Telegram Web Link
Forwarded from ایران بوم
💠با «ایران‌بوم» همراه شوید💐🌷
💠ایران‌بوم؛ نگرشی به تاریخ و فرهنگ دیرپای ایران‌زمین🌳🌲

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
۱۱ سال پیش در ۴ اسفند ۱۳۹۱، رضا اَنزابی‌نژاد ـ استاد ادبیات فارسی، مؤلف و مصحح متون کهن ـ درگذشت.
رضا انزابی‌نژاد در سال ۱۳۱۵ در #تبریز به دنیا آمد.
یادش گرامی باد

@iranboom_ir

#خادمان_زبان_فارسی
چچن یا چچنستان؟ - ۱

دکتر محمد جعفر ملک‌زاده

@iranboom_ir

جستارگشایی

ملت‌ها برای نامگذاری کشور خود و سرزمین‌های دیگران، هر یک شیوه‌ای دارند. مثلاً انگلیسیان پسوند «ایا / -ia» یا «لند / -land» را به آخر نام اقوام و ملت‌ها می‌افزایند و نام کشور آن‌ها را می‌سازند. مانند ایندیا، رشیا و عربیا که منظور هندوستان، روسیه و عربستان است، و ایرلند، انگلند و پلند که منظور ایرلند، انگلستان و لهستان است. همین کار را عرب‌ها با افزودن «ایّه» انجام می‌دهند مانند روسیه، عربیه و سوریه. امکانات زبانی، سابقهٔ تمدن، تجربهٔ تاریخی و حضور فعال در صحنه‌های سیاسی جهان از جمله عواملی هستند که هر ملتی با استفاده از آن‌ها می‌تواند شیو‌ه‌های خاص خود را برای نامگذاری دیگر کشورها و سرزمین‌ها به کار گیرد. ما ایرانیان با آنکه همهٔ این عوامل را در اختیار داشته‌ایم، متأسفانه از آن‌ها به خوبی بهره نجسته‌ایم و در برخی موارد از دیگران پیروی کرده‌ایم.

آشفتگی در نامگذاری
برای روشن شدن مسئله به جدول زیر که نام سه کشور از آمریکا، آسیا و آفریقا در آن گنجانده شده نگاه کنیم:

انگلیسی      فارسی        پیروی از شیوه
 Colombia کلمبیا انگلیسی
Syria سوریه عربی
 Ethiopia اتیوپی فرانسه

در ستون اول، نام سه کشور به زبان انگلیسی و در ستون دوم نام همان سه کشور به زبان فارسی درج شده است. همانطور که در ستون سوم جدول نشان داده شده است، ما نام کلمبیا را از انگلیسی‌ها، نام سوریه را از عرب‌ها و نام اتیوپی را از فرانسویان اقتباس کرده‌ایم. اگر بپذیریم که ناهماهنگی و پراکندگی رویه در نامگذاری کشورها زیبندهٔ زبان فارسی و ملت متمدن ایران نیست، به بررسی امکان اجتناب از آن و روی آوردن به شیوه‌ای یکنواخت برای نامگذاری کشورها می‌پردازیم.


امکانات زبان فارسی

از جمله پسوندهایی که در زبان فارسی با آن اسم مکان ساخته می‌شود «ستان» است. در دو مورد خاص از این پسوند برای ساختن اسم زمان هم استفاده شده است – تابستان و زمستان. پسوند «ستان» هرگاه با اسم چیزی ترکیب شود دلالت بر جایی می‌کند که آن چیز در آنجا فراوان یافت می‌شود. چنانکه درختستان به جایی گفته می‌شود که در آنجا درخت فراوان باشد. در همین مورد با استفاده از این پسوند می‌توان نوع درخت را هم مشخص کرد، مانند بیدستان، تاکستان (یا موستان)، سروستان، کاجستان، کهورستان و نخلستان که به ترتیب مبین درختستان‌هایی هستند که درختان آنجا از نوع بید، تاک (مو)، سرو، کاج، کهور و نخل است. نوع میوهٔ درختستان را هم می‌توان با همین پسوند بیان کرد، مانند انارستان، انجیرستان، بهستان، سیبستان، توتستان، انگورستان و نارنجستان. همچنین است اگر نوع گل مد نظر باشد، مانند گلستان، لاله‌ستان، نرگسستان و بهارستان که منظور محل رویش فراوان گل سرخ، گل لاله، گل نرگس و گل بهار است. علاوه بر این پسوند «ستان» اگر با نام قوم یا طایفه‌ای ترکیب شود دلالت بر محل سکونت آن قوم یا طایفه می‌کند. مورد بحث ما در اینجا همین ویژگی پسوند «ستان» است.

در زمان‌های گذشته، ایرانیان بخش‌های مختلف قلمرو خود را به نام طوایف و اقوام ساکن آن بخش‌ها می‌نامیدند. مانند تخارستان (طخارستان) که سرزمین تخارها و زابلستان که محل زندگی قوم زابل و غرجستان که مسکن غرجه‌ها بوده است. کاربرد پسوند «ستان» برای نامیدن سرزمین‌ها و کشورها، تا امروز همچنان حفظ شده است و می‌تواند گسترش یابد.

در درون مرزهای کنونی ایران برای نامیدن استان‌های سیستان و بلوچستان، کردستان، لرستان و خوزستان از پسوند «ستان» استفاده شده است. پسوند «ستان» همچنین می‌تواند بدون آنکه با نام قوم یا طایفه‌ای ترکیب شود برای نامگذاری سرزمین‌ها و مکان‌ها به کار رود. مانند مناطق تنگستان، دشتستان و لارستان، شهر سروستان و روستای خارستان در استان فارس و بوشهر.

ما برای نامگذاری برخی کشورهایی که در سده‌های اخیر تأسیس یافته یا اهمیت جهانی پیدا کرده‌اند از همین پسوند استفاده کرده‌ایم. مانند انگلستان، بلغارستان، صربستان، لهستان و مجارستان در اروپا که به معنی سرزمین انگیسی‌ها، بلغارها، صرب‌ها، له‌ها (لخ‌ها) و مجارهاست. خود اروپا را هم فرنگستان نامیده‌ایم. در آسیا و نزدیک مرزهای خود نام کشورهای هندوستان، افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، ترکمنستان، قزاقستان، گرجستان، ارمنستان و عربستان به معنی کشور هندوها، افغان‌ها، تاجیک‌ها، ازبک‌ها، قرقیزها، ترکمن‌ها، قزاق‌ها، گرج‌ها، ارمن‌ها و عرب‌ها با پسوند «ستان» ساخته شده است.

این نامگذاری‌ها را برخی ما کرده‌ایم و پاره‌ای خودشان. بعضی از این نام‌ها بین‌المللی هستند و در همهٔ زبان‌ها به همین شکل خوانده می‌شوند مانند افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، قزاقستان و هندوستان. برخی دیگر فقط در ایران و در بعضی موارد در چند کشور همسایه به کار می‌رود، مانند گرجستان، ارمنستان، و عربستان.

@iranboom_ir
چچن یا چچنستان؟ - ۲

دکتر محمد جعفر ملک‌زاده

@iranboom_ir

پاکستان را خود مردم پاکستان به هنگام تأسیس این کشور ساخته‌اند و به معنی سرزمین قوم بخصوصی نیست. در آسیا و دور از مرزهای ما نام مغولستان و تاتارستان هم به معنی سرزمین مغول‌ها و تاتارها به همین شیوه ساخته شده است. در داخل بعضی کشورهای دور و نزدیک، مناطقی هستند که نامشان با پسوند «ستان» درست شده مانند کردستان در عراق، داغستان، چرکسستان و لازستان در قفقاز، وزیرستان در پاکستان و کافرستان (که امروزه نام آن را به نورستان تغییر داده‌اند) در افغانستان و راجستان در هندوستان. سیاهان افریقای جنوبی سرزمین‌هایی را که برای اسکان آن‌ها تخصیص داده‌اند بنتوستان می‌نامند، یعنی سرزمین بنتوها. این نام هرچند بین‌المللی است، انگلیسی زبان‌ها می‌کوشند آن را به «هوم لند/ homeland» تغییر دهند. ایرانیان باستان، سرزمین قوم یون را، با پسوند «آن» که علامت جمع یا پسوند مکان است، یونان نامیدند. بعضی کشورهای همسایه، یونان را یونانستان می‌نامند، اما درست نیست. آن‌ها باید یونان یا یونستان را به کار برند. بنا بر این در زبان فارسی از جمله موارد استفاده از پسوند «ستان» نامیدن سرزمین‌ها و کشورهاست.


چه باید کرد

حال که این ابزار با آن همه سابقهٔ تاریخی و بین‌المللی و تجربه و در عین حال سادگی و کارآمدی در اختیار ماست چرا از آن به صورت وسیع و گسترده استفاده نکنیم. متأسفانه گاهی آنقدر غافل مانده‌ایم که نه تنها نام سرزمینی را با ابزار زبان خود نساخته‌ایم، که نام کشوری را که پیشینیان ما با استفاده از پسوند «ستان» ساخته‌اند فراموش کرده و به جای آن از فرانسویان و انگلیسیان و دیگران پیروی کرده‌ایم. برای مثال در فرهنگ‌های فارسی نام سرزمین باستانی قوم حبشه را حبشستان ضبط کرده‌اند. امروز ما این نام را کنار گذاشته و به تقلید از فرانسویان اتیوپی می‌گوییم. همچنین می‌دانیم که چچن نام قومی است ساکن قفقاز، پس بهتر است سرزمین آن‌ها را چچنستان بنامیم. بعضی کشورهای منطقه هم که زبانشان فارسی نیست اما با زبان فارسی آشنایی تاریخی دارند، این سرزمین را چچنستان می‌نامند. این کار ضرورت دارد، حتی اگر اطلاق نام چچن به سرزمین چچن‌ها غلط هم نباشد. سورستان نامی قدیم در زبان فارسی است، هرچند مرزهای این سرزمین تغییر یافته کاربرد آن به جای شکل عربی آن (سوریه) شایسته است. همچنین است نام همه کشورهایی که با پسوند «ایه» عربی یا معادل فرنگی آن «ایا» و «لند» ساخته شده است، مانند روسیه، ایتالیا و ایرلند.
حاصل آنکه، از نام کشورها آنچه در متون تاریخی خود با پسوند «ستان» داریم، آن‌ها را به کار بریم. مانند چینستان، سورستان و حبشستان به جای چین، سوریه و حبشه (یا اتیوپی). از کشورهایی که تازه به استقلال می‌رسند نام قوم ساکن آن کشور را با پسوند «ستان» به کار بریم مانند چچنستان و روسستان به جای چچن و روسیه. کشورهایی را که به پیروی از اروپاییان نامگذاری کرده‌ایم هر جا که ممکن است با استفاده از شیوهٔ نامگذاری خودمان نامشان را تغییر دهیم.

http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/9277-chechen-ya-chechenestan.html

____
لطفا به کانال تلگرامی ایرانبوم بپیوندید. با سپاس.
https://www.tg-me.com/iranboom_ir
ایدئولوژی و مبانی وحدت فرهنگی و ملی ایران ـ توران ـ هند در شاهنامه فردوسی

فرهنگ و زبان فارسی:

فرهنگ پارسی زیبای « فردوسی» در سده‌های 11 و 12 میلادی در دوره‌ی سلجوقیان از مرزهای دوره‌ی ساسانی نیز گذشت و زبان رسمی فرهنگی امپراتوری ایران شد. سلجوقیان، شگفت‌آورانه این زبان را در قلمرو خود تقویت کرده، بسط داده و از دل بدان می‌گراییدند و در سده‌ی 13 میلادی، زبان ادبی، رسمی و علمی در آسیای کوچک شد که به امپراتوری روم سلجوقی آن روزگار مشهور بود. در سده‌های 13 و 14 میلادی، عجیب‌تر در دوره‌ی فرمانفرمایی مغول‌ها در تمام امپراتوری مغول ریشه پیدا کرده و به ویژه « هلاکوخان» در ترویج فرهنگ پارسی، آنی خودداری نکرده است. در این دوره از هندوستان و مرزهای توران گذشته تا ژرفای چین و کوهستان قفقاز رسیده و زیباترین ادبیات این مرز را زیر کلک توانای « نظامی» و « خاقانی» تشکیل می‌دهد. نباید فراموش کرد که «گرجستان»2 و « ارمنستان»3 به ویژه از دوره‌ی پارت‌ها، جزیی از شاهنشاهی ایران بود و زبان فارسی و فرهنگ ایرانی در آن حدود ریشه‌های کهن دارد.

 

اثرات جهان شاهنامه:

شاید یادگارهایی از سنت‌های تاریخی آریایی باشد که حماسه‌ی شاهنامه در ژرفای فرهنگ روسیه و اعماق اروپا اثرات عمیقی به جای گذاشته است. شاهنامه به زبان‌های مختلف در دنیای کهن تا این روزگار ترجمه شده و بهترین قدردانی را فرهنگیان روی کره نسبت به مقام بلند حماسه‌ی فردوسی قایل شده‌اند که هجوم دانشمندان به مرز «توس» در سال 35 ـ 1933 میلادی در جشن هزار ساله‌ی فردوسی، از آن نمونه می‌باشد. و این گردهمایی نشان داد که فردوسی وجهه‌ی یک شاعر کبیر جهانی را روی کره احراز کرده است و تا این روزگار حماسه‌ای به این شگرفی توی هیچ ملت مترقی و متمدن دیده نشده است. شاهکار ویژگی‌های زیبایی‌های حماسه‌ی شاهنامه در تمام فرهنگ‌های کهن انسانی روی کره، یونان کهن، هند، چین و توی توده‌های پر فرهنگ دیگر سرزمین‌های کلاسیک، ستاره‌ای است درخشان و شایان سرافرازی نژادی ایران و توران و زیبند‌ه‌ی هرگونه ستایش و سپاس می‌باشد.

دنباله نوشتار:
http://www.iranboom.ir/hakime-tos/shahnameh/2212-mabani-vahdat-meli-shahname.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
ویژه‌نامهٔ جشن ملی اسفندگان (سپندارمذگان)، روز مهر ایرانی

ویژه نامه جشن ملی اسفندگان (۵ اسفند)، روز مهر ایرانی را با مقالاتی از دکتر جلیل دوستخواه، روانشاد استاد داود پورداود، دکترجلال خالقی مطلق، استاد فریدون جنیدی، دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن، دکتر ژاله آموزگار، دکتر آزاده احسانی چمبلی، دکتر تورج پارسی، شقایق فتحعلی زاده، دکتر مهدی شمسایی لشکریانی، ناهید زندی، عليرضا هاديان، حامد کاظم زاده، مازیار قویدل، شادروان فرانک دوانلو، هما ارژنگی، دکتر شهین سراج، کاوه متین، توران شهریاری (بهرامی)، دکتر شاهین سپنتا، كتايون افجه‌ای، سهیل محمودی، عصمت سپهری، بهزاد فرهانیه و  ... در پیوند زیر ببینید:
http://www.iranboom.ir/jashnha/esfandgan/14725-jashn-esfandgan-roz-mehr-irani93.html


https://www.tg-me.com/iranboom_ir
داده نگاری | مهندسان ایرانی را از عهد باستان بشناسیم

۵ اسفند؛ سالروز بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی و روز مهندسی

@iranboom_ir
۸۱ سال پیش در ۵ اسفند ۱۳۲۱، غلامرضا اَعوانی ـ استاد فلسفه ـ متولد شد.
عمرشان دراز باد.

@iranboom_ir
۵ اسفند روز بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی و روز مهندس گرامی باد.

@iranboom_ir
استودان خوریکان

دکتر محمد جعفر ملک‌زاده
https://www.tg-me.com/iranboom_ir/37723

دشت ابرج در شمال باختری بلوک ابرج واقع شده است. آب چشمه‌های قدمگاه و دشتک در این دشت حاصلخیز جاری است و زمین‌های حصار، قصر خلیل، گلیگون، مغیلون و خوریکون را سیراب می‌کند. کوه برکشیده شهرک که بخشی از بلوک ابرج است در جنوب خاوری آن قرار دارد و روستای شهرک در دامنه جنوبی این کوه است. رود بزرگ کر در حاشیه‌ی جنوبی بلوک ابرج از شمال باختر به جنوب خاور جریان دارد.

کوهی که در شمال روستای خوریکون (شاید در اصل خوریکان) قرار دارد به همین نام خوانده می‌شود. همچنان که کوهی که در شمال روستای دشتک و در مجاورت همین کوه قرار دارد کوه دشتک خوانده می‌شود.

از دامنه کوه خوریکون و در ارتفاع چهل پنجاه متری، دشت ابرج بسیار چشم نواز است. در این نقطه و در نزدیکی روستای خوریکون در جایی که کمر کوه تقریباً مسطح و با شیب بسیار تند و نزدیک به قائم است استودانی دیده می‌شود که با همه‌ی استودان‌های پیرامون جلگه مرودشت متفاوت است. این استودان نه مانند استودان‌های کوه زرقان از انباشته شدن سنگ لاشه به صورت دایره درست شده، نه شبیه استودان‌های تاقچه مانند (که شمار آن‌ها فراوان است) و نه به عظمت و پیچیدگی آرامگاه‌های شاهان هخامنشی در کوه مهر و بر فراز سکوی تخت جمشید و کوه نقش رستم است.

این استودان - که نگارنده آن را استودان خوریکون می‌نامد- پس از تراشیدن کمر و به صورت قائم درآوردن آن در کوه ایجاد شده است. ورودی استودان خوریکون یک در چهارگوش و احتمالاً به ارتفاع 5/1 و پهنای 2/1 متر است. پس از ورودی که کمتر از نیم متر به داخل کوه می‌رود فضا باز می‌شود و به صورت دخمه در می‌آید که احتمالاً یک یا دو تابوت در آن جای می‌گیرد.

به نظر می‌رسد این استودان در نوع خود در منطقه‌ی مرودشت یگانه باشد. گرچه درِ سنگی این استودان شکسته شده و آنچه در آن بوده به یغما رفته است امّا به سبب قرار گرفتن در ارتفاع، دسترسی به آن آسان نبوده و دست کم از صدمات افراد بیکار در امان و ظاهر آن سالم مانده است. جا دارد این اثر بسیار زیبا را متخصصان سازمان میراث فرهنگی بررسی فنی بیشتری کنند و در به ثبت رساندن و حفظ آن بکوشند.

http://iranboom.ir/tarikh/bastan-shenasi/8924-ostudan-khoreykoon.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
کاربرد نشانه‌ها در خط فارسی

دکتر سیدمهدی سمائی

نشانه‌هایی که برای سهولت؛ خواندن یا افزودن اطلاعات به متن در نوشته‌ها به کار می‌برند، جزئی از نظام گسترده نشانه‌ها است که بشر برای ایجاد ارتباط از آن استفاده می‌کند. نشانه‌ها علائمی ذاتاً بی‌معنی هستند که افراد بشر، برحسب قرارداد و توافق، آنها را معنی‌دار کرده‌اند. ویرگول و نقطه و نقطه‌ویرگول و علامت سئوال و قلاب بخشی از نشانه‌هایی هستند که در خط به کار می‌روند.کاربرد این نشانه‌ها در همه زبانهای دنیا یکسان نیست. یعنی این نشانه‌ای جهانی، بستگی به کاربرد آنها در رسم‌الخط‌های متفاوت، تفاوتهایی با یکدیگر پیدا کرده‌اند. از طرفی کاربرد نشانه‌ها در رسم‌الخط‌های واحد نیز گاه با هم متفاوت است. کاربرد نابجا یا چندگانه نشانه‌ها ممکن است در کار ارتباط اختلال ایجاد کند. یکسان‌سازی کاربرد رسم‌الخط، اطلاعات واحدی را به خواننده می‌رساند.

برخی عقیده دارند که وسیله ارتباط آدمیان با یکدیگر، در ابتداء اشارات دست بوده است و این اشاره‌ها دارای ساختهای پیچیده شده بودند. الفاظ، به عقیده ایشان، به تدریج جای اشاره را گرفته‌اند.هم اشارات دست و هم الفاظ، نشانه هستند. یعنی افراد بشر، با توافق میان خود و برحسب قرارداد، حرکات دست و الفاظ را معنی‌دار کرده‌اند.نشانه‌ها امروزه در همه جا وجود دارد: علائم راهنمایی و رانندگی، نت‌های موسیقی و رقص، علائم ریاضی و غیره بخشی از نشانه‌های رایج هستند. در نوشتن نیز نشانه‌هایی به کار می‌برند تا خواندن را روان یا اطلاعاتی را به متن اضافه کنند.کاربرد اصلی نشانه‌ها جدا کردن کلمه‌ها و گروه‌ها و جمله‌ها از یکدیگر و مشخص کردن رابطه آنها با هم است. مشخص کردن حالات عاطفی نویسنده و آهنگ کلام و هم‌معنایی و تعیین ساختار داخلی کلمات، برخی دیگر از کاربردهای نشانه‌ها هستند. نشانه‌هایی که در خط فارسی به کار می‌روند عبارتند از نقطه، ویرگول، نقطه ویرگول، دو نقطه، هلال (پرانتز)، علامت نقل قول (گیومه)، قلاب، خط تیره، سه نقطه، ممیز، علامت سئوال، علامت تعجب، علامت تکرار، ستاره، پیکان.


● نقطه (.)
نقطه در این موارد به کار می‌رود:
الف) در پایان جمله‌های ساده و مرکب خبری:
علی به مدرسه رفت.
وقتی به خانه رسیدم او رفته بود.
ب) پس از هر اطلاعات کتابشناختی کامل در کتابنامه‌ها:
ناتل‌خانلری، پرویز،۱۳۶۵، تاریخ‌زبان‌فارسی، نشر نو.
ج) پس از حروف اختصاری که نماینده اسم اشخاص باشد:
م.ع. علیزاده (به جای محمدعلی علیزاده)۱

● ویرگول (،)

ویرگول نشانه درنگ کوتاه است و در این موارد استفاده می‌شود:
الف) برای مجزاکردن گروه‌ها و کلمات و پرهیز از خلط مفاهیم:
از بالای دیوار، شهر ما را می‌توان دید.
از بالای دیوار شهر، ما را می‌توان دید.
پسر، دانشمند جوان را دید.
پسر دانشمند، جوان را دید.
ب) برای مجزا کردن گروه‌ها در مواردی که خواننده معمولاً درنگی کوتاه می‌کند:
حافظ شیراز، شاعر بزرگ ایرانی۲، هرگز به سفر نمی‌رفت.
ج) برای جداکردن جمله‌های پایه و پیرو:
وقتی رسید، هنوز علی در خانه بود.
اگر بیایی، او را می‌بینی.
د) برای جدا کردن ساختهای دستوری مشابهی که به توالی آمده باشند:
دانش‌آموزان، دانشجویان، ورزشکاران و تماشاگران در ورزشگاه جمع شده بودند.
موتورها، خودروها و کارخانه‌ها محیط زیست را آلوده می‌کنند.
در خیابان بالا، سرپیچ قبلی و پشت کوچه پایینی، مردم جمع شده بودند.
علی، حسن، رضا و محمد محیط زیست را دوست دارند.
هـ) برای جداکردن اطلاعات کتابشناختی در کتابنامه‌ها:
مقربی، مصطفی، ۱۳۷۲، ترکیب در زبان فارسی، توس.
و) پس از منادا:
ای استاد بزرگوار، ما از تو تشکر می‌کنیم.
مردم، محیط زندگی را پاک نگاه دارید.


● نقطه ویرگول (؛)
نقطه ویرگول نیز همانند نقطه و ویرگول نشانه درنگ است. زمان درنگ نقطه ویرگول بیشتر از ویرگول و کمتر از نقطه است. کاربرد این نشانه چنین است:
الف) قرار گرفتن بین جمله‌هایی که از نظر دستوری مستقل ولی از نظر معنایی به هم مربوط و مکمل هم‌اند:
مردم کار را دوست دارند؛ چون بدون آن احساس می‌کنند به هیچ کار نمی‌آیند.
روز خوبی بود؛ همه شاد بودند؛ هیچکس به فکر بدیها نبود.
ب) قرار گرفتن بین جمله‌ها یا گروههای اسمی که با «از این قرار است» و «شامل این موارد است» و «عبارتند از» و از این قبیل می‌آیند و برشمرده می‌شوند:
شرایط عضویت در باشگاه شامل این موارد است:
دارا بودن کارت پایان خدمت؛
عضویت در کمیته‌های ورزشی؛
داشتن سابقه قهرمانی؛
نداشتن سوءپیشینه.
اعضاء باید موارد زیر را رعایت کنند:
رأس ساعت مقرر در محل حاضر باشند؛
لباسهای ورزشی بپوشند؛
ساک مخصوص همراه داشته باشند؛
کارت عضویت را به سینه نصب کنند.

دنباله نوشتار:

http://www.iranboom.ir/shekar-shekan/zaban-pajohi/12335-karbord-neshane-dar-khat-farsi.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
جشن نودسالگی دکتر حسن انوری برگزار می‌شود

🔸 جشن نودسالگی دکتر حسن انوری، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی روز نهم اسفندماه جاری در فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار می‌شود.

🔸به گزارش روابط عمومی فرهنگستان، مراسم تجلیل از خدمات علمی و فرهنگی و جشن نودمین سالروز تولد دکتر حسن انوری، عضو پیوستۀ فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با عنوان «خداوندگار سخن» ساعت ۱۱ روز چهارشنبه نهم اسفندماه جاری در تالار کتابخانۀ مرکزی فرهنگستان برگزار می‌شود.

در این مراسم تنی چند از اعضای پیوستۀ فرهنگستان دربارۀ خدمات علمی استاد انوری به زبان و ادبیات فارسی سخن خواهند گفت.

https://apll.ir/?p=15277

@iranboom_ir
۷ اسفند سالروزِ درگذشت علی‌اکبر دهخدا، مولف لغت‌نامه دهخداست.

یادش گرامی باد

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
فشرده زندگی‌نامه‌ی استاد علی اکبر دهخدا

دکتر هوشنگ طالع

علی‌اکبر دهخدا در سال 1257 خورشیدی در تهران زاده شد . پدرش از میان‌مالکان قزوین ( دهخدا / دخو ) بود که به تازگی  تهران نشین شده بود .
دهخدا در سال 1278 خورشیدی در آزمون ورودی مدرسه‌ی سیاسی وابسته به وزارت امورخارجه پذیرفته شد و 4 سال پس از آن ، میرزا علی‌اکبرخان قزوینی ( دهخدا ) از نخستین دانش‌آموختکان این مدرسه بود .
در سال 1281 خورشیدی میرزاعلی‌اکبرخان ، به عنوان منشی سفارت ایران در کشور‌های بالکان به اروپا رفت ، دو سال را نیز در شهر وین گذراند . وی در این شهر زبان فرانسه را بهتر آموخت و سپس در سال 1284 خورشیدی به ایران بازگشت .
میرزا علی اکبرخان قزوینی ( دهخدا ) در خیزش مشروطیت نقش‌آفرین بود و نویسنده‌ی اصلی روزنامه صوراسرافیل به مدیریت میرزا قاسم‌خان تبریزی ، به شمار می‌رفت . 
در استبداد صغیر او نیز مانند بسیاری از آزاد‌ی‌خواهان به خارج از کشور تبعید شد . وی چندی در باکو بود و سپس از آن‌جا به پاریس رفت و در آن‌جا با میرزا ‌قاسم‌خان تبریزی دوباره صوراسرافیل را منتشر کردند که تنها سه شماره منتشر گردید .
در فروردین‌ماه 1288 دهخدا نیز هم‌راه گروهی که صوراسرافیل را در پاریس منتشر می‌کردند به اسلام‌بول رفت و به انجمن سعادت ایرانیان که از سوی یحیی دولت‌آبادی ، محمدعلی تربیت و حسین دانش‌اصفهانی بنیان‌ گرفته بود ، پیوست .
 به دنبال سرنگونی محمد علی شاه ، در حالی‌که دهخدا هنوز به ایران بازنگشته بود ، از سوی مردم شهرهای تهران و کرمان به پاسِ مقاله‌‌هایش در صوراسرافیل به نمایندگی مجلس دوم مشروطیت برگزیده شد .
با تجاوز روسیان و انگلیسیان و سپس عثمانی به ایران در جریان نبرد یکم جهانی با وجودی که دولت ایران در این نبرد اعلان بی‌طرفی کرده بود ، دهخدا نیز هم‌راه گروه زیادی از نمایندگان و نیز شمار بسیاری از رجال کشور ، از تهران بیرون رفتند و در قم « کمیته دفاع‌ملی » را بنیان نهادند .
 در آذرماه 1294 نیروهای کمیته دفاع‌ملی در قم و همدان از ارتش امپراتوری تزاری روس شکست خورد و در این فراگشت، کمیته دفاع‌ملی از هم‌ پاشید .
 با فروپاشی کمیته‌ دفاع‌ملی ، دهخدا به میان بختیاری‌ها رفت و مهمان لطف‌علی ‌خان امیرمفخم بختیاری بود . در این جا بود که دهخدا با بهره‌گیری از کتاب‌خانه‌ی امیرمفخم ، به اندیشه‌ی تنظیم « لغت‌نامه » افتاد و یادداشت هایی برای « لغت‌نامه » و نیز « امثال و حکم » را آماده کرد .
پس از پایان نبرد نخست جهانی ، دهخدا از کارهای سیاسی کناره‌گیری کرد و به کارهای علمی ، فرهنگی و ادبی روی آورد. وی در سال 1306 خورشیدی به ریاست مدرسه‌ی عالی حقوق و علوم سیاسی ( مدرسه‌ی سیاسی پیشین ) برگزیده شد  و از سال 1313 تا 1320 رییس دانشکده‌ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بود .
 دهخدا در سال 1320 خود را از کارهای دولتی بازنشسته کرد و تمام وقت به کار « لغت‌نامه » پرداخت .
دهخدا با وجود کناره‌گیری درازمدت از کارهای سیاسی ، کُنشگر و پرشور در کنار خیزش ملی‌کردن صنایع نفت در سرتاسر کشور و پیشوای آن ، دکتر محمد مصدق قرار گرفت .
به دنبال کودتای آمریکایی ـ انگلیسی 28 امرداد 1332 ، ماموران کودتا به خانه‌ی دهخدا ریختند و او را به سختی کتک زدند . سرانجام دهخدا در هفتم اسفندماه ۱۳۳۴ و در 77 سالگی درگذشت و در آرام‌گاه خانوادگی در ابن‌بابویه به خاک سپرده شد .
یاد زنده‌یاد استاد علی‌اکبر دهخدا ، همیشه گرامی است و روانش به سپنتامینو
پس از مرگ ، خانه بزرگ وی که در خیابان ایران‌شهر ( نزدیک میدان فردوسی) قرار داشت ، دبستان شد که نام دهخدا را داشت ؛ اما پس از انقلاب نام او را از روی این مدرسه برداشتند ؛ درحالی که نام عامل اصلی داخلی کودتای 28 امردادماه 1332 یعنی آیت‌الله کاشانی بر بلوارها ، خیابان‌ها و مجتمع‌ها در سرتاسر کشور به چشم می‌خورد .
آثار معروف دهخدا به جز لغت‌نامه ، امثال و حکم و چرند و پرند ، عبارتند از : فرهنگ فرانسه به فارسی ، ابوریحان بیرونی ، تعلیقات بر دیوان ناصرخسرو ، دیوان شعر ، تصحیح دیوانِ شاعران بزرگ ایران یعنی منوچهری ، حافظ ، مسعود سعد سلمان، سوزنی سمرقندی ، فرخی سیستانی ، ابن یمین و نیز تصحیح لغت فُرس اسدی و صحاح‌الفُرس و ...
دو ترجمه هم از او موجود است که عبارتند از : ترجمه روح‌القوانین مونتسکیو (منتشر نشده) و نیز : عظمت و انحطاط رومیان.
بسیاری بر این باورند که در تاریخ میهن ما ، سه تن در « طنز سیاسی » نام آورند که عبارتند از : عبید زاکانی با ( لطایف ) ، دهخدا با (چرند و پرند ) و رضا گنجه‌ای ( بابا شمل / صاحب‌امتیاز و مدیر هفته‌نامه باباشمل ) با ( درد دل های باباشمل ) .

http://www.iranboom.ir/tazeh-ha-sp-285929972/anjoman-ha/16652-hama-mehregan-9504-156.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
۷ اسفند سالروزِ درگذشت علی‌اکبر دهخدا، مولف لغت‌نامه دهخداست.

یادش گرامی باد

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
۶۸ سال از درگذشت علی‌اکبر دهخدا گذشت

هفتم اسفندماه سال‌روز درگذشت علی‌اکبر دهخداست؛ کسی که حق‌التألیف لغت‌نامه‌اش را به ملت ایران بخشید.

علی‌اکبر دهخدا، داستان‌نویس، شاعر، طنزپرداز، روزنامه‌نگار و مبارز سیاسی، سال ‌1258 هجری شمسی در محله‌ی‌ سنگلج تهران به دنیا آمد. در سال ‌1271 مطالعه و آموزش صرف و نحو عربی و اصول و فقه اسلامی را آغاز کرد. یک سال بعد به تحصیل در مدرسه علوم اسلامی مشغول شد و در سال ‌1280 به عنوان دستیار محمدحسین فروغی به تدریس ادبیات فارسی در مدرسه علوم سیاسی پرداخت.

دهخدا در سال ‌1282 برای مأموریت از طرف سفارت ایران، به وین، رم، بخارست و پاریس سفر کرد و دو سال بعد به ایران بازگشت. در سال ‌1285 در امور راه‌داری و راه شوسه در خراسان به کار مشغول شد و در عین حال به فعالیت‌های سیاسی علاقه‌مند بود.


مجله معروف «صوراسرافیل» را در سال ‌1286 منتشر کرد تا این‌که یک سال بعد و پس از انتشار ‌32 شماره، مجله بسته شد. بسیاری از انقلابیون و مشروطه‌خواهان، محاکمه، تبعید و یا اعدام شدند. میرزا جهانگیرخان شیرازی در باغ شاه کشته شد و دهخدا به سوییس گریخت و آن‌جا هم چند شماره‌ای از مجله را منتشر کرد.


او شعر معروف «یاد آر ز شمع مرده یاد آر» را شبی، پس از به‌خواب دیدن جهانگیرخان سرود. دهخدا هم‌زمان با آغاز جنگ جهانی اول مخفیانه به ایران بازگشت و تا پایان جنگ نزد خوانین چهارمحال و بختیاری ماند. آن‌جا با استفاده از کتابخانه خطی و سنگی یکی از خوانین، کار تألیف و گردآوری «امثال و حکم» و «لغت‌نامه» را شروع کرد.


در سال ‌1334 حاشیه‌ای بر دیوان ناصرخسرو نوشت و دو سال بعد هم حاشیه‌ای بر دیوان حافظ.

دهخدا در فاصله سال‌های ‌1308 تا ‌1311 چهار جلد «امثال و حکم» را از سوی وزارت فرهنگ وقت به چاپ رسانید و اولین جلد لغت‌نامه‌اش نیز در سال ‌1318 منتشر شد. در سال ‌1320 از مدرسه عالی حقوق و علوم سیاسی بازنشسته شد.


این مبارز سیاسی همچنین از مسؤولان کنگره نویسندگان، متشکل از چهره‌هایی چون صادق هدایت، عبدالحسین نوشین، پرویز ناتل خانلری، علی‌اصغر حکمت، کشاورز، نیما یوشیج، پرتو علوی و احسان طبری بود.

در سال ‌1329 حاشیه‌ای بر کتاب معروف «لغت فرس» اسدی توسی نوشت و در سال ‌1332 وقتی رادیو لندن از او درخواست مصاحبه‌ای داشت، پاسخش این بود که: «من کاره‌ای نیستم، با جوان‌ها گفت‌وگو کنید».

دهخدا که در تاریخ فرهنگ و ادبیات ایران‌ چهره‌ی درخشانی است، در جریان کودتای ‌28 مرداد و به‌خاطر دوستی با مصدق مورد بازجویی قرار گرفت. بازجویی‌ها از او در دادستانی ارتش تا نیمه‌شب ادامه پیدا کرد، تا این‌که او را در سرما و در خیابان رها می‌کنند. دهخدا بعد از این واقعه با ابتلا به سینه‌پهلوی شدید، سرانجام در هفتم اسفندماه سال ‌1334 زندگی را بدرود می‌گوید.


او در واپسین روزهای عمرش، نامه‌ای به رییس مجلس شورا نوشت و حق‌التألیف لغت‌نامه‌اش را به ملت ایران بخشید.


معروف است که دهخدا بر اثر نوعی سرخوردگی ناشی از فضای سیاسی و اجتماعی وقت، به لغت‌نامه‌نویسی (حدود ‌30 سال) در زیرزمین منزلش روی آرود و بدین ترتیب، ادبیات معاصر ایران از خلاقیت‌آفرینی یکی از داستان‌نویسان خوش‌قریحه‌اش محروم ماند.

از جمله آثار ماندگار دهخدا تدوین لغت‌نامه بود؛ کاری که هنوز منشأ تدوین و تألیف سرفصل بسیاری از فرهنگ‌نامه‌هاست.

http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/9242-57------.html

https://www.tg-me.com/joinchat-BTli7Dy87gKr4Pr7-2LhsA
یادداشت - دفتر شورا را به پکن منتقل کنید !

دکتر هوشنگ طالع

آقای چمران به عنوان رییس شورای اسلامی شهر تهران که شاید ارثیه برادر شهیدش می‌باشد ، با افتخار در سال تولید ملی ، از تفاهم ۱۲ میلیارد یورویی با حزب کمونیست چین ، سخن می‌گوید .
با توجه به این که رشد اقتصادی چین کند شده است ، شاید خویش‌کاری ( وظیفه ) شورای شهر اسلامی تهران است که به یاری برخیزد و در حد توان به اقتصاد چین کمک رساند . بدون این‌که خواستار شود تا رهبر حزب کمونیست چین از " شکر "ی که در باره‌ی سه جزیره‌ی همیشه ایران خورده است ، به گونه‌ی رسمی پوزش‌خواهی کند ؟!
آقای چمران و شورای اسلامی کم‌موکل شهر تهران ، رشد اقتصاد ایران و چین را جابجا کرده‌اند . بهتر است دفتر شورای اسلامی شهر تهران را نیز به پکن منتقل کنند !

سه‌شنبه ۸ اسفند ۱۴۰۲

@iranboom_ir

#تولید_ملی_در_خطر
عکس نادر و کمتر دیده شده از استاد علامه علی اکبر دهخدا در حال تدوین لغتنامه در منزل شخصی. وی در ۷ اسفند ۱۳۳۴ درگذشت.

@iranboom_ir
به انگیزه سالروز درگذشت غلامحسین بنان - مردی با صدای بدون زاویه

http://www.iranboom.ir/nam-avaran/49-bozorgan/10190-gholam-hossein-banan.html

https://www.tg-me.com/iranboom_ir
2024/10/07 22:28:32
Back to Top
HTML Embed Code: