💠«مذمت غلو در قرآن کریم»
یکی از مسائلی که در قرآن کریم به عنوان متنی مورد اتفاق همه مسلمین، مورد مذمت و نکوهش واقع شده است، مسئله غلو و زیاده روی احساسی نسبت به مخلوقات برگزیده خداوند میباشد، غلوی که مخلوق و بنده برگزیده ی خداوند را از مخلوقیت و عبودیت به الوهیت، خدایی ،خالقیت، رازقیت و ربوبیت جهان میرساند و ارکان توحید یعنی رسالت حقیقی پیامبران و اوصیاء را پایمال میکند.
نِمود این غلو و زیاده روی ها را میتوان در ماجرای «حضرت عیسی علیه السلام و مسیحیان» در قرآن کریم مشاهده کرد. خداوند متعال به سبب نسبت های ناروا و مخرب مسیحیان درباره عیسی و روح القدس که مخرب عقیده توحیدی میباشد، مکرراً آنها را مورد سرزنش قرار میدهد و همچنین با تاکید بر عبودیت و مخلوقیت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله به عنوان برترین مخلوق الهی، مسلمین و مومنین را از این پندار های ناصحیح برحذر میدارد و ملاک صحیح را در اختیار آیندگان قرار میدهد تا مبادا تاریخ برای مسلمین تکرار شود و دوباره شاهد همان نوع عقایدی باشیم که مسیحیان نسبت به عیسی علیه السلام قائل شدند.
برترین فضیلت و عظیم ترین جایگاه برای پیامبران و اوصیا و ائمه معصومین علیهم السلام همان است که خداوند متعال آنها را برگزید و به علم خاص تعلیم داد و آنها را پیشوا و هادی و جانشین خود در میان بندگان قرار داد و از گناهان و ظلم ها دور نموده و کلام و عمل آنها را مایه آرامش، هدایت و صلاح مومنین قرار داد.
آنچه غلات در اذهان فاسد و ناتوان خود میبافند اگر چه ظاهری زیبا و والایی طلبانه دارد اما به دلیل آنکه هیچ ریشه ای در فرمان و تعلیم الهی ندارد و ناشی از «استکبارِ نفسِ غلات» در برابر خواست خدا و حجت های اوست، فاقد ارزش معرفتی بوده و به دلیل همین سرکشی، نافرمانی و از سویی تخریب ارکان عقیدتی و ضروریات مذهب نتیجه و حاصلی جز کوتاهی و تقصیر ندارد.
نمونه ای از هشدار های الهی در قرآن کریم نسبت به غلو در دین:
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ_ ٧٧ مائده
بگو: «ای اهل کتاب! در دین خود، غلوّ (و زیاده روی) نکنید! و غیر از حق نگویید! و از هوسهای جمعیّتی که پیشتر گمراه شدند و دیگران را گمراه کردند و از راه راست منحرف گشتند، پیروی ننمایید!»
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ_ ٤٩ حجرات
ای اهل ایمان! بر خدا و پیامبرش [در هیچ امری از امور دین و دنیا و آخرت] پیشی مگیرید و از خدا پروا کنید که خدا شنوا و داناست.
مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ_ ٧٩ آل عمران
برای هیچ بشری سزاوار نیست که خدا وی را به رسالت برگزیند و به او کتاب و حکمت و نبوت بخشد آن گاه به مردم گوید: مرا به جای خدا بپرستید، بلکه (پیغمبران بر حسب وظیفه خود به مردم گویند) خداشناس و خداپرست باشید چنانکه این حقیقت را از کتاب به دیگران میآموزید و خود نیز میخوانید.
وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا ۗ أَيَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ_ ٨٠ آل عمران
و هرگز خدا به شما امر نکند که فرشتگان و پیامبران را پروردگار(ربوبیت) خود گیرید؛ چگونه ممکن است شما را به کفر خواند پس از آنکه (به خدای یگانه) اسلام آورده باشید؟!
قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ ۚ.......أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ ۚ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ_ ١٦ رعد
بگو پروردگار آسمانها و زمین کیست؟ بگو: خداست..... یا آنان شریکانی برای خدا قرار دادند [به خیال آنکه] مانند آفرینش خدا چیزی آفریده اند، آن گاه آفریده خدا و آفریده شریکان بر آنان مشتبه شده؟ بگو: آفریننده همه چیز فقط خداست و تنها او یکتای پیروز است.
لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ ۖ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ ۖ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ ۖ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ_ ٧٢ مائده 🔽
یکی از مسائلی که در قرآن کریم به عنوان متنی مورد اتفاق همه مسلمین، مورد مذمت و نکوهش واقع شده است، مسئله غلو و زیاده روی احساسی نسبت به مخلوقات برگزیده خداوند میباشد، غلوی که مخلوق و بنده برگزیده ی خداوند را از مخلوقیت و عبودیت به الوهیت، خدایی ،خالقیت، رازقیت و ربوبیت جهان میرساند و ارکان توحید یعنی رسالت حقیقی پیامبران و اوصیاء را پایمال میکند.
نِمود این غلو و زیاده روی ها را میتوان در ماجرای «حضرت عیسی علیه السلام و مسیحیان» در قرآن کریم مشاهده کرد. خداوند متعال به سبب نسبت های ناروا و مخرب مسیحیان درباره عیسی و روح القدس که مخرب عقیده توحیدی میباشد، مکرراً آنها را مورد سرزنش قرار میدهد و همچنین با تاکید بر عبودیت و مخلوقیت رسول اکرم صلوات الله علیه و آله به عنوان برترین مخلوق الهی، مسلمین و مومنین را از این پندار های ناصحیح برحذر میدارد و ملاک صحیح را در اختیار آیندگان قرار میدهد تا مبادا تاریخ برای مسلمین تکرار شود و دوباره شاهد همان نوع عقایدی باشیم که مسیحیان نسبت به عیسی علیه السلام قائل شدند.
برترین فضیلت و عظیم ترین جایگاه برای پیامبران و اوصیا و ائمه معصومین علیهم السلام همان است که خداوند متعال آنها را برگزید و به علم خاص تعلیم داد و آنها را پیشوا و هادی و جانشین خود در میان بندگان قرار داد و از گناهان و ظلم ها دور نموده و کلام و عمل آنها را مایه آرامش، هدایت و صلاح مومنین قرار داد.
آنچه غلات در اذهان فاسد و ناتوان خود میبافند اگر چه ظاهری زیبا و والایی طلبانه دارد اما به دلیل آنکه هیچ ریشه ای در فرمان و تعلیم الهی ندارد و ناشی از «استکبارِ نفسِ غلات» در برابر خواست خدا و حجت های اوست، فاقد ارزش معرفتی بوده و به دلیل همین سرکشی، نافرمانی و از سویی تخریب ارکان عقیدتی و ضروریات مذهب نتیجه و حاصلی جز کوتاهی و تقصیر ندارد.
نمونه ای از هشدار های الهی در قرآن کریم نسبت به غلو در دین:
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ غَيْرَ الْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعُوا أَهْوَاءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَأَضَلُّوا كَثِيرًا وَضَلُّوا عَنْ سَوَاءِ السَّبِيلِ_ ٧٧ مائده
بگو: «ای اهل کتاب! در دین خود، غلوّ (و زیاده روی) نکنید! و غیر از حق نگویید! و از هوسهای جمعیّتی که پیشتر گمراه شدند و دیگران را گمراه کردند و از راه راست منحرف گشتند، پیروی ننمایید!»
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ_ ٤٩ حجرات
ای اهل ایمان! بر خدا و پیامبرش [در هیچ امری از امور دین و دنیا و آخرت] پیشی مگیرید و از خدا پروا کنید که خدا شنوا و داناست.
مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ_ ٧٩ آل عمران
برای هیچ بشری سزاوار نیست که خدا وی را به رسالت برگزیند و به او کتاب و حکمت و نبوت بخشد آن گاه به مردم گوید: مرا به جای خدا بپرستید، بلکه (پیغمبران بر حسب وظیفه خود به مردم گویند) خداشناس و خداپرست باشید چنانکه این حقیقت را از کتاب به دیگران میآموزید و خود نیز میخوانید.
وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا ۗ أَيَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ_ ٨٠ آل عمران
و هرگز خدا به شما امر نکند که فرشتگان و پیامبران را پروردگار(ربوبیت) خود گیرید؛ چگونه ممکن است شما را به کفر خواند پس از آنکه (به خدای یگانه) اسلام آورده باشید؟!
قُلْ مَنْ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ ۚ.......أَمْ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكَاءَ خَلَقُوا كَخَلْقِهِ فَتَشَابَهَ الْخَلْقُ عَلَيْهِمْ ۚ قُلِ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ_ ١٦ رعد
بگو پروردگار آسمانها و زمین کیست؟ بگو: خداست..... یا آنان شریکانی برای خدا قرار دادند [به خیال آنکه] مانند آفرینش خدا چیزی آفریده اند، آن گاه آفریده خدا و آفریده شریکان بر آنان مشتبه شده؟ بگو: آفریننده همه چیز فقط خداست و تنها او یکتای پیروز است.
لَقَدْ كَفَرَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ ۖ وَقَالَ الْمَسِيحُ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ ۖ إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ ۖ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ_ ٧٢ مائده 🔽
🔼
آنان که گفتند: خدا همان مسیح، فرزند مریم است، بی تردید کافر شدند؛ و حال آنکه مسیح گفت: ای بنی اسرائیل! خدای یکتا را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستید، مسلماً هر کس به خدا شرک ورزد، بی تردید خدا بهشت را بر او حرام کند، و جایگاهش آتش است، و برای ستمکاران هیچ یاوری نیست.
#غلات
@madraseh_kalam || اینستاگرام
آنان که گفتند: خدا همان مسیح، فرزند مریم است، بی تردید کافر شدند؛ و حال آنکه مسیح گفت: ای بنی اسرائیل! خدای یکتا را که پروردگار من و پروردگار شماست بپرستید، مسلماً هر کس به خدا شرک ورزد، بی تردید خدا بهشت را بر او حرام کند، و جایگاهش آتش است، و برای ستمکاران هیچ یاوری نیست.
#غلات
@madraseh_kalam || اینستاگرام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
[عقول مخاطب وحی]
بالعقول تعتقد معرفته
بالعقل عرف العباد خالقهم
دکتر سید محسن هندی
#کلیپ
@dinclass
@madraseh_kalam
بالعقول تعتقد معرفته
بالعقل عرف العباد خالقهم
دکتر سید محسن هندی
#کلیپ
@dinclass
@madraseh_kalam
💠 آیا جهان، آفریننده ای دارد؟
در توضیح اثبات صانع و آفریننده، برای جهان هستی به دو بیان و سخن مختصر میپردازیم:
سخن اول:
جهان پیرامون ما مجموعه ای متناهی از اجزای مختلف و گوناگون است. از سیارات، کهکشان ها و ستارگان و .... گرفته تا اشیاء ای در ابعاد کوچک تر مانند ملکول ها و اتم ها.
این اجزاء و ترکیبات گوناگون، هر کدام حالات و اشکال و خواص خاصی را دارا هستند و این قابلیت را دارند که از یک کیفیت و خاصیت به حالت و شکل متفاوتی مبدل شوند.
۱. اشکال و خواص آنها.
۲. تعدادِ نظایر و شبیه های هر نوع و نمونه.
۳. اجزاء و ترکیبات سازنده هرکدام از آنها که فرض و قابلیت زیادتر شدن و کاهش یافتن برای آنها می رود.
بیانگر آن است که هیچکدام از آنها ضرورت وجودی ندارند و در عینِ امکانِ داشتنِ کیفیت ها، حالات، تعداد و انواع فعلی، میتوانند بسیاری از کیفیت ها و حالات دیگری داشته باشند.
بنابراین وجود داشتن یا نداشتن آنها و حالاتشان ضرورت ذاتی ندارد. بلکه یک فاعل مختار(خالق) و گزینشگر صاحب اختیاری وجود دارد که با اختیار خود، وجود داشتن یا نداشتن و کیفیت و تعداد این مجموعه متنوع را گزینش و انتخاب کرده است.
همچنین نظم، دقت، هدفمندی و ساختار های پیچیده موجود در این مجموعه عظیم و گسترده و گزینش ها و انتخاب های مربوط به آن دلالت میکند که این خالق و آفریننده: عالم، قادر و حکیم میباشد.
سخن دوم:
جهان پیرامون ما از اشیاء و اجزایی تشکیل شده است که همواره در حال تغییر و تبدیل و حرکت هستند و از حالتی به حالتی دیگر مبدل میشوند.
مجموعه این تبدیلات و حرکات نمیتواند ازلی و بینهایت باشد.
چه اینکه اگر بینهایت باشد:
۱. بینهایت تمام شدنی نیست تا نوبت به تحولات کنونی و آینده برسد. بلکه این مجموعه باید یک نقطه آغاز داشته باشد و مجموع تحولات آن متناهی باشد تا نوبت به تحولات کنونی رسیده و در آینده نیز با اتمام تحولات کنونی، نوبت به حوادث جدید برسد.
۲. امر بینهایت قابل ازدیاد نیست. در حالی که ما مشاهده میکنیم، همواره با اتمام ساعات و ثانیه ها، رخ داد های جدید و حوادث تازه ای رخ میدهند و بر مجموعه حوادث و رخداد هایِ محدودِ پیشین اضافه میشوند. ازدیاد امر بینهایت خلاف فرض آن است.
بنابراین ثابت است که این مجموعه دگرگونی پذیر، یک نقطه آغاز و شروع دارد و به اصطلاح مسبوق به عدم بوده و حادث است و همچنین نیازمند مُحدِث و آفریننده ای میباشد که به اراده و انتخاب او این مجموعه پدید آمده باشد.
#توحید #آتئیسم
@madraseh_kalam || اینستاگرام
در توضیح اثبات صانع و آفریننده، برای جهان هستی به دو بیان و سخن مختصر میپردازیم:
سخن اول:
جهان پیرامون ما مجموعه ای متناهی از اجزای مختلف و گوناگون است. از سیارات، کهکشان ها و ستارگان و .... گرفته تا اشیاء ای در ابعاد کوچک تر مانند ملکول ها و اتم ها.
این اجزاء و ترکیبات گوناگون، هر کدام حالات و اشکال و خواص خاصی را دارا هستند و این قابلیت را دارند که از یک کیفیت و خاصیت به حالت و شکل متفاوتی مبدل شوند.
۱. اشکال و خواص آنها.
۲. تعدادِ نظایر و شبیه های هر نوع و نمونه.
۳. اجزاء و ترکیبات سازنده هرکدام از آنها که فرض و قابلیت زیادتر شدن و کاهش یافتن برای آنها می رود.
بیانگر آن است که هیچکدام از آنها ضرورت وجودی ندارند و در عینِ امکانِ داشتنِ کیفیت ها، حالات، تعداد و انواع فعلی، میتوانند بسیاری از کیفیت ها و حالات دیگری داشته باشند.
بنابراین وجود داشتن یا نداشتن آنها و حالاتشان ضرورت ذاتی ندارد. بلکه یک فاعل مختار(خالق) و گزینشگر صاحب اختیاری وجود دارد که با اختیار خود، وجود داشتن یا نداشتن و کیفیت و تعداد این مجموعه متنوع را گزینش و انتخاب کرده است.
همچنین نظم، دقت، هدفمندی و ساختار های پیچیده موجود در این مجموعه عظیم و گسترده و گزینش ها و انتخاب های مربوط به آن دلالت میکند که این خالق و آفریننده: عالم، قادر و حکیم میباشد.
سخن دوم:
جهان پیرامون ما از اشیاء و اجزایی تشکیل شده است که همواره در حال تغییر و تبدیل و حرکت هستند و از حالتی به حالتی دیگر مبدل میشوند.
مجموعه این تبدیلات و حرکات نمیتواند ازلی و بینهایت باشد.
چه اینکه اگر بینهایت باشد:
۱. بینهایت تمام شدنی نیست تا نوبت به تحولات کنونی و آینده برسد. بلکه این مجموعه باید یک نقطه آغاز داشته باشد و مجموع تحولات آن متناهی باشد تا نوبت به تحولات کنونی رسیده و در آینده نیز با اتمام تحولات کنونی، نوبت به حوادث جدید برسد.
۲. امر بینهایت قابل ازدیاد نیست. در حالی که ما مشاهده میکنیم، همواره با اتمام ساعات و ثانیه ها، رخ داد های جدید و حوادث تازه ای رخ میدهند و بر مجموعه حوادث و رخداد هایِ محدودِ پیشین اضافه میشوند. ازدیاد امر بینهایت خلاف فرض آن است.
بنابراین ثابت است که این مجموعه دگرگونی پذیر، یک نقطه آغاز و شروع دارد و به اصطلاح مسبوق به عدم بوده و حادث است و همچنین نیازمند مُحدِث و آفریننده ای میباشد که به اراده و انتخاب او این مجموعه پدید آمده باشد.
#توحید #آتئیسم
@madraseh_kalam || اینستاگرام
💠«مختار بودنِ آفریننده جهان»
(فاعل مختار)، موجودی است که افعال و اعمال خود را بر اساس «انتخاب و اراده» خود انجام میدهد و نه یک ضرورت پیشین و قاعده جبری. در مقابلِ فاعل مختار؛ "فاعل موجب" و دارای اضطرار قرار دارد که به محض تحقق پیش نیاز های جبری، فعل از او صادر میشود و خود اختیاری ندارد. مانند بسیاری از پدیده های طبیعی، مثلا به محض روشن شدن آتش معلول آن یعنی حرارات نیز پدید می آید و تا زمانی که شرایط برای روشن بودن آتش برقرار باشد، معلول او یعنی حرارت و گرما نیز موجود خواهد بود و این دو از هم جدایی ندارند.
در اندیشه اسلامی، خداوند متعال خالق و آفریننده ای است که به انتخاب و اختیار خود جهان را خلق نموده است و انجام یک عمل یا ترک یک فعل به اختیار و انتخاب خود اوست، مثلا خداوند متعال هفت آسمان را خلق کرده است و در عین حال آسمان هشتم را خلق نکرده است. خلقت هفت آسمان و عدم خلقت آسمان هشتم و .... هیچ ضرورتی برای ذات خداوند ندارد. بلکه آنها را بر اساس حکمت ها و مصالحی گزینش،ایجاد یا ترک کرده است.
چه اموری بر مختار بودن خداوند دلالت دارند:
۱. حدوث جهان، بیانگر این مطالب میباشد. به بیان دیگر همین که اثبات شد جهان حادث و دارای ابتدا و آغاز وجود است و یک معلول ازلی و دائمی برای پدیدآورنده خود نیست، نشان میدهد که ایجاد آن ضرورتی برای ذات خداوند ندارد بلکه به اختیار و انتخاب او تعالی بوده است و نفس ایجاد با داشتن آغاز گره خورده. مثلا دانشمندان تخمین میزنند که عمر جهان تقریباً ۱۳ و نیم میلیارد سال میباشد. در حالی که فرضاً، اگر جهان معلول یک فاعل موجب بود، باید ازلاً با او همراه می بود.
۲. از طرفی خواص و کیفیت اشیاء جهان نیز به گونه ای است که حالات بسیاری برای آنها میتوان متصور بود و همین که یک حالت خاص و تعدادی خاص انتخاب شده است، نشان میدهد که ما با یک (پدیدآورنده مختار) روبه رو هستیم. همچنین تعداد مجموعه اشیاء جهان محدود بوده و قابل زیادتر شدن است، یعنی فرض ایجاد بسیاری از امور را میتوان تصور نمود که هنوز ایجاد نشده اند و همین مسئله نشان میدهد که خداوند فاعل مجبور نیست بلکه هر آنچه را خواسته بنابر مصالح و حکمت ها آفریده و هر چه آنچه را بخواهد بر آن می افزاید.
۳. تناسب، هماهنگی، پیوستگی ها و هدفمندی های موجود در جهان خلقت نیز بیانگر این است که آفریننده جهان هم حکیم است و هم این هدفمندی ها را «گزینش و انتخاب» کرده است. و روابطی عمیق و پیچیده را میان اجزاء مختلف طبیعت برقرار نموده، برای مثال از بررسی مجموع عوامل موجود برای قابل حیات بودن کره زمین به عنوان یک ساختار پیچیده و بزرگ گرفته تا مجموعه فرایند ها و ساختار های چشم انسان و توانایی مشاهده جهان بیرون به عنوان یک پدیده ای در ابعاد کوچک تر، همگی بر حکیم بودن و مختار بودن خداوند دلالت دارند.
#اختیار #توحید
@madraseh_kalam || اینستاگرام
(فاعل مختار)، موجودی است که افعال و اعمال خود را بر اساس «انتخاب و اراده» خود انجام میدهد و نه یک ضرورت پیشین و قاعده جبری. در مقابلِ فاعل مختار؛ "فاعل موجب" و دارای اضطرار قرار دارد که به محض تحقق پیش نیاز های جبری، فعل از او صادر میشود و خود اختیاری ندارد. مانند بسیاری از پدیده های طبیعی، مثلا به محض روشن شدن آتش معلول آن یعنی حرارات نیز پدید می آید و تا زمانی که شرایط برای روشن بودن آتش برقرار باشد، معلول او یعنی حرارت و گرما نیز موجود خواهد بود و این دو از هم جدایی ندارند.
در اندیشه اسلامی، خداوند متعال خالق و آفریننده ای است که به انتخاب و اختیار خود جهان را خلق نموده است و انجام یک عمل یا ترک یک فعل به اختیار و انتخاب خود اوست، مثلا خداوند متعال هفت آسمان را خلق کرده است و در عین حال آسمان هشتم را خلق نکرده است. خلقت هفت آسمان و عدم خلقت آسمان هشتم و .... هیچ ضرورتی برای ذات خداوند ندارد. بلکه آنها را بر اساس حکمت ها و مصالحی گزینش،ایجاد یا ترک کرده است.
چه اموری بر مختار بودن خداوند دلالت دارند:
۱. حدوث جهان، بیانگر این مطالب میباشد. به بیان دیگر همین که اثبات شد جهان حادث و دارای ابتدا و آغاز وجود است و یک معلول ازلی و دائمی برای پدیدآورنده خود نیست، نشان میدهد که ایجاد آن ضرورتی برای ذات خداوند ندارد بلکه به اختیار و انتخاب او تعالی بوده است و نفس ایجاد با داشتن آغاز گره خورده. مثلا دانشمندان تخمین میزنند که عمر جهان تقریباً ۱۳ و نیم میلیارد سال میباشد. در حالی که فرضاً، اگر جهان معلول یک فاعل موجب بود، باید ازلاً با او همراه می بود.
۲. از طرفی خواص و کیفیت اشیاء جهان نیز به گونه ای است که حالات بسیاری برای آنها میتوان متصور بود و همین که یک حالت خاص و تعدادی خاص انتخاب شده است، نشان میدهد که ما با یک (پدیدآورنده مختار) روبه رو هستیم. همچنین تعداد مجموعه اشیاء جهان محدود بوده و قابل زیادتر شدن است، یعنی فرض ایجاد بسیاری از امور را میتوان تصور نمود که هنوز ایجاد نشده اند و همین مسئله نشان میدهد که خداوند فاعل مجبور نیست بلکه هر آنچه را خواسته بنابر مصالح و حکمت ها آفریده و هر چه آنچه را بخواهد بر آن می افزاید.
۳. تناسب، هماهنگی، پیوستگی ها و هدفمندی های موجود در جهان خلقت نیز بیانگر این است که آفریننده جهان هم حکیم است و هم این هدفمندی ها را «گزینش و انتخاب» کرده است. و روابطی عمیق و پیچیده را میان اجزاء مختلف طبیعت برقرار نموده، برای مثال از بررسی مجموع عوامل موجود برای قابل حیات بودن کره زمین به عنوان یک ساختار پیچیده و بزرگ گرفته تا مجموعه فرایند ها و ساختار های چشم انسان و توانایی مشاهده جهان بیرون به عنوان یک پدیده ای در ابعاد کوچک تر، همگی بر حکیم بودن و مختار بودن خداوند دلالت دارند.
#اختیار #توحید
@madraseh_kalam || اینستاگرام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ذَٰلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ ۚ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ ﴿۳۴﴾ مَا كَانَ لِلَّهِ أَنْ يَتَّخِذَ مِنْ وَلَدٍ ۖ سُبْحَانَهُ ۚ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ﴿۳۵﴾ وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ۚ هَٰذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ ﴿۳۶﴾
اين است [ماجراى] عيسى پسر مريم [همان] گفتار درستى كه در آن شك مى كنند! هرگز برای خدا شایسته نبود که فرزندی اختیار کند! منزّه است او! هرگاه کاری را اراده کند، میگوید:«موجود باش!» همان دم موجود میشود! و خداوند، پروردگار من و شماست! او را پرستش کنید؛ این است راه راست!
سوره مریم #آیات_قرآن
@madraseh_kalam || اینستاگرام
اين است [ماجراى] عيسى پسر مريم [همان] گفتار درستى كه در آن شك مى كنند! هرگز برای خدا شایسته نبود که فرزندی اختیار کند! منزّه است او! هرگاه کاری را اراده کند، میگوید:«موجود باش!» همان دم موجود میشود! و خداوند، پروردگار من و شماست! او را پرستش کنید؛ این است راه راست!
سوره مریم #آیات_قرآن
@madraseh_kalam || اینستاگرام