Telegram Web Link
غزل‌شعر
حتما تا الان ویدیوی مصاحبه با این نابغه‌ ۱۰ ساله رو که در ایران ۱۶ تا اختراع کرده و از طرف تسلا و ولوو دعوت به همکاری شده دیدید (اگه ندیدید در بخش کامنت گذاشتم). یکی از دوستانم پاسخی زیبا (البته با لحن کمی تند) نوشته که عیناً براتون اینجا میذارم: «این پسر…
گویا این مطلب از کانال بیدارباش حذف شده‌. جهت دیدن کلیپ و بازخوردها این کلیدواژه‌ها را در اینترنت جست‌و‌جو کنید: نابغه ده ساله | حالا خورشید | حسین عطایی | تکذیب | نوبخت
فرود آمدم از بهشتت در این باغِ ویران خدایا
فرود آمدم تا نباشم جدا زین اسیران خدایا

مگر این فراموش‌خانه به زیر نگین شما نیست؟
که کس حسب حالی نپرسید از این گوشه‌گیران خدایا

به‌جز سایه‌های ابوالهول، در این لوحِ وحشت عیان نیست
چه خشت و چه آیینه پیشِ جوانان و پیران خدایا

به باغ جهانت چه بندم دلی را که بسیار دیده‌ست
که حتی بهار جنانت پر است از کویران خدایا

پشیمانم از زر شدن‌ها مرا آن مسی کن که بودم
به خود بازگردان مرا وُ ز غیرم بمیران خدایا

گُنه قند و ابنای آدم شکربند، آیا روا بود
در آن لوح، دوزخ نوشتن بر این ناگزیران خدایا؟

جهانت قفس بود و این را پذیرفته بودیم اما
نه همبندیِ روبهان بود سزاوارِ شیران خدایا

گرفتم بهشت است این‌جا ولی کو پسند دل ما
چه داری بگویی تو آیا به دوزخ‌ضمیران خدایا؟

اگر دیگران خوب، من بد، مرا ای بزرگِ سرآمد
به دل‌ناپذیری جدا کن از این دل‌پذیران خدایا

#حسین_منزوی
@ghazalshermahdishabani
غزل‌شعر
فرود آمدم از بهشتت در این باغِ ویران خدایا فرود آمدم تا نباشم جدا زین اسیران خدایا مگر این فراموش‌خانه به زیر نگین شما نیست؟ که کس حسب حالی نپرسید از این گوشه‌گیران خدایا به‌جز سایه‌های ابوالهول، در این لوحِ وحشت عیان نیست چه خشت و چه آیینه پیشِ جوانان و…
وزن این غزل چنین است:
فعولن فعولن فعولن دوبار.

در روش ابوالحسن نجفی در میانهٔ مصراع این‌گونه اوزان شش‌رکنی اگر شاعر از اختیار هجای کشیده استفاده کرده باشد، وزن دوری است از نوع متفق‌الارکان. همچنان که در مقاله حاصل عمر گفته‌ایم ایشان معتقد به دو نوع دوری‌اند: متناوب‌الارکان که معروف‌اند و متفق‌الارکان مانند فاعلاتن فاعلن دوبار، فعلاتن فعلن دوبار و امثالهم.
و گفت: اگر دوزخ مرا بخشند، هرگز هیچ عاشق را نسوزم از بهر آن‌که عشقْ خودْ او را صد بار سوخته‌است.
سائلی گفت: اگر آن عاشق را جرم بسیار بود، او را نسوزی؟
گفت: نی، که آن جرم به اختیار نبوده‌است، که کار عاشقان اضطراری بوَد نه اختیاری.

#تذکرة‌الاولیاء #عطار
ذکر یحیی معاذ رازی
@ghazalshermahdishabani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت ۳۱ خرداد زادروز هنگامه اخوان؛ اجرای «مرغ سحر» با صدای هنگامه #اخوان، تارِ محمدرضا #لطفی و تنبکِ بیژن #کامکار (آهنگ مرتضی #نی‌داوود، شعر محمدتقی #بهار)
@honaremusighimag
Forwarded from غزل‌شعر (مهدی شعبانی)
شبِ خرداد به آرامیِ یک مرثیه از روی سر ثانیه‎ها می‎گذرد ...


#سهراب_سپهری

@ghazalshermahdishabani
#نوآوری_در_رباعی #مولوی

هنجارگریزی مولانا در کاربرد ردیف و قافیه در رباعیات

مولانا در ردیف­‌ها و قوافی رباعیات خود نیز همانند غزلیات، دست به هنجارگریزی‌ها و سنّت‌­شکنی‌­های بسیار می‌زند.

الف. با آن­‌که در ردیف، اصل آن است که کلمات ردیف دقیقاً همانند هم تکرار شوند، امّا در میان رباعیات مولانا نمونه‌هایی مشاهده می‌شود که او وجود قافیه را در یکی از دو بیت رباعی نادیده گرفته، فقط به آوردن ردیف اکتفا می­‌کند. در این موارد، ردیف نقش کامل موسیقی کناری، یعنی هم قافیه و هم ردیف را ایفا می­‌کند؛ مثلاً در رباعی­‌های زیر می­‌بینیم که بیت دوم فقط ردیف دارد و قافیه­‌ای در آن دیده نمی­‌شود:

گر آب حیات خوش‌­گواری ای خواب
امشب برِ ما کار نداری ای خواب
گر با عدد موی سر توست امشب
یک‌سر نبری و سر نخارم ای خواب

(رباعی 107)

مجنون و پریشان توام دستم گیر
سرگشته و حیران توام دستم گیر
هر بی­‌سروپای دستگیری دارد
من بی­‌سر و بی­‌پای توام دستم گیر

(رباعی 919)

ماییم که دل ز جسم و گوهر کندیم
مهر از فلک و جهان اغبر کندیم
از کبر جهان سبیل خود می­‌مالید
از دولت دل سبلت او را کندیم

(رباعی 1323)

ب. یا در رباعی زیر که بیت اوّل، فقط ردیف دارد؛ امّا همین ردیف در بیت دوم تبدیل به قافیه می‌­شود:

آواز سرافیل طرب می­‌رسدم
از خاک فنا به آسمان می‌­رسدم
کس را خبری نیست که بر من چه رسید
زآن بی‌خبری که بی­‌خبر می‌کشدم

(رباعی 1119)

مولانا علاوه بر موارد ذکرشده، در چند رباعی­ دیگر (رباعی‌­های 219، 245، 250، 337 و 1748) نیز این شیوه را به کار می‌گیرد.

پ. مولوی گاه رباعی را در مصرع اوّل بدون ردیف می‌­آورد؛ امّا همان قافیهٔ مصرع دوم را در بیت­ بعد تبدیل به ردیف می­‌کند:

تو هیچ نه­‌ای و هیچ تو به ز وجود 
تو غرق زیانی و زیانت همه سود
گویی که مرا نیست به‌جز خاک به دست
ای بر سر خاک جمله افلاک چه سود

(رباعی 616)

از درد چو جان تو به فریاد آید
آن­‌گه ز خدای عالمت یاد آید
واللّه که گر داد کنی داد آید
ور عشوه دهی یاد تو در یاد آید

(رباعی 519)

این­‌گونه کاربرد قافیه و ردیف در رباعی‌های 285، 716، 1288، 1297 و 1360 نیز مشاهده می­‌شود.

ت. گاه برعکس مورد بالا، در برخی از رباعی­‌ها، بیت اوّل را مردّف می‌­آورد؛ امّا همان کلمهٔ ردیف را در مقایسه با بیت دوم به قافیه مبدّل می‌­کند:

امشب منم و طواف کاشانهٔ دوست
می‌­گردم تا به صبح در خانهٔ دوست
زیرا که به هر صبوح موسوم شده‌ست
کاین کاسهٔ سر به دست پیمانهٔ اوست

(رباعی 171)

گویند مرا که «این همه درد چراست؟
وین نعره و آواز و رخ زرد چراست؟»
گویم که «چنین مگو که این کار خطاست
رو روی مهش ببین» و مشکل برخاست

(رباعی 401)

ث. از دیگر کارهای شگفت مولانا در کاربرد ردیف و قافیه آن است که در یکی از رباعی­‌ها ردیف ابتدا کوتاه آمده و در بیت بعدی به صورت طولانی­‌تری تکرار شده‌است:

از حاصل کار این جهانی کردن
می­‌کن ز بهی آن‌چه توانی کردن
زیرا همه عمرت به دمی موقوف است
پیداست به یک‌ دم چه توانی کردن

(رباعی 1389)

در این رباعی، مصدر «کردن» به عنوان ردیف ذکر شده‌است و دو کلمهٔ «جهانی و توانی» قافیه هستند؛ امّا در بیت بعدی «توانی کردن» در جایگاه ردیف آمده‌است.

امتزاج قافیه و ردیف در رباعیات مولانا

گاه در رباعیات مولانا قافیه و ردیف در هم آمیخته می‌­شوند. این همان هنر و ابتکار شاعرانه­‌ای است که در بدایع‌‌الافکار از آن با عنوان «امتزاج» یاد می‌شود: «امتزاج در لغت آمیختن است و در اصطلاح آن است که ردیف و قافیه را به هم ممتزج سازند» (واعظ کاشفی سبزواری، 1369: 188). این شیوهٔ به‌کارگیری ردیف و قافیه نوعی هنجارگریزی شمرده می­‌شود و اگر شاعر بتواند چنین خلّاقیّتی از خود نشان بدهد، شعر را زیباتر می‌­کند. به قافیه و ردیفی که به این شیوه ساخته شوند، ردیف یا قافیهٔ «معموله» (رک: محسنی، 1382: 70) هم می‌گویند:

دی آن‌­که ز سوی بام بر ما نگریست
یا جان فرشته است یا روح پری‌ست
مرده‌ست هر آن­‌که بی چنین روح بزیست
بی‌او به‌خبر بودن از بی­‌خبری‌ست 

(رباعی 335)

روز آمد و غوغای تو در بر دارد
شب آمد و سودای تو در سر دارد
کار شب و روز نیست این کار من است
کی دو خر لنگ بار من بردارد؟!

(رباعی 713)

ای دل تو اگر هزار دلبر داری
شرط آن نبوَد که دل ز ما برداری
گر دل داری که دل ز ما برداری
از یار نوت مباد برخورداری

(رباعی 1729)

این شگرد را مولانا در رباعی­‌های زیر نیز به کار می­‌بندد: 192، 271، 286، 383، 393، 401، 425، 884، 920، 938، 1432 و 1523.

#نوآوری_در_رباعی #مولوی
#هنجارگریزی #ابداع #خلاقیت
منبع در پست بعدی 👇
@ghazalshermahdishabani
Forwarded from غزل‌شعر (مهدی شعبانی)
مثل قارچ زاده نشدم بی‌پدرومادر اما مثل قارچ نمو کردم ولی نه مثل قارچ زود از پا درآمدم؛ هر جا نَمی‌ بود، به خود کشیدم، کسی نشد مرا آبیاری کند، من نمو کردم...
#صمد_بهرنگی

صمد چهرهٔ حیرت‌انگیز تعهد بود. تعهدی که به‌حق می‌باید با مضاف غول و هیولا توصیف شود: غول تعهد! هیولای تعهد! چرا که هیچ‌چیز در هیچ دور و زمانه‌ای همچون تعهد روشن‌فکران وهنرمندان جامعه خوف‌انگیز و آسایش‌برهم‌زن و خانه‌خراب‌کن کژی‌ها و کاستی‌ها نیست. 
چرا که تعهد اژدهایی است که گران‌بهاترین گنج عالم را پاس می‌دارد. گنجی که نامش آزادی و حق حیات ملت‌ها است و این اژدهای پاسدار می‌باید از دسترس مرگ دور بماند تا آن گنج عظیم را از دسترس تاراجیان دور بدارد. می‌باید اژدهایی باشد بی‌مرگ و بی‌آشتی و بدین‌سبب می‌باید هزار سر داشته باشد و یک سودا. اما اگر یک سرش باشد و هزار سودا، چون مرگ بر او بتازد، گنج بی‌پاسدار می‌مانَد. 
صمد سری از این هیولا بود و کاش، کاش این هیولا از آن‌گونه سر، هزار می‌داشت؛ هزاران می‌داشت!

#احمد_شاملو
از کتاب
«صمد بهرنگی با موج‌های ارس به دریا پیوست»
@ghazalshermahdishabani
۲ تیر زادروز #صمد_بهرنگی
یادش گرامی.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به مناسبت ۲ تیر زادروز صمد بهرنگی
«باغ بهرنگ»
آهنگ بابک #بیات
آواز سیمین قدیری

🔸 این آهنگ برای بزرگداشت #صمد_بهرنگی با اشاره به عناوین دست‌نوشته‌های او ساخته و اجرا شده است.
@honaremusighimag
عیوب قافیه؛ عروض و قافیه پیش‌دانشگاهی، ۱۳۸۸، صفحه ۱۲.
@ghazalshermahdishabani
عیوب قافیه؛ عروض و قافیه پیش‌دانشگاهی، ۱۳۸۸، صفحه ۱۳.
@ghazalshermahdishabani
عیوب قافیه؛ آشنایی با عروض و قافیه، سیروس شمیسا، چاپ دوم از ویرایش چهارم، نشر میترا، ۱۳۸۶، صفحه ۱۲۱.
@ghazalshermahdishabani
عیوب قافیه؛ آشنایی با عروض و قافیه، سیروس شمیسا، چاپ دوم از ویرایش چهارم، نشر میترا، ۱۳۸۶، صفحه ۱۲۲.
@ghazalshermahdishabani
عیوب قافیه؛ آشنایی با عروض و قافیه، سیروس شمیسا، چاپ دوم از ویرایش چهارم، نشر میترا، ۱۳۸۶، صفحه ۱۲۳.
@ghazalshermahdishabani
عیوب قافیه؛ آشنایی با عروض و قافیه، سیروس شمیسا، چاپ دوم از ویرایش چهارم، نشر میترا، ۱۳۸۶، صفحه ۱۲۴.
@ghazalshermahdishabani
عیوب قافیه؛ آشنایی با عروض و قافیه، سیروس شمیسا، چاپ دوم از ویرایش چهارم، نشر میترا، ۱۳۸۶، صفحه ۱۲۵.
@ghazalshermahdishabani
حیف است حرف عشق ز ما نشنود کسی
بوی گل از نسیم صبا نشنود کسی
از بت‌پرست، وقت تماشای حسن تو
حرفی به غیر نام خدا نشنود کسی

#صائب
@ghazalshermahdishabani

این عبارت «نام خدا» را شبه‌جمله هم می‌توان گرفت در معنی ما شاء الله مانند بنامیزد [به نام ایزد]، باسم ‌الله، یا رب، خدای من و ...
2024/10/08 00:28:28
Back to Top
HTML Embed Code: