Telegram Web Link
🔸۲۰‌هزار مورد کودک‌همسری طی ۹ ماه؛ «آمار کودک همسری بالاست، چون از آن دفاع می‌شود»/ تبعات جسمی روحی ازدواج زودرس

سیمین کاظمی، پزشک و جامعه‌شناس، در گفتوگو با #خبرآنلاین:

▫️آمار ازدواج دختربچه‌ها نشان می‌دهد که با وجود هشدارها و اطلاع‌رسانی‌های مکرر کارشناسان درباره خطرات و تبعات فردی و اجتماعی کودک همسری، هنوز این مساله توسط مسوولان جدی گرفته نشده و بعضا از آن دفاع یا حتی تشویق می‌کنند.

▫️ازدواج و بارداری در سنین پایین سلامت آنها را به خطر می اندازد. در واقع این بچه ها در سنینی که هنوز رشد استخوانی و جسمی و جنسی شان تکمیل نشده مجبور به انجام تکالیف زناشویی هستند.

▫️پژوهش ها نشان داده که در این گروه بارداری به فاصله بسیار کمی (یعنی حدود یک تا دوسال از ازدواج) رخ می‌دهد. از نظر پزشکی بارداری در بین این گروه ریسک تجمعی دارد، چون هم اولین بارداری است که خطرات خاص خود را به همراه دارد و هم اینکه در سنین پایین اتفاق افتاده که در واقع ریسک آن برای مادر مضاعف می‌شود و مسایلی مثل زایمان زودرس، سقط، خونریزی،عفونت و مرگ و میر جان مادران را تهدید می‌کند.

‎‌@KhabarOnline_IR
درباره تداوم مسمومیت شیمیایی دانش آموزان دختر
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با جهان صنعت
@drsiminkazemi
🔹 در مورد تداوم مسمومیت دانش آموزان دختر به نظر می رسد، مساله جدی گرفته نمی شود و سعی می شود و با بی اهمیت جلوه دادن آن ضرورت بررسی و پیشگیری از آن انکار شود. وزارت آموزش و پرورش مسوول پیگیری این مساله است و تامین سلامت و امنیت دانش آموزان در ساعاتی که در مراکز آموزشی هستند، بر عهده این وزارتخانه است. این وزارتخانه تاکنون از برآورده کردن این انتظار حدااقلی ناتوان بوده است. والدین دانش آموزان یا سرپرستان قانونی آنها می توانند علیه آموزش و پرورش اقامه دعوی کنند. نمایندگان مجلس هم اگر در مقابل رای دهندگان احساس مسوولیت داشته باشند از دستگاههای مسوول خواهند خواست که هر چه سریع تر مدارس را به فضای عادی برگردانند اما ظاهرا اراده ای برای حل این مساله وجود ندارد.

🔹 برخورداری از امنیت و سلامت از حقوق اولیه و ابتدایی هر انسان است که در کمال تاسف و تعجب می بینیم‌ در ماههای گذشته چنین حقی از دانش آموزان دختر سلب شده است. احساس ناامنی و اضطراب مهمترین عارضه این حملات تروریستی شیمیایی است. ممکن است موجب افت تحصیلی و ناامیدی دانش آموزان شود. بی توجهی به وضعیت مدارس دخترانه این پیام را به دختران دانش آموز می دهد که جان و سلامت آنها برای حاکمان بی اهمیت است و این وضعیت از احساس تعلق و همبستگی آنها با جامعه می کاهد و نارضایتی و احساس خشم را در آنها تقویت می کند.

🔹 نسبت دادن حملات شیمیایی تروریستی به شیطنت دانش آموزان چه از طرف وزارت آموزش و پرورش و چه سایر مسوولان و دستگاهها، نوعی انکار و کوچک انگاری مساله است که برای پنهان کردن عملکرد ضعیف و غیرقابل قبول شان در مقابله با این حملات بیان می شود.

🔹 ناکارآمدی و بی کفایتی دستگاههای مسوول در مقابله با موضوع بسیار مهم امنیت مدارس و حفظ سلامت دانش آموزان از نظر جامعه غیرقابل قبول است. و بدیهی است چنین وضعیتی موجب تشدید نارضایتی و عصبانیت جامعه می شود.

https://jahanesanat.ir/?p=358528
بدن نازیبای زن به مثابه ماشینی معیوب
سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔻 برای تعمیر یکی از وسایل خانه، به یک سایت خدماتی مراجعه کردم. شگفتا که در آن سایت خدماتی و البته سایت های مشابه،"زیبایی بانوان" در ردیف خدماتی همچون تعمیر خودرو و تعمیر لوازم خانگی ارائه می شود. قرار گرفتن "زیبایی بانوان" در ردیف این خدمات، نه تنها امری تصادفی و بی معنا نیست که حکایت از تلقی متمایز جامعه کنونی از موجودیتی به نام زن دارد. زیبایی زنان در ردیف تعمیر ماشین لباسشویی و جاروبرقی، دلالت بر واقعیتی دارد که در هجوم انواع استدلال­های بی پایه و فریبنده گم شده است. در این صفحات خدماتی، ما زیبایی زنان را به ناگزیر در کانتکستی مشاهده می کنیم که اشیاء معیوب تشکیل دهنده آن هستند و برای بهبود و رفع عیب هر شیء راه حلی ارائه شده است. اهل فن در ازای مبلغی، شیء را به حالتی بر می گردانند که برای مالک و مصرف کننده اش کارکرد داشته باشند.

🔻 این کنارِ هم گذاشتن بدن زنان و ماشین ها و وسایل نیازمند تعمیر، به ناگزیر تصور دکارتی از بدن به مثابه ماشین را تداعی می کند. بدن زن مانند ماشینی که معیوب است نیازمند تعمیر و رسیدگی فرض می شود. بدن زن ماشینی است که روح از آن منفک و مجزاست و هر آنچه هست جسمی است که در گذر ایام در معرض تحلیل و تباهی است. ماشین تعمیر و رسیدگی می خواهد چه بدن زن باشد چه ماشین لباسشویی! بدن زن در این کانتکست به منزله شیء ای تلقی شده که عیبی بر آن عارض شده و نیاز به مداخله و تعمیر دارد. عیب و نقص این شیء، نازیبایی است و باید آن را به دست آرایشگران همچون تعمیرکاران بدن سپرد. آرایشگرانی که با ثبت نام در سایت و ذکر عیب عارض شده بر بدن با ساکی حاوی ابزار تعمیر به خانه ها می روند و رفع عیب می کنند.

🔻عروج چنین نگاهی به بدن زن، افشا کننده واقعیت اجتماعی جهان سرمایه­‌داری و سیطره مردسالاری مدرن و به روز شده است. اقتصاد سرمایه داری و فرهنگ مردسالاری، دست به دست هم داده اند تا ابژگی جنسی زنان را در قالب یک اصل خدشه ناپذیر و ضرورت اساسی تثبیت کنند. این مناسبات دوگانگی روح و بدن زن را شکل داده و زن به بدنی تقلیل یافته که عنصر تفکر و اندیشیدن در او غایب است. از این منظر زن موجودی است که همچون مرد قابلیت تعالی و شکوفایی استعددهای انسانی را ندارد. در ذهن جامعه تحت سلطه فرهنگ مردسالاری و سیطره سرمایه داری، بدن زن تنها به طور مشروط قابلیت توجه و به حساب آمدن دارد. بدن زن ماشینی است که کارکرد آن جذابیت جنسی است که با زیبایی حاصل می شود. این بدن اگر زیبا نباشد و کارکرد و جذابیت جنسی نداشته باشد، همچون ماشینی مستعمل و به دردنخور که دور انداخته می شود؛ نادیده گرفته شده یا طرد و به حاشیه رانده می شود.

🔻چنین نگرشی به زن و هستی او، زن را نسبت به بدن اش بیگانه می کند و او را به تکاپو می اندازد که چاره ای برای نازیبایی بدن و مقبولیت آن پیدا کند. مقبولیت بدن مهمترین هدفی است که در این جهان برای زنان تعریف و ترویج می شود. از این روست که تقاضای جنون آمیز زیبایی اوج می گیرد و در مقابل، بازارِ پاسخگویی به این تقاضا رونقی بی سابقه یافته و آن چنان پیش رفته که مرزهای فضای عمومی را در نوردیده و اکنون به مدد اینترنت و فضای مجازی به خانه ها نیز راه یافته است. بازار زیبایی اکنون به عنوان منجی زنان شناخته می شود که آن ها را از نادیده گرفته شدن و طرد شدن می رهاند و مقبولیت در جهانی به غایت غیرمنصفانه و بیرحم را برای آنها به ارمغان می آورد.
درباره فروش اعضای بدن
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با جهان صنعت
@drsiminkazemi

🔻شرایط اقتصادی، فقر، گرانی و بیکاری بخشی از جامعه را به جایی می رساند که برای زنده ماندن و برای تامین نیازهای ابتدایی زندگی به فروش اعضای بدن مجبور می شود. در واقع برای این بخش از جامعه در فقدان سرمایه اقتصادی، بدن به آخرین سرمایه ای بدل می شود که برای ادامه زندگی می باید پاره های آن را فروخت.  فروش اعضای بدن، بیرحمانه ترین شکل از مناسبات اجتماعی و اقتصادی در یک جامعه را بازنمایی می کند.

🔻عضوی که معمولاً تحت عنوان اهدا به فروش می رسد، کلیه است هر چند که فروش خون (در بعضی کشورها) و تخمک و بخشی از کبد... هم در شمول اهدا یا فروش اعضا هستند. از دست دادن کلیه تبعاتی دارد که برخی از آنها در کوتاه مدت و برخی درازمدت ممکن است ظهور کنند. از عوارض کوتاه آن می توان به  درد، عفونت، عوارض بیهوشی، احتمال نیاز به جراحی مجدد، انسداد روده و...اشاره کرد و در مواردی منجر به مرگ هم می شود. از عوارض درازمدت هم می توان به این موارد اشاره کرد که شخص به علت از دست دادن کلیه، بیست تا سی درصد عملکرد کلیه را از دست می دهد و در صورت ابتلا به بیماریهایی مثل دیابت، فشارخون بالا و چاقی  عملکرد کلیه باقیمانده تحت تاثیر قرار می گیرد و همچنین با افزایش سن عملکرد طبیعی کلیه باقیمانده کاهش می یابد. از عوارض طولانی مدت دیگر درد مزمن است. اهدای کبد نیز عوارض متعدد و قابل توجهی دارد، همچون خونریزی، عفونت، تشکیل لخته، عوارض بیهوشی و.... و در مواردی مرگ اهدا کننده.

🔻فروش اعضای بدن خود برآمده از تلخ ترین شرایط و استیصال محض است و نه تنها سلامت جسمی فرد را به خطر می اندازد، بلکه او را به این جهت که تحت شرایط و فشارهای اقتصادی نتوانسته تمامیت جسمانی خود را حفظ کند، دچار حس فقدان و بی کفایتی و احساس پشیمانی می کند. فرد بعد از فروش عضو ممکن است دچار مشکلات سلامت روان مانند افسردگی و اضطراب و اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)  می شود. خانواده شخص نیز همواره دچار احساس گناه و ترحم نسبت به فردی می شوند که ناچار به فروختن عضوی از بدن اش برای تامین نیارهای خانواده شده است.

🔻دولت با پرداخت کمک هزینه برای حل مشکل افراد نیازمند کلیه، در واقع از بدن های فرودستان و فقرا سواستفاده و آنها را استثمار می کند. وظیفه دولت در این راستا ترویج اهدا عضو از جسد است و نه از افراد زنده و به خطر انداختن سلامت آنها.

🔻فروش اعضای بدن وضعیت اقتصادی بحرانی را نشان می دهد و اینکه تا چه اندازه زنده ماندن و نه زندگی نرمال برای اعضای چنین جامعه دشوار و سخت شده است. چنین شرایطی حتما آسیب های اجتماعی مختلف را به دنبال دارد.

فروشندگان جان - روزنامه جهان صنعت
https://jahanesanat.ir/%d9%81%d8%b1%d9%88%d8%b4%d9%86%d8%af%da%af%d8%a7%d9%86-%d8%ac%d8%a7%d9%86/362077/
پیامدهای تجاوز و نحوه مواجهه با آن
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با جهان صنعت
@drsiminkazemi
🔸شخصی که مورد تجاوز قرار گرفته ممکن است دچار مشکلات روانی جدی مثل اضطراب، اختلال اضطرابی بعد از سانحه، افسردگی شود و اقدام به خودکشی کند.

🔸چون خانواده معمولا اصلی ترین ملجا شخص به شمار می رود، انتظار می رود  از شخص آسیب دیده حمایت کند. بدون سرزنش و گناهکار دانستن و انتقال احساس گناه و بی ارزشی به شخص آسیب دیده، سعی در پذیرش مشکل و مواجهه درست با آن داشته باشند تا قربانی بتواند با اتکا به خانواده  به زندگی عادی برگردد.

🔸 تجاوز جنسی چون ممکن است توام با خشونت از سوی متجاوز و مقاومت از طرف قربانی باشد، در وهله اول ممکن است آسیب های تروماتیک ایجاد کند و موجب کبودی، پارگی و شکستگی و نیز پارگی بافت ها و خونریزی در ناحیه تناسلی یا مقعد شود. علاوه بر این ممکن است موجب انتقال بیماریهای مقاربتی و اچ آی و وی و هپاتیت B و C شود. همچنین ممکن است موجب بارداری ناخواسته و تبعات آن شود.

🔸 تجاوز موضوعی است که از دو منظر حقوقی و مذهبی به عنوان جرم و گناه شناخته می شود و شخص قربانی باید اثبات کند، که آنچه رخ داده رابطه جنسی با رضایت نبوده است و ثابت کند متجاوز با توسل به زور به او تجاوز کرده است. اثبات چنین چیزی به آسانی ممکن نیست چون جرم تجاوز عموما در خفا انجام می شود و شاهدی وجود ندارد. از طرف دیگر در فرهنگ های سنتی و زن ستیز، زنان به عنوان عامل کجروی ها و خلاف های جنسی شناخته می شوند و بنابراین شخص قربانی ممکن است در معرض این اتهام قرار گیرد که مرتکب رابطه جنسی با رضایت شده است و ممکن است مورد طرد و سرزنش و آزار و خشونت قرار بگیرد و آسیب های جدید و غیرقابل تحمل در انتظارش باشد. بنابراین زنان ممکن است برای آنچه مصلحت خود و خانواده اش می داند، موضوع تجاوز را افشا نکند که همین یکی از دلایلی است که موجب می شود جرم تجاوز کماکان ادامه داشته باشد.

🔸ترس از بی آبرو شدن شخص و خانواده یکی از دلایل کتمان تجاوز است، شاید بتوان گفت اصلی ترین دلیل آن. افشا شدن تجاوز می تواند موجب خشونت و حتی قتل قربانی تجاوز توسط خانواده خودش شود یا در مواردی بدون مراجعه به محاکم قضایی خانواده تصمیم به انتقام گیری از متجاوز یا خانواده او بگیرند که چنین امری در اجتماعات سنتی و بسته بیشتر دیده می شود.

🔸 به طور کلی در فرهنگ جامعه باید این تغییر ایجاد شود که شخص قربانی تجاوز را مقصر نداند و سرزنش نکند. بلکه با همدلی و حمایت زمینه بازگشت او را به زندگی عادی فراهم نماید.

https://jahanesanat.ir/%D8%A8%D8%B1%D8%B2%D8%AE-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86%D9%87%E2%80%8C/366279/
جریمه بی حجابی، حجاب شکلی طبقاتی پیدا می کند
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با سایت توداک
@drsiminkazemi
🔹اصرار بر اجباری بودن حجاب، حجاب را از صورت یک هنجار مذهبی خارج کرده است. در واقع در حال حاضر با مداخله حکومت در موضوع حجاب دیگر نمی توان حجاب در عرصه عمومی را به عنوان یک هنجار یا دستور مذهبی تفسیر کرد و گفت که زنان بنا به تقید مذهبی رعایت حجابشان را می کنند. و از طرفی حکومت نیز به عنوان مجری دستورات دینی آن را اعمال می کند. بنابراین هم اکنون حجاب برای حکومت، ابزار اعمال قدرت بر زنان است و به وسیله آن حضور نظارت کننده خود را اعلام می کند.  در طرف مقابل زنان با برداشتن حجاب در برابر این اعمال قدرت و کنترل دولتی مقاومت می کنند. فراتر از این، حکومت، “حجاب به مثابه هنجار مذهبی” را با درآمیختن آن با چشمداشت های اقتصادی نقض کرده است. از دید برخی سیاستگزاران، حجاب حالا می تواند کارکرد اقتصادی داشته باشد.

🔹به نظر می رسد، طرح تعیین جریمه برای کشف حجاب از وجه اجباری بودن آن برای منفعت مالی و تبدیل آن به آب باریکه ای برای حکومت استفاده می کند. در واقع با چنین طرح هایی حجاب شکلی طبقاتی پیدا می کند؛ به این معنا که ثروتمندان با پرداخت جریمه احتمالی خود می توانند بی حجاب باشند و زنان فقیر از بیم پرداخت جریمه آن را به عنوان نماد فرودستی جنسیتی و طبقاتی حمل خواهند کرد.

متن کامل گفتگو در لینک زیر:

جریمه بی‌حجابی؛ «حجاب شکلی طبقاتی پیدا می‌کند» | توداک
https://toudak.ir/interview/503778
درنگی بر آمار سقط جنین در ایران
سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔸هر از چندی آمار سقط جنین در راس اخبار جنجالی قرار می گیرد و موجی از نگرانی های اخلاقی در فضای رسانه ای تولید می شود و آه از نهاد طرفداران افزایش جمعیت برمی آید از چنین خسران عظیمی. با وجود آنکه از سوی دستگاههای نظارتی مرز باریکی میان بازنمایی واقعیت در بسیاری از حیطه های اجتماعی و آنچه سیاه نمایی خوانده می شود، ترسیم شده و رسانه ها ملزم به احتیاط در بازتاب اخبار برخی واقعیت های اجتماعی هستند، اما گویا در موضوع سقط جنین آزادی مطلق وجود دارد که، هر آمار عجیب و غریب و محیر العقولی بدون منبع مشخص به افکار عمومی ارائه شود و سیاه نمایی هم به حساب نیاید. 

🔸جالب این است که اگر چه منبع آمار سقط جنین عموماً مشخص نیست و آمار سقط جنین به واسطه ماهیت این پدیده اساسا قابل اتکا نیست و نمی تواند اعتبار داشته باشد، اما مورد استناد جمعیت خواهان و اخلاق‌ گرایان قرار می گیرد تا بر اخلاق از دست رفته مرثیه بخوانند و به سرزنش زنان و پزشکان مشغول شوند. از طرف دیگر تهدیدهای قضایی مدیران و مسوولان علیه دست اندرکاران سقط جنین و خط و نشان کشیدن برای پزشکان و ماماها و یادآوری جرم بودن سقط جنین اوج می گیرد. البته واکنش ها به همین محدود نمی شود و چون سهولت نسبی سقط جنین و کاهش نیاز به پزشک و ماما تقریباً برای همگان از جمله مسوولان آشکار شده، و می دانند بخشی از سقط ها با دسترسی به بازار غیرقانونی دارو انجام‌ می شود، بنابراین دست به کار شده اند که راههای دیگری را برای کاستن موارد سقط امتحان و از جنین صیانت کنند. هم از این روست که زیر نظر گرفتن رحم زنان با ثبت بارداری در سامانه های ویژه به عنوان راه حل جلوگیری از سقط جنین مطرح شده و اخیرا تبلیغات در مورد نفس (نجات فرزندان سقط) که بر اساس گفته های گردانندگانش ارائه اطلاعات نادرست به زنان متقاضی سقط یکی از راهبردهای آن است فضای رسانه ای را در می نوردد.

🔸نوع مواجهه اخلاق گرایان طرفدار حق حیات جنین و طرفداران افزایش جمعیت با آمار عجیب و غریب سقط جنین از منظری دیگر نیز جالب توجه و قابل بحث است و آن تمرکز بر جنین و نادیده گرفتن مادر است. حتی اگر آمار سقط جنین در ایران همین آمارهای بی پایه ی مورد ادعا باشد، و ایران را کشوری در کره مشتری تصور نکنیم، بر اساس داده های سازمان بهداشت جهانی سقط جنین در ایران بیشتر از میانگین جهانی نیست. اما حتی اگر فرض کنیم که چنین آماری درست باشد، از آنجا که بر اساس آمار بین المللی، درصدی از سقط جنین های ناامن موجب آسیب به سلامت زنان و حتی مرگ آنها می شود، به طوری که 4.7 تا 13.2 درصد از مرگ زنان باردار به سقط جنین های ناامن نسبت داده می شود؛ احتمالا این موضوع شامل حال ایران می شود و سالانه سلامت شماری از زنانی که مجبور به سقط جنین ناامن شده اند به خطر می افتد. اما تاکنون شاهد نبوده ایم که این تهدید سلامت زنان مورد توجه  قرار گرفته باشد. 

🔸در ایران با تسلط رویکرد محصول¬محور به بارداری، آسیب وارد شده ناشی از سقط جنین ناامن به سلامت زنان و مرگ های احتمالی مغفول می ماند و همه نگرانی های و دغدغه های اخلاقی ابراز شده متوجه جنین است. گویا جان و سلامت زن به مثابه ماشین تولیدمثلی که نتوانسته محصول ارزشمند مورد نظر را تحویل بدهد در معادلات اخلاقی و دغدغه های جمعیتی جایی ندارد. مطالعات درباره سقط جنین تصریح می کنند که عمده سقط جنین های ناامن در کشورهای کم درآمد اتفاق می افتد و در میان این کشورها هم عمدتاً زنان فقیر و طبقه تهیدست هستند که متحمل آسیب و عوارض سقط جنین ناامن می شوند. هم از این روست که رنج زنان این طبقه در خاموشی تداوم می یابد و هیچ گاه نه مرئی می شود و نه واکنشی را بر می انگیزد. 

🔸واقعیت آن است که هیچ کس از سقط خوشش نمی آید، ارتدوکس ترین فمینیست ها هم نمی خواهند زن در شرایطی قرار گیرد که مجبور به سقط جنین شود، چون سقط جنین می تواند برای زنان وضعیتی خطرساز رقم بزند. اما این وضعیت ناخوشایند و خطرساز قابل پیشگیری است و می توان با راهکارهای عقلانی و توام با احترام به حق انتخاب و خواسته زنان مانع از وقوع آن شد. پیشگیری از بارداری ناخواسته و آموزش به زنان در مورد نحوه پیشگیری می تواند از بارداری های برنامه ریزی نشده بکاهد و در نتیجه میزان سقط جنین کاهش یابد. اما شرایط موجود در حال حاضر به گونه است که اقدامات پیشگیری از سقط جنین در مرحله بعد از تشکیل جنین متمرکز شده است و به پیش از آن کاری ندارد. هم از این روست که پیشگیری از بارداری به عنوان راه حل اصلی کاهش موارد سقط مسکوت می ماند اما اقدامات مبتنی بر جرم انگاری سقط جنین و نقض حق انتخاب زنان بیشتر می شود.

ادامه یادداشت در روزنامه شرق، ۸ خرداد ۱۴۰۲، صفحه آخر.
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-881736
Forwarded from تجارت‌ نیوز
اقتصاد، عامل اول بی‌میلی به فرزندآوری است
🔴 زنان طبقه فرودست؛ قربانی اصلی ممنوعیت سقط جنین

▫️وزیر بهداشت با اشاره به اینکه سقط جنین جنایت است، گفته با مثبت شدن آزمایش بارداری زنان، آنها تا مرحله زایمان رصد می‌شوند.

💬سیمین کاظمی، جامعه‌شناس:

در تلاش رسمی برای افزایش جمعیت، حق انتخاب و اراده زنان برای فرزندآوری و حق تصمیم‌گیری و کنترل آنها بر بدن‌شان نقض می‌شود. بدون توجه به شرایط زنان، امکان پیشگیری و ختم داوطلبانه بارداری از آنها سلب شده است.

در رابطه با مردان نیز از آنجاکه عمدتا نقش سرپرست و نان‌آور خانوار را دارند، در وضعیت اقتصادی فعلی، ممکن است آمادگی و توانایی تامین هزینه‌های فرزند را نداشته باشند و فرزند ناخواسته، بار اقتصادی سنگینی بر دوش خانواده باشد.

باید توجه داشت که عامل اصلی دسترسی به سقط جنین در شرایط بهداشتی وضعیت طبقاتی زنان است. زنان فقیر کمتر از دیگران می‌توانند در شرایط امن و بهداشتی به بارداری خود پایان بدهند. بنابراین قربانیان اصلی ممنوعیت سقط جنین، زنان طبقه فرودست هستند.| تجارت‌نیوز

🔗گزارش کامل را اینجا بخوانید
🖊عاطفه محمودی

@tejaratnews
✔️ گروه علمی- تخصصی  صلح انجمن جامعه‌شناسی ایران با مشارکت کانون فرهنگ و زندگی، و فرهنگسرای ملل برگزار می‌کند:

آموزش زنان، تاریخچه و آینده صلح اجتماعی

با حضور:
🔹 دکتر سیمین کاظمی جامعه‌شناس، پژوهشگر مسائل اجتماعی زنان

🔹 حکمت بروجردی دکترای زبانشناسی، مدیر و سر ویراستار دانشنامه الکترونیکی زنان

🔹 دکتر افسر افشار نادری عضو هیات مدیره انجمن ایرانی مطالعات فرهنگ و ارتباطات

مدیر نشست:
دکتر حسن امیدوار

مکان: پارک قیطریه،  فرهنگسرای ملل، تالار فرهنگ
زمان: سه‌شنبه ۲۳ خرداد، ساعت ۱۰ الی ۱۲:۳۰

#انجمن_جامعه_شناسی_ایران

@iran_sociology
🖋در گفت‌وگو با دیده‌بان ایران مطرح شد؛


🗣سیمین کاظمی، فعال حقوق زنان:

🔴 در قانون تغییر ساعت ادارات، زنان نادیده گرفته شده‌اند


🔴 قانون جدید فضای تبعیض آمیز ایجاد می‌کند

🔴 زنان در ازای فرزندآوری استخدام شده و امتیاز دریافت می کنند


مدتی پس از اجرایی شدن قانون تغییر ساعت ادارات، احتمال شناور شدن ساعت کار برای مادرانی که فرزندانی زیر 7 سال دارند مطرح شد. سیمین کاظمی پژوهشگر، پزشک و جامعه‌شناس درباره وضعیت زنان در قانون تغییر ساعت کاری به دیده‌بان ایران گفت: این مسئله واقعیتی را درباره رویکرد دولت به اشتغال زنان به ما یادآوری می‌کند که در نگاه سیاست‌گذار اشتغال زنان امری مهم و ضروری نیست و زنان نامرئی هستند.


🔳گفت و گو رادر #دیدبان_ایران بخوانید👇

https://www.didbaniran.ir/fa/tiny/news-157060


🆔 @didebaniran
نامرئی کردن ضعف‌های ساختاری حوزه سلامت با حمله به پزشکان
▪️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi

🔹 پزشکان به عنوان یک گروه اجتماعی که وظایف و مسوولیت مهمی به عهده دارند لازم است مورد نقد قرار بگیرند، برای اینکه اگر ضعف و مشکلی در عملکردشان باشد مشخص و اصلاح شود. اما نقدی که صرفاً به قصدتخریب انجام می‌شود، چنین کارکرد اصلاحی ندارد و راه مباحثه و مفاهمه را مسدود می‌کند و تغییر مثبتی به دنبال نخواهد داشت. دانش و عمل پزشکی به عنوان علم و دستاورد بشری عاری از ضعف و اشتباه نیست و شناسایی این ضعف‌ها و اشتباهات هم مهم وضروری است اما لازم است طرح این ضعف‌ها و اشتباهات به روش درست و سازنده صورت بگیرد، صرفا ایجاد هیاهو و جنجال کمکی به رفع مشکلات نمی‌کند.

🔹یکی از علل زیر ذره بین بودن پزشکان، به نقش اجتماعی پزشک مربوط می‌شود. پزشکان نقش مهمی در جامعه دارند و از آنان انتظارات اجتماعی متعددی می‌رود که اگر انتظارات جامعه برآورده نشود، حساسیت و نارضایتی شکل می‌گیرد و زبان انتقاد تند میشود. از جمله اینکه انتظار می‌رود پزشکان بیش از دیگران قانونمند باشند و به تکالیفی مثل پرداخت مالیات متعهد باشند. حال اگربرخی پزشکان مرتکب خطا و تخلف شوند، رفتار و کردار این بخش از پزشکان به کل جامعه پزشکی نسبت داده می‌شود.

🔹 از طرف دیگرباید در نظر داشت که افراد اغلب در زمانی با پزشکان مواجهه دارند و ارتباط برقرار می‌کنند که بیمار هستند یا از نظر جسمی و روانی در وضعیت خوبی نیستند، در این وضعیت از پزشک به عنوان یک منجی انتظار همدلی و حمایت بی‌قید و شرط دارند. اگر در چنین شرایطی پزشک خلاف انتظارات جامعه و بیمار ظاهر شود، مثلا مطب فاقد کارتخوان باشد و بیمار برای پیدا کردن پول نقد روانه خیابان شود، به شدت برای بیمار رنجاننده و ناراحت کننده است. از این رو بخشی از این انتقادات به خاطر انتظارات متفاوت و خاصی است که از پزشکان وجود دارد. یعنی انتظارات جامعه از پزشکان متفاوت از شاغلان و صاحبان کسب و کارهای دیگر است. پزشک با سلامت سروکار دارد که مهمترین داشته ی هر انسان است.

🔹بخش دیگری از حملاتی که به پزشکان می‌شود به این دلیل می‌تواند باشد که پزشکان با داشتن ثروت، نفوذ و منزلت یکی از اقشار بالای جامعه هستند و تمرکز این سه مولفه در دست پزشکان، خود منبع تضاد و تعارض و شکاف می‌شود. البته دراین خصوص هم باید گفت اقلیتی از پزشکان هستند که صاحبان ثروت و سرمایه و قدرت‌اند و بخش بزرگی از پزشکان از زحمت کشان جامعه‌اند که برای فراهم کردن یک زندگی متوسط و رفاه حداقلی تلاش می‌کنند.

🔹 علت دیگر این است که بخشی از مشکلات حوزه سلامت، مشکلات ساختاری هستند و پزشکان در به وجود آوردن آن نقشی نداشته اند، اما چون پزشکان با جامعه مواجهه مستقیم دارند، مقصر این مشکلات ساختاری شمرده می‌شوند و آماج حملات ناراضیان از نظام سلامت می‌شوند.

🔹انتقاد از جامعه پزشکی، عمدتاً توسط برخی وزرا و نمایندگان مجلس و رسانه‌ها آغاز شد. برخی از این انتقادات با هدف پوشاندن مشکلات و ضعف‌های ساختاری بود که نهاد پزشکی را تحت تاثیر قرار داده است. کمبودها، کم کاری ها، ضعف مدیریت و نظارت به مشکل شخصی حرفه مندان پزشکی تقلیل داده شد. در حالیکه اگر حتی تخلفات و ضعف‌هایی در عملکرد پزشکان وجود داشته باشد، بیش از آنکه به شخص پزشک مربوط باشد به ساختار بهداشتی مربوط است که نتوانسته نواقص و ناکارآمدی‌هایش را اصلاح کند. این روش همچنان ادامه دارد و ما شاهد حملات به پزشکان از تریبون‌های رسمی هستیم که عمدتا برای نامرئی کردن ضعف‌های ساختاری حوزه سلامت و بعضاً برای کسب وجهه عمومی صورت می‌گیرد.

🔸متن کامل مصاحبه در لینک زیر

https://irimc.org/news/id/51131/نامريی-کردن-ضعفهای-ساختاری-حوزه-سلامت-با-حمله-به-پزشکانچ
زنان در برنامه هفتم توسعه
▪️سیمین کاظمی/گفتگو با هم‌میهن
@drsiminkazemi
🔸برنامه هفتم توسعه ذیل جمعیت و خانواده، به زنان می پردازد، چون در گفتمان سیاسی حاکم زن موجودیتی مستقلی به حساب نمی آید و صرفاً ذیل خانواده قابل تشخیص و تعریف است.

🔸در این لایحه بر اجرای کامل قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت تاکید شده که قبلا منتقدان به مشکلات و تبعات آن برای زنان پرداخته اند.

🔸همچنین در برنامه هفتم توسعه صراحتاً آمده است که تدوین مقررات و سازوکار‌‌های اجرایی برنامه اشتغال بانوان با رعایت "نقش زن در خانواده" قرار است صورت بگیرد. یعنی برنامه ریزی برای اشتغال زن به عنوان یک شخص مستقل و بر اساس توانایی ها و علائق اش انجام نمی شود، بلکه نقش او در خانواده و تقسیم کار جنسیتی است که در اشتغال و سایر ابعاد حیات او تعیین کننده است. چنین نگاهی به زنان هم در قانون اساسی غالب است و هم در برنامه های توسعه تکرار و تداوم یافته و موجب شکل گیری نابرابری جنسیتی و حقوق نابرابر و موقعیت فرودست زنان شده است. 

🔸 در گفتمان سیاسی مسلط، عدالت جنسیتی مفهومی نیست که ناظر به حقوق برابر زن و مرد باشد بلکه شالوده آن تفاوت زن و مرد و از این رو پذیرش نابرابری حقوقی دو جنس است. شاخص های این عدالت جنسیتی را هم معاونت رییس جمهور در امور زنان و خانواده تعیین می کند که البته خانم معاون در اظهار نظرهایش به طور صریح گفته است که برابری جنسیتی را قبول ندارد و با استدلال های عجیب و غریب می کوشد تقسیم کار مبتنی بر جنسیت که مهمترین عامل تداوم تبعیض جنسیتی است، حفظ شود. در دیدگاه خانم معاون و همفکران شان (مانند همسر رییس جمهور)، حتی کار و تحصیل زنان غیرضروری و بی اهمیت شمرده می شود؛ بنابراین نمی توان با چنین دیدگاه و رویکردی انتظار داشت که گام مثبتی به سمت بهبود وضعیت زنان برداشته شود.

متن کامل گزارش:
عدالت جنسیتی حذف شد - روزنامه هم‌میهن
https://hammihanonline.ir/news/society/dalt-jnsyty-hdhf-shd
🔸کدام زن باردار طبقه متوسط شهری به مرکز بهداشت مراجعه می‌کند؟/ شناسایی آزمایش‌های بارداری مصداق نقض حریم شخصی بیمار

سیمین
کاظمی، پزشک و جامعه‌شناس، در گفت‌وگو با #خبرآنلاین:

▫️به نظر نمی‌رسد طرح نفس چندان موفقیت آمیز باشد. چون معمولا زنانی به مراکز بهداشت مراجعه می‌کنند و پرونده بارداری تشکیل می‌دهند که تصمیم به بچه‌دار شدن دارند و سقط در برنامه آنها نیست.

▫️زنان مناطق فقیرنشین شهرها و مناطق روستایی برای مراقبت بارداری به مراکز بهداشت مراجعه می‌کنند. زنان طبقه متوسط شهری بیشتر به متخصص‌های زنان مراجعه می‌کنند.

▫️اگر تصمیم بر این باشد که نتیجه آزمایش‌های بارداری زنان تحت نظارت قرار گیرد و زنان باردار از طریق آزمایشگاه‌ها شناسایی شوند که این مصداق روشن افشای اسرار و نقض حریم شخصی بیمار است./ خبرآنلاین

@KhabarOnline_IR
درباره پدیده همخانگی در ایران
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با شرق (آنلاین)
@drsiminkazemi
♦️زندگی کردن خانواده ها در یک ساختمان، در گذشته هم در میان فقرای جامعه وجود داشته ولی معماری خانه ها متفاوت بوده است به طوری که دور تادور یک حیاط بزرگ تعدادی اتاق بوده و هر خانواده در یک اتاق زندگی می کرده اند. این نوع زندگی همسایگی تلقی می شده و نمونه اش را در کتاب همسایه های احمد محمود خوانده یا در فیلم گوزن های مسعود کیمیایی دبده ایم، اما آنچه در حال حاضر از آن صحبت می شود، به علت سبک معماری خانه ها، همخانگی محسوب می شود که دو یا سه خانواده در خانه ای با یک هال و دو سه اتاق زندگی می کنند. در غرب هم به علت گرانی مسکن، پدیده همخانگی وجود دارد که یک شخص اتاق یا اتاق های اضافه خود را به افراد معمولا تنها اجاره می دهد. اما آنچه در پدیده همخانگی جدید در ایران مساله ساز است این است که گفته می شود دو یا سه خانواده با هم در یک خانه همزیستی می کنند. که در این مورد تعداد جمعیتی که در یک خانه زندگی می کنند زیاد است و اینکه حریم خصوصی خانواده که یک محیط خصوصی به حساب می آید، در خطر نقض شدن است. افراد احساس امنیت کمتری دارند و این فقدان حریم خصوصی شخص را در معرض دید، نظارت و قضاوت دائمی غریبه و بیگانه ها در خانه قرار می دهد. در واقع خانه دیگر برای افراد محیط امن و راحتی از نظر روانی نیست. اگر خانواده ها از فرهنگ های متفاوت در زبر یک سقف باشند، ممکن است گاهی موجب تقابل و تعارض بین آنها شود و این تعارضات محیط خانه را ناامن و غیرقابل تحمل کند.

♦️مهمترین پیامد پدیده همخانگی خانواده ها، نقض حریم شخصی افراد، نداشتن امنیت روانی و رفاه و افت کیفیت زندگی و کاهش سطح بهداشت و نیز احتمال سرایت بیماری های مسری تنفسی و اسهالی و انگلی و ... است. در همخانگی خانواده ها، خانواده کارکرد روانی خود برای افراد را از دست می دهد و فرد در آن فضایی که برآمده از فقر و صرفا" در حد سرپناه است فقط می تواند نیازهای جسمی اش را آن هم در پایین ترین حد و به شکل حداقلی برآورده کند.

♦️فرزندان در چنین فضایی، در معرض آسیب های مختلف هستند. فضای خصوصی و فضایی برای درس خواندن و یادگیری ندارند. محیط خانواده به عنوان اولین محیط جامعه پذیری، برای آنها مخدوش می شود. احساس امنیت کمتری می کنند و شاهد تعارضات بین خانواده ها هستند. ممکن است در معرض کنترل و سخت گیری بیشتری باشند. یا اینکه به علت همزیستی مستمر تعارض منافع و رقابت با فرزند یا فرزندان خانواده دیگر شکل بگیرد و تنش و درگیری میان آنها به وجود آید.

https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-884889
زنان کارتن خواب محصول شرایط اقتصادی و اجتماعی هستند
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با توانا نیوز
@drsiminkazemi

🔹مهم‌ترین دلایل روی آوردن زنان و دختران ایرانی به کارتون‌خوابی چیست؟
♦️بی خانمانی زنان عمدتاً محصول شرایط اجتماعی و اقتصادی است. پدیده ی بی خانمانی در زمینه ی وضعیت اقتصادی نامطلوب، نابرابری طبقاتی، فقر، بیکاری و افزایش قیمت مسکن خلق می شود.  ویژگی های فردی مانند اعتیاد، بیماریهای روانی و مشکلات خانوادگی در چنین زمینه ای شخص را سریعتر و به ناگزیر به بی خانمانی می کشاند.  در مورد زنان عامل جنسیت و به طور دقیق تر تبعیض مبتنی بر جنسیت در بروز بی خانمانی تأثیر چشمگیری دارد و آن را از بی خانمانی مردان تا حدودی متمایز می کند. زنان بی خانمان عموماً به واسطه جنسیت شان قربانی شرایط جامعه آسیب زا شده اند. وضعیت خانوادگی نابسامان  یکی از علل اصلی بی خانمانی است. دخترانی که قربانی خشونت فیزیکی و آزار جنسی در خانواده هستند، ممکن است به اجبار برای رهاندن خود خانه را ترک کنند و از آنجا که به منابع مالی دسترسی ندارند، بی خانمان شوند. خانواده های از هم گسیخته با مشکلات فقر، اعتیاد و جدایی والدین ممکن است بی خانمانی فرزندان را به دنبال داشته باشد. بخشی از زنان بی خانمان قربانیان کودک همسری و ازدواج اجباری هستند. طلاق در زمینه فقر و بیکاری و فقدان حمایت اجتماعی می تواند زنان را بی خانمان و آواره کند. زنان بی خانمان ممکن است به علت اعتیاد یا بیماری روانی توسط خانواده شان طرد شده باشند و جایی برای زندگی نداشته باشند. برخی زنان در وضعیت بی خانمانی  متولد شده اند و بی خانمانی میراث وضعیت مادران شان  است. 
در ایران فقر و بیکاری خصلتی عمدتا زنانه دارند، زنان برای گذران زندگی عمدتاً متکی به مردان هستند، از این رو اگر محیط خانواده را ترک کنند و یا حمایت خانواده را نداشته باشند به دلیل فقر و بیکاری به احتمال بیشتری بی خانمان می شوند.

🔹 خطراتی که زنان کارتون خواب را تهدید می‌کنند کدام اند؟
♦️مهمترین تهدید برای زنان بی خانمان خشونت های مبتنی بر جنسیت و مشخصاً خشونت جنسی است و این دسته از زنان به وفور مورد خشونت و بهره کشی جنسی قرار می گیرند. که به دنبال آن ممکن است دچار بارداری های ناخواسته و ناچار به سقط جنین ناامن و غیربهداشتی شوند. در خطر ابتلا به بیماری قابل انتقال از طریق رابطه جنسی، ایدز و هپاتیت هستند. بیماریهای عفونی و انگلی که به علت سطح پایین بهداشت عارض می شوند، آنها را تهدید می کند. ممکن است در دام درگیر شبکه های قاچاق مواد مخدر شوند و خود نیاز دچار اعتیاد شوند و یا اعتیادشان تشدید شود. از نظر روانی، فقدان اعتماد به نفس، احساس گناه و بی ارزشی دامن گیر آنهاست. افسردگی و اضطراب در میان آنها شایع است. به لحاظ اجتماعی داغ خورده و مطرود هستند و مورد تحقیر و آزار و سرزنش قرار می گیرند. سلامت اجتماعی شان صدمه جدی می بیند و این دسته از زنان از جریان اصلی جامعه دور می افتند. احساس همبستگی و تعلق به جامعه نخواهند داشت. به طور کلی سلامت زنان بی خانمان در سه بعد جسمی، روانی و اجتماعی در آُسیب جدی و برگشت ناپذیر است. 

🔹 راهکار اصلی برای مقابله با افزایش تعداد کارتون‌‌خواب‌ها چیست؟
♦️در حالیکه وضعیت زنان بی خانمان محصول شرایط ساختاری جامعه است و آنها به وضوح قربانیان نابرابری طبقاتی و جنسیتی هستند اما مواجهه رسمی و غیررسمی با این گروه، عمدتاً سرزنش و تحقیر بوده است. چنانکه گویا خودشان مقصر وضعیت شان هستند. عموماً از زنان بی خانمان انسانیت زدایی می شود و به مانند زباله های جامعه به آنها نگاه می شود. تاکنون راهکار اصلی برای مواجهه با مسأله کارتن خوابی و بی خانمانی، نادیده گرفتن یا عدم توجه کافی به موضوع یا حداکثر پنهان کردن قربانیان از انظار عموم بوده است و نه اندیشیدن به حل ریشه ای این پدیده اجتماعی. حتی فراهم کردن سرپناه برای این بخش از زنان بسیار محدود و ناکافی بوده و در اخبار آمده که بعضی از آنها تعطیل شده اند. همان طور که اشاره کردم بی خانمانی زنان محصول نابرابری طبقاتی و جنسیتی در جامعه ماست و تا وقتی تجدید سازمان اجتماعی به گونه ای نباشد که این عوامل برطرف شوند، مسأله زنان بی خانمان نه تنها حل نمی شود بلکه تشدید و گسترده تر نیز خواهد شد. 

ادامه گفتگو در لینک زیر:
https://tavananews.ir/74452/%d8%b2%d9%86%d8%a7%d9%86-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d9%86-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d8%a8-%d9%85%d8%ad%d8%b5%d9%88%d9%84-%d8%b4%d8%b1%d8%a7%db%8c%d8%b7-%d8%a7%d8%ac%d8%aa%d9%85%d8%a7%d8%b9%db%8c-%d9%88-%d8%a7/
خانه اندیشمندان علوم انسانی
پنج تیر ۱۴۰۲
۱۷ تا ۱۹
@drsiminkazemi
Audio
بخش اول
وضعیت کار و اشتغال زنان در ایران
سیمین کاظمی
نشست اصلاح موادی از قانون کار
برگزار کننده: انجمن علمی حقوق کار و تامین اجتماعی ایران و گروه حقوق خانه اندیشمندان علوم انسانی
پنجم تیر ۱۴۰۲
@drsiminkazemi
Audio
بخش دوم
نادیده گرفتن زنان در قانون کار
سیمین کاظمی
نشست اصلاح موادی از قانون کار
برگزار کننده: انجمن علمی حقوق کار و تامین اجتماعی ایران و گروه حقوق خانه اندیشمندان علوم انسانی
پنجم تیر ۱۴۰۲
@drsiminkazemi
الکل، مصرف به مثابه نافرمانی
▪️سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
🔹مساله الکل در ایران متفاوت است از جوامع غربی. در غرب مصرف الکل برای بزرگسالان جرم نیست منع مذهبی ندارد و نوشیدن آن جزیی از فرهنگ غربی است. بنابراین نه خود مصرف معمول الکل که عموما تبعات مصرف الکل، مثلا رانندگی در وضعیت مستی و اعتیاد به الکل، مساله به شمار می رود و تلاش های پیشگیرانه متوجه آن است.

🔹در غرب الکل بیشتر یک مساله بهداشتی و در حوزه سلامت است. در ایران اساسا مصرف الکل ممنوع و جرم است، حال میزان مصرف چقدر باشد تفاوتی ندارد و با هر میزان مصرف، جرم اتفاق افتاده و مستوجب مجازات به شمار می رود. در واقع در ایران مساله الکل بیش از آنکه مساله ای بهداشتی و در حوزه سلامت باشد مساله ای است که در حوزه کجروی و جرم قرار دارد.

🔹 در ایران بین نظام ارزشی و هنجارهای مورد قبول حکومت و بخشی از جامعه شکاف قابل توجهی وجود دارد. و ارزش ها و هنجارهای مورد قبول حکومت، الزاما مورد قبول همه بخش های جامعه نیست. دست کم از نگاه بخشی از جامعه ممنوعیت مصرف الکل در کنار ممنوعیت و محدودیت های اجتماعی دیگر مثل روابط افراد،  حجاب اجباری و سایر ممنوعیت هایی از این دست، قرار دارد و بنابراین قانون منع مصرف آن پذیرش اجتماعی ندارد و در این حوزه مقاومتی شکل گرفته که آن را به خصوص در بین جوانان و دانشجویان می توان دید.

🔹در واقع مصرف الکل در بین بخشی از مصرف کنندگان به عنوان یک نافرمانی و قرار گرفتن در جهت مخالف با سیاست رسمی تفسیر می شود. مصرف الکل به عنوان حق فردی تلقی می شود، که دولت و قانون آن را نقض کرده اند و بنابراین مقاومتی علیه ممنوعیت آن شکل می دهند.

🔹وجود نگرش مثبت یا خنثی به الکل نشان می دهد که بر خلاف رویکرد رسمی، در نزد بخشی از جامعه و بخصوص جوانان از آن قبح زدایی شده و مصرف آن حتی به عنوان یک مقاومت و ایستادگی برای حقوق فردی تفسیر می شود. حال با چنین نگرشی و در حالیکه شکاف بین دولت و جامعه بیشتر شده و نوعی بی اعتمادی به مراجع رسمی وجود دارد، هر چه هم از مضرات الکل و تاثیر منفی آن بر سلامت فرد گفته شود، با بی اعتنایی و ناباوری رد می شود.

🔹وجود نگرش مثبت به الکل و بی ضرر دانستن آن موجب شده گرایش به سمت آن بیشتر شود که بخشی از این جمعیت دچار اعتیاد به الکل و عوارض جسمی، روانی و اجتماعی آن می شوند.
▪️متن کامل در لینک زیر
الکل؛ مصرف به مثابه نافرمانی | توداک
https://toudak.ir/note/503977
2024/10/01 16:44:07
Back to Top
HTML Embed Code: