Telegram Web Link
🏴آجرک اللّه یا بقیّة اللّه🏴

امام جواد علیه السلام:
إنّ ما سوی الواحد متجزّئ، والله واحد لا متجزئ ولا متوهّم بالقلّة والکثرة، وکلّ متجزئ أو متوهّم بالقلّة والکثرة فهو مخلوق دالّ علی خالق له.
همانا جز خداوند یگانه، همه چیز دارای اجزاست، و خداوند یکتا نه دارای اجزاست و نه قابل تصور به کمی و زیادی می‌باشد. هر چیزی که دارای اجزا بوده یا قابل تصور به کمی و زیادی باشد مخلوق است و دلالت بر این می‌کند که او را خالقی می‌باشد.
توحید صدوق، ص۱۹۳
@kalam_shia
🏴آجرک اللّه یا بقیّة اللّه🏴

امام باقر عليه السلام:
هيچ شب و روزی نيست مگر اين‌که تمامی جنيان و شياطين، امامان گمراهی و ضلالت را ديدار كرده... براي ايشان سخنان ناروا و دروغ می‌‏آورند. لذا آن امام ضلالت هر روز می‌گويد كه چنين و چنان شهود كرده‌‏ام.
الکافی؛ ج۱، ص۲۵۲
@kalam_shia
🅾بررسی ادعای حسن انصاری در نهی کلام‌آموزی برخی اصحاب توسط امام صادق علیه السلام

آقای انصاری مدعی هستند چون فهم اصحاب با همدیگر متفاوت بود لذا حضرت برخی از ایشان را به کلام‌آموزی و بحث‌های کلامی تشویق می‌کردند و برخی را به شدت از آن برحذر می‌داشتند.
بنگرید به: حسن انصاری، تشیع امامی در بستر تحول، ص۲۶

بررسی:
در مرحله نخست این سؤال به ذهن می‌رسد که چگونه حضرت باید افرادی را از آموختن علم کلام که متکفل بیان توحید و خداشناسی است نهی کنند؟ چگونه است که امیرالمؤمنین علیه السلام میان جنگ صفین به بحث خداشناسی می‌پردازند ولی امام صادق علیه السلام از علم کلام نهی کنند؟
اما با رجوع به بیان خود حضرت دلیل آن واضح می‌شود:
یونس بن یعقوب می‌گوید من خدمت امام صادق علیه السلام بودم که مردی از شام وارد شد و تقاضای مناظره با شاگردان حضرت را کرد... . حضرت به من فرمودند: ای یونس اگر تو به خوبی علم کلام را می‌دانستی با او گفتگو می‌کردی. من عرض کردم: فدای شما شوم من شنیدم که از علم کلام نهی می‌فرمودید و می‌گفتید وای بر اصحاب کلام.
حضرت فرمودند: إنما قلت فویل لهم ان ترکوا ما أقول وذهبوا الی ما یریدون.
وای بر آنها اگر گفتار مرا واگذارند و دنبال آنچه خواهند روند.
سپس حضرت فرمودند برو و هر کدام از متکلمین را دیدی نزد من بیاور.
در این ماجرا چندین تن از اصحاب امام که علم کلام می‌دانستند _مخصوصا هشام_ با آن مرد شامی مناظره کردند و حضرت برای ایشان دعا کردند.
بنگرید به: الکافی، ج۱، ص۵۳۵ [کتاب الحجة، باب اول، حدیث۴]

پس مشخص شد دلیل نهی و تشویق حضرت خودسری در این علم و کنار گذاشتن تعلیم از اهل بیت علیهم السلام است نه آنچه آقای انصاری مدعی هستند!
بلکه این کلام و آموزه‌های امام است که فهم‌ها را بالا می‌برد نه آنکه خود حضرت ایشان را از تعلیم گرفتن علم کلام از اهل بیت علیهم السلام نهی کنند!
همچنین از همین قبیل است روایات مدح فقها و ذم فقهای دیگر، که مراد فقهای اهل سنت و کسانی بودند که از غیر اهل بیت علیهم السلام تعلیم می‌دیدند نه آنکه مراد تفاوت در فهم فقها باشد. پس نهی برخی اصحاب از کلام و تشویق برخی به کلام، وجه جمعش این نیست که اختلاف سطح فهم داشتند.
نویسنده عمدتا با همین نوع برداشت‌ها و همین سطح از تحلیل در پی اثبات وقوع تحولات اساسی در طول تاریخ اندیشه شیعی است.
#حسن_انصاری
https://www.tg-me.com/kalam_shia/194
|بررسی‌های کلامی|
#مکتب_تفکیک بررسی مفهوم «فطری بودن خداشناسی» در مکتب تفکیک (با تکیه بر دیدگاه میرزا مهدی اصفهانی و شیخ محمود حلبی) نویسندگان: رضا مختاری [دانش آموخته فلسفه غرب دانشگاه شهید بهشتی و فلسفه اسلامی دانشگاه تهران] فاطمه سلیمانی‌پور [دانش آموخته شیعه شناسی و دانشجوی…
#مکتب_تفکیک
🅾بررسی جایگاه عقل و برهان در معرفت دینی از منظر مکتب تفکیک

غلامرضا جمشیدیها [مدیر گروه علوم اجتماعی اسلامی دانشگاه تهران]
رضا مختاری [دانش‌آموخته فلسفه غرب دانشگاه شهید بهشتی و فلسفه اسلامی دانشگاه تهران]
رحمت الله محمودی [دانشجوی دکتری فلسفه غرب دانشگاه تهران]

📘مجله علمی پژوهشی نظریه‌های اجتماعی متفکران مسلمان؛ دانشگاه تهران، شماره بهار و تابستان ۱۳۹۸
https://jstmt.ut.ac.ir/article_72127.html

چکیده مقاله را اینجا ببینید:
www.tg-me.com/kalam_shia/199
🅾بررسی جایگاه عقل و برهان در معرفت دینی از منظر مکتب تفکیک

https://www.tg-me.com/kalam_shia/196

چکیده
جریان موسوم به مکتب تفکیک که پایه‌گذار آن میرزا مهدی اصفهانی و شاگردش شیخ محمود حلبی است، یکی از دیدگاه‌هایی است که برای تبیین معارف الهی و نحوه نیل به آن شکل گرفته است. بانیان این مکتب برهان‌آوری و عقلانیت را حجاب اصلی رسیدن به عمق مطالب و معارف دین شمرده و به مقابله با آن پرداخته‌اند. ایشان دلیل به اشتباه افتادن فلاسفه و متکلمین را اهل برهان و تعقل بودن آنان دانسته و در راستای نقد آن معتقدند تمام معقولاتِ بدیهی ظلمت بوده و طلب معرفت از این راه عین گمراهی و ضلالت است و برهان‌آوری در کسب معرفت مساوی با ابطال و هدم اسلام می‌باشد. مقاله حاضر، با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن نشان دادن جایگاه عقل و برهان در مکتب تفکیک به نقد نحوه حصول معرفت از منظر این مکتب پرداخته است. بررسی معرفت شناسی دینی در مکتب تفکیک نشان می‌دهد طرد عقلانیت در این مکتب و عدم ارائه ملاکی معتبر در سنجش معارف دینی و نبود راهی برای تعامل با دین‌گریزان به عنوان ملاک مشترک، مهم‌ترین نقاط ضعف مبانی معرفت‌شناسی در این مکتب است.
مشاهده متن مقاله:
https://jstmt.ut.ac.ir/article_72127.html
Forwarded from مطالعات شیعی|shii studies
📕مطالعات شیعی

مطالعات شیعی، مجلداتی از مجموعه مقالاتی خواهد بود که توسط رضا مختاری خویی و پرفسور رُلا جُردی ابی‌صعب استاد مطالعات اسلامی دانشگاه مک گیل کانادا و برخی دیگر از اساتید دانشگاه ‌تهران و... با رویکرد تحلیلی به مسائلی خواهد پرداخت که تاکنون یا از آن غفلت شده است و یا اشتباه مشهور شده است.
توجه به نسخ خطی سهم مهمی در این مطالعات خواهد داشت.
از دیگر کارکرد‌های این مجموعه نقد تحقیقات برخی غربیان و مستشرقینی خواهد بود که سهم بسزایی در تلقی رایج از مطالعات اسلامی در جهان معاصر داشته است.

محورهای دیگر این مطالعات:
نقد و بررسی برخی جریان‌های داعیه‌دار مطالعات شیعی در غرب و عملکرد ایشان

نقد برخی فلاسفه غرب و بیان توحید شیعی

نقد و بررسی آرای برخی روشنفکران

توجه به میراث خطی شیعی و تلاش در راستای معرفی آن [با محوریت معرفی آثار مخطوط و چاپ نشده علمای جبل عامل و عصر صفوی]

معرفی و بررسی آثار کسانی که در طول تاریخ از ادیان دیگر به تشیع پیوسته‌اند [با تأکید بر عصر صفویه تا قاجار]

جلد اول مجموعه حاضر، در سال جاری میلادی منتشر خواهد شد ان شاءالله.
https://www.tg-me.com/shii_studies
تاریخ وفات استرآبادی

در فنخا و نیز شناسنامه نسخه چاپی الفوائد المدنیة و برخی آثار دیگر تاریخ وفات محمد امین استرآبادی سال ۱۰۳۳ق درج شده است. نظر صاحب حدائق نیز همین تاریخ است؛ اما منابع متقدم مانند سلافة العصر و نیز شیخ حر در امل الآمل تاریخ وفات استرآبادی را سال ۱۰۳۶ق ذکر کرده‌اند.
تصویر فوق که صفحه اول ردیه سید احمد علوی عاملی بر استرآبادی است نشان می‌دهد استرآبادی در سال ۱۰۳۴ق زنده بوده و رساله‌ای در اثبات طهارت شراب و نجس نبودن آن نوشته است.
سید احمد علوی استرآبادی را فاضل‌نمایی معرفی می‌کند که در دین بدعت ایجاد کرده است.

اطلاعات نسخه حاضر:
ردیه سید احمد علوی بر رساله طهارت خمر استرآبادی [نجاست خمر =پاسخ علوی به استرآبادی]
کتابخانه مرعشی، شماره نسخه۷۵۹۱/۴
@kalam_shia
رد ردیه‌ها

محمد امین استرآبادی در الفوائد المدنیة به نقد و رد مجتهدین پرداخت.
سید دلدار علی نقوی لکهنویی با تألیف کتاب «اساس الاصول» به دفاع از مجتهدین و نقد اخباری‌ها می‌پردازد. فنخا، ج۳، ص۱۷۷

میرزا محمد اخباری «معاول العقول في قلع اساس الاصول» و «هادم قواعد الفضول في رد اساس الاصول» را در رد دلدار علی می‌نویسد. فنخا، ج۳۰، ص۲۸۳

موسوی شوشتری هم ظاهرا «نور الانوار في رد اهل الاخبار» را در رد میرزا محمد اخباری تألیف می‌کند. فنخا، ج۳۳، ص۷۹۱

غیر از این سلسله ردیه‌ها، افراد زیادی در رد محمد امین استرآبادی مطالبی نوشته‌اند.
@kalam_shia
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌑عدم شناخت کنه ذات خداوند

امام حسین عليه السلام:
لیسَ بِربٍّ مَن طُرِحَ تحت البَلاغ.
هر چیزی که بتوان به آن رسید، پروردگار نیست.
تحف العقول، ص۲۴۴
https://www.tg-me.com/kalam_shia/206
Forwarded from مطالعات شیعی|shii studies
🅾مستشرقین فهم ما از تاریخ فلسفه را منحرف کرده‌اند

تقریبا به جز سید جلال آشتیانی محقق ایرانی دیگری برای تألیف تاریخ فلسفه مراجعه مستقیم چندانی به نسخ خطی نداشته است و این مستشرقین بودند که این کار را برای ما انجام داده‌اند؛ چه کسانی که قصد تألیف کتاب مستقل در این زمینه داشتند [مانند هانری کوربن] و چه افراد جدیدتری مانند نیومن که برای برخی موضوعات خاص به ارائه بخش خاصی از تاریخ فلسفه در عصر صفویه پرداخته‌اند. تحقیقات افرادی قدیمی‌تر مانند گوبینو نیز که احساس می‌شود عداوت و جهل را ترکیب کرده و در مواردی مورد اعتراض شدید سید جلال آشتیانی نیز قرار می‌گیرد دیگر اصلا محل اعتنا نیست. (البته بعضا احساس می‌شود سید جلال نیز در دام سخنان و تحقیقات ضعیف کوربن افتاده است، مخصوصا مواردی که خودش به نسخ مراجعه نکرده و اعتماد به تحقیقات کوربن نموده است، هر چند که این موارد محدود است اما هر جا سخن ضعیفی از سید جلال آشتیانی در تاریخ فلسفه ملاحظه می‌شود عمدتا می‌توان رد پای آن را در آثار کوربن پیدا کرد)

عمدتا کوربن و بعضا نیومن سخنانی ارائه داده‌اند که نه تنها هیچ پشتوانه‌ای نداشته بلکه با رجوع به نسخ خطی باقی‌مانده کاملا نقیض مطلب آنان مشهود است.
مثلا نیومن مدعی است رجبعلی تبریزی از هواداران نظریه حرکت جوهری ملاصدراست در حالیکه با رجوع به نسخ خطی باقی‌مانده از رجبعلی تبریزی ملاحظه می‌شود او اتفاقا مخالف این نظریه بوده است! و معلوم نیست سخنان نیومن بر چه اساسی است. این قبیل سخنان اشتباه مبنای بسیاری از مقالات، پژوهش‌ها و همایش‌ها شده است.
از این قبیل موارد در آثار کوربن بیشمار است، تا جایی که سخنان اشتباه او اکنون چنان جزء بدیهیات شده است که حتی یک مثال زدن از اشتباهات او دشوار است؛ زیرا اثبات اشتباه بودن آن با یک پست تلگرامی مقدور نیست.
در مقاله «آیا ملاصدرا تبعید شده بود؟» باطل بودن عمده سخنان کوربن درباره ملاصدرا را نشان خواهیم داد، سخنانی که هیچگونه پیشینه‌ای نداشته و بدون کمترین مداقه توسط معاصرین پذیرفته شده است.

لزوم تدوین تاریخ فلسفه اسلامی بر اساس توجه به نسخ خطی امری ضروری می‌نماید؛ دکتر ابوالحسن غفاری چند سالی است با درک این خلاء شروع به تألیف تاریخ فلسفه پس از ملاصدرا کرده‌اند، ارائه تحقیقات ایشان در آینده می‌تواند بخوبی دید ما نسبت به تاریخ فلسفه را تصحیح و تدقیق کند.
https://www.tg-me.com/shii_studies
📕تاریخ کلام امامیه؛ (از صفویه تا قاجار)

تاریخ فلسفه اسلامی با همه نواقصش کم و بیش تألیف شده و به آن پرداخته شده است؛ (درباره وجود اشتباهات اساسی و لزوم پرداختن مجدد به تاریخ فلسفه در لینک زیر مختصری بیان کرده‌ایم: www.tg-me.com/kalam_shia/212)
اما تقریبا کار اساسی درباره تاریخ کلام امامیه انجام نشده است، و حداقل بخشی از دلیلش هم این است که مستشرقین زیاد در این بحث ورود نکرده‌اند و عمده همتشان را صرف تاریخ فلسفه نموده‌اند، البته هر چند که تاریخ کلام امامیه نیز کامل مصون از تحریفات ایشان نمانده است.

تألیف تاریخ کلام امامیه شاید از جهاتی سخت‌تر از تاریخ فلسفه باشد زیرا فعالیت اشخاص و پژوهشگاه‌ها و... عمدتا صرف فلسفه شده و حداقل بخشی از زوایای تاریخ فلسفه آشکار شده است اما به کلام کمتر پرداخته شده است مخصوصا به متکلمین قرن دهم به بعد.

حدود ۹۰% منابع مورد نیاز تألیف این کتاب بصورت نسخه خطی است، و مدخل‌ها با مطالعه نسخ تدوین می‌شود.
هر مدخل شامل یک شخص است و آثار و آراء او توضیح داده می‌شود.
این مجموعه بررسی آثار و افکار حدود پنجاه اندیشمند است که از طغائی کمره‌ای(۹۵۳- ۱۰۶۰ق) شروع شده و با سید محمد علی شهرستانی که هم احمد شاه قاجار را درک کرده و هم رضاخان را به پایان می‌رسد. البته چند شخصیت متقدم بر طغائی کمره‌ای نیز ذیل همان مدخل بررسی می‌شود.

کار در مورد علمای قاجار تقریبا آسان‌تر از عصر صفویه است و دلیلش روشن‌تر شدن حد و مرزها و خطوط اختلاف متکلمین و فلاسفه است برعکس عصر صفویه که متکلمین و فلاسفه در هم تنیدگی زیادی دارند. مثلا آقا جمال خوانساری یکی از فلاسفه و علمای بزرگ و نامدار عصر صفویه است اما ایشان اساسی‌ترین مبانی فلاسفه را نقد و ابطال می‌کند. همچنین سید احمد علوی که یکی از غیورترین علمای مدافع تشیع در مقابل غیر شیعیان است.
پرداختن به این قبیل اشخاص نیز در تاریخ کلام امامیه ناگزیر است زیر اولا بزرگترین حیث کلام دفاع از عقاید دینی است، که از ویژگی‌های بارز این اشخاص است و ثانیا نگاه این قبیل افراد به فلسفه بیشتر به عنوان وسیله‌ای است که خادم دین است لذا بیشتر از این جهت است که ابداع و ابتکار نزد این قبیل افراد هیچ مفهوم ارزشمندی ندارد مثلا آقا جمال خوانساری و پدرش بشدت با حدوث دهری ابداعی میرداماد مخالفت می‌کنند و آقا جمال می‌گوید در بحث حدوث و قدم باید دید شارع چه گفته است و دست از این ابداعات برداشت.
ثالثا فلاسفه این عصر علیرغم صبغه فلسفی، مخالفت‌های شدیدی با برخی مبانی فلسفی و مخصوصا فلسفه ملاصدرا کرده‌اند. بطوری که با قرار گرفتن در فضای فلسفی عصر صفویه به وضوح مشخص می‌شود که این خود فلاسفه آن عصر بودند که بشدت با مبانی ملاصدرا مخالفت می‌کردند. شاید بتوان گفت عموم شاگردان میرداماد مخالف و منتقد ملاصدرا بودند.

تألیف "تاریخ کلام امامیه؛ از صفویه تا قاجار" از حدود یکسال پیش آغاز شده است و پیش‌بینی می‌شود اتمام این کار حدود پنج سال زمان نیاز داشته باشد.
این مجموعه با همکاری رضا مختاری خویی و چهار تن از اساتید فلسفه دانشگاه تهران و دانشگاه شهید بهشتی و دانشگاه علامه طباطبایی در حال انجام است.
@kalam_shia
|بررسی‌های کلامی|
🔴میرزای قمی و رد خالقیت اهل بیت علیهم السلام میرزای قمی در «شرح خطبة البیان» [مرکز احیا، شماره نسخه: ۳۶۲۶/۱] عباراتی مانند أنا خالق السماوات والأرض وأنا الرزاق و.. که به امیرالمؤمنین علیه السلام نسبت داده شده می‌گوید نسبت این خطبه به آن جناب ثابت نیست و در…
میرزای قمی با اشاره به نفوذ جریان غالیانه مغضوب اهل بیت علیهم السلام در زمان امام باقر و امام صادق علیهما السلام‌ به درون برخی روایات به سردمداری مغیرة بن سعید و ابوالخطاب می‌نویسد:
«این دو ملعون هم از غلات بودند و هم شیوه ایشان این بود که کتاب‌های اصحاب این دو بزرگوار [امام باقر و امام صادق علیهما السلام] را می‌گرفتند و احادیث دروغ ساخته و از این کتاب‌ها نسخه علیحده می‌نوشتند و دروغ‌های خود را داخل آن‌ها می‌کردند و در میان اصحاب خود پهن می‌کردند پس هر حدیثی که دلالت دارد به غلو از تصرف آن دو ملعون است و امام مکرر ایشان را لعن می‌کرد».
میرزای قمی سپس به احادیثی در رد این دو شخص اشاره می‌کند، از جمله سحر و جادوگری آموختن مغیرة بن سعید از زن یهودی.
📕میرزای قمی، شرح خطبة البیان، مرکز احیا، شماره نسخه: ۳۶۲۶/۱، ص۹-۸

https://www.tg-me.com/kalam_shia/83
🔴بررسی و تبیین آراء کلامی میرزای قمی


حسین کلباسی اشتری [استاد گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی تهران]
رضا مختاری [دانش‌آموخته فلسفه غرب دانشگاه شهید بهشتی و فلسفه اسلامی دانشگاه تهران]
-----------------------------------------
چکیده
میرزای قمی یکی از بزرگان مکتب تشیع و از علمای تأثیرگذار عصر قاجار است، او با تأکید بر حجیت عقل در مباحث اعتقادی و کلامی درباره اثبات ذات و اوصاف باری تعالی بحث کرده است؛ توجه به مبانی کلامی ایشان و مخصوصا نگاه انتقادی وی به برخی مبانی فلسفی_عرفانی رایج، ضمن ترسیم کلی فضای اعتقادی عصر قاجار، نحوه مخالفت یک عالم اصولی با مبانی این دو علم را نشان می‌دهد که نه تنها به مخالفت با مباحث عقلی نمی‌پردازد بلکه سعی دارد خلاف عقل و نقل بودن برخی از این آموزه‌ها را اثبات کند. مخالفت با «مکاشفات صوفیه»، نقد قاعده «بسیط الحقیقة کل الأشیاء» و نظریه «وحدت وجود»، و همچنین ارائه تفسیری متفاوت نسبت به بیان فلاسفه و عرفا از مفهوم «احد و واحد»، نقد «قاعده الواحد»، مخالفت با «حدوث ذاتی عالم»، مخالفت با حصر علم به «حصولی و حضوری»، مخالفت با نظریه «خالقیت اهل بیت علیهم ‌السلام» و... از مطالبی است که میرزای قمی به آن پرداخته است. توجه به آثار ایشان به دلایل دیگری از جمله به دلیل برخی تقابلات او با ملا علی نوری _استادِ ملاهادی سبزواری_ اهمیت بیشتری پیدا می‌کند که در این مقاله با توجه به آثار چاپ شده و نیز خطی باقی‌مانده از میرزای قمی به آن پرداخته می‌شود. همچنین معرفی نسخه‌های کلامی باقیمانده از میرزای قمی به همراه مروری بر برخی آرا و انظار او کمک شایانی برای آشنایی با تراث علمی علمای شیعه در دوره قاجار خواهد داشت.
https://www.tg-me.com/kalam_shia
آیت الله محمد جعفر بهبهانی:
قوم لوط به اندازه صوفیه درباره امردها شعر و اوصاف نمی‌دانستند و نمی‌گفتند.
رد صوفیه، ‌ص٤٢

"‌من عشق وکتم وعفّ ومات، ‌مات شهیدا" ‌از روایات شیعه نیست.
رد صوفیه، ‌ص٢٩


📕رد صوفیه
‌آیت الله محمد جعفر بهبهانی
کتابی کم‌نظیر و مستدل در رد مبانی صوفیه و بیان انحرافات عرفا

فهرست کتاب:
www.tg-me.com/e_eteghadema/82
@kalam_shia
🔴ملای رومی و جبر

آیا این شعر مولوی نشان می‌دهد او جبری نیست؟
این که گویی این کنم یا آن کنم
خود دلیل اختیار است ای صنم
@kalam_shia
2024/09/30 06:11:28
Back to Top
HTML Embed Code: