Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۳ / ۰۱ / ۲۸
بهترینهاے همراہ،
بامداد نورووزیتان نیڪوو.
بامداد در آهنگ برآمدن خویش؛
آهنگے تازہ و خوش میسراید.
داستانهایے پُر از شادمانے و ڪووشش
میخواند تا رووزے زیبا و خُرم،
در روند زندگے پیش بیاید.
گرچہ روند زندگے را ما میسازیم.!!
همچنان پشت هر ابر سیاهی،
خوورشیدے نهفتہ است.
پس اگر سر برآوریم و خووب بنگریم
بیگمانراهیبرایبهبوودیخواهیم یافت.
🍇خوشههاے پندارتان سبز و پایدار باد.
باغچہ زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۳ / ۰۱ / ۲۸
بهترینهاے همراہ،
بامداد نورووزیتان نیڪوو.
بامداد در آهنگ برآمدن خویش؛
آهنگے تازہ و خوش میسراید.
داستانهایے پُر از شادمانے و ڪووشش
میخواند تا رووزے زیبا و خُرم،
در روند زندگے پیش بیاید.
گرچہ روند زندگے را ما میسازیم.!!
همچنان پشت هر ابر سیاهی،
خوورشیدے نهفتہ است.
پس اگر سر برآوریم و خووب بنگریم
بیگمانراهیبرایبهبوودیخواهیم یافت.
🍇خوشههاے پندارتان سبز و پایدار باد.
باغچہ زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
#رووزشمار_ایران_و_جهان:
📆امرووز؛ "سهشنبہ: #بهرام_شید."
📕 ۲۸ 🐏فروردین ماہ ۱۴۰۳ خورشیدی.
📗 زامیاد فَرَوَرشی ۳۷۶۲ زرتشتی.
📘 16 ماہ آوریل 2024 زایشے.
📕"دكتر مصدق" بہ ديدار ڪارمند ڪشور انگلیس از بحرين نگران و هشدار داد و اين ڪار را دستداشتن در ڪارهاے ڪشوردارے ايران نامید(۱۳۳۱ خوورشیدی.)
📕شمارے از دانشمندان و خاورشناسان شوروے براے انبازے در جشن هزارهے دانشمند"پور سينا" بہ ايران آمدند(۱۳۳۳ خوورشیدی.)
📕ساختمان"راڪتور اتمی" دانشگاہ تهران آغاز شد(۱۳۴۰ خوورشیدی.)
📕پايان ساختمان آببند بندرعباس. (۱۳۴۰ خوورشیدی.)
📕 ایران دست بہ برچیدن همہ سوویہ با دودڪردن سیگار زد و گفت ڪہ با آمدن سیگار از دیگر ڪشورها دشمنے ڪرد(۱۳۵۷ خوورشیدی.)
📕دادن وام ۶۵ ميليون دلارے بہ عراق از سووے اردن براے جنگ با ايران(۱۳۶۲ خوورشیدی.)
📕درگذشت"محمد امين مكری؛
سرایندہ و نويسندہ كُرد(۱۳۶۵ خوورشیدی.)
📕بازپسگيری"فاو" بدست مزدووران عراق از ایران(۱۳۶۷ خوورشیدی.)
📕میدان ارگ ڪرمان، به یڪے از سازههاے ایران بہ شمارہ ۳۷۱۷نوشتہ شد(۱۳۸۰ خوورشیدی.)
📘رووزے كه"تخت جمشيد" پايتخت ايران نامیدہ شد(465 پ.زایش.)
📖اردشیر یڪم ڪہ بر جاے پدر نشستہ و شاہ ایران شدہ بود برآن شد كہ تخت جمشيد پايتخت یڪم ايران باشد.
تاریخنویسان يونان باستان تخت جمشید را در جهان به"پرسپوليس" نامیدهاند.
اردشیر یڪم در پاسارگاد برجاے پدرش خشایارشا نشستہ بوود ڪہ بر سرزمینے از دانوب تا سند و از سیردریا تا سودان، مصر و خاور ليبے امرووز فرمانروایے میڪرد.
بر پایهے نوشتہ سالنامہ، ۱۶ آوریل ۴۶۵ سال پیش از زایش را رووز برگزارے آیین پایتخت شدن تخت جمشید بہ دست دادہ است.
در آن سال جشن نورووز در تخت جمشيد برگزار شدہ بوود،
و ۲۷ روز پس از نورووز انگیزہ شاہ وخت بہ جابهجایے پایتخت پادشاهے از پاسارگاد بہ تخت جمشید گفتہ شد و بہ آگاهے مردم رسید.
چرا این ڪار چهار هفتہ پس از نورووز گرفتہ و بہ آگاهے مردم رسیدہ بوود؟
زيرا؛
ارزش روز جشن آیینے ايرانيان(نوروز) چنان ارزشمند بود كہ نبايد جابجایے پايتخت و گفتہ شدن شهر تازہ ساز تخت جمشید در سایہ آن پنهان میشد.
برنامہ ساختن تخت جمشيد از ڪار داريوش بزرگ است.
ڪار ساختن شهر، كاخ شاہ و تالارهاے پذيرايے تخت جمشید ۵۱ سال بہ درازا كشيدہ بوود.
سامانہ پوست و ڪشوردارے و پستخانہ ایران ۲۵ سدہ چنان ڪارآمد و پیشرفتہ بوود ڪہ هر پیامے در یڪ هفتہ بہ آگاهے همہ شهروندان ایرانے میرسید.
ساختمان تخت جمشيد كہ بدست گجستڪ اسكندر مقدونے بہ آتش كشيدہ شد از نگاہ گسترش و هنر مهرازے و شیوهے ساخت ارزشمندترین ساختمان پيش از زایش و نماد ڪشوردارے و آیین شارمندے مردمان زمان باستان و نشانہ شڪووہ ايران و ايرانے است و چبوود آیین ایرانے ما بشمار میرود.
همچنين در همان رووز نامیدہ شدہ بوود كه"شوش" همچنان پايتخت دیوانے ايران و ڪارهاے ڪشوردارے خواهد بوود كہ در هنگام گرما، كارمندان در شهر همدان انجام ڪار میكنند.
در آگهے وابستہ آمدہ بوود ڪہ شاید است شاہ نيز زمستان را در آنجا(شهر شوش) باشد.
براے همين ڪهنناران(تاریخنویسان) يونانی،
ايران زمان هخامنشیان را، كشورے داراے سہ پايتخت، نوشتهاند.
📘زادرووز"آناتول فرانس" نويسندہ و سرایندہ پرآوازہ فرانسوے و برندہ جایزہ نوبل ادبسار سال(1844 زایشی.)
📘زادرووز"چارلے چاپلين" بازیگر نامدار و بزرگ سينما(1889 زایشی.)
📘رواگ یافتن واژه"جنگ سرد" ميان پیمانهاے خاور و باختر(1947 زایشی.)
📙درگذشت"احمد بن جيهانی" دانشمند زاستار مدار و گیتاشناس نامدار ايرانی(۳۰۶ خوورشیدی.)
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📆امرووز؛ "سهشنبہ: #بهرام_شید."
📕 ۲۸ 🐏فروردین ماہ ۱۴۰۳ خورشیدی.
📗 زامیاد فَرَوَرشی ۳۷۶۲ زرتشتی.
📘 16 ماہ آوریل 2024 زایشے.
📕"دكتر مصدق" بہ ديدار ڪارمند ڪشور انگلیس از بحرين نگران و هشدار داد و اين ڪار را دستداشتن در ڪارهاے ڪشوردارے ايران نامید(۱۳۳۱ خوورشیدی.)
📕شمارے از دانشمندان و خاورشناسان شوروے براے انبازے در جشن هزارهے دانشمند"پور سينا" بہ ايران آمدند(۱۳۳۳ خوورشیدی.)
📕ساختمان"راڪتور اتمی" دانشگاہ تهران آغاز شد(۱۳۴۰ خوورشیدی.)
📕پايان ساختمان آببند بندرعباس. (۱۳۴۰ خوورشیدی.)
📕 ایران دست بہ برچیدن همہ سوویہ با دودڪردن سیگار زد و گفت ڪہ با آمدن سیگار از دیگر ڪشورها دشمنے ڪرد(۱۳۵۷ خوورشیدی.)
📕دادن وام ۶۵ ميليون دلارے بہ عراق از سووے اردن براے جنگ با ايران(۱۳۶۲ خوورشیدی.)
📕درگذشت"محمد امين مكری؛
سرایندہ و نويسندہ كُرد(۱۳۶۵ خوورشیدی.)
📕بازپسگيری"فاو" بدست مزدووران عراق از ایران(۱۳۶۷ خوورشیدی.)
📕میدان ارگ ڪرمان، به یڪے از سازههاے ایران بہ شمارہ ۳۷۱۷نوشتہ شد(۱۳۸۰ خوورشیدی.)
📘رووزے كه"تخت جمشيد" پايتخت ايران نامیدہ شد(465 پ.زایش.)
📖اردشیر یڪم ڪہ بر جاے پدر نشستہ و شاہ ایران شدہ بود برآن شد كہ تخت جمشيد پايتخت یڪم ايران باشد.
تاریخنویسان يونان باستان تخت جمشید را در جهان به"پرسپوليس" نامیدهاند.
اردشیر یڪم در پاسارگاد برجاے پدرش خشایارشا نشستہ بوود ڪہ بر سرزمینے از دانوب تا سند و از سیردریا تا سودان، مصر و خاور ليبے امرووز فرمانروایے میڪرد.
بر پایهے نوشتہ سالنامہ، ۱۶ آوریل ۴۶۵ سال پیش از زایش را رووز برگزارے آیین پایتخت شدن تخت جمشید بہ دست دادہ است.
در آن سال جشن نورووز در تخت جمشيد برگزار شدہ بوود،
و ۲۷ روز پس از نورووز انگیزہ شاہ وخت بہ جابهجایے پایتخت پادشاهے از پاسارگاد بہ تخت جمشید گفتہ شد و بہ آگاهے مردم رسید.
چرا این ڪار چهار هفتہ پس از نورووز گرفتہ و بہ آگاهے مردم رسیدہ بوود؟
زيرا؛
ارزش روز جشن آیینے ايرانيان(نوروز) چنان ارزشمند بود كہ نبايد جابجایے پايتخت و گفتہ شدن شهر تازہ ساز تخت جمشید در سایہ آن پنهان میشد.
برنامہ ساختن تخت جمشيد از ڪار داريوش بزرگ است.
ڪار ساختن شهر، كاخ شاہ و تالارهاے پذيرايے تخت جمشید ۵۱ سال بہ درازا كشيدہ بوود.
سامانہ پوست و ڪشوردارے و پستخانہ ایران ۲۵ سدہ چنان ڪارآمد و پیشرفتہ بوود ڪہ هر پیامے در یڪ هفتہ بہ آگاهے همہ شهروندان ایرانے میرسید.
ساختمان تخت جمشيد كہ بدست گجستڪ اسكندر مقدونے بہ آتش كشيدہ شد از نگاہ گسترش و هنر مهرازے و شیوهے ساخت ارزشمندترین ساختمان پيش از زایش و نماد ڪشوردارے و آیین شارمندے مردمان زمان باستان و نشانہ شڪووہ ايران و ايرانے است و چبوود آیین ایرانے ما بشمار میرود.
همچنين در همان رووز نامیدہ شدہ بوود كه"شوش" همچنان پايتخت دیوانے ايران و ڪارهاے ڪشوردارے خواهد بوود كہ در هنگام گرما، كارمندان در شهر همدان انجام ڪار میكنند.
در آگهے وابستہ آمدہ بوود ڪہ شاید است شاہ نيز زمستان را در آنجا(شهر شوش) باشد.
براے همين ڪهنناران(تاریخنویسان) يونانی،
ايران زمان هخامنشیان را، كشورے داراے سہ پايتخت، نوشتهاند.
📘زادرووز"آناتول فرانس" نويسندہ و سرایندہ پرآوازہ فرانسوے و برندہ جایزہ نوبل ادبسار سال(1844 زایشی.)
📘زادرووز"چارلے چاپلين" بازیگر نامدار و بزرگ سينما(1889 زایشی.)
📘رواگ یافتن واژه"جنگ سرد" ميان پیمانهاے خاور و باختر(1947 زایشی.)
📙درگذشت"احمد بن جيهانی" دانشمند زاستار مدار و گیتاشناس نامدار ايرانی(۳۰۶ خوورشیدی.)
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📒📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش (۳۴۵)
داستان دوازده رخ؛
برگ ۴۷
چو بشنید بیژن که گستهم رفت
ز لشکر بورد لهاک تفت
گمانی چنان برد بیژن که اوو
چو تنگ اندر آید بدشت دغو
نباید که لهاک و فرشیدورد
برآرند ازوو خاک رووز نبرد
نشست از بر دیزهی راهجووی
به نزدیک گوودرز بنهاد رووی
چو چشمش برووی نیا برفتاد
خرووشید و چندی سخن کرد یاد
نه خوب آید ای پهلوان از خرد
که هر نامداری که فرمان برد
مر اوو را بخیره بکشتن دهی
بهانه به چرخ فلک برنهی
دو تن نامداران توران سپاه
برفتند زین سان دلاور براه
ز هومان و پیران دلاورترند
به گوهر بزرگان آن کشورند
کنوون گستهم شد به جنگ دو تن
نباید که آید بروو برشکن
همه کام ما بازگردد بدرد
چو کم گردد از لشکر آن رادمرد
چو بشنید گوودرز گفتار اووی
کشیدن بدان کار تیمار اووی
پس اندیشه کرد اندران یک زمان
هم از بد که میبرد بیژن گمان
بگردان چنین گفت سالار شاه
که هر کس که جوید همی نام و گاه
پس گستهم رفت باید دمان
مر اوو را بدن یار با بدگمان
ندادند پاسخ کس از انجمن
نه غمخواره بد کس نه آسوودهتن
به گودرز پس گفت بیژن که کس
جز من نباشدش فریادرس
که آید ز گردان بدین کار پیش
بسیری نیامد کس از جان خویش
مرا رفت باید که از کار اووی
دلم پر ز درد است و پر آب رووی
بدوو گفت گوودرز کای شیرمرد
نه گرم آزمووده ز گیتی نه سرد
نبینی که ماییم پیرووزگر
بدین کار مشتاب تند ای پسر
بریشان بوود گستهم چیرهبخت
وزیشان ستاند سرو تاج و تخت
بمان تا کنوون از پس گستهم
سواری فرستم چو شیر دژم
که با اوو بود یارگاه نبرد
سر دشمنان اندر آرد بگرد
بدوو گفت بیژن که ای پهلوان
خردمند و بیدار و روشنروان
کنوون یار باید که زندست مرد
نه آنگه کجا زوو برآرند گرد
چو گستهم شد کشته در کارزار
سرآمد بروو رووز و برگشت کار
کجا سوود دارد مر اوو را سپاه
کنوون دار گر داشت خواهی نگاه
بفرمای تا من ز تیمار اووی
ببندم کمر تنگ بر کار اووی
ور ایدوونک گویی مرو من سرم
ببرم بدین آبگوون خنجرم
که من زندگانی پس از مرگ اووی
نخواهم که باشد بهانه مجووی
بدوو گفت گوودرز بشتاب پیش
اگر نیست مهر تو بر جان خویش
نیابی همی سیری از کارزار
کمر بند و ببسیچ و سر بر مخار
نسووزد همانا دلت بر پدر
که هزمان مر اوو را بسووزی جگر
چو بشنید بیژن فروو برد سر
زمین را ببووسید و آمد بدر
برآرم همی گفت از کووه خاک
بدین جنگ جستن مرا زوو چه باک
کمر بست و برساخت مر جنگ را
بزین اندر آورد شبرنگ را
به گیو آگهی شد که بیژن چو گرد
کمر بست بر جنگ فرشیدورد
پس گستهم تازیان شد براه
به جنگ سواران توران سپاه
هم اندر زمان گیو برجست زوود
نشست از بر تازی اسپی چو دوود
بیامد بره بر چو اوو را بدید
به تندی عنانش به یک سوو کشید
بدوو گفت چندین زدم داستان
نخواهی همی بوود همداستان
که باشم بتو شادمان یک زمان
کجا رفت خواهی بدین سان دمان
بهر کار درد دلم را مجووی
به پیران سر از من چه باید بگووی
جز از تو بگیتیام فرزند نیست
روانم بدرد تو خرسند نیست
بدی ده شبان رووز بر پشت زین
کشیده به بدخواه بر تیغ کین
بسوودی بخفتان و خود اندروون
نخواهی همی سیر گشتن ز خوون
چو نیکی دهش بخت پیرووز داد
بباید نشستن برام و شاد
بپیش زمانه چه تازی سرت
بس ایمن شدستی بدین خنجرت
کسی کو بجووید سرانجام خویش
نجووید ز گیتی چنین کام خویش
تو چندین بگرد زمانه مپووی
که اوو خود سووی ما نهادست رووی
ز بهر مرا زین سخن بازگرد
نشاید که دارای دل من بدرد.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📒📖🖌
📚📙📓📒📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش (۳۴۵)
داستان دوازده رخ؛
برگ ۴۷
چو بشنید بیژن که گستهم رفت
ز لشکر بورد لهاک تفت
گمانی چنان برد بیژن که اوو
چو تنگ اندر آید بدشت دغو
نباید که لهاک و فرشیدورد
برآرند ازوو خاک رووز نبرد
نشست از بر دیزهی راهجووی
به نزدیک گوودرز بنهاد رووی
چو چشمش برووی نیا برفتاد
خرووشید و چندی سخن کرد یاد
نه خوب آید ای پهلوان از خرد
که هر نامداری که فرمان برد
مر اوو را بخیره بکشتن دهی
بهانه به چرخ فلک برنهی
دو تن نامداران توران سپاه
برفتند زین سان دلاور براه
ز هومان و پیران دلاورترند
به گوهر بزرگان آن کشورند
کنوون گستهم شد به جنگ دو تن
نباید که آید بروو برشکن
همه کام ما بازگردد بدرد
چو کم گردد از لشکر آن رادمرد
چو بشنید گوودرز گفتار اووی
کشیدن بدان کار تیمار اووی
پس اندیشه کرد اندران یک زمان
هم از بد که میبرد بیژن گمان
بگردان چنین گفت سالار شاه
که هر کس که جوید همی نام و گاه
پس گستهم رفت باید دمان
مر اوو را بدن یار با بدگمان
ندادند پاسخ کس از انجمن
نه غمخواره بد کس نه آسوودهتن
به گودرز پس گفت بیژن که کس
جز من نباشدش فریادرس
که آید ز گردان بدین کار پیش
بسیری نیامد کس از جان خویش
مرا رفت باید که از کار اووی
دلم پر ز درد است و پر آب رووی
بدوو گفت گوودرز کای شیرمرد
نه گرم آزمووده ز گیتی نه سرد
نبینی که ماییم پیرووزگر
بدین کار مشتاب تند ای پسر
بریشان بوود گستهم چیرهبخت
وزیشان ستاند سرو تاج و تخت
بمان تا کنوون از پس گستهم
سواری فرستم چو شیر دژم
که با اوو بود یارگاه نبرد
سر دشمنان اندر آرد بگرد
بدوو گفت بیژن که ای پهلوان
خردمند و بیدار و روشنروان
کنوون یار باید که زندست مرد
نه آنگه کجا زوو برآرند گرد
چو گستهم شد کشته در کارزار
سرآمد بروو رووز و برگشت کار
کجا سوود دارد مر اوو را سپاه
کنوون دار گر داشت خواهی نگاه
بفرمای تا من ز تیمار اووی
ببندم کمر تنگ بر کار اووی
ور ایدوونک گویی مرو من سرم
ببرم بدین آبگوون خنجرم
که من زندگانی پس از مرگ اووی
نخواهم که باشد بهانه مجووی
بدوو گفت گوودرز بشتاب پیش
اگر نیست مهر تو بر جان خویش
نیابی همی سیری از کارزار
کمر بند و ببسیچ و سر بر مخار
نسووزد همانا دلت بر پدر
که هزمان مر اوو را بسووزی جگر
چو بشنید بیژن فروو برد سر
زمین را ببووسید و آمد بدر
برآرم همی گفت از کووه خاک
بدین جنگ جستن مرا زوو چه باک
کمر بست و برساخت مر جنگ را
بزین اندر آورد شبرنگ را
به گیو آگهی شد که بیژن چو گرد
کمر بست بر جنگ فرشیدورد
پس گستهم تازیان شد براه
به جنگ سواران توران سپاه
هم اندر زمان گیو برجست زوود
نشست از بر تازی اسپی چو دوود
بیامد بره بر چو اوو را بدید
به تندی عنانش به یک سوو کشید
بدوو گفت چندین زدم داستان
نخواهی همی بوود همداستان
که باشم بتو شادمان یک زمان
کجا رفت خواهی بدین سان دمان
بهر کار درد دلم را مجووی
به پیران سر از من چه باید بگووی
جز از تو بگیتیام فرزند نیست
روانم بدرد تو خرسند نیست
بدی ده شبان رووز بر پشت زین
کشیده به بدخواه بر تیغ کین
بسوودی بخفتان و خود اندروون
نخواهی همی سیر گشتن ز خوون
چو نیکی دهش بخت پیرووز داد
بباید نشستن برام و شاد
بپیش زمانه چه تازی سرت
بس ایمن شدستی بدین خنجرت
کسی کو بجووید سرانجام خویش
نجووید ز گیتی چنین کام خویش
تو چندین بگرد زمانه مپووی
که اوو خود سووی ما نهادست رووی
ز بهر مرا زین سخن بازگرد
نشاید که دارای دل من بدرد.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📒📖🖌
#واژگان_پارسی:
#بخش_هفتسد_و_بیست_و_هشتم؛
۷۲۸
🚸#فرزندان_ایران؛
بر هر شهروند ایرانے است ڪہ از یادگار ڪهن نیاڪان خویش پاسدارے ڪردہ و در راہ پوویایے آن بڪووشد تا این اندیشہ چندهزار سالہ بہ خواستگاہ خویش برسد.
چنانچہ ما در اندیشهے بهسامان درآوردن زبانمان نباشیم،
مانند این است ڪہ ڪودڪ را رها ڪردہ و بہ آغووش بیگانگان میسپاریم.
آنان ڪہ با تازش زبانے، سالهاے نهچندان دوور، پس از آن، خود را بہ دروون مرزهایمان میآورند و جوانان ما را انگار از همان ڪوودڪے، آنان بزرگ ڪردہ و میپروردهاند.
باید بیم آن داشت ڪہ ما با این تازش زبانے، خود، دشمن زبان و فرهنگمان باشیم.
گوویے ڪہ زبان و فرهنگ ڪهنمان را سوداگران مینویسند و بہ آن دستوورزبانے میبخشند و ما از آنها بہ گران و بہ بهاے جانمان میخریم.
آرے! دستاورد تازش زبانے چیزے جز این نیست ڪہ جوانان سرزمینهاے دووردست را رام ڪردہ و بہ بند میڪشد!
⚠️از این پس؛
۱- واژہ پارسی«دستوور بے پیگرد»
بجاے واژہ تازے «قرار منع تعقیب»
۲- واژگان پارسی«دادرسے، داوری»
بجاے واژہ تازے «قضاوت»
۳- واژہ پارسی«دادگستری»
بجاے واژہ تازے «قضاییه»
۴- واژگان پارسی«خردڪردن، ریزڪردن»
بجاے واژہ درهمآمیختہ تازے، پارسے «ذرہ ذرہ ڪردن»
۵- واژگان پارسی«دیوانڪارگـُزارے، نیرویڪشورداری»
بجاے واژہ تازے، پارسے «قوہ مجریه»
۶- واژگان پارسی«دیواندادگزارے، دیواندادگستری»
بجاے واژہ تازے، پارسے «قوہ قضاییه»
۷- واژہ پارسی«سرپرست»
بجاے واژہ تازے، پارسے «قیم»
۸- واژہ پارسی«سرپرستی»
بجاے واژہ تازے، پارسے «قیمومیت»
۹- واژگان پارسی«داتگـُذارے، دادگذاری»
بجاے واژہ تازے، پارسے «قوہ مقننه»"
۱۰- واژہ پارسی«پایندان»
بجاے واژہ تازے «ڪفیل»
۱۱- واژگان پارسی«براے، بهسوود»
بجاے واژہ تازے «له»
۱۲- واژگان پارسی«پاداش، ڪیفر»
بجاے واژہ بیگانہ «مجازات»
۱۳- واژہ پارسی«دادگاهآشتی»
بجاے واژہ تازے «محڪمہ صلح»
۱۴- واژگان پارسی«انجامیافتہ، پایانپذیر»
بجاے واژہ تازے «مختومه»
۱۵- واژہ پارسی«دادبرده»
بجاے واژہ تازے «محڪوم علیه»
۱۶- واژگان پارسی«انجمنگاہ، نشستگاه»
بجاے واژہ تازے «مجلس»
۱۷- واژہ پارسی«دادرسی»
بجاے واژہ تازے «محاڪمه»
۱۸- واژگان پارسی«سِگالِشگاہ، گزینِستان»
بجاے واژہ تازے «مجلس شورا
۱۹- واژہ پارسی«دادگاه»
بجاے واژہ تازے «محڪمه»
۲۰- واژگان پارسی«بزهڪار، گناهڪار»
بجاے واژہ تازے «مجرم.»
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_هفتسد_و_بیست_و_هشتم؛
۷۲۸
🚸#فرزندان_ایران؛
بر هر شهروند ایرانے است ڪہ از یادگار ڪهن نیاڪان خویش پاسدارے ڪردہ و در راہ پوویایے آن بڪووشد تا این اندیشہ چندهزار سالہ بہ خواستگاہ خویش برسد.
چنانچہ ما در اندیشهے بهسامان درآوردن زبانمان نباشیم،
مانند این است ڪہ ڪودڪ را رها ڪردہ و بہ آغووش بیگانگان میسپاریم.
آنان ڪہ با تازش زبانے، سالهاے نهچندان دوور، پس از آن، خود را بہ دروون مرزهایمان میآورند و جوانان ما را انگار از همان ڪوودڪے، آنان بزرگ ڪردہ و میپروردهاند.
باید بیم آن داشت ڪہ ما با این تازش زبانے، خود، دشمن زبان و فرهنگمان باشیم.
گوویے ڪہ زبان و فرهنگ ڪهنمان را سوداگران مینویسند و بہ آن دستوورزبانے میبخشند و ما از آنها بہ گران و بہ بهاے جانمان میخریم.
آرے! دستاورد تازش زبانے چیزے جز این نیست ڪہ جوانان سرزمینهاے دووردست را رام ڪردہ و بہ بند میڪشد!
⚠️از این پس؛
۱- واژہ پارسی«دستوور بے پیگرد»
بجاے واژہ تازے «قرار منع تعقیب»
۲- واژگان پارسی«دادرسے، داوری»
بجاے واژہ تازے «قضاوت»
۳- واژہ پارسی«دادگستری»
بجاے واژہ تازے «قضاییه»
۴- واژگان پارسی«خردڪردن، ریزڪردن»
بجاے واژہ درهمآمیختہ تازے، پارسے «ذرہ ذرہ ڪردن»
۵- واژگان پارسی«دیوانڪارگـُزارے، نیرویڪشورداری»
بجاے واژہ تازے، پارسے «قوہ مجریه»
۶- واژگان پارسی«دیواندادگزارے، دیواندادگستری»
بجاے واژہ تازے، پارسے «قوہ قضاییه»
۷- واژہ پارسی«سرپرست»
بجاے واژہ تازے، پارسے «قیم»
۸- واژہ پارسی«سرپرستی»
بجاے واژہ تازے، پارسے «قیمومیت»
۹- واژگان پارسی«داتگـُذارے، دادگذاری»
بجاے واژہ تازے، پارسے «قوہ مقننه»"
۱۰- واژہ پارسی«پایندان»
بجاے واژہ تازے «ڪفیل»
۱۱- واژگان پارسی«براے، بهسوود»
بجاے واژہ تازے «له»
۱۲- واژگان پارسی«پاداش، ڪیفر»
بجاے واژہ بیگانہ «مجازات»
۱۳- واژہ پارسی«دادگاهآشتی»
بجاے واژہ تازے «محڪمہ صلح»
۱۴- واژگان پارسی«انجامیافتہ، پایانپذیر»
بجاے واژہ تازے «مختومه»
۱۵- واژہ پارسی«دادبرده»
بجاے واژہ تازے «محڪوم علیه»
۱۶- واژگان پارسی«انجمنگاہ، نشستگاه»
بجاے واژہ تازے «مجلس»
۱۷- واژہ پارسی«دادرسی»
بجاے واژہ تازے «محاڪمه»
۱۸- واژگان پارسی«سِگالِشگاہ، گزینِستان»
بجاے واژہ تازے «مجلس شورا
۱۹- واژہ پارسی«دادگاه»
بجاے واژہ تازے «محڪمه»
۲۰- واژگان پارسی«بزهڪار، گناهڪار»
بجاے واژہ تازے «مجرم.»
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
🍃🌹🍃
🔷 امرووز: 🌧 🕊🌦
🟢 بہ رووز پیرووز و فرخ 🌞رووز:
«#مانتره_سپند_فرهوشی» 🐏#فروردین 🌖ماه.
بہ سال ۳۷۶۲🔥مزدیسنی.
۳۷۶۲ / ۰۱ / ۲۹
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
🟡 برابر با🌞رووز #چهارشنبہ: #تیر_شید:
به☀️رووز ۲۹ 🐏 #فروردین 🌖ماہ.
بہ سال ۲۵۸۳ 👑شاهنشاهی🇮🇷ایران.
۲۵۸۳ / ۰۱ / ۲۹
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با 🌞رووز #چهارشنبہ: #تیر_شید:
بہ 🌞رووز ۲۹ 🌔ماہ 🐏#فروردین
بہ سال ۱۴۰۳ 🌞خوورشیدی.
۱۴۰۳ / ۰۱ / ۲۹
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
🔴 برابر با 🌞رووز. WENZDAY 17:
🌔ماہ #APRIL 🌲بہ سال 2024💒 ترسایی.
2024 / 04 / 17
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
🌳 🌦 💨 🌿 🌍 🔥#مانتره_سپند.
(سخنان رشد دهندہ و افزایندہ گاتها)
ڪسے ڪہ شبِ تار، یارِ تو بود
بہ دریاے غم، غمگسارِ تو بود
سپیدہ دمِ بختت از روزگار
ڪنارش نشین و سپاسش بدار.
🖌#داتیس_مهرابیان.
🥀 گل #ڪرڪم(زعفران) نماد مانترہ سپند است.
🐏 گووسپند نماد فروردین ماہ سال ست
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۳ / ۰۱ / ۲۹
بهترینهاے همراہ،
بامداد نورووزیتان نیڪوو.
بهرهبردارے ما از این زندگے،
بخشے از زمینے ست ڪہ بر رووے آن
زندگے میڪنیم و تنها یڪ تیڪه،
از آن زمینے ڪہ بہ گسترہ آسمان پهنا دارد
ڪہ بیشتر براے پنهان ڪردن رازهاے نهانی
خود و براے برداشتن نگاههاے پُر از امید
براے زندگے ڪردن در وخت آمدنِ خوورشید.
هنگامیڪہ بر آستان آن ایستادهایم
و بارانے از پرتو خوورشید همراہ با بارانے از ابرهاے سیاہ ست
ڪہ بر ما میبارند تا از بارش
آن زندگے را شستشوو دهیم.
🍇خوشههاے پندارتان سبز و پایدار باد.
باغچہ زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۳ / ۰۱ / ۲۹
بهترینهاے همراہ،
بامداد نورووزیتان نیڪوو.
بهرهبردارے ما از این زندگے،
بخشے از زمینے ست ڪہ بر رووے آن
زندگے میڪنیم و تنها یڪ تیڪه،
از آن زمینے ڪہ بہ گسترہ آسمان پهنا دارد
ڪہ بیشتر براے پنهان ڪردن رازهاے نهانی
خود و براے برداشتن نگاههاے پُر از امید
براے زندگے ڪردن در وخت آمدنِ خوورشید.
هنگامیڪہ بر آستان آن ایستادهایم
و بارانے از پرتو خوورشید همراہ با بارانے از ابرهاے سیاہ ست
ڪہ بر ما میبارند تا از بارش
آن زندگے را شستشوو دهیم.
🍇خوشههاے پندارتان سبز و پایدار باد.
باغچہ زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
📆#رووزشمار_ایران_و_جهان:
📆امرووز "چهارشنبہ: #تیر_شید."
📕 ۲۹ 🐏فروردین ماہ ۱۴۰۳ خورشیدی.
📗 مانترهسپند فَرَوَرشی ۳۷۶۲ زرتشتی.
📘 17 ماه آوریل 2024 زایشی.
📚رووز ارتش و نيروے زمينی"
📕ڪار ساختمانے بزرگراہ ڪرج- قزوین آغاز گردید(۱۳۵۲ خوورشیدی.)
📕سران ڪنسرسیوم براے پارهاے گفتگوو با ڪارمندان نفتے ایران بہ تهران آمدند(۱۳۵۲ خوورشیدی.)
📕تازش بہ ناوچہ سرافراز جوشن بدست ناو آمریڪا در خليج فارس، هنگام نگهبانے از سازههاے نفتی(۱۳۶۷ خوورشیدی.)
📕درگذشت"جلال مقدم" بازیگر، نویسندہ، ڪارگردان و نڪتهپرداز سینماے ایران(۱۳۷۵ خوورشیدی.)
📚رووز جهانی"هموفیلی"
📖رووز جهانی هموفیلی،
در سال ۱۹۸۹ زایشے از سووے بنگاہ جهانے هموفیلی براے گرامیداشت زادرووز "فرانڪ اشنابل" ڪہ در سال ۱۹۶۳ زایشے بنگاہ جهانے هموفیلے را بنیادگذارے ڪرد برگزیدہ شدہ است.
📘آشوريان شهر شوش را ويران كردند. (693 پ.زایش. )
📖پيش از پدیدآوردن يڪ فرمانروایے یڪپارچہ در ايران، ارتش آشور بانيپال شهر شوش را واگیر ڪرد و ويران ساخت.
فرمانرواے همدان چند دهہ پس از آن با یارے بابل، فرمانرواے ستمگر آشور را كہ بہ يك امپراتورے درآمدہ بوود برانداختند و آن را از روزگار پاك كردند.
فرمانرواے همدان سپس چند گروہ ايرانے (از دوودمان ماد) را بہ سرزمين آشور فرستاد و در آنجا زندگے داد تا نگذارند آن فرمانروایے ستمگر زندہ شوند و كردهاے عراق، تركيہ و سوریہ فرزندان همان مادها هستند كہ فرهنگ ایرانے خود را همچنان نگهدارے كردهاند.
شوش در زمان هخامنشيان بازسازے و پايتخت دیوانے و زمستانے ايران شد و كاخ آپادانا در آن برپا گرديد.
داريوش بزرگ پس از ساختن آپادانا در شوش، بر يك تختہ سنگے اين پیام را نوشت كہ بہ يادگار ماندہ است:
"بہ نام اهورامزدا، من اين كاخ را در شوش ساختم"
كار ساختن كاخ در سال ۵۲۱ پيش از زایش پايان يافت.
شهر شوش در ۱۱۰ كيلومترے اپاختر اهواز و ۲۸۰ كيلومتر دشتر خرم آباد میباشد.
📘همراهے و راے دادن زنان در همهپرسے براے نخستين بار در جهان در كشور زلاندنو(1889 زایشی.)
📘بہ كارگيرے نخستين گاز مرگبار در روند جنگ جهانے یڪم(1915 زایشی.)
📘نمايش نخستين فيلم سينمايے با گفتگووے جهان با نام"نگهبان گيج" در شهر نيويورك(1923 خوورشیدی.)
📘ساخت تلويزيون بدست"جان بيرد" سازندہ اسكاتلندی(1926 زایشی.)
📘ر وز جدایے و رهایی"سوريه" از زیر ستم و سرپرستے فرانسه(1946 زایشی.)
📘درگذشت "گابریل گارسیا مارڪز"، نویسندہ نامدار ڪلمبیایے، برندہ جایزہ نوبل ادبسار در سال ۱۹۸۲ زایشی(2014 زایشی.)
📙درگذشت"عضدالدولہ ديلمی" نامدارترین فرمانرواے آل بويہ در شهر نجف(۳۷۲ خوورشیدی)
📙چاپ و پخش نخستين شمارہ از رووزنامهے مجلس بدست"ميرزا محمدصادق طباطبايى"(۱۳۲۴ خوورشیدی.)
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📆امرووز "چهارشنبہ: #تیر_شید."
📕 ۲۹ 🐏فروردین ماہ ۱۴۰۳ خورشیدی.
📗 مانترهسپند فَرَوَرشی ۳۷۶۲ زرتشتی.
📘 17 ماه آوریل 2024 زایشی.
📚رووز ارتش و نيروے زمينی"
📕ڪار ساختمانے بزرگراہ ڪرج- قزوین آغاز گردید(۱۳۵۲ خوورشیدی.)
📕سران ڪنسرسیوم براے پارهاے گفتگوو با ڪارمندان نفتے ایران بہ تهران آمدند(۱۳۵۲ خوورشیدی.)
📕تازش بہ ناوچہ سرافراز جوشن بدست ناو آمریڪا در خليج فارس، هنگام نگهبانے از سازههاے نفتی(۱۳۶۷ خوورشیدی.)
📕درگذشت"جلال مقدم" بازیگر، نویسندہ، ڪارگردان و نڪتهپرداز سینماے ایران(۱۳۷۵ خوورشیدی.)
📚رووز جهانی"هموفیلی"
📖رووز جهانی هموفیلی،
در سال ۱۹۸۹ زایشے از سووے بنگاہ جهانے هموفیلی براے گرامیداشت زادرووز "فرانڪ اشنابل" ڪہ در سال ۱۹۶۳ زایشے بنگاہ جهانے هموفیلے را بنیادگذارے ڪرد برگزیدہ شدہ است.
📘آشوريان شهر شوش را ويران كردند. (693 پ.زایش. )
📖پيش از پدیدآوردن يڪ فرمانروایے یڪپارچہ در ايران، ارتش آشور بانيپال شهر شوش را واگیر ڪرد و ويران ساخت.
فرمانرواے همدان چند دهہ پس از آن با یارے بابل، فرمانرواے ستمگر آشور را كہ بہ يك امپراتورے درآمدہ بوود برانداختند و آن را از روزگار پاك كردند.
فرمانرواے همدان سپس چند گروہ ايرانے (از دوودمان ماد) را بہ سرزمين آشور فرستاد و در آنجا زندگے داد تا نگذارند آن فرمانروایے ستمگر زندہ شوند و كردهاے عراق، تركيہ و سوریہ فرزندان همان مادها هستند كہ فرهنگ ایرانے خود را همچنان نگهدارے كردهاند.
شوش در زمان هخامنشيان بازسازے و پايتخت دیوانے و زمستانے ايران شد و كاخ آپادانا در آن برپا گرديد.
داريوش بزرگ پس از ساختن آپادانا در شوش، بر يك تختہ سنگے اين پیام را نوشت كہ بہ يادگار ماندہ است:
"بہ نام اهورامزدا، من اين كاخ را در شوش ساختم"
كار ساختن كاخ در سال ۵۲۱ پيش از زایش پايان يافت.
شهر شوش در ۱۱۰ كيلومترے اپاختر اهواز و ۲۸۰ كيلومتر دشتر خرم آباد میباشد.
📘همراهے و راے دادن زنان در همهپرسے براے نخستين بار در جهان در كشور زلاندنو(1889 زایشی.)
📘بہ كارگيرے نخستين گاز مرگبار در روند جنگ جهانے یڪم(1915 زایشی.)
📘نمايش نخستين فيلم سينمايے با گفتگووے جهان با نام"نگهبان گيج" در شهر نيويورك(1923 خوورشیدی.)
📘ساخت تلويزيون بدست"جان بيرد" سازندہ اسكاتلندی(1926 زایشی.)
📘ر وز جدایے و رهایی"سوريه" از زیر ستم و سرپرستے فرانسه(1946 زایشی.)
📘درگذشت "گابریل گارسیا مارڪز"، نویسندہ نامدار ڪلمبیایے، برندہ جایزہ نوبل ادبسار در سال ۱۹۸۲ زایشی(2014 زایشی.)
📙درگذشت"عضدالدولہ ديلمی" نامدارترین فرمانرواے آل بويہ در شهر نجف(۳۷۲ خوورشیدی)
📙چاپ و پخش نخستين شمارہ از رووزنامهے مجلس بدست"ميرزا محمدصادق طباطبايى"(۱۳۲۴ خوورشیدی.)
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌍✨ڪارشناس عربستانی؛
آرزوے ما فرووپاشے ایران است،
جهان هیچ ڪشور پارسے زبانے نباید داشتہ باشد.!!
🔹بہ گمان شما چرا همہ دشمنان ایران با زبان پارسے نگرانے دارند و چرا ناتوانے زبان پارسے را برابر نابوودے و فرووپاشے ایران میدانند.؟
⚠️بہ هووش باشید:
تازش بہ زبان پارسے رمز فرووپاشے ایران است.
#فرهنگ_ایرانی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
آرزوے ما فرووپاشے ایران است،
جهان هیچ ڪشور پارسے زبانے نباید داشتہ باشد.!!
🔹بہ گمان شما چرا همہ دشمنان ایران با زبان پارسے نگرانے دارند و چرا ناتوانے زبان پارسے را برابر نابوودے و فرووپاشے ایران میدانند.؟
⚠️بہ هووش باشید:
تازش بہ زبان پارسے رمز فرووپاشے ایران است.
#فرهنگ_ایرانی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#داستانهای_شاهنامه:
دو هفتہ بود ڪہ هرمزد از بهرام خبر نداشت ڪہ ناگاہ بہ شاہ خبر دادند ڪہ بهرام پیروز شد و ساوہ شاہ و پسر ڪوچڪش فغفور ڪشتہ شد.
شاہ شاد گشت و یزدان را سپاس گزارد و سدهزار درم را سہ بخش ڪرد و یڪسوم آن را بہ درویش و یڪسوم را بہ هیربد نگهبان آتشڪدہ و یڪسوم دیگر را براے آبادے رباتے هزینہ نمود و باژ چهار سال مردم را بخشید و دستاوردهاے جنگے را بہ سپاهیان بخشید و اسپے با پاداش فراوان براے بهرام فرستاد و نوشت ڪہ تنها تن ساوہ شاہ را بفرستد و سپس بہ جنگ پرمودہ برود.
پرمودہ هر چیز گرانبهایے ڪہ داشت در دژ استوارے بہ نام آوازہ دژ نهاد و خود با سپاهیان بہ راہ افتاد.
ستارهشناس بہ بهرام گفت:
چهارشنبہ جنگ را آغاز نڪن ڪہ بہ سودت نیست.
باغے در میانہ راہ بود،
روز چهارشنبہ را در آن باغ بہ شادے پرداختند.
پیام بہ پرمودہ رسید و او شش هزار سرباز فرستاد تا باغ را در تنگنا بگذارند.
وختے بهرام دریافت، دستور داد تنگنا را شڪستند و رخنهاے بہ بیرون گشودند و بہ آنها تاختند و بهرام نیمہ مست بہ لت و پار سپاہ ترڪان پرداخت و بہ پرمودہ بانگ زد:
اے مرد رمیدہ تو را با دلیران چهڪار.؟
تو ڪودڪے بیش نیستے و باید شیر مادر بمڪی.
پرمودہ پاسخ داد:
تو دوستدار خون ریختن هستی.
خون ساوہ شاہ را ریختے و سپاهش را تباہ ڪردی.
من تنها یادگار ساوہ شاہ هستم.
پایان همہ ما مرگ است.
اڪنون نامهاے بہ شهریار مینویسم و وانمود بہ بندگے میڪنم.
تو هم ڪینہ از سر دور ڪن.
بهرام بازگشت و چون از جنگ آسودہ شد.
سر همہ سرڪشان را برید و تلے ازسرها بہ پدید آورد و براے همین یلان او را بهرام تل نامیدند.
پس نامهاے بہ شاہ نوشت و داستان پرمودہ را بازگفت.
از آنسو پرمودہ دژ آوازہ را بست و پنهانشدہ بود.
بهرام فرستادهاے نزد او فرستاد و گفت: من بہ تو زنهار دادم.
چرا چون زنان پنهانشدهای؟
بیرون بیا من نزد شاہ میانجے میشوم تا تو را ببخشد.
پرمودہ پاسخ داد:
من نزد تو نمیآیم چون شاید مرا بڪشے و تازہ تو پیشڪار شاہ هستے و من از شاہ تو زنهار خواستم پس از زنهار شاہ دژ و گنجهاے آن را بہ تو واگذار میڪنم.
سپس بهرام نامهاے بہ هرمزد نوشت و گفت ڪہ خاقان چین زنهارنامهاے با مهر شاہ خواستہ تا تن در دهد وختے نامہ بہ شاہ رسید ایرانیان را گرد ڪرد و شادے نمودند و سپاس خدا را بهجا آوردند سپس پیڪ را فراخواند و با آفرین فراوان جامہ شاهانہ و گوهر شاهوار و ڪمربند و ستام زرین براے اسپ بهرام فرستاد و او را مهتر پهلوانان نامید.
سپس نامهاے فرستاد و در آن بہ پرمودہ زنهار داد و آن را مهر ڪرد.
نامهاے هم براے بهرام نوشت و فرمان داد ڪہ پرمودہ را بے سپاہ و بهخوبے بہ بارگاہ بیاورد و دستاوردها را بہ بارگاہ بفرستد و هر جا دشمنان را یافتے دربند ڪن و پناهگاهشان را بسوزان و اگر لشڪر بیشترے خواستے بگو تا بفرستم و نام هر ایرانے ڪہ بہ راستیش باوردارے را بنویس تا بهرہ ڪارش را بدهیم سپاہ تو را بہ مرزبانے میگمارم و بہ تو تاج شاهے میدهم.
وختے نامہ هرمزد بہ بهرام رسید شادمان شد و ایرانیان را گرد ڪرد و پیام شاہ را بہ آنها گفت سپس زنهارنامهے پرمودہ را نزد وے فرستاد و پرمودہ نیز رام شد و هرچہ در دژ بود سپرد و از دژ بہ همراہ سپاهش بیرون شد و نگاهے بہ بهرام نڪرد.
بهرام نگران شد و او را بازگرداند و گفت:
آیا رسم در توران و چین این است.؟
آیا بیپروانهے من میروی.؟
پرمودہ گفت:
من روزے سرافراز هر انجمن بودم اینڪ زنهار نامہ گرفتم و بہ نزد شاہ میروم و همهچیز را هم ڪہ بہ تو سپردم دیگر با من چهڪار داری.؟
بهرام نگران شد و تازیانهاے بر وے زد و دستوپایش را بست خرادبرزین نگران شد و نزد دبیر رفت و گفت:
این پهلوان بهاندازہ یڪ پشہ خرد ندارد.
هردو نزد بهرام رفتند و بہ او پند دادند ڪہ دست از این ڪار بردارد.
بهرام پشیمان شد و بند از پرمودہ باز ڪرد و اسپے با ستام زرین با تیغ هندے و نیام زرین بہ او داد و او را راهے ڪرد و از او خواست ڪہ آزار او را از شاہ پوشیدہ بدارد.
خاقان گفت:
من گلہ از بخت دارم و تو را بہ خدا واگذار میڪنم و بہ شاہ نمیگویم ڪہ بندهات با من چنین بیادبے ڪرد.
بهرام خشم خود را خورد و گفت:
این سخنها را نگو مگر من نبودم ڪہ نامہ بہ شاہ فرستادم و برایت زنهارنامہ گرفتم؟
پرمودہ گفت:
گذشتهها گذشت و من از تو ڪینهاے بہ دل ندارم، نیڪے تو از بدیهایت بیشتر است وهنگام آشتے بردبارے باید ڪرد.
اگر هنگام جنگ و آشتے یڪسان باشے پیداست ڪہ خرد اندڪے دارے چون سالار راہ سرورش را پیش نگیرد بہ او بد میرسد بهرام نگران شد و گفت:
هرگز وختے نزد شاہ رفتے هرچہ پیش آمد بگو و آبروے مرا ببر.
🖍بازنویسے و ویرایش بہ پارسی:
بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
دو هفتہ بود ڪہ هرمزد از بهرام خبر نداشت ڪہ ناگاہ بہ شاہ خبر دادند ڪہ بهرام پیروز شد و ساوہ شاہ و پسر ڪوچڪش فغفور ڪشتہ شد.
شاہ شاد گشت و یزدان را سپاس گزارد و سدهزار درم را سہ بخش ڪرد و یڪسوم آن را بہ درویش و یڪسوم را بہ هیربد نگهبان آتشڪدہ و یڪسوم دیگر را براے آبادے رباتے هزینہ نمود و باژ چهار سال مردم را بخشید و دستاوردهاے جنگے را بہ سپاهیان بخشید و اسپے با پاداش فراوان براے بهرام فرستاد و نوشت ڪہ تنها تن ساوہ شاہ را بفرستد و سپس بہ جنگ پرمودہ برود.
پرمودہ هر چیز گرانبهایے ڪہ داشت در دژ استوارے بہ نام آوازہ دژ نهاد و خود با سپاهیان بہ راہ افتاد.
ستارهشناس بہ بهرام گفت:
چهارشنبہ جنگ را آغاز نڪن ڪہ بہ سودت نیست.
باغے در میانہ راہ بود،
روز چهارشنبہ را در آن باغ بہ شادے پرداختند.
پیام بہ پرمودہ رسید و او شش هزار سرباز فرستاد تا باغ را در تنگنا بگذارند.
وختے بهرام دریافت، دستور داد تنگنا را شڪستند و رخنهاے بہ بیرون گشودند و بہ آنها تاختند و بهرام نیمہ مست بہ لت و پار سپاہ ترڪان پرداخت و بہ پرمودہ بانگ زد:
اے مرد رمیدہ تو را با دلیران چهڪار.؟
تو ڪودڪے بیش نیستے و باید شیر مادر بمڪی.
پرمودہ پاسخ داد:
تو دوستدار خون ریختن هستی.
خون ساوہ شاہ را ریختے و سپاهش را تباہ ڪردی.
من تنها یادگار ساوہ شاہ هستم.
پایان همہ ما مرگ است.
اڪنون نامهاے بہ شهریار مینویسم و وانمود بہ بندگے میڪنم.
تو هم ڪینہ از سر دور ڪن.
بهرام بازگشت و چون از جنگ آسودہ شد.
سر همہ سرڪشان را برید و تلے ازسرها بہ پدید آورد و براے همین یلان او را بهرام تل نامیدند.
پس نامهاے بہ شاہ نوشت و داستان پرمودہ را بازگفت.
از آنسو پرمودہ دژ آوازہ را بست و پنهانشدہ بود.
بهرام فرستادهاے نزد او فرستاد و گفت: من بہ تو زنهار دادم.
چرا چون زنان پنهانشدهای؟
بیرون بیا من نزد شاہ میانجے میشوم تا تو را ببخشد.
پرمودہ پاسخ داد:
من نزد تو نمیآیم چون شاید مرا بڪشے و تازہ تو پیشڪار شاہ هستے و من از شاہ تو زنهار خواستم پس از زنهار شاہ دژ و گنجهاے آن را بہ تو واگذار میڪنم.
سپس بهرام نامهاے بہ هرمزد نوشت و گفت ڪہ خاقان چین زنهارنامهاے با مهر شاہ خواستہ تا تن در دهد وختے نامہ بہ شاہ رسید ایرانیان را گرد ڪرد و شادے نمودند و سپاس خدا را بهجا آوردند سپس پیڪ را فراخواند و با آفرین فراوان جامہ شاهانہ و گوهر شاهوار و ڪمربند و ستام زرین براے اسپ بهرام فرستاد و او را مهتر پهلوانان نامید.
سپس نامهاے فرستاد و در آن بہ پرمودہ زنهار داد و آن را مهر ڪرد.
نامهاے هم براے بهرام نوشت و فرمان داد ڪہ پرمودہ را بے سپاہ و بهخوبے بہ بارگاہ بیاورد و دستاوردها را بہ بارگاہ بفرستد و هر جا دشمنان را یافتے دربند ڪن و پناهگاهشان را بسوزان و اگر لشڪر بیشترے خواستے بگو تا بفرستم و نام هر ایرانے ڪہ بہ راستیش باوردارے را بنویس تا بهرہ ڪارش را بدهیم سپاہ تو را بہ مرزبانے میگمارم و بہ تو تاج شاهے میدهم.
وختے نامہ هرمزد بہ بهرام رسید شادمان شد و ایرانیان را گرد ڪرد و پیام شاہ را بہ آنها گفت سپس زنهارنامهے پرمودہ را نزد وے فرستاد و پرمودہ نیز رام شد و هرچہ در دژ بود سپرد و از دژ بہ همراہ سپاهش بیرون شد و نگاهے بہ بهرام نڪرد.
بهرام نگران شد و او را بازگرداند و گفت:
آیا رسم در توران و چین این است.؟
آیا بیپروانهے من میروی.؟
پرمودہ گفت:
من روزے سرافراز هر انجمن بودم اینڪ زنهار نامہ گرفتم و بہ نزد شاہ میروم و همهچیز را هم ڪہ بہ تو سپردم دیگر با من چهڪار داری.؟
بهرام نگران شد و تازیانهاے بر وے زد و دستوپایش را بست خرادبرزین نگران شد و نزد دبیر رفت و گفت:
این پهلوان بهاندازہ یڪ پشہ خرد ندارد.
هردو نزد بهرام رفتند و بہ او پند دادند ڪہ دست از این ڪار بردارد.
بهرام پشیمان شد و بند از پرمودہ باز ڪرد و اسپے با ستام زرین با تیغ هندے و نیام زرین بہ او داد و او را راهے ڪرد و از او خواست ڪہ آزار او را از شاہ پوشیدہ بدارد.
خاقان گفت:
من گلہ از بخت دارم و تو را بہ خدا واگذار میڪنم و بہ شاہ نمیگویم ڪہ بندهات با من چنین بیادبے ڪرد.
بهرام خشم خود را خورد و گفت:
این سخنها را نگو مگر من نبودم ڪہ نامہ بہ شاہ فرستادم و برایت زنهارنامہ گرفتم؟
پرمودہ گفت:
گذشتهها گذشت و من از تو ڪینهاے بہ دل ندارم، نیڪے تو از بدیهایت بیشتر است وهنگام آشتے بردبارے باید ڪرد.
اگر هنگام جنگ و آشتے یڪسان باشے پیداست ڪہ خرد اندڪے دارے چون سالار راہ سرورش را پیش نگیرد بہ او بد میرسد بهرام نگران شد و گفت:
هرگز وختے نزد شاہ رفتے هرچہ پیش آمد بگو و آبروے مرا ببر.
🖍بازنویسے و ویرایش بہ پارسی:
بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
هنگامے ڪہ جهان براے انجام ڪارهاے پیش پا افتاده،
درماندہ بوود.
در ایران ڪارهاے پزشڪے انجام میگرفتہ ست.
✅ پزشڪے در ایران باستان.
براستے ڪہ ایران سرزمین پیشگام شارمندی(تمدن) جهان است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
درماندہ بوود.
در ایران ڪارهاے پزشڪے انجام میگرفتہ ست.
✅ پزشڪے در ایران باستان.
براستے ڪہ ایران سرزمین پیشگام شارمندی(تمدن) جهان است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#واژگان_پارسی:
#بخش_هفتسد_و_بیست_و_نهم؛
۷۲۹
سادہ بگوییم.
یڪے از فرایندهاے زایا و پرڪاربرد واژهگزینے بهرہ بردن از بهترین گسترہ مانیڪ است.
بالابر و پایانہ و فروودگاہ و....
در این دستہ جاے میگیرند.
چنانڪہ جگرڪے جاینامے است ڪہ ایواز (فقط) در آن جگر نمیفروشند؛
و نمیتوان واژهے جگرڪے را براے رستوران، ڪبابے، هلیمفروشے و تیزتیاری(فست فودے) بہ ڪار برد؛
زیرا هر یڪ پرمانهے جداسانے هستند
و بر پایهے بنداشت نژادہ پیوند یڪ بہ یڪ واژهها درست آن است ڪہ واژهاے جداسان هر یڪ را نمایندگے ڪند.
در دیدہ داشتن این بنداشت بہ ویژہ آنجا ڪہ واژهها میبایست ریزهڪاریهاے دانشے و ماناییڪ را برسانند سخت بایستہ است.
بہ دیگر سخن در این جایگاہ بویژہ ماناییڪ نیازمندیم.
☆پارسی☆
«این زیباے سخت جان را پاس بداریم.»
⚠️از این پس؛
۱- واژہ پارسے "ڪندہ ڪاری"
بجاے واژہ تازے "مُنَبَت"
۲- واژہ پارسے "شور میهنی"
بجاے واژہ تازے "عِرقِ ملی"
۳- واژہ پارسے "جناغ سینه"
بجاے واژہ تازے "قفسہ سینه"
۴- واژہ پارسے "مادر"
بجاے واژہ بیگانہ فرانسہ "مامان"
۵- واژگان پارسے "داستان، افسانہ، مَتَل"
بجاے واژہ تازے "مَثَل"
۶- واژہ پارسے "فرآوردہ هاے شیری"
بجاے واژہ تازے "لبنیات"
۷- واژہ پارسے "براستی"
بجاے واژہ تازے "واقعاً"
۸- واژہ پارسے "خون بها"
بجاے واژہ تازے "دیه"
۹- واژہ پارسے "فرزان"
بجاے واژہ تازے "فلسفه"
۱۰- واژگان پارسے "خواهان، داویده"
بجاے واژہ تازے "مُدَعا"
۱۱- واژگان پارسے "بجاے آوردن، برپاے داشتن"
بجاے واژہ تازے "اقامه."
۱۲- واژہ پارسے "شبستان"
بجاے واژہ آمیختہ بیگانہ پارسی
"اتاق خواب."
۱۳_واژگان پارسے "سودبُردن، بهره"
بجاے واژہ تازے "نفع"
١۴_ واژگان پارسے "گرانبها، باارزش"
بجاے واژہ تازے "نفیس"
١۵_ واژگان پارسے "بامداد، پگاه"
بجاے واژہ تازے "صبح"
١۶_واژگان پارسے "بردبارے، شڪیبایی"
بجاے واژہ تازے "صبر"
١٧_ واژگان پارسے "دیدگاہ، نگرش"
بجاے واژہ تازے "نقطہ نظر"
١٨_واژہ پارسی"ڪاستیها"
بجاے واژہ تازے "نواقص"
١٩_ واژگان پارسے "پایان، سرانجام"
بجاے واژہ تازے "نهایت"
٢۰_واژگان پارسے "جا، خُجَڪ"
بجاے واژہ تازے "نقطه"
٢١_ واژہ پارسے "شماره"
بجاے واژہ بیگانہ فرانسہ "نُمره"
٢٢_واژہ پارسے "آسیب"
بجاے واژہ تازے "صدمه"
٢٣_ واژگان پارسے "روش، گونه"
بجاے واژہ تازے "نوع"
٢۴_ واژہ پارسی"جنبش"
بجاے واژہ تازے "نهضت."
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_هفتسد_و_بیست_و_نهم؛
۷۲۹
سادہ بگوییم.
یڪے از فرایندهاے زایا و پرڪاربرد واژهگزینے بهرہ بردن از بهترین گسترہ مانیڪ است.
بالابر و پایانہ و فروودگاہ و....
در این دستہ جاے میگیرند.
چنانڪہ جگرڪے جاینامے است ڪہ ایواز (فقط) در آن جگر نمیفروشند؛
و نمیتوان واژهے جگرڪے را براے رستوران، ڪبابے، هلیمفروشے و تیزتیاری(فست فودے) بہ ڪار برد؛
زیرا هر یڪ پرمانهے جداسانے هستند
و بر پایهے بنداشت نژادہ پیوند یڪ بہ یڪ واژهها درست آن است ڪہ واژهاے جداسان هر یڪ را نمایندگے ڪند.
در دیدہ داشتن این بنداشت بہ ویژہ آنجا ڪہ واژهها میبایست ریزهڪاریهاے دانشے و ماناییڪ را برسانند سخت بایستہ است.
بہ دیگر سخن در این جایگاہ بویژہ ماناییڪ نیازمندیم.
☆پارسی☆
«این زیباے سخت جان را پاس بداریم.»
⚠️از این پس؛
۱- واژہ پارسے "ڪندہ ڪاری"
بجاے واژہ تازے "مُنَبَت"
۲- واژہ پارسے "شور میهنی"
بجاے واژہ تازے "عِرقِ ملی"
۳- واژہ پارسے "جناغ سینه"
بجاے واژہ تازے "قفسہ سینه"
۴- واژہ پارسے "مادر"
بجاے واژہ بیگانہ فرانسہ "مامان"
۵- واژگان پارسے "داستان، افسانہ، مَتَل"
بجاے واژہ تازے "مَثَل"
۶- واژہ پارسے "فرآوردہ هاے شیری"
بجاے واژہ تازے "لبنیات"
۷- واژہ پارسے "براستی"
بجاے واژہ تازے "واقعاً"
۸- واژہ پارسے "خون بها"
بجاے واژہ تازے "دیه"
۹- واژہ پارسے "فرزان"
بجاے واژہ تازے "فلسفه"
۱۰- واژگان پارسے "خواهان، داویده"
بجاے واژہ تازے "مُدَعا"
۱۱- واژگان پارسے "بجاے آوردن، برپاے داشتن"
بجاے واژہ تازے "اقامه."
۱۲- واژہ پارسے "شبستان"
بجاے واژہ آمیختہ بیگانہ پارسی
"اتاق خواب."
۱۳_واژگان پارسے "سودبُردن، بهره"
بجاے واژہ تازے "نفع"
١۴_ واژگان پارسے "گرانبها، باارزش"
بجاے واژہ تازے "نفیس"
١۵_ واژگان پارسے "بامداد، پگاه"
بجاے واژہ تازے "صبح"
١۶_واژگان پارسے "بردبارے، شڪیبایی"
بجاے واژہ تازے "صبر"
١٧_ واژگان پارسے "دیدگاہ، نگرش"
بجاے واژہ تازے "نقطہ نظر"
١٨_واژہ پارسی"ڪاستیها"
بجاے واژہ تازے "نواقص"
١٩_ واژگان پارسے "پایان، سرانجام"
بجاے واژہ تازے "نهایت"
٢۰_واژگان پارسے "جا، خُجَڪ"
بجاے واژہ تازے "نقطه"
٢١_ واژہ پارسے "شماره"
بجاے واژہ بیگانہ فرانسہ "نُمره"
٢٢_واژہ پارسے "آسیب"
بجاے واژہ تازے "صدمه"
٢٣_ واژگان پارسے "روش، گونه"
بجاے واژہ تازے "نوع"
٢۴_ واژہ پارسی"جنبش"
بجاے واژہ تازے "نهضت."
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🌹🍃
🔷 امرووز: 🌧 🕊 🌦
🟢 بہ رووز پیرووز و فرخ 🌞رووز:
«#انارام_فرهوشی» 🐏 #فروردین🌖ماہ
بہ سال ۳۷۶۲ 🔥مزدیسنی.
۳۷۶۲ / ۰۱ / ۳۰
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖
🟡 برابر با🌞رووز #پنجشنبہ: #اوورمزد_شید:
به☀️رووز ۳۰ 🐏 #فروردین 🌖ماہ.
بہ سال ۲۵۸۳ 👑شاهنشاهی🇮🇷ایران.
۲۵۸۳ / ۰۱ / ۳۰
🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝⛲️🏝
⚪️ برابر با 🌞رووز #پنجشنبہ: #اوورمزد_شید:
بہ 🌞رووز ۳۰ 🌔ماہ 🐏#فروردین
بہ سال ۱۴۰۳ 🌞خوورشیدی.
۱۴۰۳ / ۰۱ / ۳۰
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
🔴 برابر با 🌞رووز 18 THRSDAY:
🌔ماہ #APRIL 🌲بہ سال 2024💒 ترسایی.
2024 / 04 / 18
🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝🎖🏝
🌳 🌦 💨 🌿 🌍 #انارام_ایزد #رامش و #آرامش_بیڪران🌺
اهورامزدا این سرزمین را
از دروغ و خشڪسالے دور بدارد.
🏝🎖🏝
درود نور میچرخد بہ ڪیهان
مدارش بر مدار عشق حیران
انارام جهان پندار نیڪ است
بہ بزم نیڪ رندان"می"بچرخان.
🖌#داتیس_مهرابیان.
🌺 گل #مروارید_شیران(مرو اریدشیران)نماد انارام ایزد است.
🐏گووسپند نماد فروردین ماہ سال ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۳ / ۰۱ / ۳۰
بهترینهاے همراہ،
بامداد نورووزیتان نیڪوو.
آمدن خوورشید در بامدادان خوشایند است و آغازے دوبارہ ست براے زیستن.
رفتن پدیدهاے ناخوشایند است
و گاهے وختها رفتن شب خووب ست،
چون ڪہ بامداد فرا میرسد
و رووزها بادهاے نرم در گلووے شب
میشڪند و همین بادها در گلووے
بامدادان بهارے سبزترین سبزهزاران
جهان را با خوورشید با آب و دانہ براے پرندگان فراهم میسازد.
🍇خوشههاے پندارتان سبز و پایدار باد.
باغچہ زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
🌻🍃🌸🍀🌺🍃
🌲🌷🍃🌼
🌞🌿🌺
🍃🍄
🌺
🌻
۱۴۰۳ / ۰۱ / ۳۰
بهترینهاے همراہ،
بامداد نورووزیتان نیڪوو.
آمدن خوورشید در بامدادان خوشایند است و آغازے دوبارہ ست براے زیستن.
رفتن پدیدهاے ناخوشایند است
و گاهے وختها رفتن شب خووب ست،
چون ڪہ بامداد فرا میرسد
و رووزها بادهاے نرم در گلووے شب
میشڪند و همین بادها در گلووے
بامدادان بهارے سبزترین سبزهزاران
جهان را با خوورشید با آب و دانہ براے پرندگان فراهم میسازد.
🍇خوشههاے پندارتان سبز و پایدار باد.
باغچہ زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌻
🌿🌼
🌷☘🌹
🍃🌼🌿🍄
🌕🍃🌸🍀🌻
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹
#رووزشمار_ایران_و_جهان:
📆امرووز "پنجشنبہ: #اوورمزد_شید."
📕 ۳۰ 🐏فروردین ماہ ۱۴۰۳ خوورشیدی.
📗 انارام فَرَوَرشے ۳۷۶۲ زرتشتی.
📘 18 ماہ آوریل 2024 زایشے.
📚رووز "دانشیڪ آزمایشگاهے بالینی"
📕ڪشتہ شدن"گريبايدوف" ڪاردار بزرگ روسيہ تزارے در ايران بہ دست مردم خشمگین تهران(۱۲۰۷ خوورشیدی.)
📕نخستین گردش و رفتن"ناصرالدين شاہ قاجار" بہ فرنگ(۱۲۵۲ خوورشیدی.)
📕"سالارالدوله" با شمارے بسیار از ڪردان بہ ڪرمانشاہ بازگشت و آهنگ واگیر ڪردن همدان را نمود(۱۲۹۱ خوورشیدی)
📕ایران و ڪرہ شمالے با هم پیوند زاستارے برگزار ڪردند(۱۳۵۲ خوورشیدی.)
📕درگذشت"سعدے افشار" واپسین بازماندہ بازیگر سیاہ بازے در ڪشور(۱۳۹۲ خوورشیدی.)
📚رووز جهانے ساختمانهاے و جاهاے باستانی"
📘ڪووج اعراب بہ كرمان و مكران بدست شاپور دوم. (331 م)
📖شاپور دو(ذوالاكتاف) شاہ ساسانی.
پس از سركوب ڪووچندگان عرب بہ میش ماهیگ(جزيرہ بحرين) و ڪرانہ باخترے دریاے پارس، كہ در هنگام پچگے اوو از بیابان عربستان بہ آن آبخوست(جزيرہ) و مرز ایران ڪووچ عُدوانے كردہ بوودند،
دستوور داد كہ هزاران تن از آنان بہ روستاهاے دووردست كرمان و مكران (دشتر بلوچستانـ پاڪستان دشتر باخترے امرووز) ڪووچاندہ شوند. شاپور دوم پيش از زادہ شدن، شاہ ايران خواندہ شدہ بوود و تازیان پیش از رسيدن ایشان بہ بزرگ شدن و در زمان فرمانروایے و جانشینے اوو، از پادشاهے در تيسفون (پايتخت وخت ايرانـ در نزدیڪے دشتر بغداد امرووز) بهرہ جستند و دست بہ ڪووچ پنهانے و ناروا بہ ڪشور ايران زدہ بوودند كہ وے سپس آنان را بہ سخت ترين گوونہ گووشمالے داد.
نوشتهاند كہ بہ خواست شاپور دوم، شانہ عربها را سووراخ كردند و آنان را بہ ريسمان كشيدند و براے همين، اعراب وے را«ذوالاكتاف» خواندهاند.
📘دانمارك بہ نخستين كشور، ڪہ انگشت نگارے را بہ براے روشن شدن چبوود و ڪیستے بكار گرفت(1902 زایشی.)
📘نخست وزیر یونان در آستانہ واگیر ڪردن آتشهاے بہ آتن خودڪشے ڪرد. (1941 زایشی.)
📘براندازے پیرووزمندانه"جمال عبدالناصر" براے از میان برداشتن"محمد نجيب" در مصر(1954 زایشی.)
📘درگذشت"آلبرت انيشتين" فيزيكدان پرآوازه(1955 زایشی.)
📘رووز جدایے و رهایے كشور آفريڪایی"زيمبابوه"(1980 زایشی.)
🇿🇼ڪشور زيمبابوہ با ۳۹۰/۷۵۷ كيلومتر گسترہ در دشتر آفريڪا و در همسايگے "زامبيا"، "بوتسوانا" و "موزامبيك" میباشد.
شهروندان زيمبابوہ بيش از ۱۱ ميليون تن است.
بیشتر مردم زيمبابوہ سياہ پووست میباشند،
بيشتر آنها ترسایے بوودہ و داراے زبانانگليسے هستند.
پايتخت زيمبابوہ، شهر"هراره" و ديگر شهرهاے آن "بولاوايو" و "گوِرو" میباشند.
پول اين كشور"دلار زيمبابوه" است.
زيمبابوہ بہ چم"خانہ سنگی" است و ساختمانهاے بزرگ سنگے از سدهها پیش قبل از زایش در آن بہ يادگار ماندہ است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📆امرووز "پنجشنبہ: #اوورمزد_شید."
📕 ۳۰ 🐏فروردین ماہ ۱۴۰۳ خوورشیدی.
📗 انارام فَرَوَرشے ۳۷۶۲ زرتشتی.
📘 18 ماہ آوریل 2024 زایشے.
📚رووز "دانشیڪ آزمایشگاهے بالینی"
📕ڪشتہ شدن"گريبايدوف" ڪاردار بزرگ روسيہ تزارے در ايران بہ دست مردم خشمگین تهران(۱۲۰۷ خوورشیدی.)
📕نخستین گردش و رفتن"ناصرالدين شاہ قاجار" بہ فرنگ(۱۲۵۲ خوورشیدی.)
📕"سالارالدوله" با شمارے بسیار از ڪردان بہ ڪرمانشاہ بازگشت و آهنگ واگیر ڪردن همدان را نمود(۱۲۹۱ خوورشیدی)
📕ایران و ڪرہ شمالے با هم پیوند زاستارے برگزار ڪردند(۱۳۵۲ خوورشیدی.)
📕درگذشت"سعدے افشار" واپسین بازماندہ بازیگر سیاہ بازے در ڪشور(۱۳۹۲ خوورشیدی.)
📚رووز جهانے ساختمانهاے و جاهاے باستانی"
📘ڪووج اعراب بہ كرمان و مكران بدست شاپور دوم. (331 م)
📖شاپور دو(ذوالاكتاف) شاہ ساسانی.
پس از سركوب ڪووچندگان عرب بہ میش ماهیگ(جزيرہ بحرين) و ڪرانہ باخترے دریاے پارس، كہ در هنگام پچگے اوو از بیابان عربستان بہ آن آبخوست(جزيرہ) و مرز ایران ڪووچ عُدوانے كردہ بوودند،
دستوور داد كہ هزاران تن از آنان بہ روستاهاے دووردست كرمان و مكران (دشتر بلوچستانـ پاڪستان دشتر باخترے امرووز) ڪووچاندہ شوند. شاپور دوم پيش از زادہ شدن، شاہ ايران خواندہ شدہ بوود و تازیان پیش از رسيدن ایشان بہ بزرگ شدن و در زمان فرمانروایے و جانشینے اوو، از پادشاهے در تيسفون (پايتخت وخت ايرانـ در نزدیڪے دشتر بغداد امرووز) بهرہ جستند و دست بہ ڪووچ پنهانے و ناروا بہ ڪشور ايران زدہ بوودند كہ وے سپس آنان را بہ سخت ترين گوونہ گووشمالے داد.
نوشتهاند كہ بہ خواست شاپور دوم، شانہ عربها را سووراخ كردند و آنان را بہ ريسمان كشيدند و براے همين، اعراب وے را«ذوالاكتاف» خواندهاند.
📘دانمارك بہ نخستين كشور، ڪہ انگشت نگارے را بہ براے روشن شدن چبوود و ڪیستے بكار گرفت(1902 زایشی.)
📘نخست وزیر یونان در آستانہ واگیر ڪردن آتشهاے بہ آتن خودڪشے ڪرد. (1941 زایشی.)
📘براندازے پیرووزمندانه"جمال عبدالناصر" براے از میان برداشتن"محمد نجيب" در مصر(1954 زایشی.)
📘درگذشت"آلبرت انيشتين" فيزيكدان پرآوازه(1955 زایشی.)
📘رووز جدایے و رهایے كشور آفريڪایی"زيمبابوه"(1980 زایشی.)
🇿🇼ڪشور زيمبابوہ با ۳۹۰/۷۵۷ كيلومتر گسترہ در دشتر آفريڪا و در همسايگے "زامبيا"، "بوتسوانا" و "موزامبيك" میباشد.
شهروندان زيمبابوہ بيش از ۱۱ ميليون تن است.
بیشتر مردم زيمبابوہ سياہ پووست میباشند،
بيشتر آنها ترسایے بوودہ و داراے زبانانگليسے هستند.
پايتخت زيمبابوہ، شهر"هراره" و ديگر شهرهاے آن "بولاوايو" و "گوِرو" میباشند.
پول اين كشور"دلار زيمبابوه" است.
زيمبابوہ بہ چم"خانہ سنگی" است و ساختمانهاے بزرگ سنگے از سدهها پیش قبل از زایش در آن بہ يادگار ماندہ است.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
اگر زمین در نزدیڪے میانهے ڪهڪشان راہ شیرے بوود،
میلیون ها ستارہ با درخشندگے نزدیڪ بہ ۲۷ برابر خوورشید را میتوانستیم ببینیم.
بر این پایہ همہ ستارگان ۲۰۰ برابر ماہ شب چهاردہ بوود.
شب ها نیز همانند رووز روشن میشد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
میلیون ها ستارہ با درخشندگے نزدیڪ بہ ۲۷ برابر خوورشید را میتوانستیم ببینیم.
بر این پایہ همہ ستارگان ۲۰۰ برابر ماہ شب چهاردہ بوود.
شب ها نیز همانند رووز روشن میشد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#داستانهای_شاهنامه:
پرمودہ گفت: هر شهریارے ڪہ بر ڪار بد بندہ خموشے برگزیند بدان ڪہ بیهووش است.
رووے بهرام از خشم زرد شد.
خراد بہ او گفت:
خشمت را بخور و برگرد.
بهرام گفت:
این بد هنر شیوہ پدر را پیشگرفتہ است.
بهرام بہ نزد لشڪرش برگشت و بہ خرادبرزین و برخے خردمندان گفت ڪہ نامهاے بہ شاہ بنویسند و آنچہ پیشامد را بازگوو ڪنند و سیاهہ دارایے خود در دژ را هم بنویسند و براے شاہ بفرستند.
در این میان بهرام دو برديماني زربفت و دو پایافزار گوهرین را جزو آنها نفرستاد.
ایزدگشسپ دارایے را نزد شاہ برد.
وختے خاقان همراہ دستاوردهاے جنگے و سپاهش بہ نزد شاہ رسید هرمزد تاج بر سر نهاد و گرزے بہ دست گرفت و سوار بر اسپ بہ همراہ موبد ایزدگشسپ نمایان شد.
خاقان از اسپ بہ زیر آمد و وانموود ڪهترے ڪرد.
شاہ بر تخت نشست و او را نواخت.
پس از اینڪہ پرمودہ یڪ هفتہ آسایش داشت رووز هشتم شاہ جشنے برپا ڪرد و دستاوردها را آوردند و از نگاہ شاہ گذراندند.
شاہ بہ ایزدگشسپ گفت:
بهرام چوبینہ دروون و بیروونش یڪے است و میبینے ڪہ چگوونہ با مردانگے این ڪینہ را از میان برد.
ایزدگشسپ گفت:
چندان خوشبین مباش.
شاہ بدگمان شد.
نامهاے از دبیر بزرگ براے هرمزد رسید
و در آن نمارے شدہ بوود ڪہ بهرام دو برد یمانے و گنجینهاے گوهرین را برداشتہ است.
هرمزد روند ڪار را از خاقان پرسید و اوو هرچہ در دستاوردها بوود را شمرد و از ڪتڪ خوردن بہ دست بهرام هم سخن گفت.
شاہ بہ خاقان گفت: تو رنج بسیار بردهای.
بیا سوگند بخور ڪہ سر از فرمان من نپیچے پرمودہ سوگند خورد.
روز دیگر شاہ پاداشے زرین و سیمین بہ پرمودہ داد بہ همراہ اسپ و ڪلاہ و ڪمرهاے زرین و گوشوار و اسپان زرین ستام و شمشیر هندے با نیام زرین سپس تا سہ جایگاہ خاقان را پسواز نموود.
وقتے بهرام از بازگشت خاقان آگاہ شد بہ پیشوازش رفت و خاقان از اوو روو برگرداند و بهرام تا سہ جایگاہ اوو را پسواز ڪرد و هنگام بازگشت غمگین و نگران و از ڪردهاش پشیمان بوود.
از آنسوو شاہ ڪہ بسختے از رفتار بهرام با خاقان و همچنین برداشتن برد یمانے و ڪفش گوهرین نگران بوود،
نامهاے بہ شاہ نوشت و اوو را نڪووهش ڪرد و پرسید:
آیا یارے یزدان و یارے مرا نادیدہ گرفتی.؟
تو با سپاہ و گنج و پشتیبانے من بہ پیرووزے رسیدے و رفتارت پهلوانانہ نیست.
پس من پاداشے درخور برایت میفرستم و دیگر تو را آدم نمیدانم.
پس هرمزد دستوور داد ڪہ دوڪدان و پنبہ با پیراهن زنانہ لاژوردے و پایجامہ سرخ و روسرے زرد برایش بفرستند.
وختے بهرام نامہ و پاداش شاہ را دید شڪیبایے برگزید و با خود گفت:
این پاداش ڪارهاے من است و بیگمان این ڪار بدخواهان است.
پاداش را پوشید و همہ بزرگان را گرد ڪرد و گفت: همہ ڪارهاے مرا در برابر دشمنان دیدید و درزمانے ڪہ شاہ از همهجا ناامید بوود بہ من روو ڪرد و من ڪمر بہ جنگ با دشمنان اوو بستم اڪنوون شاہ این پاداش را براے من فرستادہ است.
همہ گفتند:
اگر پاداش تو این است پس پاداش سپاہ چیست.؟
بهرام آنها را بہ آرامش فراخواند و آنها گفتند:
از این پس ما اوو را شاہ نمیخوانیم و ڪمر بہ فرمانبردارے اوو نمیبندیم.
دو هفتہ گذشت رووزے بهرام بهسووے دشت رفت و بہ بیشہ پردرختے رسید و با اسپش بهآرامے پیش رفت تا گورخرے دید و در پے اوو روان بودند.
بهرام از اسب پیادہ شد و لگام اسپش را بہ ایزدگشسپ داد و خود بہ دهلیز ڪاخ رفت.
چندے گذشت و ایزدگشسپ بہ یلان سینہ گفت:
برو ببین چہ دردے بر سر سالار ما آمدہ است.
یلان سینہ بہ دنبال بهرام دروون شد و زنے زیبا و تاجدار دید ڪہ بر تخت نشستہ است و بهرام هم در ڪنارش ایستادہ بوود.
زن پیشڪار گفت:
بہ سپاہ بهرام بگوو همانجا بمانند تا بهرام بازگردد و از آنها پذیرایے ڪن.
زن بہ بهرام گفت:
همیشہ سرافراز و پیرووز باشے ڪہ تو سالار ایران و توران هستے و تخت و تاج ایران از آن توست،
برو و بازور آن را بگیر.
وختے بهرام ازآنجا بیروون آمد دگرگوونشدہ بود.
خرادبرزین بہ اوو گفت:
چہ رووے داده.؟
اوو پاسخے نداد.
روز دیگر بهرام بر تخت زرین و دیباے نشست و تاج پادشاهے بر سر گذاشت. ایزدگشسپ نزد خرادبرزین رفت و داستان را بازگفت.
خرادبرزین گفت:
باید امشب بگریزیم و نزد شاہ برویم وگرنہ اوو ما را خواهد ڪشت.
آنها گریختند و بهرام یلان سینہ را بہ دنبالشان فرستاد و اوو آذرگشسپ را پیدا ڪرد و آورد.
بهرام گفت: چرا گریختی.؟
پاسخ داد:
خرادبرزین مرا برانگیختند و گفت ڪہ تو ما را خواهے ڪشت.
بهرام گفت:
دیگر نگریز و گنجے هم بہ او داد. خرادبرزین بہ نزد هرمزد رسید و داستان را موبهمو بازگوو ڪرد.
شاہ موبد را فراخواند و رایزنے ڪرد.
🖍بازنویسے و ویرایش بہ پارسی:
بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
پرمودہ گفت: هر شهریارے ڪہ بر ڪار بد بندہ خموشے برگزیند بدان ڪہ بیهووش است.
رووے بهرام از خشم زرد شد.
خراد بہ او گفت:
خشمت را بخور و برگرد.
بهرام گفت:
این بد هنر شیوہ پدر را پیشگرفتہ است.
بهرام بہ نزد لشڪرش برگشت و بہ خرادبرزین و برخے خردمندان گفت ڪہ نامهاے بہ شاہ بنویسند و آنچہ پیشامد را بازگوو ڪنند و سیاهہ دارایے خود در دژ را هم بنویسند و براے شاہ بفرستند.
در این میان بهرام دو برديماني زربفت و دو پایافزار گوهرین را جزو آنها نفرستاد.
ایزدگشسپ دارایے را نزد شاہ برد.
وختے خاقان همراہ دستاوردهاے جنگے و سپاهش بہ نزد شاہ رسید هرمزد تاج بر سر نهاد و گرزے بہ دست گرفت و سوار بر اسپ بہ همراہ موبد ایزدگشسپ نمایان شد.
خاقان از اسپ بہ زیر آمد و وانموود ڪهترے ڪرد.
شاہ بر تخت نشست و او را نواخت.
پس از اینڪہ پرمودہ یڪ هفتہ آسایش داشت رووز هشتم شاہ جشنے برپا ڪرد و دستاوردها را آوردند و از نگاہ شاہ گذراندند.
شاہ بہ ایزدگشسپ گفت:
بهرام چوبینہ دروون و بیروونش یڪے است و میبینے ڪہ چگوونہ با مردانگے این ڪینہ را از میان برد.
ایزدگشسپ گفت:
چندان خوشبین مباش.
شاہ بدگمان شد.
نامهاے از دبیر بزرگ براے هرمزد رسید
و در آن نمارے شدہ بوود ڪہ بهرام دو برد یمانے و گنجینهاے گوهرین را برداشتہ است.
هرمزد روند ڪار را از خاقان پرسید و اوو هرچہ در دستاوردها بوود را شمرد و از ڪتڪ خوردن بہ دست بهرام هم سخن گفت.
شاہ بہ خاقان گفت: تو رنج بسیار بردهای.
بیا سوگند بخور ڪہ سر از فرمان من نپیچے پرمودہ سوگند خورد.
روز دیگر شاہ پاداشے زرین و سیمین بہ پرمودہ داد بہ همراہ اسپ و ڪلاہ و ڪمرهاے زرین و گوشوار و اسپان زرین ستام و شمشیر هندے با نیام زرین سپس تا سہ جایگاہ خاقان را پسواز نموود.
وقتے بهرام از بازگشت خاقان آگاہ شد بہ پیشوازش رفت و خاقان از اوو روو برگرداند و بهرام تا سہ جایگاہ اوو را پسواز ڪرد و هنگام بازگشت غمگین و نگران و از ڪردهاش پشیمان بوود.
از آنسوو شاہ ڪہ بسختے از رفتار بهرام با خاقان و همچنین برداشتن برد یمانے و ڪفش گوهرین نگران بوود،
نامهاے بہ شاہ نوشت و اوو را نڪووهش ڪرد و پرسید:
آیا یارے یزدان و یارے مرا نادیدہ گرفتی.؟
تو با سپاہ و گنج و پشتیبانے من بہ پیرووزے رسیدے و رفتارت پهلوانانہ نیست.
پس من پاداشے درخور برایت میفرستم و دیگر تو را آدم نمیدانم.
پس هرمزد دستوور داد ڪہ دوڪدان و پنبہ با پیراهن زنانہ لاژوردے و پایجامہ سرخ و روسرے زرد برایش بفرستند.
وختے بهرام نامہ و پاداش شاہ را دید شڪیبایے برگزید و با خود گفت:
این پاداش ڪارهاے من است و بیگمان این ڪار بدخواهان است.
پاداش را پوشید و همہ بزرگان را گرد ڪرد و گفت: همہ ڪارهاے مرا در برابر دشمنان دیدید و درزمانے ڪہ شاہ از همهجا ناامید بوود بہ من روو ڪرد و من ڪمر بہ جنگ با دشمنان اوو بستم اڪنوون شاہ این پاداش را براے من فرستادہ است.
همہ گفتند:
اگر پاداش تو این است پس پاداش سپاہ چیست.؟
بهرام آنها را بہ آرامش فراخواند و آنها گفتند:
از این پس ما اوو را شاہ نمیخوانیم و ڪمر بہ فرمانبردارے اوو نمیبندیم.
دو هفتہ گذشت رووزے بهرام بهسووے دشت رفت و بہ بیشہ پردرختے رسید و با اسپش بهآرامے پیش رفت تا گورخرے دید و در پے اوو روان بودند.
بهرام از اسب پیادہ شد و لگام اسپش را بہ ایزدگشسپ داد و خود بہ دهلیز ڪاخ رفت.
چندے گذشت و ایزدگشسپ بہ یلان سینہ گفت:
برو ببین چہ دردے بر سر سالار ما آمدہ است.
یلان سینہ بہ دنبال بهرام دروون شد و زنے زیبا و تاجدار دید ڪہ بر تخت نشستہ است و بهرام هم در ڪنارش ایستادہ بوود.
زن پیشڪار گفت:
بہ سپاہ بهرام بگوو همانجا بمانند تا بهرام بازگردد و از آنها پذیرایے ڪن.
زن بہ بهرام گفت:
همیشہ سرافراز و پیرووز باشے ڪہ تو سالار ایران و توران هستے و تخت و تاج ایران از آن توست،
برو و بازور آن را بگیر.
وختے بهرام ازآنجا بیروون آمد دگرگوونشدہ بود.
خرادبرزین بہ اوو گفت:
چہ رووے داده.؟
اوو پاسخے نداد.
روز دیگر بهرام بر تخت زرین و دیباے نشست و تاج پادشاهے بر سر گذاشت. ایزدگشسپ نزد خرادبرزین رفت و داستان را بازگفت.
خرادبرزین گفت:
باید امشب بگریزیم و نزد شاہ برویم وگرنہ اوو ما را خواهد ڪشت.
آنها گریختند و بهرام یلان سینہ را بہ دنبالشان فرستاد و اوو آذرگشسپ را پیدا ڪرد و آورد.
بهرام گفت: چرا گریختی.؟
پاسخ داد:
خرادبرزین مرا برانگیختند و گفت ڪہ تو ما را خواهے ڪشت.
بهرام گفت:
دیگر نگریز و گنجے هم بہ او داد. خرادبرزین بہ نزد هرمزد رسید و داستان را موبهمو بازگوو ڪرد.
شاہ موبد را فراخواند و رایزنے ڪرد.
🖍بازنویسے و ویرایش بہ پارسی:
بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🛟 بدانیم؛
۱- مار میتواند تا نيم سات پس از بریدہ شدن سرش نيش بزند.!
۲- جنگ جهانے دوم خوونینترین جنگ بوودہ ڪہ در آن نزدیڪ بہ ۵۶ میلیون تن جان باختند
۳- تا ڪنوون بیش از ۶ میلیون پیدایش و ساخت هست ڪہ توماس ادیسون با ۱۰۳۹ ساختارے ابزار پیشگام است.
۴- در آبهاے اقیانوسها براے فروو رفتن ڪشتیها در آب و ناپدید شدن آنها در درازاے تاریخ، نزدیڪ بہ ۲۰ میلیون تن زر در دریاها میباشد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
۱- مار میتواند تا نيم سات پس از بریدہ شدن سرش نيش بزند.!
۲- جنگ جهانے دوم خوونینترین جنگ بوودہ ڪہ در آن نزدیڪ بہ ۵۶ میلیون تن جان باختند
۳- تا ڪنوون بیش از ۶ میلیون پیدایش و ساخت هست ڪہ توماس ادیسون با ۱۰۳۹ ساختارے ابزار پیشگام است.
۴- در آبهاے اقیانوسها براے فروو رفتن ڪشتیها در آب و ناپدید شدن آنها در درازاے تاریخ، نزدیڪ بہ ۲۰ میلیون تن زر در دریاها میباشد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#واژگان_پارسی:
#بخش_هفتسد_و_سیام؛
۷۳۰
🚸#فرزندان_ایران؛
بیگمان ما امرووز از چبود(هویت) و پیراستہ بوودن زبان و فرهنگ پارسے این زیباے سخت جان ،
آگاهے چندانے نداریم و یا در این بارہ سادهانگار هستیم.
آنچہ را بایستہ و نیاز ست دگرگوونے و خیزشِ جانانهاے را باید.
👈بر این باوریم آن چہ ریشہ تناور،
ادب و فرهنگ پارسے را میخشڪاند
تازش واژگان تازے، بیگانہ و افزوون بر این دو پدیدہ نازیبا، سادهانگارے ما با زبان پارسے و دروونمایههاے ژرف این زبان زیبا است.
⚠️پس آن چہ نیاز است،
بڪارگیرے واژگان زیباے پارسے ست.
در گفتار و نوشتارهایمان واژگان پارسے را بڪار ببریم تا این درخت ڪهنسال سرزندہ و تازهترگردد.
زبان و فرهنگ پارسے این
زیباے سخت جان*
را پاس بداریم.
#واژگان_به_همپیوسته_پارسی_و_تازی.
⚠️از این پس؛
۱- واژہ پارسی«جانافزا»
بجاے واژگان درهمآمیختہ تازے، پارسے «روح افزا، روح بخش»
۲- واژہ پارسی«زادرووز»
بجاے واژہ درهمآمیختہ پارسے، تازے «روز تولد»
۳- واژہ پارسی«بیشتر»
بجاے واژہ درهمآمیختہ تازے، پارسے «زیاد تر»
۴- واژہ پارسی«زبانگفتاری»
بجاے واژہ درهمآمیختہ پارسے، تازے «زبان محاورہ ای»
۵- واژہ پارسے "«افزون خواهی»"
بجاے واژہ درهمآمیختہ تازے، پارسے «زیادہ خواهی»
۶- واژگان پارسی«فزون خواهی»
بجاے واژہ درهمآمیختہ تازے، پارسے «زیادہ رَوی»
۷- واژگان پارسی«سادهنگر، سادهاندیش»
بجاے واژہ درهمآمیختہ پارسے، تازے «سادہ لوح»
۸- واژہ پارسی«ڪاهندہ شتاب»
بجاے واژہ درهمآمیختہ پارسے، تازے «ڪاهندہ سرعت»
۹- واژہ پارسی«پُرشتاب»
بجاے واژہ درهمآمیختہ پارسے، تازے «پُر سرعت»
۱۰- واژہ پارسی«سہ بَر»
بجاے واژہ پارسے، تازے «سہ ضلعی»
۱۱- واژہ پارسی«بد رفتاری»
بجاے واژہ درهمآمیختہ پارسے، تازے «رفتار سوء»
۱۲- واژگان پارسی«رفتاربد»
بجاے واژہ درهمآمیختہ تازے، پارسے «سوء رفتار»
۱۳- واژہ پارسی«هنگام دیدار»
بجاے واژہ تازے «قرار ملاقات»
۱۴- واژگان پارسی«آیینے، دادگرانہ، داتیڪ»
بجاے واژہ تازے «قانونی»
۱۵- واژہ پارسے «دستوور»
بجاے واژہ تازے «قرار»
۱۶- واژگان پارسی«آسایے، آیینی»
بجاے واژہ تازے «قانوناً»
۱۷- واژہ پارسی«دستوور بہ بررسی»
بجاے واژہ تازے «قرار مجرمیت»
۱۸- واژگان پارسی«اپدات، نارَستڪے، ناداتی»
بجاے واژہ تازے «غیر قانونی»
۱۹- واژہ پارسی«آیینشهری»
بجاے واژہ تازے «قانون مدنی»
۲۰- واژگان پارسی«واخوست، واخواهی»
بجاے واژہ تازے «اعتراض.»
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_هفتسد_و_سیام؛
۷۳۰
🚸#فرزندان_ایران؛
بیگمان ما امرووز از چبود(هویت) و پیراستہ بوودن زبان و فرهنگ پارسے این زیباے سخت جان ،
آگاهے چندانے نداریم و یا در این بارہ سادهانگار هستیم.
آنچہ را بایستہ و نیاز ست دگرگوونے و خیزشِ جانانهاے را باید.
👈بر این باوریم آن چہ ریشہ تناور،
ادب و فرهنگ پارسے را میخشڪاند
تازش واژگان تازے، بیگانہ و افزوون بر این دو پدیدہ نازیبا، سادهانگارے ما با زبان پارسے و دروونمایههاے ژرف این زبان زیبا است.
⚠️پس آن چہ نیاز است،
بڪارگیرے واژگان زیباے پارسے ست.
در گفتار و نوشتارهایمان واژگان پارسے را بڪار ببریم تا این درخت ڪهنسال سرزندہ و تازهترگردد.
زبان و فرهنگ پارسے این
زیباے سخت جان*
را پاس بداریم.
#واژگان_به_همپیوسته_پارسی_و_تازی.
⚠️از این پس؛
۱- واژہ پارسی«جانافزا»
بجاے واژگان درهمآمیختہ تازے، پارسے «روح افزا، روح بخش»
۲- واژہ پارسی«زادرووز»
بجاے واژہ درهمآمیختہ پارسے، تازے «روز تولد»
۳- واژہ پارسی«بیشتر»
بجاے واژہ درهمآمیختہ تازے، پارسے «زیاد تر»
۴- واژہ پارسی«زبانگفتاری»
بجاے واژہ درهمآمیختہ پارسے، تازے «زبان محاورہ ای»
۵- واژہ پارسے "«افزون خواهی»"
بجاے واژہ درهمآمیختہ تازے، پارسے «زیادہ خواهی»
۶- واژگان پارسی«فزون خواهی»
بجاے واژہ درهمآمیختہ تازے، پارسے «زیادہ رَوی»
۷- واژگان پارسی«سادهنگر، سادهاندیش»
بجاے واژہ درهمآمیختہ پارسے، تازے «سادہ لوح»
۸- واژہ پارسی«ڪاهندہ شتاب»
بجاے واژہ درهمآمیختہ پارسے، تازے «ڪاهندہ سرعت»
۹- واژہ پارسی«پُرشتاب»
بجاے واژہ درهمآمیختہ پارسے، تازے «پُر سرعت»
۱۰- واژہ پارسی«سہ بَر»
بجاے واژہ پارسے، تازے «سہ ضلعی»
۱۱- واژہ پارسی«بد رفتاری»
بجاے واژہ درهمآمیختہ پارسے، تازے «رفتار سوء»
۱۲- واژگان پارسی«رفتاربد»
بجاے واژہ درهمآمیختہ تازے، پارسے «سوء رفتار»
۱۳- واژہ پارسی«هنگام دیدار»
بجاے واژہ تازے «قرار ملاقات»
۱۴- واژگان پارسی«آیینے، دادگرانہ، داتیڪ»
بجاے واژہ تازے «قانونی»
۱۵- واژہ پارسے «دستوور»
بجاے واژہ تازے «قرار»
۱۶- واژگان پارسی«آسایے، آیینی»
بجاے واژہ تازے «قانوناً»
۱۷- واژہ پارسی«دستوور بہ بررسی»
بجاے واژہ تازے «قرار مجرمیت»
۱۸- واژگان پارسی«اپدات، نارَستڪے، ناداتی»
بجاے واژہ تازے «غیر قانونی»
۱۹- واژہ پارسی«آیینشهری»
بجاے واژہ تازے «قانون مدنی»
۲۰- واژگان پارسی«واخوست، واخواهی»
بجاے واژہ تازے «اعتراض.»
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅