من عاشقِ زارِ روی یارم چکنم
از معتکفانِ کوی یارم چکنم
گر دیدهٔ من شوند ذرّات دو کون
نتوان نگریست سوی یارم چکنم
#شیخ_عطار_نیشابوری
@Molana79
از معتکفانِ کوی یارم چکنم
گر دیدهٔ من شوند ذرّات دو کون
نتوان نگریست سوی یارم چکنم
#شیخ_عطار_نیشابوری
@Molana79
تا تو بخودی ترا به خود ره ندهد
چون مست شدی ز دیده بیرون نجهند
چون پاک آئی ز هر دو عالم به یقین
آنگه بنشان نفرت انگشت نهند
#مولانای_جان
@Molana79
چون مست شدی ز دیده بیرون نجهند
چون پاک آئی ز هر دو عالم به یقین
آنگه بنشان نفرت انگشت نهند
#مولانای_جان
@Molana79
تا در دل من عشق تو اندوخته شد
جز عشق تو هر چه داشتم سوخته شد
عقل و سبق و کتاب بر طاق نهاد
شعر و غزل دوبیتی آموخته شد
#مولانای_جان
@Molana79
جز عشق تو هر چه داشتم سوخته شد
عقل و سبق و کتاب بر طاق نهاد
شعر و غزل دوبیتی آموخته شد
#مولانای_جان
@Molana79
تا در طلب مات همی کام بود
هر دم که برون ز ما زنی دام بود
آن دل که در او عشق دلارام بود
گر زندگی از جان طلبد خام بود
#مولانای_جان
@Molana79
هر دم که برون ز ما زنی دام بود
آن دل که در او عشق دلارام بود
گر زندگی از جان طلبد خام بود
#مولانای_جان
@Molana79
نان پاره ز من بستان جان پاره نخواهد شد
آواره عشق ما آواره نخواهد شد
آن را که منم خرقه عریان نشود هرگز
وان را که منم چاره بیچاره نخواهد شد
#مولانای_جان
@Molana79
آواره عشق ما آواره نخواهد شد
آن را که منم خرقه عریان نشود هرگز
وان را که منم چاره بیچاره نخواهد شد
#مولانای_جان
@Molana79
چونی و چه باشد چون تا قدر تو را داند
جز پادشه بیچون قدر تو کجا داند
عالم ز تو پرنورست ای دلبر دور از تو
حق تو زمین داند یا چرخ سما داند
این پرده نیلی را بادیست که جنباند
این باد هوایی نی بادی که خدا داند
خرقه غم و شادی را دانی که که میدوزد
وین خرقه ز دوزنده خود را چه جدا داند
اندر دل آیینه دانی که چه میتابد
داند چه خیال است آن آن کس که صفا داند
شقه علم عالم هر چند که میرقصد
چشم تو علم بیند جان تو هوا داند
وان کس که هوا را هم داند که چه بیچارهست
جز حضرت الاالله باقی همه لا داند
شمس الحق تبریزی این مکر که حق دارد
بی مهره تو جانم کی نرد دغا داند
#مولانای_جان
@Molana79
جز پادشه بیچون قدر تو کجا داند
عالم ز تو پرنورست ای دلبر دور از تو
حق تو زمین داند یا چرخ سما داند
این پرده نیلی را بادیست که جنباند
این باد هوایی نی بادی که خدا داند
خرقه غم و شادی را دانی که که میدوزد
وین خرقه ز دوزنده خود را چه جدا داند
اندر دل آیینه دانی که چه میتابد
داند چه خیال است آن آن کس که صفا داند
شقه علم عالم هر چند که میرقصد
چشم تو علم بیند جان تو هوا داند
وان کس که هوا را هم داند که چه بیچارهست
جز حضرت الاالله باقی همه لا داند
شمس الحق تبریزی این مکر که حق دارد
بی مهره تو جانم کی نرد دغا داند
#مولانای_جان
@Molana79
گر جان عاشق دم زند آتش در این عالم زند
وین عالم بیاصل را چون ذرهها برهم زند
عالم همه دریا شود دریا ز هیبت لا شود
آدم نماند و آدمی گر خویش با آدم زند
#مولانای_جان
@Molana79
وین عالم بیاصل را چون ذرهها برهم زند
عالم همه دریا شود دریا ز هیبت لا شود
آدم نماند و آدمی گر خویش با آدم زند
#مولانای_جان
@Molana79
دودی برآید از فلک نی خلق ماند نی ملک
زان دود ناگه آتشی بر گنبد اعظم زند
بشکافد آن دم آسمان نی کون ماند نی مکان
شوری درافتد در جهان، وین سور بر ماتم زند
#مولانای_جان
@Molana79
زان دود ناگه آتشی بر گنبد اعظم زند
بشکافد آن دم آسمان نی کون ماند نی مکان
شوری درافتد در جهان، وین سور بر ماتم زند
#مولانای_جان
@Molana79
گه آب را آتش برد گه آب آتش را خورد
گه موج دریای عدم بر اشهب و ادهم زند
خورشید افتد در کمی از نور جان آدمی
کم پرس از نامحرمان آن جا که محرم کم زند
#مولانای_جان
@Molana79
گه موج دریای عدم بر اشهب و ادهم زند
خورشید افتد در کمی از نور جان آدمی
کم پرس از نامحرمان آن جا که محرم کم زند
#مولانای_جان
@Molana79
مریخ بگذارد نری دفتر بسوزد مشتری
مه را نماند، مِهتری، شادّیِ او بر غم زند
افتد عطارد در وحل آتش درافتد در زحل
زَهره نماند زُهره را تا پردهٔ خرم زند
نی قوس ماند نی قزح نی باده ماند نی قدح
نی عیش ماند نی فرح نی زخم بر مرهم زند
نی آب نقاشی کند نی باد فراشی کند
نی باغ خوشباشی کند نی ابر نیسان نم زند
نی درد ماند نی دوا نی خصم ماند نی گوا
نی نای ماند نی نوا نی چنگ زیر و بم زند
اسباب در باقی شود ساقی به خود ساقی شود
جان ربی الاعلی گُوَد دل ربی الاعلم زند
برجه که نقاش ازل بار دوم شد در عمل
تا نقشهای بیبدل بر کسوهٔ مَعلَم زند
حق آتشی افروخته تا هر چه ناحق سوخته
آتش بسوزد قلب را بر قلب آن عالم زند
خورشید حق دل شرق او شرقی که هر دم برق او
بر پورهٔ ادهم جهد بر عیسی مریم زند
#مولانای_جان
@Molana79
مه را نماند، مِهتری، شادّیِ او بر غم زند
افتد عطارد در وحل آتش درافتد در زحل
زَهره نماند زُهره را تا پردهٔ خرم زند
نی قوس ماند نی قزح نی باده ماند نی قدح
نی عیش ماند نی فرح نی زخم بر مرهم زند
نی آب نقاشی کند نی باد فراشی کند
نی باغ خوشباشی کند نی ابر نیسان نم زند
نی درد ماند نی دوا نی خصم ماند نی گوا
نی نای ماند نی نوا نی چنگ زیر و بم زند
اسباب در باقی شود ساقی به خود ساقی شود
جان ربی الاعلی گُوَد دل ربی الاعلم زند
برجه که نقاش ازل بار دوم شد در عمل
تا نقشهای بیبدل بر کسوهٔ مَعلَم زند
حق آتشی افروخته تا هر چه ناحق سوخته
آتش بسوزد قلب را بر قلب آن عالم زند
خورشید حق دل شرق او شرقی که هر دم برق او
بر پورهٔ ادهم جهد بر عیسی مریم زند
#مولانای_جان
@Molana79
جلسه19
علامه مروجی سبزواری
🎙#تفسیر_مثنوی جلسهٔ نوزدهم
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری(دامتبرکاته)
تاریخ - ۹۳/۱۱/۱
🔻شروع از بیت:
(2:00) کاش چون اصحاب کهف این روح را --- حفظ کردی یا چو کشتی نوح را
🔻 موضوع داستان:
- ادامه داستان وزیر پادشاه جهود که نصرانیان را میکشت از بهر تعصب
🔻 عناوین:
-(04:00) خوابیدگان بیدار
-(05:00) شرک همگانی
-(11:00) حجابهای قلب، علت عدم درک اولیاء
-(16:00) کار دین، ای خواجه روزن کردن است
-(19:00) سایه بودن دنیا
-(24:00) اولیاء، سایه یزدان
-(26:00) منطقه عبودیت انسان
-(31:00) اشعاری در اشاره به وصال مولانا به امام زمان عج
-(36:00) منزل فرار
-(37:00) عشق، باطن دین
-(42:00) پاکسازی حضرت ابراهیم و امام حسین علیهماالسلام، محصول عشق
-(52:00) سلیمان، کنایه از امام زمان در اشعار مولانا
@Molana79
در محضر #علامه_مروجی_سبزواری(دامتبرکاته)
تاریخ - ۹۳/۱۱/۱
🔻شروع از بیت:
(2:00) کاش چون اصحاب کهف این روح را --- حفظ کردی یا چو کشتی نوح را
🔻 موضوع داستان:
- ادامه داستان وزیر پادشاه جهود که نصرانیان را میکشت از بهر تعصب
🔻 عناوین:
-(04:00) خوابیدگان بیدار
-(05:00) شرک همگانی
-(11:00) حجابهای قلب، علت عدم درک اولیاء
-(16:00) کار دین، ای خواجه روزن کردن است
-(19:00) سایه بودن دنیا
-(24:00) اولیاء، سایه یزدان
-(26:00) منطقه عبودیت انسان
-(31:00) اشعاری در اشاره به وصال مولانا به امام زمان عج
-(36:00) منزل فرار
-(37:00) عشق، باطن دین
-(42:00) پاکسازی حضرت ابراهیم و امام حسین علیهماالسلام، محصول عشق
-(52:00) سلیمان، کنایه از امام زمان در اشعار مولانا
@Molana79
به میان دل خیال مه دلگشا درآمد
چو نه راه بود و نی در عجب از کجا درآمد
بت و بت پرست و مؤمن همه در سجود رفتند
چو بدان جمال و خوبی بت خوش لقا درآمد
#مولانای_جان
@Molana79
چو نه راه بود و نی در عجب از کجا درآمد
بت و بت پرست و مؤمن همه در سجود رفتند
چو بدان جمال و خوبی بت خوش لقا درآمد
#مولانای_جان
@Molana79
دل آهنم چو آتش چه خوش است در منارش
نه که آینه شود خوش چو در او صفا درآمد
به چه نوع شکر گویم که شکرستان شکرم
ز در جفا برون شد ز در وفا درآمد
#مولانای_جان
@Molana79
نه که آینه شود خوش چو در او صفا درآمد
به چه نوع شکر گویم که شکرستان شکرم
ز در جفا برون شد ز در وفا درآمد
#مولانای_جان
@Molana79
همه جورها وفا شد همه تیرگی صفا شد
صفت بشر فنا شد صفت خدا درآمد
همه نقشها برون شد همه بحر آبگون شد
همه کبریا برون شد همه کبریا درآمد
#مولانای_جان
@Molana79
صفت بشر فنا شد صفت خدا درآمد
همه نقشها برون شد همه بحر آبگون شد
همه کبریا برون شد همه کبریا درآمد
#مولانای_جان
@Molana79
همه خانهها که آمد در آن به سوی دریا
چو فزود موج دریا همه خانهها درآمد
همه خانهها یکی شد دو مبین به آب بنگر
که جدا نیند اگر چه که جدا جدا درآمد
همه کوزهها بیارید همه خنبها بشویید
که رسید آب حیوان و چنین سقا درآمد
#مولانای_جان
@Molana79
چو فزود موج دریا همه خانهها درآمد
همه خانهها یکی شد دو مبین به آب بنگر
که جدا نیند اگر چه که جدا جدا درآمد
همه کوزهها بیارید همه خنبها بشویید
که رسید آب حیوان و چنین سقا درآمد
#مولانای_جان
@Molana79
هر دم از نوعی دگر خود ساختی
هر یک از لونی دگر پرداختی
در بسیط عالمش همتا نبود
در میان دهر سر غوغا ببود
#شیخ_عطار_نیشابوری
@Molana79
هر یک از لونی دگر پرداختی
در بسیط عالمش همتا نبود
در میان دهر سر غوغا ببود
#شیخ_عطار_نیشابوری
@Molana79