🅱شخصیتهای ماکیاولی
🔸تیپ شخصیتی «ماکیاولی» از نظریه «نیکولو ماکیاولی» فیلسوف ایتالیایی قرن پانزدهم میلادی اقتباس شده است و براساس دو دیدگاه عمده: «هدف، وسیله را توجیه میکند» و «صحبت کردن، مطابق میل مردم»، استوار میباشد.
🔸گفته میشود «ماکیاولی» در زمانهای میزیسته که شخصیتهای دروغگو، فریبکار و بیرحم، اوضاع را در کنترل خود داشتند و بهتبع، جامعه گرایش شدیدی به نیرنگ، جعل شخصیت واقعی، نقش بازیکردن و مطابق میل دیگران رفتار کردن برای رسیدن به مقصود پیدا کرده بود. بدینترتیب، نظریه او، روایتی ناخوشایند از اوضاع نابسامان روانی و اجتماعی مردم زمان خود بود و افرادی که طبق مشی «ماکیاولی» رفتار کنند، با عنوان شخصیت «ماکیاولی» شناخته میشوند.
🔸در میان انواع تیپهای شخصیتی، شخصیت «ماکیاولی» ازجمله رویکردهای منفی بهشمار میرود. برای تبیین علتهای پدیدآیی چنین تیپهایی، تحقیقات زیادی صورتنگرفته است اما در حالت کلی میتوان به دو عامل محیط و ژنتیک اشاره نمود.
◀️ ویژگیهای شخصیت ماکیاولی
▪️جاهطلبی: اینقبیل تیپها، جز رسیدن به امیال و آرزوهای خود، به هیچچیز دیگری فکر نمیکنند. همیشه بهترین را برای خود میخواهند و مدام بهدنبال جاه، مقام و عظمت هستند.
▪️تفرقهافکنی: خطمشی این قبیل افراد، مطابق ضربالمثل «تفرقه بینداز و حکومت کن» است. اگر در رأس اداره یا سازمانی باشند و یا سرپرستی مکان و افرادی را برعهده داشته باشند، سعیمیکنند با اختلافافکنی میان افراد و بهکارگیری سیستم پلیسی، اوضاع را در کنترل خود بگیرند.
▪️دورویی: رفتار دوگانه دارند؛ در مقام حرف و نظر، بهگونهای ظاهر میشوند و در مقام عمل، بهگونهای دیگر. در ظاهر، یک جور خود را نشان میدهند و در پشت صحنه بهگونهای نامتعارف عمل میکنند. خود را خیرخواه، مثبت، خاکی، مردمی و دموکراتیک نشانمیدهند اما در نهان، خلاف آنرا عمل میکنند.
▪️دروغگویی: دروغ برای آنان بهمثابه یک مکانیزم دفاعی در برابر دنیای بیرون است. از نظر آنان، تنها از راه دروغگویی است که میتوان به مقصود خود رسید. آنان در بهکارگیری دروغ، چنان حرفهای عمل میکنند که از نظر دیگران، صداقت جلوه میکند.
▪️تخریبگری: این قبیل افراد، بالقوه تخریبگر هستند و همیشه سعیدارند شرایط و اوضاع را به ضرر دیگران سمپاشی کنند. درواقع یک موضع «برد- باخت» در پیش میگیرند؛ برد برای خودشان و باخت برای دیگران.
▪️به بردگی گرفتن دیگران: به دیگران تا اندازهای پر و بال و اجازهی پیشرفت میدهند که در خدمتشان باشند و در درجهای پایینتر قرار بگیرند و اگر زمانی برسد که دیگران، همسطح یا بالاتر از آنان قرار گیرند، از هر طریق ممکن، برای از میان برداشتنشان اقدام میکنند.
▪️معادلهی آقا و برده: به نظر آنان، افراد ضعیف و بیپشتوانه، حق اظهارنظر یا ابراز وجود ندارند بلکه تنها افرادی که از حیث ثروت، قدرت و شهرت در سطح بالا هستند، قابل احتراماند.
▪️تحمیق دیگران: همیشه دیگران را موجوداتی احمق و بیشعور قلمداد میکنند و خود را بالاتر و بافرهنگتر از همگان میدانند و یکنوع احساس برتری کاذب نسبت به دیگران دارند.
▪️خشم نرم: افرادی خشمگین و کینهجو هستند اما در ظاهر نشان نمیدهند؛ شاید به آنان گفته شود که با پنبه سر میبرند.
📍 @organizationb ™
🔸تیپ شخصیتی «ماکیاولی» از نظریه «نیکولو ماکیاولی» فیلسوف ایتالیایی قرن پانزدهم میلادی اقتباس شده است و براساس دو دیدگاه عمده: «هدف، وسیله را توجیه میکند» و «صحبت کردن، مطابق میل مردم»، استوار میباشد.
🔸گفته میشود «ماکیاولی» در زمانهای میزیسته که شخصیتهای دروغگو، فریبکار و بیرحم، اوضاع را در کنترل خود داشتند و بهتبع، جامعه گرایش شدیدی به نیرنگ، جعل شخصیت واقعی، نقش بازیکردن و مطابق میل دیگران رفتار کردن برای رسیدن به مقصود پیدا کرده بود. بدینترتیب، نظریه او، روایتی ناخوشایند از اوضاع نابسامان روانی و اجتماعی مردم زمان خود بود و افرادی که طبق مشی «ماکیاولی» رفتار کنند، با عنوان شخصیت «ماکیاولی» شناخته میشوند.
🔸در میان انواع تیپهای شخصیتی، شخصیت «ماکیاولی» ازجمله رویکردهای منفی بهشمار میرود. برای تبیین علتهای پدیدآیی چنین تیپهایی، تحقیقات زیادی صورتنگرفته است اما در حالت کلی میتوان به دو عامل محیط و ژنتیک اشاره نمود.
◀️ ویژگیهای شخصیت ماکیاولی
▪️جاهطلبی: اینقبیل تیپها، جز رسیدن به امیال و آرزوهای خود، به هیچچیز دیگری فکر نمیکنند. همیشه بهترین را برای خود میخواهند و مدام بهدنبال جاه، مقام و عظمت هستند.
▪️تفرقهافکنی: خطمشی این قبیل افراد، مطابق ضربالمثل «تفرقه بینداز و حکومت کن» است. اگر در رأس اداره یا سازمانی باشند و یا سرپرستی مکان و افرادی را برعهده داشته باشند، سعیمیکنند با اختلافافکنی میان افراد و بهکارگیری سیستم پلیسی، اوضاع را در کنترل خود بگیرند.
▪️دورویی: رفتار دوگانه دارند؛ در مقام حرف و نظر، بهگونهای ظاهر میشوند و در مقام عمل، بهگونهای دیگر. در ظاهر، یک جور خود را نشان میدهند و در پشت صحنه بهگونهای نامتعارف عمل میکنند. خود را خیرخواه، مثبت، خاکی، مردمی و دموکراتیک نشانمیدهند اما در نهان، خلاف آنرا عمل میکنند.
▪️دروغگویی: دروغ برای آنان بهمثابه یک مکانیزم دفاعی در برابر دنیای بیرون است. از نظر آنان، تنها از راه دروغگویی است که میتوان به مقصود خود رسید. آنان در بهکارگیری دروغ، چنان حرفهای عمل میکنند که از نظر دیگران، صداقت جلوه میکند.
▪️تخریبگری: این قبیل افراد، بالقوه تخریبگر هستند و همیشه سعیدارند شرایط و اوضاع را به ضرر دیگران سمپاشی کنند. درواقع یک موضع «برد- باخت» در پیش میگیرند؛ برد برای خودشان و باخت برای دیگران.
▪️به بردگی گرفتن دیگران: به دیگران تا اندازهای پر و بال و اجازهی پیشرفت میدهند که در خدمتشان باشند و در درجهای پایینتر قرار بگیرند و اگر زمانی برسد که دیگران، همسطح یا بالاتر از آنان قرار گیرند، از هر طریق ممکن، برای از میان برداشتنشان اقدام میکنند.
▪️معادلهی آقا و برده: به نظر آنان، افراد ضعیف و بیپشتوانه، حق اظهارنظر یا ابراز وجود ندارند بلکه تنها افرادی که از حیث ثروت، قدرت و شهرت در سطح بالا هستند، قابل احتراماند.
▪️تحمیق دیگران: همیشه دیگران را موجوداتی احمق و بیشعور قلمداد میکنند و خود را بالاتر و بافرهنگتر از همگان میدانند و یکنوع احساس برتری کاذب نسبت به دیگران دارند.
▪️خشم نرم: افرادی خشمگین و کینهجو هستند اما در ظاهر نشان نمیدهند؛ شاید به آنان گفته شود که با پنبه سر میبرند.
📍 @organizationb ™
🅱همه ما در زمان یادگیری، انجام یک کار مؤثر و رسیدن به اهداف و برنامههای خودمون تحت تأثیر دو عامل انگیزه و رفتار قرار داریم. انگیزه به معنای انرژی و هدایت درونی برای انجام کاره و رفتار به عواملی اشاره داره که انگیزه رو تحت تأثیر قرار میدن. این دو عامل ممکنه در طول یک روز، یک هفته یا حتی یک ماه تغییر کنن و بر روی کیفیت کار، فعالیت و میزان عملکرد ما تأثیر بذارن.
🔹️تو چرخه انگیزه و تعامل، ۴ دسته انگیزه مثبت، انگیزه منفی، رفتار مثبت و رفتار منفی وجود داره.
هر چقدر که به سمت افکار و رفتار منفی پیش میریم، انگیزه و تعهد ما برای انجام کار کمتر میشه. دسته رفتار منفی (خودتخریبی و تسلیم شدن) به نسبت عوامل انگیزشی منفی (اضطراب، ترس از شکست و تسلط کم) مشکلسازتر هستن. به کمک این چارچوب میتوانیم سطح انگیزه و تعامل خودمون رو توی کار ارزیابی کنیم و در صورت نیاز تغییرات لازم رو انجام بدیم.
📍 @organizationb ™
🔹️تو چرخه انگیزه و تعامل، ۴ دسته انگیزه مثبت، انگیزه منفی، رفتار مثبت و رفتار منفی وجود داره.
هر چقدر که به سمت افکار و رفتار منفی پیش میریم، انگیزه و تعهد ما برای انجام کار کمتر میشه. دسته رفتار منفی (خودتخریبی و تسلیم شدن) به نسبت عوامل انگیزشی منفی (اضطراب، ترس از شکست و تسلط کم) مشکلسازتر هستن. به کمک این چارچوب میتوانیم سطح انگیزه و تعامل خودمون رو توی کار ارزیابی کنیم و در صورت نیاز تغییرات لازم رو انجام بدیم.
📍 @organizationb ™
🅱ریچارد برنسون معتقده که بهترین راه یادگیری، انجام دادنه! ما برای اینکه دانش کسب کنیم ممکنه از روشهای مختلفی یادگیری داشته باشیم. مثلاً کتاب بخونیم، کلاس بریم، دوره ببینیم و ... . اما این یادگیری تا زمانی که با تجربه کردن همراه نباشه، دانش ما تکمیل نمیشه.
🔹تجربه عملی و بهکارگیری چیزی که یاد گرفتیم کمک میکنه که ایرادها و نواقص رو بفهمیم و بتونیم اونها رو رفع کنیم. برای مثال خوندن و یادگیری در مورد کسبوکار برای یه کارآفرین قطعا مهم و لازمه. اما تجربیات و یادگیریهایی که اون کارآفرین در حین راهاندازی کسبوکار و مدیریت اون کسب میکنه، دانشش رو چندین برابر میکنه.
📍 @organizationb ™
🔹تجربه عملی و بهکارگیری چیزی که یاد گرفتیم کمک میکنه که ایرادها و نواقص رو بفهمیم و بتونیم اونها رو رفع کنیم. برای مثال خوندن و یادگیری در مورد کسبوکار برای یه کارآفرین قطعا مهم و لازمه. اما تجربیات و یادگیریهایی که اون کارآفرین در حین راهاندازی کسبوکار و مدیریت اون کسب میکنه، دانشش رو چندین برابر میکنه.
📍 @organizationb ™
🅱چطور ارزش خود را در محیط کار ارتقا دهیم؟
🔸همه ما به دنبال ارتقای ارزش خود در محیط کار هستیم چرا که در این صورت مسیر ارتقای شغلی هموار شده و شانس افزایش دستمزد هم بیشتر میشود.
برخی ممکن است برای نشان دادن ارزش خود سراغ راههای اشتباهی نظیر بر عهده گرفتن مسئولیتهای بیش از حد یا تخریب همکاران بروند که نه تنها باعث رسیدن به نتیجه دلخواه نخواهد شد، بلکه ممکن است نتایج منفی هم به بار بیاورد.
🔸برای ارتقای ارزش در محیط کار باید راههای معقولی را در پیش بگیرید که در ادامه به آنها اشاره شده است.
▪️نسبت به بازخوردها بیتفاوت نباشید
هیچ کس از تعریف و تمجید بدش نمیآید اما کمتر کسی است که انتقاد را با هم با آغوش باز پذیرا باشد. این در حالی است که انتقادهای سازنده نقطه ضعفهای ما را برجسته می کنند که با کار کردن روی آن میتوانیم خود را به مراتب ارزشمندتر سازیم.
▪️ذهنیت دستاورد محور داشته باشید
افراد دستاورد محور همانهایی هستند که پیوسته خود را به چالش کشیده و دنبال موفقیتهای بزرگتر هستند. برای یافتن چنین ذهنیتی کافی است یک کار روزمره را در نظر گرفته و سعی کنید آنرا به شکل بهتری انجام دهید. برای ارزیابی عملکردتان هم معیارهایی مثل زمان یا کیفیت کار را در نظر بگیرید. با هر بار دستیابی به هدف تعیین شده ذهنتان به شما پاداش داده و سوخت لازم برای پیشرفت بعدی را مهیا میکند.
▪️مدارک حرفهای بگیرید
کسب گواهینامههای حرفهای راهی مطمئن برای اثبات مهارتها و تواناییها است، نه تنها هنگامی که دنبال یک شغل جدید میگردید، بلکه حتی زمانی که مشغول به کار هستید.
از طرف دیگر برقراری ارتباط با متخصصان صنعتی که در آن مشغول به کار هستید، میتواند تمام مشکلاتی که خارج از حیطه تواناییهای شماست را برطرف کند، به خصوص در رویه کاری روزانه..
▪️خارج از چارچوب فکر کنید
استفاده از ایدهها و تجربیات تازه یکی از تکنیکهای فوقالعاده برای حل مشکلات به شمار میآید. اگر گاهی خود را محصور به انتظارات و شرایط عادی شرکت بکنیم، نمیتوانیم به اندازه کافی و با نگاهی باز به شرایط نگاه کرده و فراتر از آنها را ببینیم. نه به این معنا که لازم باشد قوانین را بشکنید؛ صرفا ذهنی باز داشته باشید و دنبال راهکارهای ایدهآل بگردید.
📍 @organizationb ™
🔸همه ما به دنبال ارتقای ارزش خود در محیط کار هستیم چرا که در این صورت مسیر ارتقای شغلی هموار شده و شانس افزایش دستمزد هم بیشتر میشود.
برخی ممکن است برای نشان دادن ارزش خود سراغ راههای اشتباهی نظیر بر عهده گرفتن مسئولیتهای بیش از حد یا تخریب همکاران بروند که نه تنها باعث رسیدن به نتیجه دلخواه نخواهد شد، بلکه ممکن است نتایج منفی هم به بار بیاورد.
🔸برای ارتقای ارزش در محیط کار باید راههای معقولی را در پیش بگیرید که در ادامه به آنها اشاره شده است.
▪️نسبت به بازخوردها بیتفاوت نباشید
هیچ کس از تعریف و تمجید بدش نمیآید اما کمتر کسی است که انتقاد را با هم با آغوش باز پذیرا باشد. این در حالی است که انتقادهای سازنده نقطه ضعفهای ما را برجسته می کنند که با کار کردن روی آن میتوانیم خود را به مراتب ارزشمندتر سازیم.
▪️ذهنیت دستاورد محور داشته باشید
افراد دستاورد محور همانهایی هستند که پیوسته خود را به چالش کشیده و دنبال موفقیتهای بزرگتر هستند. برای یافتن چنین ذهنیتی کافی است یک کار روزمره را در نظر گرفته و سعی کنید آنرا به شکل بهتری انجام دهید. برای ارزیابی عملکردتان هم معیارهایی مثل زمان یا کیفیت کار را در نظر بگیرید. با هر بار دستیابی به هدف تعیین شده ذهنتان به شما پاداش داده و سوخت لازم برای پیشرفت بعدی را مهیا میکند.
▪️مدارک حرفهای بگیرید
کسب گواهینامههای حرفهای راهی مطمئن برای اثبات مهارتها و تواناییها است، نه تنها هنگامی که دنبال یک شغل جدید میگردید، بلکه حتی زمانی که مشغول به کار هستید.
از طرف دیگر برقراری ارتباط با متخصصان صنعتی که در آن مشغول به کار هستید، میتواند تمام مشکلاتی که خارج از حیطه تواناییهای شماست را برطرف کند، به خصوص در رویه کاری روزانه..
▪️خارج از چارچوب فکر کنید
استفاده از ایدهها و تجربیات تازه یکی از تکنیکهای فوقالعاده برای حل مشکلات به شمار میآید. اگر گاهی خود را محصور به انتظارات و شرایط عادی شرکت بکنیم، نمیتوانیم به اندازه کافی و با نگاهی باز به شرایط نگاه کرده و فراتر از آنها را ببینیم. نه به این معنا که لازم باشد قوانین را بشکنید؛ صرفا ذهنی باز داشته باشید و دنبال راهکارهای ایدهآل بگردید.
📍 @organizationb ™
🅱کارمندان چاپلوس!
🔸در محیطی که چاپلوسی وجود دارد، کارمندان غیرچاپلوس درگیر حس عدم امنیت در محل کار میشوند. آنها نگران این میشوند که نکند چاپلوسی افراد دیگر، آنها را در رقابت کاری عقب بیندازد. این حس منفی و نگرانی دائمی، حتما در راندمان کاری اثر منفی میگذارد.
🔸برخی پژوهشها نشان میدهند میزان رضایت شغلی کارمندانی که "همکاران چاپلوس" دارند، بسته به شرایط از ۱۵ تا ۳۵ درصد پایینتر از دیگران است و بههمین میزان، بهرهوریشان پایینتر و احتمال استعفایشان بیشتر است.
🔸هر کارمندی در صدد پیشرفت است. اگر افراد ببینند که دیگران بر اثر چاپلوسی پیشرفت میکنند و پاداش دریافت میکنند، در طول زمان به این روند خواهند پیوست و خلاقیت را کنار خواهند گذاشت. سازمان بیخلاقیت نیز موجودی محکوم به شکست خواهد بود.
فریدریش نیچه، فیلسوف بزرگ آلمانی میگوید: هر جا چاپلوسی گسترش بیابد، کمتر میتوان در آنجا اندیشههای بلند یافت، زیرا چاپلوسی به شدت واگیر است.
🔸چاپلوسی، نقطه مقابل "جرأت" است. اگر فرهنگ یک سازمان، چاپلوسمحوری باشد، جرأت از آن حذف میشود. یکی از پیامدهای حذف جرأت نیز، حذف نقد درونسازمانی است. نقد درونسازمانی، ساز وکاری است که در آن، اعضای یک سازمان خود را بخشی از بدنه مجموعه میدانند و هرگونه اشکالی را گزارش و نقد میکنند و اگر بتوانند راهکار هم میدهند. این ساز وکار را میتوان با سیستم دفاعی بدن مشابه دانست که مراقب ناکاستیها و میکروبهای بدن است و با آنها مقابله میکند.
🔸مدیران وقتی مورد چاپلوسی قرار میگیرند درواقع درحال قربانیشدن هستند چرا که خود را از موهبتی به نام "نقد شدن" و "پیبردن به خطاها" محروم میکنند. نیچه در این باره میگوید: "بهزحمت میتوان در جاییکه همه چاپلوسی یک فرد را میکنند، جز در وصف بزرگی او سخنی گفت و برخلاف مسیر آب شنا کرد."
🔸مدیری که عادت میکند مدام تملق بشنود، اگر با کارمندی منتقد مواجه شود که نقدی واقعی درباره سازمان دارد، احتمالا او را بیادب و گستاخ خواهد دانست. مدیر تملقپذیر، بیآنکه بداند، سازمان را بهسمت سقوط هدایت میکند.
📍 @organizationb ™
🔸در محیطی که چاپلوسی وجود دارد، کارمندان غیرچاپلوس درگیر حس عدم امنیت در محل کار میشوند. آنها نگران این میشوند که نکند چاپلوسی افراد دیگر، آنها را در رقابت کاری عقب بیندازد. این حس منفی و نگرانی دائمی، حتما در راندمان کاری اثر منفی میگذارد.
🔸برخی پژوهشها نشان میدهند میزان رضایت شغلی کارمندانی که "همکاران چاپلوس" دارند، بسته به شرایط از ۱۵ تا ۳۵ درصد پایینتر از دیگران است و بههمین میزان، بهرهوریشان پایینتر و احتمال استعفایشان بیشتر است.
🔸هر کارمندی در صدد پیشرفت است. اگر افراد ببینند که دیگران بر اثر چاپلوسی پیشرفت میکنند و پاداش دریافت میکنند، در طول زمان به این روند خواهند پیوست و خلاقیت را کنار خواهند گذاشت. سازمان بیخلاقیت نیز موجودی محکوم به شکست خواهد بود.
فریدریش نیچه، فیلسوف بزرگ آلمانی میگوید: هر جا چاپلوسی گسترش بیابد، کمتر میتوان در آنجا اندیشههای بلند یافت، زیرا چاپلوسی به شدت واگیر است.
🔸چاپلوسی، نقطه مقابل "جرأت" است. اگر فرهنگ یک سازمان، چاپلوسمحوری باشد، جرأت از آن حذف میشود. یکی از پیامدهای حذف جرأت نیز، حذف نقد درونسازمانی است. نقد درونسازمانی، ساز وکاری است که در آن، اعضای یک سازمان خود را بخشی از بدنه مجموعه میدانند و هرگونه اشکالی را گزارش و نقد میکنند و اگر بتوانند راهکار هم میدهند. این ساز وکار را میتوان با سیستم دفاعی بدن مشابه دانست که مراقب ناکاستیها و میکروبهای بدن است و با آنها مقابله میکند.
🔸مدیران وقتی مورد چاپلوسی قرار میگیرند درواقع درحال قربانیشدن هستند چرا که خود را از موهبتی به نام "نقد شدن" و "پیبردن به خطاها" محروم میکنند. نیچه در این باره میگوید: "بهزحمت میتوان در جاییکه همه چاپلوسی یک فرد را میکنند، جز در وصف بزرگی او سخنی گفت و برخلاف مسیر آب شنا کرد."
🔸مدیری که عادت میکند مدام تملق بشنود، اگر با کارمندی منتقد مواجه شود که نقدی واقعی درباره سازمان دارد، احتمالا او را بیادب و گستاخ خواهد دانست. مدیر تملقپذیر، بیآنکه بداند، سازمان را بهسمت سقوط هدایت میکند.
📍 @organizationb ™
🅱 پاداش، ازنگاه نویسنده کتاب "بزرگترین اصل مدیریت دنیا"، بزرگترین اصل مدیریت دنیاست .
مایکل لوبوف می گوید چند مورد از چیزهایی که باید به اونها پاداش داد اینها هستند:
1- به راه حل های اساسی به جای راه حل های مقطعی پاداش دهید.
2- به ریسک پذیری به جای اجتناب از ریسک پاداش دهید.
3- به خلاقیت کاربردی به جای اطاعت کورکورانه پاداش دهید.
4- به اقدام قاطع به جای فلج کردن کار با تجزیه و تحلیل پاداش دهید.
5- به کار برجسته به جای نمایش کار پاداش دهید.
6- به ساده کردن کاربه جای پیچیدگی غیرلازم پاداش دهید.
7- به رفتار آرام و موثر به جای نق زدن و سر و صدا راه انداختن پاداش دهید.
8- به کیفیت کار به جای سرعت در کار پاداش دهید
9- به وفاداری به سازمان، به جای تهدید به ترک خدمت پاداش دهید.
10- به کار تیمی به جای تک روی پاداش دهید.
📍 @organizationb ™
مایکل لوبوف می گوید چند مورد از چیزهایی که باید به اونها پاداش داد اینها هستند:
1- به راه حل های اساسی به جای راه حل های مقطعی پاداش دهید.
2- به ریسک پذیری به جای اجتناب از ریسک پاداش دهید.
3- به خلاقیت کاربردی به جای اطاعت کورکورانه پاداش دهید.
4- به اقدام قاطع به جای فلج کردن کار با تجزیه و تحلیل پاداش دهید.
5- به کار برجسته به جای نمایش کار پاداش دهید.
6- به ساده کردن کاربه جای پیچیدگی غیرلازم پاداش دهید.
7- به رفتار آرام و موثر به جای نق زدن و سر و صدا راه انداختن پاداش دهید.
8- به کیفیت کار به جای سرعت در کار پاداش دهید
9- به وفاداری به سازمان، به جای تهدید به ترک خدمت پاداش دهید.
10- به کار تیمی به جای تک روی پاداش دهید.
📍 @organizationb ™
🅱 یه رهبر باید چه ویژگیهایی داشته باشه؟
نوع و سبک رهبری میتونه با توجه به نوع سازمان و شرایطش متغیر باشه و امروزه ما مدلهای مختلفی از رهبری رو داریم که میتونه نیازهای شرکتهای مختلف رو پوشش بده.
🔹 شرکت Boyden یه شرکت مشاوره هست که به کسبوکارها و شرکتها تو حوزه رهبری خدمات مختلفی رو میده. این شرکت برای رهبری به مدلی رسیده که به گفته خودش میتونه به کسبوکارها برای اجرای استراتژیها و دستیابی به اهداف کلیدیشون کمک کنه.
🔸 این مدل بیان میکنه که یه رهبر باید بتونه خودش، افراد و سازمان رو رهبری کنه و براساس این موارد ۹ ویژگی اصلی رو پیشنهاد کرده که تو این پست اونها براتون گفتیم.
📍 @organizationb ™
نوع و سبک رهبری میتونه با توجه به نوع سازمان و شرایطش متغیر باشه و امروزه ما مدلهای مختلفی از رهبری رو داریم که میتونه نیازهای شرکتهای مختلف رو پوشش بده.
🔹 شرکت Boyden یه شرکت مشاوره هست که به کسبوکارها و شرکتها تو حوزه رهبری خدمات مختلفی رو میده. این شرکت برای رهبری به مدلی رسیده که به گفته خودش میتونه به کسبوکارها برای اجرای استراتژیها و دستیابی به اهداف کلیدیشون کمک کنه.
🔸 این مدل بیان میکنه که یه رهبر باید بتونه خودش، افراد و سازمان رو رهبری کنه و براساس این موارد ۹ ویژگی اصلی رو پیشنهاد کرده که تو این پست اونها براتون گفتیم.
📍 @organizationb ™
🅱با استفاده از این ۷ عبارت با اقتدار در محل کار ظاهر شوید
🔸اگر میخواهید در محیط کار و حتی در زندگی شخصی فردی مقتدر باشید، لازم است برخی عبارتها را در خودتان تغییر داده و با ادبیات ارتباطی جدیدی با دیگران صحبت کنید. برخی عادتهای گفتاری در ما نهادینه شدهاند ولی قابل اصلاح هستند. در این مطلب ۷ عبارت کاربردی ارائه شده که موجب حضور با اقتدار در محل کار میشود.
1⃣ «کاری که میتوانم انجام بدهم این است که...»
به جای اینکه بگویید «نمیتوانم»، موقع رد کردن درخواست میتوانید بگویید «کاری که میتوانم انجام بدهم این است که ...» بدین ترتیب مشتری یا همکار شما متوجه میشود شما مایل به همکاری هستید ولی برای همکاری خود حد و مرزی تعیین کردهاید.
2⃣ «به دنبال پاسخ این سوال میروم»
زمانی که پاسخ سوالی را نمیدانید، بهترین کار این است که به جای وانمود کردن به دانستن چیزی که نمیدانید، خیلی راحت بگویید «به دنبال پاسخ این سوال خواهم رفت.»
در این صورت کارفرما یا همکار شما متوجه میشود که شما به دنبال حل سوالات و مشکلات هستید و برای آن تلاش میکنید تا یک قدم جلوتر بروید.
3⃣ «آیا میتوانی ...»
زمانی که میخواهید همکارتان برای شما کاری انجام دهد از این جملات استفاده نکنید: «میدانم که چقدر سرت شلوغ است.» یا «عذرخواهی میکنم وقت شما را میگیرم.»
این جملات نشان میدهند شما به کاری که میخواهید واگذار کنید، مطمئن نیستید و آن را باری اضافی برای همکار خود میدانید. اگر لازم است کاری انجام شود، نیازی به عذرخواهی یا گفتن جملات اضافی نیست. درخواست خود را دوستانه و با احترام مطرح کنید.
4⃣ «بیایید این مسئله را حل کنیم»
وقتی مشکلی رخ میدهد و شما مسئول آن موضوع هستید، تعارفهای بیمورد را کنار بگذارید. با استفاده از جملاتی مانند «بیایید این مساله را حل کنیم.» میتوانید به صورت شفاف مشکل را مطرح کرده و در مورد راهکارها صحبت کنید. از زاویه اقتدار وارد حل مساله شوید نه از موضع ضعف.
5⃣ «خوشحالم که اینطور بوده ...»
وقتی فردی در محیط کار از عملکرد شما تعریف میکند، به جای پاسخهای ضعیفی مانند «کار خاصی نکردم» یا «چیزی نبود» یا «میتوانست بهتر باشد» به راحتی تشکر کنید و بگویید «خوشحالم اینطور بوده ...»
6⃣ «میخواهم به شما کمک کنم»
اگر همکار یا مدیر شما دچار مشکلی کاری شده و میخواهید او را آرام کنید، میتوانید با تایید احساسی که او در آن لحظه دارد بگویید: «متوجه شدم که ناراحت هستید، تمایل دارم در این شرایط به شما کمک کنم.»
7⃣ «خوشحالم که توانستم به شما کمک کنم»
وقتی به همکار خود کمک کردید و او از شما تشکر کرد به راحتی میتوانید بگویید: «خوشحالم که توانستم کمک کنم» و احساس خود را با او به اشتراک بگذارید.
📍 @organizationb ™
🔸اگر میخواهید در محیط کار و حتی در زندگی شخصی فردی مقتدر باشید، لازم است برخی عبارتها را در خودتان تغییر داده و با ادبیات ارتباطی جدیدی با دیگران صحبت کنید. برخی عادتهای گفتاری در ما نهادینه شدهاند ولی قابل اصلاح هستند. در این مطلب ۷ عبارت کاربردی ارائه شده که موجب حضور با اقتدار در محل کار میشود.
1⃣ «کاری که میتوانم انجام بدهم این است که...»
به جای اینکه بگویید «نمیتوانم»، موقع رد کردن درخواست میتوانید بگویید «کاری که میتوانم انجام بدهم این است که ...» بدین ترتیب مشتری یا همکار شما متوجه میشود شما مایل به همکاری هستید ولی برای همکاری خود حد و مرزی تعیین کردهاید.
2⃣ «به دنبال پاسخ این سوال میروم»
زمانی که پاسخ سوالی را نمیدانید، بهترین کار این است که به جای وانمود کردن به دانستن چیزی که نمیدانید، خیلی راحت بگویید «به دنبال پاسخ این سوال خواهم رفت.»
در این صورت کارفرما یا همکار شما متوجه میشود که شما به دنبال حل سوالات و مشکلات هستید و برای آن تلاش میکنید تا یک قدم جلوتر بروید.
3⃣ «آیا میتوانی ...»
زمانی که میخواهید همکارتان برای شما کاری انجام دهد از این جملات استفاده نکنید: «میدانم که چقدر سرت شلوغ است.» یا «عذرخواهی میکنم وقت شما را میگیرم.»
این جملات نشان میدهند شما به کاری که میخواهید واگذار کنید، مطمئن نیستید و آن را باری اضافی برای همکار خود میدانید. اگر لازم است کاری انجام شود، نیازی به عذرخواهی یا گفتن جملات اضافی نیست. درخواست خود را دوستانه و با احترام مطرح کنید.
4⃣ «بیایید این مسئله را حل کنیم»
وقتی مشکلی رخ میدهد و شما مسئول آن موضوع هستید، تعارفهای بیمورد را کنار بگذارید. با استفاده از جملاتی مانند «بیایید این مساله را حل کنیم.» میتوانید به صورت شفاف مشکل را مطرح کرده و در مورد راهکارها صحبت کنید. از زاویه اقتدار وارد حل مساله شوید نه از موضع ضعف.
5⃣ «خوشحالم که اینطور بوده ...»
وقتی فردی در محیط کار از عملکرد شما تعریف میکند، به جای پاسخهای ضعیفی مانند «کار خاصی نکردم» یا «چیزی نبود» یا «میتوانست بهتر باشد» به راحتی تشکر کنید و بگویید «خوشحالم اینطور بوده ...»
6⃣ «میخواهم به شما کمک کنم»
اگر همکار یا مدیر شما دچار مشکلی کاری شده و میخواهید او را آرام کنید، میتوانید با تایید احساسی که او در آن لحظه دارد بگویید: «متوجه شدم که ناراحت هستید، تمایل دارم در این شرایط به شما کمک کنم.»
7⃣ «خوشحالم که توانستم به شما کمک کنم»
وقتی به همکار خود کمک کردید و او از شما تشکر کرد به راحتی میتوانید بگویید: «خوشحالم که توانستم کمک کنم» و احساس خود را با او به اشتراک بگذارید.
📍 @organizationb ™
🅱مدیران چگونه میتوانند اعتماد کارکنانشان را جلب کنند؟
🔸وفای به عهد و صداقت
🔸حمایت از کارکنان
🔸پذیرفتن مسئولیت نهایی؛ حتی وقتی اختیارات تفویض میشوند.
🔸تلاش مشهود برای پیشرفت کارکنان
🔸فراهم کردن فرصت های یادگیری و رشد برای کارکنان
🔸یکسان بودن حرف و عمل، پایبندی عملی به ارزشها، شعارها و برنامه ها
🔸توجه به افکار، ایده ها و پیشنهادهای کارکنان
🔸رفتارهای قابل پیش بینی و باثبات
📍 @organizationb ™
🔸وفای به عهد و صداقت
🔸حمایت از کارکنان
🔸پذیرفتن مسئولیت نهایی؛ حتی وقتی اختیارات تفویض میشوند.
🔸تلاش مشهود برای پیشرفت کارکنان
🔸فراهم کردن فرصت های یادگیری و رشد برای کارکنان
🔸یکسان بودن حرف و عمل، پایبندی عملی به ارزشها، شعارها و برنامه ها
🔸توجه به افکار، ایده ها و پیشنهادهای کارکنان
🔸رفتارهای قابل پیش بینی و باثبات
📍 @organizationb ™
🅱چه کنیم که مدیر ما متوجه ارزش کارمان شود؟
کار کردن در شغلی که هیچکس متوجه تلاشهای شما نمیشود، جالب نیست. وقتی به کار شما توجهی نمیشود، چطور میتوانید تلاشهای خود را برجسته کنید؟ با چه کسی باید این کمبود را در میان بگذارید؟ و اگر وضعیت تغییر نکند، چقدر باید در این کار باقی بمانید؟
آنی مک کی، نویسندهی کتاب چگونه در محیط کار شاد باشیم؟ در این خصوص میگوید:
هیچ چیز بدتر از این نیست که در محیط کار خود احساس کنیم نادیده گرفته شدهایم. همهی ما این نیاز انسانی را داریم که بابت تلاشهایمان از ما قدردانی شود. عدم توجه همکاران، نوعی احساس عدم تعلق به محیط را در ما ایجاد میکند.
وقتی نادیده گرفته میشوید، در خصوص پیشرفت کاری خود هم نگرانیهایی خواهید داشت. با این حال میتوانید وضعیت موجود را تغییر دهید. راههای زیادی وجود دارد تا افراد دیگر به ارزش کار شما پی ببرند. در ادامه به معرفی این روشها خواهیم پرداخت:
📌 واقع بین باشید
قبل از هر عملی از خود بپرسید که چه میزان قدردانی از مدیر یا همکاران خود انتظار دارید؟ واقعیت این است که در فضاهای کاری، افراد بسیار مشغولتر و گرفتارتر از آن هستند که حواسشان به ارزش کار شما باشد.
📌با مدیر خود صحبت کنید
چنانچه تلاشهای شما در محیط کار نادیده گرفته میشود با مدیر خود وارد مذاکره شوید. مذاکره در این خصوص با بعضی مدیرها سادهتر است. بهطور میانگین، بیشتر مدیرها به نیازهای انسانی کارکنان خود توجهی ندارند! چنانچه مدیر شما هم جزو این دسته قرار میگیرد، این نکته را به خاطر بسپارید که قرار نیست وی را تغییر دهید. بلکه می خواهید گفتگویی دربارهی عملکرد خود با او داشته باشید.
📌حضور خود در تیم را افزایش دهید
چنانچه یک تیم را مدیریت میکنید باید کار و ارزش آن را به اعضای تیم توضیح دهید.
در زندگی روزمره، ممکن است مدیر و همکارانتان از جزئیات کار تیمی شما مطلع نباشند. از این رو پیشنهاد میشود که در یک زمان مناسب با مدیرتان در خصوص اهداف تیم صحبت کنید و پیشنهاداتی دربارهی بهتر شدن روند از او بخواهید.
📌از تلاشهای دیگران قدردانی کنید.
یکی دیگر از مواردی که به شکل دوگانهای عملکرد شما را مورد توجه قرار میدهد، قدردانی و تحسین دیگران است. چرا که وقتی متوجه کار درست و خوب دیگران میشوید، فرهنگ قدردانی را در سازمان خود مرسوم میکنید.
📍 @organizationb ™
کار کردن در شغلی که هیچکس متوجه تلاشهای شما نمیشود، جالب نیست. وقتی به کار شما توجهی نمیشود، چطور میتوانید تلاشهای خود را برجسته کنید؟ با چه کسی باید این کمبود را در میان بگذارید؟ و اگر وضعیت تغییر نکند، چقدر باید در این کار باقی بمانید؟
آنی مک کی، نویسندهی کتاب چگونه در محیط کار شاد باشیم؟ در این خصوص میگوید:
هیچ چیز بدتر از این نیست که در محیط کار خود احساس کنیم نادیده گرفته شدهایم. همهی ما این نیاز انسانی را داریم که بابت تلاشهایمان از ما قدردانی شود. عدم توجه همکاران، نوعی احساس عدم تعلق به محیط را در ما ایجاد میکند.
وقتی نادیده گرفته میشوید، در خصوص پیشرفت کاری خود هم نگرانیهایی خواهید داشت. با این حال میتوانید وضعیت موجود را تغییر دهید. راههای زیادی وجود دارد تا افراد دیگر به ارزش کار شما پی ببرند. در ادامه به معرفی این روشها خواهیم پرداخت:
📌 واقع بین باشید
قبل از هر عملی از خود بپرسید که چه میزان قدردانی از مدیر یا همکاران خود انتظار دارید؟ واقعیت این است که در فضاهای کاری، افراد بسیار مشغولتر و گرفتارتر از آن هستند که حواسشان به ارزش کار شما باشد.
📌با مدیر خود صحبت کنید
چنانچه تلاشهای شما در محیط کار نادیده گرفته میشود با مدیر خود وارد مذاکره شوید. مذاکره در این خصوص با بعضی مدیرها سادهتر است. بهطور میانگین، بیشتر مدیرها به نیازهای انسانی کارکنان خود توجهی ندارند! چنانچه مدیر شما هم جزو این دسته قرار میگیرد، این نکته را به خاطر بسپارید که قرار نیست وی را تغییر دهید. بلکه می خواهید گفتگویی دربارهی عملکرد خود با او داشته باشید.
📌حضور خود در تیم را افزایش دهید
چنانچه یک تیم را مدیریت میکنید باید کار و ارزش آن را به اعضای تیم توضیح دهید.
در زندگی روزمره، ممکن است مدیر و همکارانتان از جزئیات کار تیمی شما مطلع نباشند. از این رو پیشنهاد میشود که در یک زمان مناسب با مدیرتان در خصوص اهداف تیم صحبت کنید و پیشنهاداتی دربارهی بهتر شدن روند از او بخواهید.
📌از تلاشهای دیگران قدردانی کنید.
یکی دیگر از مواردی که به شکل دوگانهای عملکرد شما را مورد توجه قرار میدهد، قدردانی و تحسین دیگران است. چرا که وقتی متوجه کار درست و خوب دیگران میشوید، فرهنگ قدردانی را در سازمان خود مرسوم میکنید.
📍 @organizationb ™
🅱خلاقیت تیمی را چگونه تقویت و مدیریت کنیم؟
خلاقیت و پیامدهای آن در محیط کار، ازجمله مهمترین موضوعاتی است که در رابطه با محیطهای کاری و بهطور خاص تیمهای کاری مطرح است.
بر اساس برخی نظریات خلاقیت، مهمترین کارکرد گروه، همافزایی خلاق است؛ که بر اساس آن، فعالیتهای خلاقانه فردی هر یک از اعضا در یک گروه کاری، بر یکدیگر اثر میگذارند و در نتیجه نوعی همافزایی شکل میگیرد.
📍 @organizationb ™
خلاقیت و پیامدهای آن در محیط کار، ازجمله مهمترین موضوعاتی است که در رابطه با محیطهای کاری و بهطور خاص تیمهای کاری مطرح است.
بر اساس برخی نظریات خلاقیت، مهمترین کارکرد گروه، همافزایی خلاق است؛ که بر اساس آن، فعالیتهای خلاقانه فردی هر یک از اعضا در یک گروه کاری، بر یکدیگر اثر میگذارند و در نتیجه نوعی همافزایی شکل میگیرد.
📍 @organizationb ™
🅱 راه های ایجاد انگیزه در کارمندان بی انگیزه!
👈کارمندان فعال در موفقیت یک شرکت و ادامه رشد آن اهمیت بسزایی دارند و در حالی که شاید در گذشته موفقیت و رشدی مداوم را باعث می شدند اما هیچ کس نمی تواند بدون تمام کردن سوخت، با تمام سرعت پیش برود.
👈بنابراین به جای امید داشتن به اینکه کارمندان فعال دوباره از نو آغاز کنند، در اینجا شش نکته وجود دارد که مدیران می توانند برای بالا بردن سرعت راه افتادن مجدد انجام دهند:
🔸آنچه در کارمندان فعال تان ایجاد انگیزه می کند کشف کنید
انگیزه های فردی کارمندان فعال خود را بشناسید و تشویق هایی خاص برای آنان در نظر بگیرید. برای مثال، اگر کسی پاداش و به رسمیت شناختن را دوست دارد، پاداش های بیشتری را برای او در نظر بگیرید. اگر با راهبری گروه انگیزه می یابند، سعی کنید برای آنان موقعیت راهبری و مربیگری تیم اعضای جدید را ایجاد کنید.
🔸 مسوولیت ها را بالا ببرید
اگر مدیران خطر خسته شدن کارمند فعال خود را احساس کنند، باید به آن کارمند پروژه ای خاص مبتنی بر علایق او بدهند. این پروژه نباید چیزی باشد که وقت و انرژی آنان را بگیرد یا بر بار کاری آنان بیفزاید، بلکه باید چیزی باشد که به جوابگویی و مالکیت نقش کنونی شان بیفزاید. برای مثال، آنان را به عنوان فرد مسوول برای ابتکارات داخلی منصوب کنید، همچون راهبری فعالیت داوطلبانه یا سازماندهی تیم ورزش شرکت. این باعث تنوع و انگیزه مجدد در آنان می شود.
🔸رقابت را اضافه کنید
در بیشتر بخش ها، کارمندان فعال، رقابت را دوست دارند. همچون ورزش، اگر در مقابل تیمی بازی کنید که خیلی خوب نیستند، گاهی هم سطح آنان بازی خواهید کرد. اگر مدیری نگران خسته شدن کارمند فعال خود باشد، کسی را هم سطح با او وارد تیم می کند تا آنها را به چالش بکشد و انگیزه بهترین شدن را در آنها بالا ببرد.
🔸 باز هم روی آنها سرمایه گذاری کنید
مدیران باید نشان دهند که کارمندان فعال برای آنها اهمیت دارند و موفقیت آنها در شرکت برایشان مهم است. وقتی کارمندان احساس کنند که روی آنها سرمایه گذاری می شود، این احتمال وجود دارد که وفاداری آنها به شرکت بالاتر برود بخواهند سخت تر کار کنند. وقت بیشتری را با آنان بگذرانید، برایشان دوره های آموزشی بگذارید و به آنها موقعیت ادامه تحصیل خارج از شرکت بدهید.
🔸 به راهی که کارایی داشته بازگردید
به فرآیندهای کاری کنونی آنان بنگرید و ببینید آیا با گذشته که تولیدکننده برتر بوده اند، تفاوت دارند. اگر تفاوتی هست، آنها باید به همان حالتی که کارایی داشت بازگردند.
🔸یکدل باشید
این فکر را نداشته باشید که کارمندان فعال تان بدون انگیزه یا اخلاق کاری کار می کنند زیرا این امر می تواند به این معنی باشد که آنان با مسائل و مشکلات شخصی درگیرند. جلسه ای انفرادی با هر یک ترتیب دهید و در مورد هر چیزی که خارج و داخل محیط کار اتفاق می افتد جویا شوید. بسیار اهمیت دارد که مکالمه ای صادقانه داشته باشید و طرح بازی ایجاد کنید تا به آنها کمک کنید بر هر مانعی چیره شوند.
📍 @organizationb ™
👈کارمندان فعال در موفقیت یک شرکت و ادامه رشد آن اهمیت بسزایی دارند و در حالی که شاید در گذشته موفقیت و رشدی مداوم را باعث می شدند اما هیچ کس نمی تواند بدون تمام کردن سوخت، با تمام سرعت پیش برود.
👈بنابراین به جای امید داشتن به اینکه کارمندان فعال دوباره از نو آغاز کنند، در اینجا شش نکته وجود دارد که مدیران می توانند برای بالا بردن سرعت راه افتادن مجدد انجام دهند:
🔸آنچه در کارمندان فعال تان ایجاد انگیزه می کند کشف کنید
انگیزه های فردی کارمندان فعال خود را بشناسید و تشویق هایی خاص برای آنان در نظر بگیرید. برای مثال، اگر کسی پاداش و به رسمیت شناختن را دوست دارد، پاداش های بیشتری را برای او در نظر بگیرید. اگر با راهبری گروه انگیزه می یابند، سعی کنید برای آنان موقعیت راهبری و مربیگری تیم اعضای جدید را ایجاد کنید.
🔸 مسوولیت ها را بالا ببرید
اگر مدیران خطر خسته شدن کارمند فعال خود را احساس کنند، باید به آن کارمند پروژه ای خاص مبتنی بر علایق او بدهند. این پروژه نباید چیزی باشد که وقت و انرژی آنان را بگیرد یا بر بار کاری آنان بیفزاید، بلکه باید چیزی باشد که به جوابگویی و مالکیت نقش کنونی شان بیفزاید. برای مثال، آنان را به عنوان فرد مسوول برای ابتکارات داخلی منصوب کنید، همچون راهبری فعالیت داوطلبانه یا سازماندهی تیم ورزش شرکت. این باعث تنوع و انگیزه مجدد در آنان می شود.
🔸رقابت را اضافه کنید
در بیشتر بخش ها، کارمندان فعال، رقابت را دوست دارند. همچون ورزش، اگر در مقابل تیمی بازی کنید که خیلی خوب نیستند، گاهی هم سطح آنان بازی خواهید کرد. اگر مدیری نگران خسته شدن کارمند فعال خود باشد، کسی را هم سطح با او وارد تیم می کند تا آنها را به چالش بکشد و انگیزه بهترین شدن را در آنها بالا ببرد.
🔸 باز هم روی آنها سرمایه گذاری کنید
مدیران باید نشان دهند که کارمندان فعال برای آنها اهمیت دارند و موفقیت آنها در شرکت برایشان مهم است. وقتی کارمندان احساس کنند که روی آنها سرمایه گذاری می شود، این احتمال وجود دارد که وفاداری آنها به شرکت بالاتر برود بخواهند سخت تر کار کنند. وقت بیشتری را با آنان بگذرانید، برایشان دوره های آموزشی بگذارید و به آنها موقعیت ادامه تحصیل خارج از شرکت بدهید.
🔸 به راهی که کارایی داشته بازگردید
به فرآیندهای کاری کنونی آنان بنگرید و ببینید آیا با گذشته که تولیدکننده برتر بوده اند، تفاوت دارند. اگر تفاوتی هست، آنها باید به همان حالتی که کارایی داشت بازگردند.
🔸یکدل باشید
این فکر را نداشته باشید که کارمندان فعال تان بدون انگیزه یا اخلاق کاری کار می کنند زیرا این امر می تواند به این معنی باشد که آنان با مسائل و مشکلات شخصی درگیرند. جلسه ای انفرادی با هر یک ترتیب دهید و در مورد هر چیزی که خارج و داخل محیط کار اتفاق می افتد جویا شوید. بسیار اهمیت دارد که مکالمه ای صادقانه داشته باشید و طرح بازی ایجاد کنید تا به آنها کمک کنید بر هر مانعی چیره شوند.
📍 @organizationb ™
🅱راهنمای جامع از بین بردن انگیزه کارکنان!
🔸کارمندان ما پرهزینه ترین «داراییهای انسانی» شرکتهای ما هستند و از دست دادن کارکنان شرکت، یکی از ویرانگرترین اتفاقاتی است که می تواند برای هر شرکتی رخ دهد.
مدیران باید برای حفظ بهترین کارکنانشان، به طور پیوسته نگاه دقیقی به خود و فرایندهای شرکت خود بیاندازند.
🔸فهرستی که در ادامه خواهید خواند، لیستی جامع از مهمترین و پر بسامدترین عللی است که میتوانند بهترین کارکنان شما را وادار به ترک شرکت کنند. اگر میخواهید انگیزه کارکنان خود را از بین ببرید، می توانید به بیتوجهی نسبت به این موارد ادامه دهید:
🔺گوش نکردن به صحبت ها و دغدغههای نیروها
گوش نکردن به دغدغه ها و درد دل های نیروی انسانی شما، باعث استیصال و از بین رفتن ایمان آنها به رهبر سازمانشان خواهد شد.
یک مدیر کاربلد به خوبی میداند هر یک از اعضای تیمش چه اوضاعی دارد، در زمان مناسب راهنماییهای لازم را به او میکند و در صورت نیاز پشت او میایستد.
🔺استفاده نکردن از استعدادهای فردی کارکنان
نیروی با استعداد شما در صورتی که احساس کند استعدادهایش بلااستفاده مانده اند، در نهایت شرکت شما را به دنبال عرصه بهتری برای درخشش بیشتر ترک خواهد کرد.
🔺ناسپاسی بابت کارهای انجام شده
یک رهبر خوب برای شناخت و به رسمیت شناختن زحمات و موفقیتهای اعضای تیمش زمان میگذارد. توجه نکردن به این زحمات و قدرناشناسی نسبت به تلاش هر یک از اعضای تیم، عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و در نهایت بر پیشرفت سازمان شما اثر منفی خواهد داشت.
🔺پنهانکاری و دریغ کردن اطلاعات
دریغ کردن واقعیت ها از کارکنان، مساوی خلق نسخه های ساخته و پرداخته شده ی خود آنان از واقعیت خواهد بود.
عدم انتقال اطلاعات حیاتی و مهم به کارکنان و دور نگه داشتن آنها از آنچه در سازمان می گذرد، تنها به از بین رفتن وفاداری آنها نسبت به شما و کل سازمان منجر خواهد شد.
🔺ارائه پاسخ های سربالا
رهبران موفق، از ارائه پاسخ های صریح و سرراست و اطلاعات مثبت یا منفی به کارکنان خود ترسی ندارند. عدم توانایی در ارائه پاسخ درست در زمان درست، به بیاعتمادی اعضای تیم منجر خواهد شد و راه ارتباطی آنان با شما را مسدود خواهد کرد. این بیاعتمادی عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و به کل سازمان آسیب خواهد رساند.
🔺عدم انتقادپذیری
رهبران کاربلد به خوبی میدانند اجازه انتقاد و اظهارنظر دادن به اعضای تیم تا چه حد اهمیت دارد. دریغ کردن حق نظر از اعضای تیم، اعتماد آنان را از بین خواهد برد و باعث می شود در زمان لازم همراهی آنان را نداشته باشید.
🔺مقایسه اعضای تیم با یکدیگر
به رخ کشیدن موفقیتهای برخی اعضای تیم پیش اعضای دیگر، یا نشان دادن عملکرد ضعیف برخی از آنها به دیگران غیر از نابود کردن انگیزه کارکنان شما نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت.
🔺سوگلی داشتن در میان اعضای تیم
امتیاز دادن مداوم به برخی اعضای مشخص و دعوت از آنها در جلسات و نظرخواهیها، یا تقدیرهای چندباره از تلاش های آنان، حس بدی در دیگر اعضای تیم به وجود خواهد آورد. از طرف دیگر، این کار مشارکت دیگر کارکنان را به شدت کاهش خواهد داد.
🔺غرق کردن کارکنان در کاغذبازی
هرچه انجام کارهایی مثل مرخصی گرفتن یا تأیید فرایند های کاری سخت تر باشد، انگیزه کارکنان شما پایینتر خواهد بود. پیچیده و زمانبر کردن کارها در هر مرحلهای، اشتیاق کارکنان شما را از بین خواهد برد.
🔺متهم کردن کارکنان
متهم کردن کارکنان در مواقعی که اوضاع خوب پیش نمیرود، ریسک پذیری و خلاقیت و توان حل مسأله آنان را از آنها خواهد گرفت و به خلق یک محیط کاری منفی و خالی از احترام دامن خواهد زد.
🔺بیعدالتی و تبعیض در پرداخت حقوق
نارضایتی کارمند از حقوق خود معمولاً با احساس ناعادلانه بودن دستمزد شروع می شود. مطالعات نشان میدهند حقوق ناکافی، ناعادلانه یا نابرابر، علت شمارهی یک ترک محل کار در میان کارکنان است.
🔺فراهم نکردن فرصت رشد و پیشرفت
ساختار سازمان خود را طوری بنا کنید که هر کسی بتواند به مسیر رشد و پیشرفت دسترسی داشته باشد. گیر انداختن نیروی انسانی در بنبست های شغلی، آنان را به فکر ترک شرکت شما خواهد انداخت.
📍 @organizationb ™
🔸کارمندان ما پرهزینه ترین «داراییهای انسانی» شرکتهای ما هستند و از دست دادن کارکنان شرکت، یکی از ویرانگرترین اتفاقاتی است که می تواند برای هر شرکتی رخ دهد.
مدیران باید برای حفظ بهترین کارکنانشان، به طور پیوسته نگاه دقیقی به خود و فرایندهای شرکت خود بیاندازند.
🔸فهرستی که در ادامه خواهید خواند، لیستی جامع از مهمترین و پر بسامدترین عللی است که میتوانند بهترین کارکنان شما را وادار به ترک شرکت کنند. اگر میخواهید انگیزه کارکنان خود را از بین ببرید، می توانید به بیتوجهی نسبت به این موارد ادامه دهید:
🔺گوش نکردن به صحبت ها و دغدغههای نیروها
گوش نکردن به دغدغه ها و درد دل های نیروی انسانی شما، باعث استیصال و از بین رفتن ایمان آنها به رهبر سازمانشان خواهد شد.
یک مدیر کاربلد به خوبی میداند هر یک از اعضای تیمش چه اوضاعی دارد، در زمان مناسب راهنماییهای لازم را به او میکند و در صورت نیاز پشت او میایستد.
🔺استفاده نکردن از استعدادهای فردی کارکنان
نیروی با استعداد شما در صورتی که احساس کند استعدادهایش بلااستفاده مانده اند، در نهایت شرکت شما را به دنبال عرصه بهتری برای درخشش بیشتر ترک خواهد کرد.
🔺ناسپاسی بابت کارهای انجام شده
یک رهبر خوب برای شناخت و به رسمیت شناختن زحمات و موفقیتهای اعضای تیمش زمان میگذارد. توجه نکردن به این زحمات و قدرناشناسی نسبت به تلاش هر یک از اعضای تیم، عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و در نهایت بر پیشرفت سازمان شما اثر منفی خواهد داشت.
🔺پنهانکاری و دریغ کردن اطلاعات
دریغ کردن واقعیت ها از کارکنان، مساوی خلق نسخه های ساخته و پرداخته شده ی خود آنان از واقعیت خواهد بود.
عدم انتقال اطلاعات حیاتی و مهم به کارکنان و دور نگه داشتن آنها از آنچه در سازمان می گذرد، تنها به از بین رفتن وفاداری آنها نسبت به شما و کل سازمان منجر خواهد شد.
🔺ارائه پاسخ های سربالا
رهبران موفق، از ارائه پاسخ های صریح و سرراست و اطلاعات مثبت یا منفی به کارکنان خود ترسی ندارند. عدم توانایی در ارائه پاسخ درست در زمان درست، به بیاعتمادی اعضای تیم منجر خواهد شد و راه ارتباطی آنان با شما را مسدود خواهد کرد. این بیاعتمادی عملکرد آنها را کاهش خواهد داد و به کل سازمان آسیب خواهد رساند.
🔺عدم انتقادپذیری
رهبران کاربلد به خوبی میدانند اجازه انتقاد و اظهارنظر دادن به اعضای تیم تا چه حد اهمیت دارد. دریغ کردن حق نظر از اعضای تیم، اعتماد آنان را از بین خواهد برد و باعث می شود در زمان لازم همراهی آنان را نداشته باشید.
🔺مقایسه اعضای تیم با یکدیگر
به رخ کشیدن موفقیتهای برخی اعضای تیم پیش اعضای دیگر، یا نشان دادن عملکرد ضعیف برخی از آنها به دیگران غیر از نابود کردن انگیزه کارکنان شما نتیجه دیگری در بر نخواهد داشت.
🔺سوگلی داشتن در میان اعضای تیم
امتیاز دادن مداوم به برخی اعضای مشخص و دعوت از آنها در جلسات و نظرخواهیها، یا تقدیرهای چندباره از تلاش های آنان، حس بدی در دیگر اعضای تیم به وجود خواهد آورد. از طرف دیگر، این کار مشارکت دیگر کارکنان را به شدت کاهش خواهد داد.
🔺غرق کردن کارکنان در کاغذبازی
هرچه انجام کارهایی مثل مرخصی گرفتن یا تأیید فرایند های کاری سخت تر باشد، انگیزه کارکنان شما پایینتر خواهد بود. پیچیده و زمانبر کردن کارها در هر مرحلهای، اشتیاق کارکنان شما را از بین خواهد برد.
🔺متهم کردن کارکنان
متهم کردن کارکنان در مواقعی که اوضاع خوب پیش نمیرود، ریسک پذیری و خلاقیت و توان حل مسأله آنان را از آنها خواهد گرفت و به خلق یک محیط کاری منفی و خالی از احترام دامن خواهد زد.
🔺بیعدالتی و تبعیض در پرداخت حقوق
نارضایتی کارمند از حقوق خود معمولاً با احساس ناعادلانه بودن دستمزد شروع می شود. مطالعات نشان میدهند حقوق ناکافی، ناعادلانه یا نابرابر، علت شمارهی یک ترک محل کار در میان کارکنان است.
🔺فراهم نکردن فرصت رشد و پیشرفت
ساختار سازمان خود را طوری بنا کنید که هر کسی بتواند به مسیر رشد و پیشرفت دسترسی داشته باشد. گیر انداختن نیروی انسانی در بنبست های شغلی، آنان را به فکر ترک شرکت شما خواهد انداخت.
📍 @organizationb ™
🅱آیا استرس میتواند مفید باشد؟
برخی از انواع استرس می تواند برای عملکرد مغز مفید باشد. یک مطالعه جدید گزارش می دهد که استرس کم تا متوسط می تواند به ایجاد انعطاف پذیری کمک کند و ممکن است خطر ابتلا به اختلالات روانی جدی تر از جمله افسردگی و رفتارهای ضد اجتماعی را کاهش دهد.
این مطالعه که در Psychiatry Research منتشر شد، نشان داد که سطوح پایین تا متوسط استرس می تواند به افراد کمک کند تا انعطاف پذیری داشته باشند و خطر ابتلا به اختلالات سلامت روان مانند افسردگی و رفتارهای ضد اجتماعی را کاهش دهند. استرس کم تا متوسط نیز می تواند به افراد کمک کند تا با برخوردهای استرس زا در آینده کنار بیایند.
📍 @organizationb ™
برخی از انواع استرس می تواند برای عملکرد مغز مفید باشد. یک مطالعه جدید گزارش می دهد که استرس کم تا متوسط می تواند به ایجاد انعطاف پذیری کمک کند و ممکن است خطر ابتلا به اختلالات روانی جدی تر از جمله افسردگی و رفتارهای ضد اجتماعی را کاهش دهد.
این مطالعه که در Psychiatry Research منتشر شد، نشان داد که سطوح پایین تا متوسط استرس می تواند به افراد کمک کند تا انعطاف پذیری داشته باشند و خطر ابتلا به اختلالات سلامت روان مانند افسردگی و رفتارهای ضد اجتماعی را کاهش دهند. استرس کم تا متوسط نیز می تواند به افراد کمک کند تا با برخوردهای استرس زا در آینده کنار بیایند.
📍 @organizationb ™
🅱 ۷ راه برای تعامل با یک رئیس سرسخت!
🔸این دردسر قدیمی همیشه وجود داشته است: سرانجام شغل ایده آل خود را پیدا کردهاید، کاری را انجام میدهید که بدان عشق می ورزید، همکارانتان را دوست دارید و ... با تمامی این مزایا، رئیستان واقعاً تحملناپذیر است. اگر این گفتهها برایتان آشناست، خود را زیاد درگیر استرس نکنید.
🔸واقعیت آنست که در یک پیمایش، نیمی از کارکنان گزارش دادند که صرفاً برای دور شدن از رئیس خود کارشان را ترک میکنند. پس شما تنها نیستید و گامهای بسیاری هست که میتوانید برای بهبود رابطۀ خود یا حداقل راست و ریس کردن کارها بردارید تا زندگی کاریتان قابلتحملتر شود.
1⃣ شرایط را ارزیابی کنید
شما چقدر در تخریب این رابطه مسئول هستید؟ آیا رئیستان با تمامی افراد در محیط کار رابطه ای منفی دارد؟ درخصوص قصور احتمالی خود در این شرایط با خودتان صادق باشید. اگر شما هم به نحوی به شرایط منفی موجود کمک کرده اید، آن را بپذیرید و حل کنید.
2⃣ همدلی را تمرین کنید
راجع به مسائلی که رئیستان احتمالاً با آنها دست و پنجه نرم می کند قدری بیندیشید؛ مواردی که شاید در نحوۀ رفتار وی با کارمندان تأثیرگذار هستند، حال چه شخصی و چه حرفهای. آیا همیشه از بابت ضربالاجلهای معین در استرس است؟ آیا خودش با رؤسای سرسخت دست و پنجه نرم می کند؟ با قرار دادن خود به جای وی، می توانید دیدگاه وی را درک کرده و همدلی بیشتری نسبت به رفتارهایش با او داشته باشید.
3⃣ مدبرانه عمل کنید
معمولاً توصیه می شود تا در ارتباطات کاری صادقانه و گشوده عمل کنید. ولی درخصوص موقعیت ظریفی مثل این مورد، بهتر است پیش از صحبت، خوب راجع به جوانب امر فکر کنید. گفتن حرفهای نادرست در زمان نادرست زمانی که میزان تنش ها بالاست، موجب می شود تا شرایط بسیار بدتر از چیزی شود که هست. بنابراین کلمات خود را محتاطانه انتخاب کنید.
4⃣ درماندگی های خود را بیان کنید، ولی نه به همکارانتان
تعامل روزانه با یک رئیسِ نه چندان خوب، واقعاً شما را فرسوده خواهد کرد. صحبت کردن با یک دوست مورد اعتماد یا عضو خانواده میتواند قدری از این استرس بکاهد. این کار نه تنها به شما کمک می کند تا از حجم این بار بر روی دوشتان بکاهید، بلکه این افراد ممکن است دیدگاه متفاوتی از شرایط و آنچه واقعاً در جریان است به شما ارائه دهند.
5⃣ پل های پشت سرتان را خراب نکنید
شما هرگز نمی دانید که چه زمان مجدداً به این شخص به عنوان مرجع نیاز خواهید داشت. بسیاری از کارفرمایان بالقوه بعدی شما، خواهان تماس با مدیران شما در مشاغل قبلیتان هستند. لذا هرچقدر هم دشوار باشد، اجازه ندهید که این موضوع شهرت حرفه ای شما را به خطر بیندازد.
6⃣ سعی کنید به تیم یا واحد دیگری منتقل شوید
چنانچه برای شرکت بزرگی کار می کنید، میتوانید به دنبال موقعیتهای شغلی دیگر در سایر تیمها باشید که تحت نظارت رئیس فعلیتان نباشد. این یک راه عالی برای خلاص شدن از دست رئیس فعلی است، بی آنکه مجبور باشید شرکت را ترک کنید و یا مکالمه ای ناخوشایند با واحد منابع انسانی راجع به رفتار رئیستان داشته باشید.
7⃣ شغلتان را رها کنید
گاهی اوقات اگر کاری واقعاً برایتان مشقتبار است، ماندن ارزشی ندارد. بسته به شرایطی که در آن قرار دارید، ارتباط ضعیف میان شما و رئیستان ممکن است به لحاظ حرفه ای هم برایتان گران تمام شود و این سوای استرسی است که به زندگی روزمرۀ شما وارد میآید.
🔸در نهایت، تنها شما هستید که بهترین راه برای کنترل شرایط را می دانید. آیا استرس و تنش ناشی از این موقعیت، ارزشش را دارد؟ پیش از اخذ هرگونه تصمیم ناگهانی راجع به چگونگی مدیریت شرایط، به ندای درونتان گوش دهید. با در نظر گرفتن تمامی شرایط، این را بدانید که هیچ کس سزاوار رفتار ناپسند در محیط کار نیست و اگر مجبور شدید کارتان را رها کنید، شغل ایدهآلتان را در جای دیگری خواهید یافت؛ کاری رضایت بخش با رئیسی حمایتگر.
📍 @organizationb ™
🔸این دردسر قدیمی همیشه وجود داشته است: سرانجام شغل ایده آل خود را پیدا کردهاید، کاری را انجام میدهید که بدان عشق می ورزید، همکارانتان را دوست دارید و ... با تمامی این مزایا، رئیستان واقعاً تحملناپذیر است. اگر این گفتهها برایتان آشناست، خود را زیاد درگیر استرس نکنید.
🔸واقعیت آنست که در یک پیمایش، نیمی از کارکنان گزارش دادند که صرفاً برای دور شدن از رئیس خود کارشان را ترک میکنند. پس شما تنها نیستید و گامهای بسیاری هست که میتوانید برای بهبود رابطۀ خود یا حداقل راست و ریس کردن کارها بردارید تا زندگی کاریتان قابلتحملتر شود.
1⃣ شرایط را ارزیابی کنید
شما چقدر در تخریب این رابطه مسئول هستید؟ آیا رئیستان با تمامی افراد در محیط کار رابطه ای منفی دارد؟ درخصوص قصور احتمالی خود در این شرایط با خودتان صادق باشید. اگر شما هم به نحوی به شرایط منفی موجود کمک کرده اید، آن را بپذیرید و حل کنید.
2⃣ همدلی را تمرین کنید
راجع به مسائلی که رئیستان احتمالاً با آنها دست و پنجه نرم می کند قدری بیندیشید؛ مواردی که شاید در نحوۀ رفتار وی با کارمندان تأثیرگذار هستند، حال چه شخصی و چه حرفهای. آیا همیشه از بابت ضربالاجلهای معین در استرس است؟ آیا خودش با رؤسای سرسخت دست و پنجه نرم می کند؟ با قرار دادن خود به جای وی، می توانید دیدگاه وی را درک کرده و همدلی بیشتری نسبت به رفتارهایش با او داشته باشید.
3⃣ مدبرانه عمل کنید
معمولاً توصیه می شود تا در ارتباطات کاری صادقانه و گشوده عمل کنید. ولی درخصوص موقعیت ظریفی مثل این مورد، بهتر است پیش از صحبت، خوب راجع به جوانب امر فکر کنید. گفتن حرفهای نادرست در زمان نادرست زمانی که میزان تنش ها بالاست، موجب می شود تا شرایط بسیار بدتر از چیزی شود که هست. بنابراین کلمات خود را محتاطانه انتخاب کنید.
4⃣ درماندگی های خود را بیان کنید، ولی نه به همکارانتان
تعامل روزانه با یک رئیسِ نه چندان خوب، واقعاً شما را فرسوده خواهد کرد. صحبت کردن با یک دوست مورد اعتماد یا عضو خانواده میتواند قدری از این استرس بکاهد. این کار نه تنها به شما کمک می کند تا از حجم این بار بر روی دوشتان بکاهید، بلکه این افراد ممکن است دیدگاه متفاوتی از شرایط و آنچه واقعاً در جریان است به شما ارائه دهند.
5⃣ پل های پشت سرتان را خراب نکنید
شما هرگز نمی دانید که چه زمان مجدداً به این شخص به عنوان مرجع نیاز خواهید داشت. بسیاری از کارفرمایان بالقوه بعدی شما، خواهان تماس با مدیران شما در مشاغل قبلیتان هستند. لذا هرچقدر هم دشوار باشد، اجازه ندهید که این موضوع شهرت حرفه ای شما را به خطر بیندازد.
6⃣ سعی کنید به تیم یا واحد دیگری منتقل شوید
چنانچه برای شرکت بزرگی کار می کنید، میتوانید به دنبال موقعیتهای شغلی دیگر در سایر تیمها باشید که تحت نظارت رئیس فعلیتان نباشد. این یک راه عالی برای خلاص شدن از دست رئیس فعلی است، بی آنکه مجبور باشید شرکت را ترک کنید و یا مکالمه ای ناخوشایند با واحد منابع انسانی راجع به رفتار رئیستان داشته باشید.
7⃣ شغلتان را رها کنید
گاهی اوقات اگر کاری واقعاً برایتان مشقتبار است، ماندن ارزشی ندارد. بسته به شرایطی که در آن قرار دارید، ارتباط ضعیف میان شما و رئیستان ممکن است به لحاظ حرفه ای هم برایتان گران تمام شود و این سوای استرسی است که به زندگی روزمرۀ شما وارد میآید.
🔸در نهایت، تنها شما هستید که بهترین راه برای کنترل شرایط را می دانید. آیا استرس و تنش ناشی از این موقعیت، ارزشش را دارد؟ پیش از اخذ هرگونه تصمیم ناگهانی راجع به چگونگی مدیریت شرایط، به ندای درونتان گوش دهید. با در نظر گرفتن تمامی شرایط، این را بدانید که هیچ کس سزاوار رفتار ناپسند در محیط کار نیست و اگر مجبور شدید کارتان را رها کنید، شغل ایدهآلتان را در جای دیگری خواهید یافت؛ کاری رضایت بخش با رئیسی حمایتگر.
📍 @organizationb ™
🅱آی کیو را فراموش کنید؛ موفقیت فقط به ویژگیهای شخصیتی شما بستگی دارد!
🔸بسیاری از ما هوش انیشتن یا اعتماد به نفس موفقترین مردان دنیا را نداریم و گاهی این سوال را از خودمان میپرسیم که آیا واقعا اینقدر باهوش هستیم که به آرزوهایمان برسیم؟
حتی برخی از ما به خاطر ترس از کم هوشی، پیشنهادهای کاری بسیار خوبی را رد کردیم یا فرصتهای شغلی و تحصیلی ناب زندگی را دنبال نکردیم.
🔸جیمز هکمن، برنده جایزه نوبل و همکارانش در تحقیقات جدیدی به صورت علمی نشان دادند این طرز تفکر کاملا اشتباه و شرمآور است. چون تقریبا ضریب هوشی یا IQ هیچ ارتباطی با موفقیت ندارد.
🔸این محققان برای دستیابی به نتیجهای درست، ابتدا ضریب هوشی هزاران نفر در انگلیس، هلند و امریکا را براساس دادههایی مربوط به نمرات و آزمونهای IQ، نتیجه تستهای استاندارد و ارزیابی شخصیت جمعآوری کردند. بعد، محاسبه کردند هریک از این عوامل چقدر در پیشبینی آیندهای نزدیک موثر هستند.
◀️ به نظر شما چند درصد موفقیت به آی کیو بستگی دارد؟
🔸مطالعه جدید جیمز هکمن و همکارانش نشان میدهد فقط ۱ یا ۲ درصد. به عبارت دیگر، اینکه شما چقدر باهوش هستید اصلا در موفقیت شما دخالتی ندارد و مهم نیست. پس چه ویژگی اهمیت بیشتری دارد؟
🔸ویژگیهای شخصیتی مانند وظیفهشناسی، مسئولیتپذیری، سازگاری، باز بودن یا پذیرای تجربههای جدید بودن (Openness) خصوصیتهایی هستند که بیشتر از آی کیو شما را به موفقیت میرسانند.
◀️ شما میتوانید شخصیت خود را تغییر دهید
🔸اینکه موفقیت بیشتر حاصل شخصیت است تا ضریب هوشی، یک خبر خوش برای افرادی است که به خودسازی و پرورش شخصیت و ذهن علاقه دارند. ضریب هوشی تا حد زیادی ثابت است ولی شخصیت کاملا انعطافپذیر است.
🔸تحقیقات هاکمن نشان میدهد از کودکی میتوان شخصیت افراد را برای موفقیت پرورش داد. والدین باید به کودکان کمک کنند تا شخصیتی درستی پیدا کنند و ویژگیهای شخصیتی مناسبی برای موفقیت به دست بیاورند. حتی در بزرگسالی هم شخصیت افراد قابل تغییر و انعطافپذیر است.
🔸خلاصه این نتایج و مطالعات این است که دیگر نباید از خودمان بپرسیم «آیا به اندازه کافی باهوش هستیم که موفق شویم؟»
بهتر است از خودمان بپرسیم «آیا شخصیت مناسبی برای موفقیت دارم؟» اگر فکر میکنید شخصیت موفقی ندارید، وقت ناامیدی نیست و بهتر است شروع به تغییر آن کنید.
📍 @organizationb ™
🔸بسیاری از ما هوش انیشتن یا اعتماد به نفس موفقترین مردان دنیا را نداریم و گاهی این سوال را از خودمان میپرسیم که آیا واقعا اینقدر باهوش هستیم که به آرزوهایمان برسیم؟
حتی برخی از ما به خاطر ترس از کم هوشی، پیشنهادهای کاری بسیار خوبی را رد کردیم یا فرصتهای شغلی و تحصیلی ناب زندگی را دنبال نکردیم.
🔸جیمز هکمن، برنده جایزه نوبل و همکارانش در تحقیقات جدیدی به صورت علمی نشان دادند این طرز تفکر کاملا اشتباه و شرمآور است. چون تقریبا ضریب هوشی یا IQ هیچ ارتباطی با موفقیت ندارد.
🔸این محققان برای دستیابی به نتیجهای درست، ابتدا ضریب هوشی هزاران نفر در انگلیس، هلند و امریکا را براساس دادههایی مربوط به نمرات و آزمونهای IQ، نتیجه تستهای استاندارد و ارزیابی شخصیت جمعآوری کردند. بعد، محاسبه کردند هریک از این عوامل چقدر در پیشبینی آیندهای نزدیک موثر هستند.
◀️ به نظر شما چند درصد موفقیت به آی کیو بستگی دارد؟
🔸مطالعه جدید جیمز هکمن و همکارانش نشان میدهد فقط ۱ یا ۲ درصد. به عبارت دیگر، اینکه شما چقدر باهوش هستید اصلا در موفقیت شما دخالتی ندارد و مهم نیست. پس چه ویژگی اهمیت بیشتری دارد؟
🔸ویژگیهای شخصیتی مانند وظیفهشناسی، مسئولیتپذیری، سازگاری، باز بودن یا پذیرای تجربههای جدید بودن (Openness) خصوصیتهایی هستند که بیشتر از آی کیو شما را به موفقیت میرسانند.
◀️ شما میتوانید شخصیت خود را تغییر دهید
🔸اینکه موفقیت بیشتر حاصل شخصیت است تا ضریب هوشی، یک خبر خوش برای افرادی است که به خودسازی و پرورش شخصیت و ذهن علاقه دارند. ضریب هوشی تا حد زیادی ثابت است ولی شخصیت کاملا انعطافپذیر است.
🔸تحقیقات هاکمن نشان میدهد از کودکی میتوان شخصیت افراد را برای موفقیت پرورش داد. والدین باید به کودکان کمک کنند تا شخصیتی درستی پیدا کنند و ویژگیهای شخصیتی مناسبی برای موفقیت به دست بیاورند. حتی در بزرگسالی هم شخصیت افراد قابل تغییر و انعطافپذیر است.
🔸خلاصه این نتایج و مطالعات این است که دیگر نباید از خودمان بپرسیم «آیا به اندازه کافی باهوش هستیم که موفق شویم؟»
بهتر است از خودمان بپرسیم «آیا شخصیت مناسبی برای موفقیت دارم؟» اگر فکر میکنید شخصیت موفقی ندارید، وقت ناامیدی نیست و بهتر است شروع به تغییر آن کنید.
📍 @organizationb ™
🅱عادتهای سادهای که میزان بهرهوری در محل کار را افزایش میدهند
🔸خیلی از افراد ادعا میکنند وقت کافی برای انجام همهی کارهایشان ندارند. آنها با اینکه همواره مشغول کار هستند، همیشه از برنامهریزیشان عقب میمانند. در مقابل، برخی دیگر میتوانند کارهای زیادی در طول روز انجام دهند.
🔸این افراد نیروی فراطبیعی ندارند، بلکه برخی عادات ساده را در خود بوجود آوردهاند که باعث موفقیتشان میشود. در اینجا ۱۵ عادت ساده را معرفی کنیم که بهرهوری شما را افزایش میدهد.
🔺محل کار تمیز و مرتب
کارمندانی که میزکار مرتب و منظمی دارند، کمتر دچار خستگی و فرسودگی شغلی میشوند و وقفههای کاری کمتری هم دارند.
🔺کار کمتر
براساس تحقیقی که جان پِنکَول، استاد دانشگاه استنفورد با تحلیل دادههای مربوط به کارگران در طی جنگجهانیاول انجام داده است، با افزایش ساعتکاری به ۴۹ ساعت، خروجی بهتری به دست میآید. اما پس از آن بازدهی رو به کاهش میرود و خروجی ۷۰ ساعت کار برابر با خروجی ۵۶ ساعت کار است.
🔺کنارگذاشتن گوشی موبایل
تا وقتی گوشیتان را دور از دسترس قرار ندهید، یک عامل حواسپرتکننده همراهتان هست. پژوهشگران دانشگاه ایالتی فلوریدا به این نتیجه رسیدهاند، اگر به گوشی در حال لرزشتان توجهی هم نکنید، در هر حال صدایش باعث انحراف حواستان میشود.
🔺انجام فعالیتهای ارزشمند
انجام فعالیتهای موردعلاقه به سادگی و انجام کارهایی که رغبتی به انجام آنها نداریم، به دشواری پیش میروند. پس بهتر است، فعالیتهای ناخوشایند را به دیگران واگذار کنید و خودتان به سراغ فعالیتهای پرارزش بروید.
سپردن فعالیتهای کمارزش به دیگران باعث برقراری ارتباط و شکلگیری گروهها نیز میشود. حتی ممکن است این فعالیتها برای دیگران پرارزش محسوب شوند.
🔺داشتن استراحت کاری
شاید رئیستان تمایلی به این کار نداشته باشد، اما تحقیقات دانشگاه میشیگان نشان میدهد چرت روزانه سبب کاهش رفتارهای عصبی شده و قدرت تحمل موقعیتهای دشوار را افزایش میدهد. همچنین افرادی که سر کار چرت کوتاهی دارند بهرهوری بیشتری دارند.
🔺دوری از موانع بهرهوری
شناسایی موانع بهرهوری اولین قدم برای اجتناب از آنهاست. بنا بر پژوهش کریِر بیلدر در سال ۲۰۱۵، ۵ مورد زیر باعث از بین رفتن تمرکز افراد میشود:
مکالمات تلفنی/ارسال پیام کوتاه، اینترنت، غیبت کردن و سخن چینی، شبکه های اجتماعی، ایمیل
🔺اولویتبندی کارها
برای داشتن بهرهوری بیشتر باید در اولویتهایتان دقت کنید و متناسب با توانایی ذهنتان اقدام کنید.
🔺خواب مناسب و به اندازه
برای داشتن یک روز مفید باید خواب شبانهی کافی داشته باشیم. چراکه کمخوابی و خواب بیشازاندازه مخرب هستند. در افراد کمخواب و پرخواب، احتمال گرفتن مرخصی و استعلاجی بیشتر است.
🔺استفاده از نور خورشید
این که در مقابل نور خورشید کار کنید، ذهن قدرتمندتری خواهید داشت. زیرا نور خورشید بهرهوری افراد را افزایش میدهد. تحقیقات سازمان انرژی کالیفرنیا نشان میدهد کارمندانی که در محل کار، کنار پنجره مینشینند عملکرد بهتری دارند.
🔺ورزش کردن
ورزش باعث تقویت سلامتی و افزایش کارایی فرد میشود. نیاز نیست به سراغ ورزش سنگین بروید، بلکه یک پیادهروی ساده هم نتیجهبخش است.
📍 @organizationb ™
🔸خیلی از افراد ادعا میکنند وقت کافی برای انجام همهی کارهایشان ندارند. آنها با اینکه همواره مشغول کار هستند، همیشه از برنامهریزیشان عقب میمانند. در مقابل، برخی دیگر میتوانند کارهای زیادی در طول روز انجام دهند.
🔸این افراد نیروی فراطبیعی ندارند، بلکه برخی عادات ساده را در خود بوجود آوردهاند که باعث موفقیتشان میشود. در اینجا ۱۵ عادت ساده را معرفی کنیم که بهرهوری شما را افزایش میدهد.
🔺محل کار تمیز و مرتب
کارمندانی که میزکار مرتب و منظمی دارند، کمتر دچار خستگی و فرسودگی شغلی میشوند و وقفههای کاری کمتری هم دارند.
🔺کار کمتر
براساس تحقیقی که جان پِنکَول، استاد دانشگاه استنفورد با تحلیل دادههای مربوط به کارگران در طی جنگجهانیاول انجام داده است، با افزایش ساعتکاری به ۴۹ ساعت، خروجی بهتری به دست میآید. اما پس از آن بازدهی رو به کاهش میرود و خروجی ۷۰ ساعت کار برابر با خروجی ۵۶ ساعت کار است.
🔺کنارگذاشتن گوشی موبایل
تا وقتی گوشیتان را دور از دسترس قرار ندهید، یک عامل حواسپرتکننده همراهتان هست. پژوهشگران دانشگاه ایالتی فلوریدا به این نتیجه رسیدهاند، اگر به گوشی در حال لرزشتان توجهی هم نکنید، در هر حال صدایش باعث انحراف حواستان میشود.
🔺انجام فعالیتهای ارزشمند
انجام فعالیتهای موردعلاقه به سادگی و انجام کارهایی که رغبتی به انجام آنها نداریم، به دشواری پیش میروند. پس بهتر است، فعالیتهای ناخوشایند را به دیگران واگذار کنید و خودتان به سراغ فعالیتهای پرارزش بروید.
سپردن فعالیتهای کمارزش به دیگران باعث برقراری ارتباط و شکلگیری گروهها نیز میشود. حتی ممکن است این فعالیتها برای دیگران پرارزش محسوب شوند.
🔺داشتن استراحت کاری
شاید رئیستان تمایلی به این کار نداشته باشد، اما تحقیقات دانشگاه میشیگان نشان میدهد چرت روزانه سبب کاهش رفتارهای عصبی شده و قدرت تحمل موقعیتهای دشوار را افزایش میدهد. همچنین افرادی که سر کار چرت کوتاهی دارند بهرهوری بیشتری دارند.
🔺دوری از موانع بهرهوری
شناسایی موانع بهرهوری اولین قدم برای اجتناب از آنهاست. بنا بر پژوهش کریِر بیلدر در سال ۲۰۱۵، ۵ مورد زیر باعث از بین رفتن تمرکز افراد میشود:
مکالمات تلفنی/ارسال پیام کوتاه، اینترنت، غیبت کردن و سخن چینی، شبکه های اجتماعی، ایمیل
🔺اولویتبندی کارها
برای داشتن بهرهوری بیشتر باید در اولویتهایتان دقت کنید و متناسب با توانایی ذهنتان اقدام کنید.
🔺خواب مناسب و به اندازه
برای داشتن یک روز مفید باید خواب شبانهی کافی داشته باشیم. چراکه کمخوابی و خواب بیشازاندازه مخرب هستند. در افراد کمخواب و پرخواب، احتمال گرفتن مرخصی و استعلاجی بیشتر است.
🔺استفاده از نور خورشید
این که در مقابل نور خورشید کار کنید، ذهن قدرتمندتری خواهید داشت. زیرا نور خورشید بهرهوری افراد را افزایش میدهد. تحقیقات سازمان انرژی کالیفرنیا نشان میدهد کارمندانی که در محل کار، کنار پنجره مینشینند عملکرد بهتری دارند.
🔺ورزش کردن
ورزش باعث تقویت سلامتی و افزایش کارایی فرد میشود. نیاز نیست به سراغ ورزش سنگین بروید، بلکه یک پیادهروی ساده هم نتیجهبخش است.
📍 @organizationb ™
🅱هرگز پشت سر همکارانتان بدگویی نکنید!
🔸نانسی کورلند و لیزا پلد در تحقیقاتشان بدگویی را چنین تعریف کردهاند: «صحبت غیررسمی و ارزشگذارانه در یک سازمان، که معمولا بین تعداد کمی از افراد اتفاق میافتد و در مورد عضو دیگری از آن سازمان است که در آن جمع حضور ندارد.»
🔸وقتی فکر میکنید چند وقت یک بار مکالمات محیط کار شما:
۱) غیر رسمی است؛
۲) ارزشگذارانه است؛
۳) بین تنها چند نفر از افراد صورت میگیرد؛
۴) در مورد عضو دیگر آن سازمان است که در جمع حضور ندارد؛
ممکن است دریابید که چندبار پشت سر همکارانتان حرف زدهاید و در اثرات سوء سخنپراکنی شرکت داشتهاید.
🔸بعنوان مثال، صحبت با یک یا چند همکار پیرامون اینکه چقدر گرفتن یک پاسخ به موقع از «جان» در بخش حسابداری دشوار است، احساس ارتباط با فرد دیگری را ایجاد میکند که او نیز با عدم پاسخگویی جان مشکل دارد. کسانی که بهطور مشابه از جان ناامید بودند، دچار سوگیری گروهی میشوند و از یکدیگر طرفداری میکنند و این یک جنبه مشترک از رفتار انسانی است و به موجب آن افراد نسبت به اعضای گروه خودشان در مقایسه با اعضای بیرون گروه رفتار اجتماعیتری نشان میدهند.
🔸بدگویی همچنین ابزاری برای تخلیه احساسات نزد افرادی است که نسبت به ارائه بازخورد مستقیم بیمیل هستند یا مکالمات دشواری با همکارانشان دارند. ما از بدگویی بهعنوان راهی برای جمعآوری شواهدی استفاده میکنیم که باورهای ما را تایید کند.
🔸هرچند شکستن عادت شرکت در بدگویی- چه محرک آن و چه دریافتکننده آن- میتواند دشوار باشد، با وجود این، چندین استراتژی برای کمک به شما و تیمتان وجود دارد تا از درگیر شدن در چیزی که به شدت اشتباه است اما احساس درستی را منتقل میکند، دست بردارید:
▪️آن را نامگذاری کنید، سپس هدایتش کنید:
اول اینکه بدگویی را همان «بدگویی» بنامید تا بتوانید سریعا آن را متوقف کنید. اگر شما در «گفتوگوی غیررسمی و ارزشگذارانه در یک سازمان و معمولا بین تعداد کمی از افراد و در مورد عضو دیگری از سازمان که در آن جمع حضور ندارد شرکت میکنید» بهخصوص اگر هدف شما بهجای دریافت راهحلهای سازنده، تایید تجربه شما باشد؛ آنگاه شما در یک بدگویی شرکت کردهاید.
▪️اجازه دهید تا افراد بدانند که شما این سیاست را دارید که «اگر مشکلی با من دارید، لطفا اول به خودم بگویید.»:
سیاست «اول به آنها بگویید» را با همکارانتان بپذیرید و زمانی که کسی به بدگویی در مورد فرد دیگر نزد شما آمد از او بپرسید «آیا قبلا به او گفتهاید؟» تا این سیاست را به آنها یادآوری کنید.
▪️محیطی سرشار از بازخورد را حول خودتان ایجاد کنید:
هر چه بیشتر بازخورد را هم مثبت و هم منفی و هم ارائه آن و هم دریافت آن را عادیتر کنید؛ احتمال کمتری دارد که افراد به دنبال ابزار جایگزین برای بیان ناامیدیها و نگرانیهایشان باشند.
📍 @organizationb ™
🔸نانسی کورلند و لیزا پلد در تحقیقاتشان بدگویی را چنین تعریف کردهاند: «صحبت غیررسمی و ارزشگذارانه در یک سازمان، که معمولا بین تعداد کمی از افراد اتفاق میافتد و در مورد عضو دیگری از آن سازمان است که در آن جمع حضور ندارد.»
🔸وقتی فکر میکنید چند وقت یک بار مکالمات محیط کار شما:
۱) غیر رسمی است؛
۲) ارزشگذارانه است؛
۳) بین تنها چند نفر از افراد صورت میگیرد؛
۴) در مورد عضو دیگر آن سازمان است که در جمع حضور ندارد؛
ممکن است دریابید که چندبار پشت سر همکارانتان حرف زدهاید و در اثرات سوء سخنپراکنی شرکت داشتهاید.
🔸بعنوان مثال، صحبت با یک یا چند همکار پیرامون اینکه چقدر گرفتن یک پاسخ به موقع از «جان» در بخش حسابداری دشوار است، احساس ارتباط با فرد دیگری را ایجاد میکند که او نیز با عدم پاسخگویی جان مشکل دارد. کسانی که بهطور مشابه از جان ناامید بودند، دچار سوگیری گروهی میشوند و از یکدیگر طرفداری میکنند و این یک جنبه مشترک از رفتار انسانی است و به موجب آن افراد نسبت به اعضای گروه خودشان در مقایسه با اعضای بیرون گروه رفتار اجتماعیتری نشان میدهند.
🔸بدگویی همچنین ابزاری برای تخلیه احساسات نزد افرادی است که نسبت به ارائه بازخورد مستقیم بیمیل هستند یا مکالمات دشواری با همکارانشان دارند. ما از بدگویی بهعنوان راهی برای جمعآوری شواهدی استفاده میکنیم که باورهای ما را تایید کند.
🔸هرچند شکستن عادت شرکت در بدگویی- چه محرک آن و چه دریافتکننده آن- میتواند دشوار باشد، با وجود این، چندین استراتژی برای کمک به شما و تیمتان وجود دارد تا از درگیر شدن در چیزی که به شدت اشتباه است اما احساس درستی را منتقل میکند، دست بردارید:
▪️آن را نامگذاری کنید، سپس هدایتش کنید:
اول اینکه بدگویی را همان «بدگویی» بنامید تا بتوانید سریعا آن را متوقف کنید. اگر شما در «گفتوگوی غیررسمی و ارزشگذارانه در یک سازمان و معمولا بین تعداد کمی از افراد و در مورد عضو دیگری از سازمان که در آن جمع حضور ندارد شرکت میکنید» بهخصوص اگر هدف شما بهجای دریافت راهحلهای سازنده، تایید تجربه شما باشد؛ آنگاه شما در یک بدگویی شرکت کردهاید.
▪️اجازه دهید تا افراد بدانند که شما این سیاست را دارید که «اگر مشکلی با من دارید، لطفا اول به خودم بگویید.»:
سیاست «اول به آنها بگویید» را با همکارانتان بپذیرید و زمانی که کسی به بدگویی در مورد فرد دیگر نزد شما آمد از او بپرسید «آیا قبلا به او گفتهاید؟» تا این سیاست را به آنها یادآوری کنید.
▪️محیطی سرشار از بازخورد را حول خودتان ایجاد کنید:
هر چه بیشتر بازخورد را هم مثبت و هم منفی و هم ارائه آن و هم دریافت آن را عادیتر کنید؛ احتمال کمتری دارد که افراد به دنبال ابزار جایگزین برای بیان ناامیدیها و نگرانیهایشان باشند.
📍 @organizationb ™
🅱موفقیت پایدار
🔸محققی به نام"Howard stevenson" به موضوع "موفقیت پایدار" علاقمند شده و با کمک همکارش به مصاحبه های پر تعداد با برخی افراد خیلی موفق پرداخته تا اولا موفقیت را تعریف کند و ثانیا از این افراد تجارب و توصیه هائی برای دیگرانی که مایلند موفق شوند بشنود و منتشر کند.
🔸بعضی از افرادی که مورد مصاحبه قرار گرفتند اصلا خود را موفق نمی دانستند، بعضی دیگر فکر میکردند به اندازه کافی موفق نبوده اند و تعدادی هم خود را موفق میدانستند اما حسرت میخوردند که در قبال این موفقیت، چیز مهمتری مثل سلامتی، خانواده، آخرت یا شخصیت خود را باخته یا فراموش کرده اند.
🔸در این مصاحبه ها او و همکارش دریافتند که موفق ترین افراد اثر مثبتی روی دیگران داشتهاند، تقلید نکردهاند، به محدودیتها و ضعفهایشان واقفند، آنها هم اشتباهاتی دارند و داشتهاند، هنوز چیزهائی هست که به آن دست نیافتهاند و هنوز جا برای کار و فضا برای رشد و تعالی دارند.
🔸اما علیرغم این فراز و نشیبها، آنها از سطح رضایت زیادی برخوردارند، چرا که هم زمان:
▪️به اهداف دست یافتهاند.(achievement)
▪️احساس خوشایندی از زندگی دارند. (Happiness)
▪️احساس میکنند روی زندگی و موفقیت دیگران هم اثرگذار بودهاند.(significance)
▪️از خودشان یادگاری و ارثیهای مطلوب به جا گذاشتهاند. (legacy )
◀️ تصمیم بگیریم که برای موفق بودن، علاوه بر تلاش برای دستیابی به اهدافمان، سلامتی و آینده و خانواده خود را فراموش نکرده و فدا نکنیم و ثانیا روی زندگی دیگران اثر مثبت داشته و از خودمان چیزی ماندگار و با ارزش به یادگار بگذاریم.
📍 @organizationb ™
🔸محققی به نام"Howard stevenson" به موضوع "موفقیت پایدار" علاقمند شده و با کمک همکارش به مصاحبه های پر تعداد با برخی افراد خیلی موفق پرداخته تا اولا موفقیت را تعریف کند و ثانیا از این افراد تجارب و توصیه هائی برای دیگرانی که مایلند موفق شوند بشنود و منتشر کند.
🔸بعضی از افرادی که مورد مصاحبه قرار گرفتند اصلا خود را موفق نمی دانستند، بعضی دیگر فکر میکردند به اندازه کافی موفق نبوده اند و تعدادی هم خود را موفق میدانستند اما حسرت میخوردند که در قبال این موفقیت، چیز مهمتری مثل سلامتی، خانواده، آخرت یا شخصیت خود را باخته یا فراموش کرده اند.
🔸در این مصاحبه ها او و همکارش دریافتند که موفق ترین افراد اثر مثبتی روی دیگران داشتهاند، تقلید نکردهاند، به محدودیتها و ضعفهایشان واقفند، آنها هم اشتباهاتی دارند و داشتهاند، هنوز چیزهائی هست که به آن دست نیافتهاند و هنوز جا برای کار و فضا برای رشد و تعالی دارند.
🔸اما علیرغم این فراز و نشیبها، آنها از سطح رضایت زیادی برخوردارند، چرا که هم زمان:
▪️به اهداف دست یافتهاند.(achievement)
▪️احساس خوشایندی از زندگی دارند. (Happiness)
▪️احساس میکنند روی زندگی و موفقیت دیگران هم اثرگذار بودهاند.(significance)
▪️از خودشان یادگاری و ارثیهای مطلوب به جا گذاشتهاند. (legacy )
◀️ تصمیم بگیریم که برای موفق بودن، علاوه بر تلاش برای دستیابی به اهدافمان، سلامتی و آینده و خانواده خود را فراموش نکرده و فدا نکنیم و ثانیا روی زندگی دیگران اثر مثبت داشته و از خودمان چیزی ماندگار و با ارزش به یادگار بگذاریم.
📍 @organizationb ™
🅱 ویژگی های یک مدیر فوق العاده
✅ناخواسته تنش ایجاد کردن را متوقف کنید
✅قابلیت های مثبت افراد را شناسایی کنید
✅به آنها قدرت کشف توانایی هایشان را بدهید
✅آنها در پست های تاثیر گذار قرار دهید
✅کارمندانتان را در موفقیت هایتان سهیم کنید تا آنها هم در کارشان بیشتر موفق شوند.
✅ثابت قدم بوده و هوای آنها را داشته باشید
📍 @organizationb ™
✅ناخواسته تنش ایجاد کردن را متوقف کنید
✅قابلیت های مثبت افراد را شناسایی کنید
✅به آنها قدرت کشف توانایی هایشان را بدهید
✅آنها در پست های تاثیر گذار قرار دهید
✅کارمندانتان را در موفقیت هایتان سهیم کنید تا آنها هم در کارشان بیشتر موفق شوند.
✅ثابت قدم بوده و هوای آنها را داشته باشید
📍 @organizationb ™