Telegram Web Link
صفحه   #٣٠

خب
داستان به اونجا رسيد كه صفحه قبل براتون ٢ تا نمونه نوار قلب گذاشتم، يكى #PAC و ديگرى #PVC
نكته بسيار جالبى در نوار قلبهاى صفحه قبل بود كه فقط بعضيا متوجهش شدن:

به نوارى كه بعنوانِ PAC براتون فرستادم نگاه كنيد:
(همون نوار اول)
آيا جبرانش رو حساب كرديد؟
بيايد باهم حساب كنيم...
حاصلجمعِ فاصله ىِ PAC از ضربانهاى قبلى و بعدى خودش ميشه ٦/٥ مربع بزرگ..
درسته؟
خب
حالا يه فاصله ىِ نرمالِ سينوسى رو در نظر ميگيريم كه تقريبا اندكى بيشتر از ٣ خونه بزرگ هست.. كه در ٢ ضرب ميشه و تقريبا همون ٦/٥ خونه ميشه
اِه؟
اين ٢ تا عدد كه برابر شدن!
پس اسمش ميشه :
#جبرانِ_كامل

نكته همينجاست بچه ها..
گاهى در PAC ، جبران كامل خواهد بود!
با اينكه ما گفتيم كه در PAC جبران بايد ناكامل باشه!
پس يادتون باشه كه اين داستانِ جبران، قطعى نيست و در موارد اندكى (كه نوار صفحه قبلم ازون موارده) ميتونه در PAC جبرانِ كامل رخ بده!
علتش رو مطمئنم كه ميتونيد حدس بزنيد:

بله! احتمالا ضربانى كه توسط كانون نابجاى دهليزى (PAC) توليد شده، نتونسته خودشو به SA برسونه و لذا گره سينوسى، ريسِت نشده!
پس:
در PAC در تقريبا تمام موارد، جبران ناكامله چون گره SA ريسِت ميشه!
اما در موارد نادرى (نوار ديشب) ميتونه جبران كامل باشه و علتش ريسِت نشدن SA هست (يا همون نرسيدنِ ايمپالس نابجا به SA)

حالا نوار دوم ديشب رو ببينيد!
بازم جبران رو حساب ميكنيم :

عدد اول ميشه ٨ مربع بزرگ
عدد دوم هم ميشه ٨ مربع بزرگ!
پس اينجا هم جبران كامله كه با خصوصيات PVC ميخونه!
اما اينجا هم يه استثنا يادتون باشه:

در PVC هم ممكنه در درصدِ بسيار كمى از موارد جبران ناكامل باشه!
كه اينم علتش مشخصه!
احتمالا در اين نوع PVC ها كه جبران ناكامله، ايمپاسهاىِ ايجاد شده در بطن، تونستن خودشون رو به دهليز برسونن و گره SA رو ريسِت كنن..
پس:
در PVC در اكثر موارد جبران كامله! اما در موارد نادرى ممكنه كه ايمپالس نابجا خودشوبه دهليز و ازونجا به گره SA برسونه و با ريسِت كردنِ گره سينوسى منجر به ايجاد جبرانِ ناكامل بشه..
پس اينجورى جمع بندى ميكنيم كه:

هرگاه يك كانون نابجا، ضربان زودرسى ايجاد كنه، و اين ضربان زودرس به گره SA هم برسه و اين گره رو reset كنه، قطعا جبران، #ناكامل خواهد بود! كه اين خصوصيت در اكثر موارد مربوط به #PAC ميباشد

ولى هرگاه يك كانون نابجا، ضربان زودرسى ايجاد كنه ولى اين ضربان به گره SA نرسه و اصلا گره سينوسى متوجه اين اتفاق نشه، قطعا جبران، #كامل خواهد بود! كه اين خصوصيت در اكثر موارد مربوط به #PVC ميباشد

#دکتر_مجری

#meisam_mojri
صفحه   #٣١
مطالب یه کوچولو سنگین میشه😊😊

خب:
تا الان ياد گرفتيم كه قلب، نياز به يه فرمانده داره! و اون فرمانده رو ميتونيد از روى نوار قلب تشخيص بديد
در كنارش ياد گرفتيد كه ممكنه فرمانده قلب، گره SA باشه و ريتم سينوسى ايجاد كنه، اما هرزگاهى يك ضربان زودرس از كانونى ديگه، بعنوانِ #PAC  يا #PVC رخ بده

يه چيز رو لطفا دقت داشته باشيد:
تا زمانيكه يك كانون، نتونه ٣ ضربان متوالى ايجاد كنه، نميتونيم لقب فرمانده رو بهش بديم!
مثلا فرض كنيد كه كانون SA داره ضربان ايجاد ميكنه، اين وسطا گاهى از يك كانون دهليزى، #PAC هايى مياد! خب؟
اگه ازتون بپرسن ريتم نوار چيه بايد بگيد:
ريتم سينوسه!
حتى با وجود PAC هاى گاهگاهى!

چون اون PAC ها، هيچوقت ٣ تا پشت سر هم نيومدن! يعنى اون كانون نابجاىِ دهليزى هيچوقت نتونسته ٣ بارِ متوالى، فرماندهى رو در دست بگيره و ٣ ضربان متوالى ايجاد كنه! پس فقط ميتونيم بگيم:
ريتم سينوسه، با PAC هاى گاه گاهى!

اما حالا فرض رو بر اين بذاريد كه يه ريتم سينوسى برقراره، يهو يه كانون در دهليز، شروع ميكنه به توليد PAC و ٣ بار متوالى موفق ميشه كه PAC بزنه (٣ بار پشت هم بدونِ ضربان سينوسى در بين اونها)
در اين لحظه ديگه ميتونيد بگيد كه:

ريتم سينوسى بوده، و سپس ريتم دهليزى! شده..
يعنى حالا اجازه داريد كلمه ريتم و فرمانده رو به اون كانونِ نابجاى دهليزى اطلاق كنيد!
پس:
زمانى ميگيم يك كانون، ريتم ايجاد كرده، كه حداقل ٣ ضربان متوالى از اون كانون در نوار قلب مشهود باشه!

به مثالهاى زير نگاه كنيد:
ريتم چيه؟
خب در ابتداى كار، همونطور كه در هر ٢ تصويرِ اول ميبينيد، ريتم سينوس بوده،
موج P واضح و QRS باريك و خلاصه همه چيز منطقى..
ناگهان و پس از ضربانِ سومِ سينوسى، ضربانهاى PVC متوالى شروع شدن و نكته مهم اينه كه اين PVC ها در عكس اول ٣ تا پشت هم (قرمز رنگ) و در عكس دوم ٤ تا پشت هم اومدن!
درسته؟
خب اينجا ديگه ميتونيد به اون كانونِ بطنى كه اين PVC ها رو توليد كرده، لقب فرمانده بديد و بگيد كه در اون لحظه #ريتم_بطنى ايجاد شده!
چون اون كانون تونسته حداقل ٣ ضربان متوالى رو خودش توليد كنه (در شكل دوم كه ٤ تا PVC متوالى زده)

پس اسم ريتم در هر ٢ نوار ميشه:
ريتم سينوسى، كه ناگهان تبديل به ريتم بطنى شده!
دقت كنيد كه ديگه اينجا اسمى از PVC نميبريد!
بلكه ميگيد: ريتم بطنى!
پس هرزمان كه يك كانون ٣ ضربان متوالى ايجاد كرد، ميگيم كه ريتم توليد كرده!
براى همينه كه توى كتابهامونم ، تعريف #VT
يا همون تاكى كاردى بطنى رو نوشته:

وجود حداقل ٣ PVC متوالى!
...
اما اگه به شكل سوم نگاه كنيد، ميبينيد كه بدنبال ٣ ضربان سينوسى، ٢ تا PVC پشت هم اومده، ولى بعد ازون باز گره SA ضربان رو بدست گرفته!
اينجا ديگه بايد بگيد:
ريتم سينوسى با ٢ تا PVC متوالى!
ديگه نميشه گفت كه ريتم ناگهان بطنى شده!
چون اون كانون بطنى نتونسته ٣ بار متوالى خودشو نشون بده...
خب...
حالا ديگه با خيال راحت، ميريم سراغِ #MAT

#دکتر_مجری

#meisam_mojri
صفحه   #٣٢

سلام
خب رسيديم به اونجا كه، ريتم مريض سينوسى بود و در اين بين، از كانون ديگرى در دهليز، يك #PAC زده ميشد، يعنى جمعا ٢ كانون در دهليز، فعال بودن..
اكنون حالتى رو فرض كنيد كه، ٣ كانون در دهليز، ادعاى فرماندهى قلب رو دارن و هربار، يكى ازونها ، ضربانى رو در قلب ايجاد ميكنه!
نكته مهم اينه كه، در اين حالت، هيچكدوم ازين كانونها، بر ديگرى برترى نداره، و هركدوم يك لحظه فرماندهى قلب رو برعهده ميگيرن!
حالا ببينيم نوار قلبش به چه صورت درمياد:

مثل شكل زير، ضربانِ اول از گره SA ايجاد شده (ايمپالس سفيد رنگ) و طبعا در همون جهت هميشگى، دهليز رو دپلاريزه كرده.. و همونطور كه در نوار قلب پايينش مشخصه، اين ضربان در ليد 2 بيمار، يك موج P مثبت و سينوسى ايجاد كرده..

خب حالا ضربان دوم رو، يك كانون از پايين دهليز راست ايجاد كرده (بنفش رنگ) :
اين ايمپالس با توجه به جهتى كه در دهليزها حركت ميكنه، اينبار يك موج P ٢ جزئى در ليد 2 ايجاد ميكنه (چون بر ليد ٢ عموده)

و اما ضربان سوم رو يك كانون، در دهليز چپ ايجاد ميكنه (زرد رنگ) كه اين ايمپالس با توجه به جهتى كه در دهليزها طى ميكنه، يك موج P منفى رو در ليد 2 ايجاد ميكنه!
ممكنه ضربانِ چهارم رو هر كدوم ازين كانونها ايجاد كنه!
خلاصه هيچ نظمى و ترتيبى وجود نداره و هر ٣ تاى اين كانونها، در لحظه اى فرمانده قلب ميشن!
خب حالا اسم اين ريتم رو چى بذاريم؟
سينوسى كه نيست! چون همه ايمپالسها كه از گره SA نيومدن!

ريتم سينوس به اضافه PAC هم كه نيست! چون در PAC، فقط يك كانونِ كه در كارِ گره SA تداخل ايجاد ميكنه، اما اينجا ٢ كانون بجز SA، پيدا شدن كه ادعاى فرماندهى دارن و هيچكدوم هم بر ديگرى برترى ندارن!

ما اسم اين ريتم رو ميذاريم:
Wandering_Pace_Maker# (WPM)
كه ترجمه اش ميشه:
فرمانده سرگَردان!!

پس يكبار باهم، خصوصياتِ ريتمِ WPM رو بررسى كنيم:
1. موج P دارد
2. امواج P بهم شباهت ندارند
3. حداقل ٣ مدل موج P در نوار قلب ميبينيم كه حاكى از ٣ كانونِ فرماندهى قلبه
4. فواصل امواج QRS مساوى نيست يا بقولى نوار ايرگولاره (بعدا توضيح ميدم اين داستان رو)
5. امواج QRS باريك هستند! چون بهرحال ايمپالسها دارن از دهليز توليد ميشن
فقط به يك نكته دقت كنيد كه، در ريتمِ WPM ممكنه بيش از ٣ كانون در دهليز وجود داشته باشه كه طبعا بيش از ٣ مدل P وجود داره
مثلا ميتونه ٥ تا، يا ١٠ كانون در دهليزها همزمان فعال بشه، و ما به همون تعداد، در ليدِ 2 شكلهاى مختلفِ موج P ميبينيم
مثلا اگه ٧ كانون در دهليزها همزمان فعال بشن، ما ٧ مدل موج P در نوار قلب ميبينيم..

نكته ديگه در مورد اين ريتم اينكه، اگه تعداد ضربان قلب در اين ريتم به بيش از ١٠٠ تا در دقيقه برسه، اسم ريتم رو عوض ميكنيم و ميذاريم: ريتم #MAT
#Multifocal_Atrial_Tachycardi
كه ترجمه اش ميشه:
تاكى كاردى دهليزى چند كانونى!
پس دقت كنيد كه ريتم MAT ، در حقيقت همون ريتمِ WPM هست كه فقط تعداد ضربان قلب بالاى ١٠٠ تا شده..

#دکتر_مجری

#meisam_mojri
صفحه   #٣٣
جلسه #25

سلام

خب باهم ريتمِ #WPM يا همون فرمانده سرگردان رو ياد گرفتيم
و ياد گرفتيم كه اگر در اين ريتم، تعداد ضربان به بالاى ١٠٠ برسه (تاكى كارد بشه مريض) خودبخود اسمش ميشه:
#MAT

خب یک نوار قلب از ريتم MAT رو براتون گذاشتم. بيايد باهم تحليلش كنيم:

فكر كنيد مريضى با تپش قلب اومده پيشتون و نوار قلبش بصورتيه كه در شكل اول ميبينيد..
قدم اول قرار شد چى باشه؟
تعيين ريتم!
و در تعيين ريتم اولين گام چيه؟
پرسيدن ٥ سوال معروف

خب شروع كنيم:
1. آيا نوار قلبمون موج P داره؟
يادتونه كه در ليد 2 دنبال موج P ميگشتيم،
خب ليد 2 رو نگاه ميكنيم و قبل از امواج QRS ،دنبالِ يه موج ميگرديم كه تكرار شده باشه، فاصله منطقى با QRS ها داشته باشه و بشه گفت كه امواج QRS توسط اين موج توليد شدن!
اگه همچين موجى بود، اسمش رو ميذاريم موج P
همونطور كه ميبينيد، قبل از همه QRS ها، يه موج وجود داره! واقعا هم همه جا هست! فقط تنها چيزيكه اآم رو به شك ميندازه كه نكنه اين امواج ، P نباشن، اينه كه هيچ شباهتى بهم ندارن!

خب نكته جالبى ياد گرفتيم:
وقتى دنبال موج P ميگرديم، لازم نيست كه همه موجهايى كه قبل از QRS ها ميبينيم، شبيه هم باشن تا بگيم P هستند!
فقط كافيه امواجى رو پيدا كنيم كه قبل از QRS اومدن و هميشه تكرار شدن (نه با شكل يكسان)
پس در نوار قلب پايين، موج P داريم!

2. آيا امواج P بهم شبيه ان؟
معلومه كه نه! توى همون ليد 2 ، از اول كه جلو ميريم، در ه ضربان اول، ٥ نوع موج P متفاوت ديده ميشه!
پس همين الان ميشه گفت كه ريتم سينوسى نيست! و بلافاصله يادمون مياد، ريتمى وجود داشت كه امواج P متفاوت داشت (حداقل ٣ مدل موج P داره) و اسمش بود:
WPM
يا
MAT

پس متوجه شديد كه در تفسير يه نوار قلب چجورى ميشه كه به ريتمِ MAT ميرسيم؟
وقتى كه ميخوايم ريتم رو تعيين كنيم، و در سوال اول متوجه ميشيم كه موج P داره اما در سوال دوم متوجه ميشيم كه P ها بهم شبيه نيستن و حداقل ٣ مدل موج P متفاوت پيدا ميكنيم!
در اين لحظه ميشه راحت تشخيصِ #MAT رو مطرح كرد
حالا بريم و سوالات بعدى رو از ريتم MAT بپرسيم:

3. آيا امواج P در ليد 1 و 2 و AVF
مثبت و در AVR منفى هستند؟
خب اين سوال كه در اينجا معنى نداره! چون چندين مدل موج P داريم!
اين سوال وقتى منطقيه كه همه P ها بهم شبيه باشن و اونوقت بگيم كه همه از يك كانون اومدن و با اين سوال، محل اين كانون رو تعيين كنيم
بهر حال سوال سوم در ريتم MAT اصلا منطقى و قابل پاسخگويى نيست

4. آيا قبل از هر موج QRS يك موج P داريم؟
بله، در ريتم MAT همه QRS ها، مولودِ يك موج P هستند! حتى با اينكه امواج P بهم شبيه نيستن، اما بهرحال هر QRS اى، يه P قبل خودش داره

5. تعداد ضربان چندتاست؟
خب در اينجا اگه تعداد ضربان زير ١٠٠ تا بود، اسمش رو ميذاريم WPM
و اگه بالاى ١٠٠ بود ميگيم MAT
..

خب بريم سراغ نكات مهمِ ريتم MAT كه معمولا سوال امتحان رزيدنتى هم هست

-عامل اين ريتم رو اگه ازتون پرسيدن بگيد:
١.بيماريهاى ريوى مخصوصا COPD ٢.مصرف داروى تئوفيلين
(كتاب علل مختلف نوشته ولى شما عادت كنيد چند علت اصلى رو هميشه ياد بگيريد)

-درمان ريتم MAT رو اگه ازتون خواستن بگيد؟
داروى وراپاميل!
و يادتون باشه معمولا بتابلاكر در اين ريتم نميديم چون همونطور كه گفتم اكثر اين افراد، يك بيمارى مجارى هوايى مثل COPD دارن كه بتا بلاكر اصلا براشون خوب نيست!
پس:
عامل MAT : بيمارى ريوى و داروى تئوفيلين
درمانش: وراپاميل

#دکتر_مجری

#meisam_mojri
صفحه   #٣٤
جلسه 26#


سلام
وقتشه بريم سراغ ريتم بعدى!
تا اينجا ياد گرفتيم كه، اگه فقط يك كانون، فرماندهى قلب رو برعهده بگيره، ميتونه هركدوم از حالتهاى زير باشه:
ريتم سينوسى
ريتم دهليزى
ريتم جانكشنال
ريتم ونتريكولار

اگه ٢ كانون بخوان فرماندهى قلب رو بعهده بگيرن، معمولا با PAC و PVC مواجه ايم
كه در حضور ريتم سينوسى، يك كانون دهليزى(PAC) يا بطنى(PVC) خودش رو نشون ميده

و اگه ٣ كانون يا بيشتر، ادعاى فرماندهى قلب رو بكنن و هيچكدوم بر ديگرى برترى نداشته باشن با ريتم WPM يا MAT مواجه ايم..

خب حالا بريم سراغ حالتى كه تعداد بسيار بسيار زيادى كانون، در دهليز، همزمان شروع به ضربان سازى ميكنن!
اينجا با ٢ ريتم معروف مواجه ميشيم:
-فلاتر دهليزى
-فيبريلاسيون دهليزى

اول درباره #Flutter باهم صحبت كنيم:
در فلاتر، اتفاقى كه ميوفته اينه كه، يك جريان دائمى بصورت دايره اى بزرگ، شروع به چرخيدن در دهليز راست ميكنه!
يك چرخش سريع و دائمى!
اينكه چرا همچين جريانى براه ميوفته، بحث طولانى داره كه الان وقتش نيست، فقط بدونيد كه در فلاتر، با يك جريان بزرگ كه دايره وار، داره در دهليز راست ميچرخه مواجه ايم!
مثل شكلى كه براتون فرستادم
اين جريانِ دايره وار، چندتا خصوصيت داره:
1. با سرعتِ ٣٠٠ دور در دقيقه، درون دهليز راست ميچرخه
2. هر يك دور كه ميچرخه، يك شكلِ شبيه به #دندانه_اره يا #sawtooth در نوار قلب  ايجاد ميكنه!
3. جهت چرخيدنش معمولا در خلاف عقربه هاى ساعته
4. هر يك دور كه ميچرخه، يكبار گره AV رو تحريك ميكنه، يعنى ٣٠٠ پيغام در دقيقه به گره AV ميرسه!
5. بعلت همين سرعت بالاى چرخشش در دهليز، اجازه انقباض كامل رو به دهليزها نميده و عملا دهليزها بجاى انقباض، دچار يك لرزش خفيف ميشن كه همين موضوع ، دهليزها رو مستعد تشكيل لخته ميكنه
6. اين جريان هميشه و هميشه در دهليز برقراره، لذا در نوار قلب بيمار فلاتر، هيچ لحظه اى وجود نداره كه شما خط زمينه رو ببينيد! اصلا هيچ خط زمينه اى در اين بيماران نداريم

خب! حالا ببينيم اوضاع بطنها، در ريتم فلاتر چجوريه؟
قرار شد كه ٣٠٠ پيام در دقيقه به گره AV برسه! اما خدارو شكر، گره AV تمام اين پيامها رو به بطن منتقل نميكنه! اگه قرار بود ٣٠٠ ايمپالس در دقيقه به بطن برسه، قطعا بلافاصله فرد دچار arrest ميشد!
معمولا گره AV يكى درميون يا ٢ تا درميون! اين ايمپالسها رو به بطن ميفرسته
لذا تعداد ضربان قلب افراد مبتلا به فلاتر معمولا ١٥٠ يا ١٠٠ تا در دقيقه ست!

همينجا اين نكته رو ياد بگيريم كه:
هروقت نوار قلبى ديديد كه تعداد ضربانش، دقيقا ١٠٠ تا يا دقيقا ١٥٠ تاست! حتما حتما به فلاتر شك كنيد!

در انتها چندين مدل نوار قلب مربوط به فلاتر گذاشتم كه به چند نكته دقت كنيد:

شكل دندان اره رو كامل بخاطر بسپاريد

دقت كنيد كه هيچگاه نوار قلب روى خط زمينه قرار نميگيره! يا به قول معروف معروف در فلاتر ما #Base_line نداريم

#دکتر_مجری

#meisam_mojri
صفحه   #٣٥
جلسه #27


يه ياداورى كنم كه، ما هنوز در مبحث #ريتم هستيم..
ريتم يعنى تعيين اينكه، كجاى قلب، فرماندهى رو برعهده گرفته؟
وقتى ازتون ميپرسن كه ريتم اين نوار چيه؟
يعنى؟
فرمانده اين قلب كيه؟
.
.
در مبحث ريتم ابتدا با كانونهاى منفرد فرماندهى اشنا شديم:

گره SA و ايجاد #ريتم_سينوس

سلولهاى دهليزى و ايجاد #ريتم_دهليزى

منطقه جانكشن و ايجاد #ريتم_جانكشنال

و سلولهاى بطنى و ايجاد #ريتم_بطنى
..
پس از اون با دو كانونِ همزمانِ فرماندهى آشنا شديم كه معمولا يكيش گره SA هست، و دومى ميتونه سلولى از دهليز باشه و #PAC رو ايجاد كنه، يا سلولى از جانكشن باشه و #PJC رو ايجاد كنه يا سلولى از بطن باشه و #PVC بده
..
بعدش با ٣ كانون يا بيشتر، براى فرماندهى همزمان قلب آشنا شديم كه #ريتم_MAT رو ايجاد ميكنن يا #WPM
...
بعدش با ٣٠٠ كانون همزمان آشنا شديم كه #ريتم_فلاتر رو ايجاد ميكنند
...
و حالا ميخوايم با ريتمى آشنا شيم كه ٤٥٠ كانون، حدودا، در دهليز فعال شدن و هركدوم ضربانى در جهتى خاص براى خودشون ايجاد ميكنن!!!

در اين ريتم، حدود ٤٥٠ تا ٦٠٠ كانون، در دهليز فعال ميشن!
معمولا هر چندتايى ازين كانونها، به دور هم جمع ميشن و دايره هاى كوچكى رو درون دهليزها تشكيل ميدن ( شبيه به همون جريان دايره وارى كه در جريان فلاتر، درون دهليز راست ايجاد ميشد) اما در اينجا اين دايره ها كوچيك و متعدد هستند!
مثلا ١٠-٢٠ تا كانون كوچيك ،دايره وار براى خودشون ايمپالس توليد ميكنن! هر كدوم هم در جهتى دهليز رو دپلاريزه ميكنن!
نتيجه چى ميشه؟
بله! دهليز حدود ٤٥٠ بار در دقيقه دپلاريزه ميشه! و همونطور كه در ريتم فلاتر هم گفتم، حاصل اينهمه دپلاريزاسيون در دهليز، فقط يه لرزش خفيف دهليزه و تشكيل لخته!
خب وقتشه اسم اين ريتم رو بدونيد:
#ريتم_فيبريلاسيون
يا همون #AF

پس در #AF اتفاقى كه ميوفته، دپلاريزاسيون مكرر و متعدد و در جهات مختلف دهليزهاست كه عملا هيچ انقباض مشخصى رخ نميده
در نوار قلب اين ريتم هم، هيچ چيز واضحى به اسم موج P نميبينيم!
حتى ديگه اون امواجِ دندان اره اى كه در ريتم فلاتر بود رو هم نميبينيم! چون اون امواج حاصل يك چرخشِ منظمِ ايمپالس در جهتى مشخص در دهليز راست بودن!
در نوار قلبِ #ريتمِ_AF بجاى اينها، فقط و فقط #لرزش خط زمينه رو داريم!
يه لرزش بى قانون و نامنظم و كاملا اتفاقى
و گاهى اوقات بسيار خفيف كه شبيه خط صاف هم ممكنه بشه!
حالا ببينيم تكليفِ بطنها در ريتم AF چيه؟
موافقيد كه گره AV حدودا ٤٥٠ بار در دقيقه داره بمباران ميشه و ايمپالس ميگيره!
و يادتونه كه AV خوشبختانه همه ايمپالسها رو رد نميكنه!
لذا بطنها حدودا ١١٠ تا ١٨٠ بار در دقيقه دپلاريزه ميشن و ضربان قلب مريض در اين محدوده قرار داره عموما..
فقط يه نكته رو دقت كنيد:

در ريتم #Flutter دهليزها ٣٠٠ بار در دقيقه دپلاريزه ميشن، ٣٠٠ پيام در دقيقه به گره AV ميرسه، اما اين ايمپالسها همه منظم و با فاصله مساوى زمانى ايجاد ميشن چون همه شون حاصل چرخشِ ١ دايره بزرگ با سرعتى ثابت در دهليز راست هستند!
لذا گره AV هم يكى در ميون، يا ٢ تا در ميون، يا ٣ تا در ميون اين ايمپالسها رو به بطن منتقل ميكنه و نتيجه كار يك ضربان #منظم يا #regular در بطن ميشه! با فاصله مساوى بين QRS ها و سرعتى مشخص كه هميشه ضريبى از ٣٠٠ هست مثلِ ١٥٠، ١٠٠، ٧٥ ،...
.
.
اما در ريتم #AF دهليزها ٤٥٠ بار در دقيقه دپلاريزه ميشن، و حدود ٤٥٠ پيام در دقيقه به AV ميرسه اما اينبار اين پيامها كاملا نامنظم و هركدوم با يه فاصله زمانى به AV ميرسه!
گره AV هم طبق معمول شروع به غربال تعداد زياد پيامها ميكنه و تعداد كمى رو منتقل ميكنه! حدودا ١١٠ تا ١٨٠ تا در دقيقه!
اما اينبار اين انتقال طبعا نامنظمه و لذا فواصل QRS ها #نامنظم يا #Irregular هست!

پس فرق بزرگ بين فلاتر و فيبريلاسيون در نظمشونه
فلاتر در اكثر اوقات يك ريتم منظمه
و فقط گاهى نامنظم ميشه!
اما
فيبريلاسيون تقريبا هميشه نامنظمه و فقط ١ جا در پزشكى هست كه منظم ميشه!
ميدونيد كجا؟
(فردا شب جوابش رو ميگم)
:))
لذا خصوصيات نوار قلب در ريتم  #AF
به اين صورت شد:
١. موج P ندارد (برعكسِ سينوسى)

٢. امواج دندان اره هم نداره (برعكسِ فلاتر)

٣. خط صاف هم نيست قبل از QRS ها! (برعكسِ ريتم جانكشن يا ريتم بطنى)

٤. بجاى ٣ تا بالايى، لرزش خط زمينه دارد قبل از QRS

٥. نوار قلب #ايرِگولار يا نامنظم است

٦. تعداد ضربان معمولا بين ١١٠ تا ١٨٠ در دقيقه است

نمونه چند نوار قلبِ #AF رو پايين گذاشتم كه مطالعه بفرمايد
خب كم كم داريم ريتمها رو تموم ميكنيم..
كمى بيشتر اين ريتمها رو توضيح بدم و خيالم راحت بشه، قسمت بزرگى از سختيه نوار قلب رو به كمك هم رد كرديم :)
خدا رو شكر

#دکتر_مجری

#meisam_mojri
صفحه    #٣٦
جلسه #28

خداروشكر مبحث ريتم به يه جاى خوبي رسيد! تقريبا تمام ريتمها رو خدمتتون گفتم و حالا كلى تمرين ميكنيم
بهتره بريم سراغ #دومين_قدم در خوندن نوار قلب، يعنى:
ِيت  #Rate
بعد از اينكه ريتم هر نوارى رو گفتيد (كه از روى همون ٥ سوال بهش ميرسيد) بايد سرعت ضربان رو تعيين كنيد..
منتها در روشى كه من براى خوندن نوار قلب دارم و الان ديگه همه شاگردهام ياد گرفتن، در اين مرحله ابتدا به يك سوال جواب ميديم:

آيا نوار قلبمون #منظمِ يا #نامنظم ؟
بقولى ِگولاره يا #ايرِگولار ؟

هميشه يادتون باشه كه قبل از تعيين سرعت ضربان، اول بايد اشاره به رگولار يا ايرگولار بودن نوار كنيد..
پس ابتدا ببينيم به چه نوارى ميگن:
#رگولار
هر زمان فاصله بينِ كمپلكسهاى QRS در نوار قلب، كاملا مساوى باشه، ميگيم نوار قلب منظمه!
مثلا در طول نوار قلب ببينيد كه تمام QRS ها، باهم، ١٢ خونه كوچيك فاصله دارن! و همه جا فاصله دقيقا همين ١٢ مربعه!
به اين نوار ميگيم منظم يا رِگولار
اما دقت كنيد كه در تعريفِ رگولار، لزوما تمام فاصله دقيقا! مساوى نيست!
يادتون باشه كه تا حداكثر ٣ مربع كوچيك، اختلاف در فواصل QRS ها رو هم، منظم در نظر ميگيريم و ميگيم ِگولار !
مثلا يه نوار قلب رو نگاه ميكنيد، از اول تا اخرش فواصل بين QRS ها رو اندازه ميگيريد، متوجه ميشيد كه فواصل اين اعداد هستند:

٩مربع كوچيك / ٨ مربع كوچيك /١٠مربع كوچيك / ٨ مربع كوچيك / مجدد ٨ مربع كوچيك / ١١ مربع كوچيك و...

خب، توى اين نوار فرضى، بيشترين فاصله بينِ QRS ها ١١ مربع بوده، و كمترينش ٨ مربع! كه اختلافشون بيشتر از ٣ مربع كوچيك نيست! لذا اين نوار قلب فرضى رو هم ، ِگولار در نظر ميگيريم!
پس تعريف دقيق ِگولار ميشه:
فاصله بين امواج QRS باهم، كاملا مساوى باشه يا حداكثر ٣ مربع كوچيك اختلاف داشته باشه!
...
و طبعا نوار قلبى كه فاصله بين QRS هاش بيش از ٣ مربع كوچيك اختلاف داشته باشه، #ايرِگولار در نظر گرفته ميشه..

ميدونيد چرا به نوار قلب اجازه ميديم كه فاصله بين QRS هاش به ميزان حداكثر ٣ خونه، كم و زياد بشه؟
چون اين ميزان تغييرات رو ميذاريم بحسابِ #تنفس شخص!
يادتون باشه كه با هر بار نفس كشيدنِ ما، سرعت ضربان قلب به ميزان اندكى كم يا زياد ميشه!
در هنگام دَم:
سرعت ضربان قلب كمى بيشتر ميشه! (لذا QRS ها كمى بهم نزديكتر ميشن)
مثلا در مثالِ بالا: اونجاهايى كه فاصله QRS ها ٨ مربع كوچيك بوده مريض در حالِ َم بوده!

در هنگام بازدَم:
سرعت ضربان قلب كمى كاهش پيدا ميكنه! (لذا QRS ها از هم دور ميشن) كه در مثال بالا در لحظاتى بوده كه فواصل QRS ها ١١ خونه كوچيك بوده!
...
بنظرتون چرا در حين دَم ، ضربان قلب كمى زياد ميشه؟
چشم میگم خدمتتون
پس جمع بندى اين شد كه:
در هنگام تفسير نوار قلب، #اولين_قدم تعين ريتم نواره و #دومين_قدم تعين رِيت!
و در تعيين رِيت، اول بايد بگيد نوار رگولاره يا ايرگولار؟
كه بايد بصورت كلى فواصل QRS رو حساب كنيد و نبايد حداكثر بيش از ٣ مربع كوچيك، باهم اختلاف داشته باشن! (اون ٣ مربع كوچيك اختلاف هم بخاطر دم و بازدم شخصه)
...
در پست بعد نحوه محاسبه رِيت رو در نوار ايرگولار و رگولار توضيح ميدم..

#دکتر_مجری

#meisam_mojri
2024/09/23 04:35:18
Back to Top
HTML Embed Code: