بررسی وجود واژگان زبان لری در اشعار شاعران ایرانی(پست شماره شش) :شاهنامه فردوسی
🔸 هرا: این واژه به معنی صدا و بانگ حیوانات درنده است.در زبان لری،"هَرّه"،"هِر هَرّ" (تلفظ حرف ر بصورت درشت و خشن) نیز به معنی "صدا و بانگ گوش خراش" است.در متون و اشعار قدیمی شاعران و نویسندگان نیز این واژه آمده است که البته فردوسی توسی هم در اشعار خود از این واژه استفاده کرده است:
٭ز هرای درندگان چنگ دیو
شده سست از خشم کیهان دیو
🔹 سیه: این واژه صورت قدیمی "رنگ سیاه" است و امروزه بیشتر حالت ادبی دارد.در زبان لری،به رنگ سیاه، "سیه"(تلفظ حرف یا بصورت مجهول) گفته میشود.فردوسی می گوید:
٭پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیزتاز
🔸 رشتن: این واژه به معنی "ریسیدن"(نخ و پشم) است.در زبان لری به "ریسیدن"، "ریشته"(تلفظ حرف یا بصورت مجهول) میگویند.این واژه در شاهنامه ذکر شده است:
٭پس از پشت میش و بره پشم و موی
برید و به رشتن نهادند روی
ادامه دارد...
رهامی.پلدختر
💎
🆔 @maneshparsi
🔸 هرا: این واژه به معنی صدا و بانگ حیوانات درنده است.در زبان لری،"هَرّه"،"هِر هَرّ" (تلفظ حرف ر بصورت درشت و خشن) نیز به معنی "صدا و بانگ گوش خراش" است.در متون و اشعار قدیمی شاعران و نویسندگان نیز این واژه آمده است که البته فردوسی توسی هم در اشعار خود از این واژه استفاده کرده است:
٭ز هرای درندگان چنگ دیو
شده سست از خشم کیهان دیو
🔹 سیه: این واژه صورت قدیمی "رنگ سیاه" است و امروزه بیشتر حالت ادبی دارد.در زبان لری،به رنگ سیاه، "سیه"(تلفظ حرف یا بصورت مجهول) گفته میشود.فردوسی می گوید:
٭پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیزتاز
🔸 رشتن: این واژه به معنی "ریسیدن"(نخ و پشم) است.در زبان لری به "ریسیدن"، "ریشته"(تلفظ حرف یا بصورت مجهول) میگویند.این واژه در شاهنامه ذکر شده است:
٭پس از پشت میش و بره پشم و موی
برید و به رشتن نهادند روی
ادامه دارد...
رهامی.پلدختر
💎
🆔 @maneshparsi
استاد میر جلال الدین کزازی❤️
🔹اگر داستانگویان نبودند شاهنامه به شیوه امروزی پدید نمیآمد.
🔸داستانگویان شاهنامه اگرچه این داستان ها را وارونه می پنداشتند، اما با این اقدام بهرهای بنیادین برای این شاهکار ادبی ایجاد کرده اند.
🔹 اگر این داستان گویان در طول تاریخ نبودند، قطعاً شاهنامه به این شیوه ای که ما هم اکنون می بینیم و می شناسیم پدید نمی آمد.
🔸برترین و شورانگیزترین بخش شاهنامه، بخش پهلوانی آن است که ماندگاری این بخش در گرو داستان گویانی است که با زبان شیرین خود آن را بازگو می کنند.
🔹پیش از خلق شاهنامه داستان گویان، داستانهای کهن را برای مردم بازگو می کردند که پس از خلق شاهنامه این هنر ادامه یافت و در خدمت ادبیات قرار گرفت.
🔸همه کسانی که با داستانگویی ایرانی آشنایی دارند میدانند که هر آنچه که داستان گویان بیان می کنند، همسو با شاهنامه نیست؛ چراکه هر داستانگویی، طوماری برای خود دارد که از پدرانشان به آنها ارث رسیده و همه آنها مضمون یکسانی ندارد.
🔹طومارهای این راویان شاهنامه بود که شاهنامه را در میان ایرانیان و حتی در جهان ماندگار کرد ، قطعاً اگر آنها نبودند، شاهنامه در جغرافیای فرهنگی جهان شناخته نمی شد.
.
💎
🆔 @maneshparsi
🔹اگر داستانگویان نبودند شاهنامه به شیوه امروزی پدید نمیآمد.
🔸داستانگویان شاهنامه اگرچه این داستان ها را وارونه می پنداشتند، اما با این اقدام بهرهای بنیادین برای این شاهکار ادبی ایجاد کرده اند.
🔹 اگر این داستان گویان در طول تاریخ نبودند، قطعاً شاهنامه به این شیوه ای که ما هم اکنون می بینیم و می شناسیم پدید نمی آمد.
🔸برترین و شورانگیزترین بخش شاهنامه، بخش پهلوانی آن است که ماندگاری این بخش در گرو داستان گویانی است که با زبان شیرین خود آن را بازگو می کنند.
🔹پیش از خلق شاهنامه داستان گویان، داستانهای کهن را برای مردم بازگو می کردند که پس از خلق شاهنامه این هنر ادامه یافت و در خدمت ادبیات قرار گرفت.
🔸همه کسانی که با داستانگویی ایرانی آشنایی دارند میدانند که هر آنچه که داستان گویان بیان می کنند، همسو با شاهنامه نیست؛ چراکه هر داستانگویی، طوماری برای خود دارد که از پدرانشان به آنها ارث رسیده و همه آنها مضمون یکسانی ندارد.
🔹طومارهای این راویان شاهنامه بود که شاهنامه را در میان ایرانیان و حتی در جهان ماندگار کرد ، قطعاً اگر آنها نبودند، شاهنامه در جغرافیای فرهنگی جهان شناخته نمی شد.
.
💎
🆔 @maneshparsi
Track 3
چامه ستار خان گوینده و سراینده بانو #هما_ارژنگی
من انچنان خواهم که هفت اقلیم عالم
زیر لوای میهنم ایران در ایند....
در زیر تاق آسمان روشن آن
یاران سرود شاد آزادی سرایند
در چشم من، خاک وطن یعنی جهان، جان
ایمان و ناموس و شرف # پاینده ایران
.
💎
🆔 @maneshparsi
من انچنان خواهم که هفت اقلیم عالم
زیر لوای میهنم ایران در ایند....
در زیر تاق آسمان روشن آن
یاران سرود شاد آزادی سرایند
در چشم من، خاک وطن یعنی جهان، جان
ایمان و ناموس و شرف # پاینده ایران
.
💎
🆔 @maneshparsi
چامه «ستارخان سردار ملی» تازهترین (5 امرداد 1390)
سرودۀ بانو# هما_ارژنگی است. اين شعر به انگیزۀ سالگشت جنبش مشروطیت و قهرمانان این جنبش سروده شده است که البته شعر ياد شده تنها به یکی از قهرمانان اين جنبش يعني ستارخان سردار ملي ميپردازد. اين شعر را پیشکشِ مردم سرفراز میهن مینمایيم.
پاینده فر و فرهنگ ایران زمین
پروند شنيداری شعر «ستار خان سردار ملی» - سرودۀ بانو هما ارژنگی را از اینجا بشنوید.
ستارخان سردارملي
پیش گفتار: ستارخان از سرداران جنبش مشروطه خواهی است که در مقاومت تبریز جانفشانیها کرده است.
او در درستی و هوش و شجاعت و مهارت در فنون جنگ و ایمان و میهن دوستی پر آوازه است. ستار خان به مدت یازده ماه رهبری مجاهدین تبریز و ارامنه و قفقازیها را بر عهده داشت و مقاومت طاقت فرسای اهالی تبریز در برابر سی و پنج تا چهل هزار نفرقشون دولتی با راهنمایی و هدایت وی انجام گرفت. در اواخر کار محاصره – قوای روس با موافقت انگلیس به تبریز آمد و راه جلفا گشوده شد. ستار از روسها اطاعت نکرد و در برابر کنسول روس «باختیانف» که میخواست بیرقی از کنسولگری روس را بر سر در خانه ستار زند و او را در زینهار دولت روس قرار دهد گفت: "من میخواهم که هفت دولت زیر بیرق دولت ایران بیایند - من زیر بیرق بیگانه نمیروم."
ستار خان «سردار ملی» - سرودۀ بانو هما ارژنگی
بانو هما ارژنگي
ماه امرداد است و گاه سر فرازیست
هنگام جانبازی و مرگِ ترکتازیست
تبریز آن دشمن ستیز پهلوان خیز
اندر حصار دیرپای شاهِ خونریز
خود کامهای از دودمان و ایل قاجار
خودکامگیهایش برون از مرز هنجار
با جنبش مشروطه خواهی میستیزد
مجلس به دست دشمنان ویرانه گشته
ایران سرا منزلگه بیگانه گشته
بر جای شیر شرزه و عدل مظفر
کفتار و روباه دغل همخانه گشته
آزادگان از تودههای پاک ایران
تبریزی و قفقازی و ارمن چو شیران
این جنبش آزاده خواهی را نگهبان
چندیست این شهر شجاعان در حصار است
«ستارخان» آن جان به کف فرزند ایران
چون مرد میدان گرم کار و کار زار است
«باقر» کنار زبده یاران در «خیابان»
آمادۀ سربازی و دشمن شکار است
چنگال قحطی همچو گرگی ـ آدمی خوار
کمکم گلوی مردمان را میفشارد
خودخواهی و نابخردیها بهر مردم
هر دم بلا و ناروایی تازه دارد
در جست و جوی چاره سردار مجاهد
تن میدهد بر آشتی با شاه قاجار
از بهر نان و غله و آذوقۀ شهر
دست مودت میدهد با وی به ناچار
چون راه جلفا بار دیگر میگشاید
آید زره فو ج قشون خرس و کفتار
ستار میکوبد به سر کای وای بر ما
من داده بودم شاه را صد گونه هشدار!
اینک به کوی مهربانیها صفانیست
در کوچهها جز بانگ بیگانه صدا نیست
یک چهره خوب و نجیب و آشنا نیست
شهر از هجوم دشمن ناخوانده بیمار
طعم سکوتی تلخ دارد بغض دیوار...
در یک چنین هنگامه تلخ و بلاخیز
کاندیشهها دارد به سر سردار تبریز
گوید به او کنسول مست دولت روس
دارم برایت مژده ای شاد و دل انگیز
خواهی اگر در امن و آسایش نشینی
باید از این پس پرچم ما را گزینی
بر سر درت این بیرق زیبا بیاویز
زان پس به شادی باش و ازغمها بپرهیز
ستارخان آن شیر میدان شهامت
از خشم میلرزد زسر تا پای قامت
گوید: کنون پاسخ شنو ای «باختیانف»
زین گونه در گوشم مخوان زیبا فسانه
در من نمیگیرد فسون آب و دانه
این یاوهها در گوش من همسان باد است
تا خون ایرانی بجوشد در رگ من
دشمن در این پیکار خوار و نامراد است
من آنچنان خواهم که هفت اقلیم عالم
زیر لوای میهنم ایران در آیند
در زیر تاق آسمان روشن آن
یاران سرود شاد آزادی سرایند
در چشم من خاک وطن یعنی جهان - جان
ناموس و ایمان و شرف «پاینده ایران»
پنجم امرداد هزار و سیسد و نود هما ارژنگی
.
💎
🆔 @maneshparsi
سرودۀ بانو# هما_ارژنگی است. اين شعر به انگیزۀ سالگشت جنبش مشروطیت و قهرمانان این جنبش سروده شده است که البته شعر ياد شده تنها به یکی از قهرمانان اين جنبش يعني ستارخان سردار ملي ميپردازد. اين شعر را پیشکشِ مردم سرفراز میهن مینمایيم.
پاینده فر و فرهنگ ایران زمین
پروند شنيداری شعر «ستار خان سردار ملی» - سرودۀ بانو هما ارژنگی را از اینجا بشنوید.
ستارخان سردارملي
پیش گفتار: ستارخان از سرداران جنبش مشروطه خواهی است که در مقاومت تبریز جانفشانیها کرده است.
او در درستی و هوش و شجاعت و مهارت در فنون جنگ و ایمان و میهن دوستی پر آوازه است. ستار خان به مدت یازده ماه رهبری مجاهدین تبریز و ارامنه و قفقازیها را بر عهده داشت و مقاومت طاقت فرسای اهالی تبریز در برابر سی و پنج تا چهل هزار نفرقشون دولتی با راهنمایی و هدایت وی انجام گرفت. در اواخر کار محاصره – قوای روس با موافقت انگلیس به تبریز آمد و راه جلفا گشوده شد. ستار از روسها اطاعت نکرد و در برابر کنسول روس «باختیانف» که میخواست بیرقی از کنسولگری روس را بر سر در خانه ستار زند و او را در زینهار دولت روس قرار دهد گفت: "من میخواهم که هفت دولت زیر بیرق دولت ایران بیایند - من زیر بیرق بیگانه نمیروم."
ستار خان «سردار ملی» - سرودۀ بانو هما ارژنگی
بانو هما ارژنگي
ماه امرداد است و گاه سر فرازیست
هنگام جانبازی و مرگِ ترکتازیست
تبریز آن دشمن ستیز پهلوان خیز
اندر حصار دیرپای شاهِ خونریز
خود کامهای از دودمان و ایل قاجار
خودکامگیهایش برون از مرز هنجار
با جنبش مشروطه خواهی میستیزد
مجلس به دست دشمنان ویرانه گشته
ایران سرا منزلگه بیگانه گشته
بر جای شیر شرزه و عدل مظفر
کفتار و روباه دغل همخانه گشته
آزادگان از تودههای پاک ایران
تبریزی و قفقازی و ارمن چو شیران
این جنبش آزاده خواهی را نگهبان
چندیست این شهر شجاعان در حصار است
«ستارخان» آن جان به کف فرزند ایران
چون مرد میدان گرم کار و کار زار است
«باقر» کنار زبده یاران در «خیابان»
آمادۀ سربازی و دشمن شکار است
چنگال قحطی همچو گرگی ـ آدمی خوار
کمکم گلوی مردمان را میفشارد
خودخواهی و نابخردیها بهر مردم
هر دم بلا و ناروایی تازه دارد
در جست و جوی چاره سردار مجاهد
تن میدهد بر آشتی با شاه قاجار
از بهر نان و غله و آذوقۀ شهر
دست مودت میدهد با وی به ناچار
چون راه جلفا بار دیگر میگشاید
آید زره فو ج قشون خرس و کفتار
ستار میکوبد به سر کای وای بر ما
من داده بودم شاه را صد گونه هشدار!
اینک به کوی مهربانیها صفانیست
در کوچهها جز بانگ بیگانه صدا نیست
یک چهره خوب و نجیب و آشنا نیست
شهر از هجوم دشمن ناخوانده بیمار
طعم سکوتی تلخ دارد بغض دیوار...
در یک چنین هنگامه تلخ و بلاخیز
کاندیشهها دارد به سر سردار تبریز
گوید به او کنسول مست دولت روس
دارم برایت مژده ای شاد و دل انگیز
خواهی اگر در امن و آسایش نشینی
باید از این پس پرچم ما را گزینی
بر سر درت این بیرق زیبا بیاویز
زان پس به شادی باش و ازغمها بپرهیز
ستارخان آن شیر میدان شهامت
از خشم میلرزد زسر تا پای قامت
گوید: کنون پاسخ شنو ای «باختیانف»
زین گونه در گوشم مخوان زیبا فسانه
در من نمیگیرد فسون آب و دانه
این یاوهها در گوش من همسان باد است
تا خون ایرانی بجوشد در رگ من
دشمن در این پیکار خوار و نامراد است
من آنچنان خواهم که هفت اقلیم عالم
زیر لوای میهنم ایران در آیند
در زیر تاق آسمان روشن آن
یاران سرود شاد آزادی سرایند
در چشم من خاک وطن یعنی جهان - جان
ناموس و ایمان و شرف «پاینده ایران»
پنجم امرداد هزار و سیسد و نود هما ارژنگی
.
💎
🆔 @maneshparsi
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۱۸ امرداد زادروز رضا سیروسصبری
(زاده ۱۸ امرداد ۱۳۳۳ تهران -- درگذشته ۱۳ بهمن ۱۳۹۲ تهران) استاد معماری
او در سال ۱۳۵۷ با کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه ملی ایران "شهید بهشتی" فارغالتحصیل شد و بورس تحصیلی آمریکا گرفت. همچنین در رشته طراحی شهری، در دانشگاه پنسیلوانیا به تحصیل پرداخت و مدرک کارشناسی دریافت کرد. وی در مدت تحصیل در آمریکا زیر نظر استادان ادموند بیکن، جان لنگ و ایان مک هارگ تحصیلاتش را بهپایان رساند و دکترای معماری با گرایش معماری منظر از دانشگاه پنسیلوانیا در سال ۱۳۷۴ گرفت.
مقالات، سخنرانیها و پژوهشهای بسیاری در زمینههای طراحی شهری، معماری منظر، روانشناسی محیط، معماری و فلسفه و بومشناسی در طراحی منظر داشت و شاگردان فراوانی چه در ایران و چه در خارج از کشور تربیت کرد.
از جمله کتابهای منتشر شده او "هنرمحیطی: تاملی در عناصر معنی دهنده بهمنظر" "تحول در طراحی: فرآیند طراحی با اسطوره، تصور و ذهن طراحانه" "طراحی منظر شهری" و ترجمه سری کتابها باعنوان "سرشت نظم" نوشته کریستوفر الکساندر است. همچنین کتاب "تحلیل بصری منظر" از دیگر تألیفات اوست.
وی جزو معدود افرادی بود که در ایران در رشته معماری به مرتبه استادی "استاد تمام" نائل شده بود.
از جمله فعالیتهای حرفهایاش در ایران، طراحی شهری و معماری منظر محوطه برج میلاد، مشاور و طراح معماری منظر محوطه دانشگاه علم و صنعت ایران "مسیر ورودی جنوبی تا خوابگاهها" طراحی شهری و منظر شهری بلوار کشاورز و مشاور علمی کارگاههای طراحی شهر بم "یونیسف" برای بازسازی این شهر بود.
آرامگاه وی در قطعه نامآوران است.
کتابشناسی
تألیف:
هنر محیطی: تأملی در عناصر معنی دهنده بهمنظر
تحول در طراحی: فرایند طراحی با اسطوره، تصور و ذهن طراحانه
استخوان بندی شهر تهران
طراحی منظر شهری
تحلیل بصری منظر
ترجمه:
مجموعه کتابهای «سرشت نظم» نوشته کریستوفر الکساندر
کافه لینتز نوشته کریستوفر الکساندر
افتخارات:
پژوهشگر نمونه دومین جشنواره انتخاب برترینهای پژوهش و نوآوری در حوزه مدیریت شهری، دریافت تندیس و لوح از شهردار تهران، مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران، شهرداری تهران ۲۳ آذر ۱۳۸۷
داور کتاب سال، گروه معماری و شهرسازی، معاونت پژوهشی، وزارت ارشاد ۱۳۷۵–۱۳۷۸
تقدیرنامه برای سخنرانی کلیدی و حضور مؤثر در کارگاه آموزشی توسعه پایدار، مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران، پژوهشکده علوم محیطی، دانشگاه شهیدبهشتی۳ اسفند ۱۳۷۷
تقدیرنامه بهنشان پژوهش برتر برای پژوهش «هنر محیطی» ریاست دانشگاه شهیدبهشتی ۱۳۸۴
اولین دبیرکل انجمن معماران منظر ایران، تهران ۱۳۸۴.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#رضا_سیروس_صبری، ز
۱۸ امرداد زادروز رضا سیروسصبری
(زاده ۱۸ امرداد ۱۳۳۳ تهران -- درگذشته ۱۳ بهمن ۱۳۹۲ تهران) استاد معماری
او در سال ۱۳۵۷ با کارشناسی ارشد معماری از دانشگاه ملی ایران "شهید بهشتی" فارغالتحصیل شد و بورس تحصیلی آمریکا گرفت. همچنین در رشته طراحی شهری، در دانشگاه پنسیلوانیا به تحصیل پرداخت و مدرک کارشناسی دریافت کرد. وی در مدت تحصیل در آمریکا زیر نظر استادان ادموند بیکن، جان لنگ و ایان مک هارگ تحصیلاتش را بهپایان رساند و دکترای معماری با گرایش معماری منظر از دانشگاه پنسیلوانیا در سال ۱۳۷۴ گرفت.
مقالات، سخنرانیها و پژوهشهای بسیاری در زمینههای طراحی شهری، معماری منظر، روانشناسی محیط، معماری و فلسفه و بومشناسی در طراحی منظر داشت و شاگردان فراوانی چه در ایران و چه در خارج از کشور تربیت کرد.
از جمله کتابهای منتشر شده او "هنرمحیطی: تاملی در عناصر معنی دهنده بهمنظر" "تحول در طراحی: فرآیند طراحی با اسطوره، تصور و ذهن طراحانه" "طراحی منظر شهری" و ترجمه سری کتابها باعنوان "سرشت نظم" نوشته کریستوفر الکساندر است. همچنین کتاب "تحلیل بصری منظر" از دیگر تألیفات اوست.
وی جزو معدود افرادی بود که در ایران در رشته معماری به مرتبه استادی "استاد تمام" نائل شده بود.
از جمله فعالیتهای حرفهایاش در ایران، طراحی شهری و معماری منظر محوطه برج میلاد، مشاور و طراح معماری منظر محوطه دانشگاه علم و صنعت ایران "مسیر ورودی جنوبی تا خوابگاهها" طراحی شهری و منظر شهری بلوار کشاورز و مشاور علمی کارگاههای طراحی شهر بم "یونیسف" برای بازسازی این شهر بود.
آرامگاه وی در قطعه نامآوران است.
کتابشناسی
تألیف:
هنر محیطی: تأملی در عناصر معنی دهنده بهمنظر
تحول در طراحی: فرایند طراحی با اسطوره، تصور و ذهن طراحانه
استخوان بندی شهر تهران
طراحی منظر شهری
تحلیل بصری منظر
ترجمه:
مجموعه کتابهای «سرشت نظم» نوشته کریستوفر الکساندر
کافه لینتز نوشته کریستوفر الکساندر
افتخارات:
پژوهشگر نمونه دومین جشنواره انتخاب برترینهای پژوهش و نوآوری در حوزه مدیریت شهری، دریافت تندیس و لوح از شهردار تهران، مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران، شهرداری تهران ۲۳ آذر ۱۳۸۷
داور کتاب سال، گروه معماری و شهرسازی، معاونت پژوهشی، وزارت ارشاد ۱۳۷۵–۱۳۷۸
تقدیرنامه برای سخنرانی کلیدی و حضور مؤثر در کارگاه آموزشی توسعه پایدار، مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران، پژوهشکده علوم محیطی، دانشگاه شهیدبهشتی۳ اسفند ۱۳۷۷
تقدیرنامه بهنشان پژوهش برتر برای پژوهش «هنر محیطی» ریاست دانشگاه شهیدبهشتی ۱۳۸۴
اولین دبیرکل انجمن معماران منظر ایران، تهران ۱۳۸۴.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#رضا_سیروس_صبری، ز
فرهنگ و منش پارسی
انچه فردوسی از تاریخ در مورد شکست یزدگرد در شاهنامه روایت می کند اینگونه است : 💎 🆔 @maneshparsi 🔻🔻
انچه فردوسی از تاریخ در مورد شکست یزدگرد در شاهنامه روایت می کند اینگونه است :
یزدگرد سوم پادشاه درستکار و دلاوری بود ،زمانیکه پس از حمله تازیان به تیسفون ،او با مشورت پهلوانان تصمیم میگیرد که به خراسان بزرگ و یا ایران شرقی برود و از لشکر بزرگ خراسان برای جلوگیری از پیشروی تازیان و عقب راندن انها کمک بگیرد ،ماهویه فرماندار خراسان بزرگ ( که بواسطه لطف و کمک یزدگرد به این مقام و منصب رسیده بود و شور بختانه مورد اعتماد کامل یزدگرد بود ) به جای کمک به پادشاه ایران ،با ترکان چین در منطقه ، دسیسه میچیند که انها به سپاه ایران حمله کنند و ماهویه هم در ظاهر با سپاهش به کمک یزدگرد بیاید اما در بین نبرد ، سپاه ایران را تنها بگذارد و با همراهی ترکان چین ،شاه ایران را به دام بیاندازند و از بین ببرد و در نهایت خود تاج پادشاهی را بر سر بگذارد ، او بر پایه منافع شخصی خود ، دشمن اصلی را تازیان نمی دانست بلکه یزدگرد می پنداشت و باور داشت ، حال که پادشاه ایران ضعیف گشته باید او را با تمام قوا نابود کند و جایگاهش را با کمک لشکر بزرگ خراسان تصاحب کند و هجوم تازیان به ایران را یک فرصت برای خود میدانست ۔
یزدگرد سوم نیز بی خبر از این دسیسه خائنانه، اماده دفاع در مقابل ترکان چین میگردد و با اعتماد به قول ماهویه برای کمک سپاه بزرگ خراسان به او ، در این نبرد ،دلاورانه می جنگد و زمانی که خود را در میدان نبرد تنها می یاید با تمهیدی ،خود را نجات می هد و به اسیابی در روستایی پناه میبرد ، خبر به گوش ماهویه می رسد که یزدگرد کشته نشده است و با همراهی پسرش جای به جای به دنبال یزدگرد منطقه را پی جویی می کند تا او را در خانه اسیابان می یابد و با تهدیدجانی اسیابان و خانواده اش و وعده تطمیع ، اسیابان را وادار می کند تا او را به قتل برساند. قتل پادشاه به گردن اسیابان بدبخت میافتد اما مقصر اصلی ،فرماندار نمک پرورده و نمک نشناس مورد اعتماد پادشاه بود و این خیانت بزرگ و نابخشودنی او سبب اصلی شکست ایران و فروپاشی شهریاری ایرانشهر می گردد.
مر ان شاه را دشمن از خانه بود
یکی بنده بودش ،نه بیگانه بود
#نادره_پهلوان
بن مایه : شاهنامه دکتر خالقی
💎
🆔 @maneshparsi
یزدگرد سوم پادشاه درستکار و دلاوری بود ،زمانیکه پس از حمله تازیان به تیسفون ،او با مشورت پهلوانان تصمیم میگیرد که به خراسان بزرگ و یا ایران شرقی برود و از لشکر بزرگ خراسان برای جلوگیری از پیشروی تازیان و عقب راندن انها کمک بگیرد ،ماهویه فرماندار خراسان بزرگ ( که بواسطه لطف و کمک یزدگرد به این مقام و منصب رسیده بود و شور بختانه مورد اعتماد کامل یزدگرد بود ) به جای کمک به پادشاه ایران ،با ترکان چین در منطقه ، دسیسه میچیند که انها به سپاه ایران حمله کنند و ماهویه هم در ظاهر با سپاهش به کمک یزدگرد بیاید اما در بین نبرد ، سپاه ایران را تنها بگذارد و با همراهی ترکان چین ،شاه ایران را به دام بیاندازند و از بین ببرد و در نهایت خود تاج پادشاهی را بر سر بگذارد ، او بر پایه منافع شخصی خود ، دشمن اصلی را تازیان نمی دانست بلکه یزدگرد می پنداشت و باور داشت ، حال که پادشاه ایران ضعیف گشته باید او را با تمام قوا نابود کند و جایگاهش را با کمک لشکر بزرگ خراسان تصاحب کند و هجوم تازیان به ایران را یک فرصت برای خود میدانست ۔
یزدگرد سوم نیز بی خبر از این دسیسه خائنانه، اماده دفاع در مقابل ترکان چین میگردد و با اعتماد به قول ماهویه برای کمک سپاه بزرگ خراسان به او ، در این نبرد ،دلاورانه می جنگد و زمانی که خود را در میدان نبرد تنها می یاید با تمهیدی ،خود را نجات می هد و به اسیابی در روستایی پناه میبرد ، خبر به گوش ماهویه می رسد که یزدگرد کشته نشده است و با همراهی پسرش جای به جای به دنبال یزدگرد منطقه را پی جویی می کند تا او را در خانه اسیابان می یابد و با تهدیدجانی اسیابان و خانواده اش و وعده تطمیع ، اسیابان را وادار می کند تا او را به قتل برساند. قتل پادشاه به گردن اسیابان بدبخت میافتد اما مقصر اصلی ،فرماندار نمک پرورده و نمک نشناس مورد اعتماد پادشاه بود و این خیانت بزرگ و نابخشودنی او سبب اصلی شکست ایران و فروپاشی شهریاری ایرانشهر می گردد.
مر ان شاه را دشمن از خانه بود
یکی بنده بودش ،نه بیگانه بود
#نادره_پهلوان
بن مایه : شاهنامه دکتر خالقی
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۷ امرداد سالروز درگذشت محمد غفاری "کمالالملک"
(زاده سال ۱۲۲۴ کاشان -- درگذشته ۲۷ امرداد ۱۳۱۹ نیشابور) نقاش
او که یکی از مشهورترین و پرنفوذترین شخصیتهای تاریخ هنر معاصر ایران است، برادر زاده ابوالحسن غفّاری معروف به صنیعالملک از اولین تحصیلکردگان ایرانی در فرنگ و از افراد پرنفوذ دوره قاجار بود. وی تحصیلات اولیه را در زادگاهش گذراند. پدرش میرزابزرگ که همچون پدرانش دارای حرفه نقاشی بود، ابوتراب، پسر بزرگترش و محمد را برای ادامه تحصیل راهی تهران کرد. محمد با خواهر مفتاحالملک یکی از مقامات دربار ازدواج کرد که ثمره این ازدواج یک دختر به نام نصرت و پسری بهنام حسین علیخان شد.
کمالالملک پس از حضور در تهران، بههمراه برادر بزرگترش در مدرسه دارالفنون در رشته نقاشی مشغول بهتحصیل شد، هردو برادر در مدت سه سال تحصیل توانستند موفقیتهای بسیاری را کسب کنند. در پایان سال سوم، ناصرالدینشاه در حین بازدید از مدرسه دارالفنون، با دیدن تابلویی که از چهره اعتضادالسلطنه، رئیس وقت مدرسه دارالفنون که توسط محمد غفاری کشیده شده بود، تحت تأثیر قرارگرفت و دستور داد تا او را بهعنوان نقاش به استخدام دربار درآورند.
باحضور در دربار، ابتدا لقب خان، سپس پیشخدمت مخصوص بهوی اهدا شد و پس از چندی ناصرالدینشاه، با تأثیر آثار او سبب شد تا خود بهشاگردی وی در آید و او را در ابتدا بهلقب نقاشباشی و سپس بهلقب کمالالملک منصوب کند. او در مدت حضورش در دربار ۱۷۰ تابلو کشید که معروفترین آنها تالار آینه است و اولین تابلوییست که آن را «کمالالملک» امضا کردهاست.
پس از کشته شدن ناصرالدینشاه، کمالالملک برای مطالعه به اروپا رفت. (۱۲۷۶) مدتی بیش از سه سال را در فلورانس، رم و پاریس گذرانید و در موزهها بهرونگاری از آثار رامبراند و تیسین پرداخت و در پاریس با فانتن لاتور آشنا شد. این سفر اروپایی تأثیری مثبت در اسلوب کار و حتی طرز دید او گذاشت و بهدستور مظفرالدینشاه به ایران بازگشت (۱۲۷۹) و کار در دربار را ادامه داد، ولی عملاً نتوانست با خواستهای شاه جدید کنار بیاید. بهعراق رفت و چندسالی را در آنجا گذرانید. سالهای (۱۲۸۱ تا ۱۲۸۳) پردههای زرگر بغدادی و میدان کربلا را بههنگام اقامتش در عراق نقاشی کرد.
بازگشت کمالالملک به ایران، مصادف با انقلاب مشروطه شد. او اگرچه به مشروطهخواهان متمایل بود ولی در جنبش مشروطه مشارکت مستقیم نداشت. او در این هنگام با انتشار مقالات و ترجمه برخی آثار ژان ژاکروسو و دیگر نویسندگان آزادیخواه فرانسه، بهسهم خود باحرکت مردم، همراه بود. در سالهای بعد، مدیریت مدرسه صنایع مستظرفه را برعهده گرفت و در این مدرسه با کوشش فراوان بهپرورش شاگردان همت گماشت که زبدهترین آنها، استادانی در مکتب او شدند.
وی سرانجام بهدلیل اختلافاتی که با وزیران معارف بر سر استقلال مدرسه پیدا کرد، از کار تدریس و شغل دولتی دست کشید (۱۳۰۶) و بهملک شخصیاش در حسینآباد نیشابور کوچید. (۱۳۰۷) در آنجا بر اثر حادثهای از یک چشم نابینا شد؛ اما تا سالهای آخر زندگانی بهنقاشی ادامه داد. در شرح این حادثه روایتها مختلف است از جمله گفته میشود که سالار معتمد گنجی، از خوانین منطقه و دوست کمالالملک، آجری را برای زدن یک کارگر حمام پرانده که بهعینک و چشم کمالالملک آسیب رسانده است. قاسم غنی پس از این حادثه بر بالین استاد حاضر شد و پس از آن او مدتی برای معالجه بهتهران رفت.
آرامگاه وی در کنار مزار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری در نیشابور است.
:
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#کمال_الملک، د
۲۷ امرداد سالروز درگذشت محمد غفاری "کمالالملک"
(زاده سال ۱۲۲۴ کاشان -- درگذشته ۲۷ امرداد ۱۳۱۹ نیشابور) نقاش
او که یکی از مشهورترین و پرنفوذترین شخصیتهای تاریخ هنر معاصر ایران است، برادر زاده ابوالحسن غفّاری معروف به صنیعالملک از اولین تحصیلکردگان ایرانی در فرنگ و از افراد پرنفوذ دوره قاجار بود. وی تحصیلات اولیه را در زادگاهش گذراند. پدرش میرزابزرگ که همچون پدرانش دارای حرفه نقاشی بود، ابوتراب، پسر بزرگترش و محمد را برای ادامه تحصیل راهی تهران کرد. محمد با خواهر مفتاحالملک یکی از مقامات دربار ازدواج کرد که ثمره این ازدواج یک دختر به نام نصرت و پسری بهنام حسین علیخان شد.
کمالالملک پس از حضور در تهران، بههمراه برادر بزرگترش در مدرسه دارالفنون در رشته نقاشی مشغول بهتحصیل شد، هردو برادر در مدت سه سال تحصیل توانستند موفقیتهای بسیاری را کسب کنند. در پایان سال سوم، ناصرالدینشاه در حین بازدید از مدرسه دارالفنون، با دیدن تابلویی که از چهره اعتضادالسلطنه، رئیس وقت مدرسه دارالفنون که توسط محمد غفاری کشیده شده بود، تحت تأثیر قرارگرفت و دستور داد تا او را بهعنوان نقاش به استخدام دربار درآورند.
باحضور در دربار، ابتدا لقب خان، سپس پیشخدمت مخصوص بهوی اهدا شد و پس از چندی ناصرالدینشاه، با تأثیر آثار او سبب شد تا خود بهشاگردی وی در آید و او را در ابتدا بهلقب نقاشباشی و سپس بهلقب کمالالملک منصوب کند. او در مدت حضورش در دربار ۱۷۰ تابلو کشید که معروفترین آنها تالار آینه است و اولین تابلوییست که آن را «کمالالملک» امضا کردهاست.
پس از کشته شدن ناصرالدینشاه، کمالالملک برای مطالعه به اروپا رفت. (۱۲۷۶) مدتی بیش از سه سال را در فلورانس، رم و پاریس گذرانید و در موزهها بهرونگاری از آثار رامبراند و تیسین پرداخت و در پاریس با فانتن لاتور آشنا شد. این سفر اروپایی تأثیری مثبت در اسلوب کار و حتی طرز دید او گذاشت و بهدستور مظفرالدینشاه به ایران بازگشت (۱۲۷۹) و کار در دربار را ادامه داد، ولی عملاً نتوانست با خواستهای شاه جدید کنار بیاید. بهعراق رفت و چندسالی را در آنجا گذرانید. سالهای (۱۲۸۱ تا ۱۲۸۳) پردههای زرگر بغدادی و میدان کربلا را بههنگام اقامتش در عراق نقاشی کرد.
بازگشت کمالالملک به ایران، مصادف با انقلاب مشروطه شد. او اگرچه به مشروطهخواهان متمایل بود ولی در جنبش مشروطه مشارکت مستقیم نداشت. او در این هنگام با انتشار مقالات و ترجمه برخی آثار ژان ژاکروسو و دیگر نویسندگان آزادیخواه فرانسه، بهسهم خود باحرکت مردم، همراه بود. در سالهای بعد، مدیریت مدرسه صنایع مستظرفه را برعهده گرفت و در این مدرسه با کوشش فراوان بهپرورش شاگردان همت گماشت که زبدهترین آنها، استادانی در مکتب او شدند.
وی سرانجام بهدلیل اختلافاتی که با وزیران معارف بر سر استقلال مدرسه پیدا کرد، از کار تدریس و شغل دولتی دست کشید (۱۳۰۶) و بهملک شخصیاش در حسینآباد نیشابور کوچید. (۱۳۰۷) در آنجا بر اثر حادثهای از یک چشم نابینا شد؛ اما تا سالهای آخر زندگانی بهنقاشی ادامه داد. در شرح این حادثه روایتها مختلف است از جمله گفته میشود که سالار معتمد گنجی، از خوانین منطقه و دوست کمالالملک، آجری را برای زدن یک کارگر حمام پرانده که بهعینک و چشم کمالالملک آسیب رسانده است. قاسم غنی پس از این حادثه بر بالین استاد حاضر شد و پس از آن او مدتی برای معالجه بهتهران رفت.
آرامگاه وی در کنار مزار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری در نیشابور است.
:
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#کمال_الملک، د
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۲۷ امرداد زادروز حسین گلگلاب
( زاده ۲۷ امرداد ۱۲۷۶ تهران -- درگذشته ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ تهران) شاعر سرود ای ایران
:
💎
🆔 @maneshparsi
( زاده ۲۷ امرداد ۱۲۷۶ تهران -- درگذشته ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ تهران) شاعر سرود ای ایران
:
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۷ امرداد زادروز حسین گلگلاب
(زاده ۲۷ امرداد ۱۲۷۴ تهران -- درگذشته ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ تهران) شاعر سرود ای ایران
او نویسنده، شاعر، مترجم، موسیقیدان و گیاهشناس بود و بهزبانهای فرانسه، انگلیسی، روسی، عربی و لاتین تسلط داشت و در زمینه معادلیابی برای واژههای علمی از متخصصان فرهنگستان ایران بود.
در ۱۳۰۳ علینقی وزیری گروه موسیقیاش را تاسیس کرد و برای ارکستر آن بهجز تار معمولی، سه نوع تار با طولهای مختلف طراحی کرد که در واقع یک ارکستر مجلسی چهار بخشی بود که با موسی معروفی، گلگلاب، ادیب، حسنعلی صبا، اسماعیل مهرتاش، صادق خانی و صادق اربابی اجرا میشد. گلگلاب که در نواختن ساز، نوازندهای ماهر بود، در سرودن شعر و ترانه هم همردیف بزرگانی چون شیدا، عارف قزوینی و محمدتقی بهار ارزیابی میشد.
وی نت میدانست و برخلاف سایر شعرا که سرودن شعر روی آهنگ برایشان مشکل بود، کلمات را با نتهای موسیقی تطبیق میداد. سرودهای «ای ایران» «آذر آبادگان» «خاک ایران» «پایدار ایران» «زبان عشق» «ره عشق» «بلبل مست» و «وصال دوست» از او بهیادگار ماندهاست.
سرود ایایران:
درباره ساختن سرود «ای ایران» روایتی است: که در زمان اشغال ایران توسط "متفقین" (قوای روس و انگلیس و امریکا) در جنگ دوم جهانی سال ۱۳۲۳، روزی گلگلاب از خیابان رد میشده، رفتار دور از ادب مامور نظامی خارجی را با مردم میبیند. برآشفته میشود؛ به انجمن موسیقی ملی در خیابان هدایت میرود و با ناراحتی این جریان را برای خالقی تعریف میکند. خالقی هم متاثر میشود و آهنگی میسازد و گلگلاب شعرش را میگوید که حاصل این همکاری سرود «ای ایران» است. نخستین اجرای آن ۲۷ مهرماه ۱۳۲۳ در کنسرت انجمن موسیقی ملی در سالن سینما تهران در خیابان استانبول برای دوشب متوالی برگزار میشود. این سرود در همان مجلس سهبار تکرار شده و هربار شور و هیجانی را در جمع به وجود میآورد. استقبال و تاثیر این سرود باعث شد که وزیر فرهنگ وقت، هیئت نوازندگان را بهمرکز پخش صدا فرستاد تا صفحهای از آن ضبط و همه روزه از رادیو تهران پخش شود. اجرای دیگر مربوط بهسالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ در ارکستر بزرگ «گلها» است که بنان خواننده محبوب، این سرود را خواند. سرود «ای ایران» در آواز دشتی ساخته شده و ملودی اصلیاش از برخی از نغمههای موسیقی بختیاری که از فضایی حماسی برخوردارند، وام گرفته شده. از دیگر ویژگیهای آن این است که کلمات بیگانه کمی در آن استفاده شده و بیشتر واژگان آن پارسی هستند.
:
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#حسین_گل_گلاب، ز
۲۷ امرداد زادروز حسین گلگلاب
(زاده ۲۷ امرداد ۱۲۷۴ تهران -- درگذشته ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ تهران) شاعر سرود ای ایران
او نویسنده، شاعر، مترجم، موسیقیدان و گیاهشناس بود و بهزبانهای فرانسه، انگلیسی، روسی، عربی و لاتین تسلط داشت و در زمینه معادلیابی برای واژههای علمی از متخصصان فرهنگستان ایران بود.
در ۱۳۰۳ علینقی وزیری گروه موسیقیاش را تاسیس کرد و برای ارکستر آن بهجز تار معمولی، سه نوع تار با طولهای مختلف طراحی کرد که در واقع یک ارکستر مجلسی چهار بخشی بود که با موسی معروفی، گلگلاب، ادیب، حسنعلی صبا، اسماعیل مهرتاش، صادق خانی و صادق اربابی اجرا میشد. گلگلاب که در نواختن ساز، نوازندهای ماهر بود، در سرودن شعر و ترانه هم همردیف بزرگانی چون شیدا، عارف قزوینی و محمدتقی بهار ارزیابی میشد.
وی نت میدانست و برخلاف سایر شعرا که سرودن شعر روی آهنگ برایشان مشکل بود، کلمات را با نتهای موسیقی تطبیق میداد. سرودهای «ای ایران» «آذر آبادگان» «خاک ایران» «پایدار ایران» «زبان عشق» «ره عشق» «بلبل مست» و «وصال دوست» از او بهیادگار ماندهاست.
سرود ایایران:
درباره ساختن سرود «ای ایران» روایتی است: که در زمان اشغال ایران توسط "متفقین" (قوای روس و انگلیس و امریکا) در جنگ دوم جهانی سال ۱۳۲۳، روزی گلگلاب از خیابان رد میشده، رفتار دور از ادب مامور نظامی خارجی را با مردم میبیند. برآشفته میشود؛ به انجمن موسیقی ملی در خیابان هدایت میرود و با ناراحتی این جریان را برای خالقی تعریف میکند. خالقی هم متاثر میشود و آهنگی میسازد و گلگلاب شعرش را میگوید که حاصل این همکاری سرود «ای ایران» است. نخستین اجرای آن ۲۷ مهرماه ۱۳۲۳ در کنسرت انجمن موسیقی ملی در سالن سینما تهران در خیابان استانبول برای دوشب متوالی برگزار میشود. این سرود در همان مجلس سهبار تکرار شده و هربار شور و هیجانی را در جمع به وجود میآورد. استقبال و تاثیر این سرود باعث شد که وزیر فرهنگ وقت، هیئت نوازندگان را بهمرکز پخش صدا فرستاد تا صفحهای از آن ضبط و همه روزه از رادیو تهران پخش شود. اجرای دیگر مربوط بهسالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ در ارکستر بزرگ «گلها» است که بنان خواننده محبوب، این سرود را خواند. سرود «ای ایران» در آواز دشتی ساخته شده و ملودی اصلیاش از برخی از نغمههای موسیقی بختیاری که از فضایی حماسی برخوردارند، وام گرفته شده. از دیگر ویژگیهای آن این است که کلمات بیگانه کمی در آن استفاده شده و بیشتر واژگان آن پارسی هستند.
:
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#حسین_گل_گلاب، ز
.
زاگرس
🔹رشته کوهی به طول تقریبی دوهزار کیلومتر از شمال غرب فلات ایران تا نزدیکی تنگه هرمز امتداد دارد. که بر اثر برخورد صفحه عربستان با صفحه اوراسیا در میلیونها سال پیش ایجاد شده. پنجمین رشته کوه طویل کره زمین هست.
🔹۵۷قله بالای چهار هزار متر را در درون خود جای داده که بلندترین آنها قله قاش مستان دنا با ارتفاع ۴۴۰۹ متر (۴۴۵۹) متر اندازه گیری معاصر هست. تأمین کننده هفتاد درصد آب شیرین ایران بوده و حدود بیش از نیمی از جمعیت ایران در دامنه این رشته کوه ساکن هستند.
🔹به سه بخش شمالی ، مرکزی و جنوبی تقسیم شده که بخش مرکزی آن دارای متراکمترین و بلندترین و ناهموارترین قسمت زاگرس رو به خود اختصاص داده. پر بارش ترین و پربرفترتن کوه ایران زردکوه بختیاری در این رشته کوه قرار گرفته. رودهای بزرگی چون کارون، دز، مارون، سفیدرود،زاینده رود، کر، زهره، زرینه رود، سیروان، زاب، سیمره، مند و... از این بلند استوار ایران زمین سرچشمه می گیرد.
🔹بلندترین آبشارهای آسیا، بزرگترین چشمه خاورمیانه و خشن ترین کوه خاورمیانه و ... در این رشته کوه قرار دارد. بزرگترین و قدیمی ترین تمدن های کهن جهان ، شامل ایلامیان، آشوریان، مادها، هخامنشیان و قدیمترین نشانه های انسان نخستین در دامنه های این سلسله جبال پرسخاوت قرار داره. و هزاران هزار مطالب شگفت انگیز راجب به این رویای بهشتی پرودگار که نمی شود در این کپشن به آنها اشاره کرد. قدردان این نعمت پرسخاوت خدا در سرزمین ایران باشیم و در حفظ این میراث ارزشمند کوشا باشیم.
💎
🆔 @maneshparsi
زاگرس
🔹رشته کوهی به طول تقریبی دوهزار کیلومتر از شمال غرب فلات ایران تا نزدیکی تنگه هرمز امتداد دارد. که بر اثر برخورد صفحه عربستان با صفحه اوراسیا در میلیونها سال پیش ایجاد شده. پنجمین رشته کوه طویل کره زمین هست.
🔹۵۷قله بالای چهار هزار متر را در درون خود جای داده که بلندترین آنها قله قاش مستان دنا با ارتفاع ۴۴۰۹ متر (۴۴۵۹) متر اندازه گیری معاصر هست. تأمین کننده هفتاد درصد آب شیرین ایران بوده و حدود بیش از نیمی از جمعیت ایران در دامنه این رشته کوه ساکن هستند.
🔹به سه بخش شمالی ، مرکزی و جنوبی تقسیم شده که بخش مرکزی آن دارای متراکمترین و بلندترین و ناهموارترین قسمت زاگرس رو به خود اختصاص داده. پر بارش ترین و پربرفترتن کوه ایران زردکوه بختیاری در این رشته کوه قرار گرفته. رودهای بزرگی چون کارون، دز، مارون، سفیدرود،زاینده رود، کر، زهره، زرینه رود، سیروان، زاب، سیمره، مند و... از این بلند استوار ایران زمین سرچشمه می گیرد.
🔹بلندترین آبشارهای آسیا، بزرگترین چشمه خاورمیانه و خشن ترین کوه خاورمیانه و ... در این رشته کوه قرار دارد. بزرگترین و قدیمی ترین تمدن های کهن جهان ، شامل ایلامیان، آشوریان، مادها، هخامنشیان و قدیمترین نشانه های انسان نخستین در دامنه های این سلسله جبال پرسخاوت قرار داره. و هزاران هزار مطالب شگفت انگیز راجب به این رویای بهشتی پرودگار که نمی شود در این کپشن به آنها اشاره کرد. قدردان این نعمت پرسخاوت خدا در سرزمین ایران باشیم و در حفظ این میراث ارزشمند کوشا باشیم.
💎
🆔 @maneshparsi
Telegram
attach 📎
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۲۸ امرداد سالروز درگذشت آذَر اَندامی
(زاده ۱۶ آذر ۱۳۰۵ رشت – درگذشته ۲۸ امرداد ۱۳۶۳ تهران) پزشک
او پزشک و باکتریشناس و از پژوهشگران انستیتو پاستور ایران و مخترع واکسن وبا بود که بخاطر خدمات علمی و انسانیاش، یکی از حفرههای روی سیاره ناهید، به نام وی «اندامی» نامگذاری شده است.
وی تحصیلاتش را تا پایان سال نهم "مدرک سیکل" انجام داد و به دانشسرای مقدماتی رشت رفت. در سال ۱۳۲۴ از دانشسرا فارغالتحصیل شد و در سال ۱۳۲۵ به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و معلم شد. در سال ۱۳۲۹ و در حین کار دیپلم طبیعی را با امتحان متفرقه دریافت کرد. در سال ۱۳۳۱ پس از کنکور، به دانشگاه تهران در رشته پزشکی راه یافت و در سال ۱۳۳۷ گواهینامه دکترای پزشکی گرفت و بلافاصله به گذراندن دوره تخصصی زنان و زایمان مشغول شد. پس از پایان دوره تخصصی به وزارت بهداری آن زمان منتقل شد و در نهایت به کار در انستیتو پاستور پرداخت.
در سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۵ بیماری شبه وبای التور در ایران و بسیاری دیگر از کشورها شیوع پیدا کرد. التور به عنوان یک بیماری حاد اسهالی محسوب میشود که عامل آن میکروب وبا است. علایم بیماری از سمی نشئت میگیرد که توسط میکروب در روده باریک افراد آلوده ترشح میشود. بنابراین میکروب از طریق مدفوع انسان در محیط پخش شده و آب و غذا را آلوده میکند. در آن شرایط هولناک تنها راه پیشگیری، تزریق واکسن وبا قبل از ابتلا به بیماری بود و در آن زمان تنها مرکز تهیه واکسن در ایران انستیتو پاستور بود که تمام امکانات آن در اختیار آزمایشگاه میکروب شناسی قرار گرفت و کارکنان مرکز با ریاست آذراندامی شروع به کار کردند و سرانجام وی توانست واکسن وبای التور را بسازد و از بروز فجایع هولناک و دردآور جلوگیری کند.
این واکسن به کشورهای همسایه هم فرستاده شد و افتخاری بود که به خاطر زحمات شبانهروزی این پزشک وارسته نصیب ایران شد. به دلیل خدمات بیبدیل این بانوی پژوهشگر، وی به معاونت بخش میکروب شناسی و سپس به ریاست بخش وبا و دیفتری رسید و به پاس کارها و تلاش شبانهروزیاش، نشان علمی به او اعطا شد.
او پس از مدتی با استفاده از بورس تحصیلی انستیتو پاستور به پاریس رفت و در سال ۱۳۴۶ موفق به گرفتن گواهینامه باکتریولوژی شد. او همچنین در سال ۱۳۵۳ موفق به دریافت دانشنامه تخصصی علوم آزمایشگاهی بالینی شد. و در سال ۱۳۵۷ به بازنشستگی رسید. بانو دکتر اندامی چندین بار به کشورهای فرانسه و بلژیک سفر کرد و حاصل این سفرها مقالات علمی بود که در مجلات معتبر به چاپ رسید. او پس از بازنشستگی چون خانهنشینی را نمیپسندید به بیمارستان باهر رفت و ریاست آزمایشگاه تشخیص طبی آنجا را بر عهده گرفت. پس از مدتی در مطب همسرش "خلعتبری" در خیابان حسامالسلطنه به کار مداوای بیماریهای زنان و زایمان مشغول شد.
بانو دکتر آذر اندامی که به بیماری مغزی دچار شده بود، روزی در مطب تعادل خود را از دست داد و بر روی زمین سقوط کرد و چندی بعد درگذشت.
در سال ۱۹۹۲ اتحادیه بینالمللی ستارهشناسی (IAU) حفرهای به قطر ۳۰ کیلومتر در طول جغرافیای ۲۶ درجه و ۵۵ دقیقه و عرض جغرافیایی ۱۷ درجه و ۴۵ دقیقه با قلهای مرکزی را در جنوب سیاره زهره به نام اندامی نامگذاری کرد. آذر اندامی تنها زن ایرانی بود که نامش به این شورا فرستاده شد و بانی این کار دخترش بود. شهرداری رشت نیز برای بزرگداشت وی بلواری را در شهرک گلسار، بلوار دیلمان بنام او گذاشت.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#آذر_اندامی، د
۲۸ امرداد سالروز درگذشت آذَر اَندامی
(زاده ۱۶ آذر ۱۳۰۵ رشت – درگذشته ۲۸ امرداد ۱۳۶۳ تهران) پزشک
او پزشک و باکتریشناس و از پژوهشگران انستیتو پاستور ایران و مخترع واکسن وبا بود که بخاطر خدمات علمی و انسانیاش، یکی از حفرههای روی سیاره ناهید، به نام وی «اندامی» نامگذاری شده است.
وی تحصیلاتش را تا پایان سال نهم "مدرک سیکل" انجام داد و به دانشسرای مقدماتی رشت رفت. در سال ۱۳۲۴ از دانشسرا فارغالتحصیل شد و در سال ۱۳۲۵ به استخدام وزارت فرهنگ درآمد و معلم شد. در سال ۱۳۲۹ و در حین کار دیپلم طبیعی را با امتحان متفرقه دریافت کرد. در سال ۱۳۳۱ پس از کنکور، به دانشگاه تهران در رشته پزشکی راه یافت و در سال ۱۳۳۷ گواهینامه دکترای پزشکی گرفت و بلافاصله به گذراندن دوره تخصصی زنان و زایمان مشغول شد. پس از پایان دوره تخصصی به وزارت بهداری آن زمان منتقل شد و در نهایت به کار در انستیتو پاستور پرداخت.
در سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۴۵ بیماری شبه وبای التور در ایران و بسیاری دیگر از کشورها شیوع پیدا کرد. التور به عنوان یک بیماری حاد اسهالی محسوب میشود که عامل آن میکروب وبا است. علایم بیماری از سمی نشئت میگیرد که توسط میکروب در روده باریک افراد آلوده ترشح میشود. بنابراین میکروب از طریق مدفوع انسان در محیط پخش شده و آب و غذا را آلوده میکند. در آن شرایط هولناک تنها راه پیشگیری، تزریق واکسن وبا قبل از ابتلا به بیماری بود و در آن زمان تنها مرکز تهیه واکسن در ایران انستیتو پاستور بود که تمام امکانات آن در اختیار آزمایشگاه میکروب شناسی قرار گرفت و کارکنان مرکز با ریاست آذراندامی شروع به کار کردند و سرانجام وی توانست واکسن وبای التور را بسازد و از بروز فجایع هولناک و دردآور جلوگیری کند.
این واکسن به کشورهای همسایه هم فرستاده شد و افتخاری بود که به خاطر زحمات شبانهروزی این پزشک وارسته نصیب ایران شد. به دلیل خدمات بیبدیل این بانوی پژوهشگر، وی به معاونت بخش میکروب شناسی و سپس به ریاست بخش وبا و دیفتری رسید و به پاس کارها و تلاش شبانهروزیاش، نشان علمی به او اعطا شد.
او پس از مدتی با استفاده از بورس تحصیلی انستیتو پاستور به پاریس رفت و در سال ۱۳۴۶ موفق به گرفتن گواهینامه باکتریولوژی شد. او همچنین در سال ۱۳۵۳ موفق به دریافت دانشنامه تخصصی علوم آزمایشگاهی بالینی شد. و در سال ۱۳۵۷ به بازنشستگی رسید. بانو دکتر اندامی چندین بار به کشورهای فرانسه و بلژیک سفر کرد و حاصل این سفرها مقالات علمی بود که در مجلات معتبر به چاپ رسید. او پس از بازنشستگی چون خانهنشینی را نمیپسندید به بیمارستان باهر رفت و ریاست آزمایشگاه تشخیص طبی آنجا را بر عهده گرفت. پس از مدتی در مطب همسرش "خلعتبری" در خیابان حسامالسلطنه به کار مداوای بیماریهای زنان و زایمان مشغول شد.
بانو دکتر آذر اندامی که به بیماری مغزی دچار شده بود، روزی در مطب تعادل خود را از دست داد و بر روی زمین سقوط کرد و چندی بعد درگذشت.
در سال ۱۹۹۲ اتحادیه بینالمللی ستارهشناسی (IAU) حفرهای به قطر ۳۰ کیلومتر در طول جغرافیای ۲۶ درجه و ۵۵ دقیقه و عرض جغرافیایی ۱۷ درجه و ۴۵ دقیقه با قلهای مرکزی را در جنوب سیاره زهره به نام اندامی نامگذاری کرد. آذر اندامی تنها زن ایرانی بود که نامش به این شورا فرستاده شد و بانی این کار دخترش بود. شهرداری رشت نیز برای بزرگداشت وی بلواری را در شهرک گلسار، بلوار دیلمان بنام او گذاشت.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#آذر_اندامی، د
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۲۸ امرداد سالروز افتتاح آرامگاه فردوسی
در ۲۸ امرداد سال ۱۳۱۳، رضاشاه شخصا مراسم بزرگداشت هزاره فردوسی و آرامگاه او را افتتاح کرد. آرامگاهی که با الهام از تختجمشید و به شکل مقبره کوروشبزرگ ساخته شد. بنایی که از سه قسمت تشکیل شد و نخستین بخش آن، میانی ترین بخش و از سنگ گوری از جنس مرمر به ابعاد ۱/۱۵ متر و حدود ۰/۵ متر ارتفاع بود و در مرکز سکوی مرمری قرارگرفت. بخش دوم شامل تالاری مربع شکل از سنگ مرمر که داخل آن با کاشی تزیین شده و چهار ستون بلند با دو سر ستون بزرگ در چهارگوشه این تالار موجود است و تصویر مردی بالدار در بالای ضلع جنوبی بنای اصلی ایجاد شد که ویژگیهای پرسپولیس را بیشتر به یاد میآورد. سومین بخش محوطه پلکانی پوشیده از سنگ مرمر که اتاق روی آن قرار گرفته و تعداد زیادی از اشعار فردوسی روی دیوار آن حک شد که حسین حجار باشی زنجانی سنگتراشی سنگهای بنا را انجام داد. سنگ نوشتههای آرامگاه به خط نستعلیق و از اشعار فردوسی و از آثار طاهرزاده است.
دولت رضاشاه بودجهای برای این کار نداشت چرا که دولت وی اساسا فاقد هرگونه درآمدی بود. نفت از دوره قاجار پیش فروش و با قیمت نازلی واگذار شده بود که درآمد ایران از آن در حد پول جیبی بود!! مالیات نیز رقم خاصی نبود چرا که ایران در فقر کامل بسر میبرد و تجارتی نداشت که مالیات بگیرد. صادرات دیگری نیز نبوده است. رضاشاه برای بدست آوردن پول این کار، دست به ابتکار زد و بلیط بخت آزمایی منتشر کرد. روی این بلیت، تصویری از آرامگاه فردوسی و شعری از این شاعر چاپ شده بود و از درآمد آن این بنای زیبا را ساخت.
طراحی معماری توسط هوشنگ سیحون صورت گرفت. چندسال بعد ساختمان دچار نمزدگی شد که حسین لرزاده معمار مشهور ایرانی با کمی تغییرات در ابعاد و اندازه و تزئینات، طراحی و بازسازی کرد.
در حال حاضر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری طرحهایی برای گسترش و بهسازی آرامگاه حکیم در دست اقدام دارد که در همین زمینه زمینها و ساختمانهای اطراف آرامگاه به تملک این سازمان در آمده و هرگونه ساخت و ساز تازه در حریم آرامگاه کلاً ممنوع است. با این حال متأسفانه وزارت نیرو در سال ۱۳۸۶ با نصب دکلهای بزرگ انتقال نیروی برق دورنمای آرامگاه فردوسی را مخدوش کرد که موجب برانگیختن اعتراض عمومی شد.
صادق خلخالی در سالهای نخستین انقلاب، قصد تخریب این آرامگاه را داشت که با ممانعت مردم خراسان روبرو شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#افتتاح_آرامگاه_فردوسی
۲۸ امرداد سالروز افتتاح آرامگاه فردوسی
در ۲۸ امرداد سال ۱۳۱۳، رضاشاه شخصا مراسم بزرگداشت هزاره فردوسی و آرامگاه او را افتتاح کرد. آرامگاهی که با الهام از تختجمشید و به شکل مقبره کوروشبزرگ ساخته شد. بنایی که از سه قسمت تشکیل شد و نخستین بخش آن، میانی ترین بخش و از سنگ گوری از جنس مرمر به ابعاد ۱/۱۵ متر و حدود ۰/۵ متر ارتفاع بود و در مرکز سکوی مرمری قرارگرفت. بخش دوم شامل تالاری مربع شکل از سنگ مرمر که داخل آن با کاشی تزیین شده و چهار ستون بلند با دو سر ستون بزرگ در چهارگوشه این تالار موجود است و تصویر مردی بالدار در بالای ضلع جنوبی بنای اصلی ایجاد شد که ویژگیهای پرسپولیس را بیشتر به یاد میآورد. سومین بخش محوطه پلکانی پوشیده از سنگ مرمر که اتاق روی آن قرار گرفته و تعداد زیادی از اشعار فردوسی روی دیوار آن حک شد که حسین حجار باشی زنجانی سنگتراشی سنگهای بنا را انجام داد. سنگ نوشتههای آرامگاه به خط نستعلیق و از اشعار فردوسی و از آثار طاهرزاده است.
دولت رضاشاه بودجهای برای این کار نداشت چرا که دولت وی اساسا فاقد هرگونه درآمدی بود. نفت از دوره قاجار پیش فروش و با قیمت نازلی واگذار شده بود که درآمد ایران از آن در حد پول جیبی بود!! مالیات نیز رقم خاصی نبود چرا که ایران در فقر کامل بسر میبرد و تجارتی نداشت که مالیات بگیرد. صادرات دیگری نیز نبوده است. رضاشاه برای بدست آوردن پول این کار، دست به ابتکار زد و بلیط بخت آزمایی منتشر کرد. روی این بلیت، تصویری از آرامگاه فردوسی و شعری از این شاعر چاپ شده بود و از درآمد آن این بنای زیبا را ساخت.
طراحی معماری توسط هوشنگ سیحون صورت گرفت. چندسال بعد ساختمان دچار نمزدگی شد که حسین لرزاده معمار مشهور ایرانی با کمی تغییرات در ابعاد و اندازه و تزئینات، طراحی و بازسازی کرد.
در حال حاضر سازمان میراث فرهنگی و گردشگری طرحهایی برای گسترش و بهسازی آرامگاه حکیم در دست اقدام دارد که در همین زمینه زمینها و ساختمانهای اطراف آرامگاه به تملک این سازمان در آمده و هرگونه ساخت و ساز تازه در حریم آرامگاه کلاً ممنوع است. با این حال متأسفانه وزارت نیرو در سال ۱۳۸۶ با نصب دکلهای بزرگ انتقال نیروی برق دورنمای آرامگاه فردوسی را مخدوش کرد که موجب برانگیختن اعتراض عمومی شد.
صادق خلخالی در سالهای نخستین انقلاب، قصد تخریب این آرامگاه را داشت که با ممانعت مردم خراسان روبرو شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#افتتاح_آرامگاه_فردوسی
Telegram
attach 📎
.
هراسم ،جنگ بینِ
شعله وکبریت و هیزم نیست
من از سوزاندنِ
اندیشه درآتیش می ترسم
تنم آزاد؛ اما،
اعتقادم سست بنیاد است
من از شلاقِ
افکارتهی بر خویش می ترسم!!
#سیمین_بهبهانی
28 اَمرداد ماه
سالروز درگذشت بانوی غزل و ارزشمند شعر و ادبیات معاصر ایران
#سیمین_خلیلی معروف به
#سیمین_بهبهانی
یاد و نامش جاوید🥀💕
💎
🆔 @maneshparsi
هراسم ،جنگ بینِ
شعله وکبریت و هیزم نیست
من از سوزاندنِ
اندیشه درآتیش می ترسم
تنم آزاد؛ اما،
اعتقادم سست بنیاد است
من از شلاقِ
افکارتهی بر خویش می ترسم!!
#سیمین_بهبهانی
28 اَمرداد ماه
سالروز درگذشت بانوی غزل و ارزشمند شعر و ادبیات معاصر ایران
#سیمین_خلیلی معروف به
#سیمین_بهبهانی
یاد و نامش جاوید🥀💕
💎
🆔 @maneshparsi
02 Arjangie Bejade simin Banoo
🌳 به یاد سیمین بهبهانی🌳
غزل بانو، یل ایران ،
تو که با خشت جان خود،
زنی بر تاق این ویران،
تو می مانی، نمی میری....🌳
سرایش و گویش : استاد #هما_ارژنگی
آلبوم : شیر بیشه عشق
💎
🆔 @maneshparsi
غزل بانو، یل ایران ،
تو که با خشت جان خود،
زنی بر تاق این ویران،
تو می مانی، نمی میری....🌳
سرایش و گویش : استاد #هما_ارژنگی
آلبوم : شیر بیشه عشق
💎
🆔 @maneshparsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
غزلی شیرین برای سیمین
به یاد بانو سیمین بهبهانی
سراینده و گوینده : بانو #هما_ارژنگی
نوازنده : بهنام جاوید
نگاره گذار و طراحی : بانو نگین
http:/www.arzhangihoma.ir
💎
🆔 @maneshparsi
به یاد بانو سیمین بهبهانی
سراینده و گوینده : بانو #هما_ارژنگی
نوازنده : بهنام جاوید
نگاره گذار و طراحی : بانو نگین
http:/www.arzhangihoma.ir
💎
🆔 @maneshparsi
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۳۰ امرداد زادروز محسن حبیبی
(زاده ۳۰ امرداد ۱۳۲۶ کرمانشاه – درگذشته ۶ مهر ۱۳۹۹ تهران) «پدر شهرسازی ایران»
او دو مدرک در مقطع کارشناسی ارشد را در رشتههای معماری و شهرسازی از دانشگاه تهران و دکترای شهرسازی را از دانشگاه پاریس دریافت کرد. در سال ۱۳۶۰ از پایاننامه دکترایش باعنوان ترکیب شهری از «شهر سنتی» به «شهر نوین» دفاع کرد و در سال ۱۳۸۱ بهعنوان استاد نمونه دانشگاه تهران شناخته شد. وی بیش از ۶۰ مقاله در زمینه شهرسازی و معماری نوشته است.
مسئولیتهای دانشگاهی:
مدیر گروه شهرسازی دانشگاه تهران (۱۳۶۸–۱۳۶۴)
سرپرست تحصیلات تکمیلی دانشکده هنرهای زیبا (۱۳۸۰–۱۳۷۶)
معاون آموزشی دانشکده هنرهای زیبا (از تیر ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۳)
رئیس دانشکده هنرهای زیبا (از خرداد ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۸)
دیگر فعالیتها:
وی با توجه به رشته تحصیلی و تجربیاتش، در بحث شهرسازی شهر تهران نیز کار کرد که حضور در شورای راهبردی و هدایت طرح توسعه شهری (جامع) تهران، شورای تخصصی شهر تهران، مشاور معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران از آن جمله است.
او در دهه شصت و هفتاد با وزارت مسکن و شهرسازی با پذیرش مسئولیتهای زیر همکاری کردهاست:
معاون تحقیقات مسکن، مرکز تحقیقات ساختمان مسکن، وزارت مسکن و شهرسازی (۱۳۶۰–۱۳۶۲)
مشاور رئیس مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن (۱۳۶۸–۱۳۷۳)
شورای علمی مرکز مطالعات معماری و شهرسازی، وزارت مسکن و شهرسازی (۱۳۷۴–۱۳۷۶)
شورای اجتماعی اقتصادی وزارت مسکن و شهرسازی (۱۳۷۶–۱۳۷۳) -
هیئت علمی سمینارهای توسعه مسکن وزارت مسکن و شهرسازی (۱۳۷۶–۱۳۷۲)
او همچنین در جایگاه مشاور رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور (۱۳۸۲–۱۳۷۶) - و رئیس بنیاد مسکن (۱۳۸۳–۱۳۶۸) حضور داشتهاست.
کتابها:
مسکن حداقل - زهرا اهری، محسن حبیبی، فرهاد خسرو خاور و اصغر ارجمندنیا. مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن ۱۳۶۷.
الگوی ساخت مسکن در شهرهای خوزستان - حبیبی، محسن، زهرا اهری و شهلا امینی جدید. مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن ۱۳۷۱.
مسکن و معلولین -حبیبی، محسن، گیسو قائم و فاطمه میرفتاح. مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن، ۱۳۷۱.
اصول و ضوابط طراحی منطقه، روستا و واحد مسکونی - حبیبی، محسن و علیرضا انیسی مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن ۱۳۷۲.
استخوانبندی شهر تهران - شهرداری تهران ۱۳۷۶.
سرانه کاربریهای شهری حبیبی، محسن و صدیقه مسائلی - مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن ۱۳۷۸.
مرمت شهری - حبیبی، محسن و ملیحه مقصودی انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۸۱.
اطلس کلانشهر تهران - حبیبی، محسن، برنارد هورکاد و محمد میرزایی شرکت پردازش و برنامهریزی شهری ۱۳۸۴.
قصه شهر، تهران- نماد شهر نوپرداز ایرانی ۱۲۹۹–۱۳۳۲ - انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۸۹.
شرح جریانهای فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر - دفتر پژوهشهای فرهنگی ۱۳۸۹.
از شار تا شهر (تحلیلی تاریخی از مفهوم شهر و سیمای کالبدی آن تفکر و تأثر) - انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۹۰.
مکتب اصفهان، زبان طراحی شهری در شهرهای کهن - حبیبی، محسن و زهرا اهری دفتر پژوهشهای فرهنگی ۱۳۹۱.
قصه شهر - انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۹۲.
خاطره شهر -انتشارات ناهید ۱۳۹۴.
میدان بهارستان، تجربه نووارگی در فضای شهری ایرانی -حبیبی، محسن و زهرا اهری دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۹۴.
کتابهای ترجمه شده
منطقه چیست؟ مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن ۱۳۶۵.
معماری بازسازی در فرانسه مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن ۱۳۶۶.
فضای شهری و معلولین مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن ۱۳۶۷.
شهرسازی: واقعیات و تخیلات انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۷۵.
فناوری گنبد میراث فرهنگی ۱۳۸۰.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محسن_حبیبی، ز
۳۰ امرداد زادروز محسن حبیبی
(زاده ۳۰ امرداد ۱۳۲۶ کرمانشاه – درگذشته ۶ مهر ۱۳۹۹ تهران) «پدر شهرسازی ایران»
او دو مدرک در مقطع کارشناسی ارشد را در رشتههای معماری و شهرسازی از دانشگاه تهران و دکترای شهرسازی را از دانشگاه پاریس دریافت کرد. در سال ۱۳۶۰ از پایاننامه دکترایش باعنوان ترکیب شهری از «شهر سنتی» به «شهر نوین» دفاع کرد و در سال ۱۳۸۱ بهعنوان استاد نمونه دانشگاه تهران شناخته شد. وی بیش از ۶۰ مقاله در زمینه شهرسازی و معماری نوشته است.
مسئولیتهای دانشگاهی:
مدیر گروه شهرسازی دانشگاه تهران (۱۳۶۸–۱۳۶۴)
سرپرست تحصیلات تکمیلی دانشکده هنرهای زیبا (۱۳۸۰–۱۳۷۶)
معاون آموزشی دانشکده هنرهای زیبا (از تیر ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۳)
رئیس دانشکده هنرهای زیبا (از خرداد ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۸)
دیگر فعالیتها:
وی با توجه به رشته تحصیلی و تجربیاتش، در بحث شهرسازی شهر تهران نیز کار کرد که حضور در شورای راهبردی و هدایت طرح توسعه شهری (جامع) تهران، شورای تخصصی شهر تهران، مشاور معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران از آن جمله است.
او در دهه شصت و هفتاد با وزارت مسکن و شهرسازی با پذیرش مسئولیتهای زیر همکاری کردهاست:
معاون تحقیقات مسکن، مرکز تحقیقات ساختمان مسکن، وزارت مسکن و شهرسازی (۱۳۶۰–۱۳۶۲)
مشاور رئیس مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن (۱۳۶۸–۱۳۷۳)
شورای علمی مرکز مطالعات معماری و شهرسازی، وزارت مسکن و شهرسازی (۱۳۷۴–۱۳۷۶)
شورای اجتماعی اقتصادی وزارت مسکن و شهرسازی (۱۳۷۶–۱۳۷۳) -
هیئت علمی سمینارهای توسعه مسکن وزارت مسکن و شهرسازی (۱۳۷۶–۱۳۷۲)
او همچنین در جایگاه مشاور رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور (۱۳۸۲–۱۳۷۶) - و رئیس بنیاد مسکن (۱۳۸۳–۱۳۶۸) حضور داشتهاست.
کتابها:
مسکن حداقل - زهرا اهری، محسن حبیبی، فرهاد خسرو خاور و اصغر ارجمندنیا. مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن ۱۳۶۷.
الگوی ساخت مسکن در شهرهای خوزستان - حبیبی، محسن، زهرا اهری و شهلا امینی جدید. مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن ۱۳۷۱.
مسکن و معلولین -حبیبی، محسن، گیسو قائم و فاطمه میرفتاح. مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن، ۱۳۷۱.
اصول و ضوابط طراحی منطقه، روستا و واحد مسکونی - حبیبی، محسن و علیرضا انیسی مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن ۱۳۷۲.
استخوانبندی شهر تهران - شهرداری تهران ۱۳۷۶.
سرانه کاربریهای شهری حبیبی، محسن و صدیقه مسائلی - مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن ۱۳۷۸.
مرمت شهری - حبیبی، محسن و ملیحه مقصودی انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۸۱.
اطلس کلانشهر تهران - حبیبی، محسن، برنارد هورکاد و محمد میرزایی شرکت پردازش و برنامهریزی شهری ۱۳۸۴.
قصه شهر، تهران- نماد شهر نوپرداز ایرانی ۱۲۹۹–۱۳۳۲ - انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۸۹.
شرح جریانهای فکری معماری و شهرسازی در ایران معاصر - دفتر پژوهشهای فرهنگی ۱۳۸۹.
از شار تا شهر (تحلیلی تاریخی از مفهوم شهر و سیمای کالبدی آن تفکر و تأثر) - انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۹۰.
مکتب اصفهان، زبان طراحی شهری در شهرهای کهن - حبیبی، محسن و زهرا اهری دفتر پژوهشهای فرهنگی ۱۳۹۱.
قصه شهر - انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۹۲.
خاطره شهر -انتشارات ناهید ۱۳۹۴.
میدان بهارستان، تجربه نووارگی در فضای شهری ایرانی -حبیبی، محسن و زهرا اهری دفتر پژوهشهای فرهنگی، ۱۳۹۴.
کتابهای ترجمه شده
منطقه چیست؟ مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن ۱۳۶۵.
معماری بازسازی در فرانسه مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن ۱۳۶۶.
فضای شهری و معلولین مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن ۱۳۶۷.
شهرسازی: واقعیات و تخیلات انتشارات دانشگاه تهران ۱۳۷۵.
فناوری گنبد میراث فرهنگی ۱۳۸۰.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محسن_حبیبی، ز
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۳۰ امرداد سالروز درگذشت تورج نگهبان
(زاده ۶ اردیبهشت ۱۳۱۱ اهواز -- درگذشته ۳۰ امرداد ۱۳۸۷ کالیفرنیا) نویسنده، شاعر و ترانهسرا
او مدرک لیسانس ادبیات فارسی و فوقلیسانس علوم اجتماعی از دانشگاه تهران داشت و در کنار فعالیتهای هنری، رئیس روابط عمومی سازمان صنایع دستی ایران و مدیرمسئول نشریه تخصصی دستاورد بود. همچنین بین سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۸ در دانشکده علوم اجتماعی قزوین تدریس میکرد و صاحب امتیاز و مدیرمسئول مجله صوتی صدا بود.
وی پس از انقلاب و شرایط موجود، فعالیتهای هنریاش کم شد و در سال ۱۳۵۹ مدتی مدیر استودیو صبا شد و شرکت تبلیغاتی کارنامک را تأسیس کرد. در این سالها اثر ماندگارش، شعر "ای ایران" ساخته محمد سریر که توسط محمد نوری اجرا شد و چند غزل و شعر بلند از او به یادگار ماند.
او بسیار علاقهمند بهوطن بود و در سلوک و عرفان، مطالعات فراوانی داشت که در آثار بهجای ماندهاش مشهود است. وی در اردیبهشت ۱۳۷۲ به لسآنجلس رفت و تعدادی ترانه چون "صنما" با اجرای شکیلا، "سرود آفرینش" و "تندباد حادثهها" با صدای داریوش اقبالی بهجا مانده است.
آرامگاه وی در گورستان فارست لاون کالیفرنیا است.
آثار ترانهسرایی تورج نگهبان:
خواننده - نام ترانه - آهنگساز
مهرپویا - افسانه عشق - مژدهی
مهرپویا - غروب پاییز - موره
مهرپویا - شب - مهرپویا
مهرپویا - آرزوی باران - مهرپویا
مهرپویا - برای همیشه - مهرپویا
مهرپویا - او هم رفت - مهرپویا
مهرپویا - نسیم عشق - مهرپویا
مهرپویا - لطف خدایی - مهرپویا
مهرپویا - تشنه محبت - اسپانیایی
داریوش - سرود آفرینش - زمانی
داریوش - تندباد حادثه - طاهرزاده
داریوش - افسانهها - حقیقی
داریوش- رهگذارِ عمر - افشار
داریوش - شب اومد - مهوان
داریوش - سپیدوسیاه - آرام
داریوش - یاران - عظیمی
مرضیه - خستهدلان- همایونخرم
ویگن - بی سرانجام - افشار
ویگن - سوگند - افشار
ویگن - اسیر - اونیک
ویگن - ارمغان - عطااله خرم
ویگن - دختر خوشفکر - شهنیا
مرضیه - سراب - شهبازیان
مرضیه - گمشده - همایون خرم
مهستی -آسمون بامن وتو - مهوان
مهستی - در بسترغم - همایونخرم
ستار - افسانه هستی - ادهمی
گوگوش - کجکلاخان - افشار
گوگوش - دوستم بدار - اونیک
گوگوش - بگو - افشار
آلیس - تنها - واروژان
هایده - ابر غم - حیدری
اونیک - میتونی - مقصدی
نوری - ایران ایران - سریر
پالت - خانه بردوش - مهرپویا
امید - گذرگاه زمان- سالار
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#تورج_نگهبان، د
۳۰ امرداد سالروز درگذشت تورج نگهبان
(زاده ۶ اردیبهشت ۱۳۱۱ اهواز -- درگذشته ۳۰ امرداد ۱۳۸۷ کالیفرنیا) نویسنده، شاعر و ترانهسرا
او مدرک لیسانس ادبیات فارسی و فوقلیسانس علوم اجتماعی از دانشگاه تهران داشت و در کنار فعالیتهای هنری، رئیس روابط عمومی سازمان صنایع دستی ایران و مدیرمسئول نشریه تخصصی دستاورد بود. همچنین بین سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۸ در دانشکده علوم اجتماعی قزوین تدریس میکرد و صاحب امتیاز و مدیرمسئول مجله صوتی صدا بود.
وی پس از انقلاب و شرایط موجود، فعالیتهای هنریاش کم شد و در سال ۱۳۵۹ مدتی مدیر استودیو صبا شد و شرکت تبلیغاتی کارنامک را تأسیس کرد. در این سالها اثر ماندگارش، شعر "ای ایران" ساخته محمد سریر که توسط محمد نوری اجرا شد و چند غزل و شعر بلند از او به یادگار ماند.
او بسیار علاقهمند بهوطن بود و در سلوک و عرفان، مطالعات فراوانی داشت که در آثار بهجای ماندهاش مشهود است. وی در اردیبهشت ۱۳۷۲ به لسآنجلس رفت و تعدادی ترانه چون "صنما" با اجرای شکیلا، "سرود آفرینش" و "تندباد حادثهها" با صدای داریوش اقبالی بهجا مانده است.
آرامگاه وی در گورستان فارست لاون کالیفرنیا است.
آثار ترانهسرایی تورج نگهبان:
خواننده - نام ترانه - آهنگساز
مهرپویا - افسانه عشق - مژدهی
مهرپویا - غروب پاییز - موره
مهرپویا - شب - مهرپویا
مهرپویا - آرزوی باران - مهرپویا
مهرپویا - برای همیشه - مهرپویا
مهرپویا - او هم رفت - مهرپویا
مهرپویا - نسیم عشق - مهرپویا
مهرپویا - لطف خدایی - مهرپویا
مهرپویا - تشنه محبت - اسپانیایی
داریوش - سرود آفرینش - زمانی
داریوش - تندباد حادثه - طاهرزاده
داریوش - افسانهها - حقیقی
داریوش- رهگذارِ عمر - افشار
داریوش - شب اومد - مهوان
داریوش - سپیدوسیاه - آرام
داریوش - یاران - عظیمی
مرضیه - خستهدلان- همایونخرم
ویگن - بی سرانجام - افشار
ویگن - سوگند - افشار
ویگن - اسیر - اونیک
ویگن - ارمغان - عطااله خرم
ویگن - دختر خوشفکر - شهنیا
مرضیه - سراب - شهبازیان
مرضیه - گمشده - همایون خرم
مهستی -آسمون بامن وتو - مهوان
مهستی - در بسترغم - همایونخرم
ستار - افسانه هستی - ادهمی
گوگوش - کجکلاخان - افشار
گوگوش - دوستم بدار - اونیک
گوگوش - بگو - افشار
آلیس - تنها - واروژان
هایده - ابر غم - حیدری
اونیک - میتونی - مقصدی
نوری - ایران ایران - سریر
پالت - خانه بردوش - مهرپویا
امید - گذرگاه زمان- سالار
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#تورج_نگهبان، د
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#جشن_شهریورگان
جشن شکوه پایداری و شهریاری
جشن خشنودی پادشاهی بر خویشتن
بر نیک اندیشان شادو خجسته باد🌹
💎
🆔 @maneshparsi
جشن شکوه پایداری و شهریاری
جشن خشنودی پادشاهی بر خویشتن
بر نیک اندیشان شادو خجسته باد🌹
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۳۱ امرداد زادروز هوشنگ سیحون
(زاده ۳۱ امرداد ۱۲۹۹ تهران -- درگذشته ۵ خرداد ۱۳۹۳ کانادا) پدر معماری مدرن ایران
او در خانوادهای اهل موسیقی بهدنیا آمد و پدربزرگ او میرزاعبداله فراهانی بنیانگذار موسیقی سنتی ایران است. وی نقاش و استاد معماری و رئیس سابق دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. او پس از پایان تحصیل معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، بهدعوت آندره گدار، رئیس اداره باستانشناسی ایران، برای ادامه تحصیل راهی پاریس شد و در دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس نزد اوتلو زاوارونی، بهتکمیل دانش معماری پرداخت. در سال ۱۹۴۹ به درجه دکترای هنر رسید و در بازگشت به ایران در ۲۵ سالگی نخستین اثر معماریاش، بنای یادبود آرامگاه بوعلیسینا را طراحی کرد.
وی در نقاشی نیز صاحب سبک بود، بهگونهای که در سال ۱۹۷۲ بههمراه نقاشانی صاحب نام و معروف از جمله پیکاسو و سالوادور دالی، در نمایشگاهی در ماساچوست شرکت کرد و با کارهای پر پیچ و تاب خطیاش توجه همه منتقدان را بهخود جلب کرد. نقاشیهای او بهگونهای است که در آنها هیچگاه خطوط یکدیگر را قطع نمیکنند و هنوز کسی نیست که طرحی مانند نقاشیهای او خلق کند.
برخی از افتخارات و جوایز سیحون:
- کسب رتبه اول در مسابقه دولت و راهآهن ایران "طرح ساختمان ایستگاه راهآهن"
- کسب رتبه اول در مسابقه طراحی آرامگاه بوعلی سینا
- یک دوره ریاست دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
- عضو شورای ملی باستانشناسی
- عضو شورای عالی شهرسازی
- عضو شورای مرکزی تمام دانشگاههای ایران
- عضو کمیته بینالمللی ایکوموس Icomos
- مسئولیت مرمت بناهای تاریخی ایران، به مدت ۱۵ سال
- شهروند افتخاری فرانسه
برخی از آثار هوشنگ سیحون:
- آرامگاه بوعلی سینا
- آرامگاه خیام
- آرامگاه کمالالملک
- طراحی بنای موزه توس
- ساختمان بانک سپه واقع در میدان توپخانه تهران
- سازمان نقشهبرداری کلکشور
- کارخانه نخریسی کوروس اخوان
- کارخانه آرد مرشدی
- سینما آسیا
- سینما سانترال
- کارخانه کانادادرای "زمزم فعلی" در تهران و اهواز
- و حدود ۱۵۰ پروژه مسکونی خصوصی، یادگار آن زندهیاد است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#هوشنگ_سیحون، ز
۳۱ امرداد زادروز هوشنگ سیحون
(زاده ۳۱ امرداد ۱۲۹۹ تهران -- درگذشته ۵ خرداد ۱۳۹۳ کانادا) پدر معماری مدرن ایران
او در خانوادهای اهل موسیقی بهدنیا آمد و پدربزرگ او میرزاعبداله فراهانی بنیانگذار موسیقی سنتی ایران است. وی نقاش و استاد معماری و رئیس سابق دانشگاه هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود. او پس از پایان تحصیل معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، بهدعوت آندره گدار، رئیس اداره باستانشناسی ایران، برای ادامه تحصیل راهی پاریس شد و در دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس نزد اوتلو زاوارونی، بهتکمیل دانش معماری پرداخت. در سال ۱۹۴۹ به درجه دکترای هنر رسید و در بازگشت به ایران در ۲۵ سالگی نخستین اثر معماریاش، بنای یادبود آرامگاه بوعلیسینا را طراحی کرد.
وی در نقاشی نیز صاحب سبک بود، بهگونهای که در سال ۱۹۷۲ بههمراه نقاشانی صاحب نام و معروف از جمله پیکاسو و سالوادور دالی، در نمایشگاهی در ماساچوست شرکت کرد و با کارهای پر پیچ و تاب خطیاش توجه همه منتقدان را بهخود جلب کرد. نقاشیهای او بهگونهای است که در آنها هیچگاه خطوط یکدیگر را قطع نمیکنند و هنوز کسی نیست که طرحی مانند نقاشیهای او خلق کند.
برخی از افتخارات و جوایز سیحون:
- کسب رتبه اول در مسابقه دولت و راهآهن ایران "طرح ساختمان ایستگاه راهآهن"
- کسب رتبه اول در مسابقه طراحی آرامگاه بوعلی سینا
- یک دوره ریاست دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران
- عضو شورای ملی باستانشناسی
- عضو شورای عالی شهرسازی
- عضو شورای مرکزی تمام دانشگاههای ایران
- عضو کمیته بینالمللی ایکوموس Icomos
- مسئولیت مرمت بناهای تاریخی ایران، به مدت ۱۵ سال
- شهروند افتخاری فرانسه
برخی از آثار هوشنگ سیحون:
- آرامگاه بوعلی سینا
- آرامگاه خیام
- آرامگاه کمالالملک
- طراحی بنای موزه توس
- ساختمان بانک سپه واقع در میدان توپخانه تهران
- سازمان نقشهبرداری کلکشور
- کارخانه نخریسی کوروس اخوان
- کارخانه آرد مرشدی
- سینما آسیا
- سینما سانترال
- کارخانه کانادادرای "زمزم فعلی" در تهران و اهواز
- و حدود ۱۵۰ پروژه مسکونی خصوصی، یادگار آن زندهیاد است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#هوشنگ_سیحون، ز
Telegram
attach 📎