Telegram Web Link
https://www.iranketab.ir/book/39272-nachgelassene-schriften
باز گول بخورم و از ترجمه‌های منوچهر اسدی بخرم؟ 😩
Forwarded from ๛ وارستگی ๛
‌ ‌
🔸 متفکّر تابع متفکّری دیگر نیست بل به گاهِ فکر کردن تابع آنی است که بناست به آن اندیشیده شود؛ و آن همان هستی است.
🔹 و تنها تا آن جا که وی وابستهٔ هستی است، باب تفکّرش نیز برای ورود اندیشیده‌های پیشینِ متفکّران باز می‌تواند بود.
🔸 هم از این رو، این حقّ انحصاری برای متفکّرانِ بزرگ محفوظ است که بگذارند موردی برای وارد آمدنِ [تأثیر] دیگران باشند.
🔹 برعکس، متفکّرانِ کوچک صرفاً در بند اصلیّتِ (originalität) فروبستهٔ خویش مستأصل و گرفتارند و از این رو راهِ ورودِ هر جریانی را که از دوردست‌ها می‌آید بر خود می‌بندند.

🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی

✍🏻 مارتین هایدگر
📗 چه باشد آنچه خوانندش تفکر؟
🏷 ص ۲۱۹-۲۱۸
‌ ‌
تجربهٔ تفکر
‌ ‌ 🔸 متفکّر تابع متفکّری دیگر نیست بل به گاهِ فکر کردن تابع آنی است که بناست به آن اندیشیده شود؛ و آن همان هستی است. 🔹 و تنها تا آن جا که وی وابستهٔ هستی است، باب تفکّرش نیز برای ورود اندیشیده‌های پیشینِ متفکّران باز می‌تواند بود. 🔸 هم از این رو، این حقّ…
Ein Denker hängt nicht von einem Denker ab, sondern er hängt, wenn er denkt, dem zu-Denkenden, dem Sein, an. Und nur insoweit er dem Sein anhängt, kann er für das Einfließen des schon Gedachten der Denker offen sein. Es bleibt darum das ausschließliche Vorrecht der größten Denker, sich be-einflussen zu lassen. Die Kleinen dagegen leiden lediglich an ihrer verhinderten Originalität und verschließen sich deshalb dem weither kommenden Ein-Fluß.

ترجمهٔ نسبةً خوبی است.
Forwarded from 🇵🇸 مکشوفات
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 علاج مشکلات کشور همین نگاه فرصت ساز برای جوانان و نیروهای کارآمد کشور و استفاده از #ظرفیت های داخلی است!

🔹 روایت جلیلی(۱۳۹۸/۱۱/۲۹) از بازدید خود از یک شرکت کشتی سازی و فرصت سوزی دولت در اشتغال آفرینی و تولید ملی!

❗️ درحالی که شرکت ایرانی به خارج از کشور کشتی صادر میکرد، دولت قرارداد واردات کشتی را امضا کرد!

مرتبط: روایت امروز عبدالعلی‌زاده از خطای وزیر خاتمی در خرید اشتباهی ۸۰ کشتی از کره جنوبی: با اینکار او، کره‌جنوبی به بزرگترین کشتی ساز جهان تبدیل شد

@makshufat
عوارض پیری یا احساس بوی کباب از داغ‌برنهادن بر گور کسان؟
#کریم_کشاورز
#بنیاد_نشر_پروگرس
#میم_پورهرمزان
#من_چپ_نیستم
کسی از شما میم پورهرمزان را می‌شناسد و چیزی از او خوانده است؟
Anonymous Poll
11%
بله، اما نخوانده‌ام
11%
بله، خوانده‌ام
77%
نه
به نام خدا
افلاطون، ولایتنامه، 376c:
Φιλόσοφος δὴ καὶ θυμοειδὴς καὶ ταχὺς καὶ ἰσχυρὸς ἡμῖν τὴν φύσιν ἔσται ὁ μέλλων καλὸς κἀγαθὸς ἔσεσθαι φύλαξ πόλεως.
Reev: SOCRATES: Philosophy, then, and spirit, speed, and strength as well, must all be combined in the nature of anyone who is going to be a really fine and good guardian of our city.
سقراط: پس دانش‌دوستی و حمیت، سرعت و قدرت همگی باید در طبیعت/ نهاد هر کسی که قصد دارد نگهبان/ سپاهی خوب و نیکی برای شهر ما باشد، بوده باشد.
ایلیاد، سرود ١۶، مصاريع ۶٣٠-۶٣١:

ἐν γὰρ χερσὶ τέλος πολέμου, ἐπέων δ’ ἐνὶ βουλῇ·
زيرا غایت جنگ در دستان، ولی از سخنان در شوراست
τὼ οὔ τι χρὴ μῦθον ὀφέλλειν, ἀλλὰ μάχεσθαι.
پس نباید چیزی بر سخن افزود، بلکه باید به جنگ شد.
خطابه‌ای با آسمان
سید عبدالجواد موسوی
#رادیو_کرگدن
• خطابه‌ای با آسمان که همواره به کام مخنثان است
• صدا و کلام: #سید_عبدالجواد_موسوی

👇
@kargadanmagazine
ترانه‌ای برای قمر بنی‌هاشم(ع)
سید عبدالجواد موسوی
#رادیو_کرگدن
• ترانه‌ای برای بلندبالاتر از هر بلندبالایی (قمر بنی‌هاشم علیه السلام)
• صدا و کلام: #سید_عبدالجواد_موسوی
• موسیقی از آلبوم نی‌نوا اثر #حسین_علیزاده
👇
@kargadanmagazine
خون و خاطره
سید عبدالجواد موسوی
#رادیو_کرگدن
• خون و خاطره
• تقدیم به خاطرهٔ خونین شورشی زیبا ارنستو چه گوارا
• صدا و کلام #سید_عبدالجواد_موسوی

👇
@kargadanmagazine
Forwarded from فرزان‌آگاهی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
جوانان ...

ایران را تنها نگذارید ..
ایران تنهاست


🌱دکتر ژاله آموزگار
🍃شب فردوسی و شاهنامه


https://www.tg-me.com/farzan_agahi
تجربهٔ تفکر
جوانان ... ایران را تنها نگذارید .. ایران تنهاست 🌱دکتر ژاله آموزگار 🍃شب فردوسی و شاهنامه https://www.tg-me.com/farzan_agahi
کاش خانه بودم این بخش یادگار زریران را نقل لفظی می‌کردم.
یادم هست بار اول که متن را خواندم شدید تحت تأثیر قرار گرفتم و اشک ریختم.
Forwarded from مدرسه (علی نجات غلامی)
Intentionality/ Intentionalität
دقیقاً به چه معناست؟
مناقشات زیادی بر سر این واژه است که حالا چون اصطلاحی کلیدی در سنت پدیدارشناسی است نزاع‌های تعصبی‌ای هم در گرفته است، مانند "حیث التفاتی" و "قصدیت" و "روی‌آورندگی". خود من بدون حالا تعصبی از معادل «روی‌آورندگی» در ترجمه‌هایم استفاده کرده‌ام. اما اخیرا مباحث برگسون و شلر و دیگران باعث شد که درک دقیقی از آن بیابم. معمولاً ازآنجاکه بر چیزی چونان «اتیمولوژیسم» نقد دارم چندان بی‌جهت بحث اتیمولوژیک نمی‌کنم اما این مورد به دلیل عدم ارتجال معنای ریشه‌ای تصور می‌کنم بسیار کمک‌کننده خواهد بود.
سه رکن این واژه عبارتند از قید حالت -ality که معنای پیچیده‌ای ندارد. اما پیشوند in- در آن مهم است و خاصه ریشه‌ی آن یعنی tention. پیشوند in- در لسان‌های فلسفی خاصه پدیدارشناسی به معنای فقط «درون» نیست بلکه معنای «از-درون» را می‌دهد. چیزی چونان از درون به بیرون را در نظر بگیرید.
حالا tention مشتق از فرم لاتین یک واژه‌ی هندواروپایی است که معنایی زیر را در زبان‌های هندواروپایی می‌دهد:
در لاتین: از ریشه‌ی tensio خاصه در حالت tendere به معنای «کشیدگی» است
در فرانسوی: tension به معنلی «کشیدگی»
در انگلیسی: tention به معنای «تنش»
در یونانی باستان: teino به معنای «کشیدن»
در سانسکریت: tanuti «کشیدن»، «گسترش دادن»
در فارسی باستان: tar «ریسمان» «نخ»
و در فارسی جدید نیز واژه‌‌ی «تنش» و «تنیدن» را داریم.
بنابراین، مشخصاً ما با معانیِ کشیدگی و تنیدگی طرفیم پس معنای دقیق تحت‌الفظیِ اصطلاح ما intentionality «حالت از درون به بیرون کشیده شدن و تنیده شدن با چیزی» است. پس بحث فقط متوجه شدن و التفات یافتن و قصد کردن نیست اینها بار «روانشناختی‌ای» به اصطلاح ما می‌دهند. "روی‌آوردن" نیز اگرچه اندکی بهتر است اما باز در همان حال و هواست و چندان رساننده‌ی جان معنای آن نیست. بُعد اراده و قصد و نیت و التفات معنایی ثانویه دارد (یعنی به سمت چیزی کشیده شوی یعنی متوجه آن هم شده‌ای دیگر) که معادل باید اول معنای اول و بعد اشارتی به معنای ثانویه داشته باشد. چون واژه‌ی Absichtlichkeit [=تعمدی بودن و قصد و نیت داشتن] در آلمانی مترادف این کلمه گرفته شده است بار اضافی معنای این واژه، بعد تنیدگیِ واژه‌ی اصلی را تحت‌الشعاع قرار داده است. تنیدگی قلب معنای آن است که در نتیجه برای هوسرل این هم‌پیوندی و تضایف یعنی correlation دوسویه ابژکتیو و سوبژکتیو بین کنش‌های نوئتیک و دادگی‌های نوئماتیک است جان معنای intentionality است. یعنی کشیدگی از درون به بیرون و در هم‌تنیدن با رفرنسی که حالا ضرورتاً رفرنت هم نداشته باشد. یعنی حتی اوهام ما هم تنیدگی با «چیزی» را دارند ولو این چیز وجود نداشته باشد یعنی «شیء» نباشد. بنابراین، یکی از مهم‌ترین نکاتی که مترجم آثار هوسرل باید حواسش را جمع کند این است که «sache» و «Ding» را هم‌معنا ترجمه نکند یعنی هردو را «شیء یا چیز» ترجمه کند. زیرا زاخه رفرنس است بی‌آنکه ضرورتاً رفرنت باشد یعنی نیاز به وجود فاکت‌وار داشته باشد اما Ding یک فرض ابژکتیویستی است که وجودش برای بازگشت به زاخه «اپوخه» می‌شود. پس من ترجیح می‌دهم زاخه را «چیز» و دینگ را «شیء» ترجمه کنم.
این اشتباه را منطقاً کسی می‌کند که از دنیای تحلیلی آمده باشد زیرا در فضای تحلیلی چنین تقسیمی قائل نیستند و درک این تمایز پایه‌ای هوسرل برای‌شان بسیار دشوار می‌شود که اساسی‌ترین کلید برای فهم هوسرل است زیرا همین تقسیم نشان می‌دهد فرق تجربه با تجربه‌ی زیسته چیست و چرا دومی بر اولی مقدم است. یعنی از خودشان می‌پرسند یعنی چه که زاخه همان شیء نباشد؟! این دیگر پیچ پدیدارشناسی هوسرل است که هوسرل پیچید فرگه نپیچید.

علی‌نجات غلامی
2025/02/24 09:30:25
Back to Top
HTML Embed Code: