Telegram Web Link
⭕️ اگر درباره ما بود، عید می‌گرفتیم

👈🏻 سیّد بن طاووس می‌نویسد:

«در صحیح مسلم (١) آمده که یهودی‌ها به عمر بن خطّاب گفتند: اگر آیه: "الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً" بر ما یهود‌ی‌ها نازل شده بود، روز نزولش را عید می‌گرفتیم.

و مؤلف کتاب "النشر و الطی" نوشته:

خداوند متعال در روز مباهله، علی (علیه السلام) را بر مخالفین حجّت نمود و آنان دست از عداوت برداشتند، اما در روز غدیر او را بر مسلمین حجّت قرار داد، ولی با او دشمن شدند. و چقدر تفاوت بین این دو است.»

١: صحيح مسلم، ۴ / ٢٣١٣

📚 إقبال، ط_الحدیثة، ٢ / ٢۴٩
🔹 همانا جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد...

عَنْ رسولِ الله صَلَّی اللهُ عَلَیْه وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ قال:

إِنَّ جَبْرئيلَ هَبَطَ إِلَیّ مِراراً ثَلاثاً يَأْمُرُنی عَنِ السَّلامِ رَبّی وَ هُو السَّلامُ أَنْ أَقُومَ فی هذَا الْمَشْهَدِ فَأُعْلِمَ كُلَّ أَبْيَضَ وَأَسْوَدَ أَنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبي طالِبٍ أَخی وَ وَصِيّی وَ خَليفَتی عَلی أُمَّتی وَ الْإِمامُ مِنْ بَعْدی ، الَّذی مَحَلُّهُ مِنّی مَحَلُّ هارُونَ مِنْ مُوسی إِلاَّ أَنَّهُ لانَبِیَّ بَعْدی وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدَ الله وَ رَسُولِهِ.

خاتم الأنبیاء صَلَّی اللهُ عَلَیْه وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ فرمود:
همانا جبرئيل سه مرتبه بر من نازل شد و از طرف پروردگارم كه او سلام است ، مرا مأمور كرد كه در اين محل اجتماع ، غدیر خم ، بپاخيزم و بر هر سفيد و سياهی إعلام كنم علیّ بن أبی طالب برادر و وصیّ و جانشين من بر امّتم و إمام بعد از من است. او نسبت به من همانند هارون نسبت به موسی است جز اينكه پيامبری بعد از من نيست. و او صاحب اختيار شما بعد از خدا و رسولش است.

📚 طبرسی، الاحتجاج، ج۱، صص۶۶ - ۸۴

🌺 الْحَمْدُلِله الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلایَةِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِبٍ وَ الْأَئِمَّةِ الْمَعْصُومیٖن عَلَیْهِمُ السَّلامُ 🌺
⭕️ دیدگاه ابن عربی درباره غدیر خم و ولایت و وصایت امیرالمومنین علیه السلام

ابن عربی در مواضع بسیاری نشان داده در عداوت نسبت به اهل بیت علیهم السلام و تحریف فضائل ایشان از عموم اهل سنت افراط نموده است، به گونه ای که جای هیچ شبهه ای برای محقق منصف باقی نمی ماند که او علاوه بر اینکه بر مذهب اهل سنت بوده بلکه در این مسیر تعصب شدیدی نیز داشته است.


یکی از این مواضع، ماجرای خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روز غدیر خم است. حدیث غدیر خم در میان اهل سنت از طرق متعددی نقل و ثبت گردیده است. احمد بن حنبل: ۴۰ سند، ابن حجر عسقلانی: ۲۵ سند، نسایی: ۲۵۰ سند و ابوسعید سجستانی: ۱۲۰ سند از طرق مختلف حدیث غدیر را ذکر کرده اند. از همین رو، حتی متعصب ترین عالمان سنی مذهب نیز نتوانسته اند آن را کتمان نمایند و ضمن نقل حدیث غدیر، به صحت اسناد آن اعتراف نموده اند. برخی نیز تواتر این روایت را پذیرفته اند. برای نمونه:

شمس الدين ذهبي
ابن حجر عسقلاني
ابن حجر الهيثمي
جلال الدين سيوطي
ملا علي قاري
علامه شمس الدين الجزري الشافعي
سبط بن جوزي
علامه اسماعيل بن محمد العجلوني الجراحي
محمد بن اسماعيل صنعاني
محمد بن جعفر الكتاني
محمد ناصر الباني
و شعيب الأرنؤوط

از جمله عالمان سنی مذهب هستند[1] که قائل به تواتر حدیث غدیر شده اند.

ترمذي از أبو طفيل
ابن ماجه قزويني از سعد بن أبي وقاص
ابن ماجه قزويني از براء بن عازب
ابن حجر عسقلاني از امير مؤمنان عليه السلام
احمد بن حنبل از رياح بن الحرث
احمد بن حنبل از أبي طفيل
احمد بن حنبل از سعيد بن وهب و زيد بن يسع
نسائي از زيد بن أرقم
نسائي از سعد بن أبي وقاص
حاكم نيشابوري از زيد بن أرقم
بزار از زيد بن يثيع
بزار از سعد بن أبي وقاص
ابن أبي عاصم از امير مؤمنان عليه السلام
و طبراني از زيد بن أرقم

نیز حدیث غدیر را نقل و به صحت آن اعتراف نموده اند.


اما در کمال تعجب، ابن عربی هیچ نامی از غدیر در آثارش نمی آورد و در ماجرای حجة الوداع و خطبه رسول خدا صلی الله علیه و آله یعنی جایی که باید پس از آن، به ماجرای غدیر خم بپردازد، نیز هیچ اشاره ای به آن نمی کند و بدین گونه مهم ترین واقعه در سفر حج آخر رسول اکرم صلی الله علیه و آله را سانسور و حذف می کند. او نه تنها هیچ نامی از غدیر در آثارش نمی آورد، بلکه مدعی می‌شود که رسول خدا صلی الله علیه و آله کسی را برای جانشینی خویش انتخاب ننمود.

«... سيدنا محمد الذي أرسله إلى جميع الناس كافة بشيرا و نذيرا و داعيا إلى الله بإذنه و سراجا منيرا. فبلغ ما أنزل من ربه إليه.... ثم قال: ” ألا! هل بلغت”؟- فقالوا:” بلغت، يا رسول الله!”»[2]

«و لهذا مات رسول الله صلى الله علیه و سلم و ما نص بخلافه عنه إلى أحد. و لا عینه لعلمه أن فی أمته من یأخذ الخلافه عن ربه فیکون خلیفه عن الله مع الموافقه فی الحکم المشروع»[3]

در مطالب پیشین سایت نیز به نمونه های دیگری از تحریف و سانسور فضائل اهل بیت علیهم السلام توسط ابن عربی اشاره گردید.

◾️ابن عربی و تحریق حدیث ثقلین
ابن عربی در کتاب فتوحات:

«من بعد از خودم برای شما چیزی گذاشتم که اگر به آن تمسک کنید هرگز گمراه نشوید و آن کتاب خداست. شما در باره این سفارش من (از سوی خداوند) مورد سئوال قرار خواهید گرفت، پس چه می گویید؟ گفتند: شهادت می دهیم که تو آن را به ما رسانده و ابلاغ کرده ای»[4]

این در حالی است که روایت ثقلین و وصیت رسول خدا به اهل بیت علیهم السلام، در معتبرترین کتب اهل سنت نقل شده است.


◾️ابن عربی و تخریب مقام و منزلت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
با اینکه اهل سنت با نقل روایاتی، بر مقام سیادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر تمام زنان عالم (یا نساء اهل الجنه) تاکید نموده اند، اما ابن عربی به نحوی عجیب و با نادیده گرفتن روایات اهل سنت(و به طریق اولی نادیده گرفتن روایات شیعه)، مقام ایشان را انکار و تاکید می کند که از زنان، تنها مریم و آسیه کامل شده اند!

در انتها مناسب است که مطلبی از مرحوم مطهری در این زمینه نقل شود:

«محیی الدین عربی، اندلسی است و اندلس جزء سرزمینهایی است كه اهالی آن نه تنها سنی بودند بلكه نسبت به شیعه عناد داشتند... خلافت اموی تا سالهای زیادی در آنجا حكومت می كرد. امویها هم كه دشمن اهل بیت بودند و لهذا در میان علمای اهل تسنن، علمای ناصبی، اندلسی هستند»[11]

نتيجه : حديث غدير نه تنها با سند‌هاي صحيح نقل شده، بلكه به اعتراف بزرگان اهل سنت متواتر است و حتي كتاب‌هاي مستقلي در باره آن توسط آنها نوشته شده است، اما پذيرش و اعتراف به آن نيازمند ذره ای انصاف است كه متأسفانه برخي از متعصبین در انحراف از مسیر اهل بيت عليهم السلام من جمله ابن عربی و ابن تيميه از داشتن آن محروم بوده اند.

📌 مشاهده توضیحات کامل و مستندات مربوطه


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://www.tg-me.com/ebnearabi
@ebnearabi
پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف pinned «⭕️ دیدگاه ابن عربی درباره غدیر خم و ولایت و وصایت امیرالمومنین علیه السلام ابن عربی در مواضع بسیاری نشان داده در عداوت نسبت به اهل بیت علیهم السلام و تحریف فضائل ایشان از عموم اهل سنت افراط نموده است، به گونه ای که جای هیچ شبهه ای برای محقق منصف باقی نمی…»
🇵🇰 ابنِ عربی کی حدیثِ غدیر، حدیثِ ثقلین اور حضرت زہراء ؑ کی فضیلت کو چھپانے کی کوشش

⬅️ حدیثِ غدیر کو اہلِ سنت محدثین نے تواتر سے نقل کیا ہے۔ متعصب ترین سنی علماء بھی اس حدیث کا انکار نہیں کر سکے اور کچھ نے اس کے متواتر ہونے کا اقرار کیا ہے۔

🔺 لیکن تعجب کی بات ہے کہ ابنِ عربی حدیثِ غدیر کا بالکل کوئی ذکر نہیں کرتا۔ الٹا مدعی ہے کہ پیغمبر اکرم صَلَّی اللہ علیہ وآلہ وسلم نے اپنے بعد کسی کو جانشین نہیں بنایا۔

⚠️ ابنِ عربی اپنی کتاب فتوحاتِ مکیہ میں حدیثِ ثقلین میں تحریف کر کے اہلبیت علیہم السلام کا ذکر ہی چھپا دیتا ہے۔

⚡️ ابنِ عربی حضرت بی بی فاطمہ زہراء سلام اللہ علیہا سے بھی بہت بغض رکھتا ہے۔ لہٰذا ان کے سیدۃ النساء العالمين ہونے کو چھپاتے ہوئے کہتا ہے کہ خواتین میں سے صرف حضرت مریم ؑ و آسیہ ؑ ہی باکمال ہوئی ہیں۔

مکمل مقالے کا لنک 👇🏽
https://ebnearabi.com/ur/477
⭕️ Handwritten verdict of Grand Ayatullah Sistani about Ibn Arabi

In the name of God

Question:
Among the contents attributed to Your Eminence on some websites, it is claimed that you support the gnosis of the author of Fusus al-Hikam (Ibn Arabi), please express your respectable opinion in this regard?

Answer:
I believe in the method of the great jurists of Twelver Shi‘ism in obtaining religious wisdom, which is in accordance with the verses of the Holy Qur’an and the traditions of the pure infallibles of the Household, peace be upon them, and I do not approve the above-mentioned method.

Signed and sealed by:
Syed Ali Sistani
8th Muharram, 1433 Hijri
03-12-2011

📌 https://ebnearabi.com/en/2023/07/03/handwritten-verdict-of-ayatullah-sistani-about-ibn-arabi/

https://www.tg-me.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ آیا برای ذکر و دعا، اجازه از استاد لازم است؟! آیت الله صافی رحمة الله علیه

سؤال:

آيا همان طور كه در علوم تخصصى مثل علم‌الحديث، كسب اجازه از متخصص آن نياز است، در نقل اذكار مأخوذه از ائمه معصومين عليهم السلام هم اذن لازم است؟

پاسخ:

«در جهت خواندن ادعيه، همين مقدار كه شخص، ادعيه و اذكار را از كتاب هاى معتبری مثل كتاب هاى علامه مجلسى، و كتاب “مصباح المتهجّد” شيخ طوسى و “مفاتيح الجنان” بخواند، كافى است، و نيز نظر شخص خاصّ و اجازه لازم نيست،

بلكه بعضى برنامه‌ها به اين عناوين – كه بايد با اجازه باشد، که صوفيه و بعضى ديگر عنوان كرده و مى كنند – بى اصل، و بعض صورت هاى آن بدعت و حرام است. غرض اين است كه برنامه دعا و عبادت و همه وظايف بايد از شرع و از حضرات معصومين عليهم السلام رسيده باشد، و نبايد شخص از اختراعات أشخاص تقليد نمايد.»

📚 منبع: معارف دین، مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی، ج۳، ص۲۵۸

◾️ عرفا و متصوفه برای رونق دُکان خود، ادعا می‌کنند که ذکر و دعا باید با اجازه و تحت نظر آنان خوانده شود و اگر بدون إشراف آنان باشد، ثمره ندارد و سنگینی می‌آورَد. در حالی‌ که عکس این مسئله صادق است و این اجازات به منظور سوء استفاده های باطنی و روحی از افراد و مرید پروری است.

📌 مشاهده در سایت


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://www.tg-me.com/ebnearabi
@ebnearabi
⭕️ فلسفه ملاصدرا در عصر مدرن هیچ ارزش علمی ندارد

⚠️ملاصدرا قائل به اتحاد فیزیک و متافیزیک است. وی متکلمان شیعه را مورد سرزنش قرار داده و از عدم تبحرشان در طبیعیات بر بطلان نظرات کلامی شان دلیل می آورد. در صورتی که امروزه کاملا واضح و آشکار گردیده که طبیعیات فلاسفه توهمی بیش نبوده و عاری از حقیقت است. او در اسفار اربعه می نویسد:
«اینان (متکلمان) در واقع اهل بدعت و گمراهی و پیشتازان نادانان و فرومایگان اند که شرّ تمامی ایشان باربر اهل دین و تقواست و زیانشان بر علما و دانشمندان، و بیشترین دشمنی و ستیز با مؤمنان از حکما و ربّانیان(فلاسفه و صوفیه) را همین گروه مجادله گر و مخاصمه جو دارند، اینان که پندارند معقولات را می دانند، در حالی که محسوسات را نمی فهمند و به براهین و قیاسات می پردازند، در حالی که ریاضیات را درست نیاموخته اند در الهیات سخن می گویند، در صورتی که از طبیعیات بی خبرند

در دوران کنونی ثابت شده است که طبیعیات فلسفه، یعنی درک آنها از طبیعت، فاقد ارزش علمی است. نظرات علمی مدرن در مورد حرکت، نور، آسمان، مکان و زمان، تقارن، ماهیت زندگی، جوهر اشیا و ترکیبات مولکولی شان، عملکرد مغز انسان، بیماری ها، وراثت ژنیتکی، عشق و… هیچ سازگاری با نظرات فلاسفه ندارند.

◾️ مرحوم آیت الله میرزا جواد تهرانی می نویسند:
«از وقتی که در حکمت قدیم وارد شدم، حسن ظنی به تمام مطالب بزرگان نداشته ام؛ چون قبلاً مخالفت علوم عصری و انظار متاخرین با علوم حکما و فلاسفه ی سابق در طبیعیات و هیأت اجمالاً دانسته بودم....گویی این حساب مرکوز در ذهن من بود: اینان که در طبیعیات، خطا و اشتباه داشته اند، چگونه می شود در الاهیّات، خطاء و اشتباه نداشته باشند؟! و به خصوص که باز متوجه این معنی می شدم که فلاسفه در مسائل الاهیّات هم بین خودشان اختلاف و نزاع دارند، با خود می گفتم: چگونه حق در مطلب از سخن آنان معلوم شود؟! ....»


📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://www.tg-me.com/ebnearabi
@ebnearabi
سالروز واقعه شکوهمند مباهله و فضیلت بی نظیر امیر مؤمنان علیه السلام
[بدء حدوث الفلسفة في الاسلام].

▪️يكفي في كذب الجميع و بطلانها، أنّ الفلسفة التي سمّوها بالحكمة، قد حدثت في الاسلام بعد النبي صلّى اللّه عليه و آله في أثناء القرن الثاني، و صارت إليهم من اليونان، و قد قال تعالى: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» و مثله في آيتين أيضاً ... على أنّ الفهيم البصير ربّما يفهم من قوله تعالى: «وَ إِنْ كانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُبِينٍ» ان ما كان من قبل الإسلام بين الأنام، ممّا لم يكن من وحي و إلهام، كلّه ضلال.

📚 هدایة الأمة إلی معارف الأئمة علیهم السلام «شیخ محمد جواد خراسانی» ٫ صفحه 13

@ebnearabi
⭕️ فتنه فلاسفه، صوفیه و عرفاء – آية الله صافی گلپایگانی رحمة الله علیه
(بیان صریح مرحوم آیت الله صافی گلپایگانی در نقد فلاسفه، صوفیه و عرفا - ترجمه بخشی از کتاب لمحاتٌ فی الکتاب والحدیث والمذهب تالیف معظم له)

از دوران مامون عباسی که فلسفه یونانی در میان مسلمانان رواج یافت، متونی دین، به ویژه اصول دین، هدف تاویلات فلاسفه قرار گرفت و نصوص دینی را بر نظرات خویش تاویل نمودند...

آنان دین خود را بر اساس حدس و گمان بنا کردند و نصوص را به گونه ای تفسیر کردند که مرضیِّ صاحبان اصلی دین و کسانی که مفسران حقیقی آن هستند (یعنی اهل بیت علیهم السلام)، نبود. معارف خود را بر اساس آموزه های کسانی پایه گذاری کردند که از راه پیامبران پیروی نکرده بودند و از انوار هدایت های آسمانی بی بهره بودند. تنها به عقول خود تکیه نمودند و با پیش روی در این مسیر، اصطلاحاتی جعل کردند که با اصطلاحات قرآن کریم مغایر هستند، و قائل به حلول، اتحاد و وحدت وجود گردیدند.

ربط حادث به قدیم را به رابطه علت و معلول تعبیر کردند، نه رابطه ای مانند مخلوق با خالق، و تفاوت این دو اصطلاح آشکار است... علت را می توان گفت علت اول و دوم و . . . و اما آفریدگار را نه نمیشود خالق اول و خالق دوم گفت.
معلول هم می تواند اول و دوم و سوم. . . باشد ولی مخلوق اول و دوم و سوم نداریم (بله، در برخی از احادیث آمده است که اولین چیزی را که خداوند آفریده است این یا آن است، أوّل ما خلق الله . . .، اما مقصود از آن شبیه این نیست که معلولِ اول، علتِ دوم و عقلِ دوم گفته می شود، و معلولِ دوم از علتِ دوم بیرون بیاید، و…).

پس همه مخلوقات، حتی اگر خلقت بعضی از آنها در طول خلقت بعضی دیگر باشد، از یک خالق آفریده شده اند و همه خلق به طور یکسان به خداوند منسوب است، نه اینکه علتِ سوم، معلولِ معلولِ اول و علت دوم باشد و…

قدمای فلاسفه به بافته های ذهنی خود اکتفا کرده و احساس بی نیازی کردند، و در مسائلی که عقل به آنها راهی ندارد، با تکیه بر عقل خود از هدایت انبیاء، احساس استقلال نمودند.

و کسانی که بعد از آنها آمدند، راه آنان را پیمودند و از روش آنها اتباع کردند، جز این که تلاش کردند مباحث فلسفی را با کتاب و سنت تطبیق دهند. کانّه می خواستند شریعت را با چیز هایی که به ذهنشان رسیده پاکسازی کنند.

آیا گروهی که راه ارسطو، افلاطون، سقراط، رواقیون، مشائیون، فارابی، ابن سینا و دیگران را پیمودند هدایت یافته هستند؟ یا کسانی که از آموزه های محمد و آل او – صلوات الله علیهم – پیروی نمودند؟

🔺 و از زیان آورترین و زشت ترین کسانى که کار خود را بر تاویل بی ضابطه نصوص بنا کردند و بر حسب هوا و هوس و خیالاتشان آنها را معنی نمودند، گروهى هستند موسوم به عرفا و متصوفه.

اینها اصول و فروع دین را به بازی گرفتند و آنها را بر عقاید فاسد خود تطبیق دادند و اعمال بد خود را با آن توجیه کردند. برای آنها رساله هایی است که فاقد ارزش و مشتمل بر اباطیل است. حلال را حرام و حرام را حلال کردند و با وجود اختلافاتی که در نوع سیر و سلوک و سلاسل خود دارند، به مخالفت با نصوص صریحه و تاویلاتی پرداختند که ضعیف تر از خانه عنکبوت است.

🔺 و مضرتر از این دو گروه (برای خود و دیگران)، کسانی هستند که آنچه را که اینها عرفان می نامند با فلسفه یونانی آمیختند و بدین ترتیب مکتب انحرافی جدیدی ایجاد نمودند.

و اگر می خواهی بدانی صوفیه و پیروان این مسیر، به چه چیزهایی معتقد هستند، به تفسیر ملا عبدالرزاق کاشانی مراجعه کن که در آن تاویلات فراوانی از این دست خواهی یافت.

بطور مثال در تفسیر آیه شریفه: «وانظر الى حمارك» (بقره: آیه 259) الاغ را به عزیر پیامبر تاویل نموده است [3]. و صفا و مروه را به قلب و نفس [4]...

◾️ (همچنین بخوانید: ابن عربی: کفار، همان اولیاء خدا هستند! – تاویل عجیب آیات قرآن)


و تاویلات فاسد در کلام آنها فراوان است جدّاً، برای مطالعه بیشتر، به فصوص الحکم و کتب دیگری از این دست، رجوع شود. ما شواهدی بیش از این ذکر نمی کنیم، چرا که غرض تنها اشاره ای به فساد طریقت آنان بود.


📌 مشاهده مشروح مطلب در سایت
📌 مشاهده متن اصلی به زبان عربی


🔹 پژوهشی درباره ابن عربی، عرفان و تصوف:
https://www.tg-me.com/ebnearabi
@ebnearabi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حرمت مجالس اهل بیت علیهم‌السلام باید حفظ شود
استفاده از موسیقی در این مجالس جایز نیست


از بیانات آیت الله یثربی
⭕️ Mulla Sadra’s philosophy is a dead horse

Mulla Sadra (d. 1641) emphasizes the unity of physics and metaphysics and believes that a school of thought that fails in physics, cannot be trusted with its metaphysics. His works are basically an exegesis and appropriation of what Plotinus (d. 270 AD) wrongly speculated. Mulla Sadra was completely out of touch with his contemporaries in the West, like Galileo (d. 1642), Kepler (d. 1630), Descartes (d. 1650), and others, who had started to break free from chains of Greek myths and illusions.

In this book, “Asfar-e-Arbaa”, Mulla Sadra castigates the Shia theologians of the time due to differences in theological opinions and ridicules them for not knowing physics. He writes:

⚠️ “Indeed, these people are heretics and perversive, the leaders of the ignorant and the vile. All their wickedness is reserved only for the people of religion and piety and their hostility is directed at the scholars only, and their fiercest enmity is against the believers among the sages and the divine saints. This polemicist and the litigant group delve into the intelligible while they do not know the nature of physical things. They want to practise reasoning and inference even though they haven’t finished the math. They like to discuss theology while they are ignorant of physics.”

Ironically, Mulla Sadra’s own physics, i.e., his understanding of nature, has proven to be totally absurd.

For example, he intensely advocates the idea of substantial motion (الحركة الجوهرية), which he himself attributes to the medieval Arabic translation of Enneads – work of Plotinus – known as Theology (الاثولوجيا). (4) We now know that change happens due to the spatial gradient of energy, i.e., external forces, as illustrated by Newton’s second law. In the absence of force or gradient of energy, there is no motion, no change. Therefore, the ripening of an apple is caused by energy gradients produced due to sunlight, temperature, and the chemical energy of the molecules produced by the plant and atmosphere. The substance of an apple is made of divisible molecules bonding together due to supramolecular forces. It ripens when the molecular composition changes under external causes.



📌 Read full article:
https://ebnearabi.com/en/2023/07/16/mulla-sadras-philosophy-is-a-dead-horse/


🔹 Exploring Ibn Arabi, Mysticism and Sufism
https://www.tg-me.com/ebnearabi
@ebnearabi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
السّلامُ عَلیکَ یا أبا عبدالله و عَلى الأرواحِ الّتى حَلّتْ بفنائک
عَنْ دَاوُدَ الرَّقِّیِّ قَالَ کُنْتُ عِنْدَ أَبِی عَبْدِالله علیه السّلام إِذَا اسْتَسْقَی الْمَاءَ ، فَلَمَّا شَرِبَهُ رَأَیْتُهُ قَد اسْتَعْبَرَ وَ اغْرَوْرَقَتْ عَیْنَاهُ بِدُمُوعِهِ ، ثُمَّ قَالَ لِی یَا دَاوُدُ لَعَنَ اللهُ قَاتِلَ الْحُسَیْنِ ، فَمَا مِنْ عَبْدٍ شَرِبَ الْمَاءَ فَذَکَرَ الْحُسَیْنَ وَ لَعَنَ قَاتِلَهُ إِلَّا کَتَبَ اللهُ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ حَسَنَةٍ ، وَ حَطَّ عَنْهُ مِائَةَ أَلْفِ سَیِّئَةٍ ، وَ رَفَعَ لَهُ مِائَةَ أَلْفِ دَرَجَةٍ ، وَ کَأَنَّمَا أَعْتَقَ مِائَةَ أَلْفِ نَسَمَةٍ ، وَ حَشَرَهُ اللهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثَلِجَ الْفُؤَادِ.

داود رقّی میگوید محضر مبارك امام صادق عليه السّلام بودم ، حضرت آب طلبيدند و زمانى كه آب را نوشيدند ديدم در حضرت حالت گريه پيدا شده و دو چشمش غرق اشك شد ، سپس به من فرمود
اى داود خدا قاتل حسين را لعنت كند ، بنده اى نيست كه آب نوشيده و حسين عليه السّلام را ياد نموده و قاتلش را لعنت كند مگر آنكه خداوند منّان صد هزار حسنه براى او منظور میكند ، و صد هزار گناه از او محو كرده ، و صد هزار درجه مقامش را بالا برده ، و گويا صد هزار بنده آزاد كرده ، و روز قيامت حق تعالى او را با قلبى آرام و مطمئن محشورش میكند.

کامل الزیارات / باب ۳۴ ، حدیث ۱.
کافی ۶ / ۳۹۱ ، حدیث ۶.
محرم، ماه حزن اهل بیت علیه السلام

حضرت امام رضا صلوات‌الله‌علیه فرمودند:
🚩 محرّم ماهی بود که مردم جاهلیّت، جنگ را در آن حرام می‌دانستند؛ ولی خون ما را در آن حلال شمردند و حُرمت ما را هتک کردند و فرزندان و زنان ما را اسیر نمودند و آتش به خیمه‌های ما زدند و آنچه در آن بود غارت کردند و حرمت رسول خدا صلّی‌الله‌علیه‌وآله را در حقّ ما رعایت نکردند؛

■ همانا روز شهادت حسین علیه‌السلام، پلکِ چشمان ما را زخمی کرد و اشک‌های ما را روان ساخت و عزیز ما را در زمین کربلا، خوار نمود و محنت و بلا را تا روز قیامت برای ما به ارث نهاد؛ پس بر مثل حسینی باید گریست، چرا که این گریه، گناهان بزرگ را فرو می‌ریزد؛

● پدرم (امام کاظم علیه‌السلام) چنین بود که با آغاز ماه محرم، دیگر خندان دیده نمی‌شد و اندوه بر ایشان غالب بود تا روز دهم؛ و چون روز عاشورا می‌رسید، روز مصیبت و حزن و گریه‌ی مُدامش بود و می‌فرمود: این روزی است که حسین صلوات‌الله علیه در آن کشته شد.
Alamdaar
Basim Karbalaei
🏴 تا علمدار حرم از حال رفت...

حاج ملا باسم کربلایی
⭕️ زیارت خداوند در عرش

حدَّثني محمّد بن عبدالله بن جعفر الحِميريُّ ، عن أبيه ، عن يعقوبَ بن يزيدَ الأنباريّ ، عن محمّد بن أبي عُمَير ، عن زَيدٍ الشّحّام ، عن أبي عبدالله عليه‌السلام قال : مَن زارَ قبر الحسين بن عليٍّ عليهما‌ السلام يوم عاشوراء عارفاً بحقِّه كان كمن زار الله في عرشه.

📚كامل الزيارات، ط مكتبة الصدوق، ص۱۹۲

از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: هر کس قبر حسین بن علی علیهما السلام را در روز عاشورا با شناخت حقش زیارت کند گویی خدا را در عرشش زیارت کرده است.
• يغبطه جميع الشهداء!

روي عن الإمام السجاد عليه السلام أنّه قال:

«رَحِمَ اَللَّهُ اَلْعَبَّاسَ، فَلَقَدْ آثَرَ وَأَبْلَى وَفَدَى أَخَاهُ بِنَفْسِهِ حَتَّى قُطِعَتْ يَدَاهُ، فَأَبْدَلَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ بِهِمَا جَنَاحَيْنِ يَطِيرُ بِهِمَا مَعَ اَلْمَلاَئِكَةِ فِي اَلْجَنَّةِ، كَمَا جَعَلَ لِجَعْفَرِ بْنِ أَبِي طَالِبٍ، وَإِنَّ لِلْعَبَّاسِ عِنْدَ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَتَعَالَى مَنْزِلَةً يَغْبِطُهُ بِهَا جَمِيعُ اَلشُّهَدَاءِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ».

خداوند عباس بن على(عليه السّلام) را رحمت كند، همانا(برادرش حسين را) بر خود مقدم داشت و امتحان داد و جان خود را فداى برادرش كرد، تا اينكه دستانش جدا شدند و خداوند به جاى آنها به او دو بال داد كه در بهشت با فرشتگان پرواز كند، همان گونه كه به جعفر بن ابى طالب داد، همانا براى عباس نزد خداوند مقامى است كه در روز قيامت همۀ شهيدان آن را آرزو خواهند كرد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

• الأمالي (للصدوق): ٤٦٢، الخصال: ج١، ص٦٨، بحار الأنوار: ج٤٤، ص٢٩٨، تفسير نور الثقلين: ج٤، ص٣٤٦، تفسير كنز الدقائق: ج١٠، ص٥٣١.
2024/09/30 11:27:01
Back to Top
HTML Embed Code: