طلوع خُرّمان آید همی
مجید خالقیان
#شعرخوانی
طلوع خُرّمان آید همی
بر شب تیره، طلوع خُرّمان آید همی
گرچه درد ما دگر بر استخوان آید همی
انتظار مَهدی و عیسی خوش است اما کنون
منجی ما از خروش زاهدان آید همی
آهِ آن مادر، بدونِ کودکان، آتش شود
آتشی زرتشت وار از خاوران آید همی
این زبان از کوششی در تنگنا شد ماندگار
شاهکارِ شاعرانِ پرتوان آید همی
در میانِ مرگزایان، مهر ما پاینده است
زندهایم و زندگیِ جاودان آید همی
سروده و بداههنوازی: مجید خالقیان
@Kheradgan_Official
طلوع خُرّمان آید همی
بر شب تیره، طلوع خُرّمان آید همی
گرچه درد ما دگر بر استخوان آید همی
انتظار مَهدی و عیسی خوش است اما کنون
منجی ما از خروش زاهدان آید همی
آهِ آن مادر، بدونِ کودکان، آتش شود
آتشی زرتشت وار از خاوران آید همی
این زبان از کوششی در تنگنا شد ماندگار
شاهکارِ شاعرانِ پرتوان آید همی
در میانِ مرگزایان، مهر ما پاینده است
زندهایم و زندگیِ جاودان آید همی
سروده و بداههنوازی: مجید خالقیان
@Kheradgan_Official
پیشرفتهای پزشکی در دوران ساسانیان
@Kheradgan_Official
دوران ساسانیان یکی از باشکوهترین دورههای ایران باستان است که پیشرفتهای هنری و علمی فراوان حاصل شد. این پیشرفتها در حوزه پزشکی بسیار قابل توجه بوده است...
روش کار و تقسیمات فنی در بیمارستان گندی شاپور به صورت اتفاقی و بدون نظام نبود، بلکه کارها به شیوهای معین و کاملا سازماندهی شده پیش میرفت.
بیمارستان دانشگاه گندیشاپور از دو بخش زنان و مردان تشکیل میشد. هر بخش مجهز به تمام ابزار و آلات پزشکی و خدمتکاران زن و مرد بود. در این بیمارستان تالارهای ویژهای برای بیماران مختلف وجود داشت. به عنوان نمونه، تالاری به بیماریهای داخلی و تالاری دیگر به جراحیها اختصاص داده شده بود...
منابعی مانند اوستا، كتابهای سوم و هشتم دينكرد، بندهشن، صدر در نثر صد در بندهشن، هوسپارم نسک و روايات پهلوی اطلاعات مفیدی درباره پزشکی در ایران باستان ارائه دادند.
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23469
@Kheradgan_Official
دوران ساسانیان یکی از باشکوهترین دورههای ایران باستان است که پیشرفتهای هنری و علمی فراوان حاصل شد. این پیشرفتها در حوزه پزشکی بسیار قابل توجه بوده است...
روش کار و تقسیمات فنی در بیمارستان گندی شاپور به صورت اتفاقی و بدون نظام نبود، بلکه کارها به شیوهای معین و کاملا سازماندهی شده پیش میرفت.
بیمارستان دانشگاه گندیشاپور از دو بخش زنان و مردان تشکیل میشد. هر بخش مجهز به تمام ابزار و آلات پزشکی و خدمتکاران زن و مرد بود. در این بیمارستان تالارهای ویژهای برای بیماران مختلف وجود داشت. به عنوان نمونه، تالاری به بیماریهای داخلی و تالاری دیگر به جراحیها اختصاص داده شده بود...
منابعی مانند اوستا، كتابهای سوم و هشتم دينكرد، بندهشن، صدر در نثر صد در بندهشن، هوسپارم نسک و روايات پهلوی اطلاعات مفیدی درباره پزشکی در ایران باستان ارائه دادند.
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23469
پیشرفتهای پزشکی در دوران ساسانیان
دوران ساسانیان یکی از باشکوهترین دورههای ایران باستان است که پیشرفتهای هنری و علمی فراوان حاصل شد. این پیشرفتها در حوزه پزشکی بسیار قابل توجه بوده است. در تاریخ ایران و از جمله ایران باستان، پزشکان جایگاه والایی داشتند به طوری که سیریل الگود، پزشک و خاورشناس…
☀️ جشن باستانی مهرگان ☀️
از ۱۰ تا ۱۶ مهر، به بهانه مهرگان شاد باشیم
طرح: Khazar Graph
@Kheradgan_Official
از ۱۰ تا ۱۶ مهر، به بهانه مهرگان شاد باشیم
طرح: Khazar Graph
@Kheradgan_Official
صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم
#شعرخوانی
صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم
وین نقش زرق را خط بطلان به سر کشیم
نذر و فتوح صومعه در وجه می نهیم
دلق ریا به آب خرابات برکشیم
فردا اگر نه روضه رضوان به ما دهند
غلمان ز روضه حور ز جنت به درکشیم
بیرون جهیم سرخوش و از بزم صوفیان
غارت کنیم باده و شاهد به بر کشیم
عشرت کنیم ور نه به حسرت کشندمان
روزی که رخت جان به جهانی دگر کشیم
سر خدا که در تتق غیب منزویست
مستانهاش نقاب ز رخسار برکشیم
کو جلوهای ز ابروی او تا چو ماه نو
گوی سپهر در خم چوگان زر کشیم
حافظ نه حد ماست چنین لافها زدن
پای از گلیم خویش چرا بیشتر کشیم
(حافظ)
@Kheradgan_Official
صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم
وین نقش زرق را خط بطلان به سر کشیم
نذر و فتوح صومعه در وجه می نهیم
دلق ریا به آب خرابات برکشیم
فردا اگر نه روضه رضوان به ما دهند
غلمان ز روضه حور ز جنت به درکشیم
بیرون جهیم سرخوش و از بزم صوفیان
غارت کنیم باده و شاهد به بر کشیم
عشرت کنیم ور نه به حسرت کشندمان
روزی که رخت جان به جهانی دگر کشیم
سر خدا که در تتق غیب منزویست
مستانهاش نقاب ز رخسار برکشیم
کو جلوهای ز ابروی او تا چو ماه نو
گوی سپهر در خم چوگان زر کشیم
حافظ نه حد ماست چنین لافها زدن
پای از گلیم خویش چرا بیشتر کشیم
(حافظ)
@Kheradgan_Official
🔥 پایگاه خِرَدگان 🔥
#شعرخوانی صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم وین نقش زرق را خط بطلان به سر کشیم نذر و فتوح صومعه در وجه می نهیم دلق ریا به آب خرابات برکشیم فردا اگر نه روضه رضوان به ما دهند غلمان ز روضه حور ز جنت به درکشیم بیرون جهیم سرخوش و از بزم صوفیان غارت کنیم باده و… – صوفی بیا که خرقه سالوس برکشیم
معنی برخی واژهها:
سالوس: تزویر، ریا
زرق: حقه بازی، ریا
روضه رضوان: بوستان بهشتی (بهشت)
غلمان: پسران زیبای بهشتی که در قران به مومنان وعده داده شده است.
حور: زن زیبای بهشتی که در قران به مومنان وعده داده شده است.
شاهد: زیباروی
تتق: چادر و پرده بزرگ
در این شعر گویا حافظ با کنایه با اشخاص دو رو و ریاکار، سخن میگوید. آنهایی که هر کاری میکنند ولی چهرهای معصوم و پاک به خود میگیرند. هرچند همه اشعار حافظ دارای معانی گوناگون هستند و برداشتهای عرفانی از بسیاری از اشعار حافظ میتوان کرد.
@Kheradgan_Official
سالوس: تزویر، ریا
زرق: حقه بازی، ریا
روضه رضوان: بوستان بهشتی (بهشت)
غلمان: پسران زیبای بهشتی که در قران به مومنان وعده داده شده است.
حور: زن زیبای بهشتی که در قران به مومنان وعده داده شده است.
شاهد: زیباروی
تتق: چادر و پرده بزرگ
در این شعر گویا حافظ با کنایه با اشخاص دو رو و ریاکار، سخن میگوید. آنهایی که هر کاری میکنند ولی چهرهای معصوم و پاک به خود میگیرند. هرچند همه اشعار حافظ دارای معانی گوناگون هستند و برداشتهای عرفانی از بسیاری از اشعار حافظ میتوان کرد.
@Kheradgan_Official
رویکرد افراطی به داستان استر و جشن پوریم پذیرفتنی نیست
@Kheradgan_Official
رویکرد افراطی چه از جانب یهودیان افراطی اسرائیل باشد و چه از جانب یهودستیزان ایرانی و غیر ایرانی باشد، پذیرفتنی نیست.
گویا در سالهای پیش برخی در ایران با رواج داستان تحریف شده، میخواستند نفرت از یهودیان را گسترش دهند، به صورتی که وقتی هر یهودی از هر گروهی، چه نظامی و چه غیر نظامی کشته شود، مردمی در ایران جشن بگیرند، چرا که میخواستند مردم تصور کنند که انتقام اجدادشان گرفته شده است!!!
این کار نادرست، نه تنها به نتیجهای که میخواستند نرسید، بلکه گاهی نتیجه عکس داده است.
از طرفی افسانه استر، درون مایهای ایران ستیزانه دارد و جشن پوریم را هم نمیتوان جشن انسانی و پاک دانست چرا که شادی، پایکوبی و شرابخواری به یاد اعدام و قتل عام هزاران تن (حتی اگر دشمنان و نظامیان باشند) چندان انسانی به حساب نمیآید…
درباره پوریم و داستان استر بخوانید:
پوریم
@Kheradgan_Official
رویکرد افراطی چه از جانب یهودیان افراطی اسرائیل باشد و چه از جانب یهودستیزان ایرانی و غیر ایرانی باشد، پذیرفتنی نیست.
گویا در سالهای پیش برخی در ایران با رواج داستان تحریف شده، میخواستند نفرت از یهودیان را گسترش دهند، به صورتی که وقتی هر یهودی از هر گروهی، چه نظامی و چه غیر نظامی کشته شود، مردمی در ایران جشن بگیرند، چرا که میخواستند مردم تصور کنند که انتقام اجدادشان گرفته شده است!!!
این کار نادرست، نه تنها به نتیجهای که میخواستند نرسید، بلکه گاهی نتیجه عکس داده است.
از طرفی افسانه استر، درون مایهای ایران ستیزانه دارد و جشن پوریم را هم نمیتوان جشن انسانی و پاک دانست چرا که شادی، پایکوبی و شرابخواری به یاد اعدام و قتل عام هزاران تن (حتی اگر دشمنان و نظامیان باشند) چندان انسانی به حساب نمیآید…
درباره پوریم و داستان استر بخوانید:
پوریم
پوریم
نوشتارهای پایگاه خردگان درباره پوریم
آیا ساسانیان، آثار اشکانیان را نابود کردند؟!
@Kheradgan_Official
هیچ نشانه قطعی وجود ندارد که ساسانیان آثار اشکانیان را نابود کرده باشند.
شواهد گوناگون نشان میدهند که ساسانیان از دستاوردهای فرهنگی و تمدنی اشکانیان بهره بردند و حتی در راه پیشرفت همان دستاورد ها گام برداشتند.
با توجه به شرایط باستانشناسی درباره اشکانیان و آثاری که به دست آمده نمیتوان گفت آثار مربوط به اشکانیان آنطور که ادعا میشود اندک و ناچیز است.
منابع زیادی وجود دارند که نشان میدهند در دوران ساسانیان از اشکانیان به نیکی یاد میشده است. با این حال نباید انتظار داشت که هیچ انتقادی از اشکانیان نشده باشد…
✅ آیا آثار باستانی از اشکانیان کم باقی مانده است؟
✅ ستایش اشکانیان در آثار مربوط به ساسانیان و زرتشتیان
✅ بررسی اشکانیان در شاهنامه
✅ شانس بیشتر ماندگاری داستانهای مربوط به ساسانیان پس از یورش خلفا
✅ منابع فردوسی چه بوده است؟
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23471
@Kheradgan_Official
هیچ نشانه قطعی وجود ندارد که ساسانیان آثار اشکانیان را نابود کرده باشند.
شواهد گوناگون نشان میدهند که ساسانیان از دستاوردهای فرهنگی و تمدنی اشکانیان بهره بردند و حتی در راه پیشرفت همان دستاورد ها گام برداشتند.
با توجه به شرایط باستانشناسی درباره اشکانیان و آثاری که به دست آمده نمیتوان گفت آثار مربوط به اشکانیان آنطور که ادعا میشود اندک و ناچیز است.
منابع زیادی وجود دارند که نشان میدهند در دوران ساسانیان از اشکانیان به نیکی یاد میشده است. با این حال نباید انتظار داشت که هیچ انتقادی از اشکانیان نشده باشد…
✅ آیا آثار باستانی از اشکانیان کم باقی مانده است؟
✅ ستایش اشکانیان در آثار مربوط به ساسانیان و زرتشتیان
✅ بررسی اشکانیان در شاهنامه
✅ شانس بیشتر ماندگاری داستانهای مربوط به ساسانیان پس از یورش خلفا
✅ منابع فردوسی چه بوده است؟
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23471
آیا ساسانیان، آثار اشکانیان را نابود کردند؟!
هیچ نشانه قطعی وجود ندارد که ساسانیان آثار اشکانیان را نابود کرده باشند. شواهد گوناگون نشان می دهند که ساسانیان از دستاوردهای فرهنگی و تمدنی اشکانیان بهره بردند
پرسشهایی که مدافعان یورش خلفا به ایران پاسخ نمیدهند!
@Kheradgan_Official
هنگامی که سخن از نابودی کتابها و دانش در یورش و سلطه خلفا مطرح میشود، مدافعان یورش خلفا به ایران صرفا به نقد نوشتههای ابن خلدون میپردازند.
البته نوشتههای صریح ابن خلدون درباره کتاب سوزی سپاهیان خلفا در ایران بسیار قابل توجه است ولی شواهد و منابع، محدود به نوشته ابن خلدون نیستند.
پرسشها و ابهامات فراوان وجود دارد که معمولا مدافعان یورش خلفا به ایران بی پاسخ میگذارند!
برخی از پرسشها و ابهامات:
⁉ کتابهای گنج شایگان چه شدند؟
⁉ کتابهای دانشگاه گندیشاپور چه شدند؟
⁉ کتابهای کتابخانه سارویه چه شدند؟
⁉ چرا اصل برخی از نوشتههای پهلوی به دست ما نرسیده ولی مثلا نوشتههای پاول ایرانی به زبان سریانی موجود هستند؟!
⁉ دیگر آثار نویسندگان چه شد؟ چرا فقط یک یا دو کتاب از نویسندگان و شاعران برجسته مانند بهزاد فرخ پیروز به جا مانده است؟
⁉ چرا نام نویسندگان بسیاری از آثار به دست ما نرسیده است؟
⁉ چرا نام دیگر دانشمندان ایران باستان به جا نمانده است؟ برای نمونه نام بسیاری از پزشکانی که در گندیشاپور دانش آموختند، به دست ما نرسیده است!
⁉ آیا وقتی یک شهر بزرگمانند ری به کلی ویران میشد، باید توقع داشته باشیم، کتابهایش نابود نشده باشند؟!
نوشتار «منابع و شواهد درباره کتاب سوزی خلفا در ایران» را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/13804
@Kheradgan_Official
هنگامی که سخن از نابودی کتابها و دانش در یورش و سلطه خلفا مطرح میشود، مدافعان یورش خلفا به ایران صرفا به نقد نوشتههای ابن خلدون میپردازند.
البته نوشتههای صریح ابن خلدون درباره کتاب سوزی سپاهیان خلفا در ایران بسیار قابل توجه است ولی شواهد و منابع، محدود به نوشته ابن خلدون نیستند.
پرسشها و ابهامات فراوان وجود دارد که معمولا مدافعان یورش خلفا به ایران بی پاسخ میگذارند!
برخی از پرسشها و ابهامات:
⁉ کتابهای گنج شایگان چه شدند؟
⁉ کتابهای دانشگاه گندیشاپور چه شدند؟
⁉ کتابهای کتابخانه سارویه چه شدند؟
⁉ چرا اصل برخی از نوشتههای پهلوی به دست ما نرسیده ولی مثلا نوشتههای پاول ایرانی به زبان سریانی موجود هستند؟!
⁉ دیگر آثار نویسندگان چه شد؟ چرا فقط یک یا دو کتاب از نویسندگان و شاعران برجسته مانند بهزاد فرخ پیروز به جا مانده است؟
⁉ چرا نام نویسندگان بسیاری از آثار به دست ما نرسیده است؟
⁉ چرا نام دیگر دانشمندان ایران باستان به جا نمانده است؟ برای نمونه نام بسیاری از پزشکانی که در گندیشاپور دانش آموختند، به دست ما نرسیده است!
⁉ آیا وقتی یک شهر بزرگمانند ری به کلی ویران میشد، باید توقع داشته باشیم، کتابهایش نابود نشده باشند؟!
نوشتار «منابع و شواهد درباره کتاب سوزی خلفا در ایران» را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/13804
منابع و شواهد درباره کتاب سوزی خلفا در ایران
موضوع نابودی علم و دانش توسط فاتحان، چیزی نیست که بتوان به سادگی از آن گذشت. با توجه به منابع و مهمتر از آن، شواهدی آشکار که این موضوع را نشان میدهند! گویا انگیزههای ایدئولوژیک باعث شده است برخی با ذهنیت خاصی به تاریخ پژوهی بپردازند که قطعا نتیجه مناسبی…
بگردان می تو ای ساقی
مجید خالقیان
#شعرخوانی
بگردان می تو ای ساقی
ادر کأسا و ناولها، الا یا ایها الساقی
نماند نام بدنامان، در آن میخانهها باقی
خُروش و خشم آهنگر، شود جاری به هر دوران
ولی در دفتر شاعر، نماند بیت اِلحاقی
دَمِ عیسی و اعجازش، نماند دیر و بیپایان
ولیکن جاوِدان ماند، هماره شورِ مُشتاقی
چه فرعون و چه ضحاکان، چه نور روی موسایان
به پایان آمده است اکنون، بگردان مِی تو ای ساقی
به یاد شعر طُغیانی، شود عُصیانِ ما آسان
بماند مهر جاویدان، بماند عشق اشراقی
(مجید خالقیان)
@Kheradgan_Official
بگردان می تو ای ساقی
ادر کأسا و ناولها، الا یا ایها الساقی
نماند نام بدنامان، در آن میخانهها باقی
خُروش و خشم آهنگر، شود جاری به هر دوران
ولی در دفتر شاعر، نماند بیت اِلحاقی
دَمِ عیسی و اعجازش، نماند دیر و بیپایان
ولیکن جاوِدان ماند، هماره شورِ مُشتاقی
چه فرعون و چه ضحاکان، چه نور روی موسایان
به پایان آمده است اکنون، بگردان مِی تو ای ساقی
به یاد شعر طُغیانی، شود عُصیانِ ما آسان
بماند مهر جاویدان، بماند عشق اشراقی
(مجید خالقیان)
@Kheradgan_Official
مراقب باشیم شریک تفرقهافکنیها و نفرتپراکنیها نباشیم
@Kheradgan_Official
این روزها ایرانستیزان خود را به هر شکل و شمایلی در میآورند تا تفرقه افکنی کنند. کار آنها مانند نیروهای شر در اساطیر کهن است. همانند شیطان و اهریمن که خود را با چهرههای گوناگون نشان میداد.
برای نمونه خود را سلطنت طلب معرفی میکنند ولی به دنبال تخریب دکتر مصدق و گسترش اقتدارگرایی و جنگ طلبی هستند!!
خود را مدافع تدریس به زبان مادری معرفی میکنند ولی هدف اصلی آنها تخریب تاریخ باستانی و دروغ پردازی علیه کوروش بزرگ است!
خود را مذهبی معرفی میکنند ولی علیه اندیشههای باستانی و عرفانی تبلیغ میکنند!!
خود را از نظر سیاسی چپ معرفی میکنند ولی تاریخ ساسانیان را تحریف میکنند!
در نهایت همانها با گرفتن ژست ملی گرایی در ادعایی نادرست میگویند پس از هخامنشیان نخستین بار به مدیترانه رسیدیم!!!
هر کدام از ما ممکن است گرایشهایی به یک طیف داشته باشیم، ولی باید توجه داشته باشیم که در اینگونه تفرقه افکنیها شریک نشویم، چرا که ناخواسته گسترش دهنده نفرت پراکنی میشویم.
@Kheradgan_Official
این روزها ایرانستیزان خود را به هر شکل و شمایلی در میآورند تا تفرقه افکنی کنند. کار آنها مانند نیروهای شر در اساطیر کهن است. همانند شیطان و اهریمن که خود را با چهرههای گوناگون نشان میداد.
برای نمونه خود را سلطنت طلب معرفی میکنند ولی به دنبال تخریب دکتر مصدق و گسترش اقتدارگرایی و جنگ طلبی هستند!!
خود را مدافع تدریس به زبان مادری معرفی میکنند ولی هدف اصلی آنها تخریب تاریخ باستانی و دروغ پردازی علیه کوروش بزرگ است!
خود را مذهبی معرفی میکنند ولی علیه اندیشههای باستانی و عرفانی تبلیغ میکنند!!
خود را از نظر سیاسی چپ معرفی میکنند ولی تاریخ ساسانیان را تحریف میکنند!
در نهایت همانها با گرفتن ژست ملی گرایی در ادعایی نادرست میگویند پس از هخامنشیان نخستین بار به مدیترانه رسیدیم!!!
هر کدام از ما ممکن است گرایشهایی به یک طیف داشته باشیم، ولی باید توجه داشته باشیم که در اینگونه تفرقه افکنیها شریک نشویم، چرا که ناخواسته گسترش دهنده نفرت پراکنی میشویم.
آیا ساسانیان، تاریخ هخامنشیان را حذف کردند؟
@Kheradgan_Official
برخی از فرضیهها تاکید میکنند که ساسانیان، تاریخ هخامنشیان را دستکاری کردند! ولی شواهد نشان میدهد که این فرضیه چندان معتبر نیست.
آنچه به نظر میآید نابودی و کمرنگ شدن آثار هخامنشیان در دوران یونانی گرایی، باعث شده است در سالیان بعد، تاریخ و اساطیر آمیخته شوند و این موضوع سالیان سال پیش از ساسانیان رخ داده است.
بر اساس منابع بسیار معتبر، ساسانیان آثار هخامنشیان را ستایش میکردند و گویا با میراث آنان در قالب کیانیان آشنا بودند…
برای مثال شاپور سکانشاه در راه سفر از پایتخت به سیستان روزی را در پارسه (تخت جمشید) توقف میکند و در کاخ تچر به خط پهلوی کتیبهای مینویسد. در این کتیبه شاپور سکانشاه ایزد را سپاس گفته و به ستایش نیا و پدر خویش میپردازد و در جایی میگوید «نیز کسی را ستایش کرد که این خانه را کرد (ساخت)»...
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23472
@Kheradgan_Official
برخی از فرضیهها تاکید میکنند که ساسانیان، تاریخ هخامنشیان را دستکاری کردند! ولی شواهد نشان میدهد که این فرضیه چندان معتبر نیست.
آنچه به نظر میآید نابودی و کمرنگ شدن آثار هخامنشیان در دوران یونانی گرایی، باعث شده است در سالیان بعد، تاریخ و اساطیر آمیخته شوند و این موضوع سالیان سال پیش از ساسانیان رخ داده است.
بر اساس منابع بسیار معتبر، ساسانیان آثار هخامنشیان را ستایش میکردند و گویا با میراث آنان در قالب کیانیان آشنا بودند…
برای مثال شاپور سکانشاه در راه سفر از پایتخت به سیستان روزی را در پارسه (تخت جمشید) توقف میکند و در کاخ تچر به خط پهلوی کتیبهای مینویسد. در این کتیبه شاپور سکانشاه ایزد را سپاس گفته و به ستایش نیا و پدر خویش میپردازد و در جایی میگوید «نیز کسی را ستایش کرد که این خانه را کرد (ساخت)»...
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23472
آیا ساسانیان، تاریخ هخامنشیان را حذف کردند؟
برخی از فرضیهها تاکید میکنند که ساسانیان، تاریخ هخامنشیان را دستکاری کردند! ولی شواهد نشان میدهد که این فرضیه چندان معتبر نیست. آنچه به نظر میآید نابودی و کمرنگ شدن آثار هخامنشیان در دوران یونانی گرایی، باعث شده است در سالیان بعد، تاریخ و اساطیر آمیخته…
همه کس طالب یارند چه هشیار و چه مست
همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت
از دوران باستان در میان ایرانیان خردمند، اندیشههایی بوده که در سخنگان پارسی دوران پسین نمود ویژهای داشته است. میتوان گفت گاهی پارسی گویان به بهترین گونه همان اندیشهها را بازگو کردهاند. یادشان گرامی باد...
بیستم مهر، بزرگداشت حافظ شیرازی
@Kheradgan_Official
همه جا خانه عشق است چه مسجد چه کنشت
از دوران باستان در میان ایرانیان خردمند، اندیشههایی بوده که در سخنگان پارسی دوران پسین نمود ویژهای داشته است. میتوان گفت گاهی پارسی گویان به بهترین گونه همان اندیشهها را بازگو کردهاند. یادشان گرامی باد...
بیستم مهر، بزرگداشت حافظ شیرازی
@Kheradgan_Official
رویکرد اشکانیان و ساسانیان به منابع اقوام دیگر درباره تاریخ ایران
@Kheradgan_Official
ایرانیان درباره تاریخ باستانی خود به داستانهای ایرانی درباره پادشاهان پیشدادی و کیانی، بیشتر اعتماد داشتند. البته کیانیان آمیختگیهایی با هخامنشیان داشتند.
اگر خودمان را به جای پژوهشگران اشکانی و ساسانی بگذاریم که پس از نابودی آثار هخامنشیان، به مطالعه درباره تاریخ باستانی ایرانی میپرداختند، باید بپذیریم که اعتماد کردن به منابع یونانی و رومی و حتی یهودیان برایشان آسان نبوده است.
سوال آنجاست که چرا باید به آن منابع اعتماد میکردند؟ منابع رومی و یونانی سرشار از افسانه سرایی غرض ورزانه علیه ایرانیان بودند. از سوی دیگر افسانههایی مانند افسانه استر در منابع یهودی آشکار میسازد که افسانه سرایی در کتابهای یهودیان هم وجود داشته است.
در این نوشتار ابتدا به بررسی آشنایی ایرانیان با منابع اقوام دیگر میپردازیم و سپس دلایل اعتماد نداشتن ایرانیان به آن منابع را بررسی میکنیم.
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23473
@Kheradgan_Official
ایرانیان درباره تاریخ باستانی خود به داستانهای ایرانی درباره پادشاهان پیشدادی و کیانی، بیشتر اعتماد داشتند. البته کیانیان آمیختگیهایی با هخامنشیان داشتند.
اگر خودمان را به جای پژوهشگران اشکانی و ساسانی بگذاریم که پس از نابودی آثار هخامنشیان، به مطالعه درباره تاریخ باستانی ایرانی میپرداختند، باید بپذیریم که اعتماد کردن به منابع یونانی و رومی و حتی یهودیان برایشان آسان نبوده است.
سوال آنجاست که چرا باید به آن منابع اعتماد میکردند؟ منابع رومی و یونانی سرشار از افسانه سرایی غرض ورزانه علیه ایرانیان بودند. از سوی دیگر افسانههایی مانند افسانه استر در منابع یهودی آشکار میسازد که افسانه سرایی در کتابهای یهودیان هم وجود داشته است.
در این نوشتار ابتدا به بررسی آشنایی ایرانیان با منابع اقوام دیگر میپردازیم و سپس دلایل اعتماد نداشتن ایرانیان به آن منابع را بررسی میکنیم.
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/23473
رویکرد اشکانیان و ساسانیان به منابع اقوام دیگر درباره تاریخ ایران
وقتی درباره تاریخ باستانی ایران پژوهش میکنیم، شواهد گوناگون نشان میدهند در دوران اشکانیان و ساسانیان به داستانهای ایرانی که هخامنشیان و کیانیان آمیخته شده بودند، اعتماد بیشتری وجود داشته است. سوال آنجاست که چرا ایرانیان به منابع اقوام دیگر اعتماد کامل…
Chashm-e Shirin
Uido AI/Majid Khaleghian
خوانند و آهنگساز: هوش مصنوعی Udio
سروده و تدوین: مجید خالقیان
چشم شیرین داری و ما را پریشان میکنی
زندگی را چون طراوتهای باران میکنی
بی تو راه زندگی سوی مُغیلان می رود
این درست است مرد را خوار بیابان میکنی؟
ناز داری هر نفس، دردم فزونی میرود
با همه زیباییات جان را تو حیران میکنی
متن کامل سروده...
@Honar_Daroun
سروده و تدوین: مجید خالقیان
چشم شیرین داری و ما را پریشان میکنی
زندگی را چون طراوتهای باران میکنی
بی تو راه زندگی سوی مُغیلان می رود
این درست است مرد را خوار بیابان میکنی؟
ناز داری هر نفس، دردم فزونی میرود
با همه زیباییات جان را تو حیران میکنی
متن کامل سروده...
@Honar_Daroun
توصیههای انسان دوستانه بهرام گور در شاهنامه
@Kheradgan_Official
بهرام گور از پادشاهان خوشنام شاهنامه است که توصیههای اخلاقی و جوانمردانه او بسیار قابل توجه هستند.
در یکی از بخشهای شاهنامه، بهرام گور به مهربانی و کمک به تهیدستان توصیه میکند و در ادامه تاکید میکند کسانی که توانایی دارند حتما به کودکان یاری برسانند تا به مدرسه بروند.
یعنی یاری رساندن به تهیدستان و زیردستان چه از نظر مالی و چه از نظر فرهنگی مورد توجه بوده است.
در ادامه ابیات این بخش شاهنامه (تصحیح دکتر خالقی مطلق) را میآوریم:
نخواهم خراج ز جهان هفت سال
اگر زیردستی بود، گر همال
...
که با زیردستان جز از رسم و داد
نرانند و از بد نگیرند یاد!
هر آنکس که درویش باشد به شهر
که از روز شادی نیابند بهر
کسی را که فامست و دستش تهیست
به هر جای بی ارج و بی فرهیست
هم از گنجماشان بتوزید فام
به دیوانهاشان نبیسید نام
…
بدین مهر ما شادمانی کنید
بر آن کهتران مهربانی کنید
همان بندگان را مدارید خوار
که هستند هم بندهی کردگار
کسی کش بود پایهی سنگیان
[کسی کش بود مایه و سنگ آن]
دهد کودکان را به فرهنگیان
به دانش روان را توانگر کنید
خرد را ز بن بر سر افسر کنید
@Kheradgan_Official
@Kheradgan_Official
بهرام گور از پادشاهان خوشنام شاهنامه است که توصیههای اخلاقی و جوانمردانه او بسیار قابل توجه هستند.
در یکی از بخشهای شاهنامه، بهرام گور به مهربانی و کمک به تهیدستان توصیه میکند و در ادامه تاکید میکند کسانی که توانایی دارند حتما به کودکان یاری برسانند تا به مدرسه بروند.
یعنی یاری رساندن به تهیدستان و زیردستان چه از نظر مالی و چه از نظر فرهنگی مورد توجه بوده است.
در ادامه ابیات این بخش شاهنامه (تصحیح دکتر خالقی مطلق) را میآوریم:
نخواهم خراج ز جهان هفت سال
اگر زیردستی بود، گر همال
...
که با زیردستان جز از رسم و داد
نرانند و از بد نگیرند یاد!
هر آنکس که درویش باشد به شهر
که از روز شادی نیابند بهر
کسی را که فامست و دستش تهیست
به هر جای بی ارج و بی فرهیست
هم از گنجماشان بتوزید فام
به دیوانهاشان نبیسید نام
…
بدین مهر ما شادمانی کنید
بر آن کهتران مهربانی کنید
همان بندگان را مدارید خوار
که هستند هم بندهی کردگار
کسی کش بود پایهی سنگیان
[کسی کش بود مایه و سنگ آن]
دهد کودکان را به فرهنگیان
به دانش روان را توانگر کنید
خرد را ز بن بر سر افسر کنید
@Kheradgan_Official
درباره استوانه کوروش بزرگ
@Kheradgan_Official
استوانه کوروش بزرگ نخستین سند به دست آمده در تاریخ بشر است که در آن از رفتار مهربانانه پادشاهی از قومی دیگر پس از پیروزی بر قومی مغلوب ذکر میشود. برخی از مفاهیم و واژههایی که در استوانه کوروش بزرگ آمده، در اسناد پیشین دیده میشود ولی همه آنها درباره قوم خود آنها است؛ بنابراین این متن را میتوان متنی انسان دوستانه فراتر از مرزهای قومی دانست.
این سند بیان کننده رواداری مذهبی هخامنشیان است به طوری که در این متن بر بازسازی و رسیدگی به پرستشگاههای اقوام گوناگون تاکید میشود.
با آنکه در این متن از مردوک (خدای بابلی) به عنوان خدای بزرگ یاد میشود، ولی آشکارا نشان دهنده آداب ایرانی کوروش بزرگ است. دکتر تورج دریایی در این باره نوشته است: «مضمون درست کردن هر آنچه که خراب شده بود دیدگاهی است که با اهورهمزدا ارتباط دارد. اهورهمزدا یا خدای خردمند، نماینده نظم در جهان هستی است» (ن.ک: دین کوروش بزرگ چه بود؟).
توجه به نمادهای سایر ادیان بخشی از جهانبینی مذهبی هخامنشیان بوده است و زرتشت نقش مهمی در شکل گیری این جهانبینی داشته است. میتوان این جهانبینی را در ارتباط با «کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت» دانست. از این رو هخامنشیان به دنبال تحمیل نمادهای بومی خود به دیگر ملل نبودند (ن.ک: دین کوروش بزرگ چه بود؟).
سالها پیش از نگارش استوانه کوروش بزرگ، نبونئید پادشاه بابل با همراهی کشورهای دیگر از جمله لودیه و مصر یورش علیه ایرانیان را شروع کرد، این موضوع باعث آغاز جنگها شد (ن.ک: دلایل آغاز کشورگشاییهای کوروش) ولی نهایتا پیروزی با ایرانیان و کوروش بزرگ بود و کوروش بزرگ رفتار جوانمردانه با اقوام مغلوب داشت.
لازم به ذکر است که رفتار غیر محترمانه نبونئید باعث ایجاد نارضایتیهایی در بابل هم شده بود (ن.ک: نبونعید، پادشاهی متوهم و ستمگر).
به طور کلی فتح بابل نقطه عطفی در تاریخ بشر بوده است و مفهوم انسانیت و توجه به حقوق انسان در سطح جهانی پس از آن بسیار بیش از پیش مورد توجه بشر قرار گرفت (ن.ک: فتح آرام بابل توسط کوروش، نقطه عطفی در تاریخ بشر).
علاوه بر منابع یونانی و یهودی، شواهد و منابع گوناگون از جمله اسناد تجاری و اداری بابل نشان میدهند که آنچه در استوانه کوروش بزرگ درباره فتح بدون جنگ شهر بابل آمده، یک واقعیت غیر قابل انکار است (ن.ک: اسنادی که محتوای استوانه کوروش را تأیید میکنند).
در ادامه برگردان دکتر عبدالمجید ارفعی از استوانه کوروش بزرگ ارائه میگردد که نخستین برگردان مستقیم (بابلی به پارسی) استوانه کوروش بزرگ است.
متن کامل استوانه کوروش بزرگ:
https://kheradgan.ir/p/11319
@Kheradgan_Official
استوانه کوروش بزرگ نخستین سند به دست آمده در تاریخ بشر است که در آن از رفتار مهربانانه پادشاهی از قومی دیگر پس از پیروزی بر قومی مغلوب ذکر میشود. برخی از مفاهیم و واژههایی که در استوانه کوروش بزرگ آمده، در اسناد پیشین دیده میشود ولی همه آنها درباره قوم خود آنها است؛ بنابراین این متن را میتوان متنی انسان دوستانه فراتر از مرزهای قومی دانست.
این سند بیان کننده رواداری مذهبی هخامنشیان است به طوری که در این متن بر بازسازی و رسیدگی به پرستشگاههای اقوام گوناگون تاکید میشود.
با آنکه در این متن از مردوک (خدای بابلی) به عنوان خدای بزرگ یاد میشود، ولی آشکارا نشان دهنده آداب ایرانی کوروش بزرگ است. دکتر تورج دریایی در این باره نوشته است: «مضمون درست کردن هر آنچه که خراب شده بود دیدگاهی است که با اهورهمزدا ارتباط دارد. اهورهمزدا یا خدای خردمند، نماینده نظم در جهان هستی است» (ن.ک: دین کوروش بزرگ چه بود؟).
توجه به نمادهای سایر ادیان بخشی از جهانبینی مذهبی هخامنشیان بوده است و زرتشت نقش مهمی در شکل گیری این جهانبینی داشته است. میتوان این جهانبینی را در ارتباط با «کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت» دانست. از این رو هخامنشیان به دنبال تحمیل نمادهای بومی خود به دیگر ملل نبودند (ن.ک: دین کوروش بزرگ چه بود؟).
سالها پیش از نگارش استوانه کوروش بزرگ، نبونئید پادشاه بابل با همراهی کشورهای دیگر از جمله لودیه و مصر یورش علیه ایرانیان را شروع کرد، این موضوع باعث آغاز جنگها شد (ن.ک: دلایل آغاز کشورگشاییهای کوروش) ولی نهایتا پیروزی با ایرانیان و کوروش بزرگ بود و کوروش بزرگ رفتار جوانمردانه با اقوام مغلوب داشت.
لازم به ذکر است که رفتار غیر محترمانه نبونئید باعث ایجاد نارضایتیهایی در بابل هم شده بود (ن.ک: نبونعید، پادشاهی متوهم و ستمگر).
به طور کلی فتح بابل نقطه عطفی در تاریخ بشر بوده است و مفهوم انسانیت و توجه به حقوق انسان در سطح جهانی پس از آن بسیار بیش از پیش مورد توجه بشر قرار گرفت (ن.ک: فتح آرام بابل توسط کوروش، نقطه عطفی در تاریخ بشر).
علاوه بر منابع یونانی و یهودی، شواهد و منابع گوناگون از جمله اسناد تجاری و اداری بابل نشان میدهند که آنچه در استوانه کوروش بزرگ درباره فتح بدون جنگ شهر بابل آمده، یک واقعیت غیر قابل انکار است (ن.ک: اسنادی که محتوای استوانه کوروش را تأیید میکنند).
در ادامه برگردان دکتر عبدالمجید ارفعی از استوانه کوروش بزرگ ارائه میگردد که نخستین برگردان مستقیم (بابلی به پارسی) استوانه کوروش بزرگ است.
متن کامل استوانه کوروش بزرگ:
https://kheradgan.ir/p/11319
ترجمه استوانه کوروش (ارفعی)
خوشبختانه ترجمههای خوبی به پارسی آن هم به صورت مستقیم از بابلی به پارسی انجام گرفته است. در اینجا برگردان دکتر عبدالمجید ارفعی از استوانه کوروش بزرگ ارائه میگردد که نخستین برگردان مستقیم (بابلی به پارسی) استوانه کوروش است.
آیا ایران در شاهنامه فردوسی افغانستان امروزی است؟
@Kheradgan_Official
هویت ایرانی محدود به هیچکدام از مرزهای دولت های کنونی نمیشود. این هویت باستانی که در شاهنامه فردوسی بسیار مورد توجه قرار گرفته است باعث حفظ بسیاری از دستاوردهای فرهنگی و تمدنی دوره باستان شده است.
در منابع تاریخی و اسطورهای ایرانی، افغانستان امروزی صرفا بخشی از ایران بزرگ است نه آنکه ایران معادل افغانستان باشد!!
در شاهنامه از بخشهای گوناگون مانند آمل، پارس، آذرآبادگان، کرمان، اصفهان، خراسان، اردبیل، اهواز، گیلان و… به عنوان شهرهای ایران یاد میشود.
در دیگر منابع هم ایران بسیار فراتر از ایران کنونی و افغانستان است به طوری که ابومنصور محمد بن عبدالرزاق توسی که میتوان او را استاد فردوسی دانست حدود ایرانشهر را از رود آموی تا رود مصر میداند. در نوشتههای ابوریحان بیرونی، اصطخری، مقدسی و… هم حدود ایرانشهر بسیار فراتر از افغانستان است.
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/22420
@Kheradgan_Official
هویت ایرانی محدود به هیچکدام از مرزهای دولت های کنونی نمیشود. این هویت باستانی که در شاهنامه فردوسی بسیار مورد توجه قرار گرفته است باعث حفظ بسیاری از دستاوردهای فرهنگی و تمدنی دوره باستان شده است.
در منابع تاریخی و اسطورهای ایرانی، افغانستان امروزی صرفا بخشی از ایران بزرگ است نه آنکه ایران معادل افغانستان باشد!!
در شاهنامه از بخشهای گوناگون مانند آمل، پارس، آذرآبادگان، کرمان، اصفهان، خراسان، اردبیل، اهواز، گیلان و… به عنوان شهرهای ایران یاد میشود.
در دیگر منابع هم ایران بسیار فراتر از ایران کنونی و افغانستان است به طوری که ابومنصور محمد بن عبدالرزاق توسی که میتوان او را استاد فردوسی دانست حدود ایرانشهر را از رود آموی تا رود مصر میداند. در نوشتههای ابوریحان بیرونی، اصطخری، مقدسی و… هم حدود ایرانشهر بسیار فراتر از افغانستان است.
نوشتار را بخوانید:
https://kheradgan.ir/p/22420
آیا ایران در شاهنامه فردوسی افغانستان امروزی است؟
در منابع تاریخی و اسطورهای ایرانی، افغانستان امروزی صرفا بخشی از ایران بزرگ است نه آنکه ایران معادل افغانستان باشد!! در شاهنامه فردوسی از بخشهای گوناگون مانند آمل، پارس، آذرآبادگان، کرمان، اصفهان، خراسان، اردبیل، اهواز، گیلان و… به عنوان شهرهای ایران یاد…