Telegram Web Link
دریغ است از دست دادن او

فریدون مجلسی

آرمان ملی: داوود هرمیداس باوند، دکترای روابط بین‌الملل و از کارشناسان برجسته سیاست خارجی ایرانی درگذشت.
او از سال ۱۳۵۴ به استخدام وزارت خارجه ایران درآمد و از سال ۱۹۶۸ تا ۱۹۸۲ در سازمان ملل فعالیت کرده. ریاست کمیته حقوق مجمع عمومی سازمان ملل و ریاست کنوانسیون بین‌المللی ناظر مبارزه با گروگانگیری را بر عهده داشت. در دوره مسئولیت وی در این سازمان کنوانسیون سوم حقوق دریاها با موضوع «دریاهای بسته و نیمه بسته» از سوی هرمیداس باوند در کمیسیون حقوقی مجمع عمومی سال ۱۹۷۶ مطرح شد و به تصویب رسید. او متولد سال ۱۳۱۳ در تهران بود و تحصیلات دبیرستان را در فیروز بهرام گذراند و پس از فارغ التحصیلی در دانشگاه تهران، دکترای روابط بین‌الملل را از آمریکا دریافت کرده بود. هرمیداس باوند علاوه بر فعالیت در وزارت امور خارجه ، سابقه تدریس در دانشگاه‌های تهران را هم در کارنامه خود دارد.
فریدون مجلسی در ارتباط با جایگاه علمی این استاد برجسته حقوق بین‌الملل به «آرمان ملی» گفت: استاد هرمیداس باوند از دیپلمات‌های برجسته ایرانی در عرصه روابط بین‌الملل بودند. وی سال‌ها در نمایندگی ایران در سازمان ملل متحد در کمیته‌های مختلف فعالیت داشت و هم در خدمت ایران بود و هم اینکه شخصیت، دانش و تفکر او برای ایران مایه مباهات بود. هرمیداس باوند تسلط بالایی بر اصول حقوقی روابط بین‌الملل داشت. ضمنا ایشان یک تاریخ‌دان برجسته و یک عنصر فعال سیاسی، یک فعال ملی، یک انسان وارسته و درستکار، یک استاد دانشگاه عاشق ایران بودند. بعد از انقلاب هم از خدمت وزارت امور خارجه بازنشسته شد و در دانشگاه تهران و دانشکده‌های مختلف در رشته‌های روابط بین‌الملل تدریس می‌کرد. وی یک تاریخ‌دان درجه یک هم بود به طوری که در زمینه‌های عمومی تاریخ ایران و خصوصا ایران قبل از اسلام و تاریخ تحولات معاصر ایران از مشروطیت تاکنون به خصوص در خصوص نهضت ملی کردن صنعت نفت بسیار آگاه و موثر بود .دریغ است از دست دادن او؛ و من به روزنامه‌نگاران، اهالی ادب و فرهنگ و تاریخ و حقوق و افرادی که از محضر ایشان سود بردند و استفاده کردند تسلیت می‌گویم. درگذشت مردی وطن‌دوست چون او قابل جبران نیست، او آرزوی آبادانی ایران را داشت.

️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
/فایننشال تایمز/

▫️اسرائیل برای آینده غزه چه در سر دارد؟ / غزه تبدیل به کرانه باختری دیگری می‌شود؟

▫️انتخاب

#بخش_اول

" فایننشال تایمز" نوشت: هنگامی که بنیامین نتانیاهو ماه گذشته پس از حمله حماس به اسرائیل، نیروهای خود را به غزه فرستاد، متعهد شد که یک بار برای همیشه گروه مبارز فلسطینی را «از بین خواهد برد».

در چند هفته پس از آن، نیروهای زمینی اسرائیل، پایگاه سیاسی و نظامی حماس در شهر غزه را محاصره کردند. اما حتی با نزدیک شدن نیروهای اسرائیلی به اولین هدف نظامی خود برای کنترل شمال غزه، استراتژی بلندمدت اسرائیل در قبال این منطقه، برای اکثر اسرائیلی ها، فلسطینی ها و حتی نزدیک ترین متحدانش در ایالات متحده، درهاله ای از ابهام قرار دارد.

[دریابان]جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی ایالات متحده، این هفته در مصاحبه ای با CNN  گفت: «سؤالات بسیاری وجود دارد و پاسخ های زیادی نیست. ما می دانیم که نمی خواهیم در غزه ی پس از جنگ، چه چیزی را ببینیم. . . اما درباره آنچه که قرار است ببینیم، چیزی که می‌خواهیم ببینیم، فکر می‌کنم هنوز به نتیجه نرسیده ایم».این سوال روز به روز مهم تر می شود و نیاز به پاسخ فوری دارد. به گفته مقامات فلسطینی، بمباران و تهاجم اسرائیل به غزه بیش از 11 هزار کشته برجای گذاشته و فاجعه انسانی در این منطقه به وجود آورده است. حتی ایالات متحده که در ماه گذشته به شدت از اسرائیل حمایت کرده، هشدارهایش در مورد افزایش تعداد کشته ها و پیامدهای یک جنگ طولانی را افزایش داده است.ژنرال چارلز براون، رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا این هفته به خبرنگاران گفت: «هرچه سریع تر بتوانید به نقطه ای برسید که خصومت ها را متوقف کنید، درباره غیرنظامیانی که اکنون دارند تبدیل به افرادی می شوند که می خواهند عضو بعدی حماس باشد، نزاع کمتری خواهید داشت».

اما اسرائیل، متحدان غربی اش و فلسطینی ها در وضعیت نامتعارفی هستند. حمله 7 اکتبر حماس، مرگبارترین حمله ای است که اسرائیل از زمان تأسیس در سال 1948 تا به حال تجربه کرده و به گفته مقامات، منجر به کشته شدن 1200 اسرائیلی شده است. اسرائیل در واکنش به این اقدام حماس، ویرانگرترین و مخرب ترین حمله اش به نوار غزه از زمان خروج از آن در سال 2005 را انجام داد.خشونت بی نظیر اسرائیل در این حمله، ابهامات در مورد آینده غزه پس از جنگ را تشدید کرده است، زیرا هیچ‌کس نمی‌داند جنگ چه زمانی و چگونه پایان خواهد یافت. همچنین مشخص نیست که در عمل نابود کردن سازمانی که بازوی سیاسی و نظامی دارد و در 16 سال گذشته جزئی از بوروکراسی و ارائه خدمات عمومی در غزه بوده است، به چه معناست.

ران درمر، وزیر امور استراتژیک و یکی از اعضای کابینه جنگی پنج نفره اسرائیل، هفته گذشته گفت: «ما نمی‌توانیم واقعیت را برای مردمی که در جنوب اسرائیل زندگی می کنند تغییر دهیم، مگر اینکه حماس را حذف کنیم». وی افزود: «حالا حذف یعنی چی؟ این یعنی جنگیدن تا آخرین گلوله یا نه؟ این یک سوال جداگانه است، ما باید تصمیم بگیریم».

این واقعیت که رهبران ایالات متحده، اسرائیل و فلسطین همگی ممکن است در طول یک جنگ طولانی تغییر کنند، صحنه را غبارآلودتر و مبهم تر می کند؛ به ویژه اگر همانطور که بسیاری می ترسند، این جنگ به یک درگیری چریکی بی پایان در داخل غزه تبدیل شود.محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، 87 ساله است و توسط کسانی محاصره شده به دنبال کسب موقعیت برای خودشان هستند. نتانیاهو درگیر رسوایی ها و پرسش هایی درباره نقشش در شکست هایی است که به حمله حماس در 7 اکتبر منجر شد. در امریکا نیز، نظرسنجی های این هفته نشان داد که ممکن است در نتیجه انتخابات سال آینده، دونالد ترامپ جای جو بایدن را در کاخ سفید بگیرد.

هیچ کس نمی داند که وقتی جنگ پایان یابد، چه چیزی از غزه باقی خواهد ماند. مقامات اسرائیلی پیشنهاد کرده اند که راه این منطقه به اسرائیل کاملا بسته شود و احتمالا نوار غزه به واسطه ایجاد مناطق حائل جدید و موانع امنیتی در داخلش، تنگ تر خواهد شد.امیل هوکایم، مدیر بخش امنیت منطقه ای در موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک لندن (IISS)، می‌گوید: «در حال حاضر، فکر کردن به «روز بعد» مانند یک انحراف عمدی یا غیرعمدی از چیزی است که اساسا روز بعد را شکل می‌دهد. کاری که اسرائیل اکنون انجام می دهد، تعیین می کند فردا چه کاری می توانید انجام دهید.»در حالی که مقامات اسرائیلی در مورد برنامه‌های بلندمدت خود سکوت اختیار کرده اند، برخی از مقامات غربی این سؤال را مطرح می‌کنند که آیا اصلا برنامه بلندمدتی وجود دارد یا خیر.

یکی از مقامات غربی می گوید: «اسرائیلی ها واقعا به آن فکر نکرده‌اند...  این برنامه ریزی را برای دیگران بسیار دشوار است».


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
/فایننشال تایمز/

▫️اسرائیل برای آینده غزه چه در سر دارد؟ / غزه تبدیل به کرانه باختری دیگری می‌شود؟

▫️انتخاب

#بخش_دوم

با افزایش فشار بین المللی برای آتش بس، نتانیاهو این هفته روشن ترین نشانه را از تفکر دولتش در مورد دوره پس از جنگ ارائه کرد و گفت که اسرائیل «برای یک دوره نامعلوم» مسئولیت امنیت کلی نوار غزه را بر عهده خواهد داشت.مقامات اسرائیلی اذعان دارند که این می تواند شامل استقرار نیرو در غزه پس از پایان جنگ نیز باشد. یک مقام ارشد اسرائیلی گفت: «ما باید نیروهای خود را در مناطق مختلف داشته باشیم تا بتوانیم انعطاف عملیاتی را ایجاد کنیم. همه ما در 7 اکتبر با یک واقعیت جدید بیدار شدیم.

این بدان معناست که نباید همانند گذشته فکر کنیم».برخی از دستگاه‌های امنیتی اسرائیل فکر می‌کنند که در غزه، وضعیتی مشابه بخش هایی از کرانه باختری اشغالی، مانند منطقه موسوم به B، باید برقرار شود. (منطقه B از کرانه باختری، جایی است که نیروهای اسرائیلی در کنار یک مقام غیرنظامی فلسطینی، کنترل امنیتی را اعمال می‌کنند). 

 امیر آویوی، معاون سابق فرمانده لشکر غزه ی ارتش اسرائیل می‌گوید: «برای جلوگیری از شکل گیری ترور باید دو کار عملیاتی در غزه انجام شود».  وی افزود: «باید مرز مصر کنترل شود و چیزی مشابه منطقه B کرانه باختری ، در غزه ایجاد شود که اسرائیل بتواند در آنجا رفت و آمد داشته باشد و سلول های اولیه شکل گیری ترور را دستگیر کند».اما راستگراها از دولت اسرائیل خواسته اند که کنترل گسترده تری بر غزه اعمال کند و حتی شهرک های اسرائیلی را که اکثر جامعه بین المللی غیرقانونی می‌دانند، به نوار غزه بازگرداند. اعضای حزب لیکود به رهبری نتانیاهو، لایحه ای را ارائه کرده‌اند تا قانونی که پس از خروج اسرائیل از نوار غزه در سال 2005 تصویب شده و مانع از ورود اسرائیلی ها به غزه می‌شود را لغو کنند. «یوآو کیش»، وزیر آموزش و پرورش کابینه نتانیاهو، اوایل این هفته گفت: «هیچ وضعیت موجودی وجود ندارد و هیچ چیز مقدس نیست».

چنین صحبت‌هایی در ترکیب با آواره‌کردن صدها هزار نفر از ساکنان غزه توسط اسرائیل از شمال این سرزمین، نگرانی هایی را در میان فلسطینی ها ایجاد کرده است مبنی بر اینکه اسرائیل ممکن است کنترل این منطقه را در اختیار بگیرد.یکی از تحلیلگران فلسطینی می پرسد: «کدام سیاستمدار اسرائیلی درباره عقب نشینی از شمال حرف خواهد زد؟ این یک کرانه باختری دیگر خواهد بود، اما بدتر از آن، زیرا فلسطینی وجود نخواهد داشت.»

یک مقام ارشد اسرائیلی با تکذیب این سناریو، می گوید: «من فکر نمی کنم که ما بخواهیم 2 میلیون فلسطینی را کنترل کنیم. در مورد سازوکارهای آینده غزه، هر چه که باشد، دو شرط وجود دارد. اول اینکه تحت هیچ شرایطی نمی تواند حماس وجود داشته باشد. و دوم اینکه ما باید برتری عملیاتی را حفظ کنیم».آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا، در تلاش برای کاهش نگرانی ها در میان فلسطینی ها و متحدان عرب واشنگتن، این هفته برخی از پارامترهای دولت بایدن برای نظم پس از جنگ در غزه را بیان کرد.

او گفت که امکان اشغال مجدد غزه وجود ندارد. همچنین هیچ گونه جابجایی اجباری فلسطینی ها از نوار غزه، یا کاهش قلمرو غزه، یا هرگونه تلاشی برای محاصره آن وجود نخواهد داشت. در عوض، او گفت غزه و کرانه باختری باید یکی شده و توسط تشکیلات خودگردان فلسطین اداره شوند. تشکیلات خودگردان، نهادی است که در دهه 1990 به عنوان گامی به سوی یک کشور مستقل فلسطینی ایجاد شد و خودمختاری محدودی در بخش‌هایی از کرانه باختری اعمال می کند.  این نهاد تا سال 2007 اداره غزه را نیز به عهده داشت ولی حماس آن را ساقط کرد

اما چگونگی دستیابی به این امر، یا حتی اینکه آیا این راه حلی قابل اجرا خواهد بود، در هاله ای از ابهام قرار دارد.بلینکن هفته گذشته پیشنهاد کرد که سازمان ملل یا ائتلافی از کشورهای عربی می توانند غزه را برای یک دوره موقت پس از جنگ و پیش از تحویل به تشکیلات خودگردان، اداره کنند. اما دیپلمات ها و مقامات منطقه ای عمیقا بدبین هستند.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
/فایننشال تایمز/

▫️اسرائیل برای آینده غزه چه در سر دارد؟ / غزه تبدیل به کرانه باختری دیگری می‌شود؟

▫️انتخاب

#بخش_پایانی

اگرچه سازمان ملل قبل از جنگ نقشی کلیدی در اداره خدمات عمومی مانند مدارس در غزه داشت، اما تعداد کمی فکر می‌کنند که بتواند کل مدیریت غیرنظامی را به عهده بگیرد. علاوه بر این با پیشرفت جنگ، مقامات اسرائیلی به طور فزاینده ای نسبت به سازمان ملل متحد خصومت می کنند و بعضا آن را به همراهی با فلسطینی ها متهم می‌کنند.یوسی کوپرواسر، رئیس سابق بخش تحقیقات ارتش اسرائیل، می‌گوید که شکست مأموریت سازمان ملل در لبنان برای جلوگیری از درگیری در امتداد مرز لبنان و اسرائیل بین حزب الله و نیروهای اسرائیلی نشان می دهد که این روش در غزه نیز کارساز نخواهد بود. او گفت: «وقتی حزب الله به ما حمله می کند، نیروهای حافظ صلح سازمان ملل (یونیفیل) کجا هستند؟»

کشورهای عربی نیز هیچ اشتیاقی برای پذیرفتن آنچه که به نظر آنها جام زهرِ ایفای نقش در غزه است، ندارند. یک دیپلمات عرب می گوید: «اگر کسی این کار را انجام دهد، در جهان عرب مصلوب خواهد شد. هیچ کشور عربی پس از ویرانی غزه وارد آن نخواهد شد.».با این حال، سوال بزرگتر این است که آیا هرگونه تلاش برای بازگرداندن تشکیلات خودگردان به غزه، مشکلات بیشتری را ایجاد نخواهد کرد؟

یکی از مقامات ارشد فلسطینی می گوید: «هیچ نهاد فلسطینی، از جمله تشکیلات خودگردان، نمی تواند غزه را در چارچوب اتحاد ما و اسرائیل علیه حماس تصرف کند».او و مقامات عرب اصرار دارند که تنها گزینه مناسب برای خنثی کردن ایدئولوژی حماس، ایجاد یک کشور فلسطینی در کنار اسرائیل است آنها اسرائیل را برای تضعیف تشکیلات خودگردان، سرزنش می کنند. و این تضعیف، همراه با سال ها عدم برگزاری انتخابات یا هرگونه پیشرفت معنادار به سوی تشکیل کشور فلسطین، مشروعیت تشکیلات خودگردان را از بین برده است. برای بسیاری از فلسطینیان، تشکیلات خودگردان اکنون چیزی شبیه به یک پیمانکار فرعی اشغالگران اسرائیلی است.

اما در حالی که جنگ به ششمین هفته خود می رسد و تلفات انسانی به سطوح فاجعه باری رسیده، دیپلمات ها و مقامات در واشنگتن و خاورمیانه دوباره سراغ همان فرمول های قدیمی می روند، حتی اگر تعداد کمی امیدوار باشند که این فرمول ها نتیجه می دهد.

یک مقام غربی گفت: «خوشبین بودن سخت است. تنها نکته مثبت این است که همه می‌دانند که باید نوعی فشار برای تشکیل کشور فلسطینی انجام شود، در غیر این صورت هیچ یک از اینها بهتر نخواهد شد».این مقام غربی معتقد است که دستیابی به یک راه حل برای مناقشه اسرائیل و فلسطین به سه عنصر کلیدی نیاز دارد: یک دولت متعهد به این راه حل در ایالات متحده، رهبران اسرائیلی و رهبران فلسطینی که هر دو در مورد صلح جدی باشند.

این مقام می گوید: «در 30 سال گذشته ما دو یا شاید دو و نیم مورد از این سه مورد را داشته ایم. البته قبل از این بحران اخیر، هیچ یک از این سه مورد را نداشتیم که یکی از دلایل به وجود آمدن وضعیت فعلی همین است»


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
میدل ایست آی

https://www.middleeasteye.net/opinion/israel-palestine-war-geopolitics-gaza-multibillion-dollar-gas-field

جنگ غزه و ژئوپولتیک انرژی
سیدحسین موسویان

بعد از حمله 7 اکتبر حماس که به کشته شدن حدود 1200 نفر واسارت صدها اسرائیلی منجر شد، اسرائیل بسیار وحشیانه عمل کرده است. اسرائیل بیش از 18000 تن بمب برسرمردم غزه فروریخته و بیش از 11000 نفر را کشته است. یک مقام سازمان ملل درتوضیح دلیل استعفای خود نوشت: غزه کتاب نسل کشی است که همه کشورهای غربی دراین جنایت شریک هستند.

نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل گفته که تا نابودی کامل حماس از پای نخواهد نشست. درحالیکه یورش وحشیانه به غزه ادامه دارد، موضوع منابع انرژی غزه نیز یکی از پیچیده گیهای تجاوز اسرلئیل به غزه است.

طبق مطالعات منتشر شده کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل، منابع عظیم نفت و گاز درنوار غزه و کرانه باختری وجود دارد. این گزارش میگوید: " درمناطق سرزمینهای اشغالی فلسطین ثروت هنگفت منابع نفت و گاز وجود دارد که کشور اشغالگر مانع بهره برداری فلسطینی شده است".

توافق اسلو 2 که درسال 1995 امضاء شد، حقوق دریایی تا 20 مایلی ساحل را برای فلسطینی ها تضمین کرد. بر این اساس مقامات تشکیلات خودگردان فلسطین درسال 1999یک قرارداد 25 ساله برای اکتشاف گاز با گروه گاز انگلیس امضاء کردند. درسال 2000 دو چاه بزرگ گاز درسواحل غزه با ذخیره 1.4 تریلیون مترمکعب کشف شد که 60% ذخائر این منابع متعلق به سواحل فلسطینی ها بود. نخست وزیر اسرائیل نیز اجازه آغاز عملیات حفاری چاه اول تحت مسئولیت تشکیلات خودگردان فلسطین را صادرکرد.

بعد از حمله نظامی روسیه به اکراین درفوریه 2022، اروپا منابع جایگزین گاز روسیه را دردستور کار قرار داد و گفتگو برای امضاء یک قراردادی به ارزش 1.4 میلیارد دلار با مشارکت تشکیلات خود گردان فلسطین، حماس، مصر و اسرائیل را آغاز کرد و هدفش این بود که تا مارس 2024 تولید گاز عملیاتی شود. چنین توافقی میتوانست به نفع همه طرفهای ذینفع باشد منتهی عملی نشد و باتوجه به جنگ فعلی غزه، شانسی برای این موضوع حداقل درآینده نزدیک وجود نخواهد داشت.

اما در29 اکتبر امسال یعنی کمتر از دو هفته بعد از حمله اسرائیل به غزه، نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل 12 مجوز اکتشاف به شش کمپانی اروپایی داد تا عملیات اکتشاف گازهای مخازن سواحل باسین دریای مدیترانه را آغازکنند. ارزش منابع این مخازن حدود 524 میلیارد دلار است که بخشی از این منابع درحوزه فلسطینی ها درنوار غزه و کرانه باختری است.

علاوه برآن درحاشیه نشست کشورهای گروه 20 در دهلی نو، آمریکا و اروپا و هند و عربستان وامارت درمورد یک کریدور جدید اقتصادی توافق کردند که از هند به خلیج فارس وخاورمیانه و نهایتا به اروپا ختم میشود. این پروژه رقیب پروژه جاده ابریشم چین خواهد شد. نتانیاهو گفت: پروژه اقتصادی کریدور جدید هند به اروپا بزرگترین پروژه همکاری تاریخ ما است وکشور اسرائیل هم دروازه اصلی کریدور هند به اروپا خواهد بود".
باتوجه به این واقعیت ها، موضوع حاکمیت برغزه برای اسرائیلی ها یک فاکتور مهم است.
اسرائیل بنا دارد که به صادرکننده گان مهم گاز و بعد نفت تبدیل شود. در20 سال گذشته اسرائیل از یک وارد کننده به یک صادر کننده گاز تبدیل شده است. تجاوز اکتبر 2023 نتانیاهو به غزه در ادامه تجاوز سال 2014 به این منطقه میباشد که درآن سال نیز حداقل 2104 فلسطینی کشته شدند و 1462 نفر آنها شهروندان غزه بودند.
طرح اسرائیل برای اشغال غزه و مهاجرت دادن 2.3 میلیون اهالی غزه به مصر، مرتبط است با طرحهای انرژی اسرائیل. وزیر دفاع اسرائیل گفت که "ما غزه را از همه چیز تخلیه میکنیم" و اخیرا نیز طرح محرمانه یک وزیر دیگر اسرلائیلی برای انتقال 2.3 میلیون فلسطینی ساکن غزه به صحرای سینای مصر فاش شد.
نهایتا اینکه هدف اصلی نتانیاهو نه تنها نابودی حماس و تخلیه غزه از فلسطینی ها بلکه علاوه بر اینها دنبال سلطه بر میلیاردها دلار ذخائر گاز غزه نیز میباشد.

️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
/فارن پالیسی/

▫️جنگ اسرائیل، آمریکا را به درگیری با تهران بسیار نزدیک کرده / مسیر خطرناکی که بایدن باید طی کند / سوالی که هنوز کسی جوابش را نمی‌داند؛ در نهایت چه کسی غزه را اداره خواهد کرد؟

▫️انتخاب

#بخش_اول

"آرون دیوید میلر"،ازمذاکره‌کنندگان ارشد سابق دولت آمریکا در فارن پالیسی نوشت:در ۲۵ اکتبر، جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده،در مورد مناقشه کنونی اسرائیل و حماس، سخنی به قدری غیرعادی گفت که اگر واقعا به آن فکر می‌کرد، ممکن بود به طور جدی در گفتن آن تجدید نظر کند.بایدن گفت:«هیچ بازگشتی به وضعیت موجود در ۶ اکتبر وجود نخواهد داشت».آیا این یک حرف سرسری بود یا یک تعهد مصمم؟ آیا رئیس جمهور می‌دانست که با پیوند دادن ایالات متحده به اهداف جنگی اسرائیل،وقتی گرد و غبار جنگ فرو بنشیند، از او انتظار می‌رود که نقش اصلی را در ایجاد واقعیتی جدید هم در غزه و هم در مورد صلح اسرائیل و فلسطین بازی کند؟یا آیا او معتقد است که می‌تواند بیشتر کار‌های پس از جنگ را به گروهی از بازیگران منطقه‌ای و بین المللی واگذار کند که به نوعی مسئولیت بازسازی غزه و هر فرآیند اجرایی صلح را که ممکن است در پی آن باشد، بر عهده بگیرند؛ و آیا او کاملا درک می‌کند که اصطلاح روز بعد [که این روز‌ها درباره روز پس از پایان جنگ در غزه استفاده می‌شود]، احتمالا بیشتر به معنای «یک یا چند سال» پس از جنگ است؟

هر پیشرفتی که در رابطه اعراب و اسرائیل به وجود آمده، مسبوق به خشونت،شورش و جنگ بوده است.در واقع، بحران شدید می‌تواند فرصت ایجاد کند،زیرا وضعیت موجود را می‌شکند و دردی را ایجاد می‌کند که مستلزم اقدام فوری می‌شود.اما برای رسیدن به چنین نتیجه ای،معمولا وجود یک واسطه خارجی که بتواند این درد و رنج حاصل را به یک سود و منفعت پیوند دهد ضروری است.اینکه آیا دولت بایدن مایل یا قادر به ایفای این نقش است یا نه،باید صبر کرد و دید.اما حتی دستیابی به آینده‌ای امیدوارکننده تر،با چالش‌های جدی مواجه است،چه رسد به دگرگونی کامل وضعیت.علاوه بر این هر تلاشی برای تغییر وضعیت موجود در ۶ اکتبر، کبا مسائلی مواجه خواهد شد که عمدتا کنترلشان فراتر از توان و ظرفیت رئیس جمهور ایالات متحده است.
بایدن با دو جامعه به شدت آسیب دیده روبرو خواهد شد که هر کدام به شیوه خود وارد دوره حسابرسی سیاسی طولانی مدت خواهند شد.زمانی که مایکل هرتزوگ سفیر اسرائیل در ایالات متحده گفت که اسرائیلِ ۶ اکتبر با اسرائیلِ ۸ اکتبر از اساس متفاوت است،اغراق نکرد.حمله ۷ اکتبر حماس به عنوان شدیدترین حمله در تاریخ اسرائیل؛خونین‌ترین روز برای یهودیان از زمان هولوکاست،بزرگترین شکست اطلاعاتی از زمان جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳ و گروگان گرفتن بیش از ۲۰۰ نفر،اسرائیل را مبهوت و شوکه کرده است.حمله حماس، به ترس موجوداسرائیلی‌ها از موشک و راکت،ترس جدیدی اضافه کرده؛ ترس از کشتار‌های فرامرزی نه تنها در نزدیکی غزه، بلکه در امتداد مرز اسرائیل و لبنان و همچنین در کرانه باختری میانگین طول عمر یک دولت اسرائیل از زمان تشکیل تا به حال، حدود ۱.۸ سال بوده است.ائتلاف اضطراری که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل پس از حمله تشکیل داد، تقریباً به طور قطع جای خود را به دولت دیگری خواهد داد.البته در حال حاضر تشخیص اینکه دولت جایگزین، یک ائتلاف راستگراتر خواهد بود یا میانه روتر،سخت است.

در پی جنگ ۱۹۷۳، یک کمیته رسیدگی دولتی، ارتش و نخبگان اطلاعاتی اسرائیل را مسئول این شکست دانستند و به نقش گلدا مایر، نخست وزیر وقت اشاره نکردند.وی در سال ۱۹۷۴ تحت فشار عمومی استعفا داد.با این حال، زلزله واقعی،سه سال بعد،زمانی که حزب راستگرای لیکود به رهبری مناخیم بگین به قدرت رسید و سیاست اسرائیل را برای دهه‌های آینده تغییر داد،رخ داد.در یکی از طنز‌های بزرگ تاریخ، این جناح راست (نه جناح چپ که از زمان تشکیل اسرائیل بر سیاست آن تسلط داشت)،ازاستراتژی جنگ و سپس صلح انور سادات، رئیس جمهور مصر سود می‌برد.با این حال،این بار، اسرائیلی‌ها احتمالا با یک رهبر کاریزماتیک و تحول خواه مصر که جسورانه به دنبال صلح است،به چالش کشیده نمی‌شوند.همچنین افکار عمومی در اسرائیل هنوز از وقایع ۷ اکتبر در هیجان است و اسرائیلی‌ها هیچ انگیزه‌ای برای امتیاز دادن و موافقت با تشکیل یک کشور فلسطینی تا این اندازه نزدیک به مرز‌های خود ندارند.

برای فلسطینی ها،محاسبه بسیار سخت‌تر خواهد بود. ویرانی و مرگی که اسرائیل بر غزه تحمیل می‌کند، فلسطینیان غزه را عصبانی، فقیر و بدون رهبر می‌کند.اگر حماس باقی بماند یا یک گروه اسلام‌گرا جایش را بگیرد و بتواند علیه نیرو‌های اشغالگر اسرائیلی یا یک نیروی چندملیتی در غزه قیام کند،در آن صورت جنبش ملی فلسطین دوپاره خواهد شد ،با دو دیدگاه متفاوت از اینکه فلسطین بایدکجا و چگونه باشد.

️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
/فارن پالیسی/

▫️جنگ اسرائیل، آمریکا را به درگیری با تهران بسیار نزدیک کرده / مسیر خطرناکی که بایدن باید طی کند / سوالی که هنوز کسی جوابش را نمی‌داند؛ در نهایت چه کسی غزه را اداره خواهد کرد؟

▫️انتخاب

#بخش_دوم

تشکیلات خودگردان، به رهبری محمود عباس سالخورده (که اکنون در هجدهمین سال از دوره چهار ساله ریاستش به سر می‌برد)، به دلیل ناتوانی در انجام کاری جز تماشای کشته شدن هزاران فلسطینی در غزه و همچنین ناتوانی در محافظت از فلسطینیان در کرانه باختری در برابر حملات سربازان و شهرک نشینان اسرائیلی، بیش از پیش بی اعتبار شده است. گروه‌های مسلح از جوانان فلسطینی مانند لانه شیر‌ها (عرین الاسود) یا تیپ نابلس (لواء نابلس)، به صورت مستقل و یا تحت تأثیر حماس و جهاد اسلامی، با ادامه تجاوزات اسرائیل به سرزمین فلسطین به مبارزه علیه اشغالگری ادامه خواهند داد. محمود عباس که انتخابات را در سال ۲۰۲۱ به تعویق انداخت، اکنون برای برگزاری انتخابات هم برای مجلس جدید و هم برای ریاست جمهوری تحت فشار شدیدی قرار خواهد گرفت. اما غزه چطور؟ آیا می‌توان در آنجا انتخابات برگزار کرد؟ و درصورت برگزاری، همانند سال ۲۰۰۶ ممکن است حماس دوباره اکثریت را به دست آورد؟

به وضوح لازم است رهبری جدید و اصلاح رویه‌های اقتدارگرایانه و فاسد، جایگزین عباس پیر و تشکیلات فتح شود. اما این از کجا خواهد آمد؟ بار دیگر، صحبت از محبوب‌ترین رهبر فلسطینی، یعنی «مروان برغوثی» است که در حال حاضر در حال گذراندن پنج دوره حبس ابد در زندان اسرائیل است. نظرسنجی از فلسطینیان ساکن نوار غزه اندکی قبل از حمله ۷ اکتبر نشان داد ۳۲ درصد از شرکت کنندگان، درصورت برگزاری انتخابات به برغوثی رای خواهند داد. اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس با ۲۴ درصد آرا، و محمود عباس با ۱۲ درصد، گزینه‌های بعدی بودند.رهبران  الزاما رهبر به دنیا نمی‌آیند بلکه غالبا در واکنش به بدترین شرایط ظاهر می‌شوند. ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، یکی از این چنین رهبرانی است که در شرایط بحرانی ظهور کرد. اما اگر دولت بایدن امیدی به تلاش برای ایجاد یک فرآیند معتبر برای پایان دادن به مناقشه اسرائیل و فلسطین داشته باشد، به رهبرانی با ظرفیت و تمایل برای اتخاذ و حفظ تصمیمات بسیار سخت و حتی تاریخی، در دو طرف مناقشه نیاز دارد. در حال حاضر، بعید است این نوع رهبران به سرعت در پی این بحران ظهور کنند.

پس از پایان جنگ، بازسازی غزه‌ی ویران شده و آسیب دیده باید اولویت اصلی باشد. بازسازی فیزیکی و تعمیر منازل و زیرساخت ها، حمایت از جمعیت آواره‌ای که ممکن است تقریبا نیمی از ساکنان غزه باشند و توانبخشی روانی جمعیت آسیب دیده به ویژه کودکان، کار بزرگی خواهد بود. این که چه کسی مسئولیت این تلاش را بر عهده خواهد گرفت یک سوال بی پاسخ است.اظهارنظر هفته گذشته نتانیاهو مبنی بر اینکه اسرائیل ممکن است برای «مدتی نامعین» در غزه بماند، وضعیت را پیچیده‌تر می‌کند. اسرائیل برای جلوگیری از تجدید حیات حماس، خواستار نفوذ در حکومت موقت غزه خواهد شد، و این هر گونه تلاش برای بازسازی را بسیار دشوارتر خواهد کرد و با این وضعیت شاید غیر از رسیدگی به نیاز‌های فوری مردم، شروع اقدام دیگری ممکن نشود. اسراییل تقریباً به طور قطع مایل است مصالح ساختمانی که برای بازسازی وارد می‌شود را بازرسی کند، زیرا هر یک از آن‌ها ممکن است برای تونل زنی یا ساخت سلاح استفاده شود و ایران نیز به دنبال فرصت‌هایی برای تامین پول و منابع برای تغذیه یک شورش در غزه خواهد بود.

این سوال که چه کسی در نهایت غزه را اداره خواهد کرد، وضعیت را پیچیده‌تر می‌کند. کشور‌های عربی کلیدی مانند قطر، مصر و عربستان سعودی می‌توانند با ارائه حمایت مالی و سیاسی نقشی حیاتی در این روند ایفا کنند، هرچند تصور نیروی حافظ صلح عربی که در غزه به گشت زنی می‌پردازد و عملیات ضد شورش علیه فلسطینی‌ها انجام می‌دهد، دشوار است.منطقی ترین و عملی‌ترین راه حل، یک حکومت فلسطینی است که با انتخابات مشروعیت می‌یابد. همانطور که در دیدار اخیر آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده با محمود عباس مشهود است، دولت بایدن به وضوح به تشکیلات خودگردان به عنوان یک عنصر کلیدی در حکومت آینده غزه فکر می‌کند. در واقع، وزیر خارجه در این دیدار، خواستار یک تشکیلات خودگردان «موثر و احیا شده» شد. اما توصیف آن بسیار ساده‌تر از اجرایی کردن آن است. عباس و همکارانش در جنبش فتح، در کرانه باختری مشروعیت کمی دارند و در غزه هیچ مشروعیتی ندارند. تشکیلات خودگردان نمی‌تواند پس از ۱۶ سال غیبت، در پشت تانک‌های مرکاوای اسرائیلی وارد غزه شود و انتظار داشته باشد که مورد استقبال مردم قرار گیرد.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
/فارن پالیسی/

▫️جنگ اسرائیل، آمریکا را به درگیری با تهران بسیار نزدیک کرده / مسیر خطرناکی که بایدن باید طی کند / سوالی که هنوز کسی جوابش را نمی‌داند؛ در نهایت چه کسی غزه را اداره خواهد کرد؟

▫️انتخاب

#بخش_پایانی

توانمندسازی تشکیلات خودگردان، اگر اصلا امکان پذیر باشد، مستلزم این است که علاوه بر برگزاری انتخابات، تلاشی واقعی برای پایان دادن به اشغال اسرائیل، احتمالاً بر اساس راه حل دو کشوری، انجام شود. همچنین برای اعتبار بخشیدن به تشکیلات خود گردان، باید اقداماتی نظیر محدود کردن شهرک سازی اسرائیل در کرانه باختری انجام شود که در حال حاضر و با وجود دولت فعلی اسرائیل؛ چنین اقدامی بعید به نظر می‌رسد.بزرگترین سوال این است که آیا بایدن، آن هم در حالی که انتخابات ریاست جمهوری در پیش است، ظرفیت لازم برای انجام چنین تلاش عظیمی را دارد؟ یا این کار به احتمال زیاد وظیفه دولت دوم بایدن خواهد بود؟ البته اگر بایدن دولت دومی داشته باشد. در هر صورت، تا زمانی که دولت قصد نداشته باشد در سال آینده در مورد حداقل پایه‌گذاری واقعیت‌های جدید در غزه و کرانه باختری با جدیت عمل کند، خیلی چیز‌ها تغییر نمی‌کند.حکمرانی مستلزم انتخاب‌های دشوار است، و این طور نیست که هیچ چالش سیاست خارجی دیگری وجود نداشته باشد که وقت رئیس جمهور ایالات متحده را بگیرد. اولویت‌های فراوانی وجود دارد که از نظر اهمیت با هم در رقابتند و هر کدام نیز به سیاست‌های پیچیده داخلی مرتبط هستند. بایدن، ایالات متحده را به نبرد اوکراین با روسیه گره زده و همچنین ایالات متحده را متعهد به دفاع از تایوان در برابر چین کرده است، هرچند نحوه این دفاع در صورت وقوع جنگ مبهم است.

اگردر واشنگتن درمورد سیاست خارجی اجماعی وجود داشته باشد، این اجماع در مورد دنبال کردن سیاست‌های سخت علیه چین و ایران است، به خصوص که جنگ اسرائیل و حماس، ایالات متحده را به احتمال درگیری با تهران بسیار نزدیک کرده است.دنبال کردن صلح در خاورمیانه برای افراد ضعیف یا کسانی که آمادگی صرف انرژی و زمان را ندارند، مناسب نیست. بسیاری از تلاش‌ها را می‌توان به یک وزیر خارجه و یک فرستاده ویژه واگذار کرد. اما به هر حال این امر مستلزم تمرکز زیادی از سوی رئیس جمهور است.همچنین نمی‌توان سیاست‌های داخلی را که می‌تواند از اعتبار سیاسی رئیس جمهور بکاهد، نادیده گرفت. آن سیاست‌های داخلی در مورد مسئله اسرائیل و فلسطین، در واقع پر از مشکلات است. با وجود حزب جمهوری خواه به عنوان حزبی که در هر حال از اسرائیل حمایت می‌کند و آن را مبرا از هر خطا و اشتباه می‌داند و با توجه به دوپاره شدن حزب دموکرات و فشار شاخه ترقی خواه این حزب به بایدن برای پاسخگو کردن اسرائیل، رئیس جمهور امریکا برای حل مساله اسرائیل-فلسطین باید مسیری خطرناک را طی کند. همواره، فشار برای صلح اسرائیل و فلسطین، به معنای اصطکاک با اسرائیل خواهد بود. آیا رئیس جمهور آماده است این کار را انجام دهد؟

بایدن با گره زدن ایالات متحده به وضعیت اسرائیل در ۷ اکتبر و کمپین حاصل از آن برای ریشه کن کردن حماس در غزه و همه مرگ‌ها و ویرانی‌هایی که حاصل می‌شود، مسئولیت مستقیم سرنوشت درگیری اسرائیل و فلسطین را بر عهده دارد. بایدن علنا خود را متعهد به تغییر اساسی در وضعیت موجود کرده است. اگر قرار است این اتفاق بیفتد، قبل از هر چیز باید رهبران اسرائیلی و فلسطینی به این هدف متعهد باشند؛ و حتی اگر بایدن این کار را انجام دهد، خطرات بزرگی پیش رو خواهد بود. همانطور که بار‌ها در مورد تلاش‌های ایالات متحده برای دستیابی به صلح مطرح شده است، شانس موفقیت اندک است. کناره گیری یا دنبال کردن یک سیاست نمایشی، در پی وحشتی که شاهد آن بودیم، اعتبار شخصی رئیس جمهور و همچنین امریکا را در منطقه و جهان تضعیف خواهد کرد؛ و این برای او از نظر سیاسی هزینه خواهد داشت، به ویژه در ایالتی مانند میشیگان، با امریکایی‌های عرب تبار و همچنین با مترقی‌ها و دموکرات‌های جوان. 

خطرات بسیار زیاد است، به ویژه برای رئیس‌جمهوری که عمیقا به اسرائیل، رنج فلسطینیان و نقش رهبری ایالات متحده در جهان اهمیت می‌دهد. اما باید دید که آیا قول فوق العاده محکم او مبنی بر عدم بازگشت به وضعیت موجود در ۶ اکتبر، صرفاً یک حرف سرسری و نمایشی بود یا یک تعهد جدی و مصمم به یافتن راه حلی برای درگیری بسیار پیچیده‌ای که همه روسای جمهور پیشین، از آن دوری کرده اند.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
▫️ترامپ بعید است در مرحله مقدماتی با مشکل روبه‌رو شود/ بایدن در حوزه جوانان و اقلیت‌ها عقب‌گرد داشته است/ انتخابات آمریکا معمولاً تحت تأثیر تحولات سیاست خارجی قرار نمی‌گیرد

▫️ایلنا

#بخش_اول

هرچه به رأی‌گیری مقدماتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا نزدیک می‌شویم، وقایع مختلفی در اتمسفر سیاسی ایالات متحده به وجود می‌آید.به عنوان مثال تا به امروز دو تن از نامزدهای حزب جمهوریخواهان از روند مذکور کناره‌گیری کرده‌اند و حالا هم بسیاری معتقدند که اوضاع و احوال سیاسی ترامپ از مابقی هم حزبی‌هایش بهتر است. در مقابل بر اساس برخی از نظرسنجی‌ها، اگر همین حالا انتخابات در ایالات متحده برگزار شود،بایدن نتیجه را به ترامپ واگذار می‌کرد اما به هر ترتیب تا روز انتخابات ماه‌ها وقت باقی است و هر لحظه ممکن است که همه چیز تغییر کند.در این رابطه به گفت‌وگو با  "کوروش احمدی"، کارشناس ارشد مسائل آمریکا پرداختیم که مشروح آن از نظر می‌گذرد: 
       
▪️تنها دو ماه به اولین رأی‌گیری مقدماتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا باقی است. فضای کلی این رویداد سیاسی در ایالات متحده را چگونه می‌بینید؟

فضای کلی در آستانه برگزاری نخستین انتخابات مقدماتی در آمریکا تحت تاثیر دو موضوع است:یکی نتیجه نظرسنجی اخیر نیویورک تایمز- سی‌ینا کالج که نشان داد اگر انتخابات عمومی در تاریخ انجام نظرسنجی برگزاری می‌شد،بایدن در چند ایالت حساس مثل جورجیا، آریزونا، پنسیلوانیا، ویسکانسین، ویرجینا و ... که معمولا سرنوشت‌ساز هستند، نتیجه را به ترامپ واگذار می‌کرد. این نظرسنجی زنگ خطر را برای دموکرات‌ها به صدا در آورد و از جمله این سوال را به نحوی برجسته‌تر مطرح کرد که آیا کسی در سن و سال بایدن و با توجه به برخی محدودیت‌های حرکتی و شاید ذهنی می‌تواند در جریان مبارزات انتخاباتی که بسیار نفس‌گیر و پر فرازونشیب و بسیار طاقت‌فرسا خواهد بود،از عهده برآید؟

نظر‌سنجی مذکور به ویژه نشان داد که بایدن در ارتباط با دو قشر از رأی‌دهندگان یعنی جوانان و اقلیت‌ها که حزب دموکرات معمولاً روی آنها بیشترین حساب را برای پیروزی باز می‌کند،عقب‌گردهایی داشته است. موضوع دیگری که انتخابات تحت تأثیر آن قرار دارد،تاب‌آوری ترامپ از نظر مقبولیت نزد رأی‌دهندگان جمهوری‌خواه به رغم محاکمه‌ها و جنجال‌ها علیه او است.مطابق نظرسنجی‌ها ۵۸.۶ درصد از آراء رای‌دهندگان بالقوه جمهوری‌خواه از ترامپ حمایت می‌کنند.در حالی که ران دسانتیس که در بین نامزدهای جمهوری‌خواه باقی مانده نفر دوم است،تنها ۱۴.۱ درصد آراء را دارد. نیکی هیلی، رامساوامی و کریس کریستی به ترتیب با ۹، ۵ و ۲.۹  بعد از او قرار دارند.

▪️اخیرا تیم اسکات،نامزد ضدایرانی حزب جمهوری‌خواه و کمی قبل از آن مایک پنس، معاون ترامپ از رقابت‌ها کناره‌گیری کردند.آیا دلیل این امر فشارهای حزبی است یا این موضوع را باید کاملا عادی بدانیم؟

بافت و ساختار احزاب در آمریکا به نحوی نیست که بتوانند مانع کاندیداتوری کسی بشوند.احزاب آمریکایی درست نقطه مقابل احزاب در کشورهای کمونیستی قدیم و کنونی هستند.یعنی فاقد سلسله مراتب قدرت و کمیته مرکزی و دبیر کل و دفتر سیاسی و مانند اینها هستند.حتی از این نظر با احزاب اروپایی که یک مدیریت مرکزی هر چند ضعیف دارند فرق می‌کنند.تنها چیزی در احزاب آمریکایی هست و اصطلاحا به آن establishment می‌گویند که مرکب است از مجموعه‌ای از چهره‌های برجسته و مهم حزب مثل رؤسای جمهور قدیم و نمایندگان قدیمی و معتبر و صاحب نفوذ کنگره و مانند اینها.وزن و نفوذ این افراد در برخی شرایط خاص می‌تواند روند اوضاع را تحت تاثیر قرار دهد.مثلا این روزها صحبت از این است که کسانی مثل بیل و هیلاری کلینتون و باراک اوباما و برخی دیگر از این چهره‌ها یک بررسی‌هایی انجام دهند و نقشی در ماندن یا انصراف بایدن ایفا کنند.تیم اسکات به‌طور مشخص بعد از اینکه مشخص شد، شانسی برای پیروزی ندارد، کناره‌گیری کرد.گفته می‌شود که عملکرد او در مناظره‌ها رضایت‌بخش نبود و تبلیغات تلویزیونی‌اش تأثیری نداشت و مهمتر از همه اینکه با توجه به ضعف‌هایش کسانی که قرار بود به وی کمک مالی کنند، از کمک خودداری کردند و کمک‌های مالی که انتظار داشت،دریافت نشد.این مسائل اهم دلایل کناره‌گیری او است. در مورد مایک پنس نیز دلایل مشابهی ذکر شده است.او نیز با مشکل مالی و جمع‌آوری کمک‌های مالی مواجه بود و در نظرسنجی‌ها هم در موقعیت خوبی قرار نداشت.او مشکل مضاعفی نیز داشت و آن اینکه ترامپ و طرفداران سرسخت او مایک پنس را خائن به ترامپ می‌دانستند؛چراکه تصور کودکانه‌ای داشتند و معتقد بودند که پنس به عنوان رئیس مجلس سنا می‌توانست مانع تأیید نتیجه انتخابات در مجلس سنا در ۶ ژانویه ۲۰۲۱ شود و ترامپ را در کاخ‌سفید نگه دارد.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
▫️ترامپ بعید است در مرحله مقدماتی با مشکل روبه‌رو شود/ بایدن در حوزه جوانان و اقلیت‌ها عقب‌گرد داشته است/ انتخابات آمریکا معمولاً تحت تأثیر تحولات سیاست خارجی قرار نمی‌گیرد

▫️ایلنا

#بخش_پایانی

▪️بسیاری معتقدند حضور ترامپ در این دوره از رقابت‌ها، خود گویای آن است که اساساً هیچکدام از نامزدهای جمهوری‌خواه اقبال چندانی ندارند. تا چه حد این موضوع درست است؟

درست است. حداقل تا این تاریخ چنین است. او با ۵۸ درصد در نظرسنجی‌ها با فاصله زیادی از نفر دوم قرار دارد و بعید است که در مقدماتی با مشکل مواجه شود. گفته می‌شود که حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد از رای‌دهندگان جمهوریخواه به صورتی غیر‌عادی شیفته و مجذوب او هستند و هیچ اتفاق یا تحولی نمی‌تواند آنها را از حمایت از ترامپ بازدارد. طبعاً در گرد این هسته مرکزی که بی‌شباهت به یک فرقه نیست، ۳۰-۲۰ درصد دیگر از جمهوری‌خواهان نیز می‌توانند گرد آیند و تفوق او در حزب را قطعی کنند. البته هنوز تا تاریخ انتخابات‌های مهم در دور مقدماتی چند ماهی باقی است و امکان اینکه یک حادثه غیرقابل پیش‌بینی روند اوضاع را تغییر دهد بعید نیست. ضمناً ترامپ تاکنون در مناظره‌های بین رقبای جمهوری‌خواه شرکت نکرده است؛ یعنی شأن خود را اجل از این حرف‌ها دانسته است. به این ترتیب فرصتی برای اینکه کسی عملکرد او در دوره ریاست جمهوری‌اش را به چالش بکشد، فراهم نشده است.

▪️در شرایط کنونی که دو پرونده اوکراین و غزه مفتوح است، بسیاری از عملکرد بایدن چندان در این دو حوزه راضی نیستند و پیامدهای اقتصادی آن در داخل را به نقد می‌کشند. به صورت کلی وضعیت بایدن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

قبلا توضیحاتی در مورد موقعیت بایدن دادم. اما در مورد تحولات غزه و اوکراین و اینکه تا چه حد می‌توانند بر انتخابات تأثیر داشته باشند، باید بگویم که معمولاً انتخابات آمریکا تحت تاثیر تحولات سیاست خارجی قرار نمی‌گیرد. مگر اینکه یک تحول عظیمی در سیاست خارجی در جریان باشد؛ چیزی مثل جنگ ویتنام و جنگی بزرگ در خارج. در آمریکا همانند بسیاری از دیگر کشورها اقتصاد در درجه اول اهمیت قرار دارد و بعد از آن نیز مسائل اجتماعی مانند مهاجرت، سقط جنین و مانند اینها و نیز مسائل مربوط به شخصیت کاندیداها.

▪️اگر وضعیت با این روند پیش برود آیا شهروندان آمریکایی حاضر به انتخاب مجدد ترامپ هستند؟ با توجه به پروندهای قضایی، تهدید او برای بایدن تا چه حد جدی است؟

واقعاً در این فاصله زمانی مشکل می‌توان پیش‌بینی کرد. از جانب دموکرات‌ها سن بایدن مهم است و اینکه آیا او می‌ماند یا کناره‌گیری می‌کند. در سوی مقابل، سرنوشت چهار پرونده ترامپ و نحوه پیشرفت کار آنها و اینکه برای جامعه آمریکا تا چه حد اقناع حاصل خواهد شد که او گناهکار یا بی‌گناه است، امر مهمی است. البته سرنوشت این پرونده‌ها بر آن ۳۵-۳۰ درصد افراد فرقه‌گرا که بدان اشاره کردم تاثیر چندانی نخواهد داشت. اما اگر در نظر بگیریم که حدود ۱۰ درصد از کسانی که در میانه طیف هستند سرنوشت انتخابات را تعیین می‌کنند، اموری مانند این پرونده‌ها می‌توانند در به هم زدن توازن تاثیر داشته باشند. مسئله دیگر این است که ترامپ طی یک سال گذشته نشان داده که بسیار تندروتر و افراطی‌تر از قبل است و اگر در انتخابات پیروز شود، از نظر تندروی دوره ریاست جمهوری قبلی او رنگ خواهد باخت.این درجه از تندروی معمولاً مورد قبول حدود ۲۰ درصد مستقل در بین رأی‌دهندگان آمریکا نیست و ممکن است آنها را از ترامپ زده کرده و به کمپ دمکرات‌ها براند. البته اینکه چه کسی کاندیدای نهایی دمکرات‌ها باشد هم مهم است؛ چراکه این امر بر میزان اشتیاق و هیجان دمکرات‌ها و شرکت آنها در انتخابات تاثیر خواهد گذاشت و می‌تواند تعیین کننده باشد.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
🌍گروه #مجله_ایرانی_روابط_بین_الملل تقدیم می کند:

🔸سایت فارسی


http://www.iirjournal.ir



📲 فضای مجازی:


♋️♋️ #کانال_مطالعات_روابط_بین_الملل:

فضایی برای دسترسی به آخرین تحلیل ها و مقالات علمی-تخصصی روابط بین الملل


❇️ ❇️ لینک عضویت :


https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt



♋️♋️ #گروه_مطالعات_روابط_بین_الملل :

فضایی برای دسترسی به آخرین اخبار و رویدادهای خبری مرتبط با روابط بین الملل


❇️ ❇️لینک عضویت:


https://www.tg-me.com/int_r_studies



♋️♋️ #کانال_مجله_ایرانی_روابط_بین_الملل:

مجله علمی-تخصصی در حوزه روابط بین الملل


❇️❇️لینک عضویت:


https://www.tg-me.com/iirjournal



🔺صفحه اینستاگرام  مجله ایرانی روابط بین الملل

آخرین تحلیل ها و رویدادهای خبری روابط بین الملل


❇️ ❇️لینک عضویت:

https://www.instagram.com/@int_rel_s
/فایننشال تایمز/

▫️چه شد که سران اطلاعاتی اسرائیل از حماس رو دست خوردند؟

▫️انتخاب

#بخش_اول

"فایننشال تایمز"نوشت: به مدت دو سال، مناخیم گیدا با احساس نگرانی ناشی از پیش بینی وقایع ناگوار، دست و پنجه نرم کرد. او که علاقمند به حوزه ارتباطات است، بخشی از تیمی از داوطلبان بود که با استفاده از یک «مزرعه ماهواره‌ای» در جنوب اسرائیل، شبکه های ارتباطی غزه و رسانه های عربی را تحت نظر داشتند و اطلاعاتی را به ارتش اسرائیل منتقل می کردند.این یک رابط نیمه رسمی بود. اما زمانی که چندین بار هشدار دادند که جنگجویان حماس در حال انجام تمرینات جنگی مفصل در نزدیکی مرز هستند، این جاسوسان آماتور کنار گذاشته شدند. گیدا گفت: «یک افسر نظامی اسرائیل به ما گفت: شما مهم نیستید، ما به شما نیاز نداریم».گیدا تنها نبود. مایکل میلشتاین، یک افسر اطلاعاتی نظامی سابق نیز به همکاران سابق خود هشدار داده بود و مقالات متعددی در مطبوعات نوشت و گفت که رویکرد اسرائیل در قبال حماس کارساز نیست، اما هیچ کس چندان توجهی نکرد. میلشتاین، مشاور سابق دولت در امور فلسطین در غزه و کرانه باختری، گفت: «کاملا واضح بود. حماس در حال تبلیغ جنگ بود».

حتی هشدارهای «سپاه اطلاعات رزمی اسرائیل» که مرز با غزه را زیر نظر دارد نادیده گرفته شد. نوآ ملمان، یکی از سربازان این نیرو، در اوایل سال جاری به مافوق خود گفت که شبه نظامیان حماس در حال تمرین حمله روی یک حصار ساختگی هستند و بارها و بارها آن را منفجر می کنند.او بعدا در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: «اما همه با این مساله طوری رفتار می‌کردند که انگار عادی است، انگار یک چیز روتین است».در 7 اکتبر، حماس حمله ای را انجام داد که حتی بدتر از بدترین پیش بینی های گیدا، میلشتاین و ملمان بود. حدود ساعت 6:30 صبح، بیش از 1500 شبه نظامی حماس، تحت پوشش یک رگبار گسترده راکتی، ارتباطات مرزی اسرائیل را با پهپادهای مملو از مواد منفجره منهدم کردند، با بولدوزر از موانع امنیتی عبور کردند و با موتورسیکلت و پاراگلایدر به درون اسرائیل یورش بردند.این حمله، باور و اعتماد اسرائیل به ارتش و سرویس‌های اطلاعاتی خود را از بین برد. آنها نه تنها نتوانستند برنامه‌ریزی یکی از دشمنان اصلی خود را پیگیری کنند، بلکه هشدارهای متعددی مبنی بر اینکه حماس در حال تدارک یک حمله بزرگ است را نادیده گرفته بودند.

ایهود المرت نخست وزیر اسبق اسرائیل  گفت: اسرائیل از «اعتماد به نفس بیش از حد که به غرور و از خودراضی بودن منجر شد»، رنج می برد. حماس با ما همان کاری را کرد که ما معمولا انجام می دهیم: غافلگیری، زیرکی، تفکر خارج از چارچوب عوامل زیادی در این شکست نقش داشتند. یک تحقیق کامل در مورد خرابکاری اطلاعاتی ممکن است سال ها طول بکشد. اما درس های حاصل از آن در حال شکل دادن به یک کارزار نظامی برای «نابودی» حماس است. اسرائیل به این نتیجه رسیده که حماس دشمنی است که دیگر نمی تواند آن را مهار کند. به گفته مقامات، از زمان آغاز عملیات تلافی جویانه اسرائیل، بیش از 10500 نفر در غزه کشته شده اند.

یک مقام بلندپایه اسرائیلی گفت: «حتی در شب حمله، حس کردیم که اتفاقی در حال رخ دادن است، اما تعبیر آن برای ما این بود که این فقط یک تمرین نظامی عادی [حماس] است». وی افزود: « نیروی اطلاعاتی ما از یک نقص اساسی رنج می برد».این تا حدی به این دلیل بود که سرویس های امنیتی اسرائیل توانایی حماس برای اجرای چنین عملیات گسترده ای را نادیده گرفتند. چنین عملیاتی نیازمند تحفظ شدید اطلاعات عملیات، برنامه‌ریزی منظم و دانش دقیق از وضعیت درون اسرائیل است که سرویس های امنیتی اسرائیل تصور نمی کردند حماس توانایی انجام آن را داشته باشد.سر الکس یانگر، رئیس سابق سرویس اطلاعات خارجی بریتانیا(MI6)، گفت: «ادراک و فهم وضعیت، چیز فوق‌العاده ای است، اما به نظر می رسد شکست بزرگ [اسرائیل]، شکست تخیل بود، همانطور که در مورد 11 سپتامبر رخ داد». وی افزود: «همیشه این خطر وجود دارد که آنچه را که می خواهید و دوست دارید باشد را با آنچه در واقع هست مخلوط کنید. . . و اسرائیل احساس کرد که حماس دیگر خطری ندارد».

اسرائیل دقیقا 50 سال پیش، قبل از جنگ یوم کیپور علیه مصر و سوریه، اشتباه مشابهی را مرتکب شد. اسرائیلی ها در آن زمان به غلط معتقد بودند که کشورهای عربی به دلیل قدرت نظامی اسرائیل هرگز به آن حمله نخواهند کرد. اما یک نکته تاریخی در حمله امسال وجود دارد که اسرائیل اغلب آن را با حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001 به امریکا مقایسه کرده است.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
/فایننشال تایمز/

▫️چه شد که سران اطلاعاتی اسرائیل از حماس رو دست خوردند؟

▫️انتخاب

#بخش_پایانی

در همین راستا می توان به خاطره "آوی ایساچاروف"، یکی از خالقان سریال مهیج تلویزیونی اسرائیل به نام «فوضي» (یا با تلفظ غالب انگلیسی و عبری «فائودا»)، قبل از حمله حماس در 7 اکتبر، اشاره کرد. او طرح داستانی اولیه برای یکی از قسمت های این سریال را که در آن جنگجویان حماس به حصار مرزی هجوم می برند و به اسرائیل حمله می کنند را رد کرد و آن را خیلی غیر منطقی دانست. سرویس های امنیتی اسرائیل نیز ظاهرا همین فکر را می کردند.ایساچاروف به خاطر دارد که در آن زمان به فیلمنامه نویسانش گفته بود: «چه شانسی وجود دارد که ده ها نفر، چه رسد به هزاران نفر، بتوانند بدون اینکه اطلاعات نظامی اسرائیل یا شین بت [سرویس امنیت داخلی] با خبر شود، این کار را انجام دهند؟... بیایید جلو برویم و چیز واقعی تری پیدا کنیم.»دلیل دوم شکست اسرائیل همان چیزی بود که یکی از مقامات غربی آن را «غرور و تکبر فناورانه» نامید. اعتقادی متعصبانه مبنی بر اینکه که فناوری های پیشرفته، مانند پهپادهایی که امکان شنود در غزه را فراهم می کنند و حصار مجهز به حسگر که نوار غزه را احاطه کرده، سبب برتری نسبت به حماس می شود که از تکنولوژی های بسیار پایین تری استفاده می کند.برای سال‌های متمادی، این برتری تکنولوژیک به ارتش اسرائیل کمک کرده بود تا به جز تعداد انگشت شماری، تمام تلاش ها برای نفوذ به مرز را خنثی کند. یکی دیگر از مقامات امنیتی غربی،  گفت: «اما این یک احساس امنیت کاذب ایجاد کرد». وی برتری تکنولوژیکی اسرائیل را به آیفون تشبیه کرد و گفت: «وقتی کار می کند عالی است، اما اگر کار نکرد، ناگهان متوجه می شوید که نمی توانید هیچ کاری انجام دهید».

به گزارش نیویورک تایمز، «یگان 8200» اسرائیل که مسئولیت شنود الکترونیک و رمزگشایی کد را به عهده دارد نیز اخیرا گوش دادن به بی سیم های دستی مورد استفاده شبه نظامیان حماس را متوقف کرده بود، زیرا آنها این کار را را هدر دادن تلاش خود ارزیابی کرده بودند.میلستاین گفت: «ما به فناوری، دانش سایبری، کلان داده و... معتاد شده بودیم. اما ارزان‌ترین و ساده ترین اطلاعات، مانند اطلاعات اوپن سورس، ردیابی ارتباطات مخابره ای حماس و حتی گوش دادن به سربازان زن ناظر در مرز، مورد توجه قرار نگرفت.

مشکل دیگر این است که در حالی که روش های نظارتی پیشرفته اسرائیل می تواند انبوهی از اطلاعات تاکتیکی باکیفیت تولید کند و مثلا مکان دقیق لانچر موشک را شناسایی کند ولی در افشای استراتژی یا نیات رهبری طرف مقابل که محل تمرکز اصلی اطلاعات انسانی است، عملکردش به این خوبی نیست.

سومین دلیل برای شکست اسرائیل در پیش بینی حمله حماس این بود که آشفتگی سیاسی ناشی از سیاست های بحث برانگیز داخلی بنیامین نتانیاهو، امنیت ملی را تضعیف کرده و تمرکز سرویس های اطلاعاتی اسرائیل را مختل کرده بود.دیوید پترائوس، رئیس سابق سازمان سیا و ژنرال امریکایی که نیروی چندملیتی عراق و نیروهای ناتو و ایالات متحده در افغانستان را فرماندهی کرده، گفت: «شین بت به طور قابل درکی بر افزایش خشونت در کرانه باختری متمرکز بود که به طور فزاینده ای چالش برانگیز شده بود».حماس که از سال 2007 بر غزه حکومت می کند، از این حواس پرتی ها استفاده کرد. این گروه همچنین خود را با سیاست نتانیاهو که به دنبال تقویت حکومت حماس در غزه به عنوان راهی برای کاهش جایگاه تشکیلات خودگردان فلسطین در کرانه باختری بود، همراه نشان داد.

حتی زمانی که حماس خود را برای جنگ آماده می کرد، همچنان با دولت اسرائیل در مورد مسائل پیش پا افتاده مانند سهمیه صادرات و مجوزهای کارگران، به صورت روزانه در ارتباط بود. چندین مقام اسرائیلی و بین المللی معتقدند که این کارگران به جمع آوری اطلاعات، از جمله نقشه های دقیق کیوبتس ها که بعدا حماس به آنها حمله کرد، کمک کردند.علاوه بر این، حماس اطلاعات نادرست را از طریق کانال هایی که می دانست سازمان اطلاعات اسراییل بر آنها نظارت می کند، منتقل می کرد، در حالی که برنامه ریزی های واقعی برای حمله، توسط گروه کوچکی از رهبران حماس انجام می شد. درس هایی که مقامات امنیتی اسرائیل از عدم پیش بینی این حمله گرفته اند، پیامدهای مرگباری دارد. نتیجه گیری آنها این است که اسرائیل دیگر نمی تواند به اطلاعات و قدرت نظامی اش برای پیشگیری و بازدارندگی تکیه کند و در عوض، باید با از بین بردن مستقیم تهدیدات احتمالی، از آنها جلوگیری کند.

یک مقام ارشد اسرائیلی گفت:تنها راه حل این است: دیگر به اطلاعات اتکا نکنیم. بازدارندگی دیگر کافی نیست. . . این یک پارادایم جدید است.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
▫️کنار گذاشتن نتانیاهو و چالش‌های آن!

▫️ایلنا

«مجید صفاتاج» کارشناس مسائل اسرائیل طی یادداشتی برای ایلنا به مذاکرات پنهانی حزب لیکود برای برکناری بنیامین نتانیاهو از نخست‌وزیری اسرائیل پرداخت که به این شرح از نظر می‌گذرد:

مشکل نتانیاهو به گونه‌ای نیست که بگوییم با اجرای عملیات طوفان الاقصی توسط حماس یا شکست ارتش رژیم صهیونیستی کلید خورده باشد؛ بلکه این روند در گذشته هم وجود داشته است. به یاد داریم که قبل از عملیات حماس علیه اسرائیل، شاهد آن بودیم که تظاهرات‌های گسترده علیه نتانیاهو به وجود آمد و این موضوع علاوه بر داخلِ اراضی اشغالی، در خارج از آن هم مشکلات زیادی را برای تل‌آویو و نتانیاهو به وجود آورده است. این اعتراضات حالا به جایی رسیده که خانواده اسرا و کشته‌شدگان اسرائیل علیه نتانیاهو قیام کرده‌اند و حالا بحث کنار گذاشتن نتانیاهو مطرح بوده است.

این در حالیست که حالا در داخل حزب لیکود و سایر جناح‌ها کسانی حضور دارند که علیه نتانیاهو دست به کار شده‌اند تا بتوانند او را از نخست‌وزیری اسرائیل کنار بزنند و اگر چنین اتفاقی رخ دهد، باید مرگ حیات سیاسی نتانیاهو را شاهد باشیم که خروجی و تبعات آن هم بسیار منفی خواهد بود. اگر نتانیاهو کنار زده شود، بدون شک حزب لیکود هم تضعیف خواهد شد. باید توجه داشت که در گذشته هم انشعاب در حزب کادیما باعث خلق لیکود شد و همین موضوع به خوبی نشان می‌دهد که تعدد احزاب در اسرائیل بسیار بیشتر از آنچه که فکر می‌کنیم است. توجه داشته باشید که بیش از ۲۰ سال است که تعدد احزاب در اسرائیل وجود داشته و در این مدت هم نتانیاهو سعی داشته تا بتواند به هر ترتیب که شده این فضا را به نفع خود حفظ کند.

اگر نتانیاهو از نخست‌وزیری اسرائیل کنار زده شود، بدن شک پرونده‌های قضایی و محاکم وی در تل‌آویو افزایش خواهد داشت و حتی این کناره‌گیری بدون شک خروجی مثبتی نخواهد داشت. به موازات این روند باید توجه داشت که اختلاف میان نتانیاهو و بایدن هم کاملاً مشخص و مشهود است. باید در نظر داشت که برای بایدن چندان مهم نیست که نتانیاهو از قدرت کنار گذاشته شود یا خیر؛ اما برای واشنگتن مهم است که لابی یهود بتواند از بایدن در انتخابات آتی ریاست‌جمهوری سال ۲۰۲۴ حمایت کند. ایالات متحده نگران آن است که بداند و اطمینان حاصل کند که بعد از برکناری نتانیاهو قرار است چه کسی به روی کار بیاید و چگونه می‌خواهد اوضاع پیش آمده را کنترل کند. به همین دلیل ایالات متحده هم نگران تحولات سیاسی در داخل اسرائیل است و نمی‌داند پس از نتانیاهو چه اتفاقی قرار است در اراضی اشغالی رخ دهد.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
/فارن پالیسی/

▫️فقط یک گام تا جنگ جهانی فاصله داریم / بدترین سناریو برای کاخ سفید چیست؟ / اگر تنگه هرمز بسته شود....

▫️انتخاب

#بخش_اول

"فارن پالیسی" در مطلبی به قلم"آرون وس میچل" نوشت: ایالات متحده تنها یک قدم با یک جنگ جهانی که ممکن است در آن شکست بخورد، فاصله دارد. درگیری های جدی وجود دارد که نیازمند توجه ایالات متحده در دو منطقه از سه منطقه مهم استراتژیک جهان است. اگر چین تصمیم به حمله به تایوان بگیرد، وضعیت می تواند به سرعت به یک جنگ جهانی در سه جبهه تبدیل شود که به طور مستقیم یا غیرمستقیم ایالات متحده را درگیر می کند. گزینه هایی برای بهبود موقعیت ایالات متحده وجود دارد، اما همه آنها به تلاش جدی و بده بستان های اجتناب ناپذیر نیاز دارند. زمان آن فرا رسیده است که ایالات متحده، مدافعان و متحدانش، برای آنچه که می تواند به بحران جهانی عصر ما تبدیل شود، فورا بسیج شوند.

توصیف وضعیت مخمصه ایالات متحده با چنین عبارات شدیدی، ممکن است بسیاری از خوانندگان را نگران کند. ایالات متحده برای مدت طولانی قدرتمندترین کشور روی زمین بوده است. این کشور در دو جنگ جهانی پیروز شد، اتحاد جماهیر شوروی را شکست داد و همچنان دارای برترین ارتش جهان است. در یک سال و نیم گذشته، ایالات متحده با حمایت از اوکراین هزینه های هنگفتی را به روسیه تحمیل کرده است. به طوری که برای این نویسنده قابل تصور به نظر می رسید که ایالات متحده بتواند قبل از اینکه توجه خود را به تقویت موقعیت نظامی در اقیانوس هند و اقیانوس آرام معطوف کند، رقابت های خود را با تحمیل یک شکست قاطع نیابتی به روسیه، به نتیجه مطلوب برساند.اما اجرای این استراتژی روز به روز غیرممکن تر می شود. همانطور که روسیه برای یک جنگ طولانی در اوکراین آماده می شود و [با درگیری اسرائیل و حماس] جبهه جدیدی در منطقه شام باز می شود، وسوسه های چین برای حمله به تایوان نیز در حال افزایش است. پکن در حال حاضر واشنگتن را در شرق آسیا آزمایش می کند و به خوبی می داند که ایالات متحده برای مقابله با سومین بحران ژئوپلیتیکی، به دردسر خواهد افتاد. اگر جنگ اتفاق بیفتد، ایالات متحده متوجه خواهد شد که عوامل بسیار مهمی ناگهان به ضرر آن عمل خواهند کرد.

یکی از آن عوامل جغرافیاست. همانطور که دو سند راهبردی سیاست های دفاعی ایالات متحده به وضوح نشان داده است و آخرین «کمیسیون موضع استراتژیک» کنگره نیز تأیید کرده است، ارتش امروز ایالات متحده برای جنگ علیه دو رقیب اصلی به طور همزمان طراحی نشده است. در صورت حمله چین به تایوان، اگر واشنگتن بخواهد همچنان به حمایت از اوکراین و اسرائیل ادامه دهد، برای خنثی کردن این حمله به سختی تحت فشار قرار خواهد گرفت.این به این دلیل نیست که ایالات متحده در حال افول است، بلکه به این دلیل است که برخلاف ایالات متحده که باید در هر سه این مکان ها قوی باشد، هر یک از دشمنانش - چین، روسیه و ایران - فقط باید در منطقه خود قوی باشند تا به اهداف خود دست یابند.

بدترین سناریو، تشدید جنگ در دست کم سه منطقه دوردست و پراکنده است که باید ارتش ایالات متحده در کنار متحدان ضعیفی که عمدتا قادر به دفاع از خود نیستند، درگیر شود. انجام این نبرد مستلزم مقیاسی از وحدت ملی، بسیج منابع و تمایل به فداکاری است که امریکایی ها و متحدان آنها در طول نسل ها ندیده اند.ایالات متحده قبلا در جنگ های چندجانبه شرکت کرده است. اما در درگیری های گذشته همیشه توانسته بود از مخالفان خود در زمینه های مختلف پیشی بگیرد. این وضعیت دیگر صدق نمی کند. نیروی دریایی چین در حال حاضر از نظر تعداد ناوگان، بزرگتر از ایالات متحده است و هر 4 سال به اندازه تعداد کل ناوگان نیروی دریایی فرانسه (حدود 130 کشتی)، به آن می افزاید. در مقایسه، نیروی دریایی ایالات متحده قصد دارد طی یک دهه آینده تنها 75 کشتی به ناوگانش بیافزاید.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
/فارن پالیسی/

▫️فقط یک گام تا جنگ جهانی فاصله داریم / بدترین سناریو برای کاخ سفید چیست؟ / اگر تنگه هرمز بسته شود....

▫️انتخاب

#بخش_دوم

یک مساله دیگر، پول است. در درگیری های گذشته، واشنگتن به راحتی می توانست در این زمینه برتری خود را حفظ کند. در طول جنگ جهانی دوم، نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی امریکا تقریبا دو برابر شد. در ابتدای ورود ایالات متحده به جنگ، نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی، 61 درصد بود که در زمان پایان جنگ، به 113 درصد رسید. امروز بدهی امریکا بیش از 100 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است. با فرض نرخ افزایش مشابه با جنگ جهانی دوم، دور از انتظار نیست که بدهی تا 200 درصد تولید ناخالص داخلی یا بیشتر افزایش یابد. همانطور که دفتر بودجه کنگره و سایر منابع اشاره کرده اند، بدهی در این مقیاس می تواند عواقب فاجعه باری برای اقتصاد و سیستم مالی ایالات متحده داشته باشد.

یک درگیری جهانی خطرات دیگری را نیز به همراه خواهد داشت. روسیه و ایران به عنوان دو رقیب ایالات متحده، تولیدکنندگان عمده نفت هستند. یکی از گزارش های اخیر نشان می دهد که بسته شدن طولانی مدت تنگه هرمز در بحبوحه درگیری گسترده تر در خاورمیانه می تواند قیمت نفت را به بیش از ۱۰۰ دلار در هر بشکه برساند و به طور قابل‌توجهی فشارهای تورمی را افزایش دهد.

چین یکی از دارندگان اصلی اوراق قرضه ایالات متحده است و اگر اقدام به فروش زیرقیمت این اوراق کند، فشار بیشتری بر اقتصاد امریکا وارد می کند. منطقی است که فرض کنیم در این صورت امریکایی ها در همه چیز از لوازم الکترونیکی گرفته تا مصالح ساختمانی با کمبود مواجه خواهند شد.همه اینها در برابر هزینه های انسانی که ایالات متحده ممکن است در یک درگیری جهانی متحمل شود، کمرنگ است. تعداد زیادی از نیروهای نظامی ایالات متحده احتمالا جان خود را از دست خواهند داد. برخی از دشمنان ایالات متحده دارای قابلیت های متعارف و هسته ای هستند که می توانند به خاک ایالات متحده برسند. همچنین توانایی تشویق یا مدیریت اجرای حملاتی به سبک حماس در خاک ایالات متحده را دارند، که ممکن است با توجه به وضعیت مرز جنوبی ایالات متحده، انجام آن در این منطقه آسان تر باشد.

همه اینها وحشتناک به نظر می رسد، خوب، نکته همین است. همانطور که در انجیل آمده، ترس آغاز خرد است. جنگ جهانی، دیگر نه صرفا یک امر احتمالی تئوریک  است که توسط سیاست‌گذاران مورد بحث قرار می گیرد، و نه رویای تب‌آلود جنگ طلب ها و میلیتاریست هاست. این اگر یک واقعه قریب الوقوع نباشد، حداقل یک احتمال واقعی و قابل پیش بینی است.

ایالات متحده باید تمام توان خود را به امید جلوگیری از درگیری به میدان بیاورد، اما همچنین باید اطمینان حاصل کند که امریکایی ها در صورت وقوع جنگ، آماده هستند. آماده سازی موثر، مسیری برای بهبود بازدارندگی است. گام هایی که برای افزایش آمادگی جنگ برداشته می شود، سیگنال روشنی را به دشمنان ارسال می کند مبنی بر اینکه که درگیری برای خودشان خطرناک‌تر از ثبات و صلح است.اولویت فوری برای ایالات متحده باید این باشد که اطمینان حاصل کند اوکراین، اسرائیل و تایوان سلاح های مورد نیاز برای دفاع از خود را در اختیار دارند. بهترین امید برای پرهیز از یک درگیری عمومی این است که این کشورهایی که خط مقدم هستند، به قدری قوی و مقاوم باشند که تهاجم قبل از گسترش متوقف یا مهار شود.

این امکان پذیر نخواهد بود مگر اینکه ایالات متحده پایگاه دفاعی-صنعتی خود را سر و سامان بدهد. از زمان شروع جنگ روسیه و اوکراین، کل تولیدات دفاعی ایالات متحده تنها 10 درصد افزایش یافته است.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
/فارن پالیسی/

▫️فقط یک گام تا جنگ جهانی فاصله داریم / بدترین سناریو برای کاخ سفید چیست؟ / اگر تنگه هرمز بسته شود....

▫️انتخاب

#بخش_پایانی

وضعیت به اندازه ای جدی است که واشنگتن ممکن است نیاز به استناد به «قانون تولید دفاعی» مصوب 1950 و تبدیل برخی صنایع غیرنظامی به صنایعی با اهداف نظامی داشته باشد. حتی در چنین شرایطی، برای اینکه پایگاه صنعتی ایالات متحده برای بسیج امکانات آماده باشد، دولت ممکن است مجبور شود گام های سخت گیرانه ای بردارد؛ از جمله تغییر مسیر مواد در نظر گرفته شده برای اقتصاد مصرفی، گسترش امکانات تولید، و بازنگری در مقررات محیط زیستی که تولید مواد با کاربری جنگی را سخت می کنند.

بدیهی است که واشنگتن باید هزینه های دفاعی خود را افزایش دهد. کاهش هزینه های دفاعی توسط دولت بایدن، افزایش بودجه بخش های داخلی برای کسب رای، و اصرار بر تطبیق هر دلاری که برای ارتش هزینه می شود با یک دلار برای سیاست های آب و هوایی یا هزینه های اجتماعی، رویکرد اشتباهی است. برای اینکه بدون افزایش بدهی، کشور برای شرایط جنگ احتمالی آماده شود، واشنگتن باید هزینه های برنامه های اجتماعی را که از حمایت گسترده مردمی برخوردار هستند، کاهش دهد.

هیچ کس در کنگره ایالات متحده نمی خواهد به افراد مسن بگوید مزایای آنها در حال کاهش است. اما اگر امروز این کار را نکنیم، باید روزی به رای دهندگان بگوییم که چرا فرزندان یا نوه های آنها در زمان وقوع جنگ در مکان های خطرناک بدون سلاح کافی مستقر می شوند.

متحدان ایالات متحده نیز باید به روش های جدید و قابل توجهی گام بردارند. جنگ اوکراین، اعضای اروپایی ناتو، به ویژه آلمان را بر آن داشته است که در مورد امنیت جدی‌تر عمل کنند. با این حال، حتی در حال حاضر، کمتر از یک سوم آنها به تعهد خود مبنی بر صرف حداقل 2 درصد از تولید ناخالص داخلی برای امور دفاعی عمل می کنند. اعضای اصلی اروپای غربی هنوز به قولی که بیش از یک سال پیش در نشست سران اتحادیه در مادرید، برای استقرار واحدهایی به اندازه تیپ در جناح شرقی ناتو داده بودند، عمل نکرده اند.در سرتاسر غرب، دولت ها و شهروندان باید اولویت هایی را که کشورهایشان را در نبرد آتی در مضیقه قرار می‌دهد، دوباره ارزیابی کنند. برای امریکایی ها منطقی نیست که خود را درگیر سیاست های آب و هوایی عجولانه و بسیار پرهزینه کنند که رشد اقتصادی را کاهش می‌دهد، آن هم درحالی که چین در هفته دو نیروگاه با سوخت زغال سنگ می سازد. اروپایی ها باید در مورد بیزاری خود از انرژی هسته ای تجدید نظر کنند. جناح ترقی خواه حزب دموکرات امریکا نیز باید در مورد محدودیت های خودخواسته ای که توانایی ایالات متحده برای افزایش تولید انرژی را کاهش می دهد، تجدید نظر کند.

هیچ چیز در این لیست آسان نیست. اما ایالات متحده و متحدانش در حال ورود به دوران تصمیم گیری های سخت هستند. اتفاقی که در اوکراین و اسرائیل روی می دهد، چند سال پیش غیرقابل تصور به نظر می رسید و احتمالا در روزهای آتی شاهد موارد دیگری از این دست خواهیم بود. امریکایی ها و متحدانشان باید از هم اکنون شروع به سر و سامان دادن به امور خود کنند تا در صورت وقوع یک درگیری جهانی، غافلگیر نشوند.


️کانال مطالعات روابط بین الملل

@motaleeat_ravabt  ⭕️   

https://www.tg-me.com/motaleeat_ravabt
2024/10/01 13:45:13
Back to Top
HTML Embed Code: