Telegram Web Link
🅱کارمندان چاپلوس!

🔸در محیطی که چاپلوسی وجود دارد، کارمندان غیرچاپلوس درگیر حس عدم امنیت در محل کار می‌شوند. آن‌ها نگران این می‌شوند که نکند چاپلوسی افراد دیگر، آن‌ها را در رقابت کاری عقب بیندازد. این حس منفی و نگرانی دائمی، حتما در راندمان کاری اثر منفی می‌گذارد.

🔸برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهند میزان رضایت شغلی کارمندانی که "همکاران چاپلوس" دارند، بسته به شرایط از ۱۵ تا ۳۵ درصد پایین‌تر از دیگران است و به‌همین میزان، بهره‌وری‌شان پایین‌تر و احتمال استعفای‌شان بیشتر است.

🔸هر کارمندی در صدد پیشرفت است. اگر افراد ببینند که دیگران بر اثر چاپلوسی پیشرفت می‌کنند و پاداش دریافت می‌کنند، در طول زمان به این روند خواهند پیوست و خلاقیت را کنار خواهند گذاشت. سازمان بی‌خلاقیت نیز موجودی محکوم به شکست خواهد بود.
فریدریش نیچه، فیلسوف بزرگ آلمانی می‌گوید: هر جا چاپلوسی گسترش بیابد، کمتر می‌توان در آن‌جا اندیشه‌های بلند یافت، زیرا چاپلوسی به شدت واگیر است.

🔸چاپلوسی، نقطه مقابل "جرأت" است. اگر فرهنگ یک سازمان، چاپلوس‌محوری باشد، جرأت از آن حذف می‌شود. یکی از پیامدهای حذف جرأت نیز، حذف نقد درون‌سازمانی است. نقد درون‌سازمانی، ساز وکاری است که در آن، اعضای یک سازمان خود را بخشی از بدنه مجموعه می‌دانند و هرگونه اشکالی را گزارش و نقد می‌کنند و اگر بتوانند راهکار هم می‌دهند. این ساز وکار را می‌توان با سیستم دفاعی بدن مشابه دانست که مراقب ناکاستی‌ها و میکروب‌های بدن است و با آن‌ها مقابله می‌کند.  

🔸مدیران وقتی مورد چاپلوسی قرار می‌گیرند درواقع درحال قربانی‌شدن هستند چرا که خود را از موهبتی به نام "نقد‌ شدن" و "پی‌بردن به خطاها" محروم می‌کنند. نیچه در این باره می‌گوید: "به‌زحمت می‌توان در جایی‌که همه چاپلوسی یک فرد را می‌کنند، جز در وصف بزرگی او سخنی گفت و برخلاف مسیر آب شنا کرد."

🔸مدیری که عادت می‌کند مدام تملق بشنود، اگر با کارمندی منتقد مواجه شود که نقدی واقعی درباره سازمان دارد، احتمالا او را بی‌ادب و گستاخ خواهد دانست. مدیر تملق‌پذیر، بی‌آن‌که بداند، سازمان را به‌سمت سقوط هدایت می‌کند.



📍 @organizationb
🅱 تفاوت نظم و انظباط با انگیزه:

🔸 خیلی از افراد معتقدن انگیزه چیزیه که می‌تونه اون‌ها رو به اهدافشون برسونه. انگیزه داشتن برای اهداف خیلی خوبه و می‌تونه عامل محرکی برامون توی مسیر باشه.
 
🔹 اما برای رسیدن به اهداف نمی‌‌تونیم فقط به انگیزه اتکا کنیم، چون انگیزه زود‌گذره و ممکنه در طول زمان کم و زیاد بشه. برای همین اگه می‌خوایم موفق بشیم و به اهدافمون برسیم، باید توی زندگی‌مون نظم و انضباط داشته باشیم. نظم داشتن تو زندگی باعث می‌شه حتی زمانی که انگیزه نداریم هم بتونیم کارامون رو پیش ببریم و مسیرمون رو ادامه بدیم.
 

📍 @organizationb
🅱تفاوت رهبر (leader) و دیکتاتور (dictator)!

🔺رهبر به خواسته‌ها و علایق افرادش توجه دارد.
▪️دیکتاتور به خواسته‌های خودش اهمیت می‌دهد.

🔺رهبر، افراد را متحد می‌کند.
▪️دیکتاتور، بین افراد تفرقه و دوقطبی ایجاد می کند.

🔺رهبر، زمانی که افراد دچار مشکلات هستند، درد آنها را بازگو می کند.
▪️دیکتاتور مایه آزار و رنج افراد است.

🔺رهبر در افراد ترس ایجاد نمی‌کند.
▪️دیکتاتور در افراد ترس و هراس ایجاد می‌کند.

🔺رهبر مورد اعتماد افرادش است.
▪️دیکتاتور به اعتماد افراد خود خیانت می کند.

🔺رهبران همواره با مشکلاتی که رفع کرده‌اند در یادها می‌مانند.
▪️دیکتاتورها همواره با مشکلاتی که ایجاد کرده اند، در خاطر دیگران می‌مانند.

📍 @organizationb
🅱نکاتی کاربردی قبل از طرح نظر مخالف با مدیر مافوق

🔸کارمندان مجموعه‌ها بی‌شک در طی دوران فعالیت خود ممکن است بارها و بارها در شرایطی قرار بگیرند که با تصمیمی در مجموعه مخالف باشند.
تصور کنید در مجموعه‌ای مشغول فعالیت هستید و مدیر ارشد شما برای پروژه تصمیم گیری کرده و شما با نظر وی مخالف هستید. برای طرح نظر مخالف چه مسیری را طی می‌کنید؟ از چه کلماتی استفاده می‌کنید؟ آیا اصلا ارزش دارد نظر مخالف خود را مطرح کنید؟

🔸کارشناسان می‌گویند طبیعی است که در محل کار با نظر دیگران مخالف باشیم و این مخالفت موضوع عجیبی نیست. آنچه اهمیت دارد نحوه مخالفت و چگونگی مطرح کردن آن است. گاهی طرح اشتباه یک نظر مخالف می‌تواند صدمات جبران‌ناپذیری در ارتباطات کاری ما وارد کند. قبل از طرح موضوع به این نکات توجه کنید:

1⃣ واقع بین باشید

بسیاری از کارمندان به دلیل ترس از دست دادن کار، ایجاد جو متشنج یا دلایل دیگر از طرح نظر مخالف خود امتناع می‌ورزند، در حالی که عمیقا می‌دانند مسیر اشتباه  است و پروژه به سمت نامطلوبی حرکت می‌کند.
در چنین شرایطی باید واقع بین باشید. اگر بتوانید موضوع را به شکل درستی مطرح کنید و مشکلاتی که در ادامه مسیر می‌بینید به درستی ترسیم کنید، نباید نگران اخراج شدن باشید.

2⃣ اهداف مشترک خود را مرور کنید

اگر می‌خواهید نظر مخالفی را مطرح کنید، بار دیگر اهداف اصلی را مرور کنید و سپس برمبنای اهداف خود سناریوی صحبت کردن و طرح نظر مخالف را تنظیم کنید. در این صورت راهبرد موضوع نیز ساده‌تر خواهد شد.

3⃣ برای طرح نظر مخالف اجازه بگیرید


وقتی از مدیر مافوق خودتان قبل از طرح نظرات مخالف اجازه می‌گیرید در واقع امنیت روانی برای وی ایجاد می‌کنید و کنترل امور را به صورت ناخودآگاه در دست می‌گیرید.

4⃣ آرامش خود را حفظ کنید

ممکن است زمانی که می‌خواهید نظر مخالف بدهید، دچار استرس شده و تمرکز خود را از دست بدهید. این شرایط باعث می‌شود نتوانید به درستی موضوع را مطرح کنید. پس آرامش خود را حفظ کنید.

5⃣ مهم‌ترین موضوعات را مطرح کنید

دست روی اصلی‌ترین موضوع بگذارید و حاشیه نروید. وقتی از مدیر مافوق خود اجازه گرفتید که در مورد موضوع با وی صحبت کنید، مهم‌ترین و اصلی ‌ترین مساله را مطرح کنید.

6⃣ قضاوت نکنید

وقتی در مورد نگرانی‌ها و دلایل خود برای مخالفت صحبت می‌کنید،‌ دچار قضاوت‌های عجولانه نشوید. نه در مورد خودتان قضاوت کنید و نه در مورد طرف مقابل.

7⃣ متواضع باشید

قبل از ارائه نظر خودتان در مورد موضوع، با دقت بررسی کنید، ولی این احتمال هم وجود دارد که اشتباه کنید. اگر اشتباه کرده بودید متواضع باشید و اشتباه خود را بپذیرید.

8⃣ درنهایت پذیرای نظر مدیریت باشید

ممکن است نظر شما درست باشد ولی دست آخر مدیریت مجموعه تصمیم گیرنده نهایی است. پس نظر او را بپذیرید. در این صورت به مدیر مافوق خود نشان داده‌اید که جایگاه او را درک می‌کنید.



📍 @organizationb
🅱هرگز در مورد این مسایل با همکاران خود حرف نزنید!

🔸آیا جزو کسانی هستید که محل کار را خانه دوم خود تصور می‌کنند و همین امر موجب می‌شود تا احساس راحتی داشته باشند؟ در چنین شرایطی احتمالا خیلی راحت در مورد نظرات خود با دیگران صحبت می‌کنید. اما دست نگه دارید!

🔸این را بدانید که همکار یا مدیر، عضو خانواده شما نیست و نباید به‌هیچ وجه اطلاعات شخصی و کاری زیادی را با آنها به اشتراک بگذارید. این کار با خودکشیِ شغلی هیچ فرقی ندارد!
شما از تغییراتی که ممکن است در آینده پیش بیاید مطلع نیستید و ممکن است برخی از اظهارنظرهایتان در مورد اشخاص، بعدها به ضررتان تمام شود. حتی احتمال اخراج شدن هم وجود دارد.

🔸از جمله مهم‌ترین مسایلی که هرگز نباید با همکاران خود در موردشان حرف بزنید، شامل گزینه‌های زیر است:

◀️ شکایت در مورد مدیر

هر چقدر هم که مدیر شما بی‌اخلاق، بی‌اعصاب یا قدرنشناس باشد باز هم توصیه می‌کنیم که شکایت‌های خود را به همکارانتان نگویید. اشتباه‌ترین کاری که هر کارمندی ممکن است در زندگی حرفه‌ای خود انجام دهد، همین است. ممکن است فرد نامطمئنی صحبت‌های شما را بشنود یا حتی این احتمال وجود دارد که همکاری که به او اطمینان دارید هم به دلایل گوناگون (از خودشیرینی گرفته تا دفاع از خود)، صحبت‌های شما را کف دست مدیر بگذارد.

◀️ غیبت در مورد همکاری که در جمع حضور ندارد

به جای غیبت کردن یا شکایت کردن در مورد کسانی که در جمع شما حضور ندارند، به این فکر کنید که آیا دوست دارید بقیه در مورد شما این‌گونه حرف بزنند؟! شما هم ممکن است ایراداتی داشته باشید و بدون شک از اینکه بقیه پشت‌سرتان غیبت کرده یا مسخره‌تان کنند، خوشتان نمی‌آید. پس برای شخصیت دیگر همکاران خود ارزش و احترام قایل باشید.

◀️ انجام ندادن کاری که در فهرست وظایف‌تان نیست

همه کارمندان در زمان استخدام شرح وظایفی برایشان تعریف می‌شود که مسئول انجامشان خواهند بود. اما پس از مدتی، ممکن است تغییراتی در این فهرست صورت بگیرد.
تغییرات را با آغوش باز بپذیرید. به این فکر کنید که وقتی کار دیگری به شما سپرده می‌شود یعنی نحوه عملکردتان موردقبول مدیر است که با اطمینان، مسئولیت دیگری را به شما سپرده است.

◀️ غیبت کردن و شایعه‌پراکنی

حرف زدن در مورد رفتارهای دیگران، وقتی با استانداردهای ما جور نیست یکی از رایج‌ترین فعالیت‌های بشر است. اما همیشه این را به یاد داشته باشید که این فعالیت‌ها همیشه پیامدهای بسیار بدی دارند.
وقتی در یک جلسه غیب شرکت کرده‌اید یا حتی اگر خودتان گوینده هستید، حتما به این مسایل فکر کنید: اگر جای من با این فرد عوض می‌شد،  آیا دوست داشتم بقیه این‌گونه در مورد من نظر بدهند؟ اگر این حرف‌ها به گوش او برسد، چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا شنونده‌ها پس از این همه غیبت کردن می‌توانند به من اعتماد کنند؟ چه لزومی دارد که پشت سر بقیه حرف بزنم؟ چه سودی به من می‌رساند؟ و ….

◀️ دادن اطلاعات در مورد زندگی شخصی

هر وقت خواستید در مورد عادت‌های بد همسرتان شکایت کنید یا در مورد مادرشوهرتان غر بزنید، به این فکر کنید که: «بیان این حرف‌ها چه دردی از من دوا می‌کند؟» آیا اصلا لزومی دارد دیگران از هیجانات و احساسات لحظه‌ای شما آگاه شوند؟

◀️ بیان نظرات گستاخانه یا سوالات شخصی

هیچ‌وقت از همکار خود نپرسید: «آیا بارداری؟»، «این را چند خریده‌ای؟» و … . پیش از اینکه بخواهید در مسایل شخصی دیگران نظر بدهید، به خودتان بگویید که این مسایل به شما ارتباطی ندارد و اگر لازم باشد که بدانید، آن شخص خودش به شما خواهد گفت.

◀️ اینکه دنبال شغل دیگری هستید

هر چقدر هم که به همکار خود اطمینان دارید، این را بدانید که آنها به شغل و محل کارشان بیشتر از شخص شما اهمیت می‌دهند و برای نمایش وفاداری خود، ممکن است حرف‌هایتان را به مسئولان مربوطه منعکس کنند. بنابراین برای حفظ موقعیت خود هرگز در مورد تصمیمات این‌چنینی خود با دیگران صحبت نکنید.

◀️ در مورد حقوق خود

هیچ وقت در مورد حقوق خود با همکارانتان صحبت نکنید و حقوق آنها را هم جویا نشوید. صحبت در مورد این مسایل ممکن است دوستی‌ها را به دشمنی تبدیل کرده یا همکارها را رقیب هم کند.

📍 @organizationb
🅱پاسخ‌های کوتاه و هوشمندانه بیل گیتس برای رایج‌ترین سوالات در مصاحبه‌های شغلی

🔸«بیل گیتس»، مرد نام‌آشنای حوزه فناوری تاکنون هزاران نفر را در شرکت مایکروسافت و «بنیاد بیل و ملیندا گیتس» استخدام کرده است. او به خوبی می‌داند که چگونه افراد موردنیاز خود را برای پست‌های شغلی موردنظرش گزینش کند. اگر روزی ورق برگردد و بیل گیتس بخواهد در شرکتی استخدام شود، چگونه به سوالات مرسوم مصاحبه شغلی پاسخ خواهد داد؟

🔸«استفان کاری» مجری شبکه «NBA » طی مصاحبه‌ای جالب، از بیل گیتس خواست تا نقش یک مهندس نرم‌افزار ارشد را بازی کند که می‌‌خواهد در مایکروسافت استخدام شود و حالا در جلسه مصاحبه استخدامی حاضر شده است. بی‌شک پاسخ‌های وی می‌تواند درس‌های ارزشمندی برای فارغ التحصیلان دانشگاه و جوانان متخصص جویای کار به همراه داشته باشد.

سوال اول استفان کاری: «چرا باید شما را استخدام کنیم؟»

◀️ بیل گیتس:
«می‌توانم برنامه‌های نرم افزاری را فراتر از آنچه در هر کلاس آموزشی که در آن شرکت کرده‌ام، بنویسم. فکر می‌کنم با گذشت زمان توانایی‌هایم رشد کرده است.
فکر می‌کنم می‌توانم با سایرین خیلی خوب کار کنم. ممکن است کمی از کدنویسی بقیه انتقاد کنم، اما در کل دوست دارم در یک تیم کاری فعالیت داشته باشم. اهداف بلند پروازانه را دوست دارم. دوست دارم به این موضوع فکر کنم که چگونه می‌توان آینده را پیش بینی کرد. نرم افزار عالی است و می‌خواهم درگیر چنین حوزه‌ای شوم.»

👈 اشتیاق بیل گیتس برای فعالیت در پست شغلی مربوطه، به شدت در جملاتی که به زبان آورده به چشم می‌خورد و مشهود است. او فراتر از آنچه در کلاس‌های آموزشی آموخته، عمل می‌کند و نشان می‌دهد که عاشق کار خودش است.
همچنین به مصاحبه شونده می‌گوید که برای کار گروهی مشکلی ندارد. وقتی بیل گیتس به صراحت می‌گوید «نرم افزار عالی است.» این جمله همچون تیری است که از کمان رها می‌شود و به هدف می‌خورد.

سوال دوم استفان کاری: «نقاط قوت و ضعف خودتان را مطرح کنید؟ چگونه در کار گروهی با چنین نقاط قوت و ضعفی ظاهر می‌شوید؟»


◀️ بیل گیتس:
«خب، من شیفته موقعیت شغلی هستم که در آن محصولی را توسعه می‌دهید و درباره ویژگی‌هایی که محصول باید داشته باشد، هم اندیشی می‌کنید.
تاریخ صنعت را دنبال می‌کنم و درباره اشتباهاتی که در طول تاریخ رخ داده نیز مطالعه کردم. بنابراین در تعریف و توسعه محصول، بسیار قوی هستم.
اگر گروه کاری دارید که به مشتریان، فروش و بازاریابی می‌پردازد، من شاید نتوانم نقش موثری در آن تیم کاری داشته باشم؛ اما از کار کردن با آنها لذت می‌برم.»

👈 بیل گیتس در پاسخ 30 ثانیه‌ای دقیقا مشخص کرد که به دنبال کار بازاریابی یا فروش نیست.
بیل گیتس با گفتن اینکه دوست دارد درباره صنعت مطالعه کند و از اشتباهات گذشته درس بگیرد، به مصاحبه کننده یادآوری می‌کند که به آموزش و یادگیری اهمیت می‌دهد.

سوال سوم استفان کاری: «انتظارات مالی شما برای این شغل به چه صورتی است؟»

◀️ بیل گیتس:
«فکر می‌‌کنم این شرکت آینده خوبی داشته باشد و می‌توانم ریسک کنم. بنابراین ترجیح می‌دهم به جای دریافت حقوق بالا، گزینه خرید سهام را در انتخاب کنم.
شنیده‌ام برخی شرکت‌ها حقوق بالایی پرداخت می‌کنند. اما من برخورد منصفانه‌ای دارم و روی گزینه‌های دیگر فکر می‌کنم.»

👈 با وجودی‌ که گزینه دریافت سهام به جای حقوق بیشتر، یک تصمیم کاملا شخصی است ولی بیل گیتس با انتخابی که مطرح می‌کند نشان می‌دهد که اهل ریسک کردن است و به خوبی نشان می‌دهد که آینده شرکت برایش مهم است.


📍 @organizationb
🅱با اصول و آداب معاشرت در محیط کار آشنا شوید

درست است که حالا اغلب محیط‌های کاری دیگر آن فضای خشک و رسمی سابق را ندارند، اما بعضی از آداب محیط‌های کاری هیچوقت تاریخ انقضا ندارند. این آداب گاهی نکات جزئی‌ای هستند که ممکن است از آنها غفلت شود، اما رعایت نکردن همین نکات به ظاهر جزئی ما را به شخصی بی‌نزاکت، بی‌ملاحظه، غیر حرفه ای و حتی غیرقابل‌تحمل در نزد همکارانمان تبدیل می‌کند.

🔺پشت میزتان غذا نخورید

در یک فضای تنگ و محدود، کمترین بویی چند برابر به نظر می رسد، بنابراین وقتی می‌خواهید پشت میزتان غذا یا خوراکی ای بخورید، حتماً بوی آن را در نظر داشته باشید.

🔺وقتی مریض می‌شوید سر کار نروید

این لطف را در حق همکاران تان بکنید و میکروب‌هایتان را به آن ها انتقال ندهید. اگر هم لازم است که کار کنید، در صورت امکان، از خانه کار کنید.

🔺تلفن‌های شخصی‌تان را در محیط کار محدود کنید

صحبت های شما با دوست‌تان درباره مهمانی آخر هفته اش هیچ سنخیتی با محیط کار ندارد. در ساعات کاری تا جایی که ممکن است از تماس‌های شخصی خودداری کنید.

🔺خودتان مشکل سر و صدا را حل کنید

اگر اتاق جداگانه ندارید و تلفن‌های کاری همکاران‌تان حواس شما را پرت می کند، به خاطر داشته باشید که احتمالاً کسی قصد اذیت کردن شما را ندارد. بنابراین سعی کنید شرایط را درک کنید و با گذاشتن یک هدفون در گوش هایتان، سرو‌صدای محیط را برای خودتان کم کنید.

🔺منبع آلودگی صوتی نباشید

زمانی که می‌خواهید ویدئویی در گوشی‌تان تماشا کنید یا آهنگی با آن گوش دهید، حتماً از هدفون استفاده کنید و پیش از پخش ویدئو یا آهنگ از وصل بودن هدفون مطمئن شوید.

🔺در زدن را فراموش نکنید

تصور کنید در حالی که به شدت درگیر کار هستید، یکباره همکارتان را وسط اتاق تان ببینید. شاید فقط یک سؤال ساده از داشته باشد، اما همان یک لحظه ای که حواس‌تان پرت می‌شود، رشته افکارتان را پاره و بازدهی‌تان را کم می‌کند. بنابراین شما هم نباید این کار را با همکارانتان انجام دهید.

🔺وقت و بی‌وقت مزاحم همکارتان نشوید

صرف اینکه میز شما و همکاران‌تان کنار هم قرار گرفته دلیل نمی‌شود هر زمان که خواستید با آنها صحبت کنید.

🔺در جلسات کاری تلفن همراه ‌تان را جلوی دید نگذارید

حضور تلفن همراه روی میز به همکاران نشان می‌دهد که همه حواس‌تان به آنها نیست.

🔺فضول نباشید

وقتی متوجه می‌شوید همکارتان درگیر یک مسأله شخصی شده هرگز درباره مشکلش کنجکاوی نکنید. اگر مایل باشد خودش برایتان تعریف خواهد کرد.

🔺به آلرژی های دیگران بی‌اعتنا نباشید

اگر همکاران تان به عطر، گل یا غذایی آلرژی دارند، این مسأله را حتماً در نظر داشته باشید.

🔺میزتان را مرتب نگه دارید

شما با مرتب نگه داشتن میز کارتان می‌توانید توانایی‌هایتان در سامان دادن به شرایط را نشان دهید و تصویری حرفه‌ای از خودتان در ذهن دیگران بسازید.

🔺ادبیات حرفه‌ای را فراموش نکنید


همیشه واضح و حرفه‌ای صحبت کنید. اگر قصد استفاده از طنز و کنایه در حرف‌هایتان و بازی با کلمات را دارید، حتماً مخاطب خود را در نظر بگیرید. استانداردهای محیط کار را در پیغام‌هایی که برای همکاران‌تان می‌فرستید هم رعایت کنید. هم گوینده خوبی باشید و هم شنونده خوبی.

🔺خودتان را به همکاران جدیدتان معرفی کنید

به خاطر داشته باشید که حضور در یک محیط کاری جدید و ناآشنا حس ناخوشایندی دارد. بنابراین به همکار جدیدتان لبخند بزنید، مکالمه مختصری با او داشته باشید و به او پیشنهاد دهید که اگر سؤالی داشت از شما بپرسد.

🔺سراغ غذای همکاران‌تان نروید

به خاطر داشته باشید که فقط یخچال محل کارتان مشترک است، نه غذاهای داخل آن. علاوه بر این، اگر قصد خوردن باقیمانده غذایتان را ندارید، در یخچال رهایش نکنید.

🔺دیگران را منتظر خودتان نگذارید


سعی کنید خودتان را چند دقیقه ای زودتر به محل کار یا جلسه کاری تان برسانید.

🔺نظافت و نظم را رعایت کنید

در فضاهای مشترک، نهایت تمیزی و نظم را داشته باشید.


📍 @organizationb
🅱چطور از شایعه پراکنی در محیط کار دوری کنیم؟

🔸شایعه کاری یعنی انتشار اطلاعات نادرست درباره همکاران یا صحبت درباره زندگی شخصی یکی از همکاران بدون اطلاع یا رضایت او.
شایعات کاری معمولا هنگام مکالمه‌های معمولی بین همکاران مطرح می‌شوند. برای حفظ اخلاق حرفه‌ای در محل کار، سعی کنید از قرارگرفتن در موقعیت‌هایی که ممکن است منجر به شکل‌گرفتن این شایعات بی‌اساس شوند اجتناب کنید.

◀️ چطور از شایعه پراکنی در محیط کار اجتناب کنیم؟

▪️روشی برای تخلیه احساسات‌‌تان در خانه پیدا کنید.

برای جلوگیری از ارتباطات نادرست و شایعه پراکنی در محیط کار، راهی برای بیان افکار و احساسات‌تان در خانه پیدا کنید. ایجاد فضایی امن برای استراحت و رفع استرس شغلی در خانه می‌تواند به شما کمک کند قبل از بازگشت به محل کار، آرام شوید.

▪️روی کاری مفید تمرکز کنید

اگر متوجه شدید همکارانتان غیبت می‌کنند، سعی کنید در گفت‌وگویشان شرکت نکنید و در آن فضا قرار نگیرید. به‌جای آن توجهتان را معطوف پروژه‌ای کنید که در حال انجامش هستید یا برای استراحت و ناهار بروید.

▪️مسائل شخصی و حرفه‌ای را از هم جدا کنید

برای جلوگیری از شایعه‌پراکنی و انتشار اطلاعات نادرست، به چیزهایی که با همکارانتان به اشتراک می‌گذارید دقت کنید. سعی کنید بین بخش‌های شخصی و حرفه‌ای زندگی‌تان حدومرزهایی ایجاد کنید. می‌توانید زمان گفت‌وگویتان را به صحبت درباره موضوعات کاری مهم اختصاص بدهید.

▪️شفاف باشید

برای جلوگیری از افتادن در دام شایعات کاری، درباره اهداف و احساساتی که دارید روراست باشید و صداقت پیشه کنید. محیط‌های حرفه‌ای گاهی فضایی بسیار رقابتی دارند. سعی کنید درباره نیت خود با همکاران شفاف باشید تا از ایجاد هرگونه شایعه جلوگیری کنید.

▪️هرگز چیزی را که نباید تکرار شود تکرار نکنید

ساده‌ترین و مؤثرترین راه برای اطمینان از اینکه درگیر شایعه‌پراکنی نشوید این است که شنیده‌هایتان را بازگو نکنید. اطلاعات را در صندوق امانات ذهنتان ذخیره کنید و به کار خودتان ادامه بدهید.

▪️نه بگویید

شجاع باشید و بگذارید افراد بدانند علاقه‌ای به شنیدن شایعات یا بدگویی درباره دیگران ندارید.

◀️ نکاتی درباره شایعه پراکنی در محیط کار


چند نکته هست که لازم است برای دوری از شایعه پراکنی در محیط کار به خاطر بسپارید. این نکات را در ادامه بیان کرده‌ایم.

▪️شنونده فعالی باشید و برای جلوگیری از ایجاد هرگونه سوء‌تفاهم، مهارت گوش دادن فعالانه را تمرین کنید.

▪️اگر در محل کار دچار تعارض و اختلاف هستید، هرچه زودتر آن را حل کنید. ارتباط مستقیم می‌تواند راهی عالی برای حل اختلافات بدون ایجاد شایعه باشد.

▪️با احترام رفتار کنید. این کار کمکتان می‌کند که به یکدیگر اعتماد کنید.

▪️مخاطبانتان را بشناسید. قبل از گفتن داستانی خنده‌دار برای همکارتان، به این فکر کنید که حرف‌هایتان ممکن است بر دیگران چه تأثیری بگذارد.

▪️همدل باشید و از دید دیگران به موضوعات نگاه کنید. به این فکر کنید که در موقعیت طرف مقابل چه احساسی خواهید داشت و به حساسیت‌های شخصی آنها توجه کنید.

📍 @organizationb
🅱آدم‌های سمی کسانی هستند که ارتباط با آن‌ها آسیب روحی و مالی زیادی به شما وارد می‌کند. نشانه‌های افراد مضر عبارتند از:

🔺آن‌ها خطوط قرمز شما را می‌شکنند و به شما بی‌احترامی می‌کنند.
🔺این افراد خودخواه هستند و در ارتباط‌شان کنترل شده رفتار می‌کنند (یعنی از قبل برای صحبت با شما نقشه کشیده‌اند).
🔺انسانهای سمی زیاد و بدون دلیل دروغ می‌گویند. حتی در مورد موضوعات کوچک هم دروغ می‌گویند تا نبود اعتماد به نفسشان را بپوشانند.
🔺فکر می‌کنند همیشه حق با آنهاست. در بحث کردن هیچ‌وقت کوتاه نمی‌آیند و بابت اشتباهشان عذرخواهی نمی‌کنند.
🔺آن‌ها همیشه قربانی هستند و دوست دارند دیگران را مقصر شکست‌شان جلوه دهند.
🔺انسانهای سمی عاشق قضاوت کردن دیگران هستند. سعی دارند با عیب‌جویی اعتماد به نفس خود را تقویت و حسادتشان را برطرف کنند.
🔺از شما حمایت می‌گیرند امّا هیچ حمایتی از شما نمی‌کنند.

📖 آدم‌های سمی
لیلیان گلاس

📍 @organizationb
🅱پنج نشانه فرسودگی شغلی

🔸فرسودگی شغلی که به عنوان فرسودگی محیط کار نیز شناخته می‌شود زمانی اتفاق می‌افتد که منابع فیزیکی، عاطفی و ذهنی فرد مصرف شود. فرسودگی شغلی از دست دادن کامل علاقه و انگیزه برای کار است.
فرسودگی شغلی اغلب در نتیجه کار زیاد یا رفتار نادرست اتفاق می‌‌افتد و این یک مشکل فراگیر است. یک کارمند ناامید می‌تواند باعث بی‌‌انگیزگی افراد دیگر نیز بشود.

🔸در شرایط اقتصادی پرتلاطم امروزی، راضی نگه داشتن کارکنان برای موفقیت بلندمدت تیم‌ ضروری است. خروج کارمندان می‌تواند بسیار پرهزینه باشد و منجر به خروج بیشتر اعضای تیم شود.
به‌طور خلاصه، تلاش برای حفظ کارکنان و کاهش فرسودگی شغلی برای رهبران امروزی مهم‌تر از همیشه است.

🔸در زیر شاخص‌‌های متداول فرسودگی شغلی کارکنان آمده است که باید در تیم خود مراقب آن باشید.

1⃣ زبان بدن بی‌‌علاقه یا عصبی:

بیش از نیمی (۵۵ درصد) از ارتباطات از طریق زبان بدن انجام می‌شود، بنابراین بسیار مهم است که به همان اندازه که به صحبت‌های کارمندان خود گوش می‌دهید به آن توجه کنید. اگر کارمندان بیش از حد معمول تحریک‌‌پذیر به نظر می‌‌رسند، احتمالا کاسه صبرشان در حال لبریز شدن است و شما باید فورا با آنها صحبت کنید.

2⃣ عدم مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی:

اگر کارمندان شما از شرکت در گردهمایی‌های اجتماعی شرکت شما دست بکشند، این می‌تواند نشانه آن باشد که مشکلی پیش آمده است. ابتکارات فرهنگی و رویدادهای اجتماعی باید راهی سرگرم‌‌کننده و آرام برای کمک به کارکنان در برقراری آرامش و ارتباط با همکارانشان باشد.

3⃣ غیبت مکرر:

اگر کارمندان شما مکررا غیبت می‌کنند، احتمالا به این دلیل است که به حد ظرفیت خود رسیده و نیاز به استراحت دارند.

4⃣ بیماری‌های شایع:

یکی دیگر از دلایل غیبت که نشانه واضح فرسودگی شغلی است، استرس مزمن است که می‌تواند عوارض سلامتی بزرگ‌تری ایجاد کند و توانایی بدن را برای مبارزه با عفونت کاهش دهد، که به این معنی است که افراد بیشتر مستعد ابتلا به بیماری هستند. در واقع، کارکنان فرسوده ۲۳ درصد بیشتر پایشان به اورژانس کشیده می‌شود.

5⃣ کاهش بهره‌وری:

اگر خروجی یک کارمند شروع به کاهش کرد، ممکن است نشانه‌ای از لبریز شدن ظرفیت او باشد. از طرف دیگر، ممکن است به این معنی باشد که آنها احساس بی‌انگیزگی می‌کنند و در تلاش هستند تا با همان انرژی به کار خود بپردازند. برای درک بهتر وضعیت، با کارمندان خود صحبت کنید چرا که ممکن است عوامل دیگری باعث کاهش بهره‌وری شده باشد.


📍 @organizationb
🅱فرهنگ سازمانی شرکت BMW

🔸در شرکت بی‌ام دبلیو، همه از فرهنگ سازمانی شرکت حرف می‌زنند و به اصول آن به طور کامل و از صمیم دل پایبند هستند و از کار کردن در شرکتی که چنین فرهنگ سازمانی فوق‌العاده‌ای در آن جریان دارد احساس افتخار می‌کنند.

🔸بر اساس این فرهنگ سازمانی ممتاز، آنچه که باعث متفاوت بودن و متفاوت دیده شدن محصولات بی‌ام دبلیو شده است تاکید فراوان شرکت بر لذت بردن از زندگی و کار است و یکی از مصداق‌های این لذت بردن از زندگی و کار در خود محصولات تولیدشده در شرکت بی‌ام‌دبلیو دیده می‌شود یعنی همان جا که بر ایجاد و تقویت احساس لذت در کسانی که سوار خودروهای این شرکت برتر خودروسازی می‌شوند تاکید فراوان شده است.

🔸در واقع، این فرهنگ شرکتی بی‌ام‌دبلیو است که طراحان شرکت را تشویق می‌کند تا در زمان طراحی محصولات جدید به فاکتور لذت بردن و ایجاد احساس خوشایند در مشتریان بیندیشند و این فرهنگ شرکتی بی‌ام دبلیو است که به مهندسان و کارکنان شاغل در خط تولید بی‌ام دبلیو می‌آموزد که در زمان نصب هر قطعه و بستن هر پیچی فقط به یک چیز فکر کنند و آن لذت بردن و احساس شادی در کسانی است که قرار است سرنشینان آن خودرو باشند.

🔸همچنین در شرکت بی‌ام دبلیو به کارکنان گفته می‌شود که تنها راه رسیدن به پست‌های بالاتر این است که افراد در قالب تیم‌های کاری عملکرد ممتازی داشته باشند و بزرگ‌ترین هنرشان کمک به هم‌تیمی‌ها باشد و در این میان اولویت ارتقا با کسانی است که بیشترین تاثیر را بر بهبود عملکرد هم‌تیمی‌های خود و تسهیل و تسریع روند رشد آنها داشته‌اند.  

🔸احترام به تنوع و تفاوت‌های فردی از دیگر عناصر اصلی فرهنگ بی‌ام دبلیو به حساب می‌آید که موجب شده تا تمام افراد پرشماری که در کارخانه‌های متعدد این شرکت در سراسر دنیا مشغول به کار هستند و دارای نژاد، مذهب، زبان، سن، تحصیلات و سوابق کاری متنوع و گوناگونی هستند به میزان بسیار زیادی احساس برابری و همگونی کنند.

🔸در نتیجه شرکت بی‌ام دبلیو جزو معدود شرکت‌های بزرگی در دنیاست که کارکنانش کمترین احساس تبعیض در محیط کار را گزارش کرده‌اند و این موفقیت مرهون فرهنگ سازمانی موفقی است که باعث شده تا تمام کارکنان در هر سطحی که برای بی‌ام دبلیو کار می‌کنند، راضی و با انگیزه باشند.

 
📍 @organizationb
🅱 بهترین مشاغل برای افراد درونگرا

🔸اگر شما هم درونگرا هستید، احتمالا به‌سختی می‌توانید با انواع مشاغل کنار بیایید؛ چراکه معمولا درونگراها ترجیح می‌دهند به‌صورت کاملا مستقل و دور از هرگونه هیاهو و استرس کار کنند.

🔸به‌طور کلی، افراد درونگرا بیشتر به‌سمت مشاغلی که در آن استقلال بیشتری دارند می‌روند. آنها خواهان آرامش بیشتر و ارتباطات کمتر با سایر افراد جامعه‌اند. اگر به آنها پیشنهاد کار در منزل بدهید، اغلب بدون هیچ بحث خاصی حتما می‌پذیرند.

🔸برخلاف باور عمومی، افراد درونگرا همیشه هم  کم‌صحبت نیستند. در حقیقت، درونگرایان می‌توانند بسیار اجتماعی و دارای مهارت‌های روابط بین فردی خوبی باشند. با این حال، برخلاف برونگرایان، که انرژی‌شان را از محیط‌های گروهی کاری دریافت می‌کنند، افراد درونگرا ترجیح می‌دهند در تنهایی خود انرژی تحلیل رفته‌شان را بازیابی کنند. به همین دلیل، افراد درونگرا توانایی انجام مشاغلی را دارند که از قدرت فردی خود بیشترین استفاده را ببرند.

◀️ بهترین مشاغل برای افراد درونگرا باید دارای این خصوصیات باشند:

▪️در آنها محیطی آرام و بی‌سروصدا فراهم باشد.
▪️در آنها فرد درونگرا بیشتر شنونده باشد تا گوینده.
▪️در آنها اولویت با وظایف مستقل و فردی باشد، نه با جلسات گروهی کاری.
▪️در آنها امکان متمرکزشدن روی یک پروژه یا یک کار در زمانی مشخص وجود داشته باشد (چندوظیفه‌نبودن).
▪️مشاغلی که ارتباطات به‌صورت فردی و خصوصی انجام شود (سخنرانی در جمع عمومی مناسب برای آنها نیست).

🔸برای کمک به شما، در اینجا فهرستی از انواع مشاغل متناسب با شخصیت افراد درونگرا و البته با درآمد بالا را ذکر می‌کنیم:

▪️مدیر حسابداری
امروزه، مدیریت حسابداری بیشتر با رایانه است که همین مسئله از دلایلی است که درونگرایان این شغل را برمی‌گزینند.

▪️معمار یا طراح فضای سبز
این شغل یکی از آرامش‌بخش‌ترین مشاغل برای درونگراها محسوب می‌شود.

▪️رفتاردرمانگر
وظیفه اصلی درمانگر رفتاری، کمک به بیمارانی است که دچار بیماری‌های روحی و روانی اند.

▪️مدیر محتوا
افراد می‌توانند به‌صورت کار در منزل و از راه دور این‌ کار را انجام دهند و در این شغل، علاوه بر استقلال کاری، از درآمد بسیار خوبی هم برخوردار می‌شوند.

▪️سرآشپز
سرآشپز در رأس سایر آشپزها قرار دارد و به همین دلیل، استقلال بسیار خوبی دارند. افراد درونگرا با کسب تجربه و تخصص کافی می‌توانند در این زمینه فعالیت کنند.

▪️ویراستار
افراد درونگرا به‌صورت دورکار و با کار در منزل نیز می‌توانند این شغل را انتخاب کنند.

▪️گرافیست یا طراح گرافیک
این شغل کاملا روحیه هنری نیاز دارد. اگر درونگرایید و به طراحی علاقه‌مندید، به‌راحتی می‌توانید در خانه و دورکار گرافیست شوید و درآمد خوبی داشته باشید.

▪️مدیر فناوری اطلاعات یا آی‌تی
مدیران فناوری اطلاعات کارشان را فقط با رایانه‌ها انجام می‌دهند و نیازی نیست با افراد زیادی صحبت کنند. اگر به حوزه فناوری اطلاعات علاقه‌مندید، با تحصیل در این رشته می‌توانید درآمد بسیار بالایی کسب کنید.

▪️کتابدار
این شغل نیز بدون استرس است و گزینه مناسبی برای افراد درونگراست.

▪️مکانیک
مکانیکی شغلی مستقل است که فرد درونگرا با تجربه و تخصص کافی می‌تواند درآمد خوبی داشته باشد.

▪️محقق یا پژوهشگر

وظیفه اصلی محقق‌ها تجزیه‌وتحلیل انواع آزمایش‌ها و مدارک معتبر علمی است. آنها علاوه بر موشکافی مسائل، توانایی پاسخ به سؤالات علمی را نیز دارند.

▪️مدیر شبکه‌های اجتماعی
می‌توانید این‌ کار را در خانه برای شرکت‌ها و افراد انجام دهید و از درآمد خوبی برخوردار شوید.

▪️مهندس نرم‌افزار
این شغل بیشتر با رایانه و ارتباطات دیجیتال سروکار دارد و شاخه‌ای از رشته آی‌تی است.

▪️روان‌شناس
وظیفه اصلی روان‌شناس توانایی هم‌دلی و گوش‌دادن به حرف‌های مراجعه‌کنندگان است. این شغل دقیقا مطابق با شخصیت افراد درونگراست. آنها هنر خوب گوش‌کردن را به‌طور ذاتی دارند.

▪️آمارگر
این کار یکی از بهترین مشاغل کم‌استرس و پردرآمد برای افراد درونگراست.

▪️ممیز یا حسابرس
این شغل یکی از بهترین مشاغل برای درونگراهاست. البته ممکن است در فصل حسابرسی مالیات‌ها کمی پراسترس شود.

▪️هنرمند
وظیفه اصلی هنرمند خلق هنرهای خلاقانه است. هنر در دنیای موسیقی، شعر، نویسندگی، نقاشی و… علاوه بر آرامش باعث ایجاد درآمد مستقل نیز خواهد شد.

▪️عکاس
افراد درونگرا به‌راحتی می‌توانند با دوربین عکاسی، بهترین و کم‌استرس‌ترین شغل را برای خود ایجاد کنند.

▪️مترجم
افراد درونگرا می‌توانند به‌راحتی حتی در خانه نیز شروع به کسب درآمد از طریق ترجمه متون عمومی و تخصصی کنند.

▪️دام‌پزشک
اگر علاقه زیادی به حیوانات دارید، این شغل کاملا برای شما مناسب است.

▪️مسئول بایگانی
افراد در این شغل می‌توانند به‌راحتی و دور از اجتماع مشغول به کار شود.


📍 @organizationb
🅱 قانون ۳۳٪ از تای لوپز چیست؟



📍 @organizationb
🅱شخصیت‌شناسی از روی میز کار!

🔺اگر یک عکس خانوادگی روی میز کارتان دارید

یعنی شما رابطه‌ی نزدیکی با خانواده‌ی خود دارید و آن‌ها انگیزه‌ی سخت‌کوشی شما هستند. اما اگر میز کارتان مملوء از عکس های خانواده یا دوستان‌تان باشد همکاران‌تان تصور می‌کنند علاقه‌ای به محل کارتان ندارید و ترجیح می‌دهید هر جایی جز آنجا باشید.

🔺اگر روی میز کارتان عروسک دارید!

یعنی شخصیت کودک‌مانند و سرخوشی دارید. عروسک روی میز کارتان نشان می‌دهد شخص خونگرم و بازیگوشی هستید یا اغلب اوقات فرزندان‌تان به محل کارتان می آیند. با این حال ممکن است دیگران تصور کنند شما از آن دست افرادی هستید که به مسائل سطحی علاقه دارند و اگر تعداد عروسک ها زیاد باشد این مسأله شما را فردی نابالغ نشان می‌دهد.

🔺اگر پوستری با جملات الهام بخش روی میز کارتان دارید

یعنی شخص مصممی هستید و توانایی حل مشکلات را دارید. یک جمله‌ی الهام بخش در زمان درست می تواند تأثیر زیادی داشته باشد و همان چیزی باشد که نیاز دارید بشنوید. اما اگر میز کارتان مملوء از آن ها باشد، شما را شخصی نگران و بدون اعتماد به نفس نشان می‌دهد که منتظر هستید نیروی هستی از راه برسد و شما را نجات دهد!

🔺اگر میز کارتان کاملا خالی است


یعنی دوست دارید کنترل همه چیز را در دست داشته باشید و ترجیح می‌دهید اطلاعاتی که در مورد کار و خودتان به دیگران می‌دهید را تحت کنترل داشته باشید. به علاوه ممکن است به این معنی باشد که شخص حساسی هستید و حواستان به راحتی پرت می شود، بنابراین برای آنکه بتوانید به خوبی کار کنید چیزهایی که ممکن است حواستان را پرت کند را به حداقل می‌رسانید.

🔺اگر روی میز کارتان ساعت دارید!

یعنی برنامه ریزی برای شما اهمیت زیادی دارد. بیشتر افراد از طریق کامپیوتر، تلفن همراه یا ساعت مچی خود زمان را چک می کنند؛ بنابراین گذاشتن ساعت روی میز نشان می دهد که اهمیت زیادی برای وقت شناسی قائلید. به این ترتیب کارهای شما و همکاران تان سر وقت و طبق برنامه انجام می شود، بدون آنکه نیازی به صحبت درباره‌ی آن باشد.

🔺اگر میز کارتان مملوء از بسته بندی خوراکی‌ها و زباله است


بی‌نظمی و کثیف بودن با یکدیگر متفاوت هستند و اگر میز تمیزی ندارید باید بدانید که این از نشانه های اولیه و هشدار دهنده‌ی افسردگی است. اگر این روزها روحیه‌ی خوبی ندارید حتما مشکل خود را با کسی در میان بگذارید.

🔺اگر میز بسیار منظمی دارید

یعنی علاقه ی زیادی به نظم و مقررات دارید. اگر معتقدید که روی میز کار برای هر چیزی جای مشخصی وجود دارد، احتمالا از وجود نظم در دیگر بخش های زندگی تان هم لذت می برید. شما زمانی بهترین عملکرد را دارید که مقررات و انتظارات مشخصی وجود داشته باشد.

🔺اگر روی میز کارتان یک گلدان گل تازه می‌گذارید

یعنی فرد شاد و با اعتماد به نفسی هستید و به زیبا بودن فضاهای شخصی خود اهمیت می دهید. به علاوه احتمالا نشان دهنده‌ی آن است که شخص آرامی هستید و مایلید که دیگران هم در محل کار شما احساس راحتی کنند.

🔺اگر روی همه چیز برچسب چسبانده‌اید!

یعنی علاقه‌ی زیادی به فهرست کردن دارید اما افکارتان کمی پراکنده است. اگر میز کارتان مملوء از یادداشت‌های رنگی برای یادآوری کارهایی است که باید انجام دهید، این مسأله نشان می‌دهد که دوست دارید هر چیزی را بنویسید و از دیدن حذف شدن کارهای انجام شده لذت زیادی می‌برید. با این حال، ممکن است همکاران‌تان تصور کنند بی‌نظم و آشفته هستید یا بیش از اندازه کار دارید. بنابراین فقط مهم‌ترین کارهایتان را یادداشت کنید!

🔺اگر میز کار نامنظمی دارید

یعنی فرد مبتکر و خلاقی هستید. نامنظم بودن میز کار نشان دهنده‌ی بی نظمی در نگرش نسبت به کار و زندگی است و به همین دلیل به نظر می‌رسد مغلوب این آشفتگی شده اید. این مسأله تا حدودی درست است اما این همه‌ی ابعاد شخصیت شما نیست. شواهدی وجود دارد که نشان می دهد کسانی که میز کار نامنظمی دارند، تفکرات مرسوم در مورد چارچوب ها برای آن‌ها اهمیتی ندارد.

🔺اگر میز کارتان مملو از کاغذ است

یعنی طرز فکر متفاوتی دارید. بعضی معتقدند خالی بودن میز نشان دهنده.ی خالی بودن ذهن است و به همین دلیل ترجیح می دهند هر چیزی که با آن کار می کنند را جلوی چشمان‌شان بگذارند. اگرچه این افراد نامنظم به نظر می‌رسند، اما اغلب از سیستم ذهنی خاص خود برخوردارند و جای دقیق هر چیزی را می دانند.


📍 @organizationb
🅱۴ روش برای قاطع بودن در کار

اعتماد به نفس و قاطع بودن را به طور طبیعی هرکسی ندارد، اما اگر شما خجالتی و کم حرف هستید این مطلب به شما کمک می‌کند تا از این عادات دست بکشید. این عادات نه تنها به دیگران فرصت استفاده از شما را می‌دهد، بلکه اعتماد به نفستان را نیز از دست خواهید داد. با این کار شما شانس بدست آوردن ارتقاء را از نیز دست می‌دهید.

🔺دست از عذرخواهی کردن بردارید.

فروتن بودن به طور کلی چیز بدی نیست، اما وقتی که شما در محیط کاری‌تان از کلمه "متاسفم" استفاده می‌کنید، به هیچ وجه اعتبارتان را ضمانت نمی‌کنید.
بنابراین دفعه بعد، به خاطر کاری که به شما واگذار شده و شما به روش متفاوتی آن را انجام داده‌اید و با نادرست بودنش موافق نیستید، سریع نگویید "متاسفم". بگویید در این مورد اجازه دهید نظر دیگران را هم جویا شویم بعد در صورت لزوم من پاسخگو خواهم بود.

🔺کلمات‌تان را با دقت انتخاب کنید.


اگر از بیان لغاتی که باعث می‌شود افراد گمان کنند شما در زمینه کاری‌تان اعتماد به نفس ندارید دست بردارید، بهتر می‌توانید بر دیگران اثر بگذارید.
تصور کنید که موضوع مهی است و شما می‌خواهید آن را در جلسات هفتگی با تیم‌تان در میان بگذارید. اگر شما اینطور شروع کنید: " این صرفا ایده‌ای است ، اما ..." ایده‌تان را ارزان فروخته‌اید، به جای آن بگویید: "ایده من اینست که چنین کنیم و در نتیجه‌ آن، این اتفاق‌ها خواهد افتاد" با این کار چرایی ایده‌تان را توضیح می‌دهید.

🔺همیشه در موردی که می‌خواهید صحبت کنید، اطلاعات کسب کنید.

با اعتماد به نفس بودن موقعی که اطلاعات ‌تان کافی نیست، سخت می‌شود. اگر شما به خود مطمئن نیستید، باید دایره اطلاعاتتان را در زمینه کاری‌تان بالا ببرید.

🔺درک کنید احتمال از دست دادن وجود دارد.

برخی افراد خجالت زده، از بااقتدار صحبت کردن دوری می‌کنند چرا که می‌ترسند به نتیجه‌ معکوس برسند. اما حقیقت اینست که اختلاف زیادی بین قاطع بودن و پرخاشگر بودن وجود دارد. قاطع بودن بارمعنایی مثبتی به خصوص در سطح مدیریتی دارد، اما پرخاشگر بودن می‌تواند به حرفه‌تان آسیب برساند. قبل از به رسمیت شناخته شدنتان، این احتمال وجود دارد که به دلیل قاطع نبودنتان حذف شوید. در حقیقت، موقعی که همکارانتان ببینند شما توانا و لایق هستید بیشتر به شما احترام خواهند گذاشت.


📍 @organizationb
🅱 تفاوت افراد شلوغ و سازنده؛ شما مانند کدام‌ یک هستید؟

بیشتر مردم تصور می‌کنند مشغول بودن به معنای مفید بودن است. همیشه اثرگذاری با بیشتر کار کردن همراه نیست و یک روز کاری شلوغ، لزوما یک روز کاری مفید نیست.
در اینجا برخی بینش‌های ارزشمند نشات گرفته از سخنان کانور نیل ( Conor Neill) درباره افراد سازنده یا اصطلاحا «یونیکورن» (unicorns) را مرور می‌کنیم تا بدانیم تفاوت آن‌ها با افرادی که فقط کار بیشتری انجام می‌دهند، چیست:

🔺افراد شلوغ سعی می‌کنند کارهای بیشتری در یک روز بگنجانند؛ افراد سازنده با هوشیاری، ۵۰ درصد لیست کارها را خالی می‌کنند


افراد شلوغ فکر می‌کنند باید در طول یک روز کاری ۸ الی ۹ ساعته، کارهای بیشتری انجام بدهند؛ به‌طوری‌که لیست کارهای آن‌ها بیشتر از ظرفیت و توانایی کاری آن‌ها است. در نهایت هم باید بیشتر کارهای خود را به روز آینده موکول کنند.
اما افراد سازنده و فعال روزهای کاری را برنامه‌ریزی می‌کنند و فقط به کارهای مهم می‌پردازند. رویکرد این افراد انجام کارهای کمتر ولی مهم‌تر و موثرتر است.

🔺افراد شلوغ سریعا سراغ هر کاری می‌روند؛ افراد ساده تفاوت «فوری» و «مهم» را می‌دانند.

افراد شلوغ بیشتر وقت خود را در محل کار درگیر کارهای جانبی و جزئی بی‌اهمیت می‌کنند و توجهی به اصل فوری بودن آن کارها ندارند.
افراد سازنده و مولد می‌دانند چگونه باید میان کارهای فوری و کارهای مهم تفکیک‌سازی کنند و با تقسیم ساعت‌های کاری خود برای انجام کارهای واقعا فوری یا مهم، تمرکز خود را روی کارهای اصلی می‌گذارند و کارهای جانبی و بی‌اهمیت یا بی‌تاثیر را کنار می‌گذارند.

🔺افراد شلوغ همیشه حواس‌پرت و سردرگم هستند؛ افراد سازنده سیستم ایجاد می‌کنند.

افراد شلوغ بسیاری از کارها را از روی عادت هر روزه یا اجبار انجام می‌دهند. مثلا، از روی اجبار و عادت ایمیل‌های خود را روزانه چک می‌کنند؛ اگر وسط کار تلفن آن‌ها زنگ بخورد، کار را قطع می‌کنند و فعالیت‌های دیگری دارند که دائما باعث حواس‌پرتی و عدم تمرکز می‌شود.
در آن سو، افراد سازنده برای پیش‌پا افتاده‌ترین کارها مانند بررسی ایمیل‌های خود هم سیستم درست کرده و برنامه مشخص و زمان‌بندی‌ شده‌ای دارند. یک زمان کوتاه و مشخص به بررسی ایمیل‌ها اختصاص داده و بیشتر تمرکز کاری خود را روی امور مهم و با اولویت برای تحقق اهداف روزانه خود می‌گذارند.

🔺افراد شلوغ چند وظیفه‌ای هستند؛ افراد سازنده تمرکزمحور هستند.

افراد شلوغ سعی می‌کنند همزمان ۱۵ کار را با هم انجام دهند. این افراد همزمان چندین برگه در مرورگر وب خود باز کرده و روی چندین فایل و پوشه در کامپیوتر کار می‌کنند.
افراد سازنده بیشتر روی یک کار دارای بازدهی بالا تمرکز می‌کنند. آن‌ها به انجام همزمان دو کار اهمیت کمتری داده یا اینکه یک کار بسیار کم اهمیت را در کنار کار پر اهمیتی به دست می‌گیرند.

🔺افراد شلوغ مانند فروشگاه‌های زنجیره‌ای هستند؛ افراد سازنده می‌دانند چه موقع باید درب فروشگاه را ببندند!

وقتی انسان از دوران شوریدگی جوانی فاصله می‌گیرد و زندگی شکل حرفه‌ای تری به خود پیدا می‌کند، باید روی یک یا دو هدف تمرکز کند و دیگر نمی‌تواند همه اهداف یا رویاهایی که در جوانی دوست داشت را همزمان پیش ببرد.
افراد سازنده و مولد، سعی می‌کنند اهداف یا رویاهای خنثی را غیرفعال کنند و فقط بر روی اهداف استراتژیک تمرکز داشته باشند و تمام انرژی و منابع خود را برای چیزی متمرکز می‌کنند که حیاتی است.

🔺افراد شلوغ به میزهای خود چسبیده‌اند؛ افراد سازنده می‌دانند چه زمانی باید استراحت کنند

افراد مشغول به ندرت استراحت می‌کنند. در حقیقت، این افراد از تفکر متنفر هستند و تصور می‌کنند میان کارشان وقفه می‌افتد و معطل می‌شوند.
ولی افراد سازنده می‌دانند چه زمانی برای خودشان یک هوا یا لحظه‌ی تازه بسازند. آن‌ها با خوردن یک غذای ساده که دوست دارند، کمی ورزش، خوردن یک میان وعده و تماشای یک فیلم کمدی، به خودشان استراحت می‌دهند. آن‌ها اجازه می‌دهند مغزشان پس از چند ساعت کار طولانی، کمی استراحت کند تا به کارایی بیشتری دست پیدا کنند.


📍 @organizationb
🅱با پراکندگی ذهنی چه کنیم؟

🔸ما آدم‌ها هیچوقت راضی نمی‌شویم که فقط «یک کار» را انجام بدهیم. یعنی دلمان می‌خواهد همزمان بدن را آرنولدی کنیم و زبان کاتالونیایی یاد بگیریم و در همین حال هم دل‌مان بدجوری هوس پیتزا کرده است. تمایلات کُنتور ندارند؛ هر کدام به صورت جداگانه تلاشش را می‌کند تا ما را به آن سمتی که خودش دوست دارد، هدایت کند.

◀️ نفرین ایده‌‌ی خفن!

🔸تصور کنید الان ۲۰ سال پیش است و شما هم نبوغ گودزیلایی دارید و ایده‌ی استارت زدن گوگل، آمازون و فیسبوک به ذهن‌تان خطور کرده است. سه تا از بهترین ایده‌های کسب‌وکار قرن در مُخ شما آماده‌ی بارگیری هستند و اگر هر کدامشان را کلید بزنید به چنان ثروتی دست خواهید یافت که به ازایش در کل جهان، پولِ چاپ شده وجود ندارد. اما اگر تصمیم بگیرید که هر سه را با هم راه بیندازید به هیچ جا نخواهید رسید.

🔸داشتن ایده‌های خفن کافی نیست. چیزی که زیاد است ایده‌ی خوفناک است. مشکل اینجاست که تجمع بیش از حد این ایده‌ها، مانع کسب است. به همین دلیل است که اگر هیئتی از آدم‌های باهوش را جمع کنیم و همه‌شان را در کالبد یک نفر بتپانیم، آن فرد را باید آدمی احمق نامید.

◀️ پس نوابغ چطور به چیزهای غیرممکن دست می‌یابند؟

🔸بیایید برای خودتان هدف دیوانه‌وار و بلندپروازانه‌ای متصور شوید. مثلا هدف این باشد که روی مریخ فرود بیایید، کتابی بنویسید که جایزه‌ی ادبی پولیتزر را بگیرد، ترکیب رنگ سوپرماشین بعدی فِراری را بسازید، یا سیخ کباب مدرنی بسازید که وسط کباب کوبیده را هم مغز پخت کند!

🔸احتمالا بهترین ترفندی که برای رسیدن به موفقیت وجود دارد، این است که تمام توجه و تمرکزتان را بر روی یک هدف بگذارید. الگویی که از ادیسون تا انیشتین، در همه‌ی انسان‌های موفق می‌توان یافت. اگر بتوانید به صورت مداوم، فقط روی یک هدف متمرکز شوید، از نظر تئوری، به بالاترین حد ممکن برای تحقق آن هدف خواهید رسید.

🔸اغلب آدم‌ها به خاطر پتانسیل‌شان نیست که شکست می‌خورند. به این خاطر شکست می‌خورند که پتانسیل‌شان صرف توجه به جهت‌های بیشماری شده و هدر می‌رود.

◀️ چگونه حریف خودمان بشویم؟

اگر تعداد چیزهایی که نداریم زیاد باشد و بخواهیم یکجا به دنبال همه‌اش برویم، حتما شکست خواهیم خورد. اما اگر دنبال این هستید که هر چه سریع‌تر به موفقیت برسید تمام انرژی‌تان را جمع کنید و فقط در یک مسیر راه بروید.

1⃣ هدف را بالا بگیرید

اگر اهدافتان خیلی سطحی و کم‌ارزش باشند، خیلی سریع اهداف دیگر جایشان را می‌گیرند.

2⃣ منوی سه‌گانه درست کنید

اجزای مختلف زندگی‌تان را به ۳ قسمت تقسیم کنید – مثلا مسائل کاری، خانه و تعطیلات. برای هر کدامشان فقط یک هدف در زمان واحد تعریف کنید. مثلا تا فلان تاریخ آن پروژه را تمام کنم، و تا فلان تاریخ انباری خانه را تمیز کنم. اگر مجبور شدید که برای هر کدامشان بیشتر از یک هدف در آن واحد اختصاص بدهید، حداقل در جریان باشید که هدف اضافه شده، به اندازه‌ی یک چهارم، شانس موفقیت بقیه را کم می‌کند.

3⃣ بگذاریدش کنار!

هر چیزی که در بالای هرم اولویت‌هایتان نیست را می‌توان به تایم دیگری منتقل کرد. مارک زاکربرگ هم اول فیسبوک را درست کرد، بعد رفت زبان چینی یاد گرفت. اهداف‌ عین همدیگر می‌مانند، این شمایید که به صورت لحظه‌ای احساسی متفاوت نسبت به آنها پیدا کنید.

4⃣ پینوکیو نشوید

پینوکیو را بردند شهر بازی و خرش کردند. شما که داستان پینوکیو را دیده‌اید مواظب باشید گول خودتان را نخورید. بعضی چیزها هستند که به شما احساس آرامش و راحتی می‌‏دهند و دائم هم جلوی چشمتان هستند. مثلا اگر وسط کاری هستید که شما را به هدفتان می‌رساند، پلی‌استیشن بهتان چشمک زد، گولش را نخورید.

5⃣ زنبورهایتان را در یک خط پرواز دهید

شاید قادر نباشید در آن واحد گوگل را خلق کنید، سرطان را درمان کنید و روی سیاره‌ی مریخ فرود بیایید، اما می‌توانید به صورت همزمان مدیرکل و ورزشکار موفقی باشید. موفقیت و آمادگی جسمانی مکمل یکدیگرند. این دو تا را مثل دو زنبور در نظر بگیرید که در یک جهت بال می‌زنند و به هم که برسند قوی‌تر می‌شوند.
 

📍 @organizationb
🅱دلایل تنفر کارمندان از مدیران!

🔸حدود ۴۳ درصد کارکنان می‌گویند که کارهای خوب آنها دیده نمی‌شود. بسیار دیده می‌شود که خیلی از کارمندان در سازمان ناخشنودند؛ چرا که بر این باورند که مدیر آنها به کار خوبشان ارج نمی‌دهد.

🔸زمانی که کارمندان شما تصمیمات خوبی می‌گیرند، کمک شایان توجهی در خلال جلسات می‌کنند و یا ایده‌های نویی را مطرح می‌کنند، مشتاق تشویق و بازخور مثبت هستند. اما اغلب سرپرستان و مدیران سازمانی در تمجید و تقدیر از آنها دچار کوتاهی می‌شوند!

🔸یکی از نشانه‌های یک سازمان سالم، وجود جوی مبتنی بر تقویت مثبت و قدرشناسی است. در این سازمان‌ها باید از سرپرستان شنید که به کارکنان می‌گویند:

▪️نکته خوبی است!
▪️واقعا قابل ستایش است!
▪️چه خوب، چه عالی!
▪️مرسی

از دلایل عمده ای که مدیران در تقدیر از کارکنان خود کوتاهی می‌کنند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

🔺آنها کارکنان را برای بهره‌کشی و سخت‌کوشی بدون تشکر می‌خواهند.

🔺آنها به کارکنان به چشم هزینه تا یک دارایی با ارزش و سرمایه‌گذاری می‌نگرند.

🔺اغلب اوقات درک نمی‌کنند که تقدیر و شناسایی چقدر برای کارکنان اهمیت دارد.

🔺آنها فاقد سطح مناسب هوش عاطفی هستند و تشکر از کارکنان را کاری بیزارکننده و عبث می‌دانند!

🔺خودشان هرگز مورد تقدیر سرپرستان‌شان قرار نگرفته‌اند!

📍 @organizationb
🅱سندرم سرباز خوب!

🔸رفتار شهروندی سازمانی (OCB) یا سندرم سرباز خوب، شامل رفتارهای اختیاری و داوطلبانه کارکنان است که جزو وظایف رسمی آنها نیست و مستقیما در سیستم رسمی پاداش سازمان، درنظر گرفته نمی شود، ولی میزان اثربخشی کلی سازمان را افزایش می دهد.

🔸بعنوان مثال ، کارگری که ممکن است نیازی به اضافه کاری نداشته باشد ولی برای بهبود امور جاری شرکت، بیشتر از ساعت کاری رسمی خود تا دیروقت در سازمان می ماند، یا فردی که به آموزش کارکنان تازه وارد به سازمان کمک می‌کند، کارمندی که از زمانهای استراحت خود برای تکمیل کار استفاده می کند، کارکنانی که برای بهبود روش انجام کار پیشنهاداتی ارایه می کنند، یا روی پروژه های سازمان در منزل نیز کار می کنند، همگی دارای رفتار شهروندی سازمانی هستند.

🔸افرادی که دارای رفتار شهروندی مترقی هستند، در بدترین شرایط و حتی در حالت بیماری و ناتوانی هم به کار ادامه می دهند که این نشان‌دهنده وظیفه شناسی بالای آنهاست.

🔸ابعاد رفتار شهروندی سازمانی عبارتند از:

▪️وظیفه شناسی (انجام رفتارهای فراتر از حداقل سطح وظایف مورنیاز)
▪️نوع دوستی(صمیمیت ،همدلی و دلسوزی میان همکاران)
▪️فضیلت مدنی (حمایت از تغییرات، تمایل به افزایش اطلاعات عمومی و کمک به آگاه سازی دیگران)
▪️جوانمردی (شکیبایی در برابر موقعیتهای نامطلوب، بدون اعتراض و نارضایتی)
▪️احترام و تکریم (نحوه رفتار با همکاران و مخاطبان سازمان)

🔸هر ۵ بعد رفتار شهروندی ممکن است همزمان ظهور پیدا نکنند یا اینکه برخی از این ابعاد مانند نوع دوستی و وظیفه شناسی تاکتیکی برای تحت فشار قرار دادن مدیران سازمان باشد. یعنی کارکنان سعی کنند با انجام این اعمال بر روند تصمیم گیری مدیران سازمان برای ارتقا و یا اعطای پاداش به آنها، تاثیر گذارند که در این حالت کارکنان سازمان از "سرباز خوب " بودن به "هنرپیشه خوب" برای سازمان تبدیل می شوند!


📍 @organizationb
🅱یک رئیس افتضاح، عذاب‌دهنده کارمندها و برهم‌زننده کارایی محیطهای کاری، چه ویژگی‌هایی دارد؟!

🔸اگر از تعارف‌های بی‌نمک روزانه بگذریم باید باور کنیم که این روزها رؤسای بد بدون شایستگی، بسیار بیشتر از رؤسای بالیاقت شده‌اند. اما واقعا چه رئیسی را می‌شود بد به شمار آورد؟

🔸در اینجا تعدادی از ویژگی‌های رؤسای بد را با هم مرور می‌کنیم. آنهایی که مایه رنج کارمندها می‌شوند، بهینگی محیط کار را پایین می‌آورند، خلاقیت را می‌خشکانند و در دوره محدود مدیریت خود، فرهنگی را حاکم می‌کنند که تا سال‌ها قابل زدودن نیست.

1⃣ مدیریت ذره‌بینی کارمندها

کار رئیس، مدیریت و طراحی فرایندها و نقشه‌ها باید باشد. اما در غیاب چنین نقشی و در شرایطی که برای رؤسا فقط آمار خام برای تحکیم میزشان مهم است، آنها برای این که کاری کرده باشند، می‌آیند و هر رفتار و کار جزئی کارمندها را پایش می‌کنند. این کار دیگر مزاحمت به حساب می‌آید و آزادی عمل مجاز و خلاقیت کارمندها را می‌خشکاند.

2⃣ نقشه‌ کشیدن برای شکست کارمندها و انداختن آنها به اشتباه

رؤسای بد بر نقاط ضعف کارمندها تمرکز می‌کنند و شرایط را طوری طراحی می‌کنند که یک کارمند، ناخودآگاه اشتباهی بکند و بعد همین اشتباه را برجسته کنند و اینطوری خود را بزرگ بنمایانند.
اما رئیس خوب بر ویژگی‌های خوب کارمندها تمرکز می‌کند و کارها را متناسب با آنها تقسیم می‌کند.

3⃣ سوگلی انتخاب کردن

رؤسای بد، معمولا حلقه‌ای از معاونان ضعیف و مجیزگو را در حلقه داخلی قدرت خود می‌گنجانند. اینها سوگلی او می‌شوند. اگر کارمندی برخیزد و نظر مستقل خود را بیان کند، فرایند قربانی کردن، بدون ترحم، توسط این حلقه داخلی شروع می‌شود.

4⃣ صاحب شدن اعتبار کارهای خوب زیردستان

وقتی اشتباهی کنید باید به دست رئیس بزرگ تنبیه شوید. اما وقتی دستاوردی را برای دستگاه خود به چنگ می‌آورید، این دستاورد تبدیل می‌شود به کارنامه رئیس و روزومه‌اش و از تنها کسی که یاد نمی‌شود، شما هستید!

5⃣ وعده بی‌جا و دروغین

رؤسای بد در دادن وعده‌ها و قول‌هایی که می‌دانند هیچگاه عملی نمی‌شود، ید طولایی دارند. اما به محض اینکه به هدف و آمار مورد نظر خود می‌رسند، همه چیز را فراموش می‌کنند.

6⃣ بازخورد نگرفتن و گوش نکردن

رؤسای بد کاری به نظرات سازنده کارمندان باتجربه و خردمند ندارند. معمولا تا آخر دوران مدیریت آنها صرف آزمون و خطاهای ناموفق می‌شود و درسی از این تجارب هم نمی‌گیرند و معمولا بابت این شکست متاسف هم نمی‌شوند. آنها عارشان می‌آید که از یک زیردست بیاموزند  با او تبادل نظر کنند.

7⃣ هیچ وقت جانب کارمندها را نمی‌گیرند

رؤسای بد غیرممکن است که برای احقاق حقوق زیردستان خود، کاری کنند. آنها مرتب می‌اندیشند که نکند ابراز نظری به نفع کارمندان، پایه‌های میز خودشان را سست کند. اگر کارمندی دچار مشکلی در زندگی یا یک مشکل حقوقی شود، اصلا نباید روی حمایت از بالا حساب کند.

8⃣ آنها توقع بیگاری از کارمندها دارند

رؤسای بد اصلا نمی‌خواهند و یا نمی‌توانند به سبب ویژگی‌های شخصیتی، خود را جای کارمندها بگذارند. آنها اصلا برایشان مهم نیست که هزینه‌های اولیه زندگی کارمندها چطور بیرون می‌آید یا کیفیت زندگی آنها چگونه است. تنها چیزی که آنها می‌خواهند کار زیاد برای عددسازی برای کارنامه مدیریتی خودشان است!

9⃣ کنترلی بر تکانه‌ها ندارند و با کوچک‌ترین مشکلی بی‌ادبی می‌کنند


رؤسای بد همانگونه که در برابر مافوق خود ذلیل و تسلیم هستند، با بروز کوچک‌ترین مشکلی، پرخاشگر و بی‌ملاحظه می‌شوند. طوری که بسیاری از کارمندها تا کارشان نیفتد، اصلا تمایلی به ورود به اتاق کار او پیدا نمی‌کنند. رؤسای بد سیاست ایجاد ترس و جاسوس‌پروری را دنبال می‌کنند.

🔟 و بالاخره، آنها ناکارآمد هستند!

آنها به جای طراحی روندهای بزرگ و راهبری، ریاست می‌کنند. نقشه راه خاصی ندارند و دستاوردها و نظم‌های قبلی را نابود می‌کنند. موهوم و سست سخن می‌گویند تا بتوانند در آینده شکست‌ها را متوجه اشتباه زیردستان خود و تفسیر اشتباه از حرف‌هایشان کنند. آنها البته در یک چیز موفق هستند، ایجاد یک محیط سمی در محیط کار!


📍 @organizationb
2024/09/30 09:39:37
Back to Top
HTML Embed Code: