☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۵ مهر زادروز ابراهیم چهرازی باغبادرانی
(زاده ۱۵ مهر ۱۲۸۷ اصفهان -- درگذشته ۱۶ اسفند ۱۳۸۹ آمریکا) نویسنده، روانپزشک و از پیشگامان علم روانپزشکی نوین
او پس از تحصیل در مدرسه طب تهران، در سال ۱۳۰۸ به دانشکده پزشکی پاریس رفت و پس از فارغالتحصیلی در سال ۱۳۱۳ در بخش اعصاب و روان بیمارستانهای پاریس مشغول به کار شد. وی پایاننامهاش را درباره موضوع "تصویر خود" نوشت و موفق به دریافت مدال و دانشنامه دانشگاه پاریس شد.
پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۱۵ مدرک تخصصی اعصاب و روان نیز دریافت کرد و به سمت دانشیار اعصاب دانشکده پزشکی و بعد از آن در سال ۱۳۱۶ در سمت ریاست بخش اعصاب بیمارستان رازی مشغول به کار شد. وی اولین کتاب اخلاق پزشکی کشور را با عنوان طبیب و جامعه در سال ۱۳۱۷ به چاپ رساند.
در سال ۱۳۱۸ بخش نورولوژی را که در آن زمان با عنوان بیماریهای مغز و پی شناخته میشد، در تیمارستان شماره یک شهرداری (بیمارستان روزبه فعلی) تأسیس کرد و در سال ۱۳۱۹ همزمان با تدریس در دانشگاه در رشته بیماریهای اعصاب و روان، به مدت دو سال ریاست این تیمارستان را هم بر عهده داشت.
در سال ۱۳۴۴ ریاست اولین مدرسه عالی فیزیوتراپی را به عهده گرفت همزمان ریاست بخش اعصاب بیمارستان پهلوی را نیز عهدهدار بود. در سال ۱۳۴۹ و در زمان تصدی علینقی عالیخانی به ریاست دانشگاه، پس از سالها فعالیت علمی بازنشسته شد.
آرامگاه وی در باغ بهادران است.
سردیس فردوسی و جشن هزاره:
در سال ۱۳۱۳ همزمان با جشن هزاره فردوسی در ایران، در کشورهای مختلف دنیا دوستداران فرهنگ و ادب ایرانی جشنهای متعددی برپا کردند. در فرانسه ۴۱۰ نفر از دانشجویان ایرانی پولهایشان را روی هم گذاشتند و به پیشنهاد ابراهیم چهرازی قرار شد سفارش ساخت مجسمهای از فردوسی را به لورنزی مجسمهساز معروف فرانسوی بدهند. از آنجا که لورنزی فردوسی را نمیشناخت، چهرازی به همراه دیگر دانشجویان ترجمه اشعاری از فردوسی را به زبان فرانسوی برای او قرائت کردند تا بتواند تصویری از فردوسی در ذهن خود داشته باشد.
این مجسمه دو سال بعد در سال ۱۳۱۵ به ایران فرستاده شد و در ۲۸ خرداد ۱۳۱۵ در محوطه دانشکده ادبیات تهران (پشت بهارستان) در فضایی که به «گلگشت فردوسی» معروف بود و امروزه به نام باغ موزه نگارستان شناخته میشود، در مقابل در ورودی ساختمان مرکزی از شمال نصب شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ابراهیم_چهرازی_باغبادرانی، ز
۱۵ مهر زادروز ابراهیم چهرازی باغبادرانی
(زاده ۱۵ مهر ۱۲۸۷ اصفهان -- درگذشته ۱۶ اسفند ۱۳۸۹ آمریکا) نویسنده، روانپزشک و از پیشگامان علم روانپزشکی نوین
او پس از تحصیل در مدرسه طب تهران، در سال ۱۳۰۸ به دانشکده پزشکی پاریس رفت و پس از فارغالتحصیلی در سال ۱۳۱۳ در بخش اعصاب و روان بیمارستانهای پاریس مشغول به کار شد. وی پایاننامهاش را درباره موضوع "تصویر خود" نوشت و موفق به دریافت مدال و دانشنامه دانشگاه پاریس شد.
پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۱۵ مدرک تخصصی اعصاب و روان نیز دریافت کرد و به سمت دانشیار اعصاب دانشکده پزشکی و بعد از آن در سال ۱۳۱۶ در سمت ریاست بخش اعصاب بیمارستان رازی مشغول به کار شد. وی اولین کتاب اخلاق پزشکی کشور را با عنوان طبیب و جامعه در سال ۱۳۱۷ به چاپ رساند.
در سال ۱۳۱۸ بخش نورولوژی را که در آن زمان با عنوان بیماریهای مغز و پی شناخته میشد، در تیمارستان شماره یک شهرداری (بیمارستان روزبه فعلی) تأسیس کرد و در سال ۱۳۱۹ همزمان با تدریس در دانشگاه در رشته بیماریهای اعصاب و روان، به مدت دو سال ریاست این تیمارستان را هم بر عهده داشت.
در سال ۱۳۴۴ ریاست اولین مدرسه عالی فیزیوتراپی را به عهده گرفت همزمان ریاست بخش اعصاب بیمارستان پهلوی را نیز عهدهدار بود. در سال ۱۳۴۹ و در زمان تصدی علینقی عالیخانی به ریاست دانشگاه، پس از سالها فعالیت علمی بازنشسته شد.
آرامگاه وی در باغ بهادران است.
سردیس فردوسی و جشن هزاره:
در سال ۱۳۱۳ همزمان با جشن هزاره فردوسی در ایران، در کشورهای مختلف دنیا دوستداران فرهنگ و ادب ایرانی جشنهای متعددی برپا کردند. در فرانسه ۴۱۰ نفر از دانشجویان ایرانی پولهایشان را روی هم گذاشتند و به پیشنهاد ابراهیم چهرازی قرار شد سفارش ساخت مجسمهای از فردوسی را به لورنزی مجسمهساز معروف فرانسوی بدهند. از آنجا که لورنزی فردوسی را نمیشناخت، چهرازی به همراه دیگر دانشجویان ترجمه اشعاری از فردوسی را به زبان فرانسوی برای او قرائت کردند تا بتواند تصویری از فردوسی در ذهن خود داشته باشد.
این مجسمه دو سال بعد در سال ۱۳۱۵ به ایران فرستاده شد و در ۲۸ خرداد ۱۳۱۵ در محوطه دانشکده ادبیات تهران (پشت بهارستان) در فضایی که به «گلگشت فردوسی» معروف بود و امروزه به نام باغ موزه نگارستان شناخته میشود، در مقابل در ورودی ساختمان مرکزی از شمال نصب شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ابراهیم_چهرازی_باغبادرانی، ز
Telegram
attach 📎
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ز روز گذر کردن اندیشه کن
پرستیدن دادگر پیشه کن.
به نیکی گرای و میازار کس. ره رستگاری همین است و بس.
کنون ای خردمند بیدار دل. مشو در گمان، پای درکش ز گل. ترا ...
آرامگاه حکیم شیخ ابوالقاسم #فردوسی
توس، #مشهد
💎
🆔 @maneshparsi
پرستیدن دادگر پیشه کن.
به نیکی گرای و میازار کس. ره رستگاری همین است و بس.
کنون ای خردمند بیدار دل. مشو در گمان، پای درکش ز گل. ترا ...
آرامگاه حکیم شیخ ابوالقاسم #فردوسی
توس، #مشهد
💎
🆔 @maneshparsi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ ۱۵ مهرماه روز
ملی روستا و عشایر
بر همه روستائیان پاک وبی ادعا
و تولیدگران در عرصه کشاورزی
و صنایع تبدیلی گرامی باد
روز روستا و عشایر به عنوان روزی برای تجلیل از اهمیت و نقش حیاتی روستاییان و عشایر در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشوراست این روز که در۱۵ مهر گرامی داشته می شود فرصتی است برای یادآوری اهمیت تلاشهای این قشر شریف از جامعه در تأمین مواد غذایی، تولیدات دامی و کشاورزی و حفظ فرهنگ و آدابورسوم بومی کشور
💎
🆔 @maneshparsi
ملی روستا و عشایر
بر همه روستائیان پاک وبی ادعا
و تولیدگران در عرصه کشاورزی
و صنایع تبدیلی گرامی باد
روز روستا و عشایر به عنوان روزی برای تجلیل از اهمیت و نقش حیاتی روستاییان و عشایر در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشوراست این روز که در۱۵ مهر گرامی داشته می شود فرصتی است برای یادآوری اهمیت تلاشهای این قشر شریف از جامعه در تأمین مواد غذایی، تولیدات دامی و کشاورزی و حفظ فرهنگ و آدابورسوم بومی کشور
💎
🆔 @maneshparsi
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۶ مهر سالروز درگذشت عبدالحسین نوایی
(زاده ۱۸ امرداد ۱۳۰۴ تهران -- درگذشته ۱۶ مهر ۱۳۸۳ تهران) تاریخنگار
او در زمینه ادبیات و تاریخ، متبحر و مسلط بود و از او آثار تحقیقی تاریخی، بهویژه درباره دوره قاجار، بهیادگار ماندهاست. همچنین وی به تصحیح متون تاریخی قدیمی نیز اشتغال داشتهاست.
از زبان وی:
"حاصل عمرم سه سخن بیش نیست، خام بُدَم، پخته شدم، سوختم. اسمم عبدالحسین است، بنابر رسم معمول زمان که برای تحلیل یادبود پدر، نامش را بر یکی از فرزندان میگذاشتند، من هم بدین نام خوانده شدم. در سال ۱۳۰۲ در تهران متولّد شدم، هر چند شناسنامهام سال ۱۳۰۴ را نشان میدهد.
نام خانوادگی من هم حکایت از خاستگاهمان «نوا» میکند. نوا روستایی کوچک است بر سر کوه که ییلاق آمل استو تا چندسال پیش رفتوآمد به آن بسیار دشوار بود. نوا همان محلی است که فتحعلیشاه در یک فصل ییلاقی در آن صاحب پنج پسر شد، یکی از آنها عباسمیرزا بود. من هنوز نوا را ندیدهام و تا جایی که میدانم، از چند نسل قبل از من، همه در تهران اقامت داشتهاند.
تحصیلات ابتدایی را در مدرسه تمدن و ابنسینا و دوره متوسطه را در مدرسه شرف مظفّری گذراندم و بعد هم بر خلاف میلم به دانشسرای عالی رفتم. چون علاقه زیادی به این حرفه نداشتم و تمایل به دیپلمات شدن داشتم، مدّتی هم بهدانشکده حقوق رفتم، ولی پیشامدی مانع آمد که تحصیلاتم را در آنجا ادامه دهم. ماجرا از این قرار بود که در امتحانات دیپلم، یک نفر از روی برگه امتحانی من رونویسی کرده بود. در آن زمان تصحیح اوراق امتحانات نهایی بهعهده استادان دانشگاه بود و طبق گفته دو برگه کاملاً شبیه یکدیگر بود، لذا هر دونفر را به جرم تقلب از ادامه تحصیل محروم کردند، مدتی طول کشید تا توانستم ثابت کنم که ورقه اصلی متعلق بهمن است و همین تأخیر باعث شد تا من از ادامه تحصیل در رشته حقوق محروم شوم؛ البته سال بعد هم در کنکور حقوق شرکت کردم و شاگرد دوم شدم. اما بدین لحاظ که ناگزیر بودم یکی از دو رشته را انتخاب کنم و یکسال از دوره دانشسرا را گذرانده بودم، همین رشته را ادامه دادم و بعدها دوره دکتری را هم در دانشگاه سوربن فرانسه گذراندم.
پیش از این از سال ۱۳۲۴ به معلمی پرداخته بودم، در بازگشت هم بهعنوان معلم کارم را آغاز کردم. علیرغم این که در نهایت علاقه چندانی به این کار نداشتم، ولی چون قبول مسئولیت کرده بودم، با جدیت بهمطالعه روی آوردم چون اعتقاد داشتم آنچه در دانشگاه بهمن آموختهاند، مقدمه و فتح بابی بیش نبوده و خودم باید تحصیلم را ادامه دهم."
کتاب خاطرات و اسناد عبدالحسین نوایی (نکتهها و ناگفتههای عصر پهلوی) اثر رضا مختاریاصفهانی در سال ۱۳۹۴ توسط نشر پارسه منتشر شد.
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#عبدالحسین_نوایی، د
۱۶ مهر سالروز درگذشت عبدالحسین نوایی
(زاده ۱۸ امرداد ۱۳۰۴ تهران -- درگذشته ۱۶ مهر ۱۳۸۳ تهران) تاریخنگار
او در زمینه ادبیات و تاریخ، متبحر و مسلط بود و از او آثار تحقیقی تاریخی، بهویژه درباره دوره قاجار، بهیادگار ماندهاست. همچنین وی به تصحیح متون تاریخی قدیمی نیز اشتغال داشتهاست.
از زبان وی:
"حاصل عمرم سه سخن بیش نیست، خام بُدَم، پخته شدم، سوختم. اسمم عبدالحسین است، بنابر رسم معمول زمان که برای تحلیل یادبود پدر، نامش را بر یکی از فرزندان میگذاشتند، من هم بدین نام خوانده شدم. در سال ۱۳۰۲ در تهران متولّد شدم، هر چند شناسنامهام سال ۱۳۰۴ را نشان میدهد.
نام خانوادگی من هم حکایت از خاستگاهمان «نوا» میکند. نوا روستایی کوچک است بر سر کوه که ییلاق آمل استو تا چندسال پیش رفتوآمد به آن بسیار دشوار بود. نوا همان محلی است که فتحعلیشاه در یک فصل ییلاقی در آن صاحب پنج پسر شد، یکی از آنها عباسمیرزا بود. من هنوز نوا را ندیدهام و تا جایی که میدانم، از چند نسل قبل از من، همه در تهران اقامت داشتهاند.
تحصیلات ابتدایی را در مدرسه تمدن و ابنسینا و دوره متوسطه را در مدرسه شرف مظفّری گذراندم و بعد هم بر خلاف میلم به دانشسرای عالی رفتم. چون علاقه زیادی به این حرفه نداشتم و تمایل به دیپلمات شدن داشتم، مدّتی هم بهدانشکده حقوق رفتم، ولی پیشامدی مانع آمد که تحصیلاتم را در آنجا ادامه دهم. ماجرا از این قرار بود که در امتحانات دیپلم، یک نفر از روی برگه امتحانی من رونویسی کرده بود. در آن زمان تصحیح اوراق امتحانات نهایی بهعهده استادان دانشگاه بود و طبق گفته دو برگه کاملاً شبیه یکدیگر بود، لذا هر دونفر را به جرم تقلب از ادامه تحصیل محروم کردند، مدتی طول کشید تا توانستم ثابت کنم که ورقه اصلی متعلق بهمن است و همین تأخیر باعث شد تا من از ادامه تحصیل در رشته حقوق محروم شوم؛ البته سال بعد هم در کنکور حقوق شرکت کردم و شاگرد دوم شدم. اما بدین لحاظ که ناگزیر بودم یکی از دو رشته را انتخاب کنم و یکسال از دوره دانشسرا را گذرانده بودم، همین رشته را ادامه دادم و بعدها دوره دکتری را هم در دانشگاه سوربن فرانسه گذراندم.
پیش از این از سال ۱۳۲۴ به معلمی پرداخته بودم، در بازگشت هم بهعنوان معلم کارم را آغاز کردم. علیرغم این که در نهایت علاقه چندانی به این کار نداشتم، ولی چون قبول مسئولیت کرده بودم، با جدیت بهمطالعه روی آوردم چون اعتقاد داشتم آنچه در دانشگاه بهمن آموختهاند، مقدمه و فتح بابی بیش نبوده و خودم باید تحصیلم را ادامه دهم."
کتاب خاطرات و اسناد عبدالحسین نوایی (نکتهها و ناگفتههای عصر پهلوی) اثر رضا مختاریاصفهانی در سال ۱۳۹۴ توسط نشر پارسه منتشر شد.
آرامگاه وی در قطعه هنرمندان است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#عبدالحسین_نوایی، د
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۶ مهر زادروز ایرج افشار
(زاده ۱۶ مهر ۱۳۰۴ تهران -- درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ تهران) ایرانشناس، کتابشناس، مصحح و مجلهنگار
او که فرزند دکتر محمود افشار بود، در سال ۱۳۲۴ وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۲۸ تحصیلاتش را با گرایش قضایی به پایان برد.
وی را باید شاخصترین کتابدار تاریخ معاصر ایران نام نهاد که چندسالی هم ریاست کتابخانه مركزی دانشگاه تهران را عهدهدار بود.
وی زبان انگلیسی و فرانسه را خوب میدانست و ۱۰ سال کتابدار دانشکده حقوق بود و سپس رئیس کتابخانه دانشسرای عالی شد. یک سال نیز ریاست کتابخانه ملی را برعهده داشت و چهار سال هم رئیس اداره کل انتشارات دانشگاه بود.
وی عضو انجمن ایرانشناسی، عضو هیئت انتخاب کتاب، عضو کمیته جایزه کتاب سال، عضو انجمن کتابداران ایران و عضو هیئت اجرایی انجمن تاریخ بود و همچنین از اعضای شورای عالی دائرهالمعارف بزرگ اسلامی بهشمار میرفت.
او سردبیری یکی از مهمترین نشریات حوزه کتاب و نشر باعنوان راهنمای کتاب را برای نزدیک به دو دهه برعهده داشت و نیز همچنین نشریه فرهنگ ایران زمین و آینده و چند نشریه دیگر را سردبیری کرد.
مجموعه تالیفات ایرج افشار به نزدیک ۵۰۰ عنوان میرسد و فرید قاسمی در کتابی حجیم درباره زندگی و آثار او که سال ۱۳۸۸ روانه بازار نشر شد، اینچنین نوشته است:
افشار در سال ۱۳۳۱ با همکاری چهارتن از دوستانش، انتشار نشریه فرهنگ ایرانزمین را آغاز کرد و از سال ۱۳۲۷ مدیریت مجله راهنمای کتاب را بهعهده داشت.
وی بهدعوت دانشگاه هاروارد آمریکا یک سال در آن کشور مقیم بود و بهکار مرتبکردن کتابهای السنه شرقی آن دانشگاه اشتغال داشت و همچنین برای امور مربوط بهکتاب و کتابداری، به کشورهای مختلف سفر کرد.
او کتابخانه شخصیاش را بهمرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی اهداء کرد. در این مرکز گروهی از دوستان و شاگردان و دو فرزندش، جایزهای را بهنام و یاد او ترتیب دادند که قرار شد هرساله در زادروزش به بهترین پایاننامه در زمینه کتابداری اهداء شود.
برخی از آثار:
پژوهشهای ایران شناسی (ج ۱ و ۲) چاپ اول، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
دفتر تاریخ، چاپ اول، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
فرهنگ ایرانزمین، چاپ اول، تهران : بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
گلگشت در وطن "سفرنامچه" چاپ اول، تهران: اختران
نامههای تهران، چاپ سوم، تهران : فرزان روز
ریاض الفردوسخانی، چاپ اول، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
یادیارمهربان "مرزهای شرقی شعر پارسی از تاجیکان ورارودان تا هند، با مقدمه ایرج افشار" تهران: شهاب ثاقب
فهرست دستنویسهای فارسی در کتابخانه ملی اتریش و آرشیو دولتی اتریش در وین. فرهنگستان علوم اتریش- فهرستگان - وین.
برای دیدن فهرست کامل آثار استاد ایرج افشار می توانید بهلینک زیر مراجعه کنید:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/ایرج_افشار
در ضمن فیلم مستند «فرزانه فروتن ایران مدار ما» با نگاهی به خدمات علمی و فرهنگی ایرج افشار به کارگردانی جواد میرهاشمی در سال ۱۳۹۴ تهیه شده است. نام این فیلم وامدار تک مصرعی از دکتر شفیعیکدکنی است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ایرج_افشار، ز
۱۶ مهر زادروز ایرج افشار
(زاده ۱۶ مهر ۱۳۰۴ تهران -- درگذشته ۱۸ اسفند ۱۳۸۹ تهران) ایرانشناس، کتابشناس، مصحح و مجلهنگار
او که فرزند دکتر محمود افشار بود، در سال ۱۳۲۴ وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۲۸ تحصیلاتش را با گرایش قضایی به پایان برد.
وی را باید شاخصترین کتابدار تاریخ معاصر ایران نام نهاد که چندسالی هم ریاست کتابخانه مركزی دانشگاه تهران را عهدهدار بود.
وی زبان انگلیسی و فرانسه را خوب میدانست و ۱۰ سال کتابدار دانشکده حقوق بود و سپس رئیس کتابخانه دانشسرای عالی شد. یک سال نیز ریاست کتابخانه ملی را برعهده داشت و چهار سال هم رئیس اداره کل انتشارات دانشگاه بود.
وی عضو انجمن ایرانشناسی، عضو هیئت انتخاب کتاب، عضو کمیته جایزه کتاب سال، عضو انجمن کتابداران ایران و عضو هیئت اجرایی انجمن تاریخ بود و همچنین از اعضای شورای عالی دائرهالمعارف بزرگ اسلامی بهشمار میرفت.
او سردبیری یکی از مهمترین نشریات حوزه کتاب و نشر باعنوان راهنمای کتاب را برای نزدیک به دو دهه برعهده داشت و نیز همچنین نشریه فرهنگ ایران زمین و آینده و چند نشریه دیگر را سردبیری کرد.
مجموعه تالیفات ایرج افشار به نزدیک ۵۰۰ عنوان میرسد و فرید قاسمی در کتابی حجیم درباره زندگی و آثار او که سال ۱۳۸۸ روانه بازار نشر شد، اینچنین نوشته است:
افشار در سال ۱۳۳۱ با همکاری چهارتن از دوستانش، انتشار نشریه فرهنگ ایرانزمین را آغاز کرد و از سال ۱۳۲۷ مدیریت مجله راهنمای کتاب را بهعهده داشت.
وی بهدعوت دانشگاه هاروارد آمریکا یک سال در آن کشور مقیم بود و بهکار مرتبکردن کتابهای السنه شرقی آن دانشگاه اشتغال داشت و همچنین برای امور مربوط بهکتاب و کتابداری، به کشورهای مختلف سفر کرد.
او کتابخانه شخصیاش را بهمرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی اهداء کرد. در این مرکز گروهی از دوستان و شاگردان و دو فرزندش، جایزهای را بهنام و یاد او ترتیب دادند که قرار شد هرساله در زادروزش به بهترین پایاننامه در زمینه کتابداری اهداء شود.
برخی از آثار:
پژوهشهای ایران شناسی (ج ۱ و ۲) چاپ اول، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
دفتر تاریخ، چاپ اول، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
فرهنگ ایرانزمین، چاپ اول، تهران : بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
گلگشت در وطن "سفرنامچه" چاپ اول، تهران: اختران
نامههای تهران، چاپ سوم، تهران : فرزان روز
ریاض الفردوسخانی، چاپ اول، تهران: بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
یادیارمهربان "مرزهای شرقی شعر پارسی از تاجیکان ورارودان تا هند، با مقدمه ایرج افشار" تهران: شهاب ثاقب
فهرست دستنویسهای فارسی در کتابخانه ملی اتریش و آرشیو دولتی اتریش در وین. فرهنگستان علوم اتریش- فهرستگان - وین.
برای دیدن فهرست کامل آثار استاد ایرج افشار می توانید بهلینک زیر مراجعه کنید:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/ایرج_افشار
در ضمن فیلم مستند «فرزانه فروتن ایران مدار ما» با نگاهی به خدمات علمی و فرهنگی ایرج افشار به کارگردانی جواد میرهاشمی در سال ۱۳۹۴ تهیه شده است. نام این فیلم وامدار تک مصرعی از دکتر شفیعیکدکنی است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ایرج_افشار، ز
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شانزدهم مهرماه روز داریوش بزرگ
✅دلیل نامگذاری این روز این است که
داریوش هخامنشی از بزرگان پارس در
سال ۵۲۲ پیش از میلاد در چنین روزی
تاج گذاری کرد و به صورت رسمی شاه
ایران شد.
🔹براستی او را میتوان باکفایتتری ، لایقترین
باهوشترین و برترین شاهنشاه تاریخ ایران دانست.
🔹ابرمرد تاریخ ایران که امپراتوری رو به زوال و نابودی
پارس را بدست گرفت ، آشوبها و نافرمانیهای چهار
گوشه امپراتوری را سامان داد و مبدل به قدرتمندترین
شاهنشاهی تاریخ کرد. در درایت و بزرگی و آیندهنگری
داریوش میتوان به ساخت ثروتمندترین شهرزیرآفتاب
(پارسه، تختجمشید) ضرب سکههای طلاو نقره ،
تشکیل سپاهجاویدان ، هشت کتیبه زرین و سیمین
در پی وشالوده ستونهای کاخ آپادانا و کتیبه بیستون
اشاره کرد تاسندی باشد از برای آیندگان که بدانیمو
بداننداین سرزمیناهورایچهشاهنشاهیداشتهاست.
💎
🆔 @maneshparsi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
سخنرانی ایرجافشار درباره فردوسی و شاهنامه
در آیین رونمایی شاهنامه هشت جلدی به تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق
«خوش باد این نیکبختی و فرخی علمی بر خالقی مطلق ، دوستی که زندگی روحی خود را در پژوهش «سخنهای دیرینه» شاهنامه گذرانید و در شناخت حماسه ملی ایران و تاریخ دیرین ما همراز با فردوسی و همراه با شاهنامه زیست و امروز گل رنجهای کهن خود را در هشت دفتر پیش رو دارد. پس شاهنامه آخرش خوش بوده است از این روی که یکی ایرانی کاردان تصحیح آن را به اسلوب و آداب استوار پیش برد و متنی را در اختیار گذارد که بیگمان برجستهترین است از میان دیگر چاپها»
💎
🆔 @maneshparsi
در آیین رونمایی شاهنامه هشت جلدی به تصحیح دکتر جلال خالقی مطلق
«خوش باد این نیکبختی و فرخی علمی بر خالقی مطلق ، دوستی که زندگی روحی خود را در پژوهش «سخنهای دیرینه» شاهنامه گذرانید و در شناخت حماسه ملی ایران و تاریخ دیرین ما همراز با فردوسی و همراه با شاهنامه زیست و امروز گل رنجهای کهن خود را در هشت دفتر پیش رو دارد. پس شاهنامه آخرش خوش بوده است از این روی که یکی ایرانی کاردان تصحیح آن را به اسلوب و آداب استوار پیش برد و متنی را در اختیار گذارد که بیگمان برجستهترین است از میان دیگر چاپها»
💎
🆔 @maneshparsi
امرداد
همایون همافرد چشم از جهان فروبست
بانو همایون همافرد شاعر زرتشتی و نویسنده ده کتاب شعر و دیوان همایون در سن 83 سالگی به سرای نور شتافت. روانشاد بانو همایون همافرد فرزند روانشادان شاربانو و شاهویر در یک روز بهاری در فروردینماه 1320 در محله زرتشتی نشین شهرستان یزد زاده شد. همایون همافرد دوران کودکی خود را در یزد گذراند. روانشاد زمانی […]
نوشته همایون همافرد چشم از جهان فروبست اولین بار در امرداد. پدیدار شد.
💎
🆔 @maneshparsi
همایون همافرد چشم از جهان فروبست
بانو همایون همافرد شاعر زرتشتی و نویسنده ده کتاب شعر و دیوان همایون در سن 83 سالگی به سرای نور شتافت. روانشاد بانو همایون همافرد فرزند روانشادان شاربانو و شاهویر در یک روز بهاری در فروردینماه 1320 در محله زرتشتی نشین شهرستان یزد زاده شد. همایون همافرد دوران کودکی خود را در یزد گذراند. روانشاد زمانی […]
نوشته همایون همافرد چشم از جهان فروبست اولین بار در امرداد. پدیدار شد.
💎
🆔 @maneshparsi
امرداد
همایون همافرد، چکامهسرای زرتشتی چشم از جهان فروبست - امرداد
بانو همایون همافرد شاعر زرتشتی و نویسنده ده کتاب شعر و دیوان همایون در سن 83 سالگی به سرای نور شتافت.
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۷ مهر روز جهانی پست
پست، کهنترین و گستردهترین نوع ابزار ارتباطی بین مردم یک کشور با ساکنان دیگر سرزمینها و مناطق جهان است.
جوامع رشد یافته، برای تحقق توسعه خود به شبکه ارتباطی توجه داشته و روی آن برنامهریزی کلان کردهاند. هر پستچی از انجام ۳۰۰۰ سفر جلوگیری میکند، که هر سفر افزون بر هزینه، پیامدهای دیگری چون اتلاف وقت، فشارهای عصبی و روحی، مشکلات حمل و نقل، اتلاف سوخت، آلودگی هوا، صرف نیروی انسانی و انواع خسارتهای احتمالی مالی و جانی را نیز بههمراه دارد.
سابقه پست درایران:
فعالیتهای پستی در ایران، قدمتی سههزار ساله دارد و حتی برخی از مورخان، ایرانیان را مبتکر ارتباط پستی میدانند. در سال ۱۲۹۷ق ناصرالدینشاه دستور داد تا مؤسسه پست به وزارت تبدیل شود و اداره آن را به امینالملک، وزیر وظایف و رئیس دارالشوراء سپرد.
پس از صدارت امیرکبیر، تحولات تازهای در پست کشور ایجاد شد، فعالیت پستی کشورهای استعمارگر تعطیل شد و پیکهای پست ایران، با نظم و نظامی تازه که امیرکبیر ایجاد کرده بود، با سرعت و دقت بسیار، امور مراسلاتی را انجام میدادند.
چون پست در ایران از قدمتی طولانی برخوردار است، از فعالیت چاپارهای قدیم تا پست پیشرفته کنونی، ابزار و آثاری گرانبها و دیدنی گردآوری شده است که در موزه پست نگهداری میشود.
در سال۱۸۷۳ در روز ۹ اکتبر به پیشنهاد "هنریخ وناستفان "مدیرکل پست کنفدراسیون آلمان شرقی، قراردادی با عنوان "قرار داد برن" در زمینه تاسیس"اتحادیه کل پست" در "برن" سویس، توسط ۲۲ کشور جهان به امضا رسید.
امضا کنندگان بر اساس توافق بهعمل آمده، یک قلمرو پستی را تشکیل دادند که آزادی ترانزیت برای مبادله متقابل مراسلات را در سراسر قلمرو اتحادیه، تامین و تضمین میکرد. نام این اتحادیه پس از ۴ سال با پیوستن کشورهای دیگر، به "اتحادیه جهانی پست" تغییر یافت.
از سال ۱۹۶۹ روز ۹ اکتبر (۱۷ مهر) هرسال بهعنوان روز جهانی پست تعیین شد.
اکنون بیش از ۱۷۰ کشور، عضو این اتحادیه هستند و ایران نیز سال ۱۲۵۶ بهعنوان بیست و نهمین عضو، به این اتحادیه پیوست.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#روز_جهانی_پست
۱۷ مهر روز جهانی پست
پست، کهنترین و گستردهترین نوع ابزار ارتباطی بین مردم یک کشور با ساکنان دیگر سرزمینها و مناطق جهان است.
جوامع رشد یافته، برای تحقق توسعه خود به شبکه ارتباطی توجه داشته و روی آن برنامهریزی کلان کردهاند. هر پستچی از انجام ۳۰۰۰ سفر جلوگیری میکند، که هر سفر افزون بر هزینه، پیامدهای دیگری چون اتلاف وقت، فشارهای عصبی و روحی، مشکلات حمل و نقل، اتلاف سوخت، آلودگی هوا، صرف نیروی انسانی و انواع خسارتهای احتمالی مالی و جانی را نیز بههمراه دارد.
سابقه پست درایران:
فعالیتهای پستی در ایران، قدمتی سههزار ساله دارد و حتی برخی از مورخان، ایرانیان را مبتکر ارتباط پستی میدانند. در سال ۱۲۹۷ق ناصرالدینشاه دستور داد تا مؤسسه پست به وزارت تبدیل شود و اداره آن را به امینالملک، وزیر وظایف و رئیس دارالشوراء سپرد.
پس از صدارت امیرکبیر، تحولات تازهای در پست کشور ایجاد شد، فعالیت پستی کشورهای استعمارگر تعطیل شد و پیکهای پست ایران، با نظم و نظامی تازه که امیرکبیر ایجاد کرده بود، با سرعت و دقت بسیار، امور مراسلاتی را انجام میدادند.
چون پست در ایران از قدمتی طولانی برخوردار است، از فعالیت چاپارهای قدیم تا پست پیشرفته کنونی، ابزار و آثاری گرانبها و دیدنی گردآوری شده است که در موزه پست نگهداری میشود.
در سال۱۸۷۳ در روز ۹ اکتبر به پیشنهاد "هنریخ وناستفان "مدیرکل پست کنفدراسیون آلمان شرقی، قراردادی با عنوان "قرار داد برن" در زمینه تاسیس"اتحادیه کل پست" در "برن" سویس، توسط ۲۲ کشور جهان به امضا رسید.
امضا کنندگان بر اساس توافق بهعمل آمده، یک قلمرو پستی را تشکیل دادند که آزادی ترانزیت برای مبادله متقابل مراسلات را در سراسر قلمرو اتحادیه، تامین و تضمین میکرد. نام این اتحادیه پس از ۴ سال با پیوستن کشورهای دیگر، به "اتحادیه جهانی پست" تغییر یافت.
از سال ۱۹۶۹ روز ۹ اکتبر (۱۷ مهر) هرسال بهعنوان روز جهانی پست تعیین شد.
اکنون بیش از ۱۷۰ کشور، عضو این اتحادیه هستند و ایران نیز سال ۱۲۵۶ بهعنوان بیست و نهمین عضو، به این اتحادیه پیوست.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#روز_جهانی_پست
Telegram
attach 📎
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۱۷ مهر سالروز درگذشت حبیباله هدایت
(زاده سال ۱۲۹۶ شهرضا – درگذشته ۱۷ مهر ۱۳۹۲ تهران) پزشک برجسته و موسس دانشکده تغذیه
او پس از تحصیلات پزشکی در دانشگاه تهران، به فرانسه رفت و در رشته تخصصی ژنیکولوژی به تحصیل پرداخت و همزمان نیز دیپلم تخصصی دورههای بهداشت عمومی و طب کارگری گرفت.
در سال ۱۳۳۱ به میهن بازگشت و ابتدا در کلینیکی بهنام حافظ مشغول بهکار شد. سپس انستیتو بهداشت صنعتی و کار را برای بررسی وضعیت بهداشتی کارگران با موافقت بهداری تاسیس کرد.
وی با بررسی احوال کارگران اصفهان، یزد، کرمان و ... و وضع رقت بار و اسفناک دختران در کارخانههای قالیبافی کرمان، که اکثراً دچار فقر و کمبودهای آشکار تغذیهای بودند، تصمیم به اقداماتی گرفت. آنگاه بهسراغ مشهورترین استاد و متخصص علوم تغذیه؛ پروفسور پلات که رئیس دپارتمان تغذیه دانشگاه لندن بود به انگلستان رفت و پس از طی دوره تخصصی به ایران بازگشت و در سال ۱۹۴۰ اولین سنگ بنای انستیتو تغذیه و صنایع غذایی ایران ابتدا با نام "انستیتو تغذیه و خواروبار ایران" گذارده شد.
گفتنی است که وی با تلاش زیاد توانست همکاری سازمان بهداشت جهانی WHO خواروبار جهانی FAO یونیسف و نیز همکاری انجمنهای فرهنگی فرانسه و انگلیس را برای توسعه و رشد این انستیتو جلب کند و از این راه توانست عدهای از کارمندان فنی و دانشجویان را برای مطالعه و تکمیل معلومات به فرانسه بفرستد.
اکنون که ” انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی” و ” دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی” بهبار نشسته، این همان نهالی است که سال ها پیش درچند اتاق کوچک بیمارستان فیروزگر، بهدست دکتر هدایت کاشته شد.
خدمات و فعالیتها:
تاسیس انستیتو تغذیه و صنایع غذایی ایران.
تاسیس درمانگاه حافظ.
تاسیس نخستین دانشکده صنایع غذایی ایران.
مدیرکل بهداری استانهای گیلان و تهران.
تاسیس انجمن دیابت ایران در سال ۱۳۵۰. تالیف ۶ جلد کتاب و تدریس در دانشگاه.
* اجزای موادغذایی
* احتیاجات تغذیهای
* چاقی و لاغری
* تغذیه و بیماریها
* دیابت
* مجموعه مقالات در زمینه بیوتکنولوژی.
وی علاوه بر نگارش بیش از ۳۰ جزوه درسی در موضوعهای گوناگون، کتابهای زیر را به نگارش درآورده که یکی از بهترین منابع دانشگاهی در زمینه تغذیه و صنعت غذا برای دانشجویان است.
دکتر هدایت سال ۱۳۵۸ به افتخار بازنشستگی نایل آمد، اما همچنان پس از نیم قرن تلاش با انرژی و عشق خدمت به میهن و مردم و صنعت غذا در مسند استادی دانشگاه، فعالیت های پژوهشی و آموزشی ادامه داد و با حضور صادقانه و خالصانه در مراکز آموزش عالی صنایع غذایی و ارایه مشاوره، به رونق بخشی و ارتقاء صنعت خدمت کرد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#حبیب_اله_هدایت، د
۱۷ مهر سالروز درگذشت حبیباله هدایت
(زاده سال ۱۲۹۶ شهرضا – درگذشته ۱۷ مهر ۱۳۹۲ تهران) پزشک برجسته و موسس دانشکده تغذیه
او پس از تحصیلات پزشکی در دانشگاه تهران، به فرانسه رفت و در رشته تخصصی ژنیکولوژی به تحصیل پرداخت و همزمان نیز دیپلم تخصصی دورههای بهداشت عمومی و طب کارگری گرفت.
در سال ۱۳۳۱ به میهن بازگشت و ابتدا در کلینیکی بهنام حافظ مشغول بهکار شد. سپس انستیتو بهداشت صنعتی و کار را برای بررسی وضعیت بهداشتی کارگران با موافقت بهداری تاسیس کرد.
وی با بررسی احوال کارگران اصفهان، یزد، کرمان و ... و وضع رقت بار و اسفناک دختران در کارخانههای قالیبافی کرمان، که اکثراً دچار فقر و کمبودهای آشکار تغذیهای بودند، تصمیم به اقداماتی گرفت. آنگاه بهسراغ مشهورترین استاد و متخصص علوم تغذیه؛ پروفسور پلات که رئیس دپارتمان تغذیه دانشگاه لندن بود به انگلستان رفت و پس از طی دوره تخصصی به ایران بازگشت و در سال ۱۹۴۰ اولین سنگ بنای انستیتو تغذیه و صنایع غذایی ایران ابتدا با نام "انستیتو تغذیه و خواروبار ایران" گذارده شد.
گفتنی است که وی با تلاش زیاد توانست همکاری سازمان بهداشت جهانی WHO خواروبار جهانی FAO یونیسف و نیز همکاری انجمنهای فرهنگی فرانسه و انگلیس را برای توسعه و رشد این انستیتو جلب کند و از این راه توانست عدهای از کارمندان فنی و دانشجویان را برای مطالعه و تکمیل معلومات به فرانسه بفرستد.
اکنون که ” انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی” و ” دانشکده علوم تغذیه و صنایع غذایی” بهبار نشسته، این همان نهالی است که سال ها پیش درچند اتاق کوچک بیمارستان فیروزگر، بهدست دکتر هدایت کاشته شد.
خدمات و فعالیتها:
تاسیس انستیتو تغذیه و صنایع غذایی ایران.
تاسیس درمانگاه حافظ.
تاسیس نخستین دانشکده صنایع غذایی ایران.
مدیرکل بهداری استانهای گیلان و تهران.
تاسیس انجمن دیابت ایران در سال ۱۳۵۰. تالیف ۶ جلد کتاب و تدریس در دانشگاه.
* اجزای موادغذایی
* احتیاجات تغذیهای
* چاقی و لاغری
* تغذیه و بیماریها
* دیابت
* مجموعه مقالات در زمینه بیوتکنولوژی.
وی علاوه بر نگارش بیش از ۳۰ جزوه درسی در موضوعهای گوناگون، کتابهای زیر را به نگارش درآورده که یکی از بهترین منابع دانشگاهی در زمینه تغذیه و صنعت غذا برای دانشجویان است.
دکتر هدایت سال ۱۳۵۸ به افتخار بازنشستگی نایل آمد، اما همچنان پس از نیم قرن تلاش با انرژی و عشق خدمت به میهن و مردم و صنعت غذا در مسند استادی دانشگاه، فعالیت های پژوهشی و آموزشی ادامه داد و با حضور صادقانه و خالصانه در مراکز آموزش عالی صنایع غذایی و ارایه مشاوره، به رونق بخشی و ارتقاء صنعت خدمت کرد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#حبیب_اله_هدایت، د
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۷ مهر سالروز درگذشت محمدرضا شجریان
(زاده ۱ مهر ۱۳۱۹ مشهد -- درگذشته ۱۷ مهر ۱۳۹۹ تهران) موسیقیدان، آهنگساز، خواننده و خوشنویس
او از برجستهترین هنرمندان موسیقی میهنی ایران بود که آلبومهای بسیاری را در این زمینه انتشار داد. او را با ویژگی صدا و سبک مخصوص به خود و اجرای تصنیفهای ملی - میهنی میشناختند.
سایت انجمن آسیا، وی را پرآوازهترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی، روزنامه ونکوور سان او را یکی از مهمترین هنرمندان موسیقی جهان و همچنین رادیو عمومی ملی (NPR) در سال ۲۰۱۰ وی را یکی از ۵۰ صدای برتر جهان معرفی کردهاند.
او رئیس شورایعالی خانه موسیقی ایران، بنیانگذار گروه شهناز و ابداع کننده چندین ساز موسیقی بود. همچنین از فرزندانش، همایون و مژگان در زمینه موسیقی فعالیت دارند. شجریان در قرائت قرآن نیز فعالیت داشت و دعای ربنا از معروفترین تلاوتهای او بود. خوانندگان سرشناسی چون ایرج بسطامی، شهرام ناظری، حسامالدین سراج، حمیدرضا نوربخش و همایون شجریان از شاگردان او هستند.
محمدرضا شجریان در پیام ویدیویی نوروز ۱۳۹۵ با چهرهای متفاوت و موهای بسیار کوتاه حاضر شد. برخی سایتها از ابتلای او به سرطان کلیه خبر دادند.
او در این پیام ویدیویی گفت:
" خود من هم با یک میهمان ۱۵ سالهای سالهاست که آشنا هستم و دوست شدیم و الآن هم من به خاطر همان اینجا ایستادهام و طبق دستور ایشان موهای سرم را هم کوتاه کردم و بچه حرف گوشکنی شدم و چند وقت دیگر هم در اینجا هستم، چون آرامش خوبی دارم و خیلی راحتم، برای اینکه با این میهمان بتوانیم به تفاهم برسیم، انشاءالله؛ به تفاهم که رسیدیم، راه میافتم میآیم به سراغ شما هممیهنان عزیزم و کارهای هنریام را دنبال خواهم کرد.
آرامگاه وی در باغ آرامگاه فردوسی بزرگ در طوس است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_رضا_شجریان، د
۱۷ مهر سالروز درگذشت محمدرضا شجریان
(زاده ۱ مهر ۱۳۱۹ مشهد -- درگذشته ۱۷ مهر ۱۳۹۹ تهران) موسیقیدان، آهنگساز، خواننده و خوشنویس
او از برجستهترین هنرمندان موسیقی میهنی ایران بود که آلبومهای بسیاری را در این زمینه انتشار داد. او را با ویژگی صدا و سبک مخصوص به خود و اجرای تصنیفهای ملی - میهنی میشناختند.
سایت انجمن آسیا، وی را پرآوازهترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی، روزنامه ونکوور سان او را یکی از مهمترین هنرمندان موسیقی جهان و همچنین رادیو عمومی ملی (NPR) در سال ۲۰۱۰ وی را یکی از ۵۰ صدای برتر جهان معرفی کردهاند.
او رئیس شورایعالی خانه موسیقی ایران، بنیانگذار گروه شهناز و ابداع کننده چندین ساز موسیقی بود. همچنین از فرزندانش، همایون و مژگان در زمینه موسیقی فعالیت دارند. شجریان در قرائت قرآن نیز فعالیت داشت و دعای ربنا از معروفترین تلاوتهای او بود. خوانندگان سرشناسی چون ایرج بسطامی، شهرام ناظری، حسامالدین سراج، حمیدرضا نوربخش و همایون شجریان از شاگردان او هستند.
محمدرضا شجریان در پیام ویدیویی نوروز ۱۳۹۵ با چهرهای متفاوت و موهای بسیار کوتاه حاضر شد. برخی سایتها از ابتلای او به سرطان کلیه خبر دادند.
او در این پیام ویدیویی گفت:
" خود من هم با یک میهمان ۱۵ سالهای سالهاست که آشنا هستم و دوست شدیم و الآن هم من به خاطر همان اینجا ایستادهام و طبق دستور ایشان موهای سرم را هم کوتاه کردم و بچه حرف گوشکنی شدم و چند وقت دیگر هم در اینجا هستم، چون آرامش خوبی دارم و خیلی راحتم، برای اینکه با این میهمان بتوانیم به تفاهم برسیم، انشاءالله؛ به تفاهم که رسیدیم، راه میافتم میآیم به سراغ شما هممیهنان عزیزم و کارهای هنریام را دنبال خواهم کرد.
آرامگاه وی در باغ آرامگاه فردوسی بزرگ در طوس است.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#محمد_رضا_شجریان، د
Telegram
attach 📎
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۷ مهر سالروز درگذشت بدری تیمورتاش
(زاده سال ۱۲۸۷ سمنان – درگذشته ۱۷ مهر ۱۳۷۴ مشهد) نویسنده، استاد دانشگاه و نخستین دندانپزشک زن و «مادر دندانپزشکی ایران»
او خواهر عبدالحسین تیمورتاش، وزیر دربار رضاشاه بود و در اواخر سالهای ۱۹۲۰ در دانشکده دندانپزشکی بلژیک به تحصیل پرداخت. پس از بازگشت به ایران در سال ۱۹۶۵-۱۳۴۴ به همراه امیراسماعیل سندزی دانشکده دندانپزشکی مشهد را تأسیس کرد.
در سال ۱۳۴۵ به سِمَت معاونت اداری و مالی دانشکده دندانپزشکی مشهد منصوب شد و در سال ۱۳۴۶ اولین بانوی دندانپزشک در ایران بود که به ریاست یک دانشکده دندانپزشکی رسید.
در تاریخ ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۷۲، مصادف با روز بزرگداشت مقام معلم، کتابخانه دانشکده دندانپزشکی دانشگاه مشهد، به افتخار او و با حضور او به نام «کتابخانه دکتر بدری تیمورتاش» نامگذاری شد.
اما متاسفانه تابلوی نام ایشان در دوره ریاست دکتر شهابی، در زمان دولت احمدینژاد از سردر کتابخانه برداشته شد، که با اعتراض دانشجویان همراه بود، اما هیچکس از مسئولان توجهی به آن نشان ندادند و نام وی برای همیشه پاک شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#بدری_تیمور_تاش، د
۱۷ مهر سالروز درگذشت بدری تیمورتاش
(زاده سال ۱۲۸۷ سمنان – درگذشته ۱۷ مهر ۱۳۷۴ مشهد) نویسنده، استاد دانشگاه و نخستین دندانپزشک زن و «مادر دندانپزشکی ایران»
او خواهر عبدالحسین تیمورتاش، وزیر دربار رضاشاه بود و در اواخر سالهای ۱۹۲۰ در دانشکده دندانپزشکی بلژیک به تحصیل پرداخت. پس از بازگشت به ایران در سال ۱۹۶۵-۱۳۴۴ به همراه امیراسماعیل سندزی دانشکده دندانپزشکی مشهد را تأسیس کرد.
در سال ۱۳۴۵ به سِمَت معاونت اداری و مالی دانشکده دندانپزشکی مشهد منصوب شد و در سال ۱۳۴۶ اولین بانوی دندانپزشک در ایران بود که به ریاست یک دانشکده دندانپزشکی رسید.
در تاریخ ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۷۲، مصادف با روز بزرگداشت مقام معلم، کتابخانه دانشکده دندانپزشکی دانشگاه مشهد، به افتخار او و با حضور او به نام «کتابخانه دکتر بدری تیمورتاش» نامگذاری شد.
اما متاسفانه تابلوی نام ایشان در دوره ریاست دکتر شهابی، در زمان دولت احمدینژاد از سردر کتابخانه برداشته شد، که با اعتراض دانشجویان همراه بود، اما هیچکس از مسئولان توجهی به آن نشان ندادند و نام وی برای همیشه پاک شد.
💎
🆔 @maneshparsi
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#بدری_تیمور_تاش، د
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برافراشتن تندیس #فردوسی و #رودکی در شهر سـمرقـنـد ...
✅سمرقند و بخارا از مهمترین شهرهای جهان پارسی هستند که در دوره شوروی و در جریان کشورسازیها و مرزبندیهای این حکومت، در جغرافیای کشور نوبنیاد ازبکستان قرار گرفتند. در طول تاریخ سمرقند و بخارا و چندین منطقه دیگر، زبانهای ایرانی ِ سغذی، بلخی، خوارزمی و سکایی داشتهاند و پس از آن نیز زبان مردمان این دو شهر پارسی بوده و همچنان نیز هست
💎
🆔 @maneshparsi
✅سمرقند و بخارا از مهمترین شهرهای جهان پارسی هستند که در دوره شوروی و در جریان کشورسازیها و مرزبندیهای این حکومت، در جغرافیای کشور نوبنیاد ازبکستان قرار گرفتند. در طول تاریخ سمرقند و بخارا و چندین منطقه دیگر، زبانهای ایرانی ِ سغذی، بلخی، خوارزمی و سکایی داشتهاند و پس از آن نیز زبان مردمان این دو شهر پارسی بوده و همچنان نیز هست
💎
🆔 @maneshparsi
فرهنگ و منش پارسی
🌲 انسانِ خوب در شاهنامه 🌲 بخش ۱ «انسانِ خوب» در شاهنامه چگونه کسی است؟ انسانی است که به زحمت میشود گفت که با امروز مناسبت دارد، کما آنکه حتّی در آن زمانها هم کسانی که در شاهنامه به خوبی شناخته شدهاند، جای محکمی در زندگی نیافتهاند، تقریباً همهی آنها…
🌲 انسانِ خوب در شاهنامه 🌲
بخش ۲
در اینجا از چند تن از برجستگان آنها یاد میکنیم:
نخستین انسانِ خوب فریدون است که او را «فریدون فرّخ» خواندهاند. این مرد که زندگیِ شگفتآوری دارد، مدّتی در خفا زندگی میکند، مانند دانهای که باید چندی زیرِ زمین بماند تا به ثمر برسد و برکت بدهد. حتّی مادرش از او دور است (مانند موسی) و گاوی او را در کودکی شیر میدهد. پس از آنکه به سنّ رشد رسید، جانش را بر کفِ دست مینهد و به همدستیِ کاوه بر ضدّ ضحّاک به پای میخیزد. اتّحاد این دو، اتّحادِ عجیبی است؛ اتّحادِ جوانکِ مطرودی است با آهنگری بینوا، بر ضدّ بزرگترین قدرت زمان.
ولی سرانجام فریدون توفیق مییابد، زیرا دیگر وقت آن است که نیکی بر بدی فائق آید. خوبیِ فریدون چیست؟ نخست در آن است که نمایندهی شر، یعنی ضحاّک ماردوش را از میان بر میدارد. پس از آمدن او و رفتن ضحّاک، زمانه «بیاندوه» میشود و مردم «راهِ ایزدی» در پیش میگیرند و دل از داوریها میپردازند، یعنی اختلافهای خود را کنار میگذارند، و فرزانگان، «شادکام» میشوند.
روشِ فریدون در پادشاهی آن است که گِرد کشور میگردد و هر جای ناآبادی را که دید آباد میکند و هر بیدادی وجود داشت در رفع آن میکوشد. بدینگونه در زمانِ او کشور خرّم میشود و به جای علفهای هرزه، سَـرو و گُلبن میرویَد.
فریدون برای حفظ آئین و احترام به عدالت، حتّی ابا ندارد که با فرزندانِ خود جنگ کند، از اینرو منوچهر را به نبرد با سلم و تور که گناهکار هستند بر میانگیزد و چون این دو کشته میشوند _گرچه در مرگ آنها داغدار است_ خشنود است که سرانجام بد کننده به کیفرِ خود رسیده و عدالت اجرا شده است.
شاهنامه بزرگیِ فریدون را "داد" و "دَهِشِ" او میداند، به نظر او هر کسی که چنین رفتار کند خود، فریدونی است. بهترین وصفی را که دربارهی انسانی بتوان کرد، دربارهی او آمده:🔻🔻
«جهان را چو باران به بایستگی
روان را چو دانش به شایستگی»
و خود فریدون انسانِ خوب را چنین میداند، آنجا که صفت شاهزادهای را توصیف میکند:🔻
«ازیرا که پروردهی پادشـــــا
نباید که باشد مگر پارسا
سخنگوی و روشندل و پاکدین
به کاری که پیش آیدش پیشبین
زبان راستی را بیاراسته
خِرَد خواسته، گنج ناخواسته».
و زندگیِ خودِ او چنین خلاصه شده است:
«همه نیکنامی بدو راستی».
💎
🆔 @maneshparsi
بخش ۲
در اینجا از چند تن از برجستگان آنها یاد میکنیم:
نخستین انسانِ خوب فریدون است که او را «فریدون فرّخ» خواندهاند. این مرد که زندگیِ شگفتآوری دارد، مدّتی در خفا زندگی میکند، مانند دانهای که باید چندی زیرِ زمین بماند تا به ثمر برسد و برکت بدهد. حتّی مادرش از او دور است (مانند موسی) و گاوی او را در کودکی شیر میدهد. پس از آنکه به سنّ رشد رسید، جانش را بر کفِ دست مینهد و به همدستیِ کاوه بر ضدّ ضحّاک به پای میخیزد. اتّحاد این دو، اتّحادِ عجیبی است؛ اتّحادِ جوانکِ مطرودی است با آهنگری بینوا، بر ضدّ بزرگترین قدرت زمان.
ولی سرانجام فریدون توفیق مییابد، زیرا دیگر وقت آن است که نیکی بر بدی فائق آید. خوبیِ فریدون چیست؟ نخست در آن است که نمایندهی شر، یعنی ضحاّک ماردوش را از میان بر میدارد. پس از آمدن او و رفتن ضحّاک، زمانه «بیاندوه» میشود و مردم «راهِ ایزدی» در پیش میگیرند و دل از داوریها میپردازند، یعنی اختلافهای خود را کنار میگذارند، و فرزانگان، «شادکام» میشوند.
روشِ فریدون در پادشاهی آن است که گِرد کشور میگردد و هر جای ناآبادی را که دید آباد میکند و هر بیدادی وجود داشت در رفع آن میکوشد. بدینگونه در زمانِ او کشور خرّم میشود و به جای علفهای هرزه، سَـرو و گُلبن میرویَد.
فریدون برای حفظ آئین و احترام به عدالت، حتّی ابا ندارد که با فرزندانِ خود جنگ کند، از اینرو منوچهر را به نبرد با سلم و تور که گناهکار هستند بر میانگیزد و چون این دو کشته میشوند _گرچه در مرگ آنها داغدار است_ خشنود است که سرانجام بد کننده به کیفرِ خود رسیده و عدالت اجرا شده است.
شاهنامه بزرگیِ فریدون را "داد" و "دَهِشِ" او میداند، به نظر او هر کسی که چنین رفتار کند خود، فریدونی است. بهترین وصفی را که دربارهی انسانی بتوان کرد، دربارهی او آمده:🔻🔻
«جهان را چو باران به بایستگی
روان را چو دانش به شایستگی»
و خود فریدون انسانِ خوب را چنین میداند، آنجا که صفت شاهزادهای را توصیف میکند:🔻
«ازیرا که پروردهی پادشـــــا
نباید که باشد مگر پارسا
سخنگوی و روشندل و پاکدین
به کاری که پیش آیدش پیشبین
زبان راستی را بیاراسته
خِرَد خواسته، گنج ناخواسته».
و زندگیِ خودِ او چنین خلاصه شده است:
«همه نیکنامی بدو راستی».
💎
🆔 @maneshparsi
🌲 انسانِ خوب در شاهنامه 🌲
بخش ۳
دوّم ایرج: ایرج پسرِ سومِ فریدون است. چون ایرج آراستگیِ بیشتری دارد و نزدِ پدر عزیزتر است، برادرانش بر او رشک میبرند و او را بیگناه از میان برمیدارند. خوبیِ ایرج در این است که درست برخلافِ برادران، مردِ صلح است و به نیکی و بیآزاری گرایش دارد، این صفات از او سیمائی ساخته است شبیه به شاهزادهی پیامبر مآبی چون بودا. وقتی سلم و تور قصدِ جانش میکنند، میگوید:
نه پادشاهی میخواهد و نه تخت، نه ایران و نه خاور و نه چین. زندگیای که فرجامش مرگ باشد قابلِ دل بستن نیست. میگوید که حاضر است از همه چیز دست بکشد و در گوشهای انزوا گیرد و نانِ خود را با کار کردن به دست آورد، این دو بیتِ معروف از قولِ او آورده شده است:
«پسندی و همداستانی کنی
که جان داری و جانستانی کنی
میازار موری که دانهکش است
که جان دارد و جانِ شیرین خوش است».
خوبیِ ایرج در برابرِ بدیِ سلم و تور قرار گرفته است، همانگونه که خوبیِ فریدون در برابرِ ضحّاک بود. در بیان علّتهایی که کینهی سلم و تور را نسبت به ایرج بر میانگیزد، یکی هم این آمده که میبینند سپاهیانشان به او تمایل پیدا کردهاند، این سپاهیان که جزو مردم عادی بودند، تشخیص داده بودند که او با برادران فرق دارد:
«به این ایرج نگه کرد یکسر سپاه
که او بُد سزاوارِ تخت و کلاه
بیآرامشان شد دل از مهرِ اوی
دل از مهر و دیده پُر از چهرِ اوی».
در میان آنها پچ پچ میافتد:
«سپاه پراکنده شد جفت جفت
همه نامِ ایرج بُد اندر نهفت
که اینست سزاوارِ شاهنشهی
جز این را مبادا کلاهِ مهی».
بر اثر همین خوی صلحطلبی است که وی بدون سپاه و محافظ به نزد برادرانِ کینهور میرود. میخواهد دشمنیِ آنان را با نرمخویی و مهر، زایل کند. رفتارِ او شیوهی عدمِ خشونتِ گاندی را به یاد میآورد. هنگامی که پدر فرزندانش را آزمایش میکند، تنها ایرج از بوتهی آزمایش سربلند بیرون میآید، مردی است معتدل، هم «با شتاب است و هم با درنگ».
فریدون در حق او میگوید:
«ز خاک و ز آتش میانه گزید
چنانک از رهِ هوشیاران سزید
دلیر و جوان و هشیوار بود
به گیتی جز او را نباید ستود».
💎
🆔 @maneshparsi
بخش ۳
دوّم ایرج: ایرج پسرِ سومِ فریدون است. چون ایرج آراستگیِ بیشتری دارد و نزدِ پدر عزیزتر است، برادرانش بر او رشک میبرند و او را بیگناه از میان برمیدارند. خوبیِ ایرج در این است که درست برخلافِ برادران، مردِ صلح است و به نیکی و بیآزاری گرایش دارد، این صفات از او سیمائی ساخته است شبیه به شاهزادهی پیامبر مآبی چون بودا. وقتی سلم و تور قصدِ جانش میکنند، میگوید:
نه پادشاهی میخواهد و نه تخت، نه ایران و نه خاور و نه چین. زندگیای که فرجامش مرگ باشد قابلِ دل بستن نیست. میگوید که حاضر است از همه چیز دست بکشد و در گوشهای انزوا گیرد و نانِ خود را با کار کردن به دست آورد، این دو بیتِ معروف از قولِ او آورده شده است:
«پسندی و همداستانی کنی
که جان داری و جانستانی کنی
میازار موری که دانهکش است
که جان دارد و جانِ شیرین خوش است».
خوبیِ ایرج در برابرِ بدیِ سلم و تور قرار گرفته است، همانگونه که خوبیِ فریدون در برابرِ ضحّاک بود. در بیان علّتهایی که کینهی سلم و تور را نسبت به ایرج بر میانگیزد، یکی هم این آمده که میبینند سپاهیانشان به او تمایل پیدا کردهاند، این سپاهیان که جزو مردم عادی بودند، تشخیص داده بودند که او با برادران فرق دارد:
«به این ایرج نگه کرد یکسر سپاه
که او بُد سزاوارِ تخت و کلاه
بیآرامشان شد دل از مهرِ اوی
دل از مهر و دیده پُر از چهرِ اوی».
در میان آنها پچ پچ میافتد:
«سپاه پراکنده شد جفت جفت
همه نامِ ایرج بُد اندر نهفت
که اینست سزاوارِ شاهنشهی
جز این را مبادا کلاهِ مهی».
بر اثر همین خوی صلحطلبی است که وی بدون سپاه و محافظ به نزد برادرانِ کینهور میرود. میخواهد دشمنیِ آنان را با نرمخویی و مهر، زایل کند. رفتارِ او شیوهی عدمِ خشونتِ گاندی را به یاد میآورد. هنگامی که پدر فرزندانش را آزمایش میکند، تنها ایرج از بوتهی آزمایش سربلند بیرون میآید، مردی است معتدل، هم «با شتاب است و هم با درنگ».
فریدون در حق او میگوید:
«ز خاک و ز آتش میانه گزید
چنانک از رهِ هوشیاران سزید
دلیر و جوان و هشیوار بود
به گیتی جز او را نباید ستود».
💎
🆔 @maneshparsi
🌲 انسانِ خوب در شاهنامه 🌲
بخش ۴
سوم سیاوش: سیاوش به سبب اختلافی که با پدرش کاووس پیدا میکند به افراسیاب پادشاهِ توران که دشمنِ ایران است پناهنده میشود. اختلاف آنها دو موجب دارد: یکی سودابه، زنِ پادشاه است که به او نظرِ ناپاک دارد و چون وی به خواهشش تن در نمیدهد، به دسیسه و تحریک بر ضدّ او میپردازد، و کاووس گرچه بر بیگناهیِ پسرش واقف است، جانبِ سودابه را از دست نمیدهد. دوّم جنگ با افراسیاب، در جنگی که بین ایران و توران در گرفته، سیاوش به افراسیاب قولِ آشتی داده است ولی پدر موافق نیست، شاهزاده چون حاضر نیست که پا بر سرِ پیمانِ خود نهد، چارهای جز این نمیبیند که از ایران دور شود و به توران پناه بَرَد. در تورانزمین نخست او را با مهربانی و احترام میپذیرند، لیکن پس از چندی حسودان و بدخواهان، افراسیاب را نسبت به او بدبین میکنند و در نتیجه در اوجِ جوانی کشته میشود
سیاوش نیز مانند ایرج فدای "خوبی و صلحجوئی و برازندگیِ" خود میگردد، و او نیز مانند ایرج، مردمِ توران به او گرایش پیدا میکنند و همین موجب تازهای برای تسریع در کشتنِ او میشود. سیاوش از همهی مردانِ شاهنامه آراستهتر است، در دلیری و زیبایی و جوانمردی و فرهنگ، هیچکس به پایهی او نمیرسد. رفتارِ او در خاکِ بیگانه با متانت و بزرگمنشی همراه است. رستم پس از مرگش در حقّ او میگوید:
«ز شاهان کسی چون سیاوُش نبود
چو او راد و آزاد و خامُش نبود
چو بر گاه بودی بهاران بُدی
به بزم افسر شهر یاران بُدی
به رزم اندرون شیر و ببر و پلنگ
ندیده است کس همچو او تیز چنگ».
رستم که تربیّتِ او را بر عهده داشته، هم به او آئینِ رزم میآموزد و هم آئینِ بزم، (نشستنگه و مجلسِ مِیگسار). همچنین تشخیصِ خوب از بد و داد از بیداد و آئینِ سخن گفتن و فرمانروائی را. و اینها چیزهایی بودهاند که یک شاهزاده میبایست فراگیرد. اگر سیاوش بیهیچ مقاومتی تن به کشته شدن میدهد، برای آن است که نمیخواهد با افراسیاب که پادشاه و پدرزن و میزبانِ اوست، به پیکار پردازد:
« به گوهـر به آن روز ننگ آورم
که من پیشِ شَه هدیه جنگ آورم».
برای او هم امکانِ جنگیدن هست و هم امکانِ فرار، ولی به هیچیک توسّل نمیجوید، و در وضعی شبیه به وضع ایرج و با روحیهای سقراطوار به مرگ تسلیم میشود، و نظر او نیز آن است که از سرنوشت گریزی نیست:
«گر ایوانِ من سر به کیوان کشید
همان زهر مرگم بباید چشـید».
💎
🆔 @maneshparsi
بخش ۴
سوم سیاوش: سیاوش به سبب اختلافی که با پدرش کاووس پیدا میکند به افراسیاب پادشاهِ توران که دشمنِ ایران است پناهنده میشود. اختلاف آنها دو موجب دارد: یکی سودابه، زنِ پادشاه است که به او نظرِ ناپاک دارد و چون وی به خواهشش تن در نمیدهد، به دسیسه و تحریک بر ضدّ او میپردازد، و کاووس گرچه بر بیگناهیِ پسرش واقف است، جانبِ سودابه را از دست نمیدهد. دوّم جنگ با افراسیاب، در جنگی که بین ایران و توران در گرفته، سیاوش به افراسیاب قولِ آشتی داده است ولی پدر موافق نیست، شاهزاده چون حاضر نیست که پا بر سرِ پیمانِ خود نهد، چارهای جز این نمیبیند که از ایران دور شود و به توران پناه بَرَد. در تورانزمین نخست او را با مهربانی و احترام میپذیرند، لیکن پس از چندی حسودان و بدخواهان، افراسیاب را نسبت به او بدبین میکنند و در نتیجه در اوجِ جوانی کشته میشود
سیاوش نیز مانند ایرج فدای "خوبی و صلحجوئی و برازندگیِ" خود میگردد، و او نیز مانند ایرج، مردمِ توران به او گرایش پیدا میکنند و همین موجب تازهای برای تسریع در کشتنِ او میشود. سیاوش از همهی مردانِ شاهنامه آراستهتر است، در دلیری و زیبایی و جوانمردی و فرهنگ، هیچکس به پایهی او نمیرسد. رفتارِ او در خاکِ بیگانه با متانت و بزرگمنشی همراه است. رستم پس از مرگش در حقّ او میگوید:
«ز شاهان کسی چون سیاوُش نبود
چو او راد و آزاد و خامُش نبود
چو بر گاه بودی بهاران بُدی
به بزم افسر شهر یاران بُدی
به رزم اندرون شیر و ببر و پلنگ
ندیده است کس همچو او تیز چنگ».
رستم که تربیّتِ او را بر عهده داشته، هم به او آئینِ رزم میآموزد و هم آئینِ بزم، (نشستنگه و مجلسِ مِیگسار). همچنین تشخیصِ خوب از بد و داد از بیداد و آئینِ سخن گفتن و فرمانروائی را. و اینها چیزهایی بودهاند که یک شاهزاده میبایست فراگیرد. اگر سیاوش بیهیچ مقاومتی تن به کشته شدن میدهد، برای آن است که نمیخواهد با افراسیاب که پادشاه و پدرزن و میزبانِ اوست، به پیکار پردازد:
« به گوهـر به آن روز ننگ آورم
که من پیشِ شَه هدیه جنگ آورم».
برای او هم امکانِ جنگیدن هست و هم امکانِ فرار، ولی به هیچیک توسّل نمیجوید، و در وضعی شبیه به وضع ایرج و با روحیهای سقراطوار به مرگ تسلیم میشود، و نظر او نیز آن است که از سرنوشت گریزی نیست:
«گر ایوانِ من سر به کیوان کشید
همان زهر مرگم بباید چشـید».
💎
🆔 @maneshparsi
Forwarded from بدانیم🌏
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
۱۸ مهرماه روز نکوداشت #زایندهرود
روز ۱۸ مهر در سال ۱۳۸۲ از سوی تشکلهای زیست محیطی استان اصفهان به عنوان روز نکوداشت زایندهرود نامگذاری شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻
روز ۱۸ مهر در سال ۱۳۸۲ از سوی تشکلهای زیست محیطی استان اصفهان به عنوان روز نکوداشت زایندهرود نامگذاری شده است.
💎
🆔 @maneshparsi
🔻🔻
فرهنگ و منش پارسی
۱۸ مهرماه روز نکوداشت #زایندهرود روز ۱۸ مهر در سال ۱۳۸۲ از سوی تشکلهای زیست محیطی استان اصفهان به عنوان روز نکوداشت زایندهرود نامگذاری شده است. 💎 🆔 @maneshparsi 🔻🔻
🔺🔺🔻🔻
#زایندهرود یکی از بزرگترین رودخانههای ایران است که در مرکز کشور میباشد. زایندهرود، بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران، پرآبترین رودخانه و تأمینکننده اصلی منابع آب سطحی و زیرزمینی استان اصفهان بهشمار میآمد. که از کوههای زاگرس مرکزی به ویژه زردکوه بختیاری در استان چهارمحال و بختیاری سرچشمه گرفته، در کویر مرکزی ایران به سمت شرق پیش رفته تا در نهایت به تالاب گاوخونی میریخت. حوزه رودخانه زایندهرود ۴۱٬۵۰۰ کیلومتر مربع است.
🔸دلیل اینکه اسم رود را زایندهرود نامگذاری کردند این بود که درطول مسیر خود باغات و کشتزارهای فراوانی را آباد و زنده میکرد. به همین خاطر به این رود زندهرود یا زایندهرود میگفتند.
🔸زاینده رود در سال ۱۳۸۶ جریان دائمی خود در کل مسیر را از دست داده و باعث خشک شدن آن در شهر اصفهان شد. که از نظر توریستی تأثیر منفی زیادی برای این شهر داشت. ولی این رودخانه تا حدود شهر زرینشهر از توابع استان اصفهان همواره دارای جریان است.
🔸بیش از چندین دهه است که زایندهرود بزرگترین و تنها رودخانهٔ دائمی فلات مرکز ایران در اثر سوء مدیریت آبی با مشکلات عدیدهای همراه شده و تصمیمات نابخردانه در این حوضه، حیات تاریخی و زیستی اصفهان را نیز تحت تأثیر قرار داده است. گفتنی است تا زمانی که تعادلی بین منابع و مصارف در این حوضه برقرار نباشد، متأسفانه شاهد از میان رفتن حیات زیستمحیطی زایندهرود و خطر فرونشست زمین و آسیب به بناهای تاریخی و... هستیم.
🔸اگر قانون میان انسان و طبیعت حکمرانی کند هرگز شاهد فجایع زیستی کنونی در این حوضه نخواهیم بود.
بیایید در باره این روز بیندیشیم، با دیگران گفتگو کنیم و بکوشیم توجه مردم را به موضوع حیاتی حفاظت از رودخانهها و بخصوص زایندهرود جلب کنیم.
"ما زایندهرود را زنده و همیشه میخواهیم."
💎
🆔 @maneshparsi
#زایندهرود یکی از بزرگترین رودخانههای ایران است که در مرکز کشور میباشد. زایندهرود، بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران، پرآبترین رودخانه و تأمینکننده اصلی منابع آب سطحی و زیرزمینی استان اصفهان بهشمار میآمد. که از کوههای زاگرس مرکزی به ویژه زردکوه بختیاری در استان چهارمحال و بختیاری سرچشمه گرفته، در کویر مرکزی ایران به سمت شرق پیش رفته تا در نهایت به تالاب گاوخونی میریخت. حوزه رودخانه زایندهرود ۴۱٬۵۰۰ کیلومتر مربع است.
🔸دلیل اینکه اسم رود را زایندهرود نامگذاری کردند این بود که درطول مسیر خود باغات و کشتزارهای فراوانی را آباد و زنده میکرد. به همین خاطر به این رود زندهرود یا زایندهرود میگفتند.
🔸زاینده رود در سال ۱۳۸۶ جریان دائمی خود در کل مسیر را از دست داده و باعث خشک شدن آن در شهر اصفهان شد. که از نظر توریستی تأثیر منفی زیادی برای این شهر داشت. ولی این رودخانه تا حدود شهر زرینشهر از توابع استان اصفهان همواره دارای جریان است.
🔸بیش از چندین دهه است که زایندهرود بزرگترین و تنها رودخانهٔ دائمی فلات مرکز ایران در اثر سوء مدیریت آبی با مشکلات عدیدهای همراه شده و تصمیمات نابخردانه در این حوضه، حیات تاریخی و زیستی اصفهان را نیز تحت تأثیر قرار داده است. گفتنی است تا زمانی که تعادلی بین منابع و مصارف در این حوضه برقرار نباشد، متأسفانه شاهد از میان رفتن حیات زیستمحیطی زایندهرود و خطر فرونشست زمین و آسیب به بناهای تاریخی و... هستیم.
🔸اگر قانون میان انسان و طبیعت حکمرانی کند هرگز شاهد فجایع زیستی کنونی در این حوضه نخواهیم بود.
بیایید در باره این روز بیندیشیم، با دیگران گفتگو کنیم و بکوشیم توجه مردم را به موضوع حیاتی حفاظت از رودخانهها و بخصوص زایندهرود جلب کنیم.
"ما زایندهرود را زنده و همیشه میخواهیم."
💎
🆔 @maneshparsi