💥مناسک جمعی دینی و کرونا!
🖋حسین کاظمی
(طلبه سطح سه حوزه)
🔹سوالی که هماکنون در رسانهها طیف مذهبی مطرح است این است که چرا باید مناسک و مراسمات عمومی مذهبی و هیئت ها و اجتماعات دینی بخاطر بیماری کرونا تعطیل شود؟
🔹در پاسخ میتوان گفت:
اولاً: از نظر فقهی وقتی «تزاحم» بین دو عمل بوجود می آید و نمیتوان هردو عمل را باهم انجام داد، باید یکی از آنها را امتثال کرد. یعنی باید یک مرجحی پیدا کرد و یکی را بر دیگری ترجیح داد و به آن عمل کرد و دیگری را ترک کرد. یکی از مرجح ها وجوب و حرمت در برابر استحباب و کراهت می باشد. حتماً به این مسئله اذعان داریم که زیارت و نماز جماعت و هیئت و عزاداری مستحب هستند، ولی جلوگیری از شیوع بیماری بر اساس قاعده «لاضرر» و «وجوب حفظ جان» و «حرمت تضییع حق دیگران»، واجب می باشد. قاعده لاضرر به ما میگوید ما حق نداریم هیچ عملی را که به ضرر خودمان و یا منجر به ضرر رساندن به دیگران میشود را انجام دهیم و ممنوعیت شرعی وجود دارد. از طرفی تشخیص اینگونه ضررها را فقها عادتا به متخصصین هر مساله (که در این مساله پزشکان هستند) واگذار میکنند.
🔹ثانیا: در روایات ما به این مساله تاکید شده که اگر جایی بیماری واگیرداری مثل وبا و طاعون بود، از آنجا حذر کنید. در این زمینه بابی در کتاب «وسائل الشیعه» داریم به عنوان «بَابُ جَوَازِ الْفِرَارِ مِنْ مَکَانِ الْوَبَاءِ وَ الطَّاعُونِ إِلَّا مَعَ وُجُوبِ الْإِقَامَةِ فِیهِ کَالْمُجَاهِدِ وَ الْمُرَابِط» (باب مجاز بودن فرار از جاهایی که وبا و طاعون است، مگر اینکه ماندن واجب باشد، مثلا برای رزمندگان و مرزداران)
این باب که در جلد دوم کتاب وسائل قرار دارد دارای ۵ حدیث میباشد که مضامین نزدیکی دارند.
🔹حدیث سوم که درباره طاعون از امام کاظم(ع) سوال شده اینگونه است: «سَأَلَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الطَّاعُونِ يَقَعُ فِي بَلْدَةٍ وَ أَنَا فِيهَا أَتَحَوَّلُ عَنْهَا قَالَ نَعَمْ قَالَ فَفِي الْقَرْيَةِ وَ أَنَا فِيهَا أَتَحَوَّلُ عَنْهَا قَالَ نَعَمْ قَالَ فَفِي الدَّارِ وَ أَنَا فِيهَا أَتَحَوَّلُ عَنْهَا قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَإِنَّا نَتَحَدَّثُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ الْفِرَارُ مِنَ الطَّاعُونِ كَالْفِرَارِ مِنَ الزَّحْفِ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص إِنَّمَا قَالَ هَذَا فِي قَوْمٍ كَانُوا يَكُونُونَ فِي الثُّغُورِ فِي نَحْوِ الْعَدُوِّ فَيَقَعُ الطَّاعُونُ فَيُخَلُّونَ أَمَاكِنَهُمْ يَفِرُّونَ مِنْهَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ذَلِكَ فِيهِمْ».(وسایل الشیعه، ج۲، ص۴۳۰)
از امام کاظم(ع) پرسید: اگر طاعون در شهری آمد و من آنجا بودم، باید از آنجا خارج شوم؟ فرمودند: بله. پرسید اگر در روستایی بود چه؟ فرمودند: بله. پرسید اگر در خانه بود چه؟ فرمودند: بله خارج شوید. گفتم؛ ما از رسول خدا(ص) اینگونه حدیث میکنیم که فرمودند: فرار کردن از طاعون مانند فرار کردن از جهاد است! امام فرمودند: پیامبر خدا(ص) این را برای کسانی فرمودند که در نقاط حساس و مرزهای مبارزه با دشمن بودند، و وقتی آنجا طاعون آمد سربازان از ترس فرار کرده و جبهه را خالی کردند...
🔹همین پرسش و پاسخ از امام صادق(ع) درباره بیماری وبا، در حدیث اول این باب وجود دارد.
بنابراین این مساله بدیهی است که انسان نباید خودش را در معرض بیماری قرار دهد و ائمه(ع) که همیشه از طریق منطقی و طبیعی با اینگونه مسائل برخورد میکردند اینگونه تصریح میکنند.
اگر ما روایت هم در این زمینه نداشتیم، عقل حکم میکرد که از شیوع بیماری و قرار گرفتن در معرض آن خودداری کنیم.
امید است این ظاهرگرایی و برخورد احساساتی و دور از منطق که دامنگیر عده ای از متدینین ما شده اصلاح و این بیماری هم هرچه زودتر با رعایت نکات بهداشتی و توکل به خداوند متعال و توسل به اهلبیت علیهم السلام، ریشه کن شود.
http://mobahesat.ir/22677
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🖋حسین کاظمی
(طلبه سطح سه حوزه)
🔹سوالی که هماکنون در رسانهها طیف مذهبی مطرح است این است که چرا باید مناسک و مراسمات عمومی مذهبی و هیئت ها و اجتماعات دینی بخاطر بیماری کرونا تعطیل شود؟
🔹در پاسخ میتوان گفت:
اولاً: از نظر فقهی وقتی «تزاحم» بین دو عمل بوجود می آید و نمیتوان هردو عمل را باهم انجام داد، باید یکی از آنها را امتثال کرد. یعنی باید یک مرجحی پیدا کرد و یکی را بر دیگری ترجیح داد و به آن عمل کرد و دیگری را ترک کرد. یکی از مرجح ها وجوب و حرمت در برابر استحباب و کراهت می باشد. حتماً به این مسئله اذعان داریم که زیارت و نماز جماعت و هیئت و عزاداری مستحب هستند، ولی جلوگیری از شیوع بیماری بر اساس قاعده «لاضرر» و «وجوب حفظ جان» و «حرمت تضییع حق دیگران»، واجب می باشد. قاعده لاضرر به ما میگوید ما حق نداریم هیچ عملی را که به ضرر خودمان و یا منجر به ضرر رساندن به دیگران میشود را انجام دهیم و ممنوعیت شرعی وجود دارد. از طرفی تشخیص اینگونه ضررها را فقها عادتا به متخصصین هر مساله (که در این مساله پزشکان هستند) واگذار میکنند.
🔹ثانیا: در روایات ما به این مساله تاکید شده که اگر جایی بیماری واگیرداری مثل وبا و طاعون بود، از آنجا حذر کنید. در این زمینه بابی در کتاب «وسائل الشیعه» داریم به عنوان «بَابُ جَوَازِ الْفِرَارِ مِنْ مَکَانِ الْوَبَاءِ وَ الطَّاعُونِ إِلَّا مَعَ وُجُوبِ الْإِقَامَةِ فِیهِ کَالْمُجَاهِدِ وَ الْمُرَابِط» (باب مجاز بودن فرار از جاهایی که وبا و طاعون است، مگر اینکه ماندن واجب باشد، مثلا برای رزمندگان و مرزداران)
این باب که در جلد دوم کتاب وسائل قرار دارد دارای ۵ حدیث میباشد که مضامین نزدیکی دارند.
🔹حدیث سوم که درباره طاعون از امام کاظم(ع) سوال شده اینگونه است: «سَأَلَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا أَبَا الْحَسَنِ ع عَنِ الطَّاعُونِ يَقَعُ فِي بَلْدَةٍ وَ أَنَا فِيهَا أَتَحَوَّلُ عَنْهَا قَالَ نَعَمْ قَالَ فَفِي الْقَرْيَةِ وَ أَنَا فِيهَا أَتَحَوَّلُ عَنْهَا قَالَ نَعَمْ قَالَ فَفِي الدَّارِ وَ أَنَا فِيهَا أَتَحَوَّلُ عَنْهَا قَالَ نَعَمْ قُلْتُ فَإِنَّا نَتَحَدَّثُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ الْفِرَارُ مِنَ الطَّاعُونِ كَالْفِرَارِ مِنَ الزَّحْفِ قَالَ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص إِنَّمَا قَالَ هَذَا فِي قَوْمٍ كَانُوا يَكُونُونَ فِي الثُّغُورِ فِي نَحْوِ الْعَدُوِّ فَيَقَعُ الطَّاعُونُ فَيُخَلُّونَ أَمَاكِنَهُمْ يَفِرُّونَ مِنْهَا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ذَلِكَ فِيهِمْ».(وسایل الشیعه، ج۲، ص۴۳۰)
از امام کاظم(ع) پرسید: اگر طاعون در شهری آمد و من آنجا بودم، باید از آنجا خارج شوم؟ فرمودند: بله. پرسید اگر در روستایی بود چه؟ فرمودند: بله. پرسید اگر در خانه بود چه؟ فرمودند: بله خارج شوید. گفتم؛ ما از رسول خدا(ص) اینگونه حدیث میکنیم که فرمودند: فرار کردن از طاعون مانند فرار کردن از جهاد است! امام فرمودند: پیامبر خدا(ص) این را برای کسانی فرمودند که در نقاط حساس و مرزهای مبارزه با دشمن بودند، و وقتی آنجا طاعون آمد سربازان از ترس فرار کرده و جبهه را خالی کردند...
🔹همین پرسش و پاسخ از امام صادق(ع) درباره بیماری وبا، در حدیث اول این باب وجود دارد.
بنابراین این مساله بدیهی است که انسان نباید خودش را در معرض بیماری قرار دهد و ائمه(ع) که همیشه از طریق منطقی و طبیعی با اینگونه مسائل برخورد میکردند اینگونه تصریح میکنند.
اگر ما روایت هم در این زمینه نداشتیم، عقل حکم میکرد که از شیوع بیماری و قرار گرفتن در معرض آن خودداری کنیم.
امید است این ظاهرگرایی و برخورد احساساتی و دور از منطق که دامنگیر عده ای از متدینین ما شده اصلاح و این بیماری هم هرچه زودتر با رعایت نکات بهداشتی و توکل به خداوند متعال و توسل به اهلبیت علیهم السلام، ریشه کن شود.
http://mobahesat.ir/22677
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
مناسک جمعی دینی و کرونا!+نظرات و نقدهای واره « مباحثات
مباحثات
💥مناسک جمعی دینی و کرونا! 🖋حسین کاظمی (طلبه سطح سه حوزه) 🔹سوالی که هماکنون در رسانهها طیف مذهبی مطرح است این است که چرا باید مناسک و مراسمات عمومی مذهبی و هیئت ها و اجتماعات دینی بخاطر بیماری کرونا تعطیل شود؟ 🔹در پاسخ میتوان گفت: اولاً: از نظر فقهی وقتی…
💥پاسخ وارده:
✒️ناصر نجفی(حوزه علمیه قم)
بسمه تعالی
♦️ معمولا بزرگان حوزوی در شرایط خاصی که حادث شده و نیاز به یک موضعگیری احساس میشود، منفعلانه عمل میکنند. از مسأله چندهمسری گرفته تا ویروس کرونا؛
🔸 به برادری که ترجیح حفظ جان، بر اموری مانند زیارت یا جماعت را بیان میکند و روایات فرار از منطقه گرفتار طاعون را شاهد میآورد، عرض میکنم اولا ضرر تا به شرایطی نرسد( مانند میزان تاثیرگذاری، سرعت تاثیرگذاری، دامنه شمول آن و ...) نمیتوان حکم به حرمت آن داد.
👈 حال در کشور هشتاد میلیونی که بنابه گزارشات رسمی میزان فوت شدهها به بیست نفر نمیرسد چگونه حکم به عدم جواز حضور در محل اجتماعات میدهید؟
👈 یا در شهر قم که تعداد فوتیها به ده تن نمیرسد چطور حکم به تعطیلی نمازهای جماعت و تحذیر مردم از عدم حضور در حرم مطهر را میدهید؟
اگر چنین است چرا فروشگاههای زنجیرهای معروف همچنان به کار خود ادامه میدهند؟ و اگر احتمال ابتلا عقلایی و زیاد است چرا ادارات تعطیل نمیشوند چراکه پای حفظ جان در میان است؟
بله اگر شیوع چنان باشد که در هر کوچه و محلهای عزایی برای یک جانداده گرفته میشود، حفظ جان واجب است و چه بسا از شهر هم باید گریخت.
✅ اما نکته بسیار مهمتر این است که همه این بحثهای به ظاهر علمی، اصل ماجرا نیست. آنچه اصل است انفعال حوزویها در برابر فشارهای جامعه است.
از ترس اینکه مبادا جو جامعه حوزه را متهم به تحجر بکند! خود پیشدستی کرده و محکمتر از خود وزارت بهداشت، از پایبندی اسلام به اصول بهداشتی و نظر متخصصان( پزشکان) میگوید. تا جایی که هنوز وزارت بهداشت اعلام نکرده، از تعطیلی مساجد و حرم مینویسد!
یعنی انفعال در برابر جو غالب، رنگ مساله علمی به خود گرفته و به خورد مخاطب داده میشود، بدون اینکه پشتوانه دقیق داشته باشد.
🔹(انتشار پاسخهای وارده لزوما دیدگاه مباحثات نبوده و با هدف نشر نظرات گوناگون منتشر میشود)
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✒️ناصر نجفی(حوزه علمیه قم)
بسمه تعالی
♦️ معمولا بزرگان حوزوی در شرایط خاصی که حادث شده و نیاز به یک موضعگیری احساس میشود، منفعلانه عمل میکنند. از مسأله چندهمسری گرفته تا ویروس کرونا؛
🔸 به برادری که ترجیح حفظ جان، بر اموری مانند زیارت یا جماعت را بیان میکند و روایات فرار از منطقه گرفتار طاعون را شاهد میآورد، عرض میکنم اولا ضرر تا به شرایطی نرسد( مانند میزان تاثیرگذاری، سرعت تاثیرگذاری، دامنه شمول آن و ...) نمیتوان حکم به حرمت آن داد.
👈 حال در کشور هشتاد میلیونی که بنابه گزارشات رسمی میزان فوت شدهها به بیست نفر نمیرسد چگونه حکم به عدم جواز حضور در محل اجتماعات میدهید؟
👈 یا در شهر قم که تعداد فوتیها به ده تن نمیرسد چطور حکم به تعطیلی نمازهای جماعت و تحذیر مردم از عدم حضور در حرم مطهر را میدهید؟
اگر چنین است چرا فروشگاههای زنجیرهای معروف همچنان به کار خود ادامه میدهند؟ و اگر احتمال ابتلا عقلایی و زیاد است چرا ادارات تعطیل نمیشوند چراکه پای حفظ جان در میان است؟
بله اگر شیوع چنان باشد که در هر کوچه و محلهای عزایی برای یک جانداده گرفته میشود، حفظ جان واجب است و چه بسا از شهر هم باید گریخت.
✅ اما نکته بسیار مهمتر این است که همه این بحثهای به ظاهر علمی، اصل ماجرا نیست. آنچه اصل است انفعال حوزویها در برابر فشارهای جامعه است.
از ترس اینکه مبادا جو جامعه حوزه را متهم به تحجر بکند! خود پیشدستی کرده و محکمتر از خود وزارت بهداشت، از پایبندی اسلام به اصول بهداشتی و نظر متخصصان( پزشکان) میگوید. تا جایی که هنوز وزارت بهداشت اعلام نکرده، از تعطیلی مساجد و حرم مینویسد!
یعنی انفعال در برابر جو غالب، رنگ مساله علمی به خود گرفته و به خورد مخاطب داده میشود، بدون اینکه پشتوانه دقیق داشته باشد.
🔹(انتشار پاسخهای وارده لزوما دیدگاه مباحثات نبوده و با هدف نشر نظرات گوناگون منتشر میشود)
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
💥پاسخ وارده: ✒️ناصر نجفی(حوزه علمیه قم) بسمه تعالی ♦️ معمولا بزرگان حوزوی در شرایط خاصی که حادث شده و نیاز به یک موضعگیری احساس میشود، منفعلانه عمل میکنند. از مسأله چندهمسری گرفته تا ویروس کرونا؛ 🔸 به برادری که ترجیح حفظ جان، بر اموری مانند زیارت یا…
پاسخ به آقای نجفی
(مجتبی موسوی/دانشجوی حقوق)
1- امور مذهبی که جو جامعه خواستار تعطیلی آنهاست، امور مستحبی است و کسی تقاضای تعطیلی امر شرعی واجب را نداشته است که اگر هم داشت به دلیل خطر عقلایی جای تردید نبود.
2- وقتی متخصص و کارشناس مسلمان مورد اعتماد می گوید که تجمعات غیر ضرور سبب انتقال این اپیدمی می شود این نظر تخصصی می تواند ملاک فتوای صریح قرار گیرد نه فقط توصیه از طرف مراجع معظم
3-ملاک، مرگ و میر مسلمانان نیست که شما مرگ افراد را دلیل بر صحت شیوع میدانید و میگویید از 80 میلیون 10 نفر بلکه ابتلا به این ویروس است که شرق و غرب ایران را در بر گرفته
4- عقل مقدم بر شرع در امور اینچنینی است و زمانی که خوف عقلایی وجود دارد احکام شرعی مستحبی که هیچ، واجب هم می تواند تعطیل شود
5- عموم مسلمین متشرع، شرع را حامی خود در بلایا می دانند و زمانی که جو غالب تشخیصش بر مبنای عقل متعارف رعایت اصول و دستورهای بهداشتی است (خاصه در عدم تجمع) اصرار غیر ضرور بر اجتماعات مستحبی می تواند سبب وهن شرع و تقابل عرف با فقه شود.
6- دفاع احساسی از تجمعات مذهبی و اصرار بر مواضع اشتباه باعث بدبینی مردم به فقه و شرع و دین و احکام می شود.
🔹(انتشار پاسخهای وارده لزوما دیدگاه مباحثات نبوده و با هدف نشر نظرات گوناگون منتشر میشود)
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
(مجتبی موسوی/دانشجوی حقوق)
1- امور مذهبی که جو جامعه خواستار تعطیلی آنهاست، امور مستحبی است و کسی تقاضای تعطیلی امر شرعی واجب را نداشته است که اگر هم داشت به دلیل خطر عقلایی جای تردید نبود.
2- وقتی متخصص و کارشناس مسلمان مورد اعتماد می گوید که تجمعات غیر ضرور سبب انتقال این اپیدمی می شود این نظر تخصصی می تواند ملاک فتوای صریح قرار گیرد نه فقط توصیه از طرف مراجع معظم
3-ملاک، مرگ و میر مسلمانان نیست که شما مرگ افراد را دلیل بر صحت شیوع میدانید و میگویید از 80 میلیون 10 نفر بلکه ابتلا به این ویروس است که شرق و غرب ایران را در بر گرفته
4- عقل مقدم بر شرع در امور اینچنینی است و زمانی که خوف عقلایی وجود دارد احکام شرعی مستحبی که هیچ، واجب هم می تواند تعطیل شود
5- عموم مسلمین متشرع، شرع را حامی خود در بلایا می دانند و زمانی که جو غالب تشخیصش بر مبنای عقل متعارف رعایت اصول و دستورهای بهداشتی است (خاصه در عدم تجمع) اصرار غیر ضرور بر اجتماعات مستحبی می تواند سبب وهن شرع و تقابل عرف با فقه شود.
6- دفاع احساسی از تجمعات مذهبی و اصرار بر مواضع اشتباه باعث بدبینی مردم به فقه و شرع و دین و احکام می شود.
🔹(انتشار پاسخهای وارده لزوما دیدگاه مباحثات نبوده و با هدف نشر نظرات گوناگون منتشر میشود)
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹اگرچه مدتهاست استفاده از آگهیهای زرد برای جذب مخاطب دامنگیر کانالهای حوزوی و طلبگی شدهاست اما کاسبی از بحران اخیر و دامن زدن بر جو ناامنی در جامعه خطی است که تنها توسط رسانههای معاند مشاهده شده و تقلید از این خط توسط کانالهای حوزوی و طلبگی جای تعجب دارد.
ضروری است نهادهای امنیتی و نظارتی این موضوع را به صورت جدی پیگیری کنند.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
ضروری است نهادهای امنیتی و نظارتی این موضوع را به صورت جدی پیگیری کنند.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
اختصاصی مباحثات/
در بیان مواجهه مرجعیت و روحانیت با پزشکان
⚡ طبیبان روح و طبیبان جسم
🔸 بیماری فراگیری به جان مردم افتاده. مرکزش در قم است و روحانیت و متدینان را هم به چالش کشانده است. در این میان اما عدهی معدودی از متدینین رعایت نکات بهداشتی را چندان مورد توجه قرار نمی-دهند و توصیه¬ها را جدی نمی¬گیرند. گاه در مواجهه با دیگران، با رد اصول پزشکی و بهداشتی توکل کردن بر خدا را برگ برنده¬ی خود می¬دانند. شاید از همین رو بود که حضرات مراجع، صریحاً اعلام کردند که عمل به دستورات پزشکان بر ما حجت است و می¬باید به آن ملتزم بود.
🔹 مرحوم آقا بزرگ تهرانی هم از همین جمله بود. او از محققان برجسته و مؤلّف کتاب الذّریعه بود که دایره المعارفی شیعی است. وی در سن ۶۵ سالگی به علت سرماخوردگیِ شدید به پزشکی در نجف اشرف مراجعه کرد. پزشک مذکور گفت که ظواهری از بیماری سل در شما دیده می¬شود؛ اما باید در وهله اول بهتدریج سیگار را ترک کنید. حاج آقا بزرگ گفت من تا حالا در استعمال سیگار مرتکب اشتباه شده¬ام و بعد از این نمی¬خواهم به تدریج این اشتباهِ بزرگ را تکرار کنم؛ به شما قول می¬دهم از همین لحظه سیگار را ترک کنم. وی از همان لحظه سیگار را ترک کرد. سخن پزشک چنین برایش حجت بود.
🔹 در این میان، رفتارهای امام خمینی در مواجهه با پزشکان زبانزد بود. برخی این تصور را داشتند که مبادا آیتﷲ خمینی امر و نهی اطباء را بر خود حجت نداند و به آن تن ندهد. پرستاران امام اما بعدها در خاطرات خود گفتند که امام یکی از مطیع ترین بیماران بود و سخن پزشک را عمل می¬کرد. دکتر قوام نصیری در بیان خاطره¬ای می¬گوید: «در یک موردی پزشکی آورده بودیم که در رشته خودش بسیار حاذق بود ولی کراوات می¬زد، این شده بود جای بحث، به طوری که دکتر فاضل کنار شلوار بنده را گرفته بود و می¬کشید و می¬گفت فلانی را نمی¬توان با این ظاهر فرستاد معاینه امام. در نهایت آن متخصص با همان کراوات بر بالین امام حاضر شد و حتی در حین معاینه پایین کراواتش نیز به صورت و بینی امام می¬خورد ولی در مجموع معاینه و ویزیت انجام شد و امام نیز با خونسردی و بسیار راحت با این مسأله کنار آمد زیرا ایشان به واقع خود را بیمار و تحت اختیار پزشکانش قرار داده بود.
🔹 شریفی صابر یکی دیگر از پرستاران نیز بر این روحیه¬ی امام تأکید کرده و گفته است که امام بسیار مقید بودند که دستورات پزشکان را به دقت اجرا کنند. همانطور که امام مجتهد بودند و بر مقلدان واجب بود که از دستورات ایشان در امور دینی تبعیت کنند امام نیز خود را مقید می¬دانستند از دستورات پزشکان مانند یک مقلد تبعیت کنند. وی در مثالی عنوان می¬کند که وقتی به امام می¬گفتیم این دارو را باید رأس ساعت مشخصی بخورید امام دارو را دقیقا رأس ساعت و بدون لحظه¬ای جابه جایی مصرف می¬کردند.
🔹 همینگونه رفتارها را از آقا مجتبی تهرانی هم نقل کرده¬اند. دکتر مینو محرز که پزشک ایشان بوده می¬گوید که «هر چه می¬گفتیم قبول می¬کرد. من خیلی لذت می¬بردم از این که یک مریضی با وجود درد شدید، با منطق، با بیماری خود روبرو شود و تمام دردها را تحمل کند و قبول کند. ما اگر می¬خواستیم درمانی برای او بگذاریم یا اقدام خاصی کنیم، با ایشان که در میان می¬گذاشتیم، می¬گفت نظرتان چیست؟ آیا لازم است یا خیر؟ بعد که ما نظرمان را می¬گفتیم، او قبول می¬کرد. هم خودش و هم اطرافیان بسیار راحت می-گذاشتند که آدم برای مریض کاری انجام دهد. خیلی از اوقات اطرافیان بیمار و خود بیمار این قدر هیجان به خرج می¬دهند یا یک سری دخالت¬هایی می¬کنند، که باعث می¬شود کار ما را سنگین کند. اما ایشان خیر. هم خودش و هم اطرافیان بسیار آدم¬های منطقی بودند و خودش بسیار آدم قدردانی بود یعنی واقعاً ایشان به عنوان یک بیمار روی من تأثیر گذاشته بود»
متن کامل گزارش:
http://mobahesat.ir/22680
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
در بیان مواجهه مرجعیت و روحانیت با پزشکان
⚡ طبیبان روح و طبیبان جسم
🔸 بیماری فراگیری به جان مردم افتاده. مرکزش در قم است و روحانیت و متدینان را هم به چالش کشانده است. در این میان اما عدهی معدودی از متدینین رعایت نکات بهداشتی را چندان مورد توجه قرار نمی-دهند و توصیه¬ها را جدی نمی¬گیرند. گاه در مواجهه با دیگران، با رد اصول پزشکی و بهداشتی توکل کردن بر خدا را برگ برنده¬ی خود می¬دانند. شاید از همین رو بود که حضرات مراجع، صریحاً اعلام کردند که عمل به دستورات پزشکان بر ما حجت است و می¬باید به آن ملتزم بود.
🔹 مرحوم آقا بزرگ تهرانی هم از همین جمله بود. او از محققان برجسته و مؤلّف کتاب الذّریعه بود که دایره المعارفی شیعی است. وی در سن ۶۵ سالگی به علت سرماخوردگیِ شدید به پزشکی در نجف اشرف مراجعه کرد. پزشک مذکور گفت که ظواهری از بیماری سل در شما دیده می¬شود؛ اما باید در وهله اول بهتدریج سیگار را ترک کنید. حاج آقا بزرگ گفت من تا حالا در استعمال سیگار مرتکب اشتباه شده¬ام و بعد از این نمی¬خواهم به تدریج این اشتباهِ بزرگ را تکرار کنم؛ به شما قول می¬دهم از همین لحظه سیگار را ترک کنم. وی از همان لحظه سیگار را ترک کرد. سخن پزشک چنین برایش حجت بود.
🔹 در این میان، رفتارهای امام خمینی در مواجهه با پزشکان زبانزد بود. برخی این تصور را داشتند که مبادا آیتﷲ خمینی امر و نهی اطباء را بر خود حجت نداند و به آن تن ندهد. پرستاران امام اما بعدها در خاطرات خود گفتند که امام یکی از مطیع ترین بیماران بود و سخن پزشک را عمل می¬کرد. دکتر قوام نصیری در بیان خاطره¬ای می¬گوید: «در یک موردی پزشکی آورده بودیم که در رشته خودش بسیار حاذق بود ولی کراوات می¬زد، این شده بود جای بحث، به طوری که دکتر فاضل کنار شلوار بنده را گرفته بود و می¬کشید و می¬گفت فلانی را نمی¬توان با این ظاهر فرستاد معاینه امام. در نهایت آن متخصص با همان کراوات بر بالین امام حاضر شد و حتی در حین معاینه پایین کراواتش نیز به صورت و بینی امام می¬خورد ولی در مجموع معاینه و ویزیت انجام شد و امام نیز با خونسردی و بسیار راحت با این مسأله کنار آمد زیرا ایشان به واقع خود را بیمار و تحت اختیار پزشکانش قرار داده بود.
🔹 شریفی صابر یکی دیگر از پرستاران نیز بر این روحیه¬ی امام تأکید کرده و گفته است که امام بسیار مقید بودند که دستورات پزشکان را به دقت اجرا کنند. همانطور که امام مجتهد بودند و بر مقلدان واجب بود که از دستورات ایشان در امور دینی تبعیت کنند امام نیز خود را مقید می¬دانستند از دستورات پزشکان مانند یک مقلد تبعیت کنند. وی در مثالی عنوان می¬کند که وقتی به امام می¬گفتیم این دارو را باید رأس ساعت مشخصی بخورید امام دارو را دقیقا رأس ساعت و بدون لحظه¬ای جابه جایی مصرف می¬کردند.
🔹 همینگونه رفتارها را از آقا مجتبی تهرانی هم نقل کرده¬اند. دکتر مینو محرز که پزشک ایشان بوده می¬گوید که «هر چه می¬گفتیم قبول می¬کرد. من خیلی لذت می¬بردم از این که یک مریضی با وجود درد شدید، با منطق، با بیماری خود روبرو شود و تمام دردها را تحمل کند و قبول کند. ما اگر می¬خواستیم درمانی برای او بگذاریم یا اقدام خاصی کنیم، با ایشان که در میان می¬گذاشتیم، می¬گفت نظرتان چیست؟ آیا لازم است یا خیر؟ بعد که ما نظرمان را می¬گفتیم، او قبول می¬کرد. هم خودش و هم اطرافیان بسیار راحت می-گذاشتند که آدم برای مریض کاری انجام دهد. خیلی از اوقات اطرافیان بیمار و خود بیمار این قدر هیجان به خرج می¬دهند یا یک سری دخالت¬هایی می¬کنند، که باعث می¬شود کار ما را سنگین کند. اما ایشان خیر. هم خودش و هم اطرافیان بسیار آدم¬های منطقی بودند و خودش بسیار آدم قدردانی بود یعنی واقعاً ایشان به عنوان یک بیمار روی من تأثیر گذاشته بود»
متن کامل گزارش:
http://mobahesat.ir/22680
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
طبیبان روح و طبیبان جسم « مباحثات
مباحثات
💥مناسک جمعی دینی و کرونا! 🖋حسین کاظمی (طلبه سطح سه حوزه) 🔹سوالی که هماکنون در رسانهها طیف مذهبی مطرح است این است که چرا باید مناسک و مراسمات عمومی مذهبی و هیئت ها و اجتماعات دینی بخاطر بیماری کرونا تعطیل شود؟ 🔹در پاسخ میتوان گفت: اولاً: از نظر فقهی وقتی…
پاسخی به مطلب منتشره
⚡️آیا شایسته است به بهانهی بیماریهای واگیردار، مساجد و مشاهد مقدسه را ترک کنیم؟
🖋سید محمد سجادی (حوزه علمیه قم)
رُوِيَ أَنَّهُ إِذَا وَقَعَ الطَّاعُونُ فِي أَهْلِ مَسْجِدٍ فَلَيْسَ لَهُمْ أَنْ يَفِرُّوا مِنْهُ إِلَى غَيْرِهِ.
💠 شیخ صدوق -رحمه الله- در معانی الاخبار گوید:
روایت شده چنانچه طاعون بر اهل مسجدی واقع شود، برای ایشان جایز نیست که از آن مسجد به سوی جای دیگری فرار کنند.
معاني الأخبار، ص255
عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْوَبَاءِ يَقَعُ فِي الْأَرْضِ هَلْ يَصْلُحُ لِلرَّجُلِ أَنْ يَهْرُبَ مِنْهُ قَالَ يَهْرُبُ مِنْهُ مَا لَمْ يَقَعْ فِي مَسْجِدِهِ الَّذِي يُصَلِّي فِيهِ فَإِذَا وَقَعَ فِي أَهْلِ مَسْجِدِهِ الَّذِي يُصَلِّي فِيهِ فَلَا يَصْلُحُ لَهُ الْهَرَبُ مِنْهُ.
💠 علی بن جعفر گوید از امام کاظم علیه السلام دربارهی بیماری «وبا» که در سرزمینی واقع شود پرسیدم، آیا شایسته است که شخص از آن سرزمین بگریزد؟
امام (ع) فرمود: [میتواند] بگریزد مادامی که [وبا] در مسجدی واقع نشده که در آن نماز میخواند. پس اگر [وبا] بر اهل مسجدی که در آن نماز میخواند واقع شود، شایسته نیست که از آن بگریزد.
مسائل علي بن جعفر و مستدركاتها، ص117
وسائل الشيعة، ج2، ص431
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج6، ص122
همانطور که مشهود است، در این روایات، جواز [و نه وجوب!] ترکِ اجتماع و گریز از آن به جهت شیوع بیماری تخصیص یافته و مسجدی که در آن نماز میخوانیم و به آن رفت و آمد داریم استثناء شده است.
با این حال چگونه است که اولین و بیشترین تأکید افراد -مسئول یا غیر مسئول، مذهبی یا بیدین- بر محدودیتِ حضور در مساجد و مشاهد مشرفه و ترکِ آنها قرار گرفته و هر که از راه میرسد دستور تعطیلی حرمها را صادر میکند؟!
و زشتتر اینکه برای تشویق به ترک مساجد و مشاهد مطلب مینویسند و آن دسته روایات جوازِ گریز -که ربطی به موضوع مساجد و مشاهد ندارد- را با آب و تاب نقل میکنند اما فریبکارانه این نقلهای مربوط به مساجد را کتمان و پوشیده میدارند! تَجْعَلُونَهُ قَراطيسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ؟
بسی مایهی تأسف که بر خلاف اقدام شایستهی تولیت حرم قم در رفع محدودیتها، در حرم رضوی آوازِ اطاعت از این بیاحترامیها نسبت به مشاهد بلند شده و تعطیلیِ حرم را تابع دستور کسانی اعلام میکنند که پیشتر میزان ارادتشان به شعائر و نشانههای مذهب را دیده و شنیدهایم!
امیدوارم کسی نگوید این روایات ناظر به بحث قرنطینه است و میزان نزدیکیِ فرد به دایره شیوع بیماری! زیرا در روایتی دیگر در همین باب حتی جابجاییِ فردی که در خانهاش بیماری واقع شده جایز دانسته شده است.
و اگر بحث توصیه به قرنطینه بود، باید به ماندن در خانه و ترک مسجد سفارش میشد نه آنکه بگویند شایسته نیست از مسجد بگریزید.
🔹انتشار پاسخهای وارده لزوما دیدگاه مباحثات نبوده و با هدف نشر نظرات گوناگون منتشر میشود
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡️آیا شایسته است به بهانهی بیماریهای واگیردار، مساجد و مشاهد مقدسه را ترک کنیم؟
🖋سید محمد سجادی (حوزه علمیه قم)
رُوِيَ أَنَّهُ إِذَا وَقَعَ الطَّاعُونُ فِي أَهْلِ مَسْجِدٍ فَلَيْسَ لَهُمْ أَنْ يَفِرُّوا مِنْهُ إِلَى غَيْرِهِ.
💠 شیخ صدوق -رحمه الله- در معانی الاخبار گوید:
روایت شده چنانچه طاعون بر اهل مسجدی واقع شود، برای ایشان جایز نیست که از آن مسجد به سوی جای دیگری فرار کنند.
معاني الأخبار، ص255
عَلِيُّ بْنُ جَعْفَرٍ فِي كِتَابِهِ عَنْ أَخِيهِ مُوسَى علیه السلام قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْوَبَاءِ يَقَعُ فِي الْأَرْضِ هَلْ يَصْلُحُ لِلرَّجُلِ أَنْ يَهْرُبَ مِنْهُ قَالَ يَهْرُبُ مِنْهُ مَا لَمْ يَقَعْ فِي مَسْجِدِهِ الَّذِي يُصَلِّي فِيهِ فَإِذَا وَقَعَ فِي أَهْلِ مَسْجِدِهِ الَّذِي يُصَلِّي فِيهِ فَلَا يَصْلُحُ لَهُ الْهَرَبُ مِنْهُ.
💠 علی بن جعفر گوید از امام کاظم علیه السلام دربارهی بیماری «وبا» که در سرزمینی واقع شود پرسیدم، آیا شایسته است که شخص از آن سرزمین بگریزد؟
امام (ع) فرمود: [میتواند] بگریزد مادامی که [وبا] در مسجدی واقع نشده که در آن نماز میخواند. پس اگر [وبا] بر اهل مسجدی که در آن نماز میخواند واقع شود، شایسته نیست که از آن بگریزد.
مسائل علي بن جعفر و مستدركاتها، ص117
وسائل الشيعة، ج2، ص431
بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج6، ص122
همانطور که مشهود است، در این روایات، جواز [و نه وجوب!] ترکِ اجتماع و گریز از آن به جهت شیوع بیماری تخصیص یافته و مسجدی که در آن نماز میخوانیم و به آن رفت و آمد داریم استثناء شده است.
با این حال چگونه است که اولین و بیشترین تأکید افراد -مسئول یا غیر مسئول، مذهبی یا بیدین- بر محدودیتِ حضور در مساجد و مشاهد مشرفه و ترکِ آنها قرار گرفته و هر که از راه میرسد دستور تعطیلی حرمها را صادر میکند؟!
و زشتتر اینکه برای تشویق به ترک مساجد و مشاهد مطلب مینویسند و آن دسته روایات جوازِ گریز -که ربطی به موضوع مساجد و مشاهد ندارد- را با آب و تاب نقل میکنند اما فریبکارانه این نقلهای مربوط به مساجد را کتمان و پوشیده میدارند! تَجْعَلُونَهُ قَراطيسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ؟
بسی مایهی تأسف که بر خلاف اقدام شایستهی تولیت حرم قم در رفع محدودیتها، در حرم رضوی آوازِ اطاعت از این بیاحترامیها نسبت به مشاهد بلند شده و تعطیلیِ حرم را تابع دستور کسانی اعلام میکنند که پیشتر میزان ارادتشان به شعائر و نشانههای مذهب را دیده و شنیدهایم!
امیدوارم کسی نگوید این روایات ناظر به بحث قرنطینه است و میزان نزدیکیِ فرد به دایره شیوع بیماری! زیرا در روایتی دیگر در همین باب حتی جابجاییِ فردی که در خانهاش بیماری واقع شده جایز دانسته شده است.
و اگر بحث توصیه به قرنطینه بود، باید به ماندن در خانه و ترک مسجد سفارش میشد نه آنکه بگویند شایسته نیست از مسجد بگریزید.
🔹انتشار پاسخهای وارده لزوما دیدگاه مباحثات نبوده و با هدف نشر نظرات گوناگون منتشر میشود
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡️تاریخمندی روایات
🖋علی طبیعتپور(دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق دانشگاه تهران)
🔹این روزها روایتی منسوب به امام صادق (ع) دست به دست می چرخد که موجبات طعن به مومنان و دلگیری آنان شده است. این روایت به این مضمون است که "هر گاه بلا و ذلتی به شما رسید ، به قم بروید ، چون آنجا پناهگاه فرزندان فاطمه و استراحتگاه مومنان است."
🔹باید به مومنان گفت دلگیر نشوید که خود کرده را تدبیر نیست. وقتی هر روایتی را هر کسی و هر نهادی بدون بررسی صدوری و دلالی بر در و دیوار شهرها می زنند و مدام از رادیو و تلویزیون و تریبون ها پخش می کنند ، باید انتظار چنین روزهایی را هم می داشتند. البته متاسفانه آنها که چنین می کنند در چنین مواقعی از صحنه غایبند و بار پاسخ به سوالات بر دوش آنانی می افتد که درد دین دارند نه آن که نان دین خورند.
🔹و اما ماجرای این روایت : فارغ از بحث صدوری و سندی روایت ، باید گفت بسیاری از روایات مندرج در کتب روایی ما تاریخمندند و برای مخاطب آن زمان و آن مکان بوده است.
🔹در اواخر دوران بنی امیه قیامی به رهبری ابن اشعث در عراق رخ داد که یکی از قبایل عرب ساکن کوفه به نام "بنی اشعر"(اشاعره) هم شرکت داشت. این قیام شکست خورد و بازماندگان آنها در اقصی نقاط مملکت پهناور اسلامی متواری شدند. از جمله انقلابیون اشعری به ایران متواری و در محل قم کنونی ساکن شدند. آنها با کمک مردم محلی در آن منطقه برج و بارویی ساختند و آن را قم نامیدند که تا اندازه ی زیادی از حکومت مرکزی استقلال داشت.
🔹 اشعریان، شیعه نه به معنی امروزی آن بلکه به معنی عام آنروزی بودند. لذا قم از آن زمان مامنی برای انقلابیون مختلف شیعی اعم از کیسانی و عباسی و امامی شد که از دست خلفای وقت متواری می شدند. با انقلاب عباسیان بر ضد امویان ، اشعریان قم هم در آن شرکت کردند و لذا پس از روی کار آمدن عباسیان ، به پاداش این همکاری ، حکومت قم را یافتند که استقلالی بیش از پیش داشت. بعدها این اشعریان به تدریج به جناح امامی شیعیان نزدیک شدند.
🔹بهر حال این روایت بر فرض صحت سند به چنین ماجرایی اشاره دارد. اگر علمای ما این روایت را از بستر زمانی خود خارج نمی کردند و برای تایید حوزه ی قم به آن اطلاق نمی دادند، اینک چنین شبهه ای مطرح نمی شد.
باشد که عبرت گیریم.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🖋علی طبیعتپور(دانشجوی دکتری فقه و مبانی حقوق دانشگاه تهران)
🔹این روزها روایتی منسوب به امام صادق (ع) دست به دست می چرخد که موجبات طعن به مومنان و دلگیری آنان شده است. این روایت به این مضمون است که "هر گاه بلا و ذلتی به شما رسید ، به قم بروید ، چون آنجا پناهگاه فرزندان فاطمه و استراحتگاه مومنان است."
🔹باید به مومنان گفت دلگیر نشوید که خود کرده را تدبیر نیست. وقتی هر روایتی را هر کسی و هر نهادی بدون بررسی صدوری و دلالی بر در و دیوار شهرها می زنند و مدام از رادیو و تلویزیون و تریبون ها پخش می کنند ، باید انتظار چنین روزهایی را هم می داشتند. البته متاسفانه آنها که چنین می کنند در چنین مواقعی از صحنه غایبند و بار پاسخ به سوالات بر دوش آنانی می افتد که درد دین دارند نه آن که نان دین خورند.
🔹و اما ماجرای این روایت : فارغ از بحث صدوری و سندی روایت ، باید گفت بسیاری از روایات مندرج در کتب روایی ما تاریخمندند و برای مخاطب آن زمان و آن مکان بوده است.
🔹در اواخر دوران بنی امیه قیامی به رهبری ابن اشعث در عراق رخ داد که یکی از قبایل عرب ساکن کوفه به نام "بنی اشعر"(اشاعره) هم شرکت داشت. این قیام شکست خورد و بازماندگان آنها در اقصی نقاط مملکت پهناور اسلامی متواری شدند. از جمله انقلابیون اشعری به ایران متواری و در محل قم کنونی ساکن شدند. آنها با کمک مردم محلی در آن منطقه برج و بارویی ساختند و آن را قم نامیدند که تا اندازه ی زیادی از حکومت مرکزی استقلال داشت.
🔹 اشعریان، شیعه نه به معنی امروزی آن بلکه به معنی عام آنروزی بودند. لذا قم از آن زمان مامنی برای انقلابیون مختلف شیعی اعم از کیسانی و عباسی و امامی شد که از دست خلفای وقت متواری می شدند. با انقلاب عباسیان بر ضد امویان ، اشعریان قم هم در آن شرکت کردند و لذا پس از روی کار آمدن عباسیان ، به پاداش این همکاری ، حکومت قم را یافتند که استقلالی بیش از پیش داشت. بعدها این اشعریان به تدریج به جناح امامی شیعیان نزدیک شدند.
🔹بهر حال این روایت بر فرض صحت سند به چنین ماجرایی اشاره دارد. اگر علمای ما این روایت را از بستر زمانی خود خارج نمی کردند و برای تایید حوزه ی قم به آن اطلاق نمی دادند، اینک چنین شبهه ای مطرح نمی شد.
باشد که عبرت گیریم.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡ رسالت حوزویان درباره بیماری کرونا
✏ مهدی برزگر (استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم)
🔸 در مساله ویروس کرونا که اخیراً جامعه ما را مبتلا به خویش ساخته است، نوعی سرگردانی و حیرت در میان طلاب و روحانیون قابل لمس است که شاید منشأ آن عدم آگاهی نسبت به رسالت کنونی روحانیون در عرصه های مشابه است. برخی گرفتار انفعال و بی عملی شده اند و برخی نیز با ارسال نامه به رئیس دانشگاه علوم پزشکی، آمادگی خویش را برای پرستاری از بیماران مبتلا به کرونا و توزیع اقلام بهداشتی اعلام می دارند!
به نظر می رسد برای خروج از حیرت و سرگردانی کنونی می توان رسالت حوزویان را در چند محور بیان نمود:
🔹 این حقیقت را باید به مردم تاکید و بصیرت افزایی کنیم که همچنان که مسؤولان امر بارها تاکید کرده اند، وحشت بیهودهای که درباره کرونا در مردم ایجاد شده وحشتی کاذب است. بیماری ناشی از ویروس کرونای جدید هم میزان مرگ و میر و هم بیماریزاییاش به مراتب از بیماری آنفلوآنزا کمتر است، امّا این دستِ تبلیغات دشمن و مزدوران داخلی او بود که به منظور تاثیر گذاری بر مشارکت مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی، مساله را بسیار بزرگ تر از آنچه هست وانمود کردند. باید به مردم گفت هم اکنون کشورهای امارات، عربستان، ترکیه، بحرین، ایتالیا آمریکا و... هم در سطح بسیار گستردهای درگیر این ویروس هستند ولی صدایش را در نمیآورند، امّا در ایران سر و صدایش خیلی بیشتر از خودش است! تبیین این مساله از زبان روحانیون تا حدود زیادی ترس کاذب مردم را فروکش می دهد و سبب واقع نگری می گردد.
🔹 باید از باب امر به معروف و نهی از منکر و با نیّت انجام وظیفه صنفی طلبگی، این نکته را به همه مردم گوشزد کرد که رعایت بهداشت عمومی، فردی و محیطی به منظور حفظ جان خویش و دیگران واجب شرعی است و سهل انگاری در رعایت بهداشت، چنانچه موجب ابتلای کسی به بیماری شود، علاوه بر عقوبت اخروی، هم ضمان آور است و هم مجازات شرعی دارد. همه مردم باید بدانند از منظر دین، آموزش فراگیر بهداشت عمومی و مراعات دستورات بهداشتی متخصّصان، شرعاً واجب است و اساساً مراعات بهداشت و نظافت جزئی از ایمان و سیره معصومان ع است.
🔹 نکته مهم در تعامل روحانیون با مردم و ایفای نقش های اجتماعی این است که همواره باید این تعامل همراه با «تعالی بخشی» باشد؛ یک روحانی به عنوان نماینده دین در مقام ایفای نقش پیامبر ص و امام ع در میان مردم حضور دارد و لذا از او توقّع می رود در کنار تاکید بر مراعات توصیه های پزشکی متخصّصان امر بهداشت، جنبه دینی و معنوی قضایا را پررنگ کند و مردم را همیشه متوجّه این دست حقایق بنماید. توجّه دادن مردم به دست قدرت خدای متعال در پشت پرده اتفاقات و حکمت های بلایا از قبیل امتحان بشر، کفّاره گناهان بودن بلایا، ارتقای درجه مؤمنان و ... با توجه به آمادگی ذهنی جامعه، سبب تقویت ایمان عمومی جامعه بویژه مبتلایان به این بیماری می گردد و تحمّل رنج آن را بسی سهل و آسان می کند.
🔹 نکته دیگری که درباره تعامل تعالی بخش روحانیون با مردم شایان ذکر است این که در کنار همه توصیه ها و دستورهای بهداشتی و درمانی که قطعاً باید مراعات شوند، مردم را به درگاه خدای متعال دعوت کنند تا با تاکید بر دستورهای خاص شرعی، طلب سلامتی و شفا نمایند. تاکید بر استغفار همگانی که به تصریح خدای متعال در قرآن کریم شفای همه مشکلات بشری است: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّاراً ﴿10﴾ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَاراً ﴿11﴾ وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَاراً ﴿12﴾» : «گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او آمرزنده است. تا بر شما از آسمان باران پیاپی فرستد و شما را به اموال و پسران مدد کند و برایتان باغ ها و نهر ها پدید آورد.» همچنین دعا و تضرّع به ویژه در مظانّ استجابت مانند قنوت نماز غفیله، قرائت حدیث کساء، توسّل به باب الحوائج حضرت عبّاس و حضرت علی اصغر و حضرت موسی بن جعفر ع و... .
🔹 حضور در منازل قربانیان کرونا و تسلیت به آنها سبب تسکین خاطر بازماندگان خواهد بود. به ویژه که این عمل از سوی کسانی مانند امام جماعت محلّه یا امام جمعه صورت بگیرد. این عمل هم نوعی هم دردی با صاحبان عزا است که وظیفه ای انسانی - ایمانی است و هم نوعی تبلیغ عملی و مایه جلب قلوب شکسته به سوی معنویات.
متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22686
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✏ مهدی برزگر (استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم)
🔸 در مساله ویروس کرونا که اخیراً جامعه ما را مبتلا به خویش ساخته است، نوعی سرگردانی و حیرت در میان طلاب و روحانیون قابل لمس است که شاید منشأ آن عدم آگاهی نسبت به رسالت کنونی روحانیون در عرصه های مشابه است. برخی گرفتار انفعال و بی عملی شده اند و برخی نیز با ارسال نامه به رئیس دانشگاه علوم پزشکی، آمادگی خویش را برای پرستاری از بیماران مبتلا به کرونا و توزیع اقلام بهداشتی اعلام می دارند!
به نظر می رسد برای خروج از حیرت و سرگردانی کنونی می توان رسالت حوزویان را در چند محور بیان نمود:
🔹 این حقیقت را باید به مردم تاکید و بصیرت افزایی کنیم که همچنان که مسؤولان امر بارها تاکید کرده اند، وحشت بیهودهای که درباره کرونا در مردم ایجاد شده وحشتی کاذب است. بیماری ناشی از ویروس کرونای جدید هم میزان مرگ و میر و هم بیماریزاییاش به مراتب از بیماری آنفلوآنزا کمتر است، امّا این دستِ تبلیغات دشمن و مزدوران داخلی او بود که به منظور تاثیر گذاری بر مشارکت مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی، مساله را بسیار بزرگ تر از آنچه هست وانمود کردند. باید به مردم گفت هم اکنون کشورهای امارات، عربستان، ترکیه، بحرین، ایتالیا آمریکا و... هم در سطح بسیار گستردهای درگیر این ویروس هستند ولی صدایش را در نمیآورند، امّا در ایران سر و صدایش خیلی بیشتر از خودش است! تبیین این مساله از زبان روحانیون تا حدود زیادی ترس کاذب مردم را فروکش می دهد و سبب واقع نگری می گردد.
🔹 باید از باب امر به معروف و نهی از منکر و با نیّت انجام وظیفه صنفی طلبگی، این نکته را به همه مردم گوشزد کرد که رعایت بهداشت عمومی، فردی و محیطی به منظور حفظ جان خویش و دیگران واجب شرعی است و سهل انگاری در رعایت بهداشت، چنانچه موجب ابتلای کسی به بیماری شود، علاوه بر عقوبت اخروی، هم ضمان آور است و هم مجازات شرعی دارد. همه مردم باید بدانند از منظر دین، آموزش فراگیر بهداشت عمومی و مراعات دستورات بهداشتی متخصّصان، شرعاً واجب است و اساساً مراعات بهداشت و نظافت جزئی از ایمان و سیره معصومان ع است.
🔹 نکته مهم در تعامل روحانیون با مردم و ایفای نقش های اجتماعی این است که همواره باید این تعامل همراه با «تعالی بخشی» باشد؛ یک روحانی به عنوان نماینده دین در مقام ایفای نقش پیامبر ص و امام ع در میان مردم حضور دارد و لذا از او توقّع می رود در کنار تاکید بر مراعات توصیه های پزشکی متخصّصان امر بهداشت، جنبه دینی و معنوی قضایا را پررنگ کند و مردم را همیشه متوجّه این دست حقایق بنماید. توجّه دادن مردم به دست قدرت خدای متعال در پشت پرده اتفاقات و حکمت های بلایا از قبیل امتحان بشر، کفّاره گناهان بودن بلایا، ارتقای درجه مؤمنان و ... با توجه به آمادگی ذهنی جامعه، سبب تقویت ایمان عمومی جامعه بویژه مبتلایان به این بیماری می گردد و تحمّل رنج آن را بسی سهل و آسان می کند.
🔹 نکته دیگری که درباره تعامل تعالی بخش روحانیون با مردم شایان ذکر است این که در کنار همه توصیه ها و دستورهای بهداشتی و درمانی که قطعاً باید مراعات شوند، مردم را به درگاه خدای متعال دعوت کنند تا با تاکید بر دستورهای خاص شرعی، طلب سلامتی و شفا نمایند. تاکید بر استغفار همگانی که به تصریح خدای متعال در قرآن کریم شفای همه مشکلات بشری است: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّاراً ﴿10﴾ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَاراً ﴿11﴾ وَ يُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِينَ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَ يَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَاراً ﴿12﴾» : «گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او آمرزنده است. تا بر شما از آسمان باران پیاپی فرستد و شما را به اموال و پسران مدد کند و برایتان باغ ها و نهر ها پدید آورد.» همچنین دعا و تضرّع به ویژه در مظانّ استجابت مانند قنوت نماز غفیله، قرائت حدیث کساء، توسّل به باب الحوائج حضرت عبّاس و حضرت علی اصغر و حضرت موسی بن جعفر ع و... .
🔹 حضور در منازل قربانیان کرونا و تسلیت به آنها سبب تسکین خاطر بازماندگان خواهد بود. به ویژه که این عمل از سوی کسانی مانند امام جماعت محلّه یا امام جمعه صورت بگیرد. این عمل هم نوعی هم دردی با صاحبان عزا است که وظیفه ای انسانی - ایمانی است و هم نوعی تبلیغ عملی و مایه جلب قلوب شکسته به سوی معنویات.
متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22686
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
رسالت حوزویان درباره بیماری کرونا « مباحثات
مباحثات
✔️بیان دلنشین استاد مهدویراد درباره شفا یافتن همسر از تربت اباعبدالله الحسین(ع) 🔹مشاهده نسخه کامل گفتوگو: https://www.aparat.com/v/wasEN 🔻🔻🔻 @mobahesatmagz
⚡ «دارالشفاء»
✏ محمد جعفری - فارغ التحصیل رشته پزشکی
🔹 یادم هست در ایام عزاداری محرم امسال، سایت «مباحثات» کلیپی از استاد «مهدوی راد» پخش کردند پیرامون شفاء گرفتن همسرشان از تربت امام حسین علیه السلام. در بخشی از آن کلیپ مجادله ای پیش آمده بود بین استاد مهدوی و خانم پرستار در باب بهداشتی بودن «تربت». پرستار می گوید: «این [تربت] بهداشتیه؟» و استاد می گویند: «به تو چه ربطی دارد؟! زن منه! می خواهم یک چیز غیر بهداشتی بهش بدم!» و البته استاد توضیح می دهند که در آن وضعیت حوصله شنیدن چنین حرفهایی را نداشته اند و به طور ضمنی ادبیات به کار رفته در مواجهه با آن پرستار را مناسب نمی دانند. به یاد ندارم در آن مقطع یا در زمان انتشار کل مصاحبه ایشان کسی بر استاد در این زمینه خرده ای گرفته باشد.
🔹 فضای مجازی پر شده است از هجمه به سخنان اخیر آیةالله سعیدی -تولیت آستان حضرت معصومه- در باب «دارالشفاء» بودن حرم حضرت معصومه -سلام الله علیها-. عده ای در حال نبش قبر از سخنان ده سال پیش ایشان اند، عده ای در حال کوتاه آمدن از اعتقادات مشهور شیعه در باب شفا گرفتن از اعتاب مقدسه معصومین و متاسفانه عده ای هم در حال توهین! در این میان اساتید و طلاب محترم نیز از این قافله عقب نمانده اند. از استاد درس خارج حوزه گرفته تا آن روحانی اخلاق گرا و آن یکی معمم ژورنالیست هر یک به نحوی در این باب اظهار نظر می کنند. منتها آنچه که در این نوشته جات مفقود است، استدلال! جای تاسف است که حوزویان هم به روش های متداول اربابان فضای مجازی روی آورده اند و در گفتارهای شبه انتقادی شان -چون انتقاد را متکی به استدلال و تعقل می دانم از اصطلاح «شبه انتقاد» استفاده می کنم- نمی یابی که دقیقاً بگویند کجای صحبت تولیت حرم قم خطا بوده و به چه علت و دلیلی گفته ایشان را بر نمی تابند؟ آیا «حرم مقدس را دارالشفاء» نمی دانند؟ یا معنی که ایشان از «دارالشفاء» ارائه می دهند -«یعنی مردم بیایند و از امراض روحی و جسمی شفا بگیرند»- را ناصحیح؟ و آیا اگر حرم را دارالشفاء می دانند معتقدند نباید «با رعایت مسائل بهداشتی»«[حرم] باز باشد و با قوت مردم بیایند»؟
🔹 اسمش «شفاءالدوله» بود! مطبی داشت روبروی حرم حضرت معصومه. شعر را خودش سروده بود و به صورت کاشی روی دیوار مطب مشرف به حرمش حک کرده بود: «رواق حکمت اینجا، کاخ سبط مصطفی آنجا/بشارت دردمندان را: دوا اینجا شفا آنجا / در اینجا طب یونانی و تشریح اروپایی/فرامین و الهیات و آیات خدا آنجا / سبب اینجاست یعنی حکمت و تقدیر و دانایی/ توانایی است یعنی حکم و تقدیر و قضا آنجا / «شفا» از نبض اینجا می دهد تشخیص علت را/خداوند «شفا» دارد یدِ معجز نما آنجا» این کاشی ها هم اکنون در موزه آستانه نگهداری می شود.
🔹 آیا غیر از این است که «دارالشفاء» بودن حرم معصومین و شفاء گرفتن بیماران روحی و جسمی، بارها توسط علماء، مراجع، خطباء و حتی پزشکان؛ در کتب، نشریات، صدا وسیما، فضای مجازی ذکر شده و حضرات شبه منتقدین دم بر نیاورده اند، ولی حال یادشان افتاده نظرات بهداشتی را بر این امر اعتقادی مقدم کنند؟
به راستی چه تفاوت ماهوی است بین شفا گرفتن از تربت اباعبدالله الحسین -علیه السلام- و اعتاب مقدسه معصومین -صلوات الله علیهم اجمعین-؟ آیا از نظر پزشکی مدرن خاک مصداق امری غیر بهداشتی نیست؟ اگر این بزرگواران دستورات بهداشتی را بر امور پزشکی مقدم می دانند، پس چرا تا به حال و با وجود صدها نوشته و صوت و فیلم -که یکی از آنها در صدر عرایضم آمد- نسبت به رواج این امر غیر بهداشتی در میان شیعیان -بلکه بزرگان شیعه- اعتراضی نداشتند؟ شاید این بزرگواران در امر شفاء گرفتن بر مسلک اخباریان اند و چون در روایات از شفاء بودن تربت سیدالشهداء سخن به میان آمده، به شفاء بودن غیر تربت قائل نیستند! یا شاید شفاء یافتن در اعتاب مقدسه را مخصوص بیماری های خاصی مانند سرطان و ام.اس و... می دانند که درصد کشندگی شان بسیار بالاتر از کشندگی 2%ی کروناست! یا شاید هیچ وجه جمعی میان حضور در اعتاب مقدسه و رعایت مسائل بهداشتی به ذهنشان خطور نکرده است!؟ اگر این شبه منتقدان به هر یک از این فروض گرایش دارند بفرمایند تا گفتگویی علمی پیرامون آن شکل گیرد و گرنه چنین به نظر می رسد که اظهار نظر تولیت آستان کریمه اهل بیت، محملی شده است برای عقده گشایی سیاسی. که اگر چنین است امیدوارم اولیای امر از بزرگان حوزه نسبت به پاسداری از حریم عقائد شیعه -فارغ از گرایشات سیاسی مختلفشان- اقدام مقتضی را انجام دهند. و گرنه هستند «شفاءالدوله» ها و شفاء گرفته هایی که جان و تنشان گواه این امر است.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✏ محمد جعفری - فارغ التحصیل رشته پزشکی
🔹 یادم هست در ایام عزاداری محرم امسال، سایت «مباحثات» کلیپی از استاد «مهدوی راد» پخش کردند پیرامون شفاء گرفتن همسرشان از تربت امام حسین علیه السلام. در بخشی از آن کلیپ مجادله ای پیش آمده بود بین استاد مهدوی و خانم پرستار در باب بهداشتی بودن «تربت». پرستار می گوید: «این [تربت] بهداشتیه؟» و استاد می گویند: «به تو چه ربطی دارد؟! زن منه! می خواهم یک چیز غیر بهداشتی بهش بدم!» و البته استاد توضیح می دهند که در آن وضعیت حوصله شنیدن چنین حرفهایی را نداشته اند و به طور ضمنی ادبیات به کار رفته در مواجهه با آن پرستار را مناسب نمی دانند. به یاد ندارم در آن مقطع یا در زمان انتشار کل مصاحبه ایشان کسی بر استاد در این زمینه خرده ای گرفته باشد.
🔹 فضای مجازی پر شده است از هجمه به سخنان اخیر آیةالله سعیدی -تولیت آستان حضرت معصومه- در باب «دارالشفاء» بودن حرم حضرت معصومه -سلام الله علیها-. عده ای در حال نبش قبر از سخنان ده سال پیش ایشان اند، عده ای در حال کوتاه آمدن از اعتقادات مشهور شیعه در باب شفا گرفتن از اعتاب مقدسه معصومین و متاسفانه عده ای هم در حال توهین! در این میان اساتید و طلاب محترم نیز از این قافله عقب نمانده اند. از استاد درس خارج حوزه گرفته تا آن روحانی اخلاق گرا و آن یکی معمم ژورنالیست هر یک به نحوی در این باب اظهار نظر می کنند. منتها آنچه که در این نوشته جات مفقود است، استدلال! جای تاسف است که حوزویان هم به روش های متداول اربابان فضای مجازی روی آورده اند و در گفتارهای شبه انتقادی شان -چون انتقاد را متکی به استدلال و تعقل می دانم از اصطلاح «شبه انتقاد» استفاده می کنم- نمی یابی که دقیقاً بگویند کجای صحبت تولیت حرم قم خطا بوده و به چه علت و دلیلی گفته ایشان را بر نمی تابند؟ آیا «حرم مقدس را دارالشفاء» نمی دانند؟ یا معنی که ایشان از «دارالشفاء» ارائه می دهند -«یعنی مردم بیایند و از امراض روحی و جسمی شفا بگیرند»- را ناصحیح؟ و آیا اگر حرم را دارالشفاء می دانند معتقدند نباید «با رعایت مسائل بهداشتی»«[حرم] باز باشد و با قوت مردم بیایند»؟
🔹 اسمش «شفاءالدوله» بود! مطبی داشت روبروی حرم حضرت معصومه. شعر را خودش سروده بود و به صورت کاشی روی دیوار مطب مشرف به حرمش حک کرده بود: «رواق حکمت اینجا، کاخ سبط مصطفی آنجا/بشارت دردمندان را: دوا اینجا شفا آنجا / در اینجا طب یونانی و تشریح اروپایی/فرامین و الهیات و آیات خدا آنجا / سبب اینجاست یعنی حکمت و تقدیر و دانایی/ توانایی است یعنی حکم و تقدیر و قضا آنجا / «شفا» از نبض اینجا می دهد تشخیص علت را/خداوند «شفا» دارد یدِ معجز نما آنجا» این کاشی ها هم اکنون در موزه آستانه نگهداری می شود.
🔹 آیا غیر از این است که «دارالشفاء» بودن حرم معصومین و شفاء گرفتن بیماران روحی و جسمی، بارها توسط علماء، مراجع، خطباء و حتی پزشکان؛ در کتب، نشریات، صدا وسیما، فضای مجازی ذکر شده و حضرات شبه منتقدین دم بر نیاورده اند، ولی حال یادشان افتاده نظرات بهداشتی را بر این امر اعتقادی مقدم کنند؟
به راستی چه تفاوت ماهوی است بین شفا گرفتن از تربت اباعبدالله الحسین -علیه السلام- و اعتاب مقدسه معصومین -صلوات الله علیهم اجمعین-؟ آیا از نظر پزشکی مدرن خاک مصداق امری غیر بهداشتی نیست؟ اگر این بزرگواران دستورات بهداشتی را بر امور پزشکی مقدم می دانند، پس چرا تا به حال و با وجود صدها نوشته و صوت و فیلم -که یکی از آنها در صدر عرایضم آمد- نسبت به رواج این امر غیر بهداشتی در میان شیعیان -بلکه بزرگان شیعه- اعتراضی نداشتند؟ شاید این بزرگواران در امر شفاء گرفتن بر مسلک اخباریان اند و چون در روایات از شفاء بودن تربت سیدالشهداء سخن به میان آمده، به شفاء بودن غیر تربت قائل نیستند! یا شاید شفاء یافتن در اعتاب مقدسه را مخصوص بیماری های خاصی مانند سرطان و ام.اس و... می دانند که درصد کشندگی شان بسیار بالاتر از کشندگی 2%ی کروناست! یا شاید هیچ وجه جمعی میان حضور در اعتاب مقدسه و رعایت مسائل بهداشتی به ذهنشان خطور نکرده است!؟ اگر این شبه منتقدان به هر یک از این فروض گرایش دارند بفرمایند تا گفتگویی علمی پیرامون آن شکل گیرد و گرنه چنین به نظر می رسد که اظهار نظر تولیت آستان کریمه اهل بیت، محملی شده است برای عقده گشایی سیاسی. که اگر چنین است امیدوارم اولیای امر از بزرگان حوزه نسبت به پاسداری از حریم عقائد شیعه -فارغ از گرایشات سیاسی مختلفشان- اقدام مقتضی را انجام دهند. و گرنه هستند «شفاءالدوله» ها و شفاء گرفته هایی که جان و تنشان گواه این امر است.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡ گذری بر تاریخ
🔸 به بهانه مجادلات درمان و شفاء
🔹 مطب شفاءالدوله در سال 1352 قمری که تقریبا مصادف با 1312 شمسی است روبروی صحن مطهر حضرت معصومه(س) و در کنار مدرسه خان یا مدرسه آیت الله بروجردی بنا نهاده شد، پنجرههای این مطب رو به در شرقی صحن حضرت معصومه(س) باز میشدند، به گونهای که به فضای حرم اشراف دارد.در سالهای اخیر و با اجرای طرح توسعه حرم حضرت معصومه(س) این مطب در طرح توسعه ضلع شرقی قرار گرفت و صاحب این ملک، کاشیهای منقش به اشعار شفاء الدوله را از سر در مطب جدا و به موزه حرم حضرت معصومه(س) اهدا کرد.
🔹 بر سردر این مطلب این ابیات کاشی کار شده بود:
رواق حکمت اینجا کاخ سبط مصطفی آنجا
بشارت دردمندان را، دوا اینجا، شفا آنجا
در اینجا طب یونانی و تشریح اروپایی
فرامین الهیات و آیات خدا آنجا
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸 به بهانه مجادلات درمان و شفاء
🔹 مطب شفاءالدوله در سال 1352 قمری که تقریبا مصادف با 1312 شمسی است روبروی صحن مطهر حضرت معصومه(س) و در کنار مدرسه خان یا مدرسه آیت الله بروجردی بنا نهاده شد، پنجرههای این مطب رو به در شرقی صحن حضرت معصومه(س) باز میشدند، به گونهای که به فضای حرم اشراف دارد.در سالهای اخیر و با اجرای طرح توسعه حرم حضرت معصومه(س) این مطب در طرح توسعه ضلع شرقی قرار گرفت و صاحب این ملک، کاشیهای منقش به اشعار شفاء الدوله را از سر در مطب جدا و به موزه حرم حضرت معصومه(س) اهدا کرد.
🔹 بر سردر این مطلب این ابیات کاشی کار شده بود:
رواق حکمت اینجا کاخ سبط مصطفی آنجا
بشارت دردمندان را، دوا اینجا، شفا آنجا
در اینجا طب یونانی و تشریح اروپایی
فرامین الهیات و آیات خدا آنجا
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
اختصاصی مباحثات/
💥سید هادی خسروشاهی؛ عطشانِ بحرِ تحقیق
🔹حجه الاسلام سید هادی خسروشاهی از پژوهشگران بنام خاندان خسروشاهی بود که در 81 سالگی درگذشت. خاندان خسروشاهی یکی از خاندانهای علمی آذربایجان است که بیش از 200 سال علم و فقاهت در آن ریشه دارد و شخصیتهای ممتاز علمی از آن برخاسته¬اند. سید هادی فرزند سید مرتضی خسروشاهی بود. پدر که از فقهای مطرح بوده، به علت مخالفت با رضا خان پهلوی مدتی را به حبس و تبعید محکوم شده بود. دو برادر دیگر سید هادی نیز در این مخالفتها علیه حاکمیت پهلوی و ماجرای کشف حجاب به فعالیت می¬پرداختند و حبس و تبعیدهایی را تجربه کردند. سید هادی در وصف پدر و برادرانش گفته بود که هیچگاه پدر و برادرانش در مقابل شاه سر خم نکردند و بعضاً علی رغم شرایط مساعدِ روز، حاضر به دیدار با شاه نشدند.
🔹روحیه و مرام سید هادی اما آنگونه نبود که سودای مرجعیت در خاطر داشته باشد. به امر پژوهش و تحقیق بیشتر دلبسته بود. مطالعه و تحقیقات او در سال 1332 او را با فدائیان اسلام آشنا کرد. در همان ایام، نامه¬ای به نواب صفوی نوشت و کتاب رهنمای حقایق را درخواست کرد. این کتاب مانیفست فدائیان بود. خسروشاهی از دوستداران و هواداران فدائیان شد. ارتباط تشکیلاتی با آنها نداشت اما علاقمند به فعالیتهای آنها شد. خسروشاهی داماد آیت¬الله سید صادق روحانی بود. آیت¬الله روحانی هم روابط نزدیک و دوستانه¬ای با نواب صفوی داشت
🔹خسروشاهی همچنین کتاب نواب صفوی را پیش از انقلاب اسلامی تحت عنوان "جامعه و حکومت اسلامی" با مقدمه¬ای کوتاه در قم منتشر کرد. وی گفته بود که در این کتابِ نواب صفوی، بسیاری از اهداف مورد علاقه مردم مسلمان ایران مورد توجه قرار گرفته است؛ از جمله اینکه با صراحت از ملی شدن صنعت نفت و همه منابع طبیعی، اصلاحات ارضی بنیادین، برچیده شدن بازار مصرف¬گرایی، اسراف و تبذیر، اعطاء حقوق کارگران و کشاورزان و ... سخن گفته شده و حکومت شاه را غیر قانونی اعلام کرده است. خسروشاهی بعدها گفت که انقلاب اسلامی ایران، شکل کامل و ایده آل نوع حکومت مورد نظر شهید نواب است..
🔹وی با مرحوم شریعتمداری هم ارتباط داشت و از بانیان حزب خلق مسلمان بود. خسروشاهی بعدها کتابی را در خصوص این حزب نوشت و ماجرا را توضح داد. گفت که "چند ماه پس از آغاز فعالیتها، انحرافات خاصی توسط بعضی از عناصر نفوذی و مشکوک که اصولاً عضو حزب هم نبودند، توسط یکی از عناصر وابسته به حزب به وجود آمد که نشان از توطئه¬ای گسترده داشت. علی رغم همه سعی و تلاش ما، متأسفانه سرانجام چپ نمایی کودکانه و همکاری غیر معقول و نامشروع – عناصر مشکوک – با سازمانهای سکولار و چپ قلابی بدون تصویب هیأت مؤسسین و عدم استماع نصیحت¬ها و تذکرهای هیأت مؤسسین ادامه یافت و همین امر موجب گردید که تقریباً همه اعضا اصلی و شناخته شده حزب به طور دسته جمعی استعفا دهند و انحلال حزب که تنها توسط هیات مؤسسین قابل اجرا بود، توسط اینجانب اعلام گردید.
🔹وی بالغ بر هشتاد کتاب را به رشته تحریر در آورد. صد و بیست کتاب نیز با تحقیق و توضیح و یا مقدمه و اشراف وی منتشر شد. بر کتابهایی اهتمام می ورزید که به اثرگذاری¬اش در فرهنگ دینی واقف بود. تألیفات عدیده¬ی او سبب شد تا محمدرضا حکیمی او را "فرهنگ¬بان کوشا" لقب دهد.
🔹وی به زبانهای ترکی، عربی، انگلیسی، ایتالیایی مسلط بود و مراودات او را گسترش می¬داد. در سال 1352 بود که خسروشاهی مرکز بررسی¬های اسلامی قم را تاسیس کرد. وی در سال 1361 نیز مرکز فرهنگی اسلامی اروپا را در ایتالیا بنیان نهاد.پس از پیروزی انقلاب به مدت دو سال نماینده امام خمینی در وزارت ارشاد اسلامی بود. پس از این بود که به سفارت ایران در واتیکان منصوب شد. پس از بازگشت از واتیکان به ایران ضمن داشتن اشتغال در وزارت خارجه (مشاور وزیر) در دانشگاه¬های تهران، به تدریس پرداخت.
🔹خسروشاهی سه سال هم رئیس نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در مصر بود. اقامت در قاهره موجب شد تا اطلاعات مستند و دقیقی از تشکیلات اخوان المسلمین نیز به دست آورد. او پس از این به یکی از متخصصین در این زمینه بدل شده و محور مشاوره در خصوص این حزب اسلام گرا محسوب می¬شد. کتاب و مقالاتی نیز در خصوص اخوان المسلمین به رشته تحریر در آورد.
🔸مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22690
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
💥سید هادی خسروشاهی؛ عطشانِ بحرِ تحقیق
🔹حجه الاسلام سید هادی خسروشاهی از پژوهشگران بنام خاندان خسروشاهی بود که در 81 سالگی درگذشت. خاندان خسروشاهی یکی از خاندانهای علمی آذربایجان است که بیش از 200 سال علم و فقاهت در آن ریشه دارد و شخصیتهای ممتاز علمی از آن برخاسته¬اند. سید هادی فرزند سید مرتضی خسروشاهی بود. پدر که از فقهای مطرح بوده، به علت مخالفت با رضا خان پهلوی مدتی را به حبس و تبعید محکوم شده بود. دو برادر دیگر سید هادی نیز در این مخالفتها علیه حاکمیت پهلوی و ماجرای کشف حجاب به فعالیت می¬پرداختند و حبس و تبعیدهایی را تجربه کردند. سید هادی در وصف پدر و برادرانش گفته بود که هیچگاه پدر و برادرانش در مقابل شاه سر خم نکردند و بعضاً علی رغم شرایط مساعدِ روز، حاضر به دیدار با شاه نشدند.
🔹روحیه و مرام سید هادی اما آنگونه نبود که سودای مرجعیت در خاطر داشته باشد. به امر پژوهش و تحقیق بیشتر دلبسته بود. مطالعه و تحقیقات او در سال 1332 او را با فدائیان اسلام آشنا کرد. در همان ایام، نامه¬ای به نواب صفوی نوشت و کتاب رهنمای حقایق را درخواست کرد. این کتاب مانیفست فدائیان بود. خسروشاهی از دوستداران و هواداران فدائیان شد. ارتباط تشکیلاتی با آنها نداشت اما علاقمند به فعالیتهای آنها شد. خسروشاهی داماد آیت¬الله سید صادق روحانی بود. آیت¬الله روحانی هم روابط نزدیک و دوستانه¬ای با نواب صفوی داشت
🔹خسروشاهی همچنین کتاب نواب صفوی را پیش از انقلاب اسلامی تحت عنوان "جامعه و حکومت اسلامی" با مقدمه¬ای کوتاه در قم منتشر کرد. وی گفته بود که در این کتابِ نواب صفوی، بسیاری از اهداف مورد علاقه مردم مسلمان ایران مورد توجه قرار گرفته است؛ از جمله اینکه با صراحت از ملی شدن صنعت نفت و همه منابع طبیعی، اصلاحات ارضی بنیادین، برچیده شدن بازار مصرف¬گرایی، اسراف و تبذیر، اعطاء حقوق کارگران و کشاورزان و ... سخن گفته شده و حکومت شاه را غیر قانونی اعلام کرده است. خسروشاهی بعدها گفت که انقلاب اسلامی ایران، شکل کامل و ایده آل نوع حکومت مورد نظر شهید نواب است..
🔹وی با مرحوم شریعتمداری هم ارتباط داشت و از بانیان حزب خلق مسلمان بود. خسروشاهی بعدها کتابی را در خصوص این حزب نوشت و ماجرا را توضح داد. گفت که "چند ماه پس از آغاز فعالیتها، انحرافات خاصی توسط بعضی از عناصر نفوذی و مشکوک که اصولاً عضو حزب هم نبودند، توسط یکی از عناصر وابسته به حزب به وجود آمد که نشان از توطئه¬ای گسترده داشت. علی رغم همه سعی و تلاش ما، متأسفانه سرانجام چپ نمایی کودکانه و همکاری غیر معقول و نامشروع – عناصر مشکوک – با سازمانهای سکولار و چپ قلابی بدون تصویب هیأت مؤسسین و عدم استماع نصیحت¬ها و تذکرهای هیأت مؤسسین ادامه یافت و همین امر موجب گردید که تقریباً همه اعضا اصلی و شناخته شده حزب به طور دسته جمعی استعفا دهند و انحلال حزب که تنها توسط هیات مؤسسین قابل اجرا بود، توسط اینجانب اعلام گردید.
🔹وی بالغ بر هشتاد کتاب را به رشته تحریر در آورد. صد و بیست کتاب نیز با تحقیق و توضیح و یا مقدمه و اشراف وی منتشر شد. بر کتابهایی اهتمام می ورزید که به اثرگذاری¬اش در فرهنگ دینی واقف بود. تألیفات عدیده¬ی او سبب شد تا محمدرضا حکیمی او را "فرهنگ¬بان کوشا" لقب دهد.
🔹وی به زبانهای ترکی، عربی، انگلیسی، ایتالیایی مسلط بود و مراودات او را گسترش می¬داد. در سال 1352 بود که خسروشاهی مرکز بررسی¬های اسلامی قم را تاسیس کرد. وی در سال 1361 نیز مرکز فرهنگی اسلامی اروپا را در ایتالیا بنیان نهاد.پس از پیروزی انقلاب به مدت دو سال نماینده امام خمینی در وزارت ارشاد اسلامی بود. پس از این بود که به سفارت ایران در واتیکان منصوب شد. پس از بازگشت از واتیکان به ایران ضمن داشتن اشتغال در وزارت خارجه (مشاور وزیر) در دانشگاه¬های تهران، به تدریس پرداخت.
🔹خسروشاهی سه سال هم رئیس نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در مصر بود. اقامت در قاهره موجب شد تا اطلاعات مستند و دقیقی از تشکیلات اخوان المسلمین نیز به دست آورد. او پس از این به یکی از متخصصین در این زمینه بدل شده و محور مشاوره در خصوص این حزب اسلام گرا محسوب می¬شد. کتاب و مقالاتی نیز در خصوص اخوان المسلمین به رشته تحریر در آورد.
🔸مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22690
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
سید هادی خسروشاهی؛ عطشانِ بحرِ تحقیق « مباحثات
⚡ بازهم جدال قدیمی مناسکگرائی و عقلگرائی
🔸 به بهانهی شیوع ویروس کرونا
🔹 این اولین باری نیست که جدال قدیمی جریان فکری عقلگرایی و نصگرایی سر باز کرده و از لجنه های علمی و تخصصی به افکار عمومی و شبکههای اجتماعی زرد کشیده شدهاست. این منازعه قدیمی در بزنگاههایی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی گوناگون بروز و ظهور میکند و منجر به ایجاد شوکهایی در بین مردم و در مواقعی موجسواری دشمنان اسلام و تشیع میشود.
🔹 اینباربه بهانه کوییک 19 یا کرونا ویروس، تب منازعه نصگرایان افراطی در حمایت از برگزاری بیقید و شرط مراسمات، تجمعات و اماکن مذهبی با استدلال عقل گرایان مبنی بر حفظ سلامتی انسان و اولویت آن بر مناسک و مراسمات مذهبی در شبکههای اجتماعی بالا گرفته و افکار عمومی و مردم را دچار سردرگمی و حیرت کردهاست.
🔹 نکته جالب اینجاست این جدال در رسانه های دشمنان تشیع و اسلام، از بیبیسی تا ایران اینترنشنال به صورت لحظه ای با پروپاگاندای رسانهای به عنوان خبر اول و سوژه دست اول به این منازعه دامن زده و با سیاست قدیمی بهرهگیری از گسل های اختلافی بین مسلمین و تحریک این گسلها سناریوی گسترش این اختلاف را دنبال میکنند.
شاید هیچگاه میرزا مهدی اصفهانی نقلگرا و علامه طباطبائی عقلگرا تصور این را هم نمیکردند که روزی این اختلاف مبنائی فکری به سطح شبکههای اجتماعی و محملی جهت تاختن دشمنان تشیع به اصل دین گردد و این اختلاف فکری به سطح عوام تسری و در اینستاگرام و تلگرام و توئیتر دست بدست شود. از انتشار مصاحبه طلبهای در کنار ضریح مطهر حضرت معصومه (س) مبنی بر اینکه ما به کرونا کاری نداریم ودست از حرم نمیکشیم تا انتشار فتاوای برخی مراجع مبنی بر ضرورت و وجوب حفظ سلامتی و عدم ضرورت تجمعات مذهبی.
🔹 این منازعه سر دراز دارد و در مصافهای مختلفی مثل تشکیل حکومت اسلامی، بانکداری اسلامی، شبکههای اجتماعی و تماس تصویری آن، مناسک بدعت گونه جریان افراطگرای شیعی مثل قمه زنی و دیگر مسائل فرعی آن با نگاههای صفر و صدی و افراط و تفریطی منجر به کشیده شدن تخاصمات فکری به سطوح میدانی، سیاسی و حتی امنیتی است.
🔹 اما تفکر اجتهاد و فقه پویای انقلاب اسلامی به میدان آمد تا اثبات کند که عقل و نص نه تنها قابل جمع اند بلکه نصوص و نقل میتواند بستری جهت تحقق فقه حداکثری و جمهوری اسلامی برخاسته از سیره علمی و عملی اهلبیت علیهم السلام باشد.
🔹 گفتمان انقلاب اسلامی با تکیه بر عقلگرایی و فقه حداکثری به بزرگترین تعظیم کننده شعائر و مناسک در جهان تبدیل شد و علی رغم نگاه انحصاری جریانات افراطیگرای شیعی مبنی بر انحصار شعائر در اعمال بدعت گونه مثل قمهزنی، تفکر فقه پویای امام خمینی در مقام ثبوت و اثبات نشان داد که علی رغم نگاه تمدن ساز، بزرگترین اماکن و تجمعات مذهبی را در همین فضا میتوان خلق کرد و منافاتی بین مناسک اسلامی و نگاه اجتماعی سیاسی و عقلگرایی نیست. تفکر انقلاب اسلامی دراین مصاف به قدری بی رقیب است که هیچ مدعی نصگرایی نمیتواند انکار کند، انقلاب اسلامی که در بستر محرم اباعبدالله الحسین علیه السلام شکل گرفته، بستر عظیمترین مناسک اسلامی با جمعیتهای میلیونی را شکل داده که جهان اسلام را حیرت زده کرده است.
🔹 از طرفی همین تفکر، توفیق پرورش بزرگترین دانشمندان هسته ای و نانوتکنولوژی را پیدا کرده و در کشوری که زمانی پزشکان هندی و پاکستانی به طبابت میپرداختند و جوانان ایرانی حتی جرات فکر طبابت را به خود نمیدادند،همین نگاه فقه حداکثری منجر به این شد که در حال حاضر پزشکان ایرانی در پیشرفتهترین کشورهای اروپایی به برگزاری دورههای آموزشی برای پزشکان دنیا می پردازند.
🔹 اما سؤال جدی این است که با این حال میتوان به تفکر پویای انقلاب اسلامی در حوزه علمیه قم برچسب تحجر زد و با برجسته سازی رسانهای برخی اقدامات خرده جریانات افراطگرا که مغرضانه به نصگرایی افراطی دامن زده و اقدام خود را به پای اسلام حقیقی میگذارند، اصل روحانیت و اندیشه غالب را مورد هدف قرار داد!
🔹 به چه علت رسانههای بیگانه بر این منازعه تمرکز کردهاند؟
نقش حوزه علمیه وروحانیت نسبت به تعدیل نگاههای بینالمللی در این مواقع حساس به کیان تشیع و دین اسلام چیست؟
آیا اصرار خرده جریانات اخباریگری و تاکید برمناسک و لو به قیمت بهخطر افتادن سلامت مردم صحیح است؟
اندیشه فقه پویای نخبگان در این خصوص چه نظری دارد؟
آیا جمع بین مراعات بهداشت و حضور در اماکن مذهبی امکان پذیر نیست؟
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔸 به بهانهی شیوع ویروس کرونا
🔹 این اولین باری نیست که جدال قدیمی جریان فکری عقلگرایی و نصگرایی سر باز کرده و از لجنه های علمی و تخصصی به افکار عمومی و شبکههای اجتماعی زرد کشیده شدهاست. این منازعه قدیمی در بزنگاههایی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی گوناگون بروز و ظهور میکند و منجر به ایجاد شوکهایی در بین مردم و در مواقعی موجسواری دشمنان اسلام و تشیع میشود.
🔹 اینباربه بهانه کوییک 19 یا کرونا ویروس، تب منازعه نصگرایان افراطی در حمایت از برگزاری بیقید و شرط مراسمات، تجمعات و اماکن مذهبی با استدلال عقل گرایان مبنی بر حفظ سلامتی انسان و اولویت آن بر مناسک و مراسمات مذهبی در شبکههای اجتماعی بالا گرفته و افکار عمومی و مردم را دچار سردرگمی و حیرت کردهاست.
🔹 نکته جالب اینجاست این جدال در رسانه های دشمنان تشیع و اسلام، از بیبیسی تا ایران اینترنشنال به صورت لحظه ای با پروپاگاندای رسانهای به عنوان خبر اول و سوژه دست اول به این منازعه دامن زده و با سیاست قدیمی بهرهگیری از گسل های اختلافی بین مسلمین و تحریک این گسلها سناریوی گسترش این اختلاف را دنبال میکنند.
شاید هیچگاه میرزا مهدی اصفهانی نقلگرا و علامه طباطبائی عقلگرا تصور این را هم نمیکردند که روزی این اختلاف مبنائی فکری به سطح شبکههای اجتماعی و محملی جهت تاختن دشمنان تشیع به اصل دین گردد و این اختلاف فکری به سطح عوام تسری و در اینستاگرام و تلگرام و توئیتر دست بدست شود. از انتشار مصاحبه طلبهای در کنار ضریح مطهر حضرت معصومه (س) مبنی بر اینکه ما به کرونا کاری نداریم ودست از حرم نمیکشیم تا انتشار فتاوای برخی مراجع مبنی بر ضرورت و وجوب حفظ سلامتی و عدم ضرورت تجمعات مذهبی.
🔹 این منازعه سر دراز دارد و در مصافهای مختلفی مثل تشکیل حکومت اسلامی، بانکداری اسلامی، شبکههای اجتماعی و تماس تصویری آن، مناسک بدعت گونه جریان افراطگرای شیعی مثل قمه زنی و دیگر مسائل فرعی آن با نگاههای صفر و صدی و افراط و تفریطی منجر به کشیده شدن تخاصمات فکری به سطوح میدانی، سیاسی و حتی امنیتی است.
🔹 اما تفکر اجتهاد و فقه پویای انقلاب اسلامی به میدان آمد تا اثبات کند که عقل و نص نه تنها قابل جمع اند بلکه نصوص و نقل میتواند بستری جهت تحقق فقه حداکثری و جمهوری اسلامی برخاسته از سیره علمی و عملی اهلبیت علیهم السلام باشد.
🔹 گفتمان انقلاب اسلامی با تکیه بر عقلگرایی و فقه حداکثری به بزرگترین تعظیم کننده شعائر و مناسک در جهان تبدیل شد و علی رغم نگاه انحصاری جریانات افراطیگرای شیعی مبنی بر انحصار شعائر در اعمال بدعت گونه مثل قمهزنی، تفکر فقه پویای امام خمینی در مقام ثبوت و اثبات نشان داد که علی رغم نگاه تمدن ساز، بزرگترین اماکن و تجمعات مذهبی را در همین فضا میتوان خلق کرد و منافاتی بین مناسک اسلامی و نگاه اجتماعی سیاسی و عقلگرایی نیست. تفکر انقلاب اسلامی دراین مصاف به قدری بی رقیب است که هیچ مدعی نصگرایی نمیتواند انکار کند، انقلاب اسلامی که در بستر محرم اباعبدالله الحسین علیه السلام شکل گرفته، بستر عظیمترین مناسک اسلامی با جمعیتهای میلیونی را شکل داده که جهان اسلام را حیرت زده کرده است.
🔹 از طرفی همین تفکر، توفیق پرورش بزرگترین دانشمندان هسته ای و نانوتکنولوژی را پیدا کرده و در کشوری که زمانی پزشکان هندی و پاکستانی به طبابت میپرداختند و جوانان ایرانی حتی جرات فکر طبابت را به خود نمیدادند،همین نگاه فقه حداکثری منجر به این شد که در حال حاضر پزشکان ایرانی در پیشرفتهترین کشورهای اروپایی به برگزاری دورههای آموزشی برای پزشکان دنیا می پردازند.
🔹 اما سؤال جدی این است که با این حال میتوان به تفکر پویای انقلاب اسلامی در حوزه علمیه قم برچسب تحجر زد و با برجسته سازی رسانهای برخی اقدامات خرده جریانات افراطگرا که مغرضانه به نصگرایی افراطی دامن زده و اقدام خود را به پای اسلام حقیقی میگذارند، اصل روحانیت و اندیشه غالب را مورد هدف قرار داد!
🔹 به چه علت رسانههای بیگانه بر این منازعه تمرکز کردهاند؟
نقش حوزه علمیه وروحانیت نسبت به تعدیل نگاههای بینالمللی در این مواقع حساس به کیان تشیع و دین اسلام چیست؟
آیا اصرار خرده جریانات اخباریگری و تاکید برمناسک و لو به قیمت بهخطر افتادن سلامت مردم صحیح است؟
اندیشه فقه پویای نخبگان در این خصوص چه نظری دارد؟
آیا جمع بین مراعات بهداشت و حضور در اماکن مذهبی امکان پذیر نیست؟
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
💥ماجرای متدینین و علوم تجربی
✒️سید محمد هاشمی
(استاد سطوح عالی حوزه)
🔸 ازحدود قرن 16 میلادی علوم تجربی قدرتی فراوان یافت. بشرِ عصر جدید با عبور از تفسیرهای متکثر و تکراری از نوشته جات یونانی و با رفتن در آزمایشگاه تلاش کرد فهم دقیق تری از طبیعت به دست آورد. تلاش های فلسفی فرانسیسبیکن و دکارت و تلاش جدی نیوتون و تعریفِ دقیقِ (در آن زمان)مکانیکی او از عالم توانسته بود بسیاری از پرسش های بشر به صورت عددی و ریاضی پاسخ دهد. نکته جالب اینکه عالمانِ علوم تجربی گرچه زمانی سودای قطعیت در سر داشتند اما پس از تحقیقات هیوم و بررسی های او پیرامون علیت و استقراء و نفی قطعیت فلسفی برای گزاره های تجربی، باید گفت تا امروز کسی نتوانسته ادعای قطعیتِ این علوم را ثابت و از آن دفاع کند.
🔸 این علوم در کنار تفسیر فلسفی مدرن جهانبینی جدیدی برای انسان ساخته بود و به تدریج و بنا بر قولی پس از جنگ ایران و روسیه در دوران فتحعلی شاه، این جهان بینی از دروازه های کشورهای اسلامی و خصوصا ایران عبور کرد.
به نظر می رسد در سده گذشته سه دیدگاه بین متفکران اسلامی و عموم متدینین در مقابل این علوم تجربیِ مدرن دیده شده است:
🔹شیفتگی افراطی
بخشی از علمای اسلامی وقتی کارایی و ادعای قطعیت و دقت این علوم را دیدند به یکباره دامن از دست دادند و دل به این علوم بستند. متاسفانه این گروه بدون توجه به جوهره علوم تجربی مدرن و روش شناسی و پیش فرض های فلسفی آن، تلاش کردند بسیاری از گزاره های الهیاتی را به نوعی با یافته های تجربی گره بزنند، کار به تلاش برای توضیح معراجنبیاکرم (ص) با ماده و انرژی اینشتین رسید. و یا برخی تلاش کردند بسیاری از روایاتی را که به نوعی در عالم ماده تاثیری ماورایی را توضیح می داد در قالب تجربیات و کشفیات جدید بریزند. کتابهایِ برخی روحانیون از دهه سی تا دهه شصت و حتی گاهی تا امروز پر است از تلاش برای پیوند علوم تجربی مدرن و الهیات اسلامی. کار به جایی رسید که نهج البلاغه ای ترجمه شد و پاورقی های آن پر شده بود از «ایسم» های متعدد. تلاش های بازرگان، رشیدرضای مصری، علیالوردی عراقی و ... را نیز می توان در همین فضا فهم کرد. (با تمام تفاوت ها) تا امروز هم برخی طلاب دغدغه مند برای دفاع از اسلام همین تلاش را ادامه می دهند و تلاش می کنند «فَکت» های تجربی را سریع به یکی از عناصر دینی پیوند بزنند. به نظر می رسد این نگاه ضربه مهلکی به الهیات اسلامی زده و حجیتی کامل به علوم تجربی در میان عامه متدینین داده و از این جهت آسیبی شدید به اندیشه اسلامی زده است. مشکل بزرگ این جریان برخوردِ عوامانه، غیر عالمانه و غیر منتقدانه با علوم تجربی است. به همین دلیل شما نمی توانید 10 صفحه بحث پیرامون فلسفه علم در میان ایشان ببینید.
🔹 دشمنی افراطی
بخش دیگری از دینداران علم نزاع با این علوم برداشتند. این جریان هر صورتی از علوم جدید را نوعی حرکت شیطانی و برآمده از مرکز کفر می دانست و نیت پنهانی آن را نابودی دین. این نوع از نزاع امروز در قالب طباسلامی و یا برخی شوون دیگر خود را نمایان کرده است و در همین قضیه اخیر پیرامون ویروس کرونا اوج خود رسید. نگاهی بدبینانه که تمامی توصیه های پزشکی جدید را فقط پیشنهاداتی جهت نابودی مسلمین و از بین رفتن آنها می داند و حتی مدعی می شود که چیزی به نام بیماری واگیردار وجود ندارد. این دسته به جهت آن که هیچ برخورد منتقدانه ای با بنیادهای فلسفی علوم تجربی ندارند تلاششان نیز در نهایت به هیچ نقد و نفی ای منجر نمی شود و به نظر من علوم تجربی و علوم انسانیِ تجربی مدرن را در کشور ما بسیار قدرتمند تر می کند و مقدمات براندازی کامل بنیان های اجتماعی اسلام (رنسانس) را فراهم می آورد.(برخی جریان ها مانند فرهنگستان یا فردیدی ها تلاش داشته اند در اینجا برخوردی عالمانه داشته باشند.)
🔹نگاه واقع گرایانه
اما در میان مسلمین بزرگانی نیز ظهور کرده اند که با برخورد منتقدانه و جدی با بنیادهای اندیشه مدرن، علوم تجربی را نیز ذیل همان بنیادها شناختند و توانستند موضعی اصولی در برابر آن بگیرند. در این موضع، علوم تجربی ذیل ساختارهای فلسفی و الهیاتی اسلام تعریف می شود و راه قضاوت بر علوم تجربی در حوزه الهیات بسته می شود ولی اصل این علوم و ثمره آن در زندگی بشر یکسره انکار نمی شود. یکی از نمادهای این جریان مرحوم شهیدمطهری است. ایشان هم دسته اول یعنی شیفتگان افراطی را به شدت نقد می کند (نقدهای مفصل و مکرر بر بازرگان و علی الوردی) و هم دشمنان افراطی را واپس گرا و متحجر می داند (فصل دوم کتاب انسان و ایمان). به نظر می رسد رمز توفیق ایشان در این مواجهه شناخت کامل و اجتهادی اسلام و شناختِ خوب و دقیق از غرب است (دو دسته فوق یا فاقد یکی یا هر دو هستند). لذا اگر اسلام را با تمام هویتش بشناسیم میتوانیم نسبت دقیق تری با فرآورده های غرب برقرار می کنیم.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
✒️سید محمد هاشمی
(استاد سطوح عالی حوزه)
🔸 ازحدود قرن 16 میلادی علوم تجربی قدرتی فراوان یافت. بشرِ عصر جدید با عبور از تفسیرهای متکثر و تکراری از نوشته جات یونانی و با رفتن در آزمایشگاه تلاش کرد فهم دقیق تری از طبیعت به دست آورد. تلاش های فلسفی فرانسیسبیکن و دکارت و تلاش جدی نیوتون و تعریفِ دقیقِ (در آن زمان)مکانیکی او از عالم توانسته بود بسیاری از پرسش های بشر به صورت عددی و ریاضی پاسخ دهد. نکته جالب اینکه عالمانِ علوم تجربی گرچه زمانی سودای قطعیت در سر داشتند اما پس از تحقیقات هیوم و بررسی های او پیرامون علیت و استقراء و نفی قطعیت فلسفی برای گزاره های تجربی، باید گفت تا امروز کسی نتوانسته ادعای قطعیتِ این علوم را ثابت و از آن دفاع کند.
🔸 این علوم در کنار تفسیر فلسفی مدرن جهانبینی جدیدی برای انسان ساخته بود و به تدریج و بنا بر قولی پس از جنگ ایران و روسیه در دوران فتحعلی شاه، این جهان بینی از دروازه های کشورهای اسلامی و خصوصا ایران عبور کرد.
به نظر می رسد در سده گذشته سه دیدگاه بین متفکران اسلامی و عموم متدینین در مقابل این علوم تجربیِ مدرن دیده شده است:
🔹شیفتگی افراطی
بخشی از علمای اسلامی وقتی کارایی و ادعای قطعیت و دقت این علوم را دیدند به یکباره دامن از دست دادند و دل به این علوم بستند. متاسفانه این گروه بدون توجه به جوهره علوم تجربی مدرن و روش شناسی و پیش فرض های فلسفی آن، تلاش کردند بسیاری از گزاره های الهیاتی را به نوعی با یافته های تجربی گره بزنند، کار به تلاش برای توضیح معراجنبیاکرم (ص) با ماده و انرژی اینشتین رسید. و یا برخی تلاش کردند بسیاری از روایاتی را که به نوعی در عالم ماده تاثیری ماورایی را توضیح می داد در قالب تجربیات و کشفیات جدید بریزند. کتابهایِ برخی روحانیون از دهه سی تا دهه شصت و حتی گاهی تا امروز پر است از تلاش برای پیوند علوم تجربی مدرن و الهیات اسلامی. کار به جایی رسید که نهج البلاغه ای ترجمه شد و پاورقی های آن پر شده بود از «ایسم» های متعدد. تلاش های بازرگان، رشیدرضای مصری، علیالوردی عراقی و ... را نیز می توان در همین فضا فهم کرد. (با تمام تفاوت ها) تا امروز هم برخی طلاب دغدغه مند برای دفاع از اسلام همین تلاش را ادامه می دهند و تلاش می کنند «فَکت» های تجربی را سریع به یکی از عناصر دینی پیوند بزنند. به نظر می رسد این نگاه ضربه مهلکی به الهیات اسلامی زده و حجیتی کامل به علوم تجربی در میان عامه متدینین داده و از این جهت آسیبی شدید به اندیشه اسلامی زده است. مشکل بزرگ این جریان برخوردِ عوامانه، غیر عالمانه و غیر منتقدانه با علوم تجربی است. به همین دلیل شما نمی توانید 10 صفحه بحث پیرامون فلسفه علم در میان ایشان ببینید.
🔹 دشمنی افراطی
بخش دیگری از دینداران علم نزاع با این علوم برداشتند. این جریان هر صورتی از علوم جدید را نوعی حرکت شیطانی و برآمده از مرکز کفر می دانست و نیت پنهانی آن را نابودی دین. این نوع از نزاع امروز در قالب طباسلامی و یا برخی شوون دیگر خود را نمایان کرده است و در همین قضیه اخیر پیرامون ویروس کرونا اوج خود رسید. نگاهی بدبینانه که تمامی توصیه های پزشکی جدید را فقط پیشنهاداتی جهت نابودی مسلمین و از بین رفتن آنها می داند و حتی مدعی می شود که چیزی به نام بیماری واگیردار وجود ندارد. این دسته به جهت آن که هیچ برخورد منتقدانه ای با بنیادهای فلسفی علوم تجربی ندارند تلاششان نیز در نهایت به هیچ نقد و نفی ای منجر نمی شود و به نظر من علوم تجربی و علوم انسانیِ تجربی مدرن را در کشور ما بسیار قدرتمند تر می کند و مقدمات براندازی کامل بنیان های اجتماعی اسلام (رنسانس) را فراهم می آورد.(برخی جریان ها مانند فرهنگستان یا فردیدی ها تلاش داشته اند در اینجا برخوردی عالمانه داشته باشند.)
🔹نگاه واقع گرایانه
اما در میان مسلمین بزرگانی نیز ظهور کرده اند که با برخورد منتقدانه و جدی با بنیادهای اندیشه مدرن، علوم تجربی را نیز ذیل همان بنیادها شناختند و توانستند موضعی اصولی در برابر آن بگیرند. در این موضع، علوم تجربی ذیل ساختارهای فلسفی و الهیاتی اسلام تعریف می شود و راه قضاوت بر علوم تجربی در حوزه الهیات بسته می شود ولی اصل این علوم و ثمره آن در زندگی بشر یکسره انکار نمی شود. یکی از نمادهای این جریان مرحوم شهیدمطهری است. ایشان هم دسته اول یعنی شیفتگان افراطی را به شدت نقد می کند (نقدهای مفصل و مکرر بر بازرگان و علی الوردی) و هم دشمنان افراطی را واپس گرا و متحجر می داند (فصل دوم کتاب انسان و ایمان). به نظر می رسد رمز توفیق ایشان در این مواجهه شناخت کامل و اجتهادی اسلام و شناختِ خوب و دقیق از غرب است (دو دسته فوق یا فاقد یکی یا هر دو هستند). لذا اگر اسلام را با تمام هویتش بشناسیم میتوانیم نسبت دقیق تری با فرآورده های غرب برقرار می کنیم.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💥مباحثات
🔹پس از شیوع ویروس کرونا و بستری شدن تعدادی از هموطنان در بیمارستانها، جمعی از طلاب حوزه علمیه در اقدامی خودجوش و تحت نظر پرسنل بیمارستانها از بیماران عیادت کردند.
🔹همچنین این گروه از خدمات و تلاشهای کادر پزشکی و خدماتی این بیمارستانها تقدیر نمودند.
این حرکت منجر به شکلگیری پویشی از طلاب گردید که هم اینک دهها تن از حوزویان به کمک بخشهای مختلف خدماتی در بیمارستانها رفتهاند.
طلاب علاقمند به همکاری با این پویش میتوانند به این آدرس مراجعه کنند:
http://eitaa.com/joinchat-2731802626C6597703c2f
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹پس از شیوع ویروس کرونا و بستری شدن تعدادی از هموطنان در بیمارستانها، جمعی از طلاب حوزه علمیه در اقدامی خودجوش و تحت نظر پرسنل بیمارستانها از بیماران عیادت کردند.
🔹همچنین این گروه از خدمات و تلاشهای کادر پزشکی و خدماتی این بیمارستانها تقدیر نمودند.
این حرکت منجر به شکلگیری پویشی از طلاب گردید که هم اینک دهها تن از حوزویان به کمک بخشهای مختلف خدماتی در بیمارستانها رفتهاند.
طلاب علاقمند به همکاری با این پویش میتوانند به این آدرس مراجعه کنند:
http://eitaa.com/joinchat-2731802626C6597703c2f
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
⚡ به مناسبت ۱۳اسفند سالروز تولد
طالقانی؛ آنچه گفت و آنچه نگفت
🔹 در برخورد با مواضع طالقانی میباید نظر و عملِ وی را در کنار هم دید. فعالیتهای او را نباید صرفاً از لابهلای کتابها و سخنرانیهایش پیگیری کرد. طالقانی از طرفی به طرح ایدههای خود میپردازد و میکوشد در برخی از گزارههای اسلام، تبیینی در تقابل با قرائت سنتی از دین ارائه کند؛ از طرف دیگر، در عرصه عمل به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی اقدام میکند. در زمانی که فعالیتهای سیاسی چندان مورد اقبال روحانیان نبود، او به فعالیتهای حزبی وارد میشد؛ با جوانان و دانشگاهیان حشر و نشر داشت، حضور در عرصه اجتماع را وظیفه خود میدانست. صرفاً به گوشهای نشستن و تئوری پردازی کردن را مقبول نمیدانست. طالقانی اگر ایدهی شورا را برجسته میکند، خود نیز به تشکیل چنین شوراهایی اقدام میورزد و آن را به عرصه اجتماع میآورد.
🔹 طالقانی در مواجه با دین، توجه به غایت و هدف دینداری را مورد توجه قرار میدهد. غایت دینداری را در تحول انسان و هدایت او جستجو میکند. از همینجاست که تأکید بر عمل، نقش پررنگی در اندیشه طالقانی پیدا میکند. وی تظاهر به دینداری را مورد نقد قرار میدهد. در زمانهای که عمده اعتراضهای دینداران و فعالین انقلابی به عدم رعایت احکام دینی است، طالقانی به سویهای دیگر توجه داده است و این نشان از دور اندیشی وی دارد. در همین خصوص میگوید: «آن مسلمانی که خیال میکند نمازش را خوانده و روزه¬اش را گرفته و دعایش را خوانده و تکلیفش ساقط شده و منظور همین بوده، دین را نفهمیده است. آنکه خیال میکند به همه رساله عملیه عمل کرده و دیگر هیچ مسئولیتی ندارد، دین را نفهمیده است. ما میگوییم اسلام دین تحرّک است، حال چرا مسلمانان تحرّکشان از بین رفته است؟ برای اینکه عبادات را منتهای مسأله و مسئولیت بعثت انبیاء گمان کردهاند»
🔹 طالقانی در راه برقراری این قسط و عدل، و برای جلوگیری از انباشت این سه قدرت، نقش مردم را برجسته میبیند. معتقد است که اگر پای مردم در میان بیاید، این سه قدرت تعدیل میشوند. از همینجاست که دو موضوع را مورد توجه قرار میدهد. اول به موضوع آزادی میپردازد و دیگر اینکه به موضوع شورا توجه میدهد.طالقانی با اندیشه و عملِ خود، پایههای اولیهی برخی از ایدههای نواندیشی را هموار کرد. سخن گفتن از آزادی، رأی مردم، نقش زمان و مکان در احکام، توجه به نظر مخالفان، از جمله مواردی است که تا پیش از وی، در جامعه دینداران کمتر مورد توجه بود و طالقانی شجاعانه به آن پرداخت.
🔸 مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22706
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
طالقانی؛ آنچه گفت و آنچه نگفت
🔹 در برخورد با مواضع طالقانی میباید نظر و عملِ وی را در کنار هم دید. فعالیتهای او را نباید صرفاً از لابهلای کتابها و سخنرانیهایش پیگیری کرد. طالقانی از طرفی به طرح ایدههای خود میپردازد و میکوشد در برخی از گزارههای اسلام، تبیینی در تقابل با قرائت سنتی از دین ارائه کند؛ از طرف دیگر، در عرصه عمل به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی اقدام میکند. در زمانی که فعالیتهای سیاسی چندان مورد اقبال روحانیان نبود، او به فعالیتهای حزبی وارد میشد؛ با جوانان و دانشگاهیان حشر و نشر داشت، حضور در عرصه اجتماع را وظیفه خود میدانست. صرفاً به گوشهای نشستن و تئوری پردازی کردن را مقبول نمیدانست. طالقانی اگر ایدهی شورا را برجسته میکند، خود نیز به تشکیل چنین شوراهایی اقدام میورزد و آن را به عرصه اجتماع میآورد.
🔹 طالقانی در مواجه با دین، توجه به غایت و هدف دینداری را مورد توجه قرار میدهد. غایت دینداری را در تحول انسان و هدایت او جستجو میکند. از همینجاست که تأکید بر عمل، نقش پررنگی در اندیشه طالقانی پیدا میکند. وی تظاهر به دینداری را مورد نقد قرار میدهد. در زمانهای که عمده اعتراضهای دینداران و فعالین انقلابی به عدم رعایت احکام دینی است، طالقانی به سویهای دیگر توجه داده است و این نشان از دور اندیشی وی دارد. در همین خصوص میگوید: «آن مسلمانی که خیال میکند نمازش را خوانده و روزه¬اش را گرفته و دعایش را خوانده و تکلیفش ساقط شده و منظور همین بوده، دین را نفهمیده است. آنکه خیال میکند به همه رساله عملیه عمل کرده و دیگر هیچ مسئولیتی ندارد، دین را نفهمیده است. ما میگوییم اسلام دین تحرّک است، حال چرا مسلمانان تحرّکشان از بین رفته است؟ برای اینکه عبادات را منتهای مسأله و مسئولیت بعثت انبیاء گمان کردهاند»
🔹 طالقانی در راه برقراری این قسط و عدل، و برای جلوگیری از انباشت این سه قدرت، نقش مردم را برجسته میبیند. معتقد است که اگر پای مردم در میان بیاید، این سه قدرت تعدیل میشوند. از همینجاست که دو موضوع را مورد توجه قرار میدهد. اول به موضوع آزادی میپردازد و دیگر اینکه به موضوع شورا توجه میدهد.طالقانی با اندیشه و عملِ خود، پایههای اولیهی برخی از ایدههای نواندیشی را هموار کرد. سخن گفتن از آزادی، رأی مردم، نقش زمان و مکان در احکام، توجه به نظر مخالفان، از جمله مواردی است که تا پیش از وی، در جامعه دینداران کمتر مورد توجه بود و طالقانی شجاعانه به آن پرداخت.
🔸 مشاهده متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22706
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
طالقانی؛ آنچه گفت و آنچه نگفت « مباحثات
مباحثات
⚡️حجتالاسلام احمد خسروی از طلاب جهادی و خدوم مکتب اهلبیت علیهمالسلام به علت عفونت شدید ریوی به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان علیبنابیطالب منتقل شد. از همهی مخاطبان محترم برای شفای عاجل ایشان و همهی مرضای مسلمین التماس دعای ویژه داریم. 🔻امَّنْ یجِیبُ…
یَا أَیَّتُها النَّفسُ المُطمَئِنَّة إِرجعی إِلی ربِّکَ راضیةً مَرضیة
🔹درگذشت طلبهی خدوم و جهادی برادر بزرگوار حجتالاسلام احمد خسروی را به همهی حوزویان وخانوادهی وی تسلیت عرض میکنیم.
🔹آن عزیز تمام لحظات خود را صرف خدمت به مکتب اهل بیت نمود و در ماههای اخیر نیز در کنار مردم سیلزدهی سیستان و بلوچستان بود.
عاش سعیدا و مات سعیدا
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🔹درگذشت طلبهی خدوم و جهادی برادر بزرگوار حجتالاسلام احمد خسروی را به همهی حوزویان وخانوادهی وی تسلیت عرض میکنیم.
🔹آن عزیز تمام لحظات خود را صرف خدمت به مکتب اهل بیت نمود و در ماههای اخیر نیز در کنار مردم سیلزدهی سیستان و بلوچستان بود.
عاش سعیدا و مات سعیدا
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
💥درس هایی از کرونا /
ضرورتِ افق و درکِ تمدنیِ جهانی
✒️ محمد لیاقت
پرده ی اول
🔹کرونا به ایران رسید.
مواجهه ی مردم با این بیماری مختلف بود. برخی ایثار، برخی تضرّع، برخی احتکار، ، برخی خدمات جهادی، برخی لیس زدن، برخی قم ستیزی، برخی امید افزایی، برخی چالش اعتقادی و البته برخی هم واکنشی طنز آمیز داشتند.
🔹در این میان اما طنزی توجهم را به خودش جلب کرد:
به بعضی از سلیقه ها هم اصلا نباید احترام گذاشت مثل سلیقه ی غذاییِ چینی ها! انصاف نیست آخه! یک نفر اون سر دنیا خفاش بخوره با دست نشسته، بعد ما مجبور بشیم این سر دنیا، هی دست بشوریم.(خنده ی و کف حضار).
پرده ی دوم
🔹درست است که در این سالهای پس از انقلاب، بعضا فرصت هایی را از دست دادیم اما آنچه که با دیده ی انصاف می توان مدعی شد عبارتست از اینکه:
🔻انقلاب اسلامی، در این سالها با خدمات اجتماعی فراوان به بسیاری از اهداف خویش دستیافته است و تحولات عظیم ملی و جهانی را رقم زده است.
🔻انقلاب، رنسانسی که نتیجه اش ضعف، بی کفایتی و به حاشیه رفتنِ دین بود را به سمت بی کفایتی و ضعف بخشی از دینداران و دین فهمان چرخاند و بزرگترین خدمت امام خمینی ره به جامعه ی دینی، این بود که با برداشت و قرائتی جامع و اجتماعی از اسلام، ظرفیت عظیم دین را، در پاسخ گویی به نیازهای اجتماعی جامعه، فعلیت بخشید.
🔹رفته رفته معادله عوض شد، انقلاب وارد چالش تمدنی شد.
آنچه که در این دوره شاهد آن هستیم، عبارتست از درک جدی ترِ افق و عرصه ی مبارزه و درگیری با دشمن.
🔹رهبری حکیم انقلاب،چند سال پیش مسئله ی سبک زندگی اسلامی؛life style را مطرح کردند. شاید برای برخی هنوز اهمیت این کلید واژه روشن نشده باشد.
اما با مداقّه در تحولات بینشی و گرایشیِ لایه های پیدا و پنهانِ کف جامعه، به روشنی می توان ضرورت و منطقِ طرح چنین بحثی را از رهبر معظم انقلاب، درک کرد.
🔹غرب با معجزه ی تکنولوژی و رسانه، مدیریت دنیا را به دست گرفته است و با مبانی توسعه ی تمدنی خود، بسیاری از فرهنگ های موجود دنیا را تهی از هویت و آن ها را در سایه ی خود، نگه داشته است
🔹واقعیت این است که تکنولوژی رسانه ای و بستر فضای مجازی به عنوانِ مرکز کنترل، فرماندهی و پشتیبانی اطلاعاتی، خارج از مدیریتِ ماست.
🔹به طنزی که ابتدای نوشته به آن اشاره کردم برگردیم و این بار با دیده ی تحلیل و تدقیق به آن رجوع کنیم:
«سلیقه ی غذاییِ مردمی در فاصله ای هزاران کیلومتری، جامعه ی ما را زمین گیر می کند.»
چقدر زیاد هستند چنین طنزهای تلخی که روزهاست کام جامعه ی ما را تلخ کرده است و خدا میداند که این تلخی تا کی باقی خواهد ماند.
🔻سریالی در کشوری دیگر تولید میشود و خانواده ای در ایران از هم جدا می شوند.
سکانس پایانی
🔹امروز این ضلالت نظری تمدن غرب(؛هیومنیسم) در بسیاری از عرصه های مدیریتی و اجرایی جوامع، امتداد عملی پیدا کرده است و در این شرایط بازطراحی مدل های اجتماعیِ با حفظ مرزبندی روشن با مبانی توسعه ای غربی، مبتنی بر حفظ ریشه های اصیلِ هویتِ فرهنگی، کاری بس گران و دشوار است.
🔹با نگاه کاملا حداقلی و منفعت طلبانه ملی (نه نگاه های آرمانیِ توحید گسترانه در دنیا)، نیز می توان تصدیق کرد که در عصر ما حتی نمی توان از ذائقه و آداب غذایی دیگر ملل غافل شد. آیا وضعیت فعلی حال ایران عزیز، دلیل روشنی بر این ادعا نیست؟!
🔹در عصر حاضر، عرصه و افقِ درگیری حق و باطل، افقی است تمدنی که جبهه های بسیاری را در بر می گیرد.
🔹از جنگ سخت جریان مقاومت گرفته تا جبهه های مختلف نظری و اجرایی چون نهاد سازی و طراحیِ نظامات و مدل های اجراییِ اجتماعی نظیرِ مدل های اجراییِ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، هنر و رسانه، بهداشت و پیشگیری، معماری و شهرسازی، بیمه و خدمات، آموزش و تربیت و...
🔹خاکریز های انقلاب منتظر جبهه سازی جوانان، در حوزه های مختلفِ نظریه پردازی و نهایتا جامعه پردازی اسلامی است.
🔸به هوش باشیم که این برخوردِ تمدنی، نیروهایی با ظرفیت، افق و درکِ تمدنی نیاز دارد.
متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22719
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
ضرورتِ افق و درکِ تمدنیِ جهانی
✒️ محمد لیاقت
پرده ی اول
🔹کرونا به ایران رسید.
مواجهه ی مردم با این بیماری مختلف بود. برخی ایثار، برخی تضرّع، برخی احتکار، ، برخی خدمات جهادی، برخی لیس زدن، برخی قم ستیزی، برخی امید افزایی، برخی چالش اعتقادی و البته برخی هم واکنشی طنز آمیز داشتند.
🔹در این میان اما طنزی توجهم را به خودش جلب کرد:
به بعضی از سلیقه ها هم اصلا نباید احترام گذاشت مثل سلیقه ی غذاییِ چینی ها! انصاف نیست آخه! یک نفر اون سر دنیا خفاش بخوره با دست نشسته، بعد ما مجبور بشیم این سر دنیا، هی دست بشوریم.(خنده ی و کف حضار).
پرده ی دوم
🔹درست است که در این سالهای پس از انقلاب، بعضا فرصت هایی را از دست دادیم اما آنچه که با دیده ی انصاف می توان مدعی شد عبارتست از اینکه:
🔻انقلاب اسلامی، در این سالها با خدمات اجتماعی فراوان به بسیاری از اهداف خویش دستیافته است و تحولات عظیم ملی و جهانی را رقم زده است.
🔻انقلاب، رنسانسی که نتیجه اش ضعف، بی کفایتی و به حاشیه رفتنِ دین بود را به سمت بی کفایتی و ضعف بخشی از دینداران و دین فهمان چرخاند و بزرگترین خدمت امام خمینی ره به جامعه ی دینی، این بود که با برداشت و قرائتی جامع و اجتماعی از اسلام، ظرفیت عظیم دین را، در پاسخ گویی به نیازهای اجتماعی جامعه، فعلیت بخشید.
🔹رفته رفته معادله عوض شد، انقلاب وارد چالش تمدنی شد.
آنچه که در این دوره شاهد آن هستیم، عبارتست از درک جدی ترِ افق و عرصه ی مبارزه و درگیری با دشمن.
🔹رهبری حکیم انقلاب،چند سال پیش مسئله ی سبک زندگی اسلامی؛life style را مطرح کردند. شاید برای برخی هنوز اهمیت این کلید واژه روشن نشده باشد.
اما با مداقّه در تحولات بینشی و گرایشیِ لایه های پیدا و پنهانِ کف جامعه، به روشنی می توان ضرورت و منطقِ طرح چنین بحثی را از رهبر معظم انقلاب، درک کرد.
🔹غرب با معجزه ی تکنولوژی و رسانه، مدیریت دنیا را به دست گرفته است و با مبانی توسعه ی تمدنی خود، بسیاری از فرهنگ های موجود دنیا را تهی از هویت و آن ها را در سایه ی خود، نگه داشته است
🔹واقعیت این است که تکنولوژی رسانه ای و بستر فضای مجازی به عنوانِ مرکز کنترل، فرماندهی و پشتیبانی اطلاعاتی، خارج از مدیریتِ ماست.
🔹به طنزی که ابتدای نوشته به آن اشاره کردم برگردیم و این بار با دیده ی تحلیل و تدقیق به آن رجوع کنیم:
«سلیقه ی غذاییِ مردمی در فاصله ای هزاران کیلومتری، جامعه ی ما را زمین گیر می کند.»
چقدر زیاد هستند چنین طنزهای تلخی که روزهاست کام جامعه ی ما را تلخ کرده است و خدا میداند که این تلخی تا کی باقی خواهد ماند.
🔻سریالی در کشوری دیگر تولید میشود و خانواده ای در ایران از هم جدا می شوند.
سکانس پایانی
🔹امروز این ضلالت نظری تمدن غرب(؛هیومنیسم) در بسیاری از عرصه های مدیریتی و اجرایی جوامع، امتداد عملی پیدا کرده است و در این شرایط بازطراحی مدل های اجتماعیِ با حفظ مرزبندی روشن با مبانی توسعه ای غربی، مبتنی بر حفظ ریشه های اصیلِ هویتِ فرهنگی، کاری بس گران و دشوار است.
🔹با نگاه کاملا حداقلی و منفعت طلبانه ملی (نه نگاه های آرمانیِ توحید گسترانه در دنیا)، نیز می توان تصدیق کرد که در عصر ما حتی نمی توان از ذائقه و آداب غذایی دیگر ملل غافل شد. آیا وضعیت فعلی حال ایران عزیز، دلیل روشنی بر این ادعا نیست؟!
🔹در عصر حاضر، عرصه و افقِ درگیری حق و باطل، افقی است تمدنی که جبهه های بسیاری را در بر می گیرد.
🔹از جنگ سخت جریان مقاومت گرفته تا جبهه های مختلف نظری و اجرایی چون نهاد سازی و طراحیِ نظامات و مدل های اجراییِ اجتماعی نظیرِ مدل های اجراییِ اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، هنر و رسانه، بهداشت و پیشگیری، معماری و شهرسازی، بیمه و خدمات، آموزش و تربیت و...
🔹خاکریز های انقلاب منتظر جبهه سازی جوانان، در حوزه های مختلفِ نظریه پردازی و نهایتا جامعه پردازی اسلامی است.
🔸به هوش باشیم که این برخوردِ تمدنی، نیروهایی با ظرفیت، افق و درکِ تمدنی نیاز دارد.
متن کامل یادداشت:
http://mobahesat.ir/22719
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
مباحثات
در ضرورت افق و درک تمدنی جهانی « مباحثات
🔸چالشهای «فقه بحران»
🔹بر اساس اخبار منتشره از روز گذشته زمینهی تغسیل اجساد فوت شده بر اثر ویروس کرونا فراهم شدهاست و گروههای متشکل از طلاب داوطلب این وظیفهی مهم را بر دوش گرفتهاند.
🔹اما با نگاهی به اتفاقات و برنامههای مربوط به خدماترسانی گروههای جهادی متشکل از طلاب و روحانیون به نظر میرسد با کمی تدبیر و سعهی صدر این خدمات میتوانست بیشتر مطابق با امور شرعی پیش برود.
🔹از روزهای نخست انتشار خبر شیوع ویروس کرونا متاسفانه مدیریت امور پزشکی دچار تحیر و سردرگمی بود. برخی سوگیریهای سیاسی نیز اساسا وجود چنین خطری را رد میکردند. مدیریت این بحران نیازمند تصمیم ملی بود که تا مدتها انگیزهای برای آن در بدنهید ولت مشاهده نشد. این عوامل باعث شد در هفتهی نخست انتشار خبر، مدیریت بحران، خود دچار بحران مدیریت شد.
🔹در این بین برخی سوالات شرعی نیز پیش آمد. از باز بودن حرمها و اماکن مقدس و مساجد گرفته تا امور شرعی خاکسپاری فوت شدگان.
🔹اگرچه عمل کردن به توصیههای بهداشتی امری بدیهی بود و قاطبهی مراجع و علما تبعیت از نظرات پزشکان و مسئولان بهداشتی را لازم دانستند، اما در این مورد هم مانند مدیریت بحران شاهد دستپاچگی بودیم. تبعیت مطلق از نظرات پزشکی دقیقا همان بخش دستپاچگی است. به نظر میرسد در امور شرعی باید یک همفکری و همافزایی بین فقها و پزشکان صورت میگرفت و از «سپردن مطلق» این امور به نظر پزشکان خودداری میشد.
🔹برای نمونه تدفین فوتشدگان تا روز گذشته بدون غسل و به صورت تیمم صورت میگرفت و علت آن عمل به توصیههای پزشکی و فراهم نبودن زیرساختها اعلام شد. اما نکتهی اصلی همان عملکرد منفعلانه فقهاست. لازم بود در تمامی تصمیمگیریها فقها نیز وجوب تشریفات دینی را تبیین و بر آن اصرار میکردند. چرا که همان تحیر در مواجهه با بحران که دامنگیر جامعه پزشکی شده بود به تشخیص ضرورتهای امور شرعی نیز تسری پیدا کرد.
🔹حضور گروهی از طلاب جهادگر- که توصیف فداکاری برای آنان بسیار کوچک است- در بیمارستانها و خدمت خالصانهی آنان به افراد بستری نشان داد جامعه پزشکی نیاز به همراه و همدلی حوزویان دارد نه فقط مقلد!. در عین حال هنوز هم دیر نشده است و همانگونه که مسئولان از تحیر روزهای نخست خارج شده اند، بهتر است فقها نیز یکبار دیگر در نظرات خود تامل کنند و تعبد محض از کارشناسان پزشکی را به همفکری و یافتن راههای بهتر تغییر دهند.
🔹از سوی دیگر ثبت تجربیات «فقه بحران» نیز از دیگر ضروریات تاریخ فقه است.در دو دهه اخیر زلزلهی بم بزرگترین فاجعهی انسانی و روانی در سطح جامعه بود که در همان ایام نیز گروههای مختلف حوزوی حضوری فعال و اثرگذار داشتند اما بخاطر عدم نفوذ و گستردگی رسانهها عملا دیده نشد. اما تجربهی آن حضور و مدیریت بحران در خصوص مسائل مختلف فقهی و روحی و … قطعا وجود دارد که در این روزها برای فعالان حوزوی مفید است. جا دارد تجربیات این روزها نیز ثبت گردد.
http://mobahesat.ir/22728
🔻🔻🔻
@mobahedatmagz
🔹بر اساس اخبار منتشره از روز گذشته زمینهی تغسیل اجساد فوت شده بر اثر ویروس کرونا فراهم شدهاست و گروههای متشکل از طلاب داوطلب این وظیفهی مهم را بر دوش گرفتهاند.
🔹اما با نگاهی به اتفاقات و برنامههای مربوط به خدماترسانی گروههای جهادی متشکل از طلاب و روحانیون به نظر میرسد با کمی تدبیر و سعهی صدر این خدمات میتوانست بیشتر مطابق با امور شرعی پیش برود.
🔹از روزهای نخست انتشار خبر شیوع ویروس کرونا متاسفانه مدیریت امور پزشکی دچار تحیر و سردرگمی بود. برخی سوگیریهای سیاسی نیز اساسا وجود چنین خطری را رد میکردند. مدیریت این بحران نیازمند تصمیم ملی بود که تا مدتها انگیزهای برای آن در بدنهید ولت مشاهده نشد. این عوامل باعث شد در هفتهی نخست انتشار خبر، مدیریت بحران، خود دچار بحران مدیریت شد.
🔹در این بین برخی سوالات شرعی نیز پیش آمد. از باز بودن حرمها و اماکن مقدس و مساجد گرفته تا امور شرعی خاکسپاری فوت شدگان.
🔹اگرچه عمل کردن به توصیههای بهداشتی امری بدیهی بود و قاطبهی مراجع و علما تبعیت از نظرات پزشکان و مسئولان بهداشتی را لازم دانستند، اما در این مورد هم مانند مدیریت بحران شاهد دستپاچگی بودیم. تبعیت مطلق از نظرات پزشکی دقیقا همان بخش دستپاچگی است. به نظر میرسد در امور شرعی باید یک همفکری و همافزایی بین فقها و پزشکان صورت میگرفت و از «سپردن مطلق» این امور به نظر پزشکان خودداری میشد.
🔹برای نمونه تدفین فوتشدگان تا روز گذشته بدون غسل و به صورت تیمم صورت میگرفت و علت آن عمل به توصیههای پزشکی و فراهم نبودن زیرساختها اعلام شد. اما نکتهی اصلی همان عملکرد منفعلانه فقهاست. لازم بود در تمامی تصمیمگیریها فقها نیز وجوب تشریفات دینی را تبیین و بر آن اصرار میکردند. چرا که همان تحیر در مواجهه با بحران که دامنگیر جامعه پزشکی شده بود به تشخیص ضرورتهای امور شرعی نیز تسری پیدا کرد.
🔹حضور گروهی از طلاب جهادگر- که توصیف فداکاری برای آنان بسیار کوچک است- در بیمارستانها و خدمت خالصانهی آنان به افراد بستری نشان داد جامعه پزشکی نیاز به همراه و همدلی حوزویان دارد نه فقط مقلد!. در عین حال هنوز هم دیر نشده است و همانگونه که مسئولان از تحیر روزهای نخست خارج شده اند، بهتر است فقها نیز یکبار دیگر در نظرات خود تامل کنند و تعبد محض از کارشناسان پزشکی را به همفکری و یافتن راههای بهتر تغییر دهند.
🔹از سوی دیگر ثبت تجربیات «فقه بحران» نیز از دیگر ضروریات تاریخ فقه است.در دو دهه اخیر زلزلهی بم بزرگترین فاجعهی انسانی و روانی در سطح جامعه بود که در همان ایام نیز گروههای مختلف حوزوی حضوری فعال و اثرگذار داشتند اما بخاطر عدم نفوذ و گستردگی رسانهها عملا دیده نشد. اما تجربهی آن حضور و مدیریت بحران در خصوص مسائل مختلف فقهی و روحی و … قطعا وجود دارد که در این روزها برای فعالان حوزوی مفید است. جا دارد تجربیات این روزها نیز ثبت گردد.
http://mobahesat.ir/22728
🔻🔻🔻
@mobahedatmagz
مباحثات
چالشهای «فقه بحران» « مباحثات
⚡️خطر تعمیمگرایی در فضای مجازی
🖋مهدی شجریان( استاد حوزه و دانشگاه/دکتری فلسفه اسلامی)
🔹 در این ایام کرونایی بازار اظهارنظر گروههای مرجع هم داغ شده است. حوزویها هم مثل بسیاری دیگر از حوادث اجتماعی در این میان نظراتی بعضاً پرحرارت ابراز میکنند و البته برخی نگاههای نادر آنها در جهان مجازی بیشتر کلیک میشود. بین طوفان کلماتی که ردوبدل میکنند بعضی سخنان در تقابل آشکار با توصیههای بهداشتی جامعه پزشکان است. یکی میگوید حرمها شفاخانهاند و نباید خالی شوند. دیگری میگوید اجتماعات مذهبی هویت ماست و شفا از بیماری در همین نقاط است. آنیکی گفته است واکسن این ویروس همان دست دادن و روبوسی است و مردم نباید صلهرحم را ترک کنند و ...
🔹 اصلاً در مقام قضاوت این اظهارات نیستم و تأمل در این نحوه برداشتهای بسیار کلی از اطلاقات و عمومات برخی نصوص را به مجال دیگری واگذار میکنم. دیدم برخی دیگر از حوزویها ـ که البته کمتر در فضای مجازی دیده و شنیده میشوند ـ این اظهارات را نقد تند و گزنده میکنند و بعضاً مسئولین حوزوی را به مقابله قانونی با این افراد و حذف آنها از بدنه حوزویها ترغیب میکنند و دستآخر بهزعم خودشان درجه بلاهت و سفاهت این افراد را اندازهگیری میکنند و بر خطرناک بودن چنین اظهاراتی اصرار فراوان میکنند.
🔹 حاشیه بنده دقیقاً به همین نقطه خطرناک بودن این اظهارات است. دگراندیشی همیشه در حوزه بوده و هست و حذف آن دردی را دوا نمیکند. به گمانم خطرناکتر از این کلمات، تعمیمگرایی بیجایی است که در ذهن توده جامعه ما و کاربران فضای مجازی وجود دارد. مردم ما بهمجرد اینکه بینش، گرایش یا کنشی را در یک صنف میبینند آن را به همه تسری میدهند. خدا نکند که پلیسی رشوه بگیرد آنوقت همه پلیسها را به باد انتقاد و توهین میگیرند؛ یا پزشکی مسئولانه طبابت نکند آنگاه همه را شایسته بدترین درشتگوییها میشمارند. ستاره اقبال این اندیشه تعمیمگرا برای صنف روحانیون بلندتر است. خاطره بد مردم از یکی از آنها به همه سرایت داده میشود. همه را دزد میدانند چون دزدی در این صنف دیدهاند و همه را دروغگو و دغلکار میشمارند چون موارد تلخی را دیده یا شنیدهاند. تعمیم در این صنف گاهی به دین هم سرایت داده میشود و ضعفهای کردار و گفتار و رفتار ما به دین هم نسبت داده میشود. همان کاری که امروز برخی دینستیزان و مذهب گریزان با دیدن این اظهارات شاذ میکنند و بر پایه آنها دین و مذهب را مخالف علوم تجربی و بهداشت عمومی و مقولهای بیاساس و خرافی قلمداد میکنند.
🔹 به گمانم وقت آن رسیده که هرکدام از ما خصوصاً در مواجه با جهان مجازی به این بلوغ برسیم که «هرکسی مسئول گفتار و رفتار خودش است» و تنها نماینده بینش و گرایش و کنش خویشتن است. اگر من نوعی سخنی میگویم این فهم من است نه شعار صنف من یا بالاتر از آن سخن دین من.
🔹 «تنوعباورها» و رفتارها در هر صنف، امری کاملاً طبیعی است و حوزویان استثنا نیستند بلکه شاید تنوع بیشتری در این امور از دیگر اصناف دارند. وقت آن رسیده که مرزهای برداشتهای شخصی خود را از هویت صنفی خود و حقیقت دین جدا کنیم. رواست که دگراندیشان حوزوی مانند هر دگراندیش دیگری از هر صنفی سخن بگویند و نارواست اگر با برخورد پلیسی بهجای «پاسخهای مستدل» آنها را از شاخههای یک صنف غرس کرد و عملاً مسیر «آزادی اندیشه» و «آزادی بیان» را مسدود ساخت. آنچه لازم است بستن دستهای فاعل (گوینده) نیست بلکه باز کردن چشم و گوش قابل (شنونده) است تا اینچنین بیمهابا یک اندیشه را بهکل یک صنف یا بالاتر حقیقت یک دین سرایت ندهد.
🔹 اگر «تعمیمگرایان» قبل از تعمیم چند ثانیه در جهان مجازی جستجو کنند و سراغ دیدگاههای مخالف یک صنف را نیز بگیرند اینجاست که مثلاً در همین بحث کرونا خواهند دید بسیاری از حوزویان اصیلتر و باسابقهتر نظراتی کاملاً موافق با توصیههای پزشکی دارند و عمل به دستورات آنها را تا مرز وجوب شرعی برای حفظ جان و دفع خطر و ... بالا میبرند.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz
🖋مهدی شجریان( استاد حوزه و دانشگاه/دکتری فلسفه اسلامی)
🔹 در این ایام کرونایی بازار اظهارنظر گروههای مرجع هم داغ شده است. حوزویها هم مثل بسیاری دیگر از حوادث اجتماعی در این میان نظراتی بعضاً پرحرارت ابراز میکنند و البته برخی نگاههای نادر آنها در جهان مجازی بیشتر کلیک میشود. بین طوفان کلماتی که ردوبدل میکنند بعضی سخنان در تقابل آشکار با توصیههای بهداشتی جامعه پزشکان است. یکی میگوید حرمها شفاخانهاند و نباید خالی شوند. دیگری میگوید اجتماعات مذهبی هویت ماست و شفا از بیماری در همین نقاط است. آنیکی گفته است واکسن این ویروس همان دست دادن و روبوسی است و مردم نباید صلهرحم را ترک کنند و ...
🔹 اصلاً در مقام قضاوت این اظهارات نیستم و تأمل در این نحوه برداشتهای بسیار کلی از اطلاقات و عمومات برخی نصوص را به مجال دیگری واگذار میکنم. دیدم برخی دیگر از حوزویها ـ که البته کمتر در فضای مجازی دیده و شنیده میشوند ـ این اظهارات را نقد تند و گزنده میکنند و بعضاً مسئولین حوزوی را به مقابله قانونی با این افراد و حذف آنها از بدنه حوزویها ترغیب میکنند و دستآخر بهزعم خودشان درجه بلاهت و سفاهت این افراد را اندازهگیری میکنند و بر خطرناک بودن چنین اظهاراتی اصرار فراوان میکنند.
🔹 حاشیه بنده دقیقاً به همین نقطه خطرناک بودن این اظهارات است. دگراندیشی همیشه در حوزه بوده و هست و حذف آن دردی را دوا نمیکند. به گمانم خطرناکتر از این کلمات، تعمیمگرایی بیجایی است که در ذهن توده جامعه ما و کاربران فضای مجازی وجود دارد. مردم ما بهمجرد اینکه بینش، گرایش یا کنشی را در یک صنف میبینند آن را به همه تسری میدهند. خدا نکند که پلیسی رشوه بگیرد آنوقت همه پلیسها را به باد انتقاد و توهین میگیرند؛ یا پزشکی مسئولانه طبابت نکند آنگاه همه را شایسته بدترین درشتگوییها میشمارند. ستاره اقبال این اندیشه تعمیمگرا برای صنف روحانیون بلندتر است. خاطره بد مردم از یکی از آنها به همه سرایت داده میشود. همه را دزد میدانند چون دزدی در این صنف دیدهاند و همه را دروغگو و دغلکار میشمارند چون موارد تلخی را دیده یا شنیدهاند. تعمیم در این صنف گاهی به دین هم سرایت داده میشود و ضعفهای کردار و گفتار و رفتار ما به دین هم نسبت داده میشود. همان کاری که امروز برخی دینستیزان و مذهب گریزان با دیدن این اظهارات شاذ میکنند و بر پایه آنها دین و مذهب را مخالف علوم تجربی و بهداشت عمومی و مقولهای بیاساس و خرافی قلمداد میکنند.
🔹 به گمانم وقت آن رسیده که هرکدام از ما خصوصاً در مواجه با جهان مجازی به این بلوغ برسیم که «هرکسی مسئول گفتار و رفتار خودش است» و تنها نماینده بینش و گرایش و کنش خویشتن است. اگر من نوعی سخنی میگویم این فهم من است نه شعار صنف من یا بالاتر از آن سخن دین من.
🔹 «تنوعباورها» و رفتارها در هر صنف، امری کاملاً طبیعی است و حوزویان استثنا نیستند بلکه شاید تنوع بیشتری در این امور از دیگر اصناف دارند. وقت آن رسیده که مرزهای برداشتهای شخصی خود را از هویت صنفی خود و حقیقت دین جدا کنیم. رواست که دگراندیشان حوزوی مانند هر دگراندیش دیگری از هر صنفی سخن بگویند و نارواست اگر با برخورد پلیسی بهجای «پاسخهای مستدل» آنها را از شاخههای یک صنف غرس کرد و عملاً مسیر «آزادی اندیشه» و «آزادی بیان» را مسدود ساخت. آنچه لازم است بستن دستهای فاعل (گوینده) نیست بلکه باز کردن چشم و گوش قابل (شنونده) است تا اینچنین بیمهابا یک اندیشه را بهکل یک صنف یا بالاتر حقیقت یک دین سرایت ندهد.
🔹 اگر «تعمیمگرایان» قبل از تعمیم چند ثانیه در جهان مجازی جستجو کنند و سراغ دیدگاههای مخالف یک صنف را نیز بگیرند اینجاست که مثلاً در همین بحث کرونا خواهند دید بسیاری از حوزویان اصیلتر و باسابقهتر نظراتی کاملاً موافق با توصیههای پزشکی دارند و عمل به دستورات آنها را تا مرز وجوب شرعی برای حفظ جان و دفع خطر و ... بالا میبرند.
🔻🔻🔻
@mobahesatmagz