🅱آیا حقوقی که دریافت می کنید، منصفانه است؟
🔸در این روزها که بیشتر افراد از وضعیت اقتصادی موجود ناراضی هستند و ادعا دارند که حقوقی کمتر از چیزی که حقشان است، دریافت می کنند، بهتر است قبل از این که وقت ملاقاتی با مدیر تعیین کنید و درباره درخواست افزایش حقوق، صحبتی با مدیر کنید، دیدی واقع بینانه به میزان درآمدی که در حال حاضر دارید، داشته باشید.
🔸برای همین منظور مواردی که در زیر آمده است را در نظر داشته باشید که بتوانید به صورت منطقی تری نتیجه لازم را بگیرید:
▪️به چگونگی استخدام و آخرین گفتگویی که پیرامون دستمزدتان انجام شد، فکر کنید
چنانچه مدت زمان طولانی ای است که در شرکتی مشغول به کار هستید و تاکنون در مورد افزایش حقوق تان صحبتی با مدیریت نکرده اید، این احتمال می رود که فرصتهایی که برای بالا بردن میزان درآمدتان داشته اید را از دست دادهاید.
همچنین باید توجه داشته باشید که شرایط شرکت در زمانی که با شما قرارداد بسته شده به چه صورت بوده است و چنانچه در زمان رکود اقتصادی به سر می برده است و الان اوضاع بهتری پیدا کرده است به احتمال زیاد دستمزد منصفانهای دریافت نمی کنید.
▪️جستجو کردن در اینترنت و یا گفتگو کردن با دیگران
با وجود آن که صحبت کردن در مورد حقوق دریافتی در حالت معمول امری نامطلوب است اما می تواند اطلاعات سودمندی را در مورد اشخاص دیگر که شرایط کاری مشابهی دارند و میزان درآمدی که دارند، در دسترس شما قرار دهد. برای این کار حتی شما می توانید به فضای مجازی و یا انجمن های گفتگو هم سر بزنید و در آن جا با افراد دیگر در مورد حقوق هایی که دریافت میکنند، صحبت کنید.
▪️برای مصاحبه کردن به شرکت های دیگر هم بروید
یکی از بهترین روش ها برای این که متوجه شوید مهارت هایی که شما دارید، چقدر با ارزش هستند، گرفتن پیشنهادهای شغلی در شرکتهای دیگر است. اگر حقوق پیشنهاد شده به میزان قابل توجهی بیشتر از آن چیزی است که هم اکنون دریافت می کنید، بنابراین به احتمال زیاد در حال حاضر مطابق با چیزی که حق شماست، دستمزد نمی گیرید.
شما همچنین می توانید وقتی که از اختصاص یافتن آن موقعیت شغلی به خودتان اطمینان حاصل کردید، از آن برای افزایش حقوق تان در شرکت کنونی استفاده کنید.
▪️مزایای شغلی ای که دارید را در نظر بگیرید
زمانی که اعتقاد پیدا کردید حقوقی که دریافت می کنید، منصفانه نیست بهتر است پارامترهای دیگری که در میزان درآمد شما نقشی ندارند اما حضور دارند را هم مد نظر قرار دهید. برای مثال حق بیمه، منعطف بودن ساعت های کاری، توانایی کار کردن از راه دور و غیره.
▪️عملکردتان را در نظر بگیرید
واقع بین باشید و مشاهده کنید که آیا واقعاً کارمند مفیدی برای شرکت بوده اید یا خیر. اگر به طور مکرر بازخوردهای مثبتی از عملکردتان دریافت می کنید احتمالاً شانس خوبی برای افزایش حقوقتان خواهید داشت. اما چنانچه برای رسیدن به اهداف با مشکل مواجه می شوید، بنابراین بهتر است پیش از صبحت کردن در مورد افزایش حقوق، کمی بیشتر روی ضعفهایتان کار کنید.
📍 @organizationb ™
🔸در این روزها که بیشتر افراد از وضعیت اقتصادی موجود ناراضی هستند و ادعا دارند که حقوقی کمتر از چیزی که حقشان است، دریافت می کنند، بهتر است قبل از این که وقت ملاقاتی با مدیر تعیین کنید و درباره درخواست افزایش حقوق، صحبتی با مدیر کنید، دیدی واقع بینانه به میزان درآمدی که در حال حاضر دارید، داشته باشید.
🔸برای همین منظور مواردی که در زیر آمده است را در نظر داشته باشید که بتوانید به صورت منطقی تری نتیجه لازم را بگیرید:
▪️به چگونگی استخدام و آخرین گفتگویی که پیرامون دستمزدتان انجام شد، فکر کنید
چنانچه مدت زمان طولانی ای است که در شرکتی مشغول به کار هستید و تاکنون در مورد افزایش حقوق تان صحبتی با مدیریت نکرده اید، این احتمال می رود که فرصتهایی که برای بالا بردن میزان درآمدتان داشته اید را از دست دادهاید.
همچنین باید توجه داشته باشید که شرایط شرکت در زمانی که با شما قرارداد بسته شده به چه صورت بوده است و چنانچه در زمان رکود اقتصادی به سر می برده است و الان اوضاع بهتری پیدا کرده است به احتمال زیاد دستمزد منصفانهای دریافت نمی کنید.
▪️جستجو کردن در اینترنت و یا گفتگو کردن با دیگران
با وجود آن که صحبت کردن در مورد حقوق دریافتی در حالت معمول امری نامطلوب است اما می تواند اطلاعات سودمندی را در مورد اشخاص دیگر که شرایط کاری مشابهی دارند و میزان درآمدی که دارند، در دسترس شما قرار دهد. برای این کار حتی شما می توانید به فضای مجازی و یا انجمن های گفتگو هم سر بزنید و در آن جا با افراد دیگر در مورد حقوق هایی که دریافت میکنند، صحبت کنید.
▪️برای مصاحبه کردن به شرکت های دیگر هم بروید
یکی از بهترین روش ها برای این که متوجه شوید مهارت هایی که شما دارید، چقدر با ارزش هستند، گرفتن پیشنهادهای شغلی در شرکتهای دیگر است. اگر حقوق پیشنهاد شده به میزان قابل توجهی بیشتر از آن چیزی است که هم اکنون دریافت می کنید، بنابراین به احتمال زیاد در حال حاضر مطابق با چیزی که حق شماست، دستمزد نمی گیرید.
شما همچنین می توانید وقتی که از اختصاص یافتن آن موقعیت شغلی به خودتان اطمینان حاصل کردید، از آن برای افزایش حقوق تان در شرکت کنونی استفاده کنید.
▪️مزایای شغلی ای که دارید را در نظر بگیرید
زمانی که اعتقاد پیدا کردید حقوقی که دریافت می کنید، منصفانه نیست بهتر است پارامترهای دیگری که در میزان درآمد شما نقشی ندارند اما حضور دارند را هم مد نظر قرار دهید. برای مثال حق بیمه، منعطف بودن ساعت های کاری، توانایی کار کردن از راه دور و غیره.
▪️عملکردتان را در نظر بگیرید
واقع بین باشید و مشاهده کنید که آیا واقعاً کارمند مفیدی برای شرکت بوده اید یا خیر. اگر به طور مکرر بازخوردهای مثبتی از عملکردتان دریافت می کنید احتمالاً شانس خوبی برای افزایش حقوقتان خواهید داشت. اما چنانچه برای رسیدن به اهداف با مشکل مواجه می شوید، بنابراین بهتر است پیش از صبحت کردن در مورد افزایش حقوق، کمی بیشتر روی ضعفهایتان کار کنید.
📍 @organizationb ™
🅱۴ راهکار مفید برای جلوگیری از فرسودگی شغلی
🔸فرسودگی شغلی یا کارزدگی به معنی خستگی فیزیکی و روانی به دلیل فشار کار سخت و شدید است که گاهی برخی با آن مواجه میشوند و همین فرسودگی باعث میشود دیگر رغبتی به انجام کارها نداشته باشند.
🔸فشار دایمی و مکرر میتواند هم از روانی و هم از نظر فیزیکی شرایط پرفشاری را برای فرد ایجاد کند تا جایی که دیگر قادر به ادامه همکاری نباشد. داشتن برنامه انعطاف پذیر، استراحت کردن به موقع، توجه به توانمندیهای فردی و برخی موارد دیگر میتواند از کارزدگی یا فرسودگی شغلی در کار جلوگیری کند.
🔸در این مطلب به چهار راهکار موثر که میتواند مانع بروز فرسودگی شغلی یا کارزدگی شود، اشاره شده است.
1⃣ تعیین زمان مشخص برای کار
بیشتر سازمانها و شرکتها دارای ساعت مشخص و منظمی برای فعالیت هستند. بهتر است در صورت داشتن زمان مشخص برای فعالیت، در خارج آن ساعات تا جای ممکن به فعالیتهای اداری و شغلی نپردازید. اضافه کاریهای بیش از حد گاهی به شدت میتواند باعث فرسودگی شغلی شود.
2⃣ برخی روزها جلسه برگزار نکنید
گاهی اوقات شرکت در جلسات متعدد کاری بسیار خسته کننده است. برخی روزها کلا جلسهای تدارک نبینید. جلسات غیرضروری را حذف کنید. حذف برخی از این جلسات میتواند به بهرهوری تیم کاری کمک کند.
3⃣ برنامههای گروهی تدارک ببینید
برخی برنامههای گروهی مانند ناهار خوردن، تفریح دسته جمعی و حتی ورزشهای گروهی میتواند احساس بهتری در تیم کاری ایجاد کند. چنین برنامههایی باعث میشود تیم کاری با روحیه بهتری به کار ادامه بدهند و در پیوند بین اعضای تیم قویتر خواهد شد.
4⃣ برخی روزها را تعطیل کنید
تعطیل کردن برخی روزها باعث میشود تیم کاری بتواند با انرژی بالاتری در روزهای بعدی به کار خود ادامه بدهد. گاهی اوقات یک مرخصی تشویقی و تعطیل کردن یک روز کاری میتواند به جلوگیری از فرسودگی کاری بسیار کمک کند. مثلا اگر امکان پذیر است میتوانید به جای مرخصی ساعتی به برخی اعضای تیم مرخصی یک روزه بدهید.
📍 @organizationb ™
🔸فرسودگی شغلی یا کارزدگی به معنی خستگی فیزیکی و روانی به دلیل فشار کار سخت و شدید است که گاهی برخی با آن مواجه میشوند و همین فرسودگی باعث میشود دیگر رغبتی به انجام کارها نداشته باشند.
🔸فشار دایمی و مکرر میتواند هم از روانی و هم از نظر فیزیکی شرایط پرفشاری را برای فرد ایجاد کند تا جایی که دیگر قادر به ادامه همکاری نباشد. داشتن برنامه انعطاف پذیر، استراحت کردن به موقع، توجه به توانمندیهای فردی و برخی موارد دیگر میتواند از کارزدگی یا فرسودگی شغلی در کار جلوگیری کند.
🔸در این مطلب به چهار راهکار موثر که میتواند مانع بروز فرسودگی شغلی یا کارزدگی شود، اشاره شده است.
1⃣ تعیین زمان مشخص برای کار
بیشتر سازمانها و شرکتها دارای ساعت مشخص و منظمی برای فعالیت هستند. بهتر است در صورت داشتن زمان مشخص برای فعالیت، در خارج آن ساعات تا جای ممکن به فعالیتهای اداری و شغلی نپردازید. اضافه کاریهای بیش از حد گاهی به شدت میتواند باعث فرسودگی شغلی شود.
2⃣ برخی روزها جلسه برگزار نکنید
گاهی اوقات شرکت در جلسات متعدد کاری بسیار خسته کننده است. برخی روزها کلا جلسهای تدارک نبینید. جلسات غیرضروری را حذف کنید. حذف برخی از این جلسات میتواند به بهرهوری تیم کاری کمک کند.
3⃣ برنامههای گروهی تدارک ببینید
برخی برنامههای گروهی مانند ناهار خوردن، تفریح دسته جمعی و حتی ورزشهای گروهی میتواند احساس بهتری در تیم کاری ایجاد کند. چنین برنامههایی باعث میشود تیم کاری با روحیه بهتری به کار ادامه بدهند و در پیوند بین اعضای تیم قویتر خواهد شد.
4⃣ برخی روزها را تعطیل کنید
تعطیل کردن برخی روزها باعث میشود تیم کاری بتواند با انرژی بالاتری در روزهای بعدی به کار خود ادامه بدهد. گاهی اوقات یک مرخصی تشویقی و تعطیل کردن یک روز کاری میتواند به جلوگیری از فرسودگی کاری بسیار کمک کند. مثلا اگر امکان پذیر است میتوانید به جای مرخصی ساعتی به برخی اعضای تیم مرخصی یک روزه بدهید.
📍 @organizationb ™
🅱۴ ویژگی شرکت های مورد علاقه کارکنان، که فراهم کردنشان هزینه چندانی ندارد
🔸یکی از نهادهای ذیصلاح برای شناسایی ۱۰۰ شرکت برتر از دیدگاه کارمندان، میان شرکتهای بزرگ امریکا نظرسنجی گستردهای انجام داد. دو سوم نظرسنجی مذکور حول محور اعتماد میچرخید و به سنجش نگرش کارکنان نسبت به مدیران، رضایت شغلی به طور کلی و حس کار گروهی در آنان می پرداخت.
یک سوم باقیمانده نیز به سؤالاتی درباره فرهنگ اختصاص داشت، از جمله برنامه های مزایای کارمندان، رویه های استخدامی، شیوه های ارتباطیِ درون شرکتی، آموزش، و تنوع.
🔸اما همه این شاخص ها قرار است به یک سؤال پاسخ دهند: بهترین شرکتی که کارمندان بیشترین علاقه را به کار کردن در آن دارند چه ویژگیهایی دارد؟
با توجه به نتایج نظرسنجی مذکور، ۴ ویژگی زیر از جمله مواردی هستند که شرکت ها را محل بهتری برای کار کردن می کنند و در عین حال هزینه چندانی هم در بر ندارند.
1⃣ فراهم کردن فرصت رشد برای کارکنان
نیاز به شکوفایی یکی از نیازهای اساسی انسانها است. به این ترتیب هرچه شرکت فرصتهای بیشتری برای بهبود فردی در اختیار کارکنانش قرار دهد بهتر است. فرصت با خودش اختیار می آورد، چرا که هرچه افراد آزادی بیشتری داشته باشند، تصمیماتی که می گیرند معنای بیشتری برای خود و شرکتشان خواهد داشت. این، لااقل در حالت ایده آل، به معنای آن است که انگیزه آنها برای بهتر کار کردن نیز بیشتر خواهد شد.
2⃣ شنیده شدن نظرات و دغدغهها
هر کسی دوست دارد صدایش شنیده شود. برای آنکه حمایت دیگران را برای شروع طرح یا پروژهای جدید بر انگیزید، به آنها اجازه دهید حرفهایشان را بزنند. یعنی هنگامی که از دغدغههای خود برای شما می گویند به صحبتهایشان گوش کنید.
اینکه نقطه نظرات آنها تا چه حد مفید واقع می شود چندان اهمیت ندارد. آنچه که بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد این است که حرفهایشان شنیده شود، چون گوش کردن این پیام را برای آنها در بر دارد که به مشارکتشان ارج نهاده می شود. حتی ده دقیقه گوش کردن به صحبت های یک نفر، می تواند معجزه کند.
3⃣ برخورداری از یک هدف مشخص و تأثیرگذار
سیمون سینک می گوید: «اگر برای دیگران توضیح دهید چه کار می خواهید بکنید، در مقایسه با اینکه صرفاً تقاضا یا دستور خود را مطرح کرده باشید، بلافاصله اعتماد آنان را جلب خواهید کرد، حتی شده برای مدتی کوتاه».
با این حال، شفافیت برای ایجاد حس رضایت یا ترغیب کارکنان به اقدامی عملی کافی نیست. هدف باید از لحاظ احساسی، با یک نیاز شخصی که با ارزشها و چشم انداز افراد همخوانی دارد هماهنگی داشته باشد.
4⃣ تشویق کار تیمی
شرکت هایی که کارمندان خود را به کار تیمی تشویق و حس «ما» بودن را در میان آنان تقویت می کنند، مشارکت بسیار بیشتری از جانب کارکنان خود دریافت می کنند. اما فقط کار کردن در کنار یک تیم نیست که نقش محرک کار تیمی را در این میان بازی می کند، محیط فراهم شده توسط این شرکت ها نیز کنار هم بودن و کار گروهی را تسهیل می کند.
شرکت ها برای تطبیق خود با تیپ های شخصیتی درونگرا و برونگرا، باید هم فضای کاری بسته داشته باشند و هم فضای کاری باز، تا افراد بتوانند محیط کار خود را با هدف به حداکثر رساندن برونداد حرفه ایِ خود انتخاب کنند.
📍 @organizationb ™
🔸یکی از نهادهای ذیصلاح برای شناسایی ۱۰۰ شرکت برتر از دیدگاه کارمندان، میان شرکتهای بزرگ امریکا نظرسنجی گستردهای انجام داد. دو سوم نظرسنجی مذکور حول محور اعتماد میچرخید و به سنجش نگرش کارکنان نسبت به مدیران، رضایت شغلی به طور کلی و حس کار گروهی در آنان می پرداخت.
یک سوم باقیمانده نیز به سؤالاتی درباره فرهنگ اختصاص داشت، از جمله برنامه های مزایای کارمندان، رویه های استخدامی، شیوه های ارتباطیِ درون شرکتی، آموزش، و تنوع.
🔸اما همه این شاخص ها قرار است به یک سؤال پاسخ دهند: بهترین شرکتی که کارمندان بیشترین علاقه را به کار کردن در آن دارند چه ویژگیهایی دارد؟
با توجه به نتایج نظرسنجی مذکور، ۴ ویژگی زیر از جمله مواردی هستند که شرکت ها را محل بهتری برای کار کردن می کنند و در عین حال هزینه چندانی هم در بر ندارند.
1⃣ فراهم کردن فرصت رشد برای کارکنان
نیاز به شکوفایی یکی از نیازهای اساسی انسانها است. به این ترتیب هرچه شرکت فرصتهای بیشتری برای بهبود فردی در اختیار کارکنانش قرار دهد بهتر است. فرصت با خودش اختیار می آورد، چرا که هرچه افراد آزادی بیشتری داشته باشند، تصمیماتی که می گیرند معنای بیشتری برای خود و شرکتشان خواهد داشت. این، لااقل در حالت ایده آل، به معنای آن است که انگیزه آنها برای بهتر کار کردن نیز بیشتر خواهد شد.
2⃣ شنیده شدن نظرات و دغدغهها
هر کسی دوست دارد صدایش شنیده شود. برای آنکه حمایت دیگران را برای شروع طرح یا پروژهای جدید بر انگیزید، به آنها اجازه دهید حرفهایشان را بزنند. یعنی هنگامی که از دغدغههای خود برای شما می گویند به صحبتهایشان گوش کنید.
اینکه نقطه نظرات آنها تا چه حد مفید واقع می شود چندان اهمیت ندارد. آنچه که بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد این است که حرفهایشان شنیده شود، چون گوش کردن این پیام را برای آنها در بر دارد که به مشارکتشان ارج نهاده می شود. حتی ده دقیقه گوش کردن به صحبت های یک نفر، می تواند معجزه کند.
3⃣ برخورداری از یک هدف مشخص و تأثیرگذار
سیمون سینک می گوید: «اگر برای دیگران توضیح دهید چه کار می خواهید بکنید، در مقایسه با اینکه صرفاً تقاضا یا دستور خود را مطرح کرده باشید، بلافاصله اعتماد آنان را جلب خواهید کرد، حتی شده برای مدتی کوتاه».
با این حال، شفافیت برای ایجاد حس رضایت یا ترغیب کارکنان به اقدامی عملی کافی نیست. هدف باید از لحاظ احساسی، با یک نیاز شخصی که با ارزشها و چشم انداز افراد همخوانی دارد هماهنگی داشته باشد.
4⃣ تشویق کار تیمی
شرکت هایی که کارمندان خود را به کار تیمی تشویق و حس «ما» بودن را در میان آنان تقویت می کنند، مشارکت بسیار بیشتری از جانب کارکنان خود دریافت می کنند. اما فقط کار کردن در کنار یک تیم نیست که نقش محرک کار تیمی را در این میان بازی می کند، محیط فراهم شده توسط این شرکت ها نیز کنار هم بودن و کار گروهی را تسهیل می کند.
شرکت ها برای تطبیق خود با تیپ های شخصیتی درونگرا و برونگرا، باید هم فضای کاری بسته داشته باشند و هم فضای کاری باز، تا افراد بتوانند محیط کار خود را با هدف به حداکثر رساندن برونداد حرفه ایِ خود انتخاب کنند.
📍 @organizationb ™
🅱آدمهای سمی کسانی هستند که ارتباط با آنها آسیب روحی و مالی زیادی به شما وارد میکند. نشانههای افراد مضر عبارتند از:
🔺آنها خطوط قرمز شما را میشکنند و به شما بیاحترامی میکنند.
🔺این افراد خودخواه هستند و در ارتباطشان کنترل شده رفتار میکنند (یعنی از قبل برای صحبت با شما نقشه کشیدهاند).
🔺انسانهای سمی زیاد و بدون دلیل دروغ میگویند. حتی در مورد موضوعات کوچک هم دروغ میگویند تا نبود اعتماد به نفسشان را بپوشانند.
🔺فکر میکنند همیشه حق با آنهاست. در بحث کردن هیچوقت کوتاه نمیآیند و بابت اشتباهشان عذرخواهی نمیکنند.
🔺آنها همیشه قربانی هستند و دوست دارند دیگران را مقصر شکستشان جلوه دهند.
🔺انسانهای سمی عاشق قضاوت کردن دیگران هستند. سعی دارند با عیبجویی اعتماد به نفس خود را تقویت و حسادتشان را برطرف کنند.
🔺از شما حمایت میگیرند امّا هیچ حمایتی از شما نمیکنند.
📖 آدمهای سمی
✍ لیلیان گلاس
📍 @organizationb ™
🔺آنها خطوط قرمز شما را میشکنند و به شما بیاحترامی میکنند.
🔺این افراد خودخواه هستند و در ارتباطشان کنترل شده رفتار میکنند (یعنی از قبل برای صحبت با شما نقشه کشیدهاند).
🔺انسانهای سمی زیاد و بدون دلیل دروغ میگویند. حتی در مورد موضوعات کوچک هم دروغ میگویند تا نبود اعتماد به نفسشان را بپوشانند.
🔺فکر میکنند همیشه حق با آنهاست. در بحث کردن هیچوقت کوتاه نمیآیند و بابت اشتباهشان عذرخواهی نمیکنند.
🔺آنها همیشه قربانی هستند و دوست دارند دیگران را مقصر شکستشان جلوه دهند.
🔺انسانهای سمی عاشق قضاوت کردن دیگران هستند. سعی دارند با عیبجویی اعتماد به نفس خود را تقویت و حسادتشان را برطرف کنند.
🔺از شما حمایت میگیرند امّا هیچ حمایتی از شما نمیکنند.
📖 آدمهای سمی
✍ لیلیان گلاس
📍 @organizationb ™
🅱چطور از شایعه پراکنی در محیط کار دوری کنیم؟
🔸شایعه کاری یعنی انتشار اطلاعات نادرست درباره همکاران یا صحبت درباره زندگی شخصی یکی از همکاران بدون اطلاع یا رضایت او.
شایعات کاری معمولا هنگام مکالمههای معمولی بین همکاران مطرح میشوند. برای حفظ اخلاق حرفهای در محل کار، سعی کنید از قرارگرفتن در موقعیتهایی که ممکن است منجر به شکلگرفتن این شایعات بیاساس شوند اجتناب کنید.
◀️ چطور از شایعه پراکنی در محیط کار اجتناب کنیم؟
▪️روشی برای تخلیه احساساتتان در خانه پیدا کنید.
برای جلوگیری از ارتباطات نادرست و شایعه پراکنی در محیط کار، راهی برای بیان افکار و احساساتتان در خانه پیدا کنید. ایجاد فضایی امن برای استراحت و رفع استرس شغلی در خانه میتواند به شما کمک کند قبل از بازگشت به محل کار، آرام شوید.
▪️روی کاری مفید تمرکز کنید
اگر متوجه شدید همکارانتان غیبت میکنند، سعی کنید در گفتوگویشان شرکت نکنید و در آن فضا قرار نگیرید. بهجای آن توجهتان را معطوف پروژهای کنید که در حال انجامش هستید یا برای استراحت و ناهار بروید.
▪️مسائل شخصی و حرفهای را از هم جدا کنید
برای جلوگیری از شایعهپراکنی و انتشار اطلاعات نادرست، به چیزهایی که با همکارانتان به اشتراک میگذارید دقت کنید. سعی کنید بین بخشهای شخصی و حرفهای زندگیتان حدومرزهایی ایجاد کنید. میتوانید زمان گفتوگویتان را به صحبت درباره موضوعات کاری مهم اختصاص بدهید.
▪️شفاف باشید
برای جلوگیری از افتادن در دام شایعات کاری، درباره اهداف و احساساتی که دارید روراست باشید و صداقت پیشه کنید. محیطهای حرفهای گاهی فضایی بسیار رقابتی دارند. سعی کنید درباره نیت خود با همکاران شفاف باشید تا از ایجاد هرگونه شایعه جلوگیری کنید.
▪️هرگز چیزی را که نباید تکرار شود تکرار نکنید
سادهترین و مؤثرترین راه برای اطمینان از اینکه درگیر شایعهپراکنی نشوید این است که شنیدههایتان را بازگو نکنید. اطلاعات را در صندوق امانات ذهنتان ذخیره کنید و به کار خودتان ادامه بدهید.
▪️نه بگویید
شجاع باشید و بگذارید افراد بدانند علاقهای به شنیدن شایعات یا بدگویی درباره دیگران ندارید.
◀️ نکاتی درباره شایعه پراکنی در محیط کار
چند نکته هست که لازم است برای دوری از شایعه پراکنی در محیط کار به خاطر بسپارید. این نکات را در ادامه بیان کردهایم.
▪️شنونده فعالی باشید و برای جلوگیری از ایجاد هرگونه سوءتفاهم، مهارت گوش دادن فعالانه را تمرین کنید.
▪️اگر در محل کار دچار تعارض و اختلاف هستید، هرچه زودتر آن را حل کنید. ارتباط مستقیم میتواند راهی عالی برای حل اختلافات بدون ایجاد شایعه باشد.
▪️با احترام رفتار کنید. این کار کمکتان میکند که به یکدیگر اعتماد کنید.
▪️مخاطبانتان را بشناسید. قبل از گفتن داستانی خندهدار برای همکارتان، به این فکر کنید که حرفهایتان ممکن است بر دیگران چه تأثیری بگذارد.
▪️همدل باشید و از دید دیگران به موضوعات نگاه کنید. به این فکر کنید که در موقعیت طرف مقابل چه احساسی خواهید داشت و به حساسیتهای شخصی آنها توجه کنید.
📍 @organizationb ™
🔸شایعه کاری یعنی انتشار اطلاعات نادرست درباره همکاران یا صحبت درباره زندگی شخصی یکی از همکاران بدون اطلاع یا رضایت او.
شایعات کاری معمولا هنگام مکالمههای معمولی بین همکاران مطرح میشوند. برای حفظ اخلاق حرفهای در محل کار، سعی کنید از قرارگرفتن در موقعیتهایی که ممکن است منجر به شکلگرفتن این شایعات بیاساس شوند اجتناب کنید.
◀️ چطور از شایعه پراکنی در محیط کار اجتناب کنیم؟
▪️روشی برای تخلیه احساساتتان در خانه پیدا کنید.
برای جلوگیری از ارتباطات نادرست و شایعه پراکنی در محیط کار، راهی برای بیان افکار و احساساتتان در خانه پیدا کنید. ایجاد فضایی امن برای استراحت و رفع استرس شغلی در خانه میتواند به شما کمک کند قبل از بازگشت به محل کار، آرام شوید.
▪️روی کاری مفید تمرکز کنید
اگر متوجه شدید همکارانتان غیبت میکنند، سعی کنید در گفتوگویشان شرکت نکنید و در آن فضا قرار نگیرید. بهجای آن توجهتان را معطوف پروژهای کنید که در حال انجامش هستید یا برای استراحت و ناهار بروید.
▪️مسائل شخصی و حرفهای را از هم جدا کنید
برای جلوگیری از شایعهپراکنی و انتشار اطلاعات نادرست، به چیزهایی که با همکارانتان به اشتراک میگذارید دقت کنید. سعی کنید بین بخشهای شخصی و حرفهای زندگیتان حدومرزهایی ایجاد کنید. میتوانید زمان گفتوگویتان را به صحبت درباره موضوعات کاری مهم اختصاص بدهید.
▪️شفاف باشید
برای جلوگیری از افتادن در دام شایعات کاری، درباره اهداف و احساساتی که دارید روراست باشید و صداقت پیشه کنید. محیطهای حرفهای گاهی فضایی بسیار رقابتی دارند. سعی کنید درباره نیت خود با همکاران شفاف باشید تا از ایجاد هرگونه شایعه جلوگیری کنید.
▪️هرگز چیزی را که نباید تکرار شود تکرار نکنید
سادهترین و مؤثرترین راه برای اطمینان از اینکه درگیر شایعهپراکنی نشوید این است که شنیدههایتان را بازگو نکنید. اطلاعات را در صندوق امانات ذهنتان ذخیره کنید و به کار خودتان ادامه بدهید.
▪️نه بگویید
شجاع باشید و بگذارید افراد بدانند علاقهای به شنیدن شایعات یا بدگویی درباره دیگران ندارید.
◀️ نکاتی درباره شایعه پراکنی در محیط کار
چند نکته هست که لازم است برای دوری از شایعه پراکنی در محیط کار به خاطر بسپارید. این نکات را در ادامه بیان کردهایم.
▪️شنونده فعالی باشید و برای جلوگیری از ایجاد هرگونه سوءتفاهم، مهارت گوش دادن فعالانه را تمرین کنید.
▪️اگر در محل کار دچار تعارض و اختلاف هستید، هرچه زودتر آن را حل کنید. ارتباط مستقیم میتواند راهی عالی برای حل اختلافات بدون ایجاد شایعه باشد.
▪️با احترام رفتار کنید. این کار کمکتان میکند که به یکدیگر اعتماد کنید.
▪️مخاطبانتان را بشناسید. قبل از گفتن داستانی خندهدار برای همکارتان، به این فکر کنید که حرفهایتان ممکن است بر دیگران چه تأثیری بگذارد.
▪️همدل باشید و از دید دیگران به موضوعات نگاه کنید. به این فکر کنید که در موقعیت طرف مقابل چه احساسی خواهید داشت و به حساسیتهای شخصی آنها توجه کنید.
📍 @organizationb ™
نشانههایی که می گوید نباید در برخی شغلها استخدام شوید!
🔸خیلی از افراد جویای کار خصوصاً جوانان، هر پیشنهاد شغلی را قبول می کنند و کمتر در جستجوی یک شغل مناسب هستند. پذیرفتن شغل نامناسب اشتباه بزرگی است که چند ماه بعد از کار کردن سبب ناامیدی و دلسردیتان می شود.
🔸نشانههای هشداردهندهی زیادی وجود دارد که به شما کمک می کند چشمتان را باز کنید و واقعیت شغل جدید را ببینید. در ادامه، ۵ نشانه را معرفی می کنیم. اگر با یکی از این نشانهها مواجه شدید، بلافاصله به آن پیشنهاد شغلی پاسخ منفی بدهید!
1⃣ حقوق ثابت است اما مسئولیتها هر روز بیشتر می شود
تصور کنید در هنگام مصاحبه استخدامی، وقتی به صحبتهای مصاحبه کننده پیرامون وظایف و سِمت شغلیتان گوش می دهید، متوجه می شوید وظایف شغلی تمامی ندارد. حتی ممکن است بعدها کارهای بیشتری به شما واگذار شود که هیچ ربطی به کار اصلی ندارد.
اگر فکر می کنید شغلی که به دنبال استخدام آن هستید، در بین دیگر مسئولیتها محو شده است یا نمی توانید تمام وظایف را همزمان به انجام برسانید، بدون هیچ تردیدی این شغل را فراموش کنید.
2⃣ نبود فرصت مناسب برای آموزش و یادگیری
یادگیری مهارتهای شغلی بعد از این که وارد کار جدیدی شدید بسیار ارزشمند است.
اگر از همان ابتدا احساس کردید در محیط کار جدید هیچ فرصتی برای پیشرفت و یادگیری وجود ندارد و تنها باید وظایفی که به شما محول شده را به انجام برسانید، کمی بیشتر تأمل کنید. ببینید آیا می توانید چنین شغلی را بپذیرید و برای سالهای طولانی درجا بزنید.
3⃣ قبول شغل جدید به هر قیمتی، قدم برداشتن در مسیر اشتباه است
برای مثال، اگر می خواهید در مهارتهای حل مسئله به پیشرفت برسید، نباید در شغلی استخدام شوید که در آن تنها کارهای فیزیکی انجام می دهید.
ممکن است مصاحبه کننده در میان صحبتهای خود به عدم هماهنگی اهداف با شغل جدید اشاره کند؛ مثلاً بگوید: "از حالا باید به اطلاعت برسانم کارمندان دیگری همانند شما بودهاند که از این کار ناامید شدهاند". اگر کارفرما چنین حرفهایی را بیان کرد، بدون هیچ ابهام این پیشنهاد شغلی را رد کنید، زیرا او با اطمینان می گوید در این نقش هیچ رضایت شغلی وجود نخواهد داشت.
4⃣ مدام نیروی کار شرکت عوض میشود
تعویض پی در پی نیروی کار در یک شرکت اصلاً نشانهی خوبی نیست؛ خصوصاً اگر کسب و کار تازه تأسیسی نباشد. این مسئله نشانهی ضعف مدیریت یا فرهنگ کاری اشتباه است.
5⃣ کارفرما توجهی به اهداف بلندمدت شغلی شما ندارد
برای کارمندان جوان، داشتن یک برنامهی بلندمدت شغلی اهمیت زیادی دارد. شاید بهتر باشد از مصاحبه کننده بپرسید "دستاوردهای این شغل را در یک سال آینده چطور ارزیابی می کنید؟". اگر او پاسخ کاملی به سؤالات شما نداد و نتوانست جایگاه شغلی را متفاوت ترسیم کند، باید بدانید این نقش به جایی نمی رسد.
👈 اگر به دنبال شغل جدیدی هستید باید تصمیمی هوشمندانه اتخاذ کنید. البته انتخاب شغل نامناسب مزیتی هم دارد؛ شغل نامناسب میتواند تجربهی خوبی در اختیارتان قرار دهد تا بدانید در آینده باید به دنبال چه شغلهایی باشید. اگر هم اکنون در یک موقعیت شغلی هستید که چندان جالب نیست، نگران نباشید و آن را یک تجربهی ارزشمند بدانید.
📍 @organizationb ™
🔸خیلی از افراد جویای کار خصوصاً جوانان، هر پیشنهاد شغلی را قبول می کنند و کمتر در جستجوی یک شغل مناسب هستند. پذیرفتن شغل نامناسب اشتباه بزرگی است که چند ماه بعد از کار کردن سبب ناامیدی و دلسردیتان می شود.
🔸نشانههای هشداردهندهی زیادی وجود دارد که به شما کمک می کند چشمتان را باز کنید و واقعیت شغل جدید را ببینید. در ادامه، ۵ نشانه را معرفی می کنیم. اگر با یکی از این نشانهها مواجه شدید، بلافاصله به آن پیشنهاد شغلی پاسخ منفی بدهید!
1⃣ حقوق ثابت است اما مسئولیتها هر روز بیشتر می شود
تصور کنید در هنگام مصاحبه استخدامی، وقتی به صحبتهای مصاحبه کننده پیرامون وظایف و سِمت شغلیتان گوش می دهید، متوجه می شوید وظایف شغلی تمامی ندارد. حتی ممکن است بعدها کارهای بیشتری به شما واگذار شود که هیچ ربطی به کار اصلی ندارد.
اگر فکر می کنید شغلی که به دنبال استخدام آن هستید، در بین دیگر مسئولیتها محو شده است یا نمی توانید تمام وظایف را همزمان به انجام برسانید، بدون هیچ تردیدی این شغل را فراموش کنید.
2⃣ نبود فرصت مناسب برای آموزش و یادگیری
یادگیری مهارتهای شغلی بعد از این که وارد کار جدیدی شدید بسیار ارزشمند است.
اگر از همان ابتدا احساس کردید در محیط کار جدید هیچ فرصتی برای پیشرفت و یادگیری وجود ندارد و تنها باید وظایفی که به شما محول شده را به انجام برسانید، کمی بیشتر تأمل کنید. ببینید آیا می توانید چنین شغلی را بپذیرید و برای سالهای طولانی درجا بزنید.
3⃣ قبول شغل جدید به هر قیمتی، قدم برداشتن در مسیر اشتباه است
برای مثال، اگر می خواهید در مهارتهای حل مسئله به پیشرفت برسید، نباید در شغلی استخدام شوید که در آن تنها کارهای فیزیکی انجام می دهید.
ممکن است مصاحبه کننده در میان صحبتهای خود به عدم هماهنگی اهداف با شغل جدید اشاره کند؛ مثلاً بگوید: "از حالا باید به اطلاعت برسانم کارمندان دیگری همانند شما بودهاند که از این کار ناامید شدهاند". اگر کارفرما چنین حرفهایی را بیان کرد، بدون هیچ ابهام این پیشنهاد شغلی را رد کنید، زیرا او با اطمینان می گوید در این نقش هیچ رضایت شغلی وجود نخواهد داشت.
4⃣ مدام نیروی کار شرکت عوض میشود
تعویض پی در پی نیروی کار در یک شرکت اصلاً نشانهی خوبی نیست؛ خصوصاً اگر کسب و کار تازه تأسیسی نباشد. این مسئله نشانهی ضعف مدیریت یا فرهنگ کاری اشتباه است.
5⃣ کارفرما توجهی به اهداف بلندمدت شغلی شما ندارد
برای کارمندان جوان، داشتن یک برنامهی بلندمدت شغلی اهمیت زیادی دارد. شاید بهتر باشد از مصاحبه کننده بپرسید "دستاوردهای این شغل را در یک سال آینده چطور ارزیابی می کنید؟". اگر او پاسخ کاملی به سؤالات شما نداد و نتوانست جایگاه شغلی را متفاوت ترسیم کند، باید بدانید این نقش به جایی نمی رسد.
👈 اگر به دنبال شغل جدیدی هستید باید تصمیمی هوشمندانه اتخاذ کنید. البته انتخاب شغل نامناسب مزیتی هم دارد؛ شغل نامناسب میتواند تجربهی خوبی در اختیارتان قرار دهد تا بدانید در آینده باید به دنبال چه شغلهایی باشید. اگر هم اکنون در یک موقعیت شغلی هستید که چندان جالب نیست، نگران نباشید و آن را یک تجربهی ارزشمند بدانید.
📍 @organizationb ™
🅱 وقتی انگیزه نداریم چه کنیم؟!
همه افراد در موقعیتهای مختلفی از زندگیشان دچار بیانگیزگی شدهاند. ازدستدادن انگیزه میتواند دلایل زیادی مانند خستگی یا اضطراب داشته باشد. شناسایی علت اصلی بیانگیزگی راز غلبه بر آن است. در این مقاله، خواهیم خواند که وقتی انگیزه نداریم چه کنیم.
🔺قورباغه را قورت ندهید!
ایده قورتدادن قورباغه از کتاب «قورباغه را قورت بده» نوشته برایان تریسی یعنی انجام کاری که در ابتدا کمترین انگیزه را برای انجام آن دارید. این کار میتواند راهبردی عالی باشد اما اگر احساس ضعف میکنید، تلاش برای انجام سختترین کارتان در ابتدای روز میتواند منجر به بلندنشدن شما از رختخواب شود.
از خودتان بپرسید «در حال حاضر سازندهترین کاری که در حد توان من است چیست؟»
🔺کارهای کوچک و رضایتبخش انجام دهید
کارهایی را امتحان کنید که سریع انجام میشوند و نتیجه رضایتبخشی هم دارند. اگر وقت زیادی را صرف این کارها کنید، حواس شما را از کارهای مهمتر منحرف میکنند. صرف ۵ تا ۱۰ دقیقه از وقتتان برای انجام این نوع کارها عالی است.
🔺به خودتان سوخت برسانید
من دوست دارم روزم را با نوشیدن یک فنجان قهوه خوشمزه و باکیفیت شروع کنم، این سوختی است که انگیزه لازم را به من میدهد. شما هم امتحان کنید و ببینید چه چیزی برایتان خوب و مفید است.
🔺کار سخت را با چیزی جفت کنید که از آن لذت میبرید
اگر غمگین، بیحوصله، یا مضطرب هستید، میل شما برای مقابله با چالشی سخت یا تکمیل کاری خستهکننده بهشدت افت میکند. با اضافهکردن کمی سرگرمی به کاری که انگیزه انجام آن را ندارید، میتوانید شرایط را راحتتر کنید.
این سرگرمی میتواند هر چیزی باشد، مثلا: با دوستتان تماس بگیرید و هنگام تمیزکردن خانه، با او صحبت کنید. البته باید مطمئن شوید که سرگرمی شما عملکردتان را مختل نمیکند.
🔺خودمراقبتی را تمرین کنید
تا وقتی به خودتان اهمیت ندهید، بیانگیزه خواهید ماند. برای مراقبت از ذهن و بدن خود برنامهای تنظیم کنید. منظم ورزش کنید، بهاندازه کافی بخوابید، آب بنوشید و رژیم غذایی سالم داشته باشید.
🔺منتقد درونتان را از خودتان دور کنید
از لحظهای که متوجه میشوید انگیزهای برای انجام کاری ندارید، اولین کاری که باید انجام دهید این است که خودتان را ببخشید. مهم است که خودتان را قضاوت نکنید یا بهخاطر بیانگیزگی احساس گناه نکنید.
🔺از افراد منفینگر دوری کنید
در حال حاضر دوری از افراد منفیگرا برای شما بسیار مهم است. بودن کنار افراد بدبین و منفینگر انگیزه ما را بیشتر از قبل کاهش میدهد.
🔺موفقیت را تجسم کنید
هرچه بیشتر خودتان را در مسیر پیشرفت و رسیدن به موفقیت تجسم کنید، زودتر به آن دست خواهید یافت. چیزی که روی آن تمرکز میکنید به واقعیت شما تبدیل میشود.
🔺طوری رفتار کنید که انگار انگیزه دارید!
ممکن است بتوانید با تغییر رفتار خودتان را فریب بدهید و انگیزه بگیرید. مثلا میتوانید بهجای اینکه تمام روز با لباسخواب روی مبل بنشینید و منتظر انگیزه باشید، لباس بپوشید و حرکت کنید.
🔺در طبیعت قدم بزنید
هوای تازه، مناظر زیبا و کمی ورزش اثری آرامبخش دارد و میتواند معجزه کند و انگیزه شما را تا حد زیادی افزایش بدهد.
📍 @organizationb ™
همه افراد در موقعیتهای مختلفی از زندگیشان دچار بیانگیزگی شدهاند. ازدستدادن انگیزه میتواند دلایل زیادی مانند خستگی یا اضطراب داشته باشد. شناسایی علت اصلی بیانگیزگی راز غلبه بر آن است. در این مقاله، خواهیم خواند که وقتی انگیزه نداریم چه کنیم.
🔺قورباغه را قورت ندهید!
ایده قورتدادن قورباغه از کتاب «قورباغه را قورت بده» نوشته برایان تریسی یعنی انجام کاری که در ابتدا کمترین انگیزه را برای انجام آن دارید. این کار میتواند راهبردی عالی باشد اما اگر احساس ضعف میکنید، تلاش برای انجام سختترین کارتان در ابتدای روز میتواند منجر به بلندنشدن شما از رختخواب شود.
از خودتان بپرسید «در حال حاضر سازندهترین کاری که در حد توان من است چیست؟»
🔺کارهای کوچک و رضایتبخش انجام دهید
کارهایی را امتحان کنید که سریع انجام میشوند و نتیجه رضایتبخشی هم دارند. اگر وقت زیادی را صرف این کارها کنید، حواس شما را از کارهای مهمتر منحرف میکنند. صرف ۵ تا ۱۰ دقیقه از وقتتان برای انجام این نوع کارها عالی است.
🔺به خودتان سوخت برسانید
من دوست دارم روزم را با نوشیدن یک فنجان قهوه خوشمزه و باکیفیت شروع کنم، این سوختی است که انگیزه لازم را به من میدهد. شما هم امتحان کنید و ببینید چه چیزی برایتان خوب و مفید است.
🔺کار سخت را با چیزی جفت کنید که از آن لذت میبرید
اگر غمگین، بیحوصله، یا مضطرب هستید، میل شما برای مقابله با چالشی سخت یا تکمیل کاری خستهکننده بهشدت افت میکند. با اضافهکردن کمی سرگرمی به کاری که انگیزه انجام آن را ندارید، میتوانید شرایط را راحتتر کنید.
این سرگرمی میتواند هر چیزی باشد، مثلا: با دوستتان تماس بگیرید و هنگام تمیزکردن خانه، با او صحبت کنید. البته باید مطمئن شوید که سرگرمی شما عملکردتان را مختل نمیکند.
🔺خودمراقبتی را تمرین کنید
تا وقتی به خودتان اهمیت ندهید، بیانگیزه خواهید ماند. برای مراقبت از ذهن و بدن خود برنامهای تنظیم کنید. منظم ورزش کنید، بهاندازه کافی بخوابید، آب بنوشید و رژیم غذایی سالم داشته باشید.
🔺منتقد درونتان را از خودتان دور کنید
از لحظهای که متوجه میشوید انگیزهای برای انجام کاری ندارید، اولین کاری که باید انجام دهید این است که خودتان را ببخشید. مهم است که خودتان را قضاوت نکنید یا بهخاطر بیانگیزگی احساس گناه نکنید.
🔺از افراد منفینگر دوری کنید
در حال حاضر دوری از افراد منفیگرا برای شما بسیار مهم است. بودن کنار افراد بدبین و منفینگر انگیزه ما را بیشتر از قبل کاهش میدهد.
🔺موفقیت را تجسم کنید
هرچه بیشتر خودتان را در مسیر پیشرفت و رسیدن به موفقیت تجسم کنید، زودتر به آن دست خواهید یافت. چیزی که روی آن تمرکز میکنید به واقعیت شما تبدیل میشود.
🔺طوری رفتار کنید که انگار انگیزه دارید!
ممکن است بتوانید با تغییر رفتار خودتان را فریب بدهید و انگیزه بگیرید. مثلا میتوانید بهجای اینکه تمام روز با لباسخواب روی مبل بنشینید و منتظر انگیزه باشید، لباس بپوشید و حرکت کنید.
🔺در طبیعت قدم بزنید
هوای تازه، مناظر زیبا و کمی ورزش اثری آرامبخش دارد و میتواند معجزه کند و انگیزه شما را تا حد زیادی افزایش بدهد.
📍 @organizationb ™
🅱پیامدهای ناکامی چگونه بروز میکند؟
انگیزهھا چراھای رفتاری ھستند که باعث آغاز و ادامه فعالیت می شوند.در این میان واژه نیاز مترادف با انگیزه بکار می رود چرا که نیاز میتواند مانند انگیزه فرد را وادار به عمل کند.
💢 انگیزه در ۲ صورت تغییر می کند:
⇦ الف: ارضای نیاز:
به عقیده آبراھام مزلو وقتی نیاز ارضاء می شود دیگر انگیزاننده رفتار نیست و نیاز رقابت کننده دیگری که اینک قویتر است جانشین آن می شود.
⇦ ب: ممانعت از ارضای نیاز:
وقتی ارضای یک نیاز با مانع روبرو شود شخص ممکن است به رفتار انطباقی دست بزند. تا رفتاری بیابد که تحقق ھدف او را میسر سازد. این رفتارھا ممکن است کاملاً عقلایی باشد.
💢 اَشکال بروز پیامدهای ناکامی:
بی نتیجه شدن تلاش در راه حصول ھدف را ناکامی گویند. پیامدھای ناکامی میتواند به اشکال زیر بروز نماید:
⓵ پرخاشگری:
که می تواند مستقیماً متوجه عامل ناکامی شود یا غیر مستقیم عوامل دیگر را ھدف قرار دھد. مثلاً اگر کارمندی از رییس خود که عامل ناکامی وی می باشد بترسد و نتواند مستقیماً اورا مورد پرخاشگری قرار دھد در نتیجه عوامل دیگر مثل ھمسر و فرزندان خود را مورد ناسزا و پرخاش قرار میدھد.
⓶ دلیل تراشی:
به زبان ساده به معنی بھانه تراشی است. مثلاً فرد ممکن است در مقابل ناتوانی خود در تحقق یک ھدف خاص کسی دیگر را سرزنش کند.
⓷ بازگشت:
به رفتار کودکانه و خیلی ابتدایی بازگشت کردن. شخصی که نمیتواند اتومبیل خود را روشن کند شروع به لگد زدن به آن می کند.
⓸ تثبیت:
ھنگامی بوجود می آید که شخص الگوی رفتاری خاصی را با اینکه ناکام شده و به تجربه دریافته است که این رفتار نمی تواند مشکلی را حل کند به کرات از خود ظاھر می سازد. تحقیقات نشان داده تنبیه گاھی منجر به از بین رفتن عادات می شود و گاھی باعث تقویت و تثبیت رفتار می گردد.
⓹ تسلیم:
تسلیم، لاقیدی و بی تفاوتی ھنگامی بوجود می آید که شخص پس از ناکامی طولانی از واقعیت و منشاء ناکامی کناره گیری می کند که بر اثر نا امیدی است.
💢 ناهماهنگی شناختی:
ناھماھنگی شناختی زمانی رخ می دھد که ادراکات مرتبط با ھم در ستیز و تعارض باشند. این وضعیت باعث بروز تنش می گردد و منجر به بروز رفتار غیر عقلایی می شود. در این وضعیت فرد سعی می کند با تعدیل یکی از معرفت ھای ناموافق، تنش را کاھش دھد .مثلاً افراد سیگاری در مقایسه با افراد غیرسیگاری کمتر باور می کنند که بین استعمال سیگار و سرطان ھا رابطه وجود دارد. چون دیدگاه آن ھا از سیگار با دیدگاه دیگران از سیگار ناموافق است.
📍 @organizationb ™
انگیزهھا چراھای رفتاری ھستند که باعث آغاز و ادامه فعالیت می شوند.در این میان واژه نیاز مترادف با انگیزه بکار می رود چرا که نیاز میتواند مانند انگیزه فرد را وادار به عمل کند.
💢 انگیزه در ۲ صورت تغییر می کند:
⇦ الف: ارضای نیاز:
به عقیده آبراھام مزلو وقتی نیاز ارضاء می شود دیگر انگیزاننده رفتار نیست و نیاز رقابت کننده دیگری که اینک قویتر است جانشین آن می شود.
⇦ ب: ممانعت از ارضای نیاز:
وقتی ارضای یک نیاز با مانع روبرو شود شخص ممکن است به رفتار انطباقی دست بزند. تا رفتاری بیابد که تحقق ھدف او را میسر سازد. این رفتارھا ممکن است کاملاً عقلایی باشد.
💢 اَشکال بروز پیامدهای ناکامی:
بی نتیجه شدن تلاش در راه حصول ھدف را ناکامی گویند. پیامدھای ناکامی میتواند به اشکال زیر بروز نماید:
⓵ پرخاشگری:
که می تواند مستقیماً متوجه عامل ناکامی شود یا غیر مستقیم عوامل دیگر را ھدف قرار دھد. مثلاً اگر کارمندی از رییس خود که عامل ناکامی وی می باشد بترسد و نتواند مستقیماً اورا مورد پرخاشگری قرار دھد در نتیجه عوامل دیگر مثل ھمسر و فرزندان خود را مورد ناسزا و پرخاش قرار میدھد.
⓶ دلیل تراشی:
به زبان ساده به معنی بھانه تراشی است. مثلاً فرد ممکن است در مقابل ناتوانی خود در تحقق یک ھدف خاص کسی دیگر را سرزنش کند.
⓷ بازگشت:
به رفتار کودکانه و خیلی ابتدایی بازگشت کردن. شخصی که نمیتواند اتومبیل خود را روشن کند شروع به لگد زدن به آن می کند.
⓸ تثبیت:
ھنگامی بوجود می آید که شخص الگوی رفتاری خاصی را با اینکه ناکام شده و به تجربه دریافته است که این رفتار نمی تواند مشکلی را حل کند به کرات از خود ظاھر می سازد. تحقیقات نشان داده تنبیه گاھی منجر به از بین رفتن عادات می شود و گاھی باعث تقویت و تثبیت رفتار می گردد.
⓹ تسلیم:
تسلیم، لاقیدی و بی تفاوتی ھنگامی بوجود می آید که شخص پس از ناکامی طولانی از واقعیت و منشاء ناکامی کناره گیری می کند که بر اثر نا امیدی است.
💢 ناهماهنگی شناختی:
ناھماھنگی شناختی زمانی رخ می دھد که ادراکات مرتبط با ھم در ستیز و تعارض باشند. این وضعیت باعث بروز تنش می گردد و منجر به بروز رفتار غیر عقلایی می شود. در این وضعیت فرد سعی می کند با تعدیل یکی از معرفت ھای ناموافق، تنش را کاھش دھد .مثلاً افراد سیگاری در مقایسه با افراد غیرسیگاری کمتر باور می کنند که بین استعمال سیگار و سرطان ھا رابطه وجود دارد. چون دیدگاه آن ھا از سیگار با دیدگاه دیگران از سیگار ناموافق است.
📍 @organizationb ™
🅱عدم تناسب شغل با ویژگی های شخصیتی، میتواند شما را بیمار کند
🔸فرسودگی شغلی نوعی استرس روانی است که با خستگی مفرط، بیانگیزگی، بیاشتیاقی، و احساس بی اثر بودن شناخته می شود و در نتیجه عوامل متعددی نظیر مشکلات حرفه ای و استرسزا، کمال گرایی، و فشار کاری زیاد پدید می آید و ممکن است نتایج حرفه ای (مثل کاهش بازده)، یا جسمانی (مثل افزایش استرس و مشکلات قلبی عروقی) مختلفی در بر داشته باشد.
🔸اما رنج بردن کارکنان از فرسودگی شغلی لزوماً به معنای نارضایتی آنها از مسائلی نظیر داشتن یک رئیس بد، فشار کاری زیاد، یا فرهنگ ضعیف شرکت نیست. در واقع این مشکل می تواند ریشههای عمیقتری داشته باشد.
محققان در پژوهشی با بررسی پاسخ های ۹۷ زن در بازه سنی ۲۲ تا ۶۲ سال متوجه شده اند زمانی میان نیازهای ناخودآگاه فرد و الزامات شغل وی ناسازگاری وجود داشته باشد نیز ممکن است فرد دچار فرسودگی شود.
🔸وقتی نیاز های ناخودآگاه فرد با مشخصات و ویژگی های مورد نیاز موقعیت شغلی او همخوان نباشند، پدیده ای تحت عنوان «ناهمخوانی محیطی» رخ می دهد که اصلی ترین علت فرسودگی شغلی و از دست رفتن انگیزه به حساب می آید.
🔸به عنوان نمونه، کارمندی را در نظر بگیرید که با روحیه ای برونگرا، به تعاملات انسانی علاقه ای وصف ناشدنی دارد اما نیاز او در شغل فعلی اش برآورده نشده است، چرا که مجبور است مدام پشت میزش بنشیند و به صورت انفرادی به کارش مشغول باشد.
🔸از سوی دیگر، کارمند دیگری را در نظر بگیرید که وظیفه اش مدیریت کردن یک تیم و ترتیب دادن ارائه ها و سخنرانی های مختلف است، اما ترجیح می دهد مسئولیت فرد دیگری بر عهده اش نباشد، روی پروژه های انفرادی کار کند و کسی مزاحمش نشود.
◀️ چرا کارفرما ها باید به این نکته توجه کنند؟
مدیران ممکن است در فرایند استخدامی خود از این حقیقت غافل شوند که عدم تناسب فرد و محیط می تواند به رنجش و فرسودگی احساسی و حتی جسمانی او بیانجامد. به این ترتیب هنگام پر کردن یک موقعیت شغلی خالی، نباید صرفاً به رزومه فرد توجه کرد، بلکه باید از دیگر زوایای وجودی او نیز آگاه شد.
◀️ قدرت بیش از اندازه میتواند به فرسودگی جسمانی بیانجامد
محققان این پژوهش «انگیزهی قدرت» را نیاز به مسئولیت داشتن و اثرگذاری بر شرکت تعریف کرده اند. با این تعریف، وقتی مسئولیتهای شغلی به نسبت خواستههای غیرمستقیم خودِ فرد، قدرت بیش از اندازهای برای او به ارمغان بیاورند، ظهور نشانه های جسمانی فرسودگی در وی افزایش می یابد؛ از جمله سردرد، درد در قفسه ی سینه، تنگی نفس و غیره). به این ترتیب می توان گفت مضرات فرسودگی شغلی به هیچ عنوان به نارضایتی روانی از آن ختم نمیشود.
📍 @organizationb ™
🔸فرسودگی شغلی نوعی استرس روانی است که با خستگی مفرط، بیانگیزگی، بیاشتیاقی، و احساس بی اثر بودن شناخته می شود و در نتیجه عوامل متعددی نظیر مشکلات حرفه ای و استرسزا، کمال گرایی، و فشار کاری زیاد پدید می آید و ممکن است نتایج حرفه ای (مثل کاهش بازده)، یا جسمانی (مثل افزایش استرس و مشکلات قلبی عروقی) مختلفی در بر داشته باشد.
🔸اما رنج بردن کارکنان از فرسودگی شغلی لزوماً به معنای نارضایتی آنها از مسائلی نظیر داشتن یک رئیس بد، فشار کاری زیاد، یا فرهنگ ضعیف شرکت نیست. در واقع این مشکل می تواند ریشههای عمیقتری داشته باشد.
محققان در پژوهشی با بررسی پاسخ های ۹۷ زن در بازه سنی ۲۲ تا ۶۲ سال متوجه شده اند زمانی میان نیازهای ناخودآگاه فرد و الزامات شغل وی ناسازگاری وجود داشته باشد نیز ممکن است فرد دچار فرسودگی شود.
🔸وقتی نیاز های ناخودآگاه فرد با مشخصات و ویژگی های مورد نیاز موقعیت شغلی او همخوان نباشند، پدیده ای تحت عنوان «ناهمخوانی محیطی» رخ می دهد که اصلی ترین علت فرسودگی شغلی و از دست رفتن انگیزه به حساب می آید.
🔸به عنوان نمونه، کارمندی را در نظر بگیرید که با روحیه ای برونگرا، به تعاملات انسانی علاقه ای وصف ناشدنی دارد اما نیاز او در شغل فعلی اش برآورده نشده است، چرا که مجبور است مدام پشت میزش بنشیند و به صورت انفرادی به کارش مشغول باشد.
🔸از سوی دیگر، کارمند دیگری را در نظر بگیرید که وظیفه اش مدیریت کردن یک تیم و ترتیب دادن ارائه ها و سخنرانی های مختلف است، اما ترجیح می دهد مسئولیت فرد دیگری بر عهده اش نباشد، روی پروژه های انفرادی کار کند و کسی مزاحمش نشود.
◀️ چرا کارفرما ها باید به این نکته توجه کنند؟
مدیران ممکن است در فرایند استخدامی خود از این حقیقت غافل شوند که عدم تناسب فرد و محیط می تواند به رنجش و فرسودگی احساسی و حتی جسمانی او بیانجامد. به این ترتیب هنگام پر کردن یک موقعیت شغلی خالی، نباید صرفاً به رزومه فرد توجه کرد، بلکه باید از دیگر زوایای وجودی او نیز آگاه شد.
◀️ قدرت بیش از اندازه میتواند به فرسودگی جسمانی بیانجامد
محققان این پژوهش «انگیزهی قدرت» را نیاز به مسئولیت داشتن و اثرگذاری بر شرکت تعریف کرده اند. با این تعریف، وقتی مسئولیتهای شغلی به نسبت خواستههای غیرمستقیم خودِ فرد، قدرت بیش از اندازهای برای او به ارمغان بیاورند، ظهور نشانه های جسمانی فرسودگی در وی افزایش می یابد؛ از جمله سردرد، درد در قفسه ی سینه، تنگی نفس و غیره). به این ترتیب می توان گفت مضرات فرسودگی شغلی به هیچ عنوان به نارضایتی روانی از آن ختم نمیشود.
📍 @organizationb ™
🅱مقابله به مثل، مهمترین مفهوم انگیزش کارکنان!
🔸از آغاز علم اقتصاد، چنین تصور میشد که انسانها خودخواه، محاسبهگر، منطقی و آگاه هستند و همیشه از هوش خود برای پیگیری بهترین گزینه موجود در تصمیمگیریهایشان بهره میبرند.
در طرف مقابل، اگر کنترل نشوند یا گزینهای منافعشان را تحقق نبخشد، تنبل و نافرمان میشوند. اما شواهد نشان میدهد که این نگاه اقتصادی و منطقی به کارکنان، در شرایط بسیاری نقض میشود.
🔸کارکنان واقعی (انسانهای واقعی) بارها و بارها برخلاف پیشبینی مدلهای منطقی رفتار میکنند. با آگاهی از خطرات جدی سیگار، بسیاری از آنها در برنامههای ترک سیگار شرکتها حضور مییابند و بسیاری از آنها هم این برنامه را رها میکنند. بسیاری از آنها نه به دنبال پول بیشتر، بلکه برای معنای بیشتر کارشان را ترک میکنند. به جای سبزیجات، کیک و شیرینی میخورند. ورزش نمیکنند.
🔸شاید آنها در کتابها اقتصاددان، محاسبهگر و قابل برنامهریزی تلقی شوند، اما به گفته ریچارد تیلر، برنده جایزه نوبل اقتصاد «انسان به همان احمقی است که همیشه بوده است؛ دقیقا مثل یک انسان!»
🔸آنچه در مدلهای عقلانیت و منطقی نادیده گرفته شده، این است که کارکنانی که استخدام میکنیم، نوادگان کسانی هستند که هزاران سال قبل در گروههای کوچک زندگی میکردند و از خطرات مختلفی مانند آبوهوا، حوادث، قحطی، حیوانات درنده و دشمنان خود جان سالم به در بردهاند. «جمجمههای مدرن ما خانه یک مغز عصر حجر است.» مغزهای ما کامپیوترهای بسیار پیچیدهای هستند که با دقت برای مشکلاتی طراحی شدهاند که نیاکانمان با آنها مواجه بودند.»
🔸در دوران پیش از تاریخ، افرادی موفقتر بودند که با دیگر افراد همکاری میکردند (افرادی که نگران و مراقبشان بودند). آنهایی که تصمیم به زندگی انفرادی یا بدتر از آن، همکاری با افراد خائن یا خودخواه میگرفتند، به طور جدی خطر مرگ تهدیدشان میکرد. واقعیت تلخ این است که تکرار این شرایط طی نسلهای طولانی باعث شده است که مغز ما نیز به این شیوه تکامل یابد.
🔸به طور ساده، فرض "نظریه انسان متقابل" این است که افراد اقدام به مقابله به مثل میکنند. آنها هر چه دریافت کنند، پس میدهند. خوبی را با خوبی و بدی را با بدی جواب میدهند؛ مانند بومرنگ. اگر یکی از همکاران برای شما ناهار میخرد، تا زمانی که این اقدام او را جبران نکنید، حس خوبی نخواهید داشت. اگر کسی با خوبی با شما رفتار کند، رفتار خوبی با او خواهید داشت. اگر از اعتمادتان سوءاستفاده کند، مقابله یا ترک ارتباط میکنید.
🔸از آنجا که مقابله بهمثل، یکی از بنیادیترین انعکاسهای طبیعت بشر است، مهمترین مفهومی است که هر مدیر برای انگیزش کارکنانش باید آن را بشناسد. مشارکت کارکنان، سختکوشی آنها در قبال تلاشهایی است که شرکت برای بهبود تجربه و کیفیت شرایط کار آنها پدید آورده است.
🔸اگر کارکنان صرفا مهرهها و چرخدندههایی در ماشین شرکت بودند و دیدگاه اقتصادی و عقلانیت درست بود، به طور دائم به دنبال شغلهای بهتر و پردرآمدتر میرفتند. اما در واقعیت، افراد وفاداری زیادی به کارفرمایان خود نشان میدهند؛ حتی اگر به بهای از دست دادن فرصتهای دیگر تمام شود. آنها فقط زمانی وفاداری نخواهند داشت که باور کنند رؤسایشان از وفاداری آنها سوءاستفاده میکنند.
📍 @organizationb ™
🔸از آغاز علم اقتصاد، چنین تصور میشد که انسانها خودخواه، محاسبهگر، منطقی و آگاه هستند و همیشه از هوش خود برای پیگیری بهترین گزینه موجود در تصمیمگیریهایشان بهره میبرند.
در طرف مقابل، اگر کنترل نشوند یا گزینهای منافعشان را تحقق نبخشد، تنبل و نافرمان میشوند. اما شواهد نشان میدهد که این نگاه اقتصادی و منطقی به کارکنان، در شرایط بسیاری نقض میشود.
🔸کارکنان واقعی (انسانهای واقعی) بارها و بارها برخلاف پیشبینی مدلهای منطقی رفتار میکنند. با آگاهی از خطرات جدی سیگار، بسیاری از آنها در برنامههای ترک سیگار شرکتها حضور مییابند و بسیاری از آنها هم این برنامه را رها میکنند. بسیاری از آنها نه به دنبال پول بیشتر، بلکه برای معنای بیشتر کارشان را ترک میکنند. به جای سبزیجات، کیک و شیرینی میخورند. ورزش نمیکنند.
🔸شاید آنها در کتابها اقتصاددان، محاسبهگر و قابل برنامهریزی تلقی شوند، اما به گفته ریچارد تیلر، برنده جایزه نوبل اقتصاد «انسان به همان احمقی است که همیشه بوده است؛ دقیقا مثل یک انسان!»
🔸آنچه در مدلهای عقلانیت و منطقی نادیده گرفته شده، این است که کارکنانی که استخدام میکنیم، نوادگان کسانی هستند که هزاران سال قبل در گروههای کوچک زندگی میکردند و از خطرات مختلفی مانند آبوهوا، حوادث، قحطی، حیوانات درنده و دشمنان خود جان سالم به در بردهاند. «جمجمههای مدرن ما خانه یک مغز عصر حجر است.» مغزهای ما کامپیوترهای بسیار پیچیدهای هستند که با دقت برای مشکلاتی طراحی شدهاند که نیاکانمان با آنها مواجه بودند.»
🔸در دوران پیش از تاریخ، افرادی موفقتر بودند که با دیگر افراد همکاری میکردند (افرادی که نگران و مراقبشان بودند). آنهایی که تصمیم به زندگی انفرادی یا بدتر از آن، همکاری با افراد خائن یا خودخواه میگرفتند، به طور جدی خطر مرگ تهدیدشان میکرد. واقعیت تلخ این است که تکرار این شرایط طی نسلهای طولانی باعث شده است که مغز ما نیز به این شیوه تکامل یابد.
🔸به طور ساده، فرض "نظریه انسان متقابل" این است که افراد اقدام به مقابله به مثل میکنند. آنها هر چه دریافت کنند، پس میدهند. خوبی را با خوبی و بدی را با بدی جواب میدهند؛ مانند بومرنگ. اگر یکی از همکاران برای شما ناهار میخرد، تا زمانی که این اقدام او را جبران نکنید، حس خوبی نخواهید داشت. اگر کسی با خوبی با شما رفتار کند، رفتار خوبی با او خواهید داشت. اگر از اعتمادتان سوءاستفاده کند، مقابله یا ترک ارتباط میکنید.
🔸از آنجا که مقابله بهمثل، یکی از بنیادیترین انعکاسهای طبیعت بشر است، مهمترین مفهومی است که هر مدیر برای انگیزش کارکنانش باید آن را بشناسد. مشارکت کارکنان، سختکوشی آنها در قبال تلاشهایی است که شرکت برای بهبود تجربه و کیفیت شرایط کار آنها پدید آورده است.
🔸اگر کارکنان صرفا مهرهها و چرخدندههایی در ماشین شرکت بودند و دیدگاه اقتصادی و عقلانیت درست بود، به طور دائم به دنبال شغلهای بهتر و پردرآمدتر میرفتند. اما در واقعیت، افراد وفاداری زیادی به کارفرمایان خود نشان میدهند؛ حتی اگر به بهای از دست دادن فرصتهای دیگر تمام شود. آنها فقط زمانی وفاداری نخواهند داشت که باور کنند رؤسایشان از وفاداری آنها سوءاستفاده میکنند.
📍 @organizationb ™
🅱با اصول و آداب معاشرت در محیط کار آشنا شوید
درست است که حالا اغلب محیطهای کاری دیگر آن فضای خشک و رسمی سابق را ندارند، اما بعضی از آداب محیطهای کاری هیچوقت تاریخ انقضا ندارند. این آداب گاهی نکات جزئیای هستند که ممکن است از آنها غفلت شود، اما رعایت نکردن همین نکات به ظاهر جزئی ما را به شخصی بینزاکت، بیملاحظه، غیر حرفه ای و حتی غیرقابلتحمل در نزد همکارانمان تبدیل میکند.
🔺پشت میزتان غذا نخورید
در یک فضای تنگ و محدود، کمترین بویی چند برابر به نظر می رسد، بنابراین وقتی میخواهید پشت میزتان غذا یا خوراکی ای بخورید، حتماً بوی آن را در نظر داشته باشید.
🔺وقتی مریض میشوید سر کار نروید
این لطف را در حق همکاران تان بکنید و میکروبهایتان را به آن ها انتقال ندهید. اگر هم لازم است که کار کنید، در صورت امکان، از خانه کار کنید.
🔺تلفنهای شخصیتان را در محیط کار محدود کنید
صحبت های شما با دوستتان درباره مهمانی آخر هفته اش هیچ سنخیتی با محیط کار ندارد. در ساعات کاری تا جایی که ممکن است از تماسهای شخصی خودداری کنید.
🔺خودتان مشکل سر و صدا را حل کنید
اگر اتاق جداگانه ندارید و تلفنهای کاری همکارانتان حواس شما را پرت می کند، به خاطر داشته باشید که احتمالاً کسی قصد اذیت کردن شما را ندارد. بنابراین سعی کنید شرایط را درک کنید و با گذاشتن یک هدفون در گوش هایتان، سروصدای محیط را برای خودتان کم کنید.
🔺منبع آلودگی صوتی نباشید
زمانی که میخواهید ویدئویی در گوشیتان تماشا کنید یا آهنگی با آن گوش دهید، حتماً از هدفون استفاده کنید و پیش از پخش ویدئو یا آهنگ از وصل بودن هدفون مطمئن شوید.
🔺در زدن را فراموش نکنید
تصور کنید در حالی که به شدت درگیر کار هستید، یکباره همکارتان را وسط اتاق تان ببینید. شاید فقط یک سؤال ساده از داشته باشد، اما همان یک لحظه ای که حواستان پرت میشود، رشته افکارتان را پاره و بازدهیتان را کم میکند. بنابراین شما هم نباید این کار را با همکارانتان انجام دهید.
🔺وقت و بیوقت مزاحم همکارتان نشوید
صرف اینکه میز شما و همکارانتان کنار هم قرار گرفته دلیل نمیشود هر زمان که خواستید با آنها صحبت کنید.
🔺در جلسات کاری تلفن همراه تان را جلوی دید نگذارید
حضور تلفن همراه روی میز به همکاران نشان میدهد که همه حواستان به آنها نیست.
🔺فضول نباشید
وقتی متوجه میشوید همکارتان درگیر یک مسأله شخصی شده هرگز درباره مشکلش کنجکاوی نکنید. اگر مایل باشد خودش برایتان تعریف خواهد کرد.
🔺به آلرژی های دیگران بیاعتنا نباشید
اگر همکاران تان به عطر، گل یا غذایی آلرژی دارند، این مسأله را حتماً در نظر داشته باشید.
🔺میزتان را مرتب نگه دارید
شما با مرتب نگه داشتن میز کارتان میتوانید تواناییهایتان در سامان دادن به شرایط را نشان دهید و تصویری حرفهای از خودتان در ذهن دیگران بسازید.
🔺ادبیات حرفهای را فراموش نکنید
همیشه واضح و حرفهای صحبت کنید. اگر قصد استفاده از طنز و کنایه در حرفهایتان و بازی با کلمات را دارید، حتماً مخاطب خود را در نظر بگیرید. استانداردهای محیط کار را در پیغامهایی که برای همکارانتان میفرستید هم رعایت کنید. هم گوینده خوبی باشید و هم شنونده خوبی.
🔺خودتان را به همکاران جدیدتان معرفی کنید
به خاطر داشته باشید که حضور در یک محیط کاری جدید و ناآشنا حس ناخوشایندی دارد. بنابراین به همکار جدیدتان لبخند بزنید، مکالمه مختصری با او داشته باشید و به او پیشنهاد دهید که اگر سؤالی داشت از شما بپرسد.
🔺سراغ غذای همکارانتان نروید
به خاطر داشته باشید که فقط یخچال محل کارتان مشترک است، نه غذاهای داخل آن. علاوه بر این، اگر قصد خوردن باقیمانده غذایتان را ندارید، در یخچال رهایش نکنید.
🔺دیگران را منتظر خودتان نگذارید
سعی کنید خودتان را چند دقیقه ای زودتر به محل کار یا جلسه کاری تان برسانید.
🔺نظافت و نظم را رعایت کنید
در فضاهای مشترک، نهایت تمیزی و نظم را داشته باشید.
📍 @organizationb ™
درست است که حالا اغلب محیطهای کاری دیگر آن فضای خشک و رسمی سابق را ندارند، اما بعضی از آداب محیطهای کاری هیچوقت تاریخ انقضا ندارند. این آداب گاهی نکات جزئیای هستند که ممکن است از آنها غفلت شود، اما رعایت نکردن همین نکات به ظاهر جزئی ما را به شخصی بینزاکت، بیملاحظه، غیر حرفه ای و حتی غیرقابلتحمل در نزد همکارانمان تبدیل میکند.
🔺پشت میزتان غذا نخورید
در یک فضای تنگ و محدود، کمترین بویی چند برابر به نظر می رسد، بنابراین وقتی میخواهید پشت میزتان غذا یا خوراکی ای بخورید، حتماً بوی آن را در نظر داشته باشید.
🔺وقتی مریض میشوید سر کار نروید
این لطف را در حق همکاران تان بکنید و میکروبهایتان را به آن ها انتقال ندهید. اگر هم لازم است که کار کنید، در صورت امکان، از خانه کار کنید.
🔺تلفنهای شخصیتان را در محیط کار محدود کنید
صحبت های شما با دوستتان درباره مهمانی آخر هفته اش هیچ سنخیتی با محیط کار ندارد. در ساعات کاری تا جایی که ممکن است از تماسهای شخصی خودداری کنید.
🔺خودتان مشکل سر و صدا را حل کنید
اگر اتاق جداگانه ندارید و تلفنهای کاری همکارانتان حواس شما را پرت می کند، به خاطر داشته باشید که احتمالاً کسی قصد اذیت کردن شما را ندارد. بنابراین سعی کنید شرایط را درک کنید و با گذاشتن یک هدفون در گوش هایتان، سروصدای محیط را برای خودتان کم کنید.
🔺منبع آلودگی صوتی نباشید
زمانی که میخواهید ویدئویی در گوشیتان تماشا کنید یا آهنگی با آن گوش دهید، حتماً از هدفون استفاده کنید و پیش از پخش ویدئو یا آهنگ از وصل بودن هدفون مطمئن شوید.
🔺در زدن را فراموش نکنید
تصور کنید در حالی که به شدت درگیر کار هستید، یکباره همکارتان را وسط اتاق تان ببینید. شاید فقط یک سؤال ساده از داشته باشد، اما همان یک لحظه ای که حواستان پرت میشود، رشته افکارتان را پاره و بازدهیتان را کم میکند. بنابراین شما هم نباید این کار را با همکارانتان انجام دهید.
🔺وقت و بیوقت مزاحم همکارتان نشوید
صرف اینکه میز شما و همکارانتان کنار هم قرار گرفته دلیل نمیشود هر زمان که خواستید با آنها صحبت کنید.
🔺در جلسات کاری تلفن همراه تان را جلوی دید نگذارید
حضور تلفن همراه روی میز به همکاران نشان میدهد که همه حواستان به آنها نیست.
🔺فضول نباشید
وقتی متوجه میشوید همکارتان درگیر یک مسأله شخصی شده هرگز درباره مشکلش کنجکاوی نکنید. اگر مایل باشد خودش برایتان تعریف خواهد کرد.
🔺به آلرژی های دیگران بیاعتنا نباشید
اگر همکاران تان به عطر، گل یا غذایی آلرژی دارند، این مسأله را حتماً در نظر داشته باشید.
🔺میزتان را مرتب نگه دارید
شما با مرتب نگه داشتن میز کارتان میتوانید تواناییهایتان در سامان دادن به شرایط را نشان دهید و تصویری حرفهای از خودتان در ذهن دیگران بسازید.
🔺ادبیات حرفهای را فراموش نکنید
همیشه واضح و حرفهای صحبت کنید. اگر قصد استفاده از طنز و کنایه در حرفهایتان و بازی با کلمات را دارید، حتماً مخاطب خود را در نظر بگیرید. استانداردهای محیط کار را در پیغامهایی که برای همکارانتان میفرستید هم رعایت کنید. هم گوینده خوبی باشید و هم شنونده خوبی.
🔺خودتان را به همکاران جدیدتان معرفی کنید
به خاطر داشته باشید که حضور در یک محیط کاری جدید و ناآشنا حس ناخوشایندی دارد. بنابراین به همکار جدیدتان لبخند بزنید، مکالمه مختصری با او داشته باشید و به او پیشنهاد دهید که اگر سؤالی داشت از شما بپرسد.
🔺سراغ غذای همکارانتان نروید
به خاطر داشته باشید که فقط یخچال محل کارتان مشترک است، نه غذاهای داخل آن. علاوه بر این، اگر قصد خوردن باقیمانده غذایتان را ندارید، در یخچال رهایش نکنید.
🔺دیگران را منتظر خودتان نگذارید
سعی کنید خودتان را چند دقیقه ای زودتر به محل کار یا جلسه کاری تان برسانید.
🔺نظافت و نظم را رعایت کنید
در فضاهای مشترک، نهایت تمیزی و نظم را داشته باشید.
📍 @organizationb ™
🅱پاسخهای کوتاه و هوشمندانه بیل گیتس برای رایجترین سوالات در مصاحبههای شغلی
🔸«بیل گیتس»، مرد نامآشنای حوزه فناوری تاکنون هزاران نفر را در شرکت مایکروسافت و «بنیاد بیل و ملیندا گیتس» استخدام کرده است. او به خوبی میداند که چگونه افراد موردنیاز خود را برای پستهای شغلی موردنظرش گزینش کند. اگر روزی ورق برگردد و بیل گیتس بخواهد در شرکتی استخدام شود، چگونه به سوالات مرسوم مصاحبه شغلی پاسخ خواهد داد؟
🔸«استفان کاری» مجری شبکه «NBA » طی مصاحبهای جالب، از بیل گیتس خواست تا نقش یک مهندس نرمافزار ارشد را بازی کند که میخواهد در مایکروسافت استخدام شود و حالا در جلسه مصاحبه استخدامی حاضر شده است. بیشک پاسخهای وی میتواند درسهای ارزشمندی برای فارغ التحصیلان دانشگاه و جوانان متخصص جویای کار به همراه داشته باشد.
سوال اول استفان کاری: «چرا باید شما را استخدام کنیم؟»
◀️ بیل گیتس:
«میتوانم برنامههای نرم افزاری را فراتر از آنچه در هر کلاس آموزشی که در آن شرکت کردهام، بنویسم. فکر میکنم با گذشت زمان تواناییهایم رشد کرده است.
فکر میکنم میتوانم با سایرین خیلی خوب کار کنم. ممکن است کمی از کدنویسی بقیه انتقاد کنم، اما در کل دوست دارم در یک تیم کاری فعالیت داشته باشم. اهداف بلند پروازانه را دوست دارم. دوست دارم به این موضوع فکر کنم که چگونه میتوان آینده را پیش بینی کرد. نرم افزار عالی است و میخواهم درگیر چنین حوزهای شوم.»
👈 اشتیاق بیل گیتس برای فعالیت در پست شغلی مربوطه، به شدت در جملاتی که به زبان آورده به چشم میخورد و مشهود است. او فراتر از آنچه در کلاسهای آموزشی آموخته، عمل میکند و نشان میدهد که عاشق کار خودش است.
همچنین به مصاحبه شونده میگوید که برای کار گروهی مشکلی ندارد. وقتی بیل گیتس به صراحت میگوید «نرم افزار عالی است.» این جمله همچون تیری است که از کمان رها میشود و به هدف میخورد.
سوال دوم استفان کاری: «نقاط قوت و ضعف خودتان را مطرح کنید؟ چگونه در کار گروهی با چنین نقاط قوت و ضعفی ظاهر میشوید؟»
◀️ بیل گیتس:
«خب، من شیفته موقعیت شغلی هستم که در آن محصولی را توسعه میدهید و درباره ویژگیهایی که محصول باید داشته باشد، هم اندیشی میکنید.
تاریخ صنعت را دنبال میکنم و درباره اشتباهاتی که در طول تاریخ رخ داده نیز مطالعه کردم. بنابراین در تعریف و توسعه محصول، بسیار قوی هستم.
اگر گروه کاری دارید که به مشتریان، فروش و بازاریابی میپردازد، من شاید نتوانم نقش موثری در آن تیم کاری داشته باشم؛ اما از کار کردن با آنها لذت میبرم.»
👈 بیل گیتس در پاسخ 30 ثانیهای دقیقا مشخص کرد که به دنبال کار بازاریابی یا فروش نیست.
بیل گیتس با گفتن اینکه دوست دارد درباره صنعت مطالعه کند و از اشتباهات گذشته درس بگیرد، به مصاحبه کننده یادآوری میکند که به آموزش و یادگیری اهمیت میدهد.
سوال سوم استفان کاری: «انتظارات مالی شما برای این شغل به چه صورتی است؟»
◀️ بیل گیتس:
«فکر میکنم این شرکت آینده خوبی داشته باشد و میتوانم ریسک کنم. بنابراین ترجیح میدهم به جای دریافت حقوق بالا، گزینه خرید سهام را در انتخاب کنم.
شنیدهام برخی شرکتها حقوق بالایی پرداخت میکنند. اما من برخورد منصفانهای دارم و روی گزینههای دیگر فکر میکنم.»
👈 با وجودی که گزینه دریافت سهام به جای حقوق بیشتر، یک تصمیم کاملا شخصی است ولی بیل گیتس با انتخابی که مطرح میکند نشان میدهد که اهل ریسک کردن است و به خوبی نشان میدهد که آینده شرکت برایش مهم است.
📍 @organizationb ™
🔸«بیل گیتس»، مرد نامآشنای حوزه فناوری تاکنون هزاران نفر را در شرکت مایکروسافت و «بنیاد بیل و ملیندا گیتس» استخدام کرده است. او به خوبی میداند که چگونه افراد موردنیاز خود را برای پستهای شغلی موردنظرش گزینش کند. اگر روزی ورق برگردد و بیل گیتس بخواهد در شرکتی استخدام شود، چگونه به سوالات مرسوم مصاحبه شغلی پاسخ خواهد داد؟
🔸«استفان کاری» مجری شبکه «NBA » طی مصاحبهای جالب، از بیل گیتس خواست تا نقش یک مهندس نرمافزار ارشد را بازی کند که میخواهد در مایکروسافت استخدام شود و حالا در جلسه مصاحبه استخدامی حاضر شده است. بیشک پاسخهای وی میتواند درسهای ارزشمندی برای فارغ التحصیلان دانشگاه و جوانان متخصص جویای کار به همراه داشته باشد.
سوال اول استفان کاری: «چرا باید شما را استخدام کنیم؟»
◀️ بیل گیتس:
«میتوانم برنامههای نرم افزاری را فراتر از آنچه در هر کلاس آموزشی که در آن شرکت کردهام، بنویسم. فکر میکنم با گذشت زمان تواناییهایم رشد کرده است.
فکر میکنم میتوانم با سایرین خیلی خوب کار کنم. ممکن است کمی از کدنویسی بقیه انتقاد کنم، اما در کل دوست دارم در یک تیم کاری فعالیت داشته باشم. اهداف بلند پروازانه را دوست دارم. دوست دارم به این موضوع فکر کنم که چگونه میتوان آینده را پیش بینی کرد. نرم افزار عالی است و میخواهم درگیر چنین حوزهای شوم.»
👈 اشتیاق بیل گیتس برای فعالیت در پست شغلی مربوطه، به شدت در جملاتی که به زبان آورده به چشم میخورد و مشهود است. او فراتر از آنچه در کلاسهای آموزشی آموخته، عمل میکند و نشان میدهد که عاشق کار خودش است.
همچنین به مصاحبه شونده میگوید که برای کار گروهی مشکلی ندارد. وقتی بیل گیتس به صراحت میگوید «نرم افزار عالی است.» این جمله همچون تیری است که از کمان رها میشود و به هدف میخورد.
سوال دوم استفان کاری: «نقاط قوت و ضعف خودتان را مطرح کنید؟ چگونه در کار گروهی با چنین نقاط قوت و ضعفی ظاهر میشوید؟»
◀️ بیل گیتس:
«خب، من شیفته موقعیت شغلی هستم که در آن محصولی را توسعه میدهید و درباره ویژگیهایی که محصول باید داشته باشد، هم اندیشی میکنید.
تاریخ صنعت را دنبال میکنم و درباره اشتباهاتی که در طول تاریخ رخ داده نیز مطالعه کردم. بنابراین در تعریف و توسعه محصول، بسیار قوی هستم.
اگر گروه کاری دارید که به مشتریان، فروش و بازاریابی میپردازد، من شاید نتوانم نقش موثری در آن تیم کاری داشته باشم؛ اما از کار کردن با آنها لذت میبرم.»
👈 بیل گیتس در پاسخ 30 ثانیهای دقیقا مشخص کرد که به دنبال کار بازاریابی یا فروش نیست.
بیل گیتس با گفتن اینکه دوست دارد درباره صنعت مطالعه کند و از اشتباهات گذشته درس بگیرد، به مصاحبه کننده یادآوری میکند که به آموزش و یادگیری اهمیت میدهد.
سوال سوم استفان کاری: «انتظارات مالی شما برای این شغل به چه صورتی است؟»
◀️ بیل گیتس:
«فکر میکنم این شرکت آینده خوبی داشته باشد و میتوانم ریسک کنم. بنابراین ترجیح میدهم به جای دریافت حقوق بالا، گزینه خرید سهام را در انتخاب کنم.
شنیدهام برخی شرکتها حقوق بالایی پرداخت میکنند. اما من برخورد منصفانهای دارم و روی گزینههای دیگر فکر میکنم.»
👈 با وجودی که گزینه دریافت سهام به جای حقوق بیشتر، یک تصمیم کاملا شخصی است ولی بیل گیتس با انتخابی که مطرح میکند نشان میدهد که اهل ریسک کردن است و به خوبی نشان میدهد که آینده شرکت برایش مهم است.
📍 @organizationb ™
🅱برای پیشرفت در کار لازم نیست حتما عوضی باشید!
🔸حین آماده شدن برای ورود به بازار کار یاد میگیریم معصومیت را کنار گذاشته و با چنگ و دندان وارد جنگی شویم که در آن همه مثل گرگ یکدیگر را تکهپاره کرده و تنها عوضیها جان به سالم به در میبرند. هرچند پوست کلفت شدن و قاطع بودن شاید سپر بدی نباشند اما این تصور که تنها خودم مهم هستم و بقیه به جهنم بروند، راه به جایی نخواهد برد.
🔸بر اساس مطالعهای که در ژورنال «مقالات آکادمی ملی علوم ایالات متحده» منتشر شده افراد با شخصیت خصمانه، فریبکار و کنترلگر علیرغم بیتوجهی به منافع دیگران نسبت به کسانی که در عین برتریطلبی، خوش مشرب و اجتماعی هستند، قدرت بیشتری به دست نمیآورند.
آنطور که «کامرون اندرسون»، محقق اصلی این مطالعه و استاد رفتار سازمانی «دانشگاه برکلی» میگوید باور عمومی درباره اینکه آدمهای خوب همیشه دست خالی میمانند، صحت ندارد.
◀️ تاثیر شخصیت بر پیشرفت کاری
🔸محققان برای یافتن پاسخ ۲ مطالعه را با فاصله ۱۴ سال انجام دادند. آنها در مرحله اول گرایشهای شخصیتی دانشجویان آمریکایی را قبل از ورود به محیط کار ثبت کرده و ۱۴ سال بعد (در ۲۰۱۸) میزان قدرتی را که حین اشتغال پیدا کرده بودند، بررسی کردند.
🔸نتایج پژوهش حاکی از این بود که فارغ از جنسیت، سن، قومیت، فرهنگ کاری، زمینه فعالیت و معدل دوران تحصیل، افرادی که در دوران دانشگاه با انرژی و اجتماعی بوده و مهارت برقراری ارتباط مؤثر داشتهاند، به نفوذ و قدرت بیشتری دست پیدا کردهاند که در حالی که افراد خودخواه، دارای روحیه تهاجمی و فریبکار شانس کمتری برای دستیابی به قدرت و نفوذ داشتهاند.
🔸اندرسون میگوید: «یافتههای ما نشان میدهد اگر افراد ناسازگار کمی رفتار بهتری داشته و با اطرافیان همکاری بیشتری داشتند، در رقابت با دیگران احتمالا در شرایط بهتری قرار میگرفتند.»
به باور وی روابط ضعیف قدرت را تهدید میکند چرا که همه برای رسیدن به سطوح بالا نیاز به متحدانی دارند و به ندرت افراد بدون داشتن مجموعهای از همراهان و شبکه ارتباطی قوی به قدرت دست پیدا میکنند.
◀️ خبر خوب برای آدم خوبها
🔸خبر بد این است که این پژوهش نشان میدهد عوضی بودن شانس افراد برای دستیابی به قدرت را کاملا از بین نمیبرد، چرا که سازمانها افراد ناسازگار را به اندازه افراد با رفتار دلپذیر در موقعیتهای بالا به کار میگیرند. اندرسون در این زمینه میگوید:
«این اصلا خوب نیست چرا که تحقیقات متعددی نشان دادهاند آنها تا چه اندازه به عنوان رهبر تیم یا سازمان عملکرد مسمومی دارند.»
🔸با این وجود عوضی بودن مزیتی برای افراد در زمینه شغلی محسوب نمیشود. رفتار خوب با دیگران میتواند به نفع روابط شما و افزایش قدرتتان در محل کار باشد. اندرسون اضافه میکند:
«اگر روحیه بخشندگی را با مهارت ارتباط کلامی ترکیب کنید به گونهای که هم به خودتان اهمیت داده و هم به دنبال انجام کارها باشید، به ترکیبی جادویی دست پیدا میکنید.»
📍 @organizationb ™
🔸حین آماده شدن برای ورود به بازار کار یاد میگیریم معصومیت را کنار گذاشته و با چنگ و دندان وارد جنگی شویم که در آن همه مثل گرگ یکدیگر را تکهپاره کرده و تنها عوضیها جان به سالم به در میبرند. هرچند پوست کلفت شدن و قاطع بودن شاید سپر بدی نباشند اما این تصور که تنها خودم مهم هستم و بقیه به جهنم بروند، راه به جایی نخواهد برد.
🔸بر اساس مطالعهای که در ژورنال «مقالات آکادمی ملی علوم ایالات متحده» منتشر شده افراد با شخصیت خصمانه، فریبکار و کنترلگر علیرغم بیتوجهی به منافع دیگران نسبت به کسانی که در عین برتریطلبی، خوش مشرب و اجتماعی هستند، قدرت بیشتری به دست نمیآورند.
آنطور که «کامرون اندرسون»، محقق اصلی این مطالعه و استاد رفتار سازمانی «دانشگاه برکلی» میگوید باور عمومی درباره اینکه آدمهای خوب همیشه دست خالی میمانند، صحت ندارد.
◀️ تاثیر شخصیت بر پیشرفت کاری
🔸محققان برای یافتن پاسخ ۲ مطالعه را با فاصله ۱۴ سال انجام دادند. آنها در مرحله اول گرایشهای شخصیتی دانشجویان آمریکایی را قبل از ورود به محیط کار ثبت کرده و ۱۴ سال بعد (در ۲۰۱۸) میزان قدرتی را که حین اشتغال پیدا کرده بودند، بررسی کردند.
🔸نتایج پژوهش حاکی از این بود که فارغ از جنسیت، سن، قومیت، فرهنگ کاری، زمینه فعالیت و معدل دوران تحصیل، افرادی که در دوران دانشگاه با انرژی و اجتماعی بوده و مهارت برقراری ارتباط مؤثر داشتهاند، به نفوذ و قدرت بیشتری دست پیدا کردهاند که در حالی که افراد خودخواه، دارای روحیه تهاجمی و فریبکار شانس کمتری برای دستیابی به قدرت و نفوذ داشتهاند.
🔸اندرسون میگوید: «یافتههای ما نشان میدهد اگر افراد ناسازگار کمی رفتار بهتری داشته و با اطرافیان همکاری بیشتری داشتند، در رقابت با دیگران احتمالا در شرایط بهتری قرار میگرفتند.»
به باور وی روابط ضعیف قدرت را تهدید میکند چرا که همه برای رسیدن به سطوح بالا نیاز به متحدانی دارند و به ندرت افراد بدون داشتن مجموعهای از همراهان و شبکه ارتباطی قوی به قدرت دست پیدا میکنند.
◀️ خبر خوب برای آدم خوبها
🔸خبر بد این است که این پژوهش نشان میدهد عوضی بودن شانس افراد برای دستیابی به قدرت را کاملا از بین نمیبرد، چرا که سازمانها افراد ناسازگار را به اندازه افراد با رفتار دلپذیر در موقعیتهای بالا به کار میگیرند. اندرسون در این زمینه میگوید:
«این اصلا خوب نیست چرا که تحقیقات متعددی نشان دادهاند آنها تا چه اندازه به عنوان رهبر تیم یا سازمان عملکرد مسمومی دارند.»
🔸با این وجود عوضی بودن مزیتی برای افراد در زمینه شغلی محسوب نمیشود. رفتار خوب با دیگران میتواند به نفع روابط شما و افزایش قدرتتان در محل کار باشد. اندرسون اضافه میکند:
«اگر روحیه بخشندگی را با مهارت ارتباط کلامی ترکیب کنید به گونهای که هم به خودتان اهمیت داده و هم به دنبال انجام کارها باشید، به ترکیبی جادویی دست پیدا میکنید.»
📍 @organizationb ™
🅱هرگز در مورد این مسایل با همکاران خود حرف نزنید!
🔸آیا جزو کسانی هستید که محل کار را خانه دوم خود تصور میکنند و همین امر موجب میشود تا احساس راحتی داشته باشند؟ در چنین شرایطی احتمالا خیلی راحت در مورد نظرات خود با دیگران صحبت میکنید. اما دست نگه دارید!
🔸این را بدانید که همکار یا مدیر، عضو خانواده شما نیست و نباید بههیچ وجه اطلاعات شخصی و کاری زیادی را با آنها به اشتراک بگذارید. این کار با خودکشیِ شغلی هیچ فرقی ندارد!
شما از تغییراتی که ممکن است در آینده پیش بیاید مطلع نیستید و ممکن است برخی از اظهارنظرهایتان در مورد اشخاص، بعدها به ضررتان تمام شود. حتی احتمال اخراج شدن هم وجود دارد.
🔸از جمله مهمترین مسایلی که هرگز نباید با همکاران خود در موردشان حرف بزنید، شامل گزینههای زیر است:
◀️ شکایت در مورد مدیر
هر چقدر هم که مدیر شما بیاخلاق، بیاعصاب یا قدرنشناس باشد باز هم توصیه میکنیم که شکایتهای خود را به همکارانتان نگویید. اشتباهترین کاری که هر کارمندی ممکن است در زندگی حرفهای خود انجام دهد، همین است. ممکن است فرد نامطمئنی صحبتهای شما را بشنود یا حتی این احتمال وجود دارد که همکاری که به او اطمینان دارید هم به دلایل گوناگون (از خودشیرینی گرفته تا دفاع از خود)، صحبتهای شما را کف دست مدیر بگذارد.
◀️ غیبت در مورد همکاری که در جمع حضور ندارد
به جای غیبت کردن یا شکایت کردن در مورد کسانی که در جمع شما حضور ندارند، به این فکر کنید که آیا دوست دارید بقیه در مورد شما اینگونه حرف بزنند؟! شما هم ممکن است ایراداتی داشته باشید و بدون شک از اینکه بقیه پشتسرتان غیبت کرده یا مسخرهتان کنند، خوشتان نمیآید. پس برای شخصیت دیگر همکاران خود ارزش و احترام قایل باشید.
◀️ انجام ندادن کاری که در فهرست وظایفتان نیست
همه کارمندان در زمان استخدام شرح وظایفی برایشان تعریف میشود که مسئول انجامشان خواهند بود. اما پس از مدتی، ممکن است تغییراتی در این فهرست صورت بگیرد.
تغییرات را با آغوش باز بپذیرید. به این فکر کنید که وقتی کار دیگری به شما سپرده میشود یعنی نحوه عملکردتان موردقبول مدیر است که با اطمینان، مسئولیت دیگری را به شما سپرده است.
◀️ غیبت کردن و شایعهپراکنی
حرف زدن در مورد رفتارهای دیگران، وقتی با استانداردهای ما جور نیست یکی از رایجترین فعالیتهای بشر است. اما همیشه این را به یاد داشته باشید که این فعالیتها همیشه پیامدهای بسیار بدی دارند.
وقتی در یک جلسه غیب شرکت کردهاید یا حتی اگر خودتان گوینده هستید، حتما به این مسایل فکر کنید: اگر جای من با این فرد عوض میشد، آیا دوست داشتم بقیه اینگونه در مورد من نظر بدهند؟ اگر این حرفها به گوش او برسد، چه اتفاقی میافتد؟ آیا شنوندهها پس از این همه غیبت کردن میتوانند به من اعتماد کنند؟ چه لزومی دارد که پشت سر بقیه حرف بزنم؟ چه سودی به من میرساند؟ و ….
◀️ دادن اطلاعات در مورد زندگی شخصی
هر وقت خواستید در مورد عادتهای بد همسرتان شکایت کنید یا در مورد مادرشوهرتان غر بزنید، به این فکر کنید که: «بیان این حرفها چه دردی از من دوا میکند؟» آیا اصلا لزومی دارد دیگران از هیجانات و احساسات لحظهای شما آگاه شوند؟
◀️ بیان نظرات گستاخانه یا سوالات شخصی
هیچوقت از همکار خود نپرسید: «آیا بارداری؟»، «این را چند خریدهای؟» و … . پیش از اینکه بخواهید در مسایل شخصی دیگران نظر بدهید، به خودتان بگویید که این مسایل به شما ارتباطی ندارد و اگر لازم باشد که بدانید، آن شخص خودش به شما خواهد گفت.
◀️ اینکه دنبال شغل دیگری هستید
هر چقدر هم که به همکار خود اطمینان دارید، این را بدانید که آنها به شغل و محل کارشان بیشتر از شخص شما اهمیت میدهند و برای نمایش وفاداری خود، ممکن است حرفهایتان را به مسئولان مربوطه منعکس کنند. بنابراین برای حفظ موقعیت خود هرگز در مورد تصمیمات اینچنینی خود با دیگران صحبت نکنید.
◀️ در مورد حقوق خود
هیچ وقت در مورد حقوق خود با همکارانتان صحبت نکنید و حقوق آنها را هم جویا نشوید. صحبت در مورد این مسایل ممکن است دوستیها را به دشمنی تبدیل کرده یا همکارها را رقیب هم کند.
📍 @organizationb ™
🔸آیا جزو کسانی هستید که محل کار را خانه دوم خود تصور میکنند و همین امر موجب میشود تا احساس راحتی داشته باشند؟ در چنین شرایطی احتمالا خیلی راحت در مورد نظرات خود با دیگران صحبت میکنید. اما دست نگه دارید!
🔸این را بدانید که همکار یا مدیر، عضو خانواده شما نیست و نباید بههیچ وجه اطلاعات شخصی و کاری زیادی را با آنها به اشتراک بگذارید. این کار با خودکشیِ شغلی هیچ فرقی ندارد!
شما از تغییراتی که ممکن است در آینده پیش بیاید مطلع نیستید و ممکن است برخی از اظهارنظرهایتان در مورد اشخاص، بعدها به ضررتان تمام شود. حتی احتمال اخراج شدن هم وجود دارد.
🔸از جمله مهمترین مسایلی که هرگز نباید با همکاران خود در موردشان حرف بزنید، شامل گزینههای زیر است:
◀️ شکایت در مورد مدیر
هر چقدر هم که مدیر شما بیاخلاق، بیاعصاب یا قدرنشناس باشد باز هم توصیه میکنیم که شکایتهای خود را به همکارانتان نگویید. اشتباهترین کاری که هر کارمندی ممکن است در زندگی حرفهای خود انجام دهد، همین است. ممکن است فرد نامطمئنی صحبتهای شما را بشنود یا حتی این احتمال وجود دارد که همکاری که به او اطمینان دارید هم به دلایل گوناگون (از خودشیرینی گرفته تا دفاع از خود)، صحبتهای شما را کف دست مدیر بگذارد.
◀️ غیبت در مورد همکاری که در جمع حضور ندارد
به جای غیبت کردن یا شکایت کردن در مورد کسانی که در جمع شما حضور ندارند، به این فکر کنید که آیا دوست دارید بقیه در مورد شما اینگونه حرف بزنند؟! شما هم ممکن است ایراداتی داشته باشید و بدون شک از اینکه بقیه پشتسرتان غیبت کرده یا مسخرهتان کنند، خوشتان نمیآید. پس برای شخصیت دیگر همکاران خود ارزش و احترام قایل باشید.
◀️ انجام ندادن کاری که در فهرست وظایفتان نیست
همه کارمندان در زمان استخدام شرح وظایفی برایشان تعریف میشود که مسئول انجامشان خواهند بود. اما پس از مدتی، ممکن است تغییراتی در این فهرست صورت بگیرد.
تغییرات را با آغوش باز بپذیرید. به این فکر کنید که وقتی کار دیگری به شما سپرده میشود یعنی نحوه عملکردتان موردقبول مدیر است که با اطمینان، مسئولیت دیگری را به شما سپرده است.
◀️ غیبت کردن و شایعهپراکنی
حرف زدن در مورد رفتارهای دیگران، وقتی با استانداردهای ما جور نیست یکی از رایجترین فعالیتهای بشر است. اما همیشه این را به یاد داشته باشید که این فعالیتها همیشه پیامدهای بسیار بدی دارند.
وقتی در یک جلسه غیب شرکت کردهاید یا حتی اگر خودتان گوینده هستید، حتما به این مسایل فکر کنید: اگر جای من با این فرد عوض میشد، آیا دوست داشتم بقیه اینگونه در مورد من نظر بدهند؟ اگر این حرفها به گوش او برسد، چه اتفاقی میافتد؟ آیا شنوندهها پس از این همه غیبت کردن میتوانند به من اعتماد کنند؟ چه لزومی دارد که پشت سر بقیه حرف بزنم؟ چه سودی به من میرساند؟ و ….
◀️ دادن اطلاعات در مورد زندگی شخصی
هر وقت خواستید در مورد عادتهای بد همسرتان شکایت کنید یا در مورد مادرشوهرتان غر بزنید، به این فکر کنید که: «بیان این حرفها چه دردی از من دوا میکند؟» آیا اصلا لزومی دارد دیگران از هیجانات و احساسات لحظهای شما آگاه شوند؟
◀️ بیان نظرات گستاخانه یا سوالات شخصی
هیچوقت از همکار خود نپرسید: «آیا بارداری؟»، «این را چند خریدهای؟» و … . پیش از اینکه بخواهید در مسایل شخصی دیگران نظر بدهید، به خودتان بگویید که این مسایل به شما ارتباطی ندارد و اگر لازم باشد که بدانید، آن شخص خودش به شما خواهد گفت.
◀️ اینکه دنبال شغل دیگری هستید
هر چقدر هم که به همکار خود اطمینان دارید، این را بدانید که آنها به شغل و محل کارشان بیشتر از شخص شما اهمیت میدهند و برای نمایش وفاداری خود، ممکن است حرفهایتان را به مسئولان مربوطه منعکس کنند. بنابراین برای حفظ موقعیت خود هرگز در مورد تصمیمات اینچنینی خود با دیگران صحبت نکنید.
◀️ در مورد حقوق خود
هیچ وقت در مورد حقوق خود با همکارانتان صحبت نکنید و حقوق آنها را هم جویا نشوید. صحبت در مورد این مسایل ممکن است دوستیها را به دشمنی تبدیل کرده یا همکارها را رقیب هم کند.
📍 @organizationb ™
🅱نکاتی کاربردی قبل از طرح نظر مخالف با مدیر مافوق
🔸کارمندان مجموعهها بیشک در طی دوران فعالیت خود ممکن است بارها و بارها در شرایطی قرار بگیرند که با تصمیمی در مجموعه مخالف باشند.
تصور کنید در مجموعهای مشغول فعالیت هستید و مدیر ارشد شما برای پروژه تصمیم گیری کرده و شما با نظر وی مخالف هستید. برای طرح نظر مخالف چه مسیری را طی میکنید؟ از چه کلماتی استفاده میکنید؟ آیا اصلا ارزش دارد نظر مخالف خود را مطرح کنید؟
🔸کارشناسان میگویند طبیعی است که در محل کار با نظر دیگران مخالف باشیم و این مخالفت موضوع عجیبی نیست. آنچه اهمیت دارد نحوه مخالفت و چگونگی مطرح کردن آن است. گاهی طرح اشتباه یک نظر مخالف میتواند صدمات جبرانناپذیری در ارتباطات کاری ما وارد کند. قبل از طرح موضوع به این نکات توجه کنید:
1⃣ واقع بین باشید
بسیاری از کارمندان به دلیل ترس از دست دادن کار، ایجاد جو متشنج یا دلایل دیگر از طرح نظر مخالف خود امتناع میورزند، در حالی که عمیقا میدانند مسیر اشتباه است و پروژه به سمت نامطلوبی حرکت میکند.
در چنین شرایطی باید واقع بین باشید. اگر بتوانید موضوع را به شکل درستی مطرح کنید و مشکلاتی که در ادامه مسیر میبینید به درستی ترسیم کنید، نباید نگران اخراج شدن باشید.
2⃣ اهداف مشترک خود را مرور کنید
اگر میخواهید نظر مخالفی را مطرح کنید، بار دیگر اهداف اصلی را مرور کنید و سپس برمبنای اهداف خود سناریوی صحبت کردن و طرح نظر مخالف را تنظیم کنید. در این صورت راهبرد موضوع نیز سادهتر خواهد شد.
3⃣ برای طرح نظر مخالف اجازه بگیرید
وقتی از مدیر مافوق خودتان قبل از طرح نظرات مخالف اجازه میگیرید در واقع امنیت روانی برای وی ایجاد میکنید و کنترل امور را به صورت ناخودآگاه در دست میگیرید.
4⃣ آرامش خود را حفظ کنید
ممکن است زمانی که میخواهید نظر مخالف بدهید، دچار استرس شده و تمرکز خود را از دست بدهید. این شرایط باعث میشود نتوانید به درستی موضوع را مطرح کنید. پس آرامش خود را حفظ کنید.
5⃣ مهمترین موضوعات را مطرح کنید
دست روی اصلیترین موضوع بگذارید و حاشیه نروید. وقتی از مدیر مافوق خود اجازه گرفتید که در مورد موضوع با وی صحبت کنید، مهمترین و اصلی ترین مساله را مطرح کنید.
6⃣ قضاوت نکنید
وقتی در مورد نگرانیها و دلایل خود برای مخالفت صحبت میکنید، دچار قضاوتهای عجولانه نشوید. نه در مورد خودتان قضاوت کنید و نه در مورد طرف مقابل.
7⃣ متواضع باشید
قبل از ارائه نظر خودتان در مورد موضوع، با دقت بررسی کنید، ولی این احتمال هم وجود دارد که اشتباه کنید. اگر اشتباه کرده بودید متواضع باشید و اشتباه خود را بپذیرید.
8⃣ درنهایت پذیرای نظر مدیریت باشید
ممکن است نظر شما درست باشد ولی دست آخر مدیریت مجموعه تصمیم گیرنده نهایی است. پس نظر او را بپذیرید. در این صورت به مدیر مافوق خود نشان دادهاید که جایگاه او را درک میکنید.
📍 @organizationb ™
🔸کارمندان مجموعهها بیشک در طی دوران فعالیت خود ممکن است بارها و بارها در شرایطی قرار بگیرند که با تصمیمی در مجموعه مخالف باشند.
تصور کنید در مجموعهای مشغول فعالیت هستید و مدیر ارشد شما برای پروژه تصمیم گیری کرده و شما با نظر وی مخالف هستید. برای طرح نظر مخالف چه مسیری را طی میکنید؟ از چه کلماتی استفاده میکنید؟ آیا اصلا ارزش دارد نظر مخالف خود را مطرح کنید؟
🔸کارشناسان میگویند طبیعی است که در محل کار با نظر دیگران مخالف باشیم و این مخالفت موضوع عجیبی نیست. آنچه اهمیت دارد نحوه مخالفت و چگونگی مطرح کردن آن است. گاهی طرح اشتباه یک نظر مخالف میتواند صدمات جبرانناپذیری در ارتباطات کاری ما وارد کند. قبل از طرح موضوع به این نکات توجه کنید:
1⃣ واقع بین باشید
بسیاری از کارمندان به دلیل ترس از دست دادن کار، ایجاد جو متشنج یا دلایل دیگر از طرح نظر مخالف خود امتناع میورزند، در حالی که عمیقا میدانند مسیر اشتباه است و پروژه به سمت نامطلوبی حرکت میکند.
در چنین شرایطی باید واقع بین باشید. اگر بتوانید موضوع را به شکل درستی مطرح کنید و مشکلاتی که در ادامه مسیر میبینید به درستی ترسیم کنید، نباید نگران اخراج شدن باشید.
2⃣ اهداف مشترک خود را مرور کنید
اگر میخواهید نظر مخالفی را مطرح کنید، بار دیگر اهداف اصلی را مرور کنید و سپس برمبنای اهداف خود سناریوی صحبت کردن و طرح نظر مخالف را تنظیم کنید. در این صورت راهبرد موضوع نیز سادهتر خواهد شد.
3⃣ برای طرح نظر مخالف اجازه بگیرید
وقتی از مدیر مافوق خودتان قبل از طرح نظرات مخالف اجازه میگیرید در واقع امنیت روانی برای وی ایجاد میکنید و کنترل امور را به صورت ناخودآگاه در دست میگیرید.
4⃣ آرامش خود را حفظ کنید
ممکن است زمانی که میخواهید نظر مخالف بدهید، دچار استرس شده و تمرکز خود را از دست بدهید. این شرایط باعث میشود نتوانید به درستی موضوع را مطرح کنید. پس آرامش خود را حفظ کنید.
5⃣ مهمترین موضوعات را مطرح کنید
دست روی اصلیترین موضوع بگذارید و حاشیه نروید. وقتی از مدیر مافوق خود اجازه گرفتید که در مورد موضوع با وی صحبت کنید، مهمترین و اصلی ترین مساله را مطرح کنید.
6⃣ قضاوت نکنید
وقتی در مورد نگرانیها و دلایل خود برای مخالفت صحبت میکنید، دچار قضاوتهای عجولانه نشوید. نه در مورد خودتان قضاوت کنید و نه در مورد طرف مقابل.
7⃣ متواضع باشید
قبل از ارائه نظر خودتان در مورد موضوع، با دقت بررسی کنید، ولی این احتمال هم وجود دارد که اشتباه کنید. اگر اشتباه کرده بودید متواضع باشید و اشتباه خود را بپذیرید.
8⃣ درنهایت پذیرای نظر مدیریت باشید
ممکن است نظر شما درست باشد ولی دست آخر مدیریت مجموعه تصمیم گیرنده نهایی است. پس نظر او را بپذیرید. در این صورت به مدیر مافوق خود نشان دادهاید که جایگاه او را درک میکنید.
📍 @organizationb ™
🅱تفاوت رهبر (leader) و دیکتاتور (dictator)!
🔺رهبر به خواستهها و علایق افرادش توجه دارد.
▪️دیکتاتور به خواستههای خودش اهمیت میدهد.
🔺رهبر، افراد را متحد میکند.
▪️دیکتاتور، بین افراد تفرقه و دوقطبی ایجاد می کند.
🔺رهبر، زمانی که افراد دچار مشکلات هستند، درد آنها را بازگو می کند.
▪️دیکتاتور مایه آزار و رنج افراد است.
🔺رهبر در افراد ترس ایجاد نمیکند.
▪️دیکتاتور در افراد ترس و هراس ایجاد میکند.
🔺رهبر مورد اعتماد افرادش است.
▪️دیکتاتور به اعتماد افراد خود خیانت می کند.
🔺رهبران همواره با مشکلاتی که رفع کردهاند در یادها میمانند.
▪️دیکتاتورها همواره با مشکلاتی که ایجاد کرده اند، در خاطر دیگران میمانند.
📍 @organizationb ™
🔺رهبر به خواستهها و علایق افرادش توجه دارد.
▪️دیکتاتور به خواستههای خودش اهمیت میدهد.
🔺رهبر، افراد را متحد میکند.
▪️دیکتاتور، بین افراد تفرقه و دوقطبی ایجاد می کند.
🔺رهبر، زمانی که افراد دچار مشکلات هستند، درد آنها را بازگو می کند.
▪️دیکتاتور مایه آزار و رنج افراد است.
🔺رهبر در افراد ترس ایجاد نمیکند.
▪️دیکتاتور در افراد ترس و هراس ایجاد میکند.
🔺رهبر مورد اعتماد افرادش است.
▪️دیکتاتور به اعتماد افراد خود خیانت می کند.
🔺رهبران همواره با مشکلاتی که رفع کردهاند در یادها میمانند.
▪️دیکتاتورها همواره با مشکلاتی که ایجاد کرده اند، در خاطر دیگران میمانند.
📍 @organizationb ™
🅱اثر تقدّم و اثر تاخّر
🔸اجازه بدهید دو نفر را به شما معرفی کنم. بدون اینکه زیاد فکر کنید، تصمیم بگیرید کدامیک را ترجیح میدهید: آلن و بن. آلن باهوش، پرتلاش، بیپروا، دارای روحیه انتقادی، کلهشق و حسود است. اما بن حسود، کلهشق، دارای روحیه انتقادی، بی پروا، پرتلاش و باهوش است. ترجیح میدهید با کدامیک در آسانسور گیر بیفتید؟
🔸با وجود آنکه توصیفات دقیقاً مشابهاند، بیشتر مردم آلن را انتخاب میکنند. مغز شما به صفتهایی که در ابتدای لیست آمدهاند بیشتر توجه میکند و باعث میشود دو شخصیت را متفاوت تشخیص بدهید. آلن باهوش و پرتلاش است، بن حسود و کله شق است! خصوصیتهای اولیه بقیه را تحتالشعاع قرار میدهد. به چنین چیزی اثر تقدم می گویند.
🔸به عنوان مثال وقتی کارمندی را استخدام میکنید این خطر وجود دارد که کسی را انتخاب کنید که در نگاه اول از همه بهتر بوده است. اثر تقدم همیشه مقصر نیست، اثر تاخر که در مقابل آن قرار دارد هم تقصیر دارد! هرچه اطلاعات جدیدتر باشد آنها را بهتر به خاطر میآوریم. وقتی اطلاعات جدیدی وارد حافظه میشود بخشی از اطلاعات قدیمیتر از آن خارج میشود تا فضای لازم به وجود بیاید.
◀️ چه زمانی اثر تقدم بر اثر تاخر ارجحیت دارد و برعکس؟
اگر مجبورید بر اساس مجموعه ای از ادراکاتِ لحظهای، تصمیمی عاجل بگیرید اثر تقدم وزن بیشتری دارد؛ اما اگر مجموعهای از ادراکها مدتی پیش گرفته شده، اثر تاخر غلبه میکند. برای مثال اگر چند هفته پیش به سخنرانیای گوش داده باشید نکته نهایی و آخر آن را روشنتر از بخشهای ابتدایی آن به خاطر میآورید. در نتیجه ادراک های اولیه و نهایی بر سایر ادراکات غلبه دارند و چنین چیزی به این معناست که محتوایی که بین این دو ساندویچ شده تاثیر ضعیفی دارد.
👈 تلاش کنید از ارزیابی بر اساس ادراکهای اولیه خودداری کنید. سعی کنید تمام جنبهها را منصفانه ارزیابی کنید. این کار آسان نیست اما راههایی برای انجام آن وجود دارد. به عنوان مثال من در مصاحبهها هر ۵ دقیقه یک امتیاز را مینویسم و بعداً میانگین امتیازها را حساب میکنم. با این کار مطمئنم بخشهای میانی به اندازه سلام و خداحافظی ارزیابی میشود!
📖 هنر شفاف اندیشیدن
👤 رولف دوبلی
📍 @organizationb ™
🔸اجازه بدهید دو نفر را به شما معرفی کنم. بدون اینکه زیاد فکر کنید، تصمیم بگیرید کدامیک را ترجیح میدهید: آلن و بن. آلن باهوش، پرتلاش، بیپروا، دارای روحیه انتقادی، کلهشق و حسود است. اما بن حسود، کلهشق، دارای روحیه انتقادی، بی پروا، پرتلاش و باهوش است. ترجیح میدهید با کدامیک در آسانسور گیر بیفتید؟
🔸با وجود آنکه توصیفات دقیقاً مشابهاند، بیشتر مردم آلن را انتخاب میکنند. مغز شما به صفتهایی که در ابتدای لیست آمدهاند بیشتر توجه میکند و باعث میشود دو شخصیت را متفاوت تشخیص بدهید. آلن باهوش و پرتلاش است، بن حسود و کله شق است! خصوصیتهای اولیه بقیه را تحتالشعاع قرار میدهد. به چنین چیزی اثر تقدم می گویند.
🔸به عنوان مثال وقتی کارمندی را استخدام میکنید این خطر وجود دارد که کسی را انتخاب کنید که در نگاه اول از همه بهتر بوده است. اثر تقدم همیشه مقصر نیست، اثر تاخر که در مقابل آن قرار دارد هم تقصیر دارد! هرچه اطلاعات جدیدتر باشد آنها را بهتر به خاطر میآوریم. وقتی اطلاعات جدیدی وارد حافظه میشود بخشی از اطلاعات قدیمیتر از آن خارج میشود تا فضای لازم به وجود بیاید.
◀️ چه زمانی اثر تقدم بر اثر تاخر ارجحیت دارد و برعکس؟
اگر مجبورید بر اساس مجموعه ای از ادراکاتِ لحظهای، تصمیمی عاجل بگیرید اثر تقدم وزن بیشتری دارد؛ اما اگر مجموعهای از ادراکها مدتی پیش گرفته شده، اثر تاخر غلبه میکند. برای مثال اگر چند هفته پیش به سخنرانیای گوش داده باشید نکته نهایی و آخر آن را روشنتر از بخشهای ابتدایی آن به خاطر میآورید. در نتیجه ادراک های اولیه و نهایی بر سایر ادراکات غلبه دارند و چنین چیزی به این معناست که محتوایی که بین این دو ساندویچ شده تاثیر ضعیفی دارد.
👈 تلاش کنید از ارزیابی بر اساس ادراکهای اولیه خودداری کنید. سعی کنید تمام جنبهها را منصفانه ارزیابی کنید. این کار آسان نیست اما راههایی برای انجام آن وجود دارد. به عنوان مثال من در مصاحبهها هر ۵ دقیقه یک امتیاز را مینویسم و بعداً میانگین امتیازها را حساب میکنم. با این کار مطمئنم بخشهای میانی به اندازه سلام و خداحافظی ارزیابی میشود!
📖 هنر شفاف اندیشیدن
👤 رولف دوبلی
📍 @organizationb ™
🅱اثر شترمرغ!
🔺افسانهای قدیمی حاکی از آن است که هرگاه شترمرغ از چیزی بترسد، سر خویش را زیر شن فرو میبرد و بدینگونه بهگمان خود، از شر دشمن در امان است.
اثر شتر مرغ نوعی سوگیری شناختی است که ذهن مایل است از برخی مسائل دائما چشمپوشی کند و اصطلاحا خودش را قایم کند. در این گونه مواقع فرد ترجیح میدهد سرش را مثل کبک زیر برف پنهان کند!
🔺برای افرادی که در سلسلهمراتب سازمانی نیازمند پشتیبانی یا حمایت هستند، اثر شترمرغ در چنین موقعیتهایی نتایج زیانباری دارد. اثر شترمرغ همچنین باعث میشود برخی مسائل مهم در روابط انسانی حلنشده باقی بمانند و محیط کار غیرقابل تحمل شود.
فردی که تحت تاثیر اثر شترمرغ رفتار میکند ترجیح میدهد از هر شرایطی که ممکن است کمی ناراحتی پیش بیاید دوری گزیند.
🔺این خطای شناختی سبب میشود فرد اطلاعات ضروری فراوانی را از دست بدهد زیرا ترجیح میدهد با آن اطلاعات کاری نداشته باشد. در نتیجه هم خود فرد دچار خطای بنیادی در قضاوتهایش میشود هم اعتماد دیگران را بهتدریج از دست میدهد، زیرا در جاهایی که لازم است، یا حضور ندارد یا واکنشی نشان نمیدهد.
🔺اثر شترمرغ خیلی اوقات در میان افرادی که انسانهای واقعا خوبی هستند بیشتر نمود پیدا میکند، زیرا آنان دوست دارند هیچکس از دستشان ناراحت نشود. چنین رفتاری اما جنبه تاریک ادبِ بیش از حد است. آنان همواره به غلط گمان میکنند چون کاری نکردیم و حرفی نزدیم پس هیچکس از ما چیزی به دل نگرفته در حالیکه با سکوت، پنهانشدن و واکنش نشانندادن ممکن است حتی بیشتر به دیگران آسیب بزنند بهویژه به آنهایی که بهشان نزدیکترند و انتظار حمایت بیشتری دارند.
🔺تحقیقات نشان میدهد تا همه آزادانه درباره مشکلات سخن نگویند، مواردی مانند از زیرکار دررفتن رشد میکند و فرسودگی شغلی در میان نیروهای ارزشمند سازمان افزایش مییابد. در نتیجه محیط کار عملا برای بسیاری غیرقابل تحمل میشود.
🔺در زمان تصمیمگیری با پرسیدن چند سؤال ساده میتوان اثر شترمرغ را تشخیص داد. آیا علاوه بر آنچه میدانم اطلاعات بیشتری هم هست که میتوانم بهدست آورم؟ آیا آن اطلاعات را دنبال میکنم یا از آنها چشم میپوشم؟ در صورت چشمپوشی چرا آن اطلاعات اضافی را نادیده میگیرم؟
🔺اگر در پاسخ به هر کدام از این سؤالات فرد به این نتیجه برسد که دلیل اصلی این است که حوصله سر و کلهزدن با اطلاعات جدید را ندارد، به احتمال قریب به یقین گرفتار اثر شترمرغ شده است.
این به آن معنا نیست که هیچگاه نباید از هیچ اطلاعاتی چشمپوشی کرد. گاهی اوقات باید آگاهانه برخی اطلاعات را نادیده گرفت. بهویژه زمانیکه مسئله هیچ ربطی به ما ندارد. وقتی کاری از دستمان ساخته نیست، لازم نیست اطلاعات بیشتری دریافت کنیم چون احتمالا دریافت اطلاعات بیشتر فقط حالمان را بدتر میکند.
🔺در نهایت آنچه در گزینش اطلاعات مهم است تصمیمگیری با آگاهی کامل و از روی اندیشه است. بهویژه زمانیکه درباره ورود به موقعیتی ناراحتکننده میاندیشیم؛ آیا اجتناب از آن موقعیت به نفع ما و اطرافیان است یا صرفا ریشه در ترس از مواجهه با واقعیت دارد؟ اندیشیدن به چنین پرسشهایی تاثیر منفی اثر شترمرغ را کاهش میدهد.
📍 @organizationb ™
🔺افسانهای قدیمی حاکی از آن است که هرگاه شترمرغ از چیزی بترسد، سر خویش را زیر شن فرو میبرد و بدینگونه بهگمان خود، از شر دشمن در امان است.
اثر شتر مرغ نوعی سوگیری شناختی است که ذهن مایل است از برخی مسائل دائما چشمپوشی کند و اصطلاحا خودش را قایم کند. در این گونه مواقع فرد ترجیح میدهد سرش را مثل کبک زیر برف پنهان کند!
🔺برای افرادی که در سلسلهمراتب سازمانی نیازمند پشتیبانی یا حمایت هستند، اثر شترمرغ در چنین موقعیتهایی نتایج زیانباری دارد. اثر شترمرغ همچنین باعث میشود برخی مسائل مهم در روابط انسانی حلنشده باقی بمانند و محیط کار غیرقابل تحمل شود.
فردی که تحت تاثیر اثر شترمرغ رفتار میکند ترجیح میدهد از هر شرایطی که ممکن است کمی ناراحتی پیش بیاید دوری گزیند.
🔺این خطای شناختی سبب میشود فرد اطلاعات ضروری فراوانی را از دست بدهد زیرا ترجیح میدهد با آن اطلاعات کاری نداشته باشد. در نتیجه هم خود فرد دچار خطای بنیادی در قضاوتهایش میشود هم اعتماد دیگران را بهتدریج از دست میدهد، زیرا در جاهایی که لازم است، یا حضور ندارد یا واکنشی نشان نمیدهد.
🔺اثر شترمرغ خیلی اوقات در میان افرادی که انسانهای واقعا خوبی هستند بیشتر نمود پیدا میکند، زیرا آنان دوست دارند هیچکس از دستشان ناراحت نشود. چنین رفتاری اما جنبه تاریک ادبِ بیش از حد است. آنان همواره به غلط گمان میکنند چون کاری نکردیم و حرفی نزدیم پس هیچکس از ما چیزی به دل نگرفته در حالیکه با سکوت، پنهانشدن و واکنش نشانندادن ممکن است حتی بیشتر به دیگران آسیب بزنند بهویژه به آنهایی که بهشان نزدیکترند و انتظار حمایت بیشتری دارند.
🔺تحقیقات نشان میدهد تا همه آزادانه درباره مشکلات سخن نگویند، مواردی مانند از زیرکار دررفتن رشد میکند و فرسودگی شغلی در میان نیروهای ارزشمند سازمان افزایش مییابد. در نتیجه محیط کار عملا برای بسیاری غیرقابل تحمل میشود.
🔺در زمان تصمیمگیری با پرسیدن چند سؤال ساده میتوان اثر شترمرغ را تشخیص داد. آیا علاوه بر آنچه میدانم اطلاعات بیشتری هم هست که میتوانم بهدست آورم؟ آیا آن اطلاعات را دنبال میکنم یا از آنها چشم میپوشم؟ در صورت چشمپوشی چرا آن اطلاعات اضافی را نادیده میگیرم؟
🔺اگر در پاسخ به هر کدام از این سؤالات فرد به این نتیجه برسد که دلیل اصلی این است که حوصله سر و کلهزدن با اطلاعات جدید را ندارد، به احتمال قریب به یقین گرفتار اثر شترمرغ شده است.
این به آن معنا نیست که هیچگاه نباید از هیچ اطلاعاتی چشمپوشی کرد. گاهی اوقات باید آگاهانه برخی اطلاعات را نادیده گرفت. بهویژه زمانیکه مسئله هیچ ربطی به ما ندارد. وقتی کاری از دستمان ساخته نیست، لازم نیست اطلاعات بیشتری دریافت کنیم چون احتمالا دریافت اطلاعات بیشتر فقط حالمان را بدتر میکند.
🔺در نهایت آنچه در گزینش اطلاعات مهم است تصمیمگیری با آگاهی کامل و از روی اندیشه است. بهویژه زمانیکه درباره ورود به موقعیتی ناراحتکننده میاندیشیم؛ آیا اجتناب از آن موقعیت به نفع ما و اطرافیان است یا صرفا ریشه در ترس از مواجهه با واقعیت دارد؟ اندیشیدن به چنین پرسشهایی تاثیر منفی اثر شترمرغ را کاهش میدهد.
📍 @organizationb ™
🅱 تفاوت نظم و انظباط با انگیزه:
🔸 خیلی از افراد معتقدن انگیزه چیزیه که میتونه اونها رو به اهدافشون برسونه. انگیزه داشتن برای اهداف خیلی خوبه و میتونه عامل محرکی برامون توی مسیر باشه.
🔹 اما برای رسیدن به اهداف نمیتونیم فقط به انگیزه اتکا کنیم، چون انگیزه زودگذره و ممکنه در طول زمان کم و زیاد بشه. برای همین اگه میخوایم موفق بشیم و به اهدافمون برسیم، باید توی زندگیمون نظم و انضباط داشته باشیم. نظم داشتن تو زندگی باعث میشه حتی زمانی که انگیزه نداریم هم بتونیم کارامون رو پیش ببریم و مسیرمون رو ادامه بدیم.
📍 @organizationb ™
🔸 خیلی از افراد معتقدن انگیزه چیزیه که میتونه اونها رو به اهدافشون برسونه. انگیزه داشتن برای اهداف خیلی خوبه و میتونه عامل محرکی برامون توی مسیر باشه.
🔹 اما برای رسیدن به اهداف نمیتونیم فقط به انگیزه اتکا کنیم، چون انگیزه زودگذره و ممکنه در طول زمان کم و زیاد بشه. برای همین اگه میخوایم موفق بشیم و به اهدافمون برسیم، باید توی زندگیمون نظم و انضباط داشته باشیم. نظم داشتن تو زندگی باعث میشه حتی زمانی که انگیزه نداریم هم بتونیم کارامون رو پیش ببریم و مسیرمون رو ادامه بدیم.
📍 @organizationb ™
🅱 همه ما در طول زندگی از افراد مختلف بازخورد میگیریم و به اونها بازخورد میدیم. بازخوردها میتونن کاربردهای مختلفی داشته باشن مثلا درباره سبک زندگی یا نحوه کار کردن ما باشن.
🔹اما باید حواسمون باشه که چطوری به افراد میدیم. چراکه اگه میخوایم بازخوردمون سازنده باشه و به پیشرفت فرد کمک کنه باید طبق یه سری اصول باشه. در غیر این صورت بازخوردمون غیر سازنده هست و باعث میشه فرد احساس کنه قضاوت شده و ناراحت و عصبانی بشه.
📍 @organizationb ™
🔹اما باید حواسمون باشه که چطوری به افراد میدیم. چراکه اگه میخوایم بازخوردمون سازنده باشه و به پیشرفت فرد کمک کنه باید طبق یه سری اصول باشه. در غیر این صورت بازخوردمون غیر سازنده هست و باعث میشه فرد احساس کنه قضاوت شده و ناراحت و عصبانی بشه.
📍 @organizationb ™