Telegram Web Link
🔴🔵 «مذاکره، کارِ بزدل‌ها نیست!»

✍️  فرزین زندی/ روزنامه دنیای اقتصاد


تنها سه‌سال زمان نیاز بود برای اینکه دولت در ایران، مجددا به دست میانه‌‌‌رو‌ها سپرده شود. این عبارت را می‌‌‌توان به شکل‌‌‌های گوناگونی تفسیر کرد. برجسته‌‌‌ترین بخش این روند تحولی، اما شاید متعلق به محمدجواد ظریف است؛ دیپلماتی آرام اما آتشین؛ کسی که همیشه در دورترین فاصله از کشمکش‌‌‌های سیاست داخلی می‌‌‌ایستاد، این بار اما معرکه‌‌‌گیر میدان بود. شخصیتی که رئیس‌جمهور منتخب، احتمالا بیش از هرکسی وامدار اوست. اما چه شد کسی که در دوران وزارت خود، چند بار به صورت آشکار و نهان، در پی استعفا بود و در اظهارنظری جنجالی و در گفت‌‌‌وگویی که حال و هوای ظریف، سرشار از کلافگی و نارضایتی می‌‌‌نمود، نقش خود در سیاست خارجی ایران را «صفر درصد» اعلام کرد، به بازیگر اصلی این رقابت بدل شد؟ چه شد که پس از سه‌سال ورق برگشت؟

از آنجا که اصطکاک سیاسی در ایران و در نزد همگان، مشهود و قابل فهم است و به‌خوبی هویداست که مرزبندی‌‌‌های فکری بین گروه‌‌‌های غالب و افرادی مانند ظریف و یارانش که به شکلی کنایه‌‌‌آمیز «حلقه نیویورکی‌‌‌ها» مورد خطاب قرار می‌‌‌گرفتند، پرسش پیشین، مهم‌تر و برجسته‌‌‌تر به چشم می‌‌‌آید. چه شد که ظریف و یارانش که همواره خود را از رقابت‌‌‌های سیاسی در داخل دور نگاه می‌‌‌داشتند و خود را سربازان ایران در امور دیپلماتیک و سیاست بین‌الملل می‌‌‌خواندند، اینچنین پا به میدان گذاشتند؟  در نگاه اول، شاید پاسخ به این پرسش‌‌‌ها چندان دشوار به نظر نرسد؛ اما یافتن جواب دقیق آنها آنقدرها هم ساده نیست. سایه سنگین دونالد ترامپ، احتمالا قوای عاقله بسیاری از کشورها را به تفکر بیشتر واداشته و خواب و خیالات خوش گذشته را از سرشان بیرون کرده است. دسترسی به برخی داده‌‌‌های تعیین‌‌‌کننده و برآوردهای اطلاعاتی، احتمالا بسیاری، از جمله نیروهای ذی‌نفع در داخل را نیز به این نتیجه رسانده است که این بزنگاه مرد «عمل» می‌خواهد نه لزوما مرد «میدان».

از سوی دیگر، موج راست‌‌‌گرایی افراطی که درحال درنوردیدن جهان است، زنگ خطری دیگر را برای ساکنان کل جهان، به‌ویژه خاورمیانه‌‌‌ای‌‌‌های دردآشنا به صدا درآورده است؛ وضعیتی که شوخی‌‌‌بردار نیست و اگر به‌فرض بتوان برخی سازمان‌ها و وزارتخانه‌‌‌های داخلی را با گماردن برخی دوستان و نزدیکان، چندصباحی اداره کرد، اما در سیاست بین‌الملل، وضع به کلی متفاوت است. فهم زبان دنیا، پیچیدگی تحولات ژئوپلیتیکی و حساس‌‌‌شدن صف‌‌‌بندی‌‌‌های جهانی متاثر از جنگ اوکراین و مساله تایوان، همگی به سردرگمی‌‌‌های سیاستمداران و تصمیم‌گیران دامن زده است. کتاب «وندی شرمن» مذاکره‌‌‌کننده ارشد دولت وقت آمریکا، با جزئیات قابل‌‌‌توجهی که در آن ذکر شده، تصویر روشن‌‌‌تری از میزان جدیت و دشواری این مسیر پیچیده، آن هم تنها در یک پروژه سیاسی (پرونده اتمی ایران) به دست می‌دهد؛ کتابی با عنوان جالب‌‌‌توجه و آگاهی‌‌‌بخش «مذاکره، کار بزدل‌‌‌ها نیست!» 

در این میان، برخی دیگر از تحولات پیش‌بینی‌‌‌نشده نیز می‌‌‌تواند وضعیت کشور را دچار تلاطم کند و بر همین مبنا، حضور چهره‌‌‌ها و افرادی که حداقل در سطح تخصصی، قابلیت‌‌‌های خود را اثبات کرده و در شرایط دشوار، توان عبور دادن کشور از پیچ‌‌‌های تند و خطرناک را دارند، شاید نور امیدی باشد برای گذر سلامت از این وضعیت. از همین‌رو، با حاکم‌‌‌شدن نگاه روامدارانه در دولت نوپای مسعود پزشکیان، تلاش برای اقناع جهت تدوین یک راهبرد ملی برای حکمرانی مطلوب، سازنده و منطبق با خواست و نیاز امروز جامعه ایران، می‌‌‌تواند نویدبخش روزهایی روشن برای آینده کشور باشد.


🔴 لینک:

https://donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-4084044


@bestdiplomacy
🔵🔴 گشت‌های ارشاد
و پالتوهایی برای جابه‌جایی نوارهای ویدئو


نیویورک‌ تایمز نوشته بود که در سال‌های اخیر، برخورد‌های اجتماعی کمتر شده و ماموران دیگر ماشین‌هایی را که در آن زن و مرد کنار هم نشسته‌اند، «برای بررسی مدارک ازدواج‌‌شان» متوقف نمی‌کنند و «یورش به منازل شخصی» کمتر از قبل شده است اما گشت‌ها همچنان پابرجاست. اگر صدای موزیک غربی به گوش‌شان بخورد، «در می‌زنند و بر اساس میزان تخلف... مسئله با مقداری رشوه یا دستگیری حل می‌شود.»

کاهش محدودیت‌های اجتماعی، یکی از اصلی‌ترین دلایل رأی جوانان به خاتمی در سال ۱۳۷۶ بود؛ جوانانی که سال‌های انقلاب را به یاد نداشتند و کودکی‌شان در اوج این محدودیت‌ها و برخوردهای بعضا خشن کمیته و سپاه سپری شده بود. آن‌ها انتظار تغییر داشتند و خاتمی وعده‌ی تغییر داده بود. نوشتن از این موضوعات در داخل، ممکن بود دردسرهایی برای نگارنده ایجاد کند و در نبود روایت‌های داخلی، رسانه‌های غربی از این محدودیت‌ها می‌گفتند که گاهی با اغراق همراه می‌شد.

نیویورک تایمز، چند روز پس از پیروزی خاتمی، در مقاله‌ای اصلی‌ترین محدودیت‌ها را برشمرد. در این نوشته، به ممنوعیت روابط دختر و پسر، تماشای ویدئو، تماشای ماهواره، گوش دادن به موزیک‌های غربی، مصرف الکل و ورق‌بازی اشاره شده بود. در مقاله، از قول مادری میان‌سال آمده بود: «بچه‌های من می‌دانند وقتی معلم از آن‌ها می‌پرسد که ما در خانه [شراب] می‌نوشیم، آن‌ها باید بگویند نه. اگر از آن‌ها بپرسند ما ورق‌بازی می‌کنیم یا می‌رقصیم، آن‌ها باید بگویند نه... ولی واقعیت این است که ما [شراب] می‌نوشیم، ورق‌بازی می‌کنیم و می‌رقصیم و بچه‌ها هم این را می‌دانند. پس آن‌ها دروغگو بار می‌آیند، دروغگوهایی که می‌دانند والدینشان هم دروغ می‌گویند و برای زنده ماندن در این کشور باید دروغ گفت. این چیز خیلی بدی است و من می‌خواهم که تغییر کند.»

مسئله‌ی دیگر، تماشای فیلم بود؛ «بعضی شرکت‌ها به طور پنهانی و با پیک موتوری، ویدئو اجاره می‌دهند.» و در ادامه آمده بود که بعضی پیک‌ها، دو پالتو روی هم می‌پوشند که هر کدام تعداد زیادی جیب برای حمل کاست‌های ویدئویی دارد. در نوشته آمده بود که بعضی فیلم‌ها، قبل از فروش در آمریکا به تهران می‌رسند؛ «تقاضا به حدی است که بعضی ایرانی‌ها، در سفر و هنگام رفتن به سینما، با خود دوربین می‌برند و مستقیما از پرده‌ی سینما فیلم‌برداری می‌کنند.» آن‌ها این فیلم‌ها را به طور مخفیانه به کشور وارد می‌کردند. نیویورک تایمز از زن جوانی می‌گفت که ۱۰ سی‌دی را دور کمرش بسته بود تا به ایران بیاورد و خواهرش تعدادی مجله‌ی فشن را در پایین ساکش مخفی کرده بود.

روابط دختر و پسر قبل از ازدواج، در ایران تابوی بزرگی به حساب می‌آمد؛ «حتی اگر هیچ ارتباط فیزیکی در کار نباشد.» اما این روابط به شکل پنهانی وجود داشت که در صورت کشف، با «پرداخت جریمه، زندان، یا در موارد شدید که رابطه‌ی جنسی اثبات شود، با شلاق زدن» همراه می‌شد.

همچنین اشاره شده بود که حجاب در ایران الزامی است و زنان باید «بدن‌شان را با لباس‌های گشاد و غیرشیک بپوشانند ... اما در سال‌های اخیر تارهای مو شروع به نمایان شدن کردند. بعضی زنان همراه خود رژ لب و لوازم آرایش دارند تا در جایی که خبری از پلیس و نیروهای مذهبی نیست، از آن‌ها استفاده کنند.» (نیویورک تایمز؛ ۲۷ می ۱۹۹۷، مقاله‌ی "Beating the System, With Bribes and the Big Lie")

حالا ۲۷ سال از آن روزها می‌گذرد. جامعه تغییرات زیادی داشته است اما روش‌های حکومت در برخورد با آن‌چه نمی‌پسندد تا چه حد تغییر کرده است؟ از سوی دیگر به نظر می‌رسد این روزها مردم جامعه برای توسعه‌ی آزادی‌های فردی و اجتماعی دست به کار شده‌اند و دولت‌ها نیز نمی‌توانند در شتاب مثبت یا منفی این روندها نقشی اساسی به عهده بگیرند.

این بار با التماس و خواهش و ترفندهای متنوع آرای مردم در مرحله‌ی دوم انتخابات به ۵۰ درصد نزدیک شد اما اگر دولت و نظام نتوانند تغییرات اجتماعی را درک کنند و برای سوالات جدید همچنان پاسخ‌های قدیمی‌شان را تکرار کنند، آینده‌ی روشنی پیش روی دولت نخواهد بود.

اگر رأی کسانی که در انتخابات شرکت نکرده‌اند، رأی اعتراضی باشد، برای حکومت امیدوارکننده‌تر است تا این‌که دلیل رأی ندادن، بی‌تفاوتی، ناامیدی، سرشلوغی و داشتن اولویت‌های دیگر باشد. می‌توان امیدوار بود که معترضان برخی کلیات را قبول داشته باشند اما در جزئیات، اعتراض و انتقاد داشته باشند؛ اما وای به روزی که مردم حکومت را حتی شایسته‌ی اعتراض و انتقاد هم ندانند.


جعفر شیرعلی‌نیا
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴قمار را بُرد!

ماکرون اروپا را زیر و رو کرد!!!

اگزیت پُل دور دوّم انتخابات فرانسه اعلام شد و همراهی جریان میانه‌رو به رهبری ماکرون با چپگرایان نتیجه داد. با برنامه یک هفته‌ای، در حوزه‌های انتخابیه مختلف، این دو جریان به نفع هم کار کردند و در نهایت...

برآوردها حاکی از آن است که جریان چپگرا به 172 تا 200 کرسی، میانه‌روها به 150 تا 175 کرسی و حزب راستگرای افراطی مارین لوپن تنها به 115 تا حدّاکثر 150 کرسی خواهد رسید.

قمار ماکرون موفّقیت‌آمیز بود و با افزایش خیره‌کننده و تاریخی مشارکت مردمی در دور دوّم انتخابات، افراطیان راستگرا شکست خوردند!

@usgelections


T.me/bestdiplomacy
در یک تلقّی ساده، کشورداری دو گونه است:
یا رو‎ ‎به "راه" دارد یا به "بی‌راه"؛ و بی‌راهِ آن، با همه‌ی افت و خیزها سرانجام راه به جایی نمی‌برد.
آنچه از تونس شروع شد و مانند یک زلزله، یا یک بیماریِ واگیردار، به چند سرزمین دیگر سرایت کرد، هم غافلگیر کننده بود، و هم نه دور از انتظار. چه شد که سرزمین‌هایی که آرام و سر به زیر شناخته می‌شدند، یک‌دفعه با یک جرقّه «گُر» گرفتند؟ لابد در درونِ آنها مایه‌ای بود که آنها را آماده‌ی برافروختن می‌کرد.

دنیا لااقل از پنجاه سال پیش به این سو، صحنه‌ی برخورد سه عاملِ متعارض بوده است:
۱. بیداریِ مردمِ کشورهای محروم، از طریق وسایل ارتباط جمعی، چون ماهواره، رادیو، اینترنت و غیره...

۲. افزایشِ خواست‌ها و توقّع‌ها، و رشدِ تعلّقاتِ زندگی در نزد همین مردم.

۳. سوء اداره، غفلت، تفرعن، فساد و خودکامگیِ بعضی از دستگاه‌های حاکمه و بی‌اعتنایی به خواستِ مشروعِ شهروندان.

برخورد این سه عامل موجب نارضایتی شد، مدّتی صبر به کار رفت؛ ولی چون جوابی شنیده نشد، تبدیل به خشم گردید و به عصیان سر برآورد.

                  #راه_و_بی‌راه

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن

T.me/bestdiplomacy
Forwarded from عکس نگار
شش نکته دربارۀ انتخابات

رضا کدخدازاده؛ ارومیه ۱۸ تیر ۱۴۰۳

1⃣ در بین دوستان و آشنایانم، شریف‌ترین و درجه‌یک‌ترین کسانی هستند که رای ندادند؛ برایم شریف و درجه یک می‌مانند. در بین دوستان و آشنایانم، شریف‌ترین و درجه‌یک‌ترین کسانی هستند که به #پزشکیان رای دادند. برایم شریف و درجه یک می‌مانند. در بین دوستان و آشنایانم، شریف‌ترین و درجه‌یک‌ترین کسانی هستند که به #جلیلی رای دادند. برایم شریف و درجه یک می‌مانند.

2⃣ شادباش می‌گویم؛ اول به یک «چیز» که پیروز انتخابات شد و بعد به رای‌دهندگان به پزشکیان! 😉 چون این پزشکیان نبود که پیروز شد، بلکه «چیزی» پیروز شد تحت عنوان «ترس از جلیلی»! ☺️ این را من نمی‌گویم، بلکه رحمت‌الله بیگدلی -از مشاوران و نزدیک‌ترین افراد به پزشکیان- به آن اذعان کرده است. البته کلیتش را مزاح کردم و به همۀ آنهایی که به هر دلیلی -به جز منافع مادّی و قومیت- به پزشکیان رای دادند صمیمانه شادباش می‌گویم و یک پرچم ایران عزیز را در میان یک شاخه گُل رُز سرخ و یک قلب پر از مهر تقدیم‌شان می‌کنم: ❤️🇮🇷⚘️

3⃣ در بین دوستان و آشنایانم کسانی که قومیتی رای داده باشند، به عدد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد. همین انگشت‌شمار هم برایم محترمند؛ چون رویکرد آنها علّت نیست؛ معلول است و هر ایرانیِ ایراندوستی، در این روزگار پر فتنه، خیلی نباید با معلول کار داشته باشد. البته حسابِ برخی مبلّغان خاصّ پزشکیان به ویژه جریان خبیث «اصلاح‌طلبان صندوقی» امری علی‌حده است که حالا حالاها با آنها کار خواهیم داشت!

4⃣ من در روزهای انتخابات دوست داشتم در پایان، نمایش وحدت و همدلی و همراهی #ملت_ایران در قالب یک «کنش حدّاکثری» نشان داده شود. چون معتقدم کنش یکسانِ «اکثریت» ملّت، پیام بسیار اثرگذارتری را از هر کنش دیگری می‌تواند در پی داشته باشد. پیامی که هم «خیر» آحاد ملّت در آن است و هم خیر کشور. خوشبختانه علی‌رغم تمامی‌ «صحنه‌آرایی»های خطرناکی که شاهدش بودیم، تا حدود زیادی در نهایت همین هم شد.

5⃣ من در ایام انتخابات بیشتر در نقد پزشکیان نوشتم؛ چرا؟ چون طرف‌های مقابل نیاز به نقد من و امثال من نداشتند! اما پزشکیان را با آن همه سوابق آشکارا تیره و تار -چه در زمینۀ سیاست و مدیریت و چه در زمینۀ اقدامات و اظهارات ضدّ وحدت ملّی- عده‌ای «کاسب انتخابات» به ویژه جریان خبیثِ #اصلاح_طلبان_صندوقی، می‌خواستند رنگ کنند و جای قناری به مردم تحویل دهند! این بود که خیلی تند و تیز در برابر این جریان ایستادم. البته که به خاطر برخی محدودیت‌ها خیلی چیزها را واضح نمی‌شد گفت و انگشت‌شماری از دوستانم به اشتباه می‌افتادند و فکر می‌کردند برای تبلیغِ جلیلی است! از ارادتم به آنها هم کاسته نخواهد شد.

6⃣ #ایران_تو_بمان_غایت_مقصود_همین_است ... #پاینده_ایران ...
🔵🔴تنفس مصنوعیِ حاکمیت به کالبد رو به احتضارِ اصلاح‌طلبان و توهمِ زنده‌بودن، مر ایشان را

✍️غلامرضا علیزاده

جایی، گویا از زبان خبرنگارِ خانم وابسته به اصلاح‌طلبانِ حکومتی شنیده‌ام که آذری منصوری رئیس جبهه اصلاحات را زن رئیس‌جمهور‌ساز خوانده بودش!

این تعریف‌ها و تمجیدها به قد و قواره‌ی آذر منصوری نمیاید! پیش‌تر نیز گفته بودم، رئیس‌جمهوریِ پزشکیان، برآیند آخرین کورسوی امید نسلی بود که همه‌چیزشان را باخته‌اند و در دریای قلزم نااُمیدی دست و پا می‌زنند. اگر قرار بود فردی را در برکشیدنِ پزشکیان به لحاظ وجاهت موثر بدانیم، این شولا بر تن ظریف و همتای اصفهانیِ او طیب‌نیا و استاد افق‌گشای دل‌نازک‌ شهرشان برازنده‌تر بود، اگرچه در متقاعد‌کردنِ همشهریانشان چندان موفق عمل نکردند.

القصه، پس از پایان دور نخست انتخابات، گفته بودم که رای واقعیِ پزشکیان همانی بود که در دور اول کسب کرد یعنی ۱۶.۶٪ از کل حائزین شرایط. آنچه که در دور دوم اضافه شد نه حاصل تلاش این و آن و نه به سبب باورداشت وجدانِ عمومی، بل‌که از سر نهایت استیصال بود. بدین معنا که مردم نه تنها نگران ادامه تحریم‌ها و معاش و معیشت‌شان شده بودند؛ بل‌که دیدند همین اندک آزادی اجتماعی و تنفس راحت‌شان در حال از دست‌رفتن است. از این‌رو با رای به پزشکیان کمی به خود و نیز حاکمیت مجال دادند، تا شاید ببینند آن افق‌گشاییِ مورد نظر انجام می‌گیرد یا روزنه‌ای گشوده می‌شود یا نه، در سررسیدهای روزهای سال می‌گردند تا ببینند "یوم‌الله" کدام روز است!!

آنچه که از کُل ماوقع مستفاد می‌شود اینست که حاکمیت به نقطه‌ی بزنگاهی رسیده که ادامه این وضعیت، حیات سیاسی‌اش را دستخوش تغییراتی بزرگ خواهد کرد، حتا دولت سیزدهم نیز به این درک از شرایط موجود رسیده بود که به رغم شعارهای پرطمطراقِ استفاده از ظرفیت‌های داخلی، بدون رفع تحریم‌ها قادر به برداشتن قدمی نبوده و حتا نمی‌تواند پول‌های بلوکه‌شده‌ی ناشی از فروشِ انرژی به عراق را پس بگیرد و به یکی از هزاران زخم دوا‌ نشده‌اش بزند!

بنابر این می‌توان چنین گفت که چرخش قدرت (تغییر کارگزار) به مسعود پزشکیان، حاصل یک توافق در سطوح بالای حاکمیتی‌ است. اما به تعبیر قیصر امین‌پور؛ «ناگهان چقدر زود، دیر می‌شود!» و مشخص گردید حتا با چراغ‌ سبز تاکتیکی نمی‌توان انبوه خلایق را راضی کرد تا روی از قبله‌ای که بدان عادت کرده‌اند، بردارند و از آن اِعراض کنند!

همان‌طور که سال‌ها پیش گفته‌ام، عنصر زمان در تصمیم‌گیری‌ها مهم و اساسی است. بدین مفهوم که تصمیمی که می‌بایست ده سالِ پیش گرفته می‌شد، لزوماً همانی نیست که امروز باید گرفته شود. اکنون این ابرها که از برهوتِ ما می‌گذرنند، سِتروَنند و پارامترها در گذر زمان و بر حسب شرایط سیاسی و فزونیِ آگاهی‌های اجتماعی در حال تغییرند./تحلیل و رصد

T.me/bestdiplomacy
🔴 آیا پیروزی پزشکیان ربطی به "قومیت" دارد؟

تصویر بالا نقشۀ پهنه‌بندی مشارکت سیاسی در ایران است که توسط سعیده امینی بر اساس آمار مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری ٧ تا ١١ ترسیم شده است. بر اساس این تحقیق در استانهای بنفش پررنگ و کمرنگ، نامزد اصلاح‌طلب رأی بیشتری داشته‌اند و در استان‌های قرمز پررنگ و کمرنگ نامزد اصولگرا

اما اعدادی که داخل نقشه ملاحظه می‌کنید درصد رأی پزشکیان در دور دوم انتخابات است. همانطور که می‌بینید با گذشت سالها از مطالعۀ خانم امینی، استانهای اصلاح‌طلب (به غیر کرمان و هرمزگان) همچنان طرفدار نامزد اصلاح‌طلب هستند. اما استانهای زنجان، قزوین، چهارمحال و بختیاری، لرستان، مازندران و ایلام از قلمرو نفوذ اصولگراها خارج شده و به نامزد اصلاح‌طلب گرایش پیدا کرده‌اند.

لذا در یک جمع‌بندی نهایی نمیتوان پیروزی پزشکیان را به "ویژگیهای قومی" ایشان نسبت داد.

در استانهای آذربایجان شرقی و غربی، اردبیل، فارس، تهران، البرز، مازندران، گیلان، کردستان، کرمانشاه، قزوین، ایلام، سیستان و بلوچستان و چهار محال و بختیاری، پزشکیان نفر نخست است و در استان یزد هم فاصلۀ جلیلی و پزشکیان خیلی کم است.


@IranDel_Channel

💢
🔵🔴یک پیشنهاد در انتخاب همکاران اقتصادی

محمدرضا يوسفی

🔹 نتیجه انتخابات دور دوم ریاست جمهوری، پیروزی مسعود پزشکیان بود که وعده اقتصادی مشخصی بر خلاف کاندیداهای دیگر نداد. اکنون او رئیس جمهور است و رأی دهندگان انتظار تغییر در زندگی خود را دارند.

🔹 با نگاهي به دولت هاي پس از انقلاب در مي يابيم كه بجز دولت هاشمي در سایر دولتها، اختلافات مقامات اقتصادي وجود داشته است. اختلاف نظر مقامات اقتصادی در دولت موسوی منجر به کنار رفتن وزرای کار و بازرگانی شد و در دولت خاتمي، منجر به حذف وزير اقتصاد در كابينه دوم شد. وزراي اقتصاد، تعاون، راه، صنايع، نفت و رئيس سازمان برنامه در دولت احمدي نژاد نیز تغيير كردند. در دولت دوم روحاني نیز وزير اقتصاد و مشاور اقتصادي رئيس جمهور از كابينه كنار رفتند. در دولت رئیسی، رئوساي بانك مركزي و سازمان برنامه، وزراي تعاون،  كشاورزي،  راه  و صمت نيز تغییر کردند. آیا با تکیه بر این سابقه می توان مشابه این وضعیت را برای دولت پزشکیان نیز پیش بینی کرد؟.

🔹 پرسش اصلی، چرایی این اختلافات و تغییرات در مقامات اقتصادی دولتهاست؟ پاسخ به این پرسش مي تواند روابط درون ساختار حاكميت و ساختار سياسي كشور را تبیین کرده و منجر به راهكارهايي براي بهبود شرايط شود. 

🔹 در كشورهاي داراي نظام حزبي، كميته هاي حزب مسئول تدوین برنامه های كانديدای حزب می باشند. اصول و جهت گیری های اقتصادي و سياسي در مرامنامه و اساسنامه های حزب مشخص است. از این رو، اعضاي كميته متشکل از متخصصان آن رشته، ضمن عمل به وظيفه دولت سايه و نقد دولت حاكم، داراي برنامه هاي مشخص در آن حوزه هستند. كانديداي حزب نیز در يك فرايند درون حزبی، انتخاب و معرفي مي شود. از اين رو شايد ماهها قبل، كانديداي حزب براي مردم شناخته شده است. چنانچه اکنون بیش از چهار ماه قبل از انتخابات، مردم امریکا کاندیداها را می شناسند. مردم  در این مدت با برنامه های کاندیداها آشنایی شده، در این بازه زمانی، رقبای انتخاباتی نیز ضمن ارائه دقیق برنامه های خود به نقد برنامه های رقیب می پردازند.

🔹 در نظام هاي فاقد احزاب، شايد كانديداها تا چند ماه قبل از انتخابات تمايلي به حضور نداشته باشند. در اين شرايط فقدان ذهن منسجم و پشتوانه علمي قوي براي رياست جمهوري طبيعي است. كانديداها معمولا نقاد وضع موجود هستند اما درك دقيقي نسبت به آنچه بايد رخ دهد، ندارند. از این رو وعده هاي زياد دست نيافتني داده، سخنان كلي بيان مي كنند. اما به هنگام استقرار، درك روشني از وضعيت كشور ندارند. در ابتداي دولت اول آقاي روحاني، شعار حل مشكلات در صد روز داده شد اما شدني نبود از اين رو گفتند منظور، گزارش در صد روز اول بوده است. بعد از ماهها، وزير وقت اقتصاد اعلام كرد كه تازه ابعاد مشكلات براي ما دارد روشن مي شود. به هر حال، منتخبان پس از پيروزي در انتخابات  در دور اول نه برنامه معين دارند و نه اعضاي كابينه از قبل تعيين شده است. در قدم نخست، فرد منتخب، از حلقه مورد اعتمادش مي خواهد به بررسي افراد صاحب صلاحيت براي وزارت بپردازند. اين انتخاب بر اساس موازين علمي صورت نمي گيرد. متغيرهاي فراواني در اين گزينش محفلي موثر است. از اين رو پس از مدتي اختلافات و ناكارآمدي ها خود را آشكار مي كنند.

🔹 رئیسی وعده نشدنی ساخت یک میلیون مسکن را داد، پس از مدتی معاون اولش اعلام کرد که مردم باید خودشان یک میلیون مسکن بسازند. حتی وزير راه دولت سیزدهم نیز اعتقادي به ساخت يك ميليون مسكن در سال نداشت، در حاليكه  گروهي با همين وعده ها به آقاي رئيسي رأي داده بودند.  

🔹 بنابراين فقدان نظام حزبي از عوامل مهم بي برنامگي دولتها، اختلافات دروني، تغييرات اعضاي كابينه است. از اين رو تقويت نظام حزبي و التزام به لوازم آن امري ضروري است. بستر فعلي، مناسب براي رشد نظام حزبي نبوده، از اين رو  تشكل هاي كنوني كشور نوعا فاقد ساختار حزبي هستند و بيشتر محلي براي دورهمي هاي منظم بوده كه در ايام انتخابات فعال مي شوند.

🔹 به نظر می رسد که جناب پزشکیان رئیس جمهور منتخب با توجه به مسیر گذشته رئوسای جمهور پیشین، و با توجه به خواست مردم مبنی بر بهبود زندگی معیشتی، باید قبل از معرفی وزراء به چند نکته توجه کند.

اول اینکه، هدفگذاری اصلی باید بهبود رفاه جامعه باشد که از مسیر افزایش رشد اقتصادی ممکن است.

دوم، تحقق رشد اقتصادی مبتنی بر بهبود روابط با دنیای بیرون و تنش زدایی است و در حوزه سیاست های داخلی، اعتقاد به بهبود فضای کسب و کار، بسترسازی و حرکت به سمت اقتصاد بازار همراه با مبارزه با رانتجویی است.

سوم، لازمه رشد اقتصادی موفق و پایدار، انتخاب همکارانی کاردان، با تجربه و دارای سلامت است.

به نظر می رسد اگر انتخاب همکاران با توجه به محورهای یادشده صورت پذیرد، اختلاف نظرهایی که در آینده رخ می دهد به حداقل خواهد رسید.
اکونومیست فارسی
T.me/bestdiplomacy
چه دنیایی است که باید یک تن هوس‌های بیماروارِ خود را به بهای فقرِ مردمِ خود، ارضا کند و دنیا هم نظاره‌گر باشد؟
موضوع این است که سرانِ این چنانی، سوء استفاده به خودِ آنان ختم نمی‌شود. هریک از آنها تعدادی خویشاوند، وابسته، کارگشا و همدست دارند، و عدّه‌ای نخاله هم گِرد آنها جمع می‌شوند، و همه‌ی آنان یک حلقه‌ی ممتازه تشکیل می‌دهند که مصونیّت قضایی پیدا می‌کنند، بدانگونه که همه‌ی درها به رویشان باز بماند.
البتّه تا زمانی که آنان بر سر کار هستند، به مصداق مَثَل «از مرگِ فقرا و ننگِ اغنیا کسی خبر نمی‌شود»، همه چیز در سکوت می‌گذرد، تنها پس از سقوط است که تشت‌ها از بام‌ها می‌افتد.

                  #راه_و_بی‌راه

💎کانال دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن

@bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴فقر و نابرابری در ایران
🗣گفتگوی مسعود نیلی و محمد مالجو

👈فیلم کامل این گفتگو را در پلتفرم آزاد یا کانال یوتوب آزاد تماشا کنید. (لینک در بایوی کانال آزاد @AzadSocial)

🗣مسعود نیلی: یک‌سوم ایرانیان زیر خط فقرند. در چنین شرایطی هیچ آدم عاقلی نمی‌گوید یک‌شبه قیمت‌ها را چند برابر کنیم. ابتدا باید مناسبات [بین‌المللی] را درست کنیم، سپس به اصلاحات اقتصادی بپردازیم. اگر بدون اصلاح روابط خارجی، اصلاحات اقتصادی انجام دهیم، بحران‌های اجتماعی ایجاد می‌شود.

🗣محمد مالجو: مسبب اصلی تخریب شرایط اقتصاد کلان ما، اسلام سیاسی است. چون اکثریت جامعه با این شرایط همسویی ندارند، این تحمیل از چند مجرا بر شرایط اقتصاد کلان تاثیر منفی می‌گذارد. یکی از مجراهایی که در دهه ۹۰ باز شد تحریم‌ها بود. حکومت در این شرایط برای کنترل فشارهای اجتماعی به قیمت‌گذاری روی می‌آورد.

@bestdiplomacy
نشریه اکونومیست از پزشکیان بعنوان فرد لیبرالی نام برده که می خواهد بر سر موضوع هسته ای با آمریکا مذاکره کند....
واقعیت اینست که موضوع هسته ای و گفت و گوی در مورد آن با آمریکا در اختیار رهبر نظام است....
اگرچه یک رییس جمهور معتدل علاقه مندی بیشتری به گفت و گو با غرب دارد

@bestdiplomacy
🔵🔴 روشنفکری دینی؟!

جواد طباطبایی، فیلسوف سیاسی ایران

[ مجلهٔ همشهری، ۱۳۸۷/۰۳/۳۰ ]

من‌ معنای‌ روشنفکری‌ دینی‌ را به‌ درستی‌ در نمی‌یابم‌. بیست‌ و پنج‌ سال‌ پس‌ از انقلاب‌ اسلامی‌ باید این‌ مطلب‌ روشن‌ شده‌ باشد که‌ با جعل‌ِ اصطلاحات‌ِ تهی‌ از مضمون‌ نمی‌توان‌ به‌ بی‌معنایی‌ رفتارهای‌ خودمان‌، معنایی‌ بدهیم‌.

روشنفکری‌، به‌ هر حال‌، ترجمۀ واژه‌ای ‌اروپایی‌ است‌ و معنای‌ کمابیش‌ روشنی‌ دارد. روشنفکر، به‌ گونه‌ای‌ که‌ از معادل‌ِ لاتینی‌ آن‌ می‌توان‌ دریافت‌، اعتقاد داشتن‌ به‌ استقلال‌ِ مبنای‌ عقل‌ است‌. در زبان‌ فارسی‌، ترجمۀ آن‌ اصطلاح‌ به‌ روشنفکر نیز خیلی‌ هم‌ بی‌معنا نیست‌، اشاره‌ به‌ دورۀ روشنگری‌ دارد که‌ شعار آن‌، چنان‌که‌ کانت‌ می‌گفت‌، خروج‌ از قیمومت‌ و نفی‌ تقلید بود. به‌ این‌ معنا دیانت‌ِ روشنفکر، عین‌ِ تلقی‌ او از عقل‌ است‌. بنابراین‌، اگر افزودن‌ِ «دینی‌» به‌ روشنفکری‌ به‌ معنای‌ محدود کردن‌ِ عقل‌ با توجه‌ به‌ الزامات‌ِ دیانت‌ بوده‌ باشد، در این‌ صورت‌ باید گفت‌ که‌ روشنفکری ‌دینی‌ ترکیبی‌ دارای‌ تضاد و البته‌ بی‌معناست‌. در یک‌کلمه‌، روشنفکری‌، اگر در واقع‌، روشنفکری‌ باشد، یعنی‌اعتقاد به‌ استقلال‌ِ مبنای‌ عقل‌، نمی‌تواند خود را با الزامات‌ِ مبنای‌ دیانت‌، سازگار کند.

من‌ از دو دهه‌ پیش‌ به‌ تکرار گفته‌ام‌ که‌ با تکیه‌ بر اندیشۀ سنتی‌ در ایران‌ نمی‌توان‌ به‌ طور اصولی‌ در این‌ مباحث، ‌وارد شد. دستگاه‌ مفاهیم‌ِ اندیشه‌ سنتی‌ با مضمون‌ِ این‌بحث‌ها سازگار نیست‌ و امکانات‌ِ اندیشۀ سنتی‌ به‌گونه‌ای‌ نیست‌ که‌ بتوان‌ بر پایه‌ آن‌ سخنی‌ جدّی‌ در این‌‌باره‌ گفت‌. از بی‌‌خبری‌ است‌ که‌ ما در ربع‌ِ قرن‌ گذشته‌ و البته‌ از دو دهه‌ پیش‌ از آن‌ کوشش‌ کرده‌ایم‌ مفاهیمی‌ تهی ‌از معنا جعل‌ کنیم‌. متألهین‌ مسیحی‌ از سده‌های‌ ۱۳ و ۱۴ میلادی‌ دربارۀ این‌ موضوع‌ بحث‌ کرده‌ و گفته‌اند که به‌ هر حال‌ امکانات‌ِ انسان‌ برای‌ فهمیدن‌ِ وحی‌ در محدودۀ عقل‌ اوست‌. بدیهی‌ است‌ که‌ از دیدگاه‌ شرع‌، امکانات‌ِ عقل‌ بسیار اندک‌ است‌، و انسان‌ نمی‌تواند از حدود آن‌ فراتر رود. در سدۀ هیجدهم‌، تعادل‌ِ جدیدی‌ در نسبت‌ِ عقل‌ و شرع‌ ایجاد شد که‌ مقدمات‌ آن‌، سده‌ها پیشتر، در الهیات‌ مسیحی‌ فراهم‌ آمده‌ بود. می‌دانیم‌ که‌تحول‌ جهان‌ اسلام‌ و بویژه‌ تاریخ‌ِ اندیشه‌ در کشورهای اسلامی‌ غیر از این‌ بود و در فقدان‌ِ تحولی‌ از درون‌، سیاری‌ از مباحث‌ از بیرون‌ و در صورت‌ِ ایدئولوژیک‌ آن‌ وارد کشورهای‌ اسلامی‌ شد. این‌ تأکید بر استقلال‌ِ بنای‌ عقل‌، به‌ گونه‌ای‌ که‌ در دورۀ روشنگری‌ به‌ اوج خود رسید، برای‌ ما که‌ به‌ مباحث‌ِ سطحی‌ و ایدئولوژیک‌ عادت‌ کرده‌ایم‌، به‌ درستی‌، قابل‌ فهم‌ نیست. بحث‌ دربارۀ منطقۀ ‌فراغ‌ِ شرع‌ و مبنای‌ عرف‌، در الهیات‌ مسیحی‌، تاریخی‌ بسیار طولانی‌ دارد. اجازه‌ بدهید من‌ به‌ یک‌ نکته‌ اشاره‌ کنم‌ که‌ در دنبالۀ بحث‌ پی‌آمدهای‌ آن‌ را توضیح‌ خواهم‌ داد. می‌دانید که‌ در الهیات‌ مسیحی‌، تجسد از اصول‌ِ دیانت‌ است‌. برابر این‌ نظریه‌، خداوند خود را انسان‌ می‌کند و بدین‌‌سان‌ برای‌ مؤمن‌ِ مسیحی‌ دوره‌ای‌ آغاز می‌شود که‌ دورۀ «لطف‌» ـ به‌ انگلیسی‌ Grace که‌گاهی‌ به‌ فیض‌ هم‌ ترجمه‌ کرده‌اند ـ خوانده‌ می‌شود. دورۀ پیش‌ از لطف‌ را می‌توان‌ به‌ تعبیرِ اسلامی‌ دورۀ ‌جاهلیت‌ نامید، اما در الهیات‌ِ مسیحی‌ این‌ دوره‌ را دورۀ «طبیعت‌» می‌نامند. مسئله‌ای‌ که‌ بویژه‌ در سده‌های‌ ۱۲ و ۱۳ میلادی‌ مطرح‌ شد، به‌ نسبت‌ِ دو دوره‌ مربوط ‌می‌شد، یعنی‌ این‌که‌ آیا لطف‌، طبیعت‌ را نسخ‌ می‌کند؟ متأله‌ بزرگ‌ سده‌ سیزدهم‌، تُماس‌ قدیس‌، بر آن‌ بود که‌ لطف‌، طبیعت‌ را نسخ‌ نمی‌کند. یعنی‌ این‌که‌ نظام‌ِ شریعت‌ با الزامات‌ِ نظام‌ِ طبیعت‌، تعارضی‌ ندارد، بلکه‌ آن‌ را قبول‌ می‌کند. به‌ تعبیر علمای‌ اسلامی‌، نظام‌ِ لطف‌، طبیعت‌ را امضاء می‌کند و به‌ گفته‌ تُماس‌ قدیس‌ ـ به ‌نقل‌ از اگوستین‌ قدیس‌ ـ اندکی‌ بر آن‌ می‌افزاید. نتیجه‌ این‌که‌ شریعت‌ مسیحی‌، عین‌ حقوق‌ طبیعی‌ است‌ و احکام‌ قانون‌ِ طبیعی‌ را نقض‌ نمی‌کند./ایران دل

T.me/bestdiplomacy
🔵🔴این اعداد جهت ماندگاری تاریخ
برای دولت ‌پزشکیان(بهنگام تحویل) ثبت شد

۱. #دلار ۶۰ ت
۲. #سکه ۴۱ میلیون
۳. #شاخص_کل بورس ۲۲۰۰ هزار واحد
۴. #ساینا ۴۲۰  میلیون ت
۵. #نقدینگی ۷۹۰۰ همت
۶. #میانگین قیمت #مسکن تهران ۸۵ م
۷. #نان بربری ۳۵۰۰ ت
۸. #کسری_بودجه (مشخص نیست)
۹. #بنزین ۳۰۰۰ ت
۱۰. #نفت ۸۲ دلار
۱۱. بلیط #مترو ۴۲۶۴ ت
۱۲. #مرغ کیلویی ۸۰ ه ت
۱۳. حداقل #حقوق کارگر ۷ م و ۱۶۶ ه ت
۱۴. #اینترنت ۷۲ گیگ حذف شد( ۱۵ گیگ ۱۲۰ روزه ۸۳ ه ت)
۱۵. بلیط اتوبوس تهران-مشهد ۴۰۰ ه ت
۱۶. #شکر کیلویی ۴۲ هزار تومان
۱۷. #روغن مایع ۹۰۰ میلی‌لیتر ۶۶ ه ت
۱۸.  ۵۰۰ گرم چای خارجی ۲۵۰ ه ت
۱۹.پوشک ۱۲ عددی سایز ۴، ۵۹۴۰۰ ه ت
۲۰. دلستر یک لیتری ۳۰ ه ت
۲۱. آب معدنی یک و نیم لیتری ۸۰۰۰ ت
۲۲. #برنج ایرانی کیلویی ۱۰۰ ه ت
۲۳. بلیط پرواز تهران-رشت ۹۰۶ ه ت
۲۴. #یارانه ۳۰۰ تا ۴۰۰ ه ت
۲۵. هرکیلو #گوشت قرمز ۷۰۰ ه ت
۲۶. #گرم #طلا ۳ م ۴۰۰ ه ت
۲۷. #خودرو #چینی ۲~۴ میلیارد ت
۲۸. #خودرو #کره ای ۳ ~ ۴ میلیارد به بالا
۲۹. #خودرو #ژاپنی ۴~ ۵ میلیارد به بالا
۳۰. #اجاره #مسکن تهران ۵~ ۱۰ م به بالا

🌐کانال اکونومیست فارسی

(برخی اعداد کمی کمتر بیان شده)
T.me/bestdiplomacy
🔵🔴 چرا ایران عقب ماند و کره جنوبی پیش رفت؟


ما با هم شروع کردیم؛ حدود شصت سال پیش! اما کره جنوبی اکنون جزو قدرت های اقتصادی جهان و دارای کیفیت زندگی بالاتری است. این در حالی است که ایران با وجود داشتن منابع غنی تر و شرایط مناسب تر عقب ماند! شاید بلافاصله چالش‌های خاص پیش روی ایران را برشمریم که از کنترل ما خارج بود. اما مشکلات پیش روی کره اگر از ما بیشتر نبود کمتر هم نبود. 

کره جنوبی در عرض کمتر از بیست سال چهار بحران را تجربه کرد: استقلال از ژاپن، جنگ کره جنوبی و شمالی، انقلاب آوریل 1960 و کودتای نظامی. پس از جنگ دو کره و در ‌‌نهایت جدایی این دو از یکدیگر، نود درصد برق شبه جزیره و هشتاد درصد تولیدات معدنی و شیمیایی و فلزی در بخش شمالی قرار گرفت و کره جنوبی از این امکانات محروم شد و خروج تکنسین‌های ژاپنی نیز بر وخامت اوضاع افزود. حاصل این جنگ خانمان‌سوز چیزی جز کشته شدن پنج میلیون نفر کره نبود! اوضاع اقتصادی بسیار اسف‌بار بود. فقر کره جنوبی در زمینه منابع طبیعی باعث شد که تأمین غذای مردم نیز با دشواری‌ همراه باشد. درآمد سرانه اهالی این کشور در دهه ١٩٦٠ حدود هفتاد دلار بود یعنی کمتر از درآمد سرانه کشورهایی مانند هاییتی و اتیوپی. یعنی فقر مطلق!  اما چگونه کشوری اینچنین به درآمد سرانه ملی سی هزار دلار رسید؟ برای پیشرفت کره ریشه های متعددی برشمرده اند. در این نوشته کوتاه فقط می خواهم روی دو نکته تاکید کنم و برای ایران آینده درس بیاموزيم.


تحلیل و تجویز راهبردی


1-  جلب اعتماد عمیق ملی و همگام سازی ملت هنر حاکمیت کره جنوبی آن بود که مردم را همراه خود کرد و مناسبات ملی را به گونه ای چید که مردم، حاکمیت را باور کردند و همراه او شدند و در زمان های حساس نه در برابر و نه در کنار که در پشت حاکمیت ایستادند. بگذارید چند مثال کوچک بزنم: دولت کره برای گرفتن وام های بین المللی به شدت در مخمصه افتاده بود. آمریکا آنان را پس زده بود. دولت کره هزاران کارگر معدن و پرستار به سوی آلمان غربی اعزام کرد. مزیت کارگران کره‌ای این بود که آنها از همه ملیت‌ها با سوادتر بودند. این کارگران درآمدهای خود را به کره می‌فرستادند و دولت کره با وجود کم بودن مقدار آن، با وثیقه گذاشتن این درآمدها به اخذ وام از بانک‌های خارجی از جمله دویچه بانک آلمان موفق شد.

طی بحران مالی 1997 ارزش پول کره سقوط کرد و قیمت طلا سیر صعودی سرسام‌‌آوری را آغاز کرد. در پاسخ به این اوضاع، مردم کره در کمپین ملی طلا با بخشیدن داوطلبانه طلا به دولت جهت فائق آمدن بر بحران جهان را شگفت‌زده کردند!
با شیوع آنفلوآنزای خوکی از مکزیک در سال 2009، کارکنان شرکت‌های کره ای در مکزیک با پوشیدن ماسک به کار خود ادامه دادند که نتیجه آن افزایش نفوذ شرکت‌های کره ای در آن بازار بود. این در حالی بود که کارکنان سایر ملت‌ها ترجیح دادند که برای حفظ سلامتی خود مکزیک را ترک کنند.

2- مهارت تبدیل کردن بحران‌های مالی به سکوهای پیشرفت دومین متغیری که دوست دارم آن را برجسته کنم، مهارت تبدیل بحران به سکوی پرش است. چند مثال فشرده را با هم مرور کنیم: سال 1973 میلادی جنگی بین اعراب و اسرائیل شروع شد و قیمت نفت بیش از سه برابر شد! این ضربه مهلکی بود به اقتصاد کره که یک قطره نفت نداشت و تازه شروع به سرمایه‌گذاری در صنایع مربوطه آن کرده بود. اما دولت کره یک تصمیم استراتژیک گرفت: تمرکز روی فرصت رشد بالای ساخت و ساز در خاورمیانه (به خاطر بالا رفتن قیمت نفت) و اعزام کارگران خود به منطقه و احداث پروژه‌هایی به ارزش سالیانه 10 میلیارد دلار.

حدود سال 1997 بحران مالی آسیا از تایلند آغاز شد و کشورهای آسیای شرقی را فرا گرفت. شش شرکت از ده شرکت بزرگ کره ای تا مرز سقوط رفتند. دولت کره تا مرز ورشکستگی پیش رفت و زیر بار بزرگ ترین وام (قرض) تاریخ رفت. کره این وضعیت را به یک فرصت اصلاحات عمیق تبدیل کرد: شرکت های ورشکسته بسته و یا ادغام شدند و شرکت های بزرگ دست به تجدید ساختار زدند. دولت کره این تحولات را با قاطعیت عملیاتی کرد. نتیجه اصلاحات فوق العاده بود: ذخایر ارزی کره از چهار میلیارد دلار، به صد میلیارد رسید و کره سه سال زودتر وامش را پس داد! (برگرفته از نوشته آقای دکتر زینت بخش)

فقط این دو عامل باعث پیشرفت کره نیست! در تحلیل پیشرفت کره به عوامل مختلفی از جمله تعامل پذیری بین المللی (دوستی با جهان)، فرهنگ سخت کوشی و انضباط و نگرش استراتژیک (انتخاب بخش بسیار محدودی از صنایع به عنوان صنایع راهبردی و حمایت ويژه از آنان در هر مقطع زمانی) و اجماع ملی را بر شمرده اند. اگر چرخ را از نو اختراع نکنیم و عصاره موفقیت های جهانی را با تجربیات بومی ترکیب کنیم و واقعا به آن پایبند باشیم، آنگاه ایران نیز می تواند راه شادکامی و پیشرفت را سریع تر طی کند.

دکتر مجتبی لشکربلوکی


T.me/bestdiplomacy
🔵🔴همه چیز را می‌شود در بند کرد؛ مگر "آزادی" را، که بنـد ناپذیر است.

                   #راه_و_بی‌راه

روانشاد دکتر محمّد‌علی اسلامی‌ نُدوشن

@bestdiplomacy
کالیگولا امپراتور روم منفورترین فرد در بین رومی ها بود.از حیث سیاسی و نظامی نالایق بود و دستخوش جنون و مالیخولیا.با کشتن آدم‌ها احساس آزادی می‌کرد و از کشتن لذت می‌برد.امروز که خبر حمله موشکی پوتین به بیمارستان کودکان سرطانی کی‌یف را شنیدم یاد این جملات از نمایشنامه «کالیگولا»ی آلبر کامو افتادم:

کالیگولا:« نه ، اسکپیون، این بصیرت است.من همین‌قدر فهمیده‌ام که فقط از یک راه می‌شود با خدا برابری کرد؛کافی‌ست که مثل او بی‌رحم باشی.....من زنده‌ام ، من می‌کشم.من قدرت سرسام‌آور خدای قهار را به کار می‌برم ....این است خوشبخت بودن.خوشبختی همین است،همین رهایی تحمل ناپذیر،همین تحقیر نسبت به هر چه هست،همین خون و نفرت دور و برم ،همین تنهایی بی‌نظیر مردی که سرتاسر زندگی‌اش را در پیش چشم دارد،همین شادی بی حد و حصر قاتلی که کیفر نمی‌بیند....»
بیژن اشتری


@bestdiplomacy
امروز در خیابان با یکی از دوستان جوانی که از طریق اینستاگرام با هم آشنا شده‌ایم روبرو شدم.بعد از سلام و علیک و احوالپرسی ،گفت به فلسفه سیاسی علاقه دارد و از من خواست کتابی به او معرفی کنم که مناسب اوضاع و احوال سیاسی جامعه امروز ما باشد.لحظه‌ای فکر کردم و گفتم:آثار جان لاک و مخصوصا کتاب"دو رساله درباره حکومت"اش را بخوان. موقع برگشتن به خانه به این فکر می‌کردم که خیلی مایه تاسف است که من به یک جوان امروزی باید کتابی را معرفی کنم که سیصد چهارصد سال پیش نوشته شده است.تاسفم از این است که ای کاش کتابی معرفی می‌کردم که امروزی و معاصر باشد اما افسوس که مسایل امروز جامعه ما دقیقا از جنس همان مسایلی است که اروپایی‌ها در سه چهار قرن پیش با آن مواجه بودند.مسایلی مثل آزادی و حق زندگی شرافتمندانه ، مبارزه با استبداد و غیره. به خانه که آمدم از داخل کتابخانه‌ام کتاب جان لاک را بیرون کشیدم تا خودم دوباره آن را مرور کنم و این چند جمله توجهم را جلب کرد :

"جامعه‌های سنتی که پادشاهان خودکامه بر آنها فرمانروایی می‌کنند به پایمال کردن حقوق اساسی و طبیعی مردم گرایش دارند.اراده خودکامه‌ی پادشاه نباید بر حکومت حاکم باشد بلکه حکومت باید بر اساس رضایت مردم حکومت‌شونده بنا شود...در واقع وظیفه خاص حکومت باید حفاظت از حقوق طبیعی مردم،از جمله حق زندگی،آزادی،و مالکیت باشد...هیچکس ،در داخل یا خارج حکومت،حق ندارد با تهدید زندگی،آزادی،یا دارایی دیگران،در قانون طبیعت دست ببرد....هدف حکومت باید خیر بشریت باشد...فرمانروایان اگر در کاربرد قدرتشان زیاده روی کردند باید در معرض مخالفت قرار بگیرند."

می‌بینید دوستان ! مشکلات ما همچنان قرن هفدهمی است و برای درک و فهم این مسایل متاسفانه تا اطلاع ثانوی چاره‌ای جز لاک‌خوانی نداریم.غم انگیز است ،نه؟

بیژن اشتری/مترجم و نویسنده

T.me/bestdiplomacy
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔵🔴فعال صنعت نفت: ایران ۱۵ میلیارد و قطر ۱۵۰ میلیارد دلار از پارس جنوبی سود کرده

عبدالحمید نادریان،  فعال صنعت #نفت: ۴۸ درصد مخازن ایران و قطر مشترک است و اگر سرمایه گذاری نکنیم #قطر از آن سود می‌برد.

بسیاری از تفاهماتی که در سال‌های اخیر بستیم هنوز روی کاغذ باقی مانده. ۴۰۰ میلیارد #دلار نقدینگی در کشور داریم که باید آن را به سمت بالا دست نفت ببریم.
@bestdiplomacy
🔵🔴ایشون ملقب به رائفی پور زنان است

واقعا دشمن دانا بهتر از دوست نادان است

چرا اصولگرایان تحول پیدا نمیکنند؟!
چرا نه از عدم رای درس میگیرند نه از رای متفاوت!


شاید پاسخ این باشد قدرت در ساخت ج.ا دست نهادهای #انتصابیست و تا چنین رانت مالی است نیاز به تغییر نیست


@bestdiplomacy
2024/09/22 22:24:40
Back to Top
HTML Embed Code: