نوای خاطرهانگیز جنگ تحمیلی و آزادی خرمشهر - «ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته...»
امروز، سوم خردادماه، سالروز آزادسازی خرمشهر است که با نوای «ممدی نبودی ببینی شهر آزاد گشته...» عجین شده است.
این نوحه که به یاد شهید سیدمحمد جهانآرا توسط جواد عزیزی سروده و به وسیلهی غلام کویتیپور خوانده شده، از خاطرهانگیزترین نواهای بهجامانده از سالهای جنگ تحمیلی و دفاع مردم ایران است.
متن کامل این سروده در پی میآید:
ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته
خون یارانت پرثمر گشته
ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته
خون یارانت پرثمر گشته
آه و واویــــلا… کو جهانآرا
نور دو چشمان تر ما
ای نخل غلتیده به خون
اشکی از شادی
همچو من بفشان… روز آزادی
خیل یاران را… خیز و یاری کن
دشت شادی را… آبـیاری کن
نخل در آتش شعلهور
گرچه شد بیسر
نوبتی دیگر گشته بارآور
شهد پیروزی خوشـهی خرما
زورق و من… ماهی و دریا
ممد نبودی ببینی
گریهی باران لاله رویاند از تربت یاران
گشته آبادان هرچه ویران شد
تربـت یاران گلباران شد
ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته
خون یارانت پرثمر گشته
ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته
خون یارانت پرثمر گشته
آه و واویـــلا… کو جهانآرا
نور دو چشمان تر ما
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/5117-mamad-nabodi-bebini.html
@iranboom_ir
امروز، سوم خردادماه، سالروز آزادسازی خرمشهر است که با نوای «ممدی نبودی ببینی شهر آزاد گشته...» عجین شده است.
این نوحه که به یاد شهید سیدمحمد جهانآرا توسط جواد عزیزی سروده و به وسیلهی غلام کویتیپور خوانده شده، از خاطرهانگیزترین نواهای بهجامانده از سالهای جنگ تحمیلی و دفاع مردم ایران است.
متن کامل این سروده در پی میآید:
ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته
خون یارانت پرثمر گشته
ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته
خون یارانت پرثمر گشته
آه و واویــــلا… کو جهانآرا
نور دو چشمان تر ما
ای نخل غلتیده به خون
اشکی از شادی
همچو من بفشان… روز آزادی
خیل یاران را… خیز و یاری کن
دشت شادی را… آبـیاری کن
نخل در آتش شعلهور
گرچه شد بیسر
نوبتی دیگر گشته بارآور
شهد پیروزی خوشـهی خرما
زورق و من… ماهی و دریا
ممد نبودی ببینی
گریهی باران لاله رویاند از تربت یاران
گشته آبادان هرچه ویران شد
تربـت یاران گلباران شد
ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته
خون یارانت پرثمر گشته
ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته
خون یارانت پرثمر گشته
آه و واویـــلا… کو جهانآرا
نور دو چشمان تر ما
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/5117-mamad-nabodi-bebini.html
@iranboom_ir
اولین بار«ممد نبودی که ببینی...»را که خواند؟
اولین بار در مراسم سالگرد جهانآرا خودم خواندم بعد آن را به حسین فخری که عضو سپاه خرمشهر بودند دادم و ایشان نیز آن را به غلام کویتی پور دادند. درسال 64 به پیشنهاد کویتی پور تغییراتی در آن دادم. البته آن زمانی که وی این شعر را خواندند من درمنطقه مهران بودم و در آنجا دیدم یکی از بچه های دزفول این شعر را زمزمه میکند و برایم جای تعجب بود که وی این شعر را از کجا بهدست آورده. از او سوال کردم و گفت، شب گذشته کویتی پور آن را خوانده و من هم تعدادی از ابیات آن را حفظ کردم.
تهران امروز نوشت:
شاید خیلی ها هنوز سرود زیبایی که در وصف شهید محمد جهانآرا فرمانده سپاه خرمشهر سروده شده را به خاطر داشته باشند. در آن زمان ورد زبان هر ایرانی این سرود زیبا بود با این اشعار: ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته... سراینده اشعار این سرود زیبا کیست؟ آقای عزیزی. فردی که برای دل خودش شعر میگوید، متولد خطه خوزستان و از همرزمان جهانآرا ، حاضر در دفاع از خرمشهر تا آخر و حاضر در آزادی خرمشهر تا لحظه آخر و کسی که از سال 62 در اراک ساکن شده ..
فکر و اساس سرودن شعر در وصف جهانآرا چگونه بود؟
جهانآرا بسیار آرام و دوست داشتنی بود و جاذبه خاصی در او وجود داشت. در اولین سالگرد شهادت وی به تهران میرفتیم. در اتوبوس دوستان پیشنهاد کردند که شعری درمدح شهید جهانآرا تهیه شود تا در مراسم ایشان همه با هم بخوانند. در این فاصله که در اتو بوس بودم این شعر را آماده کردم. البته خود نوای این شعر یک نوحه قدیمیاست که با یکسری تغییرات کلی و اساسی آن را به صورت فعلی که رایج است تبدیل کردم.
اولین بار شعر را چه کسی خواند؟
اولین بار در مراسم سالگرد جهانآرا خودم خواندم بعد آن را به حسین فخری که عضو سپاه خرمشهر بودند دادم و ایشان نیز آن را به غلام کویتی پور دادند. درسال 64 به پیشنهاد کویتی پور تغییراتی در آن دادم. البته آن زمانی که وی این شعر را خواندند من درمنطقه مهران بودم و در آنجا دیدم یکی از بچه های دزفول این شعر را زمزمه میکند و برایم جای تعجب بود که وی این شعر را از کجا بهدست آورده. از او سوال کردم و گفت، شب گذشته کویتی پور آن را خوانده و من هم تعدادی از ابیات آن را حفظ کردم.
آیا سرودن این اشعار با یک انگیزه درونی خاص بود؟
این اشعار خودشان به سراغ آدم میآیند و در آن فضا که قرار بگیری آن روحیه ایجاد میشود و مثل یک رایحه دلنشین یا یک ابر زودگذر است که باید سریع آن را جذب کنی و به آن سبک و سیاق بدهی تا ماندگار شود و در غیر این صورت میگریند و میروند بهطور مثال در مورد شعر زیر که کویتی پور خوانده بودند همان شعر «یاران چه غریبانه رفتند از این خانه» یک شاعر دیگر این شعر را گفته بود و من هم بدون آنکه از شعر وی اطلاعی داشته باشم شعری با همین سبک و سیاق درمدح خرمشهر سرودم به کویتی پور دادم که وی نیز این اشعار را با هم تلفیق کرد و این سرود یاران چه غریبانه را خواندند که چند بیت از اشعار آن توسط من سروده شده است.
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/goftego/2320-avalin-mamad-nabodi.html
@iranboom_ir
اولین بار در مراسم سالگرد جهانآرا خودم خواندم بعد آن را به حسین فخری که عضو سپاه خرمشهر بودند دادم و ایشان نیز آن را به غلام کویتی پور دادند. درسال 64 به پیشنهاد کویتی پور تغییراتی در آن دادم. البته آن زمانی که وی این شعر را خواندند من درمنطقه مهران بودم و در آنجا دیدم یکی از بچه های دزفول این شعر را زمزمه میکند و برایم جای تعجب بود که وی این شعر را از کجا بهدست آورده. از او سوال کردم و گفت، شب گذشته کویتی پور آن را خوانده و من هم تعدادی از ابیات آن را حفظ کردم.
تهران امروز نوشت:
شاید خیلی ها هنوز سرود زیبایی که در وصف شهید محمد جهانآرا فرمانده سپاه خرمشهر سروده شده را به خاطر داشته باشند. در آن زمان ورد زبان هر ایرانی این سرود زیبا بود با این اشعار: ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته... سراینده اشعار این سرود زیبا کیست؟ آقای عزیزی. فردی که برای دل خودش شعر میگوید، متولد خطه خوزستان و از همرزمان جهانآرا ، حاضر در دفاع از خرمشهر تا آخر و حاضر در آزادی خرمشهر تا لحظه آخر و کسی که از سال 62 در اراک ساکن شده ..
فکر و اساس سرودن شعر در وصف جهانآرا چگونه بود؟
جهانآرا بسیار آرام و دوست داشتنی بود و جاذبه خاصی در او وجود داشت. در اولین سالگرد شهادت وی به تهران میرفتیم. در اتوبوس دوستان پیشنهاد کردند که شعری درمدح شهید جهانآرا تهیه شود تا در مراسم ایشان همه با هم بخوانند. در این فاصله که در اتو بوس بودم این شعر را آماده کردم. البته خود نوای این شعر یک نوحه قدیمیاست که با یکسری تغییرات کلی و اساسی آن را به صورت فعلی که رایج است تبدیل کردم.
اولین بار شعر را چه کسی خواند؟
اولین بار در مراسم سالگرد جهانآرا خودم خواندم بعد آن را به حسین فخری که عضو سپاه خرمشهر بودند دادم و ایشان نیز آن را به غلام کویتی پور دادند. درسال 64 به پیشنهاد کویتی پور تغییراتی در آن دادم. البته آن زمانی که وی این شعر را خواندند من درمنطقه مهران بودم و در آنجا دیدم یکی از بچه های دزفول این شعر را زمزمه میکند و برایم جای تعجب بود که وی این شعر را از کجا بهدست آورده. از او سوال کردم و گفت، شب گذشته کویتی پور آن را خوانده و من هم تعدادی از ابیات آن را حفظ کردم.
آیا سرودن این اشعار با یک انگیزه درونی خاص بود؟
این اشعار خودشان به سراغ آدم میآیند و در آن فضا که قرار بگیری آن روحیه ایجاد میشود و مثل یک رایحه دلنشین یا یک ابر زودگذر است که باید سریع آن را جذب کنی و به آن سبک و سیاق بدهی تا ماندگار شود و در غیر این صورت میگریند و میروند بهطور مثال در مورد شعر زیر که کویتی پور خوانده بودند همان شعر «یاران چه غریبانه رفتند از این خانه» یک شاعر دیگر این شعر را گفته بود و من هم بدون آنکه از شعر وی اطلاعی داشته باشم شعری با همین سبک و سیاق درمدح خرمشهر سرودم به کویتی پور دادم که وی نیز این اشعار را با هم تلفیق کرد و این سرود یاران چه غریبانه را خواندند که چند بیت از اشعار آن توسط من سروده شده است.
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/goftego/2320-avalin-mamad-nabodi.html
@iranboom_ir
حماسه خرمشهر - توران شهریاری (بهرامی)
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/40902
خرّما، ای شهر خرمشهر، شهر قهرمان
ساحل اروندرود و سایه خرمابُنان
شهر شور و حال جانبازان به جنگ اهرمن
آن همه از جان گذشتنها نگنجد در بیان
گاه شعر و گفتهها را نیست یارای سخن
در بیان جانفشانیها فروماند زبان
در چنان حالی به گوش جان و دل باید شنید
زانکه گوش سر بود بیگفته اینجا ناتوان
از کف دشمن رها بخشیدنت آسان نبود
مام میهن بس شهید و کشته داد از بهر آن
خون پاک لالهگون عاشقان بر خاک ریخت
تا تو خرمشهر ایرانفر بمانی جاودان
وارث فرّ ز خاطر رفتة عیلام و شوش
نور چشم آن دو مام دیرسالِ مهربان
گرچه خرمشهر، خونین شد به دست اهرمن
گرچه شد از جور دشمن دیدگانش خونفشان،
با همه خونیندلی فریاد پیروزی بوَد
بهر تحسینش سپهر پیر بگشاید دهان
گوید: ای فرزند ایران، گرچه رنجوری هنور
دردهایت چاره گردد با پزشک کاردان
تا که هر ویرانه از نو باز آبادان شود
همتی باید فراگیرنده، دستی پرتوان
باز باید خانهها افراشت بر ویرانهها
باز باید کرد آن ویرانهها را گلستان
کوشش ار گردد به پا و خانه گر گردد بنا
سوی شهرش آید آن آوارة بیخانمان
باز باید خنده بر لبها شود نقشآفرین
باز باید غمگنان گردند از نو شادمان
باز باید نخلها از هر کنارش سرکشند
مرغکان بر نخلهای سبز گیرند آشیان
گستراند سایه هر سو شاخة خرمابنی
سروهایش سر برافرازند سوی آسمان
باز باید بهمنش گردد چنان اردیبهشت
نوبهارش از گل و نسرین شود رشک جنان
باز باید در زمستان یاسهایش بشکفد
وز زمین و بوستانش گل بروید در خزان
باز چون بگذشته گردد جای گلگشت و سفر
باز در نوروزها آید به سویش میهمان
باز، گردد نوبهارش چون پرند رنگرنگ
باز، گردد مهرگانش پرنیان در پرنیان
باز کشتیها بیاید تا دَم اروندرود
باز از آن ساحل شود کشتی به دریاها روان
باز خون افتد به جریان در تن افسردهاش
باز بینی شور هستی را کران اندر کران
باز خرمشهر بیند شادی و شور و امید
باز خرمشهر یابد شهرت و نام و نشان
باز غوغا اوفتد بر پهنه اروندرود
باز خرمشهر گردد کامبخش و کامران
روز آزادی خرمشهر روز خرّمی است
سوم خرداد فرخ باد بر ایرانیان
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/39-khamase-khoramshahr-shahriari.html
@iranboom_ir
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/40902
خرّما، ای شهر خرمشهر، شهر قهرمان
ساحل اروندرود و سایه خرمابُنان
شهر شور و حال جانبازان به جنگ اهرمن
آن همه از جان گذشتنها نگنجد در بیان
گاه شعر و گفتهها را نیست یارای سخن
در بیان جانفشانیها فروماند زبان
در چنان حالی به گوش جان و دل باید شنید
زانکه گوش سر بود بیگفته اینجا ناتوان
از کف دشمن رها بخشیدنت آسان نبود
مام میهن بس شهید و کشته داد از بهر آن
خون پاک لالهگون عاشقان بر خاک ریخت
تا تو خرمشهر ایرانفر بمانی جاودان
وارث فرّ ز خاطر رفتة عیلام و شوش
نور چشم آن دو مام دیرسالِ مهربان
گرچه خرمشهر، خونین شد به دست اهرمن
گرچه شد از جور دشمن دیدگانش خونفشان،
با همه خونیندلی فریاد پیروزی بوَد
بهر تحسینش سپهر پیر بگشاید دهان
گوید: ای فرزند ایران، گرچه رنجوری هنور
دردهایت چاره گردد با پزشک کاردان
تا که هر ویرانه از نو باز آبادان شود
همتی باید فراگیرنده، دستی پرتوان
باز باید خانهها افراشت بر ویرانهها
باز باید کرد آن ویرانهها را گلستان
کوشش ار گردد به پا و خانه گر گردد بنا
سوی شهرش آید آن آوارة بیخانمان
باز باید خنده بر لبها شود نقشآفرین
باز باید غمگنان گردند از نو شادمان
باز باید نخلها از هر کنارش سرکشند
مرغکان بر نخلهای سبز گیرند آشیان
گستراند سایه هر سو شاخة خرمابنی
سروهایش سر برافرازند سوی آسمان
باز باید بهمنش گردد چنان اردیبهشت
نوبهارش از گل و نسرین شود رشک جنان
باز باید در زمستان یاسهایش بشکفد
وز زمین و بوستانش گل بروید در خزان
باز چون بگذشته گردد جای گلگشت و سفر
باز در نوروزها آید به سویش میهمان
باز، گردد نوبهارش چون پرند رنگرنگ
باز، گردد مهرگانش پرنیان در پرنیان
باز کشتیها بیاید تا دَم اروندرود
باز از آن ساحل شود کشتی به دریاها روان
باز خون افتد به جریان در تن افسردهاش
باز بینی شور هستی را کران اندر کران
باز خرمشهر بیند شادی و شور و امید
باز خرمشهر یابد شهرت و نام و نشان
باز غوغا اوفتد بر پهنه اروندرود
باز خرمشهر گردد کامبخش و کامران
روز آزادی خرمشهر روز خرّمی است
سوم خرداد فرخ باد بر ایرانیان
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/39-khamase-khoramshahr-shahriari.html
@iranboom_ir
Telegram
ایران بوم
طرح شادباش به مناسبت سوم خردادماه سالگرد آزادی سازی خرمشهر
طرح: مریم شمسایی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh-tasviri/2324-
@iranboom_ir
طرح: مریم شمسایی
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/gozaresh-tasviri/2324-
@iranboom_ir
خرمشهر و چهار سروده از سه بزرگ
بر بالینِ خرمشهر
فریدون مشیری
در زمانِ از دست دادنِ خرمشهر
دردا که بر بالینِ خرمشهر، اینک / از همرهانِ اشناِ دیگر کسی نیست
در آسمانش زان همه خورشیدِ تابان / دیگر بجز بالِ سیاهِ کرکسی نیست...
ای هر کجایِ این خراب افتاده یِ یک روز آباد / ای پاوه، ای سقز، مریوان، ای مهاباد
ای مشهد و شیراز و تبریز و صفاهان / فرداست می بینی، که خیلِ دادخواهان
از جای برخیزند و بستیزند، چالاک / در انتقامِ خونِ پاکِ بی گناهان
فریدونِ مشیری
برگرفته از: ایران و با پنج سخن سرا (سرودههایِ میهنی و ایران گرایانه شادروان فریدونِ مشیری)، چاپخشِ مهر و ابر، 1386 خورشیدی، رویه یِ133 و 134.
***
یک نَفَسِ تازه
در روزهایی که خرمشهر در دستِ بیگانگان بود.
اِی خشمِ به جان تاخته توفانِ شَرَر شو. / اِی بُغضِ گُل اَنداخته فریادِ خطر شو.
اِی رویِ براَفروخته، خود پرچمِ رَه باش! / اِی مُشتِ براَفروخته، اَفراختهتر شو.
اِی حافظِ جانِ وطن از خانه برون آی / از خانه برون چیست که از خویش به در شو.
گر شعله فرو ریزد بِشتاب و مَیَندیش / وَر تیغ فرو بارد اِی سینه سپر شو!
خاکِ پدران است که دستِ دگران است! / هان اِی پسرم، خانه نگهدارِ پدر شو.
دیوارِ مصیبتکدهیِ حوصله بشکن، / شرم آیدم از این همه صبرِ تو، ظَفَر شو!
تا خود جگرِ روبهکان را بدرانی / چون شیر درین بیشه سراپای جگر شو.
مسپار وطن را به قضا و قدر اِی دوست / خود بر سرِ این، تن به قضا داده قَدَر شو!
فریاد به فریاد بیفزای، که وقت است، / در یک نفسِ تازه اثرهاست، اثر شو!
ایرانیِ آزاده، جهان چشم به راه است / ایرانِ کهن در خطر افتاده، خبر شو!
مشتی خَس و خارند، به یک شعله بسوزان / بر ظلمتِ این شامِ سیه فام سحر شو!
1359 خورشیدی
فریدونِ مشیری
برگرفته از: ایران و با پنج سخن سرا(سروده هایِ میهنی و ایران گرایانه شادروان فریدونِ مشیری)، چاپخشِ مهر و ابر، 1386 خورشیدی، رویه67 و 68.
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/2327-4sorode-khoramshahr.html
____
کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
بر بالینِ خرمشهر
فریدون مشیری
در زمانِ از دست دادنِ خرمشهر
دردا که بر بالینِ خرمشهر، اینک / از همرهانِ اشناِ دیگر کسی نیست
در آسمانش زان همه خورشیدِ تابان / دیگر بجز بالِ سیاهِ کرکسی نیست...
ای هر کجایِ این خراب افتاده یِ یک روز آباد / ای پاوه، ای سقز، مریوان، ای مهاباد
ای مشهد و شیراز و تبریز و صفاهان / فرداست می بینی، که خیلِ دادخواهان
از جای برخیزند و بستیزند، چالاک / در انتقامِ خونِ پاکِ بی گناهان
فریدونِ مشیری
برگرفته از: ایران و با پنج سخن سرا (سرودههایِ میهنی و ایران گرایانه شادروان فریدونِ مشیری)، چاپخشِ مهر و ابر، 1386 خورشیدی، رویه یِ133 و 134.
***
یک نَفَسِ تازه
در روزهایی که خرمشهر در دستِ بیگانگان بود.
اِی خشمِ به جان تاخته توفانِ شَرَر شو. / اِی بُغضِ گُل اَنداخته فریادِ خطر شو.
اِی رویِ براَفروخته، خود پرچمِ رَه باش! / اِی مُشتِ براَفروخته، اَفراختهتر شو.
اِی حافظِ جانِ وطن از خانه برون آی / از خانه برون چیست که از خویش به در شو.
گر شعله فرو ریزد بِشتاب و مَیَندیش / وَر تیغ فرو بارد اِی سینه سپر شو!
خاکِ پدران است که دستِ دگران است! / هان اِی پسرم، خانه نگهدارِ پدر شو.
دیوارِ مصیبتکدهیِ حوصله بشکن، / شرم آیدم از این همه صبرِ تو، ظَفَر شو!
تا خود جگرِ روبهکان را بدرانی / چون شیر درین بیشه سراپای جگر شو.
مسپار وطن را به قضا و قدر اِی دوست / خود بر سرِ این، تن به قضا داده قَدَر شو!
فریاد به فریاد بیفزای، که وقت است، / در یک نفسِ تازه اثرهاست، اثر شو!
ایرانیِ آزاده، جهان چشم به راه است / ایرانِ کهن در خطر افتاده، خبر شو!
مشتی خَس و خارند، به یک شعله بسوزان / بر ظلمتِ این شامِ سیه فام سحر شو!
1359 خورشیدی
فریدونِ مشیری
برگرفته از: ایران و با پنج سخن سرا(سروده هایِ میهنی و ایران گرایانه شادروان فریدونِ مشیری)، چاپخشِ مهر و ابر، 1386 خورشیدی، رویه67 و 68.
http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/chame/2327-4sorode-khoramshahr.html
____
کانال تلگرامی ایرانبوم
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
دیدار یک نماد دلاوری، از مجسمه خود / دیدار ناخدا هوشنگ صمدی ، فرمانده ی تکاوران مدافع خرمشهر از مجسمه ی خود
ناخدا هوشنگ صمدی ، کسی است که ۳۴ روز فرماندهی تکاورانی را بر عهده داشت که از این خرمشهر در برابر یورش عراق دفاع کردند . عکس بالا ناخدا صمدی را در مراسم پرده برداری از مجسمه اش نشان می دهد.
http://iranchehr.com/?p=8808
@iranboom_ir
ناخدا هوشنگ صمدی ، کسی است که ۳۴ روز فرماندهی تکاورانی را بر عهده داشت که از این خرمشهر در برابر یورش عراق دفاع کردند . عکس بالا ناخدا صمدی را در مراسم پرده برداری از مجسمه اش نشان می دهد.
http://iranchehr.com/?p=8808
@iranboom_ir
عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/40890
مرحله سوم اگر چه اهداف مورد نظر بهطور کامل تأمین نشد، ولی شمار بسیاری از نیروهای عراقی منهدم شدند و اطلاعاتی نیز از چگونگی آرایش دشمن به دست آمد که مقدمه طرح مرحله چهارم عملیات بود. ؟؟؟ یکشنبه اول خرداد 1361، مرحله چهارم عملیات آغاز شد. یگانهای قرارگاه فتح پس از درگیری با دشمن و پیشروی موفق شدند خود را به پلیس راه خرمشهر برسانند. نیروهای قرارگاه فجر نیز پل نو را تصرف و به سوی اروند پیشروی کردند.نیروهای قرارگاه نصر نیز در امتداد مرز، ضمن پیشروی و پاکسازی منطقه، به سوی جنوب به حرکت در آمدند. مقاومت عراقیها به ویژه در پل نو، به منظور نگه داشتن عقبه نیروهای خود، نتیجهای در بر نداشت. محاصره شهر لحظه به لحظه تنگتر میشد و تعداد نیروهای عراقی که دستهایشان را بر سر گذارده و آماده اسارت بودند هر لحظه بیشتر میشد؛ به گونهای که خلبان هلیکوپتر هوا نیروز از فراز شهر اینگونه گزارش میکرد: «تا چشم کار میکند توی خیابانها و کوچههای خرمشهر، عراقیها صف بستهاند و دستها بر سر منتظر اسارتند.» در سوم خرداد 61، برخلاف تصور دشمن، رزمندگان ایران اسلامی در ساعت 13 از دروازههای غربی و شمالی و از همان محوری که دشمن وارد خرمشهر شده بود وارد شده و شهر خرمشهر پس از 575 روز آزاد شد.
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/5032-amaliat-beitolmoghadas-azadsazi-khoramshahr.html
@iranboom_ir
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/40890
مرحله سوم اگر چه اهداف مورد نظر بهطور کامل تأمین نشد، ولی شمار بسیاری از نیروهای عراقی منهدم شدند و اطلاعاتی نیز از چگونگی آرایش دشمن به دست آمد که مقدمه طرح مرحله چهارم عملیات بود. ؟؟؟ یکشنبه اول خرداد 1361، مرحله چهارم عملیات آغاز شد. یگانهای قرارگاه فتح پس از درگیری با دشمن و پیشروی موفق شدند خود را به پلیس راه خرمشهر برسانند. نیروهای قرارگاه فجر نیز پل نو را تصرف و به سوی اروند پیشروی کردند.نیروهای قرارگاه نصر نیز در امتداد مرز، ضمن پیشروی و پاکسازی منطقه، به سوی جنوب به حرکت در آمدند. مقاومت عراقیها به ویژه در پل نو، به منظور نگه داشتن عقبه نیروهای خود، نتیجهای در بر نداشت. محاصره شهر لحظه به لحظه تنگتر میشد و تعداد نیروهای عراقی که دستهایشان را بر سر گذارده و آماده اسارت بودند هر لحظه بیشتر میشد؛ به گونهای که خلبان هلیکوپتر هوا نیروز از فراز شهر اینگونه گزارش میکرد: «تا چشم کار میکند توی خیابانها و کوچههای خرمشهر، عراقیها صف بستهاند و دستها بر سر منتظر اسارتند.» در سوم خرداد 61، برخلاف تصور دشمن، رزمندگان ایران اسلامی در ساعت 13 از دروازههای غربی و شمالی و از همان محوری که دشمن وارد خرمشهر شده بود وارد شده و شهر خرمشهر پس از 575 روز آزاد شد.
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/5032-amaliat-beitolmoghadas-azadsazi-khoramshahr.html
@iranboom_ir
Telegram
ایران بوم
روز آزادسازی خرمشهر گرامی باد💐
به امید آباد شدن هرچه بیشتر این خاک گرانقدر😊🌹
مراحل چهارگانه آزادسازی خرمشهر
@iranboom_ir
به امید آباد شدن هرچه بیشتر این خاک گرانقدر😊🌹
مراحل چهارگانه آزادسازی خرمشهر
@iranboom_ir
تابلوی ورودی شهر خرمشهر: به خرمشهر خوش آمدید؛ جمعیت ۳۶ میلیون نفر. اکنون نزدیک به ۸۵ میلیون.
@iranboom_ir
@iranboom_ir
کلید آزادسازی خرمشهر در دست این دو خلبان +عکس
عملیات قهرمانانه انهدام پل اروند رود و اسارت دهها هزار نیروی عراقی در تاریخ 17 اردیبهشت سال 61 انجام شد.
http://jjo.ir/zcmiegnp
@iranboom_ir
عملیات قهرمانانه انهدام پل اروند رود و اسارت دهها هزار نیروی عراقی در تاریخ 17 اردیبهشت سال 61 انجام شد.
http://jjo.ir/zcmiegnp
@iranboom_ir
به خجستگی سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر، «نامی برای همیشه »
✍اشکان زارعی پژوهشگر تاریخ به مناسبت سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر در یادداشتی نوشت:
🔹چهارم آبان سال ۵۹ وقتی سربازان عراقی به خرمشهر دست یافتند٬ خودپسندانه بر دیوارهای آن نوشتند٬ «جئنالنبقی٬ آمدهایم که بمانیم».
🔹بیگمان صدام حسین مردم ایران را به خوبی نمیشناخت٬ که هیچ بیگانهیی را نگذاشتند برخاک آنان «تا ابد» ماندگار و پایدار باشد. چنانکه یونانیها٬ خلفای بنیامیه و بنیعباس و مغولان٬ «آمدند» اما هنگام «رفتن» همانی نبودند که آمده بودند٬ زیرا در کورهی فرهنگ ایرانی گداخته شده٬ ایرانی گردیده و با شکست نیز رهسپار شدند.
🔹سردار نگونبخت قادسیه و سربازانش نیز به همین منوال در سوم خرداد سال۶۱ پس از ۵۷۵ روز در پی عملیات «الیبیتالمقدس» با خواری و سرافگندگی از خرمشهر بیرون رانده شدند و این شکست آنچنان برای صدام سخت بود که وی بسیاری از درجهداران عراقی مانند٬ صلاحالقاضی فرماندهی لشکر سوم را اعدام نمود..........
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/17436-azadsazi-khoramshahr-980303.html
____
لطفا به کانال تلگرامی ایرانبوم بپیوندید.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
✍اشکان زارعی پژوهشگر تاریخ به مناسبت سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر در یادداشتی نوشت:
🔹چهارم آبان سال ۵۹ وقتی سربازان عراقی به خرمشهر دست یافتند٬ خودپسندانه بر دیوارهای آن نوشتند٬ «جئنالنبقی٬ آمدهایم که بمانیم».
🔹بیگمان صدام حسین مردم ایران را به خوبی نمیشناخت٬ که هیچ بیگانهیی را نگذاشتند برخاک آنان «تا ابد» ماندگار و پایدار باشد. چنانکه یونانیها٬ خلفای بنیامیه و بنیعباس و مغولان٬ «آمدند» اما هنگام «رفتن» همانی نبودند که آمده بودند٬ زیرا در کورهی فرهنگ ایرانی گداخته شده٬ ایرانی گردیده و با شکست نیز رهسپار شدند.
🔹سردار نگونبخت قادسیه و سربازانش نیز به همین منوال در سوم خرداد سال۶۱ پس از ۵۷۵ روز در پی عملیات «الیبیتالمقدس» با خواری و سرافگندگی از خرمشهر بیرون رانده شدند و این شکست آنچنان برای صدام سخت بود که وی بسیاری از درجهداران عراقی مانند٬ صلاحالقاضی فرماندهی لشکر سوم را اعدام نمود..........
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/17436-azadsazi-khoramshahr-980303.html
____
لطفا به کانال تلگرامی ایرانبوم بپیوندید.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
ای جوانان فدا گشته به راه میهن
یادتان شاد، همه زنده جاویدان اید
روح فردوسی و پژواک شکوه نادر
نره شیران به خون خفته این میدان اید
آتش عشق وطن در تن و در سنگر خون
تا جهان است به پا، رقص کنان می مانید
یاد روز شکوه مند آزاد سازی خرمشهر شاد باد
هما ارژنگی
@iranboom_ir
یادتان شاد، همه زنده جاویدان اید
روح فردوسی و پژواک شکوه نادر
نره شیران به خون خفته این میدان اید
آتش عشق وطن در تن و در سنگر خون
تا جهان است به پا، رقص کنان می مانید
یاد روز شکوه مند آزاد سازی خرمشهر شاد باد
هما ارژنگی
@iranboom_ir
راستی از خرمشهر چه خبر؟ - فرهاد رهبری
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/17434-rasti-az-khoramshahr-980303.html
@iranboom_ir
http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/negahe-roz/17434-rasti-az-khoramshahr-980303.html
@iranboom_ir
به انگیزهی سالگرد رهایی خرمشهر جنگ در جبههی نظامی
دکتر هوشنگ طالع
حکومت عراق، در رویای به دست آوردن یک پیروزی برقآسا، روز سیویکم شهریور ماه 1359 خورشیدی، با دوازده لشگر زرهی، مکانیزه و پیاده، همراه با تجهیزات فراوان، ایران را مورد تجاوز نظامی قرار داد. از آنجا که لشگر 92 زرهی اهواز، یعنی نیرومندترین یگان رزمی کشور در منطقهی جنوب باختری به بهانهی کودتای نوژه از هم پاشیده بود، حکومت عراق در راستای دستیابی هرچه سریعتر به پیروزی، بخشی از نیروهای ذخیرهی خود را نیز، به میدان نبرد فرستاد.
چهارم ـ بیرون راندن ارتش عراق از خاک ایران (عملیات بیتالمقدس)
...نوبت جناح جنوبی سپاه چهارم فرا رسیده بود. این جناح، پیشتر در محور سوسنگرد ـ اهواز، دو پاره شده و پارهی شمالی آن، در عملیات طریقالقدس نابود گردیده بود. باقیماندهی سپاه چهارم عراق، هنوز منطقهای به وسعت کمابیش 5400 کیلومتر مربع را در اختیار داشت. این منطقه از شمال به کرخهی کور و شهرهای هویزه، از باختر به باتلاق هوزگان (هویزه) و از جنوب به اروند رود و شهر خرمشهر، محدود میشد. ارتش عراق به دلیل استقرار دراز مدت در این منطقه، مواضع پدآفندی زیادی به وجود آورده بود. افزون بر آن، این مواضع را با رودخانههای کرخهی کور و کارون نیز همآهنگ کرده بود. ارتش عراق با توجه به پهنای قابل عبور کرخهی کور و به ویژه پس از عملیات آزادسازی گلوگاه خوزستان (فتحالمبین)، استحکامات کنارهی این رودخانه را تقویت کرده بود. در اینجا، افزون بر میدانهای مین، سیم خاردار، کانال و خاکریز، سنگرهای تیربار به خوبی میتوانستند، عبور پیادهنظام را متوقف کنند. در آخرین ردهی این مواضع پدآفندی، آشیانههای تانک به فاصلههای کمی از هم فرار داشتند که میتوانستند تلفات سنگینی بر مهاجم وارد کنند.
با وجود خطوط پدآفندی مناسب و همآهنگی کامل با رودخانهی کرخه کور و کارون، جناح جنوبی سپاه چهارم عراق، از نظر امکان تحرک در وضع بسیار بدی قرار داشت. باتلاق هویزه و مناطق مردابی به هم پیوستهی آن در قلمرو حکومت عراق، امکان عقبنشینی این نیرو را به داخل خاک عراق غیرممکن میساخت. برای عقبنشینی وفرار،تنها یک راه دراز،در مسیر محور خرمشهر ـ شلمچه ـ بصره، وجود داشت. ارتش عراق، پس از تحمل شکستهای پیاپی،جناح جنوبی سپاه چهارم را به شدت تقویت کرده بود. یگانهایی که در اثر عملیات پیشین ارتش ایران، در هم شکسته بودند، پس از بازسازی، دوباره به منطقه اعزام گردیدند. با آغاز عملیات، یگانهای دیگری نیز به یاری این جناح گسیل شدند.
برای رویارویی با این نیروی قابل ملاحظه و بیرون راندن باقی مانده ارتش عراق از خاک ایران، ستاد ارتش، عملیات بیتالمقدس را در سه مرحله به مورد اجرا درآورد. طراحان ستاد ارتش ایران، با توجه به انبوه نیروی دشمن، گستردگی جبهه و پهنهی زیاد منطقهی عملیات، از درگیری در یک جبهه متمرکز پرهیز کرده و در نتیجه به ارتش عراق اجازه نداد تا از امکان تمرکز نیرو، بهرهمند شود.
عملیات غرب رودخانهی کارون
این عملیات روز اول اردیبهشت ماه 1361 از سوی ارتش ایران در غرب رودخانهی کارون به مورد اجرا گذارده شد. در این عملیات چندین گردان از نیروهای مردمی و سپاه پاسداران نیز در میدان نبرد، حضور داشتند. در این مرحله، نیروهای ایران پس از گذر از رودخانهی کارون، جادهی اهواز ـ خرمشهر را در اختیار گرفت.
عملیات فکه
مرحلهی دوم این عملیات، پانزده روز پس از مرحلهی اول یعنی در روز شانزدهم اردیبهشت ماه 1361 در منطقه «فکه» به اجرا درآمد. در نتیجهی این عملیات، فشار بر روی نیروهای عراقی مستقر در منطقه افزایش یافت. همزمان با عملیات فکه، بخشی از نیروهایی که در مرحلهی اول عملیات از رودخانهی کارون گذر کرده بودند، به سوی مرز دولتی به حرکت درآمده و تا پایان روز هفدهم اردیبهشت ماه، در نوار مرزی مستقر شدند.
عملیات آزادسازی خرمشهر
مرحلهی سوم عملیات، روز نوزدهم اردیبهشت ماه 1361 به منظور در هم کوبیدن بقایای نیروهای جبههی مرکزی و همچنین نیروهای جبههی جنوبی ارتش عراق و در نتیجه آزادسازی خرمشهر به مورد اجرا درآمد. در شب همان روز، مواضع دفاعی ارتش عراق در شمال و باختر شهر خرمشهر به تصرف نیروهای ایران درآمد و خرمشهر در کمتر از سه روز، آزاد شد.
در این نبرد، هفت هزار نفر از افراد ارتش عراق کشته و اسیر شدند. فرماندهی جبههی جنوبی عراق نیز در میان انبوه کشته شدگان،بود. بقایای نیروهای عراقی با به جا گذاردن مقادیر زیادی جنگافزار و مهمات از میدان جنگ گریختند.
بدینسان، ارتش ایران موفق شد که پس از گذشت کمتر از 19 ماه از آغاز آفند گستردهی عراق و اشغال بخشهای بزرگی از کشور، نیروهای اشغالگر را ازخاک ایران براند.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/766-azadi-khoaramshahr.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
دکتر هوشنگ طالع
حکومت عراق، در رویای به دست آوردن یک پیروزی برقآسا، روز سیویکم شهریور ماه 1359 خورشیدی، با دوازده لشگر زرهی، مکانیزه و پیاده، همراه با تجهیزات فراوان، ایران را مورد تجاوز نظامی قرار داد. از آنجا که لشگر 92 زرهی اهواز، یعنی نیرومندترین یگان رزمی کشور در منطقهی جنوب باختری به بهانهی کودتای نوژه از هم پاشیده بود، حکومت عراق در راستای دستیابی هرچه سریعتر به پیروزی، بخشی از نیروهای ذخیرهی خود را نیز، به میدان نبرد فرستاد.
چهارم ـ بیرون راندن ارتش عراق از خاک ایران (عملیات بیتالمقدس)
...نوبت جناح جنوبی سپاه چهارم فرا رسیده بود. این جناح، پیشتر در محور سوسنگرد ـ اهواز، دو پاره شده و پارهی شمالی آن، در عملیات طریقالقدس نابود گردیده بود. باقیماندهی سپاه چهارم عراق، هنوز منطقهای به وسعت کمابیش 5400 کیلومتر مربع را در اختیار داشت. این منطقه از شمال به کرخهی کور و شهرهای هویزه، از باختر به باتلاق هوزگان (هویزه) و از جنوب به اروند رود و شهر خرمشهر، محدود میشد. ارتش عراق به دلیل استقرار دراز مدت در این منطقه، مواضع پدآفندی زیادی به وجود آورده بود. افزون بر آن، این مواضع را با رودخانههای کرخهی کور و کارون نیز همآهنگ کرده بود. ارتش عراق با توجه به پهنای قابل عبور کرخهی کور و به ویژه پس از عملیات آزادسازی گلوگاه خوزستان (فتحالمبین)، استحکامات کنارهی این رودخانه را تقویت کرده بود. در اینجا، افزون بر میدانهای مین، سیم خاردار، کانال و خاکریز، سنگرهای تیربار به خوبی میتوانستند، عبور پیادهنظام را متوقف کنند. در آخرین ردهی این مواضع پدآفندی، آشیانههای تانک به فاصلههای کمی از هم فرار داشتند که میتوانستند تلفات سنگینی بر مهاجم وارد کنند.
با وجود خطوط پدآفندی مناسب و همآهنگی کامل با رودخانهی کرخه کور و کارون، جناح جنوبی سپاه چهارم عراق، از نظر امکان تحرک در وضع بسیار بدی قرار داشت. باتلاق هویزه و مناطق مردابی به هم پیوستهی آن در قلمرو حکومت عراق، امکان عقبنشینی این نیرو را به داخل خاک عراق غیرممکن میساخت. برای عقبنشینی وفرار،تنها یک راه دراز،در مسیر محور خرمشهر ـ شلمچه ـ بصره، وجود داشت. ارتش عراق، پس از تحمل شکستهای پیاپی،جناح جنوبی سپاه چهارم را به شدت تقویت کرده بود. یگانهایی که در اثر عملیات پیشین ارتش ایران، در هم شکسته بودند، پس از بازسازی، دوباره به منطقه اعزام گردیدند. با آغاز عملیات، یگانهای دیگری نیز به یاری این جناح گسیل شدند.
برای رویارویی با این نیروی قابل ملاحظه و بیرون راندن باقی مانده ارتش عراق از خاک ایران، ستاد ارتش، عملیات بیتالمقدس را در سه مرحله به مورد اجرا درآورد. طراحان ستاد ارتش ایران، با توجه به انبوه نیروی دشمن، گستردگی جبهه و پهنهی زیاد منطقهی عملیات، از درگیری در یک جبهه متمرکز پرهیز کرده و در نتیجه به ارتش عراق اجازه نداد تا از امکان تمرکز نیرو، بهرهمند شود.
عملیات غرب رودخانهی کارون
این عملیات روز اول اردیبهشت ماه 1361 از سوی ارتش ایران در غرب رودخانهی کارون به مورد اجرا گذارده شد. در این عملیات چندین گردان از نیروهای مردمی و سپاه پاسداران نیز در میدان نبرد، حضور داشتند. در این مرحله، نیروهای ایران پس از گذر از رودخانهی کارون، جادهی اهواز ـ خرمشهر را در اختیار گرفت.
عملیات فکه
مرحلهی دوم این عملیات، پانزده روز پس از مرحلهی اول یعنی در روز شانزدهم اردیبهشت ماه 1361 در منطقه «فکه» به اجرا درآمد. در نتیجهی این عملیات، فشار بر روی نیروهای عراقی مستقر در منطقه افزایش یافت. همزمان با عملیات فکه، بخشی از نیروهایی که در مرحلهی اول عملیات از رودخانهی کارون گذر کرده بودند، به سوی مرز دولتی به حرکت درآمده و تا پایان روز هفدهم اردیبهشت ماه، در نوار مرزی مستقر شدند.
عملیات آزادسازی خرمشهر
مرحلهی سوم عملیات، روز نوزدهم اردیبهشت ماه 1361 به منظور در هم کوبیدن بقایای نیروهای جبههی مرکزی و همچنین نیروهای جبههی جنوبی ارتش عراق و در نتیجه آزادسازی خرمشهر به مورد اجرا درآمد. در شب همان روز، مواضع دفاعی ارتش عراق در شمال و باختر شهر خرمشهر به تصرف نیروهای ایران درآمد و خرمشهر در کمتر از سه روز، آزاد شد.
در این نبرد، هفت هزار نفر از افراد ارتش عراق کشته و اسیر شدند. فرماندهی جبههی جنوبی عراق نیز در میان انبوه کشته شدگان،بود. بقایای نیروهای عراقی با به جا گذاردن مقادیر زیادی جنگافزار و مهمات از میدان جنگ گریختند.
بدینسان، ارتش ایران موفق شد که پس از گذشت کمتر از 19 ماه از آغاز آفند گستردهی عراق و اشغال بخشهای بزرگی از کشور، نیروهای اشغالگر را ازخاک ایران براند.
دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/tarikh/tarikhemoaser/766-azadi-khoaramshahr.html
https://www.tg-me.com/iranboom_ir