Telegram Web Link
صفحه   18
جلسه ی #15

بسم الله الرحمن الرحیم


بريم سراغ ادامه ىِ بحثِ #ريتم_جانكشنال :

تا اونجا رسيديم كه جواب ٣ سوال اصلى كه در ريتم جانكشنال پرسيده ميشه رو داديم..
و اما سوال چهارم:

٤. آيا قبل از هر QRS (يا به ازاى هر QRS) ، يك موج P در نوار قلب داريم؟
جواب: خير! در ريتم جانكشنال، فقط امواج QRS اى رو ميبينيم كه اتفاقا قبل اونها هيچ اتفاقى نيوفتاده و موج P ديده نميشه!
دليلشم كه ديگه الان كامل بلديد، امواج P در زير QRS ها مدفون شدن...
البته در همون ٢ مورد استثنايى كه گفتم، چون امواج P ، بلافاصله قبل يا بلافاصله بعد از QRS رويت ميشن، ميشه گفت كه به ازاى هر QRS يه موج P چسبيده بهش، داريم
اما قرار شد اينا استثنا باشه
و شما ياد بگيريد كه ، موج P نداريم
و سوال پنجم:

٥. آيا تعداد ضربان بين ٦٠ تا ١٠٠ تا در دقيقه هست؟
پاسخ: خير! در ريتم جانكشنال تعداد ضربان بين ٤٠ تا ٦٠ در دقيقه ست!
تمام..
يكبار بطور خلاصه خصوصيات #ريتم_جانكشنال رو مرور كنيم:
در اين ريتم، نوار قلبى داريم كه:
موج P نداره
فقط QRSامواج  و T ميبينيم
قلب با سرعتِ بين ٤٠ تا ٦٠ در دقيقه ضربان ميكنه..
نوار قلب اولِ پايين رو نگاه كنيد، اين يهد نوار تيپيك براى #ريتم_جانكشنالِ
.
.
من فعلا، ريتم بطنى رو شروع نميكنم، در عوض ترجيح ميدم كه چندتا نوار قلب بذاريم و تمرين كنيم كه ريتمشون رو با همون ٥ سوال تشخيص بديم ،،
فعلا نوار قلب تيپيك ريتم جانكشنال رو ملاحظه بفرماييد..
بيايد با هم ٥ سوال رو ازين نوار بپرسيم:

سوال ١: آيا موج P داره؟
قرار شد ليد 2 بهترين جا براى جستجو باشه، مخصوصا اگر بصورت Long گرفته شده باشه كه خوشبختانه داريم در پايين نوار.
از اول در طول نوار ميريم جلو، پُشت QRS ها دنبال P ميگرديم، اما موج خاصى نميبينيم.. دقت كنيد كه در بيتهاى ٢ و ٣ ممكنه اتفاقاتى پشت QRS ببينيد كه شك كنيد شايد P باشن! اما سريع ياد حرف من بيوفتين :
موجى ميتونه P باشه كه:
-تكرار پذير باشه و مدام قبل QRS ها ديده بشه
-فاصله منطقى با QRS داشته باشه
-ظاهرش به P بخوره
- بنظر برسه كه QRS ها، مولود اينP هستند!

خب متوجه شديد كه اون لرزشهايى كه ميبينيم، نميتونن موج P باشن
لذا نوار پايين موج P ندارد!
همينجا كه جواب سوال اول منفى شد، ديگه براحتى ميتونيد بگيد كه ريتم سينوسى نيست!
چون غير ممكنه در ريتم سينوسى، موج P نداشته باشيم
بامن موافقيد كه ميتونيم دست روى قران بذاريم و قسم بخوريم كه اين ريتم،حالا كه P نداريم، قطعا دهليزى هم نيست؟
بله! ميتونيم قسم بخوريم
چون در ريتم دهليزى هم قطعا موج P وجود داره! اصلا مگه ميشه ضربان از جايى در دهليز منشا گرفته باشه، اما بدون طى مسير در دهليزها و ايجاد موج P، خودشو به بطن و ايجاد QRS رسانده باشه؟ معلومه كه نميشه!
پس با نديدنِ موج P در نوار قلب، ميشه قسم خورد كه ريتم سينوسى و دهليزى نيست!
لذا يا جانكشناله يا بطنى
كه حالا فردا تفاوتشون رو ميگم

سوال ٢: آيا امواج P بهم شبيهن؟
اينكه اصلا P نداره

سوال ٣: آيا امواج P در ليدهاى.... مثبت و در ليد AVR منفى اند؟
بابا! اين اصلا P نداره!!!

سوال ٤: آيا به ازاى هر QRS يه موج P داريم؟
خير! امواج QRS مولودِ امواج P نيستن و خودشون بدون نياز به اينكه موج P داسته باشن، توليدشدن! چون از جانكشن اومدن.

سوال ٥: ايا تعداد ضربان بين ٦٠ تا ١٠٠ تا در دقيقه ست؟
تا حدودى بله!!! تعداد ضربان حدودا ٦٥ تاست
.. پس تقريبا با قاطعيت ميتونيم بگيم كه ريتم جانكشناله! البته در ريتم جانكشنال ضربان بايد ٤٠-٦٠ باشه اما اينجا كمى بيشتر از ٦٠ تاست كه نميشه بخاطر اين ٥ تا، معامله رو بهم زد! لذا ميشه با كمى چشم پوشي از سوال ٥ ، براحتى گفت كه:
#ريتم نوار: #جانكشنال
در پست بعدی نوار ديگه اى ميذارم و باهم تفسيرش ميكنيم!

#دکتر_مجری

#meisam_mojri

ادامه ی جلسه #15

در نوار قلبی که پايين براتون ميذارم.. لطفا تعين كنيد كه ريتمش چيه؟
نكات بسيار جالبى داره كه در پست بعد جوابش رو توضيح ميدم
اون ٥ سوال رو پيگيرى كنيد تا به نتيجه برسيد...
بنده هم در جلسه بعد براتون کامل توضیحش میدم

#دکتر_مجری

#meisam_mojri
صفحه  19
جلسه #15

بسم الله الرحمن الرحیم


اول بريم سراغ نوار قلبى كه در پست قبل گذاشته بوديم..
طبق روالى كه ديگه همه ياد گرفتيد، در هر نوار قلب، قدم اول و تقريبا مهمترين قدم، تعيين ريتم نواره! و در تعيين ريتم هم، ٥ سوال محبوب! رو بايد بپرسيم:

١. نوار قلب P داشت؟
جواب: بله! بطور كاملا واضحى، در ليد 2 كه بصورت Long اون پايين رسم شده بود، قبل از هر QRS ، يه موج P وجود داشت كه همه اين امواج بهم شبيه بودن، و بنظر ميرسيد كه عامل توليدِ QRS باشن، پس ميشد بهشون گفت: موج P

٢. امواج P بهم شبيه بودن؟
جواب: بله! در سرتاسر ليد 2 كه جلو رفتيم، همه امواج P هم شكل و منفى بودن پس همه از يك كانون، منشا گرفته بودن

٣. ايا امواج P در ليدهاى 1 و 2 و AVF مثبت، و در AVR منفى بودن؟
جواب: خير!!
پس همينجا ميشه گفت كه ريتم سينوسى نيست! درسته؟
خب حالا كه سينوسى نيست،وقتشه كه تعيين كنيم اين امواج P از كجا ميان؟ بردار موج P يا همون بردار برايند دهليز به چه شكليه، تا بتونيم محل ايجاد اين امواج P غيرسينوسى رو پيدا كنيم..
همونطور كه در نوار ميبينيد، امواج P در ليدهاى 2 و 3 و AVF منفى هستند! يعنى بردار برايند داره ازين ليدها دور ميشه! اينا هم كه ليدهاى تحتانى اند! پس بردار برايند داره از پايين دهليز به سمت بالا ميره!
يعنى يه نقطه اى پايين دهليزها، داره ريتم و ضربان توليد ميكنه.
از طرفى موج P در ليدهاى 1 و AVL كاملا مثبته پس بردار برايند داره به اين ٢ ليد كه در سمت چپ هستند نزديك ميشه!
و نهايتا موج P در ليد AVR اگه خوب دقت كنيم ٢ جزئيه يعنى بردار برايند بر جهتِ ليد AVR عموده..
خب حالا براحتى ميتونيد بردار برايند دهليزها رو رسم كنيد(البته بصورت تقريبى)
كه مثل شكل زير، ميشه از پايين دهليز ها و نقطه اى حوالى جانكشن به سمت بالا با كمى تمايل به چپ!
خب.. حالا داره جالب ميشه داستان!
ببينيد دوستان،الان ما حدس زديم كه كانون نابجا ، يا در خودِ جانكشنه! يا نقطه اى در حوالى جانكشن در دهليز!
يعنى ريتم نوار يا ميتونه دهليزى باشه و كانون نابجايى از جنس سلولهاى دهليزى اون پايينِ دهليز راست و در حوالى جانكشن، عامل توليد ريتم باشه!
يا ريتم ميتونه جانكشنال باشه و خود جانكشن عامل توليد اين P باشه!
بعد ممكنه بپرسيد: ريتم جانكشنال كه P نداشت! و منم جواب بدم: اين از همون موارد استثنايى هست كه در ريتم جانكشنال، بلافاصله قبل يا بلافاصله بعد از QRS ، موج P ديده ميشه!
خب! از كجا بفهميم كه كدومشه؟
٢ تا نكته رو دقت كنيد:

اولا در ريتم جانكشنال، قرار شد كه اگر هم موج P رويت بشه، بسيار چسبيده به QRS باشه! در اينجا تا حدودى فاصله وجود داره بين P و QRS
كه اگرچه اين فاصله كوتاهتر از معموله، اما عملا P و QRS از هم جدا هستند و لذا بيشتر به يه ريتم دهليزى ميخوره تا يه ريتم جانكشنال

دوما، تعداد ضربان اين نوار رو اگه مشخص كنيم، حدودا ٦٥ تاست.. و اينم بيشتر به يه ضربان دهليزى ميخوره.. چون در ريتم جانكشنال ضربان بين ٤٠ تا ٦٠ تاست
لذا اين ضربان، براى ريتم جانكشنال كمى زياد بنظر ميرسه..
لذا با تمام اين تفاسير، اگه از من بپرسيد كه ريتم اين نوار قلب چيه؟
ميگم: به احتمال بسيار بسيار زياد، ريتم دهليزيه و كانون نابجا هم در حواليه جانكشن و گره AV قرار گرفته، اما هنوزم درصدى احتمال ميدم كه ريتم جانكشنال باشه
چون توى پزشكى هيچى بعيد نيست
...
بنظرم مثال خيلى خوبى بود و تونستيم كامل، ريتمهاى جانكشنال و دهليزى رو مرور كنيم..
از پست بعد  وارد مبحث كمى سنگينى ميشيم بنام #ريتم_بطنى

هميشه، يكقدم جلوتر از ديگران باشيد
مخصوصا در خوندن نوار قلب ..


#دکتر_مجری

#meisam_mojri
صفحه  20
جلسه #16



رسيديم به چهارمين ريتم:
#ريتم_بطنى
يا
#ونتريكولار

اينبار، كانون نابجايى كه فرماندهى قلب رو برعهده گرفته، يكى از سلولهاى بطنِ!
مثلا در شكلى كه براتون فرستادم، يك سلول، پايينِ بطن راست، فرمانده قلب شده و ريتم بطنى توليد كرده
خب بريم سراغ مشخصات اين نوع ريتم در نوار قلب:
اول بايد نكته بسيار مهمى رو يادتون بدم!

ببينيد دوستان، بعنوان يك قانون ياد بگيريد كه:
هر زمان، يك ريتم يا ضربان، از سلولهاى بطن آغاز بشه، يك مشخصه بسيار بسيار معروف داره، كه در ٣ ريتم قبلى (سينوسى، دهليزى، جانكشنال) ديده نميشه و اونم وجود QRS عريض و پهن هست!
نوار قلبِ حاصل از ريتم بطنى رو در پايينِ شكل كشيدم و مهمترين چيزيكه جلب توجه ميكنه، همين شكلِ عجيب و پهنِ QRS هست!
فعلا اينو بعنوان يه قانون ياد بگيريد تا در اينده دقيق توضيح بدم كه اصلا چرا اين اتفاق رخ ميده!

پس تشخيص #ريتم_بطنى در خيلى از اوقات بسيار كار ساده ايه و با توجه به بدشكل و عريض بودن QRS قابل انجامه!
(البته QRS پهن، علتهاى ديگه اى هم بجز ريتم بطنى داره)
بهرحال، شروع كنيم به بررسى ريتم بطنى با توجه به همون ٥ سوال محبوب:

١. آيا در نوار قلب موج P داريم؟
جواب: خير! در ريتم بطنى در نوار قلب موج P ديده نميشه.. دليلش هم كه كاملا مشخصه:
مانند شكل،در ريتم بطنى ضربان داره از يك سلول بطنى آغاز ميشه! خب اين ضربان در همون قدم اول، درون بطنها به حركت در مياد لذا در نوار قلب از همون قدم اول، يه موج QRS داريم! بدون اينكه نيازى به موج P قبل از خودش داشته باشه
چون اين QRS ذاتا از خود بطن بوجود اومده و فرزندِ يك اتفاقِ دهليزى نيست كه بخواد قبلش موج P داشته باشه..
پس در ريتم بطنى، در نوار قلب موج P نداريم

٢. آيا امواج P بهم شبيه اند؟
جواب: اين سوالم كه معنى نداره چون اصلا موج P نداريم

٣. آيا امواج P در ليدهاى 1 و 2 و avf مثبت، و در AVR منفى اند؟
جواب: اين سوال هم طبعا معنى نداره!

٤. آيا قبل از هر QRS يك موج P داريم؟
جواب: خير! در ريتم بطنى، امواج QRS اى داريم كه از بطنها متولد شدن و قبل از اونها موج P وجود نداره..

٥. آيا تعداد ضربان بين ٦٠ تا ١٠٠ تاست؟
جواب: خير! همونطور كه قبلا گفتيم، در ريتم بطنى تعداد ضربان بين ٢٠ تا ٤٠ تا در دقيقه ست...

بسيار خب! پس اگه بخوام نوار قلبِ #ريتم_بطنى رو خلاصه كنم ميگم:
در ريتم بطنى با نوارى مواجه ايم كه اصلا موج P نداره، و امواج QRS عريض و بدشكلى داره كه با فاصله زياد از هم اومدن، بطوريكه تعداد ضربان قلب بين ٢٠ تا ٤٠ تا در دقيقه ست!
...
همينجا يه خصوصيت مهم ديگه ريتم بطنى رو هم ياد بگيريد:
در ريتم بطنى، هميشه جهتِ كمپلكس QRS بر خلافِ جهتِ موج T است!
يعنى اگه كمپلكس QRS مثبت باشه، موج T منفيه (مثل شكل زير) و برعكس اگر كمپلكس QRS منفى باشه، موج T مثبت خواهد بود!
...
خب، با اخرين ريتمى كه ميتونه در قلب ايجاد بشه هم اشنا شديم..
بخوام جمع بندى كنم ميگم:
كلا ٤ منطقه ميتونستن در قلب، فرمانده بشن و ريتم ايجاد كنن:
#ريتم_سينوسى
#ريتم_دهليزى
#ريتم_جانكشنال
#ريتم_بطنى يا #ونتريكولار
..
٢ تا ريتم اولى، هميشه موج P دارند، و راه افتراقشون از هم، شكلِ موج P شون بود

٢ تا ريتم آخرى (جانكشنال و بطنى) موج P ندارن و راه افتراقشون، شكل QRS بود كه در ريتم جانكشنال باريك است و در ريتم بطنى پهن..
تعداد ضربان در ريتم سينوسى ٦٠ تا ١٠٠ تاست در دقيقه
در ريتم دهليزى ٦٠ - ٨٠ تا
در ريتم جانكشنال ٤٠ -٦٠ تا
در ريتم بطنى ٢٠ - ٤٠ تا

خدارو شكر كه تا حدودى تونستيم مبحث سنگين ريتم رو به يه جايى برسونيم.
صبور باشيد، هنوز خيلى نكته از همين ريتم مونده كه بايد به مرور باهم ياد بگيريم


#دکتر_مجری

#meisam_mojri
صفحه 21
جلسه #17



در ابتدا يه نوار قلب ميذارم از #ريتم_ونتريكولار

قرار شد در اين ريتم، كه آخرين سد دفاعى قلب محسوب ميشه، سلولهاى بطنى فرماندهى قلب رو بعهده بگيرن و با توليد ضربان به تعداد ٢٠-٣٠ تا در دقيقه، فرد رو زنده نگهدارن!
و خب ميدونيد كه در اين ريتم، ديگه QRS پهن خواهد بود..
به نوار دقت كنيد تا بعدا يادتون بدم كه چجورى تعيين كنيم اين ضربان، از كجاى بطن ها داره توليد ميشه..
ضمنا نحوه محاسبه تعداد ضربان قلب (Rate) در درسهاى بعديه! عجله نكنيد!
...
اين نوار قلب رو بعنوان نمونه يك #ريتم_ونتريكولار فعلا نگه داريد تا توضيح مهمى بعدش بدم..


#دکتر_مجری

#meisam_mojri
صفحه   22
جلسه 18

خب..
با ٤ ريتم اصلى آشنا شديد، حالا سوالى كه مطرحه اينه؟
ريتم اصلى و غالب قلب كدوم ريتمه؟

همونطور كه همه ميدونيد، ريتم اصلى قلب ، ريتم سينوسيه.. و توقع داريم افراد سالم ريتمشون سينوس باشه و گره SA فرمانده قلب باشه..

-چرا؟
-چرا ريتم سينوسى ريتم غالب قلبه؟
-چه نكته اى، اين ريتم رو نسبت به ٣ ريتم ديگه، برتر ميكنه؟

بله! سرعت..
تنها و تنها يك عامل وجود داره، كه باعث غلبه ريتمى بر ريتم ديگه ميشه و اونم سرعت ضربان هر ريتمه!!
خيلى برام مهمه كه هميشه اين نكته يادتون بمونه كه:
در قلب، هر فرماندهى كه سرعت بالاترى براى توليد ضربان داشته باشه، ريتم و فرماندهى قلب رو برعهده ميگيره! همين!
و لا غير!
ديگه هيچ عاملى وجود نداره كه بخواد، ريتمى رو بر ريتم ديگه غلبه بده!
فقط سرعت..
و چون سرعت ضربانى كه ريتم سينوسى توليد ميكنه ٦٠ - ١٠٠ تا در دقيقه ست، لذا اين ريتم، فرمانده اصلى قلبِ و برترى داره بر:
ريتم دهليز (با سرعتِ٦٠-٨٠)
و ريتم جانكشن (با سرعتِ ٤٠-٦٠)
و ريتم بطنى (با سرعتِ ٢٠-٤٠) ..
(صفحه قبلى به اشتباه سرعت ضربان بطنى رو ٢٠-٣٠ ذكر كردم كه تصحيح ميكنم ٢٠ تا ٤٠ تاست)
...
حالاااا
لطفا اين سوال رو شما جواب بديد:
چه اتفاقى بايد بيوفته، تا ريتم قلب، از حالت غالب اون كه ريتم سينوسه، به ريتم ديگه اى تبديل بشه؟
اگه نوار قلبى ديديد كه ريتمش مثلا جانكشناله، احتمال ميديد چه اتفاقى افتاده؟
.
.
بسيار سوال مهميه و جوابش، هميشه بايد يادتون بمونه...
.
جواب:
تنها و تنها ٢ حالت رو ميشه تصور كرد، كه باعث بشن ريتم از حالت سينوس خارج و به ريتم ديگه اى تبديل بشه:
١. هر زمان كه سرعت ضربان در گره سينوسى افت كنه و كمتر از سرعت ضربانِ كانونهاى پايينتر مثلا كانون جانكشن بشه!
(يا اصلا گره سينوس كلا از كار بيوفته!)

٢. هرزمان كه سرعت ضربان در كانونهاى پايينى (دهليزى، جانكشنال، بطنى) به بالاتر از سرعت ضربان در گره SA برسه!!

فقط در اين ٢ حالته كه ريتم عوض ميشه!
پس بطور خلاصه، ميشه گفت:
هميشه فرماندهى و ريتم قلب، در اختيار بالاترين كانون يعنى گره SA قرار داره (بدليل سرعت بالاتر توليد ايمپالس در اين كانون) و فقط در ٢ حالت اين فرماندهى از گره سينوسي گرفته ميشه:
يا سرعت ضربان در SA كاهش پيدا كنه و كمتر از كانونهاى فرماندهى پايينتر بشه
يا سرعت ضربان در كانونهاى فرماندهى پايينتر، افزايش پيدا كنه و به بالاتر از سرعت ضربان گره سينوسى برسه!
همين
اين داستان رو مفصلتر در پست های بعد توضيح ميدم

#دکتر_مجری

#meisam_mojri

صفحه  23
جلسه #19
بسم الله الرحمن الرحیم


خب..
تا اونجا رسيديم كه ٤ ريتم اصلى رو معرفى كرديم، و به اين نتيجه رسيديم كه تنها عامليكه باعث برترى يك ريتم، بر ريتم ديگه ميشه، سرعت اون ريتمِ! و لاغير!
يه مثال:
نوار قلب پايين رو ببينيد!
ابتدا ريتمش رو تشخيص بديد، و بعد بگيد چى شد كه ريتم، بدست اين كانون افتاد؟
جوابش رو در پست بعد ميگم خدمتتون..


#دکتر_مجری

#meisam_mojri
صفحه 24
جلسه #20

و اما تفسير نوار قلب بالايى:
طبق معمول همون ٥ سوال اصلى..

١. موج P داره؟
جواب: خير!
اول ليد 2 رو ميگرديم براى پيدا كردن موج P..
قبل از QRS ها رو نگاه ميكنيم. فقط يك موج قبل از QRS ها ميبينيم، و اونم طبعا T هست نه P
بازم كوتاه نميايم، ليدهاى ديگه رو هم ميگرديم كه شايد اونجا موج P رو ببينيم كه بازم خبرى نيست!
پس نوار ما موج P نداره! همينجا ميتونيم قسم بخوريم كه ريتم سينوسى نيست!چون در ريتم سينوسى بايد P داشته باشيم
قطعا دهليزى هم نيست! چون در ريتم دهليزى هم بايد موج P داشته باشيم كه نداريم...

لذا موافقيد كه هروقت موج P نداريم، ريتم يا جانكشناله يا بطنى! (البته بعدا آريتمى هايى رو بهتون معرفى ميكنم كه P ندارن)
بهرحال تا اينجا موج P نداريم
حالا چجورى متوجه شيم كه جانكشناله يا بطنى؟ خب راحته، كافيه ببينيم QRS ها باريكن يا پهن؟
و چيزيكه مسلمه باريك هستند پس ريتم جانكشناله..

خب حالا ببينيم ضربان چندتاست؟
بعدا روشش رو يادتون ميدم اما فعلا بدونيد كه ضربان حدودا ١٥٠ تاست..
پس ريتم ميشه:
جانكشنال، ١٥٠ تا در دقيقه

حالا سوال اينه: چرا ريتم دست جانكشن افتاده؟
و جواب مشخصه: چون جانكشن تونسته ١٥٠ تا در دقيقه ضربان توليد كنه..
منظورم اينه:
الان در اين بيمار، گره SA مشكلى نداره! سلولهاى دهليزى هم مشكلى ندارن!
ولى جانكشن تونسته بنا به دلايلى، ضربانش رو به بالاى دهليز و سينوس برسونه! لذا فرماندهى رو بعهده گرفته..
پس زمانى كه كانونهاى پايينى، بتونم تعداد ضربانشون رو به بالاى ١٠٠ تا برسونن ( كه حداكثرِ ضربان گره SA هست) ميتونن ضربان رو در دست بگيرن
موفق باشيد

#دکتر_مجری

#meisam_mojri
صفحه  25
جلسه #21
بسم الله الرحمن الرحیم


در مورد نوار قلب قبلی، چندتا سوال مشترك پيش اومده بود كه پرسيده بودين و خوبه كه جواب بدم..
ببينيد دوستان، ما گفتيم كه ريتم جانكشن بين ٤٠ تا ٦٠ ضربان در دقيقه توليد ميكنه!
در حقيقت اين تعداد ضربان، سرعتِ ذاتيه ريتم جانكشنه!
يعنى سلولهاى منطقه جانكشن، اگه بيمارى يا اتفاق خاصى نباشه، ذاتا ٤٠-٦٠ ضربان در دقيقه توليد ميكنن! اما به اين معنى نيست كه جانكشن نتونه ضربان كمتر يا بيشترى توليد كنه. نه!
بطور كلى يادتون باشه كه هر ٤ فرماندهى كه در قلب بهتون معرفى كردم، توانايى توليد هر تعداد ضربان رو دارن! اما در شرايط خاص و بيماريهاى مختلف!
ولى اگه شرايط خاصى در كار نباشه، سرعتِ ذاتيه اين كانونها همونيه كه قبلا گفتم..
در مثال ديشب، ديديم كه ريتم جانكشنه! و سرعت ضربان ١٥٠ تاست!
اين سرعت بالا، تضادى با اينكه ريتم جانكشنه نداره.. اما ميتونيم اينجورى بگيم كه سرعت ذاتيه جانكشن، بين ٤٠ تا ٦٠ تاست لذا اين تعداد بالاى ضربان، براى جانكشن غير عادى محسوب ميشه و قطعا بيمارى يا مشكل زمينه اى در كار!
بهر حال هر دليلى هم كه در كار باشه، حالا كه جانكشن تونسته ١٥٠ بار در دقيقه ضربان كنه، ريتم رو از گره SA گرفته و خودش فرمانده قلب شده!
پس هر تعداد ضربانى براى هر ريتمى قابل تصوره، اما بايد سرعت ذاتى ريتم ها رو بشناسيم تا بدونيم كه باچه مشكلى مواجه ايم..
يه مثال ديگه نشونتون ميدم:
اينبار نوار قلب پايين رو نگاه كنيد..
بازم ٥ سوال معروف رو از خودتون بپرسيد..
من بطور خلاصه ميگم كه:
١. موج P ندارد
پس سينوسى يا دهليزى نيست
از طرفى عرض QRS باريكه و لذا ريتم جانكشناله!
اما اينبار سرعت ضربان حدودا ٥٠ تا در دقيقه ست، يعنى همون سرعت ذاتيه ريتم جانكشن!
حالااا..
اينبار اينجورى تفسير ميكنم كه:
وقتى جانكشن تونسته با سرعتِ ٥٠ تا، فرماندهى قلب رو در دست بگيره، يعنى اينكه گره SA و سلولهاى دهليزى، مشكلى داشتن كه نتونستن ضربان معمولى خودشون رو توليد كنن لذا فرماندهى به دست جانكشن افتاده!
ببينيد داستان اينبار چقدر تفاوت كرد!
در نوار قلب قبلی، جانكشن با سرعت ١٥٠ تا ميزد، لذا با اينكه گره SA و دهليز سالم بودن (ميشه حدس زد كه سالمن) ولى جانكشن سرعتش رو بالاتر ازونها برده بود و فرماندهى رو در دست گرفته بود! پس مشكل و بيمارى ما كجا بوده؟
بله در خودِ جانكشن! كه بدليلى تاكى كارد شده

اما در نوار قلب زير، جانكشن با سرعت ٥٠ تا، فرمانده قلب شده يعنى با سرعت ذاتى خودش! اينبار ميشه كاملا حدس زد كه مشكل در كانونهاى بالاتر يعنى SA و دهليز بوده كه نتونستن ضربان ذاتى خودشون رو توليد كنند لذا فرماندهى به سومين مركز يعنى جانكشن منتقل شده! پس اينبار مشكل در گره SA است!!
حالا ديگه خيالم راحته كه تونستم علتِ جابجايى ريتم از يك كانون به كانون ديگه رو  توضيح بدم:
١: اگر ديديد يك كانونِ پايين تر از SA ، فرماندهى قلب رو برعهده گرفته و با سرعتى بالاتر از ١٠٠ تا (كه حداكثر سرعتِ SA هست) بدونيد كه گره SA سالمه!و اين كانون جديده كه مشكلى پيدا كرده و تاكى كارد شده و فرمانده قلب!
(مثل نوار قلب، قبلی)

٢: اما اگر ديديد يك كانون پايين تر از SA ، فرمانده قلب شده و با سرعت ذاتى خودش داره ميزنه، بدونيد كه قطعا گره SA مشكلى پيدا كرده و نتونسته ضربان ذاتى خودش رو توليد كنه لذا فرماندهى به كانونهاى پايين تر منتقل شده
(مثل نوار قلب فعلی)
آخيش...
كمى خيالم راحت شد بابت اين داستان
از پست های بعد ميريم سراغ حالتهايى كه همزمان ٢ فرمانده در قلب پيدا شده!
يعنى #PAC و #PVC

همواره يكقدم جلوتر از ديگران باشید...

#دکتر_مجری

#meisam_mojri
صفحه   #26
جلسه #22


خب..
حالا وقتشه كه بريم سراغ حالتهايى كه در قلب، ٢ فرمانده داريم!
ابتدا فرض كنيد كه يك نقطه از دهليز، قصد داشته باشه كه در حضور ريتم سينوسى و فرماندهىِ گره SA ، خودشو نشون بده!
بنظر شما، اين نقطه خاص، بايد سرعتى بالاتر از SA داشته باشه يا پايينتر؟
بله جواب مشخصه:
بايد سرعت بالاترى داشته باشه..

مثلا فرض كنيد كه گره SA قرار بوده هر ثانيه، يك ضربان توليد كنه! خب؟
حالا در صورتى يك نقطه از دهليز ميتونه در حضور گره SA سالم، خودشو نشون بده، كه بتونه در فاصله ىِ كمتر از يك ثانيه از اخرين ضربانِ گره SA ، يه ضربان توليد كنه!
مثلا فرض كنيد در اين لحظه يه ضربان از گره SA توليد شد! حالا گره SA يك ثانيه (فرضاً) صبر ميكنه و ضربان بعدى رو توليد ميكنه!
حالا اگه يك نقطه از دهليز پيدا بشه، كه توى اين فرصتِ ١ ثانيه اى، بتونه يه ضربان توليد كنه، ميتونه خودشو در نوار قلب نشون بده!
اين اتفاق در مورد همه كانونها ميتونه رخ بده!

ناحيه جانكشن هم، در صورتى ميتونه در حضور گره SA سالم، خودشو نشون بده، كه در همين فرصتِ مثلا يك ثانيه اى بين ضربانهاىِ SA ، سريع يه ضربان از خودش توليد كنه و خودشو در نوار قلب نشون بده..

و حتى سلولهاى بطن هم ميتونن در صورت استفاده از فرصت يك ثانيه اى بين ضربانهاى گره سينوسى، خودشون يه ضربان بطنى توليد كنن و خودنمايى كنن!

پس:
در حضور گره SA سالم، هركدام از ٣ كانون پايين تر، اگر بتونن كه يك لحظه زودتر از ضربانِ بعدىِ SA ، يك ضربان توليد كنن، ميتونن خودشون رو در نوار قلبنشون بدن، و حالا هم نشانه هاى فرماندهى گره SA رو ميبينيم در نوار قلب (ريتم سينوسى) و هم گاهگاهى ضربانهايى از كانونهاى پايينتر..

حالا ميتونيد حدس بزنيد كه اين ضربانهاى غير سينوسى، در نوار قلب چه خصوصيت مشتركى دارن؟
بله!
همه زودرس! هستند..
يا پره ماچور pre mature
و دليلشم ميدونيد حتما!
اگر اين كانونها پره ماچور و زودرس نباشن، اصلا نميتونن كه در خلالِ فرماندهى SA ، خودشون رو نشون بدن..

-پس اگر در حضور گره SA سالم، يك ضربان از كانونى دهليزى رخ بده بهش ميگن:
Premature Atrial Complex
يا همون #PAC

-اگر در حضور گره SA سالم، يك ضربان از كانون جانكشن رخ بده، بهش ميگن:
Premature Junctional Complex
يا همون #PJC

-اگرم در حضور يك ريتم سينوسى، يك ضربان زودرس از كانونى در بطن بتونه خودشو نشون بده، بهش ميگن:
Premature Ventricular Complex
يا همون #PVC

#دکتر_مجری

#meisam_mojri
صفحه 27
جلسه #23


خب وقتشه كه بريم سراغ #PAC

همونطور كه صفحه قبل عرض كردم، PAC در واقع يك ضربان زودرس هست، از يك كانون دهليزى، كه در خلالِ يك ريتمِ منظمِ سينوسى ، يك لحظه خودشو نشون ميده..

به شكل زير توجه كنيد:
در ٢ تا ضربان اول، گره سينوسى در حالِ فرماندهى قلب بوده! خيلى هم منطقى و دُرست!
فرض بفرماييد كه فاصله بين ضربانهاى گره سينوسى ٥ خونه بوده (بعدا مفصلا در مورد تعيين تعداد ضربان و اين خونه هاى كوچيك و بزرگ توضيح ميدم)
خب! حالا ضربان سوم رو نگاه كنيد! همونطور كه از رنگش مشخصه، اين ضربان از يك كانونِ دهليزى (صورتى) اومده!

چرا تونسته توى نوار قلب خودشو نشون بده؟
بله! چون زودرس بوده!
در شكل هم ميبينيد كه اين ضربان رو در فاصله ىِ ٣ خونه از آخرين ضربان سينوسى كشيدم!
در همين ضربانِ صورتى رنگ (PAC) لازمه كه به موجِ P هم دقت كنيد! بله،شكلِ موجِ P ىِ مربوط به PAC ، با امواج P ضربانهاى سينوسى، فرق داره!
منطقى هم هست.. چون اين كانون، در محلى متفاوت از گره SA قرار داره و جهتِ بُردار برايندى كه در دهليز ايجاد ميكنه، كلا رو به بالاست! پس منطقيه كه دقيقا برعكسِ ريتم سينوسى، در اينجا موج P در ليدهاى تحتانى منفى باشه مثل شكل..
پس:
تا الان ٢ تا خصوصيت رو از PAC ياد گرفتيم:

١. زودرس مياد ( كه اين مهمترين مشخصه PAC هست)

٢. موج P متفاوتى داره نسبت به ريتم سينوسى!
كه البته اين خصوصيت دوم هميشه صادق نيست! مثلا اگر كانونى كه ضربانِ PAC رو ميخواد توليد كنه، نزديكياىِ گره SA باشه، اونوقت موج P متفاوتى نخواهد داشت! در اون موارد شما فقط PAC رو از روى زودرس بودنش ميتونيد تشخيص بديد و لاغير!

و اما همونطور كه در شكل ميبينيد، بعد از PAC، در ضربان چهارم، مجددا گره سينوسى ضربان رو بر عهده گرفته...
مهم اينه كه بدونيد فاصله اين ضربان چهارم، از ضربان قبليش كه همون PAC باشه، چقدره؟
اين فاصله تقريبا برابر با يك فاصله ىِ نرمال بين ٢ ضربانِ سينوسيه! يعنى تقريبا ٥ خونه در شكل ما!
البته دُرست تر اينه كه بگيم : كمى بيشتر از ٥ خونه
منطقش هم اينه:
ببينيد بچه ها، وقتى يه ضربان در دهليز راه ميوفته، به همه جاى دهليز منتشر ميشه، خب؟
حالا فرض كنيد كه در ضربان سوم يا همون PAC ، اين ضربان در تمام دهليز پخش شده و طبعا به گره SA هم رسيده! خب چى ميشه؟
گره SA بقول معروف reset ميشه! يا "صفر" ميشه!
يعنى در لحظه اى كه PAC ميزنه، ايمپالسها طبعا به گره SA هم ميرسن و اين گره رو دپلاريزه ميكنن! اون لحظه گره SA فكر ميكنه كه خودش ضربان كرده! چون صفر شده ديگه!
لذا از همون لحظه ىِ PAC ، مجدد گره SA شروع ميكنه به شمردنِ ٥ خونه و ايجاد ضربان بعدى!
لذا ضربانِ بعد از PAC ، تقريبا در فاصله ٥ خونه (معادل يك فاصله نرمال بين ضربانهاى سينوسى) مياد!
البته كمى بيشتر از ٥ خونه چون كمى وقت ميبره تا ايمپالس از كانونِ PAC خودش رو به SA برسونه و اونو reset كنه و مجدد بعد از ٥ خونه گره SA ضربان كنه!
اما بهرحال اين فاصله همون حدود ٥ خونه ست...
خب!
پس با تمامى مشخصات يك PAC آشنا شديد:
١. زودرس مياد (در مثال ما سر ٣ خونه اومده)

٢. موج P متفاوتى داره از P سينوسى (كه هميشگى نيست)

٣. فاصله بينِ PAC و ضربانِ سينوسيه بعديش، تقريبا برابر با يك فاصله نرمال بين ٢ ضربانِ سينوسيه ( در مثال ما ٥ خونه)
..
خب خسته نباشيد
مطلب بسيار مهمى بود كه به كمكتون تونستم توضيح بدم
صفحه بعد توضيح مفصلى داريم از #PVC
و در هر شرايطى، يكقدم از ديگران جلوتر باشيد...


#دکتر_مجری

#meisam_mojri
صفحه   #٢٨
جلسه #24
بسم الله الرحمن الرحیم

خب بريم سراغِ  #PVC
ديگه الان همه شما قطعا ميدونيد كه PVC يعنى اينكه:
گره SA داشته واسه خودش ميزده، خيلى منظم و سينوسى، اما يك لحظه، يه كانون از بطن، يك ضربان رو زودتر از SA ميزنه و لذا خودشو توى نوار قلب نشون ميده
ولى اينبار خصوصياتى متفاوت از PAC داره كه صفحه قبل گفتم..

اولا كه حتما بامن موافقيد، اين PVC ، ديگه موج P نداره! چون از بطن شروع ميشه و كارى به دهليز نداره! لذا فقط يه QRS هست و موج T..
ديگه P نداره و اين برعكسِ PAC هست كه حتما P داره

دوما بازم بامن موافقيد كه در PVC ، كمپلكس QRS ما پهن و وايد شده! اينم كه از قبل بلد بوديد كه اصولا هر ضربانى كه از يك كانون بطنى منشا بگيره، QRS وايدى داره
بازم عرض كنم كه اين جريان وايد بودن QRS و عرض زيادش، ماجرا و علت جالبى داره كه بعدا توضيح ميدم..

و اما سومين خصوصيت جالبى كه PVC داره رو خوب دقت كنيد:
ببينيد دوستان، مثل شكل زير، فرض رو بر اين ميذاريم كه ٢ تا ضربان اول از گره سينوسى اومدن با همون فاصله ٥ خونه مثل شكل پريشب...
حالا فرض كنيد كه ضربان سوم (آبى) از يه كانون بطنى منشا گرفته..
خب اين ضربان همونجا بطن رو دپلاريزه ميكنه و لذا با يه QRS پهن شروع ميشه، اما اينبار فرقى كه با PAC داره اينه كه در PVC ، ايمپالسهاى توليد شده از كانون نابجاى بطنى، ديگه به گره SA نميرسن! معلومه چون گره SA توى دهليزه و اين ايمپالسها ديگه از بطن به دهليز كه نميرن! (البته در درصدى از موارد ميرن كه شما نديد بگيريد)
خب چه اتفاقى ميوفته؟

فرض كنيد PVC سر ٣ خونه رخ داد مثل شكل،
ازونجا كه گره SA اصلا متوجه اين اتفاق در بطن (يعنى PVC) نميشه، لذا گره SA سر ٥ خونه هميشگيش بازم ضربان توليد ميكنه (كه با رنگ صورتى روى نوار قلب نشون دادم) و عملا ميشه ٢ خونه بعد از PVC

اما اين ضربان وقتى در دهليز ايجاد شد و موج P ايجاد كرد، ديگه به بطن منتقل نميشه!
چرا؟
چون بطن هنوز بواسطه PVC قبلى، تحريك شده و دپلاريزه هست و ديگه نميتونه مجدد دپلاريزه بشه!
لذا اين ضربانِ SA ديگه از دهليز به بطن نميره و منجر به QRS نميشه!
خب؟
اما بازم گره SA به كار خودش ادامه ميده و مجددا پس از ٥ خونه يه ايمپالس ديگه توليد ميكنه!
اين بار اين ايمپالس هم در دهليز منتشر ميشه (موج P) و هم ميتونه به بطن بره (موج QRS) و لذا چهارمين ضربان رو در نوار قلب ايجاد ميكنه همونطور كه ميبينيد.
خب اين قصه ها رو گفتم براى چى؟

بيايد باهم، فاصله بين PVC و ضربان بعديش رو حساب كنيم:
ميشه ٧ خونه! درسته؟
٢ خونه كه از PVC تا اون موج P اى كه منتشر نشد به بطن، و ٥ خونه هم از همون P تا QRS سينوسى بعديش كه ميبينيد و جمعا ميشه ٧ خونه..
حالا مقايسه كنيد با PAC كه صفحه قبل ديديد:
در مورد #PAC ، فاصله اى كه بعد از PAC تا ضربان سينوسى بعديش بود تقريبا ٥ خونه بود، يعنى معادل يه فاصله سينوسى نرمال

اما در #PVC اين فاصله ٧ خونه ست يعنى خيلى بيشتر از يه فاصله سينوسى نرمال!

به اين فاصله ميگن: جبران
كه اين جبران، در مورد #PAC خيلى زياد نيست
و لذا اسمش رو ميذاريم:
جبران ناكامل!

اما در مورد #PVC طولانيه و بهش ميگيم:
جبران كامل!

پس PVC ٣ خصوصيت مهم داره:

١. زودرس مياد ( كه مهمترين خصوصيتش هست مثل PAC )

٢. موج P نداره ( برعكسِ PAC )

٣. فاصله بين PVC و ضربان سينوسى بعديش بيش از يك فاصله سينوسى نرماله و لذا جبرانش كامله!

در پست بعد اين PVC و PAC رو تمرين ميكنيم و نكات بالينى و درمانشون رو بهتون ميگم
ميخوام ايشالا در كنار نوار قلب، اكثر بيماريهاى قلبى و درمانشونم يادتون بدم

#دکتر_مجری

#meisam_mojri
صفحه   #٢٩

قاعدتا اگه یکم دقیق عمل کنید در پست قبل... ابهامی براتون پیش میاد و براتون سوال میشه...

دوستان شكل قبل رو نگاه كنيد:
يه جاش من نوشتم: موج P كه منجر به QRS نشده..
دقت كنيد كه منظورم اون موج آبى رنگ بعد از QRS نبوده ها! اونكه همون موج T هست و مربوط به PVC ميشه.. منظورم اين بوده كه روىِ همين موجِ T ، يه موج P از منشا گره سينوسى ايجاد شده ولى عملا ما اون موج P رو نميبينيم چون با T ىِ مربوط به PVC يكى ميشه! و تازه اين موج P خودش هم نميتونه بياد به بطنها و يه QRS ايجاد كنه! چون بطنها هنوز درگيرِ دپلاريزاسيون با منشا PVC هستند!
اما به فاصله ىِ ٥ خونه بعد از همين موجِ P مورد بحث، بازم گره SA يه موج P ديگه ايجاد ميكنه كه اينبار هم ديده ميشه و هم منجر به QRS باريكِ سينوسى ميشه (ضربان چهارم)
...
بسيار عالى، فكر كنم مشكل حل شد
بهرحال توى شكل، اون موجِ T ىِ مربوط به PVC هست و موج P ضربان بعدى هم خورده روش كه ديده نميشه

و اما يه جمع بندى كنيم ازين #PAC و #PVC و درمانشون:
اول ميخوام در مورد اون داستانِ #جبران صحبت كنم:
هميشه براى اينكه متوجه شيد جبران كاملِ (مثل PVC) يا ناكامل (مثل PAC) ازين روش استفاده كنيد:
اون ضربانى كه زود اومده رو در نظر بگيريد، حالا بيايد و فاصله ىِ اون ضربانِ زودرس رو با ضربانهاى قبلى و بعديش حساب كنيد!
مثلا در شكل قبل، ضربانِ زودرس ما كه همون PVC باشه، با ضربان قبلى خودش ٣ خونه فاصله داشته و با ضربان بعدى خودش ٧ خونه!
حالا بيايد و اين ٢ فاصله رو باهم جمع كنيد:
خب ٣ به اضافه ٧ ميشه ١٠
اينو داشته باشيد!
حالا بيايد و در همون شكل صفحه ی قبل، فاصله اى رو در نظر بگيريد كه بينِ ٢ ضربانِ سينوسى وجود داره! همون اولِ نوار قلب، هر ٢ ضربان سينوسى هستند درسته؟ خب فاصله شون چندتاست؟ ٥ خونه
حالا..
بيايد و اين فاصله سينوسى (٥ خونه در مثال صفحه ی قبل) رو در ٢ ضرب كنيد! ميشه ١٠
درسته؟
و قدم آخر:
اون عدد اولى كه بدست آورديد كه حاصل جمع فاصله ىِ PVC از ضربانهاى قبلى و بعديش بود رو، با اين عدد آخر كه حاصل ٢ برابر كردنِ يك فاصله نرمال سينوسى بود مقايسه كنيد!
اگر هر دو عدد برابر بودن، بهش ميگن:
#جبرانِ_كامل
كه مخصوصِ PVC هست

اما اگر عدد اولى كه بدست آورديد (همون حاصل جمعِ فاصله ضربان زودرس از ٢ تا ضربانِ ٢ طرفش) كمتر از عدد دومى (كه ٢ برابرِ يه فاصله نرمال سينوسى بود) بود، بهش ميگن:
#جبرانِ_ناكامل
كه مخصوصِ PAC هست

يه مثال ديگه:
شكلِ ٢صفحه قبلى
رو نگاه كنيد( صفحه #٢٧)
اونجا PAC رو درس داديم
بيايد همين محاسبات رو انجام بديم:
حاصل جمعِ فاصله ىِ اون ضربان زودرس (PAC) با ضربانهاى بعدى و قبليش چقدر ميشه؟
٣ به اضافه ٥ ميشه ٨

خب حالا ٢ برابرِ يه فاصله نرمالِ سينوسى چقدر ميشه:
٥ ضربدر ٢ ميشه ١٠
اينبار ميبينيد كه عدد اول يعنى ٨ ، از عدد دوم يعنى ١٠ كمتره! لذا ميگيم جبران ناكامله! كه خصوصيتِ PAC هست!
پس آخرين مقايسه PAC و PVC رو انجام بديم:

١. در PAC موج P داريم اما در PVC نداريم

٢. هر دو ضربانهاى زودرس هستند

٣. موج QRS در PAC باريكه و در PVC پهنه
چون از بطن اومده

٤. در PAC جبران ناكامله، چون گره SA ريسِت ميشه، اما در PVC جبران كاملِ، چون گره SA ريسِت نميشه!

٥. هر دو منجر به احساس تپش قلب #palpitation در فرد ميشن
..
و اما درمان:
اگر در نوار قلب فردى PAC يا PVC وجود داشته باشه، به علايم فرد توجه ميكنيم!
اگه فرد بگه كه علامتى نداشته! نه تپش قلبى!
نه سرگيجه! نه سينكوپ! لذا درمانى هم نميخواد..
اما اگه فرد هركدوم از علايم بالا رو داشته باشه، نياز به درمان داره
#درمان_PAC و #PVC يكسانه:
بتا بلاكر

مثلا ميتونيد به مريضتون پروپرانولول ١٠ تا ٢٠ ميلى گرم روزانه (يا ٢ بار در روز) بديد

يا متورال ٢٥ ميلى گرم ٢ بار در روز
...
در شكل اولِ زير، يه PAC رو در ضربان چهارم ميبينيد
در شكلِ دومِ زير، يه PVC در ضربان چهارم ميبينيد و يكى در ضربانِ هشتم

بازم تاكيد ميكنم كه:
جبران كامل= PVC
جبران ناكامل=PAC

همواره يكقدم، جلوتر از ديگران باشيد

#دکتر_مجری

#meisam_mojri
2024/09/23 02:31:21
Back to Top
HTML Embed Code: