Telegram Web Link
Forwarded from غزل‌شعر
نفَس را از طوافِ دل چه مقدار است برگشتن‌؟
اگر برگردم از کویت‌، همین‌مقدار می‌گردم‌!

#بیدل_بی‌بدل
@ghazalshermahdishabani
Forwarded from غزل‌شعر (مهدی شعبانی)
ز خوابِ ناز هستی غافلم، لیک این‌قَدَر دانم
که هر کس می‌برَد نام تو، من بیدار می‌گردم

#بیدل
@ghazalshermahdishabani
به سان نقطه‌ای بودم به صورت مانده دور از خط
چو پیوستم به حرف عشق، معنی‌وار می‌گردم

چو دارم در رهش پیدا سری بربسته چون نامه
کنم پا در شکم پنهان و چون طومار می‌گردم

#سیف_فرغانی
@ghazalshermahdishabani
طواف حاجیان دارم به گرد یار می‌گردم
نه اخلاق سگان دارم نه بر مردار می‌گردم

مثال باغبانانم نهاده بیل بر گردن
برای خوشهٔ خرما به گرد خار می‌گردم

نه آن خرما که چون خوردی شود بلغم کند صفرا
ولیکن پر برویاند که چون طیّار می‌گردم

جهان مار است و زیر او یکی گنجی‌ست بس پنهان
سر گنج استم و بر وی چو دُمّ مار می‌گردم

ندارم غصّهٔ دانه اگرچه گرد این خانه
فرورفته به اندیشه چو بوتیمار می‌گردم

نخواهم خانه‌ای در دِه نه گاو و گلّهٔ فربه
ولیکن مست سالارم پی سالار می‌گردم

رفیق خضرم و هردم قدوم خضر را جویان
قدم برجا و سرگردان که چون پرگار می‌گردم

نمی‌دانی که رنجورم که جالینوس می‌جویم
نمی‌بینی که مخمورم که بر خمّار می‌گردم

نمی‌دانی که سیمرغم که گرد قاف می‌پرّم
نمی‌دانی که بوبُرد¹م که بر گلزار می‌گردم

مرا زین مردمان مشمر، خیالی دان که می‌گردد
خیال ار نیستم ای جان! چه بر اسرار می‌گردم؟

چرا ساکن نمی‌گردم بر این و آن همی‌گویم
که عقلم برد و مستم کرد ناهموار می‌گردم

مرا گویی مرو شپشپ² که حرمت را زیان دارد
ز حرمت عار می‌دارم از آن بر عار می‌گردم

بهانه کرده‌ام نان را ولیکن مست خبّازم
نه بر دینار می‌گردم که بر دیدار می‌گردم

هر آن نقشی که پیش آید در او نقاش می‌بینم
برای عشق لیلی دان که مجنون‌وار می‌گردم

در این ایوان سربازان که سر هم درنمی‌گنجد
من سرگشته معذورم که بی‌دستار می‌گردم

نی‌ام پروانهٔ آتش که پرّ و بال خود سوزم
منم پروانهٔ سلطان که بر انوار می‌گردم

چه لب را می‌گزی پنهان که خامش باش و کمتر گوی
نه فعل و مکر توست این هم که بر گفتار می‌گردم

بیا ای شمس تبریزی شفق‌وار ارچه بگریزی
شفق‌وار از پی شمست بر این اقطار می‌گردم

¹. بوبُرد: بلبل
². شَپشَپ: لرزان و مضطرب

#مولوی
@ghazalshermahdishabani
Forwarded from 🔸 Jaamedaraann 🔸
نصیب ماست زیان بر سر زیان دیدن
گلی نچیدن و دیدار باغبان دیدن

#کلیم_کاشانی| @jaamedaraann

🔸🔸🔸
غزل‌شعر
روبات کوتاه‌کنندهٔ لینک: @shorturlbot به‌سادگی با ارسال لینک به این روبات، آدرس اینترنتی را کوتاه کنید. روبات دانلود از یوتیوب: @utubebot به‌سادگی با ارسال لینک فایل یوتیوب به این روبات، فایل را دانلود کنید. @ghazalshermahdishabani
روبات دانلود از یوتیوب
@utubebot
با فرستادن لینک نشانی از یوتیوب به این روبات، دو ستون دارای فایل و لینک ارائه می‌شود که در هر ردیفش کیفیت‌های کم‌حجم به بالا مرتب شده‌است. با انتخاب گزینه‌های دانلود فایل، آن را می‌فرستد اگر فایل را نفرستاد، لینکی می‌دهد با پیش‌‌پیوند زیر
checker.in/go/
که با کلیک روی آن، در قسمت سه‌نقطهٔ عمودی، گزینهٔ دانلود ظاهر می‌شود.
@ghazalshermahdishabani
غزل‌شعر
من با راستی پیمان بستم که روشنایی را به زمین بازگردانم #ما_بسیاریم #پابلو_نرودا ترجمه: ع. طالع و نیاز یعقوب‌شاهی ت‍ه‍ران‌: زم‍ان‍ه‌، ۱۳۷۹ @ghazalshermahdishabani
از میان تمام چیزهایی که دیده‌ام
تنها تویی که می‌خواهم به دیدنش ادامه دهم 

از میان تمام چیزهایی که لمس‌کرده‌ام 
تنها تویی که می‌خواهم به لمس‌کردنش ادامه دهم

خندهٔ نارنج‌طعمت را دوست دارم

چه باید کنم ای عشق؟
هیچ خبرم نیست که رسم عاشقی چگونه بوده‌است 
هیچ نمی‌دانم عشق‌های دیگر چه‌سان‌اند.

من با نگاه‌کردن به تو
با عشق‌ورزیدن به تو زنده‌ام
عاشق بودن ذات من است ...

#پابلو_نرودا
ترجمه #بابک_زمانی
@ghazalshermahdishabani
مرا لحظه‌ای تنها مگذار
مرا از زرهِ نوازشت رویین‌تن کن.
من به ظلمت گردن نمی‌نهم
جهان را همه در پیراهنِ کوچکِ روشنت خلاصه کرده‌ام
و دیگر به جانبِ آنان
بازنمی‌گردم.

#احمد_شاملو
#باغ_آینه #از_شهر_سرد
@ghazalshermahdishabani
شد ز غمت خانهٔ سودا دلم
در طلبت رفت به هرجا دلم

در طلب زهره‌رخ ماه‌رو
می‌نگرد جانب بالا دلم

فرش غمش گشتم و آخر ز بخت
رفت بر این سقف مصفا دلم

آه که امروز دلم را چه شد؟
دوش چه گفته‌ست کسی با دلم؟

از طلب گوهر گویای عشق
موج زند، موج، چو دریا دلم

روز شد و چادر شب می‌درد
در پی آن عیش و تماشا دلم

از دل تو در دل من نکته‌هاست
اه چه ره است از دل تو تا دلم؟!

گر نکنی بر دل من رحمتی
وای دلم وای دلم وا دلم

ای تبریز از هوس شمس دین
چند رود سوی ثریا دلم؟

#مولوی
@ghazalshermahdishabani
دانی چه موجب است که فرزند از پدر
منّت نگیرد ارچه فراوان دهد عطا

یعنی درین جهان که محلّ حوادث است
در محنت وجود تو افکنده‌ای مرا.

ابن یمین فریومدی، تصحیح حسینعلی باستانی راد، انتشارات کتابخانه سنایی/۳۱۶

@atefeh_tayyeh
مگر این باد خوش از راه عشق‌آباد می‌آید؟
که بوی عشق‌های کهنه از این باد می‌آید

«کجا و کی» در این اقلیم، بی‌معنی‌ست، این عشق است
و عشق از «بی‌زمان»، از «ناکجاآباد» می‌آید

به هفت‌آراییِ مشاطگان او را نیازی نیست
که شهرآشوب من با حسن مادرزاد می‌آید

«هراس از بادِ هجرانی نداری؟» _ وصل می‌پرسد _
و از عاشق جواب «هر چه بادا باد» می‌آید

جهان انگار در تسخیر شیرین است و تکثیرش
که از هر سو صدای تیشۀ فرهاد می‌آید

گشاده‌سینگی کن! عشق اگر بسیار می‌خواهی
که سهم قطره و دریا به استعداد می‌آید

همایون باد عشق! آری اگر چه شِکوه از گل را
در آواز چکاوک غَلتی از بیداد می‌آید

مُجزا نیستند از عشق، وصل و فصل و نوش و نیش
شگفتا او که با ترکیبی از اضداد می‌آید

تو بوی نافه را از باد می‌گیری و می‌نوشی
من از خون دل آهوی چینم یاد می‌آید

مده بیمم ز موج! آری که خود ترجیع توفان است
که در پروازهای مرغِ دریازاد می‌آید

#حسین‌_منزوی
@ghazalshermahdishabani
غزل‌شعر
انواع واجِ ی (y / i) در قافیه و ردیف #مهدی_شعبانی در کتب و مقالات زبان‌شناسی و دستورزبان به اصطلاح‌های تکیه، شدت یا فشار (معادل آکسان و استرس) زیاد پرداخته‌اند. تکیه نیز مانند درنگ و آهنگ و لحن (تن) از آواهای زبرزنجیری کلام است (در مقابلِ آواهای زنجیری: حروف…
دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی
کز عکس روی او شب هجران سرآمدی

تعبیر رفت: یار سفرکرده می‌رسد!
ای‌کاش هرچه‌زودتر از در درآمدی

ذکرش به خیر ساقی مسکین‌نواز من
کز در مدام با قدح و ساغر آمدی

خوش بودی ار به خواب بدیدی دیار خویش
تا یاد صحبتش سوی ما رهبر آمدی

جانش نثار کردمی آن دل‌نواز اگر
چون روح محض جلوه‌کنان در بر آمدی

آن کاو تو را به سنگ‌دلی کرد ره‌نمون
ای‌کاش‌کی که پاش به سنگی برآمدی

آن عهد یاد باد که از بام و در مرا
دائم پیام یار و خط دلبر آمدی

کی یافتی رقیب تو چندین مجال ظلم
مظلومی ار شبی به در داور آمدی؟

خامان ره‌نرفته چه دانند ذوق عشق
دانادلی بجوی و دلیری، سرآمدی

فیض ازل به زور و زر ار آمدی به دست
آب خِضِر نصیبهٔ اسکندر آمدی

ور دیگری به شیوهٔ #حافظ زدی رقم
مطبوع طبع شاه هنرپرور آمدی

نسخه #فریدون_میرزا (ق ۱۰)
تصحیح #احمد_مجاهد (ص ۵۷۰)
@ghazalshermahdishabani
غزل‌شعر
غزل منسوب به حافظ که در مقاله مورد نظر، انتساب آن به حافظ رد شده است. بحمد الله که بازم دیدن رویت میسر شد ز خورشید جمالت دیدۀ بختم منور شد @ghazalshermahdishabani
پیش از این در همین کانال در رد خبر بی‌بی‌سی پیرو کشف نسخه‌ای از دیوان حافظ مطالبی گذاشتیم (سه پست + پست بی‌بی‌سی) 👆
در همین راستا خبر تازه‌ای به دستمان رسیده‌است 👇
غزل‌شعر
پیش از این در همین کانال در رد خبر بی‌بی‌سی پیرو کشف نسخه‌ای از دیوان حافظ مطالبی گذاشتیم (سه پست + پست بی‌بی‌سی) 👆 در همین راستا خبر تازه‌ای به دستمان رسیده‌است 👇
(ایرنا / کد خبر 83369686)

دیوان نویافته حیدر شیرازی در اردکان یزد تصحیح شد

یزد - ایرنا - یکی از ناشران اردکان گفت: دیوان نویافته حیدر شیرازی، شاعر گمنام هم‌عصر حافظ در این شهرستان (اردکان) تصحیح شد.

اسماعیل ثقفی روز سه‌شنبه به ایرنا افزود: حیدر شیرازی که در برخی منابع از او با عنوان "حیدر یزدی" و "حیدر بقال" هم نام برده‌اند، از شاعران سده هشتم و هم‌دوره با حافظ شیرازی بود و از شواهد و قراین برمی‌آید که با خواجه حافظ مراوده و هم‌صحبتی نیز داشته‌است.

وی اضافه کرد: این شاعر شیرازی مدتی از عمر خود را در زمان حکومت نصرت‌الدین شاه یحیی (۷۴۴ - ۷۹۵ ه. ق) بر یزد، در این شهر گذرانده و ستایشگر این حاکم مظفری بوده‌است.

مدیر انتشارات آرتاکاوا تصریح کرد: از حیدر شیرازی تا کنون مجموعه شعر "مونس الارواح" که تک‌نسخهٔ آن در کتابخانهٔ موزهٔ بریتانیا و میکروفیلم آن در کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه تهران نگه‌داری می‌شود به همت استاد سید علی میرافضلی چاپ و منتشر شده‌است، محققان پیش از این احتمال می‌دادند که اشعار و مجموعه‌های دیگری از این شاعر وجود دارد که تا کنون ناپدید مانده‌است.

این شاعر و ناشر اردکانی در ادامه افزود: از مدت‌ها پیش، هنگام بررسی و تتبع در جُنگ‌ها و مجموعه‌های خطی و گردآوری دیوان شعرای یزدی به منظور تحقیق و پژوهش در تاریخ ادبیات یزد، به ۲ نسخه خطی از دیوان غزل‌های حیدر شیرازی (کتابت‌شده در قرن نهم هجری) برخوردیم که مشتمل بر بیش از ۲۰۰ غزل منتشرنشده از این شاعر است.

ثقفی اظهار داشت: نظر به اهمیت ارائه و انتشار متن منقّح و معتبر از دیوان اشعار این شاعر، که در بازشناسی فضای ادبی عصر حافظ و تأثیرگذاری و احتمالاً اثرپذیری حافظ از این شاعر گم‌نام شیرازی اهمیت بسزایی دارد، بعد از بازنویسی و مقابلهٔ اشعار دو نسخه، در حال تحقیق بر روی جنبه‌های گوناگون شعر وی و ویژگی‌های سبکی اشعار او هستیم که به یاری خدا در آیندهٔ نزدیک دیوان منقح و مضبوط اشعار این شاعر یزدی / شیرازی سدهٔ هشتم برای چاپ و انتشار آماده خواهد شد.

وی در ادامه غزلی از این شاعر شیرازی را برای انتشار در اختیار خبرگزاری ایرنا قرار داد.

لازم به یادآوری است که تا پیش از این گمان می‌رفت که این غزل از حافظ است.

از جمله در دیوان خطی حافظ مهرشده به مُهر شاه‌جهان که از سوی انجمن آسیایی کلکته معرفی شده بود این شعر از حافظ قلم‌داد می‌شد که اکنون مشخص شده از حیدر شیرازی است.
ثقفی همچنین اظهار داشت: در آیندهٔ نزدیک در مقاله‌ای به معرفی مبسوط دو نسخه خطی دیوان حیدر شیرازی و ویژگی‌های سبکی و ادبی غزلیات او خواهیم پرداخت.

غزلی از حیدر شیرازی شاعر هم‌عصر حافظ

بحمدالله که بازم دیدن رویت میسّر شد
ز خورشید جمالت دیدهٔ بختم منوّر شد

به صورت‌خانهٔ دل روز تنهایی خیالت را
بدان‌صورت که با خود نقش می‌بستم مصوّر شد

مرا از لطف تا بر سر فکندی سایهٔ رحمت
همای بخت و دولت بر سر من سایه‌گستر شد

نوید مقدمت دادند و دادم جان به‌شکرانه
که اینم موجب عیش دل اندوه‌پرور شد

ز روی مردمی جانا قدم بر چشم #حیدر نه
که جایت در درون دیدهٔ روشن مقرر شد

#حیدر_شیرازی #حیدر_یزدی #اسماعیل_ثقفی
@ghazalshermahdishabani
غزل‌شعر
بگو به خواب که امشب میا به دیدۀ من جزیره‌ای که مکان تو بود آب گرفت #ظهیر_فاریابی @ghazalshermahdishabani
نه برگِ شکایت از تو گفتن دارم
نه طاقت درد دل نهفتن دارم
آکنده چو غنچه گشتم از غم، دریاب
کز تنگ‌دلی، سرِ شکفتن دارم

#ظهیر_فاریابی
@ghazalshermahdishabani
Ey Maah Bebin
Bijan Mortazavi
ای ماه ببین
ترانه #ایرج_جنتی_عطایی
صدا و موزیک #بیژن_مرتضوی
@ghazalshermahdishabani
2024/10/07 22:26:12
Back to Top
HTML Embed Code: