🔴تاریخنگاری متفاوت
#حسن_انصاری
بررسی ادعای دکتر حسن انصاری در نقدی بر تفکیکیان درباره ترجمه کتب فلسفی یونان
برشی از کتاب...
آقای انصاری نقدهایی بر مکتب تفکیک دارند که البته اختصاصی به تفکیکیان ندارد، و متوجه عموم علمای شیعه میشود!
حسن انصاری به اسم نقد تفکیک، عالم ذر و برخی مطالبی را که مورد پذیرش عموم علمای شیعه است انکار میکند.
#حسن_انصاری
بررسی ادعای دکتر حسن انصاری در نقدی بر تفکیکیان درباره ترجمه کتب فلسفی یونان
برشی از کتاب...
آقای انصاری نقدهایی بر مکتب تفکیک دارند که البته اختصاصی به تفکیکیان ندارد، و متوجه عموم علمای شیعه میشود!
حسن انصاری به اسم نقد تفکیک، عالم ذر و برخی مطالبی را که مورد پذیرش عموم علمای شیعه است انکار میکند.
🔴 افسانه یا تحریف تاریخ؟
#حسن_انصاری
www.tg-me.com/kalam_shia/229
دکتر حسن انصاری در نوشتاری سعی در القای این مطلب دارند که اکثر فقها و علمای شیعه فیلسوف بودند و این تصور که فقها مخالف فلسفه بودهاند افسانهای بیش نیست!
ما چند جمله از ایشان را نقل میکنیم سپس دو نکته را تذکر میدهیم: [عین مطلب ایشان را میتوانید در لینک زیر ببینید:www.tg-me.com/azbarresihayetarikhi/2233]
حسن انصاری:
آقای بروجردی فلسفه خوانده بود
حتی سید ابوالحسن اصفهانی فلسفه آموخته بود
در چند قرن اخیر بسیاری از فقها فیلسوف بودند
آیت الله خویی هم حکمت آموخته بود
حتی میتوان در زمان علامه حلی هم از اهتمام به فلسفه و دانشهای عقلی سراغ گرفت.
شاگردان وحید بهبهانی نزد استادان برجسته، فلسفه را آموخته بودند
و....
◀ما بارها نشان دادهایم آقای انصاری در نتیجهگیری از مطالب به گونهای عجیب رفتار میکنند، این مشکل در کتابهای ایشان نیز کم نیست. نتایجی که هیچ ربطی به مقدماتش ندارد.
آقای انصاری در اینجا دو خلط کردهاند:
۱. کسی که مطالب یک گروه و یا یک علمی را بیاموزد لزوما از خود آن گروه نیست، وگرنه لازم میآید خود آقای انصاری شیخی باشد! چون مدعی است مبانی شیخیه را به خوبی فراگرفته است. و نیز در عین حال تفکیکی نیز باشد چون مدعیاند مبانی این مکتب را از دکتر رحیمیان[از اساتید انجمن] و... آموخته است.
۲. خلط دوم و همیشگی دکتر حسن انصاری آن است که علوم عقلی را مساوی با فلسفه میداند، و گویا اصلا نمیتواند تصور کند که کسی عقل را بپذیرد ولی منکر فلسفه باشد؛ نمونه این امر علامه حلی و ملا محمد طاهر قمی، میرزای قمی و... است. علامه حلی از بزرگترین علما و عقلای شیعه که میگوید خواندن فلسفه حرام است مگر برای نقض کردن.
گویا تصور آقای انصاری آن است که هر کس که بخواهد فلسفه را نقد کند نباید آن را بیاموزد و نیاموخته ردش کند وگرنه نامش در لیست آقای انصاری قرار خواهد گرفت و فیلسوف نامیده خواهد شد! فقط همین مانده بود که تاریخ معاصر را هم تحریف کرده و آیت الله بروجردی را فیلسوف و طرفدار فلسفه بدانیم، و همچنین سید ابوالحسن اصفهانی را! بله آیت الله بروجردی فلسفه را عمیق خوانده بود ولی این چه استدلالی است بر اینکه ایشان فیلسوف بودند؟!
آقای انصاری در راستای فیلسوف کردن علمای شیعه اسم از آیت الله خویی میآورند و میگویند او نزد سید علی قاضی درس خوانده بود!
واقعا این نحو استدلال کردنها عجیب است.
پس احتمالا علامه امینی هم سنی است زیرا نزد برخی اهل سنت تعالیمی دیده است!
و نیز بماند که داستان آیت الله خویی و سید علی قاضی بسیار متفاوت از تصورات آقای انصاری است و همیشه تحلیلهای سطحی سهم نوشتههای آقای انصاری است.
ایشان در انتها مدعی میشوند:
امروزه فهم اصول فقه بدون فلسفه دانی اصلا ممکن نیست.
داوری درباره این ادعا را نیز به آشنایان با علم اصول وامیگذاریم، هر چند که خلط عقل و فلسفه را در ذهنیت آقای انصاری تذکر دادیم.
@kalam_shia
#حسن_انصاری
www.tg-me.com/kalam_shia/229
دکتر حسن انصاری در نوشتاری سعی در القای این مطلب دارند که اکثر فقها و علمای شیعه فیلسوف بودند و این تصور که فقها مخالف فلسفه بودهاند افسانهای بیش نیست!
ما چند جمله از ایشان را نقل میکنیم سپس دو نکته را تذکر میدهیم: [عین مطلب ایشان را میتوانید در لینک زیر ببینید:www.tg-me.com/azbarresihayetarikhi/2233]
حسن انصاری:
آقای بروجردی فلسفه خوانده بود
حتی سید ابوالحسن اصفهانی فلسفه آموخته بود
در چند قرن اخیر بسیاری از فقها فیلسوف بودند
آیت الله خویی هم حکمت آموخته بود
حتی میتوان در زمان علامه حلی هم از اهتمام به فلسفه و دانشهای عقلی سراغ گرفت.
شاگردان وحید بهبهانی نزد استادان برجسته، فلسفه را آموخته بودند
و....
◀ما بارها نشان دادهایم آقای انصاری در نتیجهگیری از مطالب به گونهای عجیب رفتار میکنند، این مشکل در کتابهای ایشان نیز کم نیست. نتایجی که هیچ ربطی به مقدماتش ندارد.
آقای انصاری در اینجا دو خلط کردهاند:
۱. کسی که مطالب یک گروه و یا یک علمی را بیاموزد لزوما از خود آن گروه نیست، وگرنه لازم میآید خود آقای انصاری شیخی باشد! چون مدعی است مبانی شیخیه را به خوبی فراگرفته است. و نیز در عین حال تفکیکی نیز باشد چون مدعیاند مبانی این مکتب را از دکتر رحیمیان[از اساتید انجمن] و... آموخته است.
۲. خلط دوم و همیشگی دکتر حسن انصاری آن است که علوم عقلی را مساوی با فلسفه میداند، و گویا اصلا نمیتواند تصور کند که کسی عقل را بپذیرد ولی منکر فلسفه باشد؛ نمونه این امر علامه حلی و ملا محمد طاهر قمی، میرزای قمی و... است. علامه حلی از بزرگترین علما و عقلای شیعه که میگوید خواندن فلسفه حرام است مگر برای نقض کردن.
گویا تصور آقای انصاری آن است که هر کس که بخواهد فلسفه را نقد کند نباید آن را بیاموزد و نیاموخته ردش کند وگرنه نامش در لیست آقای انصاری قرار خواهد گرفت و فیلسوف نامیده خواهد شد! فقط همین مانده بود که تاریخ معاصر را هم تحریف کرده و آیت الله بروجردی را فیلسوف و طرفدار فلسفه بدانیم، و همچنین سید ابوالحسن اصفهانی را! بله آیت الله بروجردی فلسفه را عمیق خوانده بود ولی این چه استدلالی است بر اینکه ایشان فیلسوف بودند؟!
آقای انصاری در راستای فیلسوف کردن علمای شیعه اسم از آیت الله خویی میآورند و میگویند او نزد سید علی قاضی درس خوانده بود!
واقعا این نحو استدلال کردنها عجیب است.
پس احتمالا علامه امینی هم سنی است زیرا نزد برخی اهل سنت تعالیمی دیده است!
و نیز بماند که داستان آیت الله خویی و سید علی قاضی بسیار متفاوت از تصورات آقای انصاری است و همیشه تحلیلهای سطحی سهم نوشتههای آقای انصاری است.
ایشان در انتها مدعی میشوند:
امروزه فهم اصول فقه بدون فلسفه دانی اصلا ممکن نیست.
داوری درباره این ادعا را نیز به آشنایان با علم اصول وامیگذاریم، هر چند که خلط عقل و فلسفه را در ذهنیت آقای انصاری تذکر دادیم.
@kalam_shia
🔴نقدهای بدون محتوای دکتر حسن انصاری
نگاهی به مطالب آقای حسن انصاری در نقد آقای جویا جهانبخش
-----------------------------------------
آقای جویا جهانبخش در نوشتاری نسبت به عملکرد سر ویراستاری «پاتریشیا کرون» در انتخاب مقالهای درباره سعدی گلایههایی کرده بودند؛ آقای انصاری در نوشتاری تحت عنوان «آداب نقد و ناآشنایی با سنتهای آکادمیک» به دفاع از کرون و نقد آقای جویا جهانبخش پرداختهاند که میتوانید عین آن را در اینجا ببینید.
◀ما ضمن اشارهای به ادبیات و محتوای نوشتار آقای حسن انصاری، در حقیقت آن را مدخلی برای نوشتههای آینده خود در نقد ایشان قرار میدهیم.
◀آقای انصاری مانند اکثر اوقات ابتدا به تحقیر و تجهیل طرف مورد نقد، و بیان فضائل خود میپردازد؛ بخشی از جملات آقای انصاری چنین است:
جویا جهانبخش با سنت آکادمیک ناآشناست
نقد جویا جهانبخش بیشتر به انشاپردازی و قلم فرسایی میماند
من بیشتر از جویا جهانبخش با سنتهای ویرایش و سرپرستی در دنیای نشر کتاب آکادمیک آشنا هستم. ویراستار ارشد مجموعههای مختلف بودهام و باید منطق سر ویراستاری را به ایشان متذکر شوم.
حسن انصاری بعد از این جملات، فقط چند مطلب ساده را بیان میکند، از جمله اینکه وظیفه سر ویراستار این نیست که با همه مطالب و مقالات مجموعه آشنا باشد و سر ویراستاری آداب خاص خودش را دارد و سهم او عمدتا هدایت نویسنده با معیارهای کلی است که ناشر تعیین میکند و مثلا نخستین وظیفه یک سر ویراستار پیدا کردن نویسنده مناسب برای مدخل و مقاله است و... .
حسن انصاری اضافه میکند: آقای جهانبخش احتمالا نمیدانند و تاکنون تجربه نداشتهاند که براساس سنت آکادمیک، ارزیابی مقاله و کتاب دست کم برای دو سه داور مختلف ارسال میشود.
در انتها نیز میگویند آنچه آقای جهانبخش نمیدانند تنها آنچه اشاره کردم نیست!!¹
◀گوییم: این مطالب سادهای که آقای انصاری بعد از تجهیل طرف مقابلشان بیان کردند هیچ ربطی به انتقادات آقای جهانبخش ندارد؛ جویا جهانبخش میگوید انتخاب مقاله و نویسنده توسط سر ویراستار مجله، نامناسب بوده است و حسن انصاری در پاسخ میگوید سر ویراستاری آداب خاص خود را دارد!
حسن انصاری منطقا در مقام نقد جویا جهانبخش باید نشان میداد که انتخاب نویسنده توسط کرون درست بوده است ولی چنانکه خود اعتراف میکند اطلاعاتش درباره سعدی نسبت به جهانبخش بسیار ناچیز است. با این اعتراف، حسن انصاری اصلا صلاحیت نظر دادن درباره نوشتار جویا جهانبخش را نخواهد داشت و نباید به بهانه نقد او کلیات بدیهی را تکرار کند و بگوید سر ویراستاری آداب خاصی دارد! دقیقا اشکال آقای جهانبخش هم همین است که کرون وظایفش را درست انجام نداده است.
نوشتار آقای انصاری اشکالات دیگری نیز دارد که بخاطر مطالب مهمتر از آن صرف نظر میکنیم؛
◀آنچه موجب نقد تند و تیز انصاری بر جویا جهانبخش شده دقیقا همان دلیل حمله حسن انصاری به سید جواد طباطبایی است؛ آقای طباطبایی در نوشتاری ضمن انتقاد از مواضع ضد شیعی غزالی، از موضع پاتریشیا کرون و قرائتش از غزالی انتقاد میکند، که این انتقاد موجب حملات تند انصاری علیه سید جواد طباطبایی میشود. دلبستگی انصاری به این عفریته که نوشتههایش علیه بدیهیات اسلام و تشیع سر درازی دارد دامنه وسیعتری دارد. انصاری در کنفرانسی پس از مرگ پاتریشیا کرون از او به شدت تمجید و تجلیل میکند، این تجلیل انصاری از کرون موجب اعتراض دانشجویان شیعه دانشگاه مک گیل میشود.
در ادامه ان شاءالله بیشتر درباره کرون و حسن انصاری خواهیم نوشت.
#حسن_انصاری #پاتریشیا_کرون
-----------------------------------------
1. www.tg-me.com/barrasihayetarikhi/710
@kalam_shia
نگاهی به مطالب آقای حسن انصاری در نقد آقای جویا جهانبخش
-----------------------------------------
آقای جویا جهانبخش در نوشتاری نسبت به عملکرد سر ویراستاری «پاتریشیا کرون» در انتخاب مقالهای درباره سعدی گلایههایی کرده بودند؛ آقای انصاری در نوشتاری تحت عنوان «آداب نقد و ناآشنایی با سنتهای آکادمیک» به دفاع از کرون و نقد آقای جویا جهانبخش پرداختهاند که میتوانید عین آن را در اینجا ببینید.
◀ما ضمن اشارهای به ادبیات و محتوای نوشتار آقای حسن انصاری، در حقیقت آن را مدخلی برای نوشتههای آینده خود در نقد ایشان قرار میدهیم.
◀آقای انصاری مانند اکثر اوقات ابتدا به تحقیر و تجهیل طرف مورد نقد، و بیان فضائل خود میپردازد؛ بخشی از جملات آقای انصاری چنین است:
جویا جهانبخش با سنت آکادمیک ناآشناست
نقد جویا جهانبخش بیشتر به انشاپردازی و قلم فرسایی میماند
من بیشتر از جویا جهانبخش با سنتهای ویرایش و سرپرستی در دنیای نشر کتاب آکادمیک آشنا هستم. ویراستار ارشد مجموعههای مختلف بودهام و باید منطق سر ویراستاری را به ایشان متذکر شوم.
حسن انصاری بعد از این جملات، فقط چند مطلب ساده را بیان میکند، از جمله اینکه وظیفه سر ویراستار این نیست که با همه مطالب و مقالات مجموعه آشنا باشد و سر ویراستاری آداب خاص خودش را دارد و سهم او عمدتا هدایت نویسنده با معیارهای کلی است که ناشر تعیین میکند و مثلا نخستین وظیفه یک سر ویراستار پیدا کردن نویسنده مناسب برای مدخل و مقاله است و... .
حسن انصاری اضافه میکند: آقای جهانبخش احتمالا نمیدانند و تاکنون تجربه نداشتهاند که براساس سنت آکادمیک، ارزیابی مقاله و کتاب دست کم برای دو سه داور مختلف ارسال میشود.
در انتها نیز میگویند آنچه آقای جهانبخش نمیدانند تنها آنچه اشاره کردم نیست!!¹
◀گوییم: این مطالب سادهای که آقای انصاری بعد از تجهیل طرف مقابلشان بیان کردند هیچ ربطی به انتقادات آقای جهانبخش ندارد؛ جویا جهانبخش میگوید انتخاب مقاله و نویسنده توسط سر ویراستار مجله، نامناسب بوده است و حسن انصاری در پاسخ میگوید سر ویراستاری آداب خاص خود را دارد!
حسن انصاری منطقا در مقام نقد جویا جهانبخش باید نشان میداد که انتخاب نویسنده توسط کرون درست بوده است ولی چنانکه خود اعتراف میکند اطلاعاتش درباره سعدی نسبت به جهانبخش بسیار ناچیز است. با این اعتراف، حسن انصاری اصلا صلاحیت نظر دادن درباره نوشتار جویا جهانبخش را نخواهد داشت و نباید به بهانه نقد او کلیات بدیهی را تکرار کند و بگوید سر ویراستاری آداب خاصی دارد! دقیقا اشکال آقای جهانبخش هم همین است که کرون وظایفش را درست انجام نداده است.
نوشتار آقای انصاری اشکالات دیگری نیز دارد که بخاطر مطالب مهمتر از آن صرف نظر میکنیم؛
◀آنچه موجب نقد تند و تیز انصاری بر جویا جهانبخش شده دقیقا همان دلیل حمله حسن انصاری به سید جواد طباطبایی است؛ آقای طباطبایی در نوشتاری ضمن انتقاد از مواضع ضد شیعی غزالی، از موضع پاتریشیا کرون و قرائتش از غزالی انتقاد میکند، که این انتقاد موجب حملات تند انصاری علیه سید جواد طباطبایی میشود. دلبستگی انصاری به این عفریته که نوشتههایش علیه بدیهیات اسلام و تشیع سر درازی دارد دامنه وسیعتری دارد. انصاری در کنفرانسی پس از مرگ پاتریشیا کرون از او به شدت تمجید و تجلیل میکند، این تجلیل انصاری از کرون موجب اعتراض دانشجویان شیعه دانشگاه مک گیل میشود.
در ادامه ان شاءالله بیشتر درباره کرون و حسن انصاری خواهیم نوشت.
#حسن_انصاری #پاتریشیا_کرون
-----------------------------------------
1. www.tg-me.com/barrasihayetarikhi/710
@kalam_shia
🔴حسن انصاری:
خواندن کتاب پاتریشیا کرون برای فقیهان از اوجب واجبات است!
حسن انصاری ضمن تمجید از کتاب "جامعههای ماقبل صنعتی؛ کالبدشکافی جهان پیشامدرن" مینویسد:
«به نظرم خواندن این کتاب برای فقیهان از اوجب واجبات است. با این کتاب میشود فهمید که منظومه فقهی که در پاسخ به ضرورتهای دنیای قدیم به دست فقیهان ساخته و قوام گرفته است با تحول و گذار از دنیای ما قبل صنعتی به دنیای مدرن نیازمند چه تحولاتی است؟ فرق میان فقیه امروز با فقیهی در آغاز عصر قاجار چه باید باشد؟»¹
انصاری پیشتر نیز درباره کتاب دیگر کرون به نام "تاریخ اندیشه سیاسی در اسلام" نوشته بود: «با ترجمه کتاب کرون به فارسی به نظر من نوشتن در حوزه تاریخنگاری اندیشه سیاسی در اسلام تاریخی دیگر کار سادهای نخواهد بود».² و در همان متن میگوید:
کرون برخلاف بسیاری از محققان حوزه اسلامیات آشنایی خوبی با منابع داشت.
و میگوید کرون برخلاف برخی تاریخنگاران وطنی اندیشه سیاسی اسلامی، اسیر نظریه پردازیهای افراطی ایدئولوژیک نبود.
نمیدانیم این مطالب آقای حسن انصاری نیاز به نقد دارد یا صرف نشان دادنش کفایت میکند؟
مثلا خوب است شخصی کتاب پاتریشیا کرون را به آیت الله شبیری زنجانی و آیت الله سیستانی و... هدیه دهد و بگوید حسن انصاری فرمودهاند برای درک بهتر از مدرنیته و زمانه خواندن این کتاب برای شما از اوجب واجبات است!
فعلا اجمالا به آقای انصاری توصیه میکنیم کتاب "اسلام و تجدد" آقای نصیری را مطالعه کنند.
#حسن_انصاری #پاتریشیا_کرون
www.tg-me.com/kalam_shia/237
------------------------------------
1. www.tg-me.com/barrasihayetarikhi/688
2. ansari.kateban.com/post/3056
خواندن کتاب پاتریشیا کرون برای فقیهان از اوجب واجبات است!
حسن انصاری ضمن تمجید از کتاب "جامعههای ماقبل صنعتی؛ کالبدشکافی جهان پیشامدرن" مینویسد:
«به نظرم خواندن این کتاب برای فقیهان از اوجب واجبات است. با این کتاب میشود فهمید که منظومه فقهی که در پاسخ به ضرورتهای دنیای قدیم به دست فقیهان ساخته و قوام گرفته است با تحول و گذار از دنیای ما قبل صنعتی به دنیای مدرن نیازمند چه تحولاتی است؟ فرق میان فقیه امروز با فقیهی در آغاز عصر قاجار چه باید باشد؟»¹
انصاری پیشتر نیز درباره کتاب دیگر کرون به نام "تاریخ اندیشه سیاسی در اسلام" نوشته بود: «با ترجمه کتاب کرون به فارسی به نظر من نوشتن در حوزه تاریخنگاری اندیشه سیاسی در اسلام تاریخی دیگر کار سادهای نخواهد بود».² و در همان متن میگوید:
کرون برخلاف بسیاری از محققان حوزه اسلامیات آشنایی خوبی با منابع داشت.
و میگوید کرون برخلاف برخی تاریخنگاران وطنی اندیشه سیاسی اسلامی، اسیر نظریه پردازیهای افراطی ایدئولوژیک نبود.
نمیدانیم این مطالب آقای حسن انصاری نیاز به نقد دارد یا صرف نشان دادنش کفایت میکند؟
مثلا خوب است شخصی کتاب پاتریشیا کرون را به آیت الله شبیری زنجانی و آیت الله سیستانی و... هدیه دهد و بگوید حسن انصاری فرمودهاند برای درک بهتر از مدرنیته و زمانه خواندن این کتاب برای شما از اوجب واجبات است!
فعلا اجمالا به آقای انصاری توصیه میکنیم کتاب "اسلام و تجدد" آقای نصیری را مطالعه کنند.
#حسن_انصاری #پاتریشیا_کرون
www.tg-me.com/kalam_shia/237
------------------------------------
1. www.tg-me.com/barrasihayetarikhi/688
2. ansari.kateban.com/post/3056
A critical study of some common misunderstandings about the basic principles of Twelver Shii Islam in the western traditions of Islamic studies: Reflections on the methodological and argumentative mistakes of Hasan Farhang Ansari
سلسلة مقالات ودراسات نقدية حول واقع البحوث والدراسات الإسلامية في الأوساط الغربية..
المقالة الأولی:
دراسة نقدية لبعض التصورات الخاطئة الشائعة حول الأصول الأساسية للشيعة الإثنی عشرية في التراث الغربي للدراسات الإسلامية..
حسن الأنصاري نموذجا..
سينشر قريبا..
رضا مختاري الخوئي
أکبر جدي
نقدی بر حسن انصاری
ان شاءالله بزودی در یکی از مجلات غربی
#حسن_انصاری
@kalam_shia
سلسلة مقالات ودراسات نقدية حول واقع البحوث والدراسات الإسلامية في الأوساط الغربية..
المقالة الأولی:
دراسة نقدية لبعض التصورات الخاطئة الشائعة حول الأصول الأساسية للشيعة الإثنی عشرية في التراث الغربي للدراسات الإسلامية..
حسن الأنصاري نموذجا..
سينشر قريبا..
رضا مختاري الخوئي
أکبر جدي
نقدی بر حسن انصاری
ان شاءالله بزودی در یکی از مجلات غربی
#حسن_انصاری
@kalam_shia
🔴آیا محمد امین استرآبادی یک مجتهد بود؟ [بررسی آثار و اندیشههای محمد امین استرآبادی]
رولا جُردی ابیصعب [استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کانادا]
رضا مختاری خویی [دانشآموخته فلسفه غرب دانشگاه شهید بهشتی و فلسفه اسلامی دانشگاه تهران]
📘فصلنامه پژوهش در تاریخ، دانشگاه تهران| سال نهم، بهار و تابستان ۱۳۹۸
چکیده و متن مقاله:
https://www.tg-me.com/kalam_shia/243
رولا جُردی ابیصعب [استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کانادا]
رضا مختاری خویی [دانشآموخته فلسفه غرب دانشگاه شهید بهشتی و فلسفه اسلامی دانشگاه تهران]
📘فصلنامه پژوهش در تاریخ، دانشگاه تهران| سال نهم، بهار و تابستان ۱۳۹۸
چکیده و متن مقاله:
https://www.tg-me.com/kalam_shia/243
آیا محمد امین استرآبادی یک مجتهد بود؟ [بررسی آثار و اندیشههای محمد امین استرآبادی]
چکیده
دیدگاه رایجی که قائل است محمد امین استرآبادی (1036 قمری /1626 میلادی) نزد فقیه اصولیِ شهیر، شیخ حسن صاحب معالم (1011 قمری/1602 میلادی)، فرزند شهید ثانی (965 قمری/1558 میلادی) تلمّذ نموده و تا پیش از اخباری شدن در شهر مکه بیشتر عمر خویش را مجتهد بوده، پایه و اساسی ندارد. این دیدگاه در اواخر قرن نوزدهم و به واسطه کتاب روضات الجنات محمد باقر خوانساری مطرح گردید و سپس بی آنکه مداقهای بر آن صورت گیرد به روایتهای اصلی پیرامون زندگینامه، حیات و مقامات علمی استرآبادی راه یافت. بر این اساس بسیاری از علما و محققان عصر جدید این دیدگاه را پذیرفتند و مبنای رأی خویش قرار دادند و لذا نتیجهگیریهای ناقصی پیرامون ماهیت جنبش اخباری او ارائه نمودند. طبق بررسی دقیق آثار استرآبادی و اشاراتی که وی به اساتیدی که نزد آنها و اماکنی که در آنها درس آموخته داشته است، این شهر شیراز است که نقش اصلی را در شکلدهی به مواضع اولیه اخباری وی در کلام شیعی او داشته است نه مکه؛ کلام شیعی وی که از مواضع اخباری او در فقه و حدیث آکنده است. چنانکه از اجازات اعطا شده به استرآبادی بر میآید او در پی نقل حدیث از مجتهد نامدار، محمد صاحب مدارک (1009 قمری/1600 میلادی) بوده اما نزد وی درس اجتهاد نخوانده است. تمامی این یافتهها ما را بر آن میدارد که در سابقه و ماهیت اندیشه اخباری استرآبادی که در بخش عمدهای از ادبیات پژوهشی دست دوم آمده است تردیدن نماییم و مجموعه مشخصی از عوامل فکری و سیاسی_اجتماعی موثر در شکلگیری آن را مطمح نظر قرار دهیم.
📘فصلنامه پژوهش در تاریخ، دانشگاه تهران| بهار و تابستان ۱۳۹۸
دانلود مقاله:
https://www.tg-me.com/kalam_shia/244
چکیده
دیدگاه رایجی که قائل است محمد امین استرآبادی (1036 قمری /1626 میلادی) نزد فقیه اصولیِ شهیر، شیخ حسن صاحب معالم (1011 قمری/1602 میلادی)، فرزند شهید ثانی (965 قمری/1558 میلادی) تلمّذ نموده و تا پیش از اخباری شدن در شهر مکه بیشتر عمر خویش را مجتهد بوده، پایه و اساسی ندارد. این دیدگاه در اواخر قرن نوزدهم و به واسطه کتاب روضات الجنات محمد باقر خوانساری مطرح گردید و سپس بی آنکه مداقهای بر آن صورت گیرد به روایتهای اصلی پیرامون زندگینامه، حیات و مقامات علمی استرآبادی راه یافت. بر این اساس بسیاری از علما و محققان عصر جدید این دیدگاه را پذیرفتند و مبنای رأی خویش قرار دادند و لذا نتیجهگیریهای ناقصی پیرامون ماهیت جنبش اخباری او ارائه نمودند. طبق بررسی دقیق آثار استرآبادی و اشاراتی که وی به اساتیدی که نزد آنها و اماکنی که در آنها درس آموخته داشته است، این شهر شیراز است که نقش اصلی را در شکلدهی به مواضع اولیه اخباری وی در کلام شیعی او داشته است نه مکه؛ کلام شیعی وی که از مواضع اخباری او در فقه و حدیث آکنده است. چنانکه از اجازات اعطا شده به استرآبادی بر میآید او در پی نقل حدیث از مجتهد نامدار، محمد صاحب مدارک (1009 قمری/1600 میلادی) بوده اما نزد وی درس اجتهاد نخوانده است. تمامی این یافتهها ما را بر آن میدارد که در سابقه و ماهیت اندیشه اخباری استرآبادی که در بخش عمدهای از ادبیات پژوهشی دست دوم آمده است تردیدن نماییم و مجموعه مشخصی از عوامل فکری و سیاسی_اجتماعی موثر در شکلگیری آن را مطمح نظر قرار دهیم.
📘فصلنامه پژوهش در تاریخ، دانشگاه تهران| بهار و تابستان ۱۳۹۸
دانلود مقاله:
https://www.tg-me.com/kalam_shia/244
Telegram
بررسیهای کلامی
آیا محمد امین استرآبادی یک مجتهد بود؟ [بررسی آثار و اندیشههای محمد امین استرآبادی]
📘فصلنامه پژوهش در تاریخ، دانشگاه تهران| بهار و تابستان ۱۳۹۸
[بنای مجلات بر آن است که در رفرنسها به جای نام کتاب، سال تاریخ آن را درج میکنند؛ ما برای راحتی خوانندگان و…
آیا_محمد_امین_استرآبادی_مجتهد_بود؟.pdf
1 MB
آیا محمد امین استرآبادی یک مجتهد بود؟ [بررسی آثار و اندیشههای محمد امین استرآبادی]
📘فصلنامه پژوهش در تاریخ، دانشگاه تهران| بهار و تابستان ۱۳۹۸
[بنای مجلات بر آن است که در رفرنسها به جای نام کتاب، سال تاریخ آن را درج میکنند؛ ما برای راحتی خوانندگان و اینکه هنگام مطالعه آدرسها بصورت دقیق پیش روی ایشان باشد فایل حاضر را تقدیم میکنیم]
لینک دانلود مقاله از سایت مجله:
https://pdtsj.ut.ac.ir/article_73258.html
@kalam_shia
امام رضا علیه السلام:
إنّ کل صانع شيء فمن شيء صنع، والله الخالق اللطیف الجلیل خلق وصنع لا من شيء.
هر سازندهای اشیاء را از چیزی دیگر میسازد، ولی خداوند آفریدگارِ ناشناخته والا مقام بدون اینکه اشیاء را از چیزی بسازد آنها را ایجاد و خلق فرموده است.
الکافي، ج۱، ص۱۲۰
توضیح:
شیء مقداری و دارای اجزای معین، محدود به حدودِ وجودِ خود بوده و بنا بر حکم بدیهی عقل، قدرت افزودن بر ذات خویش و به تعبیر دیگر قدرت بر ایجاد مثل خود را ندارد.
امام رضا علیه السلام:
کیف ینشئ الأشیاء من لا یمتنع من الإنشا.
چگونه ممکن است موجودی که خودش قابل آفرینش است اشیاء را بیافریند؟!
التوحید، ص۳۸
توضیح بیشتر را در فصل اول کتاب گرانمایه فراتر از عرفان استاد حسن میلانی ببینید.
@kalam_shia
إنّ کل صانع شيء فمن شيء صنع، والله الخالق اللطیف الجلیل خلق وصنع لا من شيء.
هر سازندهای اشیاء را از چیزی دیگر میسازد، ولی خداوند آفریدگارِ ناشناخته والا مقام بدون اینکه اشیاء را از چیزی بسازد آنها را ایجاد و خلق فرموده است.
الکافي، ج۱، ص۱۲۰
توضیح:
شیء مقداری و دارای اجزای معین، محدود به حدودِ وجودِ خود بوده و بنا بر حکم بدیهی عقل، قدرت افزودن بر ذات خویش و به تعبیر دیگر قدرت بر ایجاد مثل خود را ندارد.
امام رضا علیه السلام:
کیف ینشئ الأشیاء من لا یمتنع من الإنشا.
چگونه ممکن است موجودی که خودش قابل آفرینش است اشیاء را بیافریند؟!
التوحید، ص۳۸
توضیح بیشتر را در فصل اول کتاب گرانمایه فراتر از عرفان استاد حسن میلانی ببینید.
@kalam_shia
آیا میرزا مهدی اصفهانی اخباری بود؟
#مکتب_تفکیک
آقای حسن انصاری در آثارشان بسیار تأکید میکنند که میرزا مهدی اصفهانی اخباری بوده است، در اینباره ذکر مطلبی ضروری است؛
اخباری بودن مؤلفههای خاصی دارد و به صرف نقل کردن تعداد زیادی روایت، و یا نقل کردن روایات خاصی نمیتوان فرد را اخباری دانست. فرض کنید ما طبق مبانی قائل هستیم که قرآن معجزه رسول خداست و یا اینکه امیرالمؤمنین علیه السلام توسط ابن ملجم به شهادت رسیدند، حال اگر ما روایات ضعیفی را که طبق عقیده ما معجزه بودن قرآن را تأیید میکند بپذیریم آیا ما اخباری شدهایم؟
آنچه به عنوان نقد بر میرزا مهدی اصفهانی وارد است عدم آشنایی با مبانی عقلی و روایی است نه اخباری بودن.
https://www.tg-me.com/tafkik/2408
#مکتب_تفکیک
آقای حسن انصاری در آثارشان بسیار تأکید میکنند که میرزا مهدی اصفهانی اخباری بوده است، در اینباره ذکر مطلبی ضروری است؛
اخباری بودن مؤلفههای خاصی دارد و به صرف نقل کردن تعداد زیادی روایت، و یا نقل کردن روایات خاصی نمیتوان فرد را اخباری دانست. فرض کنید ما طبق مبانی قائل هستیم که قرآن معجزه رسول خداست و یا اینکه امیرالمؤمنین علیه السلام توسط ابن ملجم به شهادت رسیدند، حال اگر ما روایات ضعیفی را که طبق عقیده ما معجزه بودن قرآن را تأیید میکند بپذیریم آیا ما اخباری شدهایم؟
آنچه به عنوان نقد بر میرزا مهدی اصفهانی وارد است عدم آشنایی با مبانی عقلی و روایی است نه اخباری بودن.
https://www.tg-me.com/tafkik/2408
Telegram
نقد و بررسی مکتب تفکیک
#مکتب_تفکیک
🅾میرزا مهدی اصفهانی و قول به خالقیت اهل بیت علیهم السلام بر اساس اشتباه در یک روایتی که فهم آن بسیار ساده است؛
------------------
میرزا مهدی مدعی است این روایت که "نحن صنائع الله والخلق صنائع لنا" خالقیت و رازقیت را برای اهل بیت ثابت میکند، البته…
🅾میرزا مهدی اصفهانی و قول به خالقیت اهل بیت علیهم السلام بر اساس اشتباه در یک روایتی که فهم آن بسیار ساده است؛
------------------
میرزا مهدی مدعی است این روایت که "نحن صنائع الله والخلق صنائع لنا" خالقیت و رازقیت را برای اهل بیت ثابت میکند، البته…