🔸به روایت مردم محلی « در زمانهای باستان اهالی روستا به یک سردار زخمی به نام #اسفندیار کمک کردند و بعدها این سردار دست به فتوحاتی زد که نامش روی این روستا قرار گرفت ، برخی نام اسفندیار شاهنامه را مطرح میکنند چون در همین مسیر پدیده ای طبیعی به نام «دیگ رستم» وجود دارد و اساسا در زمان های قدیم سرزمین خراسان محل رزم و بزم پهلوانان شاهنامه بوده اما روایت امروزیتر میگوید «چون در دامنه این روستا در زمانهای قدیم اسپند زیادی میروییده ، از همین رو این منطقه را «اسپندیار» دیار اسپند که بعدها به «اسفندیار » تبدیل شده است .
روستای تاریخی اسفندیار در بخش دیهوک شهرستان طبس در خراسان جنوبی تلاقی کوهستان کویر .
🔸روستایی خشت و گلی که تا قبل از زلزله سال ۱۳۵۷ طبس رونق زیادی داشت .خانههای خشتی پلکانی که در پایین دست خود زمینهای کشاورزی و کوچه باغهای پر آب داشته و دارد ولی بعد از زلزله مردم پایینتر از بافت قدیم ، روستای جدید را برای زندگی انتخاب کردند ( عکس ۱۰) و بافت قدیم متروکه رها شده اما گردشگری بومی بینظیر دارد .
🟥با تشکر از محمد عرب مدیر میراث فرهنگی و گردشگری طبس
💎
🆔 @maneshparsi
روستای تاریخی اسفندیار در بخش دیهوک شهرستان طبس در خراسان جنوبی تلاقی کوهستان کویر .
🔸روستایی خشت و گلی که تا قبل از زلزله سال ۱۳۵۷ طبس رونق زیادی داشت .خانههای خشتی پلکانی که در پایین دست خود زمینهای کشاورزی و کوچه باغهای پر آب داشته و دارد ولی بعد از زلزله مردم پایینتر از بافت قدیم ، روستای جدید را برای زندگی انتخاب کردند ( عکس ۱۰) و بافت قدیم متروکه رها شده اما گردشگری بومی بینظیر دارد .
🟥با تشکر از محمد عرب مدیر میراث فرهنگی و گردشگری طبس
💎
🆔 @maneshparsi
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۹ امرداد زادروز مرتضی ثاقبفر
(زاده ۹ امرداد ۱۳۲۱ تهران -- درگذشته ۱۱ دی ۱۳۹۱ تهران) جامعهشناس، نویسنده، مترجم، شاهنامهشناس و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران
او در کلاسهای آمادگی دانشکده ادبیات، با کادرهای بزرگسال حزب ایران آشنایی یافت و چندبار در نشستهایی که در خانه دکتر سنجابی تشکیل میشد، شرکت کرد و به جبهه ملی پیوست.
در ۱۶ آذر ۱۳۴۳ با رهبری تعطیل کردن دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، به زندان فرستاده شد.
چند هفته پس از ورود بهزندان، یادگیری زبان انگلیسی را نزد «مجید امینموید» که محکوم بهحبس ابد بود، آغاز کرد.
وی پس از زندان دوباره به دانشگاه رفت و تحصیلاتش را در رشته جامعهشناسی بهپایان رساند.
او دارای مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه سوربن فرانسه و یکی از مترجمان پرکار در حوزه ایرانشناسی بود. بیشتر ترجمههای او در زمینه تاریخ هخامنشی است و شماری از منابع و مراجع اصلی در زمینه هخامشیپژوهی را بهفارسی ترجمه کرده است، ضمن اینکه با سبک خاص خود و با شیوه دقیق بهترجمه این آثار پرداخته است. وی با توجه بهمؤلف بودن، خودش در زمینه ایرانشناسی، هرجا که نوشتار اصلی را دچار خطا یا عدم بیطرفی میدید، در پاورقی یا مقدمه، ایرادها را به خواننده یادآوری میکرد.
فعالیتهای علمی:
او از سال ۱۳۵۶ باترجمه کتاب جامعهشناسی و فلسفه امیل دورکیم، وارد حوزه رسمی ترجمه شد و در سال بعد برای ادامه تحصیل به دانشگاه سوربون "رنه دکارت در پاریس" رفت. اما پس از جنگ عراق و ایران در سال ۱۳۵۹ به کارشناسی ارشد بسنده کرده و دکتری را رها کرد و بهکشور بازگشت. در این زمان کتاب آگاهی آریایی را بهعنوان نخستین اثر تألیفی خود در حوزه فرهنگ ایران نوشت. در این کتاب، آگاهی آریایی به گونه شاهینی تصور میشود که پس از هزارسال ترک سرزمین اصلی خود و رفتن به اروپا دوباره باز میگردد و بر ستیغ دماوند مینشیند و با دیدن وضع اندوهبار ایران، نخست میگرید و سپس به یادآوری افتخارات گذشتهاش میپردازد، ولی سرانجام به خود نهیب میزند و نبرد با کرکسهای مادی، تازی و هگلی را آغاز میکند. این نبردها، گفتگوهایی جدلی هستند، میان شاهین آگاهی و کرکسهای دژآگاهی. او در سال ۱۳۶۴ دومین اثرش یعنی «شاهنامه و فلسفه تاریخ ایران» را نوشت. در سالهای بعدی به همکاری با احمد بیرشک در دانشنامه بزرگ فارسی پرداخت. در دهه ۱۳۷۰ کار در مجله دانشمند و همچنین نگاهنو را آغاز کرد و سپس بیشتر به ترجمه در زمینه تاریخ ایران باستان بهویژه دوران هخامنشی پرداخت.
او به عنوان عضو کمیته علمی همایش بینالمللی هزاره شاهنامه برگزیده شده بود.
کتابهای تألیفی:
از وی بیش از ۱۰۰ جلد کتاب، تألیف و ترجمه، در حوزه جامعهشناسی و تاریخ و فرهنگ ایران منتشر شدهاست. «شاهنامه و فردوسی و فلسفه تاریخ ایران» «بنبستهای جامعهشناسی» و از دیگر نوشتهها و ترجمههای وی میتوان به «یونانیان و بربرها» امیرمهدی بدیع، مجلدات «تاریخ کمبریج» مجموعه ۱۴ جلدی «تاریخ هخامنشیان» دانشگاه خرونینگن هلند و «اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری» ماکس وبر اشاره کرد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مرتضی_ثاقب_فر، ز
۹ امرداد زادروز مرتضی ثاقبفر
(زاده ۹ امرداد ۱۳۲۱ تهران -- درگذشته ۱۱ دی ۱۳۹۱ تهران) جامعهشناس، نویسنده، مترجم، شاهنامهشناس و پژوهشگر تاریخ و فرهنگ ایران
او در کلاسهای آمادگی دانشکده ادبیات، با کادرهای بزرگسال حزب ایران آشنایی یافت و چندبار در نشستهایی که در خانه دکتر سنجابی تشکیل میشد، شرکت کرد و به جبهه ملی پیوست.
در ۱۶ آذر ۱۳۴۳ با رهبری تعطیل کردن دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، به زندان فرستاده شد.
چند هفته پس از ورود بهزندان، یادگیری زبان انگلیسی را نزد «مجید امینموید» که محکوم بهحبس ابد بود، آغاز کرد.
وی پس از زندان دوباره به دانشگاه رفت و تحصیلاتش را در رشته جامعهشناسی بهپایان رساند.
او دارای مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه سوربن فرانسه و یکی از مترجمان پرکار در حوزه ایرانشناسی بود. بیشتر ترجمههای او در زمینه تاریخ هخامنشی است و شماری از منابع و مراجع اصلی در زمینه هخامشیپژوهی را بهفارسی ترجمه کرده است، ضمن اینکه با سبک خاص خود و با شیوه دقیق بهترجمه این آثار پرداخته است. وی با توجه بهمؤلف بودن، خودش در زمینه ایرانشناسی، هرجا که نوشتار اصلی را دچار خطا یا عدم بیطرفی میدید، در پاورقی یا مقدمه، ایرادها را به خواننده یادآوری میکرد.
فعالیتهای علمی:
او از سال ۱۳۵۶ باترجمه کتاب جامعهشناسی و فلسفه امیل دورکیم، وارد حوزه رسمی ترجمه شد و در سال بعد برای ادامه تحصیل به دانشگاه سوربون "رنه دکارت در پاریس" رفت. اما پس از جنگ عراق و ایران در سال ۱۳۵۹ به کارشناسی ارشد بسنده کرده و دکتری را رها کرد و بهکشور بازگشت. در این زمان کتاب آگاهی آریایی را بهعنوان نخستین اثر تألیفی خود در حوزه فرهنگ ایران نوشت. در این کتاب، آگاهی آریایی به گونه شاهینی تصور میشود که پس از هزارسال ترک سرزمین اصلی خود و رفتن به اروپا دوباره باز میگردد و بر ستیغ دماوند مینشیند و با دیدن وضع اندوهبار ایران، نخست میگرید و سپس به یادآوری افتخارات گذشتهاش میپردازد، ولی سرانجام به خود نهیب میزند و نبرد با کرکسهای مادی، تازی و هگلی را آغاز میکند. این نبردها، گفتگوهایی جدلی هستند، میان شاهین آگاهی و کرکسهای دژآگاهی. او در سال ۱۳۶۴ دومین اثرش یعنی «شاهنامه و فلسفه تاریخ ایران» را نوشت. در سالهای بعدی به همکاری با احمد بیرشک در دانشنامه بزرگ فارسی پرداخت. در دهه ۱۳۷۰ کار در مجله دانشمند و همچنین نگاهنو را آغاز کرد و سپس بیشتر به ترجمه در زمینه تاریخ ایران باستان بهویژه دوران هخامنشی پرداخت.
او به عنوان عضو کمیته علمی همایش بینالمللی هزاره شاهنامه برگزیده شده بود.
کتابهای تألیفی:
از وی بیش از ۱۰۰ جلد کتاب، تألیف و ترجمه، در حوزه جامعهشناسی و تاریخ و فرهنگ ایران منتشر شدهاست. «شاهنامه و فردوسی و فلسفه تاریخ ایران» «بنبستهای جامعهشناسی» و از دیگر نوشتهها و ترجمههای وی میتوان به «یونانیان و بربرها» امیرمهدی بدیع، مجلدات «تاریخ کمبریج» مجموعه ۱۴ جلدی «تاریخ هخامنشیان» دانشگاه خرونینگن هلند و «اخلاق پروتستانی و روح سرمایهداری» ماکس وبر اشاره کرد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#مرتضی_ثاقب_فر، ز
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۹ امرداد زادروز فیروزه نوایی
(زاده ۹ امرداد ۱۳۳۳ اهواز) موسیقیدان، نوازنده فلوت و سرپرست «گروه کر فلوت تهران»
او پس از تحصیل در هنرستان عالی موسیقی تهران با گرفتن بورس تحصیلی وارد دانشگاه موسیقی وین شد. استادان فلوت او در تهران منوچهر منشیزاده، مرلین سوئینتلا و مهدی جامعی بودند.
وی نوازنده و مدرس فلوت و مدیر کر فلوت تهران بود و نزدیک به ۴۰ سال در اتریش اقامت داشت، ولی برای ایجاد همبستگی خانوادگی بیشتر، محل اقامتش را از دو سال پیش از اطریش به سویس تغییر داد و هماکنون ساکن سویس است و به عنوان معلم موسیقی در اتریش به تدریس اشتغال دارد. همچنین دارای «مدرک درجه یک هنری» (معادل دکترا) از وزارت ارشاد است. وی اولین بانوی فلوتیست ایران است که به عنوان نوازنده «فلوت اول» به ارکستر سمفونیک تهران وارد شد و به استخدام رسمی آن درآمد و ۳۵ سال در ایران نبود، اما سال ۹۲ دوباره به ایران بازگشت.
او در این مدت، مسترکلاسهایی را هم برای علاقهمندان این ساز برگزار کرد و در همین راستا «گروه کُر فلوت تهران» را به همراه همسرش، سعید تقدسی تشکیل داد. کر فلوت تهران (TCF) به سرپرستی فیروزه نوایی و رهبری سعید تقدسی مجموعه کنسرتهایی را در شهرهای زوریخ، فلدکیرش، گراتس و وین به روی صحنه بردند. در کر فلوت تهران، سعید تقدسی رهبر، سهيل كوشانپور به عنوان مدير هنری و احسان تارخ به عنوان مدير اجرايی و سجاد پورقناد به عنوان مشاور فعاليت میكنند.
وی هماکنون رئیس هیئت مدیره «مؤسسه نوای چنگ فرزانه» و نیز مدیر هنری مؤسسه “BOA” در اتریش است. پیام تقدسی نوازنده ویولنسل، فرزند فیروزه نوایی و سعید تقدسی است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فیروزه_نوایی، ز
۹ امرداد زادروز فیروزه نوایی
(زاده ۹ امرداد ۱۳۳۳ اهواز) موسیقیدان، نوازنده فلوت و سرپرست «گروه کر فلوت تهران»
او پس از تحصیل در هنرستان عالی موسیقی تهران با گرفتن بورس تحصیلی وارد دانشگاه موسیقی وین شد. استادان فلوت او در تهران منوچهر منشیزاده، مرلین سوئینتلا و مهدی جامعی بودند.
وی نوازنده و مدرس فلوت و مدیر کر فلوت تهران بود و نزدیک به ۴۰ سال در اتریش اقامت داشت، ولی برای ایجاد همبستگی خانوادگی بیشتر، محل اقامتش را از دو سال پیش از اطریش به سویس تغییر داد و هماکنون ساکن سویس است و به عنوان معلم موسیقی در اتریش به تدریس اشتغال دارد. همچنین دارای «مدرک درجه یک هنری» (معادل دکترا) از وزارت ارشاد است. وی اولین بانوی فلوتیست ایران است که به عنوان نوازنده «فلوت اول» به ارکستر سمفونیک تهران وارد شد و به استخدام رسمی آن درآمد و ۳۵ سال در ایران نبود، اما سال ۹۲ دوباره به ایران بازگشت.
او در این مدت، مسترکلاسهایی را هم برای علاقهمندان این ساز برگزار کرد و در همین راستا «گروه کُر فلوت تهران» را به همراه همسرش، سعید تقدسی تشکیل داد. کر فلوت تهران (TCF) به سرپرستی فیروزه نوایی و رهبری سعید تقدسی مجموعه کنسرتهایی را در شهرهای زوریخ، فلدکیرش، گراتس و وین به روی صحنه بردند. در کر فلوت تهران، سعید تقدسی رهبر، سهيل كوشانپور به عنوان مدير هنری و احسان تارخ به عنوان مدير اجرايی و سجاد پورقناد به عنوان مشاور فعاليت میكنند.
وی هماکنون رئیس هیئت مدیره «مؤسسه نوای چنگ فرزانه» و نیز مدیر هنری مؤسسه “BOA” در اتریش است. پیام تقدسی نوازنده ویولنسل، فرزند فیروزه نوایی و سعید تقدسی است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#فیروزه_نوایی، ز
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۹ امرداد سالروز درگذشت محمد نوری
(زاده ۱ دی ۱۳۰۸ رشت – درگذشته ۹ امرداد ۱۳۸۹ تهران) خواننده، آهنگساز و ترانهسرا
او در دهه بیست که دوران آغاز نوعی تفکر در شعر و موسیقی آوازی در میان مردم ایران، بهویژه نسل جوان بود، کار خوانندگی را آغاز کرد.
زمانی را که میتوان متأثر از نشر و پخش وسیعتر موسیقی علمی و آثار فولکلور کشورهای مختلف جهان ازطریق رادیو و صفحات گرامافون دانست. او در همین سالها - دوران نوجوانی - با خواندن اشعار نوینی که بر روی نغمههای روز مغربزمین و برخی قطعات کلاسیکِ آوازی سروده شدهبود، شروع کرد و طی سالهای بعد با تکیه بر تحصیلات هنرستانی و دانشگاهی توانست هویت مستقلی به این اندیشه و گرایش ببخشد و با اجرای آثار بزرگان، فضای متفکرانهای بهگونه آوازیِ خویش بدهد.
وی طی پنج دهه بیش از ۳۰۰ قطعه آوازی اجرا کرد و همچنین به تقریر و ترجمه مقالات و سرودن اشعاری برای ترانه پرداخت و در سالهای پایانی زندگی چند اجرا بهنفع بیماران خاص داشت و ترانههای زیادی با تم میهنی چون «جان مریم» «شالیزار» «واسونک» «جمعه بازار» «ایران» را اجرا کرد. یکی از مهمترین و معروفترین ترانههای وی، جان مریم نام دارد که آهنگ زیبای آن از ساختههای خود اوست.
او آواز ایرانی را نزد اسماعیل مهرتاش آموخت. بعد از آن نزد استادان هنرستان عالی موسیقی «سیروس شهردار» «فریدون فرزانه» « پورتراب» رفت و از آنها تئوری موسیقی، سلفژ و نوازندگی پیانو را فراگرفت. آواز کلاسیک را نزد اولین باغچهبان و فاخره صبا آموخت و شیوه آوازی را با تأثیر از استادان حسین اصلانی و ناصر حسینی پیدا کرد و رفته رفته بهشیوه منحصر بهفرد خود دست یافت؛ شیوهای که بهسختی میتوان آنرا در زیر شاخهای از شاخههایی چون پاپ، کلاسیک و ...گنجاند. بیشتر آهنگهای او ساخته دکتر سریر است.
نوری فارغالتحصیل هنرستان تئاتر، زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران و مبانی تئاتر از دانشکده علوم اجتماعی بود. وی پس از انقلاب و پس از مدتی سکوت، فعالیت هنریاش را با آلبوم در شب سرد زمستانی همراه با فریبرز لاچینی و احمدرضا احمدی در سال ۱۳۶۸ از سر گرفت و این همکاری بعدها با آلبوم آوازهای سرزمین خورشید ادامه یافت. در سال ۱۳۸۵ او از سوی سازمان صداوسیما بهعنوان چهره ماندگار موسیقی انتخاب و معرفی شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_نوری، د
۹ امرداد سالروز درگذشت محمد نوری
(زاده ۱ دی ۱۳۰۸ رشت – درگذشته ۹ امرداد ۱۳۸۹ تهران) خواننده، آهنگساز و ترانهسرا
او در دهه بیست که دوران آغاز نوعی تفکر در شعر و موسیقی آوازی در میان مردم ایران، بهویژه نسل جوان بود، کار خوانندگی را آغاز کرد.
زمانی را که میتوان متأثر از نشر و پخش وسیعتر موسیقی علمی و آثار فولکلور کشورهای مختلف جهان ازطریق رادیو و صفحات گرامافون دانست. او در همین سالها - دوران نوجوانی - با خواندن اشعار نوینی که بر روی نغمههای روز مغربزمین و برخی قطعات کلاسیکِ آوازی سروده شدهبود، شروع کرد و طی سالهای بعد با تکیه بر تحصیلات هنرستانی و دانشگاهی توانست هویت مستقلی به این اندیشه و گرایش ببخشد و با اجرای آثار بزرگان، فضای متفکرانهای بهگونه آوازیِ خویش بدهد.
وی طی پنج دهه بیش از ۳۰۰ قطعه آوازی اجرا کرد و همچنین به تقریر و ترجمه مقالات و سرودن اشعاری برای ترانه پرداخت و در سالهای پایانی زندگی چند اجرا بهنفع بیماران خاص داشت و ترانههای زیادی با تم میهنی چون «جان مریم» «شالیزار» «واسونک» «جمعه بازار» «ایران» را اجرا کرد. یکی از مهمترین و معروفترین ترانههای وی، جان مریم نام دارد که آهنگ زیبای آن از ساختههای خود اوست.
او آواز ایرانی را نزد اسماعیل مهرتاش آموخت. بعد از آن نزد استادان هنرستان عالی موسیقی «سیروس شهردار» «فریدون فرزانه» « پورتراب» رفت و از آنها تئوری موسیقی، سلفژ و نوازندگی پیانو را فراگرفت. آواز کلاسیک را نزد اولین باغچهبان و فاخره صبا آموخت و شیوه آوازی را با تأثیر از استادان حسین اصلانی و ناصر حسینی پیدا کرد و رفته رفته بهشیوه منحصر بهفرد خود دست یافت؛ شیوهای که بهسختی میتوان آنرا در زیر شاخهای از شاخههایی چون پاپ، کلاسیک و ...گنجاند. بیشتر آهنگهای او ساخته دکتر سریر است.
نوری فارغالتحصیل هنرستان تئاتر، زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران و مبانی تئاتر از دانشکده علوم اجتماعی بود. وی پس از انقلاب و پس از مدتی سکوت، فعالیت هنریاش را با آلبوم در شب سرد زمستانی همراه با فریبرز لاچینی و احمدرضا احمدی در سال ۱۳۶۸ از سر گرفت و این همکاری بعدها با آلبوم آوازهای سرزمین خورشید ادامه یافت. در سال ۱۳۸۵ او از سوی سازمان صداوسیما بهعنوان چهره ماندگار موسیقی انتخاب و معرفی شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_نوری، د
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نیایشگاه آدریان ، #تهران
🔺این عمارت تنها آتشکده تهران است و در دوره قاجار ساخته شده است. بنای مرکزی، ساختمان با نمای سنگ سفید است که کنگره هایی در بالای دیوار دارد. برخی به این ساختمان تالار عبادت می گویند و برخی نیز آن را آتشکده یا معبِد می خوانند. در بالا و دور تا دور عمارت مرکزی ۱۶ گوی سنگی کارکرده اند که احتمالا به 16 آتش مقدس اشاره دارند.
🔸شش ستون سنگی با طرح قاشقی در جلوی در ورودی ساختمان دیده می شود که همگی زیر یک طاق قرار گرفته اند و ایوان شرقی را تشکیل می دهند. در هر یک از سرستون ها طرح چهار گاو به صورت نشسته قرار دارد که گویی تمام وزن سازه بر دوش آنها افتاده است. گاو در آیین زرتشتی به عنوان نماد آفرینش در نظر گرفته می شود و بر اساس باور زرتشتیان به چهار طرف جهان نظر دارد. در میان گاوها شاخه هایی از انگور و برگ حجاری شده دیده می شود که در دین زرتشت نماد شادی هستند. دو شبه ستون نیز در دو طرف ایوان دیده می شود
💎
🆔 @maneshparsi
🔺این عمارت تنها آتشکده تهران است و در دوره قاجار ساخته شده است. بنای مرکزی، ساختمان با نمای سنگ سفید است که کنگره هایی در بالای دیوار دارد. برخی به این ساختمان تالار عبادت می گویند و برخی نیز آن را آتشکده یا معبِد می خوانند. در بالا و دور تا دور عمارت مرکزی ۱۶ گوی سنگی کارکرده اند که احتمالا به 16 آتش مقدس اشاره دارند.
🔸شش ستون سنگی با طرح قاشقی در جلوی در ورودی ساختمان دیده می شود که همگی زیر یک طاق قرار گرفته اند و ایوان شرقی را تشکیل می دهند. در هر یک از سرستون ها طرح چهار گاو به صورت نشسته قرار دارد که گویی تمام وزن سازه بر دوش آنها افتاده است. گاو در آیین زرتشتی به عنوان نماد آفرینش در نظر گرفته می شود و بر اساس باور زرتشتیان به چهار طرف جهان نظر دارد. در میان گاوها شاخه هایی از انگور و برگ حجاری شده دیده می شود که در دین زرتشت نماد شادی هستند. دو شبه ستون نیز در دو طرف ایوان دیده می شود
💎
🆔 @maneshparsi
Forwarded from فرهنگ و منش پارسی
دهم اَمرداد ماه جشن چله ی تابستان شاد باد
✅ایرانیان همواره دگرگونیهای آب و هوا و زیست بوم را گرامی می شمردند و این دگرگونیهای زیبا را بهانه ای برای شادی و جشن و پایکوبی می ساختند،
و با شادی زندگی خویش را زیبا بنا کردند
🍃براستی باید بخود ببالیم که چنین نیاکان خردمند و نیک اندیشی داشته ایم.
مردمانی که ارزش زیباییهایی زیست بوم خویش را میدانند ، و نه تنها میدانند که پا را فراتر نهاده و این زیباییها را جشن میگیرند.
🍃درود بر اندیشه ی نیک و درود بر خردشان
درود بر آرامششان
و ما فرزندان این خردمندانیم، فرزندان این نیک اندیشانیم
بر ماست که با برپایی این جشنهای زیبا اندیشه ی نیک نیاکانمان را جاودانه سازیم.....
🍃چون نیاکانمان زیست بوم را پاسدار باشیم و در پاکیزگی آن بکوشیم.
🍃جشن چله ی #تموز را به شادی و شادمانی می نشینیم چون از نیای پاک آریاییان نیک اندیشیم..
🍃جشن چله ی تموز ، جشن گرمای زیبای زیست بوم و شوند شیرینی میوه ها و زردی زیبای گندم زارها بر همه ی شما ایرانیان شاد و فرخنده باد.🌹
💎
🆔 @maneshparsi
✅ایرانیان همواره دگرگونیهای آب و هوا و زیست بوم را گرامی می شمردند و این دگرگونیهای زیبا را بهانه ای برای شادی و جشن و پایکوبی می ساختند،
و با شادی زندگی خویش را زیبا بنا کردند
🍃براستی باید بخود ببالیم که چنین نیاکان خردمند و نیک اندیشی داشته ایم.
مردمانی که ارزش زیباییهایی زیست بوم خویش را میدانند ، و نه تنها میدانند که پا را فراتر نهاده و این زیباییها را جشن میگیرند.
🍃درود بر اندیشه ی نیک و درود بر خردشان
درود بر آرامششان
و ما فرزندان این خردمندانیم، فرزندان این نیک اندیشانیم
بر ماست که با برپایی این جشنهای زیبا اندیشه ی نیک نیاکانمان را جاودانه سازیم.....
🍃چون نیاکانمان زیست بوم را پاسدار باشیم و در پاکیزگی آن بکوشیم.
🍃جشن چله ی #تموز را به شادی و شادمانی می نشینیم چون از نیای پاک آریاییان نیک اندیشیم..
🍃جشن چله ی تموز ، جشن گرمای زیبای زیست بوم و شوند شیرینی میوه ها و زردی زیبای گندم زارها بر همه ی شما ایرانیان شاد و فرخنده باد.🌹
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خوشتر آن باشد که سر دلبران
گفته آید در حدیث دیگران
سخنان ایلبر اورتایلی تاریخدان تُرک در وصف فردوسی در تلویزیون ترکیه
این ویدئو همراه با زیرنویس فارسی بخش کوتاهی از سخنان ایلبر اورتایلی درباره چگونگی نگارش شاهنامه و با خواندن ابیاتی از آن شیفتگی خود را به فرهنگ و ادب پارسی به ویژه فردوسی بر زبان میآورد.
💎
🆔 @maneshparsi
گفته آید در حدیث دیگران
سخنان ایلبر اورتایلی تاریخدان تُرک در وصف فردوسی در تلویزیون ترکیه
این ویدئو همراه با زیرنویس فارسی بخش کوتاهی از سخنان ایلبر اورتایلی درباره چگونگی نگارش شاهنامه و با خواندن ابیاتی از آن شیفتگی خود را به فرهنگ و ادب پارسی به ویژه فردوسی بر زبان میآورد.
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۱ امرداد زادروز شیرین بیانی
(زاده ۱۱ امرداد ۱۳۱۷ تهران) نویسنده، تاریخنگار، پژوهشگر و استاد دانشگاه
او پدر و مادرش، ملکه ملکزاده و خانبابا بیانی هردو از استادان ایران بودند و همچنین خواهرزاده مهدی ملکزاده، نویسنده کتاب ۷ جلدی تاریخ انقلاب مشروطیت ایران و نوه ملکالمتکلمین از چهرههای سرشناس انقلاب مشروطیت است. وی در دبیرستانهای ژاندارک و انوشیروان دادگر در رشته ادبی تحصیل کرد و کارشناسی تاریخ از دانشگاه تهران گرفت و دوره دکترا را در دانشگاه سوربن (۱۳۴۱) فرانسه گذرانید. وی در ایران در رشتههای تاریخ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی پیش از اسلام و تاریخ سیاسی،
فرهنگی و اقتصادی مغول - ایلخانی باعنوان پروفسور (استاد) در دانشگاه تهران تدریس کرد.
شیرین بیانی با اسلامی ندوشن ازدواج کرد و دو فرزند پسر دارد.
آثار:
«دمساز دوصدکیش: درباره مولانا جلالالدین» شیرین بیانی، تهران، انتشارات جامی ۱۳۸۴
مؤلف در این کتاب سعی کردهاست جنبههای گوناگون زندگی مولانا جلالالدین را «با پیروی از طرز اندیشه خود وی» مورد بررسی قرار دهد. کتاب در دو بخش تدوین شدهاست. نویسنده در بخش اول به «خاندان و سرچشمههای فکری مولاناجلالالدین» میپردازد. تأثیر مکاتب مختلف تصوف و نیز اندیشه عرفانی شمسالدین تبریزی بر مولانا در این بخش مورد بحث قرار میگیرد. بخش دوم کتاب به «اندیشههای عرفانی، علمی و سیاسی مولانا» اختصاص دارد.
۱۳۷۹ - مغولان و حکومت ایلخانی در ایران، سازمان سمت
۱۳۸۱ - ایران از ورود آریاییها تا سقوط هخامنشیان، سازمان سمت
۱۳۷۷ تیسفون و بغداد در گذر زمان، انتشارات جامی
۱۳۶۷-۷۵ - کتاب سه جلدی «دین و دولت در ایران عهد مغول» انتشارات مرکز نشر دانشگاهی (برنده جایزه کتاب سال ایران در سال ۱۳۷۰)
۱۳۵۵ - شامگاه اشکانیان و بامداد ساسانیان، انتشارات دانشگاه تهران
۱۳۵۵ - هشت مقاله در زمینه تاریخ، انتشارات توس
۱۳۵۳ - ایران در برخورد با مغول، انتشارات طهوری
۱۳۵۲ - زن در ایران عصر مغول، انتشارات دانشگاه تهران
۱۳۴۳ - تاریخ آلجلایر، انتشارات دانشگاه تهران
ترجمه تاریخ سری مغولان
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#شیرین_بیانی، ز
۱۱ امرداد زادروز شیرین بیانی
(زاده ۱۱ امرداد ۱۳۱۷ تهران) نویسنده، تاریخنگار، پژوهشگر و استاد دانشگاه
او پدر و مادرش، ملکه ملکزاده و خانبابا بیانی هردو از استادان ایران بودند و همچنین خواهرزاده مهدی ملکزاده، نویسنده کتاب ۷ جلدی تاریخ انقلاب مشروطیت ایران و نوه ملکالمتکلمین از چهرههای سرشناس انقلاب مشروطیت است. وی در دبیرستانهای ژاندارک و انوشیروان دادگر در رشته ادبی تحصیل کرد و کارشناسی تاریخ از دانشگاه تهران گرفت و دوره دکترا را در دانشگاه سوربن (۱۳۴۱) فرانسه گذرانید. وی در ایران در رشتههای تاریخ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی پیش از اسلام و تاریخ سیاسی،
فرهنگی و اقتصادی مغول - ایلخانی باعنوان پروفسور (استاد) در دانشگاه تهران تدریس کرد.
شیرین بیانی با اسلامی ندوشن ازدواج کرد و دو فرزند پسر دارد.
آثار:
«دمساز دوصدکیش: درباره مولانا جلالالدین» شیرین بیانی، تهران، انتشارات جامی ۱۳۸۴
مؤلف در این کتاب سعی کردهاست جنبههای گوناگون زندگی مولانا جلالالدین را «با پیروی از طرز اندیشه خود وی» مورد بررسی قرار دهد. کتاب در دو بخش تدوین شدهاست. نویسنده در بخش اول به «خاندان و سرچشمههای فکری مولاناجلالالدین» میپردازد. تأثیر مکاتب مختلف تصوف و نیز اندیشه عرفانی شمسالدین تبریزی بر مولانا در این بخش مورد بحث قرار میگیرد. بخش دوم کتاب به «اندیشههای عرفانی، علمی و سیاسی مولانا» اختصاص دارد.
۱۳۷۹ - مغولان و حکومت ایلخانی در ایران، سازمان سمت
۱۳۸۱ - ایران از ورود آریاییها تا سقوط هخامنشیان، سازمان سمت
۱۳۷۷ تیسفون و بغداد در گذر زمان، انتشارات جامی
۱۳۶۷-۷۵ - کتاب سه جلدی «دین و دولت در ایران عهد مغول» انتشارات مرکز نشر دانشگاهی (برنده جایزه کتاب سال ایران در سال ۱۳۷۰)
۱۳۵۵ - شامگاه اشکانیان و بامداد ساسانیان، انتشارات دانشگاه تهران
۱۳۵۵ - هشت مقاله در زمینه تاریخ، انتشارات توس
۱۳۵۳ - ایران در برخورد با مغول، انتشارات طهوری
۱۳۵۲ - زن در ایران عصر مغول، انتشارات دانشگاه تهران
۱۳۴۳ - تاریخ آلجلایر، انتشارات دانشگاه تهران
ترجمه تاریخ سری مغولان
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#شیرین_بیانی، ز
Telegram
attach 📎
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۱۱ امرداد سالروز درگذشت غلامرضا دادبه
(زاده ۱۴ فروردین ۱۲۹۹ اصفهان -- درگذشته ۱۱ امرداد ۱۳۸۰ کرج) ایرانشناس، نویسنده و استاد موسیقی
او از جوانی بهکار شناخت عرفان ایرانی و خدمت در خانقاههای گوناگون ایران پرداخت و کار پژوهش و شناسایی تاریخ و فرهنگ ایران را دنبال کرد.
در همان سالها، نزد رحیم اصفهانی و حسین ساعتساز "آواز و تار" فراگرفت و همچنین شاگردانی نیز تربیت کرد. از آثار آوازی او کاست برگ سبز شماره ۱۱۵ و اجراهای خصوصی با استادان عبادی، کسایی، موسوی و ... بود.
مطالعاتش در خصوص تاریخ و فرهنگ ایران باستان در زندگی علمی و فرهنگی او تاثیرگذار بود و چهل سال در دانشگاههای ایران به تدریس فرهنگ ایران باستان پرداخت.
چکیده دیدگاههای وی شامل دست نوشتههای برجای مانده از او نزد شاگردان و فرزندش آریاسب دادبه نگهداری میشود.
وی اصالتاً از روستانشینان شهرستان دشتی بوشهر بود. پدرش شیخ غلامحسین حاجیانی از خاندان قدیمی حاجیانی ابن مقفه بود که در ۲۰ سالگی برای تحصیل راهی نجف شد و در آنجا از شاگردان محمدکاظم خراسانی و جهانگیرخان قشقایی و ... بود و بهتوصیه جهانگیرخان، بههمراه شیخ ناصرعلی "اسداله" ایزدگشسب راهی سبزوار شد تا از ملاهادی سبزواری درس بگیرد، ولی وقتی به آنجا رسیدند، ملاهادی درگذشته بود و آنها از آنجا به بیدخت گناباد رفتند و به سلطان علیشاه گنابادی گرایش پیدا کردند. وی پس از سالها زندگی در بیدخت به اصفهان رفت و تا پایان زندگی به تدریس پرداخت و صاحب فرزندانی شد که غلامرضا دادبه یکی از آنهاست.
شاگردان:
او دو فرزند به نامهای ویشتاسب و آریاسب داشت که هر دو نزد پدرشان، در کار شناخت و پژوهش فرهنگ و تاریخ و هنر ایران باستان همگام شدند. محمدرضا شجریان و علیرضا افتخاری از شاگردان او بودند.
آرامگاه وی و فرزندش، ویشتاسب دادبه در بهشت سکینه کرج است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#غلامرضا_دادبه، د
۱۱ امرداد سالروز درگذشت غلامرضا دادبه
(زاده ۱۴ فروردین ۱۲۹۹ اصفهان -- درگذشته ۱۱ امرداد ۱۳۸۰ کرج) ایرانشناس، نویسنده و استاد موسیقی
او از جوانی بهکار شناخت عرفان ایرانی و خدمت در خانقاههای گوناگون ایران پرداخت و کار پژوهش و شناسایی تاریخ و فرهنگ ایران را دنبال کرد.
در همان سالها، نزد رحیم اصفهانی و حسین ساعتساز "آواز و تار" فراگرفت و همچنین شاگردانی نیز تربیت کرد. از آثار آوازی او کاست برگ سبز شماره ۱۱۵ و اجراهای خصوصی با استادان عبادی، کسایی، موسوی و ... بود.
مطالعاتش در خصوص تاریخ و فرهنگ ایران باستان در زندگی علمی و فرهنگی او تاثیرگذار بود و چهل سال در دانشگاههای ایران به تدریس فرهنگ ایران باستان پرداخت.
چکیده دیدگاههای وی شامل دست نوشتههای برجای مانده از او نزد شاگردان و فرزندش آریاسب دادبه نگهداری میشود.
وی اصالتاً از روستانشینان شهرستان دشتی بوشهر بود. پدرش شیخ غلامحسین حاجیانی از خاندان قدیمی حاجیانی ابن مقفه بود که در ۲۰ سالگی برای تحصیل راهی نجف شد و در آنجا از شاگردان محمدکاظم خراسانی و جهانگیرخان قشقایی و ... بود و بهتوصیه جهانگیرخان، بههمراه شیخ ناصرعلی "اسداله" ایزدگشسب راهی سبزوار شد تا از ملاهادی سبزواری درس بگیرد، ولی وقتی به آنجا رسیدند، ملاهادی درگذشته بود و آنها از آنجا به بیدخت گناباد رفتند و به سلطان علیشاه گنابادی گرایش پیدا کردند. وی پس از سالها زندگی در بیدخت به اصفهان رفت و تا پایان زندگی به تدریس پرداخت و صاحب فرزندانی شد که غلامرضا دادبه یکی از آنهاست.
شاگردان:
او دو فرزند به نامهای ویشتاسب و آریاسب داشت که هر دو نزد پدرشان، در کار شناخت و پژوهش فرهنگ و تاریخ و هنر ایران باستان همگام شدند. محمدرضا شجریان و علیرضا افتخاری از شاگردان او بودند.
آرامگاه وی و فرزندش، ویشتاسب دادبه در بهشت سکینه کرج است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#غلامرضا_دادبه، د
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۲ امرداد سالروز درگذشت اسفندیار اسفندیاری
(زاده ۱۲ اسفند ۱۲۸۸ کرمان -- درگذشته ۱۲ امرداد ۱۳۷۴ تهران) استاد دانشگاه، پژوهشگر و از پیشکسوتان دانش گیاهشناسی
او در مدرسه ملی کشاورزی گرینیون فرانسه به تحصیل پرداخت، اما به دلیل مشکلات مالی تحصیلاتش را نیمه تمام گذاشت و به ایران بازگشت و در مدرسه عالی فلاحت کرج، ادامه تحصیل داد و در سال ۱۳۰۷ از این دانشکده فارغالتحصیل شد. وی به دلیل علاقه و شایستگی در فراگیری گیاهشناسی و تسلط به زبان خارجی، درسال ۱۳۰۹ بهعنوان دستیار آقای ژولین گوتیه کارشناس و استاد گیاهشناسی مدرسه عالی فلاحت کرج برگزیده شد و درسال ۱۳۱۴ از طرف مدرسه عالی، برای ادامه تحصیل به وین اعزام شد.
او در سال ۱۳۱۷ موفق بهگرفتن دکترا از مدرسه عالی کشاورزی وین شد و به ایران بازگشت و به دستیاری اروین گائوبای اتریشی که مدرس گیاهشناسی دانشکده بود پرداخت و در سال ۱۳۲۰ پس از رفتن گائوبا از ایران، عهدهدار تدریس دروس گیاهشناسی و بیماریشناسی گیاهی و علفهای هرز شد.
وی فعالیتش را در بخش تحقیقات گیاهپزشکی وزارت کشاورزی که در آن زمان آزمایشگاه حشرهشناسی و دفع آفات نباتی نامیده میشد، ادامه داد و اساس هرباریوم ایران را بنا نهاد. به همراهی دستیارانش مهندس عیناله بهبودی شاهسون از سال ۱۳۲۴ در بخش گیاهشناسی و علفهای هرز و قوامالدین شریف از سال ۱۳۲۶ در قسمت قارجشناسی و بیماریهای گیاهان، برای اعتلای هرباریوم کوشید و تا واپسین روزهای زندگی دست از تلاش برنداشت.
خدمات و افتخارات:
از نخستین استادان مدرسه عالی فلاحت و صنایع روستایی ۱۳۰۸
ریاست اداره کل بررسیها (۱۳۲۵ تا ۱۳۲۹)، مدیریت کل حفظ نباتات (۱۳۳۴ تا ۱۳۳۸)، معاونت فنی وزیر کشاورزی (۱۳۳۸ تا ۱۳۴۳)، ریاست بخش تحقیقات رستنیها در مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور (۱۳۴۳-۱۳۵۰)، ریاست مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور (۱۳۴۵ تا ۱۳۵۳)
نامگذاری تعداد زیادی گیاه، قارچ و حشره توسط دانشمندان دیگر بهنام و افتخار او.
دریافت مدال لیاقت در کشاورزی از کشور فرانسه درسال ۱۹۵۸،
مدال افتخار و حمایل از اتریش درسال ۱۹۶۲، مدال لژیون دونور فرانسه از دست ژنرال دوگل رئیس جمهور پیشین فرانسه درسال ۱۹۶۳،
مدال خدمت با ستاره از آلمان در سال ۱۹۷۰
تقدیرنامه حسن انجام خدمت از وزارت کشاورزی ایران در پانزدهم فروردین ۱۳۷۲
آثار و مقالات:
وی علاوه بر آموزش تعداد زیادی از دانشجویان کشاورزی، مولف بیست و یک عنوان اثر علمی تحقیقاتی در زمینههای قارچشناسی، گیاهشناسی و بیماریشناسی گیاهی است که بهشکل انفرادی یا با مشارکت دیگر دانشمندان تهیه و در مجلات علمی ایران یا خارج از کشور بهچاپ رسیده است.
او در این مقالات ۴۴ گونه و یک ترکیب جدید از گیاهان گلدار و ۲۹ گونه قارچ را بهعنوان آرایه جدید معرفی و توصیف کرده است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#اسفندیار_اسفندیاری، د
۱۲ امرداد سالروز درگذشت اسفندیار اسفندیاری
(زاده ۱۲ اسفند ۱۲۸۸ کرمان -- درگذشته ۱۲ امرداد ۱۳۷۴ تهران) استاد دانشگاه، پژوهشگر و از پیشکسوتان دانش گیاهشناسی
او در مدرسه ملی کشاورزی گرینیون فرانسه به تحصیل پرداخت، اما به دلیل مشکلات مالی تحصیلاتش را نیمه تمام گذاشت و به ایران بازگشت و در مدرسه عالی فلاحت کرج، ادامه تحصیل داد و در سال ۱۳۰۷ از این دانشکده فارغالتحصیل شد. وی به دلیل علاقه و شایستگی در فراگیری گیاهشناسی و تسلط به زبان خارجی، درسال ۱۳۰۹ بهعنوان دستیار آقای ژولین گوتیه کارشناس و استاد گیاهشناسی مدرسه عالی فلاحت کرج برگزیده شد و درسال ۱۳۱۴ از طرف مدرسه عالی، برای ادامه تحصیل به وین اعزام شد.
او در سال ۱۳۱۷ موفق بهگرفتن دکترا از مدرسه عالی کشاورزی وین شد و به ایران بازگشت و به دستیاری اروین گائوبای اتریشی که مدرس گیاهشناسی دانشکده بود پرداخت و در سال ۱۳۲۰ پس از رفتن گائوبا از ایران، عهدهدار تدریس دروس گیاهشناسی و بیماریشناسی گیاهی و علفهای هرز شد.
وی فعالیتش را در بخش تحقیقات گیاهپزشکی وزارت کشاورزی که در آن زمان آزمایشگاه حشرهشناسی و دفع آفات نباتی نامیده میشد، ادامه داد و اساس هرباریوم ایران را بنا نهاد. به همراهی دستیارانش مهندس عیناله بهبودی شاهسون از سال ۱۳۲۴ در بخش گیاهشناسی و علفهای هرز و قوامالدین شریف از سال ۱۳۲۶ در قسمت قارجشناسی و بیماریهای گیاهان، برای اعتلای هرباریوم کوشید و تا واپسین روزهای زندگی دست از تلاش برنداشت.
خدمات و افتخارات:
از نخستین استادان مدرسه عالی فلاحت و صنایع روستایی ۱۳۰۸
ریاست اداره کل بررسیها (۱۳۲۵ تا ۱۳۲۹)، مدیریت کل حفظ نباتات (۱۳۳۴ تا ۱۳۳۸)، معاونت فنی وزیر کشاورزی (۱۳۳۸ تا ۱۳۴۳)، ریاست بخش تحقیقات رستنیها در مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور (۱۳۴۳-۱۳۵۰)، ریاست مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی کشور (۱۳۴۵ تا ۱۳۵۳)
نامگذاری تعداد زیادی گیاه، قارچ و حشره توسط دانشمندان دیگر بهنام و افتخار او.
دریافت مدال لیاقت در کشاورزی از کشور فرانسه درسال ۱۹۵۸،
مدال افتخار و حمایل از اتریش درسال ۱۹۶۲، مدال لژیون دونور فرانسه از دست ژنرال دوگل رئیس جمهور پیشین فرانسه درسال ۱۹۶۳،
مدال خدمت با ستاره از آلمان در سال ۱۹۷۰
تقدیرنامه حسن انجام خدمت از وزارت کشاورزی ایران در پانزدهم فروردین ۱۳۷۲
آثار و مقالات:
وی علاوه بر آموزش تعداد زیادی از دانشجویان کشاورزی، مولف بیست و یک عنوان اثر علمی تحقیقاتی در زمینههای قارچشناسی، گیاهشناسی و بیماریشناسی گیاهی است که بهشکل انفرادی یا با مشارکت دیگر دانشمندان تهیه و در مجلات علمی ایران یا خارج از کشور بهچاپ رسیده است.
او در این مقالات ۴۴ گونه و یک ترکیب جدید از گیاهان گلدار و ۲۹ گونه قارچ را بهعنوان آرایه جدید معرفی و توصیف کرده است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#اسفندیار_اسفندیاری، د
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺قلعه ملک بهمن که با نامهای ملک قلاع، ملکه خلا، ملکه قلاع و قلعه شاهدنشت نیز شناخته میشود، در بالای آبشار شاهاندشت در استان #مازندران واقع شده است. این قلعه ی تاریخی جذاب از سنگ و ساروج احداث شده است
🔸این قلعه از قلعههای بزرگ البرز و ایران است که در ۹۶ کیلومتری جاده هراز، روستای وانا، بخش لاریجان شهرستان آمل و مشرف به قریه شاهاندشت و در ۶۵ کیلومتری جنوب آمل قرار دارد. قدمت آن را بیش از ۳۰۰۰ سال تخمین میزنند که با آزمایش های کربن ۱۴ دقیقتر میتوان بیان کرد از دلایل دیگر عمر دراز این قلعه آتشکدهای در بیرون قلعه است که تقریباً در ۲۰۰۰ متری آن قرار دارد که از نظر سبک معماری همانند معماری دژ ملک بهمن میباشد. بنای قلعه بر روی صخرهای حدود ۲۲۰ متر بالاتر از سطح اراضی شاهاندشت از لاشه سنگهای بزرگ و کوچک و ملات گچ و ساروج ساخته شده که به صورت طبقه طبقه و شامل اتاقها و قسمتهای مختلف ساختمانی است
🔸این قلعه متعلق به حکام پادوسبانیان است که به رویان، نور، کجور و رستمدار حکومت داشتاند. این قلعه به دستور شاه عباس صفوی در ۱۰۰۵ فتح شد.
💎
🆔 @maneshparsi
🔸این قلعه از قلعههای بزرگ البرز و ایران است که در ۹۶ کیلومتری جاده هراز، روستای وانا، بخش لاریجان شهرستان آمل و مشرف به قریه شاهاندشت و در ۶۵ کیلومتری جنوب آمل قرار دارد. قدمت آن را بیش از ۳۰۰۰ سال تخمین میزنند که با آزمایش های کربن ۱۴ دقیقتر میتوان بیان کرد از دلایل دیگر عمر دراز این قلعه آتشکدهای در بیرون قلعه است که تقریباً در ۲۰۰۰ متری آن قرار دارد که از نظر سبک معماری همانند معماری دژ ملک بهمن میباشد. بنای قلعه بر روی صخرهای حدود ۲۲۰ متر بالاتر از سطح اراضی شاهاندشت از لاشه سنگهای بزرگ و کوچک و ملات گچ و ساروج ساخته شده که به صورت طبقه طبقه و شامل اتاقها و قسمتهای مختلف ساختمانی است
🔸این قلعه متعلق به حکام پادوسبانیان است که به رویان، نور، کجور و رستمدار حکومت داشتاند. این قلعه به دستور شاه عباس صفوی در ۱۰۰۵ فتح شد.
💎
🆔 @maneshparsi
فارسی پناهگاهی امن برای دیگر زبانهای ایران
🔹 یکی از مهمترین نقشهایی که «زبان فارسی» آن را در جامعهٔ ایرانی ایفا میکند، نقش زبان میانجی است.
🔹 با گسترش روزافزون شهرنشینی، پدیدهٔ چندزبانی در شهرهای بزرگ و نسبتاً بزرگ ایران بیش از پیش مشاهد میشود. این پدیده که منجر به شکلگیری تماسهای زبانی میشود، در حالت معمول باعث گسترش و پیشرویِ زبانِ گروه اکثریت و افول زبانِ گروه اقلیت میشود. در تعیین اقلیت یا اکثریت بودن، مشخصههای میزبانی-مهمانی، نسبت جمعیت، اوضاع اقتصادی و سیاسی نقش مهمی دارند. از این رو در محیطهای چندزبانه، آن گروهی که به لحاظ مشخصههای نامبرده دست برتر را دارند (اکثریت هستند)، گروه اقلیت را در خود آسیمیله میکنند. چرا که آنها (اقلیتها) ناچارند برای ادامهٔ حیات اجتماعی خود در آن جامعه، به زبان گروه اکثریت روی بیاورند. در نتیجه زبان گروه اکثریت پیشروی کرده و زبان گروه اقلیت رو به افول میرود.
🔹 در چنین شرایطی اگر پای یک زبان میانجی در میان باشد، اوضاع به کلی فرق خواهد کرد. در هنگام تماس گروههای زبانی و حتی گویشی مختلف با یکدیگر، اگر از زبان میانجی کار گرفته شود آنگاه دیگر نیازی نیست در آن جامعهٔ محلی، اقلیتها زبان مادری خود را تسلیم زبان اکثریت کنند.
🔹 زمانی که تماسها به واسطهٔ زبان میانجی انجام بگیرد، از افول یک زبان بهواسطه نفوذ زبانی دیگر خبری نخواهد بود و اینگونه زبان میانجی با ایجاد توازن بین زبانها، باعث حفظ آنها میشود. و بالعکس، در برخی شهرهای چندزبانه که «زبان فارسی» به عنوان زبان میانجی پذیرفته نشده است، به وضوح میتوان افول دیگر زبانها را مشاهده کرد.
🔹 برخلاف دعاوی قومگرایان، زبان ملّی ما -فارسی- با ایفای نقش زبان میانجی در ایران، منجر به حفظ زبانهای اقلیت میشود. و در صورت عدم حضور آن، سایر زبانها یکدیگر را نابود میکنند. به عنوان مثال در شهرهای شمالغربی ایران افول «زبانهای تاتی و تالشی» را به نفع پیشروی «زبان تُرکی» به چشم میبینیم.
🔹 با توجه به این که زبان مهمترین عامل تعیین هویت است، زبان فارسی بیانگر هویت ملّیِ ایرانی است. امّا سایر زبانها بیانگر یک هویت شبهقومی هستند. فلذا وقتی در یک جامعهٔ محلی «زبان فارسی» به عنوان زبان میانجی پذیرفته بشود، آن جامعه در زبان و هویت خود دچار تغییر نمیشود. امّا اگر فارسی بهعنوان زبان میانجی حضور نداشته باشد و زبان اقلیتها رو به افول برود، هویت فرهنگی آنها نیز متزلزل میشود و از یک خردهفرهنگ به خردهفرهنگی دیگر گذار خواهند کرد. بهعنوان مثال اگر یک گروه اقلیت «تات» یا «تالش» در یک شهر با اکثریت «تُرکزبان» حضور داشته باشند، بدون پادرمیانیِ «زبان فارسی»، به مرور زمان آنها به «زبان تُرکی» روی خواهند آورد و حتی ممکن است به آرامی و طی چند نسل، از نظر هویت فرهنگی هم دگرگون شوند.
منبع: انجمن پاردان
💎
🆔 @maneshparsi
🔹 یکی از مهمترین نقشهایی که «زبان فارسی» آن را در جامعهٔ ایرانی ایفا میکند، نقش زبان میانجی است.
🔹 با گسترش روزافزون شهرنشینی، پدیدهٔ چندزبانی در شهرهای بزرگ و نسبتاً بزرگ ایران بیش از پیش مشاهد میشود. این پدیده که منجر به شکلگیری تماسهای زبانی میشود، در حالت معمول باعث گسترش و پیشرویِ زبانِ گروه اکثریت و افول زبانِ گروه اقلیت میشود. در تعیین اقلیت یا اکثریت بودن، مشخصههای میزبانی-مهمانی، نسبت جمعیت، اوضاع اقتصادی و سیاسی نقش مهمی دارند. از این رو در محیطهای چندزبانه، آن گروهی که به لحاظ مشخصههای نامبرده دست برتر را دارند (اکثریت هستند)، گروه اقلیت را در خود آسیمیله میکنند. چرا که آنها (اقلیتها) ناچارند برای ادامهٔ حیات اجتماعی خود در آن جامعه، به زبان گروه اکثریت روی بیاورند. در نتیجه زبان گروه اکثریت پیشروی کرده و زبان گروه اقلیت رو به افول میرود.
🔹 در چنین شرایطی اگر پای یک زبان میانجی در میان باشد، اوضاع به کلی فرق خواهد کرد. در هنگام تماس گروههای زبانی و حتی گویشی مختلف با یکدیگر، اگر از زبان میانجی کار گرفته شود آنگاه دیگر نیازی نیست در آن جامعهٔ محلی، اقلیتها زبان مادری خود را تسلیم زبان اکثریت کنند.
🔹 زمانی که تماسها به واسطهٔ زبان میانجی انجام بگیرد، از افول یک زبان بهواسطه نفوذ زبانی دیگر خبری نخواهد بود و اینگونه زبان میانجی با ایجاد توازن بین زبانها، باعث حفظ آنها میشود. و بالعکس، در برخی شهرهای چندزبانه که «زبان فارسی» به عنوان زبان میانجی پذیرفته نشده است، به وضوح میتوان افول دیگر زبانها را مشاهده کرد.
🔹 برخلاف دعاوی قومگرایان، زبان ملّی ما -فارسی- با ایفای نقش زبان میانجی در ایران، منجر به حفظ زبانهای اقلیت میشود. و در صورت عدم حضور آن، سایر زبانها یکدیگر را نابود میکنند. به عنوان مثال در شهرهای شمالغربی ایران افول «زبانهای تاتی و تالشی» را به نفع پیشروی «زبان تُرکی» به چشم میبینیم.
🔹 با توجه به این که زبان مهمترین عامل تعیین هویت است، زبان فارسی بیانگر هویت ملّیِ ایرانی است. امّا سایر زبانها بیانگر یک هویت شبهقومی هستند. فلذا وقتی در یک جامعهٔ محلی «زبان فارسی» به عنوان زبان میانجی پذیرفته بشود، آن جامعه در زبان و هویت خود دچار تغییر نمیشود. امّا اگر فارسی بهعنوان زبان میانجی حضور نداشته باشد و زبان اقلیتها رو به افول برود، هویت فرهنگی آنها نیز متزلزل میشود و از یک خردهفرهنگ به خردهفرهنگی دیگر گذار خواهند کرد. بهعنوان مثال اگر یک گروه اقلیت «تات» یا «تالش» در یک شهر با اکثریت «تُرکزبان» حضور داشته باشند، بدون پادرمیانیِ «زبان فارسی»، به مرور زمان آنها به «زبان تُرکی» روی خواهند آورد و حتی ممکن است به آرامی و طی چند نسل، از نظر هویت فرهنگی هم دگرگون شوند.
منبع: انجمن پاردان
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سردر موزه ملی ایران باستان ، #تهران
تاریخ بازگشایی۱۳۱۶
ورودی اصلی ساختمان موزه توسط آندره گدار معمار فرانسوی در سبک فولتس ساسانی ، به ویژه ایوان کسری ساخته شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
تاریخ بازگشایی۱۳۱۶
ورودی اصلی ساختمان موزه توسط آندره گدار معمار فرانسوی در سبک فولتس ساسانی ، به ویژه ایوان کسری ساخته شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
Forwarded from بدانیم🌏
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نخستین بانک ایران در روزگار #ساسانیان
روستای سریزد، چنان دیرینه است که کمتر نمونهای همانند آن میتوان سراغ گرفت. گویی در آن جا همهی تاریخ به یادآوردنی است. در آن میان، بیش از همه دژ کهن سریزد شگفتانگیز است. این دژ ، نخستین بانک ایرانی برای نگه داشتن اندوختههای روستاییان #سریزد بوده است؛ از غله گرفته تا پول و طلا و چیزهای گرانبها. برای همین است که دژرا چنان استوار ساخته بودند که دست هیچ بیگانهای به آن نمیرسید. هنوز هم بازماندهی این دژ شگفتانگیز است و یادآور باشکوهترین بناهای #تاریخی ایران.
•🍃☘ @didYouKonw
🔥 کشف بسیار مهم آتشدان #زرتشتی در ترکیه
این آتشدان که در چهار طرف آن تصویر #مغهای زرتشتی ِ بِرسم و هوم بدست، نقش بسته و سالها پیش از منطقه « بنیان » در استان قیصریه در مرکز ترکیه کشف شده و در #موزه آنکارا نگهداری میشد.
💎
🆔 @maneshparsi
این آتشدان که در چهار طرف آن تصویر #مغهای زرتشتی ِ بِرسم و هوم بدست، نقش بسته و سالها پیش از منطقه « بنیان » در استان قیصریه در مرکز ترکیه کشف شده و در #موزه آنکارا نگهداری میشد.
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅باستانشناسان در ترکیه موفق به کشف سکههای ایرانی مربوط به ۲۴۰۰ سال پیش شدهاند. این سکه طلایی که مربوط به قرن ششم پیش از میلاد مسیح است، به کشف گاهشمار ضرب سکهها در شاهنشاهی هخامنشی کمک میکند.
🔸این گنجینه با ارزش در نوتون در غرب آناتولی ترکیه کشف شده است.
🔸بر «دریک»های شاهنشاهی هخامنشی، به نظر میرسد پادشاهی منقش شده که زانو زده، در حالی که کمان در یک دست و نیزه در دست دیگر دارد. به سکههای زر دوره هخامنشی دریک میگویند.
🔸این گمانهزنی وجود دارد که هر دریک معادل یک ماه حقوق یک سرباز در آن دوران بوده است.
💎
🆔 @maneshparsi
🔸این گنجینه با ارزش در نوتون در غرب آناتولی ترکیه کشف شده است.
🔸بر «دریک»های شاهنشاهی هخامنشی، به نظر میرسد پادشاهی منقش شده که زانو زده، در حالی که کمان در یک دست و نیزه در دست دیگر دارد. به سکههای زر دوره هخامنشی دریک میگویند.
🔸این گمانهزنی وجود دارد که هر دریک معادل یک ماه حقوق یک سرباز در آن دوران بوده است.
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کاروانسرای چهل پایه - راور - کرمان
.
🔺چهلپایه نام روستا و کاروانسرایی است در بیابان لوت در مرکز ایران. کاروانسرای چهل پایه در شمالی ترین منطقه شهرستان راور، در نزدیکی روستای دربند، بخش مرکزی و در مسیر جاده کرمان به دیهوک قرار دارد. این مسیر در گذشته شهرهای جنوبی کشور را به خراسان متصل میکرد. از این رو مسافرانی که قصد زیارت مشهد را داشتند، از این جاده گذر میکردند. این کاروانسرا از بناهای دوره صفویه است که توسط یکی از بزرگان منطقه بم به نام احتشام سلیمان خان بهجتالدوله بنا شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
.
🔺چهلپایه نام روستا و کاروانسرایی است در بیابان لوت در مرکز ایران. کاروانسرای چهل پایه در شمالی ترین منطقه شهرستان راور، در نزدیکی روستای دربند، بخش مرکزی و در مسیر جاده کرمان به دیهوک قرار دارد. این مسیر در گذشته شهرهای جنوبی کشور را به خراسان متصل میکرد. از این رو مسافرانی که قصد زیارت مشهد را داشتند، از این جاده گذر میکردند. این کاروانسرا از بناهای دوره صفویه است که توسط یکی از بزرگان منطقه بم به نام احتشام سلیمان خان بهجتالدوله بنا شده است.
💎
🆔 @maneshparsi