این صورها صورت استاد اوست
از برون پرده این صورت نکوست
هر زمان رنگ دگر میآورد
اوستاد از هر صفت میآورد
#شیخ_عطار_نیشابوری
@Molana79
از برون پرده این صورت نکوست
هر زمان رنگ دگر میآورد
اوستاد از هر صفت میآورد
#شیخ_عطار_نیشابوری
@Molana79
عاقبت استاد صورتها شکست
پردهها از یکدگرشان برگسست
تا که راز او نداند هر کسی
کرد مزدوران بهر جانب بسی
ترک آن صورتگری یکسر بکرد
دیگر آن صورت بهر جایی نکرد
فرد بنشست از همه خلق جهان
دیگرش هرگز نیامد یاد آن
#شیخ_عطار_نیشابوری
@Molana79
پردهها از یکدگرشان برگسست
تا که راز او نداند هر کسی
کرد مزدوران بهر جانب بسی
ترک آن صورتگری یکسر بکرد
دیگر آن صورت بهر جایی نکرد
فرد بنشست از همه خلق جهان
دیگرش هرگز نیامد یاد آن
#شیخ_عطار_نیشابوری
@Molana79
چون غم دل میخورم، رحم بر دل میبرم
کای دل مسکین چرا در چنین تاب و تبی
دل همیگوید که:« تو از کجا من از کجا
من دلم تو قالبی، رو همیکن قالبی
#مولانای_جان
@Molana79
کای دل مسکین چرا در چنین تاب و تبی
دل همیگوید که:« تو از کجا من از کجا
من دلم تو قالبی، رو همیکن قالبی
#مولانای_جان
@Molana79
تو چه دانی کز که باز افتادهای
در چنین شیب از فراز افتادهای
تو چه دانی تا ترا که پرورید
از برای چه در اینجا آورید
تو چه دانی تا ترا چون ساختند
بوالعجب چه طرفه معجون ساختند
در میان آتش و باد نفس
میپزی هر لحظه دیگرگون هوس
تو چه دانی کاتش تو از کجاست
باد خدمت کار جانت از چه خاست
تو چه دانی تا چه مییابی ز خاک
روز و شب غافل شده از جان پاک
تو چه دانی تا کدامین ره روی
از کدامین ره بدان درگه روی
تو چه دانی تا که معشوقت که بود
روز اول عین محبوبت که بود
تو چه دانی کاین فلکها بهر چیست
هر زمان کردن قَران از بهر کیست
تو چه دانی تا قلم چه سرنوشت
تخم تو افلاک از بهر چه کشت
تو چه دانی تا چه خواهد بد ترا
بی وفا از خویش میجویی وفا
تو چه دانی کارگاه جسم و جان
کز کجا پیدا نمودت جسم و جان
تو چه دانی فهم غیب ای بیخبر
کز وجود خود نمییابی اثر
تو چه دانی تا ده و دو برج را
بر وجودت چون نوشته ماجرا
تو چه دانی کافتاب از بهر تو
گشت گردان در میان شهر تو
تو چه دانی تا قمر آنجا که بود
بر فلک بهر تو نقشی مینمود
#شیخ_عطار_نیشابوری
@Molana79
در چنین شیب از فراز افتادهای
تو چه دانی تا ترا که پرورید
از برای چه در اینجا آورید
تو چه دانی تا ترا چون ساختند
بوالعجب چه طرفه معجون ساختند
در میان آتش و باد نفس
میپزی هر لحظه دیگرگون هوس
تو چه دانی کاتش تو از کجاست
باد خدمت کار جانت از چه خاست
تو چه دانی تا چه مییابی ز خاک
روز و شب غافل شده از جان پاک
تو چه دانی تا کدامین ره روی
از کدامین ره بدان درگه روی
تو چه دانی تا که معشوقت که بود
روز اول عین محبوبت که بود
تو چه دانی کاین فلکها بهر چیست
هر زمان کردن قَران از بهر کیست
تو چه دانی تا قلم چه سرنوشت
تخم تو افلاک از بهر چه کشت
تو چه دانی تا چه خواهد بد ترا
بی وفا از خویش میجویی وفا
تو چه دانی کارگاه جسم و جان
کز کجا پیدا نمودت جسم و جان
تو چه دانی فهم غیب ای بیخبر
کز وجود خود نمییابی اثر
تو چه دانی تا ده و دو برج را
بر وجودت چون نوشته ماجرا
تو چه دانی کافتاب از بهر تو
گشت گردان در میان شهر تو
تو چه دانی تا قمر آنجا که بود
بر فلک بهر تو نقشی مینمود
#شیخ_عطار_نیشابوری
@Molana79
َ
🌹شمس_تبريزی میگوید :
اگر سخنی را شنيديد و به دلتان نشست، بدانيد كه آن سخن حق است و به دنبال آن برويد!
پس بر اين باور باشيم كه: متبركند انسانهای اندک شماری كه پيوسته در روح ديگران جاری هستند و آدمی را از روزمرگی به روز سبزی میبرند...
تو دو تن هستی، يكی بيدار در ظلمت و ديگری، خفته در نور !
بايد انسان بودن، پاک بودن، مسئول بودن و در انديشه سرنوشت ديگران بودن، وظيفه نباشد، بلكه صفت آدمی باشد.
🍁🍂🍁
@Molana79
🌹شمس_تبريزی میگوید :
اگر سخنی را شنيديد و به دلتان نشست، بدانيد كه آن سخن حق است و به دنبال آن برويد!
پس بر اين باور باشيم كه: متبركند انسانهای اندک شماری كه پيوسته در روح ديگران جاری هستند و آدمی را از روزمرگی به روز سبزی میبرند...
تو دو تن هستی، يكی بيدار در ظلمت و ديگری، خفته در نور !
بايد انسان بودن، پاک بودن، مسئول بودن و در انديشه سرنوشت ديگران بودن، وظيفه نباشد، بلكه صفت آدمی باشد.
🍁🍂🍁
@Molana79
موسی و هارون چو طاووسان بدند
پر جلوه بر سر و رویت زدند
زشتیت پیدا شد و رسواییت
سرنگون افتادی از بالاییت
#مولانای_جان
@Molana79
پر جلوه بر سر و رویت زدند
زشتیت پیدا شد و رسواییت
سرنگون افتادی از بالاییت
#مولانای_جان
@Molana79
قطرهای از بادههای آسمان
بر کند جان را ز می وز ساقیان
تا چه مستیها بود املاک را
وز جلالت روحهای پاک را
#مولانای_جان
@Molana79
بر کند جان را ز می وز ساقیان
تا چه مستیها بود املاک را
وز جلالت روحهای پاک را
#مولانای_جان
@Molana79
باز آمدم و برابرت بنشستم
احرام طواف گرد رویت بستم
هر پیمانی که بیتو با خود بستم
چون روی تو دیدم همه را بشکستم
#مولانای_جان
@Molana79
احرام طواف گرد رویت بستم
هر پیمانی که بیتو با خود بستم
چون روی تو دیدم همه را بشکستم
#مولانای_جان
@Molana79
بازآمد و بازآمد ره بگشائیم
جویان دلست دل بدو بنمائیم
ما نعرهزنان که آن شکارت مائیم
او خنده کنان که ما ترا میپائیم
#مولانای_جان
@Molana79
جویان دلست دل بدو بنمائیم
ما نعرهزنان که آن شکارت مائیم
او خنده کنان که ما ترا میپائیم
#مولانای_جان
@Molana79
دل از خدا به صُنعِ خدا بستهایم ما
در کعبه، دل به قبلهنما بستهایم ما
🌍🔥🔥🌗🔥🔥🌍
[(جناب صائب تبریزی)]
🆔 @Molana79
در کعبه، دل به قبلهنما بستهایم ما
🌍🔥🔥🌗🔥🔥🌍
[(جناب صائب تبریزی)]
🆔 @Molana79
این گردش را ز جان خود دزدیدم
پیش از قالب به جان چنین گردیدم
گویند مرا صبر و سکون اولیتر
این صبر و سکون را به شما بخشیدم
#مولانای_جان
@Molana79
پیش از قالب به جان چنین گردیدم
گویند مرا صبر و سکون اولیتر
این صبر و سکون را به شما بخشیدم
#مولانای_جان
@Molana79
ای عشق که هستی به یقین معشوقم
تو خالق مطلقی و من مخلوقم
بر کوری منکران که بدخواهانند
بالا ببرم بلند تا عیوقم
#مولانای_جان
@Molana79
تو خالق مطلقی و من مخلوقم
بر کوری منکران که بدخواهانند
بالا ببرم بلند تا عیوقم
#مولانای_جان
@Molana79
ای راحت و آرامگه پیوستم
تا روی تو دیدم ز حوادث رستم
در مجلس تو گر قدحی بشکستم
صد ساغر زرین بخرم بفرستم
#مولانای_جان
@Molana79
تا روی تو دیدم ز حوادث رستم
در مجلس تو گر قدحی بشکستم
صد ساغر زرین بخرم بفرستم
#مولانای_جان
@Molana79
جلسه20
علامه مروجی سبزواری
🎙#تفسیر_مثنوی جلسهٔ بیستم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری(دامتبرکاته)
تاریخ - ۹۳/۱۱/۸
🔻شروع از بیت:
(2:00) سایه یزدان چو باشد سایه اش --- وارهاند از خیال سایهاش
🔻 موضوع داستان:
- ادامه داستان وزیر پادشاه جهود که نصرانیان را میکشت از بهر تعصب
🔻 عناوین:
-(02:00) بی پایه بودن عالم دنیا
-(05:00) ظلّ ذی ثلاث شعب
-(08:00) دو معنی سایه خدا
-(11:00) کار اولیاء، برگرداندن قلب
-(17:00) اتصال مولانا به امام زمان عج
-(19:00) گذر از شیخ
-(21:00) هنر شیخ
-(23:00) شمس من و خدای من (خاطره استاد از جناب عبدالغفور واصلی)
-(25:00) حسام الدین، کنایه از امام زمان در برخی اشعار مولانا
-(30:00) شعر عطار در وصالش به امام زمان عج
@Molana79
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری(دامتبرکاته)
تاریخ - ۹۳/۱۱/۸
🔻شروع از بیت:
(2:00) سایه یزدان چو باشد سایه اش --- وارهاند از خیال سایهاش
🔻 موضوع داستان:
- ادامه داستان وزیر پادشاه جهود که نصرانیان را میکشت از بهر تعصب
🔻 عناوین:
-(02:00) بی پایه بودن عالم دنیا
-(05:00) ظلّ ذی ثلاث شعب
-(08:00) دو معنی سایه خدا
-(11:00) کار اولیاء، برگرداندن قلب
-(17:00) اتصال مولانا به امام زمان عج
-(19:00) گذر از شیخ
-(21:00) هنر شیخ
-(23:00) شمس من و خدای من (خاطره استاد از جناب عبدالغفور واصلی)
-(25:00) حسام الدین، کنایه از امام زمان در برخی اشعار مولانا
-(30:00) شعر عطار در وصالش به امام زمان عج
@Molana79