🔹پاسخ وارده به «درنگی در نظرات فقهی آیتالله سیدکمال حیدری»/۲
تاملی در نوشتار سید محمد مهدی هاشمی
🖋محسن موسیوند
بنده نه مولف را میشناسم و نه مطلبی را که به آقای سید کمال حیدری نسبت داده است شنیدم و دیده ام. ای کاش مستندشان را ارائه میکردند. اما روی سخن بنده با همین متن آقای هاشمی است و نه چیز بیشتر.
🔸پاراگراف اول ایشان تماماً خطابه و مصداق همان سخنان منبری و عوام پسندی بود که ایشان اشاره کردند لذا نیاز به نقد و تحلیل ندارد.
🔸 درباره مسلمات دین و شریعت، خوب بود جناب هاشمی، معیار دقیقی از مسلمات دین ارائه میکردند. متاسفانه شیوه رایج برخی حوزویان این شده است که بدون ارائه تعریف و معیار دقیق و منضبط از مفاهیم، به عرصه صدور حکم وارد می شوند و دیگران را به انکار مسلمات متهم می کنند.
🔸خاتمیت اسلام مورد انکار کسی نیست اما ملازمه ای هم با ابدی بودن همه آنچه در «متون مقدس» آمده ندارد و آقای هاشمی باید این مدعا را اثبات نماید.
🔸اینکه نوشتند لازمه ابدی بودن اسلام اجرای همه احکام قرآن در همه ازمنه است نیازمند تحلیل و بررسی است. چه چیزی از احکام قرآن لازم الاجراست؟ اصل حکمِ الزامی آن ؟ مصادیق حکم الزامی؟ روح حکم الزامی؟ آقای هاشمی بدون اینکه هیچ تحلیلی از این مباحث دقیق و فنی ارائه بدهد صرفا عباراتی خطابی و بدون دلیل ارائه کرده است. آیا ایشان معتقدند بر اساس آیه 60 انفال، جامعه اسلامی موظف و مکلف است برای ارتش و نیروی نظامی خود «اسب های ورزیده[رباط الخیل]» فراهم کند؟! بعید است پاسخ ایشان مثبت باشد و قاعدتاً معتقدند اسب بعنوان مثال ذکر شده است که مطابق فرهنگ و شرایط زمانه نزول قرآن بوده است. اگر همین یک مورد را بپذیریم - که تقریبا همه پذیرفته اند- پس می توان مدعی شد یک مورد از آیات قرآن اجرا نشده است. جناب هاشمی هر پاسخی به این عدم اجرای آیه بدهند درباره دیگر آیات قرآن هم بعنوان یک احتمال عقلایی مطرح است. پس نمی توان سخن منسوب به آقای حیدری را - بر فرض صحت- بدیهی البطلان فرض کرد.
🔸اتهام ایشان به انحراف عقیدتی وقتی مجاز است که با دلیل و برهان و مستندات کافی و محکمه پسند مواجه باشیم نه با سخنان خطابی و احساسی که به مکتوبات شاعرانه بیشتر شبیه است تا مطالب علمی و فنی و دقیق. بهتر است جناب هاشمی بجای پیروی از سیره و سنت بزرگان حوزه در اتهامات بی اساس به دیگران و تهیه تکفیرنامه و حکم به خروج زید و عمرو از دایره اسلام و تشیع، سخنان خود را مستدل و مستند کنند و از شعار و هیجانی شدن پرهیز نمایند.
🔸نوشته اند:«اگر ایشان مثال به نسخ بزنند، در جواب میگوییم نسخ از جانب خدا بوده است، مگر شما به مقام الوهیت رسیدهاید که به شرایط هر روز حکمی را جعل و حکمی را نسخ کنید؟! » اینها شاهد سستی مبانی علمی نوشتار آقای هاشمی و هیجانی بودن این مکتوب است زیرا ایشان مطلع نیستند که نسخ قرآن به سنت متواتر ، مورد پذیرش همه است با این حال کسی برای پیامبر و اهلبیت مقام الوهیت قائل نیست.
🔸در پایان به ایشان و همه منتقدان، توصیه اکید میکنم بجای برافراشتن چماق تکفیر و تضلیل دیگران و اتهام زنی های بی اساس و بی سند و شاهد و ادعاهای بی دلیل و منطق و فاقد استدلال و قضاوت دیگران بر اساس عقاید کلیشه ای خود (که غالبا موروث دوران کودکی است) به تامل و تحقیق بیشتر بپردازند و عرصه علم و تحقیق و پژوهش را با ادبیات شایسته و مناسب آن ارائه بدهند.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
تاملی در نوشتار سید محمد مهدی هاشمی
🖋محسن موسیوند
بنده نه مولف را میشناسم و نه مطلبی را که به آقای سید کمال حیدری نسبت داده است شنیدم و دیده ام. ای کاش مستندشان را ارائه میکردند. اما روی سخن بنده با همین متن آقای هاشمی است و نه چیز بیشتر.
🔸پاراگراف اول ایشان تماماً خطابه و مصداق همان سخنان منبری و عوام پسندی بود که ایشان اشاره کردند لذا نیاز به نقد و تحلیل ندارد.
🔸 درباره مسلمات دین و شریعت، خوب بود جناب هاشمی، معیار دقیقی از مسلمات دین ارائه میکردند. متاسفانه شیوه رایج برخی حوزویان این شده است که بدون ارائه تعریف و معیار دقیق و منضبط از مفاهیم، به عرصه صدور حکم وارد می شوند و دیگران را به انکار مسلمات متهم می کنند.
🔸خاتمیت اسلام مورد انکار کسی نیست اما ملازمه ای هم با ابدی بودن همه آنچه در «متون مقدس» آمده ندارد و آقای هاشمی باید این مدعا را اثبات نماید.
🔸اینکه نوشتند لازمه ابدی بودن اسلام اجرای همه احکام قرآن در همه ازمنه است نیازمند تحلیل و بررسی است. چه چیزی از احکام قرآن لازم الاجراست؟ اصل حکمِ الزامی آن ؟ مصادیق حکم الزامی؟ روح حکم الزامی؟ آقای هاشمی بدون اینکه هیچ تحلیلی از این مباحث دقیق و فنی ارائه بدهد صرفا عباراتی خطابی و بدون دلیل ارائه کرده است. آیا ایشان معتقدند بر اساس آیه 60 انفال، جامعه اسلامی موظف و مکلف است برای ارتش و نیروی نظامی خود «اسب های ورزیده[رباط الخیل]» فراهم کند؟! بعید است پاسخ ایشان مثبت باشد و قاعدتاً معتقدند اسب بعنوان مثال ذکر شده است که مطابق فرهنگ و شرایط زمانه نزول قرآن بوده است. اگر همین یک مورد را بپذیریم - که تقریبا همه پذیرفته اند- پس می توان مدعی شد یک مورد از آیات قرآن اجرا نشده است. جناب هاشمی هر پاسخی به این عدم اجرای آیه بدهند درباره دیگر آیات قرآن هم بعنوان یک احتمال عقلایی مطرح است. پس نمی توان سخن منسوب به آقای حیدری را - بر فرض صحت- بدیهی البطلان فرض کرد.
🔸اتهام ایشان به انحراف عقیدتی وقتی مجاز است که با دلیل و برهان و مستندات کافی و محکمه پسند مواجه باشیم نه با سخنان خطابی و احساسی که به مکتوبات شاعرانه بیشتر شبیه است تا مطالب علمی و فنی و دقیق. بهتر است جناب هاشمی بجای پیروی از سیره و سنت بزرگان حوزه در اتهامات بی اساس به دیگران و تهیه تکفیرنامه و حکم به خروج زید و عمرو از دایره اسلام و تشیع، سخنان خود را مستدل و مستند کنند و از شعار و هیجانی شدن پرهیز نمایند.
🔸نوشته اند:«اگر ایشان مثال به نسخ بزنند، در جواب میگوییم نسخ از جانب خدا بوده است، مگر شما به مقام الوهیت رسیدهاید که به شرایط هر روز حکمی را جعل و حکمی را نسخ کنید؟! » اینها شاهد سستی مبانی علمی نوشتار آقای هاشمی و هیجانی بودن این مکتوب است زیرا ایشان مطلع نیستند که نسخ قرآن به سنت متواتر ، مورد پذیرش همه است با این حال کسی برای پیامبر و اهلبیت مقام الوهیت قائل نیست.
🔸در پایان به ایشان و همه منتقدان، توصیه اکید میکنم بجای برافراشتن چماق تکفیر و تضلیل دیگران و اتهام زنی های بی اساس و بی سند و شاهد و ادعاهای بی دلیل و منطق و فاقد استدلال و قضاوت دیگران بر اساس عقاید کلیشه ای خود (که غالبا موروث دوران کودکی است) به تامل و تحقیق بیشتر بپردازند و عرصه علم و تحقیق و پژوهش را با ادبیات شایسته و مناسب آن ارائه بدهند.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡ اخلاص، میرات شیخ عباس قمی
به مناسبت ۱بهمن سالروز رحلت
🔹 شیخ عباس دلبستهٔ احادیث و روایات بود. او تمامی عمر خود را به تفحص در این وادی گذرانده بود. او در احادیثِ معصومین، شفابخشی میدید؛ نه تنها شفای باطنی که حتی شفای ظاهری را هم در همین احادیث جستوجو میکرد. فرزند ایشان نقل کرده است: «زمانی پدرم چشمدرد سختی داشت که اطبای قم از علاجش عاجز شده بودند. پدر روزی به مادرم گفت کتاب شریف اصول کافی را نزد من بیاور! مادر کتاب را به دست پدر داد. پدر گفت: این کتاب منبع واقعیات الهیه و سراسر حکمت و هدایت و نور است و شفای هر درد… . نمیشود این کتاب بیاثر باشد. کتاب را یکی دو بار به چشم خود کشید، یکی دو ساعت بعد از آن، از درد چشم خلاص شد»
🔹 مواجهٔ او با روایات اگرچه از روی اخلاص و طینت پاک وی بود، اما شاید همین امر سبب شد که در پارهای از روایات، سهم عقل را به جای نیاورد و روایاتی را نقل کند که بیشتر، سویههای اسطورهای دارد. کتاب منتهی الأمال، یکی از آثار مرحوم شیخ عباس است که با بسیاری از احادیث غیر عقلانی آمیخته است. مواجههٔ شیخ عباس قمی با واقعهٔ عاشورا نیز انتقادات شهید مطهری و شیخ صالحی نجف آبادی را به همراه داشت.
🔹 شیخ عباس قمی در بیان مِهر و علاقهٔ خود به تحقیق و کتاب خوانی گفته بود: زمانی که در قم تحصیل میکردم، خیلی تنگدست بودم. یک قِران و دو قران جمع میکردم تا اینکه مثلا سه تومان میشد، آن را برداشته از قم تا تهران پیاده میرفتم و با آن کتاب خریده، به قم برمیگشتم و به تحصیل ادامه میدادم.
🔹 شیخ عباس قمی را باید عالمی حدیثگرا نامید. از همین روست که او را محدث قمی نیز نام نهادهاند. احادیثی که او نقل کرده است، اگر چه بعضاً سویههای عقلانی کمتری دارد، اما گویی از پشتوانهای نصیب میبرد که در خانههای اغلب شیعیان و در دل آنها نفوذ میکند؛ پشتوانهای از اخلاص، که شیخِ قم آن را به ارث گذاشته است.
🔸 متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/2149
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
به مناسبت ۱بهمن سالروز رحلت
🔹 شیخ عباس دلبستهٔ احادیث و روایات بود. او تمامی عمر خود را به تفحص در این وادی گذرانده بود. او در احادیثِ معصومین، شفابخشی میدید؛ نه تنها شفای باطنی که حتی شفای ظاهری را هم در همین احادیث جستوجو میکرد. فرزند ایشان نقل کرده است: «زمانی پدرم چشمدرد سختی داشت که اطبای قم از علاجش عاجز شده بودند. پدر روزی به مادرم گفت کتاب شریف اصول کافی را نزد من بیاور! مادر کتاب را به دست پدر داد. پدر گفت: این کتاب منبع واقعیات الهیه و سراسر حکمت و هدایت و نور است و شفای هر درد… . نمیشود این کتاب بیاثر باشد. کتاب را یکی دو بار به چشم خود کشید، یکی دو ساعت بعد از آن، از درد چشم خلاص شد»
🔹 مواجهٔ او با روایات اگرچه از روی اخلاص و طینت پاک وی بود، اما شاید همین امر سبب شد که در پارهای از روایات، سهم عقل را به جای نیاورد و روایاتی را نقل کند که بیشتر، سویههای اسطورهای دارد. کتاب منتهی الأمال، یکی از آثار مرحوم شیخ عباس است که با بسیاری از احادیث غیر عقلانی آمیخته است. مواجههٔ شیخ عباس قمی با واقعهٔ عاشورا نیز انتقادات شهید مطهری و شیخ صالحی نجف آبادی را به همراه داشت.
🔹 شیخ عباس قمی در بیان مِهر و علاقهٔ خود به تحقیق و کتاب خوانی گفته بود: زمانی که در قم تحصیل میکردم، خیلی تنگدست بودم. یک قِران و دو قران جمع میکردم تا اینکه مثلا سه تومان میشد، آن را برداشته از قم تا تهران پیاده میرفتم و با آن کتاب خریده، به قم برمیگشتم و به تحصیل ادامه میدادم.
🔹 شیخ عباس قمی را باید عالمی حدیثگرا نامید. از همین روست که او را محدث قمی نیز نام نهادهاند. احادیثی که او نقل کرده است، اگر چه بعضاً سویههای عقلانی کمتری دارد، اما گویی از پشتوانهای نصیب میبرد که در خانههای اغلب شیعیان و در دل آنها نفوذ میکند؛ پشتوانهای از اخلاص، که شیخِ قم آن را به ارث گذاشته است.
🔸 متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/2149
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
اخلاص، میرات شیخ عباس قمی « مباحثات
کمتر کتاب مذهبی است که در فرهنگ شیعه، توفیق مفاتیح الجنان را یافته باشد. این کتاب در کنار قرآن کریم نشسته و در اغلب خانههای شیعیان یافت میشود. شیخ عباس قمی، جمعآوریکنندهٔ ادعیه، زیارات و نمازهایی است که آن را «مفاتیح الجنان» نامیده است.
مباحثات
⚡ درنگی در نظرات فقهی آیتالله سیدکمال حیدری ✏ سیّد محمّدمهدی هاشمی 🔹 جو حوزه علمیه به دلیل مسائل سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به جایی رسیده است که بعضی از افراد در سطح منبری و بالاتر سعی بر این دارند که با نظریات و کلامهای عوامپسند، مخاطبین و طرفداران بیشتری…
🔹پاسخ وارده به «درنگی در نظرات فقهی آیتالله سیدکمال حیدری»/۳
بنام خدا
۱. باید تاسف خورد که عده ای متنی پر از خشونت ورزی و مشحون از تخریب و اتهامات و برچسب زنی را به نام "نقد" منتشر می کنند.
گویا قرار نیست ما حوزویان بیاموزیم که فقط دلیل مخالف را نقد کنیم؛ یعنی تنها دلیل را در مقابل دلیل قرار دهیم، و از هر گونه برچسب زدن و ورود به حریم نیات و انگیزه های افراد احتراز کنیم.
نثار الفاظ و برچسب هایی همچون منحرف،شبهه افکن،معرکه گیر،عوام فریب و غیره به مخالفین،نشان دهنده میزان سطح فکری،سعه صدر و آزادندیشی صاحب آن است!
۲. مشخص است که نویسنده هیچ درک صحیحی از اصل مدعای آیت الله حیدری نداشته و بدون تصور صورت مساله،در مقام تکذیب آن برآمده!
وی آن قدر به خودش زحمت نداده که ابتدا اصل مدعای صاحب نظریه را از طریق دروس کامل ایشان متوجه بشود، و سپس در مقام نقد آن بر آید؛لذا مطالبی را بیان نموده که هیچ ربطی به مدعای آیت الله حیدری نداشته و معلوم نیست نویسنده چه کسی را مورد حمله و تخریب قرار داده است!
آری وقتی کسی یک کلیپ کوتاه را منبع قضاوت و داوری خود درباره یک مساله علمی بسیار مهم قرار می دهد،انتظاری جز نگارش نوشته هایی با این سطح نمی رود!
۳. نویسنده خوب است بداند که آیت الله حیدری در هیچ کجا نفرموده حجاب واجب نیست!!
بلکه بر اساس قاعده "وحدة المفهوم و تعدد المصداق" -که یقین دارم این اصطلاح تا به حال به گوش نویسنده هم نرسیده است -،اصل حجاب را به عنوان یک حکم که ریشه قرآنی دارد، واجب، واحد و ثابت می داند،اما مصادیق آن را بسته به شرایط زمانی و مکانی و فرهنگی متفاوت در جوامع گوناگون، متغیر می داند.
حقیقت و روح حجاب،واحد و ثابت (غیر قابل تغییر) است،اما مصادیق آن می تواند متغیر باشد و باید باشد.
پس بحث بر سر وجوب اصل حجاب نیست، بلکه همه بحث مربوط به مصادیق و مظاهر حجاب است.
طبیعی است کسی که این قاعده را نشنیده، بین مفهوم و مصداق حجاب خلط کند!
با توسل به قاعده راهبردی"وحدة المفهوم و تعدد المصداق" که از ابداعات تفسیری و هرمونتیکی آیت الله حیدری است،فهم صحیح و عمیق بسیاری از آیات و روایات تسهیل می گردد.
بر اساس این قاعده، حقیقت و روح حجاب واجب و ثابت است، اما مصادیق آن در جامعه ای می تواند چادر باشد، در جامعه و محیطی دیگر مانتو،در کشوری دیگر همچون مالزی مقنعه های رنگی،در اروپا لباس و کلاهی که پوشاننده باشد و غیره.
اصل حجاب و عفاف در همه این مصادیق، موجود و محقق است، بلکه فقط نمودها،مصادیق و مظاهر آن است که بسته به شرایط زمانی و مکانی و فرهنگی مختلف،تغییر می یابد.
۴. طبق این نظریه، هم وجه ثبات احکام الهی تامین می شود، و هم وجه تغییرپذیری، پویایی و نوشوندگیِ وجود انسان، و تفاوت و تنوع جوامع بشری مد نظر قرار می گیرد. هر نظریه ای که فاقد دو وجه ثبات و تغییرپذیری آموزه های دینی به نحو توامان باشد، به تدریج از متن زندگی انسان ها رخت بر بسته و به حاشیه خواهد رفت!؛ چرا که این دو، اقتضای فطرت بشری است.
۵. به امید روزی که نقدهایی خالی از هرگونه اتهام زنی و برچسب پراکنی و منحرف خواندن مخالفین را شاهد باشیم؛ نقدهایی که در آن ها فقط تقابل دلیل با دلیل را شاهد باشیم و بس!
۶. عامل اصلیِ کمال پنداری و خود را حق و در صراط مستقیم پنداشتن، و مخالفین را منحرف و باطل قلمداد کردن، ناآشنایی با دانش معرفت شناسی است که در نتیجه آن، شخص توهم میکند فهم و برداشت او لزوما و صددرصد مطابق با واقع و عین لوح محفوظ است،حال آنکه فقط خدای متعال و معصومین(علیهم السلام)، از لوح محفوظ و نفس الامر آگاهی دارند،و مادون ایشان - هر کس که باشد -، فقط با ظواهر سر و کار دارد؛ لذا ممکن است نظرش مطابق با واقع باشد، و یا نباشد (جهل مرکب!).
۷. و یک گله نسبت به روش انعکاس اخبار، از سوی سایت مباحثات.
انتظار می رود مسئولین سایت، هر نوشته ای را به اسم نقد انعکاس ندهند! نقد، پدیده ای بسیار ارزشمند است که چنانچه به خوبی صورت گیرد، بستر آزاداندیشی، پویایی افکار و نهایتا هم افزایی برای موافقین و مخالفین را فراهم می آورد، اما همین نقد از آداب و قوانینی برخوردار است که چنانچه فاقد آن باشد، به یک ضد ارزش تبدیل شده و آلوده شدن فضا، سوء تفاهم و وارونه شدن حقایق را پدید می آورد.
چرا مسئولین سایت مباحثات، به متنی که در آن، به صاحب یک نظریه، نسبت های ناروا هچون منحرف، شبهه افکن، عوام فریب و غیره داده شده است، اجازه نشر می دهد؟!
پیشنهاد بنده آن است که در موارد مشابه، از نویسنده بخواهند نقد خود را از تخریب ها و ادبیات توهین آمیز بپیراید، و سپس فقط اصل مدعا و دلیل او را در معرض قضاوت و ارزیابی اهل علم قرار دهند.
آیا از راه تخریب و منحرف خواندن مخالفین، و جایگزین کردن بدگویی و ورود به حریم نیات اهل علم، به جای تمرکز بر دلیل و منطق، می توان فضای آزاداندیشی و تبادل سالم آراء را پدید آورد؟!
بنام خدا
۱. باید تاسف خورد که عده ای متنی پر از خشونت ورزی و مشحون از تخریب و اتهامات و برچسب زنی را به نام "نقد" منتشر می کنند.
گویا قرار نیست ما حوزویان بیاموزیم که فقط دلیل مخالف را نقد کنیم؛ یعنی تنها دلیل را در مقابل دلیل قرار دهیم، و از هر گونه برچسب زدن و ورود به حریم نیات و انگیزه های افراد احتراز کنیم.
نثار الفاظ و برچسب هایی همچون منحرف،شبهه افکن،معرکه گیر،عوام فریب و غیره به مخالفین،نشان دهنده میزان سطح فکری،سعه صدر و آزادندیشی صاحب آن است!
۲. مشخص است که نویسنده هیچ درک صحیحی از اصل مدعای آیت الله حیدری نداشته و بدون تصور صورت مساله،در مقام تکذیب آن برآمده!
وی آن قدر به خودش زحمت نداده که ابتدا اصل مدعای صاحب نظریه را از طریق دروس کامل ایشان متوجه بشود، و سپس در مقام نقد آن بر آید؛لذا مطالبی را بیان نموده که هیچ ربطی به مدعای آیت الله حیدری نداشته و معلوم نیست نویسنده چه کسی را مورد حمله و تخریب قرار داده است!
آری وقتی کسی یک کلیپ کوتاه را منبع قضاوت و داوری خود درباره یک مساله علمی بسیار مهم قرار می دهد،انتظاری جز نگارش نوشته هایی با این سطح نمی رود!
۳. نویسنده خوب است بداند که آیت الله حیدری در هیچ کجا نفرموده حجاب واجب نیست!!
بلکه بر اساس قاعده "وحدة المفهوم و تعدد المصداق" -که یقین دارم این اصطلاح تا به حال به گوش نویسنده هم نرسیده است -،اصل حجاب را به عنوان یک حکم که ریشه قرآنی دارد، واجب، واحد و ثابت می داند،اما مصادیق آن را بسته به شرایط زمانی و مکانی و فرهنگی متفاوت در جوامع گوناگون، متغیر می داند.
حقیقت و روح حجاب،واحد و ثابت (غیر قابل تغییر) است،اما مصادیق آن می تواند متغیر باشد و باید باشد.
پس بحث بر سر وجوب اصل حجاب نیست، بلکه همه بحث مربوط به مصادیق و مظاهر حجاب است.
طبیعی است کسی که این قاعده را نشنیده، بین مفهوم و مصداق حجاب خلط کند!
با توسل به قاعده راهبردی"وحدة المفهوم و تعدد المصداق" که از ابداعات تفسیری و هرمونتیکی آیت الله حیدری است،فهم صحیح و عمیق بسیاری از آیات و روایات تسهیل می گردد.
بر اساس این قاعده، حقیقت و روح حجاب واجب و ثابت است، اما مصادیق آن در جامعه ای می تواند چادر باشد، در جامعه و محیطی دیگر مانتو،در کشوری دیگر همچون مالزی مقنعه های رنگی،در اروپا لباس و کلاهی که پوشاننده باشد و غیره.
اصل حجاب و عفاف در همه این مصادیق، موجود و محقق است، بلکه فقط نمودها،مصادیق و مظاهر آن است که بسته به شرایط زمانی و مکانی و فرهنگی مختلف،تغییر می یابد.
۴. طبق این نظریه، هم وجه ثبات احکام الهی تامین می شود، و هم وجه تغییرپذیری، پویایی و نوشوندگیِ وجود انسان، و تفاوت و تنوع جوامع بشری مد نظر قرار می گیرد. هر نظریه ای که فاقد دو وجه ثبات و تغییرپذیری آموزه های دینی به نحو توامان باشد، به تدریج از متن زندگی انسان ها رخت بر بسته و به حاشیه خواهد رفت!؛ چرا که این دو، اقتضای فطرت بشری است.
۵. به امید روزی که نقدهایی خالی از هرگونه اتهام زنی و برچسب پراکنی و منحرف خواندن مخالفین را شاهد باشیم؛ نقدهایی که در آن ها فقط تقابل دلیل با دلیل را شاهد باشیم و بس!
۶. عامل اصلیِ کمال پنداری و خود را حق و در صراط مستقیم پنداشتن، و مخالفین را منحرف و باطل قلمداد کردن، ناآشنایی با دانش معرفت شناسی است که در نتیجه آن، شخص توهم میکند فهم و برداشت او لزوما و صددرصد مطابق با واقع و عین لوح محفوظ است،حال آنکه فقط خدای متعال و معصومین(علیهم السلام)، از لوح محفوظ و نفس الامر آگاهی دارند،و مادون ایشان - هر کس که باشد -، فقط با ظواهر سر و کار دارد؛ لذا ممکن است نظرش مطابق با واقع باشد، و یا نباشد (جهل مرکب!).
۷. و یک گله نسبت به روش انعکاس اخبار، از سوی سایت مباحثات.
انتظار می رود مسئولین سایت، هر نوشته ای را به اسم نقد انعکاس ندهند! نقد، پدیده ای بسیار ارزشمند است که چنانچه به خوبی صورت گیرد، بستر آزاداندیشی، پویایی افکار و نهایتا هم افزایی برای موافقین و مخالفین را فراهم می آورد، اما همین نقد از آداب و قوانینی برخوردار است که چنانچه فاقد آن باشد، به یک ضد ارزش تبدیل شده و آلوده شدن فضا، سوء تفاهم و وارونه شدن حقایق را پدید می آورد.
چرا مسئولین سایت مباحثات، به متنی که در آن، به صاحب یک نظریه، نسبت های ناروا هچون منحرف، شبهه افکن، عوام فریب و غیره داده شده است، اجازه نشر می دهد؟!
پیشنهاد بنده آن است که در موارد مشابه، از نویسنده بخواهند نقد خود را از تخریب ها و ادبیات توهین آمیز بپیراید، و سپس فقط اصل مدعا و دلیل او را در معرض قضاوت و ارزیابی اهل علم قرار دهند.
آیا از راه تخریب و منحرف خواندن مخالفین، و جایگزین کردن بدگویی و ورود به حریم نیات اهل علم، به جای تمرکز بر دلیل و منطق، می توان فضای آزاداندیشی و تبادل سالم آراء را پدید آورد؟!
🔻مباحثات/در گفتوگو با حجت الاسلام والمسلمین شاکرین؛
🔹موقعیتشناسی تاریخی حضرت فاطمه زهرا (س)
مشاهده متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/2759
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹موقعیتشناسی تاریخی حضرت فاطمه زهرا (س)
مشاهده متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/2759
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
💥«اين عصر را بايد عصر امام خميني ناميد و ويژگي آن عبارتست از پيدايش و جرأت و اعتماد به نفس ملتها در برابر زورگويي ابر قدرتها و شكستن بت هاي قدرت ظالمانه و بالندگي نهال قدرت واقعي انسان ها و سر بر آوردن ارزش هاي معنوي و الهي»
(مقام معظم رهبری)
🔹آغاز دههی فجر و ایامالله پیروزی انقلاب اسلامی ایران را گرامی میداریم.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
(مقام معظم رهبری)
🔹آغاز دههی فجر و ایامالله پیروزی انقلاب اسلامی ایران را گرامی میداریم.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡ سیاستورزی مرجعیت نجف در اعتراضات اخیر عراق؛ چگونگی و چرایی
✏ دکتریاسر قزوینی حائری/ عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران
🔹 آیتﷲ سیستانی در شیوه سیاستورزی خود بیش از هر مرجع دیگری، میراثدار آیتﷲ خوئی باشد تا زعیم دیگر آن روزگار حوزه علمیه یعنی آیتﷲ سید محسن حکیم. آیتﷲ سیستانی سیاستورزی حداقلی و سیاستورزی در موقعیتهای ضروری و حساس را در عراق پس از ۲۰۰۳ در پیش گرفته است؛ با این تفاوت که بیشک مسائل حساس و ضروری در این دوره بیش از گذشته بود.
🔹 سیاستورزی پدرانه و حفظ فاصلهای معنادار و یکسان با تمام جریانها و عدم دخالت مستقیم روحانیون در سیاست و بسنده کردن به راهنمایی و نظارت و البته توجه به نماز جمعه در صورتی که به وحدت کلمه منجر شود، از جمله شاخصهایی هستند که در مجموعهای از استفتائات از سوی آیتﷲ سیستانی در روزهای ابتدایی اشغال عراق مطرح شد. با توجه به این منطق، کنشگریهای نهاد باثبات مرجعیت میتوانست و میتواند عراق را از افتادن در پرتگاههای مهلک نجات دهد.
🔹 از مهمترین کنشهای سیاسی مرجعیت پس از ۲۰۰۳ ، تأکید بر نگارش قانون اساسی توسط عراقیها و همهپرسی آن و در سالهای بعد، دعوت به دفاع کفایی در مقابل داعش و شکلگیری حشدالشعبی، است که میتوان آنها را ازجمله موارد سیاستورزی موقع ضرورت تلقی کرد. در اینگونه سیاستورزی، کمیت و کیفیت رابطهای معکوس با یکدیگر دارند و به نظر میرسد راز فراگیر بودن و نفوذ کلام مرجعیت همین امر باشد. موضع آیتﷲ سیستانی در موضوع نگارش و همهپرسی قانون اساسی، آمریکاییها را سخت در تنگنا قرار داد و گروههای شیعه را با یکدیگر متحد ساخت که در پاسخ به استفتاء از ایشان صورت گرفت. از سوی دیگر در مواضع آیتﷲ سیستانی که شیخ مهدی کربلائی و سید احمد صافی -نمایندگان ایشان در کربلا- در نمازهای جمعه بیان میکردند، بیشتر بر اتحاد بین گروهها، دوری از نگاههای حزبی و گروهی و توجه به رنج مردم تأکید میشد.
🔹 مرجعیت با وجود آگاهی به برخی جریانهای آرام رسانهای و غیر رسانهای علیه نهاد دین، نگاه سیاسی مبنایی و تاریخی خود را در اولویت دادن به رضایت عمومی و ایستادگی در برابر ظلم و ستمی که در هزارتوی فاسد عراق دور از انتظار هم نبود، گذاشته است. از همینرو کفه ترازوی حمایت مرجعیت از تحرکات مردمی، سنگینتر از هشدارها نسبت به خطراتی است که در کمین این تحرکات قرار داشته و دارد. این در حالی است که نگاه عمومی در جمهوری اسلامی در برخورد با دوگانه «توطئه» یا «رضایت مردم و تظاهرکنندگان» سهم بیشتری به سامان دادن نگاه خود بر مبنای توطئه داده است. این امر در گفتمان رسمی، بیش از پیش با ایجاد ارتباط بین ناآرامیها در ایران و عراق و حتی گاهی لبنان دنبال میشود.
🔹 اما سیاست مرجعیت در این مسئله را میتوان در ادامه سیاستورزی وقت ضرورت تلقی کرد. به نظر میرسد مرجعیت با توجه به پیچیدگی و عدم ثبات و بغرنج بودن اوضاع، وظیفه خود میداند که بیش از هر زمان دیگری به ایفای نقش بپردازد؛ چراکه مرجعیت در وقت ضرورت، خود را بین انتخاب «وضعیت خوب» یا «وضعیت بد» مخیر نمیداند؛ بلکه خود را بر سر دو راهی «وضعیت بد» و «وضعیت بدتر» میبیند. میتوان گفت نظریه توطئه در رویکرد سیاسی مرجعیت در مقایسه با فراهم آمدن زندگی کریمانه برای مردم از اولویت کمتری برخوردار بوده است..
🔹 با توجه به آنچه آمد به نظر میرسد اختلاف نظر بین سیاست رسمی در ایران و نهاد مرجعیت پیرامون مسائل عراق، از یکسو به سنتهای متفاوت حاکم بر آن دو در ابعاد کلان باز میگردد و از سوی دیگر و با توجه به ابعاد خرد به تفاوت در اولویتهای دو طرف بستگی دارد. در این بین و با توجه به پیچیدگی مسئله، وجود چنین اختلاف دیدگاه الزاماً نباید به سیاه و سفید شدن فضا بینجامد، بلکه میتواند در یک فضای چالشی، به نتایج پختهتری برسد.
🔸 مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22598
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✏ دکتریاسر قزوینی حائری/ عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه تهران
🔹 آیتﷲ سیستانی در شیوه سیاستورزی خود بیش از هر مرجع دیگری، میراثدار آیتﷲ خوئی باشد تا زعیم دیگر آن روزگار حوزه علمیه یعنی آیتﷲ سید محسن حکیم. آیتﷲ سیستانی سیاستورزی حداقلی و سیاستورزی در موقعیتهای ضروری و حساس را در عراق پس از ۲۰۰۳ در پیش گرفته است؛ با این تفاوت که بیشک مسائل حساس و ضروری در این دوره بیش از گذشته بود.
🔹 سیاستورزی پدرانه و حفظ فاصلهای معنادار و یکسان با تمام جریانها و عدم دخالت مستقیم روحانیون در سیاست و بسنده کردن به راهنمایی و نظارت و البته توجه به نماز جمعه در صورتی که به وحدت کلمه منجر شود، از جمله شاخصهایی هستند که در مجموعهای از استفتائات از سوی آیتﷲ سیستانی در روزهای ابتدایی اشغال عراق مطرح شد. با توجه به این منطق، کنشگریهای نهاد باثبات مرجعیت میتوانست و میتواند عراق را از افتادن در پرتگاههای مهلک نجات دهد.
🔹 از مهمترین کنشهای سیاسی مرجعیت پس از ۲۰۰۳ ، تأکید بر نگارش قانون اساسی توسط عراقیها و همهپرسی آن و در سالهای بعد، دعوت به دفاع کفایی در مقابل داعش و شکلگیری حشدالشعبی، است که میتوان آنها را ازجمله موارد سیاستورزی موقع ضرورت تلقی کرد. در اینگونه سیاستورزی، کمیت و کیفیت رابطهای معکوس با یکدیگر دارند و به نظر میرسد راز فراگیر بودن و نفوذ کلام مرجعیت همین امر باشد. موضع آیتﷲ سیستانی در موضوع نگارش و همهپرسی قانون اساسی، آمریکاییها را سخت در تنگنا قرار داد و گروههای شیعه را با یکدیگر متحد ساخت که در پاسخ به استفتاء از ایشان صورت گرفت. از سوی دیگر در مواضع آیتﷲ سیستانی که شیخ مهدی کربلائی و سید احمد صافی -نمایندگان ایشان در کربلا- در نمازهای جمعه بیان میکردند، بیشتر بر اتحاد بین گروهها، دوری از نگاههای حزبی و گروهی و توجه به رنج مردم تأکید میشد.
🔹 مرجعیت با وجود آگاهی به برخی جریانهای آرام رسانهای و غیر رسانهای علیه نهاد دین، نگاه سیاسی مبنایی و تاریخی خود را در اولویت دادن به رضایت عمومی و ایستادگی در برابر ظلم و ستمی که در هزارتوی فاسد عراق دور از انتظار هم نبود، گذاشته است. از همینرو کفه ترازوی حمایت مرجعیت از تحرکات مردمی، سنگینتر از هشدارها نسبت به خطراتی است که در کمین این تحرکات قرار داشته و دارد. این در حالی است که نگاه عمومی در جمهوری اسلامی در برخورد با دوگانه «توطئه» یا «رضایت مردم و تظاهرکنندگان» سهم بیشتری به سامان دادن نگاه خود بر مبنای توطئه داده است. این امر در گفتمان رسمی، بیش از پیش با ایجاد ارتباط بین ناآرامیها در ایران و عراق و حتی گاهی لبنان دنبال میشود.
🔹 اما سیاست مرجعیت در این مسئله را میتوان در ادامه سیاستورزی وقت ضرورت تلقی کرد. به نظر میرسد مرجعیت با توجه به پیچیدگی و عدم ثبات و بغرنج بودن اوضاع، وظیفه خود میداند که بیش از هر زمان دیگری به ایفای نقش بپردازد؛ چراکه مرجعیت در وقت ضرورت، خود را بین انتخاب «وضعیت خوب» یا «وضعیت بد» مخیر نمیداند؛ بلکه خود را بر سر دو راهی «وضعیت بد» و «وضعیت بدتر» میبیند. میتوان گفت نظریه توطئه در رویکرد سیاسی مرجعیت در مقایسه با فراهم آمدن زندگی کریمانه برای مردم از اولویت کمتری برخوردار بوده است..
🔹 با توجه به آنچه آمد به نظر میرسد اختلاف نظر بین سیاست رسمی در ایران و نهاد مرجعیت پیرامون مسائل عراق، از یکسو به سنتهای متفاوت حاکم بر آن دو در ابعاد کلان باز میگردد و از سوی دیگر و با توجه به ابعاد خرد به تفاوت در اولویتهای دو طرف بستگی دارد. در این بین و با توجه به پیچیدگی مسئله، وجود چنین اختلاف دیدگاه الزاماً نباید به سیاه و سفید شدن فضا بینجامد، بلکه میتواند در یک فضای چالشی، به نتایج پختهتری برسد.
🔸 مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22598
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
سیاستورزی مرجعیت نجف در اعتراضات اخیر عراق؛ چگونگی و چرایی « مباحثات
⚡ تحوّلخواهی و مبانی علمی و حوزوی آن (۶)
ضرورت استعدادسنجی طلّاب
✏ مهدی برزگر
🔹 از بدیهیترین اصولی که در هر ارگان و سازمانی مشاهده میشود، ضرورت تقسیم نیروها به حسب نیازها، اهداف و آرمانهایی است که آن مجموعه دنبال میکند. به دیگر سخن هر مجموعهای که در جامعه انسانی آغاز به کار کرده و برای رسیدن به اهداف خویش اقدام به جذب نیرو میکند، به خوبی میداند که همه نیروها از نظر استعداد و نیز علاقه یکسان نیستند.
🔹 نگارنده با مطالعات و تامّلهای فراوانی که در مسائل حوزوی داشتم، به این نتیجه رسیدم که بر زمین ماندن این اصل بدیهی یعنی استعدادسنجی و تفکیک نیروهای حوزوی، کلید اصلی همه مشکلات موجود و مهمترین مانع تحوّل مثبت در حوزه است.
🔹 باید گفت «امّ المصائب» حوزههای ما این است که به تنوّع استعدادهای نیروهای خویش احترام نمیگذارد و درپی همین نادیده انگاشتن تواناییهای متنوّع نیروها است که نمیتواند نظام آموزشی درستی برای تربیت آنان بچیند و متون درسی متناسب با آنان طراحی کند. نظام آموزشی کنونی حوزه اساساً برای تربیت مجتهد طراحی شده و سایر افراد را نادیده انگاشته است. به راستی چرا این پرسش را بیپاسخ میگذاریم که طلبهای که نه استعداد فقیه شدن دارد و نه علاقهای به فقه و اصول، چرا باید در نظام آموزشی حوزه مجبور به خواندن سنگینترین پژوهشها و کتابهای اجتهادی فقه و اصول مانند رسائل و مکاسب و کفایه باشد؟ آیا اگر کسی نخواهد فقیه شود، حق ندارد طلبه شود؟ اگر چنین است، چرا از همان هنگام که اقدام به جذب طلبه میکنیم این حقیقت تلخ و دردناک را به افراد متقاضی نمیگوییم و اگر چنین نیست، چرا این طلاب بیچاره را به اجبار پای درسهایی مینشانیم که نه علاقهای به خواندن آنان دارند و نه چیزی از محتوای عمیق آن میفهمند؟
🔹 امروزه دیگر پذیرفته نیست که استعدادهای طلابی که با هزاران عشق و امید و به منظور خدمت به دین مقدس اسلام و نظام اسلامی به حوزه رو میآورند، لگد مال ضعف مدیریت و نادیده انگاشتن استعدادهای گوناگون نیروها شود، به گونهای که پس از ده سال یا بیشتر تحصیل در حوزه، وقتی به خود نظر میکنند نه اسلامشناس شدهاند، نه مبلّغی توانمند، نه نیروی اجرایی کارآمد و نه هیچ چیز دیگر؛ به گونهای که حتی از تحصیل معاش خود نیز عاجزند و ناچارند رو به کارها و مشاغلی بیاورند که خلاف شؤون روحانیت است. این افراد عقدههای سنگینی به دل دارند و جوانی خود را بر باد رفته میبینند.
🔸 مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22592
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
ضرورت استعدادسنجی طلّاب
✏ مهدی برزگر
🔹 از بدیهیترین اصولی که در هر ارگان و سازمانی مشاهده میشود، ضرورت تقسیم نیروها به حسب نیازها، اهداف و آرمانهایی است که آن مجموعه دنبال میکند. به دیگر سخن هر مجموعهای که در جامعه انسانی آغاز به کار کرده و برای رسیدن به اهداف خویش اقدام به جذب نیرو میکند، به خوبی میداند که همه نیروها از نظر استعداد و نیز علاقه یکسان نیستند.
🔹 نگارنده با مطالعات و تامّلهای فراوانی که در مسائل حوزوی داشتم، به این نتیجه رسیدم که بر زمین ماندن این اصل بدیهی یعنی استعدادسنجی و تفکیک نیروهای حوزوی، کلید اصلی همه مشکلات موجود و مهمترین مانع تحوّل مثبت در حوزه است.
🔹 باید گفت «امّ المصائب» حوزههای ما این است که به تنوّع استعدادهای نیروهای خویش احترام نمیگذارد و درپی همین نادیده انگاشتن تواناییهای متنوّع نیروها است که نمیتواند نظام آموزشی درستی برای تربیت آنان بچیند و متون درسی متناسب با آنان طراحی کند. نظام آموزشی کنونی حوزه اساساً برای تربیت مجتهد طراحی شده و سایر افراد را نادیده انگاشته است. به راستی چرا این پرسش را بیپاسخ میگذاریم که طلبهای که نه استعداد فقیه شدن دارد و نه علاقهای به فقه و اصول، چرا باید در نظام آموزشی حوزه مجبور به خواندن سنگینترین پژوهشها و کتابهای اجتهادی فقه و اصول مانند رسائل و مکاسب و کفایه باشد؟ آیا اگر کسی نخواهد فقیه شود، حق ندارد طلبه شود؟ اگر چنین است، چرا از همان هنگام که اقدام به جذب طلبه میکنیم این حقیقت تلخ و دردناک را به افراد متقاضی نمیگوییم و اگر چنین نیست، چرا این طلاب بیچاره را به اجبار پای درسهایی مینشانیم که نه علاقهای به خواندن آنان دارند و نه چیزی از محتوای عمیق آن میفهمند؟
🔹 امروزه دیگر پذیرفته نیست که استعدادهای طلابی که با هزاران عشق و امید و به منظور خدمت به دین مقدس اسلام و نظام اسلامی به حوزه رو میآورند، لگد مال ضعف مدیریت و نادیده انگاشتن استعدادهای گوناگون نیروها شود، به گونهای که پس از ده سال یا بیشتر تحصیل در حوزه، وقتی به خود نظر میکنند نه اسلامشناس شدهاند، نه مبلّغی توانمند، نه نیروی اجرایی کارآمد و نه هیچ چیز دیگر؛ به گونهای که حتی از تحصیل معاش خود نیز عاجزند و ناچارند رو به کارها و مشاغلی بیاورند که خلاف شؤون روحانیت است. این افراد عقدههای سنگینی به دل دارند و جوانی خود را بر باد رفته میبینند.
🔸 مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22592
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
ضرورت استعدادسنجی طلّاب « مباحثات
⚡ مواجهه روحانیت با خود در قاب سینما و ضرورت سواد سینمایی طلاب
🔹 «مارمولک» باید تایید میشد، نه مخالفت
✏ علی ابراهیم پور
🔹 بلافاصله بعد از اکران، دوشادوش افزایش چشمگیر استقبال مردمی، موج مخالفتها نیز به صورت تصاعدی افزایش پیدا کرد؛ غیر از روزنامهها، روحانیون و خطبا سخنرانیها و تحلیلهای متعددی در نقد و ردّ فیلم ارائه کردند. طلبهها و دغدغهمندانی که عموما پای خود را در سینماها نگذاشته و نمیگذاشتند، به پیروان این جریان تبدیل شدند. فضا آنچنان بحرانی شد که حتی برخی در قم به دنبال گرفتن فتوا علیه کارگردان و نویسندهی فیلم بودند و عملا مارمولک داشت به بحرانی امنیتی و غیرقابل کنترل تبدیل میشد.
🔹 شورای سیاستگذاری جشنواره «روحانیت در قاب سینما» که دبیری آن را روحانی خوشنام و نامآشنا، حجتالاسلام سرلک برعهده داشت، سال۹۳ به دیدار مراجع تقلید رفت و همزمان خدمت مقام معظم رهبری هم رسید و رهبری نیز با تایید جشنواره، بر ادامه آن تاکید کردند. شاهد دیگر اصالت حوزوی این جشنواره، حضور افرادی از شورای عالی حوزه در جلسات افتتاحیه و اختتامیه آن است. بنابراین، گزافه نیست اگر نتیجهی این جشنواره که از ارشادات مراجع بهره برد و مورد تایید رهبری بود و شخصیتهای شورای عالی در آن حاضر شدند را به عنوان فهم امروزِ روحانیت از سینما عنوان کنیم. تمام حرف اینجاست که چگونه «اهانتآمیز خواندن» یک فیلم توسط یک جامعه تا «تقدیر از او» توسط همان جامعه، تغییر میکند؟ چطور فیلمی که مصداق توهین تلقی میشد، زمانی دیگر بهلحاظ بازی، فرم و «حرفی که میزند» درست و توانمند ارزیابی میشود؟
🔹 مواجههی روحانیت با سینما از چه نظام تفسیری و رفتاری تبعیت میکند؟ به عبارتی، طلبهها چقدر تلاش میکنند، فیلم را «بفهمند» و چقدر واکنش اجتماعی خود نسبت به فیلم را منوط به «فهمیدن» فیلم میکنند؟ بهترین مورد برای مطالعه نحوه مواجهه طلاب با فیلم، هنگامی است که سوژهی فیلم، در محدودهی امور صنفی طلبهها باشند و شاخصترین این امور هم، سوژه شدن شخصیت خود روحانی است.
مهمترین راهبردی که از موردپژوهی مارمولک، برای امروز روحانیت میتوان استخراج کرد، لزوم اهتمام در افزایش سواد سینمایی و متوقف ساختن هر موضعگیری اجتماعی بر خوانشِ روشمندِ بیواسطه فیلم است.
🔹 اساسا واکنش طلاب نسبت به هر چیزی (اعم از فیلم و غیر آن)، باید تابع شناخت و فهم باشد، نه احساسات و شنیدهها. فهم هر چیزی نیز متوقف بر آشنایی با روش شناخت آن است. بنابراین، فهم و ارتباط عمیق با فیلم سینمایی نیز بر سواد سینمایی توقف دارد؛ سواد سینماییای که هم نیازمند آموزش علمی و هم انس عملی است. اساسا فهمیدن فیلم یعنی چه؟ آیا طلاب همانطور که برای فهمیدن متن سیوطی و شیخ اعظم انرژی مصرف میکنند و روش آن را میجویند و برای آموختنش تمرین عملی میکنند، برای خوانش «متن تصویری» نیز انرژی حداقلی میگذارند و روش آن را جستوجو میکنند!؟
🔸 متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22573
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹 «مارمولک» باید تایید میشد، نه مخالفت
✏ علی ابراهیم پور
🔹 بلافاصله بعد از اکران، دوشادوش افزایش چشمگیر استقبال مردمی، موج مخالفتها نیز به صورت تصاعدی افزایش پیدا کرد؛ غیر از روزنامهها، روحانیون و خطبا سخنرانیها و تحلیلهای متعددی در نقد و ردّ فیلم ارائه کردند. طلبهها و دغدغهمندانی که عموما پای خود را در سینماها نگذاشته و نمیگذاشتند، به پیروان این جریان تبدیل شدند. فضا آنچنان بحرانی شد که حتی برخی در قم به دنبال گرفتن فتوا علیه کارگردان و نویسندهی فیلم بودند و عملا مارمولک داشت به بحرانی امنیتی و غیرقابل کنترل تبدیل میشد.
🔹 شورای سیاستگذاری جشنواره «روحانیت در قاب سینما» که دبیری آن را روحانی خوشنام و نامآشنا، حجتالاسلام سرلک برعهده داشت، سال۹۳ به دیدار مراجع تقلید رفت و همزمان خدمت مقام معظم رهبری هم رسید و رهبری نیز با تایید جشنواره، بر ادامه آن تاکید کردند. شاهد دیگر اصالت حوزوی این جشنواره، حضور افرادی از شورای عالی حوزه در جلسات افتتاحیه و اختتامیه آن است. بنابراین، گزافه نیست اگر نتیجهی این جشنواره که از ارشادات مراجع بهره برد و مورد تایید رهبری بود و شخصیتهای شورای عالی در آن حاضر شدند را به عنوان فهم امروزِ روحانیت از سینما عنوان کنیم. تمام حرف اینجاست که چگونه «اهانتآمیز خواندن» یک فیلم توسط یک جامعه تا «تقدیر از او» توسط همان جامعه، تغییر میکند؟ چطور فیلمی که مصداق توهین تلقی میشد، زمانی دیگر بهلحاظ بازی، فرم و «حرفی که میزند» درست و توانمند ارزیابی میشود؟
🔹 مواجههی روحانیت با سینما از چه نظام تفسیری و رفتاری تبعیت میکند؟ به عبارتی، طلبهها چقدر تلاش میکنند، فیلم را «بفهمند» و چقدر واکنش اجتماعی خود نسبت به فیلم را منوط به «فهمیدن» فیلم میکنند؟ بهترین مورد برای مطالعه نحوه مواجهه طلاب با فیلم، هنگامی است که سوژهی فیلم، در محدودهی امور صنفی طلبهها باشند و شاخصترین این امور هم، سوژه شدن شخصیت خود روحانی است.
مهمترین راهبردی که از موردپژوهی مارمولک، برای امروز روحانیت میتوان استخراج کرد، لزوم اهتمام در افزایش سواد سینمایی و متوقف ساختن هر موضعگیری اجتماعی بر خوانشِ روشمندِ بیواسطه فیلم است.
🔹 اساسا واکنش طلاب نسبت به هر چیزی (اعم از فیلم و غیر آن)، باید تابع شناخت و فهم باشد، نه احساسات و شنیدهها. فهم هر چیزی نیز متوقف بر آشنایی با روش شناخت آن است. بنابراین، فهم و ارتباط عمیق با فیلم سینمایی نیز بر سواد سینمایی توقف دارد؛ سواد سینماییای که هم نیازمند آموزش علمی و هم انس عملی است. اساسا فهمیدن فیلم یعنی چه؟ آیا طلاب همانطور که برای فهمیدن متن سیوطی و شیخ اعظم انرژی مصرف میکنند و روش آن را میجویند و برای آموختنش تمرین عملی میکنند، برای خوانش «متن تصویری» نیز انرژی حداقلی میگذارند و روش آن را جستوجو میکنند!؟
🔸 متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22573
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
«مارمولک» باید تایید میشد، نه مخالفت « مباحثات
⚡ گزارش هماندیشی «جهان مقاومت پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی»
🔸 تامل جامعهشناختی در عرصهی جهانی
🔹 ریاست دانشگاه باقرالعلوم(ع) حجتالإسلام شمسالله مریجی به طرح یک ایدهی تبیینی در ارتباط با مسألهی ترور سردار قاسم سلیمانی پرداخت. این ایده به چالش ایدههای روشنفکری با آنچه میتوانیم مکتب سلیمانی بنامیم، باز میگردد. به تعبیر دیگر، مکتب سلیمانی امروز باعث شده تا غرب با یک چالش جدی مواجه شود. در تاریخ نزدیک به سیصد یا چهارصد سالهی مبارزه اندیشه غربی با دین و معنویت، اکنون و در این مقطع زمانی شاهد هستیم که این سردمداران و به اصطلاح مدافعان منطق و دیالوگ رو به الگوی ناکارآمد و کهن ترور آوردهاند و همین باید نقطهی شروع تبیین ما تلقی شود.
🔹 حجتالإسلام حبیبالله بابابی با طرح یک چالشِ الهیاتی به ارائهی دیدگاهشان پرداختند. پرسش محوری مورد نظر ایشان این است که چگونه میتوانیم میان دوگانههای شجاعت و شهادت یا قربانی و قهرمانی در اندیشهی اسلامی جمع کنیم، درحالی که به نظر، شهادت یا قربانی شدن به عنوان یک امر عدمی ظاهرا نمیتوانند همراه و در دل قهرمانیت و شجاعت مطرح جایی داشته باشند. ایشان در ادامه با اشاره به تفکیک بسیار مهم استاد شهید مرتضی مطهری میان «منِ علوی» و «منِ سفلی» به ارائهی راهکاری برای فائق آمدن بر این پارادوکس پرداختند.
حجتالإسلام علیاصغر اسلامی با اشاره به یک تبیین موجود در میان متفکرین اسلامی پیرامون ماهیت اجتماع و جامعه، به ارائهی دیدگاههای خود پرداختند. در این تبیین که از فارابی و تا دوران معاصر در اندیشههای حضرت آیتالله جوادی آملی مشاهده میشود، الگوی رفتار در یک جامعهی متمدن براساس احسان و ایثار توضیح داده میشود. در هر یک از مراحل تمدنی انسان وحشی، انسان اجتماعی و انسان متمدن بالفطره، الگوهای رفتاری خاصی حاکم است. اما اوج شکوفایی عقلانیت و احساس را در مرحلهی سوم یعنی انسان متمدن بالفطره شاهد هستیم.
🔹 سخنران دیگر این نشست آقای محمدرضا قائمی، در ابتدای گفتار خود توجه مخاطبین را به این نکته جلب کردند که شهادت سردار قاسم سلیمانی را در زمینهی حرکتِ اساسی انقلاب اسلامی باید تبیین و تشریح کنیم. انقلابهای بزرگ أخیر در سطح جهان که مهمترین آنها انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه و انقلاب اسلامی ایران است را باید دارای مشابهتهایی با یکدیگر در نظر گرفت. حرکتِ انقلاب روسیه پس از تسبیط انقلاب و در صدور اندیشهی ضدسرمایهداری و انقلاب کارگری و پرولتاریا به گونهای بود که اندیشههای مارکسیستی در غرب روسیه تا دل کشورهای اروپایی و در شرق تا چین و ژاپن را تحت استیلای خود قرار داد.
🔸 مشاهده متن کامل گزاش:
http://mobahesat.ir/22612
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸 تامل جامعهشناختی در عرصهی جهانی
🔹 ریاست دانشگاه باقرالعلوم(ع) حجتالإسلام شمسالله مریجی به طرح یک ایدهی تبیینی در ارتباط با مسألهی ترور سردار قاسم سلیمانی پرداخت. این ایده به چالش ایدههای روشنفکری با آنچه میتوانیم مکتب سلیمانی بنامیم، باز میگردد. به تعبیر دیگر، مکتب سلیمانی امروز باعث شده تا غرب با یک چالش جدی مواجه شود. در تاریخ نزدیک به سیصد یا چهارصد سالهی مبارزه اندیشه غربی با دین و معنویت، اکنون و در این مقطع زمانی شاهد هستیم که این سردمداران و به اصطلاح مدافعان منطق و دیالوگ رو به الگوی ناکارآمد و کهن ترور آوردهاند و همین باید نقطهی شروع تبیین ما تلقی شود.
🔹 حجتالإسلام حبیبالله بابابی با طرح یک چالشِ الهیاتی به ارائهی دیدگاهشان پرداختند. پرسش محوری مورد نظر ایشان این است که چگونه میتوانیم میان دوگانههای شجاعت و شهادت یا قربانی و قهرمانی در اندیشهی اسلامی جمع کنیم، درحالی که به نظر، شهادت یا قربانی شدن به عنوان یک امر عدمی ظاهرا نمیتوانند همراه و در دل قهرمانیت و شجاعت مطرح جایی داشته باشند. ایشان در ادامه با اشاره به تفکیک بسیار مهم استاد شهید مرتضی مطهری میان «منِ علوی» و «منِ سفلی» به ارائهی راهکاری برای فائق آمدن بر این پارادوکس پرداختند.
حجتالإسلام علیاصغر اسلامی با اشاره به یک تبیین موجود در میان متفکرین اسلامی پیرامون ماهیت اجتماع و جامعه، به ارائهی دیدگاههای خود پرداختند. در این تبیین که از فارابی و تا دوران معاصر در اندیشههای حضرت آیتالله جوادی آملی مشاهده میشود، الگوی رفتار در یک جامعهی متمدن براساس احسان و ایثار توضیح داده میشود. در هر یک از مراحل تمدنی انسان وحشی، انسان اجتماعی و انسان متمدن بالفطره، الگوهای رفتاری خاصی حاکم است. اما اوج شکوفایی عقلانیت و احساس را در مرحلهی سوم یعنی انسان متمدن بالفطره شاهد هستیم.
🔹 سخنران دیگر این نشست آقای محمدرضا قائمی، در ابتدای گفتار خود توجه مخاطبین را به این نکته جلب کردند که شهادت سردار قاسم سلیمانی را در زمینهی حرکتِ اساسی انقلاب اسلامی باید تبیین و تشریح کنیم. انقلابهای بزرگ أخیر در سطح جهان که مهمترین آنها انقلاب فرانسه، انقلاب روسیه و انقلاب اسلامی ایران است را باید دارای مشابهتهایی با یکدیگر در نظر گرفت. حرکتِ انقلاب روسیه پس از تسبیط انقلاب و در صدور اندیشهی ضدسرمایهداری و انقلاب کارگری و پرولتاریا به گونهای بود که اندیشههای مارکسیستی در غرب روسیه تا دل کشورهای اروپایی و در شرق تا چین و ژاپن را تحت استیلای خود قرار داد.
🔸 مشاهده متن کامل گزاش:
http://mobahesat.ir/22612
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
تأمل جامعهشناختی در عرصهی جهانی « مباحثات
Forwarded from آزاد | Azad
📣 مناظراتی درباره آزادی و اسلامِ سیاسی، قانون حجاب، امنیت و آزادی، شورای نگهبان
✅ اساتید: بازرگان، خسروپناه، سروش، عبدالکریمی، سوزنچی، وسمقی، شجاعیزند، سیدجوادی
🎦 حضوری+مجازی(آنلاین)
📍دانشگاه تهران
#مدرسه_آزادفکری
✅ ثبتنام(ظرفیت محدود):
🌐 AzadFekriSchool.ir
🆔 @AzadFekriSchool
✅ اساتید: بازرگان، خسروپناه، سروش، عبدالکریمی، سوزنچی، وسمقی، شجاعیزند، سیدجوادی
🎦 حضوری+مجازی(آنلاین)
📍دانشگاه تهران
#مدرسه_آزادفکری
✅ ثبتنام(ظرفیت محدود):
🌐 AzadFekriSchool.ir
🆔 @AzadFekriSchool
⚡ گزارش هماندیشی «جهان مقاومت پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی»/۲
🔸 تأملی دربابِ نسبتِ مقاومت و هویت
🔹 حجتالإسلام جناب آقایِ دکتر احمد رهدار مباحثِ خود را بهعنوانِ تأملی دربابِ نسبتِ مقاومت و هویت معرفی کرد. ایشان با اشاره به اینکه یکی از مقدماتِ موردِ نیاز در این بحث، معرفیِ اجمالیِ نظریههای هویت است، مختصری دربارهی نظریههای معاصر دربارهی هویت به ایرادِ نظر پرداختند.
🔹 پس از انقلاب است که مثلا ما شاهدِ پیدایش دیدگاهِ عرفان حماسی مطرح شده از سوی برخی متفکرین اسلامی هستیم که حتی عرفان نیز به صورت اجتماعیِ پس از انقلاب تفسیر میشود. برخلاف سنت اخلاقی گذشته که ایدهآل اخلاقی شدن به اصطلاحِ یک پروسه بود و فرد میکوشید تا به مرور زمان ایدهآل اخلاقی را کسب کند، چنین عرفان و اخلاقی دیگر یک پروسه و فرآیند نیست بلکه یک فعل متعمدانه و به اصطلاحِ یک پروژکت است. اگر از این منظر متوجه به تاریخ اندیشهی اخلاقی باشیم، انقلاب 57 ما را به تأملات عمیقتری درباب اخلاق و فردیت و عناصر هویت رهنمون میکند. به تعبیر دیگر تنها در همین زمینه و زمانهی پس از انقلاب است که در اخلاق و عرفان ما به دنبالِ مهندسیِ بشر برای عرصههای ورایِ خود هستیم.
🔹 مقاومت و شهید سلیمانی را نه بهعنوانِ دستآوردها یا تولیدهای یک اجتماع بلکه بهعنوانِ واقعیتها یا فکتهایی که خودشان اجتماعساز و گفتمانساز هستند تبیین و تفسیر کنیم. اکنون میتوانیم بگوئیم که سردار سلیمانی فراتر از هویتشخصیاش و بهعنوانِ نمادِ مقاومت اسلامی باید تفسیر شود و لذا جامعه و اجتماع امروز نسبت به ادایِ دینِ این واقعیتِ اجتماعساز مسئولیت دارد. بنابه همین تعبیر است که میتوانیم از شهید سلیمانی به عنوانِ یک هویتِ منتشر در اجتماعِ اسلامی تعبیر کنیم.
🔹 حجتالإسلام جناب آقایِ دکتر هاشمیان در ابتدا به این نکته اشاره کردند که بحثِ کوتاهی در حوزهی خطِمشیگذاریِ عمومی و چالشِ حکمرانی جمهوری اسلامی ایران در برههی کنونی تاریخ انقلاب اسلامی مطرح خواهند کرد. به تعبیر دیگر مسألهی حکمرانی و چالشهایِ آن در دنیایِ کنونی یکی از دغدغههایِ مهم حکومتهای مختلف محسوب میشود.
🔹 بنده معتقدم که وجودِ عزیزِ شهید سلیمانی بسیاری از این چالشها را حل کرده و میانِ بسیاری از این تقابلهای مطرح شده جمع کردند. ایشان نشاندادند که هم میتوانیم به مبانی پایبند باشیم و هم در میدان ملی و فراملی و به اصطلاح در سطح تمدنی نیز منشاء اثر باشیم، مثلا به چالش کشیدن داعش و حذف آن هم برای امنیت ملی ما تأثیرگذار بود و هم در راستایِ منافع و امنیت امت اسلامی. در سطح ساختار نیز مشاهده کردیم که هیچ ساختار و پیچشِ بروکراتیکی نتوانست مانع رسیدن ایشان به اهدافشان باشد و ایشان بهعنوانِ عامل هیچگاه در جبر ساختار گرفتار نبود.
🔹 حجتالإسلام جناب آقایِ دکتر حسین سوزنچی با اشاره به اینکه پدیدهی حاج قاسم مایهی اعجاب و حیرت همگان شد، در ابتدا این پرسش اصلی را مطرح کردند که آیا جامعهشناسی صلاحیت و توانایی ورود به بحث و تبیین این پدیده را دارد یا خیر؟
🔹 حجتالإسلام جناب آقایِ دکتر علیاصغر اسلامی شهادتِ سردار سلیمانی را فرصتِ بینظیری برایِ آزمودنِ کفایتِ نظریههای غربی در تبیین پدیدههای اجتماعی و فرصتی برای تولید علومِ انسانیِ اسلامی معرفی کردند. ایشان با اشاره به این که جامعهشناسیِ غربی توانایی تبیین چنین پدیدهای را ندارد، به این نکته اشاره کردند که نهاییترین کوشش چنین تبیینی تقلیلِ شهادت سردار سلیمانی به یک مرگ و تحلیل آن است. در برابر این رویکرد، در جامعهشناسی اسلامی علیرغمِ وجود بنیانهای هستیشناختیِ ضروری برای تبیین پدیدهی شهادتِ حاج قاسم، متأسفانه شاهدِ گنگی یا به تعبیرِ ملایمتری لکنت زبانِ جامعهشناسیِ اسلامی هستیم.
🔸 مشاهده متن کامل گزاش:
http://mobahesat.ir/22637
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸 تأملی دربابِ نسبتِ مقاومت و هویت
🔹 حجتالإسلام جناب آقایِ دکتر احمد رهدار مباحثِ خود را بهعنوانِ تأملی دربابِ نسبتِ مقاومت و هویت معرفی کرد. ایشان با اشاره به اینکه یکی از مقدماتِ موردِ نیاز در این بحث، معرفیِ اجمالیِ نظریههای هویت است، مختصری دربارهی نظریههای معاصر دربارهی هویت به ایرادِ نظر پرداختند.
🔹 پس از انقلاب است که مثلا ما شاهدِ پیدایش دیدگاهِ عرفان حماسی مطرح شده از سوی برخی متفکرین اسلامی هستیم که حتی عرفان نیز به صورت اجتماعیِ پس از انقلاب تفسیر میشود. برخلاف سنت اخلاقی گذشته که ایدهآل اخلاقی شدن به اصطلاحِ یک پروسه بود و فرد میکوشید تا به مرور زمان ایدهآل اخلاقی را کسب کند، چنین عرفان و اخلاقی دیگر یک پروسه و فرآیند نیست بلکه یک فعل متعمدانه و به اصطلاحِ یک پروژکت است. اگر از این منظر متوجه به تاریخ اندیشهی اخلاقی باشیم، انقلاب 57 ما را به تأملات عمیقتری درباب اخلاق و فردیت و عناصر هویت رهنمون میکند. به تعبیر دیگر تنها در همین زمینه و زمانهی پس از انقلاب است که در اخلاق و عرفان ما به دنبالِ مهندسیِ بشر برای عرصههای ورایِ خود هستیم.
🔹 مقاومت و شهید سلیمانی را نه بهعنوانِ دستآوردها یا تولیدهای یک اجتماع بلکه بهعنوانِ واقعیتها یا فکتهایی که خودشان اجتماعساز و گفتمانساز هستند تبیین و تفسیر کنیم. اکنون میتوانیم بگوئیم که سردار سلیمانی فراتر از هویتشخصیاش و بهعنوانِ نمادِ مقاومت اسلامی باید تفسیر شود و لذا جامعه و اجتماع امروز نسبت به ادایِ دینِ این واقعیتِ اجتماعساز مسئولیت دارد. بنابه همین تعبیر است که میتوانیم از شهید سلیمانی به عنوانِ یک هویتِ منتشر در اجتماعِ اسلامی تعبیر کنیم.
🔹 حجتالإسلام جناب آقایِ دکتر هاشمیان در ابتدا به این نکته اشاره کردند که بحثِ کوتاهی در حوزهی خطِمشیگذاریِ عمومی و چالشِ حکمرانی جمهوری اسلامی ایران در برههی کنونی تاریخ انقلاب اسلامی مطرح خواهند کرد. به تعبیر دیگر مسألهی حکمرانی و چالشهایِ آن در دنیایِ کنونی یکی از دغدغههایِ مهم حکومتهای مختلف محسوب میشود.
🔹 بنده معتقدم که وجودِ عزیزِ شهید سلیمانی بسیاری از این چالشها را حل کرده و میانِ بسیاری از این تقابلهای مطرح شده جمع کردند. ایشان نشاندادند که هم میتوانیم به مبانی پایبند باشیم و هم در میدان ملی و فراملی و به اصطلاح در سطح تمدنی نیز منشاء اثر باشیم، مثلا به چالش کشیدن داعش و حذف آن هم برای امنیت ملی ما تأثیرگذار بود و هم در راستایِ منافع و امنیت امت اسلامی. در سطح ساختار نیز مشاهده کردیم که هیچ ساختار و پیچشِ بروکراتیکی نتوانست مانع رسیدن ایشان به اهدافشان باشد و ایشان بهعنوانِ عامل هیچگاه در جبر ساختار گرفتار نبود.
🔹 حجتالإسلام جناب آقایِ دکتر حسین سوزنچی با اشاره به اینکه پدیدهی حاج قاسم مایهی اعجاب و حیرت همگان شد، در ابتدا این پرسش اصلی را مطرح کردند که آیا جامعهشناسی صلاحیت و توانایی ورود به بحث و تبیین این پدیده را دارد یا خیر؟
🔹 حجتالإسلام جناب آقایِ دکتر علیاصغر اسلامی شهادتِ سردار سلیمانی را فرصتِ بینظیری برایِ آزمودنِ کفایتِ نظریههای غربی در تبیین پدیدههای اجتماعی و فرصتی برای تولید علومِ انسانیِ اسلامی معرفی کردند. ایشان با اشاره به این که جامعهشناسیِ غربی توانایی تبیین چنین پدیدهای را ندارد، به این نکته اشاره کردند که نهاییترین کوشش چنین تبیینی تقلیلِ شهادت سردار سلیمانی به یک مرگ و تحلیل آن است. در برابر این رویکرد، در جامعهشناسی اسلامی علیرغمِ وجود بنیانهای هستیشناختیِ ضروری برای تبیین پدیدهی شهادتِ حاج قاسم، متأسفانه شاهدِ گنگی یا به تعبیرِ ملایمتری لکنت زبانِ جامعهشناسیِ اسلامی هستیم.
🔸 مشاهده متن کامل گزاش:
http://mobahesat.ir/22637
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
تأملی دربابِ نسبتِ مقاومت و هویت « مباحثات
⚡ آیتالله محسن فقیهی در گفتوگو با مباحثات تبیین کرد:
🔻 مرجعیت اعلای عراق تلاش میکند خروج اشغالگران از طرق قانونی و مطالبهی عمومی محقق شود
🔹 یکی از مباحث مهم این است که سیره عملی فقها در مواجهه با اشغالگران چیست؟ نمیتوان بحث را به گروه خاصی اختصاص داد و گفت که مملکت خاصی در اینجا مطرح است. بحث را باید به طور کلی مطرح کرد. کشوری که افراد آن مسلمان هستند، اینها در مقابل دشمنان و اشغالگران چه وظیفهای دارند؟ چه اشغالگر روس باشد، انگلیس یا امریکا باشد. اصولاً چه وظیفه شرعی برای اینها وجود دارد؟ دیدگاه علما در این رابطه چگونه بوده است؟ عملکرد علما هم در این رابطه چگونه بوده است؟
🔹 بحث دیگری که در اینجا مطرح است، وجوب دفاع میباشد و مساله جهاد نیست. وقتی دیگران وارد مملکتی میشوند و میخواهند که آنجا را اشغال کنند، دیگر بحث جهاد مطرح نیست. چون جهاد شرایط خاص خود را دارد. برخیها قائل شدهاند که جهاد باید در زمان امام معصوم باشد، ولی بحث دفاع اینگونه نیست و شرط ندارد. شرایطی مانند اینکه جهاد بر مرد واجب است و بر زن واجب نیست و شرایط جهاد ابتدایی، شرایط خاصی است، اما این شرایط دیگر در دفاع وجود ندارد.
🔹 به نظر میرسد که لزوم دفاع از ضروریات فقه است و کسی در آن اشکال نکرده است، برخی از مباحث فقهی مورد اختلاف است، مثلا جهاد ابتدایی مورد اختلاف بین علما است. اما مساله دفاع اصلا مورد اختلاف نیست. یک عالمی وجود ندارد که بگوید دفاع واجب نیست. عقل و شرع هم در این زمینه حکم می کند.
🔹 درست است که به خاطر برخی مصالح، ما تعهدات بینالمللی را میپذیریم، گاهی مصلحتها را در مجموع محاسبه میکنیم، مثلا در مجموع اگر در سازمان ملل حضور داشته باشیم، به مصلحت ما است. ولو اینکه در آنجا خلاف و ظلمهایی انجام میشود، و ما در مقابل این ظلمها میایستیم. توانمان این مقدار باشد که بتوانیم مبارزه کنیم که مبارزه میکنیم، ولی وقتی که توان نداریم، چه کار میکنیم؟ حضور ما در مجامع بینالمللی مصلحت است، ولی ما در همانجا هم باید با ظلم مقابله کنیم. ممکن است که نتوانیم ظلم را از جهان ریشهکن کنیم، اما باید در حدّ توان مبارزه کنیم.
🔹 برای اخراج امریکا از عراق باید دلایلی پیدا شود. باید پارلمانی تشکیل شود و این بحث را قانونی کنند که این کار را هم کردند. مراجع نجف هم این را تایید کردند. الان هم زمینه فراهم شده است، علمای اسلام هم از نظر مذهبی و هم از نظر سیاسی باید توجه داشته باشند، موقعیتها را بسنجند. اگر میتوان کاری را از طریق قانون انجام داد، بهتر است که از طریق قانون انجام شود، شاید مراجع نجف هم این محاسبه را کردهاند، اینکه خود دولت این کار را بکند، خیلی بهتر از این است که مثلا کسی که عراقی نیست و عرب نیست، به ما دستور میدهد که باید فلان کشور از عراق خارج شود. این ممکن است باعث تنشهایی شود و مخالفان بهانههایی بیاورند. اما وقتی که دولت و حکومت پذیرفت که امریکا باید اخراج شود، مراجع هم این را تایید و بیان کردند.
🔸 مشاهده متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/22643
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔻 مرجعیت اعلای عراق تلاش میکند خروج اشغالگران از طرق قانونی و مطالبهی عمومی محقق شود
🔹 یکی از مباحث مهم این است که سیره عملی فقها در مواجهه با اشغالگران چیست؟ نمیتوان بحث را به گروه خاصی اختصاص داد و گفت که مملکت خاصی در اینجا مطرح است. بحث را باید به طور کلی مطرح کرد. کشوری که افراد آن مسلمان هستند، اینها در مقابل دشمنان و اشغالگران چه وظیفهای دارند؟ چه اشغالگر روس باشد، انگلیس یا امریکا باشد. اصولاً چه وظیفه شرعی برای اینها وجود دارد؟ دیدگاه علما در این رابطه چگونه بوده است؟ عملکرد علما هم در این رابطه چگونه بوده است؟
🔹 بحث دیگری که در اینجا مطرح است، وجوب دفاع میباشد و مساله جهاد نیست. وقتی دیگران وارد مملکتی میشوند و میخواهند که آنجا را اشغال کنند، دیگر بحث جهاد مطرح نیست. چون جهاد شرایط خاص خود را دارد. برخیها قائل شدهاند که جهاد باید در زمان امام معصوم باشد، ولی بحث دفاع اینگونه نیست و شرط ندارد. شرایطی مانند اینکه جهاد بر مرد واجب است و بر زن واجب نیست و شرایط جهاد ابتدایی، شرایط خاصی است، اما این شرایط دیگر در دفاع وجود ندارد.
🔹 به نظر میرسد که لزوم دفاع از ضروریات فقه است و کسی در آن اشکال نکرده است، برخی از مباحث فقهی مورد اختلاف است، مثلا جهاد ابتدایی مورد اختلاف بین علما است. اما مساله دفاع اصلا مورد اختلاف نیست. یک عالمی وجود ندارد که بگوید دفاع واجب نیست. عقل و شرع هم در این زمینه حکم می کند.
🔹 درست است که به خاطر برخی مصالح، ما تعهدات بینالمللی را میپذیریم، گاهی مصلحتها را در مجموع محاسبه میکنیم، مثلا در مجموع اگر در سازمان ملل حضور داشته باشیم، به مصلحت ما است. ولو اینکه در آنجا خلاف و ظلمهایی انجام میشود، و ما در مقابل این ظلمها میایستیم. توانمان این مقدار باشد که بتوانیم مبارزه کنیم که مبارزه میکنیم، ولی وقتی که توان نداریم، چه کار میکنیم؟ حضور ما در مجامع بینالمللی مصلحت است، ولی ما در همانجا هم باید با ظلم مقابله کنیم. ممکن است که نتوانیم ظلم را از جهان ریشهکن کنیم، اما باید در حدّ توان مبارزه کنیم.
🔹 برای اخراج امریکا از عراق باید دلایلی پیدا شود. باید پارلمانی تشکیل شود و این بحث را قانونی کنند که این کار را هم کردند. مراجع نجف هم این را تایید کردند. الان هم زمینه فراهم شده است، علمای اسلام هم از نظر مذهبی و هم از نظر سیاسی باید توجه داشته باشند، موقعیتها را بسنجند. اگر میتوان کاری را از طریق قانون انجام داد، بهتر است که از طریق قانون انجام شود، شاید مراجع نجف هم این محاسبه را کردهاند، اینکه خود دولت این کار را بکند، خیلی بهتر از این است که مثلا کسی که عراقی نیست و عرب نیست، به ما دستور میدهد که باید فلان کشور از عراق خارج شود. این ممکن است باعث تنشهایی شود و مخالفان بهانههایی بیاورند. اما وقتی که دولت و حکومت پذیرفت که امریکا باید اخراج شود، مراجع هم این را تایید و بیان کردند.
🔸 مشاهده متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/22643
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
مرجعیت اعلای عراق تلاش میکند خروج اشغالگران آمریکا از طرق قانونی و مطالبهی عمومی محقق شود « مباحثات
⚡ پروندهی ویژه روحانیت و سیاست اخلاقی در انتخابات
🔸 مباحثات به مناسبت انتخابات ریاستجمهوری پروندهای با موضوع چگونگی مشارکت و ورود روحانیت در عرصه انتخابات را تهیه و منتشر کرده بوده که باتوجه به اهمیت مسئله و تکرار این دغدغه در انتخابات مجلس شورای اسلامی بازنشر میشود:
🔹 حجتالاسلام بوسلیکی :
روحانیت باید ضمن اعلام بیطرفی، دغدغه معیشت مردم را در انتخابات داشته باشند
http://mobahesat.ir/14061
🔹 حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی اسلامی:
انتخاب اصلح، یعنی انتخاب فردی که مصون از خطاست/هیچ کاندیدایی مصون از خطا نیست
http://mobahesat.ir/14012
🔹 مواجهه مراجع نسل اول انقلاب با انتخابات
توصیههای کلی و پرهیز از ورود مصداقی
http://mobahesat.ir/14025
🔹 ضعف رسانه در تبیین فقه، فلسفه و اخلاق انتخابات
یادداشتی شفاهی از حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی
http://mobahesat.ir/14036
🔹 حجتالاسلام والمسلمین مسعود آذربایجانی:
مرزهای اخلاقی باید برای نامزدهای انتخابات مشخص شود
http://mobahesat.ir/14081
🔹 استاد قاضیزاده :
اینکه روحانیون به کلی از ورود به فعالیتهای انتخاباتی برحذر باشند، در اذهان مردم نگرش منفی ایجاد میکند
http://mobahesat.ir/14129
🔹 حجتالاسلام والمسلمین عالمزاده نوری:
ورود مصداقی روحانیت در انتخابات، مصداقی از اهتمام به امور مسلمین است
http://mobahesat.ir/14151
🔹 حجتالاسلام والمسلمین محسن الویری:
رسانه و بایدها و نبایدهای تشویق به حضور حداکثری در انتخابات
http://mobahesat.ir/14057
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸 مباحثات به مناسبت انتخابات ریاستجمهوری پروندهای با موضوع چگونگی مشارکت و ورود روحانیت در عرصه انتخابات را تهیه و منتشر کرده بوده که باتوجه به اهمیت مسئله و تکرار این دغدغه در انتخابات مجلس شورای اسلامی بازنشر میشود:
🔹 حجتالاسلام بوسلیکی :
روحانیت باید ضمن اعلام بیطرفی، دغدغه معیشت مردم را در انتخابات داشته باشند
http://mobahesat.ir/14061
🔹 حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی اسلامی:
انتخاب اصلح، یعنی انتخاب فردی که مصون از خطاست/هیچ کاندیدایی مصون از خطا نیست
http://mobahesat.ir/14012
🔹 مواجهه مراجع نسل اول انقلاب با انتخابات
توصیههای کلی و پرهیز از ورود مصداقی
http://mobahesat.ir/14025
🔹 ضعف رسانه در تبیین فقه، فلسفه و اخلاق انتخابات
یادداشتی شفاهی از حجتالاسلام والمسلمین نجف لکزایی
http://mobahesat.ir/14036
🔹 حجتالاسلام والمسلمین مسعود آذربایجانی:
مرزهای اخلاقی باید برای نامزدهای انتخابات مشخص شود
http://mobahesat.ir/14081
🔹 استاد قاضیزاده :
اینکه روحانیون به کلی از ورود به فعالیتهای انتخاباتی برحذر باشند، در اذهان مردم نگرش منفی ایجاد میکند
http://mobahesat.ir/14129
🔹 حجتالاسلام والمسلمین عالمزاده نوری:
ورود مصداقی روحانیت در انتخابات، مصداقی از اهتمام به امور مسلمین است
http://mobahesat.ir/14151
🔹 حجتالاسلام والمسلمین محسن الویری:
رسانه و بایدها و نبایدهای تشویق به حضور حداکثری در انتخابات
http://mobahesat.ir/14057
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
روحانیت باید ضمن اعلام بیطرفی، دغدغه معیشت مردم را در انتخابات داشته باشند « مباحثات
سالهاست که حوزه از معیشت مردم غفلت کرده است. ما مدام دغدغه و پروای نماز، روزه و خمس و زکات مردم را داشتهایم؛ اما نسبت به زندگی عادی آنان بیتفاوت بودهایم. باید توجه داشته باشیم که عدالت توزیعی چه مقدار برقرار شده؟ آموزش مردم چه مقدار تأمین میشود؟ مسائل…
انتخابات و اخلاق سیاسی (۱): حجتالاسلام بوسلیکی :
روحانیت باید ضمن اعلام بیطرفی، دغدغه معیشت مردم را در انتخابات داشته باشند
✔ روحانیت در انتخابات با چه جالشهای اخلاقی روبرو است؟ و چه راهکارهایی برای حل این معضلات وجود دارد؟ این سؤالات را با حجتالاسلام و المسلمین دکتر حسن بوسلیکی، عضو هیأت علمی موسسه آموزش عالی اخلاق و تربیت و مدیر گروه تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی مطرح نمودیم.
🔹 شاید امروزه باید مقداری به نفع مردم تبعیض مثبت داشته باشیم؛ یعنی به جای توجیه کاندیداها و دولتهای قبلی، حامی مردم باشیم. ما باید بیشتر داعیهدار اخلاق باشیم و فراموش نکنیم که عنصریترین محور تفکر اخلاقی، بیطرفی و عدالت است؛ به خصوص به دلیل اینکه حکومت منسوب به ماست.
🔹 در هرحال افرادی که بسیار از ما دغدغهمندتر هستند و در مورد کاندیداها نسبت به ما اطلاعات بیشتری دارند، این افراد را تأیید صلاحیت کردهاند؛ بنابراین نباید فکر کنیم که اگرفلان کاندیدا رأی بیاورد، اصل نظام از بین میرود و ما وظیفه داریم به نفع رقیب وارد عمل شویم.
🔹 متأسفانه بیش از آنکه صحبت اثباتی داشته باشیم، به دنبال تخریب فرد مقابل هستیم؛ یعنی حتی حمایت ما از نفر الف با این توجیه است که میخواهیم آقای ب رأی نیاورد؛ یعنی دفاع جانانهای از نفر الف نداریم؛ ولی از ترس انتخاب شدن نفر ب، از آقای الف حمایت میکنیم.
🔹 پیروزی انقلاب اسلامی این زمینه را به وجود آورد که روحانیت آن چیزی را که بالای منبرها میگفتند عملاً به مردم نشان دهد. دید مردم به همین صورت است که ما آنچه که میگوییم را عمل میکنیم و آنچه که در عمل اتفاق میافتد را به پای دین مینویسند.
🔹 اگر واقعاً انتقاد صحیحی مطرح شد، بگوییم که این مربوط به این دولت و یا آن دولت نیست؛ بلکه تا کنون جمهوری اسلامی نتوانسته است این هدف را محقق کند. اتفاقاً پذیرفتن یک نقد منصفانه، تقویت نظام است و بسیار بهتر از این است که شما متعصبّانه همه مشکلات را انکار کرده و مدام موفقیتها را به نمایش بگذارید.
🔹 در مملکت ما، کسانی که به آمار دسترسی دارند میگویند که تا شب انتخابات وضعیت مشخص نیست. این موضوع بسیار بدی است؛ یعنی اصلاً مهم نیست که چه کسی ۴ سال خدمت یا خیانت کرده است؛ بلکه مهم این است که در این یک هفتهی آخر چطور توانسته است رأی مردم را جمع کند
http://mobahesat.ir/14061
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
روحانیت باید ضمن اعلام بیطرفی، دغدغه معیشت مردم را در انتخابات داشته باشند
✔ روحانیت در انتخابات با چه جالشهای اخلاقی روبرو است؟ و چه راهکارهایی برای حل این معضلات وجود دارد؟ این سؤالات را با حجتالاسلام و المسلمین دکتر حسن بوسلیکی، عضو هیأت علمی موسسه آموزش عالی اخلاق و تربیت و مدیر گروه تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی مطرح نمودیم.
🔹 شاید امروزه باید مقداری به نفع مردم تبعیض مثبت داشته باشیم؛ یعنی به جای توجیه کاندیداها و دولتهای قبلی، حامی مردم باشیم. ما باید بیشتر داعیهدار اخلاق باشیم و فراموش نکنیم که عنصریترین محور تفکر اخلاقی، بیطرفی و عدالت است؛ به خصوص به دلیل اینکه حکومت منسوب به ماست.
🔹 در هرحال افرادی که بسیار از ما دغدغهمندتر هستند و در مورد کاندیداها نسبت به ما اطلاعات بیشتری دارند، این افراد را تأیید صلاحیت کردهاند؛ بنابراین نباید فکر کنیم که اگرفلان کاندیدا رأی بیاورد، اصل نظام از بین میرود و ما وظیفه داریم به نفع رقیب وارد عمل شویم.
🔹 متأسفانه بیش از آنکه صحبت اثباتی داشته باشیم، به دنبال تخریب فرد مقابل هستیم؛ یعنی حتی حمایت ما از نفر الف با این توجیه است که میخواهیم آقای ب رأی نیاورد؛ یعنی دفاع جانانهای از نفر الف نداریم؛ ولی از ترس انتخاب شدن نفر ب، از آقای الف حمایت میکنیم.
🔹 پیروزی انقلاب اسلامی این زمینه را به وجود آورد که روحانیت آن چیزی را که بالای منبرها میگفتند عملاً به مردم نشان دهد. دید مردم به همین صورت است که ما آنچه که میگوییم را عمل میکنیم و آنچه که در عمل اتفاق میافتد را به پای دین مینویسند.
🔹 اگر واقعاً انتقاد صحیحی مطرح شد، بگوییم که این مربوط به این دولت و یا آن دولت نیست؛ بلکه تا کنون جمهوری اسلامی نتوانسته است این هدف را محقق کند. اتفاقاً پذیرفتن یک نقد منصفانه، تقویت نظام است و بسیار بهتر از این است که شما متعصبّانه همه مشکلات را انکار کرده و مدام موفقیتها را به نمایش بگذارید.
🔹 در مملکت ما، کسانی که به آمار دسترسی دارند میگویند که تا شب انتخابات وضعیت مشخص نیست. این موضوع بسیار بدی است؛ یعنی اصلاً مهم نیست که چه کسی ۴ سال خدمت یا خیانت کرده است؛ بلکه مهم این است که در این یک هفتهی آخر چطور توانسته است رأی مردم را جمع کند
http://mobahesat.ir/14061
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
روحانیت باید ضمن اعلام بیطرفی، دغدغه معیشت مردم را در انتخابات داشته باشند « مباحثات
سالهاست که حوزه از معیشت مردم غفلت کرده است. ما مدام دغدغه و پروای نماز، روزه و خمس و زکات مردم را داشتهایم؛ اما نسبت به زندگی عادی آنان بیتفاوت بودهایم. باید توجه داشته باشیم که عدالت توزیعی چه مقدار برقرار شده؟ آموزش مردم چه مقدار تأمین میشود؟ مسائل…
Forwarded from مباحثات
✔️مباحثات/حجت الاسلام دکتر محمدتقی اسلامی عضو گروه اخلاق و تربیت اسلامی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در گفتوگو با مباحثات توصیههای مهمی به کاندیداها و هوارادان آنها کرد:
🔹 نه نگران باشیم و نه امیدوار:
برای توضیح این نکته فکر میکنم باید گزارهی «انتخاب کاندیدای اصلح» را به «انتخاب کاندیدای بد از میان کاندیداهای بدتر» تبدیل کنیم. اگر من بگویم اصلح، در واقع در حال مقایسه کاندیداها با یک تراز معصوم هستم؛ در حالیکه کاندیدای اصلح، معصوم است. اگر شما بگویید که بین صالح و اصلح، آفاتی بهدنبال دارد. در عالم سیاست، دیدن خطا، پیشبینی کردن آن و آمادگی برای دیدن آن از دیگران، امروز مرا آرام و واقعبین میکند و در آینده نیز اگر اتفاقی افتاد خیلی دچار سرخوردگی شدید نخواهم شد و خواهم توانست پاسخگوی دیگران باشم.
🔹با مخالفت و عنادورزی دیگران، حقیقت از بین نمیرود:
ممکن است مبارزات حقطلبانه زودبازده نباشند. شما نباید توقع داشته باشید حقیقتی که شما به آن میاندیشید، خود را در همین انتخابات نشان دهد؛ ممکن است هنوز زمان آن نرسیده باشد. شما تلاش فکری خود را انجام میدهید و حقیقتی که به آن رسیدید را تبلیغ میکنید، بیان میکنید و روی آن بحث میکنید؛ اما باید آمادگی پذیرفتهنشدن آن را نیز داشته باشید.
🔹 حقیقت، بین ایدههای مختلف مشترک است:
اگر واقعبین و روشناندیش باشید و نخواهید دریچهی ذهن خود را بسته نگه دارید متوجه میشوید که حقیقت یک مسألهی سیّالی است که بخشی از آن در ذهن این آقا و بخش دیگر آن در ذهن من است؛ گویا من باید آن بخش را از ایشان بگیرم و بخش دیگر را از فکر خودم به آن اضافه کنم. ممکن است در اندیشهی مخالف من بهرههایی از حقیقت وجود داشته باشد.
🔹 احترام به اندیشهی مخالف:
همه بیتفاوت نیستند؛ ممکن است فردی با همان چیزهایی که بلد است و میفهمد در حال تفکر برای آیندهی این مملکت است و در حال ایفای نقش برای فهم خود است؛ همین ارزشمند است.
🔹 داشتن درک صحیح از حساسیتهای دیگران:
این مسأله را بزرگان اخلاق مانند فیض کاشانی در آثار اخلاقی خود آوردهاند که برای درمان غضب، باید بتوانید خود را در شرایط فردی که غضب کرده قرار دهید. برخی فیسلوفان اخلاق در غرب نیز توانمندی قراردادن خود بهجای دیگران و درک حساسیت دیگران را بهعنوان فضیلت اخلاقی معرفی کردهاند. ممکن است فردی لیبرال باشد؛ اما اندیشههای وطنخواهانه داشته باشد.
🔹 نداشتن سوءظن نسبت به دیگران:
این آموزه که «اصل بر عدم صحت است؛ مگر آنکه خلاف آن ثابت شود» برای فضای سیاسی کشور سم است. اگر در بحث با هر فردی اصل را بر این بگذاریم که آن فرد مخلّ امنیت و آیندهی کشور و اسلام است، فضای انتخابات ما آرام و اخلاقی نخواهد شد. باید اصل بر این باشد که انسانها در حال کار کردن و فکر کردن در جهت صلاح این مملکت هستند؛ مگر آنکه خلاف آن ثابت شود.
http://mobahesat.ir/14012
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹 نه نگران باشیم و نه امیدوار:
برای توضیح این نکته فکر میکنم باید گزارهی «انتخاب کاندیدای اصلح» را به «انتخاب کاندیدای بد از میان کاندیداهای بدتر» تبدیل کنیم. اگر من بگویم اصلح، در واقع در حال مقایسه کاندیداها با یک تراز معصوم هستم؛ در حالیکه کاندیدای اصلح، معصوم است. اگر شما بگویید که بین صالح و اصلح، آفاتی بهدنبال دارد. در عالم سیاست، دیدن خطا، پیشبینی کردن آن و آمادگی برای دیدن آن از دیگران، امروز مرا آرام و واقعبین میکند و در آینده نیز اگر اتفاقی افتاد خیلی دچار سرخوردگی شدید نخواهم شد و خواهم توانست پاسخگوی دیگران باشم.
🔹با مخالفت و عنادورزی دیگران، حقیقت از بین نمیرود:
ممکن است مبارزات حقطلبانه زودبازده نباشند. شما نباید توقع داشته باشید حقیقتی که شما به آن میاندیشید، خود را در همین انتخابات نشان دهد؛ ممکن است هنوز زمان آن نرسیده باشد. شما تلاش فکری خود را انجام میدهید و حقیقتی که به آن رسیدید را تبلیغ میکنید، بیان میکنید و روی آن بحث میکنید؛ اما باید آمادگی پذیرفتهنشدن آن را نیز داشته باشید.
🔹 حقیقت، بین ایدههای مختلف مشترک است:
اگر واقعبین و روشناندیش باشید و نخواهید دریچهی ذهن خود را بسته نگه دارید متوجه میشوید که حقیقت یک مسألهی سیّالی است که بخشی از آن در ذهن این آقا و بخش دیگر آن در ذهن من است؛ گویا من باید آن بخش را از ایشان بگیرم و بخش دیگر را از فکر خودم به آن اضافه کنم. ممکن است در اندیشهی مخالف من بهرههایی از حقیقت وجود داشته باشد.
🔹 احترام به اندیشهی مخالف:
همه بیتفاوت نیستند؛ ممکن است فردی با همان چیزهایی که بلد است و میفهمد در حال تفکر برای آیندهی این مملکت است و در حال ایفای نقش برای فهم خود است؛ همین ارزشمند است.
🔹 داشتن درک صحیح از حساسیتهای دیگران:
این مسأله را بزرگان اخلاق مانند فیض کاشانی در آثار اخلاقی خود آوردهاند که برای درمان غضب، باید بتوانید خود را در شرایط فردی که غضب کرده قرار دهید. برخی فیسلوفان اخلاق در غرب نیز توانمندی قراردادن خود بهجای دیگران و درک حساسیت دیگران را بهعنوان فضیلت اخلاقی معرفی کردهاند. ممکن است فردی لیبرال باشد؛ اما اندیشههای وطنخواهانه داشته باشد.
🔹 نداشتن سوءظن نسبت به دیگران:
این آموزه که «اصل بر عدم صحت است؛ مگر آنکه خلاف آن ثابت شود» برای فضای سیاسی کشور سم است. اگر در بحث با هر فردی اصل را بر این بگذاریم که آن فرد مخلّ امنیت و آیندهی کشور و اسلام است، فضای انتخابات ما آرام و اخلاقی نخواهد شد. باید اصل بر این باشد که انسانها در حال کار کردن و فکر کردن در جهت صلاح این مملکت هستند؛ مگر آنکه خلاف آن ثابت شود.
http://mobahesat.ir/14012
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
انتخاب اصلح، یعنی انتخاب فردی که مصون از خطاست/هیچ کاندیدایی مصون از خطا نیست « مباحثات
فکر میکنم باید گزارهی «انتخاب کاندیدای اصلح» را به «انتخاب کاندیدای بد از میان کاندیداهای بدتر» تبدیل کنیم. اگر من بگویم اصلح، در واقع در حال مقایسه کاندیداها با یک تراز معصوم هستم؛ در حالیکه کاندیدای اصلح، معصوم است. اگر شما بگویید که بین صالح و اصلح،…
⚡ مسئلهای به نام «پروپاگاندای حوزوی»
🔹 چندی پیش گروهی با عنوان «مباحثه پرسشهای تحول» از اینجانب دعوت کرد تا در ضمن حضور در این گروه شبکه اجتماعی ایتا به این پرسش پاسخ دهم که سایت مباحثات چه اقداماتی برای تبیین مبانی نظری نظامسازی دینی ارائه داده است.
حاضران در گروه هم تعدادی از فضلای آشنا و ناآشنا بودند. به نظر می رسید این اقدام یک حرکت خوب جهت تبیین عملکرد مجموعههای مختلف حوزوی است.
🔹 بنده نیز باتوجه به سوالات مختلفی که مطرح شد تلاش کردم پاسخهایی را آماده و ارسال نمایم. اما با کمال تعجب علاوه بر آنکه تبلیغ این برنامه با تصویر اینجانب منتشر شده بود، بدون اطلاع و کسب اجازه به صورت پوستر نیز چاپ و در تابلوی برخی مدارس نیز نصب شد.
بنده از این موضوع انتقاد کردم و اعلام نمودم این یک برنامهی عادی در گروهی اینترنتی است و نیازی به چاپ تصویر بنده و نصب در تابلوهای مدارس نبود. دوست رابط و پاسخگوی گروه این انتقاد بنده را حمل بر اخلاص کرده و توجهی به آن ننمودند.
🔹 تا اینکه روز گذشته مطلع شدم پوستر فوق در تابلوهای مدارس فیضیه و دارالشفاء هم نصب شدهاست!.این اقدام از نظر بنده بسیار ناپسند بود و ضمن انتقاد صریح، از گروه فوق خارج شدم.
🔹 واقعیت امر این است که در دههی اخیر دسترسی رسانههای گروهی باعث شدهاست بدون توجه به بار تبلیغاتی و رسانهای، برخی از گروههای فعال حوزوی بهرهبرداری کاملا نادرستی از این امکانات داشته باشند.
سوگمندانه باید گفت برخی حرکتهای حوزوی از جمله «شورای الگوی اسلامی پیشرفت» یا «موسسه فقاهت و تمدنسازی اسلامی» خواسته یا ناخواسته وارد پروپاگندای رسانهای شدهاند و بازنمائی فعالیتهایشان با آنچه که در واقع است فاصلهي کشهکانی دارد.
🔹 همین مورد اخیر را به عنوان یک نمونه بررسی کنیم. یک گفتوگوی ساده در گروهی محدود در فضای ایتا انجام میشود و مانند این گفتوگوها هر روز صدها و هزاران بار اتفاق میافتد، اما بازنمایی ـ بزرگنمائی ـ آن در قالب چاپ پوستر به گونهای است که بسیار بسیار فراتر به نظر برسد.
🔹 شخصا معتقدم این اقدامات بخاطر عدم تخصص رسانهای و شور و هیجان کاذبی است که در مجموعههای مختلف حوزوی حاکم است. هیجاناتی که فقط مناسب ایام انتخابات یا کمپینهای فروش کالا و محصولات باید باشد نه مباحث بنیادینی مانند الگوی اسلامی پیشرفت و مبانی علمی و عملی نظامسازی!!!
🔹 جالب اینجاست که اگرچه بحث نظامسازی دینی یا تحول در حوزه امری بدیهی برای بسیاری از حوزویان و بزرگان حوزه است اما بدلیل آنچه آنان در رفتار برخی پیشگامان این دو مهم دیدهاند – از جمله بحث پروپاگاندای رسانهای – عملا ترجیح میدهند وارد این مقولات نشوند!!!
درخواست برادرانه بنده از مراکز مختلف حوزوی از جمله این دو مرکز آن است که تاملی در رفتار رسانهای خود داشته باشند و تلاش کنند برنامههای خود از جمله انعکاس رسانهای را مطابق با واقعیتها پیش ببرند.
🔹 در پایان از انجائیکه معتقدم در بحث رسانهای باید ظرف و مظروف مطابق و شایستهی یکدیگر باشند از طلاب و اساتید محترم بابت نصب پوستر اینجانب در تابلوی مدارس از جمله مدرسه فیضیه و دارالشفاء پوزش میطلبم.
احمد نجمی
مدیرمسئول مباحثات
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹 چندی پیش گروهی با عنوان «مباحثه پرسشهای تحول» از اینجانب دعوت کرد تا در ضمن حضور در این گروه شبکه اجتماعی ایتا به این پرسش پاسخ دهم که سایت مباحثات چه اقداماتی برای تبیین مبانی نظری نظامسازی دینی ارائه داده است.
حاضران در گروه هم تعدادی از فضلای آشنا و ناآشنا بودند. به نظر می رسید این اقدام یک حرکت خوب جهت تبیین عملکرد مجموعههای مختلف حوزوی است.
🔹 بنده نیز باتوجه به سوالات مختلفی که مطرح شد تلاش کردم پاسخهایی را آماده و ارسال نمایم. اما با کمال تعجب علاوه بر آنکه تبلیغ این برنامه با تصویر اینجانب منتشر شده بود، بدون اطلاع و کسب اجازه به صورت پوستر نیز چاپ و در تابلوی برخی مدارس نیز نصب شد.
بنده از این موضوع انتقاد کردم و اعلام نمودم این یک برنامهی عادی در گروهی اینترنتی است و نیازی به چاپ تصویر بنده و نصب در تابلوهای مدارس نبود. دوست رابط و پاسخگوی گروه این انتقاد بنده را حمل بر اخلاص کرده و توجهی به آن ننمودند.
🔹 تا اینکه روز گذشته مطلع شدم پوستر فوق در تابلوهای مدارس فیضیه و دارالشفاء هم نصب شدهاست!.این اقدام از نظر بنده بسیار ناپسند بود و ضمن انتقاد صریح، از گروه فوق خارج شدم.
🔹 واقعیت امر این است که در دههی اخیر دسترسی رسانههای گروهی باعث شدهاست بدون توجه به بار تبلیغاتی و رسانهای، برخی از گروههای فعال حوزوی بهرهبرداری کاملا نادرستی از این امکانات داشته باشند.
سوگمندانه باید گفت برخی حرکتهای حوزوی از جمله «شورای الگوی اسلامی پیشرفت» یا «موسسه فقاهت و تمدنسازی اسلامی» خواسته یا ناخواسته وارد پروپاگندای رسانهای شدهاند و بازنمائی فعالیتهایشان با آنچه که در واقع است فاصلهي کشهکانی دارد.
🔹 همین مورد اخیر را به عنوان یک نمونه بررسی کنیم. یک گفتوگوی ساده در گروهی محدود در فضای ایتا انجام میشود و مانند این گفتوگوها هر روز صدها و هزاران بار اتفاق میافتد، اما بازنمایی ـ بزرگنمائی ـ آن در قالب چاپ پوستر به گونهای است که بسیار بسیار فراتر به نظر برسد.
🔹 شخصا معتقدم این اقدامات بخاطر عدم تخصص رسانهای و شور و هیجان کاذبی است که در مجموعههای مختلف حوزوی حاکم است. هیجاناتی که فقط مناسب ایام انتخابات یا کمپینهای فروش کالا و محصولات باید باشد نه مباحث بنیادینی مانند الگوی اسلامی پیشرفت و مبانی علمی و عملی نظامسازی!!!
🔹 جالب اینجاست که اگرچه بحث نظامسازی دینی یا تحول در حوزه امری بدیهی برای بسیاری از حوزویان و بزرگان حوزه است اما بدلیل آنچه آنان در رفتار برخی پیشگامان این دو مهم دیدهاند – از جمله بحث پروپاگاندای رسانهای – عملا ترجیح میدهند وارد این مقولات نشوند!!!
درخواست برادرانه بنده از مراکز مختلف حوزوی از جمله این دو مرکز آن است که تاملی در رفتار رسانهای خود داشته باشند و تلاش کنند برنامههای خود از جمله انعکاس رسانهای را مطابق با واقعیتها پیش ببرند.
🔹 در پایان از انجائیکه معتقدم در بحث رسانهای باید ظرف و مظروف مطابق و شایستهی یکدیگر باشند از طلاب و اساتید محترم بابت نصب پوستر اینجانب در تابلوی مدارس از جمله مدرسه فیضیه و دارالشفاء پوزش میطلبم.
احمد نجمی
مدیرمسئول مباحثات
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡ حوزه های علمیه و نقش تأثیرگذار در انتخاب حداکثری و آگاهانه مردم
✏ سیدجواد میرخلیلی
🔹 مسئله انتخابات در جمهوری اسلامی ایران به مثابه یکی از ارکان مردم سالاری دینی محسوب می شود. در بین انتخاباتی که نظام اسلامی ایران برگزار شده و می شود، برخی از انتخابات ها از اهمیت بسزایی در تعیین سرنوشت کشور برخوردار هستند؛ چنان که یکی از این انتخاباتهای مهم، انتخابات مجلس شورای اسلامی و تعیین نمایندگانی است که قرار است عرصه تقنین و قانونگذاری را در اختیار خود بگیرند.
🔹 با این توجه، آنچه در اینجا درخور توجه است، حضور حداکثری و به طور خاص، حضور آگاهانه مردم در صحنه انتخابات است؛ به عبارت دیگر، آنچه در این رابطه حائز اهمیت می باشد، انتخاب آگاهانه افرادی ست که در انتخابات شرکت می کنند و افرادی را به عنوان نماینده به مجلس شورای اسلامی می فرستند.
🔹 در این میان، حوزه های علمیه که همواره در تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران نقش مهم و موثری در بیدارسازی مردم در جامعه ایفا کرده اند، می بایست با تبیین ویژگیهای یک نماینده اصلح که در بیانات مقام معظم رهبری هم به کرات آمده است، راه یک انتخاب آگاهانه و حداکثری در جامعه را باز کنند.
🔹 با توجه به اینکه در عرصه انتخابات، همواره چالشها و آسیبهایی وجود دارد؛ از جمله بحثهایی چون انتخاب احساسی و غیر عقلانی، تأثیرپذیری برخی افراد از تبلیغات و ورود افراد ناکارآمد به عرصه تقنین و اجرایی، و تخریب آن عرصه ها، سوء استفاده از رأی توده مردم با شانتاژهای تبلیغاتی و روی کار آمدن مدیران بیکفایت و ...؛ این مسئله می طلبد که حوزه های علمیه و روحانیت به عنوان یکی از پیشگامان فکری و مذهبی جامعه، نقش مؤثرتری ایفا کرده و به انتخاب آگاهانه مردم کمک کنند.
🔹 با توجه به اینکه در نظامهایی که مبتنی بر لیبرالیسم غربی هستند، و در آنجا اولویت با فرد و همچنین مبتنی بر آموزه های فردی و شخصی همچون انسان گرایی و اومانیسم(در برابر خدامحوری که در دین اسلام بر آن تأکید شده است) می باشد که کاندیداها می توانند رأی رأی دهندگان را مهندسی کرده و با استفاده از احساسات و عواطف آنها، در انتخابات پیروز و احتمال موفقیت این دسته از افراد بیشتر است نظام اسلامی دارای تمایز اساسی با این نوع نظامهاست و می بایست نخبگان فکری و به خصوص حوزویان این تمایزات را در جامعه و بین قشر جوان جامعه مطرح و تبیین کنند تا شاهد حضور افرادی در مجلس باشیم که واجد ویژگیهای یک نماینده به معنای واقعی باشند و برای دین و نظام اسلامی و مردم بتوانند خدمت کنند.
🔹 متأسفانه در برخی از انتخاباتها شاهد این بودیم که بیش از اینکه منطق و برنامه حاکم و محور باشد، شعارها و بهره گیری از احساسات و عواطف مردم با استفاده حداکثری از سلبریتیهایی بود که تخصص چندانی در این موضوعات نداشته و انتخاب مردم را از سمت آگاهانه به سمت یک انتخابات احساسی و عاطفی سوق دادند.
🔹 حال مسئله ای که در اینجا حائز اهمیت است این مسئله است که با توجه به اینکه در هر دوره از انتخابات در نظام جمهوری اسلامی ایران، برخی از کاندیداها در انتخابات های مختلف، با بهره گیری از همین شگرد؛ یعنی شگرد سوار شدن بر موج احساسات و عواطف رأی دهندگان، سعی در جمع آوری رأی بیشتر و در نهایت، موفقیت در انتخابات هستند و به طور خاص، در سالیان اخیر، پدیده ای به نام سلبریتی ها هم به آن اضافه شده است، می بایست وجه مایزی میان انتخابات در دموکراسی های غربی و اسلامی پیدا کرد و جامعه را نسبت به آسیبهای انتخاب احساسی آگاه نمود.
🔹 این نقش را می بایست نخبگان فکری جامعه ایفا کنند که از جمله آنها و به نوعی موثرترین آنها، حوزه های علمیه و روحانیت می باشد که می تواند با تبیین ویژگیهای انتخاب اصلح، و بیان آسیبهای انتخاب احساسی و غیر آگاهانه، به جامعه اسلامی در این راستا خدمت کند و نقش حمایت گری خویش را به عنوان حوزه و روحانیت انقلابی ایفا نماید.
🔸 متن کامل یادداشت
http://mobahesat.ir/22661
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✏ سیدجواد میرخلیلی
🔹 مسئله انتخابات در جمهوری اسلامی ایران به مثابه یکی از ارکان مردم سالاری دینی محسوب می شود. در بین انتخاباتی که نظام اسلامی ایران برگزار شده و می شود، برخی از انتخابات ها از اهمیت بسزایی در تعیین سرنوشت کشور برخوردار هستند؛ چنان که یکی از این انتخاباتهای مهم، انتخابات مجلس شورای اسلامی و تعیین نمایندگانی است که قرار است عرصه تقنین و قانونگذاری را در اختیار خود بگیرند.
🔹 با این توجه، آنچه در اینجا درخور توجه است، حضور حداکثری و به طور خاص، حضور آگاهانه مردم در صحنه انتخابات است؛ به عبارت دیگر، آنچه در این رابطه حائز اهمیت می باشد، انتخاب آگاهانه افرادی ست که در انتخابات شرکت می کنند و افرادی را به عنوان نماینده به مجلس شورای اسلامی می فرستند.
🔹 در این میان، حوزه های علمیه که همواره در تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران نقش مهم و موثری در بیدارسازی مردم در جامعه ایفا کرده اند، می بایست با تبیین ویژگیهای یک نماینده اصلح که در بیانات مقام معظم رهبری هم به کرات آمده است، راه یک انتخاب آگاهانه و حداکثری در جامعه را باز کنند.
🔹 با توجه به اینکه در عرصه انتخابات، همواره چالشها و آسیبهایی وجود دارد؛ از جمله بحثهایی چون انتخاب احساسی و غیر عقلانی، تأثیرپذیری برخی افراد از تبلیغات و ورود افراد ناکارآمد به عرصه تقنین و اجرایی، و تخریب آن عرصه ها، سوء استفاده از رأی توده مردم با شانتاژهای تبلیغاتی و روی کار آمدن مدیران بیکفایت و ...؛ این مسئله می طلبد که حوزه های علمیه و روحانیت به عنوان یکی از پیشگامان فکری و مذهبی جامعه، نقش مؤثرتری ایفا کرده و به انتخاب آگاهانه مردم کمک کنند.
🔹 با توجه به اینکه در نظامهایی که مبتنی بر لیبرالیسم غربی هستند، و در آنجا اولویت با فرد و همچنین مبتنی بر آموزه های فردی و شخصی همچون انسان گرایی و اومانیسم(در برابر خدامحوری که در دین اسلام بر آن تأکید شده است) می باشد که کاندیداها می توانند رأی رأی دهندگان را مهندسی کرده و با استفاده از احساسات و عواطف آنها، در انتخابات پیروز و احتمال موفقیت این دسته از افراد بیشتر است نظام اسلامی دارای تمایز اساسی با این نوع نظامهاست و می بایست نخبگان فکری و به خصوص حوزویان این تمایزات را در جامعه و بین قشر جوان جامعه مطرح و تبیین کنند تا شاهد حضور افرادی در مجلس باشیم که واجد ویژگیهای یک نماینده به معنای واقعی باشند و برای دین و نظام اسلامی و مردم بتوانند خدمت کنند.
🔹 متأسفانه در برخی از انتخاباتها شاهد این بودیم که بیش از اینکه منطق و برنامه حاکم و محور باشد، شعارها و بهره گیری از احساسات و عواطف مردم با استفاده حداکثری از سلبریتیهایی بود که تخصص چندانی در این موضوعات نداشته و انتخاب مردم را از سمت آگاهانه به سمت یک انتخابات احساسی و عاطفی سوق دادند.
🔹 حال مسئله ای که در اینجا حائز اهمیت است این مسئله است که با توجه به اینکه در هر دوره از انتخابات در نظام جمهوری اسلامی ایران، برخی از کاندیداها در انتخابات های مختلف، با بهره گیری از همین شگرد؛ یعنی شگرد سوار شدن بر موج احساسات و عواطف رأی دهندگان، سعی در جمع آوری رأی بیشتر و در نهایت، موفقیت در انتخابات هستند و به طور خاص، در سالیان اخیر، پدیده ای به نام سلبریتی ها هم به آن اضافه شده است، می بایست وجه مایزی میان انتخابات در دموکراسی های غربی و اسلامی پیدا کرد و جامعه را نسبت به آسیبهای انتخاب احساسی آگاه نمود.
🔹 این نقش را می بایست نخبگان فکری جامعه ایفا کنند که از جمله آنها و به نوعی موثرترین آنها، حوزه های علمیه و روحانیت می باشد که می تواند با تبیین ویژگیهای انتخاب اصلح، و بیان آسیبهای انتخاب احساسی و غیر آگاهانه، به جامعه اسلامی در این راستا خدمت کند و نقش حمایت گری خویش را به عنوان حوزه و روحانیت انقلابی ایفا نماید.
🔸 متن کامل یادداشت
http://mobahesat.ir/22661
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
حوزه های علمیه و نقش تأثیرگذار در انتخاب حداکثری و آگاهانه مردم « مباحثات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💥اختصاصی مباحثات
🔹آیا حضور در انتخابات یک «تکلیف شرعی» است؟
🎥حجتالاسلام والمسلمین رضا اسلامی پاسخ میدهد.
🔸متن کامل گفتوگو به زودی در مباحثات
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹آیا حضور در انتخابات یک «تکلیف شرعی» است؟
🎥حجتالاسلام والمسلمین رضا اسلامی پاسخ میدهد.
🔸متن کامل گفتوگو به زودی در مباحثات
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
💥اختصاصی مباحثات 🔹آیا حضور در انتخابات یک «تکلیف شرعی» است؟ 🎥حجتالاسلام والمسلمین رضا اسلامی پاسخ میدهد. 🔸متن کامل گفتوگو به زودی در مباحثات 🔻🔻🔻 @mobahesatmagz
⚡ حجتالاسلام والمسلمین رضا اسلامی:
🔻 انتخابات مصداق امر جامعی است که قران آنرا تکلیف شرعی دانستهاست
پاسخی به دیدگاه حجتالاسلام والمسلمین سروش محلاتی دربارهی تکلیف شرعی بودن انتخابات
🔸 مقدمه:بحث حضور درا نتخابات همیشه با توصیف«تکلیف شرعی» همراه بودهاست و تقریبا این ویژگی برای انتخابات به قدری بدیهی بود که کمتر برای آن استدلال یا برهانی بیان شدهاست. اخیرا استاد محترم جناب آقای سروش محلاتی در یادداشتی این توصیف را مورد تشکیک قرار دادهاند. مباحثات کوشیدهاست دیدگاه استاد رضا اسلامی را در این زمینه جویا شود.
🔹 بنده معتقد هستم که ما جدای از نیازی که در فضای سیاسی برای بحث از جایگاه انتخابات داریم، به مبانی دینی آن، به اندازه کافی نپرداختهایم. واقعا جای بحث دارد. این هم اشتباه است که سعی کنیم، در یک مقطعی که قرار میگیریم، یک دفعه شبهات زیاد میشود و برمیگردیم و میبینیم که پرونده بحث آنچنان که باید و شاید، قوی نبوده است.چند سال پیش من محوری در مورد فقه و انتخابات برای دانشگاه ادیان و مذاهب قم پیشنهاد دادم، یعنی هر مایهای در فقه میتوان پیدا کرد که مربوط به انتخابات است. هر ظرفیتی در بحث انتخابات است که ریشه در فقه ما دارد، اینها باید شناسایی شود.ریشه حضور مردم در انتخابات و ترغیبی که ما به مردم میکنیم، چه در قالب اینکه لازم است، واجب است، ضروری است، یکی از فاکتورهای پشتیبانی از انقلاب اسلامی میباشد.
🔹 به نظرم میآید که بهترین نقطهای که میتوانیم روی آن تکیه کنیم، بحث «بیعت و نصیحت» است. یعنی دو نقطه اساسی داریم، اول اینکه، مفهومی به نام بیعت در منابع دینی داریم که برای مردم جایگاهی تعریف میکند. دوم، نصیحت، «النصیحه لائمه المسلمین»، «النصیحه للامام». این هم برای خود باب واسعهای است. البته پیرامون بیعت در فقه سیاسی، بحث شده است. در مورد نصیحت هم کار شده است. ما هم زمانی پیشنهاد دادیم که در سطح رساله دکتری یا سطح 4 روی آن کار شود. اگر از این دو جایگاه حرکت کنیم، جایگاه مردم را برای حضور در انتخابات میتوانیم کشف کنیم.
🔹 در برخی از آیات هم به این موضوع اشاره شده است، مثلا در آیه 62 سوره نور آمده است که «انما المومنون الذین آمنو بالله و رسوله و اذا کانو معه علی امر جامع لم یذهبو حتی یستأذنوه»، یعنی اگر امر جامعی پیش بیاید، صحنهای که حضور عمومی میطلبد، مانند انتخابات. اگر صحنهای، صحنه محک امت است و نه محک امام. صحنههایی وجود دارد که دشمن میخواهد که مردم را محک بزند. میخواهد که وفا و نصیحت را در مردم محک بزند. امام در جایگاه خودش است. ولی دشمن میگوید که مردم با او همراهی نمیکنند، مردم با او موافق نیستند، مردم تسلیم او نیستند. صحنههایی پیش میآید که مردم باید آزمایش دهند. یعنی به تعبیر قرآن، امر جامع است
🔹 در فروعات بحث مردمسالاری، میبینیم که عملا هم همینگونه است. به تعبیر قرآن، «لیقوم الناس بالقسط»، اگر بخواهد که تحقق پیدا کند، یعنی بار عدالت اجتماعی بر شانههای مردم است، اینکه امام به تنهایی خودش باشد، نمیتواند همه اهداف حکومت را محقق کند. مردم باید با او همراهی کنند. اگر مردم بخواهند که همراهی کنند، باید حضورشان را در صحنه اثبات کنند.
🔹 ممکن است برخی بگویند خرج کردن این عنوان وظیفه شرعی برای انتخابات، کار را سخت میکند و عوارض منفی دارد. یک عدهای هستند که شرکت نمیکنند، بعد احکام الهی، موهون میشوند، که چطور شده است که اینها از کنار یک وظیفه شرعی رد شدهاند. ما میتوانیم آن را به این نقض کنیم که شما چطور تکلیف شرعی را برای روزه خرج میکنید، این همه خطبای ما بالای منبر میگویند که ایهاالناس غیبت نکنید، به هم ظلم نکنید، دروغ از گناهان کبیره است. در صورتی که برخی از گناهان در بین مردم شیوع دارد.
مشاهده متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/22665
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔻 انتخابات مصداق امر جامعی است که قران آنرا تکلیف شرعی دانستهاست
پاسخی به دیدگاه حجتالاسلام والمسلمین سروش محلاتی دربارهی تکلیف شرعی بودن انتخابات
🔸 مقدمه:بحث حضور درا نتخابات همیشه با توصیف«تکلیف شرعی» همراه بودهاست و تقریبا این ویژگی برای انتخابات به قدری بدیهی بود که کمتر برای آن استدلال یا برهانی بیان شدهاست. اخیرا استاد محترم جناب آقای سروش محلاتی در یادداشتی این توصیف را مورد تشکیک قرار دادهاند. مباحثات کوشیدهاست دیدگاه استاد رضا اسلامی را در این زمینه جویا شود.
🔹 بنده معتقد هستم که ما جدای از نیازی که در فضای سیاسی برای بحث از جایگاه انتخابات داریم، به مبانی دینی آن، به اندازه کافی نپرداختهایم. واقعا جای بحث دارد. این هم اشتباه است که سعی کنیم، در یک مقطعی که قرار میگیریم، یک دفعه شبهات زیاد میشود و برمیگردیم و میبینیم که پرونده بحث آنچنان که باید و شاید، قوی نبوده است.چند سال پیش من محوری در مورد فقه و انتخابات برای دانشگاه ادیان و مذاهب قم پیشنهاد دادم، یعنی هر مایهای در فقه میتوان پیدا کرد که مربوط به انتخابات است. هر ظرفیتی در بحث انتخابات است که ریشه در فقه ما دارد، اینها باید شناسایی شود.ریشه حضور مردم در انتخابات و ترغیبی که ما به مردم میکنیم، چه در قالب اینکه لازم است، واجب است، ضروری است، یکی از فاکتورهای پشتیبانی از انقلاب اسلامی میباشد.
🔹 به نظرم میآید که بهترین نقطهای که میتوانیم روی آن تکیه کنیم، بحث «بیعت و نصیحت» است. یعنی دو نقطه اساسی داریم، اول اینکه، مفهومی به نام بیعت در منابع دینی داریم که برای مردم جایگاهی تعریف میکند. دوم، نصیحت، «النصیحه لائمه المسلمین»، «النصیحه للامام». این هم برای خود باب واسعهای است. البته پیرامون بیعت در فقه سیاسی، بحث شده است. در مورد نصیحت هم کار شده است. ما هم زمانی پیشنهاد دادیم که در سطح رساله دکتری یا سطح 4 روی آن کار شود. اگر از این دو جایگاه حرکت کنیم، جایگاه مردم را برای حضور در انتخابات میتوانیم کشف کنیم.
🔹 در برخی از آیات هم به این موضوع اشاره شده است، مثلا در آیه 62 سوره نور آمده است که «انما المومنون الذین آمنو بالله و رسوله و اذا کانو معه علی امر جامع لم یذهبو حتی یستأذنوه»، یعنی اگر امر جامعی پیش بیاید، صحنهای که حضور عمومی میطلبد، مانند انتخابات. اگر صحنهای، صحنه محک امت است و نه محک امام. صحنههایی وجود دارد که دشمن میخواهد که مردم را محک بزند. میخواهد که وفا و نصیحت را در مردم محک بزند. امام در جایگاه خودش است. ولی دشمن میگوید که مردم با او همراهی نمیکنند، مردم با او موافق نیستند، مردم تسلیم او نیستند. صحنههایی پیش میآید که مردم باید آزمایش دهند. یعنی به تعبیر قرآن، امر جامع است
🔹 در فروعات بحث مردمسالاری، میبینیم که عملا هم همینگونه است. به تعبیر قرآن، «لیقوم الناس بالقسط»، اگر بخواهد که تحقق پیدا کند، یعنی بار عدالت اجتماعی بر شانههای مردم است، اینکه امام به تنهایی خودش باشد، نمیتواند همه اهداف حکومت را محقق کند. مردم باید با او همراهی کنند. اگر مردم بخواهند که همراهی کنند، باید حضورشان را در صحنه اثبات کنند.
🔹 ممکن است برخی بگویند خرج کردن این عنوان وظیفه شرعی برای انتخابات، کار را سخت میکند و عوارض منفی دارد. یک عدهای هستند که شرکت نمیکنند، بعد احکام الهی، موهون میشوند، که چطور شده است که اینها از کنار یک وظیفه شرعی رد شدهاند. ما میتوانیم آن را به این نقض کنیم که شما چطور تکلیف شرعی را برای روزه خرج میکنید، این همه خطبای ما بالای منبر میگویند که ایهاالناس غیبت نکنید، به هم ظلم نکنید، دروغ از گناهان کبیره است. در صورتی که برخی از گناهان در بین مردم شیوع دارد.
مشاهده متن کامل گفتوگو:
http://mobahesat.ir/22665
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
انتخابات مصداق امر جامعی است که قران آنرا تکلیف شرعی دانستهاست « مباحثات
⚡️اختصاصی مباحثات/
🔹به زودی نظرات جدید و صریح مراجع عظام تقلید درباره «لزوم تبعیت متولیان اماکن و مراسمهای مذهبی» از مسئولان و کارشناسان امور بهداشتی اعلام خواهد شد.
🔹اگرچه پیش از این مراجع تقلید توصیههای کلی درباره ضرورت رعایت امور بهداشتی و پیشگیری از ابتلاء به ویروس کرونا را اعلام کردهبودند، اما نظرات جدید صراحتا تکلیف بسیاری از متولیان امور مذهبی را روشن خواهد کرد.
گفتنی است در روزهای اخیر برخی از رسانههای مغرض تلاش کرده بودند امور مذهبی و دینی در اماکن مقدسه را نمادی از تقابل سنت و باورهای دینی با امور بهداشتی و مصالح اجتماعی نشان دهند.
🔻🔻🔻
@mobahesatmgz
🔹به زودی نظرات جدید و صریح مراجع عظام تقلید درباره «لزوم تبعیت متولیان اماکن و مراسمهای مذهبی» از مسئولان و کارشناسان امور بهداشتی اعلام خواهد شد.
🔹اگرچه پیش از این مراجع تقلید توصیههای کلی درباره ضرورت رعایت امور بهداشتی و پیشگیری از ابتلاء به ویروس کرونا را اعلام کردهبودند، اما نظرات جدید صراحتا تکلیف بسیاری از متولیان امور مذهبی را روشن خواهد کرد.
گفتنی است در روزهای اخیر برخی از رسانههای مغرض تلاش کرده بودند امور مذهبی و دینی در اماکن مقدسه را نمادی از تقابل سنت و باورهای دینی با امور بهداشتی و مصالح اجتماعی نشان دهند.
🔻🔻🔻
@mobahesatmgz