Telegram Web Link
تا تحریم ها هست این داستان ادامه دارد....

@bestdiplomacy
#روحانی رییس جمهور شد
فریاد نام میرحسین در اولین سخنرانی رسمی اش شنیده شد!

پزشکیان رییس جمهور شد باز شعار یاحسین میرحسین در جلسه سخنرانی اش شنیده شد
هیچ چیز بالاتر از #مقاومت و #استقامت بر حق مردم نیست
زمان این را ثابت کرده است

امیرکبیر در تاریخ ماند
اما ناصرالدین شاه کجاست
ستارخان ماند اما مظفرالدین شاه کجاست
خیلی ها نامشان ماند اما دشمنانشان فراموش شدند!.....
@bestdiplomacy
در این پنجاه روزی که از درگذشت آقای رئیسی سپری شده، حکومت ایران نهایت تلاش خود را کرده که از طریق دیدارهای حضوری ، تماس های تلفنی و پیام‌های مکتوب به ولادیمیر پوتین حاکم روسیه اطمینان دهد که دولت بعدی ایران حافظ منافع روسیه خواهد بود و هیچ خللی در روابط «حسنه فی‌مابین » رخ نخواهد داد.

آخرین فرستاده ایران به روسیه آقای #قالیباف بود که امروز خدمت کدخدا مشرف شد و به او اطمینان داد که در ایران همه ارکان دولتی و حکومتی خواهان تحکیم رابطه با دولت فخیمه #روسیه هستند.
ظاهرا رئیسی چنان همسوی سیاست‌های ایرانی و منطقه‌ای کرملین بوده که پوتین از دست رفتن وی را یک ضایعه جبران ناپذیر (و حتی توطئه آمریکایی ها)تلقی می‌کند.اما وقاحت پوتین در این است که آشکارا به حکومت ایران پیام می‌دهد، یا دقیق‌تر بگویم فشار می‌آورد ، که رئیس جمهور بعدی هم باید مثل رئیس جمهور قبلی تامین‌کننده منافع روسیه باشد.
این طرز رفتار پوتین مرا به یاد دوران شوروی و کشورهای اقماری اش می‌اندازد.در آن زمان هیچ یک از کشورهای کمونیست اقماری شوروی بدون کسب اجازه کرملین نمی‌توانست هیچ تغییری در کادر رهبری خود بدهد.رئیس حزب که جای خود داشت حتی وزرا و معاونان وزرا هم فقط پس از کسب نظر مثبت کرملین می‌توانستند عزل و نصب شوند.رفتار پوتین در برخورد با جمهوری اسلامی تداعی‌کننده همین عادت زشت استعماری به جا مانده از دوران کمونیست‌هاست.البته این نوع روابط دهه‌هاست که منسوخ شده است‌ و حالا کشورهای بزرگ به خود اجازه چنین دخالت‌های مستقیمی در امور داخلی کشورهای کوچک‌تر را نمی‌دهند و به همین خاطر معتقدم رفتار پوتین با ایران بسیار جسورانه، وقیحانه و توهین‌آمیز است.و متاسفانه مسئولین ایرانی هم به جای برخورد محکم با این نوع دخالت‌های آشکار و پنهان روس‌‌ها در امور داخلی ایران ،صرفا موضعی حقارت آمیز اتخاذ کرده‌اند.

بیژن اشتری/مترجم و نویسنده
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴تحلیلی در مورد دولت پزشکیان و امکان‌ناپذیری توسعه در ایران امروز

{لطفا ابتدا مصاحبه‌ی عالیخانی که در زمان دولت روحانی انجام شده است، را ببینید.}

علینقی عالیخانی را می‌توان مهم‌ترین تکنوکرات قرن ۲۰ ایران دانست. کسی که بیش از هر کس دیگری در توسعه صنعتی ایران در دهه ۱۳۴۰ نقش داشت و رهبری فکری بروکرات‌ها و تکنوکرات‌های ایرانی را بر عهده داشت. او در کنار رضا نیازمند، محمد یگانه، خداداد فرمانفرمائیان، صفی اصفیا، محمدمهدی سمیعی و انصاری توانست شگفت‌انگیزترین دوران رشد اقتصادی و صنعتی ایران را رقم بزند.

دکتر عالیخانی پس از انقلاب هم اموالش توقیف شد و در فهرست معروف ۵۳نفر در کنار صنعت‌گران برجسته‌ای همچون برادران خیامی (مالک ایران ناسیونال قبلی و ایران‌خودرو امروز)، برخوردار (مالک لوازم خانگی پارس)، ایروانی‌ها (مالک صنایع ملی) و … قرار گرفت. (البته با آن فهرست ۵۳نفر حزب توده اشتباه گرفته نشود)

عالیخانی که همواره تا انتهای عمر نیز توسعه ایران را پی‌گیری و تحلیل می‌کرد، در میانه دوره دولت روحانی مصاحبه زیر را انجام داده است. دیدگاه عالیخانی را نمی‌توان نادیده گرفت، او بیش از هر کس دیگری در توسعه سال‌های ۱۳۴۰ به بعد ایران موثر بود و تسلط‌اش بر جنبه‌های اقتصادی و اجتماعی ایران غیرقابل صرف نظر کردن است. با این حساب، پرسش اصلی آن است که «چرا دولت روحانی که بیش از هر دولت دیگری در ج.ا. توانست تکنوکرات‌ها را جذب کند، ناموفق ماند؟»

کافی است به نمونه‌ی موردی کاوه مدنی توجه کنید. بسیاری دیگر مانند او بودند، که ماجرایشان رسانه‌ای نشد، یا بعد از آن از دولت خارج شدند. و به سادگی قابل شناسایی هستند. کاوه مدنی به دولت آمد، با سابقه تحصیلاتی و کاری قابل توجه.

باید توجه داشت که نوع پوشش او و حتی کروات زدن او هم مانع از این ورود نشد، چون روحانی و تیم‌اش آن‌قدری توان امنیتی داشتند که بتوانند تاییدیه‌های لازم را بگیرند.

اما چرا آن‌ها نتوانستند کاری از پیش ببرند؟
پاسخ به این پرسش است که می‌تواند نشان دهد، چرا پزشکیان هم موفق نخواهد شد.

چرا تکنوکرات‌ها کاری از پیش نبردند؟
در میان پاسخ‌های مختلف، دو مورد اهمیت بالایی دارند:
۱-فقدان سرمایه اجتماعی دولت
۲-امنیتی‌سازی امور
‏دولت سرمایه اجتماعی بالایی ندارد. و هیچ برنامه‌ی توسعه‌ای هم نمی‌تواند بدون مشارکت و سرمایه اجتماعی موفق شود.

حتی در نمونه‌های تاریخی «توسعه آمرانه» مانند نمونه ژنرال پارک در کره‌جنوبی در دهه ۱۹۸۰ نیز سرمایه اجتماعی بالا در میان نخبگان یک الزام است. نمونه ایرانی رضاشاه نیز نشان می‌دهد که توسعه آمرانه او با حمایت و بیش از آن، به وسیله نخبگان و روشنفکران ایرانی شکل گرفت و تا حدود ۱۳۱۴ نیز با حمایت آنان پیش رفت.

اگر دارندگان سرمایه‌های فکر (روشنفکران)، سرمایه‌های اقتصادی (صنعت‌گران و بازرگانان)، سرمایه اجتماعی (رهبران و کنش‌گران اجتماعی و *.....)و سرمایه نمادین (چهره‌های محبوب و شناخته‌شده) پشتیبان برنامه‌های توسعه‌ی دولت نباشند، آن برنامه‌ها، حتی اگر بهترین تیم‌ها را در اختیار داشته باشند، موفق نخواهند بود. هیچ نمونه‌ای در جهان نمی‌یابیم که توسعه‌ای بلندمدت و نسبتا پایداری بدون سرمایه‌ی اجتماعی رقم خورده باشد. ‏دومین مساله امنیتی‌سازی امور است.

آن چیزی که آقای جلیلی «دولت سایه» می‌نامد، چیزی جز لشکر بولتن‌نویسی نیست.

کافی است به بولتن‌هایی که پس از هک خبرگزاری فارس منتشر شد، نگاه کنید. بولتن‌ها در برابر همین تکنوکرات‌ها و بوروکرات‌هایی است که عالیخانی می‌گوید.

انبوهی از خبرسازی در خصوص این اشخاص و پیشینه آن‌ها و مخالفت با هر عملی که سر سوزنی توسعه‌گرایی در آن باشد.

امثال جلیلی‌ها هم قدرت دارند، و هم ضدتوسعه بودن‌شان را حتی پنهان هم نمی‌کنند. آنان به اتکا برچسب‌های امنیتی، مانند نفوذی و جاسوس بودن، هر توسعه‌خواهی را از صحنه بازیگری حذف می‌کنند.

*...واژه قومی بوده است که به تشخیص کانال حذف شد.

@Newwaypolitics


T.me/bestdiplomacy
🔵🔴نیویورک‌تایمز!!!

در یکی از باشکوه‌ترین و سهمگین‌ترین مطالب منتشر شده توسّط نیویورک‌تایمز، هیئت تحریریه و سردبیران این نشریه که چند روز پیش از #بایدن خواسته بودند کنار برود، با پیش‌عنوان "او در گفتار، کردار و اعمال، خطرناک است" #ترامپ را فاقد صلاحیت برای ریاست جمهوری آمریکا اعلام کردند.

این مطلب مرگبار که با پس‌زمینه سیاه و کاملاً هشدار دهنده منتشر شده است... به ابعاد مختلف سیاهکاریها و بی‌لیاقتی‌های #ترامپ پرداخته است. این یکی از جذّاب‌ترین مطالب سالهای اخیر این نشریه بوده است!

@usgelections




T.me/bestdiplomacy
Forwarded from دیپلماسی
نمونه های زیادی میتوانم از وطن پرستی دکتر #عالیخانی وزیر دانشمند اقتصاد دهه چهل خورشیدی شرح دهم:
عالیخانی همان اوایلی که آمد وزارت اقتصاد یادم هست که بحث سیگار مطرح شد که بعنوان یک صنعت چه قدر وضع دخانیات ایران خراب است.
سیگار وینیستون امریکایی تمام بازار راگرفته بود.
من گفتم شاید کمی کشاورزان صدمه ببینند اما میتوانیم این صنعت را با افزایش کیفیت توتون ها و با افزودن موادی بالا ببریم.
تا مردم #سیگار_ایرانی بخرند.
سیگار ایرانی شده بود سیگار عمله ها!
من یادم هست که عالیخانی از فردای آن روز سیگار وینیستونش را در جلسه #خاک کرد و گفت من از امروز سیگار ایرانی میکشم
*تکنوکراسی و سیاستگذاری اقتصادی در ایران به روایت #رضانیازمند
ص130
T.me/bestdiplomacy
Forwarded from دیپلماسی
🔵🔴پیام دو مرحله از انتخابات

در دور اول انتخابات ملت ایران با کم هزینه ترین اقدام، نارضایتی خویش را از وضعیت موجود کشور اعلام کردند.

آنها به #اصلاح_طلبان_قدرت_محور اعلام کردند که ماشین رای همیشگی آنها نیستند که در همه انتخابات ها  در کنار آنها باشند.

آنها به روزنه گشایانی که در انتخابات مجلس گذشته حتی کاندیدای معقول در حد ده نفر هم نداشتند اعلام کردند که #پرنسیب بیش از موارد دیگر برایشان مهم است.

آنها اعتراضشان را به دو جناح اصلی حکومت بدلیل نادیده گرفتن مطالباتشان با صدای بلند عدم رای اعلام کردند.
آنها به اصلاح طلبان فهماندند که صرف رای دادن به آنها و توجه به پیامهای آنها برای انتخابات، اقدامی که آنها خواهانش هستند را انجام نخواهند داد.
دور اول انتخابات ریاست جمهوری پیام بسیار مهمی داشت؛
مردم با صدای بلند اعلام کردند اگر ما را به حساب نیاورید و فقط زمان انتخابات یاد آنها بیفتید آنها نیز می دانند چگونه صدای #اعتراض خود را برسانند.

بسیاری از اصلاح طلبان قدرت محور و منفعت گرا باید بدانند که اگر #پوست_اندازی نکنند و به مردم نزدیک نشوند روزی دوباره مردم ممکن است طوری دیگر به آنها پاسخ دهند.

🔦مرحله دوم هم تمام شد.
در این انتخابات مشارکت ده درصدی بیشتر بوده است.
اصلاح طلبان باید بدانند رای مرحله دوم بیش از اینکه رای ایجابی باشد رای سلبی بود.
مردم لزوما برای شعارهای جناب پزشکیان وارد عرصه نشدند بلکه وارد عرصه شدند تا بگویند که سعید جلیلی و سیاست هایش در عرصه داخلی و بخصوص خارجی چقدر می تواند به ضرر کشور باشد.

رای دور دوم برآمده از یک دوقطبی تراژیک بود
تراژدی که  با نگرانی برای آینده ایران و فرزندان ایران همراه شده بود.

سعید جلیلی و یارانش واقعا نه با سبک زندگی مردم در داخل هم پوشانی داشتند و نه در سیاست خارجی درک درستی از اصول روابط بین الملل داشتند.

رای دور دوم نه بزرگ! به نحوه حکمرانی بود که سعید جلیلی و یارانش به آن باور داشتند.
در آخر سخنی را با منتخب این انتخابات بیان می دارم
مسعود پزشکیان باید بداند که مردم تمام وعده هایش را یک به یک دنبال می کنند.

او باید بداند که دیگر ریس جمهور کل ایرانست و باید فاصله اش را از قومگرایان ستادیش  افزون کند.
پزشکیان باید بداند که ماه عسل ریاست جمهوریش شش ماه بیشتر نیست و در انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا هرکه پیروز شود براحتی با ایران توافق نخواهد کرد.
چه #ترامپ باشد که تجربه چهارسال همزیستی ایران و آمریکا  در زمان او و تحریمهای خردکننده را از او بخاطر داریم و چه #بایدن یا دموکراتی دیگر باشد براحتی نمیتوان برجام سابق را زنده کرد و حال باید از توافقی تازه سخن گفت.

پزشکیان باید بداند که بدون #گشایش در سیاست خارجی و کاهش و رفع تحریمهای اصلی رشد اقتصادی و تحولات اقتصادی مثبت در داخل صورت نخواهد گرفت.
او باید درک کند اگرچه سیاست های کلان نظام به خصوص در حوزه سیاست خارجی در اختیار مقام رهبریست اما وی باید تلاش کند با تعامل با نهادهای قدرت فضا را برای رفتن بسمت گفت و گو برای رفع تحریمها فراهم سازد.

حال پزشکیان پیروز شده است اما اگر بدون برنامه و کابینه ای کارآمد کار خویش را آغاز کند باید بداند که بزودی فاصله مردم را از خود خواهد دید و این فاصله شاید دیگر قابل جبران نباشد.
دیپلماسی در یک نگاه
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴اجماع نخبگان تنها راهی برای پیشرفت کشور

✍️سعید یعقوبی /دانش آموخته علوم سیاسی      
👈   بخش اول

۱-  شرط بالندگی یک تمدن:

"دوره ی اوج ترقی هر تمدنی هنگامی است که مجموعه ای از افراد برجسته و بزرگ با هم پیدا می شوند."(حسین بشیریه، تاریخ اندیشه سیاسی در قرن بیستم، جلد ۲، ص ۳۶)

۲-طرق اجماع نخبگان

ساموئل هانتینگتون، متخصص شهیر علوم سیاسی ضمن تاکید بر "نقش و صورت‌بندی نیروهای سیاسیِ برخودار از قدرت به ویژه نخبگان حاکم، برای گذار از " گسیختگی ساختاری و ارزشی نخبگان " به " انسجام و همبستگی ساختاری و ارزشی نخبگان" دو راه را  پیشنهاد می کند:"۱-سازش نخبگان: فیصله دادن به اختلافات میان جناح های رقیب و ایجاد صلح و سازش و مصالحه بر سر مهم ترین وجوه اختلاف.ایجاد اجماع ارزشی میان آن ها است.  ۲-ائتلاف انتخاباتی: که طی آن گروه های مختلف به تعدیل مواضع خود می پردازند تا با یکدیگر در یک ائتلاف ، قدرت سیاسی را در دست بگیرند‌‌."


۳-نقش امنیت و نظم در پیشبرد اجماع و  تکوین جامعه بالغ:

"یا صاحبان قدرت می توانند ائتلاف مسلطی را شکل دهند و یا آن که بر سر تصاحب قدرت وارد نزاع می شوند.اگر صاحبان قدرت بتوانند ائتلافی شکل دهند و همه صاحبان قدرت را در قدرت رسمی سهیم سازند به نحوی که همه خواهان حفظ رژیم  حاکم شوند یکی از نقاط عطف سپری شده است و کشور به سمت بلوغ سیاسی و اقتصادی حرکت کرده است."(داگلاس نورث، در سایه خشونت، ترجمه محسن میردامادی و دیگران، ص ۱۳)

۴- تاثیر نهادهای با ثبات در قوام اجماع

ثمر بخشی اجماع نخبگان هنگامی حاصل می شود که نظام سیاسی از "درجه بالای نهادینگی" برخوردار باشد."هانتینگتون با تاکید بر اهمیت این مفهوم، بر ضرورت شکل گیری نهادهای جاافتاده، پایدار، پیچیده، مستقل و منسجم اصرار می ورزد تا بدین وسیله ضمن حفظ نظام سیاسی، نزاع های مختلف نیروهای اجتماعی- سیاسی جامعه  را سامان دهند و  آستانه تحمل و انطباق پذیری  نظام سیاسی را در مواجهه  با تقاضا ها و مطالبات سیل آسا و  ناگهانی به ورودی آن نظام افزایش دهند."(رک: برتران بدیع، توسعه سیاسی، ترجمه احمد نقیب زاده، صص ۸۸-۸۲)

۵-  اهمیت جایگاه ویژه  توسعه اجرایی در تعادل نظام سیاسی

برای جلوگیری از عدم تعادل نظام سیاسی که ناشی از ورودی های  آشوبساز به نظام بواسطه هجوم انبوه مطالبات شهروندان است، ارتقای توان انطباق پذیری نظام برای پاسخ‌گویی به تقاضاهای مدنی ضروری است و لذا نظام سیاسی بايستی به مکانیسم های تنظیم کننده بی اندیشد تا هم چنان از اعتماد و حمایت های شهروندان برخوردار باشد در این شرایط ، نظام سیاسی به جای " توسعه سیاسی" می بایست قابلیت های اجرایی خود را که از آن به عنوان " توسعه اجرایی" یاد می شود،  در دستور کار خود قرار دهد.در این راستا دنبال روی از ایده ی " دولت کوچک"، خطای استراتژیک  است، این الگوی  دولت قادر به پاسخ به مطالبات انبوه  نیست.تنها نظام سیاسی با توسعه اجرایی و افزایش قابلیت های خود می تواند u در  انجام ماموریت های خویش که همانا پاسخگویی به هجوم مطالبات سیل آسا به نظام  سیاسی است، توانمند باشد. و بر ثبات شکننده خود غلبه یابد.

۶- حفظ  نظم و امنیت  جاده صاف کن  اجماع  مستمر و نیل به جامعه بالغ

الگوبرداری از نهادهای جوامع پیشرفته بدون در نظر گرفتن " درجه بالای نهادینگی" مد نظر هانتینگتون و " توسعه اجرایی" مورد تاکید فوکویاما که شرحش خواهد گذشت، در هنگام مواجهه با انبوه تقاضاها و مطالبات در مواقع بحرانی منجر به فروپاشی نظام های سیاسی خواهد شد. در این ارتباط "داگلاس نورث، برنده نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۳ جوامع  را به دو دسته تقسیم می کند:"جوامع با دسترسی محدود به حقوق مالکیت و قانون" و " جوامع با دسترسی همگانی به قانون" .توسعه را معمولاً  گذر از جامعه اول به جامعه نوع دوم تعریف کرده اند‌."(همان، ص۱۲) از نظر نورث جوامع محدود باید مراحل مختلفی را سپری کنند و آنگاه به جامعه نوع دوم دست بیابند.گذر از جامعه نوع اول به جامعه نوع دوم با انتقال نهادها( قوانین و مقررات، سازمان ها و موسسات) و تقلید از نوع دوم امکان پذیر نیست.الگو برداری از نهادهای جوامع دسترسی باز به فروپاشی نظم های درونی جوامع می انجامد و نه تنها  کمکی به این جوامع نمی کند، بلکه آن ها را در معرض خشونت فراگیر قرار می دهد." (همان)"در مقام ایجاب و ارائه توصیه های سیاستی نورث به جای الگو برداری از "جوامع باز" حرکت  از جامعه شکننده به جامعه بالغ را پیشنهاد می کند.معیار این دو جامعه (شکننده و بالغ) حفظ امنیت و پرهیز از آشوب و خشونت است.از نظر همین شاخص جوامع به شکننده و بالغ تقسیم می شوند.جامعه شکننده جامعه ای است که نظم و امنیت در آن شکننده است و بر عکسِ جامعه بالغ جامعه ای است که احتمال برهم خوردن نظم در آن اندک و منتفی شده است.
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴اجماع نخبگان تنها راهی برای پیشرفت کشور

سعید یعقوبی   
👈  بخش دوم و پایانی

  سیاست های اقتصادی و اجتماعی باید کمک کنند تا نظم و امنیت از حالت شکننده به وضعیت پایدار تحول یابند." (همان، صص۱۳-۱۲)

۷-تقدم توسعه اجرایی یا بوروکراسی  بر دموکراسی

فرانسیس فوکویاما، متخصص شهیر  اقتصاد سیاسی‌، " فرض محوری و اصل استاد خود، ساموئل هانتینگتون، را می پذیرد که تولید قدرت مقدم بر محدود کردن آن است.ناگفته پیداست که در اینجا تعارض میان  توسعه ی آمرانه و دموکراسی مدنظر قرار دارد، تعارضی که جامعه خود ما هم از سال ها پیش با آن درگیر است: آیا توسعه اقتدارآمیز اولویت دارد یا دموکراسی و محدود کردن قدرت دولت؟ ...فوکویاما می گوید اگر در دهه ی ۱۹۶۰ هانتینگتون می توانست از تقدم توسعه آمرانه بر دموکراسی سخن بگوید، امروز و در پی افزایش جذابیت دموکراسی در جهان طرح چنین ادعایی آسان نیست.در نتیجه تضاد میان تولید قدرت و محدود کردن آن بیشتر از گذشته تشدید شده و خود را نشان می دهد. به نظر فوکویاما میان سه عنصر دولت (تولید قدرت)، حکومت دموکراتیک ( انتخابات آزاد  و منصفانه) و حاکمیت قانون (محدود کردن قدرت دولت) همواره تنش و تعارض دیده می شود و برقراری تعادل میان آنها یکی از دشوارترین کارها در مملکت داری کنونی است.دولت برای اعمال اقتدار خود و انحصار به کارگیری خشونت و اجرای قوانین و مقررات سخت نیازمند تولید قدرت و به کارگیری آن است، در حالی که جامعه مدنی به صورت طبیعی از قدرتمندتر شدن بیش از  حد دولت و غیر قابل مهار بودن آن احساس نگرانی می کند.دولت برای اداره بهتر کشور  و اوضاع نیازمند داشتن برخی اختیارات و به دنبال محدود کردن آزادی های سیاسی و حتی اجتماعی است.اما جامعه، فعالان سیاسی، و روشنفکران منتقدِ محدود کردن آزادی های اساسی و حقوق شهروندان هستند....با این وجود فوکویاما دل در گرو توسعه آمرانه دارد و هنوز آن را مقدم بر دموکراسی و مهم تر از آن می داند! او می گوید اگر در کشوری دولت مدرن از نوع وبری آن (یعنی با یک بوروکراسی کارآمد) وجود نداشته باشد، ورود دموکراسی باعث رواج ویژه پروری و حامی پروری و به دنبال  آن فساد اداری می شود.به عبارت دیگر چون یک بوروکراسی قدرتمند غیر فاسد شکل نگرفته است، سیاسیون برای تحقق اهداف سیاسی  خود و کسب رای به راحتی منابع عمومی را در بین حامیانشان توزیع می کنند تا آرای آنها را  در انتخابات از آن سازند، و بدین گونه فساد اداری و حامی پروری دوش به دوش هم حرکت کرده، ظهور دولت مدرن را به تاخیر می اندازند." (فرانسیس فوکویاما، نظم و زوال سیاسی، ترجمه رحمن قهرمانپور، صص۸-۷)فوکویاما در بحث تقدم بوروکراسی بر دموکراسی کشور پروس/ آلمان را به عنوان نمونه اعلایی یادآور می شود و بر لزوم اصلاح نظام اداری و نظام قوانین و مقررات خدمات کشوری تاکید کرده و تقویت قدرت بوروکراتیک  را در خدمت دولت و به تعبیری سبب قوام دولت مدرن می داند‌.(رک: همان،ص۸)

۸-نتیجه ی اجماع نخبگان، تولید قدرت دولت و کاهش منازعات  خشونت آمیز اجتماعی

چنان که اشاره شد در صورتی که نخبگان به جای تضعیف یکدیگر به همبستگی ساختاری و ارزشی دست یافتند و موفق  به افزایش قدرت بوروکراتیک و نیل به دولت مدرن شدند، منازعات سیاسی و اجتماعی نیز محدود می شود.ناگفته نماند منازعات خشونت پرهیز که در پرتو حفظ امنیت و نظم جامعه در قالب تقویت جامعه مدنی صورت می گیرد، خود سطحی از همگرایی جامعه را ارتقا می بخشد." بیان علمی تر این مسئله  نظریه " منازعه" ژرژ زیمل آلمانی است.زیمل در کتاب خود زیر عنوان " منازعه" ؛ تعامل و منازعه را جز لاینفک نظام اجتماعی و عامل مهم جامعه پذیری بر می شمارد که نقطه مقابل بی تفاوتی است."(احمد نقیب زاده، " امنیت عمومی از منظر دولت"، ص ۲۶۳)آنچه که اکنون تاریخش در جهان  سپری شده، منازعات خشونت گرا است. هنگامی که توده های مردم احساساتی، هیجان زده و خشمناک بطور ناگهانی و همزمان در خیابان ها مطالباتِ انبوه شان را از نظام سیاسی می خواهند و آن نظام در آن شرایطِ ناامن و زوال نظم  که همراه با از گسیختگی ساختاری و ارزشیِ نخبگان حاکم شده است،  چگونه با وجود آن انبوه ورودی آشوبگر به سیستم، و بروز مساله اضافه بار و آنتروپی سیستم؛، به مطالبات توده ها پاسخ  و خود را با انطباق دهد؟ " تاریخ جوامع دستخوش دگرگونی گواه آنست که مقاومت مدنی اثر گذار است: منطق استراتژیکِ منازعات خشونت پرهیز موفق تر از مبارزات خشونت آمیز است و بیشتر به اهداف پایدار خود رسیده است." (کالین جی بِک، درباره انقلاب ها، ترجمه مهدی زیبایی و دیگران، صص۹۳-۹۴ )

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 درک افراد از سخنان ما یکسان نیست

🔦هر کس در محدوده توانایی ذهنی خود حرف ما را فهم می کند.

🔹فرض کنیم توانایی درک یک شخص را بتوان با یک عدد نشان داد و برای هر سخنی ،میزان تواناییِ معینی نیاز باشد.برای مثال شخص A توانایی درک ذهنی اش 10 باشد و شما سخن منطقی بگویید که برای درک آن میزان توانایی 20 نیاز باشد. در اینصورت اون تنها نیمی از مفهوم و دلایل سخن شما را درک می کند. اما شما تصور می کنید او نیز مثل خود شما تمام سخن منطقی را که گفته اید ، درک کرده یا توقع دارید به سادگی همانند شما اقناع شود.اما اینطور نیست.چون برای درک و اقناع او، نیاز است تمام سخن شما را فهم کند.


🔹همانطور که برتراند راسل میگفت: "برداشت نادان از چیزی که دانا می‌گوید هيچوقت نمی‌تواند درست باشد. چراکه نادان هر چیزی را که می‌شنود، به چیزی که بتواند بفهمد، تفسیر و ترجمه می‌کند."

🔹با توجه به این مساله ،دونکته را باید رعایت کرد: به آسانی با هر کسی وارد بحث نشویم ؛ به قول دیگری از راسل سعی نکنیم با یک صابون، ذغالی را سفید کنیم و یا اگر هم وارد گفتگو شدیم، تنها نکات ساده و بدیهی را در استدلال خود بکار ببریم که چندان نیازمند فهم عمیق نباشد.

🔹نکته دوم اینکه معمولا افراد ، سخن یکسان را به گونه های متفاوتی فهم و درک می کنند، یعنی ابتدا سخن را در ظرف ذهن خود می ریزند و به فرمی در می آورند که با ذهن و ضمیر خود سازگارتر است.


🔹به بیان تمثیلی ، هر حرفی ابتدا در اندازه ی ظرف اندیشه ی افراد قرار می گیرد و اضافی آن، اگر از فهم آنها فراتر باشد ، بیرون می ریزند. در مرحله دوم نیز همان سخن به شکل قالب ذهن افراد در می آید.


چنانچه شوپنهاور می گفت:
"هر کس در واقع آنچه را که با طبیعت او همگون است می فهمد و ارج می نهد. کسی که سطحی است چیزهای سطحی را می پسندد، کسی که عامی است چیزهای عوامانه را... کسی که ابله است مهملات را ...
هر کس بیش از هرچیز ، آثار و محصول خود را می پسندد که کاملا با او یکسان و هماهنگ است."

🔹اندیشمندان برای این معضل رهیافت و راه حل های متنوعی داده اند، اما بسیاری از آنها همچون خود شوپنهاور معتقد بوده اند که نباید با هرکسی وارد بحث شد، و گاهی باید از گفتگوی بی حاصل نیز پرهیز کرد .دکارت ،مور و فلاسفه تحلیلی تاکید را بر وضوح سخنان گذاشته اند . به شکلی که تا جای ممکن سخن واضح و متمایزی بکار رود که از سوءظن و برداشت های نابجا جلوگیری شود. اما به هر حال ما این نکات را مدنظر نداریم و اغلب فرض ما بر این است که سخن ما همانطور که برای خودمان سرراست یا قابل فهم است ، برای دیگری نیز به همین ترتیب درک می شود، حتی به جرأت می توان گفت که بسیاری از اندیشمندان نیز دچار این سهل انگاری ها شده و می شوند.

منبع: مدرسه علوم انسانی

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴تحلیل پدیده حاج سید اصغر حمال

مجتبی لشکربلوکی


دکتر نعمت الله فاضلی، جامعه شناس معاصر ماجرایی بسیار شنیدنی را تعریف می کند به نقل از استاد پاپلی یزدی از جلد دوم شازده حمام. اول این ماجرای جذاب را با هم بخوانیم و سپس تحلیل کنیم. قبلش خیلی شفاف بگویم که واژه حمال به هیچ وجه نباید ذهنیت منفی ایجاد کند. هر کاری شریف است از جمله باربری. بر شانه تمام باربران با شرافت با افتخار بوسه می زنم!
پاپلی یزدی در سال ۱۳۴۶ تصادفی اصغر حمال را در مشهد موقع گدایی می بیند و او را می شناسد. اصغر پیشتر در گاراژی در یزد باربری می کرد. پاپلی احوالش را می پرسد و ناهار مهمانش می کند و با هم دوست می شوند. زمان می گذرد و اصغر داستان زندگی اش را برای پاپلی می گوید.
اصغر برای زیارت به مشهد آمده و شبی کنار حرم نشسته و سرش را روی زانویش گذاشته بود. عابران به گمان این که گداست، جلوی پایش پول می گذاشتند. اصغر می بیند در زمان کمی ۵ تومن پول به او داده اند. همان شب دو ساعت دیگر سرش را به زانو می گذارد و ده تومن جمع می کند. پولی بسیار بیشتر از بار زدن یک کامیون.

اصغر حمالی را رها می کند و به گدایی می پردازد و روزی ۵۰ تومن گدایی می کند. مدتی بعد پاپلی، اصغر را در حال نزول دادن می بیند، در حالی که شالی سبز دارد و سید هم شده! پنج سال می گذرد و سید صاحب خانه ای بزرگ و مال و منال اشرافی می شود. همسرش را هم وارد دلالی می کند و او جهیزیه دخترش را از همین راه فراهم می سازد. حالا اصغر حمال مشهور شده به «حاج سید اصغر».
حاج سید اصغر حمال ساکن تهران می شود. سال ۶۷ پاپلی «حاج سید اصغر» که اکنون دیگر حمال نیست را در تهران مجدد می بیند که صاحب صرافی در خیابان فردوسی و کاخ و جلال و جبروت است.

فقط اصغر حمال نیست که درمی یابد با زحمت کشیدن نمی شود پولدار شد، اطراف ما پر است از «حاج سید اصغر حمال‌ها» که از راه گدایی، ربا، دلالی و زندگی رانتی و انگلی، گنج قارون دارند و سید سبز پوش هم شده اند.
حاج سید اصغر حمال ها همه جا هستند، حتی در دانشگاه ها. کم نیستند اعضای هیات علمی که بدون زحمت و صلاحیت و با دوشیدن دانشجویان استاد شده اند. در ادارات دولتی، صنایع و کارخانه جات و بانک ها هم مدیران زیادی می بینیم که همان اصغر حمال اند که از نردبان باندبازی و رانت بالا رفته اند. یکی از علل فلاکت ایران رشد این «طبقه انگل» است. دکتر نعمت الله فاضلی در دامه نوشته خود این پدیده را تحلیل می کند (رفرنس: کانال تلگرامی ایشان) اجازه می خواهم با اندکی تفاوت، تحلیل خودم را ارایه کنم.

🔦تحلیل و تجویز:
چرا جامعه ما حاج سید اصغرحمال پرور است؟ اگر از جواب های ساده بگذریم و کمی عمیق تر نگاه کنیم: پاداش ها، پیشران رفتار ما هستند. اگر رفتاری، پاداش دریافت کند؛ تقویت و تکثیر می شود و اگر رفتاری پاداش دریافت نکند یا در عوض با عقوبت روبرو شود تضعیف و محو می شود. (مثلا اگر آن روز اصغر حمال از گدایی پول خوبی دریافت نمی کرد آن رفتار ادامه پیدا نمی کرد). دقت کنید که وقتی می گوییم پاداش یا عقوبت شامل همه چیز می شود مالی، معنوی، روانی اعم از ثروت، شهرت، منزلت و ...

خب سوال این است که چه چیزی پاداش ها یا عقوبت ها (یا بازخورد مثبت و منفی) را رقم می زند. برخی از دانشمندان می گویند: نهادها. نهادها چه هستند؟ قواعد زندگی جمعی که توسط خود انسان در طول تاریخ ایجاد می شود و تعیین می کنند که چه چیزی خوب است و چه چیزی بد است. چه چیزی شدنی است و چه چیزی نشدنی است و هر کاری باید چگونه انجام شود. نهادها روی پاداش ها تاثیر می گذارند و پاداش ها روی انگیزه ما و انگیزه هم رفتار (عملکرد) ما را جهت می دهد. بگذارید نمونه موردی اصغر حمال را به خاطر کمبود جا صرفا با دو نهاد ساده تحلیل کنیم.

1) اگر صدقه فردی در ایران رواج نداشت و همه از طریق سازمان های تخصصی نیکوکاری مانند خیریه ها صدقه می دادند آیا امکان داشت که اصغر حمال به چنین درآمدی برسد؟ خیر. نهاد صدقه فردی به جای نیکوکاری/صدقه جمعی یک نهاد موثر در پاداش دهی به اصغرحمال هاست.

2) در برخی کشورها قاعده پولت را از کجا آورده ای حاکم است. یعنی حتی اگر شما بخواهی پول را به حساب شخصی خودت آن هم در بانکی که 20 سال است در آن حساب داری واریز کنی، و مبلغش بالاتر از یک حدی باشد باید مدرک بیاوری. همین نهاد ساده باعث می شود که امکان شکل گیری طبقه انگل کمتر و پرهزینه تر شود.


شکل گیری طبقه انگل (مدیران دولتی که با باندبازی پست می گیرند، کاسبانی که با رانت و رشوه رشد می کنند و ...) ناشی از نهادهایی است که خودمان طراحی کرده ایم. اگر می خواهیم جامعه ای بدون انگل داشته باشیم، باید نهادهای توسعه ای ایجاد کنیم و جایگزین نهادهای غارتگر کنیم، بدون نهادهای درست آدم های خوب و زحمت کش هم «حاج سید اصغر» می شوند.

T.me/bestdiplomacy
Forwarded from نواندیش
تلاش‌های پشت پردهٔ اوباما برای کناره‌گیری بایدن از انتخابات

🔹برخی رسانه‌های آمریکا گزارش داده‌اند اوباما، رئیس‌جمهور سابق ایالات متحده در حال تلاش برای مجاب‌کردن بایدن برای کناره‌گیری از رقابت‌ انتخاباتی است.

🔹فا‌کس‌نیوز گزارش داد اوباما تاکنون در خصوص گزارش‌های متعدد رسانه‌های آمریکایی در این‌باره سکوت اختیار کرده است.

🔹رسانه‌های آمریکا از جمله پولیتیکو پنجشنبه گزارش داده‌اند که اوباما از مقالهٔ انتقادی سنگین جورج کلونی که در آن از بایدن خواسته شده بود از کارزار انتخاباتی‌اش انصراف دهد حمایت کرده است.

🔹در گزارش پولیتیکو آمده: «با آنکه اوباما به کلونی درباره حرف‌هایی که در آن مقاله زده مشورت نداد و یا او را به نوشتن این مقاله تشویق نکرد اما مخالفتی هم با آن نداشت».

🔹شبکهٔ ام‌اس‌ان‌بی‌سی پا را یک گام فراتر گذاشت و گفت که اوباما، پشت‌ پرده در حال هدایت تلاش‌ها در میان دموکرات‌ها برای مجاب کردن بایدن به کناره‌گیری است. /فارس

@Noandishnews
🔵🔴لشکریان #سندرز به میدان آمدند

برنی #سندرز دید که همه در نیویورک‌تایمز مطلب علیه #بایدن منتشر کردند و وارد میدان شد!

مقاله مفصّل و داغ سندرز به طور رسمی برای حمایت از #بایدن و تشریح دستاوردهای او و ضرورت حمایت از او منتشر شده است.

او به اختلاف نظرش با #بایدن در زمینه‌هایی خاص، بخصوص بحران غزّه اشاره کرده و از سوی دیگر، به تفصیل و با جزئیات، دستاوردهای او را فهرست کرده است.

سندرز با اشاره به موضوع و معمّای سنّ و سال #بایدن، آن را موضوعی ثانوی دانسته است.

@usgelections



T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 انسان سگی، نهایت آنچه ایدئولوژی خلق کرد

هیچ ایدئولوژی‌ای موفق به خلق"انسان نوین" نشده است در این تصویر لنین را می‌بینید که چگونه از انسان پرولتری نوینی که خلق کرده دچار درماندگی شده است.و به گمانم هیچ نویسنده‌ای به اندازه میخائیل بولگاکف در طرح این موضوع موفق نبوده است.بولگاکف هشت سال پس از پیروزی انقلاب اکتبر در رمان کوتاه "دل سگ"،فانتزی درخشانی درباره یک آزمایش علمی و پزشکی ارائه می‌کند.طی این آزمایش اعضای بدن یک مرد مرده به یک سگ پیوند زده می‌شود و در نتیجه این عمل «یک انسان پرولتری نوین » اما نفرت انگیز خلق می‌شود که واجد تمایلات جنایتکارانه است؛موجودی که به طرز گنگ و مغشوشی خود را وقف کمونیسم کرده و ضمنا علاقه علاج ناپذیری هم به تعقیب گربه‌ها و انواع کارهای شنیع دارد.این اثر هجو آمیز که از برخی جهات داستان قدیمی هیولای فرانکشتاین مری شلی را تداعی می‌کند،درباره رد این ادعای ایدئولوژی مارکسیستی است که کمونیسم نوع نوینی از انسان را خلق خواهد کرد. واقعیتش را بخواهید هیچ ایدئولوژی‌ای قادر به خلق هیچ انسان نوینی نیست و هر کسی در این جهت کوشید ماحصل کارش به فاجعه ختم شد.بالشویک استالینی ،فاشیست هیتلری، و بنیادگرای مذهبی نمونه‌هایی از این انسان‌های سگی هستند(ضمن احترام به سگ های عزیز و عذرخواهی از ایشان به خاطر این تمثیل.)

بیژن اشتری/مترجم و نویسنده

T.me/bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥لحظه تیراندازی به سمت ترامپ

🔦ترامپ در جمع طرفدارانش در باتلر پنسیلوانیا سخنرانی می‌کرد.

@Entekhab_ir

@bestdiplomacy
♦️تکمیلی
🔦سی‌ان‌ان: ماموران سرویس مخفی، دونالد ترامپ را پس از این‌که در یک تجمع در باتلر پنسیلوانیا به زمین افتاد، به سرعت از روی صحنه خارج کردند.

🔹پیش از افتادن ترامپ، صدای انفجارهای بلندی شنیده شد. ماموران به او کمک کردند تا بایستد.

🔹بر روی صورت ترامپ خون دیده می‌شد. ترامپ رو به جمعیت حاضر در محل فریاد می‌زد و مشت خود را بالا برد.

@Entekhab_ir

T.me/bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴 افشاگری طیب‌نیا در رابطه نقش جلیلی در به تصویب نرسیدن FATF

🔹جلیلی بنا به دلایلی نامشخص حاضر نبود FATF در دوران ریاست‌جمهوری روحانی و وزارت من (طیب‌نیا) انجام شود
🔹ما از برنامه‌های اقدام اف‌ای‌تی‌اف ۳۹ مورد را اجرا کردیم و تنها دو مورد را اجرا نکردیم
🔹یکی از مواردی که اجازه اجرای آن داده نشد، عدم الحاق به کنوانسیون مبارزه با جرایم سازمان‌یافته پالرمو بود
🔹جلیلی در دوران ریاستش موافق اجرای FATF بود اما مشخص نیست چرا اکنون مانع اجرای آن می‌شود
🔹ما تلاش می‌کنیم از لیست سیاه خارج شویم و تحریم‌های ظالمانه را لغو کنیم
🔹همه تخم‌مرغ‌ها را در یک سبد نمی‌چینیم. در دوران وزارت من و پیش از تصویب برجام، تورم کشور را نزولی کردیم/خبرهای فوری مهم

@bestdiplomacy
...در این چند روزه که المپیاد سیدنی به راه بود، توانستیم «ژیمناستیک» پسران و دختران را از تلویزیون تماشا کنیم. هیچ وصف دیگری نمی‌توانم بیابم جز آنکه آن را «نبوغِ تن» بخوانم. اینکه اندام آدمی بتواند به این درجه از توانمندی، هوشیاری و سیّالیّت برسد، ما را به این اعتراف وامی‌دارد که "معجزه" تنها از آنِ مغز نیست، از آنِ بدن هم می‌تواند بود. جسمِ خاکی که آن همه مورد تحقیر عارفان بوده، خود را در اوجِ شاهکارِ آفرینش نمود می‌دهد، گویی موسیقی در ماهیچه‌ها منجمد گردیده و بدن به فرمانروایی رسیده. معلّق‌ها، جهیدن‌ها، در نرمیِ گربه‌وَش و سرعتی که چشم را خیره می‌کند، یادآورِ انسانِ اوّلیّه می‌گردد که می‌بایست غذای خود را در آویزش به شاخه‌های درخت به دست آورد. در این حالت، هوش از مغز به تن انتقال می‌یابد و در آن پخش می‌شود، گویی سراپا شعر است و جوهر.
بدن در سرشارترین امکانِ خود به جلوه می‌آید تا در موزونیّت و تَردستیِ هوش‌رُبایش بنماید که بشر تا چه اندازه می‌تواند محدودیّتِ جسمانیِ خود را در هم بشکند. طیّ این چند لحظه، دیگر زمین فروکشنده نیست، چاره‌گریِ اندامِ انسان، آن را به خضوع واداشته است. سعدی می‌گفت «تن آدمی شریف است به جان آدمیّت»، ولی اگر بود و می‌دید معترف می‌شد که در لحظه‌های خاص، تن، آیینه‌ی بلورینِ جان می‌شود.
تن جان می‌شود و جان، تن. «تن ز جان و جان ز تن مستور نیست»(مولوی).
کسی که توانسته است تنِ خود را اینگونه زخّار بکند، آیا نباید از نوعی اشراقِ درونی نیز بهره داشته باشد؟ چرا.
اینکه این دخترها و پسرها قبل از اجرا، چند لحظه در تأمّل و تمرکز فرو می‌روند، چنانکه گویی دعا می‌خوانند، برای فراخواندنِ این اشراق است. آنچه اینان می‌کنند، تجسّمِ «تمدّن» است، زیرا از اراده‌ی سرشار و نیمرخِ روشنِ هستی فرمان می‌گیرد، کوششِ انسان است به بَر شدن، پیش رفتن، و دیواره‌ی ناممکن را شکافتن.
رقص و شکار جزو نخستین کارکردهای بشر بر روی خاک بوده. در آنچه اینان می‌کنند، چالاکیِ شکارگری و موزونیّتِ رقص، همراه با تاریخِ چندین هزار ساله‌ی پویشِ بشری، در برابر چشم می‌نشیند.
به یاد شعر "بهار" افتادم، به نامِ «بهار در باکو»:
دخترانی همه بر لاله فروهشته کمند
پسرانی همه بر سرو نشانیده قمر
دختران سرو قد و لاله‌رُخ و سیم‌اندام
پسران شیردل و تهمتن و کُند آور.

و این بیت هم از سعدی، تنها در حقّ دختران:
«این که تو داری قیامت است نه قامت
  وین نه تبسّم که معجز است و کرامت».

      تابستان (۱۳۷۹)

                     #بازتاب‌ها

روانشاد دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن

T.me/bestdiplomacy
2024/09/22 20:24:51
Back to Top
HTML Embed Code: