Telegram Web Link
آیین‌های نمایشی مردمان ایران - یادداشت چهارم

✍️ محمدحسین پیوند، دانش‌آموختهٔ رشتهٔ تاریخ در مقطع کارشناسی در دانشگاه تهران و علاقه‌مند به تئاتر و نمایش‌های ایرانی، ۲ تیر ۱۴۰۳

میرنوروزی، پادشاه نوروزی یا شاه‌بازی

در یادداشت قبلی، با بررسی چندنمونه از آیین‌های نمایشی مردم در فصل زمستان و انتظارکشیدن زمان آغاز اعتدال بهاری و گرم‌شدن هوا و فصل باروری دوبارهٔ زمین، متوجه شدیم که براساس منابع دینی زردشتی بن‌مایه اساطیری روشنی در پس هر کنش وجود دارد، اما گذر زمان و تحول پیدا کردن ظاهر فرهنگ از روزگار باستان تا کنون (که به فراخور تحولات تاریخی امری طبیعی است)، موجب شده مفاهیم جدیدی در بطن آیین‌ها پدیدار شوند یا حداقل، مفاهیم کهن و قدیمی پیش چشمان مردمان امروزی غیرقابل خوانش یا با معنایی محو و مغشوش جلوه کنند.

دقیقاً در نقطه مقابل این وضعیت، آیین نمایشی دیگری وجود دارد که در ایام نوروز بازی می‌شود. این آیین اتفاقاً حاصل نوعی خودآگاهی تاریخی است. میرنورزی متداول‌ترین بازی نوروزی است که تقریباً بین تمام اقوام ایرانی بازی می‌شود.

در ابتدای این سلسله یادداشت‌ها، به یادداشتی از علامه قزوینی در شماره ۳ مجلهٔ یادگار (آبان‌ماه سال ۱۳۲۳ شمسی) اشاره کردیم. استاد فقید در این جستار با ارجاع به بیتی از غزل‌های حافظ، بخش‌هایی از تاریخ جهانگشای جوینی و تذکره دولتشاه سمرقندی توانسته بود برای اولین بار نحوه بازی شدن این نمایش را صورتبندی کند.

📌ادامهٔ این نوشتار را در وبگاه مردم‌نامه؛ با ورود به لینک زیر بخوانید:👇👇

🔗 آیین‌های نمایشی مردمان ایران - یادداشت چهارم

🔴 پشتیبانی از مردم‌نامه
📣 ثبت‌نام کمک‌هزینه فرصت مطالعاتی حامی | فصل پاییز

موسسه حامی به منظور گسترش علوم انسانی در کشور از دانشجویان این رشته‌ها جهت شرکت در دوره‌های فرصت مطالعاتی در حین دوره‌ی دکتری حمایت مالی می‌نماید.

🗓 مهلت ثبت‌نام: تا ۱۵ مرداد

تا سقف ۷ هزار دلار

🔗 برای اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام از طریق سایت حامی

🎥 ویدیوی راهنما برای ثبت‌نام در کمک‌هزینه فرصت مطالعاتی حامی

نکته قابل توجه این است که با توجه به فعالیت حدود یک دهه موسسه حامی، دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد، ظاهرا می‌توانند برای استفاده از فرصت‌های موسسه حامی در سال‌های آینده،‌ از اکنون می‌توانند برنامه‌ریزی کنند.

کانال جامعه و فرهنگ | پیمان اسحاقی
https://www.tg-me.com/peymaneshaghi110
Forwarded from هیچستان
قهرمان‌جویی

قهرمان‌جویی و شخص‌باوری یکی از آفات فرهنگ سیاسی جوامع است. تاریخ نشان داده است که جامعه‌ی قهرمان‌جو در بیشتر موارد گرفتار قهرمان‌نماها و منجیان دروغین می‌شود.
#داریوش_رحمانیان
https://www.tg-me.com/hichestandr
مرام مردم‌نامه

مردم‌نامه نماینده‌ی یک مرام است. مرام مردم‌نامه در برابر کیش شخصیت قرار می‌گیرد.
مردم نامه‌نویسی می‌کوشد تاریخ را از زندان سیاست و کلان‌روایت دولت درآورد. مردم نامه‌نویسی با تاریخ شخصیت‌زده تقابل دارد.
در این رویکرد شخصیت یا قهرمان و قهرمان‌نما حذف نمی‌شود؛ اما محوریت ندارد. در این نگاه شخصیت کسی نیست که در ماه بنشیند و تبار از خورشید و ستاره و آسمان داشته باشد. از دل جامعه و از درون خود مردم برمی‌آید. این مردم‌اند که قهرمانان یا قهرمان‌نماها را می‌زایند و می‌پرورند و برمی‌کشند و یا می‌افکنند و به زیر می‌آورند. مردم اصل و اساس‌اند. تاریخ را برپایه‌ی کنش و منش و بینش و باورها و خلقیات و روحیات مردم باید نوشت. بد و خوب و زشت و زیبا و تلخ و شیرین تاریخ محصول خود مردم است.
#داریوش_رحمانیان
https://www.tg-me.com/mardomnameh
تاریخ قهرمان‌پرستی و کیش شخصیت در ایران

   یکی از کارهای بایسته که مورخان ایران باید هرچه زودتر به انجام رسانند نوشتن تاریخ قهرمان‌پرستی و کیش شخصیت است. این مذهب و این مرام برای ایران مصیبت‌های بزرگ به بار آورده است. بویژه در روزگار جدید و در تاریخ معاصر ایرانیان از این سوراخ بارها گزیده شده و از سر این سنگ بارها لغزیده‌اند. تاریخ ایران و بویژه تاریخ معاصر ایران را نمی‌توان بدون توجه به نقش منجیان دروغین و قهرمان‌نماهای پندارزده خواند و نوشت. قهرمان‌نماهایی که به پندار خود مآموریت آسمانی و رسالت تاریخی داشته‌اند. با وعده‌ی بهشت آمده و جهنم آفریده‌اند. از مردم سخن گفته‌اند اما میدان و سررشته را به نامردم سپرده‌اند. این درد و این آفت را جز از راه دانش و آگاهی تاریخی نمی‌توان علاج کرد. مادامی‌که این بیماری مهلک علاج نشده باشد از توسعه‌ی سیاسی خبری نیست و بدون توسعه‌ی سیاسی توسعه در ابعاد و حوزه‌های دیگر شدنی نیست و اگر هم شدنی باشد نه مطلوب است و نه ریشه‌دار و نه پایدار.
نسخه‌ی درمان این درد را در مردم نامه‌نویسی باید جست. مردم نامه‌نویسی نه شرط کافی که شرط لازم است. در کنار شماری از کارهای اساسی و فوری دیگر یکی از کارهایی که ضرورت و فوریت دارد کوشش برای گسترش و بالندگی پویش مردم‌نامه است.
مادامی‌که تاریخ قهرمان‌پرستی را ننوشته باشیم در خطر گرفتارآمدن به چنگال قهرمان‌نماها هستیم و گذشته را تکرار خواهیم کرد.
از یاد نبریم که موسولینی‌ها و هیتلرها و امثال آنان در اطراف و اکناف جهان از فکر و فرهنگ قهرمان‌جوی قهرمان‌پرست سربرآوردند.
#داریوش_رحمانیان
https://www.tg-me.com/mardomnameh
‍     🗓 برگی از تقویم تاریخ 🗓

۲۰ تیر زادروز تورج دریایی

(زاده ۲۰ تیر ۱۳۴۶ تهران) استاد تاریخ

او استاد «تاریخ ایران و جوامع پارسی‌زبان» و رئیس مرکز مطالعات ایرانی دکتر سموئل جردن در دانشگاه کالیفرنیا، ارواین است. از او تاکنون چندین کتاب و ده‌ها مقاله به‌ چاپ رسیده‌ و بخشی از آثار انگلیسی او به‌ فارسی نیز ترجمه شده‌است. مدیریت پروژه «ساسانیکا» ویراستاری نشریه «نامه ایران باستان» و انتشار مقالات در گاهنامه‌های مهم ایران‌شناسی از دیگر فعالیت‌های اوست.
وی دوران دبستان و دبیرستان را در ایران و یونان گذراند و در سال ۱۹۹۹ از دانشگاه کالیفرنیا در لُس‌آنجلس دکترای تاریخ گرفت. او در صفحه شخصی‌ در مورد پیشینه خانواده‌اش نیز توضیح داده و آن‌گونه که از این اطلاعات برمی‌آید، او از نوادگان ناخدا ابراهیم دریایی، ناخدای کشتی پرسپولیس است که در بوشهر فعالیت داشت. کشتی پرسپولیس نخستین ناو جنگی مدرن بود که دولت ایران در زمان ناصرالدین‌شاه وارد خلیج پارس کرد.
وی در گفتگو با روزنامه توقیف‌شده اعتمادملی، انگیزه‌اش از پژوهش تاریخ ساسانیان را، وقف زندگی علمی‌اش به‌ تاریخ ساسانیان می‌داند و درباره علت آن گفته‌است: «برای این‌که فراموش شده‌اند؛ در ایران به‌ نوعی و در خارج کاملاً. به هرحال باید یک ناجی داشته باشند.»
در سال ۲۰۱۰ «انجمن بریتانیایی مطالعات خاورمیانه» (BRISMES) کتاب «ایران ساسانی» (Sasanian Persia) نوشته تورج دریایی را به‌عنوان یکی از سه برنده جایزه امسال «انجمن دوستی بریتانیایی-کویتی» در زمینه پژوهش‌های خاورمیانه معرفی کرد.
«انجمن بریتانیایی مطالعات خاورمیانه» این کتاب را «یک شاهکار» و «کتابی واقعاً عالی» توصیف کرد.
به‌گفته داوران اهدای جوایز این انجمن، کتاب ایران ساسانی، «در روزگاری که اروپامحوری، باعث شده تا مطالعات دوران باستان با تحریف روبه‌رو شود، وزنه‌ای به‌ موقع در برابر این تحریف‌ها قرار داده‌است.»
جوایز این انجمن هرساله به‌ بهترین آثار دانشوران تعلق می‌گیرد که به‌ زبان انگلیسی در موضوع خاورمیانه نوشته‌ شده باشد و نخستین بار در بریتانیا به‌ چاپ رسیده‌ باشد.
او در کتاب «ایران ساسانی» تلاش کرده‌است تا به آن بخش از تاریخ که معمولاً مورد غفلت قرار گرفته، یعنی تاریخ اجتماعی بپردازد و با استفاده از منابعی تازه، روند شکل‌گیری نهادهای اداری ایران را از زمان اردشیر بابکان، بنیانگذار سلسله ساسانی تا دوران یزدگرد سوم، آخرین شاه این دودمان پیگیری کند. بررسی فراز و نشیب کوشش‌های نوادگان یزدگرد سوم برای برپایی حکومتی ایرانی، در حدود یک قرن پس از شکست ساسانیان از اعراب، بخشی دیگر از اثر تحقیقی وی را تشکیل می‌دهد.
شایان ذکر است که کتاب «ایران ساسانی» (Sasanian Persia) با نام «شاهنشاهی ساسانی» و البته با نام اشتباه انگلیسی The Sasanian Empire توسط انتشارات ققنوس و به ترجمه مرتضی ثاقب‌فر به‌زبان فارسی چاپ شده است.
علاوه بر تاریخ دوران ساسانی، او در حوزه پژوهش در زبان و ادبیات فارسی میانه، دین زرتشت و سکه‌شناسی ایرانی نیز از دانشگاهیان فعال است و ویراستار کتابی درباره احمد تفضلی زبان‌شناس ایرانی "نوشته محمود امیدسالار" است.
از جمله کتاب‌های وی که به‌ فارسی چاپ شده‌اند، «شاهنشاهی ساسانی»، «شهرستان‌های ایرانشهر» و «غروب یک امپراطوری» است

🔥
🏆
🆔 @payammehrzartosht🌼
نیازمند انقلاب آرشیوی هستیم.pdf
1.7 MB
نیازمند انقلاب آرشیوی هستیم؛ عکس و تاریخ در گفت‌وگو با محمد غفوری

📍 به مناسبت انتشار عکس‌های قاجاری مجموعهٔ گلستان

محسن آزموده

📌برای مطالعهٔ این گزارش در وبگاه روزنامهٔ اعتماد، وارد لینک زیر شوید: 👇👇

🔗
https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/219304/
خواستم تماشا کنم، تماشا شدم!
نگاهی به عکس‌های منتشرشده از آلبوم‌خانهٔ کاخ گلستان و امکان‌های مردم‌نامه‌نویسی


اشکان شریعت، دانش‌آموخته‌ی کارشناسی‌ارشد ادبیات‌نمایشی از دانشگاه تربیت‌مدرس، پژوهش‌گر حوزه‌ اسطوره‌شناسی و تاریخ، ۸ تیر ۱۴۰۳

Wie es eigentlic gewesen
«واقعا چگونه رخ داده است.»

نزدیک به دو قرن از این جمله‌ي لئوپولد فن رانکه که در ابتدای کتاب تاریخ ملل لاتین و توتونی نوشته می‌گذرد و از آن زمان تا به امروز سنت تاریخ‌نگاری دست‌خوش تحولات گسترده‌ای شده است.

این تحول بی‌شک تا حد زیادی مدیون رانکه است که با نگاه انتقادی خویش به منابع مورد نظرش شیوه‌ي رونویسی تاریخ را آن‌طور که پیش از این رایج بود کنار گذاشت. رانکه، همان‌طور که بولت می‌نویسد، دو چیز را مورد توجه قرار داد که زمینه‌ ساز تحول مهمی در سنت تاریخ نگاری و ظهور تاریخ‌نگاری مدرن شد: نخست این‌که تاریخ‌نویس باید «در همه‌ي آثارش از منابع متنوعی از جمله منابع دست اول، منابع دست دوم و فرعی، منابع ادبی و منابع شفاهی استفاده کند»‌ و دوم این‌که «دوره‌های تاریخی را نباید بر اساس ارزش‌ها یا افکار امروزی از پیش تعیین شده مورد قضاوت و داوری قرار دهد، بلکه باید بکوشد آن را بر اساس شرایط تاریخی‌شان، همان‌گونه که واقعا بوده‌اند، بفهمد.»

📌ادامهٔ این نوشتار را در وبگاه مردم‌نامه؛ با ورود به لینک زیر بخوانید:👇👇

🔗 خواستم تماشا کنم، تماشا شدم!

🔴 پشتیبانی از مردم‌نامه
🏛به فرهنگ باشد روان تندرست🏛

🏛ایران سرزمینی کهن با فرهنگ باستانی است. سرزمین نیکی‌ها و مردمان نجیبی که ستایشگر داد و راستی و دوستی و نکوهشگر ظلم و دروغ و دشمنی‌اند. باید تا می توان از ایران گفت و نوشت. چرا که ظرف و محتوای توسعه کشور است. باید زبان فارسی را دوست داشت و در جهت ترویج آن از هیچ اقدامی دریغ نکرد. باید تا حد ممکن فرزندان کشور را با حافظ و سعدی، با فردوسی و مولوی و نظامی آشنا کرد. اگر ایده ایران از جمع معدودی نخبگان خارج شود و در میان مردم و سیاستگذاران شکل خودآگاهانه بگیرد معنای امنیت، مصلحت و منافع ملی شکل خواهد گرفت. حقیقت این است که امروزه ایران مورد غفلت قرار گرفته است و بدون وطن، کشور و ایراندوستی هیچ تحول مهمی رقم نمی‌خورد.

🏛فهرست زیر از کوشاترین و معتبرترین رسانه ها و نهادهای فرهنگیِ مستقل تشکیل شده است که جملگی در گستره‌یِ گسترده‌یِ تاریخ و ادبیات و فرهنگِ زرینِ ایران زمین می‌کوشند.
با پیوستن به این رسانه ها و نهادها به توسعه فرهنگی در جامعه یاری رسانیم.
                     
         🏛پـــــــایــنده ایــــــــــران🏛


🏛دکتر محمّد‌علی اسلامی‌نُدوشن

🏛کتاب گویا (لذت مطالعه با چشمان بسته).

🏛زین قند پارسی
(درست بنویسیم، درست بگوییم).


🏛کتابخانه تخصصی ادبیات

🏛بهترین داستان‌های کوتاه جهان

🏛رسانه رسمی استاد فریدون فرح اندوز
(گوینده و مجری رادیو و تلویزیون ملی ایران).


🏛رازها و نمادها و آموزه‌های شاهنامه

🏛مولانا و عاشقانه شمس(زهرا غریبیان لواسانی)

🏛 حافظ // خیام ( صوتی )

🏛بنیاد فردوسی خراسان
(كانون شاهنامه فردوسی توس‏).


🏛رمانهای صوتی بهار

🏛مردم‌نامه، فصلنامه مطالعات تاریخ‌ مردم.

🏛خردسرای فردوسی
(آینه‌ای برای پژواک جلوه‌های دانش و فرهنگ ایران زمین).


🏛چراغداران (دایرةالمعارف بزرگ صوتی ایران، صداهای نایاب فرهنگ و ادب و هنر)

🏛آرخش، کلبه پژوهش حماسه‌های ایرانی
(رسانه دکتر آرش اکبری مفاخر).


🏛سرو سایـه‌فکن
(رسانه ای برای پاسداشت زبان و ادبیات فارسی).


🏛شاهنامه کودک هما

🏛منابع تاریخ ساسانیان

🏛مطالعات قفقاز

🏛ستیغ، خوانش اشعار حافظ و سعدی و...(رسانه سهیل قاسمی)

🏛زبان شناسی و فراتر از آن (محفلی برای آموختن زبانهای ایرانی).

🏛شاهنامه برای کودکان
(قصه های شاهنامه و خواندن اشعار برای کودکان و نوجوانان).


🏛تاریخ اشکانیان

🏛انجمن شاهنامه خوانی آنلاین (دبی، کانادا، ایران، لندن).

🏛مأدبه‌ی ادبی، شرح کلیله و دمنه و آثار ادبی فارسی (رسانه دکتر محمّدامین احمدپور).

🏛شرح غزلیات سعدی با امیر اثنی عشری

🏛بوستان سعدی با امیر اثنی عشری

🏛کانون پژوهش‌های شاهنامه
(معرفی کتاب‌ها و مقالات و یادداشت‌ها پیرامون شاهنامه).


🏛گاهگفـت
(دُرُست‌خوانیِ شعرِ کُهَن).


🏛شرح و بررسی آکادمیک تاریخ اشکانیان

🏛ملی‌گرایی ایرانی/شاهنامه پژوهی

🏛رهسپر کوچه رندان
(بررسی اندیشه حافظ).


🏛فرهنگ یاریگری، توسعه پایدار و زیست بوم‌داری

🏛تاریخ روایی ایران

🏛اهل تمییز
(معرفی و نقد کتاب، پاسداشت یاد بزرگان)


🏛حافظ‌خوانی - محمدرضا کاکایی

🏛کتابخانه متون و مطالعات زردشتی

🏛کتاب گویای ژیگ

🏛انجمن دوستداران شاهنامه البرز (اشا)


🏛تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیات ایران زمین

🏛سفر به ادبیات (خوانش و شرح گلستان صوتی، معرفی کتاب و...)

🏛تاریخ میانه

🏛کتاب و حکمت

🏛سخن و سخنوران
(سخنرانی و گفتگوهای نایاب نام آوران وطن فارسی).

🏛انجمن شاهنامه‌خوانی هما
(خوانش و شرح بیتهای شاهنامه).



🏛کانال میهمان:

🏛دکتر محمد دهقانی(نویسنده، مترجم، منتقد ادبی)



🏛فـــرِّ ایــــران را می سـتایـیـم
.🏛


🏛هماهنگی جهت شرکت در تبادل

🏛@Arash_Kamangiiir
🔰 تا فهم ما از ایران و تاریخش «نو» نشود، جامعه ما «نو» نخواهد شد!

▪️ مفهوم «تاریخ» با دو مفهوم اساسی دیگر، یعنی تغییر و مرگ گره خورده است. انسان مدرن نیز به این دلیل، به اضطراب دچار شده؛ برای همین است که دوربین عکاسی برای ثبت هر چیزی، در عصر مدرن به یک نیاز تبدیل شده و اختراع می‌شود.

🔸 سومین جلسه‌ از سلسله‌نشست‌های «علوم انسانی و مسائل جامعه ایرانی»، با موضوع «امکانات و محدودیت‌های رشته‌ی تاریخ دانشگاهی در طرح و صورت‌بندی مسائل ایران معاصر» که با حضور دکتر داریوش رحمانیان و دکتر علیرضا ملایی توانی، در تاریخ ۱۲ تیر ۱۴۰۳، در فرهنگسرای اندیشه و به همت مؤسسه حامی علوم انسانی و با مشارکت خانه اندیشه‌ورزان، برگزار شد. فیلم کامل این نشست را مشاهده می‌کنید.

🔹 برای مشاهده‌ی فیلم کامل این نشست، روی لینک زیر بزنید:
https://www.aparat.com/v/mod8pn6

@andishe_farhangsara
✓ سی‌ویک سال پیش در چنین روزی (۲۳ تیر ۱۳۷۲)  استاد نامدار و تاریخ‌پژوه برجسته دکتر عبدالهادی حائری درگذشت. چندسال پیش زندگی‌نامه‌ بسیارکوتاهی از ایشان برای چاپ در  تکمله جلد پایانی دایرة‌المعارف تشیع نوشتم که در ادامه می‌آید:


▪️حائری، عبدالهادی  (قم-حدود سال­‌های ۱۳۱۲-۱۳۱۴- مشهد ۱۳۷۲ش). تاریخ­‌پژوه و استاد تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد. در خاندان مذهبی و نامدار حائری زاده شد؛ عبدالکریم حائری یزدی مؤسس حوزه علمیه قم پدربزرگ مادری­‌اش بود. زندگی وی در کودکی و نوجوانی در تنگدستی و سختی بسیار گذشت و به­ دلیل مخالفت شدید پدر «هرگز برای آموزش و پرورش به دبستان یا دبیرستان گام نگذارد» و آموزش وی به «خواندن قرآن» در مکتب­خانه و «مقدمات عربی» نزد پدرش محدود شد. وی که به دلایلی از جمله شرایط زمانه به تحصیلات حوزوی «نادلبسته» بود، چند سالی به اجبار پدر به پیشۀ «پارچه­‌بافی» و «شَعربافی» روی آورد. از ۱۳۲۷ش و پس از آن زندگی حائری دچار دگرگونی بزرگی شد و ضمن نگارش و چاپ مقالاتی در نشریات محلی، با شرکت در امتحانات متفرقه گواهینامه ششم ابتدایی را کسب کرد (۱۳۲۹ش)؛ سپس با گذراندن سیکل اول و دوم متوسطه در ۱۳۳۴ش موفق به اخذ دیپلم ادبی شد. در این سال­‌ها وی برای گذران زندگی در ادارۀ بهداری قم به کار آبله­‌کوبی سیار در روستاها مشغول بود.  در ۱۳۳۶ش در آزمون ورودی دانشکده معقول و منقول (سپس­‌تر: الهیات و معارف اسلامی) دانشگاه تهران پذیرفته شد و سه سال بعد مدرک کارشناسی خود را اخذ کرد (۱۳۳۹ش).  در ۱۳۴۳ش پس از دریافت بورس تحصیلی در رشتۀ خاورشناسی و اسلام­‌شناسی از دانشگاه مک‌گیل کانادا راهی آنجا شد و در نه سال آینده، به­‌رغم سختی­‌ها و دشواری­‌های بسیار، موفق به اخذ مدرک کارشناسی ارشد (۱۳۴۷ش) و دکتری (۱۳۵۲ش) از آن دانشگاه شد. پس از آن چهار سال در دانشگاه برکلی کالیفرنیا تدریس کرد. در ۱۳۵۷ش چند ماهی پیش از انقلاب اسلامی به ایران بازگشت و با مرتبه دانشیاری به استخدام گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد درآمد. در این دانشگاه وی با تکیه بر تخصص و پیشینه پژوهشی خود در تاریخ معاصر ایران و جهان اسلام به تدریس دروسی چون «نهضت مشروطیت»، «تاریخ خاورمیانه» و «تاریخ احزاب سیاسی ایران» پرداخت.  وی که در ۱۳۶۳ش به مرتبه استادی دست یافته بود،  در سال تحصیلی ۱۳۷۰-۱۳۷۱ش به عنوان استاد نمونه کشوری برگزیده شد. حائری در آغاز دهه هفتم زندگی خود، در اوج پختگی علمی و فعالیت­‌های پرثمر پژوهشی و دانشگاهی، دچار بیماری سرطان خون شد و به همین بیماری درگذشت. عبدالهادی حائری تاریخ­‌پژوهی روش­مند، نوگرا و نظریه­‌پرداز بود و کارنامۀ پژوهشی او شامل مطالعاتی بدیع و اصیل در تاریخ ایران به­‌ویژه تاریخ دوران معاصر است. او بسیار پرکار بود و در کمتر سه دهه فعالیت دانشگاهی و پژوهشی کتاب­‌ها و مقالات بسیاری به زبان فارسی و انگلیسی از خود برجای نهاد. وی افزون بر حضور فعال در بسیاری از کنگره­‌های اسلام­‌شناسی و ایران­‌شناسی در اروپا و آمریکا، مدخل­‌هایی برای دایرةالمعارف اسلام(ویرایش دوم) و دانشنامه ایرانیکا نگاشت. از آثار وی این کتاب­‌ها در خور ذکر است:  تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق؛ نخستین رویاروییهای اندیشه‌گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب (برنده جایزه کتاب سال ۱۳۶۷ش)؛ تاریخ ‌جنبش‌ها و تکاپوهای فراماسونگری در کشورهای اسلامی؛ ایران و جهان اسلام: پژوهش­‌هایی تاریخی پیرامون چهره‌ها، اندیشه‌ها و جنبش­‌ها؛ و آزادی‌های سیاسی و اجتماعی از دیدگاه اندیشه‌گران: گذری بر نوشته‌های پارسی در دو سده واپسین. حائری همچنین زندگی­نامه خودنوشتی با نام آنچه گذشت: نقشی از نیم قرن تکاپو از خود به­‌جای گذاشته است که در آن رک و بی­‌پرده زندگی شخصی و حرفه­‌ای خود را به تصویر کشیده­‌است.
منابع: آنچه گذشت: نقشی از نیم قرن تکاپو، عبدالهادی حائری، انتشارات معین، تهران ۱۳۷۲ش؛ زندگی، آثار و اندیشه­‌های تاریخ­‌نگارانه دکتر عبدالهادی حائری، حجت فلاح توتکار، پژوهشکده تاریخ اسلام، ۱۳۹۴ش؛ «کتابشناسی دکتر عبدالهادی حائری»، سوسن اصیلی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ش۲۲(مرداد ۱۳۷۸)، ۳۰-۳۱؛ «گذری بر زندگی، پژوهش‌ها و آثار زنده‌یاد استاد دکتر عبدالهادی حائری»، شهرام یوسفی‌فر، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، ش ۳۹ (دی ۱۳۷۹)، ۳۵-۳۶.
 
📚معصومعلی پنجه، «حائری، عبدالهادی»،  دایرةالمعارف تشیع، تهران، حکمت، ۱۴۰۱، ج۱۶، صص ۴۲۹-۴۳۰.

🆔 www.tg-me.com/HistoryandMemory
Forwarded from Khosro Kiyanrad (Khosro Kiyanrad)
افسانه‌ی «کُره‌ی ابروباد»، یکی از قصه‌های عامیانه‌ی جنوب ایران است که به‌صورت شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است. در یک دسته‌بندی دقیق‌تر این داستان را می‌توان زیرمجموعه‌ی قصه‌های پریان قرارداد که به‌دلیل درآمیختگی، مایه‌هایی از اسطوره و افسانه نیز در آن به‌چشم می‌خورد. این قصه در استان بوشهر با نام «کُره‌ی اُور و باد»، و در استان فارس با عنوان «کُره‌اسبِ سیاه» شناخته می‌شود. احمد شاملو در فرهنگ کوچه، و ذیل قصه‌ومتل، این نام را به‌صورت «قصه‌ی ملک‌جمشید و کُرّه‌ی بادی» آورده است. در روایت دیگری که سودابه شاملو ضبط کرده، نام شاهزاده‌ی قصه «ملک ابراهیم» است. همچنین صبحی مهتدی در جلد دوم افسانه‌ها این عنوان را «کُرّه‌ی دریائی» ذکر کرده. منیرو روانی‌پور و حسین آزاده از دیگر کسانی هستند که روایت‌های شفاهی این قصه را از افراد محلی در بوشهر و فارس شنیده و اقدام به نگارش آن کرده‌اند. این روایت‌های چندگانه، که همگی به نثر بوده و به همان‌گونه هم ثبت شده‌اند، اندک‌تفاوت‌هایی به‌ویژه در آغاز و پایان دارند. متن حاضر اما بازگفتی است منظوم از این قصه‌ی کهن، که ازسوی خسرو کیان‌راد به زبان عامیانه سروده شده.

#ابروباد
عبدالهادی حائری و تاریخ اندیشه

درباره‌ی نقش و جایگاه حائری در تاریخ‌نگاری ایران تاکنون چندین گفتار و یک کتاب نوشته و منتشر شده و سمینار و نشست نیز برگزار شده است. پاره‌ای از صاحبنظران نیز درباره‌ی آثار وی، اینجا و آنجا، اظهارنظرهای پراکنده کرده‌اند. آن‌چه که تاکنون انجام شده سودمند و ارزشمند است و شایسته‌ی سپاس و ستایش؛اما موضوع هنوز جای بحث‌و‌فحص دارد.حق مطلب، درباره‌ی آثار حائری چنانکه باید و شاید ادا نشده است. درباره‌ی دیگر مورخان و تاریخ‌نویسان معاصر نیز وضعیت از همین قرار است.

در میان آثار حائری کتاب‌های تشییع و مشروطیت و نخستین رویارویی‌های اندیشه‌گران ایران با دو رویه تمدن بورژوازی غرب از بقیه مشهورترند و در صدر جا گرفته‌اند.‌ این دو اثر تاکنون چنانکه باید و شاید در تراوزی نقد قرار نگرفته‌اند. بویژه از نظر منطق و روش تحقیق در تاریخ اندیشه سنجش نشده‌اند. ملاحظات و نقدهایی که پیرامون این آثار تاکنون گفته و نوشته شده‌ بسنده نیستند.
آثار و آراء حائری را بایستی در زمینه‌ی تاریخی‌شان خواند.از تأثیرات زمانه و گفتمان‌های رایج بر صورت و محتوای آن‌ها غافل نباید بود.

در یک داوری کلی، فارغ از نقدهایی که از نظر روش‌شناسی بر آثار وی وارد است، می‌توان گفت که بدرجات در رشد و رونق تاریخ‌نگاری اندیشه، و بطور خاص تاریخ اندیشه‌ی سیاسی، مؤثر و بدرجات نوآورانه و ره‌گشا بود‌ه‌اند.

امید است در آینده، در ادامه و تکمیل کارها و گام‌های پیشین، نشست‌ها و میزگردهایی پیرامون زندگی و آثار حائری برگزار شود. به چنین کار‌و‌کوشش‌هایی نیاز داریم. نه تنها درباره‌ی حائری، که درباره‌ی همه یا بسیاری از مورخان و تاریخ‌پژوهان و تاریخ‌نویسان ایران. نه تنها نشست و میزگرد و سمینار که نوشتن تک‌نگاری‌های دقیق و درست و روشمند از جمله در قالب پایان‌نامه‌ها و رساله‌های دانشگاهی و یا گشودن پرونده‌های ویژه در پاره‌ای مجله‌ها و نشریات.

نقد و سنجش تاریخ‌نگاری معاصر ایران یکی از کارهای بایسته است. هرچه بیشتر به ان بپردازیم راه رشد و رونق و بالندگی تاریخ‌نگاری بیشتر و بهتر گشوده و هموار خواهد شد. رشد و تحول تاریخ‌نگاری بدرجات در رشد و پویایی دیگر علوم‌انسانی‌ و اجتماعی و در توسعه‌ی عمومی و همه‌جانبه‌ی کشور مؤثر خواهد افتاد. نوکردن تاریخ‌نگاری و بویژه اصلاح و بلکه بازسازی نظام دانش تاریخ، به مثابه‌ی یک رشته‌ی علمی تخصصی دانشگاهی، یکی از شروط لازم توسعه است.
متأسفانه نیم‌نگاهی به تاریخ برنامه‌های توسعه و اقدامات اصلاحی و نوسازانه از روزگار قاجاریه تاکنون، نشان می‌دهد که برنامه‌ریزان و سررشته‌داران و مصلحان و نوگرایان بدرجات نسبت به این موضوع غفلت داشته‌اند. در واقع در تاریخ اصلاحات و نوسازی و برنامه‌های توسعه می‌توان از غیاب تاریخ سخن گفت. حس استغنای کاذب از علل و دلایل غیبت تاریخ بوده و هست. گونه‌ای از توهم ناشی از جهل‌مرکب. سیاست‌گذاران و سیاست‌پیشه‌گان و پاره‌ای از صاحبنظران و دانشمندان ما نمی‌دانند که تاریخ نمی‌دانند. نمی‌دانند که تاریخ چیست و چه جایگاهی دارد یا باید داشته باشد. فکر می‌کنند که فکر می‌کنند و نمی‌دانند که در غیبت اندیشه‌ی تاریخی فکرکردن به آدمی و جهان تاریخی چه کاستی‌ها و سستی‌هایی دارد. تاریخ را سهل گرفته‌اند. تاریخ را خوار کرده‌اند.

بازگردیم به حائری و به یک نمونه اشاره‌ کنیم و بگذریم:
در دهه‌های اخیر موضوعی در تاریخ‌نگاری باب شده است به نام تاریخ خواندن. خواندن چیست؟ متن‌ها چگونه خوانده می‌شوند یا نمی‌شوند؟ چگونه دیده می‌شوند یا نمی‌شوند؟ چه کسی و چرا و‌ چگونه و کی و کجا می‌خواند؟ زمانه و زمینه در خوانده‌شدن و دیده‌شدن یا خوانده‌نشدن و دیده‌نشدن فلان متن چه تأثیری دارد؟ با متن‌ها در تاریخ چگونه برخورد شده است؟ چرا و چگونه پاره‌ای متن‌ها بالادستی و پایین‌دستی، والا یا پیش‌پاافتاده می‌شوند؟
چرا ارزش و اهمیت پاره‌ای از متن‌ها در زمانه‌ی خود شناخته نمی‌شود و پاره‌ای دیگر، بی‌آنکه شایستگی داشته باشند، با اقبال عمومی مواجه می‌شوند و در صدر می‌نشینند؟ و...

به تاریخ تشیع و مشروطیت بنگریم. جامعه‌ی علمی با این متن چگونه برخورد کرد؟ چرا چنانکه‌‌ باید و شاید در همان زمان انتشار و سال‌های پس از آن مورد نقد قرار نگرفت؟ چرا چنانکه باید و شاید خوانده نشد؟

#داریوش_رحمانیان
بیست و چهارم تیرماه هزار و چهارصد و سه
https://www.tg-me.com/mardomnameh
Forwarded from افشین جعفرزاده(کانال)🤍💚 (Afshin Jafarzadeh)
امروز یادمان قیام ملی مردم ایران ، در ۳۰ تیر ۱۳۳۱ است.
قیامی که با استعفای دکتر مصدق در ۲۵ تیر ۱۳۳۱ آغاز شد.دلیل این استعفا کارشکنی های برخی بود که دولت ملی را بر نمی تافتند.مصدق به دلیل اعتقاد به روح مشروطیت و باورعمیق به حاکمیت ملت ، براساس متمم قانون اساسی  و تاسی به  موازین در یک کشور مشروطه معتقد بود برای ساماندهی امور لازم است وزارت جنگ زیر نظر نخست وزیر باشد و این پیشنهاد مورد موافقت شاه قرار نگرفت و مصدق چاره را دراستعفا دید.
او استدلال مینمود که طبق قانون اساسی، وزیران در برابر مجلس شورای ملی مسوولیت مشترک دارند و تعیین وزیر جنگ هم باید بر عهده او (نخست‌وزیر) باشد نه شاه، تا نخست‌وزیر بتواند مستقیماً بر اعمال وزیر جنگ نظارت کند. پیش از آن نیز بارها نخست وزیرانی مسولیت وزارت جنگ را داشتند و خواست مصدق غیر عادی نبود.( سردار سپه  رضا خان در کل دوران نخست وزیری و فروغی و برخی دیگر)پس از این استعفا و رای تمایل برخی نمایندگان قوام با اکثریت ضعیفی نخست وزیر شد.اینجا بود که هیجان درجامعه سیاسی ایران درگیر در مساله ملی شدن نفت بالا گرفت.برخی نمایندگان‌ مجلس و پیروان نهضت ملی وفراکسیون جبهه ملی در اجتماعی خواستار اعاده دکتر مصدق شدند و در همان حال آیه الله کاشانی که در آن روزها پشتیبان دولت ملی بود در قالب یک فعال سیاسی _دینی در ماجرا دخالت موثری کرد وطی مصاحبه ها و صدور بیانیه ها بازگشت مصدق را خواستار و به سیستم سیاسی وقت اولتیماتوم داد
در کنار اینها احزاب و شخصیت های ملی مردم را به اعتراض همگانی دعوت کردند.قوام که مشخصا با معادلات سیاست وقت و تغییر برخی مولفه ها آشنا نشده بود اعلامیه تند هشدار آمیز خود را صادر کرد که به نوعی مهری بر پایان کارنامه سیاسی او بود:
ملت ایران! 
بدون اندک تردید و درنگ دعوت شاهنشاه متبوع و مخفم خود را به مقام ریاست دولت پذیرفته و با وجود کبر سن و نیاز به استراحت، این بار سنگین را بر دوش گرفتم.در مقابل سختی و آشفتگی اوضاع، در مذهب یک وطن خواه صمیمی، کفر بود که به ملاحظات شخصی شانه از خدمتگزاری خالی کند و با بی قیدی به پریشانی و سیه بختی مملکت نظاره نماید
  به مناسبات حسنه با عموم ممالک،خاصه با دول بزرگ دنیا اهمیت بسیار میدهم و رفتار خود را نسبت به آن ها مطابق با مقدرات بین الملل می نمایم ولکن به اتباع ایرانی اجازه نخواهم داد که به اتکاء اجانب، اغراض خود را بر دولت من تحمیل کنند 
هم وطنان به عدل و داد مانند نان و آب نیازمندند. باید قوه قضائیه مستقل باشد و واقعا از دو قوه مقننه و مجریه تفکیک و از زیر نفوذ آن ها آزاد شود
من شبی با وجدان آرام سر به بالین خواهم نهاد که در زندان های پایتخت و ولایات یک نفر بی گناه با ناله وآه به سر نبرد.من می خواهم تمام اهالی این کشور اعم از مامور دولت و صنعتگر و کارگر و برزگر و بازرگان، غنی و ثروتمند باشند.
به همان اندازه که از عوامفریبی در امور سیاسی بیزارم درمسائل مذهبی نیز از ریا و سالوس منزجرم. کسانی که به بهانه مبارزه با افراطیون سرخ، ارتجاع سیاه را تقویت نموده اند، لطمه شدیدی به آزادی وارد ساخته و زحمات بانیان مشروطیت را از نیم قرن به این طرف به هدر داده‌اند
ملت ایران! 
به عموم اخطار می کنم که دوره عصیان سپری شده و روز اطاعت از اوامر و نواحی حکومت فرا رسیده است.
کشتیبان را سیاستی دگر آمد
طهران- ۲۷ تیر ۱۳۳۱ 
رئیس الوزرا- قوام‌السلطنه
اعلامیه تند قوام چون جرقه ای بود بر باروت التهاب سپهرسیاسی ایران آن روزگار و اوج این التهاب قیام گسترده مردم و دانشجویان و شخصیت ها و احزاب سیاسی در روز سی تیر در تهران و برخی شهرهای ایران بود که به کشته شدن دهها تن و زخمی شدن بسیاری منجرشد.
قوام عرصه را سخت دید و مجبور به استعفا شد و مصدق پیروزمندانه بازگشت.قیام‌ملی ۳۰ تیر را می توان اوج همدلی نیروهای ملی و مذهبی و سیاسی در کل دوره جنبش ملی ایران آن سالها قلمداد کرد.افسوس که این همدلی دوام نیاورد و با تغییر روش برخی نیروهای همراه با نهضت ملی و دخالت برخی دولت های بیگانه( بریتانیا و امریکا) و خیانت و سهم خواهی برخی نیروهای داخلی در مرداد سال بعد، دولت ملی ساقط شد.
مصدق با رفتار خود در تیر ۱۳۳۱ نشان داد که هیچ حاکمیتی بالاتراز اراده ملت ایران نیست و او هیچ گاه از مشی اقتدار جمهور ملت عدول نخواهد کرد. از نگاه او تصمیم با ملت بود‌.رویه درخشان کنش گری سیاسی مصدق پس از بازگشت به قدرت پس از پیروزی قیام ملی،عملکرد آکنده از اخلاق او بود.او به تندروی های برخی چون مظفر بقایی و برخی دیگر که خواستار مصادره اموال و حتی اعدام قوام بودند توجهی نکرد.می دانیم بقایی در روزهای التهاب معاون خود را مخفیانه به دیدار قوام فرستاده بود و اینک ساز دیگری می زد! مصدق وصیت کرده بودپس از مرگ در کنار شهدای قیام سی تیر به خاک سپرده شود.وصیتی که تا امروزامکان عملی شدن نداشته است.

افشین جعفرزاده

۳۰ تیر۱۴۰۳
💚🤍❤️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 نسخه کامل

ایده ایران در دوره ایلخانان مغول

🔸ایده ایران در عصر باستان به تدریج پدیدار شد و در دوره حکومت شاهنشاهی ایرانشهر ساسانیان عینیت سیاسی و جغرافیایی مشخصی پیدا کرد. با حمله اعراب مسلمان و سقوط ایرانشهر ساسانیان یک نوع گسست در «ایده ایران» به وجود آمد که به نظر می‌رسد در دوره ایلخانان مغول و با سقوط خلافت اسلامی، ایرانیان در تلاش برای احیا ایده ایران بودند.

🔸در گفت‌وگویی که امین داودی، دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه شهید بهشتی، با دکتر ابوالفضل رضوی، دانشیار گروه تاریخ دانشگاه خوارزمی، داشته، به موضوع و مسئله «ایده ایران در دوره ایلخانان مغول» پرداخته شده است. گفت‌وگویی علمی که ممکن است کمتر در فضای رسانه‌ای به آن پرداخته‌ شده باشد.

آسیا نیوز ایران
موسسه علمی و تاریخی آتوسا
با مشارکت موسسه فرهنگی بزرگمهر حکیم


عضو کانال تلگرام موسسه علمی و تاریخی آتوسا شوید و سلسله نشست‌های ایران کجاست را دنبال بفرمایید: 👇👇

@atusa_sbu
یادی از دکتر محسن ذاکری

امروز خبر آمد که دکتر محسن ذاکری، محقق ایرانی ساکن آلمان، درگذشته است. او را پانزده سالی پیش از این به واسطۀ مقاله‌ای که دربارۀ علی بن عبیدۀ ریحانی نوشته بود شناختم. مدتی بعد آن مقاله را ترجمه کردم به أن جهت که آن را نمونۀ تحقیق درست در شناساندن و زنده کردن نام و نوشته‌های کسانی می‌دانستم که جز اخبار پراکنده از ایشان به دست نیست. آقای ذاکری بعد از آن مقاله کتابی ممتع و مفصل دربارۀ این علی بن عبیده نوشت که شهرت جهانی یافت. پیش از این کتاب، کتاب دیگرش دربارۀ ریشه‌های عیاری و جوانمردی معروفیّتی یافته بود، گرچه او خود گویا همیشه از تحقیقات قدیمترش راضی نبود.
در سالهای اخیر بیش از گذشته مشغول تحقیق دربارۀ ترجمۀ میراث ایران ساسانی به عربی بود و در شماری از مقالات کوشید که این میراث را، مخصوصاً در آنچه مربوط به ادب حکمی بود، در لابلای نوشته‌های عربی جست‌وجو کند؛ آنچه دربارۀ آداب الفلاسفۀ حنین و مختار الحکم مبشًر بن فاتک و کتاب قبادیان، که منبع بعضی کتابهای مسالک و ممالک بوده، نوشته نمونه‌ای است از این جست‌وجوها. کلیّتی از این نوع تحقیقات او را می‌توان در مقالۀ بلند او یافت در کتابی از مجموعۀ مقالات که زیر نظر دیمیتری گوتاس جمع آمده است (?Why translate science). گرچه در تمامی این تحقیقات توفیق او به یکسان نبوده (مثلاً در آنچه دربارۀ کتاب کاروند نوشته کمتر توانسته به مقصود نزدیک شود)، در جست‌وجوی میراث ایرانی در نوشته‌های عربی شاید دقیقتر از هر کس دیگر در میان متأخران بود و با این همه، تحقیقات او در این باره هنوز در میانۀ راه بود.

مدتی قبل که به دعوت او و آقای دکتر کیانوش رضانیا در کنگره‌ای کوچک دربارۀ تاریخ ترجمه در دورۀ ساسانی شرکت کردم، بسیار مشتاق بودم که با او دربارۀ بعضی مسائل طرح‌شده در بعضی مقالاتش صحبت کنم، اما بیماری او، که نشانه‌هایش به گفتۀ دوستان از چند وقت پیش نمایان شده بود، مانع از این شد. با این حال، روز اول ورود ما با روی خوش به دنبال من و آقای دکتر جلیلیان که از ایران در آن جمع حاضر بودیم می‌گشت. هنوز صدای او در گوشم است که به آقای دکتر رضانیا می‌گفت: «آقا، پس بگویید ببینم این دوستان ما کجا هستند.» فردای آن روز به بیمارستان رفت. پیش از بازگشت به عیادت او در بیمارستان رفتیم. از اینکه بیماریش را تشخیص نمی‌دهند و رسیدگی آن طور که باید باشد نیست قدری شکوه داشت. گفت از من پرسیده‌اند که چه‌کاره‌ام و وقتی گفته‌ام دانشگاهیم، رسیدگی و رفتارشان بهتر شده. به شوخی گفتم باید می‌گفتید که من همان کسی هستم که آن کتاب دوجلدی را دربارۀ علی بن عبیده نوشته‌ و او به شوخی پاسخ داد «که مفت هم نمی‌ارزد.» آن کتاب گرانقدر و دیگر تحقیقات او راهنمایی است برای کسانی که بخواهند میراث ایرانی را در دوران عباسی بجویند و در عین حال به زمینۀ تاریخی بزرگتری نیز متوجه باشند که این انتقال در آن روی داده است.
خداش بیامرزاد و به خویشان و دوستان او، از جمله آقای دکتر کیانوش رضانیا و دکتر یوسف سعادت که همکاران نزدیک او بودند، شکیبایی دهاد. این دوستان حق مطلب را دربارۀ او بهتر ادا خواهند کرد.
Forwarded from جواد عباسی
https://www.youtube.com/watch?v=bg4j4Rfk1YA گفت و گو با دکتر ذاکری پیرامون ترجمه در ایران باستان و دوران گذار و آخرین طرح در حال انجام در این زمینه به سرپرستی او
بستن دفتر آموزشی انجمن جامعه‌شناسی

دشمن طاووس آمد پر او

شهرداری از چندوقت پیش برای انجمن جامعه‌شناسی خط‌ونشان می‌کشید و تهدید می‌کرد که دفتر آموزشی انجمن را می‌گیرد و می‌بندد.خبرها حاکی‌ست که این تهدید امروز عملی شد. شنیدن این خبر من را اصلا متعجب نکرد. گمان نمی‌کنم هیچ کس را متعجب کرده باشد. خود انجمن هنوز واکنشی نشان نداده و گزارشی نداده است.

در میان همه‌ی انجمن‌های علمی ایران انجمن جامعه‌شناسی براستی می‌درخشد. کارنامه‌ی پربار این انجمن، آن هم در این زمانه‌ی عسرت، برای همه‌ی اهالی علوم‌انسانی‌ و اجتماعی ایران مایه‌ی سربلندی و امیدواری و برای کسانی که در این علوم به چشم خطر و آفت می‌نگرند مایه‌ی نگرانی است. این گروه اخیر نشان داده‌اند که در تضعیف علوم‌انسانی‌ و مانع‌تراشی و سنگ‌اندازی در راه پیشرفت و بالندگی آن از هیچ کاری فروگذار نخواهند کرد. نشان داده‌اند که باکی ندارند که آب در هاون بکوبند و عرض خود ببرند و زحمت دیگران بدارند.
گمان می‌کنم که می‌شود امیدوار بود که رفتاری که امروز با انجمن جامعه‌شناسی شده است مصداق و نمونه‌ای شود از این سخن معروف که:
عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد.
انجمن جامعه‌شناسی درختی‌ست بسیار تناور و ریشه‌دار و پرشاخ‌و‌برک و سایه‌گستر. کسانی که به سوی این درخت سنگ می‌پرانند ساعد مسکین خود را رنجه می‌کنند.
#داریوش_رحمانیان
اول امرداد هزار و چهارصد و سه
https://www.tg-me.com/mardomnameh
2024/11/15 14:38:26
Back to Top
HTML Embed Code: