Telegram Web Link
💠ازلیتِ آفریننده جهان و حدوث مخلوقات ۱

حدوث و پیدایش در مقابل قِدم و ازلیت قرار دارد.
حادث و پدیده؛ یعنی چیزی که ابتدا و آغاز دارد، نبوده و ایجاد شده.
قدیم و ازلی یعنی آنچه که همواره بوده و فرض آغاز و ابتدا داشتن و یا ایجاد شدن برای آن نمیشود.
ازلی و قدیم بودن یعنی "بی زمانی".
حادث بودن با قدیم بودن قابل جمع نیست، یعنی نمیتوان یک موجود را هم قدیم دانست و هم حادث، زیرا موجود حادث دارای ابتداء وجود است، حقیقتاً نبوده، پیدایش یافته و دارای پدید آورنده است. اما موجود قدیم و ازلی، دارای ابتدا وجود نیست، همواره وجود داشته و پدیدآورنده ای ندارد.

سابقا بیان شده است که ملاک حادث بودن و ابتداء وجود داشتنِ مخلوقات، ذات دارای اجزاء و دارای دگرگونی آنهاست و به دلیل این کیفیت ذاتی است که ما حکم میکنیم که این جهانِ مخلوق، هم پدیده است و هم برای پیدایش نیاز به پدید آورنده دارد و همچنین بیان میشود که این پدیدآورنده:
۱. نباید متجزی و دارای اجزاء وجودی باشد.
۲. نباید محل حوادث و دگرگونی باشد.

بنابراین هنگامی که پدیدآورنده جهان دارای "ملاک حدوث" نباشد، دیگر موجودی حادث و زمانی تلقی نمیشود، چنین موجودی نه پدیدآمده است و نه خالق و آفریننده ای دارد. بلکه مصداق ازلی و قدیم است.

اما آیا مخلوقات خداوند میتوانند ازلی باشند؟!

پاسخ این سوال منفی است.
زیرا یا ما این موجوداتی که مخلوق نامیده ایم را فعل خداوند و ایجاد شده توسط خداوند میدانیم، یعنی این موجودات حقیقتاً نبوده اند و خدا آنها را ایجاد، خلق و ابداع کرده است، که در این صورت معنا ندارد که آنها را ازلی بدانیم، زیرا معنای ازلیت با ابتدا داشتن و ایجاد شدن در تناقض است. چیزی که همواره ازلا موجود بوده است دیگر قابل خلق شدن و ابداع شدن نیست. ذات انجام فعل و ایجاد با آغاز داشتن گره خورده و وقتی ما موجود شدن غیر از خدا را فعل و ایجاد او میدانیم دیگر محال است که آنها ازلی بوده باشند.
مورد اساسی تر اینکه، ما قبل از اثبات وجود خدایِ ازلی و قدیم، بنابر خصوصیات ذات همین جهانِ مقداری و ویژگی های آن، اثبات کردیم که این جهان حادث و دارای ابتدا وجود است و سپس بنابر این مقدمه، وجود خالق و خدایی قدیم و ازلی را ثابت کردیم، بنابراین پیش از اثبات وجود خدا، حادث و زمانمند و غیر ازلی بودن بودن تمامی موجودات غیر از خداوند، ثابت میشود.

حالت دوم اینکه:
اساسا مقصودمان از خلقتِ یک موجود یا مخلوق نامیدن او، در واقع صدور، ترشح و تجلی ذات خداوند به اشکال و حالات جدید باشد. که در این صورت نه تنها ازلیت آن مخلوق ثابت نمیشود، بلکه خودِ خداوند نیز به عنوان یک پدیده مخلوق تلقی خواهد شد. زیرا در این فرض ذات خدا هم مانند اجسام و اشیاء جهان پیرامون دارای اجزاء و مقدار وجودی تلقی شده و هم دچار دگرگونی و تحول شده است و به حالاتی جدید درآمده، که در نتیجه همان "ملاک حدوث"(یعنی متجزی و متحول بودن) شامل حالش شده و جزو مخلوقات محاسبه میشود و خودش نیازمند خدا و خالقی دیگر است تا او را بیافریند.
#حدوث #توحید #غلات #تصوف
@madraseh_kalam || اینستاگرام
💠 ازلیتِ آفریننده جهان و حدوث مخلوقات ۲


@madraseh_kalam || اینستاگرام
💠 ازلیتِ آفریننده جهان و حدوث مخلوقات ۲

حادث و زمانمند بودن همه مخلوقات و اختصاص و انحصارِ ازلیت و قدیم بودن به ذات خداوند متعال، از ضروریات و قطعیات اسلام و مذهب حقه امامیه میباشد و این مضمون در آیات و روایات متواتر و صریح به دست ما رسیده است و برهان و عقل نیز بر آن دلالت دارد.

در این پست نمونه ای مختصر از شواهدِ وحیانیِ اختصاصِ ازلیت به خداوند متعال ارائه میگردد:

۱. امام کاظم علیه السلام میفرمایند:
هو القدیم وما سواه مخلوق محدث، تعالی عن صفات المخلوقین علوّاً کبیراً.
خداوند قدیم است و جز او همه چیز مخلوق و حادث است، [خداوند] از صفات مخلوقات بسیار فراتر است. التوحيد ج ۱، ص ۷۶

۲. امام رضا علیه السلام میفرمایند:
إنّ الله المبدئ الواحد الکائن الأوّل لم یزل واحداً لا شیء معه، فرداً لا ثانی معه، لا معلوماً ولا مجهولاً ولا محکماً ولا متشابهاً ولا مذکوراً ولا منسیّاً ولا شیئا یقع علیه اسم شیء من الأشیاء غیره. ولا من وقت کان، ولا إلی وقت یکون، ولا بشیء قام، ولا إلی شیء یقوم، ولا إلی شیء استند، ولا فی شیء استکن، ذَلِكَ كُلُّهُ قَبْلَ اَلْخَلْقِ إِذْ لاَ شَيْءَ غَيْرُهُ.
همانا خداوند آفریننده واحد موجود اول، پیوسته واحد و فرد بوده است بدون اینکه با او چیز دیگری موجود باشد. نه چیزی شناخته شده، و نه چیزی ناشناخته، و نه چیزی آشکار و نه چیزی مبهم، و نه چیزی بیان شده و نه چیزی وا مانده و رها شده، و نه چیزی که بتوان نام شیء بر آن نهاد، هیچ چیز نبود غیر از خداوند، و خداوند نه ابتدای وجود داشته و نه زمان و انتهای وجود خواهد داشت، نه وجودش به چیزی قائم است، و نه تکیه گاهی دارد، و نه در چیزی جای گرفته است. اینها همه پیش از آفرینش آفریدگان است، چون چیزی غیر از خودش [خدا] نبوده است. التوحيد ج ۱، ص ۴۱۷

۳. امام رضا علیه السلام میفرمایند:
لِشَهَادَةِ اَلْعُقُولِ أَنَّ كُلَّ مَحْدُودٍ مَخْلُوقٌ وَ شَهَادَةِ كُلِّ مَخْلُوقٍ أَنَّ لَهُ خَالِقاً لَيْسَ بِمَخْلُوقٍ اَلْمُمْتَنِعُ مِنَ اَلْحَدَثِ هُوَ اَلْقَدِيمُ فِي اَلْأَزَلِ.
زيرا عقل گواه است كه هر محدودى مخلوق است و هر مخلوقی گواه است كه او را خالقى است كه خود مخلوق نيست،‌ خالقی كه حدوث و پيدايش در او راه ندارد، و از ازل بوده و سابقۀ نيستى برايش متصوّر نيست. الأمالي (للمفید) ج ۱، ص ۲۵۳

۴. امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرمایند:
لَمْ يَخْلُقِ اَلْأَشْيَاءَ مِنْ أُصُولٍ أَزَلِيَّةٍ وَ لاَ مِنْ أَوَائِلَ أَبَدِيَّةٍ. خداوند متعال اشیاء را از مواد ازلی و ابدی نیافریده است. نهج البلاغة ج ۱، ص ۲۳۳
و میفرمایند: ولو کان قدیماً لکان إلهاً ثانیاً.
و اگر(مخلوق) قدیم و ازلی بود؛ خدای دومی بود.
نهج البلاغة ج ۱، ص ۲۷۲

۵. امام رضا علیه السلام میفرمایند:
إلّا بامتناع الأزلیّ أن یثنّی!!. عیون،ج ۱، ص ۱۴۹
زیرا که مُحال است ازلی تعدد پذیرد. و میفرمایند:
ان ما لم یزل لایکون مفعولا...ان الفعل کله محدث.
آنچه ازلی باشد، مخلوق نخواهد بود...همانا هر فعلی حادث و مخلوق است. التوحيد ج ۱، ص ۴۴۱
و ایشان میفرمایند:
همانا خداوند تبارک و تعالی قدیم است، و قِدم آن صفت خداوند است که به عاقل می‌فهماند هیچ چیز قبل از او نبوده است، و هیچ چیز در جاودانگی با او نخواهد بود. پس به اختصاصی بودنِ صفت خداوند و به اقرار همگان برای ما آشکار شد که چیزی قبل از خداوند نبوده و چیزی در بقایش با او نخواهد بود، و اعتقاد کسانی که می‌پندارند قبل از او یا با وجود او چیزی بوده است باطل شد. زیرا اگر چیزی در بقا با خداوند می‌بود دیگر ممکن نبود که خداوند خالق آن چیز باشد، چه اینکه در این صورت آن چیز پیوسته با خداوند بوده است پس چگونه ممکن بود خداوند خالق چیزی باشد که همیشه با او بوده است؟ و اگر قبل از خداوند چیزی می‌بود موجود اولی آن بود نه این، و آن اولی سزاوارتر بود که خالق این یکی باشد. التوحيد ج ۱، ص ۱۸۶

۶. امام صادق علیه السلام میفرمایند:
فان کنت صنعتها و کانت موجوده فقد استغنیت بوجودها عن صنعها. اگر من آن را در حالی که موجود بوده است ایجاد کرده باشم، هیچ نیازی به ایجاد کردن آن نداشته ام، چرا که آن خودش موجود بوده است‌. التوحيد ج ۱، ص ۲۹۰
و همچنین میفرمایند: ایجاد الموجود محال: ایجاد کردن چیزی که خودش موجود باشد محال است.
روضة الواعظین ج ۱، ص ۳۱

۷. امام جواد علیه السلام میفرمایند:
فَمَعَاذَ اَللَّهِ أَنْ يَكُونَ مَعَهُ شَيْءٌ غَيْرُهُ بَلْ كَانَ اَللَّهُ وَ لاَ خَلْقَ. پناه ميبرم بخدا كه با خدا چيز ديگرى در ازل بوده باشد، بلكه خدا بود و مخلوقى نبود.
الکافي ج ۱، ص ۱۱۶
#حدوث #غلات #تصوف #توحید
@madraseh_kalam || اینستاگرام
🔹آیا جهان ماده ازلی است؟
🔹آیا نظریه جهان های نوسانی ازلیت عالم را اثبات میکند؟
🔹آیا خداوند موجودی مقداری و متجزی است؟
و...

📑اسلاید ها را ورق بزنید

@towards_the_truth | صِدْقْ
💠ازلیتِ آفریننده جهان و حدوث مخلوقات ۳

@madraseh_kalam || اینستاگرام
💠ازلیتِ آفریننده جهان و حدوث مخلوقات ۳

در دو قسمتِ قبل از جهت "عقلی و روایی" به موضوع اختصاص ازلیت و قدیم بودن به خداوند متعال و حادث بودن تمام مخلوقات و اشیاء اشاره کردیم و بیان نمودیم که مُحال است مخلوقی از مخلوقات خداوند ازلی باشد.
در این قسمت به سخن "غُلات و کژ اندیشانی" می پردازیم که اهل بیت علیهم السلام را ازلی میپندارند و لازمه سخنشان، انکارِ "مخلوقیت و عبودیت" ائمه اطهار میباشد! و این سوال پیش روی ما قرار میگیرد که آیا در روایات، انوار اهل بیت علیهم السلام ازلی و قدیم معرفی شده اند؟!
در پاسخ بیان میشود که علاوه بر روایات بسیار زیادی که به صراحت و وضوحِ کامل بیان میکنند:
"اولاً مخلوقات همگی حادث و دارای ابتدا وجود هستند.‌ ثانیاً ازلیت صفت اختصاصی خداوند متعال است و ثالثاً هیچ مخلوقی وجود نداشت و خداوند اشیاء را ابداع کرد و آفرید."
آن دسته از روایات که مستقیماً به خلقت انوار اهل بیت علیهم السلام اشاره دارد، نیز تایید کننده و هماهنگ با مطالب فوق هستند:

۱. چنانکه با اشاره به وحدانیت و یکتایی خداوند متعال در ازلیت، بحث خلقت آن اولیاء طاهرین را مطرح میکنند و با فراز هایی نظیر: (إن الله لم يزل فردا متفردا في وحدانيته، ثم خلق محمدا وعليا و فاطمة.؛ خداوند پیوسته تنها و یکتا در ازلیتِ خویش بود، سپس محمد و علی و فاطمه علیهم السلام را آفرید. الکافي ج ۱، ص ۴۴۱) و همچنین: (إِنَّ اَللَّهَ وَاحِدٌ أَحَدٌ مُتَوَحِّدٌ بِالْوَحْدَانِيَّةِ مُتَفَرِّدٌ بِأَمْرِهِ خَلَقَ خَلْقاً فَفَوَّضَ إِلَيْهِمْ أَمْرَ دِينِهِ فَنَحْنُ هُمْ يَا اِبْنَ أَبِي يَعْفُورٍ.؛ همانا خدا یکتاست و در یکتایی یگانه است و در کار خود یکتاست، سپس مخلوقاتی را آفرید و امر دین خود را به آنها تفویض کرد و آن خلق مائیم ای پسر ابی یعفور. التوحيد ج ۱، ص ۱۵۲) آغاز می شوند.

۲. همچنین با تاکید بر اینکه خداوند بود و هیچ موجود دیگری وجود نداشت، بحث آغازِ آفرینش و غیر ازلی بودن اهل بیت علیهم السلام را طرح می نمایند: (إِنَّ اَللَّهَ كَانَ إِذْ لاَ كَانَ فَخَلَقَ اَلْكَانَ وَ اَلْمَكَانَ وَ خَلَقَ نُورَ اَلْأَنْوَارِ اَلَّذِي نُوِّرَتْ مِنْهُ اَلْأَنْوَارُ ....وَ هُوَ اَلنُّورُ اَلَّذِي خَلَقَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً.؛ به راستی خدا بود و هیچ چیز دیگری نبود، سپس خدا پدیده و مکان و نور الانوار را آفرید، که همه نور ها از او نور گرفت.... و آن نوریست که محمد(ص) و علی(ع) را از آن آفرید. الکافي ج ۱، ص ۴۴۱) و همچنین: (يَا عَلِيُّ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كَانَ وَ لاَ شَيْءَ مَعَهُ فَخَلَقَنِي وَ خَلَقَكَ زَوْجَيْنِ.؛ ای علی، به راستی خداوند تبارک و تعالی بود و هیچ چیزی همراه او نبود. سپس من و تو را با هم آفرید. بحار الأنوار، ج ۵۴، ص ۱۶۸) و همچنین: (إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى كَانَ وَ لاَ شَيْءَ فَخَلَقَ خَمْسَةً مِنْ نُورِ جَلاَلِهِ.؛ همانا خداوند متعال بود و هیچ چیزی موجود نبود، سپس پنچ تن (ع) را از نور جلالِ خود[نوری مخلوق] آفرید. تفسير فرات، ج ۱، ص ۵۶).

۳. در این دسته از روایات بر اول مخلوق بودن اهل بیت علیهم السلام تاکید شده است و عبارت: (أَوَّلَ مَا خَلَقَ اَللَّهُ) به کار رفته است؛ که تاکیدی است بر مخلوق بودن اهل بیت علیهم السلام و همچنین آغاز مند و زمان مند بودن وجود آنها، زیرا برای هر انسان عاقلی آشکار است، زمانی که گفته میشود فلان موجود اولین مخلوق است، هم دلالت دارد که آن موجود حقیقتا نبوده ‌و توسط خداوند ایجاد شده است و هم به جهت پدیده بودن، دارای ابتدا و استمرار وجود و در نتیجه "زمان" است و چنین موجودی نمیتواند "ازلی و قدیم" باشد. اگر موجودی ازلا وجود داشته باشد، قابل خلق شدن نیست زیرا تحصیلِ حاصل، محال است. همان گونه که وقتی گفته میشود خداوند ازلی است، یعنی خلق نشده و خالقی ندارد.

۴. مرحوم شیخ مفید درباره این موضوع میفرمایند: "این اعتقاد که اشباح اهل بیت علیهم السلام مخلوق و قدیم (ازلی) هستند، کلامی متناقض و باطل است. مگر اینکه گفته شود منظور از قدم، تقدم زمانی است، که با حدوث و نقطه آغاز منافاتی نداشته باشد. که بدین ترتیب کلام از تناقض رهایی می یابد...... و عقیده ی قدم اشباح، [سخنی] بدعت آمیز است. تا جایی که ما میدانیم این سخن توسط هیچ [فرستاده] راستگویی از جانب خدای سبحان ثابت نشده است. جز آنکه این سخنان توسط غالیان و عوامی گفته می‌شود که نسبت به معانی کلام شناختی ندارند."
المسائل العکبریة، 30
#حدوث #غلات #تصوف #توحید
@madraseh_kalam || اینستاگرام
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
امیرالمومنین علی علیه السلام، انیس و مونس و آرامش رسول خدا صلی الله علیه و آله.

با بیانِ شیوایِ جنابِ کاشانی.

#عترت

@madraseh_kalam || اینستاگرام
2024/10/01 07:31:34
Back to Top
HTML Embed Code: