Telegram Web Link
درباره نقد و نقدپذیری
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با ایکنا
@drsiminkazemi
🔘فرهنگ نقد و نقدپذیری در جامعه ایران نه ریشه دارد و نه مرسوم بوده است. حالا هم که تحت تاثیر اندیشه های نوین ضرورت و کارکرد نقد آشکار شده است، هنوز نقد جایگاه مستحکم و استواری در جامعه ما ندارد.

🔘حکایت های تاریخی زیادی داریم از اینکه اگر کسانی نقدی به حاکم زمانه و شیوه حکمرانی کرده اند، سرشان به باد رفته است. به قول سعدی خلاف رای سلطان رای جستن، به خون خویش باشد دست شستن! حتی در فرهنگ ما حذر از نقد توصیه شده است مثل زبان سرخ سر سبز می دهد بر باد.  در ادبیات کهن فارسی اگر سخنی یا حکایتی گفته شده که بر اساس معیارهای امروز نقد به حساب می آید از طرف کسی بوده که نگران تبعاتش نبوده و شخصیتی متمایز از عموم بوده، مثلا یا درویش بوده یا پارسا یا رند که می توانسته در پیشگاه سلطان یا شخص قدرتمند نقدی بکند و از روی مخالفت چیزی بگوید و آسیب نبیند.

🔘در واقع نقد از منظر روابط قدرت، اهمیت پیدا می کند. یعنی در روابط قدرت نامتعادل و نابرابر و عمودی و در شرایطی که قدرت در دست شخص یا گروهی خاص متمرکز است، نقد امکان ظهور پیدا نمی کند.  در  فرهنگ و ادبیات ما حتی اگر نقدی از طرف شخصی ضعیف یا حقیر به یک شخص قدرتمند مثل سلطان شده است، و سلطان حرف او را پذیرفته و مثلا کاری به کارش نداشته است، این را نشانه بزرگواری و درایت و عدالت سلطان قلمداد می کنند و نه چیز دیگر. چون برای نقد کارکرد اصلاحی قائل نبوده اند.

🔘 در حال حاضر هم گرچه در حرف از فواید نقد گفته می شود ولی در عمل امکان نقد کم است. همان طور که پیشتر گفتم نقد ربط مستقیمی به قدرت دارد، چه در سطح کلان و چه در سطح خرد. در شرایطی که قدرت متمرکز است و روابط قدرت نابرابر است و تعهد و پایبندی به حق آزادی اندیشه و بیان وجود نداشته باشد، فضای نقد هم بسته می شود. نقد به عنوان تهدید تلقی می شود و جلویش گرفته می شود. ساختار استبدادی ای که نقد را بر نمی تابد به ذهنیت جامعه هم رسوخ می کند و در روابط بین فردی نقد و نقدپذیری جایگاهی نخواهد داشت.

🔘وقتی از جامعه صحبت می کنیم شئون و ارکان و اجزا مختلف را در برمی گیرد که ممکن است تفاوت هایی داشته باشند. مثل در فضای دانشگاهی انتظار داریم که نقد و نقدپذیری جا افتاده باشد. اما حتی در چنین فضایی نقد با احتیاط و لرزان صورت می گیرد. همکار دانشگاهی تا بخواهد نقدش را بگوید، اول مقدار زیادی به طرف نان قرض می دهد و هندوانه زیربغلش می گذارد با عناوین و القاب و اشاره به سابقه دوستی و آشنایی و همکاری و تحبیب و تکریم تا بالاخره راه را برای بیان نقدش به گفته یا نوشته و اثر و نظر طرف مقابل باز کند. چرا؟ چون نقد ممکن است دلخوری و دشمنی تولید کند و شخص منتقد می ترسد طرف مقابل نقدش را به شکل تندتر تلافی کند! بعضی در جلسات نقد و بررسی یک اثر که نویسنده هم حاضر است دچار شرم حضور می شوند و لکنت می گیرند و نقدشان را آن طور که انتظار می رود بیان نمی کنند. در یک جلسه بررسی آثار یکی از اساتید در انجمن جامعه شناسی، سخنران هر چه درباره آثار استاد می گفت همه اش مدح و ثنا بود، فقط در دو بار که آن استاد از سالن خارج شد، سخنران به چند  ایراد و اشکال کار استاد اشاره کرد! این تازه فضای دانشگاهی است.

🔘 در فضاهای دیگر هم همین طور و شاید بتوان گفت وصعیت بدتر است. بعضی رسانه ها که کلا تک صدایی هستند و هیچ صدای منتقدی از آنها شنیده نمیشود. نظام آموزشی نه تفکر انتقادی را آموزش می دهد و نه تحمل انتقاد دانش آموز را دارد. دانش آموزی که انتقاد کند برچسب گستاخ و بی انضیاط و ناسازگار میخورد. در خانواده ای که ساختار دموکراتیک ندارد، والدین انتظار حرف شنوی و اطاعت دارند و نقد فرزندان را بی احترامی تلقی می کنند.

🔘 عموما به جای اینکه به نقد و محتوای آن توجه بشود به شخص منتقد و جایگاهش در روابط قدرت و انگیزه ها و ضعف ها و سوابقش رجوع می شود و پاسخ آن با انتقام جویی به اشکال مختلف داده می شود. این چنین برخوردی با فرد منتقد نشانه این است که نقد و کارکرد اصلاحی آن هنوز پذیرفته نشده است.

🔘 تنها در یک ساختار دموکراتیک است که نقد امکان وقوع پیدا می کند، یعنی شرایطی فراهم می شود که منتقد با احساس اطمینان از اینکه خطری یا دردسری برایش پیش نمی آید نقدش را مطرح می کند. در این صورت است که نقد آزادانه وجه سازنده خود را با آشکار کردن مشکلات و نقاط ضعف و البته قوت یک مساله را آشکار می کند تا به دنبال آن در ادامه مسیر زندگی جامعه خطاها، اشتباهات، ضعف ها، حق کشی ها تداوم نیابد.

متن کامل گفتگو در لینک:
https://iqna.ir/fa/news/4113856/%D8%AE%D9%84%D8%A3-%D8%AA%D9%81%DA%A9%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4%DB%8C
آزار جنسی پسران در سکوت
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با جهان صنعت
@drsiminkazemi
🔸 جامعه مردمحور جنس مذکر را با قدرت و فاعلیت شناسایی می کند و تجاوزو تعرض جنسی هم در چارچوب روابط قدرت مبتنی بر جنسیت تعریف می شود. یعنی امکان تجاوز برای مرد/جنس قوی به زن/جنس ضعیف  ملحوظ شده است. بنابراین تجاوز به پسران یا مردان با چنین پیش فرضی قابل تعریف نیست. در جامعه ای که ارزش های مردانگی در آن تقدیس و تکریم می شود مذکری که به او تجاوز شده از آن جایگاه مردانگی سقوط کرده است و انگ مرد نبودن را متحمل می شود، پس سعی می شود که تجاوز به پسران مخفی شود یا نادیده گرفته شود. از طرف دیگر محافظت و مواظبت از پسران به نوعی نفی مردانگی آنها و نشاندن آنها در جایگاه دختران به عنوان جنس فاقد قدرت و ضعیف تلقی می شود. برای همین به طور پیش فرض پسران مصون از تجاوز و بدون مراقبت رها می شوند‌.

🔸 در جامعه ای که بنا به عرف و سنت و مذهب روابط مرد و زن زیر ذره بین است، ولی به امکان سواستفاده از پسران جوان توجهی نمی شود، پسران در محیط های تک جنسیتی در معرض تعرض از طرف افرادی قرار می گیرند که از جایگاه اقتدار برخوردارند، مثل مربی ورزش یا معلم و .... .

🔸 آزار جنسی پسران تکرار می شود و برای آن چاره اندیشی نمی شود، چون همه محرومیت ها و سختگیری ها درباره روابط مرد و زن است و این فرض وجود دارد که محیط های تک جنسیتی امن هستند و نیاز ی به نظارت ندارند. از طرفی این تصور وجود دارد که مداخله و اقدامات محافظتی از کودکان و نوجوانان در برابر سواستفاده جنسی به فروریختن قبح یا گسترش این مسائل منجر می شود که البته چنین تصوری اشتباه و آسیب زاست.

🔸 اخبار آزار جنسی برای افکار عمومی تکان دهنده و بهت آور است. چون این انتظار در جامعه ایجاد شده که محیطهای ورزشی و مذهبی تک جنسیتی،  امن و بی خطر هستند ولی با چنین اخباری تصور عمومی از این امنیت فرومی پاشد و احساس ناامنی و نگرانی تولید می شود.  از طرفی خانواده ها نمی توانند بچه های شان را از فعالیت های جمعی آموزشی و ورزشی که نیاز و اقتضای سنین نوجوانی است منع کنند، از طرف دیگر چنین اخباری نشان می دهد که امنیت وجود ندارد. چنین وضعیت ایجاد نگرانی و سردرگمی و تنش می کند.

🔸برای مقابله با آزار جنسی لازم است سازوکارهای نظارتی و محافظتی در اماکن آموزشی و ورزشی و ...‌ وجود داشته باشد. علاوه بر این به بچه ها و خانواده ها آموزش های لازم داده شود هم در مورد محافظت از بچه ها و هم اینکه در صورت مواجهه با آزار جنسی چکار کنند.
لینک گزارش و گفتگو
https://jahanesanat.ir/?p=340367
بانوی اول وارد می شود!
[درباره کنگره زنان تاثیرگذار]
سیمین کاظمی/ گفتگو با خبر آنلاین
@drsiminkazemi

♦️کنگره ای که تحت عنوان زنان تاثیرگذار در تهران برگزار شد، یک حرکت نمایشی و تبلیغاتی بود، برای جبران ضعف های که در زمینه احقاق حقوق زنان در ایران وجود دارد. مسوولان در ایران می دانند وضعیت فرودست زنان و نابرابری عمیق جنسیتی که زنان را از حقوق مسلم و اولیه شان محروم کرده نه تنها مورد اعتراض و انتقاد زنان در داخل ایران است، بلکه بعد از اعتراضات اخیر، وضعیت زنان در ایران و رفتار حاکمان با زنان زیر ذره بین جهانیان قرار گرفته و حساسیت زیادی در این خصوص ایحاد شده است. حالا حاکمان و مخصوصان کارگزاران زن، به فکر ترمیم و رفوی تصویر حکومت از نظر نوع مواجهه اش با زنان افتاده اند  و این نمایش پرهزینه را ترتیب داده اند.

♦️ نحوه برگزاری این همایش و مهمانان و حواشی آن نگاه واقعی برگزارکنندگان به زنان را برملا می کند. در حالیکه توده های زنان ایران با مشکلاتی مثل فقر، بیکاری و تبعیض جنسیتی دست به گریبان هستند، برگزارکنندگان سعی می کنند اوضاع را عادی نشان دهند و برای تعیین زنان تاثیرگذار آن هم در سطح بین المللی برای خود مرجعیت دست و پا کنند. جالب است کشوری که میزان مشارکت اقتصادی زنان سیزده درصد است و از نظر شکاف جنسیتی تقریبا در بدترین وضعیت در سطح جهانی قرار دارد، خود را مرجع تشخیص و تعیین زن تاثیرگذار جلوه می دهد.

♦️نکته دیگر این است که مهمانان این همایش هم در واقع تابعی از نگاه رسمی و مسلط به زن است که هستی زن را تنها در خانواده و به عنوان وابسته و ضمیمه وجود مرد به رسمیت می شناسد و نه به عنوان انسان مستقل. در این رویکرد زن به عنوان مُصاحب مطیع مرد مطرح است و نه انسان صاحب حق و فکر و روح مستقل. اینکه میزبان و مدعوین این همایش همسران یا وابستگان مقامات سیاسی داخلی و خارجی هستند تاییدی بر همین نگاه به جایگاه زنان است.

♦️اینکه همسر رییس دولت میزبان این مراسم بوده است، در جمهوری اسلامی یک پسرفت است.  در واقع یکی از دستاوردهای انقلاب سال پنجاه و هفت قرار بود این باشد که زنان صرفا به واسطه وابستگی های ژنتیکی و سببی مثل همسر شاه و دخترشاه و خواهر شاه در صحنه سیاسی و اجتماعی حاضر نشوند و حضور سیاسی شان به واسطه شایستگی خودشان باشد. اما اکنون شاهد آن هستیم که همان روابط قبل از انقلاب احیا شده اند و زنانی به صحنه سیاسی راه می یابند که وابستگان مقامات سیاسی هستند. در دهه های  اخیر چنین شکلی از حضور منسوبان زن مقامات سیاسی به طور اعلام نشده رایج بوده است. اما در مورد همسران روسای جمهور تاکنون لااقل برای حفظ ظاهر، چنین عنوانی در دستگاه سیاسی جمهوری اسلامی وجاهت نداشته است، حالا در این کنگره و با ورود همسر آقای رییسی این حفظ ظاهر نه تنها در مورد وی کنار گذاشته شد، بلکه عنوان همسر رییس دولت یا بانوی اول برای نخستین بار به رسمیت شناخته شده است. که این قطعا نه یک دستاورد که پسرفت است.

🔻متن کامل مصاحبه، باز نشر شده از خبرآنلاین، در این سایت
https://vista.ir/n/trmf88w
🖋یک جامعه شناس:

🔴بانوی اول دولت باز تولید فضای قبل از انقلاب است


🗣سیمین
کاظمی،‌ جامعه‌شناس و پژوهشگر حوزه زنان:

در دهه‌های اخیر چنین شکلی از حضور منسوبان زن مقامات سیاسی به طور اعلام نشده رایج بوده است. اما در مورد همسران روسای جمهور تاکنون لااقل برای حفظ ظاهر، چنین عنوانی در دستگاه سیاسی جمهوری اسلامی وجاهت نداشته است، حالا در این کنگره و با ورود همسر آقای رییسی این حفظ ظاهر نه تنها در مورد وی کنار گذاشته شد، بلکه عنوان همسر رییس دولت یا بانوی اول برای نخستین بار به رسمیت شناخته شده است. که این قطعا یک پیشرفت نیست.

🔳متن کامل رادر #دیدبان_ایران بخوانید👇🏻

http://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-148092


🆔@didebaniran
عقب نشینی از تسهیلات فرزندآوری
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با هم میهن
@drsiminkazemi
قانونی که به گفته رئیس فراکسیون جمعیت، «تماماً در جهت حمایت از حقوق زنان، مادران و کودکان، همچنین تکریم حقوق والدین در جهت رفع دغدغه‌های پدری، مادری و معیشتی خانواده‌هاست» به گفته برخی کارشناسان با واقعیت‌های جامعه سازگار نیست.
سیمین کاظمی، جامعه‌شناس معتقد است، اصلی‌ترین مشکل این قانون، تطابق نداشتن آن با واقعیت‌های اجتماعی و اقتصادی جامعه است. او به «هم‌میهن» می‌گوید: «به همین دلیل انتظار نمی‌رود که برای رسیدن اهداف تعیین‌شده‌اش موفق باشد. امتیازاتی که این قانون برای فرزندآوری در نظر گرفته، ناچیز است. صرف‌نظر از اینکه تصمیم به فرزندآوری یک امر چندعاملی است و به یک عامل مثل عامل اقتصادی منحصر نمی‌شود.» این جامعه‌شناس ادامه می‌دهد: «حتی اگر انگیزه منافع اقتصادی را تنها انگیزه فرزندآوری بدانیم، میزان امتیازات و منافع آنقدر ناچیز و دور از واقعیت است که خانواده‌ها را به فرزندآوری تشویق نمی‌کند.» به گفته این جامعه‌شناس، قانون جوانی جمعیت تنها به محدودیت‌های بیشتر برای زنان به‌خصوص زنان فقیر منجر می‌شود.
آیا کاهش اعتبارات قانون جوانی جمعیت در لایحه بودجه سال 1402 به معنای کوتاه آمدن دولت از فرزندآوری است؟ سیمین کاظمی می‌گوید: «به نظر نمی‌رسد که کاهش بودجه به معنی عقب‌نشینی از سیاست جمعیتی و قانون جوانی جمعیت به دلیل عدم موفقیت این سیاست باشد. چون هنوز زمان زیادی از اجرای قانون جوانی جمعیت نگذشته است و شواهدی مبنی بر کنار گذاشتن آن موجود نیست.»
او معتقد است: «دلیل کاهش بودجه می‌تواند، شرایط سخت‌تر اقتصادی و کاهش منابع دولت باشد و احتمالا تامین منابع جوانی جمعیت از راه‌های دیگر صورت خواهد گرفت؛ یعنی دستگاه‌های مختلف مجبور می‌شوند با همان بودجه و منابع خودشان، کمبود را جبران و به تکالیف تعیین‌شده درباره جوانی جمعیت عمل کنند.»
متن کامل گزارش در لینک:
https://hammihanonline.ir/news/society/qb-nshyny-az-tshylat-frzndawry
زنان در ردیف دیوانگان و کودکان
▪️سیمین کاظمی/گفتگو با تجارت نیوز
@drsiminkazemi
🔸با تصویب قانون مشروط شدن خروج زنان بالای ۱۸ سال از کشور به اجازه سرپرست یا دادگاه، پیام حاکمیت  و مجلس به جامعه این است که صدای اعتراضات زنان به وضعیت موجود را یا نمی شنود یا آگاهانه نشنیده می گیرد.  زنان به تبعیض های مبتنی بر جنسیت اعتراض دارند، ولی بعضی از اعضای مجلس به تکاپو افتاده اند تا باقیمانده حقوق قانونی ناچیز  زنان را سلب کنند. علتش هم این است که در نظام فکری آنها، زن به عنوان یک موجودیت مستقل جایگاهی ندارد و نمی تواند با مرد حقوق برابر داشته باشد. در این نظام فکری زن باید تحت قیمومیت و کنترل باشد و این حق قیمومیت و کنترل بر زنان را دولت و مردان در نقش شوهر و پدر مشترکاً در اختیار دارند. زن را صغیر و حقیر و بی عقل و تهدید برای نظم اجتماعی فرض می کنند و نه تنها برای او حقوق برابر و انسانی قائل نیستند بلکه کنترل بر تمام ابعاد زندگی او را از بدن گرفته تا تحرک و مشارکت اجتماعی جایز می دانند.
این که با وجود جنبش زن، زندگی، آزادی محدودیت ها علیه زنان تشدید می شود، به معنی این است که مجلس می خواهد زنان را برای  نافرمانی و عصیان شان تنبیه و تحقیر کند. به مطالبات آنها وقعی نمی نهد و در عوض از قدرت خود برای محدود کردن زنان استفاده می کند.

🔸این مصوبه زن را در ردیف دیوانگان و کودکان تحت سرپرستی به حساب می آورد و حق تصمیم گیری درباره سفر را به سرپرست او می دهد، در واقع زن را به عنوان انسان عاقل و بالغ به رسمیت نمی شناسد و استقلال زنان را به طور کلی نقض می کند.  این مصوبه هم توهین و نقض کرامت و مغایر با شان انسانی زن است و هم بوسیله آن یکی از اولیه ترین حقوق انسانی زنان نقض می شود.
اگر بخواهیم درباره محدودیت خروج از کشور زنان از منظر پیشرفت و توسعه صحبت کنیم، مثلا اینکه این مصوبه جلوی پیشرفت و ارتقا و مشارکت علمی، ورزشی، هنری زنان دانشمند، ورزشکار، پزشک و هنرمند را می گیرد به این معنی است که این حق اولیه را به یک امتیاز برای زنان نخبه تبدیل کرده ایم، و اهمیت چنین حقی را برای سایر زنان نادیده گرفته ایم. خروج از کشور یک حق است که باید برای تمام زنان صرفنظر از جایگاه اجتماعی شان محترم شمرده شود.

🔸آنچه که در مجلس فعلی دیده ایم این است که کمر بسته اند به نابود کردن باقیمانده حقوق ناچیزی که قانون فعلی به زنان داده است. مصوبات مربوط به مهریه و حق خروج از کشور نشان دهنده تمایل مجلس به تضییع حقوق زنان است. چنین مصوباتی علاوه بر اینکه نقض حقوق زنان است، زنان را برای موضوعی مثل خروج از کشور به زحمت می اندازد و به تنش ها و تعارضات خانوادگی دامن می زند. علاوه بر این شکاف بین حاکمیت و زنان را عمیق تر و وسیع تر از پیش می کند و موجب تشدید نارضایتی و خشم زنان می شود.

🔸رویکرد و نگاهی که نظام سیاسی و به خصوص مجلس فعلی به زنان دارد، با واقعیت اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران تناسب ندارد. آگاهی و  سبک زندگی و سلایق و علایق جامعه و بویژه زنان به طور چشمگیری تغییر کرده است.
زنان اکنون بیشتر از گذشته آگاه شده اند و با حقوق شان آشنا هستند، و نمی پذیرند که به واسطه جنسیت شان از حقوقی که یک انسان می تواند داشته باشد، محروم شوند.
مردان هم تا حدودی به ضرورت احقاق حقوق زنان آگاه شده اند و به تدریج پی برده اند که آزادی و سعادت جامعه بدون آزادی و سعادت زنان و رعایت حقوق آنها غیرممکن است. با جنبش اعتراضی زن، زندگی، آزادی، اجماع عمومی بر سر اینکه رفتار نظام سیاسی با زنان عادلانه نیست، بیشتر شده است. بنابراین طرح ها و مصوباتی که به محدود شدن بیشتر زنان منجر می شود، برای جامعه کمتر از قبل، قابل قبول است.
پشت پرده مصوبه خروج زنان از کشور/ «زنان در ردیف دیوانگان و کودکان» – تجارت‌نیوز
https://tejaratnews.com/%d9%85%d8%b5%d9%88%d8%a8%d9%87-%d9%85%d8%ac%d9%84%d8%b3-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%ae%d8%b1%d9%88%d8%ac-%d8%b2%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d8%b2-%da%a9%d8%b4%d9%88%d8%b1
از پلیس گشت ارشاد تا قرارگاه زیست عفیفانه
(تغییر رویکرد دولت به حجاب؟!)
سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔻 بعد از اعتراضات سراسری که به دنبال مرگ مهسا امینی در بازداشت پلیس گشت ارشاد رخ داد، این سوال در افکار عمومی شکل گرفت، که بعد از این اعتراضات رویکرد دولت به حجاب اجباری چه خواهد بود؟ سرانجام این انتظار به سر آمد و رییس دولت گفته است که حجاب امر شرعی و قانونی و همچنان اجباری است اما برخورد با آن فرهنگی خواهد بود.  بعد از آن وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از تاسیس قرارگاههای زیست عفیفانه خبر داد که احتمالا جایگزین پلیس گشت ارشاد خواهد شد.

🔻احتمالا انتشار این خبر توسط وزیر ارشاد، را باید  تغییری در جهت برخورد فرهنگی با موضوع حجاب در نظر گرفت. به این معنی که از این پس، دیگر دست کم به ظاهر مدیریت حجاب در دست پلیس یا نیروی انتظامی نیست بلکه سکاندار حفظ حجاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

🔻چیستی قرارگاه زیست عفیفانه به عنوان راهکار فرهنگی متولی جدید حجاب، فعلا در ابهام است و شرح فعالیت هایش مشخص نشده است اما عجالتا" از اسمش چند نتیجه می توان گرفت.

🔻 یکی اینکه، هر چند رییس دولت و وزیرش گفته اند، می خواهند با حجاب برخورد فرهنگی داشته باشند، اما کماکان ادبیات نظامی بر نحوه مواجهه شان با موضوعی که فرهنگی می دانند، حکمفرماست. چرخش از پلیس به قرارگاه نه برخورد فرهنگی است و نه پیشرفت حساب می شود.

🔻نکته دیگر تغییر از "گشت" به "قرارگاه" است! یعنی اگر چه بر اساس برخی اخبار پیشین پلیس گشت ارشاد حذف شده و ماشین هایش خیابانها را ترک کرده اند و گشتی در کار نیست، اما قرارگاه ها یا مراکز ثابت مربوط به حجاب جای آنها را خواهند گرفت، هر چند مشخص نیست قرار است در این قرارگاهها دقیقا چه کاری صورت بگیرد؟!

🔻دیگر اینکه صحبتی از حجاب در میان نیست و نام جدید کنترل بدن و پوشش زنان زیست عفیفانه است. یکی از پاسخ های رایج تصمیم گیرندگان و مسوولان برای پیشبرد محدودیت ها، ردگم کردن از طریق عناوین و اسامی گمراه کننده بوده است. چنانکه اسم محدود کردن اینترنت، صیانت است یا نام دیگر سانسور، ارشاد است. در مورد حجاب هم ظاهراً به دلیل حساسیت ها و عدم پذیرش اجتماعی حجاب اجباری، ترکیب تازه زیست عفیفانه جایگزین آن شده است، تا چه قبول افتد و چه در نظر آید!
زن به مثابه «کالای مصرفی»، درباره تحقیر زنان و تقبیح یائسگی
@drsiminkazemi
🔸 سیمین کاظمی، فعال حوزه زنان و پزشک در گفت‌وگو با ایسنا، با بیان اینکه این کارگردان زن را به عنوان کالای مصرفی تصور می کند، اظهار کرد: از نظر او تاریخ انقضای زن هنرپیشه هم پایان دوره باروری او است. یعنی زن تا وقتی که جوان و زیبا است به درد سینما می خورد ولی بعد از آن باید کنار گذاشته شود. این یک نگاه غالب به زن در سینمای ایران است.

🔸 این فعال حوزه زنان با بیان اینکه با این نگاه، زن به عنوان کالای مصرفی نمی تواند صاحب فکر و اندیشه باشد و از حق خودش و جامعه اش دفاع کند، ادامه داد: با این نگاه زن نمی تواند رسالت یا مسئولیت اجتماعی داشته باشد، کار او جلوه‌گری با ویژگی‌های زنانه است که اگر این ویژگی زنانه را از دست بدهد، کار او تمام است. با این چنین نگاهی حتی اگر زن به آزار جنسی در سینما اعتراض کند، از همان نگاه کالایی مورد قضاوت قرار می گیرند و به او انگ زده می شود که کالای به دردنخوری است که می‌خواهد ارج خودش را بالا ببرد.

🔸 یائسگی هم نقصان محسوب می شود اگر...
این پزشک با تاکید بر اینکه این ادبیات جنسیت زده فقط مربوط به این شخص نیست، بلکه یک جریان فکری است که در گستره‌ی وسیع تری نسبت به سینما وجود دارد، خاطر نشان کرد: یائسگی نقصان نیست، جزئی از روند طبیعی زندگی زنان است، اما وقتی زن شی یا کالای جنسی و مصرفی در نظر گرفته شود و تنها ارزش زنان حول محور جذابیت جنسی و باروری باشد، یائسگی هم نقصان حساب می شود.

متن کامل گزارش ایسنا:

«شوخی» یا بازتولید ادبیات «جنسیت زده» و تحقیر «هویت جنسی»؟ - ایسنا
https://www.isna.ir/news/1401112015607/%D8%B4%D9%88%D8%AE%DB%8C-%DB%8C%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C%D8%AA-%D8%B2%D8%AF%D9%87-%D9%88-%D8%AA%D8%AD%D9%82%DB%8C%D8%B1-%D9%87%D9%88%DB%8C%D8%AA-%D8%AC%D9%86%D8%B3%DB%8C
🖋در گفت و گوی تفصیلی با سایت دیده‌بان ایران مطرح شد؛


🗣کاظمی، جامعه شناس:

🔴 لایحه پیشگیری از آسیب‌دیدگی زنان، اساساً وجود خشونت علیه زنان را به رسمیت نمی‌شناسد

🔴در متن لایحه یک بار هم کلمه خشونت نیامده

🔴 این لایحه مستمسکی برای پیشبرد "تفکیک جنیستی"، "حذف یا کمرنگ کردن" حضور زنان است

🔴در لایحه پیشگیری از آسیب دیدگی
#زنان خشونت شوهر علیه زن جرم حساب نمی شود



🗣سیمین کاظمی پژوهشگر حوزه زنان، درباره لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» به سایت دیده بان ایران گفت:

🔹علیرغم اینکه گفته شده که این لایحه برای پیشگیری از سوءرفتار است و شامل همه زنان می شود، اما نوع پیشگیری که این لایحه بر آن متمرکز شده و اقدامات در نظر گرفته شده، مربوط به پیشگیری سطح دوم است؛ مثل این است که شخصی بیمار شده باشد و بخواهیم او را درمان کنیم.

🔳گفت و گو رادر #دیدبان_ایران بخوانید👇🏻

http://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-149117



🆔@didebaniran
نکاتی درباره لایحه پیشگیری از آسیب دیدگی زنان...
سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔸این لایحه اساساً وجود خشونت علیه زنان و به خصوص خشونت خانگی را به رسمیت نمی شناسد و حتی در تمام متن آن یک بار هم کلمه خشونت نیامده است. در تمام لایحه نوشته اند «سوءرفتار» که البته در متن هم تعریف دقیق و واضحی از سوءرفتار ارائه نشده است.

🔸علیرغم اینکه گفته شده که این لایحه برای پیشگیری از سوءرفتار است و شامل همه زنان می شود، اما نوع پیشگیری که این لایحه بر آن متمرکز شده و اقدامات در نظر گرفته شده، مربوط به پیشگیری سطح دوم است؛ مثل این است که شخصی بیمار شده باشد و بخواهیم او را درمان کنیم. اینجا هم تأکید بر آسیب‌دیدگی زنان است، نه پیشگیری از خشونت علیه زنان.

🔸این لایحه برای پیشگیری از خشونت علیه زن به عنوان یک انسان صاحب حق که باید کرامت اش محترم شمرده شود و از حق امنیت برخوردار باشد تدوین نشده است، بلکه چنانکه در تبصره یک ماده یک تصریح شده است؛ تمامی اقدامات پیشگیرانه و حمایتی قانون جدید با اولویت محوریت خانواده و قداست آن و تأکید بر نقش مادری است.

🔸در این لایحه هیچ اشاره‌ای به قوانینی نشده است که برای پیشگیری از خشونت علیه زنان یا بازدارندگی ندارند یا اینکه خشونت را تسهیل و مجاز می‌کنند. مثل قتل در فراش و ماده 630 قانون مجازات اسلامی و همچنین قتل فرزند توسط پدر که مجازات آن بازدارندگی ندارد که رومینا اشرفی یک نمونه آن بود. همچنین تبانی افراد ذکور خانواده در قتل‌های ناموسی که قاتل از مجازات متناسب با جرم معاف می‌شود، مثل مورد مونا حیدری.

🔸تعیین نکردن یک تشکیلات خاص برای پیگیری این لایحه که قرار است به قانون تبدیل شود، ضمانت اجرای آن را تضعیف و همچنین پیگیری اجرای آن را دشوار می‌کند.

🔸در این لایحه خشونت شوهر علیه زن جرم حساب نمی شود و مجازاتی هم برای آن در نظر گرفته نشده است. در این لایحه، تقریباً خشونت خانگی که براساس پژوهش‌ها شیوع بالایی دارد و عمدتاً توسط شوهر اعمال می‌شود، نادیده گرفته شده است.

🔸در مواد قانونی که ظاهراً برای حمایت از زن در برابر خشونت است، با وجود شیوع بالای خشونت خانگی در ایران در مواد 42، 43 و 44 برای خانواده اغماض شده است و مجازات‌ها قابل گذشت یا تعویض با مجازات تکمیلی هستند! مثلاً ماده 33 بیرون کردن زن از خانه را جرم‌انگاری می‌کند و برای آن مجازات درجه هفت تعیین می کند، اما ماده 42 می‌گوید در جرائم تعزیری درجه شش، هفت و هشت موضوع این قانون در صورتی که مرتکب پدر، مادر یا شوهرِ زن باشد، دادگاه می‌تواند با لحاظ شرایط فردی و خانوادگی مجرم و بزه‌دیده، در مرتبه اول مرتکب را به‌جای مجازات‌های فوق به یکی از مجازات‌های تکمیلی متناسب محکوم کند. یعنی آن مجازات درجه هفت برای شوهری که همسرش را از خانه بیرون کرده قطعیت ندارد!

♦️از گفتگو با دیدبان ایران
بازی با جان بیمار برای اجرای قوانین نانوشته
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با شرق
@drsiminkazemi
🔹در حوزه سلامت مشکلات بسیار زیادی وجود دارد، مانند کمبودهای بیمارستان های دولتی و حجم بالای بیماران متقاضی، فقدان پوشش بیمه‌ای مناسب، هزینه بالای خدمات درمانی و توزیع نابرابر امکانات درمانی به خصوص در مناطق محروم. با وجود چنین مشکلات مهمی پرداختن به موضوع حجاب در بیمارستان ها، بحثی انحرافی و تبلیغاتی به نظر می رسد.

🔹 مشخص نیست که تاکید بر رعایت حجاب در بیمارستان ها برای کدام بخش از زنان است، زن‌ها به عنوان ارائه‌دهنده خدمت یا دریافت‌کننده آن؟! به هرحال، اگر منظور بیماران هستند، الزام حجاب به بیماران زن، به‌وضوح نقض حقوق بیمار و خلاف منشور بین المللی حقوق بیمار است که در آن توصیه شده بیمار حق دارد از خدمات مطلوب با احترام کامل و بدون توجه به عوامل نژادی و فرهنگی و مذهبی به‌طور‌کامل بهره‌مند شود. منشور حقوق بیمار در ایران هم تأکید دارد بیمار حق دارد از خدمات مطلوب برخوردار شود، و در آن تصریح شده خدماتی که شایسته شأن و منزلت انسان و با احترام به ارزش‌ها و اعتقادات فرهنگی و مذهبی بیمار باشد، به بیمار ارائه شود. یعنی این بیمارستان است که موظف است به اعتقادات و ارزش‌های فرهنگی بیمار احترام بگذارد و نه اینکه بیمار خودش را با بیمارستان منطبق کند. بنابراین اگر قرار باشد ارائه خدمات درمانی به بیمار مشروط به رعایت حجاب شود، این نقض حقوق بیمار است و چنین چیزی در مراکز درمانی قابل‌اجرا نیست.

🔹اعتباربخشی امری است که بر اساس ارزیابی  خدمات تخصصی که بیمارستان ارائه می‌دهد، صورت می گیرد و  ابزار سنجش آن بر اساس استانداردهای بین‌المللی است و نمی توان سلایق غیر‌تخصصی را به آن اضافه کرد.  در همین اعتبارسنجی هم مولفه ای به نام حمایت از خدمت‌گیرنده وجود دارد که احترام به حقوق بیمار  ارزیابی می‌شود. الزامی کردن حجاب بر خلاف این مولفه هم هست.

🔹اجباری کردن انطباق جنسیتی درمانگر و بیمار در سونوگرافی، هم خلاف واقعیت های حوزه سلامت و طبابت و یک تصمیم عجیب است. در طبابت یکی از ابزارهای تشخیص معاینه است، یعنی هر پزشکی فارغ از جنسیت می‌تواند بیمار را (در صورت رضایت و موافقت) معاینه کند، در سایر روش های تشخیصی هم ممکن است پزشک با بدن بیمار مواجهه مستقیم داشته باشد، مثل اکوکاردیوگرافی که متخصص قلب انجام می‌دهد.   حال سوال این است که چرا پافشاری و حساسیت روی روش سونوگرافی است؟ آن‌هم با وجود وضعیت کمبود متخصص رادیولوژی مخصوصا در شهرستان ها.  ظاهرا راهکار وزارت بهداشت برای جبران کمبود متخصص رادیولوژی، آموزش کوتاه مدت به زنان پزشک عمومی و متخصصان زنان است، که این اقدام کار پرخطری است و احتمال خطا را بالا می‌برد، مخصوصا در شرایط تشخیص اورژانسی و جاهایی که تشخیص نقش حیاتی دارد. چنین تصمیماتی بازی‌کردن با جان بیماران است. در مجموع صحبت‌های اخیر وزیر بهداشت درباره  حجاب و انطباق جنسیتی، اقدامی تبلیغاتی و حاوی این پیام است که دولت از موضعش درباره حجاب کوتاه نمی‌آید.

🔹متن ویرایش شده است🔹
لینک گزارش
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-870019
آلودگی هوا، آموزش آنلاین، زحمت مضاعف مادران
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با هم‌میهن
@drsiminkazemi
🔹والدین و به ویژه مادران در دوره آموزش آنلاین،  برای کمک به آموزش دانش آموز هم نقش مراقب و هم تسهیلگر و هم معلم خانگی را به عهده دارند.  در طول مدت ارتباط آنلاین دانش آموز با کلاس، مادر هم مجبور است حاضر باشد و جزئی از روند آموزش باشد.

 🔹 آموزش مجازی، برای والدین و به خصوص مادران شاغل دردسرساز است و پیامدهای منفی دارد. چون لازم است یا از کارشان مرخصی بگیرند و غیبت کنند که هنگام آموزش نزد بچه باشند و بچه از درس بازنماند، یا  اینکه بچه را به محل کار ببرند که باز هم انجام وظایف شغلی شان دچار اختلال می شود. در واقع با آموزش مجازی، مادران شاغل فشار نقش مضاعف را متحمل می شوند. این موضوع باعث می شود مادران استرس و نگرانی بیشتری را تجربه کنند و علاوه براین وضعیت شغلی شان به خطر بیفتد، چون اکثر زنان مشاغل ناپایدار و متزلزلی دارند که هر نارضایتی کارفرما از نحوه کارکردن یا غیبت ممکن است به اخراج زن و بیکاری او منجر شود.

🔹وقتی مسوولیت مراقبتی زنان شاغل افزایش پیدا می کند و حمایتی هم در این خصوص از آنها می شود، زنان دارای فررند در بازار کار به عنوان متقاضیانی شناخته می شوند که از عهده وظایف شان برنمی آیند و نیروی کار پردردسر به حساب می آیند، بنابراین کارفرمایان کمتر این گروه را استخدام می کنند و زنان مجبورند به سمت کارهای پاره وقت و به اصطلاح انعطاف پذیر بروند که هم دستمزدشان کمتر است و هم امنیت شغلی کمتری دارند. این بی نظمی و غیبت مکرر ممکن است منجر به اخراج زنانی بشود که رابطه استخدامی شان استحکام ندارد، مثلا قراردادی و شرکتی هستند یا هیچ قراردادی ندارند.

🔹تعطیلی مدارس عموما به خاطر مشکلاتی است که راه حل های دیگری دارند ولی از تعطیلی مدارس به عنوان راه حل این مشکلات استفاده می شود. مثلا در مورد آلودگی هوا به جای کاستن از آلاینده ها، تعطیلی مدارس به راه حل تبدیل شده است که در واقع نه تنهاکمکی نمی کند. بلکه مشکلات دیگری به دنبال دارد، مثل افت کیفیت آموزش و مشکلات مادران شاغل و...‌ دانش آموزان چه در مدرسه و چه در خانه باشند هوای آلوده را استنشاق می کنند و تعطیلی کمکی به سلامت آنها نمی کند. ضمن تلاش برای کاستن از آلاینده های هوا، دانش آموزان می توانند در مدرسه حاضر شوند ولی درس ورزش یا برنامه صبحگاهی در روزهای آلودگی هوا حذف شود.  استثنائاَ دانش آموزانی که بیماریهای قلبی و ریوی دارند از آموزش آنلاین بهره ببرند و به مدرسه نروند.

https://hammihanonline.ir/news/society/madran-by-pnah
عدالت اجتماعی و زنان

▪️سیمین کاظمی

♦️مفهوم عدالت اجتماعی در بستری مطرح شده که بیش از هر چیزی به مناسبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی دنیای امروز بر می‌گردد. در یک جامعه طبقاتی است که مفهوم عدالت اجتماعی ظهور می‌کند و مورد توجه قرار می‌گیرد. ظهور این پدیده هم واکنشی به کمتر کردن اثراتی است که نظام سرمایه‌داری در دنیا ایجاد کرده بود. به هر حال بخش‌های بزرگی از جامعه از آن امتیازات، منابع و مواهبی که وجود دارد محروم هستند و امتیازات بیشتر در دست یک اقلیت قرار دارد.
برای کاستن از اثرات چنین وضعیتی، موضوع عدالت اجتماعی مطرح می‌شود، با این ایده که جهان باید به سمتی حرکت کند که امتیازات و فرصت‌ها به صورت منصفانه‌تری توزیع شود. تا این‎جای کار به نظر می‌رسد این مفهوم «کور جنسیت» است. یعنی ممکن است نظام‌های سلطه و سرکوب دیگری هم وجود داشته باشند که عدالت اجتماعی را سرکوب یا خدشه‌دار کنند و این نظام‌ها در این میان نادیده گرفته می‌شوند. درباره سلطه همزمان نظام مردسالاری حرف می‎زنم که منجر به «نابرابری جنسیتی» می‌شود.
از این منظر که نگاه کنیم آن مفهوم عدالت اجتماعی که مطرح می‌شود، بیشتر یک مفهوم مردانه یا یک مفهوم «کور جنسیت» است که نابرابری جنسیتی را نمی‌بیند یا در نظر نمی‌گیرد، در حالی که همزمانی این نابرابری جنسیتی با نابرابری‌های طبقاتی باعث می‌شود که زنان، حجم و عمق بیشتری از محدودیت را تجربه کنند.

متن کامل گفتگو در لینک
چالش های متقابل دولت و زنان | روزنامه اطلاعات
https://www.ettelaat.com/mobile/archives/332602?device=phone
درباره حملات تروریستی شیمیایی به مدارس دخترانه
▪️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔹حملات تروریستی شیمیایی در مدارس دخترانه، غیر از تهدید سلامت جسمی به تجربه استرس و اضطراب و احساس ناامنی برای دانش آموزان و نگرانی والدین و معلمان منجر شده است.

از گفتگو با جهان صنعت:
🔸مسمومیت دانش‌آموزان دختر از طرف هر نهاد رسمی، غیررسمی و هر گروهی که باشد یک اقدام غیراخلاقی و غیرانسانی علیه کودکان است. مسمومیت دانش‌آموزان دختر وجدان عمومی جامعه را جریحه‌دار کرده است چون این مسمومیت‌های سریالی نه تنها سلامت که حق تحصیل دختران را نشانه گرفته است. از همین رو انتظار می‌رود مواجهه با این مساله توام با شفافیت و قاطعیت باشد.

🔸در حال حاضر حدود سه ماه از اولین مسمومیت دانش‌آموزان دختر می‌گذرد اما دولت در انجام آنچه جامعه از او انتظار دارد، عاجز است و در این زمینه دچار فقدان کارکرد شده است. از طرفی در خصوص منبع و منشاء مسمومیت‌ها شفاف‌سازی نمی‌کند، همین روش موجب شده است که اعتماد عمومی به آن بیش از همیشه خدشه‌دار شود. در شرایطی که جامعه متوجه فقدان کارکرد دولت در این موضوع شده اند، خود دست به کار شده و ضرورت دفاع مردمی از مدارس در بخشی از اذهان عمومی شکل گرفته است.

🔸 برخی مسوولان بدون توجه به اهمیت مساله و بدون اعتنا به افکارعمومی به روال همیشگی خود ادامه ‌داده و موضوع را کوچک جلوه می‌دهند. همین نوع مواجهه منجر به افزایش بی‌اعتمادی و خشم و عصبانیت بیشتر افکارعمومی و به خصوص والدین شده است. هر چه موضوع مسمومیت دانش‌آموزان را بی‌اهمیت جلوه دهند، باید در انتظار تبعات اجتماعی بیشتری در آینده باشند.

🔘با ویرایش و تلخیص
خفگی - روزنامه جهان صنعت
https://jahanesanat.ir/%D8%AE%D9%81%DA%AF%DB%8C-3/351611/
هر روز، روز زن است
(به بهانه هشت مارس، روز جهانی زنان)
سیمین کاظمی
@drsiminkazemi

♦️هر سال، روز هشت مارس، فرصتی است برای یادآوری مساله زن و تبعیض چنسیتی و گوشزد کردن ضرورت برابری جنسیتی و رهایی زنان. اما امسال با شکل گیری جنبش "زن، زندگی، آزادی"، جنبشی که به نام زن و با پیشگامی زنان و برای زنان آغاز شده و نوید زندگی بهتر و آزادی برای جامعه ایران می دهد، دیگر هشت مارس آن فرصت طلایی و بی همتای همیشگی نیست. از  بیست و پنج شهریور امسال و پس از مرگ مهسا امینی، هر روز روز زن بوده است.

♦️ بیست و پنج شهریور سرآغاز بیداری زنان و شروع حرکتی تازه و بی نظیر در تاریخ ایران بوده است. در این جنبش نو، سوژه زن غیر مطیع از هزارتوی تاریخ ستم و تبعیض بیرون آمده، مرئی شده و عاملیت خود را با عصیان علیه ساختارهای محدود کنتده سیاسی، فرهنگی و اجتماعی اثبات کرده است.

♦️خروج زنان بر نظم مردسالاری، اکنون تهدیدی بزرگ و جدی برای ساختارهای بنا شده بر سکوی تبعیض و نابرابری است. از این روست که مدافعان  نظم مردسالارانه موجود به تکاپو افتاده و حمله به هستی، سلامت و حقوق زنان شدت گرفته است. بارزترین مصداق این تکاپوی بزدلانه برای بیرون کردن زنان از عرصه عمومی و محبوس کردن شان در چاردیواری خانه ها،  فعال شدن "تروریسم زن ستیزانه" علیه دختران دانش آموزان است.

♦️مدافعان نظم مردسالاری می دانند که آگاهی، آن هم آگاهی توام با فهم انتقادی، زنان را قادر به مشاهده ستم و تبعیضی خواهد کرد که تاکنون در ظلمات تحت استیلای مردسالاری عادی و نامرئی بوده است و این آگاهی سرآغازی برای احقاق حق و تغییر خواهد بود. جلوه هایی از این آگاهی و فهم انتقادی را دختران دانش آموز در ماههای اخیر به نمایش گذاشتند که لرزه بر تن تاریک اندیشان جبار مردسالار انداخت و اکنون با حمله شیمیایی به دانش آموزان و دانشجویان در پی خاموش کردن چراغ مراکز علم و آگاهی زنان هستند. اما تجربه صد ساله زنان برای کسب حق تحصیل و ایستادگی و مقاومت آنها در برابر جاهلان سنت گرا، این تلاش مذبوحانه را نیز خنثی خواهد کرد و آنها را شرمسار تاریخ خواهد ساخت.

♦️هشت مارس امسال با این امید فرا رسیده که زنان ایرانی برای مطالبه زندگی انسانی و محقق کردن رویای رهایی از پای نخواهند نشست و هر روز برای آنها روز زن و تلاش برای رسیدن به جامعه ای آزاد و برابر و عاری از همه صورت های تبعیض خواهد بود و جنبش زن زندگی آزادی تداوم خواهد یافت.جنبشی که حقانیت و عظمت آن فراتر از مرزهای سیاسی زنان را از جای جای جهان با زنان ایرانی همدل و همراه نموده و موجی از همدلی، همبستگی و خواهری را در جهان رقم زده است. زن، زندگی، آزادی اکنون شعاری است که می تواند زنان ناهمزبان در سراسر گیتی را به هم پیوند بزند و راهی نو برای رهایی از ستم جنسیتی بنمایاند. این همان پیامی است که زنان هشتم مارس هر سال تکرار و بر آن تاکید می کنند.
هفتمین شماره بلوط (1).pdf
8.4 MB
جنبش زن، زندگی، آزادی برای زنان حامل کدام معناست؟
سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
قرار داشتن «زن» در مطلع شعار «زن، زندگی، آزادی»، را می توان یادآور این دانست که «معیار آزادی هر جامعه، میزان آزادی زنان آن جامعه است». البته این نگاهی صرفاً تئوریک و ذهنی است و اگر آن را به میدان عمل ببریم ممکن است، واقعیت به درجاتی متفاوت باشد. اگر بین مفهوم «آزادی» freedom و «رهایی» emancipation تفاوتی قایل شویم و اولی را به معنی آزاد شدن ظاهری و شکلی، مثلاً زدوده شدن تمامیت خواهی و بعضی مصادیق آن مثل حجاب اجباری بدانیم و دومی را موکول به محو انواع نظام های سلطه و قدرت های مسلط و نفی انقیاد و وابستگی معنا کنیم، حال باید دید جنبش «زن، زندگی، آزادی» برای زنان حامل کدام معنا است؟ آیا منادیان این جنبش، آزادی زنان را در حد حق اختیار بر پوشش و سوار شدن بر موتورسیکلت و دوچرخه و رفتن به ورزشگاه و آواز خواندن متوقف می کنند، یا رهایی زنان از ستم جنسیتی و طبقاتی و قومیتی را مد نظر دارند؟

متن کامل یادداشت در شماره هفتم مجله بلوط قابل دسترسی است..
https://www.watermag.ir/a/wrgylye5/
برونسپاری نظارت بر حجاب
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با هم‌میهن
@drsiminkazemi
♦️ نظام سیاسی فعلی، هویت و هستی خود را به حجاب زنان پیوند زده است و می خواهد هویت اسلامی خود را با ویترینی که با حجاب زنان تزیین شده، برای جهان به نمایش بگذارد. این امر مستلزم نادیده گرفتن حق زنان در اختیار بر پوشش شان است و فی النفسه دربردارنده پتانسیل تعارض  و تنش بین حکومت و جامعه است.

♦️ اکنون در مورد مساله حجاب بین سیاستمداران و جامعه اختلاف نظر وجود دارد، به این شکل که بخش بزرگی از جامعه و بویژه زنان پوشش را یک امر شخصی می دانند و آنرا مصون از مداخله دولتی می خواهند. خواست جامعه این است که حق اختیار بر پوشش به خود زنان واگذار شود. در هیچ جای جهان هم غیر از ایران و افغانستانِ بعد از استیلای طالبان حجاب بر زنان تحمیل نمی شود و جامعه کنونی ایران با دسترسی به اطلاعات و مقایسه وضعیت ایران با سایر کشورهای اسلامی به خوبی از این تفاوت مواجهه در موضوع حجاب مطلع است و برای همین قانون حجاب اجباری از نظر جامعه محل چالش و نیازمند تغییر است.

♦️ بعد از اعتراضات سال ۱۴۰۱، هر چند قانون حجاب اجباری تغییر نکرد، اما حکومت در مواجهه با حجاب عملاً تغییر رویکرد داده و از مواجهه پلیسی و نظامی با حجاب به عنوان امر فرهنگی صرفنظر کرده است، اما همچنان می خواهد با ابزارهای دیگری حجاب را حفظ کند.

♦️ در واقع دولت برای پیشبرد حفظ حجاب، راه حل "برونسپاری نظارت" را برگزیده و آنچه که به مدت چهل سال به عنوان وظیفه دولتی تلقی می شده را به نیروهای اجتماعی دیگری واگذار می کند که به اجبار یا اختیار زنان را به رعایت حجاب وادار کنند. "برونسپاری نظارت بر پوشش زنان"، از یک طرف به اجبار،  به کسب و کارها محول شده است که در قلمرو کسب و کارشان، زنان بی حجاب را محدود یا محروم کنند، و از طرف دیگر به نیروهای تندرو حامی حجاب اجباری سپرده شده که تحت عنوان امر به معروف، زنان را به حجاب وادار نمایند.

♦️ به نظر می رسد این برونسپاری نظارت بر حجاب،  درسی است که دولت از سیاستهای نئولیبرالیستی در حوزه اقتصادی گرفته، و آن را به حوزه ی ایدئولوژی و فرهنگ بسط داده است. در واقع به نظر می رسد بعد از شهریور ۱۴۰۱ تاکنون حجاب  از زمره وظایف حاکمیتی خارج و به حوزه تصدی گری منتقل شده است و به این ترتیب راه حل مدیریت آن کاهش تصدی گری دولت در این امر و سپردن آن به حامیان غیردولتی حجاب و کسب و کارهای خصوصی است.

♦️ این راه حل برونسپاری نظارت بر پوشش زنان، منافع متعددی برای دولت دارد: یکی اینکه به کانون های تندرو حامی حجاب اطمینان می دهد که موضوع حجاب به حال خود رها نشده است. دیگر اینکه چهره اقتدارگرای دولت در مساله حجاب در چشم عموم خدشه دار نمی شود، چون قانون حجاب همچنان سرجایش هست، در عین حال از احتمال درگیری مستقیم بین دولت و زنان مانند آنچه که در زمان حضور گشت ارشاد در خیابان می دبدیم پیشگیری می شود. علاوه بر این در هزینه های مالی اجبار حجاب صرفه‌جویی می شود. اما از طرف دیگر پیامدهای منفی دارد که با وجود هشدارهای کارشناسان و فعالان اجتماعی، تاکنون نادیده گرفته شده اند.

♦️ برونسپاری نظارت به تعارض و کشمکش بین نیروهای حامی حجاب و مخالفان آن منجر می شود و به تولید فضای خشونت و ستیز می انجامد. با وجود شرایط اقتصادی نامطلوب و بیکاری گسترده، کسب و کارهای خصوصی را ناامن و کاسبان را ناراضی و خشمگین می کند. در واقع کسب و کارها و محیطهای تجاری از اینکه یک وظیفه سابقا حاکمیتی به جبر به دوش آنها گذاشته شده ناراضی و ناخرسندند و این وضعیت را نوعی اجحاف در حق خودشان می دانند و بعید است به آن تمکین کنند. صاحبان کسب و کارها برای داشتن مشتری و درآمد نمی توانند بین مشتریان شان دست به انتخاب بزنند و مثلاً بی حجاب ها را رد کنند یا اینکه زنان بیحجاب را وادار به رعایت حجاب کنند. این قرار گرفتن اجباری بین دولت و زنان برای کسب و کارخصوصی نقشی غیرقابل اجرا و بی سرانجام است.

♦️ در موردهای نیروهای حامی حجاب اجباری، به دلیل تفاوت ارزش ها و هنجارها، عملا با روش های مسالمت جویانه مثل گفتگو و تذکر راه به جایی نمی برند و با مقاومت زنان روبه رو می شوند، در نتیجه این نیروها ممکن است از حدود وظیفه امر به معروف و تذکر فراتر بروند و مرتکب خشونت شوند که ارتکاب خشونت، خود به شکل گیری چرخه خشونت منجر می شود. به هر حال حکومت با برونسپاری نظارت، هم کسب و کارها را ناراضی و خشمگین می کند و هم چوب حراج به سرمایه معنوی نیروهای مذهبی حامی حجاب می زند و هم به خشونت و ستیز اجتماعی دامن می زند. از طرف دیگر مواجهه مستقیم با بی حجابی هم ممکن است به مقاومت و اعتراضات اجتماعی شدیدتر از قبل منجر شود. [بنابراین کنش معقول در این شرایط، واگذار کردن حق اختیار بر پوشش به زنان و عدم مداخله در این موضوع است.]
https://hammihanonline.ir/news/society/brwn-spary-hjab
امسال سازمان بهداشت جهانی شعار "سلامت برای همه" را انتخاب کرده است. "سلامت برای همه تا سال ۲۰۰۰" در سال ۱۹۷۸ در اعلامیه آلماتا نیز مطرح شد ولی با گذشت ۴۵ سال نه تنها محقق نشده که دسترسی به آن دور و ناممکن به نظر می‌رسد. تحقق چنین شعاری مستلزم به رسمیت شناخته‌شدن سلامت به عنوان یک حق همگانی است و نه امتیازی که فقط اقلیت ثروتمند به آن دسترسی داشته باشند. با سیطره نظام سرمایه‌داری و مناسبات اقتصادبازار آزاد، "سلامت برای همه" تنها یک شعار خواهد بود که زینت‌بخش محافل ومتون پزشکی و لقلقله دهان سیاستمداران است.

📜 دسترسی همگانی به سلامت، ضرورتی فروگذاشته
سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
♦️ وضعیت سلامت متاثر از نظام های سیاسی-اقتصادی هر کشور تفاوت می کند. در ایران نیز در یک سده گذشته وضعیت دسترسی به سلامت متناظر با ظهور و سقوط نظام های سیاسی متفاوت بوده است. در این مطالعه بررسی سلامت و نظام‌های فراهم‌کننده آن از ورود و شکل گیری پزشکی مدرن آغاز و با بررسی در دو دوره پهلوی ادامه می یابد و در نهایت به دوره بعد از انقلاب می رسد.
متن مقاله در مجله سلامت اجتماعی:

https://journals.sbmu.ac.ir/ch/index.php/ch/article/view/31636
جدیدترین شیوه مقابله با بی حجابی: ساختار سراسربین
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با شرق
@drsiminkazemi

🔸مطابقت دادن زنان با ارزش ها و هنجارهای دولتی، سابقه ای دراز و کارنامه ای طولانی دارد. تا به حال هم تمام راهکارها برای حفظ حجاب در چهار دهه گذشته چندان موفق نبوده است. یکی از این راهکارها یعنی گشت ارشاد منجر به وقایع اخیر شد ولی به نظر می رسد نهادهای تصمیم گیر هنوز از این وقابع درس نگرفته اند.
در چند ماه گذشته انواع و اقسام مجازات ها از سوی افراد و نهادها برای بی حجابی پیشنهاد شده است که برآیند همه آنها جرم انگاری سنگین تر بی حجابی و تشدید مجازات زنان بوده است. اما به نظر نمی رسد جرم انگاری حجاب و برنامه های مقابله با بی حجابی حتی با وجود  تاکید بر عدم مواجهه مستقیم و فیزیکی و یا برونسپاری نظارت بر حجاب که کسب و کارها و نیروهای حامی حجاب را وارد ماجرا کرده، نتیجه مورد نظر را به بارآورد.

🔸 تبدیل کردن عرصه عمومی به یک ساختار سراسربین برای زنان ظاهراّ آخرین راه حل برای اعمال حجاب بر زنان است اما از همین حالا باید منتظر شکست چنین شیوه ای بود.  چون اولا حجاب اجباری از پشتیبانی افکار عمومی  برخوردار نیست و جایگاه پیشین خود را از دست داده است. ثانیا برای اداره داده های این ساختار سراسربین  کنترل حجاب که قرار است حدود سی میلیون نفر زن را زیر نظر داشته باشد، دستگاه بوروکراتیک عریض و طویلی لازم است که از هم اکنون ناکارایی و ضعف آن قابل حدس است.

🔸این ساختار سراسربین جمعیت زنان را از حالت شهروندان عادی خارج  و به متهمان تحت نظر پلیس تبدیل می کند و حجم نارصایتی و تنش و تعارض ها به دنبال روش های کنترلی جدید می تواند به شدت نگران کننده باشد. به احتمال زیاد بعد از پی بردن به ناکارآمدی چنین شیوه ای بعد از مدتی مجبور به کنار گذاشتن آن می شوند.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-875798
حسرت، بلاتکلیفی و امید
مهم‌ترین رخدادهای اجتماعی کشور در سال 1401 چه بود؟
سیمین کاظمی/ هفته‌نامه تجارت فردا
@drsiminkazemi
🔹 تقسیمات زمانی مانند سال و ماه برای شرح آنچه بر جوامع انسانی گذشته و می‌گذرد کافی نیست و سیر حوادث را نمی‌توان منفک از گذشته دید و به آینده نیندیشید. از هر دریچه‌ای به برشی از زمان بنگریم گذشته و آینده لاجرم در پس‌زمینه است. بنابراین برای شرح حال رجوع به گذشته گریزناپذیر است. این را نوشتم که بگویم آنچه در سال 1401 بر جامعه ایران گذشت، نیز قطعه‌ای از تاریخ است که بیرون کشیدنش از متن زمانی‌اش، آن را غیرقابل فهم می‌کند، بنابراین رخدادهای این سال را می‌توان در همان متن برجسته کرد و گاهی باقی متن را نیز روشن‌تر کرد. با وجود این برخی رخدادها به نقاطی از همین تقسیمات زمانی خصلتی بی‌نظیر و اعتباری خاص می‌دهد، چنان که به نقطه عطفی در تاریخ و سرگذشت یک کشور و حتی جهان تبدیل می‌شوند. سال 1401 از چنین ویژگی برخوردار است و حوادثی که در نیمه آن رخ داد، خبر از ظهور جامعه‌ای می‌دهد که از پیله قدیمی خارج شده و هویت و شخصیتی جدید یافته است.

🔺متن مقاله در لینک زیر در دسترس است:

https://www.tejaratefarda.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%AC%D8%AA%D9%85%D8%A7%D8%B9%DB%8C-20/43942-%D8%AD%D8%B3%D8%B1%D8%AA-%D8%A8%D9%84%D8%A7%D8%AA%DA%A9%D9%84%DB%8C%D9%81%DB%8C-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%AF
2024/11/05 09:20:42
Back to Top
HTML Embed Code: