر. کسی نیست که اصالت اسناد را تایید کند. مثال دیگر دیپلمه ای بود که برای تغییر استتوسش، دانشجویی را انتخاب کرد و با جعل و ترجمه مدرک و ریز نمرات، مستقیما سر کلاس دکترا نشست! پروپوزالش را هم دانشجویان ایرانی اینجا، سیصد دلار گرفتند و نوشتند.
Forwarded from ایران ما
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«در مستندهای روایت فتح در جبهه از رزمندهها میپرسیدند از کجا آمدید، شغلتان چیست...
از همه جا بودند
لرستان، تبریز، مشهد، تهران، اصفهان، شیراز و...
تراشکار، کارگر، ، معلم بنا، کاسب، دانشجو، طلبه و...»
🔹فیلمی از داوطلبان مردمی در مناطق سیلزده
فیلم و متن از: امیرحسین جعفری
به ایرانما بپیوندید @iranmaa
از همه جا بودند
لرستان، تبریز، مشهد، تهران، اصفهان، شیراز و...
تراشکار، کارگر، ، معلم بنا، کاسب، دانشجو، طلبه و...»
🔹فیلمی از داوطلبان مردمی در مناطق سیلزده
فیلم و متن از: امیرحسین جعفری
به ایرانما بپیوندید @iranmaa
Forwarded from كاوه مدنى | Kaveh Madani
🔍 #راستی_آزمایی: آیا همانطور که ادعا می شود سال گذشته خشک ترین سال در پنجاه سال اخیر بوده است؟
▪️بر پایه اطلاعات #سنجش_از_دور سامانه پرشین-سی دی آر دانشگاه کالیفرنیا، در ٣٥ سال گذشته حداقل ۶ سال، وضعیتی بدتر از سال آبی گذشته داشته اند و ٧ سال در این دوره وضعیتی مشابه با سال گذشته داشته اند.
▪️بنابراین این ادعا که سال گذشته کم بارش ترین سال نیم قرن اخیر بوده است درست نیست.
▪️بنابر اطلاعات این سامانه، در ٣٥ سال گذشته، ایران ١۴ سال خشک، ١٣ سال تر و ٨ سال نرمال را تجربه کرده است.
▪️سال های پر بارش دهه هفتاد طولانی ترین #دوره_ترسالی در بازه ٣٥ ساله اخیر است و طولانی ترین #دوره_خشکسالی در این بازه زمانی در سال ٨٧ شروع شده و نزدیک به یک دهه ادامه یافته است.
▪️با توجه به نوسانات سالیانه قابل ملاحظه در این شکل، نمی توان بر پایه وضعیت آبی امسال در مورد #ترسالی یا #خشکسالی سال آینده نظر داد.
▪️یادآوری می شود که داده های سنجش از دور همچون داده های زمینی همواره با میزانی از خطا همراه هستند.
📊 @KavehMadani
▪️بر پایه اطلاعات #سنجش_از_دور سامانه پرشین-سی دی آر دانشگاه کالیفرنیا، در ٣٥ سال گذشته حداقل ۶ سال، وضعیتی بدتر از سال آبی گذشته داشته اند و ٧ سال در این دوره وضعیتی مشابه با سال گذشته داشته اند.
▪️بنابراین این ادعا که سال گذشته کم بارش ترین سال نیم قرن اخیر بوده است درست نیست.
▪️بنابر اطلاعات این سامانه، در ٣٥ سال گذشته، ایران ١۴ سال خشک، ١٣ سال تر و ٨ سال نرمال را تجربه کرده است.
▪️سال های پر بارش دهه هفتاد طولانی ترین #دوره_ترسالی در بازه ٣٥ ساله اخیر است و طولانی ترین #دوره_خشکسالی در این بازه زمانی در سال ٨٧ شروع شده و نزدیک به یک دهه ادامه یافته است.
▪️با توجه به نوسانات سالیانه قابل ملاحظه در این شکل، نمی توان بر پایه وضعیت آبی امسال در مورد #ترسالی یا #خشکسالی سال آینده نظر داد.
▪️یادآوری می شود که داده های سنجش از دور همچون داده های زمینی همواره با میزانی از خطا همراه هستند.
📊 @KavehMadani
Forwarded from كاوه مدنى | Kaveh Madani
🔍 #راستی_آزمایی: آیا بارش های #لرستان بی سابقه بوده است؟
▪️می توان با اطمینان گفت که جامعه مهندسی آب کشور کمبودی در زمینه تخصص مورد نیاز برای محاسبات حجم و دوره بازگشت بارش و سیلاب ندارد. با این وجود هنوز آمار و ارقام دقیقی از اتفاقات اخیر در اختیار مردم قرار نگرفته است.
▪️ به علاوه، به نظر می رسد رقابتی بین برخی مسئولین و گروهی از متخصصان برای اغراق در مورد #دوره_بازگشت بارش و سیل و توجیه خسارات ناشی از آنها در گرفته است.
▪️#خرم_آباد از جمله مکان هایی است که میزان بارش آن در شبکه های مجازی بازتاب زیادی داشته و برخی آن را بی سابقه دانسته اند.
▪️نگاهی ساده به آمارهای موجود از بارش های ٣ ساعته و ٢۴ ساعته خرم آباد در گذشته نشان می دهد که این حجم از بارش ها در منطقه کاملا محتمل بوده و حتی بارش های بزرگتر نیز قبلا ثبت شده است.
▪️یادآوری که تعیین دوره بازگشت سیلاب نیازمند محاسبات خاص است و نمی توان با ارجاع صرف به آمار بارش، دوره بازگشت سیل را تعیین کرد.
▪️با اندکی تلاش و احساس مسئولیت، جامعه علمی کشور می تواند از شکل گیری باورهای غلط در جامعه و نتیجه گیری های غلط توسط مسئولین پیشگیری کند.
📊 @KavehMadani
▪️می توان با اطمینان گفت که جامعه مهندسی آب کشور کمبودی در زمینه تخصص مورد نیاز برای محاسبات حجم و دوره بازگشت بارش و سیلاب ندارد. با این وجود هنوز آمار و ارقام دقیقی از اتفاقات اخیر در اختیار مردم قرار نگرفته است.
▪️ به علاوه، به نظر می رسد رقابتی بین برخی مسئولین و گروهی از متخصصان برای اغراق در مورد #دوره_بازگشت بارش و سیل و توجیه خسارات ناشی از آنها در گرفته است.
▪️#خرم_آباد از جمله مکان هایی است که میزان بارش آن در شبکه های مجازی بازتاب زیادی داشته و برخی آن را بی سابقه دانسته اند.
▪️نگاهی ساده به آمارهای موجود از بارش های ٣ ساعته و ٢۴ ساعته خرم آباد در گذشته نشان می دهد که این حجم از بارش ها در منطقه کاملا محتمل بوده و حتی بارش های بزرگتر نیز قبلا ثبت شده است.
▪️یادآوری که تعیین دوره بازگشت سیلاب نیازمند محاسبات خاص است و نمی توان با ارجاع صرف به آمار بارش، دوره بازگشت سیل را تعیین کرد.
▪️با اندکی تلاش و احساس مسئولیت، جامعه علمی کشور می تواند از شکل گیری باورهای غلط در جامعه و نتیجه گیری های غلط توسط مسئولین پیشگیری کند.
📊 @KavehMadani
Forwarded from کانال صادق الحسینی
🔴🔴مصرف بالای انرژی در حال از بین بردن بیش از 900 هزار میلیارد تومان از منابع کشور انرژی کشور است/ در شرایط تحریم بهترین راه حل اصلاح یارانه های انرژی و توزیع روشمند آن میان مردم است/ همه دهکهای درآمدی بجز بخشی از دهک دهم از اصلاح و بازتوزیع یارانههای انرژی منتفع می شوند/ فرصت صادرات انرژی (چه بصورت فیزیکی به منطقه و چه بصورت تبدیل برق به ارزهای دیجیتال) فرصتی بینظیر برای بی اثر کردن تحریم هاست
🔹مصرف کل انرژی هر ایرانی بیش از سه برابر متوسط جهانی است. چرا؟ چون عملا قیمت انرژی در ایران نزدیک به صفر است. دهک دهم (ثروتمندترینها) ۲۷٪ یارانه پنهان انرژی و دهک یک (فقیرترینها) ۴٪ یارانه پنهان انرژی (بنزین، گازوئیل، گاز و ...) را میگیرند! این در حالیست که این ۲۷٪ سهم ثروتمندترین دهک از کل یارانه انرژی تنها ۳٪ از کل هزینههای این دهک ثروتمند است!
⬅️چه باید کرد؟
🔹راه بهینه افزایش قیمتها به متوسط جهانی است که 62 تا 82 میلیارد دلار در سال درآمد ایجاد میکند. اما مردم این راهکار را قبول ندارند. به عبارت دیگر به لحاظ اقتصاد سیاسی مردم و دولت هیچگاه بر سر اجرای این راهکار بهینه به اجماع نخواهند رسید. همانطور که در 50 سال گذشته نرسیده اند. پس دوباره می پرسیم که چه کنیم؟ چند دهه انرژی ارزان باعث ایجاد حق شده پس باید مردم را در درآمدهای ناشی از این طرح شریک کرد.
🔹دو راه بیشتر برای تسهیم درآمدهای ناشی از افزایش قیمت انرژی با مردم نداریم:
1- پرداخت به هر ایرانی
2- پرداخت به برخی ایرانیها (مثل کارت سوخت که فقط به ماشیندارها که اتفاقا ثروتمندتر از بیماشینها هستند داده شد و نه همه مردم) طبیعی است که راهکار اول عادلانهتر و بهینهتر است
🔹روش پرداخت به هر ایرانی باید چه باشد؟ بهترین روش، روشی است که اولا مردم را مالک انرژی کند و خودشان راجع به مصرف بیشتر و کمتر تصمیم بگیرند، ثانیا یکبار برای همیشه مکانیزم قیمتی در بازار آزاد را مشخص کند، ثالثا با تغییر دولتها غیرقابل برگشت باشد. در توئیت بعدی روش بهینه را میگویم
🔹روش پرداخت بهینه اعطای سبد مشخصی از انرژی (بنزین، گازوئیل، برق، گاز، آب) به هر کدملی است با شرایط زیر:
1- کل انرژی تسهیمی در هر حامل باید برابر یک سوم مصرف فعلی باشد(مصرف کل انرژی ما بیش از 3برابر متوسط جهانیه
2- بسادگی و توسط ای تی ام و سایت این میزان قابل واگذاری در بازار باشد
3-هیچکس نمیتواند سهمیه دیگری را بخرد(امتناع سفته بازی). خرید صرفا با مصرف انجام میشه مثلا فرد تا با نازل بنزین را زد در حال خرید سهمیه فرد دیگری است
4- بازاری که از واگذاری سهمیه در هر حامل و مصرف هر حامل شکل میگیرد غیرقابل مداخله توسط دولت بوده و صرفا با چند اصل ساده کار بکند
5-دولت پس از دوره ای مشخص (مثلا 6 ماه) حق هیچگونه تزریقی به هیچکدام از بازارها ندارد تا قیمت واقعی شکل بگیرد. در 6 ماه اول دولت بازارسازی خواهد کرد
7- بازارها در بورس مستقر هستند و کاملا شفافند. اینها سبب میشود بازار خوبی شکل بگیرد که مزایای بسیار بزرگی دارد که در ادامه میگویم
🔹مزایای این طرح چیست؟
1- حد استانداردی از زندگی برای هر ایرانی فراهم میشود (سهمیه هر حامل میتواند بصورت رایگان به هر فرد داده شود. تخمین از ارزش سبد هر فرد حدود سیصد و پنجاه تا هزار دلار در سال (بسته به میزان بازتوزیع) است
2- عملا به کمتر مصرف کردن پاداش نقدی داده میشود نه مثل الان به بیشتر مصرف کردن
3- جلوی قاچاق گرفته میشود
4- بهره وری انرژی در کشور به شدت بالا میرود (یعنی آلودگی کمتر، ترافیک کمتر و... در نهایت بهره وری کل بیشتر)
5- به صادرکننده انواع انرژی تبدیل میشویم که غیرقابل تحریمند (از بنزین و گازوئیل که در شرق و غرب توزیع شده تا برق که قابل تبدیل به ارز دیجیتال است)
6- مردم مالک سبد مشخصی از انرژی کشور میشوند، بنابراین برعکس الان انگیزهای برای حمایت از واقعی شدن قیمتهای انرژی و نرخهای کلیدی مثل ارز در مردم شکل میگیرد
7- توزیع یارانه بی حساب فعلی عادلانهتر می شود (الان در کلیه حاملهای انرژی دهک دهم (ثروتمندترینها) حدود 22 برابر دهک آخر یارانه پنهان میگیرند.) مثلا فقط در مورد بنزین ذکر این نکته که 60 درصد خانوارهای ایرانی کلا هیچگاه اتومبیل شخصی نداشته و 45 درصد هیچ گاه انواع وسایل موتوری (ماشین و موتور) نداشته اند شهود خوبی برای همه مردم از اعطای بسیار غیربرابر یارانه بنزین در شرایط فعلی است.
@Sadegh_Alhosseini
🔹مصرف کل انرژی هر ایرانی بیش از سه برابر متوسط جهانی است. چرا؟ چون عملا قیمت انرژی در ایران نزدیک به صفر است. دهک دهم (ثروتمندترینها) ۲۷٪ یارانه پنهان انرژی و دهک یک (فقیرترینها) ۴٪ یارانه پنهان انرژی (بنزین، گازوئیل، گاز و ...) را میگیرند! این در حالیست که این ۲۷٪ سهم ثروتمندترین دهک از کل یارانه انرژی تنها ۳٪ از کل هزینههای این دهک ثروتمند است!
⬅️چه باید کرد؟
🔹راه بهینه افزایش قیمتها به متوسط جهانی است که 62 تا 82 میلیارد دلار در سال درآمد ایجاد میکند. اما مردم این راهکار را قبول ندارند. به عبارت دیگر به لحاظ اقتصاد سیاسی مردم و دولت هیچگاه بر سر اجرای این راهکار بهینه به اجماع نخواهند رسید. همانطور که در 50 سال گذشته نرسیده اند. پس دوباره می پرسیم که چه کنیم؟ چند دهه انرژی ارزان باعث ایجاد حق شده پس باید مردم را در درآمدهای ناشی از این طرح شریک کرد.
🔹دو راه بیشتر برای تسهیم درآمدهای ناشی از افزایش قیمت انرژی با مردم نداریم:
1- پرداخت به هر ایرانی
2- پرداخت به برخی ایرانیها (مثل کارت سوخت که فقط به ماشیندارها که اتفاقا ثروتمندتر از بیماشینها هستند داده شد و نه همه مردم) طبیعی است که راهکار اول عادلانهتر و بهینهتر است
🔹روش پرداخت به هر ایرانی باید چه باشد؟ بهترین روش، روشی است که اولا مردم را مالک انرژی کند و خودشان راجع به مصرف بیشتر و کمتر تصمیم بگیرند، ثانیا یکبار برای همیشه مکانیزم قیمتی در بازار آزاد را مشخص کند، ثالثا با تغییر دولتها غیرقابل برگشت باشد. در توئیت بعدی روش بهینه را میگویم
🔹روش پرداخت بهینه اعطای سبد مشخصی از انرژی (بنزین، گازوئیل، برق، گاز، آب) به هر کدملی است با شرایط زیر:
1- کل انرژی تسهیمی در هر حامل باید برابر یک سوم مصرف فعلی باشد(مصرف کل انرژی ما بیش از 3برابر متوسط جهانیه
2- بسادگی و توسط ای تی ام و سایت این میزان قابل واگذاری در بازار باشد
3-هیچکس نمیتواند سهمیه دیگری را بخرد(امتناع سفته بازی). خرید صرفا با مصرف انجام میشه مثلا فرد تا با نازل بنزین را زد در حال خرید سهمیه فرد دیگری است
4- بازاری که از واگذاری سهمیه در هر حامل و مصرف هر حامل شکل میگیرد غیرقابل مداخله توسط دولت بوده و صرفا با چند اصل ساده کار بکند
5-دولت پس از دوره ای مشخص (مثلا 6 ماه) حق هیچگونه تزریقی به هیچکدام از بازارها ندارد تا قیمت واقعی شکل بگیرد. در 6 ماه اول دولت بازارسازی خواهد کرد
7- بازارها در بورس مستقر هستند و کاملا شفافند. اینها سبب میشود بازار خوبی شکل بگیرد که مزایای بسیار بزرگی دارد که در ادامه میگویم
🔹مزایای این طرح چیست؟
1- حد استانداردی از زندگی برای هر ایرانی فراهم میشود (سهمیه هر حامل میتواند بصورت رایگان به هر فرد داده شود. تخمین از ارزش سبد هر فرد حدود سیصد و پنجاه تا هزار دلار در سال (بسته به میزان بازتوزیع) است
2- عملا به کمتر مصرف کردن پاداش نقدی داده میشود نه مثل الان به بیشتر مصرف کردن
3- جلوی قاچاق گرفته میشود
4- بهره وری انرژی در کشور به شدت بالا میرود (یعنی آلودگی کمتر، ترافیک کمتر و... در نهایت بهره وری کل بیشتر)
5- به صادرکننده انواع انرژی تبدیل میشویم که غیرقابل تحریمند (از بنزین و گازوئیل که در شرق و غرب توزیع شده تا برق که قابل تبدیل به ارز دیجیتال است)
6- مردم مالک سبد مشخصی از انرژی کشور میشوند، بنابراین برعکس الان انگیزهای برای حمایت از واقعی شدن قیمتهای انرژی و نرخهای کلیدی مثل ارز در مردم شکل میگیرد
7- توزیع یارانه بی حساب فعلی عادلانهتر می شود (الان در کلیه حاملهای انرژی دهک دهم (ثروتمندترینها) حدود 22 برابر دهک آخر یارانه پنهان میگیرند.) مثلا فقط در مورد بنزین ذکر این نکته که 60 درصد خانوارهای ایرانی کلا هیچگاه اتومبیل شخصی نداشته و 45 درصد هیچ گاه انواع وسایل موتوری (ماشین و موتور) نداشته اند شهود خوبی برای همه مردم از اعطای بسیار غیربرابر یارانه بنزین در شرایط فعلی است.
@Sadegh_Alhosseini
Forwarded from کانال صادق الحسینی
به لحاظ اقتصادی تحریمهای جدید چه معنایی دارد؟
🔹️جان بولتون امشب توئیت کرد که نفت بعنوان بزرگترین منبع درآمدی دولت ایران را به صفر میرسانیم. اما برخلاف آنچه بولتون میگوید نفت سالهاست بزرگترین بخش از درآمد دولت ایران نیست.
🔹️در اینجا توضیح میدهم که در سالهای اخیر نقش نفت در بودجه بشدت کم شده و منع فروش نفت برای ایران کشنده نیست بلکه قطع کانالهای ارزی مهمه ولی اون امر جدیدی نیست و در یکسال گذشته محقق شده پس حتی قطع این معافیتها در صورت اصلاحات اقتصادی قابل مدیریت است.
🔹️در سال ۹۶ (بدون تحریم)درآمد نفتی ایران حدود ۶۰ میلیارد $ بوده و در ۹۷ (با تحریم) حدود ۱۷ م.$ بوده. از این درآمد ۷۰٪ در اختیار دولته که میشود ۴۰ م.د در ۹۶ و ۱۲ م.د در ۹۷. با ارز دولتی متوسط ۳۰۰۰ تومانی در ۹۶ و ۴۲۰۰ در ۹۷ کل درآمد واقعی نفتی ۱۲۰ ه.م.ت در ۹۶ و ۵۰ ه.م.ت در ۹۷ است.
🔹️این یعنی در سال ۹۶ سهم واقعی نفت از بودجه عمومی دولت حدود ۳۰٪ و سهم نفت از کل بودجه (عمومی+شرکتها) حدود ۱۲٪ بوده است.
در سال ۹۷ با تشدید تحریم ها سهم نفت از بودجه عمومی به ۱۱٪ و سهمش از کل بودجه به ۴٪ رسیده!
اینها یعنی نقش درآمدهای نفتی در بودجه دولت قابل توجه نیست.
🔹️صرفا توجه کنید که یارانه پنهان بنزین سالانه بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان و یارانه پنهان گازوئیل، گاز و برق و بنزین روی هم رفته بیش از ۸۰۰ هزار میلیارد تومان است. یعنی بیش از ۱۶ برابر درآمد نفتی ۹۷!
بنابراین با اصلاحات براحتی میشود بودجه را نجات داد. و البته باید بودجه را نجات داد چرا که بودجه عمود خیمه اقتصاد کشور است.
🔹️از طرف دیگر در یک اتفاق نادر صادرات غیرنفتی در ۹۷ بصورت واقعی حدود ۲میلیارد دلار بیش از واردات بود که مطابق پیشبینیها این مقدار با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی به ۵ تا ۹ میلیارد دلار افزایش مییابد. اینها نشان میدهد حتی به لحاظ تجارت خارجی وابستگی جدی به دلارهای نفتی برای تامین واردات کشور نداریم.
🔹️اما بدترین ضربه تحریمها در جای دیگری زده شد و آن هم کنترل شدید و بستن کانالهای ارزی کشور بود که با دقت بالایی خصوصا در یکسال گذشته در جریان بوده.
دولت باید فکر جدی برای این بخش بکند.
یعنی مازاد تراز تجاری داریم و مشکلی به لحاظ متعارف نداریم ولی مشکل دسترسی به ارزهایمان داریم!
🔹️راههای زیادی وجود دارد. دولت باید مبتکرانه، شجاعانه و با درایت ایران را از این مخمصه برهاند در غیر اینصورت ...
🔹️ابتدا باید نشان دهیم که اقتصاد ایران حتی بدون وجود نفت قابل مدیریت است و سپس ابتکارهای غیراقتصادی و هوشمندی در عین جسارت راهگشاست.
@sadegh_alhosseini
🔹️جان بولتون امشب توئیت کرد که نفت بعنوان بزرگترین منبع درآمدی دولت ایران را به صفر میرسانیم. اما برخلاف آنچه بولتون میگوید نفت سالهاست بزرگترین بخش از درآمد دولت ایران نیست.
🔹️در اینجا توضیح میدهم که در سالهای اخیر نقش نفت در بودجه بشدت کم شده و منع فروش نفت برای ایران کشنده نیست بلکه قطع کانالهای ارزی مهمه ولی اون امر جدیدی نیست و در یکسال گذشته محقق شده پس حتی قطع این معافیتها در صورت اصلاحات اقتصادی قابل مدیریت است.
🔹️در سال ۹۶ (بدون تحریم)درآمد نفتی ایران حدود ۶۰ میلیارد $ بوده و در ۹۷ (با تحریم) حدود ۱۷ م.$ بوده. از این درآمد ۷۰٪ در اختیار دولته که میشود ۴۰ م.د در ۹۶ و ۱۲ م.د در ۹۷. با ارز دولتی متوسط ۳۰۰۰ تومانی در ۹۶ و ۴۲۰۰ در ۹۷ کل درآمد واقعی نفتی ۱۲۰ ه.م.ت در ۹۶ و ۵۰ ه.م.ت در ۹۷ است.
🔹️این یعنی در سال ۹۶ سهم واقعی نفت از بودجه عمومی دولت حدود ۳۰٪ و سهم نفت از کل بودجه (عمومی+شرکتها) حدود ۱۲٪ بوده است.
در سال ۹۷ با تشدید تحریم ها سهم نفت از بودجه عمومی به ۱۱٪ و سهمش از کل بودجه به ۴٪ رسیده!
اینها یعنی نقش درآمدهای نفتی در بودجه دولت قابل توجه نیست.
🔹️صرفا توجه کنید که یارانه پنهان بنزین سالانه بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان و یارانه پنهان گازوئیل، گاز و برق و بنزین روی هم رفته بیش از ۸۰۰ هزار میلیارد تومان است. یعنی بیش از ۱۶ برابر درآمد نفتی ۹۷!
بنابراین با اصلاحات براحتی میشود بودجه را نجات داد. و البته باید بودجه را نجات داد چرا که بودجه عمود خیمه اقتصاد کشور است.
🔹️از طرف دیگر در یک اتفاق نادر صادرات غیرنفتی در ۹۷ بصورت واقعی حدود ۲میلیارد دلار بیش از واردات بود که مطابق پیشبینیها این مقدار با حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی به ۵ تا ۹ میلیارد دلار افزایش مییابد. اینها نشان میدهد حتی به لحاظ تجارت خارجی وابستگی جدی به دلارهای نفتی برای تامین واردات کشور نداریم.
🔹️اما بدترین ضربه تحریمها در جای دیگری زده شد و آن هم کنترل شدید و بستن کانالهای ارزی کشور بود که با دقت بالایی خصوصا در یکسال گذشته در جریان بوده.
دولت باید فکر جدی برای این بخش بکند.
یعنی مازاد تراز تجاری داریم و مشکلی به لحاظ متعارف نداریم ولی مشکل دسترسی به ارزهایمان داریم!
🔹️راههای زیادی وجود دارد. دولت باید مبتکرانه، شجاعانه و با درایت ایران را از این مخمصه برهاند در غیر اینصورت ...
🔹️ابتدا باید نشان دهیم که اقتصاد ایران حتی بدون وجود نفت قابل مدیریت است و سپس ابتکارهای غیراقتصادی و هوشمندی در عین جسارت راهگشاست.
@sadegh_alhosseini
Forwarded from یک لیوان چای داغ، نوشتههای حامد قدوسی hamed_ghoddusi
سرمایهداری مترقی یک تناقض نیست (مقالهای از جوزف استیگلیتز)
خلاصهای از نکاتی که استیگلیتز در مقالهای که دو هفته پیش در نیویورک تایمز مطرح را کرده را با کمی توضیح این جا مینویسم. مستقل از اینکه با موضع سیاسی یا نتیجهگیری او موافق باشیم/نباشیم، میتوانیم از تحلیلهای مقاله نکاتی بیاموزیم.
۱) نرخ بیکاری در آمریکا بسیار پایین است (در واقعیت تقریبا کسی بیکار نیست) ولی دستمزدهای حقیقی ۹۰ درصد آمریکاییها در ۳۰ سال گذشته بالا نرفته است. (چایداغ: اینها کسانی هستند که در بخشهایی مثل فناوری اطلاعات و فاینانس کار نمی کنند.)
۲) نابرابری در آمریکا بالاترین رقم در بین کشورهای توسعهیافته است و موفقیت افراد به شدت به موقعیت خانوادگی آنان بستگی دارد (چایداغ: در پست بعدی نموداری در این مورد ارسال میکنم)
۳) معافیتهای مالیاتی که ترامپ اعمال کرد هم کمکی به این موضوع نکرد و رشد اقتصاد همچنان زیر ۲ درصد پیشبینی میشود.
۴) استانداردهای زندگی از قرن ۱۸ میلادی به دو دلیل اصلی شروع به بالا رفتن کرد: توسعه روشهای علمی که اجازه مهار طبیعت را به انسان داد و توسعه نهادهای اجتماعی مثل حاکمیت قانون، دموکراسی و نظارت بر حاکمان که امکان همکاری و خلق مازاد را بیشتر کرد.
۵) ویژگی مشترک هر دو عامل، ظهور روشهای نظاممند برای بررسی و ارزیابی حقایق بود. خطر حکومت ترامپ این است که با تمسخر تخصص علمی و با تضعیف نهادهای کاشف حقیقت (مثل مطبوعات) پایههای این جامعه را به خطر میاندازد.
۶) جامعه آمریکا به وضعیت فعلی افتاده است چون فراموش کردیم که منشاء اصلی ثروت خلاقیت و نوآوری اعضای آن است. در دهههای اخیر «خلق ثروت» جایش را به «برداشتن سهم بزرگتر یا رانتجویی» از طریق مزیتهای اطلاعاتی، اعمال قدرت بازار و استفاده از اطلاعات شخصی افراد در بخشهای مالی و فناوری داد.
۷) همزمان با جریان مقرراتزدایی دهه هشتاد، زیربخشهای جدیدی در علم اقتصاد (مثل اقتصاد اطلاعات، نظریه بازی و اقتصاد رفتاری) ظهور کردند که نشان بدهند بازار به تنهایی و بدون مکملها میتوانند ناکارا، ناعادلانه یا ناپایدار باشند.
۸) ما در چرخهای افتادهایم. نابرابری اقتصادی در ترکیب با نظام سیاسی پول محور، منشاء نابرابری سیاسی شده و مقرراتزدایی بیشتر و نابرابری اقتصاد بزرگتر را سبب میشود.
۹) با ظهور فناوریهای جدید مثل هوش مصنوعی، میلیونها نفر جدید بیکار شده و تبدیل به راننده تاکسی میشوند.
۱۰) خلاصه حرف استیگلیتز این است که سرمایهداری مترقی باید به این نکته آگاه باشد که بازارها نمیتوانند همه اشکال ریسک را بیمه کنند (مثلا ریسک از دست دادن شغل در نتیجه تغییرات فناوری) و در نتیجه قراردادهای اجتماعی جدیدی بین کارکنان و شرکتها و بین رایدهندگان و سیاستمداران و نقش فعالتری برای دولت در حوزههایی مثل آموزش همگانی و بازنشستگی نیاز است.
لینک به مقاله اصلی
https://www.nytimes.com/2019/04/19/opinion/sunday/progressive-capitalism.html?partner=rss&emc=rss
تماس با نویسنده @hamed_ghoddusi
@hamedghoddusi
خلاصهای از نکاتی که استیگلیتز در مقالهای که دو هفته پیش در نیویورک تایمز مطرح را کرده را با کمی توضیح این جا مینویسم. مستقل از اینکه با موضع سیاسی یا نتیجهگیری او موافق باشیم/نباشیم، میتوانیم از تحلیلهای مقاله نکاتی بیاموزیم.
۱) نرخ بیکاری در آمریکا بسیار پایین است (در واقعیت تقریبا کسی بیکار نیست) ولی دستمزدهای حقیقی ۹۰ درصد آمریکاییها در ۳۰ سال گذشته بالا نرفته است. (چایداغ: اینها کسانی هستند که در بخشهایی مثل فناوری اطلاعات و فاینانس کار نمی کنند.)
۲) نابرابری در آمریکا بالاترین رقم در بین کشورهای توسعهیافته است و موفقیت افراد به شدت به موقعیت خانوادگی آنان بستگی دارد (چایداغ: در پست بعدی نموداری در این مورد ارسال میکنم)
۳) معافیتهای مالیاتی که ترامپ اعمال کرد هم کمکی به این موضوع نکرد و رشد اقتصاد همچنان زیر ۲ درصد پیشبینی میشود.
۴) استانداردهای زندگی از قرن ۱۸ میلادی به دو دلیل اصلی شروع به بالا رفتن کرد: توسعه روشهای علمی که اجازه مهار طبیعت را به انسان داد و توسعه نهادهای اجتماعی مثل حاکمیت قانون، دموکراسی و نظارت بر حاکمان که امکان همکاری و خلق مازاد را بیشتر کرد.
۵) ویژگی مشترک هر دو عامل، ظهور روشهای نظاممند برای بررسی و ارزیابی حقایق بود. خطر حکومت ترامپ این است که با تمسخر تخصص علمی و با تضعیف نهادهای کاشف حقیقت (مثل مطبوعات) پایههای این جامعه را به خطر میاندازد.
۶) جامعه آمریکا به وضعیت فعلی افتاده است چون فراموش کردیم که منشاء اصلی ثروت خلاقیت و نوآوری اعضای آن است. در دهههای اخیر «خلق ثروت» جایش را به «برداشتن سهم بزرگتر یا رانتجویی» از طریق مزیتهای اطلاعاتی، اعمال قدرت بازار و استفاده از اطلاعات شخصی افراد در بخشهای مالی و فناوری داد.
۷) همزمان با جریان مقرراتزدایی دهه هشتاد، زیربخشهای جدیدی در علم اقتصاد (مثل اقتصاد اطلاعات، نظریه بازی و اقتصاد رفتاری) ظهور کردند که نشان بدهند بازار به تنهایی و بدون مکملها میتوانند ناکارا، ناعادلانه یا ناپایدار باشند.
۸) ما در چرخهای افتادهایم. نابرابری اقتصادی در ترکیب با نظام سیاسی پول محور، منشاء نابرابری سیاسی شده و مقرراتزدایی بیشتر و نابرابری اقتصاد بزرگتر را سبب میشود.
۹) با ظهور فناوریهای جدید مثل هوش مصنوعی، میلیونها نفر جدید بیکار شده و تبدیل به راننده تاکسی میشوند.
۱۰) خلاصه حرف استیگلیتز این است که سرمایهداری مترقی باید به این نکته آگاه باشد که بازارها نمیتوانند همه اشکال ریسک را بیمه کنند (مثلا ریسک از دست دادن شغل در نتیجه تغییرات فناوری) و در نتیجه قراردادهای اجتماعی جدیدی بین کارکنان و شرکتها و بین رایدهندگان و سیاستمداران و نقش فعالتری برای دولت در حوزههایی مثل آموزش همگانی و بازنشستگی نیاز است.
لینک به مقاله اصلی
https://www.nytimes.com/2019/04/19/opinion/sunday/progressive-capitalism.html?partner=rss&emc=rss
تماس با نویسنده @hamed_ghoddusi
@hamedghoddusi
NY Times
Opinion | Progressive Capitalism Is Not an Oxymoron (Published 2019)
We can save our broken economic system from itself.
Forwarded from شهروند خاورميانه ( فرهمند عليپور)
از ريشه هاى اصلى سخت گيرى ها و تمركز شديد واشنگتن عليه ايران.
Forwarded from Khabgard | خوابگرد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مریمین: مادر #محسن_نامجو درگذشته. هنوز ۲۴ ساعت نیست. امشب تصادفی و در آخرین لحظه آمدیم کنسرت نامجو. از اول فهمیدیم صدایش در نمیآد. در نیمهی دوم گفت چی شده. بعد ای کاش آدمی وطنش را... را خواند. آخرهاش فریادهای خشمگین میزد. ریختیم به هم. الان ما آدم نیستیم، زامبی هستیم.
دارم از منگی دیشب درمیآم. اتفاقی که افتاد: یک آدم روی صحنه جلوی چشم ما در نیمهی اول کنسرت اول مرگ مادرش را باور نکرد و سعی کرد عادی ادامه بده. بعد از تنفس آمد گفت نمیخواستم بگم ولی دوستان میگن بهتان بگم که مادرم چند ساعت پیش فوت شد. انگار تازه وقتی جمله را گفت باور کرد.
در آهنگ بعدی فریاد زد، در بعدی گریه کرد، در بعدی گذاشت ما برایش بخوانیم و خودش اشکهایش را پاک کرد، بعد انگار میجنگید و به ساز چنگ میزد، بعد باز فریاد زد، بعد آخر انگار مات و متحیر مانده بود با «الکی» تمام کرد. جمعیت سرگرفته بود«انتهای الکی». سازش را برداشت و، در سکوت، تعظیم و تمام.
@KhabGard
bit.ly/2DASBlk
دارم از منگی دیشب درمیآم. اتفاقی که افتاد: یک آدم روی صحنه جلوی چشم ما در نیمهی اول کنسرت اول مرگ مادرش را باور نکرد و سعی کرد عادی ادامه بده. بعد از تنفس آمد گفت نمیخواستم بگم ولی دوستان میگن بهتان بگم که مادرم چند ساعت پیش فوت شد. انگار تازه وقتی جمله را گفت باور کرد.
در آهنگ بعدی فریاد زد، در بعدی گریه کرد، در بعدی گذاشت ما برایش بخوانیم و خودش اشکهایش را پاک کرد، بعد انگار میجنگید و به ساز چنگ میزد، بعد باز فریاد زد، بعد آخر انگار مات و متحیر مانده بود با «الکی» تمام کرد. جمعیت سرگرفته بود«انتهای الکی». سازش را برداشت و، در سکوت، تعظیم و تمام.
@KhabGard
bit.ly/2DASBlk
یک گزارش مهم و افشاگرانه درباره بخشی از پشت پرده قیمتهای عجیب غریب و غیرعادی این روزهای خودروها در بازار ایران.
البته و طبیعتا نباید نقش وضعیت به هم ریخته و بیصاحب اقتصاد کشور را هم نادیده گرفت.
https://digiato.com/article/2019/04/29/امروز-چند-بفروشیم؟-گزارشی-از-پشت-پرده-ف/
البته و طبیعتا نباید نقش وضعیت به هم ریخته و بیصاحب اقتصاد کشور را هم نادیده گرفت.
https://digiato.com/article/2019/04/29/امروز-چند-بفروشیم؟-گزارشی-از-پشت-پرده-ف/
دیجیاتو
امروز چند بفروشیم؟ گزارشی از پشت پرده فعالیت دلالهای خودرو در سایتهای آگهی
پراید مرز روانی ۵۰ میلیون را رد میکند، ساندروی معمولی سد ۱۵۰ میلیون تومان را میشکند و دلالانِ خودروهای چینی هم تلاش میکنند تا قیمتها را همتراز با
🔴 ملخهای جنوبی، میش و قوچهای شمالی و شایعه
فضای رسانهای ایران به شدت به یک خبرگزاری تمام وقت و حرفهای که کارش فقط راستی آزمایی اخبار دروغ و شایعات باشد نیاز دارد.
حجم اخبار غیرواقعی نه فقط در ایران که در همه جای جهان به دلیل شبکههای اجتماعی و اشتباهات سهوی یا عمدی رسانهها بسیار زیاد شده است، الان رسانههای زیادی در دیگر کشورها بخشهایی ویژه را به این موضوع اختصاص دادهاند و اخبار جعلی و یا مشکوک را راستی آزمایی کرده و جزییاتش را منتشر میکنند.
به همین یک هفته گذشته نگاه کنید و به خاطر بیاورید تعداد خبرهایی که منتشر شد و بعد معلوم شد واقعی نبودند
این خبر که لینکش را در ادامه گذاشتم روز گذشته در شبکههای اجتماعی و برخی رسانههای تقریبا جدی با این توضیح منتشر شد که گلههای پازن وحشی به دلیل سمپاشی برای مقابله با ملخها کشته شدند. موضوع هم به سرعت تبدیل شد به سوژهای برای تخریب و تمسخر و تحقیر کارهای انجام شده در کشور در زمینه حفاظت از حیات وحش و کنترل آفت ملخها.
اما واقعیت چیست؟
این عکسها مربوط به تلف شدن تعداد زیادی از قوچ و میشهای اوریال در پارک ملی گلستان در یکی از شمالیترین نقاط کشور است که نوروز امسال اتفاق افتاد، علت تلف شدن هنوز مشخص نیست و احتمالا پای یک بیماری در میان باشد.
هجوم ملخها به کشور اما در جنوبیترین نقاط کشور و در استانهای بوشهر و بندرعباس و سیستان و بلوچستان و... اتفاق افتاد و هیچ ربطی بین تلاش برای مهار ملخها با سمپاشی در جنوب کشور و تلف شدن قوچ و میشهای اوریال در شمال کشور وجود ندارد.
https://www.tg-me.com/mohitbani/12263
فضای رسانهای ایران به شدت به یک خبرگزاری تمام وقت و حرفهای که کارش فقط راستی آزمایی اخبار دروغ و شایعات باشد نیاز دارد.
حجم اخبار غیرواقعی نه فقط در ایران که در همه جای جهان به دلیل شبکههای اجتماعی و اشتباهات سهوی یا عمدی رسانهها بسیار زیاد شده است، الان رسانههای زیادی در دیگر کشورها بخشهایی ویژه را به این موضوع اختصاص دادهاند و اخبار جعلی و یا مشکوک را راستی آزمایی کرده و جزییاتش را منتشر میکنند.
به همین یک هفته گذشته نگاه کنید و به خاطر بیاورید تعداد خبرهایی که منتشر شد و بعد معلوم شد واقعی نبودند
این خبر که لینکش را در ادامه گذاشتم روز گذشته در شبکههای اجتماعی و برخی رسانههای تقریبا جدی با این توضیح منتشر شد که گلههای پازن وحشی به دلیل سمپاشی برای مقابله با ملخها کشته شدند. موضوع هم به سرعت تبدیل شد به سوژهای برای تخریب و تمسخر و تحقیر کارهای انجام شده در کشور در زمینه حفاظت از حیات وحش و کنترل آفت ملخها.
اما واقعیت چیست؟
این عکسها مربوط به تلف شدن تعداد زیادی از قوچ و میشهای اوریال در پارک ملی گلستان در یکی از شمالیترین نقاط کشور است که نوروز امسال اتفاق افتاد، علت تلف شدن هنوز مشخص نیست و احتمالا پای یک بیماری در میان باشد.
هجوم ملخها به کشور اما در جنوبیترین نقاط کشور و در استانهای بوشهر و بندرعباس و سیستان و بلوچستان و... اتفاق افتاد و هیچ ربطی بین تلاش برای مهار ملخها با سمپاشی در جنوب کشور و تلف شدن قوچ و میشهای اوریال در شمال کشور وجود ندارد.
https://www.tg-me.com/mohitbani/12263
Telegram
روزمرّگیهای یک محیطبان
چند روزه این ویدئو در فضای مجازی پخش شده با این عنوان؛ تلف شدن بزهای کوهی در جنوب بخاطر سمپاشی برای ملخ
اما واقعیت این است که اینها قوچ و میش های پارک ملی گلستان هستند که در دهم فروردین امسال به دلایل نامعلومی تلف شده اند و نمونه گیری برای تشخیص علت مرگ دسته…
اما واقعیت این است که اینها قوچ و میش های پارک ملی گلستان هستند که در دهم فروردین امسال به دلایل نامعلومی تلف شده اند و نمونه گیری برای تشخیص علت مرگ دسته…
Forwarded from BBCPersian
🔻احتمال جدایی کالیفرنیا از آمریکا چقدر است؟
🔹اعلام استقلال از طرف کالیفرنیا واقعا بعید است. اما بررسی پیامدهای احتمالی چنین اقدامی ما را با حقایق شگفتانگیزی از ایالات متحده - و اینکه قدرت واقعی کجا قرار دارد - روبهرو میکند.
https://bbc.in/2H4bbmM
@BBCPersian
🔹اعلام استقلال از طرف کالیفرنیا واقعا بعید است. اما بررسی پیامدهای احتمالی چنین اقدامی ما را با حقایق شگفتانگیزی از ایالات متحده - و اینکه قدرت واقعی کجا قرار دارد - روبهرو میکند.
https://bbc.in/2H4bbmM
@BBCPersian
BBC News فارسی
احتمال جدایی کالیفرنیا از آمریکا چقدر است؟
اعلام استقلال از طرف کالیفرنیا واقعا بعید است. اما بررسی پیامدهای احتمالی چنین اقدامی ما را با حقایق شگفتانگیزی از ایالات متحده - و اینکه قدرت واقعی کجا قرار دارد - روبهرو میکند.
Forwarded from شرق
🔺گزارش «شرق» از کودکهمسری در روستاهای نیشابور
شوهرم مبصر کلاس دهم است
🔹شهرزاد همتی: مسافت از فرودگاه مشهد تا نیشابور 120 کیلومتر است. توی جاده نهچندان مسطح، روانشناسی که در یکی از خانههای سلامت کار میکند، جزئیاتی را از آنچه در روستاها اتفاق میافتد، برایمان شرح میدهد: میگوید دختر جثه نحیفی دارد و حالا 12ساله است. پدرش تعریف میکند وقتی 9ساله بود اصرار کردند بیایند خواستگاری، دیگر اگر راهشان نمیدادیم آبروریزی میشد.
🔹دخترمان زهرا خیلی کوچک بود و اصلا حالیاش نمیشد که ازدواج یعنی چه. مادرشوهرش آمده بود جلویش نشسته بود و یک بستنی دستش داده بود و میگفت: زهرا! اگر عروس ما بشوی، شبها میتوانی با سمیه و عروسک بزرگش بازی کنی. آقا امین هم که شوهرت بشود، میروید مشهد کوهسنگی و بازی میکنی... . پدر میگوید زهرا از وعدهها چشمهایش برق میزد و بستنی را لیس میزد. ما هم دیدیم دختر بدش نیامده و مادر داماد همهجا را پر کرده، بله را دادیم... . پدر به صورت کبود زهرا و چشم از حدقه درآمدهاش نگاه میکرد و میگفت: اما حالا کتکش میزنند و خبری از عروسک و کوهسنگی نیست. از فردای عروسی گفتند زهرا دیگر بزرگ شده و باید مثل آدم بزرگها رفتار کند.
برای خواندن گزارش به لینک زیر مراجعه فرمایید:
http://yon.ir/lTJxQ
@sharghdaily
شوهرم مبصر کلاس دهم است
🔹شهرزاد همتی: مسافت از فرودگاه مشهد تا نیشابور 120 کیلومتر است. توی جاده نهچندان مسطح، روانشناسی که در یکی از خانههای سلامت کار میکند، جزئیاتی را از آنچه در روستاها اتفاق میافتد، برایمان شرح میدهد: میگوید دختر جثه نحیفی دارد و حالا 12ساله است. پدرش تعریف میکند وقتی 9ساله بود اصرار کردند بیایند خواستگاری، دیگر اگر راهشان نمیدادیم آبروریزی میشد.
🔹دخترمان زهرا خیلی کوچک بود و اصلا حالیاش نمیشد که ازدواج یعنی چه. مادرشوهرش آمده بود جلویش نشسته بود و یک بستنی دستش داده بود و میگفت: زهرا! اگر عروس ما بشوی، شبها میتوانی با سمیه و عروسک بزرگش بازی کنی. آقا امین هم که شوهرت بشود، میروید مشهد کوهسنگی و بازی میکنی... . پدر میگوید زهرا از وعدهها چشمهایش برق میزد و بستنی را لیس میزد. ما هم دیدیم دختر بدش نیامده و مادر داماد همهجا را پر کرده، بله را دادیم... . پدر به صورت کبود زهرا و چشم از حدقه درآمدهاش نگاه میکرد و میگفت: اما حالا کتکش میزنند و خبری از عروسک و کوهسنگی نیست. از فردای عروسی گفتند زهرا دیگر بزرگ شده و باید مثل آدم بزرگها رفتار کند.
برای خواندن گزارش به لینک زیر مراجعه فرمایید:
http://yon.ir/lTJxQ
@sharghdaily
Forwarded from جواد طباطبايي
🖇توصیه ای به آقای خاتمی
📋من نیز مانند بسیاران دیگری سخنان آقای محمد خاتمی، رئیس جمهور اسبق، دربارۀ مطلوب بودن الگوی فدرالیسم برای ایران را، که در جمع اعضای شورای شهر ایراد شده بود، با شگفتی فراوان در رسانه ها خواندم. در آن سخنان آمده بود : «مطلوب ترین شیوۀ حکومت مردمی ادارۀ فدرالی است». من درست نمی توانم بفهمم که چرا رئیس جمهور پیشین، که باید بداند که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد، خطاب به اعضای شورای شهر دربارۀ مسائل کلان حاکمیتی کشور چنین مطلب مهمی را مطرح کرده است؟
📎صلاحیت نداشتن رئیسجمهور اسبق
آقای رئیس جمهور اسبق باید بداند که تصمیم گیری در چنین مواردی به هیچ وجه در صلاحیت اعضای شهر نیست که مردم برای ادارۀ امور جاری شهر انتخاب می کنند و برحسب تعریف اگر صلاحیتی داشته باشند باید رسیدگی به امور جاری شهر باشد و، به این اعتبار، صلاحیتی برای مداخله در امور کشور ندارند. وانگهی، خود آقای رئیس جمهور اسبق چه صلاحیتی دارد که چنین بحث مهم حاکمیتی را با گروهی که آن ها نیز در موارد فاقد صلاحیت هستند در میان گذاشته است. با پایان دوره ریاست جمهوری رئیس جمهور نیز شهروندی بیش نیست و اگر نظری داشته باشد باید آن نظر را مستدل بیان کند و پاسخ بگیرد، اما بیان چنین مباحثی، در چنین سطح عامیانه ای، در مناسبت های سیاسی در شأن رجل سیاسی نیست.
📎اصلاحات و افسادات
من به این اعتبار اخیر این دو سه یادداشت را می نویسم تا به رئیس جمهور پیشین یادآوری کنم که مصالح عالی کشور را فدای منافع گروهی که او رهبری آنان را بر عهده دارد و فساد و عدم کاردانی بسیاری از آنان به جایی رسیده است که خود آقای خاتمی مجبور شده است اعتراف کند : «بعید است مردم با حرف ما در انتخابات آتی شرکت کنند» نکند! من اضافه می کنم : آقای خاتمی بعید نیست، حتمی است! شما به عنوان رهبر اصلاحات حتما شعارهای مردم را شنیده اید و این نکته را باید بفهمید که اصلاحات نیازمند نظریه ای برای افسادات است، یعنی باید دانسته باشید که در کجاها کار را خراب کرده اید، فسادهای اطرافیان شما کجاها و تا چه حدی بوده است؟ آنچه بعید می نماید این است که شما و اصلاح طلبان هنوز تصور درستی از بیراهه ای که رفته اید ندارید و برای جبران همین فقدان فهم درست است که هر بار برای گرفتن رأی مردم از مصالح عالی کشور مایه می گذارید و هر بار هم همان اشتباه های پیشین را مرتکب می شوید.
📎نقطه سیاه کارنامه اصلاحطلبی
پیش از آنکه به بحث فدرالیسم برسم که اطمینان دارم به واقع متوجه نشده اید چه گفته اید و گفته های شما چه تالی های فاسدی می تواند داشته باشد، به یک مورد دیگر اشاره ای می کنم تا یکی از نقطه های سیاه کارنامه دوستان شما را یادآوری کرده باشم. در آبان ماه 1395، حکومت وقت ناگهان برنامه ای برای آموزش زبان های محلی رونمایی کرد که در زمان صدرات شخص شما و در دستگاه وزیر علوم اصلاحات در سال 1382 توسط یکی از پانترک های معروف نوشته شده بود. آن رونمایی به دلایل انتخاباتی و جلب نظر مردم استان های کردنشین و آذری زبان انجام شده بود.
📎لزوم پس گرفتن سخن نسنجیده
من به آن مناسبت توضیح دادم که چنین مایه گذاشتن از مصالح عالی کشور بعید است برای نامزد ریاست جمهوری رأیی بیاورد. آن مقاله را در همین جا بار دیگر منتشر و نظر شما را به آن جلب می کنم. در پست های دیگری اشاره هایی نیز به مضمون سخنان شما خواهم آورد. به عنوان یک شهروند، که اندکی بیشتر از شما در این مباحث فکر کرده و بویژه اینکه سیاست باز نیست، از شما می خواهم که این سخنان را محترمانه پس بگیرید و به اطرافیان خودتان هم توصیه کنید که وارد این مباحث نشوند🖊
🔸 جواد طباطبایی. واشینگتن. 28 اردیبهشت 1398. 18 می 2019
💡كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايي
@javadtabatabai
📋من نیز مانند بسیاران دیگری سخنان آقای محمد خاتمی، رئیس جمهور اسبق، دربارۀ مطلوب بودن الگوی فدرالیسم برای ایران را، که در جمع اعضای شورای شهر ایراد شده بود، با شگفتی فراوان در رسانه ها خواندم. در آن سخنان آمده بود : «مطلوب ترین شیوۀ حکومت مردمی ادارۀ فدرالی است». من درست نمی توانم بفهمم که چرا رئیس جمهور پیشین، که باید بداند که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد، خطاب به اعضای شورای شهر دربارۀ مسائل کلان حاکمیتی کشور چنین مطلب مهمی را مطرح کرده است؟
📎صلاحیت نداشتن رئیسجمهور اسبق
آقای رئیس جمهور اسبق باید بداند که تصمیم گیری در چنین مواردی به هیچ وجه در صلاحیت اعضای شهر نیست که مردم برای ادارۀ امور جاری شهر انتخاب می کنند و برحسب تعریف اگر صلاحیتی داشته باشند باید رسیدگی به امور جاری شهر باشد و، به این اعتبار، صلاحیتی برای مداخله در امور کشور ندارند. وانگهی، خود آقای رئیس جمهور اسبق چه صلاحیتی دارد که چنین بحث مهم حاکمیتی را با گروهی که آن ها نیز در موارد فاقد صلاحیت هستند در میان گذاشته است. با پایان دوره ریاست جمهوری رئیس جمهور نیز شهروندی بیش نیست و اگر نظری داشته باشد باید آن نظر را مستدل بیان کند و پاسخ بگیرد، اما بیان چنین مباحثی، در چنین سطح عامیانه ای، در مناسبت های سیاسی در شأن رجل سیاسی نیست.
📎اصلاحات و افسادات
من به این اعتبار اخیر این دو سه یادداشت را می نویسم تا به رئیس جمهور پیشین یادآوری کنم که مصالح عالی کشور را فدای منافع گروهی که او رهبری آنان را بر عهده دارد و فساد و عدم کاردانی بسیاری از آنان به جایی رسیده است که خود آقای خاتمی مجبور شده است اعتراف کند : «بعید است مردم با حرف ما در انتخابات آتی شرکت کنند» نکند! من اضافه می کنم : آقای خاتمی بعید نیست، حتمی است! شما به عنوان رهبر اصلاحات حتما شعارهای مردم را شنیده اید و این نکته را باید بفهمید که اصلاحات نیازمند نظریه ای برای افسادات است، یعنی باید دانسته باشید که در کجاها کار را خراب کرده اید، فسادهای اطرافیان شما کجاها و تا چه حدی بوده است؟ آنچه بعید می نماید این است که شما و اصلاح طلبان هنوز تصور درستی از بیراهه ای که رفته اید ندارید و برای جبران همین فقدان فهم درست است که هر بار برای گرفتن رأی مردم از مصالح عالی کشور مایه می گذارید و هر بار هم همان اشتباه های پیشین را مرتکب می شوید.
📎نقطه سیاه کارنامه اصلاحطلبی
پیش از آنکه به بحث فدرالیسم برسم که اطمینان دارم به واقع متوجه نشده اید چه گفته اید و گفته های شما چه تالی های فاسدی می تواند داشته باشد، به یک مورد دیگر اشاره ای می کنم تا یکی از نقطه های سیاه کارنامه دوستان شما را یادآوری کرده باشم. در آبان ماه 1395، حکومت وقت ناگهان برنامه ای برای آموزش زبان های محلی رونمایی کرد که در زمان صدرات شخص شما و در دستگاه وزیر علوم اصلاحات در سال 1382 توسط یکی از پانترک های معروف نوشته شده بود. آن رونمایی به دلایل انتخاباتی و جلب نظر مردم استان های کردنشین و آذری زبان انجام شده بود.
📎لزوم پس گرفتن سخن نسنجیده
من به آن مناسبت توضیح دادم که چنین مایه گذاشتن از مصالح عالی کشور بعید است برای نامزد ریاست جمهوری رأیی بیاورد. آن مقاله را در همین جا بار دیگر منتشر و نظر شما را به آن جلب می کنم. در پست های دیگری اشاره هایی نیز به مضمون سخنان شما خواهم آورد. به عنوان یک شهروند، که اندکی بیشتر از شما در این مباحث فکر کرده و بویژه اینکه سیاست باز نیست، از شما می خواهم که این سخنان را محترمانه پس بگیرید و به اطرافیان خودتان هم توصیه کنید که وارد این مباحث نشوند🖊
🔸 جواد طباطبایی. واشینگتن. 28 اردیبهشت 1398. 18 می 2019
💡كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايي
@javadtabatabai
Forwarded from نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
این آقا دانی دانون سفیر اسرائیل در سازمان ملل است که در جلسۀ شورای امنیت کیپا- عرقچین- به سر گذاشته است. او دو هفته پیش در جلسۀ شورای امنیت با قرائت بخشی از سفر آفرینش تورات، از تعلق تمام خاک فلسطین به یهودیان با استناد به "کتاب مقدس" سخن گفت و سهمی برای فلسطینیها قائل نشد! حالا تصور کنید که اگر سفیر یک کشور مسلمان در شورای امنیت قرآن را میگشود و با استناد به آن در صدد اثبات امری برمیآمد چه میشد؟ قطعاً محافل سیاسی و رسانهای جهان چنان الم شنگهای به پا میکردند که آن سرش پیدا نشود!
ضمناً به دانی دانون نژادپرست باید یادآوری کرد که اگر قرار باشد مشروعیت سلطۀ قومی بر سرزمینی بر مبنای سلطۀ موقت آنها در چند هزار سال پییش بر آن سرزمین به اثبات برسد، از آسیای مرکزی و هند و قفقاز گرفته تا تمام خاورمیانه و بخشی از شمال آفریقا و بخصوص همین سرزمین مورد ادعای اسرائیل باید به ایرانیها مسترد میشد چرا که امپراتوریهای هخامنشی و ساسانی صدها سال پیش از میلاد و پس از آن بر بسیاری از این مناطق حکمرانی کردهاند!
@ahmadzeidabad
#احمد_زیدآبادی
ضمناً به دانی دانون نژادپرست باید یادآوری کرد که اگر قرار باشد مشروعیت سلطۀ قومی بر سرزمینی بر مبنای سلطۀ موقت آنها در چند هزار سال پییش بر آن سرزمین به اثبات برسد، از آسیای مرکزی و هند و قفقاز گرفته تا تمام خاورمیانه و بخشی از شمال آفریقا و بخصوص همین سرزمین مورد ادعای اسرائیل باید به ایرانیها مسترد میشد چرا که امپراتوریهای هخامنشی و ساسانی صدها سال پیش از میلاد و پس از آن بر بسیاری از این مناطق حکمرانی کردهاند!
@ahmadzeidabad
#احمد_زیدآبادی
Forwarded from 🇪🇺 مطالعات آلمان و اروپا 🇩🇪
#مستند
#نه_به_جنگ
🔹 حمله به عراق؛ جنگی که بر پایه یک دروغ طرح ریزی شد!
👈 اعترافات #توپ_بیس_بال و نقش سرویس های اطلاعاتی آلمان در حمله امریکا به عراق
رافد احمد علوان الجنابی که مقامهای اطلاعاتی آلمان و آمریکا وی را با نام مستعار "توپ بیسبال" میشناختند و از کارمندان دولت صدام بود، ادعاها و شهادتهایی مبنی بر تولید سلاحهای کشتار جمعی از سوی رژیم صدام حسین به این سرویس ها ارائه کرده بود که توجیه کننده حمله آمریکا به عراق در سال 2003 شد. این فرد در سال ۲۰۰۸ پس از پنج سال از گذشت جنگ عراق به دروغ خود و دولت آمریکا اعتراف کرد.
جنابی به سرویس اطلاعاتی آلمان گفته بود که عراق کامیونهایی حامل موشکهای بیولوژیکی دارد و کارخانههای مخفی تولید کننده سلاحهای شیمیایی ساخته است.
این ادعاهای دروغ اساس نطق کلیدی کالین پاول، وزیر امور خارجه وقت آمریکا را در سازمان ملل در پنج فوریه سال 2003 تشکیل داد. در جریان این سخنرانی کالین پاول الجنابی را یک مهندس شیمی عراقی خواند که ناظر یکی از این تاسیسات تولید کننده سلاح های شیمیایی بوده است. او در این سخنرانی گفت: وی (الجنابی) در زمانی که عاملهای بیولوژیکی در این تاسیسات تولید میشده حضور داشته و حتی زمانی که در سال 1998 حادثهای در آنجا اتفاق افتاد، نیز حاضر بود.
هر چند مقامات آلمان پس از نشر این اطلاعات و دروغ پردازی دولت جورج بوش تلاش زیادی برای جلوگیری از حمله امریکا به عراق کردند، اما نتوانستند مانع از این جنگ ویرانگر شوند.
ماجرای این مهندس عراقی به صورت یک مستند در شبکه ZDF آلمان پخش شد. الجنابی در آخر این مستند اعتراف می کند که اهداف شخصی و احمقانه او شروع کننده یک جنگ بزرگ شد.
@dachstudien
لینک مستند:
https://youtu.be/dQy-Nuj98tA
تشریح این مطلب در لینک های زیر به انگلیسی و آلمانی:
https://m.spiegel.de/international/world/the-real-story-of-curveball-how-german-intelligence-helped-justify-the-us-invasion-of-iraq-a-542840.html
https://amp.welt.de/politik/specials/911/article13568908/Wie-ein-BND-Informant-den-Irak-Krieg-ausloeste.html
#نه_به_جنگ
🔹 حمله به عراق؛ جنگی که بر پایه یک دروغ طرح ریزی شد!
👈 اعترافات #توپ_بیس_بال و نقش سرویس های اطلاعاتی آلمان در حمله امریکا به عراق
رافد احمد علوان الجنابی که مقامهای اطلاعاتی آلمان و آمریکا وی را با نام مستعار "توپ بیسبال" میشناختند و از کارمندان دولت صدام بود، ادعاها و شهادتهایی مبنی بر تولید سلاحهای کشتار جمعی از سوی رژیم صدام حسین به این سرویس ها ارائه کرده بود که توجیه کننده حمله آمریکا به عراق در سال 2003 شد. این فرد در سال ۲۰۰۸ پس از پنج سال از گذشت جنگ عراق به دروغ خود و دولت آمریکا اعتراف کرد.
جنابی به سرویس اطلاعاتی آلمان گفته بود که عراق کامیونهایی حامل موشکهای بیولوژیکی دارد و کارخانههای مخفی تولید کننده سلاحهای شیمیایی ساخته است.
این ادعاهای دروغ اساس نطق کلیدی کالین پاول، وزیر امور خارجه وقت آمریکا را در سازمان ملل در پنج فوریه سال 2003 تشکیل داد. در جریان این سخنرانی کالین پاول الجنابی را یک مهندس شیمی عراقی خواند که ناظر یکی از این تاسیسات تولید کننده سلاح های شیمیایی بوده است. او در این سخنرانی گفت: وی (الجنابی) در زمانی که عاملهای بیولوژیکی در این تاسیسات تولید میشده حضور داشته و حتی زمانی که در سال 1998 حادثهای در آنجا اتفاق افتاد، نیز حاضر بود.
هر چند مقامات آلمان پس از نشر این اطلاعات و دروغ پردازی دولت جورج بوش تلاش زیادی برای جلوگیری از حمله امریکا به عراق کردند، اما نتوانستند مانع از این جنگ ویرانگر شوند.
ماجرای این مهندس عراقی به صورت یک مستند در شبکه ZDF آلمان پخش شد. الجنابی در آخر این مستند اعتراف می کند که اهداف شخصی و احمقانه او شروع کننده یک جنگ بزرگ شد.
@dachstudien
لینک مستند:
https://youtu.be/dQy-Nuj98tA
تشریح این مطلب در لینک های زیر به انگلیسی و آلمانی:
https://m.spiegel.de/international/world/the-real-story-of-curveball-how-german-intelligence-helped-justify-the-us-invasion-of-iraq-a-542840.html
https://amp.welt.de/politik/specials/911/article13568908/Wie-ein-BND-Informant-den-Irak-Krieg-ausloeste.html
YouTube
Es begann mit einer Lüge 10 Jahre nach dem Irak Krieg - dokumentation 2016
Der Irak Krieg begann mit eine Lüge der US Regierung unter Bush. Wegen dieser Lüge mussten viele Menschen Sterben. In wirklichkeit ging es nur um Öl. Zehn Jahre nach dem Beginn des Irak-Krieges will die Dokumentation den Ereignissen im Vorfeld nachgehen.
ایران را چرا باید دوست داشت؟
(از صفحه تورج دریایی)
امروز صبح، همکار گرامیام، دکتر حسین کمالی، مطلب دلچسبی نوشته بود که حرف بسیاری از ما دورماندگان از ایران بود. یادکرد او از محمدعلی فروغی سبب شد من نیز به سراغ نوشتهٔ این مرد بزرگ بروم و بخوانم: “ایران را چرا باید دوست داشت؟”
در قسمتی، فروغی نوشته بود: “از این گذشته از ایرانیان هرگاه فردی یا جماعتی اوضاع وطن را مساعد احوال خود ندیده و به جبر یا به اختیار به ممالک دیگر مهاجرت کردهاند، همواره نام ایرانی را به آبرومندی حفظ نموده حامل علم و صنعت و عامل آبادی و ثروت بودهاند.”
اگر فروغی امروز زنده بود، یقیناً آه میکشید از اینکه میدید اوضاع نامساعد ایران ما چگونه برای بعضیها موقعیتی فراهم کرده تا به نرخ روز نان بخورند و برای رسیدن به مال و مکنتی خرد کتابها بنویسند و فیلمها بسازند تا ثابت کنند ایران در این چند دهه ویرانهای بیش نبوده و ملاها ملک و ملت را بلازده کردهاند. شاید این افراد فکر میکنند که اگر برای دوستان فرنگیمان از مصائب و فلاکتها بگوییم، آنها با بمبهای قرن بیست و یکمی ایران را گلستان میکنند. یا شاید خیال میکننند فرنگیها دلشان برای ما جهان سومیها بسوزد و همان کاری را انجام دهند که برای عراقیها و افغانها و سوریها و مردم لیبی انجام دادند.
خیلیها طعم بمباران را چشیدهاند اما شاید تجربهٔ هرج و مرج و نا امنی را نداشتهاند. این را میتوان از دوستان همسایه که فرنگیها برایشان دمکراسی آوردهاند پرسید. شاید هم فکر میکنند که با سر دادن آه و ناله در تریبونهای فرنگی به زبانهای فرنگی، به آنها اعتنا میکنند و، مانند سیرکی که حیوانها را در آن میچرخانند، آنها را نیز در تورهای امضای کتاب در دانشگاهها و کتاب فروشیها و فستیوالهای فیلم دور میگردانند تا به جایی برسند و مطرح شوند. یعنی به حساب بدنامی کشورشان و فرهنگ و تمدن ایران زمین خودشان را از نردبام ترقی بالا بکشند.
بسیاری از ما ایرانیان، به سبب وقایع این چهار دههٔ اخیر صدمه دیدهایم. خانوادهٔ من نیز استثنا نبوده: از باختن ملک و املاک گرفته تا دستگیری و زندان اعضای خانواده و توهین و فشار و …. به یاد دارم چند سالی پس از اینکه از فرنگ به ایران برگشته بودم، در سال سوم راهنمایی، ناظم ما هر روز چند تنی از ما را به جلوی صف میآورد و با لحن تحقیرآمیزی میگفت که چرخ انقلاب ما را خرد خواهد کرد و پایانبندی حرفهای گهربارش هم تکبیر مرگ بر آمریکا بود. به ما اتهام غربزدگی میزدند و انواع فشارهای روحی را هم باید تحمل میکردیم. حال آیا رواست که من اینهمه را به انگلیسی بنویسم؟ برای چه بنویسم و برای که؟ که آخر چه شود؟
من هرگز حاضر نیستم که این داستانها را در ساز و دهل کنم و به زبان فرنگی بنویسم که ای وای بر ما چه گذشته است، مگر آنکه در این حدیث پند و اندرزی باشد که دیگران بیاموزند. اگر ما مشکلی با خودی داریم باید خودمان آن را حل کنیم. اگر طرف ما خشونت میورزد با خشونت متقابل کار حل نمیشود. بهعنوان یک تاریخدان میتوانم بگویم مشکل خاورمیانه با تکرار و تعدد خشونت حل نخواهد شد. خارجیها نیز دلشان فقط برای کشور خودشان میسوزد و منافع خودشان مهم است.
ای کسانی که در خارج نشستهاید!
اینهمه از ایران بد ننویسید و بد نگویید. اگر دائماً از ملاها شکایت دارید، دستکم انتظار نداشته باشید نام ایران بر زبان فرنگیان به تحقیر آلوده نشود و ایرانیان را غارنشین نشمارند. اگر ایران بد است، در عوض، دستی بالا بزنید و به اندازهٔ سواد و توانایی خود کمی کمک کنید که آباد شود.
اگر مثل من معلم هستید بنویسید و به دانشجویان کمکی کنید. اگر پزشک هستید پزشکی کنید و به بیچارگانی که پول دوا و درمان ندارند در ایران برسید. اگر مدرسه کم است مدرسه بسازید. البته میدانم که کسانی هستند که این کارها را انجام می دهند و من نیز حقیقتا به آنها احترام می گذارم.
دوستان: ایران این گونه آباد می شود!
https://tourajdaryaee-blog.tumblr.com/post/185070105951/ایران-را-چرا-باید-دوست-داشت/amp?__twitter_impression=true
(از صفحه تورج دریایی)
امروز صبح، همکار گرامیام، دکتر حسین کمالی، مطلب دلچسبی نوشته بود که حرف بسیاری از ما دورماندگان از ایران بود. یادکرد او از محمدعلی فروغی سبب شد من نیز به سراغ نوشتهٔ این مرد بزرگ بروم و بخوانم: “ایران را چرا باید دوست داشت؟”
در قسمتی، فروغی نوشته بود: “از این گذشته از ایرانیان هرگاه فردی یا جماعتی اوضاع وطن را مساعد احوال خود ندیده و به جبر یا به اختیار به ممالک دیگر مهاجرت کردهاند، همواره نام ایرانی را به آبرومندی حفظ نموده حامل علم و صنعت و عامل آبادی و ثروت بودهاند.”
اگر فروغی امروز زنده بود، یقیناً آه میکشید از اینکه میدید اوضاع نامساعد ایران ما چگونه برای بعضیها موقعیتی فراهم کرده تا به نرخ روز نان بخورند و برای رسیدن به مال و مکنتی خرد کتابها بنویسند و فیلمها بسازند تا ثابت کنند ایران در این چند دهه ویرانهای بیش نبوده و ملاها ملک و ملت را بلازده کردهاند. شاید این افراد فکر میکنند که اگر برای دوستان فرنگیمان از مصائب و فلاکتها بگوییم، آنها با بمبهای قرن بیست و یکمی ایران را گلستان میکنند. یا شاید خیال میکننند فرنگیها دلشان برای ما جهان سومیها بسوزد و همان کاری را انجام دهند که برای عراقیها و افغانها و سوریها و مردم لیبی انجام دادند.
خیلیها طعم بمباران را چشیدهاند اما شاید تجربهٔ هرج و مرج و نا امنی را نداشتهاند. این را میتوان از دوستان همسایه که فرنگیها برایشان دمکراسی آوردهاند پرسید. شاید هم فکر میکنند که با سر دادن آه و ناله در تریبونهای فرنگی به زبانهای فرنگی، به آنها اعتنا میکنند و، مانند سیرکی که حیوانها را در آن میچرخانند، آنها را نیز در تورهای امضای کتاب در دانشگاهها و کتاب فروشیها و فستیوالهای فیلم دور میگردانند تا به جایی برسند و مطرح شوند. یعنی به حساب بدنامی کشورشان و فرهنگ و تمدن ایران زمین خودشان را از نردبام ترقی بالا بکشند.
بسیاری از ما ایرانیان، به سبب وقایع این چهار دههٔ اخیر صدمه دیدهایم. خانوادهٔ من نیز استثنا نبوده: از باختن ملک و املاک گرفته تا دستگیری و زندان اعضای خانواده و توهین و فشار و …. به یاد دارم چند سالی پس از اینکه از فرنگ به ایران برگشته بودم، در سال سوم راهنمایی، ناظم ما هر روز چند تنی از ما را به جلوی صف میآورد و با لحن تحقیرآمیزی میگفت که چرخ انقلاب ما را خرد خواهد کرد و پایانبندی حرفهای گهربارش هم تکبیر مرگ بر آمریکا بود. به ما اتهام غربزدگی میزدند و انواع فشارهای روحی را هم باید تحمل میکردیم. حال آیا رواست که من اینهمه را به انگلیسی بنویسم؟ برای چه بنویسم و برای که؟ که آخر چه شود؟
من هرگز حاضر نیستم که این داستانها را در ساز و دهل کنم و به زبان فرنگی بنویسم که ای وای بر ما چه گذشته است، مگر آنکه در این حدیث پند و اندرزی باشد که دیگران بیاموزند. اگر ما مشکلی با خودی داریم باید خودمان آن را حل کنیم. اگر طرف ما خشونت میورزد با خشونت متقابل کار حل نمیشود. بهعنوان یک تاریخدان میتوانم بگویم مشکل خاورمیانه با تکرار و تعدد خشونت حل نخواهد شد. خارجیها نیز دلشان فقط برای کشور خودشان میسوزد و منافع خودشان مهم است.
ای کسانی که در خارج نشستهاید!
اینهمه از ایران بد ننویسید و بد نگویید. اگر دائماً از ملاها شکایت دارید، دستکم انتظار نداشته باشید نام ایران بر زبان فرنگیان به تحقیر آلوده نشود و ایرانیان را غارنشین نشمارند. اگر ایران بد است، در عوض، دستی بالا بزنید و به اندازهٔ سواد و توانایی خود کمی کمک کنید که آباد شود.
اگر مثل من معلم هستید بنویسید و به دانشجویان کمکی کنید. اگر پزشک هستید پزشکی کنید و به بیچارگانی که پول دوا و درمان ندارند در ایران برسید. اگر مدرسه کم است مدرسه بسازید. البته میدانم که کسانی هستند که این کارها را انجام می دهند و من نیز حقیقتا به آنها احترام می گذارم.
دوستان: ایران این گونه آباد می شود!
https://tourajdaryaee-blog.tumblr.com/post/185070105951/ایران-را-چرا-باید-دوست-داشت/amp?__twitter_impression=true
Tumblr
ایران را چرا باید دوست داشت؟
امروز صبح، همکار گرامیام، دکتر حسین کمالی، مطلب دلچسبی نوشته بود که حرف بسیاری از ما دورماندگان از ایران بود. یادکرد او از محمدعلی فروغی سبب شد من نیز به سراغ نوشتهٔ این مرد بزرگ بروم و بخوانم:...
Forwarded from شهروند خاورميانه ( فرهمند عليپور)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تحليلى جالب از عبدالبارى عطوان سردبير پيشين روزنامه فرامنطقه اى "القدس العربى" و كارشناس ارشد الجزيره و بى بى سى عربى در خصوص تنش ها ميان ايران و آمريكا. زيرنويس فارسى
Forwarded from ایران ما
♦ روزهای سخت ایران ما
✍🏻 هانیه سلطانپور
🔹هشت سال پیش در چنین روزی ایران هاله سحابی را از دست داد. هاله سحابی برای شرکت در مراسم تدفین پدرش از زندان به مرخصی آمده بود و با یک خبرنگار به گفتگو نشسته بود و از خاطراتش میگفت:
«یادم میآید سال ۷۸ پدر در کوی دانشگاه مورد حمله قرار گرفت. دانشجوها عصبانی بودند. پدر به میان جمع دانشجوها رفت و گفت خواسته هایتان را بنویسید. پدر را هو کردند و گفتند سحابی چه کسی تو را مامور کرده. پدر گفت پنجاه سال سابقه ام مرا مامور کرده. پدرم گفت من آمدهام که بگویم نگذارید خشم بر شما غلبه کند.... خشونت نکنید. نگرانی اصلی پدرم همین بود»
🔸آنروز ایران عزت خود از دست داده بود. یازدهم خرداد بود و مردم میخواستند پیکر عزتالله سحابی را تشییع کنند. ماموران امنیتی مانع شدند. پیکر عزتالله سحابی این سو و آنسو کشیده میشد. فضا بهم ریختهبود. ماموری آمد و عکس عزتالله سحابی را از دست هاله بیرون کشید. زد و خورد شد و دست آخر شد آنچه نباید میشد. ایران، هاله سحابی را هم از دست داد. مرگ دختر در مراسم عزای پدر رقم خورده بود. چه چیزی از این تلختر. چه رفتاری از این ظالمانهتر که مانع تشییع پیکر کسی چون عزتالله سحابی شوند که سیزده سال عمرش را در زندان استبداد پهلوی گذرانده بود. یعنی آستانه تحمل حاکمیت آنقدر پایین بود که حتی تشییع پیکر و مراسم خاکسپاری یکی از اعضای نهضت آزادی را برنمیتابید.
🔹«خدایا یا حال ما را دگرگون کن یا مرگ را برسان. این دعای پدرم عزتالله موقع تحویل سال بود. پدرم نگران بود. نگران اینکه تاریخ تکرار میشود. ما داریم اشتباهاتمان را تکرار میکنیم و یک قدم جلو نمیگذاریم»
🔸هشت سال از آن روزها گذشته ست.کجا ایستاده ایم؟
هاله سحابی فعال حقوق زنان بود. ایران هاله سحابی را از دست داد تا آدمهای کوتاه قدی چون مسیح علینژاد برجای او تکیه بزنند و بذر نفرت میان مردم بپاشند و "حقوق زنان" ایران محل درآمدشان باشد و ابزار کسب شهرتشان. کیوان صمیمی فعال ملی مذهبی که جز در راه سربلندی ایران قلم نزده بخاطر شرکت در تجمع روز کارگر هنوز در بازداشت است. صدای کیوان صمیمی در ایران خاموش شده تا امثال مجید محمدی و سعید قاسمینژادها و کارمندهای بنیادهای آمریکایی و اپوزسیون تقلبی و وابسته هر روز فَربهتر شود از مکیدن خون ملت ایران. ستایشگران درگاه جان بولتون و مایک پمپئو که از افزایش تنش و احتمال درگیری نظامی امریکا و ایران ذوق میکنند.
🔹هشت سال از مرگ هاله و عزتالله سحابی گذشته. کجا ایستادهایم؟
مقابل تلویزیون در بهت و حیرت ایستادهایم و ماجرای شلیک پنج باره یکی از درست کارترین وزرا و مدیران باقی مانده از نسل انقلاب را به "میترا استاد" دنبال میکنیم و فردایش خبر چاقو خوردن امام جمعه کازرون را میخوانیم. هنوز یک ماه از شلیک به یک طلبه همدانی نگذشتهست. کسی که کفش پاره به پا داشت و قاتل از کشتنش خوشحالی کردهبود و نوشتهبود «آخوند کشتم. بازهم از آخوندها میکشم».
🔸هشت سال از رفتن عزت ایران گذشته. کجا ایستادهایم؟
درست در میان شعلههای آتش خشم و نفرت. صدای هاله سحابیها را خاموش کردیم که شعلههای خشم و کینه امروز این چنین قد کشیدهاند. خشم و نفرت و شکاف آفت مزرعه خرم ایرانست. زنگ خطر مدتهاست به صدا درآمده.
🔹«دغدغه مهندس برای ایران بود. اعتقاد داشت اگر ما فقط به یک اصل آزادی اعتقاد داشتیم باید تا آخر میایستادیم. اما وقتی چند اصل داشتیم و به عدالت آزادی و ترقی همزمان توجه کردیم آن وقت باید همه اینها را برای یک اصل بالاتر و برتر محدود کنیم. و آن اصل ایرانست».
🔸هشت سال از مرگ هاله و عزتالله سحابی گذشته. ما درست در میانه یک جنگ خارجی و داخلی گرفتار آمدیم. یکسو گسیل نیروی نظامی به غرب آسیا توسط جنگ طلبان کاخ سفید و اتحاد ضد ایرانیِ عبری-عربی و سوی دیگر اقتدارگرایان و عاملان سیاست حذف. دگماندیشانی که منافع خود را بر منافع ملتی ارجح میدانند.
میان این دو نیرو اتحاد و همسویی برقرارشده و یکدیگر را تقویت میکنند. ایران در چنین بزنگاهی قرارگرفته. شاید اگر صدای هاله سحابیها را با لگد خاموش نمیکردند شاید اگر در این ده سال رافت و انعطاف اسلامی که عزتالله سحابی منادی آن بود در ایران سرسوزنی وجود داشت امروز میشد با تمام نیرو در مقابل دشمنان خارجی یکدل و متحد بود اما حالا پس از آن سالهای سخت، کُمیت اتحاد در ایران ما لنگ میزند. اتحادی که لازمه این موقعیت خطیرست.
زنگ خطر دشمنیهای خارجی را همه شنیدهاند اما زنگ خطر در داخل گوش شنوا ندارد.
🔹«خدایا تو شاهدی وعدهای که انقلاب به ملت ما میداد حکومت عدل علیوار بود، حکومتی که سختگیری عدالتش نزدیکترین افراد به علی را در برمیگرفت و رحم و مروتش دورترین و دشمنترین افراد به او را-عزت الله سحابی سال ۱۳۹۰»
https://ibb.co/gv2PsxT
منبع:کانال دیوار @naghashekhiaban48
✍🏻 هانیه سلطانپور
🔹هشت سال پیش در چنین روزی ایران هاله سحابی را از دست داد. هاله سحابی برای شرکت در مراسم تدفین پدرش از زندان به مرخصی آمده بود و با یک خبرنگار به گفتگو نشسته بود و از خاطراتش میگفت:
«یادم میآید سال ۷۸ پدر در کوی دانشگاه مورد حمله قرار گرفت. دانشجوها عصبانی بودند. پدر به میان جمع دانشجوها رفت و گفت خواسته هایتان را بنویسید. پدر را هو کردند و گفتند سحابی چه کسی تو را مامور کرده. پدر گفت پنجاه سال سابقه ام مرا مامور کرده. پدرم گفت من آمدهام که بگویم نگذارید خشم بر شما غلبه کند.... خشونت نکنید. نگرانی اصلی پدرم همین بود»
🔸آنروز ایران عزت خود از دست داده بود. یازدهم خرداد بود و مردم میخواستند پیکر عزتالله سحابی را تشییع کنند. ماموران امنیتی مانع شدند. پیکر عزتالله سحابی این سو و آنسو کشیده میشد. فضا بهم ریختهبود. ماموری آمد و عکس عزتالله سحابی را از دست هاله بیرون کشید. زد و خورد شد و دست آخر شد آنچه نباید میشد. ایران، هاله سحابی را هم از دست داد. مرگ دختر در مراسم عزای پدر رقم خورده بود. چه چیزی از این تلختر. چه رفتاری از این ظالمانهتر که مانع تشییع پیکر کسی چون عزتالله سحابی شوند که سیزده سال عمرش را در زندان استبداد پهلوی گذرانده بود. یعنی آستانه تحمل حاکمیت آنقدر پایین بود که حتی تشییع پیکر و مراسم خاکسپاری یکی از اعضای نهضت آزادی را برنمیتابید.
🔹«خدایا یا حال ما را دگرگون کن یا مرگ را برسان. این دعای پدرم عزتالله موقع تحویل سال بود. پدرم نگران بود. نگران اینکه تاریخ تکرار میشود. ما داریم اشتباهاتمان را تکرار میکنیم و یک قدم جلو نمیگذاریم»
🔸هشت سال از آن روزها گذشته ست.کجا ایستاده ایم؟
هاله سحابی فعال حقوق زنان بود. ایران هاله سحابی را از دست داد تا آدمهای کوتاه قدی چون مسیح علینژاد برجای او تکیه بزنند و بذر نفرت میان مردم بپاشند و "حقوق زنان" ایران محل درآمدشان باشد و ابزار کسب شهرتشان. کیوان صمیمی فعال ملی مذهبی که جز در راه سربلندی ایران قلم نزده بخاطر شرکت در تجمع روز کارگر هنوز در بازداشت است. صدای کیوان صمیمی در ایران خاموش شده تا امثال مجید محمدی و سعید قاسمینژادها و کارمندهای بنیادهای آمریکایی و اپوزسیون تقلبی و وابسته هر روز فَربهتر شود از مکیدن خون ملت ایران. ستایشگران درگاه جان بولتون و مایک پمپئو که از افزایش تنش و احتمال درگیری نظامی امریکا و ایران ذوق میکنند.
🔹هشت سال از مرگ هاله و عزتالله سحابی گذشته. کجا ایستادهایم؟
مقابل تلویزیون در بهت و حیرت ایستادهایم و ماجرای شلیک پنج باره یکی از درست کارترین وزرا و مدیران باقی مانده از نسل انقلاب را به "میترا استاد" دنبال میکنیم و فردایش خبر چاقو خوردن امام جمعه کازرون را میخوانیم. هنوز یک ماه از شلیک به یک طلبه همدانی نگذشتهست. کسی که کفش پاره به پا داشت و قاتل از کشتنش خوشحالی کردهبود و نوشتهبود «آخوند کشتم. بازهم از آخوندها میکشم».
🔸هشت سال از رفتن عزت ایران گذشته. کجا ایستادهایم؟
درست در میان شعلههای آتش خشم و نفرت. صدای هاله سحابیها را خاموش کردیم که شعلههای خشم و کینه امروز این چنین قد کشیدهاند. خشم و نفرت و شکاف آفت مزرعه خرم ایرانست. زنگ خطر مدتهاست به صدا درآمده.
🔹«دغدغه مهندس برای ایران بود. اعتقاد داشت اگر ما فقط به یک اصل آزادی اعتقاد داشتیم باید تا آخر میایستادیم. اما وقتی چند اصل داشتیم و به عدالت آزادی و ترقی همزمان توجه کردیم آن وقت باید همه اینها را برای یک اصل بالاتر و برتر محدود کنیم. و آن اصل ایرانست».
🔸هشت سال از مرگ هاله و عزتالله سحابی گذشته. ما درست در میانه یک جنگ خارجی و داخلی گرفتار آمدیم. یکسو گسیل نیروی نظامی به غرب آسیا توسط جنگ طلبان کاخ سفید و اتحاد ضد ایرانیِ عبری-عربی و سوی دیگر اقتدارگرایان و عاملان سیاست حذف. دگماندیشانی که منافع خود را بر منافع ملتی ارجح میدانند.
میان این دو نیرو اتحاد و همسویی برقرارشده و یکدیگر را تقویت میکنند. ایران در چنین بزنگاهی قرارگرفته. شاید اگر صدای هاله سحابیها را با لگد خاموش نمیکردند شاید اگر در این ده سال رافت و انعطاف اسلامی که عزتالله سحابی منادی آن بود در ایران سرسوزنی وجود داشت امروز میشد با تمام نیرو در مقابل دشمنان خارجی یکدل و متحد بود اما حالا پس از آن سالهای سخت، کُمیت اتحاد در ایران ما لنگ میزند. اتحادی که لازمه این موقعیت خطیرست.
زنگ خطر دشمنیهای خارجی را همه شنیدهاند اما زنگ خطر در داخل گوش شنوا ندارد.
🔹«خدایا تو شاهدی وعدهای که انقلاب به ملت ما میداد حکومت عدل علیوار بود، حکومتی که سختگیری عدالتش نزدیکترین افراد به علی را در برمیگرفت و رحم و مروتش دورترین و دشمنترین افراد به او را-عزت الله سحابی سال ۱۳۹۰»
https://ibb.co/gv2PsxT
منبع:کانال دیوار @naghashekhiaban48
ImgBB
image
Image image hosted in ImgBB