Forwarded from جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...
♦️روش های تشخیصی و درمانی روانپزشکی به مثابه مجازات
✍دکتر سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
در دوره معاصر اگر چه نمایش عمومی تعذیب در بسیاری از کشورها کنار گذاشته شده و اسناد بین المللی حقوق بشر به ممنوعیت شکنجه تاکید دارند اما صور دیگری از آزار و اذیت زندانیان به خصوص زندانیانی که تهدیدی برای نظم موجود تلقی می شوند، بروز کرده است. از جمله این روشها استفاده از روانپزشکی به عنوان مجازات برای محکومان در کشورهای مختلف است که به دنبال آن مفهوم Political abuse of psychiatry یا «سوء استفاده سیاسی از روانپزشکی» در محافل روانپزشکی مطرح شده است. سوء استفاده سیاسی از روانپزشکی به استفاده نادرست از تشخیص و درمان روانپزشکی با هدف نقض حقوق بنیادین بشر در مورد اشخاص یا گروه های مشخص ارجاع دارد.
شواهدی از سوءاستفاده نظام های سیاسی مختلف (با ایدئولوژی های مختلف) از روانپزشکی در دست است که نشان می دهد چگونه برای تنبیه و سرکوب مخالفان، برچسب بیمار روانی و مداخله روانپزشکی مورد استفاده قرار گرفته است. در این راستا حتی تشخیص های روانپزشکی جدیدی ابداع شده اند که برچسب زدن بر مخالفان و منتقدان به توجیه علمی آراسته شود. در تاریخ آمریکا نمونه هایی از کاربرد تشخیص های روانپزشکی برای تقویت روابط قدرت در جامعه وجود دارد. یک پزشک آمریکایی(ساموئل کارت رایت) در ١٨۵١ این فرضیه را ارائه کرده که علت احساس اسارت در میان بردگان آفریقایی یک مشکل روانی به اسم Drapetomania است و برای "بهبود" این "بیماری" قطع انگشتان شست پا را که دویدن را غیرممکن می کند، پیشنهاد کرد. در ١٩۶٨ نسخه جدید راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روانپزشکی آمریکا یعنی DSM II تعریف جدیدی از اسکیزوفرنی را ارائه داد که ترمینولوژی جدیدی را در بر می گرفت، و اصطلاحاتی چون «فرافکنی، خشم فرافکنی شده، خشم و خصومت» برای توصیف کنش های معترضان و فعالان حقوق مدنی به کار رفته بود. نمونه های تاریخی از رهبران آمریکایی-آفریقایی وجود دارد که وضعیت سلامت روان شان مورد تردید قرار گرفته تا به این وسیله خواسته شان برای تغییر جامعه بی اعتبار شود. بر اساس اسناد طبقه بندی شده، FBIتشخیص اسکیزوفرنی پارانویید پره سایکوتیک را برای مالکوم ایکس (فعال حقوق سیاهپوستان) طرح و "توطئه" های وی برای سرنگونی دولت را برجسته کرد. در شوروی مدرسه روانپزشکی مسکو تشخیص sluggish schizophrenia را برای تبیین رفتار مخالفان مورد استفاده قرار داد، که نوعی از اختلال روانی با روند تدریجی و پیشرونده شمار می رفت و توضیح می داد که چرا بیماران ممکن است در زمان تشخیص، علائمی از اسکیزوفرنی یا هر اختلال روانپزشکی دیگری نشان ندهند.
اکنون پرسشی که شکل می گیرد این است که چرا روانپزشکی می تواند به ابزار قدرت برای تنبیه مخالفان تبدیل شود.
🔹متن کامل را در همیسا بخوانید:
روش های تشخیصی و درمانی روانپزشکی به مثابه مجازات
http://hmisa.ir/index.php/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA/135-hmisa
✍دکتر سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
در دوره معاصر اگر چه نمایش عمومی تعذیب در بسیاری از کشورها کنار گذاشته شده و اسناد بین المللی حقوق بشر به ممنوعیت شکنجه تاکید دارند اما صور دیگری از آزار و اذیت زندانیان به خصوص زندانیانی که تهدیدی برای نظم موجود تلقی می شوند، بروز کرده است. از جمله این روشها استفاده از روانپزشکی به عنوان مجازات برای محکومان در کشورهای مختلف است که به دنبال آن مفهوم Political abuse of psychiatry یا «سوء استفاده سیاسی از روانپزشکی» در محافل روانپزشکی مطرح شده است. سوء استفاده سیاسی از روانپزشکی به استفاده نادرست از تشخیص و درمان روانپزشکی با هدف نقض حقوق بنیادین بشر در مورد اشخاص یا گروه های مشخص ارجاع دارد.
شواهدی از سوءاستفاده نظام های سیاسی مختلف (با ایدئولوژی های مختلف) از روانپزشکی در دست است که نشان می دهد چگونه برای تنبیه و سرکوب مخالفان، برچسب بیمار روانی و مداخله روانپزشکی مورد استفاده قرار گرفته است. در این راستا حتی تشخیص های روانپزشکی جدیدی ابداع شده اند که برچسب زدن بر مخالفان و منتقدان به توجیه علمی آراسته شود. در تاریخ آمریکا نمونه هایی از کاربرد تشخیص های روانپزشکی برای تقویت روابط قدرت در جامعه وجود دارد. یک پزشک آمریکایی(ساموئل کارت رایت) در ١٨۵١ این فرضیه را ارائه کرده که علت احساس اسارت در میان بردگان آفریقایی یک مشکل روانی به اسم Drapetomania است و برای "بهبود" این "بیماری" قطع انگشتان شست پا را که دویدن را غیرممکن می کند، پیشنهاد کرد. در ١٩۶٨ نسخه جدید راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی انجمن روانپزشکی آمریکا یعنی DSM II تعریف جدیدی از اسکیزوفرنی را ارائه داد که ترمینولوژی جدیدی را در بر می گرفت، و اصطلاحاتی چون «فرافکنی، خشم فرافکنی شده، خشم و خصومت» برای توصیف کنش های معترضان و فعالان حقوق مدنی به کار رفته بود. نمونه های تاریخی از رهبران آمریکایی-آفریقایی وجود دارد که وضعیت سلامت روان شان مورد تردید قرار گرفته تا به این وسیله خواسته شان برای تغییر جامعه بی اعتبار شود. بر اساس اسناد طبقه بندی شده، FBIتشخیص اسکیزوفرنی پارانویید پره سایکوتیک را برای مالکوم ایکس (فعال حقوق سیاهپوستان) طرح و "توطئه" های وی برای سرنگونی دولت را برجسته کرد. در شوروی مدرسه روانپزشکی مسکو تشخیص sluggish schizophrenia را برای تبیین رفتار مخالفان مورد استفاده قرار داد، که نوعی از اختلال روانی با روند تدریجی و پیشرونده شمار می رفت و توضیح می داد که چرا بیماران ممکن است در زمان تشخیص، علائمی از اسکیزوفرنی یا هر اختلال روانپزشکی دیگری نشان ندهند.
اکنون پرسشی که شکل می گیرد این است که چرا روانپزشکی می تواند به ابزار قدرت برای تنبیه مخالفان تبدیل شود.
🔹متن کامل را در همیسا بخوانید:
روش های تشخیصی و درمانی روانپزشکی به مثابه مجازات
http://hmisa.ir/index.php/%DB%8C%D8%A7%D8%AF%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA/135-hmisa
چرا پزشکان مهاجرت می کنند؟ دیدگاه و تجربیات دانشجویان پزشکی دوره کارورزی (اینترنی)
نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
سیمین کاظمی
پزشک عمومی و دکتری جامعه شناسی، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
doi: 10.22034/JPAI.2022.553592.1228
چکیده
یکی از ضروری ترین منابع هر نظام سلامت، سرمایه انسانی آن است و مهاجرت پزشکان به خارج به معنی از دست رفتن سرمایه انسانی است. هدف این مطالعه تبیین پدیده مهاجرت پزشکان بر اساس دیدگاهها و تجربیات دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. این مطالعة کیفی به روش تحلیل محتوا اجرا شد. نمونه گیری، به روش دردسترس و تعداد نمونه به شیوه اشباع نظری 15 نفر بود. جهت گرد آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و برای تحلیل داده ها، روش تحلیل محتوا به کار برده شد. بعد از کدگذاری، دسته بندی کدها صورت گرفت و به ترتیب مفاهیم، زیر طبقات و نهایتاً طبقات استخراج شدند. عوامل گرایش به مهاجرت دانشجویان پزشکی در 8 طبقه اصلی و 24 زیر طبقه شناسایی شدند. 8 طبقه اصلی شامل وضعیت آموزش پزشکی، شرایط شغلی، تنزل جایگاه اجتماعی پزشکان، فقدان تعادل کار/زندگی، بی انگیزه شدن، تأثیر پذیری از دیگران، مقایسه وضعیت با کشورهای مقصد و شرایط اقتصادی-اجتماعی کشور بود. بر اساس یافته های این مطالعه عوامل متعددی در گرایش به مهاجرت دانشجویان پزشکی دخالت دارند که برای کند کردن روند مهاجرت لازم است به همه آنها توجه شود.
کلیدواژهها: مهاجرت، پزشکان، دانشجویان ، فرار مغزها
http://www.jpaiassoc.ir/article_255033.html
نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
سیمین کاظمی
پزشک عمومی و دکتری جامعه شناسی، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
doi: 10.22034/JPAI.2022.553592.1228
چکیده
یکی از ضروری ترین منابع هر نظام سلامت، سرمایه انسانی آن است و مهاجرت پزشکان به خارج به معنی از دست رفتن سرمایه انسانی است. هدف این مطالعه تبیین پدیده مهاجرت پزشکان بر اساس دیدگاهها و تجربیات دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است. این مطالعة کیفی به روش تحلیل محتوا اجرا شد. نمونه گیری، به روش دردسترس و تعداد نمونه به شیوه اشباع نظری 15 نفر بود. جهت گرد آوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده و برای تحلیل داده ها، روش تحلیل محتوا به کار برده شد. بعد از کدگذاری، دسته بندی کدها صورت گرفت و به ترتیب مفاهیم، زیر طبقات و نهایتاً طبقات استخراج شدند. عوامل گرایش به مهاجرت دانشجویان پزشکی در 8 طبقه اصلی و 24 زیر طبقه شناسایی شدند. 8 طبقه اصلی شامل وضعیت آموزش پزشکی، شرایط شغلی، تنزل جایگاه اجتماعی پزشکان، فقدان تعادل کار/زندگی، بی انگیزه شدن، تأثیر پذیری از دیگران، مقایسه وضعیت با کشورهای مقصد و شرایط اقتصادی-اجتماعی کشور بود. بر اساس یافته های این مطالعه عوامل متعددی در گرایش به مهاجرت دانشجویان پزشکی دخالت دارند که برای کند کردن روند مهاجرت لازم است به همه آنها توجه شود.
کلیدواژهها: مهاجرت، پزشکان، دانشجویان ، فرار مغزها
http://www.jpaiassoc.ir/article_255033.html
www.jpaiassoc.ir
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران - فهرست مقالات
نامه انجمن جمعیت شناسی ایران (JPAI)
Forwarded from خبرگزاری خبرآنلاین
🔸ثبتنام خودرو برای مادران زیر ۱۸ سال/ «برای طراحان چنین طرحهایی جان زنان بیارزش است»
سیمین کاظمی، جامعهشناس و پزشک :
▫️افراد زیر هجده سال، از جمله زنان جمعیت زیر سن مسوولیت قانونی هستند و وارد کردن آنها به مساله فرزندآوری نوعی اغفال و بهرهکشی از این جمعیت است.
▫️بارداری زیر ۱۹ سال از نظر پزشکی، پرخطر محسوب میشود.
▫️به نظر میرسد برای طراحان چنین طرحهایی جان زنان بیارزش است.
▫️کاهش فرزندآوری متآثر از وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور است و تا وقتی وضعیت اقتصادی و اجتماعی بهبود نیابد، نمیتوان منتظر معجزهای در افزایش جمعیت شد./ خبرآنلاین
@KhabarOnline_IR
سیمین کاظمی، جامعهشناس و پزشک :
▫️افراد زیر هجده سال، از جمله زنان جمعیت زیر سن مسوولیت قانونی هستند و وارد کردن آنها به مساله فرزندآوری نوعی اغفال و بهرهکشی از این جمعیت است.
▫️بارداری زیر ۱۹ سال از نظر پزشکی، پرخطر محسوب میشود.
▫️به نظر میرسد برای طراحان چنین طرحهایی جان زنان بیارزش است.
▫️کاهش فرزندآوری متآثر از وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور است و تا وقتی وضعیت اقتصادی و اجتماعی بهبود نیابد، نمیتوان منتظر معجزهای در افزایش جمعیت شد./ خبرآنلاین
@KhabarOnline_IR
تأثیر فرجام مدنی بر جامعه پژوهشگران ایرانی
سیمین کاظمی، پزشک و جامعهشناس ایرانی، در واکنش به حکم سعید مدنی به «شرق» میگوید: ایران هم مانند کشورهای دیگر با مسائل اجتماعی متعددی روبهروست که برای جامعه از منظر سعادت، رفاه و برابری چالش ایجاد کرده است. فهم، تحلیل و پیداکردن راهحل برای این مسائل جامعه نیازمند متخصصان و اندیشمندانی است که بتوانند در آزادی و آرامش و بدون واهمه از بازگویی واقعیت، فعالیت علمی و پژوهشی داشته باشند. یعنی اینکه اگر یافتههای پژوهشی و کارهای علمی یک پژوهشگر اجتماعی کاستیها و نابسامانیها را آشکار کرد، به جای به دنبال راهحل بودن، گوینده واقعیت تحت تعقیب قرار نگیرد. در غیر این صورت عملا پژوهشگران یا بهطور کلی باید کار نکنند یا اینکه یافتهها را به دلخواه مسئولان بنویسند تا مجازاتی متوجهشان نباشد و به منافعی دست پیدا کنند. متأسفانه آنچه در حال حاضر با آن مواجهیم، پرداختن به مسائل اجتماعی از یک منظر محدود است که حداکثر بخشی از واقعیت را میگوید و بقیه آن را پنهان میکند. یعنی جریان اصلی جامعهشناسی و پژوهش اجتماعی به چنین مسیری افتاده است. اگر کسی خلاف چنین جریانی حرکت کند و بخواهد استقلالش را حفظ کند و از مجیزگویی دور باشد، در واقع خودش را به دردسر انداخته است و تبعات ناگوار و ناخوشایندی گریبانگیرش میشود، مثل آقای سعید مدنی.
خانم کاظمی در ادامه میگوید: دکتر سعید مدنی از پژوهشگرانی است که برای تبیین و تحلیل مسائل اجتماعی ایران، از روسپیگری تا اعتیاد و اعتراضات آب و...، زحمت کشیده، ولی اکنون به جای تحسین و تشویق مورد تنبیه قرار گرفته و حکم زندان طویلالمدت نصیبش شده است. حکم زندان برای آقای مدنی هم تأسفآور و هم نگرانکننده است؛ از این جهت که هم حقوق فردی ایشان نادیده گرفته شده، هم جامعه از فعالیتهای علمی ایشان محروم شده است، و هم اینکه با این مجازات، این پیام به پژوهشگران مستقل داده میشود که در صورت بازگویی واقعیت، فرجام مدنی در انتظارتان خواهد بود.
شرق، ۴ دی ۱۴۰۱
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-865379
سیمین کاظمی، پزشک و جامعهشناس ایرانی، در واکنش به حکم سعید مدنی به «شرق» میگوید: ایران هم مانند کشورهای دیگر با مسائل اجتماعی متعددی روبهروست که برای جامعه از منظر سعادت، رفاه و برابری چالش ایجاد کرده است. فهم، تحلیل و پیداکردن راهحل برای این مسائل جامعه نیازمند متخصصان و اندیشمندانی است که بتوانند در آزادی و آرامش و بدون واهمه از بازگویی واقعیت، فعالیت علمی و پژوهشی داشته باشند. یعنی اینکه اگر یافتههای پژوهشی و کارهای علمی یک پژوهشگر اجتماعی کاستیها و نابسامانیها را آشکار کرد، به جای به دنبال راهحل بودن، گوینده واقعیت تحت تعقیب قرار نگیرد. در غیر این صورت عملا پژوهشگران یا بهطور کلی باید کار نکنند یا اینکه یافتهها را به دلخواه مسئولان بنویسند تا مجازاتی متوجهشان نباشد و به منافعی دست پیدا کنند. متأسفانه آنچه در حال حاضر با آن مواجهیم، پرداختن به مسائل اجتماعی از یک منظر محدود است که حداکثر بخشی از واقعیت را میگوید و بقیه آن را پنهان میکند. یعنی جریان اصلی جامعهشناسی و پژوهش اجتماعی به چنین مسیری افتاده است. اگر کسی خلاف چنین جریانی حرکت کند و بخواهد استقلالش را حفظ کند و از مجیزگویی دور باشد، در واقع خودش را به دردسر انداخته است و تبعات ناگوار و ناخوشایندی گریبانگیرش میشود، مثل آقای سعید مدنی.
خانم کاظمی در ادامه میگوید: دکتر سعید مدنی از پژوهشگرانی است که برای تبیین و تحلیل مسائل اجتماعی ایران، از روسپیگری تا اعتیاد و اعتراضات آب و...، زحمت کشیده، ولی اکنون به جای تحسین و تشویق مورد تنبیه قرار گرفته و حکم زندان طویلالمدت نصیبش شده است. حکم زندان برای آقای مدنی هم تأسفآور و هم نگرانکننده است؛ از این جهت که هم حقوق فردی ایشان نادیده گرفته شده، هم جامعه از فعالیتهای علمی ایشان محروم شده است، و هم اینکه با این مجازات، این پیام به پژوهشگران مستقل داده میشود که در صورت بازگویی واقعیت، فرجام مدنی در انتظارتان خواهد بود.
شرق، ۴ دی ۱۴۰۱
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-865379
شرق
چارهجویی در زندان
سعید مدنی، پژوهشگر و کنشگر ایرانی، برای چندمینبار راهی زندان شده است و این بار در جدیدترین حکمش به هشت و یک سال زندان برای دو مورد اتهامیاش محکوم شده که با توجه به اجرای حکم سنگینتر، او باید هشت سال را در زندان سپری کند. سعید مدنی در همه سالهای اخیر…
نظرات زن ستیزانه یک فیلسوف!
✍سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
سوژگی و محوریت زنان در اعتراض های بعد از مرگ مهسا امینی ستون های مردسالاری را به لرزه در آورده، و کارگزاران رنگارنگش را به تکاپو انداخته است. در واقع آنچه با سرکوب خشن و برخوردهای سخت امکان پذیر نشده است، اکنون عمله های فکری ایدئولوژی مردسالاری را به میدان آورده است تا از انبان محفوظات و تئوری های عهد بوق شان، باطل السحری بیرون بکشند که این غائله بخوابد و خراش و خدشه ای بر ساختار مردسالارانه ای که ستون هایش بر رنج و ستم بر زنان استوار شده وارد نشود.
از جمله این کارگزاران، شخصی است که در شرایط سکوت اجباری و انزوای اندیشمندان و اساتید مستقل و آزاده، به یک چشمی شهر کوران تبدیل شده و به اعتبار فیلسوف خوانده شدن و ایفای نقش منتقد مورد توجه قرار گرفته است.
اما خوب است بدون این که مسحور این القاب شویم، به مصاحبه این متفکر و متکلم خودخوانده درباره اعتراضات زنان و شعار زن، زندگی، آزادی نگاه کنیم تا دیدگاه زن ستیزانه و نقش واقعی چنین افرادی در بزنگاههای تاریخی مشخص شود.
در این مصاحبه، آقای فیلسوف، بدون آنکه بتواند از انبان فلسفه اش نقدی به شعار زن، زندگی، آزادی بیرون بکشد، به دنبال ساخت یک منبع شرّ می گردد تا با انتساب زن، زندگی، آزادی به او، به خیال خود شعار را از اعتبار بیندازد و خطرناک جا بزند. اقای فیلسوف نخبه گرا که گویا اندیشیدن و تعقل را امتیاز نخبگان جعلی چون خودش می بیند، بنیادهای فکری شعار زن، زندگی، آزادی را که به برابری جنسیتی، نفی خشونت و حق حیات و رهایی زنان و جامعه ارجاع دارد، و طنین آن فراتر از مرزهای ایران، همدلی جامعه جهانی را برانگیخته، تحریف می کند.
جناب فیلسوف و علامه دهر، به دنبال شرّ سازی از جنبش اعتراضی، آسمان و ریسمان می بافد تا با نسبتِ دروغ دادن به اندیشه ای که رهایی زنان را شرط و معیار رهایی جامعه می داند، شعار زن، زندگی، آزادی را از چشم بیندازد و با فوبیای مارکسیسم به جنگ زن، زندگی، آزادی می رود. جناب فیلسوف مانند سایر همفکران اش در مسندهای مختلف که خواسته رهایی زنان را صرفا در معنای آزادی روابط جنسی و مسایل رختخوابی معنا می کنند، سرانجامِ شعار جنبش اعتراضی را بردگی جنسی می داند. از نظر فیلسوف ما بردگی جنسی، ربطی به روابط نابرابر قدرت و فرودست شدن زنان ندارد. او نه تنها ساختار فعلی خانواده را که عملا زنان را به خدمتکار مردان، بدون هیچ حقوقی تبدیل کرده است، رقم زننده بردگی جنسی نمی داند و به آن نقدی وارد نمی کند؛ بلکه معتقد است جنبش با شعار زن، زندگی، آزادی، زنان را به بردگی رهنمون می شود. آقای فیلسوف برای این ادعا استدلال نمی کند ولی در حرفهایش برای زن ایرانی که گویا رده یا گونه ای متفاوت و عجیبی از زن است، و با "مهر، ایثار و فداکاری" شناخته می شود مرثیه سر می دهد که شعار زن زندگی، آزادی و اعتراضات زنان، این گونه را با خطر انقراض مواجه می کند. جناب استاد ماچو، با دیدگاهی جنسیت زده، و با تفکیک صفات انسانی بر اساس جنسیت، می کوشد با نسبت دادن مهر، ایثار و فداکاری به زنان و با توسل به این کلیشه های جنسیتی نخ نما، زنان را از خواسته ی رهایی از قفس مردسالاری منصرف کند.
آقای فیلسوف که از بیان هر آنچه زنانه است و در واقع فتح عرصه عمومی به دست زنان هراس دارد، با ساختن دوگانه پروین / فروغ که اولی عنصر زن بودن را در شعرش مخفی می کند و دومی بی پروا آن را بیان می کند، دست به انتخاب می زند و برای پروین رجحان قائل می شود، چون پروین از حدود تعیین شده و استانداردهای زبان مردانه زمان خودش فراتر نرفته و به این ترتیب مظهر زن ایرانی است، که در برابر سنت و مردسالاری سکوت می کند.
آقای فیلسوف عصیان زنان و زن عصیانگر را نمی پسندد، او "زن ایرانی" پسند است که یوغ بندگی مردان را به گردن دارد، در سکوت ایثار می کند و هستی و زندگی اش را قربانی شوهر و خانواده می کند تا به این ترتیب عبدالکریمی ها با تفکرات و دیدگاههای زن ستیزانه شان رشد کنند و سوژگی زن غیرمطیع و عصیانگر را تقبیح کنند.
✍سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
سوژگی و محوریت زنان در اعتراض های بعد از مرگ مهسا امینی ستون های مردسالاری را به لرزه در آورده، و کارگزاران رنگارنگش را به تکاپو انداخته است. در واقع آنچه با سرکوب خشن و برخوردهای سخت امکان پذیر نشده است، اکنون عمله های فکری ایدئولوژی مردسالاری را به میدان آورده است تا از انبان محفوظات و تئوری های عهد بوق شان، باطل السحری بیرون بکشند که این غائله بخوابد و خراش و خدشه ای بر ساختار مردسالارانه ای که ستون هایش بر رنج و ستم بر زنان استوار شده وارد نشود.
از جمله این کارگزاران، شخصی است که در شرایط سکوت اجباری و انزوای اندیشمندان و اساتید مستقل و آزاده، به یک چشمی شهر کوران تبدیل شده و به اعتبار فیلسوف خوانده شدن و ایفای نقش منتقد مورد توجه قرار گرفته است.
اما خوب است بدون این که مسحور این القاب شویم، به مصاحبه این متفکر و متکلم خودخوانده درباره اعتراضات زنان و شعار زن، زندگی، آزادی نگاه کنیم تا دیدگاه زن ستیزانه و نقش واقعی چنین افرادی در بزنگاههای تاریخی مشخص شود.
در این مصاحبه، آقای فیلسوف، بدون آنکه بتواند از انبان فلسفه اش نقدی به شعار زن، زندگی، آزادی بیرون بکشد، به دنبال ساخت یک منبع شرّ می گردد تا با انتساب زن، زندگی، آزادی به او، به خیال خود شعار را از اعتبار بیندازد و خطرناک جا بزند. اقای فیلسوف نخبه گرا که گویا اندیشیدن و تعقل را امتیاز نخبگان جعلی چون خودش می بیند، بنیادهای فکری شعار زن، زندگی، آزادی را که به برابری جنسیتی، نفی خشونت و حق حیات و رهایی زنان و جامعه ارجاع دارد، و طنین آن فراتر از مرزهای ایران، همدلی جامعه جهانی را برانگیخته، تحریف می کند.
جناب فیلسوف و علامه دهر، به دنبال شرّ سازی از جنبش اعتراضی، آسمان و ریسمان می بافد تا با نسبتِ دروغ دادن به اندیشه ای که رهایی زنان را شرط و معیار رهایی جامعه می داند، شعار زن، زندگی، آزادی را از چشم بیندازد و با فوبیای مارکسیسم به جنگ زن، زندگی، آزادی می رود. جناب فیلسوف مانند سایر همفکران اش در مسندهای مختلف که خواسته رهایی زنان را صرفا در معنای آزادی روابط جنسی و مسایل رختخوابی معنا می کنند، سرانجامِ شعار جنبش اعتراضی را بردگی جنسی می داند. از نظر فیلسوف ما بردگی جنسی، ربطی به روابط نابرابر قدرت و فرودست شدن زنان ندارد. او نه تنها ساختار فعلی خانواده را که عملا زنان را به خدمتکار مردان، بدون هیچ حقوقی تبدیل کرده است، رقم زننده بردگی جنسی نمی داند و به آن نقدی وارد نمی کند؛ بلکه معتقد است جنبش با شعار زن، زندگی، آزادی، زنان را به بردگی رهنمون می شود. آقای فیلسوف برای این ادعا استدلال نمی کند ولی در حرفهایش برای زن ایرانی که گویا رده یا گونه ای متفاوت و عجیبی از زن است، و با "مهر، ایثار و فداکاری" شناخته می شود مرثیه سر می دهد که شعار زن زندگی، آزادی و اعتراضات زنان، این گونه را با خطر انقراض مواجه می کند. جناب استاد ماچو، با دیدگاهی جنسیت زده، و با تفکیک صفات انسانی بر اساس جنسیت، می کوشد با نسبت دادن مهر، ایثار و فداکاری به زنان و با توسل به این کلیشه های جنسیتی نخ نما، زنان را از خواسته ی رهایی از قفس مردسالاری منصرف کند.
آقای فیلسوف که از بیان هر آنچه زنانه است و در واقع فتح عرصه عمومی به دست زنان هراس دارد، با ساختن دوگانه پروین / فروغ که اولی عنصر زن بودن را در شعرش مخفی می کند و دومی بی پروا آن را بیان می کند، دست به انتخاب می زند و برای پروین رجحان قائل می شود، چون پروین از حدود تعیین شده و استانداردهای زبان مردانه زمان خودش فراتر نرفته و به این ترتیب مظهر زن ایرانی است، که در برابر سنت و مردسالاری سکوت می کند.
آقای فیلسوف عصیان زنان و زن عصیانگر را نمی پسندد، او "زن ایرانی" پسند است که یوغ بندگی مردان را به گردن دارد، در سکوت ایثار می کند و هستی و زندگی اش را قربانی شوهر و خانواده می کند تا به این ترتیب عبدالکریمی ها با تفکرات و دیدگاههای زن ستیزانه شان رشد کنند و سوژگی زن غیرمطیع و عصیانگر را تقبیح کنند.
Forwarded from خبرگزاری خبرآنلاین
🔸حذف ممنوعیت تحصیل دختران متاهل در مدارس روزانه؛ تشویق به تحصیل یا کودکهمسری؟
سیمین کاظمی، جامعهشناس:
▫️اجازه تحصیل در مدارس عادی به دانشآموزان متاهل، اقدامی در راستای عادیسازی کودک همسری است.
▫️در واقع آنچه برای تصمیم گیرندگان اهمیت دارد، موضوع ازدواج و فرزندآوری زیر سن مسوولیت قانونی و اولویت دادن آن بر آموزش و رفاه کودکان است.
▫️هر چند در مدارس آموزش مسائل جنسی به منظور محافظت از دانش آموزان تابو به حساب می آید، ولی وقتی به مساله ازدواج و جمعیت می رسیم، این تابو به کلی فراموش میشود./خبرآنلاین
@KhabarOnline_IR
سیمین کاظمی، جامعهشناس:
▫️اجازه تحصیل در مدارس عادی به دانشآموزان متاهل، اقدامی در راستای عادیسازی کودک همسری است.
▫️در واقع آنچه برای تصمیم گیرندگان اهمیت دارد، موضوع ازدواج و فرزندآوری زیر سن مسوولیت قانونی و اولویت دادن آن بر آموزش و رفاه کودکان است.
▫️هر چند در مدارس آموزش مسائل جنسی به منظور محافظت از دانش آموزان تابو به حساب می آید، ولی وقتی به مساله ازدواج و جمعیت می رسیم، این تابو به کلی فراموش میشود./خبرآنلاین
@KhabarOnline_IR
هزینه های کمرشکن درمانی و تورم بی سابقه در حوزه سلامت
✍سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
▪️در این بحران اقتصادی، بیشترین تورم ماهانه (آذر ماه ۱۴۰۱) مربوط به حوزه بهداشت و درمان است. بر اساس گزارش سایت اکو ایران، تورم ماهانه در بهداشت و درمان امسال، از ابتدای سال ۹۰ تاکنون سابقه نداشته است. پیش از این رکورد بالاترین تورم ماهانه این بخش در تیر ۹۲ ثبت شده بود. این وضعیت را به دارو نسبت می دهند، در حالیکه دارو فقط بخشی از داستان است.
▪️پیامدهای چنین تورم وحشتناکی، هزینه های کمرشکن درمان و زایش فقر است.چنانکه طبقه متوسط را فقیر می کند و فقرا رابه فلاکت می اندازد. با چنین تورمی بهداشت ودرمان به کالایی لوکس تبدیل می شودکه ازدسترس بخش بزرگتری ازجامعه خارج می شود.
▪️در شرایطی که بخش بزرگی از جمعیت که ۹ میلیون نفر برآورد میشود و زحمتکشان، کارگران و فقرا را در برمیگیرد از شمول بیمه خارجند؛ بیمه موسوم به سلامت همگانی وجود و عدم اش یکسان است وبرخی دیگر از بیمه های پایه قسمت ناچیزی از هزینه های درمانی را پوشش میدهند؛ و باوجود چنین تورم بیسابقه ای، باید منتظر فاجعه ای دروضعیت سلامت جامعه وظهور اثرات فوری و درازمدت آن بود.
✍سیمین کاظمی
@drsiminkazemi
▪️در این بحران اقتصادی، بیشترین تورم ماهانه (آذر ماه ۱۴۰۱) مربوط به حوزه بهداشت و درمان است. بر اساس گزارش سایت اکو ایران، تورم ماهانه در بهداشت و درمان امسال، از ابتدای سال ۹۰ تاکنون سابقه نداشته است. پیش از این رکورد بالاترین تورم ماهانه این بخش در تیر ۹۲ ثبت شده بود. این وضعیت را به دارو نسبت می دهند، در حالیکه دارو فقط بخشی از داستان است.
▪️پیامدهای چنین تورم وحشتناکی، هزینه های کمرشکن درمان و زایش فقر است.چنانکه طبقه متوسط را فقیر می کند و فقرا رابه فلاکت می اندازد. با چنین تورمی بهداشت ودرمان به کالایی لوکس تبدیل می شودکه ازدسترس بخش بزرگتری ازجامعه خارج می شود.
▪️در شرایطی که بخش بزرگی از جمعیت که ۹ میلیون نفر برآورد میشود و زحمتکشان، کارگران و فقرا را در برمیگیرد از شمول بیمه خارجند؛ بیمه موسوم به سلامت همگانی وجود و عدم اش یکسان است وبرخی دیگر از بیمه های پایه قسمت ناچیزی از هزینه های درمانی را پوشش میدهند؛ و باوجود چنین تورم بیسابقه ای، باید منتظر فاجعه ای دروضعیت سلامت جامعه وظهور اثرات فوری و درازمدت آن بود.
Forwarded from دیده بان مهاجرت
«تجارتنیوز» و «رصدخانه مهاجرت ایران» برگزار میکنند:
💢نشست «بررسی آینده جمعیتی ایران»
با نگاهی به روند مهاجرت ایرانیان
اعضای نشست:
🔹سیمین کاظمی، جامعهشناس
🔹 بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران
🔹محمد حسین قدیری ابیانه، استراتژیست و دیپلمات ارشد
🔹مرضیه محمودی، سردبیر تجارتنیوز
📅زمان: یکشنبه 11 دی ماه ساعت 10
مکان: دانشگاه صنعتی شریف، رصدخانه مهاجرت ایران.
🔹شرکت در نشست برای عموم علاقمندان آزاد است.
🔹شرایط ویژه برای حضور خبرنگاران رسانهها در این نشست فراهم است.
🔹راههای ارتباطی برای هماهنگی و ثبتنام شرکتکنندگان:
[email protected]
66036848
#رصدخانه_مهاجرت_ایران
@midemin
💢نشست «بررسی آینده جمعیتی ایران»
با نگاهی به روند مهاجرت ایرانیان
اعضای نشست:
🔹سیمین کاظمی، جامعهشناس
🔹 بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران
🔹محمد حسین قدیری ابیانه، استراتژیست و دیپلمات ارشد
🔹مرضیه محمودی، سردبیر تجارتنیوز
📅زمان: یکشنبه 11 دی ماه ساعت 10
مکان: دانشگاه صنعتی شریف، رصدخانه مهاجرت ایران.
🔹شرکت در نشست برای عموم علاقمندان آزاد است.
🔹شرایط ویژه برای حضور خبرنگاران رسانهها در این نشست فراهم است.
🔹راههای ارتباطی برای هماهنگی و ثبتنام شرکتکنندگان:
[email protected]
66036848
#رصدخانه_مهاجرت_ایران
@midemin
هشت عامل اصلی مهاجرت کادر درمان
(بخشی از گزارش هممیهن از نشست بررسی آینده جمعیتی ایران با نگاهی به روند مهاجرت)
@drsiminkazemi
در ادامه این نشست مجری برنامه از سیمین کاظمی، جامعهشناس درباره اینکه چه عواملی منجر به افزایش میل به مهاجرت و پایین آمدن میزان تمایل برای بازگشت به کشور است، پرسید. این جامعهشناس برای توضیح این موضوع جزئیات پژوهشی که درباره مهاجرت کادر درمان انجام داده را تشریح کرد. براساس اعلام او، این پژوهش که از اینترنهای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بهصورت مصاحبه انجام شد، نشان داد مهاجرت این گروه، هشتعامل اصلی دارد؛ شرایط نامناسب تحصیل و شغل، تنزل جایگاه و منزلت اجتماعی پزشکان و سایر اعضای کادر درمان، فقدان تعادل بین کار و زندگی در ایران، فقدان انگیزه و تاثیرپذیری از دیگران، شرایط عمومی کشور از نظر وضعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و از همه اینها مهمتر مقایسه وضعیت ایران با کشورهای مقصد. او درباره شرایط تحصیل دانشجویان علوم پزشکی در ایران توضیح بیشتری داد: «دانشجویان رشتههای پزشکی اعلام میکنند، کیفیت آموزشینامطلوب است و سلسهمراتب در بیمارستانها برای آنها قابلتحمل نیست. درسخواندن در دوره رزیدنتی در ایران به مرحله دشواری در تحصیل تبدیل شده، دانشجویان در طول دورههای تحصیل با مشکل معیشت مواجهاند. کشیکهای طولانی، استرسهای زیاد، خبرهایی که درباره خودکشی رزیدنتها میآید و...، آنها را تحتفشار روانی قرار میدهد و درنهایت منجر میشود برخی از این افراد از تحصیل انصراف دهند.» او ادامه داد:« در ایران گفته میشود پزشکان جزو گروههای مرفهاند، اما این مسئله فقط برای یک اقلیت است که سهامدار بیمارستان هستند. درحالیکه پزشکان عمومی در سطح پایینی از درآمد قرار دارند، مخصوصا آنها که برای بخش دولتی کار میکنند. بسیاری از پزشکان در مناطق محروم کار میکنند و همواره از تاخیر در پرداخت حقوقشان گلایه دارند. بخش زیادی از آنها از بیمه طلب دارند. موضوع دیگر مربوط میشود به پزشکان طرحی. عمده مشکل آنها امنیت جانی است. آنها میگویند در مناطق دوردست، احساس امنیت ندارند. آنجا رفاه وجود ندارند و آنها با تبعید خودخواسته مواجهاند.» براساس اعلام این جامعهشناس و بهاستناد پژوهش انجامشده، بیشتر پزشکان دنبال پیدا کردن شغل در شهرهای بزرگاند، به همین دلیل فرصت شغلی در این مناطق برایشان کم است، آنها بهجای رفتن به مناطق دوردست، ترجیح میدهند به کشورهای پیشرفته مهاجرت کنند و آنجا فعال شوند. این پژوهشگر در ادامه به خشونت کلامی و فیزیکی در میان کادر درمان اشاره کرد. براساس اعلام کاظمی، بیش از 80درصد پزشکان تجربه خشونت کلامی داشتند و نزدیک 20درصد، تجربه خشونت فیزیکی. این اعداد برای پرستاران خیلی بیشتر است، 100درصد آنها خشونت کلامی را تجربه کردهاند و بخشی سطح بالاتری از خشونت فیزیکی. او گفت، ناامیدی از آینده در میان این گروه وجود دارد. آنها آینده را مبهم میبینند و میگویند، با گذشت زمان وضعیت نابسامانتر میشود و امیدی به اصلاح ندارند. او در پاسخ به این سوال که عوامل مهاجرت برای سایر گروهها چیست هم پاسخ داد: «بسیاری از این عوامل برای گروههای دیگر هم وجود دارد و فقدانامید به اصلاح، یکی از عمدهترین آنهاست که قطعا در ماههای اخیر این مسئله تشدید شده است.»
🔹گزارش نشست «بررسی آینده جمعیتی ایران با نگاهی به روند مهاجرت ایرانیان» که از سوی سایت خبری «تجارت نیوز» در رصدخانه مهاجرت ایرانیان در دانشگاه شریف برگزار شد، در شماره روز ۱۲ دی ۱۴۰۱ روزنامه هم میهن منتشر شده، که در لینک زیر قابل دسترسی است.
اختلاف بر سر ماندن و رفتن - روزنامه هممیهن
https://hammihanonline.ir/news/society/akhtlaf-br-sr-mandn-w-rftn
(بخشی از گزارش هممیهن از نشست بررسی آینده جمعیتی ایران با نگاهی به روند مهاجرت)
@drsiminkazemi
در ادامه این نشست مجری برنامه از سیمین کاظمی، جامعهشناس درباره اینکه چه عواملی منجر به افزایش میل به مهاجرت و پایین آمدن میزان تمایل برای بازگشت به کشور است، پرسید. این جامعهشناس برای توضیح این موضوع جزئیات پژوهشی که درباره مهاجرت کادر درمان انجام داده را تشریح کرد. براساس اعلام او، این پژوهش که از اینترنهای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی بهصورت مصاحبه انجام شد، نشان داد مهاجرت این گروه، هشتعامل اصلی دارد؛ شرایط نامناسب تحصیل و شغل، تنزل جایگاه و منزلت اجتماعی پزشکان و سایر اعضای کادر درمان، فقدان تعادل بین کار و زندگی در ایران، فقدان انگیزه و تاثیرپذیری از دیگران، شرایط عمومی کشور از نظر وضعیت اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و از همه اینها مهمتر مقایسه وضعیت ایران با کشورهای مقصد. او درباره شرایط تحصیل دانشجویان علوم پزشکی در ایران توضیح بیشتری داد: «دانشجویان رشتههای پزشکی اعلام میکنند، کیفیت آموزشینامطلوب است و سلسهمراتب در بیمارستانها برای آنها قابلتحمل نیست. درسخواندن در دوره رزیدنتی در ایران به مرحله دشواری در تحصیل تبدیل شده، دانشجویان در طول دورههای تحصیل با مشکل معیشت مواجهاند. کشیکهای طولانی، استرسهای زیاد، خبرهایی که درباره خودکشی رزیدنتها میآید و...، آنها را تحتفشار روانی قرار میدهد و درنهایت منجر میشود برخی از این افراد از تحصیل انصراف دهند.» او ادامه داد:« در ایران گفته میشود پزشکان جزو گروههای مرفهاند، اما این مسئله فقط برای یک اقلیت است که سهامدار بیمارستان هستند. درحالیکه پزشکان عمومی در سطح پایینی از درآمد قرار دارند، مخصوصا آنها که برای بخش دولتی کار میکنند. بسیاری از پزشکان در مناطق محروم کار میکنند و همواره از تاخیر در پرداخت حقوقشان گلایه دارند. بخش زیادی از آنها از بیمه طلب دارند. موضوع دیگر مربوط میشود به پزشکان طرحی. عمده مشکل آنها امنیت جانی است. آنها میگویند در مناطق دوردست، احساس امنیت ندارند. آنجا رفاه وجود ندارند و آنها با تبعید خودخواسته مواجهاند.» براساس اعلام این جامعهشناس و بهاستناد پژوهش انجامشده، بیشتر پزشکان دنبال پیدا کردن شغل در شهرهای بزرگاند، به همین دلیل فرصت شغلی در این مناطق برایشان کم است، آنها بهجای رفتن به مناطق دوردست، ترجیح میدهند به کشورهای پیشرفته مهاجرت کنند و آنجا فعال شوند. این پژوهشگر در ادامه به خشونت کلامی و فیزیکی در میان کادر درمان اشاره کرد. براساس اعلام کاظمی، بیش از 80درصد پزشکان تجربه خشونت کلامی داشتند و نزدیک 20درصد، تجربه خشونت فیزیکی. این اعداد برای پرستاران خیلی بیشتر است، 100درصد آنها خشونت کلامی را تجربه کردهاند و بخشی سطح بالاتری از خشونت فیزیکی. او گفت، ناامیدی از آینده در میان این گروه وجود دارد. آنها آینده را مبهم میبینند و میگویند، با گذشت زمان وضعیت نابسامانتر میشود و امیدی به اصلاح ندارند. او در پاسخ به این سوال که عوامل مهاجرت برای سایر گروهها چیست هم پاسخ داد: «بسیاری از این عوامل برای گروههای دیگر هم وجود دارد و فقدانامید به اصلاح، یکی از عمدهترین آنهاست که قطعا در ماههای اخیر این مسئله تشدید شده است.»
🔹گزارش نشست «بررسی آینده جمعیتی ایران با نگاهی به روند مهاجرت ایرانیان» که از سوی سایت خبری «تجارت نیوز» در رصدخانه مهاجرت ایرانیان در دانشگاه شریف برگزار شد، در شماره روز ۱۲ دی ۱۴۰۱ روزنامه هم میهن منتشر شده، که در لینک زیر قابل دسترسی است.
اختلاف بر سر ماندن و رفتن - روزنامه هممیهن
https://hammihanonline.ir/news/society/akhtlaf-br-sr-mandn-w-rftn
hammihanonline.ir
اختلاف بر سر ماندن و رفتن
چالش دو جریان فکری بر سر موضوع مهاجرت:
تجرد زنان ایرانی
▪️سیمین کاظمی/ بخشی از گفتگو با جهان صنعت
@drsiminkazemi
🔸سالهاست درباره سن تجرد و درصد تجرد زنان ایرانی اغراق می شود و هر از گاه در مورد آن هیاهو می کنند، در حالیکه افزایش تجرد در میان زنان یک پدیده جهانی است و هم در کشورهای غربی و هم کشورهای منطقه مثل ترکیه و عربستان هم این پدیده مشهود است. علاوه بر این میزان تجرد قطعی هم در بین مردان و هم زنان افزایش یافته است ولی نگرانی و تبلیغات منفی فقط در مورد زنان می شود، چون در ایران جایگاه زن در خانواده و نقش همسری و مادری تعریف شده و زن مستفل به عنوان شخص هنجارشکن تقبیح می شود. تجرد قطعی زنان تقبیح می شود یا وحشتناک تلقی می شود، چون نگاه شیء انگارانه به زن وجود دارد و ارزش او بر اساس توان باروری تعیین می شود. زنی که از سن ازدواج گذر کند، حکم شیء بی مصرف را دارد، بنابراین تاکید روی ازدواج زنان و مجرد نماندن شان بسیار بیشتر از مردان است.
🔸افزایش تجرد زنان دلایل متعددی دارد. با تغییرات فرهنگی و اجتماعی که در جامعه ایران زخ داده، برای زنان تحصیلات عالی و اشتغال و مشارکت اجتماعی مقدم بر ازدواج است و ازدواج مثل گذشته هدف نهایی زندگی زنان نیست. بسیاری از زنان ترجیح می دهند، هدف های دیگری را دنبال کنند. عامل دیگر اینکه زنان تا حدودی حق انتخاب و عاملیت را در ازدواج به دست آورده اند و کمتر از گذشته دیگران آنها را مجبور به پذیرفتن ازدواج می کنند. مثلا در بعضی مناطق به محض تولد درباره ازدواج شخص تصمیم گیری می شد که چنین رسومی تا حدودی منسوخ شده اند. علاوه بر این علتی که عموما بیان نمی شود این است که قرارداد ازدواج در ایران کاملا به زیان زن است و زن طی چنین قراردادی مجبور است بسیاری از حقوق خود را به شوهر تفویض کند. در نتیجه زنان در انتخاب همسر محتاط عمل می کنند که گرفتار شخصی نشوند که با استفاده از اختیارات قانونی، آزادی و حقوق انسانی او را زیر پا بگذارد. موانع فرهنگی دیگری هم هست مانند اینکه در عرف پیشنهاد ازدواج معمولا باید از طرف مرد باشد و چنین فرهنگی زنانی را که مایل به ازدواج هستند، محدود می کند.
جهان صنعت، ۱۴ دی ۱۴۰۱
▪️سیمین کاظمی/ بخشی از گفتگو با جهان صنعت
@drsiminkazemi
🔸سالهاست درباره سن تجرد و درصد تجرد زنان ایرانی اغراق می شود و هر از گاه در مورد آن هیاهو می کنند، در حالیکه افزایش تجرد در میان زنان یک پدیده جهانی است و هم در کشورهای غربی و هم کشورهای منطقه مثل ترکیه و عربستان هم این پدیده مشهود است. علاوه بر این میزان تجرد قطعی هم در بین مردان و هم زنان افزایش یافته است ولی نگرانی و تبلیغات منفی فقط در مورد زنان می شود، چون در ایران جایگاه زن در خانواده و نقش همسری و مادری تعریف شده و زن مستفل به عنوان شخص هنجارشکن تقبیح می شود. تجرد قطعی زنان تقبیح می شود یا وحشتناک تلقی می شود، چون نگاه شیء انگارانه به زن وجود دارد و ارزش او بر اساس توان باروری تعیین می شود. زنی که از سن ازدواج گذر کند، حکم شیء بی مصرف را دارد، بنابراین تاکید روی ازدواج زنان و مجرد نماندن شان بسیار بیشتر از مردان است.
🔸افزایش تجرد زنان دلایل متعددی دارد. با تغییرات فرهنگی و اجتماعی که در جامعه ایران زخ داده، برای زنان تحصیلات عالی و اشتغال و مشارکت اجتماعی مقدم بر ازدواج است و ازدواج مثل گذشته هدف نهایی زندگی زنان نیست. بسیاری از زنان ترجیح می دهند، هدف های دیگری را دنبال کنند. عامل دیگر اینکه زنان تا حدودی حق انتخاب و عاملیت را در ازدواج به دست آورده اند و کمتر از گذشته دیگران آنها را مجبور به پذیرفتن ازدواج می کنند. مثلا در بعضی مناطق به محض تولد درباره ازدواج شخص تصمیم گیری می شد که چنین رسومی تا حدودی منسوخ شده اند. علاوه بر این علتی که عموما بیان نمی شود این است که قرارداد ازدواج در ایران کاملا به زیان زن است و زن طی چنین قراردادی مجبور است بسیاری از حقوق خود را به شوهر تفویض کند. در نتیجه زنان در انتخاب همسر محتاط عمل می کنند که گرفتار شخصی نشوند که با استفاده از اختیارات قانونی، آزادی و حقوق انسانی او را زیر پا بگذارد. موانع فرهنگی دیگری هم هست مانند اینکه در عرف پیشنهاد ازدواج معمولا باید از طرف مرد باشد و چنین فرهنگی زنانی را که مایل به ازدواج هستند، محدود می کند.
جهان صنعت، ۱۴ دی ۱۴۰۱
Forwarded from Simar | سیمار
🎙 #پادکست #ویژه
📌 اپیزود چهارم ویژه: «زن، بدن، پزشکی»
تبعیضهای جنسیتی در آموزش و خدمات درمانی چه نقشی دارند؟
رویکرد آموزههای فمنیسم پزشکی نسبت به مسائل جنسیتی علوم پزشکی چیست؟
- تجاری شدن بدن سالم و ایدهآل متوجه زنان است.
- رویکرد انتقادی و برابریخواهانه نیاز امروز نظام سلامت است.
🔻🎙میزبان:
سارا ودیعی
پدرام سلطانی
🔻👩🏻⚕️مهمان؛
👩🏼⚕️ دکتر سیمین کاظمی
👩🏼⚕️ دکتر عطیه بادامچی
🔻👨🏻💼مشاور رسانهای؛
علیرضا رمضانپور
🔻🎚 ادیت پادکست:
هما عباسی
🔻💻 انتشار و طراحی گرافیکی:
زهره فعلهگری
فاطمه مصطفایی
📱 اینستاگرام دکتر کاظمی:
📱اینستاگرام مفدا ایران:
@mefda_iran
@SimarPodcast
📌 اپیزود چهارم ویژه: «زن، بدن، پزشکی»
تبعیضهای جنسیتی در آموزش و خدمات درمانی چه نقشی دارند؟
رویکرد آموزههای فمنیسم پزشکی نسبت به مسائل جنسیتی علوم پزشکی چیست؟
- تجاری شدن بدن سالم و ایدهآل متوجه زنان است.
- رویکرد انتقادی و برابریخواهانه نیاز امروز نظام سلامت است.
🔻🎙میزبان:
سارا ودیعی
پدرام سلطانی
🔻👩🏻⚕️مهمان؛
👩🏼⚕️ دکتر سیمین کاظمی
👩🏼⚕️ دکتر عطیه بادامچی
🔻👨🏻💼مشاور رسانهای؛
علیرضا رمضانپور
🔻🎚 ادیت پادکست:
هما عباسی
🔻💻 انتشار و طراحی گرافیکی:
زهره فعلهگری
فاطمه مصطفایی
📱 اینستاگرام دکتر کاظمی:
📱اینستاگرام مفدا ایران:
@mefda_iran
@SimarPodcast
پیامدهای کاهش قدرت خرید
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با آتیه
@drsiminkazemi
🔹 با کاهش قدرت خرید، بخشی از طبقه متوسط و تهیدستان مجبور می شوند، از برخی نیازهای خود صرفنظر کنند و بیشتر درآمدشان را به مصرف نیازهای پایه ای مانند غذا و مسکن برسانند. در واقع امکان آن زندگی که شایسته انسان است، از آنها سلب می شود و مخصوصا بُعد فرهنگی زندگی به ناچار کمرنگ می شود. علاوه بر این امکان تفریح و سرگرمی بیش از پیش سلب می شود. افراد مجبورند بیشتر از قبل کار کنند و برای جبران قدرت خرید از دست رفته زمان بیشتری زحمت بکشند. این وضعیت جامعه را دچار استرس های مالی، سرخوردگی و ناامیدی می کند.
🔹 کاهش قدرت خرید برای طبقه فرودست پیامدهای سنگین تری دارد به طوری که اعضای این طبقه ممکن است از تامین نیازهای حیاتی و ضروری هم درمانده شوند. مثلاً اجبار به مصرف مواد غذایی ارزان پیش می آید که صرفا پاسخی به تامین حداقل کالری و گرسنه نماندن است و به علت عدم تامین مواد مغذی و لازم امکان بروز سوء تغذیه بالا می رود. یا ممکن است با افزایش هزینه های درمانی، مردم به ناچار از نیازهای درمانی صرفنظر کنند و سلامت و جان شان در معرض خطر قرار گیرد. یا به علت ناتوانی در پرداخت اجاره به ورطه بی خانمانی سقوط کنند.
علاوه بر این باید به یاد داشت که کاهش قدرت خرید و گرانی و تورم و کمبودهای ناشی از آن بخصوص سالمندان و کودکان و زنان تهیدست را تحت تاثیر قرار می دهد.
🔹 از جمله پیامدهای کاهش قدرت خرید، افزایش احساس ناامیدی، خشم و نارضایتی است که ممکن است به اشکال مختلف بروز کند. تشدید مسائل و آسیب های اجتماعی مثل بی خانمانی، افزایش جرائم، خشونت، افسردگی و خودکشی، بازماندگی از تحصیل، افزایش کودکان کار، متوسل شدن به بدن به عنوان تنها سرمایه باقیمانده ( از فروش کلیه، و اهدا تخمک و رحم جایگزین و فروش مو گرفته تا روسپیگری)، مهاجرت (چه داخلی و چه به خارج از کشور) بروز اعتراضات اجتماعی از پیامدهای احتمالی کاهش قدرت خرید و فشارهای اقتصادی بر جامعه است.
atiyeonline.ir/xvHw
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با آتیه
@drsiminkazemi
🔹 با کاهش قدرت خرید، بخشی از طبقه متوسط و تهیدستان مجبور می شوند، از برخی نیازهای خود صرفنظر کنند و بیشتر درآمدشان را به مصرف نیازهای پایه ای مانند غذا و مسکن برسانند. در واقع امکان آن زندگی که شایسته انسان است، از آنها سلب می شود و مخصوصا بُعد فرهنگی زندگی به ناچار کمرنگ می شود. علاوه بر این امکان تفریح و سرگرمی بیش از پیش سلب می شود. افراد مجبورند بیشتر از قبل کار کنند و برای جبران قدرت خرید از دست رفته زمان بیشتری زحمت بکشند. این وضعیت جامعه را دچار استرس های مالی، سرخوردگی و ناامیدی می کند.
🔹 کاهش قدرت خرید برای طبقه فرودست پیامدهای سنگین تری دارد به طوری که اعضای این طبقه ممکن است از تامین نیازهای حیاتی و ضروری هم درمانده شوند. مثلاً اجبار به مصرف مواد غذایی ارزان پیش می آید که صرفا پاسخی به تامین حداقل کالری و گرسنه نماندن است و به علت عدم تامین مواد مغذی و لازم امکان بروز سوء تغذیه بالا می رود. یا ممکن است با افزایش هزینه های درمانی، مردم به ناچار از نیازهای درمانی صرفنظر کنند و سلامت و جان شان در معرض خطر قرار گیرد. یا به علت ناتوانی در پرداخت اجاره به ورطه بی خانمانی سقوط کنند.
علاوه بر این باید به یاد داشت که کاهش قدرت خرید و گرانی و تورم و کمبودهای ناشی از آن بخصوص سالمندان و کودکان و زنان تهیدست را تحت تاثیر قرار می دهد.
🔹 از جمله پیامدهای کاهش قدرت خرید، افزایش احساس ناامیدی، خشم و نارضایتی است که ممکن است به اشکال مختلف بروز کند. تشدید مسائل و آسیب های اجتماعی مثل بی خانمانی، افزایش جرائم، خشونت، افسردگی و خودکشی، بازماندگی از تحصیل، افزایش کودکان کار، متوسل شدن به بدن به عنوان تنها سرمایه باقیمانده ( از فروش کلیه، و اهدا تخمک و رحم جایگزین و فروش مو گرفته تا روسپیگری)، مهاجرت (چه داخلی و چه به خارج از کشور) بروز اعتراضات اجتماعی از پیامدهای احتمالی کاهش قدرت خرید و فشارهای اقتصادی بر جامعه است.
atiyeonline.ir/xvHw
www.atiyeonline.ir
متوسلشدن به فروش اجزای بدن یکی از پیامدهای اجتماعی تورم است
بررسیهای میدانی نشان میدهد که تورم بیش از انتظار در بازار موادغذایی وضعیت سبد معیشت و تأمین مواد داخل آن را برای اکثر مردم بسیار سخت کرده است. آتیهآنلاین در نظر دارد در گفتگوهایی با کارشناسان ضمن بررسی تاثیرات اقتصادی، اجتماعی و روانی کاهش قدرت خرید مردم،…
فقر گذرگاه بی سوادی
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با جهان صنعت
@drsiminkazemi
🔻تحصیل یکی از عواملی است که در تحرک اجتماعی نقش دارد و افراد می توانند با تحصیل موقعیت خود را در سلسله مراتب اجتماعی بهبود ببخشند. با ترک تحصیل این چشم انداز تاریک و این امکان سلب می شود. بازماندگی از تحصیل عموماً در زمینه فقر و محرومیت های اقتصادی و اجتماعی رخ می دهد. در واقع با افزایش بازماندگی از تحصیل چرخه فقر و محرومیت تداوم پیدا می کند.
🔻کم سوادی و ترک تحصیل موجب می شود شخص در برابر آسیب های اجتماعی تاب آوری کمتری داشته باشد و بیشتر از افراد تحصیلکرده در معرض آسیب های اجتماعی قرار بگیرد. با ترک تحصیل، فرد از آگاهی و از دانش کمتری برخوردار است و بعضی مهارت زندگی را کسب نمی کند و از آنجا که معمولاً در زمینه اقتصادی اجتماعی پایینی تحصیل را ترک کرده است، احتمال اینکه در یک شبکه اجتماعی آسیب زا قرار بگیرد بیشتر است. چنانکه در پژوهش ها می بینیم اعتیاد، روسپیگری و جرائم مرتبط با فقر بیشتر در میان افراد کم سواد مشهود است. موضوع دیگر این است که با ترک تحصیل، پدیده کودکان کار و کودک همسری نیز با احتمال بیشتری اتفاق می افتد که این ها نقض حقوق کودک هستند و هر کدام تبعات منفی به بار می آورند.
🔻زنگ خطر بازماندگی از تحصیل چندین سال است که به صدا در آمده ولی به آن توجه جدی نمی شود و زمینه های آن رفع نشده است. در چنین بی توجهی دور از انتظار نیست که آمار آن افزایش یابد و لاینحل تر از قبل به نظر برسد.
🔻ترک تحصیل علل مختلفی دارد و یک پدیده چندعاملی است که البته تأثیر برخی عوامل ممکن است بیشتر باشد. محرومیت اقتصادی و اجتماعی یکی از مهمترین علل ترک تحصیل است. چنانکه می بینیم بر اساس آمار در استان های محروم مثل سیستان و بلوچستان شیوع این مشکل بیشتر است. عامل دیگر فقر و وضعیت بی ثبات اقتصادی است. با تشدید فقر خانواده ها و مراقبان کودک چون از تأمین هزینه تحصیل ناتوان می شوند، چاره ای غیر از ممانعت تحصیل باقی نمی ماند و البته ممکن است کودک مجبور شود برای کمک به وضعیت اقتصادی خانواده وارد بازار کار شود یا اینکه برای کاهش هزینه خانوار دختران از تحصیل منع و به ازدواج واداشته شوند. عامل دیگر فرهنگ است که به خصوص در ترک تحصیل دختران نقش دارد، به این معنی که در برخی مناطق تحصیل برای دختران ضروری شمرده نمی شود و ممکن است با ادامه تحصیل دختران مخالفت شود. یک عامل مهم دیگر کمبود مدرسه و معلم در مناطق محروم و نواحی روستایی است، به طوری که کودکان مجبور هستند برای تحصیل به مناطق خارج از محل سکونت شان بروند و دشواری این رفت و آمد به خصوص برای دختران که با موانع فرهنگی بیشتری مواجه هستند، منجر به کنار گذاشتن درس و تحصیل می شود.
🔻 ساختار آموزشی از جهات متعددی به پدیده ترک تحصیل دامن می زند. از طرفی کمبود بودجه آموزشی است که ایران از این حیث در بین سایر کشورها وضعیت قابل قبولی ندارد. این کمبود بودجه موجب شده که وضعیت آموزشی به خصوص در مناطق محروم بهبود نیابد و مشکلاتی مثل فقدان مدرسه و معلم منجر به محرومیت از تحصیل می شود. سالهاست که آموزش و پرورش به جای پیدا کردن راه حل واقعی و مؤثر برای مشکلاتش، به راه حل های موقتی و نامطمئن مثل خیّرین مدرسه ساز، یا راه حل های آسیب زا مثل خصوصی سازی آموزش متوسل شده است. همین خصوصی سازی آموزش خود سرچشمه طبقاتی شدن آموزش و فقدان دسترسی و ناامیدی دانش آموزان تهیدست از تحصیل شده است.
🔻محرومیت زدایی، دست یابی به رفاه اجتماعی و اصلاح ساختار آموزشی از راهکارهای جلوگیری از ترک تحصیل هستند.
https://jahanesanat.ir/?p=336379
▪️سیمین کاظمی/ گفتگو با جهان صنعت
@drsiminkazemi
🔻تحصیل یکی از عواملی است که در تحرک اجتماعی نقش دارد و افراد می توانند با تحصیل موقعیت خود را در سلسله مراتب اجتماعی بهبود ببخشند. با ترک تحصیل این چشم انداز تاریک و این امکان سلب می شود. بازماندگی از تحصیل عموماً در زمینه فقر و محرومیت های اقتصادی و اجتماعی رخ می دهد. در واقع با افزایش بازماندگی از تحصیل چرخه فقر و محرومیت تداوم پیدا می کند.
🔻کم سوادی و ترک تحصیل موجب می شود شخص در برابر آسیب های اجتماعی تاب آوری کمتری داشته باشد و بیشتر از افراد تحصیلکرده در معرض آسیب های اجتماعی قرار بگیرد. با ترک تحصیل، فرد از آگاهی و از دانش کمتری برخوردار است و بعضی مهارت زندگی را کسب نمی کند و از آنجا که معمولاً در زمینه اقتصادی اجتماعی پایینی تحصیل را ترک کرده است، احتمال اینکه در یک شبکه اجتماعی آسیب زا قرار بگیرد بیشتر است. چنانکه در پژوهش ها می بینیم اعتیاد، روسپیگری و جرائم مرتبط با فقر بیشتر در میان افراد کم سواد مشهود است. موضوع دیگر این است که با ترک تحصیل، پدیده کودکان کار و کودک همسری نیز با احتمال بیشتری اتفاق می افتد که این ها نقض حقوق کودک هستند و هر کدام تبعات منفی به بار می آورند.
🔻زنگ خطر بازماندگی از تحصیل چندین سال است که به صدا در آمده ولی به آن توجه جدی نمی شود و زمینه های آن رفع نشده است. در چنین بی توجهی دور از انتظار نیست که آمار آن افزایش یابد و لاینحل تر از قبل به نظر برسد.
🔻ترک تحصیل علل مختلفی دارد و یک پدیده چندعاملی است که البته تأثیر برخی عوامل ممکن است بیشتر باشد. محرومیت اقتصادی و اجتماعی یکی از مهمترین علل ترک تحصیل است. چنانکه می بینیم بر اساس آمار در استان های محروم مثل سیستان و بلوچستان شیوع این مشکل بیشتر است. عامل دیگر فقر و وضعیت بی ثبات اقتصادی است. با تشدید فقر خانواده ها و مراقبان کودک چون از تأمین هزینه تحصیل ناتوان می شوند، چاره ای غیر از ممانعت تحصیل باقی نمی ماند و البته ممکن است کودک مجبور شود برای کمک به وضعیت اقتصادی خانواده وارد بازار کار شود یا اینکه برای کاهش هزینه خانوار دختران از تحصیل منع و به ازدواج واداشته شوند. عامل دیگر فرهنگ است که به خصوص در ترک تحصیل دختران نقش دارد، به این معنی که در برخی مناطق تحصیل برای دختران ضروری شمرده نمی شود و ممکن است با ادامه تحصیل دختران مخالفت شود. یک عامل مهم دیگر کمبود مدرسه و معلم در مناطق محروم و نواحی روستایی است، به طوری که کودکان مجبور هستند برای تحصیل به مناطق خارج از محل سکونت شان بروند و دشواری این رفت و آمد به خصوص برای دختران که با موانع فرهنگی بیشتری مواجه هستند، منجر به کنار گذاشتن درس و تحصیل می شود.
🔻 ساختار آموزشی از جهات متعددی به پدیده ترک تحصیل دامن می زند. از طرفی کمبود بودجه آموزشی است که ایران از این حیث در بین سایر کشورها وضعیت قابل قبولی ندارد. این کمبود بودجه موجب شده که وضعیت آموزشی به خصوص در مناطق محروم بهبود نیابد و مشکلاتی مثل فقدان مدرسه و معلم منجر به محرومیت از تحصیل می شود. سالهاست که آموزش و پرورش به جای پیدا کردن راه حل واقعی و مؤثر برای مشکلاتش، به راه حل های موقتی و نامطمئن مثل خیّرین مدرسه ساز، یا راه حل های آسیب زا مثل خصوصی سازی آموزش متوسل شده است. همین خصوصی سازی آموزش خود سرچشمه طبقاتی شدن آموزش و فقدان دسترسی و ناامیدی دانش آموزان تهیدست از تحصیل شده است.
🔻محرومیت زدایی، دست یابی به رفاه اجتماعی و اصلاح ساختار آموزشی از راهکارهای جلوگیری از ترک تحصیل هستند.
https://jahanesanat.ir/?p=336379
روزنامه جهان صنعت
فقر، گذرگاه بیسوادی - روزنامه جهان صنعت
مهدیه بهارمست- بازماندگی از تحصیل و ترک تحصیل یکی از اصلیترین چالشهای نظام آموزش و پرورش ایران است که در سالهای اخیر به ویژه پس از همهگیری کووید-۱۹ و - فقر، گذرگاه بیسوادی
Forwarded from تجارت نیوز
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔵 چرا مهاجران ایرانی برنمیگردند؟
▫️گزارش رصدخانه مهاجرت ایرانیان میگوید که ۶۰ درصد استارتاپیها میل به مهاجرت دارند. ۲۳ درصد کادر درمان اعلام کردهاند که تا سه سال آینده از ایران میروند و میل به بازگشت مهاجران ایرانی، تنها یک درصد است.
▪️تجارتنیوز در نشست مشترکی که با رصدخانه مهاجرت ایران برگزار کرد در گفتگو با مهمانان این نشست به این سوال جواب داده که چرا مهاجران ایرانی به کشور بر نمیگردند؟
▫️در این نشست بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران، مرضیه محمودی، سردبیر تجارتنیوز، سیمین کاظمی، جامعهشناس و محمدحسین قدیری ابیانه استراتژیست و دیپلمات ارشد حضور داشتند.
@tejaratnews
▫️گزارش رصدخانه مهاجرت ایرانیان میگوید که ۶۰ درصد استارتاپیها میل به مهاجرت دارند. ۲۳ درصد کادر درمان اعلام کردهاند که تا سه سال آینده از ایران میروند و میل به بازگشت مهاجران ایرانی، تنها یک درصد است.
▪️تجارتنیوز در نشست مشترکی که با رصدخانه مهاجرت ایران برگزار کرد در گفتگو با مهمانان این نشست به این سوال جواب داده که چرا مهاجران ایرانی به کشور بر نمیگردند؟
▫️در این نشست بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران، مرضیه محمودی، سردبیر تجارتنیوز، سیمین کاظمی، جامعهشناس و محمدحسین قدیری ابیانه استراتژیست و دیپلمات ارشد حضور داشتند.
@tejaratnews